یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دکتر کدکنی 18ص

اختصاصی از یاری فایل دکتر کدکنی 18ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

فصل اول : آن روز های روشن و رویان زندگی

الف) آن روز های بی غبار

محمد رضا شفیعی کدکنی مشهد به م.سرشک در تاریخ نوزدهم مهر 1318 در روستای کدکن متولد شد کدکن در اراضی یک سلسله کوه قرار گرفته که این کوهها ،جلگه رخ را از ناحیه کاشمر جدا می کنند. جلگه رخ یکی از ولایتهای دوازده گانه نیشابور کهن ست.در تقسیم بندی جدید کدکن از نیشابور شده و جزء توابع تربت حیدریه به شمار می آید ولی در تقسیمات قدیمی خود تربت همان رستاق زاوه است که یکی از چندین رستاق های نیشابور بوده است.م. سرشک خود در توصیف کدکن می گوید : کدکن از روستاهای بسیار قدیم است که اکنون در تقسیم بندی های جدید جزء بخش های تربت حیدریه به شمار می رود م. سرشک در یک خانواده روحانی –کشاورز متولد شد. مادر ایشان فاطمه،دختر شیخ عبدالرزاق توسلی بود .شیخ عبدالرزاق توسلی نیز مردی کشاورز-روحانی بود و تا حدود هشتاد سالگی به کار کشاورزی اشتغال داشت .م.سرشک در توصیف این مرد می گوید مردی پر انرژی و کاری بود تصوری که از او دارم همیشه در حال رفتن به باغ و آمدن از آنجاست. بسیاری از اوقات کودکی من با او سپری شده است. تمام تابستان و تقریباً نیمی از سال را ما در کدکن به سر می بریم و در تمام این لحظات با همین پدر بزرگ مادری ام بودم. پدر بزرگم دو دختر داشت. دختر بزرگش فاطمه نام داشت همو که بعد ها مادر من شد. دختر کوچکش عذرا نام داشت مادر محمد عبدالهیان که رئیس ژاندارمری کدکن بود و من بسیاری از لحظات کودکی و نوجوانی ام را با او گذراندم. یک دائی نیز داشتم که در جوانی در گذشت و تمامی اهل کدکن در سوک او عزا دار شدند .او بسیار آزاده و جوانمرد بود به نام عباس علی توسلی عکسی از دو سالگی خود را دارم که در بغل ایشان هستم در آن عکس دائی ام لباس سربازی به تن کرده است.

م. سرشک در شهر زادگاه ،من که آن را به محمد عبدالهیان تقدیم کرده است زادگاهش را اینچنین وصف می کند :

ای روستا خفته بر این پهن دشت سبز

ای گزند شهر پلیدان پناه من

ای جلوه طراوت و شادابی و شکوه

هان ای بهشت خاطره ای زادگاه من!

باز آمدم به سوی تو ،زان دور دورها،

زان جا که صبح می شکفد خسته و ملول

زان جا که ماه در افق زرد گونه اش ،

در کام ابر می خزد آهسته و ملول

باز آمدم که قصه اندوه خویش را

به صخره های دامن تو بازگو کنم و نور پناه سایه انبوه با نهایت

گلبرگهای خاطره را جست و جو کنم

چنانکه بیان شد خانواده پدری م.سرشک روحانی-کشاورز بودند. پدر ایشان میرزا محمد فرزند میرزا عبدالمجید ،فرزند میرزا حسین ،فرزند میرزا شفیعی کدکنی است که شرح حالش را در کتب عصر صفوی خاصه عالم آرای عباسی می توان یافت. خانواده ای که م. سرشک در آن متولد شد بافت و ساخت اشرافی و فئودالی نداشت چرا که اصلاً در کدکن آن روز زمین دار بزرگ یا فئودال بزرگ جود نداشت. میرزا محمد شفیعی بر روی همان زمینی که داشت کار می کرد م.سرشک نیمی از سال را در کدکن به سر می برد و نیمی دیگر در مشهد .در کدکن اغلب در جوار پدر بزرگ بود. پس از درگذشت او بیشتر اوقات با مادر بزرگ مادری و پدر بزرگ مادری خود بود. همبازیشان محمد عبدالهیان بود که دو یا چند سالی از ایشان کوچکتر بود. م. سرشک در توصیف آن روزهای بی غبار می گوید: بازیگوش ترین بچه من بودم چه در کدکن و چه در مشهد .اولین بچه ای که صبح زود وارد کوچه می شد،علی التحقیق من بودم و آخرین کسی که کوچه را ترک می کرد نیز من بودم علتش شاید این بود که نه خواهر داشتم و نه برادری. میرزا محمد شفیعی


دانلود با لینک مستقیم


دکتر کدکنی 18ص

دانلود مقاله کامل درباره نمایشنامه سادیسم روز 40 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره نمایشنامه سادیسم روز 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

بنام خدا

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نمایش : سادیسم روز

نویسنده : رضاعقیلی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مکان آموزشگاه کامپیوتری می باشدکه بامیزمنشی،دوصندلی برای مراجعه کنندگان ،وسایل جانبی کامپیوتروتزیینات مربوطه آراسته شده است.

(کیوان صاحب شرکت ــ جوان وخوش مشرب ــ درحال پرزنت کردن دوستش ،سام ــ جوانی مطابق مدروزــ میباشد.

موسیقی درحال پخش شدن وآندومشغول کارخود،که باقطع شدن موسیقی،کیوان صفحه آخربرگه را نشان داده و...)

کیوان ـــ تنها عیبش هم اینه که وقت و انرژی آدمُ به هدر می ده

سام ـــ چه با حال

کیوان ـــ پولدار شدن بدون زحمت

سام ـــ حالا پولش چی ؟

کیوان ـــ مگه نداری !

سام ـــ آخه پولش خیلی زیاده

کیوان ـــ به اون پول گنده هه فکر کن ، خونه ، ویلا ، ماشین ... به اونها فکر کن

سام ـــ ولی الان یه پاپاسی هم تو جیبم نیست

کیوان ـــ برو قرض کن ، وام بگیر ... حسنش اینه که دو ماهه پولتو پس می گیری

سام ـــ این کارا ممنوع نیست

کیوان ـــ وقتی فروشنده راضی ، تو خریدار هم راضی ، پس تمومه دیگه

سام ـــ راست می گی ها

کیوان ـــ ها ، این رو هم یادت باشه تا خودت توی این کار نیومدی به کسی چیزی نگی ، چون ممکنه اولاً دودلت کند ثانیاً چیزی بپرسه که نتونی جواب بدی ثالثاً

سام ـــ مختلطه دیگه

کیوان ـــ نکنه که واسه مختلطیش داری می یای

سام ـــ آخه جنس مخالف ، انگیزه رو بیشتر می کنه

کیوان ـــ اتفاقاً زیر یک دست من دخترِ

سام ـــ پس منو بنداز زیر دست اون

کیوان ـــ تو اومدنوبیا

سام ـــ زیر دست اون می ندازی بیام

کیوان ـــ نترس سرت کلاه نمی ره

سام ـــ صبر کن ، یه سوالی ، کلاهبرداری نباشه

کیوان ـــ داشـِت کیوان جایی نمی خوابه که زیرشٌ آب بگیره

سام ـــ مواظب زیر ما هم باش

کیوان ـــ دارمت ... اصلاً تا حالا دیدی من سرت کلاه بزارم

سام ـــ کم نه

کیوان ـــ دستت درد نکنه

سام ـــ سرت درد نکنه

کیوان ـــ از این حرفها نداشتیم ها

سام ـــ قبول کن کمی خورده شیشه داری ، ولی کیوان یادت نره من و تو رفیقیم ، با هم بودیم ، با هم پوشیدیم ، با هم خوردیم ، با هم چرخیدیم ، خودت هم منو خوب می شناسی ، این ظاهرمه ، ته جیبم شپش داره تکچرخ می زنه

کیوان ـــ پس بیا که می خوام پولدارت کنم

سام ـــ باشه اما یه سوالی تا حالاخودت پورسانتشو گرفتی

کیوان ـــ پورسانت سه نوبتم رو گرفتم اگه تو بیای چهارمیش رو هم می گیرم

سام ـــ حالا پول روکی بیارم

کیوان ـــ هر چی زودتر بهتر ، به نفعتِ ، زودتر آموزش می بینی ، زودتر به پولت می رسی ، من هم هواتو دارم ، ساپورت بالا دستی ، اصلاً همین امشب بیا

سام ـــ امشب که نمی شه

کیوان ـــ چرا ؟

سام ـــ حالت خوبه کیوان ، خودت گفتی امشب پارتی داریم

کیوان ـــ یادم رفته بود

سام ـــ ساعت خواب

کیوان ـــ خیالی نیست ، فردا بیا ، برات جا می زارم

سام ـــ حالا امشب کی ها هستیم

کیوان ـــ تریپ لاتی ، بروبچِ اِوری بادی همه هستن

سام ـــ تو رفیقا فقط تو

کیوان ـــ من چاکرتم

سام ـــ مختلطه دیگه (کیوان چیزی در گوش سام می گوید) یوهو ، حال دادی هزار تا

کیوان ـــ فقط x امشب با توئه ها

سام ـــ x می ترکونیم

کیوان ـــ بترکون

سام ـــ x می ترکونیم

(رامین جوانی همسن و سال بقیه با کت و شلوار و مرتب شده ، با کیف سامسونت که خستگی را در پس حرکات و حرفهایش دیده می شود وارد می گردد . )

رامین ـــ سلام

سام ـــ سلام

کیوان ـــ سلام ... چه خبر ؟!

رامین ـــ از صبح تا حالا از این شرکت به اون شرکت ، از این بانک به اون بانک ... اینجا حرف بزن اونجا کف بزن ، جلو یارو ملق بزن ... (دکمه یقه اش رابازمیکند)خفه شدیم،واسه غالب کردن به اداره چه مصیبتی روبایدکشید

کیوان ـــ چقدر شِر و وِر می گی

رامین ـــ بعنوان خدمتکار استخدام شدم حقوق خدمتکاری می گیرم اما جای منشی ، بازار یاب ، کُلفت ، اپراتور و همه چی هستم

کیوان ـــ مگه غیر اینه که خانم جمشیدی

سام ـــ خانم جمشیدی ؟! ...

کیوان ـــ منشی مونه ... مگه غیر اینه که رفته سفارشات رو تحویل بگیره ... مم ذکی هم اسماً آبدارچی شرکتِ

کیوان ـــ ول کن این حرفهارو... بگو آگهی استخدام رو چکار کردی

رامین ـــ چند جا چسباندم ، به یه روزنامه هم دادم

کیوان ـــ متن آگهی چی نوشتی

رامین ـــ به یک بازار یاب مجرب ِ مجردِ تمام وقت نیازمندیم البته خانم

سام ـــ کیو ، کلک

رامین ـــ الان نزدیک به یک سال و سه ماه و 18 روزِ که دارم اینجا کار می کنم ، ماه به ماه بازاریاب خانم می گیره و طلاقشون می ده

سام ـــ طلاق !

کیوان ـــ می ندازمشون بیرون

سام ـــ چرا ؟

رامین ـــ مرض داره

کیوان ـــ چی می گی ؟

رامین ـــ راست می گم ... انگار که می خواد ملکه زیبایی جهان رو انتخاب کنه

سام ـــ مختلطه (رامین ، سام رابه کناری می برد)

کیوان ـــ حرف نمی زنم دلیل نمی شه که دارم حرفتو تایید می کنم ها

کیوان ـــ تو دیگه چی می گی

رامین ـــ تو هم حواست رو جمع کن ، ظاهراً بهت چشم بد داره

سام ـــ من پا نمی دم

رامین ـــ خودش پا رو می گیره

سام ـــ نه بابا !

رامین ـــ فقط مواظب باش به بادش ندی

کیوان ـــ (با عصبانیت) رامین یکی می خوابونم تو گوشت ها

رامین ـــ آخ گوشم

کیوان ـــ پشت سر من داشتی چی می گفتی

سام ـــ در مورد بادِ

کیوان ـــ باد چیه

سام ـــ قبل تو اتفاقی افتاد

کیوان ـــ چه اتفاقی

رامین ـــ (ترس) بادی بود و راهی بود (همه اوه و پخش می شوند) مگر با تو کاری بود

کیوان ـــ من واسه چی فرستادمت بیرون

رامین ـــ رفتم بانک ، بانک ... چکهای حاجی همه برگشت خورده

کیوان ـــ چرا زودتر نگفتی

رامین ـــ نزاشتی

کیوان ـــ عیبی نداره ، فردا صبح حاجی می یاد بهش می گم

رامین ـــ (به سام) نا سلامتی حاجی پدرشه ، بیفته زندان خوبه

کیوان ـــ تو جوش نزن شیرت خشک می شه

رامین ـــ تو با همین شیر خشک بزرگ شدی

سام ـــ کیوان از مهمونی امشب بگو


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نمایشنامه سادیسم روز 40 ص

پاورپوینت نکات کلیدی روز قبل از مسابقه

اختصاصی از یاری فایل پاورپوینت نکات کلیدی روز قبل از مسابقه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت نکات کلیدی روز قبل از مسابقه


پاورپوینت نکات کلیدی روز قبل از مسابقه

 لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

 فرمت فایل: powerpoint (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد اسلاید:12

 

نکات کلیدی روز قبل از مسابقه 

¨1- برای اینکه  بهترین کارایی را داشته باشید روز قبل از مسابقه استراحت ذهنی و فیزیکی کاملی داشته باشید.
¨2- فعالیتهای فیزیکی شدید و تمرینات شدید را محدود نمائید.
¨3-زمانهایی از روز به هواخوری بروید.
¨4-به محل مسابقه بروید و از نزدیک با شرایط آنجا آشنا شوید.
¨5-این روز آخرین فرصتی است که شما باید  مطمئن شوید ذخایر گلیکوژن بدنتان کامل است.
¨6-کربوهیداتهای که مصرف می کنید باید  نشاسته بالایی داشته باشدونسبتاً فیبر کمی داشته باشد. (ماکارونی، نان،برنج ،میوه ها (بدون هسته)

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت نکات کلیدی روز قبل از مسابقه

دانلود تحقیق کامل درباره تاریخچه روز جهانى کودک 41 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درباره تاریخچه روز جهانى کودک 41 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

تاریخچه روز جهانى کودک:

هر ساله ٢٠ نوامبر روز جهانى کودک در برخى کشورهاى جهان جشن گرفته مى‌شود. هدف از برگزارى این روز بزرگداشت و توجه به بهزیستى و حقوق کودکان است. ریشه هاى برگزارى روز جهانى کودک به کنفرانس جهانى ژنو در باره سعادت کودکان برمى گردد. در تابستان سال ١٩٢٥ نخسیتن کنفرانس مربوط به رفاه و سعادت کودکان با حضور نمایندگان ٥٤ کشوردر ژنو برگزار شد. نماینده ایران در این کنفرانس میرزا یحیى دولت آبادی،‌نواندیش و اصلاحگر برجسته دوره مشروطه بود که بیش از هر کسى از حقوق کودک آگاهى داشت و پیش از این کتاب «غصب حق اطفال» را درباره حقوق کودک نوشته بود. این نشست «‌کنفرانس جهانى براى رفاه کودکان »‌World Conference for the wellbeing of Children نام گذارى شد و در پایان آن اعلامیه ژنو، حمایت از کودکانGeneva Declartion Protecting Children از تصویب کشورهاى حاضر در کنفرانس گذشت. در این اعلامیه به نیازهاى معنوى کودکان، رهایى کودکان از فقر،‌ حمایت از کودکان کار، ‌ارزیابى دوباره شیوه‌هاى آموزشى کودکان و موضوع‌هاى دیگر مربوط به بهزیستى و رفاه کودکان در سرتاسر جهان توجه و تاکید شده بود. همچنین در این کنفرانس از کشورها درخواست شده بود که روزى ویژه براى توجه به کودکان و حقوق آن‌ها از سوى کشورها تعیین شود.

در تابستان همین سال یعنى روز یک ژوئن کاردار چین در سانفرانسیسکو کودکان بى‌سرپرست چینى را به جشن اژدهاى روان فرا خواند. او مى‌خواست به این وسیله توجه مطبوعات را به وضع کودکان بى‌سرپرست جلب کند. کار او مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت و یکى دیگر از زمینه‌هاى شکل‌گیرى روز کودک در جهان شکل گرفت.

پس از جنگ جهانى دوم در سال ١٩٤٩ در نشست زنان دموکرات که در مسکو برگزار شده بود،‌ روز یک ژوئن به نام روز کودک نام گذارى شد. از آن پس در برخى از کشورها به ویژه کشورهاى سوسیالیستى این روز به نام روز کودک جشن گرفته مى‌شود. اما در ١٤ دسامبر سال ١٩٥٤ مجمع عمومى سازمان ملل متحد در پى نشست خود اعلام کرد که کشورها روزى مناسب را به عنوان روز جهانى کودک را با هدف یگانگى و توجه به نیازهاى کودکان و فهم کودکان از یکدیگر در سرتاسر جهان برگزار کنند. چنین روزى مورد توافق کشورها قرار نگرفت تا اینکه در ٢٠ نوامبر سال ١٩٥٩ اعلامیه حقوق کودک از سوى مجمع عمومى سازمان ملل تصویب شد. از این پس به پیشنهاد یونیسف،‌ صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل و پیشنهاد برخى کشورها روز ٢٠ نوامبر به عنوان روز جهانى کودک پذیرفته شد. اما شاید روز جهانى کودک یکى از روزهایى باشد که بر سر برگزارى آن در جهان تفاهم به وجود نیامد. زیرا همچنان بسیارى از کشورها از جمله سى ایالت از ایالت‌هاى امریکا روز یک ژوئن را به عنوان روز جهانى کودک جشن مى‌گیرند. کشورهایى مانند چین و ویتنام و روسیه و کشورهاى سوسیالیستى سابق نیز روز یک ژوئن را جشن مى‌گیرند. در این میان برخى کشورها هستند که روز کودک خود را دارند. در هند،‌روز استقلال هند در ١٤ نوامبر روز کودک خوانده شده است. در ژاپن روز ٥ مى‌ روز کودک نامیده شده است و به همین مناسبت کشور تعطیل مى‌شود که نشان از اهمیت این روز براى ژاپنى ها دارد. در ایران اکنون روز ١٦ مهر به عنوان روز کود ک یا همان روز جهانى کودک جشن گرفته مى‌شود. پیش از انقلاب روز ٤ آبان که روز تولد پسر ارشد محمدرضا شاه پهلوى که جانشین او نیز به شمار مى‌رفت، ‌جشن گرفته مى‌شد.

مطالعات دانشگاهی

ادبیات کودک ایران در مقایسه با ادبیات کودک کشورهای دیگر حتی کشورهای در حال توسعه، از فقدان مطالعات دانشکاهی رنج می برد . هنوز از رشته مستقل ادبیات کودک خبری نیست و در اغلب دانشگاه های کشور جز چند واحد در حاشیه برخی از رشته ها چیزی به نام ادبیات کودک وجود ندارد و اگر از یک استثنا در دانشگاه شیراز بگذریم ، می‌توانیم ادعا کنیم مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک وجود ندارد. قضاوت درباره این وضعیت در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما میتوان رد پایی از برخی گرایش ها دید که چندان ،با دانشگاهی شدن ادبیات کودک و به تبع آن مطالعات دانشگاهی میانه‌ای ندارد و متقدند که ادبیات کودک امری غریزی است و باید از راه های دیگری در گسترش و تقویت ان کوشید و چه بسا دانشگاه ها به کیفیت ان نینجامد ، امّا از سوی دیگر اغلب با اشاره به تجربه های کشور های دیگر به اهمیت نقش دانشگاه و مطالعات دانشگاهی تاکیید می کنند. برای این افراد شاید نخستین پرسش این باشد که چرا در ایران مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک شکل نگرفته‌است وچه موانعی روی این پدیده قرار دارد .شماره آینده پژوهشنامه ادبیات کودک ونوجوان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره تاریخچه روز جهانى کودک 41 ص

دانلود مقاله کامل درباره تولد حضرت فاطمه و روز زن و مقام مادر 26 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره تولد حضرت فاطمه و روز زن و مقام مادر 26 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

تولد حضرت فاطمه و روز زن و مقام مادر

باغبان هستی:

مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند. گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد. گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.

گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.

خشم لبریز از مهربانی:

مهربانی و لطافت مادر را بارها یاد کرده ایم و ستوده ایم، ولی من، لحظه های ناب خشم و قهر او را نیز می ستایم؛ لحظاتی که پایم در راه می لغزید و سوی بیراهه می رفتم؛ لحظاتی که دست به خطا می بردم و از سر جهل راه عصیان پیش می گرفتم. نه به کلام او دل می سپردم و نه به نگاه زنهار زده اش وقعی می نهادم. سر در جیب جهالت فرو کرده، راه خود می رفتم و او چون کوهی سترگ، راه بر من می بست. چون رودی خروشان می خروشید، آن گونه که خود را خردتر از آن می دیدم که نافرمانی کنم و چه زود پرده جهالتم دریده می شد و چشم دلم گشوده، و می دیدم که با آن خشم لبریز از مهربانی اش، چگونه راه مرا بر پرتگاه خطا بسته است و آن گاه، فروتنانه به سپاسش می نشستم.

قدرت مندی و جدیت:

به همان اندازه که مهربانی و لطافت مادر قابل ستایش است، قدرت مندی و استواری او در راه تربیت صحیح کودک نیز قابل تحسین، و شایسته ستایش است. مادر فهمیده و دانا، با جدیت از مشاجره با کودک و یا کوتاه آمدن در مورد خواست های نا به جای او دوری می کند و با قدرت مندی، راه او را بر خطا می بندد و این، بهترین راه برای حفظ سلامت جسمی و روحی کودکی است که نه خوب و بد را می شناسد و نه می تواند بفهمد و بشناسد.

گام به گام رو به سعادت:

مادر مسلمان، در کنار همه محبت های مادرانه و عاطفه بی پایانی که خداوند به او بخشیده، چون راهنمایی است که کودک را از همان ابتدا با اصول اسلامی آشنا می کند. او با نقل داستان های واقعی یا تخیلی، تذکر گام به گام و بیان کودکانه از واقعیت ها و بایدها و نبایدها، کودک را با رفتاری مطلوب و اسلامی پرورش می دهد، آن گونه که این رفتارها از همان آغاز کودکی در وجود کودک برجسته می شود. چنین مادرانی که راه سعادت را بر روی فرزندان خود می گشایند، شایسته تحسین و پاداش الهی هستند.

عظمت مقام مادر:

در قانون خلقت، هرچه مقام آفریده ای بالاتر است، وظایف او هم سنگین تر می شود. در این میان، زن که به عنوان انسان، جانشین خدا در زمین و به عنوان مادر، پرورش دهنده افراد جامعه بشری است، از مقام بلند و والایی برخودار است. آیت الله جوادی آملی، در مورد عظمت مقام مادر و وظایف او چنین می نویسد: �یک سلسله مسئولیت های پرورشی به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سی ماه یک سری مسئولیت هایی دارد که مرد ندارد. در این سی ماه که کودک مستقیماٌ از مادر تغذیه می کند، مادر مسئول حفظ دو نفر است؛ یکی برای خود و دیگری برای کودک. آیا این عظمت زن نیست؟ این مسئولیتی نیست که ذات اقدس الهی به زن داده است که به زن فرمود: مسئولیت در حفظ اندیشه ها، افکار و عقاید بیش از مرد است. تو مسئول دو نفری. از این رو مواظب افکار و اندیشه هایت باش؛ زیرا که بسیاری از مسائل، از راه اندیشه به فرزند می رسد�.

تعالی اندیشه در مادر:

حساسیت مقام زن و دشواری وظایف او، و سنگینی اموری که در خلقت بر عهده او نهاده شده، بسیار دشوار و در عین حال ظریف و دقیق است. توجه مادران به این وظایف حساس، باعث سلامت جامعه بشری است. استاد جواد آملی در این باره چنین می نویسد: �اگر مادری بداند که اندیشه های او در کودک اثر می گذارد، اندیشه ها و بینش های خود را تعالی بیشتری می بخشد، وظیفه مادری تنها این نیست که با وضو بچه را شیر بدهد و (یا هنگام شیر دادن) �بسم الله� بگوید که اینها امور ظاهری و عبادت های ظاهری است؛ بلکه دین می فرماید: مواظب اندیشه های خودت نیز باش�.

تجلیل ویژه از مادر:

خداوند در جای جای قرآن کریم، به تکریم و احترام پدر و مادر و احسان به آنها سفارش و در مواردی، احسان به والدین را در کنار عبادت حق ذکر می کند. ولی با همه این توصیه ها، در جایی که از زحمات آن دو یاد می کند، تنها از دشواری هایی که مادر تحمل کرده نام می برد و می فرماید:� ما انسان را سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، (خاصه مادر) زیرا مادرش (بار وجود) او را به سختی حمل کرده و به سختی فرو نهاده است.� بله آن جا که سخن از سختی ها و زحمات است، خداوند نام مادر را به صورت مخصوص بیان می دارد تا بلندای حق او بر فرزند، آشکار گردد.

بلندای مقام مادری:

استاد جوادی آملی درباره توجه و اهتمام زنان به امور خانواده و وظیفه حساس مادران می فرماید: �مبادا ارزش های مادی و عادی، مقام والای مادری را به دست نسیان بسپارد و آن را کمتر از سمت های دیگر وانمود کند و خانه داری و مدیریت داخلی خانواده که رکن اصیل جامعه اسلامی است، کم رنگ گردد�.

منزلت رفیع مادر:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تولد حضرت فاطمه و روز زن و مقام مادر 26 ص