یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی

اختصاصی از یاری فایل مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی


مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:30

طنز ادبی چیست؟

مى دانیم که طنز، اجتماعى ترین گونه ادبى است و از این رو بالاترین ظرفیت را در رویارویى با مسائل روز، در مقایسه با دیگر ژانرهاى ادبى، داراست. پس بى جهت نیست که مى بینیم حرکت طنز در دوره معاصر کشورمان، به شدت از تحولات سیاسى و اجتماعى تاثیر پذیرفته و قالب و محتواى آثار طنز، در برخورد با جریانات روز شکل گرفته و دچار تغییر و دگرگونى شده است. پیامد اجتناب ناپذیر این امر، آزمایشگرى بیشتر طنز، نسبت به ژانرهاى دیگر، در جست وجو براى یافتن قالب هاى نوین و زبان متناسب با زمانه بوده است، به گونه اى که حرکت هاى جدى در عرصه ادبیات داستانى، با آفرینش آثار طنز همراه بوده و بسیارى از آنها در نوشته هاى طنز نمود یافته است. پیامد این امر، بروز و پیدایش جریاناتى در طنز معاصر است که در عرصه ادبیات داستانى کشورمان، به نقاط عطفى تبدیل شده اند.در یک نگاه کلى، به نظر مى رسد سرنوشت طنز معاصر، بنا به خصلت اجتماعى بودن طنز، بیش از هر گونه دیگر ادبى، با ژورنالیسم گره خورده است. چهره هاى شاخص طنز، یا از نشریات طنز نویسى را آغاز کرده اند، یا آثار خود را در نشریات به چاپ رسانیده اند. این امر، شاید موجب شده که بسیارى از آثار طنز ، بین ژورنالیسم و ادبیات معلق بمانند، ولى از سوى دیگر، امکان برخورد روزآمد با زبان مردم و جامعه و آفرینش قالب هاى متناسب با آن را در عرصه ادبیات فراهم ساخته است.

 

مؤلفه های طنزپردازی در ادبیات فارسی

در ردیابى جریانات ادبى طنز معاصر، تا بهمن ،۵۷ به چهار دوره زمانى مشخص مى رسیم که طنز هر دوره، مولفه هاى خاص خود را دارد:

۱- طنز به عنوان یکى از دو مولفه اصلى تعمیق رویکرد مردمى و تجددطلبانه مشروطه در ادبیات معاصر (در کنار واقع گرایى که مولفه دیگر است.) این حرکت که همراه با ارائه نخستین آثار ادبى حرکت تجددطلبى (مسالک المحسنین طالبوف و سیاحتنامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغه اى) وارد عرصه ادبیات کشورمان مى شود، در آثار دهخدا رشد مى یابد، کمال پیدا مى کند و در آثارى مثل «قندرون» از این نویسنده که در شماره هاى ۲۷ صوراسرافیل ستون چرند پرند چاپ شده است، طنز را به قلمرو ادبیات داستانى مى کشاند و در ادامه، در «یکى بود یکى نبود» جمالزاده، به شکل گیرى عامل زبان در داستان کوتاه فارسى منجر مى شود، به این صورت که جمالزاده، با پیگیرى نظریه «دموکراسى ادبى» خود، آدم هاى کاریکاتورى دهخدا را در آثارش به شخصیت هاى داستانى تبدیل مى کند و عامل لحن و زبان را در داستان کوتاه فارسى به کار مى گیرد. در حقیقت رویکرد مدرنیستى مشروطه در عرصه طنز، دو وجه دارد: یکى ایجاد تحول در ساختار آثار ادبى با وارد ساختن لحن و زبان مردم در عرصه داستان و دیگرى وارد ساختن عنصر نقد (اجتماعى، فرهنگى، ادبى و...) در عرصه ادبیات، که طنز، ویژگى مشخص و ممتاز آن است.

  • دوره دوم
    دوره گسست است که تقریباً از ۱۳۰۰ آغاز مى شود و تا حدود ۱۳۲۰ تداوم مى یابد. در دوره معاصر، هرجا گسست سیاسى رخ داده است، ما، با چند رویکرد متفاوت طنز نویسان مواجه شده ایم: گروهى از نسل شکست که در فضاى آزاد قلم زده بودند، در رویارویى با کابوس تباهى و انحطاط، قلم به زمین مى گذارند و از هماهنگى با شرایط جدید با تجلى شرایط جدید در آثار طنزشان سر باز مى زنند. دهخدا از این جمله است. در جواب رعدى آذرخشى که مى گوید چرا دیگر به سبک چرندپرند نمى نویسد، جواب مى دهد: آن آزادى دوره مشروطیت صغیر را که به برکت آن صوراسرافیل نوشته مى شد و آن شوروشوق مردم را به من باز دهید تا دوباره به آن سبک و سیاق بنویسم.گروه دوم، گروهى از نسل شکست هستند که در جست وجوى قالب هاى جدید یا راه هاى نوین براى ارائه نظرگاه هاى انتقادى بر مى آیند، تصویرگر گسست نسل خود مى شوند و همگام با یافتن قالب هاى جدید و متناسب با زمان، به تعمیق نگاه انتقادى طنز گذشته خود نیز مى پردازند و از این رو، طنز را چه در قالب و چه محتوا، دچار تغییر و تحول مى سازند. در کنار این دو گروه، طنز نویسان دیگرى هستند که به علت انتخاب مضامین خنثى، عکس العمل چندانى را برنمى انگیزند و در هر دوره اى مى توانند خط سیر بى فراز و نشیبى را از نظر قالب و محتوا طى کنند.

۲- در دوره گسست ۱۳۰۰ تا ،۱۳۲۰ جمالزاده، حرکتى رو به افول را طى مى کند، از «یکى بود یکى نبود» فراتر نمى رود و دموکراسى ادبى را به افراط مى کشاند. میرزاده عشقى، به هجوى خشمگینانه و تند پناه مى برد و در این راه جان مى بازد. طنزنویسانى که در جست وجوى مضامین نو برمى خیزند، عبارتند از: حسن مقدم که در نمایش «جعفر خان از فرنگ برگشته» و چند داستان کوتاهى که نوشته است، نگاهى دردشناسانه و از درون به تقابل جامعه سنتى با مدرنیته دارد، و ذبیح بهروز که در نمایش «جیجک علیشاه»، تصویرى هجایى را از استبداد به دست مى دهد و نیز برجسته ترین طنزنویس این دوره، صادق هدایت، که با آثار طنزش به خصوص اثر بسیار معروف و ارزشمند «وغ وغ ساهاب»، که آن را با مسعود فرزاد نوشته است، سبکى نو در ادبیات فارسى پدید مى آورد و طنزى هجایى نسبت به گونه هاى مختلف ابتذال فرهنگى، ادبى و سیاسى اجتماعى را ارائه مى دهد و به تعمیق حرکت ادبى پیش از خود، و نیز تعمیق تفکرات و نگاه انتقادى نسل گذشته در عرصه طنز کمک مى کند.

دوره بعد

دوران بحرانى ۲۰ تا ۳۲ است. دوره ایدئولوژیزه شدن زبان ادبیات و پا گرفتن رئالیسم سوسیالیستى، دوره امید و التهاب. در این دوران، چاپ نشریات، به بالاترین میزان ممکن مى رسد که تنها قابل قیاس با سال هاى ابتدایى انقلاب ۵۷ است. افکار و اندیشه ها، امکان طرح آزادانه را مى یابند. عنصر نقد اجتماعى، به صورت گسترده اى در عرصه ادبیات داستانى و بالطبع طنز، مطرح مى شود. در این دوره، برخلاف طنز جست وجوگر دوره پیش، با طنزى مستقیم و خطابى مواجهیم. به تاسى از ادبیات واقع گراى سوسیالیستى گونه اى طنز پدید مى آید که با زبانى مستقیم، جامعه را به صورت صحنه درگیرى منافع طبقاتى تبدیل مى کند و به نقد مستقیم مظاهر فساد ادارى و اقتصادى و تضاد طبقاتى مى پردازد. داستان هاى محمدامین محمدى و محمدعلى افراشته در روزنامه معروف و پرتیراژ چلنگر، از نمودهاى مشخص این جریان است. معمولاً نویسندگان هرجا تلاش مى کنند آدم هاى جناحى خوبى باشند، نویسندگان بدى از کار در مى آیند. این امر در مورد آثار حزبى پدید آمده در دهه ۲۰ نیز صادق است که بیش از آن که ارزش ادبى و هنرى داشته باشد، شکل نقد اجتماعى و طبقاتى را دارد. در همین دوره است که صادق هدایت، حاجى آقا را مى نویسد که برعکس بقیه نوشته هاى هدایت، آرمانگرایانه است و به علت ضعف هاى ساختارى، مخدوش شدن عامل لحن در اثر و شعارى بودن آن، از سوى گروهى، «خودکشى ادبى هدایت» لقب گرفته است و به صورتى آشکار، از جریانات روز تاثیر پذیرفته است. این در حالى است که یک سال پیش از انتشار حاجى آقا، صادق هدایت «ولنگارى» را منتشر کرده است (در سال ۱۳۲۳) که چه در قالب و چه در نگاه، هنجارشکن است. در گرماگرم زیربنا قلمداد کردن اقتصاد، به زمینه هاى فرهنگى پاگرفتن استعمار نظر دارد و در هنگامه رواج ناسزانامه هاى علنى، قالب قضیه هاى تمثیلى را داراست و برخى از آثار آن، از بهترین آثار طنز هدایت به شمار مى آیند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی

نام فیلمنامه: آسمان

اختصاصی از یاری فایل نام فیلمنامه: آسمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نام فیلمنامه: آسمان


نام فیلمنامه: آسمان

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 52

 

این داستان به صورت طنز و در رابطه با شجاعت افراد مومن و همچنین ترس افراد غیر مومن در جنگ می‌باشد.

حمید یک آدم کوتوله است که به علت کوتوله بودن اجازه به جنگ رفتن را ندارد که یک پیرمردی هم به علت سن بالا شرایط مشابه او را دارد و این دو به علت عشق به جبهه رفتن با ترفند موفق می‌شوند به جبهه بروند همچنین بیژن که یک آدم لاتی بوده با یک دختر پولدار رابطه برقرار کرده که وقتی پدر دختر که سرهنگ ارتش بوده متوجه این رابطه می‌شود بیژن مجبور می‌شود از ترس پدر دختر و همچنین چشم داشتن به پول آنها خود را خواستگار دختر معرفی کند و چون پدر دختر شرط کارت پایان خدمت می‌گذارد ناخواسته به سربازی می‌رود.

خلاصه فشرده داستان

حمید و پیرمرد به بسیج منطقه می‌روند. پیرمرد چون آنها اجازه به جبهه رفتن را به او نمی‌دهند با آنها دعوایش می‌شود و به حمید هم به علت کوتوله بودن اجازه به جنگ رفتن را نمی‌دهند. حمید به مغازة لباس سربازی فروشی می‌رود و اجباراً به علت هیکل کوچکش یک لباس رسمی با درجه سرهنگ دومی می‌خرد و از درب پادگان داخل می‌رود که دژبان در حال استعمال مواد مخدر بوده است دیر متوجه می‌شود و سرهنگ هم او را می‌بیند و دنبال او می‌کنند که در همین هنگام هواپیماهای دشمن می‌آیند و بیژن که پشت توپ و توپچی بوده از ترس از پشت توپ فرار می‌کند و حمید و سرهنگ می‌روند پشت توپ و هواپیمای دشمن را می‌زنند و فراری می‌دهند. حمید با کمک سرهنگ به جبهه می‌رود و بیژن هم به علت خشم سرهنگ تنبیه شده و به خط مقدم می‌رود پیرمرد هم با کلک زدن به راننده ای که قرار بود حمید را به خط ببرد پشت ماشین مخفیانه سوار شده و به خط می‌روند. ستون پنجم دشمن در غذای نیروهای ایرانی پودر لباسشویی می‌ریزد و حمید و پیرمرد با جانفشانی و زدن تانکهای دشمن اجازه عقب نشینی به نیروهای ایرانی را می‌دهند ولی خود اسیر می‌شوند و بیژن هم که با هماهنگی فرمانده جبهه و خواهش منتظر ماشین بود که به عقب برگردد به صورت تصادفی اسیر می‌شود. حمید با قد کوتاهش موفق به فرار و آزادی بیژن و پیرمرد می‌گردد. حمید و پیرمرد باعث به هم خوردگی در جبهة دشمن می‌شوند و بیژن هم به سمت جبهة خودی و خانه فرار می‌کند که بر سر سانحه رانندگی در شهر کشته می‌شود. حمید سر نجات دادن جان یک نوزاد شهید می‌شود و پیرمرد هم باعث پیروزی نیروهای ایرانی و همچنین به دام انداختن ستون پنجم دشمن می‌شود.

 

خلاصه داستان

حمید یک کوتوله و یک شاگرد مکانیک ولی بسیار وارد و از اوسای خود هم واردتر است. مشغول تعمیر یک مرسدس بنز است که اوسا با حیرت ایستاده و تعمیر حمید را تماشا می‌کند چون خودش بلد نبوده تعمیر کند. اخبار تلویزیون شروع می‌شود اخبار از جنگ می‌گوید و حمید ماشین را رها کرده و سمت تلویزیون می‌دود و مات اخبار جنگ می‌شود. زن حمید که او هم مانند پدر و مادر حمید کوتوله است باردار است ولی او و پدر و مادر حمید که علاقه حمید را به جبهه رفتن می‌بینند به او می‌گویند که به جبهه برود. حمید و پیرمرد در صف کسانی که جلوی بسیج منطقه برای ثبت نام و رفتن به جبهه ایستاده‌اند، بدون اینکه همدیگر را بشناسند در کنار هم هستند. پیرمرد با مسئول ثبت نام به علت اینکه سنش بالاست و او را ثبت نام نمی‌کنند دعوایش می‌شود و آنها اعصابشان خرد می‌شود و وقتی حمید داخل می‌رود و می‌فهمند که او هم که یک کوتوله است می‌خواهد ثبت نام کند سر او داد می‌زنند و او به بیرون می‌آید.

بیژن که در محل خود گنده لات است قاپ سارا –دختر سرهنگ ارتش- که یک خانوادة پولدار هستند را می‌دزدد و دارد تلفنی با سارا صحبت می‌کند که سرهنگ گوشی را بر می‌دارد و سرهنگ غیرتی می‌شود و آدرس بیژن را از سارا می‌گرد و به درب منزل بیژن می‌رود. بیژن که از او می‌ترسد با مادرش صحبت می‌کند. و مادرش هم هنگامی که متوجه می‌شود آنها پولدار هستند می‌رود دم در و می‌گوید که ما آخر هفته به خواستگاری دخترتان می‌آییم. سرهنگ هم می‌گوید پسرتان باید کارت پایان خدمتش را در جلسه خواستگاری بیاورد. در جلسه خواستگاری معلوم می‌شود که بیژن هنوز خدمت نرفته و بیژن از ترس پدر سارا می‌گوید همین فردا می‌رود دفترچه خدمت می‌گیرم و به خدمت می‌روم.

حمید که موفق نشده بود به جبهه برود در پیشگاه خدا گریه می‌کند و از خدا می‌خواهد که به جبهه برود، جلوی درب مغازه‌ای که حمید کار می‌کرده پادگان ارتش است و حمید متوجه می‌شود که پس فردا نوبت اعزام بعدی سربازان به جبهه است. حمید به مغازة لباس نظامی فروشی می‌رود که فقط یک لباس رسمی که مغازه دار برای بچه یکی از مشتری‌های خود دوخته بود هم سایز او پیدا می‌شود و فقط یک درجه سرهنگ دومی هم در مغازه بوده است، که آن را می‌خرد و از مغازه بیرون می‌آید.

حمید لباس ارتشی با درجه را پوشیده و دارد کشیک نگهبان روی برجک را می‌کشد که نگهبان روی برجک می‌گیرد ومی‌خوابد و حمید از دیوار پادگان به داخل پادگان می‌پرد و داخل پادگان سگ داشته که حمید با حملة سگها مجبور می‌شود به خارج پادگان از دیوار دومرتبه بپرد و بگوید به جای نگهبان سگ گذاشتند. حمید لباس نظامی با درجه سرهنگ دومی را پوشیده و از درب دژبانی داخل می‌رود دژبان که سرباز بوده و دارد طریاک می‌کشد دیر متوجه حمید می‌شود و حمید به او احترام گذاشته بود دژبان جا می‌خورد و می‌گوید:


دانلود با لینک مستقیم


نام فیلمنامه: آسمان

تحقیق درمورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درمورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word

 

 


قسمتی از محتوی متن ...

 

 

 

تعداد صفحات : 10 صفحه

چهره زن در طنز سنتی (مشروطه) زن در طنز مشروطه،چهره ای دوگانه دارد:چهره ای برزخی و معلق میان سنت و مدرنیته،میان آن چه در چهارچوب مناسبات فرهنگی و اجتماعی جامعه سنتی شکل گرفته،و آن چه پیامد آرمانخواهی مشروطه است.
در این دوره است که شکل بندی و نوع برخورد با مسایل جنسیتی در طنز دستخوش تحول می شود.
تحولی که در گذر از نگرش ابزاری و هجوآمیز،به طرح انتقادی هویت و جایگاه زنان می رسد و از مولفه های اصلی انتقاد اجتماعی حرکت مشروطه به شمار می آید.
این تحول،در دگرگونی خاستگاه اجتماعی و جنسیتی طنز ریشه دارد.
اگر تا پیش از آن تاریخ، طنزنویسی، رنگ تفنن داشت که یا از سوی خواص و یا برای خوشامد خواص وحکام آفریده می شد،در مشروطه،طنز، بیشتر هنر طبقه متوسط است که در پی آشنایی با حقوق و آزادی های جوامع مدنی در غرب وبرخورداری از نگاه نو به شئون سیاسی و اجتماعی ،در صدد ارائه اندیشه های خود به مردم است .
از این رو طنز این دوره،رنگی تجدد طلبانه دارد،ژورنالیستی است ومخاطب عام را هدف قرار می دهد،مسایل مردم را باز می گوید و نقشی کمابیش کارکردگرایانه در طرح و پی جویی اندیشه های تجدد طلبی می یابد.
میرزا فتعلی آخوند زاده که اولین نظریه پرداز این جریان به شمار می آید، در 25 مارس 187(تقویم روسی)،در نامه ای به میرزا جعفر،مترجم اثر خود(تمثیلات)،می نویسد که نصایح و مواعظ در بهترین صورت تاثیر چندانی در اصلاح جامعه و اخلاق مردم ندارند و می افزاید:"به تجارب حکمای یوروپا و به براهین قطعیه به ثبوت رسیده است که قبایح و ذمایم را از طبیعت بشریه هیچ چیز قلع نمی کند ،مگر کریتیکا و استهزا و تمسخر.
" و هم او هدف از نگارش آثار طنزآمیز را تهذیب اخلاق می داند.
(آخوند زاده،ص206) در این میان،توجه به مسایل زنان،به عنوان یکی از اندیشه های محوری عصر روشنگری،به یکی از کلیدواژه های آثار طنز تبدیل می شود.
دغدغه برابری خواهی زنان که وامدار اندیشه مدرنیزاسیون است،بیش از آن که استبداد سیاسی را نشانه رود،در پی ستیزش با بنیادهای فکری فرهنگ سنتی جامعه است و قالب چالش با استبداد فکری متحجران را دارد.
این امر،یکی از تفاوتهای مهم طنز مشروطه با آثار طنزآمیز پس از این دوره ،در برخورد با مسایل زنان است.
نقد دوسویه در برخورد با مسایل زنان جامعه مشروطه،اگرچه دغدغه مدرنیزاسیون دارد،ولی هنوز اندیشه های دگرگون سازی موقعیت زنان در آن عینی نشده و روند نوگرایی در آغاز راه است.
شیوه آموزش،روابط فردی و خانوادگی،و امر قضا،برخاسته از باورها و هنجارهای فروترانگاری زنان است.
از این رو، پرسوناژهای زن در آثارطنزنویسهای عصر مشروطه،با اجحافی دو سویه مواجهند:یکی از سوی فرهنگ مردسالار جامعه که زنان را به عنوان جنس دوم وسیله بهره برداری می داند و دیگر،از سوی فرهنگ سنتی و قشری،که راه آموزش و ارتقای فکر را بر زنان می بندد.
در آثار برجسته طنز این دوره،زن ایرانی،موجودی است خرافی،نادان و ناآگاه به ابتدایی ترین دستاوردهای دانش و فرهنگ نو و کهن،که این جهل،مقدمه اجحاف بر او از سوی مردان نیز هست.
این است که می بینیم در برجسته ترین آثار طنز این دوره،چرندپرند علامه دهخدا،زن،"کمینه اسیرالجوالی"است که وقتی فرزندش بیمار می شود،فکر می کند چشم خورده و برای دعا-دواکردن،پیش رمال و دعانویس می رود.
زنی که عامی است و اعتقاد دارد شلوار مرد که دوتا شد،به فکر زن نو می افتد و از این رو،تا شوهرش سرکار می رود،زن های همسایه را صدا می زند تا هم خوشگذرانی کند،هم آب به مال شوهرش ببندد.
آثار دیگر طنزنویسان این دوره نیز از این نگاه متاثر است.
آخوند زاده در حکایت"موسی ژوردان حکیم نباتات و مستعلی شاه مشهور به جادوگر"پرسوناژهای زن نمایش را دست به دامان جادو و جنبل می کند تا شهر پاریس را خراب و ویران کنند و نگذارند نامزدشان به فرنگ برود.
(ملک پور،جمشید،ص131( اگر هم زن درآثار طنز در موقعیتی برابر با مرد قرار دارد،دست به دست او می دهد تا ویران سازد و خراب کند!میرزاآقا تبریزی در پرده دوم از نمایشنامه"طریقه حکومت زمانخان"(سرگذشت دهباشی قاسم و کوکب)،برای بازتاب فساد اداری عصر ناصری،از چنین تصویری کمک می گیرد:فراشباشی از طریق کوکب،زنی که اخلاق درستی ندارد،سعی می کند یکی از تاجرهای بزرگ را به دام بیاندازد تا قدری رشوه بگیرد.
یک استثنا و دهها قاعده! نگاه فرودست انگار به زنان،در حالی است که 20سال پیش از شکل گرفتن مشروطه،زنی به نام بی بی فاطمه استرآبادی،برای اولین بار با رساله"معایب الرجال"در دفاع از حقوق زنان به عرصه طنز آمده و بافت جنسیتی طنزنویسی را دگرگون ساخته است.
بی بی فاطمه استرآبادی،زنی از طبقه متوسط،در پاسخ به رساله تادیب النسوان نوشته یکی از شاهزادگان قاجار که در مذمت زنان نوشته است،رساله ای می نویسد در دفاع از زنان،با عنوان"معایب الرجال".
او در این رساله،در برابر مردانی که به تعبیر طنزآمیز او"نیم ویلیزه"هم نیستند چه برسد به این که "سیویلیزه"باشند،نوشته است:"بیچاره زنان که از هر طرف بدیشان می تازند.
شعرا هجا می نمایند،عقلا و ادبا نیش زبان می زندد،و اسمش را نصیحت می گذارند و راه فضیحت می سپارند.
"(جوادی و دیگران 1371،ص120) با این حال،بی بی فاطمه به عنوان استثنایی در طنز معاصر می ماند و وظیفه دفاع از حقوق زنان را مردان طنز نویس عهده دار می شوند که از رهگذر انتقاد از جایگاه فرهنگی،خانوادگی و حقوقی زنان به همدلی با آنها می رسند.
چند همسری،صیغه،حضانت و امثاله،در کنار طرح نظرات برابری خواهانه برای زنان،حجم قابل توجهی از مطالب طنز دوره مشروطه را تشکیل می دهد.
در این میان،باید میرزافتحعلی آخوند زاده را با شش نمایشنامه کمدی اش که با عنوان"تمثیلات"چاپ شده است،آغازگر شمرد.
او در آثار خود،برای اولین بار جایگاه اجتماعی زن و حقوق او را در جامعه عقب مانده فئودالی روزگار خود در تمثیل"وزیر خان لنکران"طرح می کند که در آن زنی برای نخستین بار در طنز مذکر ایران،اقتدار از خود نشان می دهد ،از اطاعت نظام فئودالی سرباز می زند و از انتخاب می گوید.
زنی که آخوندزاده در این تمثیل و تمثیلات دیگر ترسیم می کند،از استثنائات چهره های زنان در طنز شمرده می شوند.
(ملک پور،جمشید،ص131)در همین زمینه،باید از قطعه زیبای قندرون در چرندپرند دهخدا نیز نام برد که به لطیف ترین شکل بی پناهی و آسیب پذیری عاطفی و روحی زنان را در محیط خانواده به تصویر کشیده است و سوئ استفاده از قوانین مذهبی مثل صیغه و امثاله را نقد کرده است.
طاهر زاده صابر، شاعر نشریه ملانصرالدین،بسیاری از اشعارش را با همین مایه سروده است:مردان اشعار او زن گرفتن و طلاق دادن را جزو افتخارات خود می دانند و به پیروی از اجداد خود،به سادگی لباس عوض کردن ،زن عوض می کنند.
در شعر"ای داد و بیداد اردبیل"،یک اردبیلی،تازه به باکو رفته و از دیدن زنهای بی حجاب،مات و مبهوت شده و از این که یک عمر،بیهوده به دور از چنین نعماتی(!)به سر برده،افسوس می خورد: من به باکویم کنون،باکو نگو،یک خلدزار خاصه ساحل ،هست الحق لعبتستان تتار هر طرف مادام های چاق و چله،گل عذار تحفه و طرفه،تمامی سرو آزاد اردبیل از تو نامردم نمایم باز اگر یاد اردبیل! مثل من صد کبلائی بر یک صونا دلداده است مثل من صد پاکدین سرمست حاجی باده است صد چو من مومن کنون بی سبحه و سجاده است جمله از قید اسارت گشته آزاد،اردبیل از تو نامردم نمایم باز اگر یاد اردبیل نیست ده تا،پانزده تا،هست در هر جا مادام خانه،منزل،روی بالکون،روی ایوان ها،مادام سیرک،مهمانخانه،پاساژ،ساحل دریا مادام هوشم از سر می پرد،ای داد و بیداد اردبیل از تو نامردم ،نمایم باز اگر یاد،اردبیل!(صابر،طاهرزاده،ص237-ترجمه فارسی ص282- 3)در شعر"مارش پیران"از همین شاعر،پیرمردی مباهات می کند که همیشه چهار زن در خانه دارد.
در اشعار صابر،بیشتر،مردان مورد انتقاد قرار می گیرند و سبب عقب ماندگی و جهل زنان شمرده می شوند.
با این همه،زنان خرافی و جاهل نیز از نیش زبان او در امان نمی مانند.
(نصایح مضحک پیرزنان به زنان جوان در باره آیین شو هر داری و رفتار نادرست مادران در تربیت فرزندان،مثالهایی از این قبیل هستند) طنز، بدتر از شمشیر شمر! در این میان،راهکارهایی که طنز مشروطه از رهگذر نقد جایگاه زنان به آن می رسد،خصلتی انقلابی و سنت ستیز داردکه بنیان های فکری و اعتقادی حاکم را به چالش می کشد و به علت ستیزش با اقتدار سنتی با عکس العمل مواجه می شود.
با پیروزی مشروطه،بسیاری از گروه های اجتماعی انجمنی تشکیل می دهند و تنی چند از بانوان تهرانی نیز به تاسیس انجمن مبادرت می کنند که مورد اعتراض نه تنها مخالفان مشروطه،بلکه حتی پاره ای از مشروطه خواهان قرار می گیرد و مساله در مجلس شورای ملی نیز مطرح می شود.
در همین دوره نخستین مدرسه دخترانه به همت بی بی خانم استر آبادی در تهران دایر می شود.
این اقدام،اعتراض برخی علما را در پی دارد .
به گفته اینان"افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان در ردیف اباحه منکرات و اشاعه فاحشه خانه قلمداد می شود.
(کسروی،احمد،ص416)میرزا علی اکبر دهخدا در نقد این جریان،در ستون"چرند پرند" روزنامه صوراسرافیل می نویسد:من مدت ها بود می گفتم ببین،با این همه اصرار انبیا و حکما و مردمان بزرگ دنیا به تربیت زنان،چه علت دارد که زن های ما چندین دفعه جمع شده عریضه ها به مجلس شورا و هیئت وزرا عرض کرده و،با کمال عجز و الحاح،اجازه تشکیل مدرسه به طرز جدید و ترتیب انجمن نسوان خواستند و هر دفعه وکلا و وزرای ما گذشته از این که همراهی نکردند ضدیت نمودند؟
در این باب خیلی فکرها کردم،خیلی به دره گودال ها رفتم و درآمدم،عاقبت فهمیدم همه اینها برای این است که زن های ایران،یعنی مادرهای ما،اعتقاد کاملی به دیزی از کار درآمده دارند.

.
.
وکلا و وزرای ما خوب می دانند که اگر خانم های ایران دور هم جمع شوند،مدرسه باز کنند،انجمن داشته باشند،تعلیم و تربیت بشوند کم کم خواهند فهمید که دیزی های پاک و پاکیزه بهتر از دیزی هایی است که دو انگشت دوده در پشت و یک وجب چربی سی و پنج ساله در در و دیوارش باشد.
.
.
(صور اسرافیل،ش31،11جمادی الاولی1326)درادامه این مطلب مشخص می شود که نویسنده، در حقیقت موضوع انجمن و مدارس نسوان را دستمایه قرار داده است تا از رهگذر طرح آن در ادامه مطلب به طرح مساله بازمانده های قوای استبدادی بپردازد و بازماندگان استبداد را به"دیزی از کار در آمده "تشبیه کرده است،ولی این مطلب در هر حال رنگ هواداری از پیشرفت و رشد نهادهای مدنی بانوان و مدارس دخترانه را نیز دارد.
با توجه به حساسیتهای موجود،طبیعی است که ورود طنز این دوره به این گونه مسایل،بازتابهای گسترده و گاه مسئله سازی نیز داشته باشد.
جلیل محمدقلی زاده سردبیر ملانصرالدین در یادداشتهای خود می نویسد:" -روزی که در یکی از شماره های سال دوم مقاله ای در باره آزادی زنان نوشتم،دوستان نصیحتم کردند که در کوچه و بازار آفتابی نشوم زیرا در شیطان بازار،دکانها را بسته و مردم دنبال من راه افتاده اند.
(آرین پور،یحیی،ج2،ص43)اینجاست که نشریه ملانصرالدین از سوی علمای تبریز و مجتهدین نجف،جزو اوراق ضاله شمرده می شود و اعلام می گردد که نوشته های این روزنامه،کفرآمیز و از شمشیر شمر بدتر است.
(کسروی،احمد،ص 416( با توجه به مقدمات فوق، می توان گفت طنز مشروطه،در عرصه مسایل زنان،طنزی انقلابی است ولی در این میان، گرچه طنز این دوره استبداد سیاسی را نشانه می رود ولی در عرصه مسایل زنان ،رویارویی با استبداد فکری را مد نظر دارد و تاکید بر کسب علم و مبارزه با جهل و نابرابر ی از سوی زنان و کسب حقوق حقه آنها شعار محوری آن است .
ویژگی دیگر این طنز،نظرگاه نویسندگان آن است.
از آنجا که حرکت تجدد طلبی در کسب الگو و ارائه راهکار گوشه چشمی به مدرنیسم غربی دارد، رویکرد به جایگاه و پایگاه اجتماعی زنان غربی دستمایه بسیاری از مطالب طنز و جد این دوره در هواداری از حقوق زنان است.
اینجاست که می بینیم میرزافتحعلی آخوندزاده در نقدکتاب" یک کلمه" میرزایوسف خان مستشارالدوله تبریزی با طرد هر قانونی که موقعیت فُرودین زن را بپذیرد،شرع را به چالش می کشد .
این نوع نگاه اگرچه پیامد حرکت تجددطلبانه نویسندگان این دوره از تاریخ معاصر است،ولی با این حال،به تناسب نوع نگاه و اعتقاد نویسنده،شدت و ضعف دارد.
در اینجاست که می بینیم میرزا اشرف الدین گیلانی که پایی در سنت دارد، در رویارویی با نوجویی مشروطه ،به تلفیق این دو نگرش دست می زند و در مسایل زنان،به نگاهی اصلاح طلبانه و آشتی جو در هنگامه رویارویی سنت و مدرنیته می رسد و نوجویی و نوگرایی را در تلازم با گردن نهادن به ارزشها و باورهای دینی می داند.
از این رو در مجموع می توان گفت برخورد طنز با مقوله زن در دوره معاصر،در حقیقت آینه ای است که به انعکاس لایه های پنهان و آشکار رفتارها و هنجارها در گستره شرع و عرف می پردازد و با رویکردی دردشناسانه ،به کنکاش ابعاد فرهنگی و اجتماعی موقعیت زنان می نشیند و بسته به نوع اندیشه و نگاه طنز نویس،به ارائه راهکار می پردازد.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

 

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص