یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت مرد هزار چهره - 15 اسلاید

اختصاصی از یاری فایل دانلود پاورپوینت مرد هزار چهره - 15 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت مرد هزار چهره - 15 اسلاید


دانلود پاورپوینت مرد هزار چهره - 15 اسلاید

 

 

 

 

 

 

 

با آمدن استاد طوفان اصلی مسعود آرام از آن جمع بدون پول و گرسنه می گریزد . او در پارکی می نشیند . کسی در پارک به او پول و عکسی می دهد و از او می خواهد شخص صاحب عکس را بکشد باز هم نه نمی گوید و وارد جمع خوانواده قزاقه مندیان می شود ولی متوجه نیست که آن ها خلاف کار هستند . در کمال ناز و نعمت با دختر او از دواج می کند ولی یکی از مهمانان او را با قیافه پلیس دیده بود. خانواده قصد سربه نیست کردن او را می کنند ولی خود خانواده توسط پلیس دستگیر می شودند ومسعود هم شش ماه به خاطر جنبه عمومی جرایمش به حبس محکوم می شود.

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت مرد هزار چهره - 15 اسلاید

تحقیق و بررسی در مورد دکتر محمد خوانساری 6ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد دکتر محمد خوانساری 6ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار)

 

 

 

نخبه کسی است که در حوزه ی استعداد و علاقه اش، با اخلاص ، تلاش کند و در این راه از خداوند نیز مدد گیرد تا به نتیجه برسد.

تبیان : لطفاً شرح مختصری از زندگی خود را برای مخاطبان سایت تبیان بفرمایید.

بنده به سال 1300 هـ . ش در اصفهان متولد شدم. دیپلم دانشسرا را در اصفهان گرفتم و چون رتبه ممتاز آوردم ، برای ادامه تحصیل به تهران فرستاده شدم . یک سال زیر نظر اساتید بزرگواری همچون مرحوم جلال الدین همایی ، مرحوم رضازاده شفق و مرحوم مدرس رضوی تلمذ کردم و دیپلم ادبی دریافت نمودم. سپس برای ادامه تحصیل در دانشگاه ، رشته فلسفه و علوم تربیتی را ( در آن زمان فلسفه و علوم تربیتی یک رشته بود) برگزیدم. در این سال ها نیز تحت تعلیم بزرگانی چون مرحوم دکتر یحیی مهدوی ، علی اکبر سیاسی ، مرحوم فاضل تونی و مرحوم ملک الشعرای بهار بودم. بعد از آن رشته ادبیات را هم گذراندم . سپس به مدت سه سال دبیری کردم . بعد هم به دعوت دکتر سیاسی – رئیس وقت دانشگاه تهران – با رتبه دبیری به تدریس در دانشگاه پرداختم. مدتی نیز برای مطالعات علمی به پاریس رفتم و در کلاس های روانشناسی و فلسفه و زبان شرکت کردم. لازم به ذکر است که مدتی به منزل مرحوم تونی می رفتم و نزد ایشان تلمذ می کردم . از متون عربی گرفته تا منطق و فلسفه اسلامی ؛ اما بیشتر از همه روی منطق کار کردم. اصلاً سبب علاقه من به منطق ، ایشان بودند.

 

تبیان : اساس منطق و پشتوانه استدلال های آن چیست؟

اساس منطق و اساساً زیر بنای فکر انسان این اصل معروف است که : النقیضان لایجتمعان و لایرتفعان . یعنی اجتماع و ارتفاع دو نقیض محال است.

این اصل ، مبنای ریاضیات است و پشتوانه تمام استدلالات همین است. به طوری که به آن اول الاوائل یا اُمّ القضایا می گویند.

به نظر من یکی از آیات بزرگ الهی در نفس انسان همین قضیه است. چون به خود آشکار است و چیزهای دیگر به آن روشن و آشکار می شوند ؛ مثل نور. اگر این زیر بنا حذف شود ، تمام دستگاه فکری انسان به هم می ریزد.

 

 

 

تبیان : یکی از آثار ارزشمند شما کتاب "منطق صوری" است که بسیار مورد توجه دانشجویان و اهل قلم قرار گرفته و چندین بار نیز تجدید چاپ شده است. مباحث منطق ، تقریباً تخصصی و سنگین است ، شما این مباحث را در این کتاب به چه نحوی ارائه داده اید؟

این کتاب چکیده ای از مطالعات بسیار من است و عمده سعی بنده این بوده که مبانی منطق به زبانی بسیار ساده ارائه شود. چون تمام مباحث منطق به نحوی با معقولات ثانی در ارتباط هستند . این معقولات هم بسیار مجرد و انتزاعی می باشند. چنان که گاه حتی تصور این مفاهیم هم مشکل است. مثل تصور کردن نوع ، جنس ، جوهر ، عَـَرض و ..... من فقط تلاش کرده ام به نحوی به هر یک از آنها تا اندازه ای مفهوم بدهم و با مثال های متنوع و متعدد عینیت بخشم ، به طوری که برای خواننده قابل فهم باشد، کاری که در دیگر کتاب های منطق انجام نشده است.

 

تبیان : در تألیف این کتاب یا دیگر آثارتان بیشتر به چه منابعی مراجعه می کنید؟

من بیشتر به منطق های اسلامی که در قلمرو فرهنگ اسلام نوشته شده ، مراجعه می کنم . از شفا و اشارات ابن سینا و البصائر النصیریة ( که شیخ محمد عبده بر آن حاشیه نوشته است) گرفته تا شرح هایی که بر اشارات نوشته شده ، مخصوصاً شرح خواجه نصیر الدین طوسی و اساس الاقتباس خواجه نصیر ( که کتاب بسیار ارزشمندی در زمینه منطق است) و شرح منظومه ی حکمتِ حاج ملاهادی سبزواری و همچنین ترجمه فرانسوی ارغنون ارسطو و منطق هایی که اروپائیان بر پایه ارغنون تألیف نموده اند ؛ از جمله : منطق صوری تالیف دوپ Dopp ؛ و رساله در منطق صوری تألیف گبلو Goblot و منطق مختصر تألیف ژاک مارتین Jeaques martin و کتاب معروف منطق پور رویال . البته در تألیف این آثار از اندیشه های خودم نیز مدد می گیرم.

 

تبیان : در قاعده سالبه(1)  به انتفاء موضوع(2) ، شبه وارد شده است که موجبه (3) گاهی اوقات ، موضوع نمی خواهد و قضیه (4) صادق است مثل : شریک الباری معدوم است. جواب شما به این شبهه چیست؟

سالبه به انتفاء موضوع این است که اگر در یک قضیه اصلاً موضوع وجود نداشته باشد ، هر چیزی را می توان از آن سلب کرد. مثلاً این که بگوییم شریک خدا قادر نیست. برای خدا شریکی وجود ندارد که بخواهیم بگوییم قادر است یا نیست. مثل این که  کسی که فرزندی ندارد بگوید: فرزند من شاعر نیست.

همچنین قاعده ای است به نام قاعده فرعیت که برای اثبات چیزی بر چیزی به کار می رود . مثلاً بخواهیم " ب" را بر " الف " ثابت کنیم . در اینجا حتماً باید " الف " وجود داشته باشد تا بتوان "ب" را با آن ثابت کرد . در جواب این شبهه باید گفت که گاهی یک امر ، موضوع آن عدمی است مثل همین که شریک خداوند قادر نیست ، موضوع که شریک خداوند باشد ، اصلاً وجود ندارد که بخواهیم چیزی را بر آن ثابت کنیم . این قضیه موجبه است ( چون است دارد) یعنی به ظاهر موجبه است. ولی محمول (5) ما یک امر سلبی است ( معدوم ). پس این قضیه سالبه است یعنی مساوی است با این که بگوییم شریک الباری موجود نیست؛ هر دو یکی می شود.

 

 

 

تبیان : اساتید شما در حوزه منطق چه کسانی بودند؟ لطفاً اگر خاطراتی هم از ایشان دارید، نقل کنید .

من منطق را خدمت استاد دانشمند محمدحسین فاضل تونی فرا گرفتم. ایشان بسیار دقیق تدریس می کردند و من مطالب ارزشمندی از محضر ایشان دریافت کردم.

خاطره ای هم که از ایشان دارم این است که برای مرحوم فاضل نوشتن خیلی سخت بود و در نوشتن کند بودند ، همیشه مطلبی را می گفتند و دیگران برایشان می نوشتند . روزی از ایشان پرسیدم که چرا اینقدر نوشتن برایتان سخت است. ایشان گفتند: همه ، خط را در مکتب فرا می گیرند . من چون حافظه خیلی قوی ای داشتم ، همیشه مطالب استادم را در ذهن جای می دادم و نیازی نمی دیدم یادداشت کنم ، به همین دلیل دستم در نوشتن کند شده است. به هر حال یاد دارم مرحوم فاضل نسخه خطی مغلوطی ( پرغلط ) از شفای ابن سینا داشتند که می خواستند تصحیح کنند. یک نسخه شفای مرحوم مشکاة را امانت گرفتند تا با آن مقابله کنند. ایشان می گفتند و من می نوشتم . گاهی هم دکتر بحرالعلومی کار نوشتن را به عهده می گرفتند . به هر حال کار تصحیح تمام شد و چاپ شد. بعدها عده ای از دانشمندان بزرگ مصری با هزینه ی گزاف نسخه ای از شفا را تصحیح کردند. به گفته بعضی از بزرگان ، از جمله استاد شهید مطهری که قولشان حجت است، تصحیح مرحوم فاضل از تصحیح دانشمندان مصری ، بسیار بهتر و ارزشمندتر است.

تبیان : تعریف شما از نخبه چیست؟

نخبه یعنی منتخب و برگزیده . نخبه کسی است که در حوزه ی استعداد و علاقه اش ، با اخلاص ، نهایت سعی و تلاشش را بکند و از خداوند نیز مدد گیرد تا به نتیجه برسد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد دکتر محمد خوانساری 6ص

تحقیق درمورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درمورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word

 

 


قسمتی از محتوی متن ...

 

 

 

تعداد صفحات : 10 صفحه

چهره زن در طنز سنتی (مشروطه) زن در طنز مشروطه،چهره ای دوگانه دارد:چهره ای برزخی و معلق میان سنت و مدرنیته،میان آن چه در چهارچوب مناسبات فرهنگی و اجتماعی جامعه سنتی شکل گرفته،و آن چه پیامد آرمانخواهی مشروطه است.
در این دوره است که شکل بندی و نوع برخورد با مسایل جنسیتی در طنز دستخوش تحول می شود.
تحولی که در گذر از نگرش ابزاری و هجوآمیز،به طرح انتقادی هویت و جایگاه زنان می رسد و از مولفه های اصلی انتقاد اجتماعی حرکت مشروطه به شمار می آید.
این تحول،در دگرگونی خاستگاه اجتماعی و جنسیتی طنز ریشه دارد.
اگر تا پیش از آن تاریخ، طنزنویسی، رنگ تفنن داشت که یا از سوی خواص و یا برای خوشامد خواص وحکام آفریده می شد،در مشروطه،طنز، بیشتر هنر طبقه متوسط است که در پی آشنایی با حقوق و آزادی های جوامع مدنی در غرب وبرخورداری از نگاه نو به شئون سیاسی و اجتماعی ،در صدد ارائه اندیشه های خود به مردم است .
از این رو طنز این دوره،رنگی تجدد طلبانه دارد،ژورنالیستی است ومخاطب عام را هدف قرار می دهد،مسایل مردم را باز می گوید و نقشی کمابیش کارکردگرایانه در طرح و پی جویی اندیشه های تجدد طلبی می یابد.
میرزا فتعلی آخوند زاده که اولین نظریه پرداز این جریان به شمار می آید، در 25 مارس 187(تقویم روسی)،در نامه ای به میرزا جعفر،مترجم اثر خود(تمثیلات)،می نویسد که نصایح و مواعظ در بهترین صورت تاثیر چندانی در اصلاح جامعه و اخلاق مردم ندارند و می افزاید:"به تجارب حکمای یوروپا و به براهین قطعیه به ثبوت رسیده است که قبایح و ذمایم را از طبیعت بشریه هیچ چیز قلع نمی کند ،مگر کریتیکا و استهزا و تمسخر.
" و هم او هدف از نگارش آثار طنزآمیز را تهذیب اخلاق می داند.
(آخوند زاده،ص206) در این میان،توجه به مسایل زنان،به عنوان یکی از اندیشه های محوری عصر روشنگری،به یکی از کلیدواژه های آثار طنز تبدیل می شود.
دغدغه برابری خواهی زنان که وامدار اندیشه مدرنیزاسیون است،بیش از آن که استبداد سیاسی را نشانه رود،در پی ستیزش با بنیادهای فکری فرهنگ سنتی جامعه است و قالب چالش با استبداد فکری متحجران را دارد.
این امر،یکی از تفاوتهای مهم طنز مشروطه با آثار طنزآمیز پس از این دوره ،در برخورد با مسایل زنان است.
نقد دوسویه در برخورد با مسایل زنان جامعه مشروطه،اگرچه دغدغه مدرنیزاسیون دارد،ولی هنوز اندیشه های دگرگون سازی موقعیت زنان در آن عینی نشده و روند نوگرایی در آغاز راه است.
شیوه آموزش،روابط فردی و خانوادگی،و امر قضا،برخاسته از باورها و هنجارهای فروترانگاری زنان است.
از این رو، پرسوناژهای زن در آثارطنزنویسهای عصر مشروطه،با اجحافی دو سویه مواجهند:یکی از سوی فرهنگ مردسالار جامعه که زنان را به عنوان جنس دوم وسیله بهره برداری می داند و دیگر،از سوی فرهنگ سنتی و قشری،که راه آموزش و ارتقای فکر را بر زنان می بندد.
در آثار برجسته طنز این دوره،زن ایرانی،موجودی است خرافی،نادان و ناآگاه به ابتدایی ترین دستاوردهای دانش و فرهنگ نو و کهن،که این جهل،مقدمه اجحاف بر او از سوی مردان نیز هست.
این است که می بینیم در برجسته ترین آثار طنز این دوره،چرندپرند علامه دهخدا،زن،"کمینه اسیرالجوالی"است که وقتی فرزندش بیمار می شود،فکر می کند چشم خورده و برای دعا-دواکردن،پیش رمال و دعانویس می رود.
زنی که عامی است و اعتقاد دارد شلوار مرد که دوتا شد،به فکر زن نو می افتد و از این رو،تا شوهرش سرکار می رود،زن های همسایه را صدا می زند تا هم خوشگذرانی کند،هم آب به مال شوهرش ببندد.
آثار دیگر طنزنویسان این دوره نیز از این نگاه متاثر است.
آخوند زاده در حکایت"موسی ژوردان حکیم نباتات و مستعلی شاه مشهور به جادوگر"پرسوناژهای زن نمایش را دست به دامان جادو و جنبل می کند تا شهر پاریس را خراب و ویران کنند و نگذارند نامزدشان به فرنگ برود.
(ملک پور،جمشید،ص131( اگر هم زن درآثار طنز در موقعیتی برابر با مرد قرار دارد،دست به دست او می دهد تا ویران سازد و خراب کند!میرزاآقا تبریزی در پرده دوم از نمایشنامه"طریقه حکومت زمانخان"(سرگذشت دهباشی قاسم و کوکب)،برای بازتاب فساد اداری عصر ناصری،از چنین تصویری کمک می گیرد:فراشباشی از طریق کوکب،زنی که اخلاق درستی ندارد،سعی می کند یکی از تاجرهای بزرگ را به دام بیاندازد تا قدری رشوه بگیرد.
یک استثنا و دهها قاعده! نگاه فرودست انگار به زنان،در حالی است که 20سال پیش از شکل گرفتن مشروطه،زنی به نام بی بی فاطمه استرآبادی،برای اولین بار با رساله"معایب الرجال"در دفاع از حقوق زنان به عرصه طنز آمده و بافت جنسیتی طنزنویسی را دگرگون ساخته است.
بی بی فاطمه استرآبادی،زنی از طبقه متوسط،در پاسخ به رساله تادیب النسوان نوشته یکی از شاهزادگان قاجار که در مذمت زنان نوشته است،رساله ای می نویسد در دفاع از زنان،با عنوان"معایب الرجال".
او در این رساله،در برابر مردانی که به تعبیر طنزآمیز او"نیم ویلیزه"هم نیستند چه برسد به این که "سیویلیزه"باشند،نوشته است:"بیچاره زنان که از هر طرف بدیشان می تازند.
شعرا هجا می نمایند،عقلا و ادبا نیش زبان می زندد،و اسمش را نصیحت می گذارند و راه فضیحت می سپارند.
"(جوادی و دیگران 1371،ص120) با این حال،بی بی فاطمه به عنوان استثنایی در طنز معاصر می ماند و وظیفه دفاع از حقوق زنان را مردان طنز نویس عهده دار می شوند که از رهگذر انتقاد از جایگاه فرهنگی،خانوادگی و حقوقی زنان به همدلی با آنها می رسند.
چند همسری،صیغه،حضانت و امثاله،در کنار طرح نظرات برابری خواهانه برای زنان،حجم قابل توجهی از مطالب طنز دوره مشروطه را تشکیل می دهد.
در این میان،باید میرزافتحعلی آخوند زاده را با شش نمایشنامه کمدی اش که با عنوان"تمثیلات"چاپ شده است،آغازگر شمرد.
او در آثار خود،برای اولین بار جایگاه اجتماعی زن و حقوق او را در جامعه عقب مانده فئودالی روزگار خود در تمثیل"وزیر خان لنکران"طرح می کند که در آن زنی برای نخستین بار در طنز مذکر ایران،اقتدار از خود نشان می دهد ،از اطاعت نظام فئودالی سرباز می زند و از انتخاب می گوید.
زنی که آخوندزاده در این تمثیل و تمثیلات دیگر ترسیم می کند،از استثنائات چهره های زنان در طنز شمرده می شوند.
(ملک پور،جمشید،ص131)در همین زمینه،باید از قطعه زیبای قندرون در چرندپرند دهخدا نیز نام برد که به لطیف ترین شکل بی پناهی و آسیب پذیری عاطفی و روحی زنان را در محیط خانواده به تصویر کشیده است و سوئ استفاده از قوانین مذهبی مثل صیغه و امثاله را نقد کرده است.
طاهر زاده صابر، شاعر نشریه ملانصرالدین،بسیاری از اشعارش را با همین مایه سروده است:مردان اشعار او زن گرفتن و طلاق دادن را جزو افتخارات خود می دانند و به پیروی از اجداد خود،به سادگی لباس عوض کردن ،زن عوض می کنند.
در شعر"ای داد و بیداد اردبیل"،یک اردبیلی،تازه به باکو رفته و از دیدن زنهای بی حجاب،مات و مبهوت شده و از این که یک عمر،بیهوده به دور از چنین نعماتی(!)به سر برده،افسوس می خورد: من به باکویم کنون،باکو نگو،یک خلدزار خاصه ساحل ،هست الحق لعبتستان تتار هر طرف مادام های چاق و چله،گل عذار تحفه و طرفه،تمامی سرو آزاد اردبیل از تو نامردم نمایم باز اگر یاد اردبیل! مثل من صد کبلائی بر یک صونا دلداده است مثل من صد پاکدین سرمست حاجی باده است صد چو من مومن کنون بی سبحه و سجاده است جمله از قید اسارت گشته آزاد،اردبیل از تو نامردم نمایم باز اگر یاد اردبیل نیست ده تا،پانزده تا،هست در هر جا مادام خانه،منزل،روی بالکون،روی ایوان ها،مادام سیرک،مهمانخانه،پاساژ،ساحل دریا مادام هوشم از سر می پرد،ای داد و بیداد اردبیل از تو نامردم ،نمایم باز اگر یاد،اردبیل!(صابر،طاهرزاده،ص237-ترجمه فارسی ص282- 3)در شعر"مارش پیران"از همین شاعر،پیرمردی مباهات می کند که همیشه چهار زن در خانه دارد.
در اشعار صابر،بیشتر،مردان مورد انتقاد قرار می گیرند و سبب عقب ماندگی و جهل زنان شمرده می شوند.
با این همه،زنان خرافی و جاهل نیز از نیش زبان او در امان نمی مانند.
(نصایح مضحک پیرزنان به زنان جوان در باره آیین شو هر داری و رفتار نادرست مادران در تربیت فرزندان،مثالهایی از این قبیل هستند) طنز، بدتر از شمشیر شمر! در این میان،راهکارهایی که طنز مشروطه از رهگذر نقد جایگاه زنان به آن می رسد،خصلتی انقلابی و سنت ستیز داردکه بنیان های فکری و اعتقادی حاکم را به چالش می کشد و به علت ستیزش با اقتدار سنتی با عکس العمل مواجه می شود.
با پیروزی مشروطه،بسیاری از گروه های اجتماعی انجمنی تشکیل می دهند و تنی چند از بانوان تهرانی نیز به تاسیس انجمن مبادرت می کنند که مورد اعتراض نه تنها مخالفان مشروطه،بلکه حتی پاره ای از مشروطه خواهان قرار می گیرد و مساله در مجلس شورای ملی نیز مطرح می شود.
در همین دوره نخستین مدرسه دخترانه به همت بی بی خانم استر آبادی در تهران دایر می شود.
این اقدام،اعتراض برخی علما را در پی دارد .
به گفته اینان"افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان در ردیف اباحه منکرات و اشاعه فاحشه خانه قلمداد می شود.
(کسروی،احمد،ص416)میرزا علی اکبر دهخدا در نقد این جریان،در ستون"چرند پرند" روزنامه صوراسرافیل می نویسد:من مدت ها بود می گفتم ببین،با این همه اصرار انبیا و حکما و مردمان بزرگ دنیا به تربیت زنان،چه علت دارد که زن های ما چندین دفعه جمع شده عریضه ها به مجلس شورا و هیئت وزرا عرض کرده و،با کمال عجز و الحاح،اجازه تشکیل مدرسه به طرز جدید و ترتیب انجمن نسوان خواستند و هر دفعه وکلا و وزرای ما گذشته از این که همراهی نکردند ضدیت نمودند؟
در این باب خیلی فکرها کردم،خیلی به دره گودال ها رفتم و درآمدم،عاقبت فهمیدم همه اینها برای این است که زن های ایران،یعنی مادرهای ما،اعتقاد کاملی به دیزی از کار درآمده دارند.

.
.
وکلا و وزرای ما خوب می دانند که اگر خانم های ایران دور هم جمع شوند،مدرسه باز کنند،انجمن داشته باشند،تعلیم و تربیت بشوند کم کم خواهند فهمید که دیزی های پاک و پاکیزه بهتر از دیزی هایی است که دو انگشت دوده در پشت و یک وجب چربی سی و پنج ساله در در و دیوارش باشد.
.
.
(صور اسرافیل،ش31،11جمادی الاولی1326)درادامه این مطلب مشخص می شود که نویسنده، در حقیقت موضوع انجمن و مدارس نسوان را دستمایه قرار داده است تا از رهگذر طرح آن در ادامه مطلب به طرح مساله بازمانده های قوای استبدادی بپردازد و بازماندگان استبداد را به"دیزی از کار در آمده "تشبیه کرده است،ولی این مطلب در هر حال رنگ هواداری از پیشرفت و رشد نهادهای مدنی بانوان و مدارس دخترانه را نیز دارد.
با توجه به حساسیتهای موجود،طبیعی است که ورود طنز این دوره به این گونه مسایل،بازتابهای گسترده و گاه مسئله سازی نیز داشته باشد.
جلیل محمدقلی زاده سردبیر ملانصرالدین در یادداشتهای خود می نویسد:" -روزی که در یکی از شماره های سال دوم مقاله ای در باره آزادی زنان نوشتم،دوستان نصیحتم کردند که در کوچه و بازار آفتابی نشوم زیرا در شیطان بازار،دکانها را بسته و مردم دنبال من راه افتاده اند.
(آرین پور،یحیی،ج2،ص43)اینجاست که نشریه ملانصرالدین از سوی علمای تبریز و مجتهدین نجف،جزو اوراق ضاله شمرده می شود و اعلام می گردد که نوشته های این روزنامه،کفرآمیز و از شمشیر شمر بدتر است.
(کسروی،احمد،ص 416( با توجه به مقدمات فوق، می توان گفت طنز مشروطه،در عرصه مسایل زنان،طنزی انقلابی است ولی در این میان، گرچه طنز این دوره استبداد سیاسی را نشانه می رود ولی در عرصه مسایل زنان ،رویارویی با استبداد فکری را مد نظر دارد و تاکید بر کسب علم و مبارزه با جهل و نابرابر ی از سوی زنان و کسب حقوق حقه آنها شعار محوری آن است .
ویژگی دیگر این طنز،نظرگاه نویسندگان آن است.
از آنجا که حرکت تجدد طلبی در کسب الگو و ارائه راهکار گوشه چشمی به مدرنیسم غربی دارد، رویکرد به جایگاه و پایگاه اجتماعی زنان غربی دستمایه بسیاری از مطالب طنز و جد این دوره در هواداری از حقوق زنان است.
اینجاست که می بینیم میرزافتحعلی آخوندزاده در نقدکتاب" یک کلمه" میرزایوسف خان مستشارالدوله تبریزی با طرد هر قانونی که موقعیت فُرودین زن را بپذیرد،شرع را به چالش می کشد .
این نوع نگاه اگرچه پیامد حرکت تجددطلبانه نویسندگان این دوره از تاریخ معاصر است،ولی با این حال،به تناسب نوع نگاه و اعتقاد نویسنده،شدت و ضعف دارد.
در اینجاست که می بینیم میرزا اشرف الدین گیلانی که پایی در سنت دارد، در رویارویی با نوجویی مشروطه ،به تلفیق این دو نگرش دست می زند و در مسایل زنان،به نگاهی اصلاح طلبانه و آشتی جو در هنگامه رویارویی سنت و مدرنیته می رسد و نوجویی و نوگرایی را در تلازم با گردن نهادن به ارزشها و باورهای دینی می داند.
از این رو در مجموع می توان گفت برخورد طنز با مقوله زن در دوره معاصر،در حقیقت آینه ای است که به انعکاس لایه های پنهان و آشکار رفتارها و هنجارها در گستره شرع و عرف می پردازد و با رویکردی دردشناسانه ،به کنکاش ابعاد فرهنگی و اجتماعی موقعیت زنان می نشیند و بسته به نوع اندیشه و نگاه طنز نویس،به ارائه راهکار می پردازد.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

 

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص

دانلود چهره زن در شاهنامه

اختصاصی از یاری فایل دانلود چهره زن در شاهنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 23 صفحه

چهره زن در شاهنامه آمیزه ی مهر و خرد و وفاداری در شاهنامه ی فردوسی نزدیک به ۲۰ زن نقش آفرینی می کنند که البته بیش تر آن ها در دوری پهلوانی می زیند.
به درستی می توان گفت که در هیچ کتاب دیگری در ادب کهن پارسی تا بدین پایه زنان خردمند و ستوده وجود ندارند.
و هیچ سخن گویی این گونه زنان را نستوده است.
(در نوشتهارهای پسین از برخی از این زنان سخن خواهم گفت.
) زنان شاهنامه بسیار برتر از زنان دیگر چکامه (منظومه)های ادب پارسی اند.
کافی است شیرین را در خمسه ی نظامی و شاهنامه با هم بسنجید.
شیرین نظامی زنی است عاشق پیشه که جز عشق هیچ از او نمی دانیم اما شیرین در شاهنامه زنی است خردمند و دلاور که زندگی می کرده است و در زندگی عاشق هم شده است.
این شیرین بسیار باورپذیرتر از شیرین نظامی است (هرچند نظامی سخن عاشقانه را به اوج خود رسانده باشد).
برخی خرمگسان (خرمگس جانوری است با چشم های  بزرگ اما تنها چیزهای پلشت را می بیند) به استناد یکی، دو بیت برافزوده (الحاقی) هم چون «زن و اژدها هر دو.
.
.
» فردوسی را شاعری زن ستیز دانسته اند در حالی که دلاوری گردآفرید و خردمندی سیندخت و صراحت تهمینه و پاکی فرنگیس و وفاداری رودابه و سودابه (در نیمه ی نخست حضورش در شاهنامه) نمونه ی همه جانبه ی زن ایرانی در باور فردوسی ارجمند است.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود چهره زن در شاهنامه