یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره وصیت نامه های امیرالمومنین علی علیه السلام

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره وصیت نامه های امیرالمومنین علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

وصیت نامه های امیرالمومنین علی علیه السلام

این وصیت گرچه خطاب به حسنین- علیهما السلام-است ولی در حقیقت برای تمام بشر تا پایان عالم است.این وصیت را عده ای از محدثان ومورخانی ک قبل از مرحوم سید رضی و بعد از او می زیسته اند با ذکر سند نقل کرده اند. البته اصل وصیت بیشتر از آن است که مرحوم سید رضی در نهج البلاغه آورده است.

اینک قسمتی از آن را می آوریم:

اوصیکما بتقوی الله وان لاتبغیا الدنیا و ان بغتکما و لاتاسفا علی شی منها زوی عنکما وقولا بالحق و اعملا للاجر وکونا للظالم خصما وللمظلوم عونا.

شما را به تقوی و ترس از خدا سفارش می کنم وانیکه در پی دنیا نباشید، گرچه دنیا به سراغ شما آید و بر آنچه از دنیا از دست می دهید تاسف نخورید سخن حق را بگویید وبرای اجر وپاداش (الهی) کارکنید ودشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.

اوصیکما و جمیع ولدی واهلی و من بلغه کتابی تقوی الله ونظم امرکم و صلاح ذات بینکم، فانی سمعت جدکم صلی الله علیه وآله وسلم یقول:« صلاح ذات البین افضل من عامه الصلاه والصیام».

من شما وتمام فرزندان وخاندانم وکسانی را که این وصیتنامه ام به آنان می رسد به تقوی وترس از خداوند ونظم امور خود واصلاح ذات البین سفارش می کنم زیرا که من از جد شما صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم که می فرمود: اصلاح میان مردم از یک سال نماز و روزه برتر است.

الله الله فی الایتام فلا تغبوا افواههم ولایضیعوا بحضرتکم. والله الله فی جیرانکم فانهم وصیه نبیکم مازال یوصی بهم حتی ظننا انه سیورثهم.

خدا را خدا را در مورد یتیمان نکند که گاهی سیر وگاهی گرسنه بمانند نکند که در حضور شما دراثر عدم رسیدگی از بین بروند.

خدا را خدا را که در مورد همسایگان خود خوشرفتاری کنید، چرا که آنان مورد توصیه وسفارش پیامبر شما هستند. وی همواره نسبت به همسایگان سفارش می فرمود تا آنجا که ما گمان بردیم به زودی سهمیه ای از ارث برایشان قرار خواهد داد.

والله الله فی القرآن لایسبقکم بالعمل به غیرکم والله الله فی الصلاه فانها عمود دینکم والله الله فی بیت ربکم لاتخلوه ما بقیتم فانه ان ترک لم تناظروا.

خدا را خدا در توجه به قرآن نکند که دیگران در عمل به آن از شما پیشی گیرند خدا را خدا در مورد نماز که ستون دین شماست. خدا راخدا در مورد خانه پروردگارتان تا آن هنگام که زنده هستید آن را خالی نگذارید که اگر خالی گذارده شود مهلت داده نمی شوید وبلای الهی شما را فرا می گیرد.

والله الله فی الجهاد باموالکم و انفسکم والسنتکم فی سبیل الله و علیکم بالتواصل والتباذل وایاکم والتدابر و التقاطع. لاتتراکوا الامر بالمعروف والنهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم.

خدا را خدا را در مورد جهاد با اموال وجانها و زبانهای خویش در راه خدا. و بر شما لازم است که پیوندهای دوستی ومحبت را محکم کنید و بذل و بخشش را فراموش نکنید و ازپشت کردن به هم و قطع رابطه بر حذر باشید امر به معروف ونهی از منکررا ترک مکنید که اشرار بر شما مسلط می شوند وسپس هر چه دعا کنید مستجاب نمی گردد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره وصیت نامه های امیرالمومنین علی علیه السلام

قران در وصیت نامه امام

اختصاصی از یاری فایل قران در وصیت نامه امام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

قران در وصیت نامه امام


قران در وصیت نامه امام

سلام وعرض ادب

فایل با موضوع:قران در وصیت نامه امام

برای شما عزیزان تهیه شده است.


مشخصات:

تعداد صفحات:15

قابل ویرایش : بله

فرمت فایل:word

ازپایین صفحه میتوانید اقدام به دانلود
فرمایید

بخش کوتاهی از متن درون فایل دراینجا گذاشته شده برای کاربران عزیز
وپس از اقدام به دانلود تمامی قسمت های فایل در خدمت شماعزیزان قرار داده شده است :

کلید واژه ها: وصیت نامه، امام خمینی، وحدت، طاغوت، التقاط،تمثلات قرآنی.


دانلود با لینک مستقیم


قران در وصیت نامه امام

تحقیق در مورد وصیت نامه کوروش هخامنشی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد وصیت نامه کوروش هخامنشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

وصیت نامه کوروش هخامنشی

 

ای پروردگار بزرگ ، خداوند نیاکان من ، ای آفتاب و ای خدایان این قربانیها را از من بپذیرید و سپاس و نیایش مرا نیز در ازای عنایاتی که نسبت به من فرموده و در همه زندگانیم به وسیله علایم آسمانی ، نوای پرندگان و ندای انسان ارشادم کرده اید که چه باید بکنم و از چه کارها احتراز نمایم .به خصوص قدر شناسی بی حد و قیاس دارم که هیچ گاه مرا از یاری و حمایت خود محروم نداشته اید و هرگز حتی در حین نهایت کامیابی باز مقهور غرور نشده ام . اکنون از درگاه متعال شما در خواست دارم زندگی فرزندانم ، زن ، دوستانم و وطنم را قرین نیکی و سعادت بدارید و مرگ مرا هم مانند زندگانیم توام با عزت و افتخار .

       پسران من و شما ای دوستانم ، پایان عمر من فرا رسیده است . من این حالت درگذشت را بنا بر آثار و قراینی درک می کنم . وقتی که از میان شما رفتم باید به وسیله گفتار و عمل نشان دهید که مرد سعیدی بوده ام .هنگامی که کودک بودم و باز در اوان جنوانی و روزگار سالخوردگی از نعمتها و خوشیهای هر یک از آن مراحل نیک برخوردار شده ام ، با مرور زمان بر قدرتم پیوسته افزوده شده است اما در زمان کهولت نا توان تر از عهد جوانی نبوده ام و به خاطر ندارم اقدام به کاری کرده باشم و یا چیزی طلب نموده باشم ولی کامیاب نشده باشم .به علاوه دوستانم را به وسیله نیکیها بهره مند و خوشبخت و دشمنان خود را خوار و زبون کرده ام و این سرزمین نیاکان خویش را که پیش از من نام و نشانی در آسیا نداشت به اوج ترقی و تعالی رسانیده ام و حتی یکی از کشورهای مسخر خویش را از دست نداده ام . در سراسر زندگی به آنچه خواسته ام رسیده ام و همواره نگران که مبادا به شکستی دچار آیم یا خبر نکبت باری بشنوم و همین بیم و نگرانی مانع از آن شد که به شیوه سبک سران زیاده از خود راضی و غره شوم . اینک که از میان شما می روم پسرانم را باز می گذارم ،همان فرزندانی که هدیه خدائی اند . وطن خود و دوستانم را سرفراز می گذارم و می گذرم . شکی نیست که همگان مرا خوش بخت خواهند پنداشت و یاد مرا ارجمند و گرامی خواهند داشت . اکنون باید دستوراتی راجع به کشورم و دستگاه پادشاهی خویش بدهم تا پس از درگذشتم میان شما اختلافی پیش نیاید . ای پسرانم ، من هر دو شما را یکسان دوست دارم . اما فرزند ارشدم را که بر اثر عمر طولانی تر تجربیات بیشتری دارد رهبر جرگه آزاد مردان و راهنمای کار و عمل بر می گزینم . خودم نیز در وطنم که خانه عزیز همه ماست به همین گونه بار آمده ام که در قبال بزرگتران ، برادران و هم وطنانم در شهر یا جلسات و یا در حین مذاکرات گذشت و مدارا نمایم . هر دو شما را هم به همین سان پرورش داده ام که نسبت به بزرگتران خود احترام نمایید و دیگران که از شما جوان ترند شرط و ادب و احترام را رعایت نمایند . اینها موازین و قواعدی است که به دست شما می سپارم و آن حاصل تجربه های زندگی و موافق با عادات و رسوم ملی و جزو آیین ماست .

       ای کمبوجیه ، پادشاهی توراست و این عین مشیت خداوندی است و تا آنجا نیز که به خودم مربوط است و به تو ای تانا اوکسار ( بردیا )حکومت خطه های ماد ، ارمنستان و کادوسیان را می سپارم . هر چند که پهناوری حصه برادر ارشدت بیشتر است و او عنوان شاهی نیز دارد تو با یان سه قطعه سهم خویش به عقیده من خوشی بیشتری خواهی داشت و گمان نمی کنم که از اسباب کامیابی و رفاه چیزی کم و کسر داشته باشی . آنچه دل و جان آدمی را وجد و جلا می بخشد در اختیار توست اما به آنچه دور از اختیار و دسترسی است ولع نمودن و غم گرفتاریهای بسیار داشتن ، از رشک کامیابیهای من دمی نیاسودن ، در راه دیگران چاه کندن و یا خود در دام بلا افتادن ، اینها نصیب و بار برادر تاج دار توست و موانعی است که مجال و فراغتی برای آسایش او باقی نخواهد گذاشت و تو ای کمبوجیه خود بهتر می دانی و گفتن من لزومی ندارد که آنچه تخت و تاجت را حفظ کند این عصای شاهی من نیست بلکه وجود یاران صدیق و وفا دار است . صداقت آنها نگهبان حقیقی تو وو مایه اقتداری است که هیچگاه بی هوده نخواهد بود . ولی همیشه در این اندیشه باش که درستی و وفا مانند علف صحرا به خودی خود رشد و نما ندارد ، زیرا اگر نهادی بود در همه افراد یکسان مشاهده می گردید . چنان که خاصیت تمام مواد طبیعی نسبت به همه افراد بشر مساوی است . هر رهبری باید پیروانی صدیق برای خود فراهم سازد و این منظور با تهدید و زور حاصل شدنی نیست بلکه لازمه آن احسان و مهربانی است .خداوند رشته محکم برادری را استوار فرموده است که اثرات و نتایج بی شمار دارد . شما نیز رفتار خود را بر این قاعده آسمانی نهاده آن را وسیله مهر ورزی متقابل قرار دهید . هر گاه چنین کنید هیچ قدرتی دیگر بر نیروی دو برادر چیرگی نخواهد یافت . آن کسی که در فکر برادر است به خویش نیکی می رساند . چه کس دیگری به قدر برادر خواستار بزرگی و سربلندی برادر است ؟ و چه کسی به وسیله ای دیگر مگر اقتدار برادر مصون از خطر ؟ ای تانا اوکسار مبادا هیچ کس بهتر و بیشتر از تو نسبت به برادرت اطاعت نماید و در حمایت وی از تو کوشا تر باشد . برکات قدرت او و یا ادبار و بدبختی او زودتر از هر کس به تو خواهد رسید . پس خودت انصاف بده که در ازای کمترین محبت از کدام ناحیه خیر و خوشی بیشتری انتظار توانی داشت و در مقابل مدد و حمایت خودت یاری و حمایت بیشتر ؟ آیا سخت تر از سردی و برودت بین دو برادر چیزی هست ؟ کدام قدر و احترامی گرامی تر از احترام متقابل دو برادر می شود ؟ ای کمبوجیه تو نیز بدان که فقط برادری که در قلب برادر کانون محبتی دارد از مکر و فسون مردم زمانه مصون خواهد بود . ای هر دو فرزندم شما را به خدایان اجداد خویش سوگند می دهم که اگر به خوشنودی خاطرم علاقه دارید با هم خوب باشید و خیال نکنید چون از میان شما بروم پاک نیست و نابود شده ام . شما با دیدگان ظاهری خود هیچگاه روحم را ندیده اید اما همواره شاهد اثراتش بوده اید . ایا ندیده اید که روح مقتولان چه اتشی در جان جنایت کاران می افکند و شراره انتقام چه طوفانی در وجود تبهکاران بر می انگیزد ؟ آیا خیال می کنید اگر آدمیان می دانسته اند که ارواح آنها هیچگونه قدرتی ندارد باز احترام و ستایش مردگان دوام می یافت ؟

       ای فرزندانم بدانید که هستی روح انسان فقط تا وقتی نیست که در این تن فانی است و تا از بدن رفت ، نابود می شود . نه ، به عقیده من تا موقعی که روح در کالبد ماست مایه زندگی تن است و این تصور به نظر من دور از امکان که با جدایی از بدن بی جان ، روح نیست و نابود می گردد . برعکس پس از رهایی از تن که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وصیت نامه کوروش هخامنشی

تحقیق درمورد وصیت

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درمورد وصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد وصیت


تحقیق درمورد وصیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

وصیت

وصیت عبارت است از سفارش براى بعد از مرگ و این سه قسم است : یکى تملیکى و دیگرى وصیت عهدى وسوم تفکیکى ، اما وصیت تملیکى مثل اینکه بگوید: ((بعد از مردنم فلان چیز و یا فلان مبلغ را به زید بدهید)) که ملحق به این است آن موردى که وصیت کند زید را بر فلان حق من مسلط کنید و آن حق را به زید بدهید، و اما وصیت عهدى این است که مثلا وصیت کند به اینکه مرا بعد از مردنم تجهیز کنید یعنى غسل و کفن و دفنم را انجام دهید و یا برایم حجى یا نمازى یا عبادت دیگرى نظیر اینها استیجار نمائید، و اما تفکیکى این است که چیزى را که در قید ملکیت او است آزاد کند مثلا وصیت کن که بعد از من فلان برده مرا آزاد کنید.

مساءله 1 - همینکه امارات و علامات مرگ انسانى ظاهر شود بر او واجب مى شود که کلیه اموالى که از خلق در دست او است و امانتهائى که پیش او است به صاحبانش برگرداند، و آن چه از خالق به عهده اوست اداء کند، اگر نمازى از او یا روزه اى فوت شده قضاء نماید، و اگر کفاره اى و چیز دیگرى نظیر آن بدهکار شده بپردازد و نیز واجب است آن چه از خلق بر ذمه او آمده از قبیل قرض مدت دار آن را بپردازد، و اگر رساندن برایش ممکن نشد و خودش نتوانست برساند واجب است وصیت کند به اینکه وصى او اموال مردم را به دستشان برساند و شاهد هم بگیرد خصوصا آن اموالى که ورثه از آن خبر ندارند و نیزوصى کند به اینکه حقوق مالى که به ذمه او آمده را بپردازد، چه خلقى باشد نظیر دین ها و ضمانتها و دیه ها و ارش جنایتها و یا خالقى نباشد نظیر خمس و زکات و کفارات ، بلکه بر او واجب است وصیت کند به این که براى انجام آن چه واجب بدنى و نیابت بردار از او فوت شده کسى را نائب واجیز بگیرند تا او نماز و روزه هاى فوت شده اش را قضاء کند، البته این بر کسى واجب است که پسر بزرگى نداشته باشد وگرنه بر پسر بزرگش قضاء آنها واجب است بلکه در صورتى هم که پسر بزرگش اهلیت این کار را ندارد یا به خاطر اینکه عبادت از او صحیح نیست و یا اطمینان ندارد که فرزندش واجب او را انجام دهد و یا راءیش این است که عمل او صحیح نیست باید وصیت کند.

مساءله 2 - اگر اموالى یا حقوقى و واجباتى از مردم نزد او است لکن علم و اطمینان دارد به اینکه جانشینانش آنها را به صاحبانش مى رسانند و حقوق و واجبات را اداء مى کنند دیگر واجب نیست خودش برساند و یا وصیت کند هرچند که باحتیاط نزدیکتر آن است که چنین کند.

مساءله 3 - در وصیت هر عبارتى به هر زبان که دلالت بر منظور او کند کافى است و لفظ خاصى در آن معتبر نیست ، بنابراین در وصیت تملیکى کافى است بگوید: ((من براى فلانى وصیت مى کنم بفلان چیز)) و یا بگوید: ((بعد از مرگ من فلان چیز یا فلان مبلغ را بدهید و یا برسانید به فلان شخص )) و یا بگوید: ((فلان چیز بعد از مرگ من مال فلانى است )) و امثال اینها و در وصیت عهدى بگوید: ((بعد از مرگم فلان کار را انجام دهید و یا چنین و چنان کنید))، و ظاهرا نوشتن وصیت کافى است حتى در صورتى هم که قدرت بر گفتن داشته باشد، خصوصا در وصیت عهدى به شرطى که ورثه بدانند که این نوشته را به قصدوصیت نوشته است و عبارت آن ظاهر الدلالة بر مقصود باشد بنابراین وجود نوشته اى از موصى به خط و امضاء و مهر خودش به شرطى که از قرائن احوال معلوم شود که آن را به عنوان وصیت نوشته کافى است و بر وصى کافى است آن را عملى سازد، بلکه اکتفاء به اشاره اى که معنا را بفهماند حتى با قدرت بر گفتن و نوشتن نیز خالى از قوت نیست هرچند که نزدیکتر به احتیاط آن است که در حال اختیار آن را بنویسد.مساءله 4 - وصیت تملیکى سه رکن دارد: یکى موصى ((وصیت کننده )) و دوم موصى له ((یعنى کسى که صاحب وصیت چیزى برایش در نظر گرفته که بعد از مرگش به او بدهند)).و موصى به ((یعنى آن چیزى که براى موصى له در نظرگرفته )) و وصیت عهدى دو رکن دارد: یکى موصى و دوم موصى به و به عبارت ساده تر یکى وصیت کننده و دیگرى سفارشات او، بله اگر صاحب وصیت شخصى معین را براى انجام سفارشاتش در نظر گرفته ارکان وصیت او نیز سه چیز مى شود که سومى آن موصى الیه یعنى آن کسى است که باید سفارشات او را عملى سازد که به او وصى نیز گفته مى شود.مساءله 5 - اشکالى نیست در اینکه در وصیت عهدى احتیاج به قبول نیست ، بله اگر شخصى معینى را براى انجام سفارشاتش نام برده قبول او شرط نیست لکن قبول او در مسئول شدنش شرط است نه در صحت وصیت ، و اما در وصیت تملیکى اگر تملیک براى نوع باشد نظیر وصیت براى فقراء یا سادات در آن جا نیز قبول موصى له شرط نیست ، و اما اگر تملیک به شخص باشد مشهور گفته اند قبول آن شخص معتبر است لکن ظاهر این است که قبول او در صحت وصیت و ترتب آثار و احکام آن از قبیل حرمت تبدیل معتبر نیست لکن اگر آن شخص بخواهد مالک آن مال بشود قبول وصیت لازم است وچنان نیست که به صرف وصیت صاحب مال مال او خود به خود قهرا در ملک موصى له درآید، پس مى توان گفت که وصیت در اعتبار خودش قبول نمى خواهد و از ایقاعات است ولى در سببیتش جهت مالک شدن موصى له جزء سبب است و جزء دیگر سبب قبول او است .مساءله 6 - در قبول وصیت هر آن چه رضایت موصى را افاده کند چه لفظ باشد و چه عمل کافى است ، قبول عملى مثل اینکه موصى به را به قصد تحویل بگیرد و در آن تصرف کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد وصیت

وصیت نامه

اختصاصی از یاری فایل وصیت نامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

مقدمه :تاریخ حقوق (1)

فصل اول: ماهیت حقوقی وصیت

آیا وصیت عقد است یا ایقاع

تعریف وصیت به طور عام

فقه و قانون مدنی

گفتار نخست :وصیتنامه خود نوشت

تعریف و فواید

شرایط تنظیم وصیتنامه

تنظیم وصیتنامه

ضمانت اجرای تشریفات

حدود اعتبار وصیتنامه خود نوشت

تشریفات مربوطه به ارائه وصیتنامه

فصل دوم :وصیتنامه رسمی

فواید و معایب

تشریفات تنظیم

اعتبار وصیتنامه

قواعد عمومی تنظیم وصیت

فصل سوم:

مقاله :وصیت و رجوع از آن با تکیه بر قانون مدنی و قانون امور حسبی

مقدمه:

تاریخ حقوق

از نظر تاریخی، آراء و عقاید در مورد وصیت تملیکی همیشه سیر یکسان نداشته است در قرون اولیه حقوق اسلام طرفداران ایقاع بودن وصیت تملیکی فراوان بوده اند و شاید اکثریت همه داشته اند از قرآن هم ایقاع بودن آن دانسته می شود کم کم طرفداران عقد بودن وصیت تملیکی ، پیروز شدند و از طرفداران ایقاع بودن آن کاسته شد . اما در قرن اخیر بار دیگر طرفداران ایقاع بودن وصیت تملیکی رو به فزونی نهاده اند .

ماهیت حقوقی وصیت آیا وصیت عقد است یا ایقاع:

ایقاع به صورت وصیت تملیکی چه اثری ببار می آورد ؟ نظریه ایقاع بودن وصیت تملیکی پنج تصور اجرای طرفداران این نظریه پدید آورده است تنها نظری که تقریبا" با عبارات قانون مدنی موافق است «نظریه حق تقدم » است به موجب این نظر با فوت مومی مومی که در تملک مومی به حق تقدم دارد .

این حق نظیر حق تقدم تحجیر است و ما میدانیم که تحجیر موجب مالکیت نمی شود فقط برای تحجیر کننده ،ایجاد حق تقدم و اولویت ، در احیا که سبب تملک است می کند بنابراین نظر پس از فوت مومی ورثه او مالک متزلزل مومی به هستند و ماده 868 ق ـم با این نظر وفق می دهد از طرفی اگر مومی که بخواهد در استفاده از این حق تقدم تاخیر غیر معقول کند موجب ادامه حالت تزلزل مالکیت ورثه مومی در مومی به خواهد شد و همین امر تضرر ورثه است . مقصود از عبارت «تضرر ورثه» در ماده 833 ق ـم همین معنی است زیرا در ملک متزلزل نمی توان دقیقا تصمیم گیری های لازم راکد و از نظر اقتصادی این تزلزل نه تنها برای ورثه بلکه برای جامعه هم مضر است پس باید به ورثه حق داد که این بلا تکلیفی را از راه دادگاه بر طرف کنند از طرف دیگر چون حق تقدم یک اثر حقوقی است که با اراده یک جانبه مومی پدید آمده است پس معیار ایقاع بودن در مورد وصیت تملیکی وجود دارد .همین حق تقدم است که در فرض فوت مومی که پیش از قبول وصیت به ورث مومی به ارث می رسد ایراداتی که در این نظر شده درست نیست با وجود این حق تقدم تصور صحیحی می توانیم از وصیت تملیکی به صورت یک ایقاع داشته باشیم به این معنی که مومی در چنین حالتی که هنوز قبول مومی ابراز نشده است در معرفی تهاجم امیال ورثه مومی ومومی است که یکی مالکیت متزلزل دارد و منتظر زوال سبب تزلزل «حق تقدم مومی » است و دیگری منتظر است که با اعلان قبول خود مالکیت متزلزل طرف دیگر را به سود خود ساقط کند بعداّ خواهیم دید که اثر وصیت یک حق آلی به سود مومی است که در غالب موارد این حق آلی با حق تقدم مذکور همراه است نه همیشه این نظر جدیدی است.

22تبصره :قانون مدنی در ماده 827ـ833ـ868 بحث بالا را اساس کارقرار داده است اما نسبت با این اساس کار مستثنایی دیده شده است که از قرار ذیل است :

اول :وصیت به ابراء در مورد حق تقدم معنی ندارد مومی که فقط یک حق دارد که با دو شرط ذیل ، حق او خود به خود صورت خارجی پیدا می کند و به حق اصالی مبدل می شود .

الف :موت مومی

ب: وجود تر که که در حین موت با وجود این دو شرط ، ذمه مومی خود به خود، ساقط می شود و فرض مالکیت متزلزل هم برای ورثه تصور نمی شود (ماده 868) .

دوم: وصیت تملیکی به وقف شدن ملک یعنی در این مورد هم حق تقدم تصور نمی شود به محض فوت مومی آن ملک وقف خواهد شد.

سوم: وصیت تملیکی به نفع غیر محصور که در قبول در آن لازم نیست حق تقدم در این مورد وجود ندارد و با همان دو شرط که در اول گفتیم تملیک صورت می گیرد قدر مشترک بین جمیع اقسام وصایای تملیکی حق آلی مومی است که با اراده یک جانبه مومی به صرف رضای او پدید می آید و با فوت مومی این حق آلی مبدل به حق اصالی می شود اما لازم نیست که همراه این حق آلی حق تقدم مذکور هم باشد چنانکه در مورد مستثینات مذکور در شماره 22 دیدید به هر حال درباره حق آلی بعدا توضیح خواهیم داد.

تعریف وصیت به طور عام و در قانون مدنی:

به نظرم در تعریف وصیت می توان چنین گفت : وصیت عبارت است از استیفاء حق که تعلق به فوت استیفاء کننده باشد شخص از نظر حقوق مدنی ممکن است دارای حقوقی باشد که اگر محجور نباشد شخصا می توانید از آن حقوق بهره برداری کند این بهره برداری را اصطلاحا استیفاء حق نامیده اند معمولا وقتی که از استیفاء حق سخن می گویند زمان حیات استیفاء کننده را در نظر می گیرند لکن باید بدانیم که شخص حقوقی را که دارد به دو صورت ذیل مورد استیفاء قرار می دهد استیفاء حق در زمان حیات خود مثلا حق مالکیتی که به خانه مورد سکونت خود دارد از آن حق در زمان حیات خود استیفاء می کند یعنی یا شخصا در آن سکونت می نماید یا آن را اجاره می دهد و یا از راه عقد همه ی بهره برداری از آن را به دیگری واگذار می کند همه این مثالها استیفاء حق در زمان حیات مالک است انسان که حقوقی دارد می تواند از یا ره ای از آن حقوق ، به صورت معلق به فوت خود استیفاء حق نماید یعنی از حق مالکیتی که به خانه خود دارد برای بعد از وفات خود استیفاء حق کند این استیفاء را وصیت می نامند طبعا این استیفاء حق معلق به فوت استیفاء کننده می باشد معنی تفضیلی تعریف وصیت که در بالا آورده شد این است قانون مدنی در ماده 825 بعد از دادن تعریف برای وصیت به طور عام خود داری کرده بدون اینکه آن را تعریف کند مورد تقسیم قرار داده است تقسیم قبل از تعریف که قانون مدنی در چند مورد آن را صورت داده است کار درست نیست .

فقه و قانون مدنی (302):

اثبات وصیت ـ وصیتنامه :

در فقه اثبات وصیت تابع قواعد عمومی و گاه آسان تر است .اثبات وصیت با دو شاهد عادل از مسلمانان انجام می پذیرد مگر اینکه شاهد مسلمانی نباشد(1) که به هنگام ضرورت شهادت دو عادل از دیگران (اهل ذمه ) نیز کافی است نوشته موصی نیز در صورتی مـؤثر است که دو شاهد وقوع وصیت را تایید کنند یا موصی به صحت وصیتنامه نزد آنان اقرار کند . باید افزوده که اثبات وصیت به مال آسان تر از وصیت به ولایت است. چنانکه در مال ، شهادت یک نفر همراه با سوگند و شهادت یک مرد و دو زن و شهادت انفرادی چهار1 زن ، و هر کدام برای اثبات یک چهارم از موصی به پذیرفته می شود .


دانلود با لینک مستقیم


وصیت نامه