یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره شمس العماره

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره شمس العماره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

شمس العماره

شمس العماره یکی از بناهای مرتفع و مشخص و جالب تهران قدیم است . گویا ناصرالدین شاه قبل از سفر اروپا بر اثر دیدن تصاویر بناها و آسمان خراشهای کشورها غربی ، تمایلی پیدا می کند بنای مرتفعی نظیر بناهای فرنگستان در پایتخت ممالک محروسه خود ایجاد نماید تا از بالای آن خود و زنانش بتوانند منظره شهر تهران و دورنمای اطراف را تماشا کنند . شاه در حدود سال 1282 هـ . ق . این قصد را با دوستعلی خان نظام الدوله معیرالممالک در میان می نهد و او را برای ساختن چنین بنایی در سمت شرقی ارگ سلطنتی مامور می کند .

معیرالممالک بزودی بوسیله استادان و معماران ماهر آن زمان طرح عمارت را ریخته و پی کنی آنرا شروع می کند . ساختمان آن پس از دو سال یعنی در سال 1284 هـ . ق. بپایان می رسد و آنرا شمس العماره نامیده تاریخ بنایش را بحساب جمل «کاخ شاهنشاه» می یابند .

محمدحسن خان اعتماد السلطنه در روزنامه ایران در سال 1294 هـ .ق. در باره

این کاخ می نویسد :

«... اولاً عمارت شمس العماره است که بسیار مرتفع و از بناهای بسیار عالی این دولت جاود شوکت می باشد . تالارهای آینه و ستونهای بلند بزرگ از مرمر و از اره و پله ها نیز کلا از مرمر و مراتب زیادی الی بالای عمارت دارد . چهل ذرع ارتفاع این عمارت است . دو برج دارد با یک مهتابی که روی برجها نشیمن عالی ساخته اند برای تفرج ، وقتی که بالای آن برجها می روند شهر تهران و اطراف و کوهها و صحراها کلا پیدا و چشم انداز بسیار خوب و با روحی دارد در کمال خوبی می توان دید . حتی همه دره هاو آبشارهای کوهها پیداست و در این عمارت هم از اسباب و اشیاء نفیسه بسیار است و ساعت بزرگی در بالای این عمارت می باشد که صدای زنگ آن در اکثر مواضع شهر شنیده می شود » .

باز همو در الماثر و الاثار می نویسد :

«بنیان و بنیاد کوچک مبارک معروف شمس العماره که از عظایم آثار این شهریار و امتیازش بر جمیع ابنیه تهران بلکه ایران اظهر من الشمس است مشتمل بر خمس . و این یادگار بزرگوار چنانکه در اوایل این باب ... اشارت شد بدستیاری دوستعلی خان معیرالممالک بسبک قصور عمارت فرنگستان طرح ریخته و پرداخته و بناء برداشته و افراخته شده است تاریخ تاسیس آن بنیاد و این اثر سعادت نهاد 1284 سال بیست و یکم از جلوس همایون است‌.»

بی گفتگو شمس العماره هم از نظر نقشه و شکل ظاهری وهم از نظر آرایش داخلی ، یکی از بناهای تاریخی و زیبا و جالب تهران است و آینه کاریها و نقاشیها و گچ بریهای از اره ها و دیوارها و سقف های آن از حیث نمایش و شیوه های مختلف و متنوع تزئینات داخلی بناها در ایران بی نظیر است و جای آن دارد که از نظر حفظ نمونه و موردی برای مطالعه معماری و تزیینات داخلی آن دور از تاریخ ایران در نگاهداری و مرمت آن دقت و همت بیشتری بخرج بدهند و نگذارند این اثر جالب از بین برود .

این ساختمان را معیرالممالک بخرج خود ساخته و بعلتی که بهتر است از نظر تکمیل تاریخچه بنا شرح آنرا از زبان نواده اش دوستعلی خان معیرالممالک بشنویم ، تقدیم ناصرالدین شاه کرد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شمس العماره

تحقیق در مورد مولانا شمس

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد مولانا شمس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 2 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

مولانا شمس‌الدین (یا کمال‌الدین) محمد وحشی‌بافقی (939-991(هجری))از شاعران ایرانی سده دهم بود. دوران زندگی او با پادشاهی تهماسب صفوی و شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده هم‌زمان بود.

وی در نیمه اول سده دهم در بافق به دنیا آمد و در ۹۹۱ ه درگذشت.

کلیات وحشی متجاوز از نه هزار بیت و شامل قصیده، ترکیب و ترجیع، غزل، قطعه، رباعی و مثنوی است.

وحشی دو مثنوی به استقبال از خسرو و شیرین نظامی دارد یکی به نام ”ناظر و منظور“ و دیگری به نام فرهاد و شیرین. مثنوی نخستین به سال ۹۶۶ به پایان رسید و ۱۵۶۹ بیت است و اما مثنوی دوم که از شاهکارهای ادب دراماتیک پارسی است، هم از عهد شاعر شهرت بسیار یافت لیکن وحشی بیش از ۱۰۷۰ بیت از آن را نساخت و باقی آن را وصال شیرازی شاعر مشهور سده سیزدهم هجری (م ۱۲۶۲) سروده و با افزودن ۱۲۵۱ بیت آن را به پایان رسانیده است. شاعری دیگر به نام صابر بعد از وصال ۳۰۴ بیت بر این منظومه افزود. مثنوی معروف دیگری که وحشی به پیروی از نظامی سروده ”خلد برین“ است بر وزن مخزن‌الاسرار، و مرتب بهشت روضه. مثنوی‌های کوتاهی از وحشی در مدح و هجو و نظایر آنها بازمانده که اهمیت منظومه‌های یادشده را ندارد.

وحشی بافقی

وحشی بافقی

 

زندگی نامه

کمال‌ الدین‌ بافقی‌ متخلص‌ به‌ وحشی‌ از شعرای‌ مشهور دوره‌ ‌صفویه است‌. وی‌ درسال‌ ۹۳۰ هجری‌ قمری‌ در بافق‌ بدنیا آمد و تحصیلات‌ مقدماتی‌ خود را در زادگاهش‌ سپری‌ نمود. وحشی‌ در جوانی‌ به‌ یزد رفت‌ و از دانشمندان‌ و سخنگویان‌ آن‌ شهر کسب‌ فیض‌ کرد و پس‌ از چند سال‌ به‌ کاشان‌ عزیمت‌ نمود و شغل‌ مکتب‌ داری‌ را برگزید. وی‌ پس‌ از روزگاری‌ اقامت‌ در کاشان‌ و سفر به‌ بندر هرمز و هندوستان‌، در اواسط عمر به‌ یزد بازگشت‌ و تا پایان‌ عمر در این‌ شهر زندگی‌ کرد. وحشی‌ بافقی‌ در سال‌ ۹۹۷ هجری‌ قمری‌در سن‌ شصت‌ و یک‌ سالگی‌ درگذشت‌ . این‌ شاعر بزرگ‌ روزگار خود را با اندوه‌ و سختی‌ و تنگدستی‌ و تنهائی‌ گذراند و دراشعار زیبا و دلکش‌ او سوز و گداز این‌ سالهای‌ تنهایی‌ کاملا مشخص‌ است‌ . وی‌ غزل‌ سرای‌ بزرگی‌ بود و در غزلیات‌ خود از عشقهای‌ نافرجام‌ ،زندگی‌ سخت‌ و مصائب‌ و مشکلات‌ خود یاد کرده‌ است‌. علاوه‌ بر این‌ وحشی‌ رباعیات‌ ، ترجیع‌ بند، ترکیب‌ بند و مثنوی‌های‌ زیبایی‌ از خود به‌ یادگار گذاشته‌ که‌ تبحر و تسلط او را بر شعر و ادبیات‌ فارسی‌ نشان‌ می‌دهد. از شاهکارهای‌ هنری‌ وحشی‌ بافقی‌ می‌ توان‌ به‌ مثنوی‌ فرهاد و شیرین‌ اشاره‌ کرد که‌ ناتمام‌ ماند و بعد ها وصال‌ شیرازی‌ از شعرای‌ بزرگ‌ ‌قاجاریه آن‌ را تکمیل‌ کرد.  آثار باقی‌ مانده‌ از وحشی‌ بافقی‌ عبارتست‌ از: -دیوان‌ اشعار -مثنوی‌ خلد برین‌ -مثنوی‌ ناظر و منظور -مثنوی‌ فرهاد و شیرین. مشهورترین اثر او ترکیب بند شرح پریشانی است که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانیم.

شرح پریشانی

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید داستان غم پنهانی من گوش کنید قصه بی سر و سامانی من گوش کنید گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی

روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم عقل و دین باخته، دیوانه‌ی رویی بودیم بسته‌ی سلسله‌ی سلسله مویی بودیم کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شدش من بودم باعث گرمی بازار شدش من بودم

چاره اینست و ندارم به از این رای دگر که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود من بر این هستم و البته چنین خواهدبود

پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی‌ست قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دویکی‌ست نغمه‌ی بلبل و غوغای زغن هر دو یکی‌ست این ندانسته که قدر همه یکسان نبود زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود

چون چنین است پی کار دگر باشم به چند روزی پی دلدار دگر باشم به عندلیب گل رخسار دگر باشم به مرغ خوش نغمه‌ی گلزار دگر باشم به نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش سازم از تازه جوانان چمن ممتازش

آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست می‌توان یافت که بر دل ز منش یاری هست از من و بندگی من اگر اشعاری هست بفروشد که به هر گوشه خریداری هست به وفاداری من نیست در این شهر کسی بنده‌ای همچو مرا هست خریدار بسی

مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است راه سد بادیه‌ی درد بریدیم بس است قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است اول و آخر این مرحله دیدیم بس است بعد از این ما و سرکوی دل‌آرای دگر با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مولانا شمس

تحقیق و بررسی در مورد خواجه شمس الدین محمد شیرازی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد خواجه شمس الدین محمد شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

خواجه شمس الدین محمد شیرازی  شاعر و حافظ قرآن، متخلص به حافظ و معروف به لسان الغیب از بزرگترین شاعران غزلسرای ایران و جهان به شمار می رود. حافظ را نمی توان از سنخ شاعران تک بعدی و تک ساحتی محسوب و تفکر شاعرانه اش را تنها به یک وجه خالص تفسیر و تاویل کرد.

شعر حافظ دارای ابعاد گوناگون و متنوع سرشار از راز و رمز و پرسش از حقیقت هستی است.

 

 صبحدم از عرش می آمد خروشی، عشق گفت

قدسیان گویی که شعر حافظ از  بر می کنند

خواجه شمس الدین محمدبن محمد حافظ شیرازی، از بزرگترین شاعران نغزگوی ادبیات فارسی است. حافظ در اوایل قرن هشتم ه‍.ق- حدود سال 727- در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش بهاءالدین، بازرگان و مادرش اهل کازرون بود. پس از مرگ پدر، شمس الدین کوچک نزد مادرش ماند و در سنین نوجوانی به شغل نانوایی پرداخت. در همین دوران به کسب علم و دانش علاقه مند شد و به درس و مدرسه پرداخت. بعد از تحصیل علوم، زندگی او تغییر کرد و در جرگه طالبان علم درآمد و مجالس درس علمای بزرگ شیراز را درس کرد. او به تحقیق و مطالعه کتابهای بزرگان آن روزگار- از قبیل کشاف زمخشری، مطالع الانظار قاضی بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی و امثال آنها- پرداخت. همچنین در مجالس درس قوام الدین ابوالبقاء عبدالله بن محمود بن حسن اصفهانی شیرازی نیز حضور داشت.

حافظ- همچنانکه از تخلص او برمی آید- قرآن را از حفظ داشت و به چهارده شکل (قراآت هفتگانه) می خواند. حافظ دارای زن و فرزندان بود. در غزلیاتش به مرگ یکی از فرزندانش اشاره کرده است:

دلا دیدی که آن فرزانه فرزند                  چه دید اندر خم این طاق رنگین؟

به جای لوح سیمین در کنارش                فلک بر سر نهادش لوح سیمین

حافظ به سفر علاقه ای نداشت و چون دلبستگی خاصی به شیراز داشت تقریبا تا آخر عمر از شیراز خارج نشد و تنها یکبار به شهر یزد سفر کرد ولی به خاطر ملالت از یزد و یزدیان به شیراز بازگشت:

دلم از وحشت سکندر بگرفت                    رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

همچنین به دعوت سلطان محمود دکنی راهی دکن شد ولی در جزیره هرمز گرفتار طوفان گردید و به همین دلیل سفر خود را آغاز نکرده به پایان برد و به شیراز بازگشت.

حافظ مردی بود ادیب، عالم به علوم ادبی و شرعی و آگاه از دقایق حکمی و حقایق عرفانی. استعداد خارق العاده او در تلفیق مضامین و آوردن صنایع گوناگون بیانی در غزل او را سرآمد شاعران زمان خویش و حتی تمامی شاعران زبان فارسی کرده است. او بهترین غزلیات مولوی، سعدی، کمال، اوحدی، خواجو و سلمان را استقبال کرده است اما دیوان او به قدری از بیتهای بلند و غزلیات عالی و مضمونهای نو پر است که این تقلیدها و تأثرها در میان آنها کم و ناچیز می نماید. علاوه بر این، مرتبه والای او در تفکر عالی و حکمی و عرفانی و قدرتی که در بیان آنها به فصیح ترین و خوش آهنگ ترین عبارات داشته، وی را به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین شاعران ایران قرار داده و دیوانش را مورد قبول خاص و عام ساخته است.

این نکته را نباید فراموش کرد که عهد حافظ با آخرین مراحل تحول زبان فارسی و فرهنگ اسلامی ایران مصادف بود. از این روی زبان و اندیشه او در مقایسه با استادان پیش از وی به ما نزدیک تر است و به این سبب است که ما حافظ را بیشتر از شاعران خراسان و عراق درک می کنیم و سخن او را بیشتر می پذیریم.

از دیگر نکات اشعار او، توجه خاص او به استفاده از صنایع مختلف لفظی و معنوی است به نحوی که کمتر بیتی از او می توان یافت که خالی از نقش و نگار صنایع باشد. اما چیره دستی او در به کار بردن الفاظ و صنایع به حدی است که صنعت در سهولت سخن او اثری ندارد و کلام او را متکلف نمی نماید.

برخلاف اطلاعات حافظ از دقایق عرفانی و اشارات مکرر او به نکات عرفانی، حافظ پیرو طریقتی خاص نبوده است بلکه به عقیده بسیاری، خود او به تنها مراحل سلوک و کمال را طی کرده و به درجاتی نیز رسیده است.

دیوان کلیات او مرکب است از غزلیات، چند قصیده، قطعه، رباعی و دو مثنوی کوتاه با نامهای «آهوی وحشی» و «ساقی نامه».

از نکات قابل توجه درباره دیوان حافظ، رواج "فال گرفتن"- تفأل- از آن است که سنتی تازه نیست و از دیرباز درمیان آشنایان شعر او متداول بوده است و چون در هر غزلی از دیوان حافظ می توان- به هر تأویل و توجیه- بیتی را حسب حال فال گیرنده یافت، او را «لسان الغیب» لقب داده اند.

حافظ با توان شاعری بسیار داستان‌های قرآنی را با اشاره‌های ظریف در شعرش بیان می‌کند اما به واقع او ناظم شعر نیست که به بیان روایی داستان بپردازد بلکه شاعری تواناست که با تخییل و شناخت عمیق بسیاری از مسایل قرآنی و اجتماعی را در قالب شعر ارائه می‌دهد. نگاه حافظ به جهان هستی نگاهی فراگیر است به گونه‌ای که تمام مسایل مادی و معنوی را با بیانی شیرین و محکم و با بکارگیری استعاره و تشبیه، ایهام و مجاز و سایر صناعات ادبی بیان می‌کند.  زمانی که با شاعری چون حافظ رو به رو هستیم در واقع با جهانی سرشار از ظرافت و معنا رو به روییم. گسترگی معنایی در شعر او به حدی است که هر کس از دیدگاه خویش مفاهیم ذهنی متناسب با تفکر خود را در شعرش پیدا می ‌کند و نظری خاص درباره او ارائه می‌دهد.‌اصطلاحات عرفانی که در شعر حافظ بکار برده می‌شود، در اثر آگاهی کامل و شناخت معنایی صحیح است اما به واقع حافظ قبل از اینکه عارف باشد شاعری بزرگ و تواناست و تفکر شاعرانه‌اش بر عرفان او برتری دارد. حافظ دیدگاه عارفانه و امیدوار کننده دارد و عرفان به مفهوم واقعی کلمه در اشعار او نمایان است و در شعرش همواره امید به آینده‌ای روشن را نوید می‌دهد به گونه‌ای که مخاطب با مطالعه اشعارش به نوعی لذت معنوی دست می‌یابد.حافظ شاعری است که در قرن حاکمیت زهد و ریا و خفقان، شعری فراگیر و رندانه دارد و از همه مسائل جهان هستی با بیانی ظریف و رندانه سخن می‌گوید و همواره از تظاهر و تزویر دوری می جوید و شعر برایش جنبه‌ای متعالی و آرمانی دارد. اشعار حافـظ شیـرازی‎ بـا الـهـام‎ از تعالیم‎‎ ناب‎ اسلامی‎‎ و مفاهیم گرانقدر قرآنی سروده‎‎ شده است‎ و همگـی‎ ایـن‎ اشعـار حـاوی‎ کنایات‎‎‎ و استعارات زیبا و بی‎ نظیر است. این‎‎‎ شاعر پرآوازه‎ ایران زمین در سال‎ 791 یا 792 هجری‎‎ قمـری دارفـانـی‎ را وداع گفت‎. روحش شاد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد خواجه شمس الدین محمد شیرازی

تفسیر سوره شمس

اختصاصی از یاری فایل تفسیر سوره شمس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر سوره شمس


تفسیر سوره شمس

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 36

 

مقدمه

این سوره در مکه نازل شده و 15 آیه دارد

محتوى و فضیلت سوره الشمس

این سوره که در حقیقت سوره تهذیب نفس و تطهیر قلوب از ناپاکیها و ناخالصیها است ، بر محور همین معنى دور مى زند، منتها در آغاز سوره به یازده موضوع مهم از عالم خلقت و ذات پاک خداوند براى اثبات این معنى که فلاح و رستگارى در گرو تهذیب نفس است قسم یاد شده ، و بیشترین سوگندهاى قرآن را به طور جمعى در خود جاى داده است .

و در پایان سوره به ذکر نمونه اى از اقوام متمرد و گردنکش که به خاطر ترک تهذیب نفس در شقاوت ابدى فرو رفتند، و خداوند آنها را به مجازات شدیدى گرفتار کرد، یعنى قوم ((ثمود)) مى پردازد، و با اشاره کوتاهى به سرنوشت آنها سوره را پایان مى دهد.

در حقیقت این سوره کوتاه یکى از مهمترین مسائل سرنوشت ساز زندگى بشر را بازگو مى کند، و نظام ارزشى اسلام را در مورد انسانها مشخص مى سازد. در فضیلت تلاوت این سوره همین بس که در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است : من قراءها فکانما تصدق بکل شى ء طلعت علیه الشمس و القمر!: هر کس آن را بخواند گوئى به تعداد تمام اشیائى که خورشید و ماه بر آنها مى تابد در راه خدا صدقه داده است !.

و مسلما این فضیلت بزرگ از آن کسى است که محتواى بزرگ این سوره کوچک را در جان خود پیاده کند، و تهذیب نفس را وظیفه قطعى خود بداند.

ََآیه 1 - 10

آیه و ترجمه

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَ الشمْسِ وَ ضحَاهَا(1) وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا(2) وَ النهَارِ إِذَا جَلَّاهَا(3) وَ الَّیْلِ إِذَا یَغْشاهَا(4) وَ السمَاءِ وَ مَا بَنَاهَا(5) وَ الاَرْضِ وَ مَا طحَاهَا(6) وَ نَفْسٍ وَ مَا سوَّاهَا(7) فَأَلهَْمَهَا فجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا(8) قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا(9) وَ قَدْ خَاب مَن دَساهَا(10)

  ترجمه :

بنام خداوند بخشنده بخشایشگر

1 - به خورشید و گسترش نور آن سوگند!

2 - و به ماه در آن هنگام که بعد از آن در آید

3 - و به روز هنگامى که صفحه زمین را روشن سازد

4 - و قسم به شب آن هنگام که صفحه زمین را بپوشاند

5 - و قسم به آسمان و کسى که آسمان را بنا کرده .

6 - و قسم به زمین و کسى که آن را گسترانیده .

7 - و سوگند به نفس آدمى و آن کس که آن را منظم ساخته ،

8 - سپس فجور و تقوا (شر و خیر) را به او الهام کرده است

9 - که هر کس نفس خود را تزکیه کرده ، رستگار شده

10 - و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است .

 تفسیر :   

رستگارى بدون تهذیب نفس ممکن نیست

سوگندهاى پى در پى و مهمى که در آغاز این سوره آمده ، به یک حساب ((یازده )) سوگند و به حساب دیگر ((هفت )) سوگند است ، و بیشترین تعداد سوگندهاى قرآن را در خود جاى داده ، و به خوبى نشان مى دهد که مطلب مهمى در اینجا مطرح است ، مطلبى به عظمت آسمانها و زمین و خورشید و ماه ، مطلبى سرنوشت ساز و حیات بخش .

نخست باید به شرح و تفسیر این سوگندها بپردازیم ، و بعد به بررسى آن مطلب بر اهمیت که این همه آوازه ها از او است .

نخست مى فرماید: به خورشید و گسترش نور آن سوگند (و الشمس و ضحاها).

همانگونه که قبلا نیز گفته ایم سوگندهاى قرآن عموما دو مقصد را تعقیب مى کند: نخست اهمیت مطلبى که سوگند به خاطر آن یاد شده ، و دیگر اهمیت خود این امور که مورد سوگند است ، چرا که سوگند همیشه به موضوعات مهم یاد مى شود، به همین دلیل این سوگندها فکر و اندیشه انسان را به کار میان دازد تا در باره این موضوعات مهم عالم خلقت بیندیشد، و از آنها راهى به سوى خدا بگشاید.

((خورشید)) مهمترین و سازنده ترین نقش را در زندگى انسان و تمام موجودات زنده زمینى دارد، زیرا علاوه بر اینکه منبع نور و حرارت است و این دو از عوامل اصلى زندگى انسان به شمار مى رود، منابع دیگر حیاتى نیز از آن مایه مى گیرند، وزش بادها، نزول بارانها، پرورش ‍ گیاهان ، حرکت رودخانه ها و آبشارها، و حتى پدید آمدن منابع انرژیزا، همچون نفت و ذغال سنگ ، هر کدام اگر درست دقت کنیم به صورتى با نور آفتاب ارتباط دارد بطورى که اگر روزى این چراغ حیات بخش  خاموش گردد تاریکى و سکوت و مرگ همه جا را فرا خواهد گرفت .منم که باب خویش را در این مقام مادرم

افسوس که بعد از رحلت پیامبر اکرم با زهرای مرضیه آن کردند، که کردند. فدک را از وی ستاندند. علی امامش، شویش را منع کردند، وی را به جهت حمایت از امامش سیلی زدند، جلوی دیدگان علی خانه اش را آتش زدند. ضربه کشنده و فجیعی بر او وارد کردند؛ او را به بستر بیماری سپردند تا به شهادت رسید؛ اما قبل از شهادت چون دیگر بزرگان دین قیام ها کرد و رازها در هر قیامش داشت.

علی در راستای سکوت و صبر، جریان سرنوشت امت را به سردمداری فاطمه علیه السلام نظاره گر بود. قیامی که در تاریخ هم چنان جاری است. اولین قیام از واپسین لحظات حیات پیامبر(ص) شروع شد. بعد از دفن پیامبر(ص) توسط علی(ع)، حضرت فاطمه(ع) در اقدامی شبانه به درب منزل انصار و مهاجر می رود تا علی(ع) را دریابند و وقتی آنها را در عمل انجام شده می بیند و رد خواسته اش را می شنود به مزار پدر می رود و با شیون و زاری و با درد دل کردن با پدرش برخی را وحشت زده و زبان اعتراض گشوده می یابد. از جمله اقدامات فاطمه علیه السلام در آن قیام زنده کردن یاد غدیر و احتجاج وی به غدیر بود. مقاومت فاطمه در مقابل غصب فدک ومحکوم کردن آن با منطقی قوی و استوار ونمایان کردن منطق کور و ضعیف آنها جلوه دیگری از قیام فاطمه(ع) در این مرحله بود و با این کارش لکه ننگی ابدی بر دامن برخی نشست.

مرحله بعدی قیام فاطمه علیه السلام در بستر بیماری بود. در اولین اقدام برای زنانی که به عیادت او می آمدند در پاسخ احوال پرسی آنان، شروع به سخن گفتن می نمود و حقایق را آشکار می کرد و از طریق آنان، شوهرانشان را تحریک می کرد. بازتاب افشاگری و سخنان حضرت در بستر بیماری برای زنان مهاجر و انصار می رفت که، اندک اندک به انقلابی پرخروش مبدل گردد لذا برای خنثی سازی اثر این حرکت عمر و ابوبکر صلاح را در این دیدند که به عیادت فاطمه علیه السلام بروند تا علاوه بر تظاهر به همدردی، موج این انقلاب را درهم شکنند، ولی فاطمه علیه السلام شرط ملاقات و سخن گفتن با آنها را این قرار داد که اعتراف و اقرار آن دو به این جمله از رسول خدا باشد که «فاطمه پاره تن من است هر که ا و را بیازارد مرا آزرده است». وقتی آن دو اقرار کردند فاطمه علیه السلام فرمود: «خدا و ملائک خدا را شاهد می گیرم که شما دو نفر مرا آزردید و رضای خاطر من بجای نیاوردید من از شما ناخشنودم. و آن گاه که به دیدار پیامبر نائل گردم از شما دو نفر شکایت خواهم کرد.»

و قیام سوم ایجاد سؤال در تاریخ است؛ که حضرت وصیت کرد: «ای علی مرا در شب غسل بده در شب دفن کن به گونه ای که کسی خبردار نشود.» به این ترتیب سؤالات متعددی در اذهان مسلمین در طول تاریخ همیشه وجود دارد. چرا دختر پیامبر شبانه غسل داده شد؟ چرا با جمع اندک هفت نفر تشییع شد؟ چرا خلیفه و جانشین رسول خدا در نماز و تشییع پیکر او حضور نداشت؟ چرا خلیفه مسلمین از قبر دختر پیامبر ناآگاه است؟ و... این سؤالات پاسخ می طلبد و پاسخ آن یعنی پیروزی قیام فاطمه(س)! و هرگز این سؤالات بی پاسخ نخواهد ماند! لذا هم اکنون نیز فاطمه در قیام است.

به راستی راز سکوت علی و سه قیام فاطمه(س) چه بود؟ آنها هر دو معصوم بودند اما یکی در مقابل حادثه سکوت اختیار کرد و دیگری قیام؟ در یک کلام می توان گفت راز قیام فاطمه(س) در حفظ اصل و اصول و اصالتها بود و صبر و سکوت علی علیه السلام برای حفظ فرع و فروع و ساختمان اسلام که با تلاش پیامبر بنا شده بود؛ یعنی جامعه اسلامی، قیام فاطمه(س) برای حفظ اساس دین بود اما سکوت علی(ع) برای حفظ ظاهر دین و شعائر بود و اگر هر دو برای حفظ اصل قیام می کردند از فرع و شاخه های شجره نبوت چیزی باقی نمی ماند و اصل و ریشه برای همیشه زیرخاک جهل مدفون می شد، خصوصاً با توجه به خاتمیت پیامبر اسلام اگر هر دو برای حفظ فرع شجره نبوی سکوت می کردند اصل از بین می رفت و فرع بی اصل چندان دوامی نداشت و هرگز ثمر نمی داد.

در مورد تاریخ شهادت این بانوی بزرگ اسلام اختلاف نظر بسیار است، اما اظهر آنها سیزدهم جمادی الاخر به قولی هفتاد و پنج روز و بنا بر قولی دیگر، نود و پنج روز بعد از وفات رسول خدا بوده است.

فدک چه جلوه ای کند به پیشگاه دولتم

که مالکیت جنان به کف بود چو حیدرم

علیه غاصب فدک از آن قیام کرده ام

که راه بر جهاد حق نشان دهم به دخترم

حسان بود مودت رسول و آل مصطفی

امید برزخ من و پناه روز محشرم           


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره شمس

تحقیق و بررسی در مورد خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

خواجه محمد حافظ شیرازی

 

خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷-۷۹۲ هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷ (تاریخ عصر حافظ) می‌دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ هجری قمری تخمین می‌زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ روی داده‌است.

سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان ۷۹۲ هجری قمری می‌باشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد ۷۷۷ ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد ۸۱۷ ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شده‌است). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته‌است.

نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال ۶۳۸ ه‌ق - ۱۲۴۰ م) محی‌الدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و ۵۰ سال قبل ازآن (یعنی در سال ۶۷۲ ه‌ق - ۱۲۷۳ م) مولانا جلال‌الدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.

بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دورانها می‌دانند. اشعار حافظ را غزل می‌گویند و بن‌مایه غالب غزلیات او عشق است.

حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل داده‌اند

بلبل از فیض گل آموخت سخن، ورنه نبود

     

این‌همه قول و غزل تعبیه در منقارش (حافظ)

حافظ را در زمرهٔ چیره‌دست‌ترین استادان غزل‌سرایی در زبان فارسی دانسته‌اند (صفحهٔ ۲۲۴ Arthur Arberry) موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازله‌است و غزل‌سرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه پردازی‌ست.

با آنکه حافظ غزل عارفانهٔ مولانا و غزل عاشقانهٔ سعدی را پیوند زده‌است، نوآوری اصلی به‌سبب تک بیت‌های درخشان، مستقل، وخوش‌مضمون فراوانی ست که ایجاد کرده‌است. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سوره‌های قرآن تأثیر گرفته‌است، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانسته‌اند (صفحهٔ ۳۴ حافظ‌نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)

حافظ و پیشینیان

یکی از باب‌های عمده در حافظ‌شناسی مطالعهٔ کمّی و کیفی میزان، گستره، مدل، و ابعاد تأثیر پیشینیان و هم‌عصران بر هنر و سخن اوست. این نوع پژوهش را از دو دیدگاه عمده دنبال کرده‌اند: یکی از منظر استقلال، یگانگی، بی نظیری، و منحصربه‌فرد بودن حافظ و اینکه در چه مواردی او اینگونه‌است. دوّم از دیدگاه تشابهات و همانندی‌های آشکار و نهانی که مابین اشعار حافظ و دیگران وجود دارد.

از نظر یکتا بودن، هر چند حافظ قالب‌های شعری استادان پیش از خودش و شاعران معاصرش همچون خاقانی، نظامی، سنایی، عطار، مولوی، عراقی، سعدی، امیر خسرو، خواجوی کرمانی، و سلمان ساوجی را پیش چشم داشته، زبان شعری، سبک و شیوهٔ هنری، و نیز اوج و والایی پیام‌ها و اندیشه‌های


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی