یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره مفهوم شکر نعمت در قرآن و سنت

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره مفهوم شکر نعمت در قرآن و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

مفهوم شکر نعمت در قران وسنت

شکر در لغت « تصور نعمت و آشکار کردن آن است» و در اصطلاح علم اخلاق آمده است، شکر عبارت است از: شناختن نعمت از منعم و شاد شدن به آن و صرف کردن آن در راهی که منعم به آن راضی باشد.

از این تعریف، معلوم می‌گردد که شکر، یکی از برترین اعمال و دارای فضیلت بسیار است و از سه عنصر علم، حال و عمل تشکیل می‌شود که علمای اخلاق آن را به حقیقت شکر تعبیر کرده‌اند. علم عبارت از آن است که بدانی نعمت، استقلال ندارد و وابسته به نعمت دهنده است.

عنصر حال یعنی، وقتی که انسان به منعم حقیقی معرفت پیدا کرد و دانست که نعمت وابسته به اوست، ثمره‌اش این است که از این نعمت، در دل شادی و سروری همراه با خضوع و تواضع ایجاد می‌شود، و به این جهت نعمت را هدیه‌ای از سوی خدا و توجّهی از جانب او به خود می‌داند. و امّا سومّین عنصر، عمل می‌باشد و آن اقدام به چیزی است که مقصود و محبوب منعم است، این عمل ممکن است با قلب، زبان یا اعضای دیگر انجام شود.

قلب « شکرگزار » همواره به یاد نعمت و بخشش « نعمت گستر » و بزرگداشت و تعظیم خداوند است و در برابر بزرگی و توجّه خداوند اظهار کوچکی و نیاز می‌کند و با تفکّر در کارهای بزرگ و مخلوقات گوناگون خداوند و اراده خیر رسانی به بندگانش، شگفتی خویش را ابراز می‌دارد و خضوع و خشوع او افزون می‌گردد.

بعد از این که نعمت بودن نعمت، یعنی ماهیّت واقعی‌آن، بر شخص عاقل روشن شد، سرچشمه‌های شکر از قلب به زبانش جاری می‌شود و با قلبش از منعم خود. راضی و سپاسگزاری می گردد و این رضایت و سپاس علاوه بر این که قلب انسان را سرشار از شکر منعم می‌کند، در گفتار و رفتار او هم ظاهر می‌شود. یعنی فرد شکرگزار به تمجید و ثناگویی و تسبیح و تحلیل می‌پردازد و در حدّ فکر و توان خود، او را می‌ستاید، بنابراین شکر زبانی به تنهایی، نعمتی از جانب خداوند است که نیاز به شکر دارد.

مرحلة مهمّی که در موضوع شکر مورد غفلت واقع شده مرحلة عملی است. شکر عملی، شکر کامل است و از انسان، شاکر کامل می‌سازد. شکر عملی ثمرة دو مرحلة شکر قلبی و زبانی است. به عبارت دیگر، وقتی که انسان به دل، نعمت بودن نعمت را فهمید و به زبان آن را اظهار کرد و شکر منعم را به جای آورد، حق بر این است که در عمل نیز شکر خدا را ظاهر نماید. بنابراین « شاکر حقیقی » باید نعمتهای الهیه را صرف رضا و مقصود منعم نماید و همواره باید آگاه باشد که از نعمتهای خدا در چه مسیری استفاده کند تا مرتکب کفران نعمتهای الهی نگردد.

شکر به اعتبار نعمت دهنده به سه قسمت تقسیم می‌شود :

اوّل شکر انسان از خداوند بوده که به حکم عقل وظیف الزامی هر انسانی است. و پایه آن بر این است که انسان، در بندگی اخلاص داشته باشد و همة نعمتها را از خداوند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مفهوم شکر نعمت در قرآن و سنت

امام مهدى در قرآن ، سنت و تاریخ

اختصاصی از یاری فایل امام مهدى در قرآن ، سنت و تاریخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ

بسم ‏اللَّه الرّحمن الرّحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام على اشرف الأَنبیاء المرسلین سیدنا و نبینا ابى‏القاسم محمدصلى الله علیه وآله و على اهل بیته‏ علیهم السلام الطیبین الطاهرین المعصومین و من اهتدى بهداه الى یوم الدین. مطالبى را که تهیه کرده‏ام به صورت فشرده، خیلى مختصر و فهرست وار عرض مى‏کنم. اگر فایده‏اى در این مطالب باشد، همان مختصر و فهرست کافى است.مطلع بحث«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ، إِنَّ فى‏ هَذا لَبَلغاً لِّقَوْمٍ عَبِدینَ وَ مآ أَرْسَلْنَکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(75)سوره انبیا مکى است؛ خداوند و پیامبرصلى الله علیه وآله آینده اسلام را تبیین کرده‏اند و حال آن که هنوز اسلام نو پا بود.سخن ما به صورت فشرده درباره حضرت مهدى(عج) حول سه محور است: قرآن، سنت و تاریخ.امام مهدى (عج) در قرآن کریماین مسئله در قرآن تحت سه عنوان مطرح است:عنوان اوّلیکى مسأله «وراثت ارض» است که در آیه مذکور با دقایق و لطایفى مطرح شده است؛ مانند مسأله کتابت و وراثت آن هم وراثت ارض. خداوند مى‏فرماید: «....وَ کُنَّا نَحْنُ الْورِثِینَ.»(76) در حقیقت عاقبت جهان به دست افراد صالح مى‏افتد. در واقع این اشاره به همان عقیده‏اى است که در بین مسلمان‏ها رواج دارد مبنى بر این‏که در آخرالزمان و در پایان جهان و قبل از قیامت، حضرت ظهور مى‏کند. از این کلام که «عباد صالح وارث هستند»، در مى‏یابیم عابدین باید خودشان را آماده، و این برنامه را تهیه کنند. این برنامه همان برنامه پیغمبر(ص) است: «وَ مَآ اَرْسَلْنکَ إلَّا رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(77) همان برنامه جهانى است. پیغمبر (ص) براى جهان رحمت بود؛ ولى این مأموریت به دست مهدى(عج) و اصحاب صالحش انجام مى‏گیرد. در این زمینه مرحوم طبرسى روایتى نقل کرده است. عن ابوجعفرعلیه السلام: «هُمْ اصحابُ المهدى(عج)(78)».عنوان دوّمعنوان دوم، غلبه دین است بر همه ادیان که تاکنون محقق نشده است. درست است از لحاظ علمى حجت و برهان اسلام قوى‏تر است؛ اما بالاخره نه آن رحمة للعالمین محقق شده نه تسلط و غلبه آشکار و ملموس دین بر همه ادیان. در این‏جا، سه آیه به یک مضمون آمده است:«هُو الّذى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى‏ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ‏و عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.»(79)عنوان سومعنوان سوم، «استخلاف» است. خدا وعده کرده است:آیه دوم «وَعَدَاللَّهُ الَّذِینَ، امَنُوا مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى‏ لَهُمْ...»(80)این آیه اشاره به یک حقیقتى است که تا حالامحقق نشده است. اگر فرض مى‏کردیم هیچ روایتى نداشتیم و ما بودیم و این آیات، جاى این سخن بود که استخلاف تا حالا محقق نشده است و چون وعده خدا است، بى‏تردید تحقق مى‏یابد. وقتى خدا وعده کرده است این دین را به دست عباد صالح خودش در سراسر جهان نشر بدهد، عاقبت انجام خواهد شد. کلمات استخلاف وارثین اشاره به مسأله حکومت هم دارد. استخلاف یعنى همین عباد صالح خدا خلیفه بشوند براى خدا در روى زمین. هر دو آیه ارض دارد؛ یعنى کل زمین. البته کلمه «مهدى(عج)» با این لفظ در قرآن نیامده، اما در روایات آمده است و بیش‏تر به امامت و رهبرى آن حضرت اشاره دارد. ما نمى‏دانیم نحوه حکومت آن حضرت چگونه است. شاید این‏گونه باشد که آن حضرت رهبر جهان به شمار آید و کشورها و حکومت‏هاى صالح دیگر هم وجود داشته باشند. این‏ها باهم منافات ندارد؛ همه حکومت‏هاى دیگر صالح هستند و از آن حضرت دستور مى‏گیرند.امام مهدى (عج) در سنت و حدیث :محور دوم، بررسى مسأله در سنت و حدیث است. مرحوم طبرسى، در ذیل آیه «...کتبنا فى الزبور...(81)»، مى‏گوید: «و یدل على ذلک ما رواه الخاص و العام عن النبى (ص).(82)» پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود:«لو لم یبق من الدنیا إلاّ یومٌ واحد لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلکَ الیوم حتّى یَبْعَثُ رجلاً من اهل بیتى یَملاءُ الارضَ عدلاً و قسطاً کَما مُلِئَتْ جوراً و ظلماً.»(83)بعد مى‏گوید روایات وارده از طریق فریقین در این زمینه فراوان است و این روایت را از سنن بیهقى نقل مى‏کنند. خاطرم مى‏آید درحدود چهل و پنج سال قبل، شاید هم بیش‏تر، در خدمت مقام آیت‏اللَّه صدر (رض) بودم و صحبت از کتاب المهدى(عج) به میان آمد. ایشان گفتند در مجلسى بحث شد که آیا روایات راجع به حضرت از طریق اهل سنت هم آمده است یا نه، من گفتم: بله، هست؛ و در این باره کتاب «المهدى(عج)» رانوشتم. یک نسخه را هم به من هدیه دادند که در آن نوشته‏ام این را مؤلف به من اهدا کرده است. ایشان روایات مرتبط با حضرت مهدى(عج) را از طُرُق اهل سنت جمع‏آورى کرده است. در این زمینه خیلى هم کار انجام شده است. یکى از کارهایى که انصافاً باید از آن تقدیر کرد، کتابى است به نام «منتخب الاثرفى الامام الثانى عشر» که حضرت آیت اللَّه صافى نوشته‏اند. بعد از آن هم دائرة المعارف راجع به حضرت مهدى(عج) نوشته شده است.ما در روایات، تواتر معنوى داریم. منتها در روایات شیعه و نیز روایاتى که آیت‏اللَّه صدر نقل کرده‏اند، حتى مواردى مانند این‏که مهدى(عج) از فرزندان حسین‏علیه السلام و از فرزندان سجادعلیه السلام است، نیز وجود دارد. این‏ها را هم یک مقدارى از «ینابیع الموده» و جاهاى دیگر نقل کرده‏اند. البته آیت اللّه العظمى آقاى صافى (دام عزّه) خیلى بیش‏تر از این‏ها تحت این عناوین روایت ذکر کرده است. این مطالب در روایات شیعه بیش‏تر است و روایات زیادى هم از اهل سنت در کتاب‏هایى که احتمالاً مؤلفش هم شیعه بوده مثل «ینابیع الموده» و موارد دیگر نقل شده است. همین طور که آیت اللَّه عسکرى فرمودند، روایات ما روشن‏تر است. آن‏قدر که قضیه در روایات ما روشن است، در روایات اهل سنت نیست؛ ولى در عین حال اگر همین دو کتاب را ملاحظه کنید، در مى‏یابید جزئیات، [براى مثال حضرت از نسل کیست‏]، در روایات اهل سنت نیز نقل شده است. این نکته را مى‏خواستم عرض کنم که ما همه جا «مهدى(عج)» داریم. البته این هدایت همان هدایت واقعى است. منتها در دین یهود از او تعبیر به مسیح کرده‏اند. همین الآن یهودى‏ها منتظر حضرت مسیح‏علیه السلام هستند؛ چون حضرت موسى‏علیه السلام را قبول نکردند. یکى از یهودى‏ها در یکى از روزنامه‏ها گفته بود آن روز که حضرت مسیح‏علیه السلام ظهور بکند چنین و چنان مى‏کنیم.(84) مسیح، یعنى مسح شده، یعنى متبرک. از لحاظ محتوا، خیلى با مهدى(عج) تناسب دارد. مهدى(عج) جنبه روح او را بیان مى‏کند، یعنى کسى که خدا او را هدایت کرده است. مسیح جنبه جسم او را باز مى‏گوید؛ یعنى کسى که متبرک شده


دانلود با لینک مستقیم


امام مهدى در قرآن ، سنت و تاریخ

مقاله درباره حقوق کودک در قرآن و سنت

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره حقوق کودک در قرآن و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره حقوق کودک در قرآن و سنت


مقاله درباره حقوق کودک در قرآن و سنت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:183

کلیات:

مقدمه:

«ای خداوند ای قدیم احسان تو»

«آنک دانم و آنک نی هم آن تو»

«تو بفرمودی که حق را یاد کن»

«زانک حق من نمی گردد کهن»

پروردگارا سپاس و ستایش ترا است که با قلم قدرت، جامعه بشری را به زیور علم و دانش آراستی و انسانیت را در زیر لوای فرهنگ و معارف، تعالی بخشیدی.

درود بی پایان و تحیّات پیوسته بر رسول و فرستاده گرامی تو حضرت محمد بن عبدا… (ص) و خاندان ارجمندش که سراسر عمر، مساعی خود را جهت تعلیم و ارشاد جوامع بشری- بدون هیچ وقفه- مصروف داشتند و آنی از روشنگری و ایجاد بینش دینی باز نماندند.

بی تردید خلقت همة موجودات جهان آفرینش، بر مبنای تغییر و تحول نهاده[1] شده است. انسان نیز در تمام دوران زندگی خود، دستخوش تغییرات مداوم است.

نطفه         جنین       نوزاد        کودک        نوجوان        جوان بزرگسال و پیر، که هر یک از این مراحل متأثر از مرحلة قبل و مؤثر در مرحله بعد است. در کلام الهی بر این مطلب اشاره شده است.[2] انسان بیشتر عادات زندگی خود را در دوران کودکی کسب می کند و تقریباً در این مرحله که کیفیت سازگاری با محیط را فرا می گیرد تا آنجا که تمام مکاتب روان شناسی در این باره توافق دارند که دوران شیر خوارگی و کودکی، در تعیین و شکل دادن رفتار و رشد، منش آینده دارای اهمیت فوق العاده ای است.

توجه به کودک و عالم کودکی، آن چنان در قرن معاصر فزونی یافته است که برخی از مربیان بزرگ پیشگویی کرده اند که این قرن «قرن کودک» خواهد بود.

نیمه دوم قرن بیستم را می توان «عصر کودکان» نامید تقریباً در سراسر جهان به ویژه در کشورهایی که به توسعه اجتماعی و اقتصادی مطلوبی دست یافته اند، بخش مهمی از منابع مادّی و معنوی، صرف توجه به مسائل کودکان و حمایت روانی، جسمی آنها می شود.

علم روان شناسی ثابت کرده است که نوزاد به محض تولد- و حتی پیش از آن- شدیداً تحت تأثیر محیط پرورشی خود قرار می گیرد و از خلال فرایند جامعه پذیری نه تنها ارزش های رایج را فراگرفته و به گونه ای با آنها انطباق می یابد بلکه شدیداً از هر گونه اختلال و نارسایی محیطی که چه بسا در بزرگسالان نفوذ چندانی ندارد متأثر می شود، در همان حال، کودک به دلیل ناتوانی جسمی و نیاز به پشتیبانی روانی، در موقعیتی نیست که بتواند مزایایی را که جامعه برای او در نظر گرفته است بشناسد .

از آن جا که فرزندان، در دوران زندگی خود مراحل مختلفی را طی می کند و در هر مرحله نیازهای متفاوت و ویژه ای دارند، با آشنایی این مراحل و برخورداری از مهارتهای لازم می توان حقوق واقعی فرزندان را تضمین نمود.

 

 

 

 

بیان مسأله :

اسلام دین چند بعدی و همه جانبه است و حقوق متقابل در آن رعایت شده است و لذا هر گونه که والدین دارای حقوقی بر فرزندان هستند فرزندان نیز حقوقی بر گردن والدین دارند.

دین مقدس اسلام در هزار و چهار صد سال پیش با بیان حقوق کودکان و شیوه های تربیتی آنان، گام اساسی برداشته و رهنمودهایی ارایه نموده که می تواند منشور حقوق جهانیان باشد.

اولین رهنمودهای دین مقدس اسلام به دوران جنینی کودک بر می گردد زیرا سرنوشت هر انسانی به سالهای قبل از تولد او و شرایط محیطی و تربیتی والدین بستگی دارد.

بعد از ولادت کودک حقوقی نیز به او تعلق می گیرد که دستورات دینی در این مورد چنین است.

1- خواندن اذان و اقامه در گوش کودک     2- نامگذاری به نام های نیکو و زیبا    3- تغذیه و بهداشت. که بهترین غذا را برای کودک که حق طبیعی و شرعی اوست شیر مادر معرفی می کند.

و به این ترتیب اسلام برای تک تک مراحل زندگی کودک حقوق خاص خودش را معرفی کرده و خواهان رعایت آنها از جانب پدر و مادر می باشد.

اهمیت مسأله :

حقوق افراد انسانی اعم از کودک و بزرگسال مدتهاست مورد توجه مجامع حقوقی قرار گرفته و صدور اعلامیه های حقوقی بر ضرورت آن تاکید می کند. اما حقوق ویژه کودک در نیمه قرن بیستم به تصویر رسید و در برنامه ریزیهای ممالک مختلف جهان گنجانده شد و اهمیت این مسأله در دین مقدس اسلام آنچنان است که در هزار و چهارصد سال پیش با بیان حقوق کودکان و شیوه های تربیتی آنان گام اساسی برداشته است که می تواند منشور حقوقی جهانیان باشد

سؤال اصلی تحقیق :

شریعت اسلام چه حقوقی را برای کودک معین نموده اند؟

سؤالات فرعی تحقیق :

  • مراحل زندگی کودک را در چند مرحله می توان بررسی کرد؟
  • قوانین مدنی چه حقوقی را برای فرزند پیش بینی نموده است؟
  • کودک در آیات و روایات از چه حقوقی برخوردار است؟

فرضیه اصلی:

شریعت اسلام حقوق کودک را همچون حقوق سایر اقشار جامعه معین نموده است.

فرضیه فرعی :

  • زندگی کودک مجموعاً مشتمل بر مراحل نطفه جنین      نوزاد      کودک می باشد به عبارتی دیگر شروع و پایان کودکی.
  • حقوق کودک به تفصیل در قوانین مدنی مطرح شده است.
  • آیات و روایات، حقوق کودک را مفصل تشریح نموده اند.

پیشینه تحقیق :

در تدوین این رساله تا آنجا که حوصله و فرصت اجازه می داد سعی شده است مطالب موردنیاز و اساسی به طور صحیح و جامع جمع آوری شود، و از طرفی به علت گستردگی و پراکندگی موضوعات و عناوین اختیار شده در قالب موضوعات حقوقی فرزندان بنا بر تفحّص و تتبّعی که در لابه لای متون گوناگون انجام داده ام، به چنین موضوع مدوّن با جامعیت فصول موردنیاز برخورد نکرده ام. آنچه که بیشتر در کتب فقهی و دیگر کتابها مشهود است، احکام اولاد در مدخل کتاب نکاح است که دربرگیرندة بعض از احکام فرزند می باشد از جمله، دوران حمل، تولد و احکام ولادت، حضانت، الحاق ولد و آداب رضاع، و این مباحث را می توان در کتب : اللمعه (شهید اول)، الروضه (شهید ثانی)، الشرایع (محقق حلّی)، القواعد (علامه حلی)، تبصره المتعلمین (علامه حلی)، عروة الوثقی (سید محمد کاظم یزدی)، تحریر الوسیله (امام ره) و … یافت.

و یا احیاناً بعضی دیگر از موضوعات حقوقی و احکام اولاد به صورت ابواب جداگانه در کتب دیگر از جمله: عزل ، نسب ، رضاع، نفقه و ولایت و … که هر یک خود در ابواب جداگانه و هر یک بحث مستقلی را می طلبد و حتی می توان در پیرامون آن به صورت یک تحقیق گسترده نظر کرد.

آنچه پژوهندگان فارسی زبان در این خصوص مطرح کرده اند اجمالاً مهمترین آنها عبارتند از:

حقوق طفل از دیدگاه اسلام و اعلامیه حقوق بشر (احمد بهشتی) ، خانواده و تربیت کودک (علی قائمی امیری)، حقوق کودک (شیرین عبادی)، حقوق مدنی، خانواده، اولاد (ناصر کاتوزیان) که بیشتر جنبه حقوقی دارد، نام برد و سایر کتب نگارش شده در این باره، بیشتر جنبة تربیتی دارد که در این زمینه تألیفات زیادی را می توان برشمرد، از جمله می توان به کتاب تربیت کودک (محمد عطاران) و کودک از نظر وراثت و تربیت (محمد تقی فلسفی) و با فرزند خود چگونه رفتار کنیم (محمدرضا شرفی)، اشاره کرده لذا، ضرورت طرح چنین موضوعی با استناد به لسان آیات و روایات و ادلة عقلیه و علمی در خور اهتمام است.

روش تحقیق:

این تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است به این صورت که پس از مطالعه هر کدام از کتب در صورت محدود بودن تمام آن نوشته شده و اگر مطلب طولانی بوده است با تلخیص یادداشت شده، بدینسان فیشها ابتدا جمع آوری شده، سپس با دسته بندی آنها هر کدام از مطالب در فصل مربوط خود گنجانده شده است.

همچنین باید به خوانندگان ارجمند یادآور گردم که برای دستیابی به مطالب ارائه شده، ابتدا در- حد نیاز- به تعریف معنی لغوی پرداخته، سپس با استمداد از قرآن کریم و استشهاد بیان مفسران در تفاسیر، و با استفاده از احادیث از متون حدیث به استخراج آراء فقهی و حقوقی با اشاره به نکات علمی و مضامین مورد نیاز پرداخته - با وجود این که اهل قلم نیستم- یک گام بسیار کوچک در این راه دشوار برداشته ام و امیدوارم که اهل قلم و ارباب تحقیق بر حقیر ببخشایند.

محدودیت ها و مشکلات تحقیق

همانطور که بر اهل قلم و ارباب تحقیق، پوشیده نیست، برای دستیابی در امر تحقیق و پژوهش، در وهلة اول، به عنوان اولین قدم، نیاز به متون و کتب دست اول می باشد که باید فرد محقق یا خود آن را در اختیار داشته باشد و یا در کتابخانه موجود باشد، که در حالت اول به علل مختلف یا تجدید چاپ نمی شوند و یا این که در بازار کتاب یافت نمی شوند و یا از قیمت بالایی برخوردار است. در حالت دوم اکثر نقاط کشور، از داشتن کتابخانه های غنی و عظیم محرومند، و حقیر با هر دو حالت روبرو بوده اما مع الوصف با جدیت تمام و در حد توان، کتب موردنیاز را از سوی علم دوستان به عاریت گرفته و آنها را بررسی نموده ام، و هر چند با داشتن مشغله های گوناگون و گرفتاریهای شغلی، به لطف ایزد متعال به میزان 950 ساعت مفید در طی مدت 6 ماه توانستم فیشهای مورد نیاز را تهیه و سپس با ارشادات و هدایتهای مدبّرانه اساتید گرامی اعم از استاد محترم راهنما با بعد مسافتی که از نظر ارتباط وجود داشت، این رساله را تدوین نمایم و همچنان به پهنای کار و بضاعت مزجاة معترفم اما چه باک که به تعبیر پورسینا باید گفت :

تا بدانجا رسید دانش من

که بدانم همی نادانم

 

 

چکیده تحقیق :

رساله حاضر، بررسی حقوق کودک در قرآن و سنت، در ارتباط با کودک و ابعاد مختلف زندگی اوست.

به عبارت دیگر سعی شده است برخوردهائی که یک کودک، از زمان تولد تا سن رشد، ممکن است با قوانین مختلف، داشته باشد، و حقوقی که در این مدت دارد حتی الامکان مورد بررسی قرار گرفته و به بحث گذاشته شود.

این رساله شامل 3 فصل می باشد که بعد از بیان کلیات، فصل اول به بررسی سیر تکاملی کودک و شروع و پایان کودکی می پردازد که خود شامل چند گفتار است که در گفتار اول به مفهوم کودکی، نسب و اولاد پرداخته و در گفتار دوم شروع و پایان کودکی در حقوق اسلام و در گفتار سوم شروع و پایان کودکی در حقوق ایران و گفتار چهارم حدود سنی لازم در مسائل مختلف به کودک را مورد بحث قرار می دهد و گفتار پنجم و ششم شامل تولد و احکام ولادت، مراسم اسلامی در زمان ولادت و اهمیت انعقاد نطفه می باشد.

حقوق کودک در قانون مدنی در فصل دوم اشاره شده است. از جمله حقوق ثبت ولادت و نگهداری و تربیت کودک که شامل چند گفتار رضاع، حضانت، نفقه و ولایت است.

فصل سوم که مهمترین فصل این رساله است به حقوق کودک در آیات و روایات می پردازد و این فصل خود شامل 3 گفتار که به ترتیب دربردارنده حقوق کودک از نگاه قرآن، حقوق کودک از نگاه ائمه معصومین و رعایت آداب و اخلاق در فرزندان می باشد.

به عبارت دقیق تر رساله حاضر صرفاً نگاهی به حقوق کودک در قرآن و سنت است.

اعتذار

پیش از ورود در اصل سخن از پیشگاه بلند و باعظمت حضرت احدّیت و از محضر ارباب تحقیق سخن و قلم پوزش می طلبم که حق سخن را ادا نتوانم کرد و موضوعی بس مهم و وسیع را به نقصان برگزار می کنم و تنها عذرم این است که «ما یُدْرَکُ کُلُّهُ لایُتْرِکُ کُلُّهُ» چرا که بی شک این رساله از سهو- نسیان- که لازمة وجود محدود انسان است- بدور نیست، امید که آن که اهل علم و ورع به یمن تمامیّت در آن نگریسته و با زبان اصلاح و ارشاد خطاها را یادآور شوند، و با نقل حکیمانة عماد اصفهانی متوفی، (597) آن را به پایان می برم:

«اِنی رایتُ اَنّهُ لایکتب انسان کتاباً فی یومه الا قال فی غَدِهِ : لَو غُیِّر هذا لکانَ اَحسَنَ ، ولوزیدَ کَذا لکانَ یُسْتَحْسَنُ ، و لو قُدِّمَ هذا لَکانَ اَفْضَل ، و لو تُرِکَ هذا لَکانَ اَجْملَ و هذا مِنْ اَعْظمِ العِبَرَ و هوُ دلیلٌ علی اِسْتیلاءِ النَّقْصِ علی جملةِ البَشرِ.»

ترجمه: من دیدم انسان، امروز کتابی نمی نویسد مگر آن که فردایش می گوید: اگر این نوشتار تغییر داده شود بهتر است، اگر چنین چیزی افزوده گردد نیکوتر می شود، اگر این مطلب جلوتر آید افضل است. و اگر آن عبارت خلاف گردد زیباتر است و این از بزرگترین عبرتها است، و خود دلیلی است بر غلبة نقص و کمبود بر همة افراد بشر.

و فی الختامِ اوُصیکُم وَ نَفْسی بِرِعایَة الْإحتیاطِ و مُلازِمةِ التقوی والتَّجَنُّبِ عن الهوی والتَّجا فی عنِ الدنیا ، رَزَقَنی ا… و ایّاکُم ذالکَ بِفَضْلِه وَ مَنِّهِ فانَّهُ وَلیُّ التُّوفیقِ وَالْحَمدللهَ رَبِّ العالمینَ.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره حقوق کودک در قرآن و سنت

انقلاب اسلامی،تحجر و سنت

اختصاصی از یاری فایل انقلاب اسلامی،تحجر و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

انقلاب اسلامی، تحجر و سنت

مقدمه

انقلاب، به عنوان راهکاری سریع برای ایجاد تحولی بنیادین و همه جانبه در ساختار سیاسی جامعه، از ویژگی هایی برخوردار است که مهمترین آن «شالوده شکنی» است. شالوده شکنی به معنی در هم ریختن نرمها، نماد ها، نهادها و ساختارهای حاکم بر یک جامعه، شرط لازم و ضرور شکل گیری یک انقلاب پیروز است. در هر انقلابی، گستره، عمق و عرصه های این شالوده شکنی، متفاوت است. در برخی انقلاب ها، تنها شالوده های سیاسی و ساختار نظم حاکم بر جامعه دچار تحول و دگرگونی می شود، ولی برخی انقلاب ها، عرصه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را هم در معرض تحول عمیق قرار داده، و شالوده شکنی را به این عرصه ها هم گسترش می دهند.

از همین روی، انقلاب ها سنت شکن تلقی می شوند و مقابله با سنت های دیرپای جامعه، در همان عرصه هایی که انقلاب در آن ها روی می دهد، امری است که گویا لازمه ی ذاتی انقلاب ها شمرده می شود. اما انقلاب اسلامی ایران از نگاه محققان و جامعه شناسان برجسته ی انقلاب، اگر چه انقلابی جامع و عمیق بود، ولی از نظر مواجهه با سنت های ریشه دار جامعه، نه تنها با آن ها تقابل نداشت، بلکه اساسا با تکیه بر باورها، ارزشها، نهادها، و نمادهایی شکل گرفت که در عرف جامعه شناسی، «سنت» تلقی می شود. البته می توان گفت شالوده شکنی انقلاب اسلامی، عمدتا در عرصه ی قالب ها، نماد ها و گفتمان های متحجرانه و جمودگرایانه ظهور و بروز پیدا کرد.

در این مقاله بر آنیم نسبت انقلاب اسلامی با مقوله ی تحجر و سنت را ارزیابی کرده و میزان توفیق آن را در تقابل با تحجر بررسی کنیم.

از نگاه کسانی که سنت و تحجر را مترادف می انگارند، این یک تعبیر تناقض نما تلقی می شود که انقلاب اسلامی ایران، ضمن برخورداری از روح سنت گرایی و تلاش برای احیای ارزشها و آرمان های دینی، در عین حال، جهت گیری ضد متحجرانه و اصلاح گرایانه داشته باشد. این تلقی، ناشی از یکی دانستن مفهوم سنت و تحجر و برخاسته از این برداشت نادرست است که هر چه ریشه در سنت های جامعه داشته باشد، متحجرانه و ایستا است و آن چه به دوران مدرن تعلق دارد پویا و مترقی است، بنابراین تبیین دقیق و شفاف دو مفهوم «سنت» و «تحجر» برای این بحث، ضرور است.

چیستی سنت و تحجر

سنت در لغت به معنی طریقت، شیوه و روش می باشد.

در ادبیات اجتماعی معاصر، «سنت» در برابر «تجدد» مطرح شده است، گرچه در تبیین دقیق این واژه، اختلاف نظرهای عمیقی به چشم می خورد، ولی غالبا از سنت، کلیه مبانی، ارزشها، روشها، هنجارها و باورهای متعلق به گذشته اراده می شود که در دوران تجدد مورد مناقشه و طرد قرار گرفته و اعتبار خود را از دست داده اند. به نظر می رسد تبیین رابطه ی این دو معنی از سنت، و این که در کاربرد آن، کدام یک را اراده می کنیم، نکته ی مهمی است. از آن جا که معنی ریشه داری از سنت در فرهنگ و منابع اصیل دینی مان سراغ داشته و جایگاه والا و مهمی برای آن ـ هم در تکوین و هم در تشریع ـ قایل هستیم، قاعدتا باید چنین معنی بومی از «سنت» اراده شود، ولی کاربرد فراوان این واژه به معنی دوم و خلط آن با معنی اول، که گاه بدون توجه به لوازم و اقتضائات هر یک از آن دو رخ می دهد، موجب بدفهمی و منشا نزاع های لفظی می گردد که غالبا به اختلافات عمیق فکری و اجتماعی نیز تأویل و تحویل می شود! البته برخی از ویژگی های سنت ـ در برابر تجدد ـ در سنت به معنی بومی و اصیل آن هم وجود دارد، ولی نمی توان این دو اصطلاح را یکی دانست. سنت به معنی نخست، مقوله ای است که بسیاری از عناصر و مصادیق آن، با تحولات تاریخی و دوران های مختلف زندگی اجتماعی انسان، هیچ تعارضی نداشته و اساسا فراتاریخی تلقی می شود. به عنوان مثال اگر از پیروزی نهایی حق در برابر باطل، به عنوان یک «سنت الهی» یاد می شود، این حقیقتی است که در شکل گیری حرکت تاریخ نقش دارد. در حقیقت سنت ها به این معنی، عامل شکل گیری دوران های مختلف تاریخ بشرند نه معلول آن، لذا گذار جامعه بشری از دوران سنت به معنی دوم به دوران تجدد یا فراتجدد، هرگز این سنت ها را بی اعتبار و از رده خارج نمی سازد. «تحجر» سنگ شدن، سخت شدن و به صورت سنگ در آمدن است، ولی در اصطلاح به معنی ایستائی، جمود، سختی نشان دادن و مقاومت در برابر هر نوع تحول و هر امر تازه ای است. تحجر یک ویژگی فرهنگی اجتماعی است که کم و بیش در اشکال و قالب های گوناگون شکل می گیرد. تعصب های جاهلانه، تعلقات قبیله ای و ملی، عدم درک حقایق و سنت های حاکم بر حرکت جوامع، از عوامل شکل گیری و پایداری تحجرند، ولی مهمترین عامل تحجر، عدم تفکیک بین اصول و پایه های ثابت و ضرور زندگی بشر با جنبه های متغیر و متحول آن است. اغلب از نسبت بین سنت و تجدد بحث می شود و کمتر از نسبت بین سنت و تحجر، سخن به میان می آید، حال آن که تامل در این نسبت، می تواند برخی از جنبه های نسبت بین سنت و تجدد را هم آشکار کند و این نکته ی مهم را روشن سازد که آن چه به ظاهر، تعارضی آشتی ناپذیر با تجدد دارد، تحجر است نه سنت.

اگر چه ویژگی ثبات و پایایی، ظاهرا بین دو مقوله سنت و تحجر، مشترک به نظر می رسد، ولی عنصر ثبات در سنت ها، ناشی از ریشه داری حقیقی آن ها در حیات انسان و نقش آفرینیشان به عنوان «اصول ثابت» است و در تحجر، ناشی از سکون، ایستایی و عدم تحرک ثبات سنت ها، ناظر به اصول، مبانی، چارچوب ها و ارزش های کلان است و ثبات در تحجر، برخاسته از عادت، آداب، راهکارها، روش ها و قالب ها است. گاه ممکن است در دریافت و درک سنت های تشریعی و چگونگی بهره برداری از آن ها، تحجر حاکم شود و حتی برخی سنت ها را از کارکرد حقیقی خود در تعالی و رشد انسان ها باز دارد. متاسفانه گاه، سنت های پویا و تحول آفرین دینی، تحت تاثیر تحجر، به ابزارهای ضد دینی تبدیل شده و دین گریزی را زمینه سازی می کنند.

شالوده شکنی انقلاب اسلامی و مهمترین عرصه های آن

انقلاب اسلامی در مراحل تکوین و شکل گیری خود با موانع اساسی و بزرگی مواجه بود که یکی از مهمترین آن ها را می توان «تحجر» دانست. شالوده شکنی انقلاب اسلامی، قبل از آن که نظام سیاسی حاکم بر جامعه را هدف قرار دهد، باید «تحجر» دیرپا و مزمن حاکم بر عرصه های سیاسی و دینی جامعه را به چالش می طلبید و پوسته های سخت و منجمدی را که مانع تحرک و پویایی بود، می شکست. این پوسته ها که در دوران غربت و مظلومیت اسلام و با همکاری نانوشته بین دستگاه های استبدادی و نهاد های دینی نمای جامعه، به


دانلود با لینک مستقیم


انقلاب اسلامی،تحجر و سنت

دانلود تحقیق برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق برزخ از دیدگاه قرآن و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق برزخ از دیدگاه قرآن و سنت


دانلود تحقیق برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 21 صفحه

عالم برزخ، عالم متوسطى میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر مى‏برند .
پس از اثبات وجود روح مجرد و بقاى آن پس از مرگ و تخلیه بدن، این مساله اساسى مطرح مى‏گردد که ارواح پس از مرگ و خارج شدن از قالب اجسام بدنى در کجا زندگى مى‏کنند؟
آیا عالمى به نام برزخ که واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است وجود دارد؟
یعنى ما در سلسله عقاید خود و ملاحظه مراحل تکاملى انسانها قبل ا ز این دنیاى مادى، نطفه بودیم و قبل از نطفه عناصرى در زمین، و بعد از نطفه به صورت انسانى در آمدیم و در دنیا زندگى مى‏کنیم آیا بعد از این دنیا هم به عالم دیگرى وارد مى‏شویم به نام عالم برزخ یا نه؟
کلمه برزخ در لغت‏به معناى فاصله و حائل میان دو چیز راگویند .
مرحوم طریحى (1) در مجمع‏البحرین (2) در معناى کلمه برزخ چنین مى‏نویسد: «البرزخ: الحاجز بین الشیئین‏» یعنى «برزخ حائل بین دو شى‏ء است‏» ، سپس روایتى از معصوم علیه السلام چنین نقل مى‏کند: «نخاف علیکم هول البرزخ‏» پس مراد از برزخ در این روایت‏بین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا رستاخیز مى‏باشد پس کسى که مى‏میرد، داخل برزخ مى‏شود .
این کلمه و واژه در قرآن سه بار و در سه آیه ذکر شده است: در دو آیه که یکى در سوره فرقان و دیگرى در سوره «الرحمان‏» است، واژه برزخ به معناى فاصله و حائل میان دو دریا که یکى شور است و دیگرى شیرین و به هم نمى‏آمیزند، آمده و در آیه سوم که در سوره «مؤمنون‏» است، در معناى عالم برزخ یا فاصله میان مرگ و رستاخیز ذکر شده است .
آیه اول: «و هو الذی مرج البحرین هذا عزب فرات و هذا ملح اجاج و جعل بینهما برزخا و حجرا محجورا» (3).
«او خدائى است که آب دو دریا را بهم آمیخت، دو دریایى که آب یکى از آن دو شیرین و گوارا است و آب دیگرى شور و تلخ، و میان این دو آب فاصله و حائلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند و به هم نیامیزند» .
آیه دوم: «.
.
و بینهما برزخ لا یبغیان .
.
.
» (4).
«میان آن دو دریا فاصله‏اى است که به حدود یکدیگر تجاوز نمى‏کنند و به هم نمى‏آمیزند» .
آیه سوم: «لعلى اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون‏» (5).
«گناهکاران گویند تا شاید به تدارک و جبران گذشته کردار نیک انجام دهم و به آن خطاب شود که هرگز چنین نخواهد شد و گناهکاران کلمه «ارجعننى‏» را که از سر حسرت بر زبان رانند و نتیجه‏اى نگیرند، که از عقب آنها عالم برزخ است تا روزى برانگیخته شوند .
غیر از این آیه، آیات دیگرى نیز در قرآن ذکر شده که از مجموع مطالب آنها استفاده مى‏شود که عالم برزخ واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است از جمله آنها: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون‏» (6).
«(اى پیامبر) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‏اند و نزدش پروردگارشان (در عالم برزخ) روزى داده مى‏شوند» .
در آیه 171 سوره آل عمران مى‏فرماید: «و از نعمت‏خدا و فضل او (نسبت‏به خودشان در عالم برزخ) مسرورند و (مى‏بینند که) خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمى‏کند (نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدان را که شهید شدند)» .
«یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی ال

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق برزخ از دیدگاه قرآن و سنت