یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره نگاهی بر یکی از اصیل‌ترین مکاتب اقتصاد آزاد

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره نگاهی بر یکی از اصیل‌ترین مکاتب اقتصاد آزاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

نگاهی بر یکی از اصیل‌ترین مکاتب اقتصاد آزاد

 

 

مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد همواره در توجیه خود در بین آکادمی‌های اقتصادی با مشکل روبه‌رو بوده است و هنوز که هنوز است به‌رغم پیشرفت چشمگیر هواداران این مکتب در مطرح کردن خویش، بسیاری از دانشکده‌ها و آکادمی‌های علمی در قبول رویکردهای اتریشی و حتی به نقد کشیدن آن با مانع مواجه‌اند.بی‌تردید چنین موانعی در ایران بسیار بیش از سایر نقاط خواهد بود.

توسعه مکتب اتریشی و حداقل فراگیری اصولی از آن برای یک دانش‌پژوه اقتصاد نیازمند راهکارهایی از سوی طرفداران این مکتب و به طور کلی طرفداران اقتصاد بازار است.

رسیدن به این هدف که هر دانشجوی کارشناسی در ایران حداقل یک بار نام مکتب اتریشی را شنیده‌ باشد و آشنایی کلی با آن داشته باشد، هدفی بسیار مطلوب خواهد بود.

هدفی که امروز فاصله بسیار با آن داریم. اما چه راهکارهایی برای رسیدن به این هدف وجود دارد؟

دانشجوی اقتصاد بیش از هر چیز به اقتصاد در پارادایم جریان رایج می‌نگرد، اقتصاد خرد و کلان از منظر او تمام آن چیزی است که وی باید در مورد تحلیل اقتصاد بداند و مباحث دیگر به تمامی در این دو خواهد گنجید.

دانشجویان ایرانی شاید حتی در سر کلاس تاریخ اندیشه اقتصادی نیز نام اقتصاد اتریشی را نشنوند.

در چنین فضایی سخن گفتن از مکتبی که این چنین مهجور افتاده است جرات خاص خود خواهد و ظرافت خاص خویش طلب می‌کند.

اگر چه با وجود معدود کلاس‌های روش‌شناسی علم اقتصاد در دانشکده‌های ایران گذاری به اقتصاد اتریشی زده می‌شود، اما این کلاس‌ها که همواره به صورت اختیاری دایر می‌شوند آنچنان محدود هستند که نمی‌توانند جایگاهی باشند برای ابراز اندیشه‌های اتریشی.

بی‌تردید الگوی فکری اتریشی خارج از منظومه جریان رایج است. دانشجوی اخت شده با مدل‌ها و معادله‌های جریان رایج، بسیار سخت می‌تواند اقتصاد اتریشی را درک کند. مگر آنکه ساختار فکری خویش را بار دیگر بنا کند. چنین مشکلی اما از سوی برخی از اتریشی‌ها چون راجر گریسن از دانشگاه آبرِین تا حدودی مرتفع شده است. او که حاضر شد اقتصاد کلان اتریشی را در قالب مدل‌های ترسیمی معرفی کند و مورد دشنام بسیاری از اتریشی‌ها قرار گیرد که می‌انگاشتند وی تقدس میزس را زیر سوال برده است، ثابت کرد که می‌توان الگوی فکری اتریشی را به زبانی ساده‌تر و نزدیک به جریان رایج اقتصادی مطرح کرد. نباید از یاد برد که اگر اقتصاددانان جریان رایج از نمودارها برای بیان اقتصاد مورد نظر خود بهره گرفتند، تنها به این علت بود که اشکال منظور آنها را بهتر، ساده‌تر و تحلیلی‌تر نشان می‌داد، بنابراین چرا نباید اقتصاد اتریشی از این ابزار استفاده کند؟ نکته آنجا است که نباید تحلیل ترسیمی را به طور کامل جایگزین تحلیل غیر ترسیمی نمود وگرنه استفاده از ابزار شکلی به ذاته نمی‌تواند ناقض مکتب اتریشی باشد.در ایران اگر بتوانیم به سمت ترجمه کتاب‌هایی از اقتصاد اتریشی برویم که از ابزار جریان رایج برای معرفی خود استفاده کرده است، بی‌تردید استقبال از مکتب اتریشی به عنوان یکی از پایه‌ای‌ترین مکاتب اقتصاد آزاد، غیرقابل وصف خواهد بود.

اقتصاد اتریشی به زعم بسیاری از طرفداران خود دارای مشخصه‌هایی است که کاملا جدا و منفک از جریان نئوکلاسیکی است. با این وجود کسانی چون اسرائیل کرزنر بر این اعتقادند که مکتب اتریشی به رغم نقد‌هایی که به جریان نئوکلاسیکی به عنوان دیگر جریان حامی اقتصاد آزاد دارد، اما توسعه‌دهنده حیطه علمی نئوکلاسیکی است. از این زاویه مکتب اتریشی دیگر به عنوان مکتبی در تقابل با نئوکلاسیک‌ها مطرح نمی‌شود و اتفاقا رشد و توسعه آن خود امتیازی است برای توسعه تفکر نئوکلاسیک ضمن آنکه باید توجه داشت پدر مکتب اتریشی، منگر، خود یکی از اعضای انقلاب مارژینالیستی قرن نوزدهم است و به عنوان یکی از انقلابیون نئوکلاسیکی مطرح است.

اتریشی‌ها به هیچ رو نمی‌توانند این گزاره را رد کنند که به عنوان مکتب طرفدار اقتصاد بازار با دیگر طرفداران این نوع اقتصاد قرابتی تاریخی و فکری دارند. شاید به همین علت باشد که کرزنر معتقد است، اقتصاد نئوکلاسیک در ابتدا چون مکتب اتریشی، بر رویکرد‌های ذهنی تاکید داشت، اما با گذشت زمان و توجه بیش از اندازه به «تعادل» این رویکرد به فراموشی سپرده شد.

با تاکید بر این وجوه اشتراکی میان مکتب اتریشی و اقتصاد نئوکلاسیک می‌توان به صورت قابل فهم‌تری اصول اتریشی را به مخاطبان منتقل کرد. اگرچه احساس غالب در اقتصاد اتریشی، انفکاک هرچه بیشتر از اقتصاد نئوکلاسیک است و کسانی چون لاخمن، تصور مکتب اتریشی را به عنوان مکمل اقتصاد نئوکلاسیک، کاملا منتفی می‌دانند، اما چنین رویکردی بی‌تردید هم همراه شدن با دیگر مکاتب اقتصاد آزاد است، و هم بی‌تردید اذهان برای دریافت عناصر کامل‌کننده اقتصاد نئوکلاسیک بیشتر آماده‌اند تا اقتصادی متضاد و در تقابل با اقتصاد نئوکلاسیک. نکته قابل توجه دیگر آنکه به نظر می‌رسد در حال حاضر نیز قرابت‌های چشم‌گیری بین تفاسیر اتریشی و نئوکلاسیکی موجود است. به عنوان مثال در حالی که اتریشی‌ها سخن از فرآیند در بازار می‌زنند، نئوکلاسیک‌ها بر تعادل تاکید دارند. اما آنان هنگامی که می‌خواهند رسیدن اقتصاد به نقطه تعادل را تفسیر کنند خواهی‌نخواهی بحث از یک فرآیند بازاری می‌کنند یا زمانی که اتریشی‌ها بر فردگرایی روش شناسانه تاکید دارند، نئوکلاسیک‌ها بی‌تردید با بازکردن مبحث پایه‌های خردی اقتصاد کلان خویش بر همان رویکرد اتریشی‌ها پافشاری می‌کنند.

لذا نه در ایران بلکه در تمامی آکادمی‌های اقتصادی، دید مکملی به اقتصاد اتریشی، هم پیوند زدن میان دو مکتب طرفدار اقتصاد آزاد، البته با دو پارادایم مختلف است و هم کمکی است برای آشنایی هر چه بیشتر دانش‌پژوهان بدین مکتب.

اما یکی از موانع درونی مکتب اتریشی برای توسعه و فراگیری آن بین اقتصاددانان، تدریس سنتی آن به صورت استاد- شاگردی است. منگر استاد بوم - باورک و ویزر بود. این دو خود استاد میزس بودند و میزس استاد ماری رتبارد و اسرائیل کرزنر بود. لاخمن اگر از هایک درس نمی‌آموخت شاید هیچ‌گاه یک اتریشی افراطی نمی‌شد. باید پذیرفت که مکتب اتریشی به‌دلیل عدم همراهی جریان رایج و قلیل بودن عده اقتصاددانان آن،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نگاهی بر یکی از اصیل‌ترین مکاتب اقتصاد آزاد

تحقیق درباره مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد 10 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد

نگاهی بر یکی از اصیل‌ترین مکاتب اقتصاد آزاد

همواره در توجیه خود در بین آکادمی‌های اقتصادی با مشکل روبه‌رو بوده است و هنوز که هنوز است به‌رغم پیشرفت چشمگیر هواداران این مکتب در مطرح کردن خویش، بسیاری از دانشکده‌ها و آکادمی‌های علمی در قبول رویکردهای اتریشی و حتی به نقد کشیدن آن با مانع مواجه‌اند.بی‌تردید چنین موانعی در ایران بسیار بیش از سایر نقاط خواهد بود.

توسعه مکتب اتریشی و حداقل فراگیری اصولی از آن برای یک دانش‌پژوه اقتصاد نیازمند راهکارهایی از سوی طرفداران این مکتب و به طور کلی طرفداران اقتصاد بازار است.رسیدن به این هدف که هر دانشجوی کارشناسی در ایران حداقل یک بار نام مکتب اتریشی را شنیده‌ باشد و آشنایی کلی با آن داشته باشد، هدفی بسیار مطلوب خواهد بود.هدفی که امروز فاصله بسیار با آن داریم. اما چه راهکارهایی برای رسیدن به این هدف وجود دارد؟دانشجوی اقتصاد بیش از هر چیز به اقتصاد در پارادایم جریان رایج می‌نگرد، اقتصاد خرد و کلان از منظر او تمام آن چیزی است که وی باید در مورد تحلیل اقتصاد بداند و مباحث دیگر به تمامی در این دو خواهد گنجید.دانشجویان ایرانی شاید حتی در سر کلاس تاریخ اندیشه اقتصادی نیز نام اقتصاد اتریشی را نشنوند.در چنین فضایی سخن گفتن از مکتبی که این چنین مهجور افتاده است جرات خاص خود خواهد و ظرافت خاص خویش طلب می‌کند.اگر چه با وجود معدود کلاس‌های روش‌شناسی علم اقتصاد در دانشکده‌های ایران گذاری به اقتصاد اتریشی زده می‌شود، اما این کلاس‌ها که همواره به صورت اختیاری دایر می‌شوند آنچنان محدود هستند که نمی‌توانند جایگاهی باشند برای ابراز اندیشه‌های اتریشی.بی‌تردید الگوی فکری اتریشی خارج از منظومه جریان رایج است. دانشجوی اخت شده با مدل‌ها و معادله‌های جریان رایج، بسیار سخت می‌تواند اقتصاد اتریشی را درک کند. مگر آنکه ساختار فکری خویش را بار دیگر بنا کند. چنین مشکلی اما از سوی برخی از اتریشی‌ها چون راجر گریسن از دانشگاه آبرِین تا حدودی مرتفع شده است. او که حاضر شد اقتصاد کلان اتریشی را در قالب مدل‌های ترسیمی معرفی کند و مورد دشنام بسیاری از اتریشی‌ها قرار گیرد که می‌انگاشتند وی تقدس میزس را زیر سوال برده است، ثابت کرد که می‌توان الگوی فکری اتریشی را به زبانی ساده‌تر و نزدیک به جریان رایج اقتصادی مطرح کرد. نباید از یاد برد که اگر اقتصاددانان جریان رایج از نمودارها برای بیان اقتصاد مورد نظر خود بهره گرفتند، تنها به این علت بود که اشکال منظور آنها را بهتر، ساده‌تر و تحلیلی‌تر نشان می‌داد، بنابراین چرا نباید اقتصاد اتریشی از این ابزار استفاده کند؟ نکته آنجا است که نباید تحلیل ترسیمی را به طور کامل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد 10 ص

پاورپوینت درباره دیگر مکاتب بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی

اختصاصی از یاری فایل پاورپوینت درباره دیگر مکاتب بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره دیگر مکاتب بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی


پاورپوینت درباره دیگر مکاتب بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی

فرمت فایل :power point (قابل ویرایش) تعداد صفحات :۱۰ صفحه

بخشی از اسلایدها:

مکتب پراگ:

به اعضای مکتب پراگ هم فرمالیست میگویند که درسالهای بیست قرن بیستم(1926)به وجود آمد.این مکتب انجمن زبانشناسانی از قبیل رومان یاکوبسون،ویلهلم ماته سیوس،موکاروفسکی،رنه ولک،یان ریپکا و غیره اند که خود را ساختگرا میخواندند.
ماته سیوس         با توجه به آرای فردینان سوسور در مورد فرق زبان و گفتار مباحثی را در ادبیات و سبک شناسی مطرح کرد که بسیار حائز اهمیت است.او به سه نوع زبان روزمره،علمی و ادبی معتقد بود.هر کدام از این انواع نقش و وظیفه ای دارند.

نقش اصلی زبان روزمره تفهیم وتفاهم یا گفتگوست.با زبان فنی و علمی انتقال معلومات و اطلاعات صورت میگرد.زبان ادبی برای بیان مطالب متعالی و توصیف زیبایی است و باآن بیان احساسات وعواطف میشود.نقش زبان شعری،ویرانی زبان عادی است.سبک ادبی همان عدول و انحراف از زبان گفتگو است.
یان موکاروفسکی  یکی از مقالات مهم اورا گاروین تحت عنوانstandard language and poetic language (زبان معیار و زبان ادبی)به انگلیسی ترجمه کرده است.موکاروفسکی میگفت آن دسته ازآثارهنری مهم اند که ساخت دوران قدیم را تغییر میدهند و اگر تغییری ندهند ارزشی ندارند.این نظر او در دوران ما مورد انتقاد برخی از هرمونتیک ها قرار گرفت زیرا به نظر آنان این تغییر یک طرفه نیست.بین گذشته و حال مکالمه است.اثرهنری گذشته را تغییر میدهد و خود از گذشته تغییر می یابد.

نئوفرمالیسم:

رومان یاکوبسون مشهورترین چهره فرمالیسم و حلقه پراگ پیشرو جریان نئوفرمالیسم در غرب است.یاکوبسون پس از ترک شوروی و اقامت چند ساله در پراگ سرانجام به آمریکا رفت و درآنجا عقاید فرمالیست ها که نوعا برای غریبان تازه بود به نحوگسترده ای انتشار داد.به مکتب او و همفکرانش هرچنددراساس همان آرای فرمالیستهاست،نئوفرمالسیم میگویند.
حرف نئوفرمالیستها این است که اگر نقدادبی میخواهد علمی باشد باید شگردها و شیوه ها و به اصطلاح صناعات ادبی را که درکد زبانی است به صورت سیستماتیکی بررسی کند و از طرح و بررسی مسائلی چون احساس و عاطفه و اندیشه و روانشناسی شخصیتها که درنقدادبی سنتی مرسوم است چشم بپوشد زیرا این امور از دایرۀ ادبیات پژوهی علمی خارج است.پس برای تجزیه وتحلیل پیام شعری باید منحصرا به ابزارادبی


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره دیگر مکاتب بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی

معرفی مکاتب کلاسیک مدیریت

اختصاصی از یاری فایل معرفی مکاتب کلاسیک مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

معرفی مکاتب کلاسیک مدیریت

 

3- بوروکراسی ( دیوانسالاری )

واژه (( بوروکراسی )) غالبا با مفاهیم منفی از قبیل تشریفات زاید اداری ، دوباره کاری ، کاغذ پراکنی ، حاکمیت مقررات خشک و بی روح اداری ، دستگاههای عریض و طویل و دست و پا گیر اداری ، سلسله مراتب پیچیده و مفصل سازمانی ، کندی جریان امور ، تمرکز در تصمیم گیری ، اتلاف وقت و منابع و نظایر آن ، به کار برده می شود .

(( بورو کراسی )) به مفهوم فنی کلمه یعنی به عنوان یک پدیده اجتماعی ، نخستین بار با توجه به کاربرد عملی آن به وسیله (( ماکس وبر )) بنیان نهاده شد . (( وبر )) توجه خود را عمدتآ روی تأثیر سازمانهای(( بورو کراتیک )) در ساختار سیاسی جامعه متمرکز کرد .  او بیشتر به ((علت وجودی سازمانها )) و (( نحوه اعمال قدرت )) نظر داشت .

(( وبر )) ، قدرت را (( امکان تحمیل اراده انسان بر رفتار اشخاص دیگر )) تعریف می کند . البته قدرت به صورت عام و کلی آن مورد نظر (( وبر )) نیست ، بلکه به نوع خاصی  از روابط ناشی از قدرت که آن را (( سلطه )) یا استیلا می خواند ، توجه دارد . منظور (( وبر )) از سلطه آن نوع رابطه قدرتی است که در آن فرمانروا، رئیس یا شخصی که اراده خود را بر دیگران تحمیل       می کند ، اعمال قدرت را حق خود دانسته و اطاعت از دستورها را وظیفه فرمانبردار ( مرئوس )   می داند . به عبارت دیگر ، نوعی (( صلاحیت پذیرفته شده )) که به اعمال قدرت، هم از نظر رهبر و هم از نظر پیرو ، مشروعیت می بخشد .

عامل مهم دیگر در نظریه (( وبر )) (( بورو کراسی )) است . اعمال قدرت ( سلطه ) بر تعداد زیادی از افراد احتیاج به صاحب منصبان اداری دارد که دستورها را اجرا کرده و مانند یک پل ، فرمانروا ( رئیس ) و فرمانبردار  ( مرئوس ) را به هم متصل کند .

بنابراین اعتقاد ، (( مشروعیت قدرت )) و (( دیوان سالاری )) دو ضابطه اصلی است که برای شناخت نوع سلطه از نظر ((وبر )) و پیروانش ، ضرورت دارد . در این خصوص ، (( وبر )) سه نوع مشروعیت برای اعمال اقتدار تشخیص داده است که  هر یک با شکل معینی از دستگاه اداری تطابق دارد .

اینها عبارتند از :

سلطه (( کریزماتیک )) ، سلطه سنتی ، سلطه قانونی

1 – سلطه کریزماتیک ( سلطه به واسطه فره مندی ) : (( کریزما )) در لغت به معنای(( فره یا موهبت رهبری )) است ، استعدادی استثنایی که به اعتبار آن شخص لیاقت رهبری پیدامی کند. رهبر (( کریزماتیک )) ( فره مند ) اعم از اینکه یک قهرمان یا یک آدم عوام فریب باشد ، سلطه خود را به واسطه استعدادهای استثنایی و کردارش موجه می کند . پیروانش سلطه و اقتدارش را به این سبب که به شخص او ایمان دارند ، می پذیرند . در این نوع سلطه ، معمولآ دستگاه اداری بسیار سست و بی ثبات است و وفادارترین پیروان ، معمولآ ، نقش واسطه بین رهبر و توده مردم را به عهده می گیرند .

2 – سلطه سنتی : در این مورد ، رهبر قدرت مشروعیت خود را از اعتقاد به قانون ابدی ((درست بودن و متناسب بودن طریقه سنتی انجام امور )) به دست می آورد . رهبر سنتی ، مدیری است که به اعتبار موقعیت و پایگاه موروثی خودش دستور می دهد . دستورهای او ، در محدوده آداب و سنن ، شخصی و مستبدانه است . عوامل او دستورهایش را بدون احساس وفاداری نسبت به شخص او یا بدون قایل شدن احترام برای موقعیت سنتی وی ، اطاعت می کنند .

3- سلطه قانونی : مشروعیت این نوع سلطه را اعتقاد به درستی قانون ، حفظ می کند . در این مورد به فرمانروا (مدیر ) به عنوان مافوقی که بر اساس رویه های قانونی انتخاب و منصوب شده    است، نگریسته می شود و به اعتبار سمت است که او اعمال قدرت می کند . ترکیب دستگاه اداری متناسب با نوع قانونی سلطه ( اعمال قدرت قانونی ) را اصطلاحاً (( بوروکراسی )) (دیوانسالاری ) می نامند . (13‌)‌


دانلود با لینک مستقیم


معرفی مکاتب کلاسیک مدیریت

دانلود تحقیق کامل درمورد نگاهی به مکاتب شرق

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درمورد نگاهی به مکاتب شرق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

نگاهی به مکاتب شرق‏شناسی در اروپا

اولین اقدامات اروپاییان برای مطالعه درباره سرزمین‏های شرقی به خصوص شرق اسلامی به قرن‏های سیزدهم و چهاردهم میلادی همزمان با نهضت ترجمه متون اسلامی به زبان‏های اروپایی بازمی‏گردد که با تأسیس دانشگاه‏های اختصاصی از قرن هجدهم میلادی این مطالعات به صور ت آکادمیک درآمدند. مطالعات شرق‏شناسی در کشورهای مختلف اروپایی، با توجه به انگیزه‏ها و اهداف مختلف سیاسی، مذهبی و علمی، خصلت و خصوصیات گوناگونی داشته است که بر این اساس می‏توان آن را به مکاتب متفاوت تفکیک کرد. مقاله حاضر که ترجمه بخشی از نوشتار دکتر فتح ا لله الزیادی در کتاب «تاریخ الاستشراق الاروبی» است، به این مقوله پرداخته است.

●مقدمه‏

تصور بر این است که شرق‏شناسی علی‏رغم این که در محیطهای گوناگون و متعدد صورت گرفته ماهیتی واحد و خصلت‏هایی مشترک دارد و اهداف و انگیزه‏ها و اسباب آن را می‏توان بر هر یک از شرق شناسان و فعالیت‏هایشان در هرجایی تطبیق داد. زیرا شرق‏شناسی پدیده‏ای غربی با ماهیتی تکاملی است که اگر چه برخی رویکردها و گرایش‏های آن متفاوت هستند، ولی رشته‏های مطالعاتی مختلف آن با یکدیگر توافق دارند. امّا این تصور چندان درست نمی‏نماید. زیرا در عمل مشاهده می‏کنیم مطالعات شرق‏شناسی به لحاظ اهداف و انگیزه‏ها، ماهیت، محتوا و... تفاوت‏هایی با یکدیگر دارند و برای شناخت دقیق‏تر این پدیده لازم است آن را در قالب مکتب‏هایی تقسیم بندی کرد. البته این کار به سبب کم بودن منابع و مصادر قابل دسترس بسیار دشوار است و حتی کسانی که تاریخ شرق‏شناسی را رقم زده‏اند به آن راه نیافته‏اند و اغلب تحق یقاتشان را به بررسی انتقادی و تحلیلی فعالیت‏های شرق شناسان متمرکز کرده‏اند. در این میان برخی هم به دسته بندی مکاتب شرق‏شناسی توجه نموده‏اند مثلاً بعضی از محققان، شرق شناسان را در سه مکتب جای داده‏اند.

۱. مکتبی که به مباحث قرآنی اختصاص دارد.

۲. مکتبی که به پیامبر اسلام مربوط است.

۳. مکتبی که به تاریخ عربی - اسلامی اختصاص یافته است.۲

البته این تقسیم بندی قابل اعتماد نیست، زیرا به شرق‏شناسی از این منظر که فقط مربوط به اسلام و مسلمانان است، نگریسته است و این پذیرفتنی نیست، زیرا شرق‏شناسی حوزه‏ای وسیع‏تر است که همه فعالیت‏هایی را که به شرق مربوط می‏شود، در بر می‏گیرد خواه اسلامی باشد ی ا غیر اسلامی، دینی باشد یا زبان‏شناسی و یا هر گونه‏ای دیگر.

از کسان دیگری که به این امر توجه داشته‏اند نجیب العقیقی [نویسنده مصری ]است که فصلی از کتابش، المستشرقون، را در چاپ اوّل به این موضوع اختصاص داده بود و شرق‏شناسی را به دو مکتب منتسب کرده بود:

۱. مکتب سیاسی که در حوزه ادبیات به معنای کلّی آن تحقیق می‏کند.

۲. مکتب باستان‏شناسی که به آثار و ابنیه بازمانده از گذشته توجه دارد.۳

با این حال او در بقیه کتابش به بررسی شرق شناسان بر اساس تقسیمات کشوری و جغرافیایی پرداخته و البته به ویژگی‏ها و خصوصیات مناطق و محیطهای فعالیت این شرق شناسان توجه نداشته و فقط تلاش خود را به ذکر نام شرق شناسان و آثارشان متمرکز کرده است. به طوری که کتاب او عبارت است از فهرستی بزرگ، مشتمل بر نام شمار زیادی از مردانی که در حوزه شرق‏شناسی ظهور کردند. بدین ترتیب عقیقی به تقسیم بندی جغرافیایی روی آورده و از تقسیم اول خود صرف‏نظر نموده است. به طوری که چاپ بعدی کتاب وی فاقد فصلی خاصّ درباره مکاتب شرق‏شناسی و ت قسیم‏بندی آنهاست. در واقع جای دادن شمار زیادی از شرق شناسان که دارای نژادهای مختلف، زبان‏های متفاوت و گرایش‏های متنوع و اهداف متعدد بودند، در یک تقسیم منسجم کاری بس دشوار است و به نظر می‏رسد، تقسیم‏بندی آنان براساس تقسیمات جغرافیایی - کشوری - میسّرتر باش د. از این رو در ادامه به بررسی مکاتب شرق‏شناسی و ویژگی‏های آن‏ها در قالب همین تقسیم بندی خواهیم پرداخت.

●مکتب بریتانیا

انگلستان از دوران بسیار قدیم با مشرق زمین در ارتباط بود و این ارتباط به سالهای پیش از ظهور اسلام باز می‏گردد. به طوری که بعضی ذکر کرده‏اند، روابط ایرلندی‏ها با نواحی شرقی از نیمه قرن سوم میلادی آغاز گردید، یعنی زمانی که گروهی از راهبان جهانگرد مسیح ی در سفر خود به اراضی مقدس به مصر، سوریه و فلسطین وارد شدند. امّا با وجود این سفرهای قدیمی، نوشته‏های انگلیسی‏ها درباره شرق فقط در قرن اوّل هجری/هفتم میلادی ظاهر شدند یعنی زمانی که «ویلبلاد»۴ جهانگرد انگلیسی مطالبی درباره سفرش به سرزمین‏های عربی نوشت و ا ز آن پس دیگر زائران و تاجران و مسافران که به شرق سفر می‏کردند از وی پیروی کرده به نوشتن شرح سفرهایشان دست زدند.۵

شرق‏شناسی انگلیسی دارای ویژگی‏های خاصّی بود در واقع، شرق‏شناسی بریتانیایی برخاسته از انگیزه‏های ذاتی بود که در تماس و ارتباط دانشمندان انگلیسی با اندلس و صقلیه به منظور آموختن زبان عربی و آگاهی از فلسفه یونانی در خلال آثار ترجمه شده به عربی در این زمینه ، جلوه‏گر شد. این انگیزه‏ها به تدریج به انگیزه‏های دینی تغییر یافتند که هدف آنها فعال‏سازی نهضت اعزام هیئت‏های تبشیری همراه با آموختن زبان عربی و برخی علوم دینی بود و در نهایت در شرق‏شناسی انگلیسی انگیزه‏های استعماری بروز کرد که در روابط نظامی و استعماری انگلستان در کشورهای شرقی تجلّی یافت. بدین ترتیب دو هدف مسیحی‏سازی شرق و استعمار نقش بارزی در تعیین مسیر و حرکت شرق‏شناسی انگلیسی بازی کردند.

مطالعات شرق‏شناسی انگلیسی، بر زبان عربی و آن چه که با ادبیات و بلاغت و نقد ادبی و دیگر علوم مربوط به زبان عربی مرتبط بود، متمرکز شده بود. دانشگاه‏های کمبریج و آکسفورد مهم‏ترین مراکزی بودند که شرق‏شناسی انگلیسی در آنها پا گرفت و رشد یافت. شماری از شرق شن اسان انگلیسی به طرق مختلف به عنوان اعضای فعال به مجامع مطالعات زبان عربی راه یافتند که از آن جمله می‏توان مارگلیوث‏۶، نیکلسون‏۷ و آلفرد گیوم‏۸ را نام برد. هم‏چنین در بسیاری از دانشگاه‏های انگلستان کرسی‏های مطالعات شرقی تأسیس شدند و شمار آموزشگاه‏ها و مؤس ساتی که به مطالعه در خصوص زبان عربی می‏پرداختند، فزونی یافت و در کنار آن‏ها تعداد کتابخانه‏ها و چاپخانه‏هایی که در انتشار کتاب‏ها و نشریات مربوط به مطالعات شرقی فعالیت داشتند، زیاد شدند. در این قرون اخیر هم توجه شرق شناسان انگلیسی به مطالعات اسلامی در زم ینه‏های مختلف، افزایش یافت.

با توجه به اهداف تبشیری و استعماری انگلستان تحقیقات و توجهات شرق شناسان انگلیسی به برخی سرزمین‏های شرقی مانند هندوستان، مصر و شام معطوف گردید. و در همین راستا برخی شرق شناسان این


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نگاهی به مکاتب شرق