یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق (گزارش ) نحوه اجرای تونل انتقال آب

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق (گزارش ) نحوه اجرای تونل انتقال آب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق (گزارش ) نحوه اجرای تونل انتقال آب


دانلود تحقیق (گزارش ) نحوه اجرای تونل انتقال آب

در این تحقیق (گزارش) شما با مراحل کامل و روش اجرای یک تونل انتقال آب سد مخرنی واقع در استان کرمانشاه  به نام "گاوشان" آشنا خواهید شد . بررسی زمین شناسی ، فرم زمین ساخت منطقه ، نحوه اجرای بتن ریزی به روش قالب لغزان ، اجرای سیستم تهویه ، شرح مراحل مختلف روش انفجاری دستی و .... تنها بخشی از این گزارش کامل بوده که به طور کامل شرح داده شده است. فایل در قالب نرم افزار Word بوده و که با دانلود آن گزارشی کامل جهت آشنایی کامل با روند اجرا و یا ارائه بصورت تحقیق دانشگاهی، خواهید داشت.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق (گزارش ) نحوه اجرای تونل انتقال آب

پاور پوینت لباس های محلی

اختصاصی از یاری فایل پاور پوینت لباس های محلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاور پوینت لباس های محلی


پاور پوینت لباس های محلی

انواع لباس های محلی

لباس های محلی تمامی مناطق ایران

50 اسلاید

قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


پاور پوینت لباس های محلی

دانلود مقاله معاد شناسی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله معاد شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معاد شناسی


دانلود مقاله معاد شناسی

 

مشخصات این فایل
عنوان: معاد شناسی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20

این مقاله درمورد معاد شناسی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله معاد شناسی می خوانید :

علّت‌ حقیقی‌ ترس‌ و فرار مردم‌ از مرگ‌
 کسانیکه‌ در دنیا زندگی‌ می‌کنند و دل‌ به‌ ظاهر دنیا می‌دهند و ابداً با باطن‌ کاری‌ نداشته‌ و از وجدان‌ خود که‌ در حقیقت‌ مربوط‌ با خداست‌ نیرو نمی‌گیرند، و حواسّ خود را جمع‌ نمی‌کنند بلکه‌ سرسری‌ و بدون‌ حساب‌ و مسؤولیّت‌ و بدون‌ تعهّد زندگی‌ می‌نمایند، پیوسته‌ در دل‌ آنان‌ محبّت‌ دنیا و آثار آن‌ رو به‌ فزونی‌ می‌رود تا به‌ جائیکه‌ گوئی‌ هیچ‌ محبوبی‌ و مقصودی‌ غیر از آن‌ نمی‌پندارند.
 مردن‌ برای‌ این‌ افراد بسیار سخت‌ است‌. چون‌ یک‌ عمر زندگی‌ کرده‌، و آن‌ عمر سرمایة‌ وجودی‌ او بوده‌ و ساعات‌ عمر را برای‌ بدست‌ آوردن‌ امور دنیویّه‌ از مال‌ و جاه‌ و اعتبار مصرف‌ کرده‌ و برای‌ داخل‌ کردن‌ موقعیّت‌ و هستی‌ وجودی‌ خود در دل‌ مردم‌ فعّالیّت‌ نموده‌ و زحمت‌ کشیده‌، برای‌ اولاد رنج‌ برده‌ و متحمّل‌ مشکلات‌ شده‌، سرمایه‌ای‌ گرد آورده‌ و بدان‌ اعتماد کرده‌، در سرما و گرما ایّام‌ و ساعات‌ عمر خود را برای‌ بدست‌ آوردن‌ این‌ امور مصرف‌ نموده‌ است‌؛ خلاصه‌ تمام‌ دوران‌ عمر خود را که‌ منطبق‌ است‌ بر قطعات‌ زمان‌ از سالها و ماهها و روزها و ساعت‌ها و دقیقه‌ها و لحظه‌ها، برای‌ بدست‌ آوردن‌ این‌ چیزها مصرف‌ کرده‌ است‌.
 بنابراین‌ به‌ هر یک‌ از آنها قهراً محبّت‌ پیدا نموده‌ است‌ و هر یک‌ از آنها مانند زنجیری‌ دل‌ و خواست‌ او را به‌ خود می‌بندد؛ حالا می‌خواهد از دنیا برود، دل‌ خود را متّصل‌ به‌ هزاران‌ زنجیر می‌بیند که‌ از هر طرف‌ او را به‌ این‌ امور دوخته‌ است‌.
 اموال‌ او هر یک‌ دل‌ او را بسوی‌ خود می‌کشند، دوستان‌ و احباب‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند، اولاد و زن‌ و عشیره‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند، آرزوهای‌ دراز که‌ در خیال‌ خود پروریده‌ و بر اثر توهّم‌ و تخیّل‌، موجودیّت‌ تخیّلی‌ و موهومی‌ پیدا کرده‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند؛ و این‌ شخص‌ می‌خواهد برود، حرکت‌ کند، یعنی‌ چه‌؟ یعنی‌ بار سفر آخرت‌ بندد، وداع‌ کند! رجوعی‌ نیست‌، دیگر حتّی‌ برای‌ یک‌ لحظه‌ روی‌ این‌ عالم‌ را نمی‌بیند، و تمام‌ این‌ اندوخته‌ها و محبوب‌ها و مقصودها به‌ خاک‌ نسیان‌ سپرده‌ می‌شود.
 و حتّی‌ در مقابل‌ دیدگان‌ خود می‌بیند که‌ عشقی‌ که‌ با بدن‌ خود می‌ورزید و برای‌ خراش‌ پوست‌ دستش‌ به‌ طبیب‌ متوسّل‌ می‌شد، باید تمام‌ بدن‌ را در خاک‌ ببیند و طعمة‌ ماران‌ و موران‌ زمین‌ کند، و محلّ و مدفن‌ او جای‌ آمد و شد خزندگان‌ زیر زمین‌ گردد. سوراخهای‌ بدن‌ او محلّ رفت‌ و آمد مارها و عقربها شود، و خاک‌ سنگین‌ بر روی‌ پیکر او انباشته‌ گردد و خود در میان‌ آن‌ تبدیل‌ به‌ خاک‌ و خاکستر شود. همة‌ اینها را در مقابل‌ دیدگان‌ خود مجسّم‌ می‌بیند.
 و از طرفی‌ هم‌ بر اساس‌ وجدان‌ و عقل‌ حرکت‌ نکرده‌، راه‌ آخرت‌ را روشن‌ ننموده‌، با ناموس‌ خدا آشنائی‌ پیدا نکرده‌، با علوم‌ باطنیّه‌ و موجبات‌ تجرّد نفس‌ پیوسته‌ در جنگ‌ و جدال‌ و قهر بوده‌، از راه‌ عدالت‌ منحرف‌ و به‌ حقوق‌ خود و سائر افراد مردم‌ که‌ در نزد مبدأ اصیل‌ عالم‌، خداوند عزّوجلّ محترمند تجاوز کرده‌، و در مقام‌ عبودیّت‌ خدا نبوده‌، سر به‌ سجدة‌ تسلیم‌ و خاکساری‌ در مقابل‌ ظاهرکنندة‌ این‌ مظاهر عجیب‌ و این‌ مناظر شگفت‌ عالم‌ نگذارده‌، ایثار نکرده‌، دستگیری‌ از بیچارگان‌ و درماندگان‌ ننموده‌، و با اعمال‌ صالحه‌ جان‌ خود را به‌ حیات‌ آن‌ عالم‌ زنده‌ نکرده‌، و برای‌ تاریکیها و عقبات‌ و کوره‌ راههای‌ طبعی‌ چراغی‌ نیفروخته‌ است‌.
 با این‌ حال‌ و کیفیّت‌ می‌خواهد از دنیا برود! با این‌ مشکلاتی‌ که‌ از هر سو بدو روی‌ آورده‌ و او را احاطه‌ نموده‌ و درهم‌ پیچیده‌ است‌؛ حیرت‌ زده‌، خسران‌ زده‌ و زیانکار، با زیان‌ و ندامت‌ و حسرتی‌ که‌ از سر تا قدم‌ او می‌بارد می‌خواهد کوچ‌ کند. بانگ‌ رحیل‌ زده‌ شده‌ و دیگر وقت‌ درنگ‌ و تدارک‌ نیست‌.
 بالاخصّ اگر به‌ این‌ امور فانیة‌ دنیا با رنج‌ و زحمت‌ رسیده‌ باشد و آنها را با مشقّت‌ تحصیل‌ کرده‌ باشد، در این‌ صورت‌ علاقه‌ بیشتر بوده‌ و بالنّتیجه‌ دل‌ کندن‌ از آنها مشکلتر است‌. چون‌ به‌ موازات‌ و به‌ نسبت‌ مستقیم‌، هرچه‌ کوشش‌ و تحمّل‌ زحمت‌ برای‌ بدست‌ آوردن‌ چیزی‌ بیشتر شود به‌ همان‌ میزان‌ محبّت‌ به‌ آن‌ بیشتر و دلبستگی‌ به‌ آن‌ شدیدتر و دل‌ کندن‌ از آن‌ ناهموارتر است‌.
 با این‌ خصوصیّات‌ اگر به‌ کسی‌ بگویند: یک‌ سال‌ دیگر می‌میری‌ یا مثلاً ده‌ سال‌ دیگر می‌میری‌، دنیا در چشم‌ او تاریک‌ می‌شود؛ گوئی‌ تمام‌ عذاب‌ها را بر او وارد کرده‌ و کوهها را بر سر او خراب‌ می‌نمایند.

مؤمن‌ بواسطة‌ ربط‌ با خداوند هیچ‌ نگرانی‌ از مرگ‌ ندارد
 امّا اگر به‌ مؤمن‌ که‌ ربط‌ با خدای‌ خود پیدا کرده‌ و در اثر تهذیب‌ نفس‌ و تزکیة‌ اخلاق‌ به‌ مدینة‌ فاضله‌ رسیده‌، و از ظاهر عالم‌ غرور به‌ باطن‌ دار خلود هجرت‌ کرده‌، و با موجودات‌ عالم‌ تجرّد و معنی‌ به‌علّت‌ عبودیّت‌ خدا مربوط‌ گشته‌، و در اطاعت‌ فرمان‌ خدا در صیقل‌ زدن‌ نفس‌ امّارة‌ بسوء با گذشت‌ و ایثار و انفاق‌ و اطعام‌ و جهاد و صلاة‌ و صیام‌ و انصاف‌ با خلق‌ و احسان‌ و دستگیری‌ از مستمندان‌ و غیره‌ کوتاهی‌ نکرده‌ است‌؛ اگر بگویند: در یک‌ روز دیگر یا مثلاً در یکساعت‌ دیگر می‌میری‌ در پاسخ‌ می‌گوید: الحمد للّه‌، از اینجا رخت‌ بر می‌بندم‌ به‌ مُلک‌ خلود، و از غرور به‌ عالم‌ ابدیّت‌، و از سراچة‌ حدود به‌ عوالم‌ لایتناهَی‌، و از خارج‌ حرم‌ به‌ داخل‌ حرم‌ لقاء احرام‌ می‌بندم‌ و جان‌ خود را در قدم‌ محبوب‌ ازلی‌ فدا می‌کنم‌.
این‌ جان‌ عاریت‌ که‌ به‌ حافظ‌ سپرده‌ دوست‌                روزی‌ رخش‌ ببینم‌ و تسلیم‌ وی‌ کنم‌
روزها حرف‌ من‌ اینست‌ و همه‌ شب‌ سخنم‌                  که‌ چرا غافل‌ از احوال‌ دل‌ خویشتنم‌
از کجا آمده‌ام‌، آمدنم‌ بهر چه‌ بو د                               به‌ کجا می‌روم‌ آخر ننمائی‌ وطنم‌
مرغ‌ باغ‌ ملکوتم‌ نیم‌ از عالم‌ خاک                           ‌ دو سه‌ روزی‌ قفسی‌ ساخته‌اند از بدنم‌
خنک‌ آن‌ روز که‌ پرواز کنم‌ تا بر دوست‌                      به‌ هوای‌ سر کویش‌ پر و بالی‌ بزنم‌
من‌ به‌ خود نامدم‌ اینجا که‌ به‌ خود باز روم‌                    آنکه‌ آورده‌ مرا باز برد در وطنم‌
 در آنجا عالم‌ فضای‌ واسع‌ است‌، عالم‌ عظیم‌ است‌. غصّه‌ نیست‌، خستگی‌ نیست‌، مرض‌ اعصاب‌ نیست‌، دغدغه‌ نیست‌، دشمن‌ نیست‌، تهدید نیست‌. آنجا عالم‌ حیات‌ است‌، حیات‌ محض‌ است‌، مرکز نشر حیات‌ به‌ عوالم‌ است‌، جمال‌ مطلق‌ است‌، تلالؤ نورانیّت‌ موجودات‌ پاک‌ و مجرّد است‌، ارواح‌ پاک‌ فرشتگان‌ و انبیاء و ائمّه‌ و اولیای‌ خداست‌. آنجا معدن‌ عظمت‌ و عزّ قدس‌ است‌، و نورمحض‌ و عرفان‌ خالص‌ است‌. لذا مؤمن‌ هیچ‌ نگرانی‌ ندارد بلکه‌ ازچنین‌ مرگی‌ استقبال‌ میکند و پیشواز میرود.
 اگر فرضاً مؤمنی‌ در دنیا در نهایت‌ آسایش‌ و اُبَّهت‌ و عظمت‌ زیست‌ کرده‌ و تمام‌ انواع‌ جمال‌ و اقسام‌ لذّات‌ شرعیّه‌ برای‌ او میسور بوده‌ است‌ به‌ او بگویند می‌میری‌، باز خوشحال‌ می‌شود زیرا می‌گوید: وَ ا لاْ خِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقَی‌'«سرای‌ آخرت‌ مورد اختیار است‌ و آن‌ سرای‌ ابدیّت‌ و بقاء است‌.» آن‌ عالم‌ لقاء و عرفان‌ است‌. آنجا محلّ ادراک‌ حقائق‌ و کشف‌ دقائق‌ بدون‌ پرده‌ و حجاب‌ است‌. لذا با إخبار به‌ مرگ‌، زود حرکت‌ می‌کند و سبک‌ و سبکبار میرود.
 و اگر فرضاً کافری‌ که‌ رابطة‌ خود را با باطن‌ و معنی‌ قطع‌ کرده‌ است‌، تمام‌ اقسام‌ مصائب‌ و بلاها و رنجها و مرض‌ها و فقرها و تنگدستیها به‌ وی‌ رو آورده‌ باشد، به‌ او بگویند می‌میری‌ راضی‌ نمی‌شود؛ زیرا می‌داند در جائی‌ می‌رود از اینجا تنگ‌تر و سخت‌تر و تاریکتر و ناخوشاینده‌تر؛ چون‌ در آن‌ عوالم‌ غریب‌ است‌، غریب‌ محض‌.

اشتیاق‌ مؤمن‌ به‌ مرگ‌
 باطن‌ مؤمن‌ از ظاهرش‌ بهتر، و باطن‌ کافر از ظاهرش‌ آلوده‌تر است‌.
 مؤمن‌ آرزوی‌ لقای‌ خدا را دارد، و راه‌ برای‌ او باز است‌. زیرا می‌بیند نتیجة‌ زحمات‌ عمرش‌ در این‌ راه‌، در ناموس‌ عالم‌ هستی‌ ضایع‌ و باطل‌ نشده‌، و اینک‌ که‌ پا از این‌ مرحله‌ بیرون‌ گذارَد همه‌ درمقابل‌ دیدگانش‌ مهیّا و آماده‌ است‌. مزد و ثواب‌، اجر و پاداش‌، بهشت‌ و رضوان‌، لقاء حضرت‌ محبوب‌، همه‌ و همه‌ حاضرند؛ آنچه‌ در دنیا برای‌ او مخفی‌ بوده‌ در اینجا آشکارا شده‌ است‌.
 و همین‌ پرده‌ و حجاب‌ تن‌ که‌ تا اندازه‌ای‌ ولو فی‌ الجمله‌ مانع‌ از رسیدن‌ به‌ اقصی‌ مراتب‌ تجرّد بود از بین‌ میرود و با مرگ‌، خود را در آغوش‌ خوشبختی‌ و کامیابی‌ از جمال‌ حضرت‌ ازلی‌ می‌بیند، و در آن‌ لقاء و وصل‌ ممتدّ و سرمد بسر میبرد، لذا همانند شب‌ زفاف‌ و عروسی‌ و لَیلة‌ وصال‌ است‌. حافظ‌ گوید:
 روز هجران‌ و شب‌ فُرقت‌ یار آخر شد                زدم‌ این‌ فال‌ و گذشت‌ اختر و کار آخر شد
 آن‌ همه‌ ناز و تنعّم‌ که‌ خزان‌ میفرمود                                عاقبت‌ در قدم‌ باد بهار آخر شد
 صبح‌ امّید که‌ شد معتکف‌ پردة‌ غیب‌                          گو برون‌ آی‌ که‌ کار شب‌ تار آخر شد
 شکر ایزد که‌ به‌ اقبال‌ کُلَه‌ گوشة‌ گل                     ‌       نخوت‌ باد دی‌ و شوکت‌ خار آخر شد

بخشی از فهرست مطالب مقاله معاد شناسی

مقدمه
مقام‌ انسان‌ در میان‌ موجودات‌
 داستان‌ پیرمرد حریص‌ و هارون‌ الرّشید در آرزوی‌ دراز
فرق‌ کردار مردان‌ خدا و بردگان‌ دنیا
دنیا برای‌ عزّت‌ و غنی‌ و راحتی‌ است‌
تأثیر میزان‌ وابستگی‌ به‌ دنیا در سهولت‌ و سختی‌ مرگ‌
زندگی‌ موقّت‌ و حیات‌ جاودان‌  
سرآمد زندگی‌ و اجل‌ معیّن‌ در قرآن‌ کریم‌
فرار از مرگ‌، عین‌ برخورد و رسیدن‌ به‌ آنست‌
معنی‌ دو نوع‌ اجل‌ در قرآن‌ مجید: اجل‌ و اجل‌ مسمّی‌
اجل‌ دنیوی‌ و اجل‌ مسمّی‌ یک‌ حقیقت‌ است‌ به‌ دو وجه‌
 اجل‌ خدا همان‌ اجل‌ مسمّی‌ است‌ و همان‌ امر الهی‌ است‌.
کلام‌ ابن‌ سینا در علّت‌ ترس‌ مردم‌ از مرگ‌
علّت‌ حقیقی‌ ترس‌ و فرار مردم‌ از مرگ‌
مؤمن‌ بواسطة‌ ربط‌ با خداوند هیچ‌ نگرانی‌ از مرگ‌ ندارد
اشتیاق‌ مؤمن‌ به‌ مرگ‌
منابع :

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معاد شناسی

دانلود تحقیق اخلاق و فقه

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق اخلاق و فقه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اخلاق و فقه


دانلود تحقیق اخلاق و فقه

دسته بندی : علوم انسانی _ معارف اسلامی ، مذهبی ، دینی ، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

اخلاق و فقه‏ علم اخلاق، درباره نفس و رفتار برخاسته از آنها سخن مى‏گوید و علم فقه، به کارهاى مکلفان مى‏پردازد. بنابراین، این دو علم، به گونه‏اى اشتراک دارند. در علم اخلاق، «رفتار» از آن جهت که بار ارزشى دارد و آشکار کننده سرشت فرد است، مورد بررسى قرار مى‏گیرد و اگر عملى، گاهى اتفاق بیفتد، از جهت علم اخلاق مورد توجه نیست. اما در فقه، رفتارى مورد توجه است که دستور بر انجام و بیا ترک آن رسیده باشد، حتى اگر عملى یک بار شخصى آن را انجام دهد، از جهت حقوقى و فقهى، به ارزیابى گذارده مى‏شود با این که مشترکاتى بین فقه و اخلاق وجود دارد، ولى هر یک از دو علم، از حیثیت و جهت یکسانى بحث نمى‏کنند. در فقه، بحث از افعال مکلفان است، از جهت تشخیص وظیفه و تعیین حدود و حقوق افراد؛ ولى دراخلاق، موضوع اصلى ارزشهاى اخلاقى و فضایل انسانى، مورد توجه است. آداب مستحبى از نظر فقهى، هیچ گونه الزامى ندارند، امّا همانها رادر رابطه بااصلاح و تهذیب نفس در نظر بگیریم، به گونه‏اى بایستگى در پى دارند؛ چرا که بار ارزشى دارند. ممکن است عملى از نظر حقوقى ممنوع نباشد، لیکن در چهار چوب علم اخلاق، ناپسند باشند. نیت بد در فقه و حقوق کیفرى ندارد، و لیک در اخلاق، نیت اصالت دارد و تفاوت کارهاى انسانها به نیتهاى آنان بستگى دارد. چه بسا، عملى روى مصالح اجتماعى یا نیازهاى فردى، صحیح و در فقه مباح باشد، امّا پیامدهاى ناگوار اخلاقى داشته باشد. گاهى انسان، ناگزیر است که دروغ بگوید و غیبت کند. این، بى گمان اثر روحى بدى روى شخص مى‏گذارد، هر چند در فقه رواست. و از این روى، انسان اگر بتواند در موارد ضرورت نیز دروغ نگوید، بهتر است. سفارش علماى اخلاق در عمل به تو ریه، براى پرهیز از آثار بد دروغ است. تجرّى اگر خلاف شرع هم نباشد، پیامدهاى ناگوارى در روح و روان آدمى به جاى مى‏گذارد. امیر المؤمنین على(ع) حتى به خاطر مصلحت نیز، دروغ نمى‏گفت. زمانى که عبد الرحمان بن عوف، پیشنهاد کرد که خلافت را بپذیرد به شرط این که برابر سیره دو خلیفه پیش عمل کند، امیر المؤمنین (ع) این شرط را نپذیرفت (۲۰) و خلافت به عثمان واگذار شد. برخى ضد ارزشها، مانند: دروغ، غیبت، تهمت و فحش در فقه و اخلاق منع شده‏اند، لیکن، ملاک بحث در این دو یکسان نیست. علم فقه جنبه حقوقى موضوع را به عهده دارد و علم اخلاق، بعد ارزشى آن را. غیبت، در فقه حرام و موجب هتک حرمت است و در اخلاق، نوعى بیمارى روحى به حساب مى‏آید که جلو تعالى انسان را مى‏گیرد. تهمت و فحش و نسبتهاى ناروا در فقه، سبب تعزیر و حد است و در اخلاق، شخص را بى قید و بند و غیر مهذب بار مى‏آورد. در آن بخش از مسائل فقهى که جنبه عبادى دارند، همانندى بیشترى بین فقه و اخلاق وجود دارد. همان گونه که نیت در اخلاق اصالت دارد، در عبادات نیز از ارکان اصلى عمل است. نمازى که ریائى باشد بى ارزش است؛ چرا که وسیله نزدیک شدن به حق ارزش است، بلکه دورى از حق را به دنبال دارد. برخى کارها که جنبه حقوقى دارند و انجام آن در

تعداد صفحات : 7 صفحه

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
« پشتیبانی فروشگاه مرجع فایل این امکان را برای شما فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دانلود نمایید »
/images/spilit.png
 

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اخلاق و فقه

تحقیق مراقبت و نکهداری از ترانسهای قدرت

اختصاصی از یاری فایل تحقیق مراقبت و نکهداری از ترانسهای قدرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق مراقبت و نکهداری از ترانسهای قدرت


تحقیق مراقبت و نکهداری از ترانسهای قدرت

تحقیق مراقبت و نکهداری از ترانسهای قدرت در 15 صفحه فایل ورد قابل ویرایش

زمین زیر ترانس های روغنی باید به طرف چاهک مخصوص روغن شیب بندی شده و روی آن با قلوه سنگ تمیز به ارتفاع حداقل 25 سانتیمتر پر شود.چاهک روغن که لوله تخلیه برای آن پیش بینی می شود معمولاً‌در کنار دیوار ساخته شده و باید به طور مرتب توسط اپراتور بازدید شود.

باید مراقبت نمود که روغن قابل اشتعال در ترنچهای کابل و یا منهولهای دیگر موجود در محوطه نفوذ ننموده و ضمناً در اتاق ترانس باید شن خشک در جعبه های مخصوص و همچنین لوازم دیگر اطفاء حریق وجود داشته باشد.

یک ترانس را بعد ا زاتمام عملیات نصب ، باید تحت تستها و بررسیهای لازم قرار داده و پس ا زآن در سرویس گذاشت . هدف از این تستها عبارت است از حصول اطمینان از عملکرد صحیح رله ها و مدارات حفاظتی و اینترلاکهای الکتریکی دژنکتورها ، چک کردن کلیه ترمومترها ،چک کردن سطح روغن در کنسرواتور و اطمینان از برقرار بودن ارتباط آن با تانک ترانس.

قبل از اتصال آزمایشی ترانس که در آن دژنکتورهای طرف اولیه بسته می شود، اپراتور باید کلیه شیرهای روغن رادیاتورها و کنسرواتور را بازدید کرده و از عدم وجود هوا در رله بوخهلتز اطمینان حاصل نماید.

همچنین قسمتهای مختلف ترانس و تجهیزات جانبی آنرا که در فضای آزاد قرار دارند تا سر دژنکتورها بازبینی کرده و دقت نماید که روی ترانسفورماتور اشیاء اضافی وجود نداشته باشد ، تانک ترانس به طور محکم و موثر به زمین وصل شده باشد ، روغنی از ترانس نشت ننماید و اتصالات برقگیر حفاظتی که معمولاً‌د رجلوی ترانس و روی خط فشار قوی نصب می شوند برقرار باشد.

در این حالت پس از اطمینان از سلامت و در مدار بودن سیستمهای حفاظتی می توان دژنکتورها را وصل نمود . البته در اینجا یاد آور می شود که وصل ترانس با تأخیری کمتر از 12 ساعت پس از پر نمودن تانک از روغن مجاز دانسته نشده است.

برای وصل آزمایشی ترانس باید مدارهای رله بوخهلتز و رله جریان زیاد برای قطع آنی و بدون تأخیر آماده شود،ولی می توان ترانس را به سیستمهای خنک کننده نیز وصل نمود ، در اینصورت باید توجه داشت که در جریان کار ،درجه حرارت روغن در قسمت بالای تانک از 75 درجه سانتیگراد تجاوز ننماید (به علت گرمای ناشی از تلفات آهن).

برای کنترل وضعیت ترانس در شرایط بی باری باید حداقل به مدت 30 دقیقه آن را در حالت وصل آزمایشی نگاه داشت . اگر در خلال این مدت نتایج آزمایشات قانع کننده بود می توان بلافاصله دژنگتورهای طرف ثانویه ترانس را زیر بار قرار داد.

در ترانسفورماتورهایی که سطح روغن کنسرواتور توسط لوله ششیشه ای آب نما کنترل می شود باید دقت نمود که دو سر لوله مزبور مسدود نباشدزیرا در صورت مسدود بودن این لوله سطح روغن به صورت صحیح نمایش داده نمی شود.

در ذیل ترانسفورماتورهای تحت سرویس را بر حسب شرایط کاری مختلف طبقه بندی نموده ،نحوه رسیدگی و بازرسیهای روتین آنها به شرح زیر می باشد:

  • در نیروگاهها و پستهایی که توسط تشکیلات پرسنلی شیفت یا مقیم محل کنترل و نگهداری می شوند، ترانسفورماتورهای اصلی و ترانسفورماتورهای مصرف داخلی (اعم از ا صلی و رزرو) باید بطور روزانه و بقیه ترانسفورماتورها هفته ای یک مرتبه مورد بازرسی قرار گیرند.
  • در نیروگاهها و پستهایی که توسط اکیپهای سیار نگهداری می شوند ، ترانسفورماتورها باید حداقل ماهی یکبار مورد بازرسی قرار گیرند.
  • در پستهای کوچک و کم ظرفیت ترانسها حداقل هر شش ماه یکبار باید بررسی شوند.

سیستمهای خنک کننده ترانسفورماتورها باید از نقطه نظر عملکرد صحیح پمپها و فن ها کنترل شوند.

برای انجام این عمل اپراتور باید دمای روغن ترانسفورماتور و همچنین دمای روغن در ورودی و خروجی کولر (در صورتیکه ترانس مجهز به کولر آبی جهت خنک کردن باشد) را یادداشت نماید.

هرگاه ترانسی توسط رله های حفاظت داخلی قطع شود(رله بوخهلتز ،رله دیفرانسیل ،رله جریان زیاد) ابتدا اپراتور باید وضع ظاهری آن و تجهیزات جنبی مربوطه به جهت پی بردن به علت حادثه مورد بازرسی قرار دهد.

مثلاً اگر وجود گاز در رله بوخهلتز مشاهده شود،نمونه آن باید جهت تست به آزمایشگاه ارسال گردد. 

زیرا بعضی مواقع ممکن است در خلال کار ترانس حبابهای هوای درون روغن باعث عملکرد نابجای رله بوخهلتز گردد.

اگر گاز درون بوخهلتز ا زروغن سوخته متصاعد شده باشد مبین وجود حادثه در داخل ترانس بوده که در این صورت بلافاصله باید ترانس را جهت تعمیرات از مدار ایزوله نمود . تعمیرات دوره ای روی ترانسهایی که قطع آنها مستلزم خارج شدن ترانس اصلی ازمدار است  هر دو سال یک مرتبه و بقیه ترانسها هر چهار سال یک مرتبه صورت می گیرد.ضمناً ترانسفورماتورهایی که در شرایط محیطی با آلودگی بسیار بالا کا رمی کنند باید طبق دستورالعمل های ویژه مربوط به محل ،مورد تعمیرات دوره ای قرار گیرند.

خشک کردن ترانسفورماتورها

اولاً‌:اگر سیم پیچ یا ایزولاسیون ترانس به طور جزئی یا کلی تعمیر شده باشد، بدون نیاز به اندازه گیری بخصوصی قطعاً‌باید آنرا تحت عملیات رطوبت زدایی قرار داد.

ثانیاً‌:اگر درحین انجام تعمیرات اساسی شرایط  ویژه کار با ترانس دقیقاً‌رعایت شده و هسته آن بیش از حد مجاز خارج از روغن نگهداری نشود پس از انجام تعمیرات تقریباً می توان مطمئن بود که ترانس نیازی به خشک کردن ندارد ولیکن در حالت کلی باید وضعیت ایزولاسیون سیم پیچ را قبل از تعمیرات اساسی ، طبق قواعد استاندارد شده ...

فایل کامل تحقیق پس از پرداخت وجه در اختیار شما قرار می گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق مراقبت و نکهداری از ترانسهای قدرت