یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اخلاق حرفه‌ای در علم کتابداری

به طور مسلم هر حرفه‌ای اخلاق خاص مربوط به خود را دارد، که اگر چنانچه آنها را به کار ببرند در بهره‌وری آن حرفه تاثیر صد چندان دارد حال در حرفه کتابداری که به طور ویژه با مراجعه‌کنندگان سروکار دارد، نیاز به بکارگیری اصول اخلاقی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند به مجموعه‌ای از واکنش‌های اخلاقی پذیرفته شده که از سوی سازمان‌ها و انجمن‌های حرفه‌ای در نظر گرفت

همان طور که برای هدایت انسان‌ها قدرت لایزالی وجود دارد، در سراسر دنیا نظم اخلاقی حاکم است که همه به طور نسبی بایستی آن را رعایت کنند. وقتی میزان رعایت اصول اخلاقی در زندگی شخص مردم با زندگی اجتماعی آنها را مقایسه کنیم، تفاوت فاحشی میان آن به دو به چشم می‌خورد. چرا مردم همان‌گونه که در زندگی شخصی خود مقید به اجرای یک سلسله اصول می‌باشند، این تقید را در زندگی اجتماعی خود ندارند؟ چرا مردم خواهان معیارهای اخلاقی متعالی برای انجام امور و کارهایشان نیستند؟ همه مردم برای ایجاد ثبات در زندگی اجتماعی و شغلی خود نیازمند اصولی می‌باشند که عاقلانه و به دور از تعصبات، راهنمای آنها در عمل به ارزش‌هایشان باشد.

تاریخچه

حرفة کتابداری و اطلاع‌رسانی دیر به عرصه قوانین و رفتارهای اخلاقی وارد شد. قواعد اخلاقی نخستین بار در قرن نوزدهم توسط مری‌ پلامر[1]، مدیر دانشکده کتابداری مؤسسه پرات[2] مطرح شد که گفت پزشکان، حقوقدانان، روحانیون، استادان دانشگاه، افسران ارتش و نیروی دریایی دارای مقرراتی با این پیش فرض هستند که درستکارند و مایلند چنین بمانند. کتابداران و مربیان نیز باید قوانین اخلاقی خود را وضع کنند.

انجمن کتابداران آمریکا، علی رغم بحث‌های مکرر در نشریات و انجمن‌های حرفه‌ای، تا سال 1938 قواعد اخلاق حرفه‌ای را تدوین نکرد. سال‌های متعاقب آن نیز جنگ فراگیر شد و سپس مک کارتسیم حکمفرما گردید. این امر افکار عمومی را بر محور آزادی هوشمندانه متمرکز ساخت. قواعد اخلاقی کتابداران آن دوره در سال 1939 در «لایحه قانونی حقوق کتابخانه‌ها» و نیز در سال 1953 در «بیانیه آزادی خواندن» توسط انجمن کتابداران آمریکا منعکس گردید.



 


دانلود با لینک مستقیم

تربیت و اخلاق در اسلام - 10 ص ورد

اختصاصی از یاری فایل تربیت و اخلاق در اسلام - 10 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تربیت و اخلاق در اسلام - 10 ص ورد


تربیت و اخلاق در اسلام - 10 ص ورد

 

مقدمه:

پرورش فضایل اخلاقی یکی از مهمترین اهداف والای رسالت پیامبران خدا بوده است تا انسان در مسیر کمال، که علت غایی آفرینش است، قرار گیرد و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) با اشاره به فلسفه بعثت خویش در حدیث معروف: «انما بُعُثَت لأتمم مکارم الاخلاق» بدان تصریح فرموده اند. فلاسفه و اندیشمندان حتی پیروان مکتبهای مادی نیز هر یک با بینش و اهداف خاص خود از تربیت و اخلاق سخن گفته و اصول و روش هایی را برای آن ارائه داده اند، که این خود بیانگر اهمیت و سرنوشت ساز بودن این مسأله برای انسان، در هر شرایط و همه جوامع است.

امروزه به دلیل غرق شدن انسان در امور مادی کمتر به این مسأله مهم پرداخته می شود و در بیشتر جوامع دور شدن از بحثهای اخلاقی و نپرداختن به تربیت و تهذیب فساد، قتل، غارت، نیرنگ و نظایر اینها را اشاعه می دهد دانشمندان غربی در آثار خود به این واقعیت اشاره کرده اند.

اخـلاق و تربیـت اسـلامی، با ویژگی خاص و بعد تعالی خود تضمین کننده ی سعادت انسانها در همه ی عـصرها و ره توشـه ی همه ی ره پویان راه کمال است و فراگیری علمی و تخلق عملی به آن، با شیوه ی منطقی و در چهارچوب برنامه های آموزشی و تربیتی، امری ضروری و لازم است.

 

جایگاه تربیت و اخلاق در اسلام:

هرگاه بدین حقیقت بنگریم که خلقت انسان به منظور تکامل و رشد معنوی اوست و هدف از بعثت انبیاء، به ویژه رسالت خاتم پیامبران (ص)، تکمیل فضایل اخلاقی و فراهم کردن تجهیزات این رشد و کمال است، جایگاه تربیت و اخلاق و مقصد نهایی آن مبرهن می گردد. در این دیدگاه شخصیت اخلاقی عنصر اساسی و جوهره اصلی وجود انسان را تشکیل می دهد که هدف شرایع و برنامه های انسان سازی است. از این رو تربیت اخلاقی در نظر و عمل در صدر تعالیم و تکالیف دینی و در کنار عقاید و شرایع قرار دارد و روایات از جایگاه بلند اخلاق و تربیت سخن گفته است.


دانلود با لینک مستقیم


تربیت و اخلاق در اسلام - 10 ص ورد

اخلاق اسلامی - 30 ورد

اختصاصی از یاری فایل اخلاق اسلامی - 30 ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق اسلامی - 30 ورد


اخلاق اسلامی - 30 ورد

مقدمه

فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به ظهور و فعلیت رسانیدن امکانات بالقوه موجود در درون او را تربیت نامند. هسته سیبی را در نظر بگیرید این هسته استعداد تبدیل شدن به سیب را در درون خود دارد و در صورت فراهم بودن شرایط این استعداد درونی به فعلیت می‌رسد و دانه مزبور به درخت سیب و سپس به میوه‌های سیب تبدیل خواهد شد دانه مذکور اگرچه بالفعل دانه‌ای بیش نیست. اما چون امکان تبدیل شدن به سیب را داراست بالقوه سیب است تربیت این دانه فراهم آوردن شرایط لازم جهت پرورانیدن همین استعداد درونی و به فعلیت درآوردن خصوصیات بالقوه آن است در مورد انسان نیز فراهم آوردن برای شکوفایی همه استعدادهای درونی در جهت رسیدن به هدف مطلوب «با برنامه‌های حساب شده» تربیت نامیده می‌شود.

رابطه تربیت و اخلاق

اخلاق بنا به تعریف عبارت است از مجموعه ملکات نفسانی و صفات و خصایص روحی اخلاق در این معنا یکی از ثمرات تربیت بلکه مهمترین ثمره آن است پرورش استعدادهای فکری ذهنی ذوقی و جز‌آن که همگی در دایره تربیت و از موضوعات آن هستند چون بطور مستقیم با ملکات نفسانی و خصوصیات اخلاقی مرتبط نیستند جزو اخلاق محسوب نمی‌گردند بنابراین حاصل و نتیجه تربیت دایره‌ای وسیعتر از صفات و خصوصیات اخلاقی را در بر می‌گیرد ولی چون پرورش استعدادهای دیگر نیز بطور غیر مستقیم در پرورش اخلاق انسان نقش دارند بنابراین در علم اخلاق از این مباحث نیز سخن به میان می‌آید. به عنوان مثال اگر کسی از نظر ملکات نفسانی و اخلاقی به تهذیب و تزکه بپردازد اما از نظر رشد فکری و قدرت درک و تشخیص حدود و ثغور وظایف باز خواهد ماند مثلا کسی را در نظر بگیرید که ملکه حقیقت جویی در نفس او مستقر شده است این شخص به اقتضای این فضیلت روحی و اخلاقی قصد پیروی از حقایق را دارد ولی این که چه چیز حق است و چه چیز باطل و یا چه چیز مهم است و چه چیز مهمتر و درک ارزش واقعی اشیاء و امور و بالاخره داشتن بینشی صائب در مسائل محتاج نیروی عقل و قدرت تشخیص و تمیز است در صورتی که این فرد تفکری خام و ناپخته و درکی ضعیف و ناتوان داشته باشد از این امر مهم باز خواهد ماند بنابراین می‌توان یافت که هرچند رشد و پرورش استعدادهای ذهنی و فکری ارتباط مستقیم با اخلاق ندارد و جزو ملکات نفسانی و اخلاقی محسوب نمی‌گردد اما نمیتوان از نقش حیاتی آن به عنوان مقدماتی ضروری در خدمت علم اخلاق غافل ماند.


تعلیم، تربیت و اخلاق:

تعلیم عبارت است از فراهم آوردن زمینه برای رشد و شکوفایی استعدادهای ذهنی انسان در هر آموزشی که صورت می‌گیرد یکی از استعدادهای ذهنی به فعلیت می‌رسد تا آنجا که اگر چنان استعدادی در کار نبود چنین آموزشی هم صورت نمی‌گرفت بنابراین وظیفه معلم است که شرایط لازم برای به فعلیت رسیدن استعدادهای ذهنی متعلم را فراهم آورد بر این اساس تعلیم بخشی از تربیت محسوب می‌شود به عبارت دیگر تعلیم چیزی جز تربیت بعد فکری انسان نیست به علاوه می‌توان دریافت که هر تربیتی در هر زمینه‌ای که باشد مستلزم تعلیم است زیرا مربی در تربیت ناچار است که او را به حقایق و مطالبی واقف گرداند تا وی با آگاهی بر آنها و عمل بر طبق موازین آموخته شده به رشد و پرورش ابعاد مختلف روحی و معنوی خود بپردازد بنابراین تعلیم شرط لازم تربیت است نکته قابل توجه این است که بیشتر در کاربردهای رایج این عناوین مفاهیم غیر دقیق آنها مورد نظر است مفهوم مصطلح «تعلیم» در این نوع کاربرد در برگیرنده بخشی از آموزش مربوط به مسائل فکری است و ارتباط مستقیم با عمل ندارد مانند ریاضیات ، فلسفه علوم تجربی و امثال آن مفهوم مصطلح تربیت نیز در چنین کاربردی تنها ناظر بر پروش استعدادهای روحی و اخلاقی است تربیت اخلاقی مثلا وقتی سخن از تقدم تربیت بر تعلیم گفته می شود منظور اینست که از لحاظ اهمیت تربیت روحی و اخلاقی مقدم بر آموزشهای فکری است بطوری که چنان آموزشهایی باید همراه با این نوع سازندگی معنوی و اخلاقی باشند و در جهت آن قرار گیرند زیرا اگر فقط به پاره‌ای آموزشهای فکری و پرورشی ذهنی اکتفا شود و از پرورش ابعاد روحی و اخلاقی انسان غفلت گردد چه بسا همان آموزشها به جهت استفاده نادرست منشا اثرهای منفی گردد اما اگر این آموزشها همراه با تعلیماتی در جهت تهذیب و اصلاح درون باشد در اعتلای روحی انسان کارگر خواهد افتاد بنابراین در استفاده از این قبیل عناوین باید به کاربردهای مختلف آن توجه داشت تا بتوان به درک صحیح منظور نایل آمد.

ضرورت فراگیری علم اخلاق

انسان در بدو تولد حیوان بالفعل و انسان بالقوه است یعنی بعد حیوانی انسان که متضمن حفظ و اداره حیات در اوست به صورت بالفعل موجود است اما بعد انسانی او در این هنگام به صورت بالقوه است.

یعنی مانند بذرهایی است که در درون او پاشیده شده و در صورت پرورش به صورت آنچه که ارزشهای والای انسانی یا فطرت انسانی نامیده می‌شود درخواهد آمد هم چنان که اگر این بذرها در درون انسان در زیر زنگارهای غفلت و فرام


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق اسلامی - 30 ورد

مقاله به سوی اخلاق جهانی 37 ص

اختصاصی از یاری فایل مقاله به سوی اخلاق جهانی 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله به سوی اخلاق جهانی 37 ص


مقاله به سوی اخلاق جهانی 37 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

به سوی اخلاق جهانی

دیباچه

این بیانیه بین ادیانی حاصل دو سال رایزنی بیش از دویست دانشمند و متألفه ــــــ به عنوان نمایندگان جوامع ادیانی جهان ــــــ است .

بیانیه دوم تا چهارم سپتامبر 1993 در گردهمایی رهبران دینی و روحانی ـــــ به عنوان بخشی از اجلاسیة 1993 پارلمان ادیان جهان در شیکاگو ــــ مورد بحث قرار گرفت . این بیانیه را رهبران مشهور ادیان بزرگ جهان شخصا” امضاء و آن را نشانگر نخستین تلاش و آغازی برای جهانی تلقی کردند که سخت به وفاق اخلاقی محتاج است .

شورای پارلمان ادیان جهان و کسانی که این متن را حمایت می کنند ، آن را به عنوان نخستین آموزه از قواعد مقبول ادیان به جهان عرضه می کنند . ما هرگونه حمایت از جانب زنان و مردان جهان را به گرمی می پذیریم .

جهان در رنج و عذاب است و این رنج ، چنان گسترده و فراگیر است که ما را بر آن می دارد تا برای روشن شدن ژرف در آن ، جلوه هایی از آن را برشماریم .

صلح و آرامش ما را ترک کرده است ، سیاره تخریب شده است ، همسایه ها در وحشت به سر می برند ، زنان و مردان با یکدیگر بیگانگی می کنند و کودکان می میرند .

این نفرت انگیز است .

ما تخریب اکوسیستم زمین را محکوم می کنیم .

ما فقر نابوده کنندة امکان حیات را محکوم می کنیم ، گرسنگی که کالبد آدمی را نحیف می سازد و نابرابری اقتصادی که بسیاری از خانواده ها را به فنا و نابودی تهدید می کند .

ما آشفتگی اجتماعی ملل را محکوم می کنیم ، بی توجهی به عدالت که شهروندان را به انزوا می کشاند ، هرج و مرج حاکم بر جوامع خود و مرگ لجام گسیختة کودکان ـــــ که ناشی از تعدی است ـــــــ به ویژه پرخاشگری و نفرت را که به نام دین رواج دارد .

اما این رنج و عذاب می تواند نباشد ، زیرا بنیان اخلاق وجود دارد ، این اخلاق ، امکان سامان فردی و جهانی بهتری را به میان می آورد و افراد را از ناامیدی و جوامع را از آشفتگی رها می سازد .

ما زنان و مردانی که جهان بینی و احکام ادیان جهان را پذیرفته ایم تأکید می کنیم : مجموعه ای عام از ارزش های بنیادین بر مبنای آموزه های ادیان وجود دارد که می توانند اساس اخلاق جهانی را شکل دهند .

تأکید می کنیم که این حقیقت ، پیشاپیش شناخته شده است ، اما هنوز باید در دل و عمل نیز همچنان زنده بماند .

تأکید می کنیم که هنجار ، غیر قابل تغییر و نامشروط برای همة ساحت های زندگی ، برای خانواده ها و جوامع ، نژادها ، ملت ها و ادیان وجود دارد . سرمشق های قدیمی برای رفتار آدمی وجود دارد که بر آموزه های ادیان جهان استوارند و آن ها شرط نظم پایدار جهانند .

ما به هم وابسته ایم و خوشبختی هر یک در گروه خوشبختی همه است ، بدین سبب به همة موجودات زنده احترام می کنیم ، به مردم ، حیوانان ، گیاهان و نیز به جهت حفاظت از زمین ، هوا ، آب و خاک دغدغه داریم . ما به سبب آن چه در برابر همگان انجام می دهیم ، شخصا” مسئولیم : همة تصمیم ها ، رفتارها و حتی آن چه نمی توانیم انجام دهیم ، با پیامد همراه است .

ما باید با دیگران همانگونه رفتار کنیم که دوست داریم با ما نیز همانگونه رفتار شود . ما عهد می بندیم که زندگی ، منزلت ، فردیت و تنوع را پاس داریم ، به گونه ای که با هر فردی ، بدون استثناء ، انسانی رفتار شود . باید از صبر و رضایت برخوردار باشیم . باید بتوانیم عفو کنیم و از گذشته ها بیاموزیم و هرگز اجازه ندهیم تا دشمنی و خاطره های نفرت انگیز ما را برده خود سازد . دل خویش را به روی دیگران بگشاییم و تفاوت های ناچیز خود را به سبب مشترکات جامعة جهانی فرو گذاریم و فرهنگ یکپارچگی و ارتباط را سرمشق خود قرار دهیم .

ما بشریت را خانوادة خود می انگاریم ، ما باید در جهت مهربانی و بخشندگی بکوشیم . ما نباید صرفا” برای خود زندگی کنیم ، بلکه باید به دیگران خدمت کنیم ، کودکان ، سالمندان ، فقراء رنج دیدگان و ناتوانان ، پناهندگان و بی کسان را فراموش نکنیم .

هیچ کسی نباید احساس کند که با وی به عنوان شهروند درجة دوم برخورد می شود و هرگز نباید از کسی بهره کشی شود .باید مشارکت بین زن و مرد وجود داشته باشد . باید از هرگونه عمل غیراخلاقی جنسی اجتناب کنیم . باید از هرگونه سلطه گری و یا سوء استفاده بپرهیزیم .

ما خود را متعهد به فرهنگ خشونت گریزی ، احترام ، عدالت ، صلح و آرامش می دانیم . ما نباید به سرکوب ، صدمه زدن ، شکنجه یا کشتن اقدام کنیم ، ما باید خشونت و تجاوز را به عنوان وسیله ای برای جا انداختن تمایز کنار نهیم .

باید برای نظم عادلانة اجتماعی و اقتصادی بکوشیم ، سامانی که در آن ، هرکس از فرصت یکسانی برای دستیابی به همة استعداد انسانی خود برخوردار شود . باید با صداقت و مهربانی سخن بگوییم و رفتار کنیم .منصفانه با یکدیگر برخورد و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله به سوی اخلاق جهانی 37 ص

تحقیق درباره سیرة پیامب

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره سیرة پیامب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 67

 

نقش اخلاق در سیره عملى پیامبر اسلام (ص)

یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان‏ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏سزایى داشت:1- اخلاق پیامبر (ص) 2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع) 3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س) در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها تصریح شده است، آن جا که مى‏خوانیم: «فبما رحمة من الله‏لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن‏ها مشورت فرما.» ازاین آیه استفاده مى‏شود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگ‏دل و سخت‏گیر نمى‏توانند مردم‏دارى کنند، و به جذب‏نیروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است; 4- باید دست‏شکست‏خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلت‏هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب‏انسجام مى‏گردد. پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج‏مى‏نهاد، خود در سیره عملى‏اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش‏هاى والاى‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره‏اى شادان و کلامى‏دلاویز با حوادث برخورد مى‏کرد.به عنوان مثال، درتاریخ آمده‏است:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حمله‏قهرمانانه سپاه اسلام شکست ‏خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناسان‏این قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که «سفانه‏» نام‏داشت‏ به اسارت سپاه اسلام درآمد. سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانه‏اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن‏اسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: «یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت ‏بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعم‏الطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر; اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویى‏قبیله‏هاى


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سیرة پیامب