یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد زندگی دکتر شریعتی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد زندگی دکتر شریعتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

زندگی دکتر شریعتی

نگاهی به زندگی دکتر علی شریعتی با بازخوانی کتاب «طرحی از یک زندگی» نوشته پوران شریعت رضوی

 

قبرستان کنار زینبیه - دمشق(مدفن استاد شهید)

در فاصله سال های تدریسش، سخنرانی‌هایی در دانشگاهای دیگر ایراد می‌کرد، از قبیل دانشگاه آریا‌مهر (صنعتی‌شریف)، دانش سرای عالی سپاه، پلی‌تکنیک‌تهران و دانشکده نفت آبادان. مجموعه این فعالیت‌ها سبب شد که مسئولین دانشگاه درصدد برآیند تا ارتباط او را با دانشجویان قطع کنند و به کلاس‌های وی که در واقع به جلسات سیاسی-فرهنگی، بیشتر شباهت داشت، خاتمه دهند.

سال شمار زندگی دکتر :

۱۳۱۲: تولد ۳ آذر ماه۱۳۱۹: ورود به دبستان «ابن یمین»۱۳۲۵: ورود به دبیرستان «فردوسی مشهد»۱۳۲۷: عضویت در کانون نشر حقایق اسلامی۱۳۲۹: ورود به دانش سرای مقدماتی مشهد۱۳۳۱: اشتغال در اداره ی فرهنگ به عنوان آموزگار. شرکت در تظاهرات خیابانی علیه حکومت موقت قوام السلطنه ‌و دستگیری کوتاه. اتمام دوره دانش سرا. بنیانگذاری ‌انجمن اسلامی دانش آموزان.۱۳۳۲: عضویت در نهضت مقاومت ملی۱۳۳۳: گرفتن دیپلم کامل ادبی۱۳۳۵: ورود به دانشکده ادبیات مشهد و ترجمه کتاب ابوذر ‌غفاری۱۳۳۶: دستگیری به همراه ۱۶‌ نفر از اعضاء نهضت مقاومت۱۳۳۷: فارق‌التحصیلی از دانشکده ادبیات با رتبه اول۱۳۳۸: اعزام به فرانسه با بورس دولتی ۱۳۴۰: همکاری با کنفدراسیون‌ دانشجویان ‌ایرانی، جبهه ملی، نشریه‌ ایران ‌آزاد۱۳۴۲: اتمام تحصیلات ‌و ‌اخذ مدرک ‌دکترا در رشته تاریخ و گذراندن کلاس‌های جامعه‌شناسی۱۳۴۳: بازگشت به ایران و دستگیری در مرز۱۳۴۵: استادیاری تاریخ در دانشگاه مشهد۱۳۴۷: آغاز سخنرانی‌ها در حسینیه ارشاد۱۳۵۱: تعطیلی حسینیه ارشاد و ممنوعیت سخنرانی۱۳۵۲: دستگیری و ۱۸ ماه زندان انفرادی ۱۳۵۴: خانه نشینی و آغاز زندگی سخت در تهران و مشهد۱۳۵۶: هجرت به اروپا و شهادت.

سال های کودکی و نوجوانی:

دکتر در کاهک متولد شد. مادرش زنی روستایی و پدرش مردی اهل قلم و مذهبی بود. سال های کودکی را در کاهک گذراند. افراد خاصی در این دوران بر او تاثیر داشتند، از جمله: مادر، پدر، مادر بزرگ مادری و پدری و ملا زهرا (مکتب ‌دار ده کاهک).

دکتر در سال ۱۳۱۹ -در سن هفت سالگی- در دبستان ابن‌یمین در مشهد، ثبت نام کرد اما به دلیل اوضاع سیاسی و تبعید رضا‌خان و اشغال کشور توسط متفقین، استاد (پدر دکتر)، خانواده را بار دیگر به کاهک فرستاد. دکتر پس از برقراری صلح نسبی در مشهد به ابن‌یمین بر‌می‌گردد. در اواخر دوره دبستان و اوائل دوره دبیرستان رفت و آمد او و خانواده به ده به دلیل مشغولیت‌های استاد کم می‌شود. در این دوران تمام سرگرمی دکتر مطالعه و گذراندن اوقات خود در کتاب خانه پدر بود. دکتر در ۱۶ سالگی سیکل اول دبیرستان (کلاس نهم نظام قدیم) را به پایان رساند و وارد دانش سرای مقدماتی شد. او قصد داشت تحصیلاتش را ادامه دهد.

در سال ۳۱، اولین بازداشت او رخ داد و این اولین رویارویی او و نظام حکومتی بود. این بازداشت طولانی نبود ولی تاثیرات زیادی در زندگی آینده او گذاشت. در این زمان فصلی نو در زندگی او آغاز شد، فصلی که به تدریج از او روشنفکری مسئول و حساس نسبت به سرنوشت ملتش ساخت.

آغاز کار آموزی:

با گرفتن دیپلم از دانش سرای مقدماتی، دکتر در اداره‌ی فرهنگ استخدام شد. ضمن کار، در دبستان کاتب‌پور در کلاس های شبانه به تحصیل ادامه داد و دیپلم کامل ادبی گرفت. در همان ایام در کنکور حقوق نیز شرکت کرد. دکتر به تحصیل در رشته فیزیک هم ابراز علاقه می‌کرد، اما مخالفت پدر، او را از پرداختن بدان بازداشت. دکتر در این مدت به نوشتن چهار جلد کتاب دوره ابتدایی پرداخت. این کتاب‌ها در سال ۳۵، توسط انتشارات و کتاب‌فروشی باستان مشهد منتشر و چند بار تجدید چاپ شد و تا چند سال در مقطع ابتدایی آن زمان تدریس ‌شد. در سال ۳۴، با باز شدن دانشگاه علوم و ادبیات‌‌انسانی در مشهد، دکتر و چند نفر از دوستانشان ‌برای ثبت نام در این دانشگاه اقدام کردند. ولی به دلیل شاغل بودن و کمبود جا تقاضای آنان رد شد. دکتر و دوستانشان همچنان به شرکت در این کلاس‌ها به صورت آزاد ادامه دادند. تا در آخر با ثبت نام آنان موافقت شد و توانستند در امتحانات آخر ترم شرکت کنند. در این دوران دکتر به جز تدریس در دانشگاه طبع شعر نوی خود را می‌آزمود. هفته‌ ای یک بار نیز در رادیو برنامه ادبی داشت و گه‌گاه مقالاتی نیز در روزنامه خراسان چاپ می‌کرد. در این دوران فعالیت‌های او همچنان در نهضت مقاومت ادامه داشت ولی شکل ایدئولوژیک به خود نگرفته بود.

ازدواج :

در تاریخ ۲۴ تیرماه سال ۴۷ با پوران شریعت رضوی، یکی از همکلاسی‌هایش ازداوج کرد.دکتر در این دوران روزها تدریس می‌کرد و شب ها را روی پایان‌نامه‌اش کار می‌کرد. زیرا می‌بایست سریع‌تر آن را به دانشکده تحویل می‌داد. موضوع تز او، ترجمه کتاب «در نقد و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زندگی دکتر شریعتی

تحقیق در مورد وصیت نامه دکتر شریعتی 10 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد وصیت نامه دکتر شریعتی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

وصیت نامه دکتر علی شریعتی

پس از بر طرف شدن موانع خروج از کشور به قصد حج خود را آماده کرد و به عنوان یک مسلمان وصیت خود را نوشت. زمستان سال 1348« امروز دوشنبه سیزدهم بهمن ماه پس از یک هفته رنج بیهوده و دیدار چهره های بیهوده تر شخصیتهای مدرج، گذرنامه را گرفتم و برای چهارشنبه جا رزرو کردم که گفتند چهار بعد از ظهر در فرودگاه حاضر شوید که هشت بعد از ظهر احتمال پرواز هست (نشانه ای از تحمیل مدرنیزم قرن بیستم بر گروهی که به قرن بوق تعلق دارند).

گر چه هنوز تا مرز احتمالات ارضی و سماوی فراوان است اما به حکم ظاهر امور، عازم سفرم و به حکم شرع، در این سفر باید وصیت کنم.

وصیت یک معلم که از هیجده سالگی تا امروز که در سی و پنج سالگی است، جز تعلیم کاری نکرده و جز رنج چیزی نیندوخته است چه خواهد بود؟ جز این که همه قرضهایم را از اشخاص و از بانکها با نهایت سخاوت و بی دریغی، تماما واگذار میکنم به همسرم که از حقوقم (اگر پس از فوت قطع نکردند) و حقوقش و فروش کتابهایم و نوشتههایم و آن چه دارم و ندارم بپردازد؛ که چون خود میداند، صورت ریزَش ضرورتی ندارد.

همه امیدم به "احسان" است در درجه اول، و به دو دخترم در درجه دوم. و این که این دو را در درجه دوم آوردم، نه به خاطر دختر بودن آنها و امل بودن من است ــ به خاطر آن است که در شرایط کنونی جامعه ما، دختر شانس آدم حسابی شدنش بسیار کم است، که دو راه بیشتر ندارد و به تعبیر درست؛ دو بیراهه:

یکی؛ همچون کلاغ ِ شوم در خانه ماندن و به قار قار کردنهای زشت و نفرت بار، احمقانه زیستن که یعنی زن نجیب متدین. و یا تمام شخصیت انسانی و ایدهآل و معنویش در ماتحتش جمع شدن، و تمام ارزشهای متعالیش در اسافل اعضایش خلاصه شدن و عروسکی برای بازی ابلهها و یا کالایی برای کسبه مدرن و خلاصه دستگاهی برای مصرف کالاهای سرمایهداری فرنگ شدن که یعنی زن روشنفکر متجدد. و این هر دو یکی است. گرچه دو وجهه متناقض ِ هم، اما وقتی از انسان بودن خارج شود، دیگر چه فرقی دارد که یک جغد باشد یا یک چُغوک ، یک آفتابه شود یا یک کاغذ مستراح؟ مستراح شرقی گردد یا مستراح فرنگی؟ و آنگاه در برابر این تنها دو بیراههای که پیش پای دختران است سرنوشت دخترانی که از پدر محرومند تا چه حد میتواند معجزآسا و زمانه شکن باشد؟ و کودکی تنها، در این تند موج ِ این سیل کثیفی که چنین پر قدرت به سراشیب باتلاق فرو میرود تا کجا میتواند بر خلاف جریان شنا کند و مسیری دیگر را برگزیند؟

1. به لهجه خراسانی یعنی گنجشک

گر چه امیدوار هستم؛ که گاه در روحهای خارقالعاده چنین اعجازی سر زده است. پروین اعتصامی از همین دبیرستانهای دخترانه بیرون آمده، و مهندس بازرگان از همین دانشگاهها و دکتر سحابی از میان همین فرنگ رفتهها و مصدق از میان همین "دوله" ها و "سلطنه" های "صلصال کالفخار من حماء مسنون"، و "اینشتین" از همین نژاد پلید و "شوایتزر" از همین اروپای قسی آدمخوار و "لومومبا" از همین نژاد برده و "مهراوه" پاک از همین نجسهای هند و پدرم از همین مدرسههای آخوند ریزو ... به هر حال "آدم" از لجن و "ابراهیم" از "آزر" بت تراش و "محمد" از خاندان بتخانه دار ، به دل من امید میدهند که حسابهای علمی مغز را نادیده انگارد و به سر نوشت کودکانم در این لجنزار بت پرستی و بت تراشی که همه پرده دار بت خانه میپرورد امیدوار باشم.

دوست میداشتم که "احسان" متفکر، معنوی، پراحساس، متواضع، مغرور و مستقل بار آید. خیلی میترسم از پوکی و پوچی موج نویها و ارزان فروشی و حرص و نوکر مآبی این خواجه تاشان نسل جوان معاصر؛ و عقدهها و حسدها و باد و بروتها ی بیخودی ِ این روشنفکران سیاسی. که تا نیمههای شب منزل رفقا یا پشت میز آبجو فروشیها، از کسانی که به هر حال کاری میکنند بد میگویند و آنها را با فیدل کاسترو مائوتسه تونگ و چه گوارا میسنجند و طبعا محکوم میکنند، و پس از هفت هشت ساعت در گوشیهای انقلابی و کارتند[؟] و عقده گشاییهای سیاسی با دلی پر از رضایت از خوب تحلیل کردن ِ قضایای اجتماعی که قرن حاضر با آن در گیر است و طرح درستِ مسایل ــ آنچنان که به عقل هیچکس دیگر نمیرسد ــ به منزل برمیگردند و با حالتی شبیه به چه گوارا و در قالبی شبیه لنین زیر کرسی میخوابند.

و نیز میترسم از این فضلای افواهالرجالی شود:

از روی مجلات ماهیانه، اگزیستانسیالیست و مارکسیست و غیره شود.

و از روی اخبار خارجی رادیو و روزنامه، مفسر سیاسی،

و از روی فیلمهای دوبله شده به فارسی، امروزی و اروپایی،

و از روی مقالات و عکسهای خبری مجلات هفتگی و نیز دیدن توریستهای فرنگی که از خیابانهای شهر میگذرند، نیهیلیست و هیپی و آنارشیست،

و یا [ از روی] نشخوار حرفهای بیست سال پیش حوزههای کارگری حزب توده، ماتریالیست و سوسیالیست چپ،

و از روی کتابهای طرح نو ، "اسلام و ازدواج" ، "اسلام و اجتماع"، "اسلام و جماع"، اسلام و فلان و بهمان ... اسلام شناس،

و از روی مرده ریگ انجمن پرورش افکار بیست ساله، روشنفکر مخالف خرافات،

و از روی کتاب چه میدانم، در باب کشورهای در حال عقب رفتن، متخصص کشورهای در حال رشد،

و از روی ترجمه های غلط و بیمعنی از شعر و ادب و موزیک و تئاتر و هنر امروز، صاحبنظر ِ وراج ِ لفاظِ ضد بشرِ هذیان گوی ِ مریض ِ هروئین گرای ِ خنگ، که یعنی: ناقد و شاعر نوپرداز و ...

خلاصه من به او "چه شدن" را تحمیل نمیکنم. او آزاد است. او خود باید خود را انتخاب کند. من یک اگزیستانسیالیست هستم. البته اگزیستانسیالیستم ویژه خودم؛ نه تکرار و تقلید و ترجمه. که از این سه تا ی منفور همیشه بیزارم. به همان اندازه که از آن دو تای دیگر؛ تقی زاده و تاریخ، از نصیحت نیز هم، از هیچکس هیچوقت نپذیرفتهام. و به هیچکس، هیچوقت نصیحت نکردهام. هر رشتهای را بخواهد میتواند انتخاب کند. اما در انتخاب آن، ارزش فکری و معنوی باید ملاک انتخاب باشد، نه بازار داشتن و گران خریدنش. من میدانستم که به جای کار در فلسفه و جامعه شناسی و تاریخ، اگر آرایش میخواندم یا بانکداری و یا گاوداری و حتا جامعه شناسی به درد بخور، آنچنانکه جامعه شناسان نوظهور ما برانند که فلان ده یا موسسه یا پروژه را اتود میکنند و تصادفا به همان نتایج علمی میرسند که صاحبکار سفارش داده، امروز وصیتنامهام، به جای یک انشاء ادبی، شده بود صورتی مبسوط از سهام و املاک و منازل و مغازهها و شرکتها و دم و دستگاهها که تکلیفش را باید معلوم میکردم و مثل حال، به جای اقلام، الفاظ ردیف نمیکردم.

اما بیرون از همه حرفهای دیگر اگر ملاک را لذت جستن تعیین کنیم، مگر لذت اندیشیدن، لذت یک سخن خلاقه، یک شعر هیجان آور، لذت زیباییهای احساس و فهم و مگر ارزش برخی کلمهها از لذت موجودی حساب جاری یا لذت فلان قباله محضری کمتر است؟

چه موش آدمیانی که فقط از بازی با سکه در عمر لذت میبرند! و چه گاوانسانهایی که فقط از آخورآباد و زیر سایه درخت چاق میشوند. من اگر خودم بودم و خودم، فلسفه میخواندم و هنر. تنها این دو است که دنیا برای من دارد. خوراکم فلسفه، و شرابم هنر، و دیگر بس. اما من از آغاز متأهل بودم، ناچار باید برای خانوادهام کار میکردم و برای زندگی آنها زندگی میکردم. ناچار جامعه شناسی مذهبی و جامعه شناسی جامعه مسلمانان که به استطاعت اندکم شاید برای مردمم کاری کرده باشم، برای خانواده گرسنه و تشنه و محتاج و بی کسم، کوزه آبی آورده باشم.

او آزاد است که خود را انتخاب کند و یا مردم را، اما هرگز نه چیز دیگری را، که جز این دو هیچ چیز در این جهان به انتخاب کردن نمیارزد، پلید است، پلید.

فرزندم! تو میتوانی هر گونه "بودن" را که بخواهی باشی، انتخاب کنی. اما آزادی انتخاب تو در چارچوب حدود انسان بودن محصور است. با هر انتخابی باید انسان بودن نیز همراه باشد و گرنه دیگر از آزادی و انتخاب سخن گفتن بی معنی است، که این کلمات ویژه خداست و انسان و دیگر هیچکس، هیچ چیز.

انسان یعنی چه؟ انسان موجودی است که آگاهی دارد ( به خود و جهان) و میآفریند (خود را و جهان را) و تعصب میورزد و میپرستد و انتظار میکشد و همیشه جویای مطلق است؛ جویای مطلق. این خیلی معنی دارد. رفاه، خوشبختی، موفقیتهای روزمره زندگی و خیلی چیزهای دیگر به آن صدمه میزند. اگر این صفات را جزء ذات آدمی بدانیم، چه وحشتناک است که میبینیم در این زندگی مصرفی و این تمدن رقابت و حرص و برخورداری، همه دارد پایمال میشود. انسان در زیر بار سنگین موفقیتهایش دارد مسخ میشود، علم امروز انسان را دارد به یک حیوان قدرتمند بدل میکند. تو هر چه میخواهی باشی باش اما ... آدم باش.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وصیت نامه دکتر شریعتی 10 ص

زندگینامه دکتر شریعتی 55 ص

اختصاصی از یاری فایل زندگینامه دکتر شریعتی 55 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 55

 

زندگینامه

تاریخ نشان داده است که میان شرایط اجتماعی و تکامل اندیشه روشنفکران تاثیر متقابلی حکمفرماست. معمولاً یک روشنفکر حساس و صادق در یک محیط غیرانسانی احساس خفگی می‌کند و علیه نابرابری و استثمار دست به طغیان می‌زند. او با نیروی اندیشه‌اش که از طریق سخن گفتن و نوشتن بیان می‌شود، علیه سیستم فاسد جامعه‌اش اعلان «جهاد» می‌کند. واضح است که این وظیفه چندان ساده به نظر نمی‌رسد، چرا که متضمن رویارویی شدید میان یک سیستم پرقدرت مادی و یک اندیشه به ظاهر ضعیف است. با همه اینها، صحیفة تاریخ پرصفحة بشریت نمونه‌های بسیاری را شاهد است که در این رویارویی‌ها، یک اندیشه تنها، هنگامی که قادر به بسیج توده‌ها گردد، همة سدها و موانع را از سر راه برداشته و بر بزرگترین قدرت مادی نهفته در یک انسان یا یک سیستم نیرومند، فائق می آید. تقریباً همة ملتها دارای یک چنین مردان بانفوذ اندیشمندی درمیان خود بوده‌اند. ایران با فرهنگ و تمدّن غنی و باشکوه خود، اندیشمندانی به جهان تقدیم کرده است که نه تنها بر ایرانیان، بلکه بر اندیشه بشریت تاثیر عمیقی بجای گذاشته‌اند. دکتر علی شریعتی یکی از این روشنفکران چند بعدی است که نامش در کنار بزرگانی چون فرانتس فانون، ژان پل سارتر، ژاک برک، گورویچ، آلبر کامو و لوئی ماسینیون که بر قلمرو اندیشه‌های جهانیان حاکم بوده‌اند، ثبت است.

دکتر شریعتی اساساً یک متفکر، یک معلم، یک مبلغ، و یک مبارز بود. او بعنوان محصول پاک و مؤمن عصر و زمان خود، کاشف راه و زندگی جدیدی بود که تنها به ایران محدود نمی‌شد، و به همین دلیل از دیگر متفکرانی که بر افکار عمومی در ایران تاثیر گذاشتند، متمایز بود. شریعتی در اوضاع اجتماعی ـ سیاسی معاصر خود یک شورشگر، یک اصلاح‌طلب و یک «مجاهد» بحساب می‌آمد، اما روحیه مخالفت و سرکشی او از پوچگرایی و نیهیلیسم ناشی نمی‌شد، بلکه برعکس شناخت آگاهانه مشکلات واقعی ایرانیان و بویژه نسل جوان روح شریعتی را برانگیخت. برتر و بالاتر از هرچیز، او رنج عمیقی از بدبختی و سرنوشت مصیبت‌بار نوع انسان می‌کشید. سرمایه‌های او در این مسیر خوفناک ذهن فعال، دید و برداشت تشخیص‌گرایانه، و گنجینه آگاهی و شناختی بود که از مکاتب فکری و عملی گوناگون گردآورده بود. شگفت‌انگیز نیست که شریعتی با برخورداری از ان مواهب و استعدادات، در سه صحنة مذهب، جامعه‌شناسی و سیاست به منظور ارائه سنتزی میان ارزشهای سنتی و ارزشهای جدید، ظاهر شد، و شرافت انسانی و خیر اجتماعی را سرلوحة اهداف نهائی خود قرار داد.

برای ارزیابی درست شخصیت و ماهیت اندیشه‌های شریعتی، باید نگاهی به محیط خانوادگی و اجتماعی او که بدون شک در شکل‌گیری جریان فکری شریعتی جوان نقش برجسته‌ای داشت، بیفکنیم. او اولین نسل دانشمند تبار خود نبود، و تحت تاثیر سنتهای خانواده‌اش، بویژه پدرش محمدتقی شریعتی، قرار گرفت. پدربزرگش «آخوند حکیم» و عموی پدرش «عادل نیشابوری» از علماء و دانشمندان بسیار برجسته فقه، فلسفه و ادب بشمار می‌آمدند. خانودان او تنها یک ملای روضه‌خوان نبودند، بلکه مبارزان و مجاهدانی فعال بودند که در راه ایمان و وجدان بشری مبارزه کرده‌اند. پدرش «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد را بنیان نهاد و از مبتکرین و آغازگران جنبش نوین اسلامی بحساب می‌آید.

علی شریعتی در سوم آذرماه سال 1312 در مزینان، یک روستای سنتی کوچک، کنار کویر، در نزدیکی مشهد دیده به جهان گشود. گرچه پدرش نخستین معلم او بحساب می‌آمد، اما او در سیستم آموزشی جدید در دبیرستانهای ابن‌یمین و فردوسی مشهد هم تحصیل نمود، و در این مراحل زبان عربی و فرانسه را نیز آموخت. علی با داشتن گرایش تدریس، به دانشسرای تربیت معلم وارد شد و پس از دوسال مدرک مربی‌گری گرفت. بدین ترتیب در سن 18 سالگی شغل معلمی را آغاز نمود که تا پایان عمر عاشق این شغل بود. در ادامة تحصیلات آکادمیک، در سال 1337 از دانشگاه مشهد با احراز رتبة ممتاز با مدرک لیسانس ادبیات فارغ‌التحصیل شد. عطش پایان‌ناپذیر او برای کسب دانش و آگاهی بیشتر هنگامی به اوج خود رسید که توانست با استفاده از بورس تحصیلی، از دانشگاه سوربن پذیرش بگیرد. پنج سال بعدی اقامت او در پاریس شاید سازنده‌ترین و مهمترین دوران گسترش و تعمیق دانش و دیدگاه اجتماعی و فلسفی او بحساب می‌آمد. مطالعه اندیشه‌های گوناگون فیلسوفان و نویسندگان جدید و علاوه بر این همکاری شخصی‌اش با بعضی از آنها باعث شد تا به تفکر بپردازد و اندیشه‌های جدیدی از خود ابداع کند. در سال 1342، در جامعه‌شناسی و تاریخ ادیان، یعنی مهمترین موضوعات مورد علاقه‌اش دکتری گرفت. پس از آن او دانش و آگاهی خود را در راه تحلیل مشکلات سیاسی ـ اجتماعی مردم و کشورش بکار برد و راه حل جدیدی ارائه داد.

علی شریعتی در دوران نوجوانی دردها، غم‌ها، رنجها، بدبختی‌ها و محرومیت‌های مستضعفین را احساس کرد و خود نیز آنها را تجربه نمود. محیط اجتماعی دوران نوجوانی‌اش با بی‌سوادی، خرافات، فقر، ستم، استبداد، سلطه خارجی و استثمار آمیخته بود. بی‌توجهی دولت نسبت به فقر، و ایجاد یک سیستم غیرعادلانه، تاثیر عمیقی بر ذهن اثرپذیر او بجای گذاشت و باعث شد نفرت عمیقی نسبت به این سیستم پیدا کند.

علی شریعتی تا دوران جوانی‌اش شاهد اوضاع نابسامان دو پادشاه سلسله پهلوی بود که اقداماتشان کشور را به جانب اسارت سوق می‌داد و مردم ایران را از سنتهای قومی، فرهنگی و ارزشهای خود بیگانه می‌کرد. تا این زمان، در نظام رسمی ارباب و رعیتی نسلی پرورش یافته بود که به نحو عمیقی مجذوب غرب و برخی از ایدئولوژی‌های مسلط آن شده بود. جوانان تحصیلکرده در اثر همین گرایشات تماس خود را با مذهب قطع کرده بودند.در دهة 30، هنگامی که شاه و دولت او در ایران برنامة اصلاحات وسیع را آغاز کردند و عمداً ایرانیان جوان و تحصیلکرده را با پیشنهاد مشاغل جدید و همکاری با سیستم، به غیر مذهبی بودن، تشویق می‌کردند، دکتر علی شریعتی با دانش و آگاهی عمیقی که از گرایشات و اندیشه‌های جدید داشت، در جهت مخالف این جریان گام برداشت و اسلام را محور اصلی موضوع تعالیم خود قرار داد. او از همان آغاز دوران معلمی‌اش، و نیز در زمانی که هنوز نوجوانی بیش نبود، نیروی خود را در راه تبلیغ منطقی، علمی و مترقی اسلام صرف کرد. این جنبه از زندگی او با تحولاتی همراه بود که اولین و نخستین مرحلة آن با دوران دکتر محمّد مصدق همزمان شد که طی آن ایرانیان ناسیونالیست و ضدامپریالیست سر برافراشته و کوشش کردند برتری خود را به اثبات رسانند. علی به همراه پدرش در مشهد، فعالانه در نبرد سیاسی علیه نفوذ و سلطه بیگانه درگیر شد. آنها در


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه دکتر شریعتی 55 ص

عدل

اختصاصی از یاری فایل عدل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

آموزشکده فنی دکتر شریعتی

عدل

تهیه و تنظیم : ابراهیم برزنونی

استاد راهنما : آقای حسینی

زمستان 1386 عدل

مساوات و برابری یکی از مهم‌ترین آموزه‌های دین مبین اسلام است و آیات و روایات بسیاری وجود دارند که قرآن کریم و ائمه اطهار(ع) در آن‌ها بر حفظ حقوق و تساوی تمام مردم در برابر قانون و نفی تبعیض و ظلم تأکید بسیار دارند.عدالت در اسلام بر ارکان عمیقی استوار است، زیرا عالم هستی و کائنات به کلی تحت نظر خداوند حکیم هستند که تمام کردار و رفتار ما در دادگاه عدل او مورد قضاوت قرار می‌گیرد. همه ما از خاک هستیم و همه به سوی خاک بازمی‌گردیم و تمام افراد بندگان خدا هستند.این تلقی از جهان و انسان مساعدترین زمینه برای پذیرش عدالت است که از نظر قرآن فطری است. قرآن می‌فرماید که ما آشنایی با خوبی‌ها و بدی‌ها را به طور فطری در انسان قرار داده‌ایم: «فألهمها فجورها و تقویها» (شمس/8)در فطری بودن عدالت همین بس که حتی ظالمان نیز می‌کوشند تا ظلم خود را توجیه کرده و عادلانه جلوه دهند.مسأله عدالت از نظر پیامبر(ص) نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است، چنان‌که ایشان فرموده‌اند: «عدل ساعه خیر من عباد سبعین سنۀ قیام لیلها و صیام نهارها» (جامع السادات، ج2، ص 223) یعنی: یک ساعت عدالت از هفتاد سال عبادتی که روزهای آن روزه و شب‌های آن احیا داشته باشید، به‌تر است.حضرت علی(ع) نیز درباره اهمیت عدالت فرموده‌اند: «العدل حیات و الجور ممات» یعنی: عدالت، زندگی و ظلم، مرگ است.از نظر امام علی(ع) مردمی که تسلیم ظلم و ستم شده‌اند در واقع مرده هستند. اصلاً یکی از مهم‌ترین دلایل بعثت پیامبران و یکی از مهم‌ترین وظایف و مسئولیت‌های آنان همانا استقرار عدالت در اجتماع است. قرآن درباره دعوت امت به بندگی خداوند و مخالفت با ظلم و طاغوت می‌فرماید: «ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت» (نحل/32)یعنی: بندگی خدا کنید و از طاغوت دوری نمایید.همچنین قرآن در مبارزه با انواع اسارت‌ها و زدودن موهومات و خرافات که از مهم‌ترین وظایف پیامبر(ص) است، می‌فرماید: «و یضع عنهم اسرهم و الاغلال التی کانت علیهم» (جمعه/ 3) یعنی: پیامبر(ص) سنگینی و زنجیرهایی را که بر مردم نهاده شده برمی‌دارد و آنان را آزاد می‌کند.هدف نهایی و عالی انبیا این است که آن چنان ایمان به خدا و معاد را در مردم احیا کنند و چنان اخلاق و طرز تفکر الهی را در تار‌و‌پود فرد و جامعه به وجود آورند که مردم خودشان به عدل و قسط قیام کنند.قرآن در این باره می‌فرماید: «لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» (حدید/25)یعنی: ما پیامبران خود را با در دست داشتن دلایل روشن و کتاب آسمانی و معیار سنجش حق و باطل برای مردم فرستادیم تا مردم در پرتو این رهبران و قوانین آسمانی با آگاهی و انتخاب به عدل قیام کنند.در این آیه شریفه به هر دو قدرت مادی و معنوی یعنی «کتاب و بینات و میزان» اشاره شده، زیرا هر یک از آنها قدرت و پشتوانه‌ای معنوی برای استقرار عدل است و عبارت «و أنزلنا الحدید» که در ادامه این آیه است اشاره به قدرت مادی دارد تا عاصیان بدانند که اگر با عدالت الهی مخالفت کنند با قدرت تمام سرکوب می‌شوند. در زمان خلافت امیرمؤمنان حضرت علی(ع)، گروهی بر ایشان ایراد می‌گرفتند که شما چرا اموال بیت‌المال را به طور یکسان تقسیم می‌کنید؟مولای متقیان(ع) پاسخ فرمود: «لو کان المال لی لسویت بینهم فکیف و انما المال مال الله» (خطبه 126 نهج‌البلاغه).یعنی: اگر این اموال، ملک شخصی خودم بود به طور یکسان تقسیم می‌کردم تا چه رسد که اینها مال خدا و مربوط به همه مردم است. عدالت در اسلام بر ارکان عمیقی استوار است، زیرا عالم هستی و کائنات به کلی تحت نظر خداوند حکیم هستند که تمام کردار و رفتار ما در دادگاه عدل او مورد قضاوت قرار می‌گیرد. همه ما از خاک هستیم و همه به سوی خاک بازمی‌گردیم و تمام افراد بندگان خدا هستند.یکی از امتیازات عالی مکتب اسلام این بود که در دوره جاهلیت، تمام اختلافات و تبعیض‌ها را میان افراد و نژادها و قبایل از بین برد و با تمام قوا امتیازات ستمگران را نابود ساخت. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «ان اکرمکم عندالله أتقیکم» حجرات/13)یعنی: همانا گرامی‌ترین افراد نزد خداوند با تقوای‌ترین آن‌هاست. همچنین در سوره روم می‌فرماید: «و من آیاته اختلاف السنتکم و ألوانکم» (روم/22)یعنی: این تفاوت شکل‌ها و رنگ‌ها و زبان‌های شما همه از نشانه‌های قدرت خداست. پیامبر گرامی اسلام در حجه‌الوداع مردم را جمع کرد و فرمود: «تمام مسلمانان از هر قبیله و نژاد و زبانی که هستند با هم برابرند». (سفینه البحار،ج2، ص 348)قبیله قریش به این دلیل که سرپرست خانه کعبه بودند دچار خودبرتربینی و غرور شده بودند، از این رو در مراسم حج، یکی از اعمال را - رفتن به صحرای عرفات- ترک می‌کردند و به جای آن به «مزدلفه» می‌رفتند و می‌گفتند ما اهل حرم خدا هستیم و از حرم جدا نمی‌شویم. قرآن در سوره بقره در این باره فرمود: «ثم أفیضوا من حیث أفاض الناس» (بقره/ 198) یعنی: شما از همان جایی که مردم دیگر می‌روند، بروید.خود شخص پیامبر اسلام(ص) آن‏چنان ساده و بی‌آلایش می‌زیست که گاهی یک فرد ناشناس که وارد مسجد می‌شد، ایشان را نمی‌شناخت و پس از مدتی که در چهره‌ها می‌نگریست، می‌پرسید: کدام یک از شما پیامبر هستید؟پیامبر(ص) به هنگام نشستن با اصحاب همواره دایره‌وار می‌نشست و به بالا و پایین جلسه بی‌تفاوت بود.عدالت در اسلام و اجرای آن به حدی حائز اهمیت است که نه تنها درباره دوستان، بلکه با دشمنان- و حتی در میدان جنگ- نیز مورد سفارش و تأکید واقع شده است. قرآن می‌فرماید: «فان قاتلوکم فاقتلوهم کذالک جزاء الکافرین» (بقره/ آیه 191)یعنی: اگر دشمن شما را می‌کشد، آن‌گاه شما هم آن‌ها را بکشید.همچنین در زمان جاهلیت، رسمی احمقانه وجود داشت، یعنی اگر شخصی از یکی از قبایل کشته می‌شد، تمام آن قبیله به پا می‌خواستند و تا چند نفر را به انتقام همان یک نفر نمی‌کشتند، آرام نمی‌گرفتند. قرآن درباره این تعصب کور می‌فرماید: «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلایسرف فی‌القتل» (اسراء/ 33)یعنی: هر کس مظلومانه کشته شود، برای او سرپرستی قرار دادیم که دارای اختیار است (که اگر خواست قصاص کند و اگر خواست دیه بگیرد) ولی حتی سرپرستان مقتول نیز حق ندارند در انتقام و کشتن اسراف و زیاده‌روی کنند و عبارت: «فلا یسرف فی‌القتل» در این آیه ناظر به همین معنا است.حضرت امیر- علی(ع) - پس از ضربت خوردن به فرزندانش می‌فرماید: «لاتقتلن بی ‌الا قاتلی، فاضربوه ضربه بضربه» (نهج‌البلاغه صبحی صالح/ ص422)یعنی: هرگز به خاطر شهادت من دست به قتل‌عام نزنید و تنها قاتل را بکشید. او یک ضربه به من زد، شما هم فقط یک ضربه به او بزنید.علی(ع)- شهسوار اسلام- و خلیفه مقتدر وقت درخون خود می‌غلطد، ولی از مدار عدالت بیرون نمی‌رود.قرآن مجید نیز درباره رعایت عدالت با دشمنان می‌فرماید: «فمن أعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم و اتقوا الله» (سوره بقره/ آیه 193)یعنی:‌ اگر بر شما تعدی و ظلم کردند، شما نیز به همان مقدار حق تعدی به آن‌ها را دارید.به راستی، دین اسلام، دین عطوفت و اعتدال است. دین اسلام حتی مومنان را به صبرکردن و عدم انتقام از دشمنان دعوت می‌کند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ماعوقبتم» (نحل/ آیه 126)یعنی: اگر اهل عفو و صبر نیستید و می‌خواهید حتماً عقوبت و مجازات نمایید، پس عقوبت کنید همانند آن‏چه خودتان مورد عقوبت قرار گرفته‌اید نه سخت‌تر.و در این مورد ادامه می‌دهد: «و لئن صبرتم لهو خیر للصابرین» یعنی:‌ اگر صبر کنید به‌تر است. ماجرای زیر موضع اسلام را در مورد رعایت انصاف به خوبی نشان می‌دهد.پیامبر گروهی را برای روشن شدن تکلیف یهودیان خیبر فرستاد. یکی از آن‌ها اموال خود را در پناه کوهی قرار داد و به استقبال مسلمانان آمد و اظهار اسلام کرد. بعضی از مسلمانان عجله کردند و گفتند اسلام او تزویر و حیله است، او به خاطر ترس از جان و حفظ اموال خود چنین اظهار می‌کند و بالاخره او را کشتند، این آیه نازل شد: «لا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مؤمنا تبتغون عرض الحیوه الدنیا» (نساء/ 94)قرآن در این آیه توصیه می‌کند به شخصی که اظهار اسلام می‌کند نگویید تو مسلمان نیستی تا بدین وسیله راه کشتن او را نزد خود هموار و او را به ناحق بکشید و اموال او را به غنیمت بردارید، از این قضاوت‌های عجولانه دوری کنید. البته معنای این حرف زودباوری و تسلیم در برابر هر نوع حیله دشمن هم نیست، زیرا در پایان همین آیه سفارش شده در این قبیل موارد لازم است تحقیق کنید نه در کشتن عجله کنید و نه ساده‌لوحانه به هر اظهاری دل ببندید، بلکه راه میانه که همان حفظ عدالت اجتماعی است تحقیق و بررسی است و این است مکتب ما و عدالت اجتماعی ما درباره جنگ‌ها و برخورد با مخالفان که نسبت به افراد بی‌آزار عدالت و محبت و نسبت به افراد موذی عقوبت و جزای به مثل شود.دین اسلام حتی در مورد عبادت کردن نیز دستور به عدالت می‌دهد. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «لاتکرهوا الی انفسکم العباده» (اصول کافی، ج2، ص86) یعنی:‌ عبادت را برخود تحمیل نکنید.در اسلام و قرآن، رعایت اعتدال و انصاف در تمام شئون حیات فردی و اجتماعی، در قصاص، در مدح و انتقاد، در انفاق، در مخارج، در محیط خانه، در اقتصاد، در کار، در توزیع و مصرف، به شدت مورد تأکید و سفارش واقع شده است.قرآن برای برپایی و استقرار عدالت در جامعه، مردم را به پیامبران ارجاع داده و فرموده است: «فأن تنازعتم فی شیئی فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تومنون بالله والیوم الاخر» (نسا/ 59)یعنی:‌ اگر در امری با هم نزاع داشتید به خدا و پیامبر رجوع کنید، اگر به خدا و روز آخرت ایمان دارید، قابل ذکر است که در موارد دیگری که خطر انحراف از مرز عدالت و تجاوز به حقوق یک‌دیگر پیش می‌آید، باید به علمای عادل مراجعه کرد تا طبق حکم خدا فرمان دهند.معمولاً دو عامل مهم برای انحراف از مرز عدالت وجود دارد که قرآن به هر دوعامل توجه فرموده است: اولین عامل انحراف، حب ذات و علاقه‌ها و روابط است. قرآن در این باره می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنو کونوا قوامین بالقسط شهداء لله ولو علی انفسکم او الوالدین و الاقربین ان یکن غنیاً او فقیراً فالله اولی بهما» (نسا/ 135)یعنی:‌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، کاملاً به عدالت قیام کنید و گواهی‌های شما فقط برای خدا باشد، گرچه به زیان خود شما یا والدین و بستگان تمام شود و مسأله فقیر بودن یا غنی بودن در گواهی دادن شما اثر نکند، زیرا خدا سزاوارتر است به این‌که از آن‌ها حمایت کند.یعنی مسئولیت شما فقط دفاع از حق است بدون هیچ‌گونه ملاحظه فامیلی یا اقتصادی این آیه به علاقه‌های خطرناک اشاره می‌کند که مبادا آن دوستی‌ها و مسائل عاطفی و فامیلی شما را از مرز عدالت دور کند. دومین عامل برای این‌که انسان در خط عدالت حرکت نکند، مسأله ناراحتی‌هایی است که انسان از فردی و یا گروهی می‌بیند و در این زمینه نیز قرآن می‌فرماید:«یا ایها الذین امنو کونوا قوامین لله شهداء بالقسط ولا یجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی» (مائده/ 8) یعنی:‌‌ ای کسانی که ایمان دارید، برنامه شما قیام خالصانه و شهادت عادلانه باشد، دشمنی قومی سبب انحراف شما از مرز عدالت نشود و خرده حساب‌های سابق را تسویه نکنید و مکرراً فرمان می‌دهد که به عدالت رفتار کنید که به تقوی نزدیک‌تر است.در این آیه توجه خاصی به مسأله ناراحتی و گلایه‌ها و دشمنی‌هایی است که احیاناً در قضاوت و رفتار ما اثر می‌گذارد.کوتاه سخن آن‌که عمل‌کردن به عدالت و طبق معیارهای الهی حرکت کردن، کار سختی است که اولیا خدا در عمل به آن از خدا استمداد می‌کنند، و شاید مراد از صراطی که در قیامت از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر است و باید همه ما از روی آن عبور کنیم، همین خط الهی در دنیاست که به راستی از مو باریک‌تر است.قرآن مجید برای پرهیز از انحراف از مرز عدالت صریحاً دستور می‌دهد: «یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله و لوعلی انفسکم»(نسا/135) یعنی: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، کاملاً به عدالت قیام کنید و گواهی‌های شما فقط برای خدا باشد، هر چند به زیان شما تمام شود.

عدل یکی از صفات مهم حضرت حق به شمار می رود و اهمیت آن تا حدی است که در کنار مهم ترین صفت خداوند، یعنی توحید، قرار گرفته است و در کلام امامیه و معتزله،

یکی از اصول دین معرفی شده است.

در قرآن کریم ، مشتقات مادۀ « ظلم » و « عدل »بیش از سیصد مرتبه به کار رفته است و عدل سفارش و ستایش ،و ظلم نهی و سرزنش شده است .

ظلم در این آیات ، ٤١ مرتبه از خدای سبحان نفی شده و یک مرتبه نیز فعل خدا با عنوان عدل توصیف شده است:

« وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَعَدْلاً »

کلام پروردگارت با صدق و عدل سرانجام گرفته است.

در احادیث، عدل در کنار توحید و یکی از پایه های دین مطرح شده است . امام صادق (علیه السلام ) دراین باره چنین فرموده اند:

« إِنَّ أساسَ الدّینِ التَّوحیدُ وَالْعَدْلُ »

به درستی که اساس دین، توحید و عدل است.


دانلود با لینک مستقیم


عدل

دانلود تحقیق کامل درباره شریعتی از تولد تا شهادت 48 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درباره شریعتی از تولد تا شهادت 48 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

 

شریعتی از تولد تا شهادت:

دکتر علی شریعتی در دوم آذر ماه سال هزار و سیصد و دوازده در روستای کاهک از توابع سبزوار به دنیا آمد . پدرش محمد تقی شریعتی از محققان و نویسندگان دینی معاصر و مادرش زهرا امینی است .

دوران دبستان را در مزینان گذراند و برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد و در سال 1329 وارد دانشسرای مقدماتی مشهد شد. در سال 1331 دانشسرای مقدماتی را به پایان رساند و اقدام به تاسیس انجمن اسلامی دانش آموزان نمود.

در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملی در آمد و در سال 1333 موفق به اخذ دیپلم کامل ادبی شد و در همان سال اولین کتاب خود را که ترجمه ای از یک کتاب بود به چاپ رساند.

دکتر علی شریعتی در سال 1334 وارد دانشکده ادبیات مشهد شد و در همان سال اقدام به انتشار یکی از انقلابی ترین کتابهای خود یعنی ابوذر غفاری نمود .در سال 1336 به همراه عده ای از اعضای نهضت مقاومت ملی در مشهد دستگیر شد و در سال 1337 از دانشکده ادبیات با رتبه اول فارق التحصیل شد و با یکی از همکلاسیان خود به نام پوران شریعت رضوی ازدواج کرد .

دکتر علی شریعتی در سال 1338 با بورسیه دولتی برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا هم دست از مبارزه بر نداشت و به سازمان آزادیبخش الجزایر پیوست و به همین دلیل مدتی را در زندان فرانسه به سر برد و در همانجا بود که با افکار نوین افرادی چون سارتر و فانون و ... آشنا شد .

در سال 1341 بود که به همکاری با جبهه ملی و نهضت آزادی و نشریه ایران آزاد پرداخت و به همین دلیل پس از پایان تحصیلات و اخذ مدرک دکتری در رشته تاریخ و مراجعت به ایران در مرز دستگیر شد ولی پس از مدتی آزاد شد و به همکاری با اداره فرهنگ پرداخت و پس از آن به عنوان کارشناس بررسی کتب درسی منسوب شد .

اوج فعالیتهای دکتر در سال 1345 هنگامی که به عنوان استادیار رشته تاریخ دانشکده مشهد برگزیده شد ، شروع شد و در سال 47 بود که به سخنرانیهای آتشین خود در حسینیه ارشاد پرداخت و به همین علت در سال 52 به مدت 18 ماه در زندان انفرادی شهربانی بود. که پس از آن از سخنرانی منع و خانه نشین شد و مجبور به ترک ایران شد که متاسفانه این سفر دیگر بازگشتی نداشت .

دکتر علی شریعتی در سحرگاه 29 خرداد 1356 در سوت همپتون انگلیس جان به جان آفرین تسلیم می کند و دوستان و آشنایان با افکارش را در غمی بزرگ فرو می برد.

مجموعه آثار :

٣. زن

٢.چه باید کرد

١.برای خود، برای ما،‌ برای دیگران

٦.انسان

۵.جهانبینی ایدئولوژی

٤.مذهب علیه مذهب

۹.بازشناسی هویت ایرانی اسلامی   

٨.علی (ع)  

٧.  انسان بی خود 

١٢.اسلام شناسی مشهد

١١.میعاد با ابراهیم 

١٠.روش شناخت اسلام

١۵.گفتگوهای تنهای

١٤.هنر

١٣.ویژگیهای قرون جدید

١٨.فرهنگ لغات        

١٧.آثار گوناگون

١٦.نامه ها

٢١.با مخاطبهای آشنا

٢٠.یک جلوش تا بی نهایت صفر

١۹.پدر، مادر، ما متهمیم!

٢٤.بازگشت    

٢٣.ابوذر 

٢٢.خودسازی انقلابی

٢٧.شیعه      

٢٦.حج   

٢۵.ما و اقبال

۳٠.جهت گیری طبقاتی اسلام    

٢۹.تشیع علوی، تشیع صفوی

٢٨.نیایش

۳۳.هبوط در کویر        

٣٢.تاریخ تمدن جلد دوم 

۳١.تاریخ تمدن جلد اول


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره شریعتی از تولد تا شهادت 48 ص