یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اختلاف نظر شیعه و سنی

اختصاصی از یاری فایل اختلاف نظر شیعه و سنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 180

 

علی به حق بوده و مخالفان او اشتباه کردند

در مورد اختلاف‌ میان‌ علی‌ رضی الله عنه و معاویه‌ اهل‌ سنت‌ بر این‌ متفقند که‌ علی‌ رضی الله عنه بر حق‌ بوده‌ و معاویه‌ و کسانی‌ که‌ بااو بودند از حکومت‌ علی‌ سرپیچی‌ کرده‌ بودند. اهل‌ سنت‌ از شیعیان‌ می‌خواهند حتی‌ یک‌ نوشته‌ در عقیده‌ اهل‌ سنت‌بیاورند که‌ مغایر این‌ موضوع‌ اهل‌ سنت‌ باشد. بر عکس‌ اهل‌ سنت‌ می‌توانند صدها کتاب‌ از بزرگان‌ خود در عقیده‌بیاورند و به‌ ایشان‌ ثابت‌ کنند که‌ اهل‌ سنت‌ خروج‌ معاویه‌ بر علی‌ را عملی‌ اشتباه‌ می‌دانند. پس‌ چرا شیعیان‌ سعی‌ دارندکه‌ اهل‌ سنت‌ را در صف‌ معاویه‌ و مخالفت‌ علی‌ جلوه‌ دهند و چرا سعی‌ می‌کنند اهل‌ سنت‌ را به‌ بنی‌ امیه‌ نسبت‌ دهند وآنان‌ را دشمنان‌ اهل‌ بیت‌ معرفی‌ کنند.

متأسفانه‌ دیری‌ نپائید که‌ این‌ اختلاف‌ رنگی‌ مذهبی‌ گرفت‌ و شیعیان‌ گروهی‌ مستقل‌ و دارای‌ روش‌ جدیدی‌ در اصول‌ وعقاید و فقه‌ و مواریث‌ شدند. اما اختلاف‌ میان‌ علی‌ و معاویه‌ در این‌ سطح‌ نبوده‌ و آنان‌ در اصول‌ و عقاید و غیر اختلافی‌نداشتند. بلکه‌ اختلاف‌ آنها در مسایل‌ حکومتی‌ و سلایق‌ شخصی‌ بود و ربطی‌ به‌ آنچه‌ از رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه وسلم  آموخته‌بودند نداشت‌. برای‌ اثبات‌ این‌ ادعای‌ خود دلایلی‌ از کتب‌ خود شیعیان‌ می‌آوریم‌. مهمترین‌ منبع‌ شیعه‌ نهج‌ البلاغه‌است‌ که‌ در آن‌ روایت‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ به‌ علی‌ رضی الله عنه  جمع‌ آوری‌ شده‌ است‌. در نهج‌ البلاغه‌ ج‌ 3 ص‌ 114 به‌ نقل‌ ازایشان‌ چنین‌ آمده‌ است‌: ابتدای‌ کار اینگونه‌ بود که‌ ما با اهالی‌ شام‌ برخورد کردیم‌، روشن‌ است‌ که‌ خدایمان‌ یکی‌ وپیامبرمان‌ یکی‌ است‌ و دوت‌ همه‌ ما به‌ اسلام‌ است‌. ما از آنها چیز بیشتری‌ غیر از ایمان‌ به‌ خدا و تصدیق‌ پیامبرش‌ صلی الله علیه وسلم نمی‌خواهند. آنچه‌ که‌ ما و آنها در آن‌ اختلاف‌ کردیم‌ خون‌ عثمان‌ رضی الله عنه  بود.

بنابراین‌ گفته‌ آنحضرت‌ و بر خلاف‌ آنچه‌ شیعیان‌ می‌گویند، جز مسئله‌ قتل‌ عثمان‌ رضی الله عنه  اختلاف‌ دیگری‌ میان‌ علی‌ واصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  وجود نداشته‌ است‌. حضرت‌ علی‌ رضی الله عنه  از تفرقه‌ و جدائی‌ میان‌ اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  حسرت‌می‌خورد و اینگونه‌ در مرگ‌ آنها مرثیه‌ می‌گفت‌: کجایند آن‌ قومی‌ که‌ به‌ اسلام‌ دعوت‌ داده‌ شدند، پس‌ آن‌ را پذیرفتند،قرآن‌ را خواندند و آن‌ حکم‌ قرار دادند، چشمهایشان‌ از گریه‌ خشکیده‌ و شکمهایشان‌ از روزه‌ گرفتن‌ به‌ کمرهایشان‌چسبیده‌ بود. دندانهایشان‌ از تضرع‌ و التماس‌ به‌ درگاه‌ خداوند خشکیده‌، چهره‌ هایشان‌ از شب‌ زنده‌ داری‌ زرد و از خداترسی‌ خسته‌ بنظر می‌رسید. آنها برادرانم‌ بودند که‌ رفتند، پس‌ ما حق‌ داریم‌ تشنه‌ دیدار آنها باشیم‌ و از جدائی‌ آنهاانگشت‌ غم‌ به‌ دهان‌ بگیریم‌ (نهج‌ البلاغه‌ ص‌235)

این‌ سخن‌ حکایت‌ از روابط‌ دوستانه‌ و محکم‌ میان‌ علی‌ و اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  می‌کند، کمااینکه‌ علی‌ دخترش‌ ام‌ کلثوم‌را به‌ نکاح‌ عمر بن‌ خطاب‌ رضی الله عنه  در آورد. کتابهائی‌ از اهل‌ تشیع‌ مانند کافی‌ کلینی‌ ج‌5 ص‌346 و استبصار طوسی‌ ج‌3ص‌350 و منتهی‌ الامال‌ قمی‌ ج‌1 ص‌184 به‌ این‌ حقیقت‌ اعتراف‌ کرده‌اند.

هنگامیکه‌ عمر بن‌ خطاب‌ رضی الله عنه  شخصاً می‌خواست‌ در جنگ‌ با رومیها شرکت‌ کند با علی‌ رضی الله عنه  مشورت‌ نمود.حضرت‌ علی‌ رضی الله عنه  او را از رفتن‌ منع‌ کرد و گفت‌ او باید باقی‌ بماند زیرا که‌ او قلعه‌ و نماد اعراب‌ و حامی‌ و پناهگاه‌مسلمین‌ است‌. (نهج‌ البلاغه‌، ج‌2 ص‌18) سپس‌ حضرت‌ علی‌ به‌ او گفت‌: اگر عجمها ترا ببینند می‌گویند این‌ ریشه‌ ونقطه‌ قوت‌ اعراب‌ است‌ و اگر ریشه‌ را قطع‌ کردید در امان‌ خواهید بود. عمر رأی‌ را پذیرفته‌ و به‌ جنگ‌ نرفت‌. (نهج‌البلاغه‌ ج‌2 ص‌30)

همچنین‌ در نهج‌ البلاغه‌ ج‌3، ص‌2 آمده‌ است‌ که‌ علی‌ گرهی‌ از مردم‌ را دید که‌ بدگوئی‌ عثمان‌ را می‌کردند. حضرت‌ علی‌ایشان‌ را مذمت‌ نمود و می‌گفت‌: مردم‌ بدگوئی‌ او را می‌کنند و من‌ مردی‌ از مهاجرین‌ بودم‌ که‌ سعی‌ بسیار در دلجوئی‌ اومی‌کردم‌.

علی‌ رضی الله عنه  از شدت‌ دوستی‌ خلفای‌ ثلاثه‌ سه‌ تن‌ از فرزندان‌ خویش‌ را بنام‌ آنها نامگذاری‌ کرد، به‌ نامهای‌ ابوبکر، عمر وعثمان‌. گرچه‌ عامه‌ شیعیان‌ از این‌ حقایق‌ آگاه‌ نیستند اما کتابهای‌ شیعیان‌ به‌ این‌ موضوع‌ اقرار دارند. مانند کتابهای‌ اعلام‌الوری‌ طبرسی‌ ص‌302، ارشاد المفید 186، تاریخ‌ یعقوبی‌ ج‌2 ص‌213، مقاتل‌ الطالبین‌ ابی‌ فرج‌ اصفهانی‌ ص‌142،کشف‌ الغمه‌ اردبیلی‌ ج‌2 ص‌64 و جلاء العیون‌ مجلسی‌ ص‌182.

در جایی‌ دیگر علی‌ رضی الله عنه  اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  را چنین‌ توصیف‌ می‌کند:

من‌ یاران‌ محمد صلی الله علیه وسلم را دیدم‌، هیچکس‌ از شما مثل‌ آنها نیست‌. ایشان‌ صبح‌ می‌کردند ژولیده‌ موی‌ و غبار آلود، شبها درقیام‌ و سجود بودند، غروبها پیشانیهایشان‌ بر خاک‌ بود. از یاد روز قیامت‌ بر شعله‌های‌ آتش‌ می‌ایستادند. پیشانیهایشان‌در اثر سجده‌های‌ طولانی‌ سائیده‌ شده‌ بود و از ذکر خدا اشک‌ بر چشمانشان‌ جاری‌ می‌شد و گریبانهایشان‌ را تر می‌کرد.

از ترس‌ خدا و امید ثواب‌ او چنان‌ می‌لرزیدند که‌ درختان‌ از باد و طوفان‌ (نهج‌ البلاغه‌ ص‌190 ـ189)

حسین‌ رضی الله عنه  نیز فرزندانش‌ را ابوبکر و عمر نام‌ نهاد و فرزندان‌ حسین‌ هم‌ برای‌ گرامیداشت‌ ابوبکر و عمر فرزندان‌ خودرا به‌ این‌ اسامی‌ نام‌ نهادند و این‌ واقعیتی‌ است‌ که‌ علماء شیعه‌ نیز در کتابهایشان‌ به‌ آن‌ اعتراف‌ کرده‌اند. ملاحظه‌ کنیداعلام‌ الوری‌ ص‌213، تاریخ‌ یعقوبی‌ ج‌2 ص‌228، مقاتل‌ الطالبین‌ ص‌78 و 116، التنبیه‌ والاشراف‌ مسعودی‌ (شیعی‌)ص‌263 و جلاء العیون‌ مجلسی‌ ص‌582.

موسی‌ بن‌ جعفر که‌ بنابر اعتقاد شیعه‌ امام‌ هفتم‌ است‌، یکی‌ از فرزندان‌ خود را ابوبکر نام‌ نهاد. کتاب‌ کشف‌ الغمه‌ ج‌2ص‌217 و مقاتل‌ الطالبین‌ ص‌561 این‌ موضوع‌ را ذکر کرده‌اند. همچنین‌ امام‌ مذکور دخترش‌ را عائشه‌ نام‌ گذاشت‌. پدربزرگ‌ او علی‌ بن‌ حسین‌ بن‌ علی‌ بن‌ ابی‌ طالب‌ نیز دخترش را عائشه نامیده بود (کشف الغمه والفصول الهمه صـ: 283) همچنین امام دهم شیعیان علی بن محمد هادی پسری بنام حسن و دختری بنام عائشه داشت. (کشف الغمه جـ: 2 صـ: 324 والفصول المهمه صـ: 283).

عبد الله بن جعفر بی أبی طالب فرزندش را ابوبکر نام‌ نهاد. (مقاتل‌ الطالبین‌ ص‌123) حسن‌ بن‌ علی‌ سه‌ فرزند داشت‌ که‌ یکی‌ از آنها عمر نام‌ داشت‌. (تاریخ‌ یعقوبی‌ ج‌2 ص‌228 و عمدة‌ الطالب‌ ص‌81 و الفصول‌ المهمه‌ ص‌166).

این‌ همه‌ دال‌ بر این‌ است‌ که‌ موضع‌ شیعیان‌ نسبت‌ به‌ اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  موضع‌ اهل‌ بیت‌ نیست‌! و گرنه‌ آیا از شیعیان‌کسی‌ هست‌ که‌ فرزندانش‌ را ابوبکر یا عائشه‌ یا عمر نامگذاری‌ کند؟ با توجه‌ به‌ اینکه‌ اهل‌ بیت‌ این‌ کار را کرده ‌اند ما در اینجا ادعای‌ دوستی‌ و ارادت‌ شیعیان‌ نسبت‌ به‌ اهل‌ بیت‌ را امتحان‌ کرده‌ و می‌گوئیم‌: از اهل‌ بیت‌ در نامگذاری‌ فرزندانتان‌ بنام‌ خلفای‌ سه‌ گانه‌ و عائشه‌ پیروی‌ کنید وگرنه‌ ادعای‌ ارادت‌ و پیرویتان‌ از اهل‌ بیت‌ جز ادعائی‌ بی‌ محتوا و عاری‌ از حقیقت‌ چیز دیگری‌ نخواهد بود.

طبرسی‌ از امام‌ باقر روایت‌ می‌کند که‌ گفت‌: من‌ منکر فضیلت‌ عمر نیستم‌ اما ابوبکر از عمر افضل‌ است‌ (الاحتجاج‌طبرسی‌ ص‌230) مردی‌ از محمد بن‌ علی‌ متعجب‌ شد وقتی‌ دید او ابوبکر را متصف‌ به‌ صدیق‌ می‌کند و پرسید آیا تو نیز او را موصوف‌ به‌صدیق‌ می‌کنی‌؟ محمد بن‌ علی‌ گفت‌: بلی‌، و هر کس‌ او را صدیق‌ نگوید قولش‌ را در دنیا و آخرت‌ تصدیق‌ نخواهد کرد(کشف‌ الغمه‌ ج‌2 ص‌174)

تمام‌ روایاتی‌ که‌ ذکر می‌شود توسط‌ بزرگترین‌ و برجسته‌ترین‌ علماء و مراجع‌ شیعه‌ در مهمترین‌ کتب‌ ایشان‌ روایت‌ شده‌است‌ و ما از منابع‌ خود شیعیان‌ استدلال‌ می‌کنیم‌. از جعفر بن‌ محمد امام‌ ششم‌ شیعیان‌ روایت‌ است‌ که‌ زنی‌ داناخدمت‌ ایشان‌ رسید و از او در مورد ابوبکر و عمر سوال‌ نمود. محمد بن‌ جعفر در جواب‌ آن‌ زن‌ گفت‌: آن‌ دو را دوست‌بدار. آن‌ زن‌ گفت‌: من‌ آنگاه‌ که‌ به‌ ملاقات‌ پروردگارم‌ شتافتم‌ به‌ او می‌گویم‌ تو مرا به‌ دوستی‌ آنها امر کرده‌ بودی‌. امام‌ درجواب‌ گفت‌: بلی‌ (الکافی‌، الروضه‌، ج‌8 ص‌101)

جعفر صادق پیوسته‌ می‌گفت‌: ولدنی‌ ابوبکر مرتین‌. بخاطر اینکه‌ نسبت‌ جعفر صادق از دو طرف‌ به‌ ابوبکر می‌رسد. اول‌از طریق‌ مادرش‌، فاطمه‌ بنت‌ قاسم‌، که‌ قاسم‌ فرزند ابوبکر است‌. و دوم‌ از طریق‌ مادربزرگش‌ اسماء بنت‌ عبدالرحمن‌ بن‌ابوبکر که‌ مادر فاطمه‌ می‌باشد. (عمدة‌ الطالب‌ ص‌195 چاپ‌ ایران‌ و الارشاد المفید ص‌186 و الکافی‌، الحجه‌، ج‌1ص‌472)

مسعودی‌ می‌گوید: عثمان‌ در حال‌ تلاوت‌ قرآن‌ کشته‌ شد. زنش‌ فریاد برآورد که‌ امیرالمؤمنین‌ را کشتند. آنگاه‌ حسن‌ وحسین‌ داخل‌ خانه‌ آمدند و عثمان‌ را در حالی‌ یافتند که‌ روحش‌ پرواز کرده‌ بود و بر او گریستند. این‌ خبر به‌ علی‌، طلحه‌ و زبیر (رضی‌ الله عنهما) رسید علی (رضی الله عنه) به درون خانه آمد در حالیکه پریشان و غمگین بود بر صورت حسن سیلی زد و مشتی بر سینه حسین کوبید و گفت: امیر المؤمنین چگونه کشته شد, در حالیکه شما نزدیک خانه بودید و به محمد بن طلحه ناسزا گفت و عبد الله بن زبیر را لعنت کرد. (مروج‌ الذهب‌ مسعودی‌ ج‌2 ص‌344)


دانلود با لینک مستقیم


اختلاف نظر شیعه و سنی

اختلاف مامون و امین

اختصاصی از یاری فایل اختلاف مامون و امین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

اختلاف مامون و امین :

خوب بیشترین عامل اختلاف بخاطر مادراشون بوده . امین از یک مادر عرب و مامون از یک مادر ایرانی به دنیا اومده بودند . در ضمن مامون در سرپرستی و تحت تربیت چند وزیر ایرانی بزرگ شده . اما درباره ی جزییات می تونین مثلا ... دو قرن سکوت رو بخونین که تو تاپیک « تاریخ نویس با قدمت هرودوت » جاوید ایران گرامی زحمت کشیدن و لینک دانلودش رو گذاشتن . ( مثلا قسمتی از این رویداد ها در صفحات 178 تا 190 این کتاب توضیح داده شده . همینطور برای آشنایی با حال و هوای ایرانیان و بخصوص زرتشتی ها در اون دوره به نوشته های فرن بغ دادگی هم مراجعه کن.

کتاب حماسه سازان سرزمین ایران هم قطعاتی داستان گونه داره که چند تاش مربوط به اون دوره است مثل داستان طاهرذوالیمینین و سهل ... فکر کنم نویسنده اش آقای نجفی باشه . مطمئن نیستم چون خودم گمش کرده ام .می تونی برای منابع قدیمی تر هم به تاریخ سیستان ( ملک الشعرا بهار )

تاریخ طبرستان ( نصیرالدین مرعشی) تاریخ بیهقی تاریخ بغداد ( ابوبکر احمد بن خطیب) تاریخ بلعمی ( ترجمه تاریخ طبری ) تاریخ گزیده ( حمدالله مستوفی ) تاریخ خلفا ( جلال الدین سیوطی ) و مرجهع المذهب ( علی بن حسین مسعودی ) و معجم البلدان ( یاقوب حمودی ) بازنویسی ووستنفلد ) مراجعه کنی .

توی کتابخونه های معتبر می تونی پیدا کنی . البته بعضیهاشو بیرون نمیدن باید همونجا مطالعه کنی . اکثرشو خودم ندارم اما همه شون درباره وضع حکوت اسلامی توی اون دوران نوشتن و کلیدهای خوبی از مامون و امین و هارون الرشید می تونی پیدا کنی . راستی درباره برامکه هم بخون چون می فهمی وضعیت وزارت اعراب چطوری بوده و سهل و طاهر که ایرانی بودن از کجا قدرت گیری رو شروع کردن .


دانلود با لینک مستقیم


اختلاف مامون و امین

اتحاد و اختلاف افقها در ثبوت رؤیت هلال

اختصاصی از یاری فایل اتحاد و اختلاف افقها در ثبوت رؤیت هلال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 108

 

اتحاد و اختلاف افقها در ثبوت رؤیت هلال

سیر طبیعى ماه و پیدایش شکلهاى گوناگون در جرم آن, سبب تقسیم زمان به برهه هاى کوچک و بزرگ مى گردد: ماه و سال. ماه, در حقیقت تقویمى است در صفحه طبیعت. خطوط برجسته این تقویم طبیعى, چنان خوانا و گویاست که هر کسى مى تواند آن را بنگرد و اعمال و افعال خویش را مطابق آن تنظیم نماید.

(و قدرّه منازل لتعلموا عدد السنین والحساب …1).

بسیارى از تکالیف فردى و اجتماعى, چه واجب و چه مستحب, بستگى به رؤیت هلال ماه و ثبوت آغاز و پایان آن دارد: روزه ماه مبارک رمضان, عید فطر, وقوف به عرفات در روز نهم ذى حجه, وقوف در مشعر, در شب دهم ذى حجه, بیتوته در سرزمین منى2, در شبهاى یازدهم و دوازدهم ذى حجه, اعمال روز عید قربان و …

(قل هى مواقیت للناس والحج …3).

علاوه بر این, ماههاى قمرى, نقش بنیادى در تنظیم و تعیین امورى چون: مدت4 حمل, مدت شیردهى کودکان5, زمان یائسگى6 , عده زنان در طلاق7 و وفات8, اجراى حدود الهى9, آغاز بلوغ شرعى, زمان تعلق زکات10 و …11 دارند.

همین نقش کار ساز و اساسى ماه در امور معاش و معاد12 و دین و دنیاى مردم, سبب گردیده مسأله رؤیت هلال, در حوزه تفکر اسلامى جایگاه ویژه اى بیابد. فقها, مسائل و فروعى را بر آن مترتب ساخته اند, راههایى را فرا روى مردم قرار داده اند و در کتابهاى صوم و حج و یا در رساله هاى مستقل, به کند و کاو در این باره پرداخته اند.

بسیارى از اعمال و سنت هاى اسلامى, از جمله فریضه عظیم حج و روزه ماه رمضان, افزون بر جنبه عبادى, جنبه هاى سیاسى و اجتماعى نیز دارند. امت اسلامى, با برگزارى این عبادات, شکوه و اقتدار اسلام و نیز وحدت و همدلى و همگامى میلیونها انسان مسلمان خاضع در برابر اراده خداوند را به نمایش مى گذارند.

ملیتهاى مختلف, با ویژگیهاى فرهنگى و قومى و نژادى و زبانى گونه گون, در زمان و مکان واحدى گرد مى آیند و عظمت و شکوه اسلام را به بهترین و زیباترین وجه مى نمایانند. ولى متأسفانه, گه گاهى, به خاطر ناهماهنگى در ثبوت رؤیت هلال, بر این مراسم ارزشمند و والا, خدشه وارد مى آید و آثار و پیامدهاى نامطلوبى در بین ملل اسلامى, به بار مى آورد و نوعى سر در گمى و بلاتکلیفى براى مسلمانان, به وجود مى آورد. مثلاً, در سال 1358 هـ . ق/1939 م. عید قربان در مصر, دوشنبه, در حجاز سه شنبه و در بمبئى, چهارشنبه (با فاصله سه روز اختلاف) برگزار شد.

در سال 1391 هـ . ق/1971 م. یکى از مراجع بزرگ تقلید, روز جمعه را عید اعلام کرد و در همان سال, از سوى مراجع دیگر, روز شنبه, عید فطر اعلام شد13.

همین گوناگونى رؤیتها و اعلامها, گه گاهى, در مراسم حج و عید قربان رخ مى دهد و مشکلات جبران ناپذیرى براى حج گزاران به وجود مى آورد14.

اکنون باید به بررسى پرداخت و منشأ این ناهماهنگى را جُست. گوناگونى افقهاى شهرهاى اسلامى موجب این ناهماهنگیها شده اند, یا فاصله طولانى شهرهاى مسلمان نشین از یکدیگر؟

اصلاً, معیار در اختلاف افق چیست؟

مرز و حد کشورها, افقها را تقسیم و از یکدیگر ممتاز مى سازد, یا نزدیکى و دورى شهرهاى اسلامى؟ مثلاً: اگر در یکى از شهرهاى اسلامى, هلال ماه در رؤیت شد, آیا مردم دیگر شهرها و کشورهاى اسلامى, بویژه آنهایى, که در فاصله چند صد کیلومترى آن قرار دارند, حدود یک ساعت اختلاف افق در طلوع و غروب خورشید, مى توانند به ثبوت هلال ماه آن جا, استناد جویند و هماهنگ با مردمان آن کشور به وظایف عبادى خویش قیام نمایند؟ یا این که مردم هر منطقه و یا کشورى وظایف خاص خویش را دارند و ثبوت رویت در شهر و منطقه اى براى غیر اهالى آنها حجیت ندارد. (لکل بلد رؤیتهم15) پاسخ به این پرسشها, بررسیهاى عمیقى را مى طلبد که امید مى رود پژوهشگران و فقیهان به این مهم بپردازند. اینک ما, به مقدار توان خویش, در ادله و مبانى فقهى رؤیت هلال به کند و کاو مى پردازیم.

پیشینه بحث

رؤیت هلال ماه, از راههاى ثبوت آغاز ماه, بلکه مهمترین و طبیعى ترین و ساده ترین راه است. مردم مسلمان, با هلال ماه رمضان روزه مى گیرند و چون هلال شوال را دیدند, روزه مى گشایند و نماز عید به پا مى دارند. ولى آیا ثبوت رؤیت هلال, در شهرى براى مردمان همان شهر حجّت است یا براى مسلمانان خارج شهر نیز, حجیت دارد؟ در صورت حجیّت, آیا براى همه مسلمانان, در هر شهر و مملکتى که باشند, چه دور و چه نزدیک, یا تنها براى شهرهاى مجاور و هم افق محل رؤیت کار ساز است؟

آیا در شهرهاى دور نیز, بین شهرهایى که در جانب شرقى محل رؤیت قرار دارند و شهرهایى که در جانب غربى, فرقى نیست, یا این که در شهرهاى غربى محل رؤیت, حکم به ثبوت هلال مى شود, ولى در شهرهاى شرقى آن ثابت نیست.

در این مسأله, فقیهان اسلام, دیدگاههاى گوناگونى دارند. مشهور فقهاى عامه, به تعمیم حکم ثبوت هلال به همه بلاد اسلامى نظر داده اند. منتهى برخى از شافعیان و عکرمه, قاسم و اسحاق نظر گاهى غیر از این دارند. دیدگاه مشهور در بین فقهاى شیعه, اعتبار رؤیت هلال در شهرهاى نزدیک و شهرهاى هم افق محل رؤیت است و شهرهاى دور, باید به وظایف خاص خویش, در این باره عمل کنند. ولى برخى از فقیهان شیعه, از جمله: علامه حلى, شیخ یوسف بحرانى و مولى احمد نراقى رؤیت هلال را براى غیر از شهر و مکان محلّ رؤیت, چه دور و چه نزدیک, معتبر شمرده اند.

نظریه مشهور

گفتیم: بیشتر فقها, رؤیت هلال ماه را در هر شهرى, تنها براى مردمان همان شهر و ساکنان روستاها و شهرهاى نزدیک به آن معتبر مى دانند.

شیخ مفید (م: 336ـ 413 هـ . ق) مى نویسد:


دانلود با لینک مستقیم


اتحاد و اختلاف افقها در ثبوت رؤیت هلال

اختلاف نظر شیعه و سنی 181ص

اختصاصی از یاری فایل اختلاف نظر شیعه و سنی 181ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 246

 

علی به حق بوده و مخالفان او اشتباه کردند

در مورد اختلاف‌ میان‌ علی‌ رضی الله عنه و معاویه‌ اهل‌ سنت‌ بر این‌ متفقند که‌ علی‌ رضی الله عنه بر حق‌ بوده‌ و معاویه‌ و کسانی‌ که‌ بااو بودند از حکومت‌ علی‌ سرپیچی‌ کرده‌ بودند. اهل‌ سنت‌ از شیعیان‌ می‌خواهند حتی‌ یک‌ نوشته‌ در عقیده‌ اهل‌ سنت‌بیاورند که‌ مغایر این‌ موضوع‌ اهل‌ سنت‌ باشد. بر عکس‌ اهل‌ سنت‌ می‌توانند صدها کتاب‌ از بزرگان‌ خود در عقیده‌بیاورند و به‌ ایشان‌ ثابت‌ کنند که‌ اهل‌ سنت‌ خروج‌ معاویه‌ بر علی‌ را عملی‌ اشتباه‌ می‌دانند. پس‌ چرا شیعیان‌ سعی‌ دارندکه‌ اهل‌ سنت‌ را در صف‌ معاویه‌ و مخالفت‌ علی‌ جلوه‌ دهند و چرا سعی‌ می‌کنند اهل‌ سنت‌ را به‌ بنی‌ امیه‌ نسبت‌ دهند وآنان‌ را دشمنان‌ اهل‌ بیت‌ معرفی‌ کنند.

متأسفانه‌ دیری‌ نپائید که‌ این‌ اختلاف‌ رنگی‌ مذهبی‌ گرفت‌ و شیعیان‌ گروهی‌ مستقل‌ و دارای‌ روش‌ جدیدی‌ در اصول‌ وعقاید و فقه‌ و مواریث‌ شدند. اما اختلاف‌ میان‌ علی‌ و معاویه‌ در این‌ سطح‌ نبوده‌ و آنان‌ در اصول‌ و عقاید و غیر اختلافی‌نداشتند. بلکه‌ اختلاف‌ آنها در مسایل‌ حکومتی‌ و سلایق‌ شخصی‌ بود و ربطی‌ به‌ آنچه‌ از رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه وسلم  آموخته‌بودند نداشت‌. برای‌ اثبات‌ این‌ ادعای‌ خود دلایلی‌ از کتب‌ خود شیعیان‌ می‌آوریم‌. مهمترین‌ منبع‌ شیعه‌ نهج‌ البلاغه‌است‌ که‌ در آن‌ روایت‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ به‌ علی‌ رضی الله عنه  جمع‌ آوری‌ شده‌ است‌. در نهج‌ البلاغه‌ ج‌ 3 ص‌ 114 به‌ نقل‌ ازایشان‌ چنین‌ آمده‌ است‌: ابتدای‌ کار اینگونه‌ بود که‌ ما با اهالی‌ شام‌ برخورد کردیم‌، روشن‌ است‌ که‌ خدایمان‌ یکی‌ وپیامبرمان‌ یکی‌ است‌ و دوت‌ همه‌ ما به‌ اسلام‌ است‌. ما از آنها چیز بیشتری‌ غیر از ایمان‌ به‌ خدا و تصدیق‌ پیامبرش‌ صلی الله علیه وسلم نمی‌خواهند. آنچه‌ که‌ ما و آنها در آن‌ اختلاف‌ کردیم‌ خون‌ عثمان‌ رضی الله عنه  بود.

بنابراین‌ گفته‌ آنحضرت‌ و بر خلاف‌ آنچه‌ شیعیان‌ می‌گویند، جز مسئله‌ قتل‌ عثمان‌ رضی الله عنه  اختلاف‌ دیگری‌ میان‌ علی‌ واصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  وجود نداشته‌ است‌. حضرت‌ علی‌ رضی الله عنه  از تفرقه‌ و جدائی‌ میان‌ اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  حسرت‌می‌خورد و اینگونه‌ در مرگ‌ آنها مرثیه‌ می‌گفت‌: کجایند آن‌ قومی‌ که‌ به‌ اسلام‌ دعوت‌ داده‌ شدند، پس‌ آن‌ را پذیرفتند،قرآن‌ را خواندند و آن‌ حکم‌ قرار دادند، چشمهایشان‌ از گریه‌ خشکیده‌ و شکمهایشان‌ از روزه‌ گرفتن‌ به‌ کمرهایشان‌چسبیده‌ بود. دندانهایشان‌ از تضرع‌ و التماس‌ به‌ درگاه‌ خداوند خشکیده‌، چهره‌ هایشان‌ از شب‌ زنده‌ داری‌ زرد و از خداترسی‌ خسته‌ بنظر می‌رسید. آنها برادرانم‌ بودند که‌ رفتند، پس‌ ما حق‌ داریم‌ تشنه‌ دیدار آنها باشیم‌ و از جدائی‌ آنهاانگشت‌ غم‌ به‌ دهان‌ بگیریم‌ (نهج‌ البلاغه‌ ص‌235)

این‌ سخن‌ حکایت‌ از روابط‌ دوستانه‌ و محکم‌ میان‌ علی‌ و اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  می‌کند، کمااینکه‌ علی‌ دخترش‌ ام‌ کلثوم‌را به‌ نکاح‌ عمر بن‌ خطاب‌ رضی الله عنه  در آورد. کتابهائی‌ از اهل‌ تشیع‌ مانند کافی‌ کلینی‌ ج‌5 ص‌346 و استبصار طوسی‌ ج‌3ص‌350 و منتهی‌ الامال‌ قمی‌ ج‌1 ص‌184 به‌ این‌ حقیقت‌ اعتراف‌ کرده‌اند.

هنگامیکه‌ عمر بن‌ خطاب‌ رضی الله عنه  شخصاً می‌خواست‌ در جنگ‌ با رومیها شرکت‌ کند با علی‌ رضی الله عنه  مشورت‌ نمود.حضرت‌ علی‌ رضی الله عنه  او را از رفتن‌ منع‌ کرد و گفت‌ او باید باقی‌ بماند زیرا که‌ او قلعه‌ و نماد اعراب‌ و حامی‌ و پناهگاه‌مسلمین‌ است‌. (نهج‌ البلاغه‌، ج‌2 ص‌18) سپس‌ حضرت‌ علی‌ به‌ او گفت‌: اگر عجمها ترا ببینند می‌گویند این‌ ریشه‌ ونقطه‌ قوت‌ اعراب‌ است‌ و اگر ریشه‌ را قطع‌ کردید در امان‌ خواهید بود. عمر رأی‌ را پذیرفته‌ و به‌ جنگ‌ نرفت‌. (نهج‌البلاغه‌ ج‌2 ص‌30)

همچنین‌ در نهج‌ البلاغه‌ ج‌3، ص‌2 آمده‌ است‌ که‌ علی‌ گرهی‌ از مردم‌ را دید که‌ بدگوئی‌ عثمان‌ را می‌کردند. حضرت‌ علی‌ایشان‌ را مذمت‌ نمود و می‌گفت‌: مردم‌ بدگوئی‌ او را می‌کنند و من‌ مردی‌ از مهاجرین‌ بودم‌ که‌ سعی‌ بسیار در دلجوئی‌ اومی‌کردم‌.

علی‌ رضی الله عنه  از شدت‌ دوستی‌ خلفای‌ ثلاثه‌ سه‌ تن‌ از فرزندان‌ خویش‌ را بنام‌ آنها نامگذاری‌ کرد، به‌ نامهای‌ ابوبکر، عمر وعثمان‌. گرچه‌ عامه‌ شیعیان‌ از این‌ حقایق‌ آگاه‌ نیستند اما کتابهای‌ شیعیان‌ به‌ این‌ موضوع‌ اقرار دارند. مانند کتابهای‌ اعلام‌الوری‌ طبرسی‌ ص‌302، ارشاد المفید 186، تاریخ‌ یعقوبی‌ ج‌2 ص‌213، مقاتل‌ الطالبین‌ ابی‌ فرج‌ اصفهانی‌ ص‌142،کشف‌ الغمه‌ اردبیلی‌ ج‌2 ص‌64 و جلاء العیون‌ مجلسی‌ ص‌182.

در جایی‌ دیگر علی‌ رضی الله عنه  اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم  را چنین‌ توصیف‌ می‌کند:

من‌ یاران‌ محمد صلی الله علیه وسلم را دیدم‌، هیچکس‌ از شما مثل‌ آنها نیست‌. ایشان‌ صبح‌ می‌کردند ژولیده‌ موی‌ و غبار آلود، شبها درقیام‌ و سجود بودند، غروبها پیشانیهایشان‌ بر خاک‌ بود. از یاد روز قیامت‌ بر شعله‌های‌ آتش‌ می‌ایستادند. پیشانیهایشان‌در اثر سجده‌های‌ طولانی‌ سائیده‌ شده‌ بود و از ذکر خدا اشک‌ بر چشمانشان‌ جاری‌ می‌شد و گریبانهایشان‌ را تر می‌کرد.

از ترس‌ خدا و امید ثواب‌ او چنان‌ می‌لرزیدند که‌ درختان‌ از باد و طوفان‌ (نهج‌ البلاغه‌ ص‌190 ـ189)

حسین‌ رضی الله عنه  نیز فرزندانش‌ را ابوبکر و عمر نام‌ نهاد و فرزندان‌ حسین‌ هم‌ برای‌ گرامیداشت‌ ابوبکر و عمر فرزندان‌ خودرا به‌ این‌ اسامی‌ نام‌ نهادند و این‌ واقعیتی‌ است‌ که‌ علماء شیعه‌ نیز در کتابهایشان‌ به‌ آن‌ اعتراف‌ کرده‌اند. ملاحظه‌ کنیداعلام‌ الوری‌ ص‌213، تاریخ‌ یعقوبی‌ ج‌2 ص‌228، مقاتل‌ الطالبین‌ ص‌78 و 116، التنبیه‌ والاشراف‌ مسعودی‌ (شیعی‌)ص‌263 و جلاء العیون‌ مجلسی‌ ص‌582.

موسی‌ بن‌ جعفر که‌ بنابر اعتقاد شیعه‌ امام‌ هفتم‌ است‌، یکی‌ از فرزندان‌ خود را ابوبکر نام‌ نهاد. کتاب‌ کشف‌ الغمه‌ ج‌2ص‌217 و مقاتل‌ الطالبین‌ ص‌561 این‌ موضوع‌ را ذکر کرده‌اند. همچنین‌ امام‌ مذکور دخترش‌ را عائشه‌ نام‌ گذاشت‌. پدربزرگ‌ او علی‌ بن‌ حسین‌ بن‌ علی‌ بن‌ ابی‌ طالب‌ نیز دخترش را عائشه نامیده بود (کشف الغمه والفصول الهمه صـ: 283) همچنین امام دهم شیعیان علی بن محمد هادی پسری بنام حسن و دختری بنام عائشه داشت. (کشف الغمه جـ: 2 صـ: 324 والفصول المهمه صـ: 283).

عبد الله بن جعفر بی أبی طالب فرزندش را ابوبکر نام‌ نهاد. (مقاتل‌ الطالبین‌ ص‌123) حسن‌ بن‌ علی‌ سه‌ فرزند


دانلود با لینک مستقیم


اختلاف نظر شیعه و سنی 181ص

تحقیق وبررسی در مورد خانوادة خوشبخت و اختلاف زوجین 11 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق وبررسی در مورد خانوادة خوشبخت و اختلاف زوجین 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

البیت السعید وخلاف الزوجین

خانوادة خوشبخت و اختلاف زوجین

تألیف:

دکتر صالح بن عبدالله بن حمید

ترجمه:

إسحاق بن عبدالله دبیری العوضی

1426/1384هـ.

فهرست مطالب

عنوان

ص

پیش‏گفتار

4

رساله اول: خانواده خوشبخت

6

اهمیت تشکیل خانواده و الفت در زندگی زوجین

7

پایه‌های تشکیل یک خانوادة مسلمان

9

1- ایمان به خدا و پرهیزگاری

9

2- معاشرت نیک و پسندیده

11

نقش شوهر در محاظت از زندگی خانوادگی و معاشرت پسندیده

11

نقش همسر در محافظت از زندگی خانوادگی و معاشرت پسندیده

15

خاتمه

18

رساله دوم: اختلافات زوجین

20

اسباب اختلاف بین زوجین

21

راههای حل اختلاف بین زوجین

24

آخرین راه‌حل اختلافات زوجین

29

فهرست موضوعات

3

پیش‏گفتار

الحمدلله وصلى الله وسلم على نبینا محمد وآله وصحبه ومن والاه أما بعد:

الحمد للَّه رب العالمین وصلى اللَّه على محمد وآله وصحبه وأزواجه الأطهر أمهات المؤمنین وبعد.

برادر و خواهر با ایمان، خدایى را سپاس مى‏گذاریم که به ما وشما توفیق داد تا آموزشهاى این دین حنیف و فقه احکام درخشان شریعت را بکاویم، بویژه در نزدیکترین مسائل زندگى شخصى خود یعنى ازدواج. آیا هدف از ازدواج ساختن خانه صلح، آرامش وتقوى نیست؟ خانه نور که همان خانه ایده‏آل اسلام است با آنچه که در آن نهفته است از احکام الهى که ما را از کارهاى پلید و زشت حفظ مى‏کند و از لغزش‏گاههاى هوس و شهوت باز مى‏دارد و ما را تا آنجا بالا مى‏برد که پاکى است، و با رحمت ما را در انجام مسؤلیتهایمان در زندگى یارى مى‏رساند.

برادر و خواهر با ایمان، از عوامل نیک بختى در دنیا، و رستگارى در روز رستاخیز، ژرف اندیشى در دین ماست پیش از آنکه به هر کارى بپردازیم بویژه تأمل و دقت در احکام ازدواج و شالوده‏ریزى خانه والاى اسلامى است، بر این جهت و از خداوند سبحان خواستیم که ما را در پژوهش این بخش از فقه سرشار اسلامى کامیاب گرداند.

این کتاب (خانواده خوشبخت و اختلاف زوجین) بازگوکننده این روش والاى اسلامی است که امید است با مطالعه آن سرمشق زندگی و کانون حقیقت خانواده باشد. ما را از دعای خیر خود فراموش نکنید.

وصلی الله وسلم على نبینا محمد وآله وصحبه أجمعین.

رسالة اول: خانواده خوشبخت

مقدمه

حمد و سپاس مر خدای را که به اسلام هدایتمان کرد و از پیروان آن آئینمان قرار داد که جز به هدایت او راه نمی‌یافتیم، به جهت منزه بودنش او را حمد، و به خاطر نعماتش او را سپاس می‌گذاریم و فزونی فضل و کرم از او مسألت داریم.

و شهادت می‌دهم به وحدانیتش بدون داشتن هیچ شریکی، و شهادت می‌دهم به اینکه محمد ص بنده و رسول او می‌باشد که وی را به همراه هدایت [اسلام] و دین حق برای انذار و تبشیر مبعوث کرد تا به سوی حق فراخواند و به سوی نیکی راهنمایی کند. درود و سلام خدا بر ایشان و آل ایشان و یارانشان باد و نیز بر کسانی که رهروان راه اویند، تا روز قیامت، اما بعد:

ای مسلمانان! تقوای خدا پیشه کنید و فرمان او را بزرگ بدارید و در حفظ دین و اماناتتان بکوشید و به ادای مسئولیت‌هایتان بپردازید، در مورد خود و خانواده‌تان پرهیزگاری پیشه کنید و به اصلاح روابط بپردازید.

تعداد زیادی از مردم سعادت را می‌خواهند و خواستار راحتی و طالب آرامش و آسایش روح و روان می‌باشند همچنانکه از اسباب شقاوت، اضطراب و عوامل ناآرامی، خصوصاً در خانه و در بین خانواده گریزانند.

و باید دانست که هیچ کدام از این موارد تحقق نمی‌یابد جز با ایمان به خدای یگانه و توکل بر او و تفویض کارها به او، به همراه استفاده درست از وسائل معیشت و پی بردن به قوانین حاکم بر این اسباب.

اهمیت تشکیل خانواده و الفت در زندگی زوجین

و از مهمترین اسباب تحقیق این سعادت برای فرد و جامعه، تشکیل خانواده و برپایی آن براساس حق می‌باشد. چراکه خدای متعال با حکمت خود خانواده را جایگاه ارزشمندی قرار داده که در اختیار زن و مرد است تا در آن استقرار یابند و به آرامش برسند. خداوند ـ جل جلاله ـ به عنوان منتی بر بندگانش می‌فرماید: «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِن اَنْفُسِکِمْ اَزْوَاجاً لِتَسْکُنُواْ إِلَیهَا وَ جَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ».

و یکی از نشانه‌های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میان شما مودت و رحمت قرار داد، در این نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند.

آری، همسر برای آرامش یافتن خلق شده، و آیه نفرموده «لیسکن معها» بلکه فرموده «لیسکن إلیها» تا معنی آرامش و آسایش را بیشتر و بهتر القاء کند، و راحتی و آرامش را در بالاترین معنی ممکن بیان کرده باشد. بنابراین هر یک از زوجین به هنگام اضطراب از وجود زوجش آرامش می‌یابد و به هنگام سختی شاد می‌گردد.

اساس رابطه خانوادگی: همنشینی و مصاحبت است که بر دوستی، انس و الفت استوار می‌باشد. رابطه‌ای که ریشه‌های طولانی و استوار دارد. و شبیه‌ترین چیز ممکن به رابطه انسان با خودش، همسر وی می‌باشد. و خداوند این مفهوم را چنین بیان می‌فرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ». زنان لباس شما هستند، و شما لباس آنها.

علاوه بر اینکه خانواده و این رابطه خانوادگی زمینه مناسبی برای تربیت فرزندان و ضامن پرورش یک سلاله است ... . سلاله‌ای که جز در سایه مادری دلسوز و پدری زحمتکش معنی پیدا نمی‌کند. چه جامعه‌ای پاکتر از این فضای خانوادگی ارزشمند؟

پایه‌های تشکیل یک خانوادة مسلمان

خوانندة گرامی! مسایل فراوانی وجود دارد که نظام خانواده بر آن استوار بوده و رابطه خانوادگی از آن استحکام می‌گیرد و به وسیله آن از باد جدایی و طوفان ویرانگرِ از هم دور شدن و از هم بریدن مصون می‌ماند:

1- ایمان به خدا و پرهیزگاری:

اولین و مهمترین این مسائل ـ که پایه‌های خانواده‌اند ـ چنگ زدن به ریسمان محکم ایمان است. ایمان به خدا و روز آخرت و ترس از خدای آگاهی که به هر آنچه سینه‌ها در داخل خود می‌پوشانند آگاه است. و استقامت بر پرهیزگاری و محافظت بر آن و دوری از ظلم و بی‌پروایی در راه طلب حق و حقیقت.

«ذَلِکُمْ یوعَظُ بِهِ مَن‌کَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً * وَیرْزُقْهُ مِن حَیثُ لَا یحْتَسِبُ وَمَن یتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ».

این (احکام) چیزی است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده می‌شوند، و هرکس از خدا بپرهیزد و ترک گناه کند خداوند برای او راه نجاتی قرار می‌دهد * و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد. و هرکس به خداوند توکل کند (و کار خود را به او واگذارد خدا) کفایت امرش را می‌کند.

تلاش برای اطلاعت از خدا و عبادت او و حرص بر این کار و سفارش دوطرفه زوجین به این کار باعث تقویت ایمان می‌گردد، جا دارد در این فرمودة پیغمبر ص تأمل کنیم: خدا رحمت کند بنده‌ای را که شبانگاه از خواب برخیزد و نماز بخواند و همسرش را بیدار کند تا نماز بخواند و چنانچه خودداری کند [و یا کسالت بورزد] آب


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد خانوادة خوشبخت و اختلاف زوجین 11 ص