یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره مقام صبر

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره مقام صبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

(مقام صبر(

صبر درآئین برگزیده اسلام و کیش انسان ساز شیعه، جایگاهی بس والا و بالا دارد . دژی بسیار محکم است که اهل ایمان و یقین را امان از آفات زمان و مکان است شماره زیادی از آیات شریفه قرآن عظیم با واژه صبر و مشتقات آن ختم می گردند و صفت صابری در نزد پروردگار صبار و شکور پیوسته ستوده شده است. آن گونه که یگانه مهربان ، همواره بندگان مؤمن خویش را به صبر دعوت نموده و صالحان را از صابران می داند.

در سور مبارکه بقره آیه شریفه (249) چنین می خوانیم :

« کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله و الله مع الصابرین »

چه بسا گروه اندکی که بر گروه بسیار غلبه یافتند، به اذن پروردگار و خدواند با صبر پیشگان است. صبر در لغت به معنای شکیبایی و بردباری ، بویژه در برابر گرفتاریها و ناگواریهاست و در اصطلاح عرفا عبارتست از : ترک شکایت از سختی بلاء نزد خدا . برخی از عارفان را عقیده بر اینست که حقیقت صبر حبس نفس است از جزع ، در موقع فرود آمدن بلاها و مصیبتهای عظیم .1

البته صبر از دشوارترین منزلها در راه محبت الهی است و ناخوشآیند ترین آنها در ره توحید حضرت متعال. و برای سالکی که هنوز خود را با سختی های ریاضیت توانمند نساخته گاه صورت وحشتناکی بخود می گیرد.

درجات صبر 2

اولین درجه صبر: از منظر نظر خواجه انصاری صبر بر ارتکاب گناه و معاصی ، نخستین درجه از درجات صبر است. او بیان می دارد که سالک پیوسته وعیدهای خداوند متعال را در ارتباط با ارتکاب گناه در نظر می دارد و این بدان سبب است که ایمانش باقی بماند .

درجه دوم صبر : صبر بر طاعت است و اینکه سالک، پیوسته بر عبادت و بزرگی حضرت حق محافظت و پایدار ی کند و اخلاص در طاعت را کاملاً رعایت نماید . صبر بر طاعت مستلزم صبر بر معصیت است از این رو بالاتر و برتر از آن به شمار میرود.

....................................................................................................................................................................

فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی /ص 521.

منازل السائرین /ص 111 و 112.

10

چنانکه خدای متعال می فرماید:

« ان الصلوه تنها عن الفحشا و المنکر : نماز انسان را از زشتی و گناه باز می دارد.1

درجه سوم صبر : بر بلا و معاصی و شدائد زندگی است به این گونه که سالک جزای نیکویی را که خداوند در قرآن برای صابران وعده داده است ، ملاحظه کند و همواره آن را مورد توجه قرار دهد و در انتظار گشایش از جانب پروردگار باشد .2 چرا که: ان مع العسر یسرا. 3

و از آن تعابیر، به صحت این قول می رسیم که صبر یعنی انتظار کشیدن برای فرج و گشایش از ناحیه حق تعالی در سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 200 آمده است .

« یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوالله لعلکم تفلحون »

و به نوعی ناظر بر همین درجات سه گانه صبر است . اصبرو یعنی در بلا شکیبا باشید و صابرو یعنی در برابر ارتکاب گناه صبر کنید و رابطوا هم به معنای صبوری بر طاعت است . درباره درجات صبر سخنان ازرشمند بسیاری نقل گردیده که برای نمونه می توان به روایتی در کتاب وزین اصول کافی باب کفر و ایمان اشاره نمود. رسول خدا (ص) فرموده اند :

« صبر سه گونه است ، صبر نزد مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از معصیت . کسی که صبر کند بر مصیبت تا آنکه برگرداند مصیبت و شدت آن را به نیکویی ، در عوض آن خداوند برای او سیصد درجه مابین هر درجه تا درجه مثل مابین آسمان و زمین ، منظور فرماید و کسی که صبر نماید بر اطاعت ، بنویسد خدا از برای او ششصد درجه ، میانه هر درجه تا درجه چون میانه قعر زمین تا عرش و کسی که صبر کند بر معصیت ، بنویسد خدواند برای او نهصد درجه ؛ میانه هر درجه تا درجه دیگر همانند فاصله منتهای زمین تا منتهای عرش»

در واقعه جان سوز کربلا، زیباترین جلوه های صبر را در نهایت کمال آن شاهد هستیم . مظاهر مصفایی از صبر و پایداری در راه عقیده و تحمل مشکلات مبارزه در طریق حق که سبب ماندگاری آن حماسه و پیروزی ابدی آن واقعه گردیده است .

صبر بانوی پیام آور کربلا ، صبری مثال زدنی است . او پرورش یافته علی (ع ) است که می فرمود :

«الصبر یهون الفجیعه » صبر و شکیبایی فاجعه سخت را آسان می کند.4

و صبر بیکران حسین بن علی (ع) که در خطبه های پیش از حرکت به سوی عراق و در سخنان شریفش هنگام اقامت در سرزمین نینوا تا ظهر خون فشان عاشورا همگی ، حاکی از صبری پایان ناپذیر است .

« نصبر علی بلائه و یوفینا اجرالصابرین »: برآزمون اوصبر می کنیم او نیز پاداش صابران را به ما عطا خواهد کرد.5

.....................................................................................................................................................................

1)سوره عنکبوت / آیه 45 . 2) منازل السائرین /ص 112

3) سوره انشراح / آیه 5 4) فرهنگ عاشورا /ص 267.

5) لهوف / ص 60 .

11

در جای دیگر امام (ع) خطاب به همراهان و هم سفران خویش چنین می فرماید :

« ایها الناس ، فمن کان منکم یصبر علی حد السیف وطعن الاسنه فلیقم معنا»

ای مردم ! هر کدام شما که بر تیزی شمشیر و ضربت نیزه ها صبر و تحمل دارید با ما بمانید.

در خطاب به زنان مکرمه حرم خویش می فرماید : اگر من کشته شدم ، صوت نخراشید و گریبان چاک نکنید بلکه صبور باشید .

آخرین کلمات نور دیده زهرای اطهر (س) در گودی قتلگاه چنین است :

« صبراً علی قضائک » الهی بر قضای تو صبر می کنم .

اما زینب (س) این والاپیامدار نهضت سرخ حسینی ؛ از اوان کودکی در وقایع شهادت مادر و ضربت خوردن پدر و از دست رفتن حسن بن علی (ع) به زهر، بسیار صابری کرده است، اما صبر او در واقعه طف و تحمل مصائب و مشکلات بانوان و دختران و کودکان بی پناه حسین (ع) شگفت ترین راز هستی زینب (س) است. او بر شهادت فرزندان خویش مویه نمی کند و چنان هم دلی و همراهی با برادر معزز خویش دارد که مثال زدنی است .

او اگر چه بر سر و صورت می زند و امحمداه ، وا علیاه ، وا اماه ! میگوید اماعجز و لابه نمی کند هر ابتلائی را به جان می خرد ، تا مواریث حسین بن علی (ع) را تا آنجاکه قضای الهی اجازه می دهد به سلامت به مدینه برساند.

او صبور است و جز او چه کسی می تواند شرط وفا و صبوری را به انجام رساند. تشنه تر از همه حرم و دردمندتر از همگان ،که او حسین (ع) یادگار عزیز مادر و در یک کلام جان خویش را از دست می دهد، اما در جستجوی صابرانه اطفال حرم و در پناه دادن ایشان و استماع ناله های دردمندانه شان لحظه ای کوتاهی نمیکند. امان از دل زینب! که خون شددل زینب .

کسی باید تسلای دل داغدیده و سر و جان زخم دیده او باشد اما او پناه اهل حرم است و محافظ جان یادگار امام حسین (ع) ؛ پس از برادر . علی بن حسین (ع) سخت بیمار است آنگونه که توان ایستادن ندارد و این قامت قیامت زینب است که ستون امن تکیه فرزند برادر می شود و پاسبان جان مبارک سید سجاد می گردد.

او یک جا نوحه می خواند و در جمع بانوان عقده از دل می گشاید و جای دیگر چنان محتشم خطبه می خواند که گویی اقیانوس صبر او را موجا موجی نیست .

و سلام بر بانویی که دشمن خونی را که از زیر معجرش بر زمین راه گرفته بود دید ؛ اما تضرع زینب (س) را ندید و چون مشاهده هتک حرمت حرم رسول خدا(ص) را می دید و سر بریده برادر عزیزش را که آنگونه بر نی ، مورد بی حرمتی واقع می شد، سر به ستون محمل زد و خطاب به سر برادر گفت :

.....................................................................................................................................................................

12

یا اخی ! این صبری و مهجتی قد اذیبت بمصائب علی الجلیل جلیل.1

زینب (س) در مجلس ابن زیاد ملعون چنان با شجاعت و متانت و در کمال صبوری و هوشمندی سخن می گفت، که آن ملعون رو به جانب حاضران گردانید و گفت :

« هذه شجاعه و لقد کان ابوها سجاعاً شاعراً » این زن فصیح است ، عجب فصیح و بلیغ سخن می گوید ، پدر او علی (ع ) نیز فصیح و بلیغ بود و نیکو انشاء اشعار می کرد .

و زینب (س) با کمال جرأت فرمود : ای پسر زیاد ؛ مرا با آن همه داغ و درد که در سینه دارم مجال سجع و قافیه نیست . و برما جز صبر و شکیبایی نیست .2

.....................................................................................................................................................................

1) از مدینه تا مدینه / ص 837 و 838 .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مقام صبر

تحقیق در مورد قائم مقام فراهانی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد قائم مقام فراهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

قائم مقام فراهانی

 

تبار

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، معروف به میرزا بزرگ از سادات فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، از مردم هزاوه فراهان از توابع اراک بود.اجداد او صاحب نام بودند و چند نت از آنان به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. او در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در تهران کارهای پدر را انجام داد و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت.

زندگی سیاسی

میرزا ابوالقاسم سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفر‌های جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پیشکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگهای ایران و روس شرکت داشت.

در سال ۱۲۳۷ هجری قمری پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و حاجی میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب «سیدالوزراء» و «قائم‌مقام» یافت و به وزارت نایب‌السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف حاجی میرزا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «بزیمکی (خودی)» و «اوزگه (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتا مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت می‌کرد، پس از یکسال وزارت در اثر تـفقین بدخواهان به اتهام دوستی با روسها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند.

اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال ۱۲۴۱ هجری قمری دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب‌السلطنه منصوب شد. در سال ۱۲۴۲ هجری قمری فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد، تا درباره صلح یا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در این مجلس تـقریبا عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام بر خلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار داشت که ناچار باید با روسها از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌ای در مجلس انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتن روابط نهانی با روسها متهم کردند.

پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه یافت و به شکست ایران انجامید؛ تا در ماه ربیع الثانی سال ۱۲۴۳ هجری قمری برابر با نوامبر ۱۸۲۷ میلادی قوای روس به فرماندهی گراف پاسکوویچ تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود.

میرزا ابوالقاسم در کار صلح و عقد معاهده با روس، جدیت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامی خانواده عباس میرزا ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقـتدر دیگر در فرزندان او مستـقر کرد.

عهدنامه ترکمنچای

عهدنامه ترکمنچای در پنجم شعبان ۱۲۴۳ هجری قمری برابر ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تـنظیم و امضا شد و قائم مقام، که خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و درباره آن توضیحات لازم داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهدنامه بایستی به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار دیگر به پیشکاری آذربایجان و وزارت ولیعهد به تبریز مراجعت کرد.

در اوایل سال ۱۲۴۹ هجری قمری نایب‌السلطنه برای دفع فتـنه یاغیان افغانی عازم هرات شد و قائم مقام را نیز همراه برد. عباس میرزا که بیماری سل داشت، در مشهد بستری شد و فرزند خود، محمد میرزا، را مامور فتح هرات کرد. هرات در محاصره بود که عباس میرزا درگذشت و قائم مقام، که جنگ را صلاح نمی‌دانست، با یارمحمدخان افغانی عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد میرزا در ماه صفر سال ۱۲۵۰ هجری قمری به تهران وارد شد و در همان ماه جشن ولیعهدی او به جای پدر برپا شد و ولیعهد ایران به فرمانروایی آذربایجان و قائم‌مقام به وزارت او عازم تبریز شدند.

چندی نگذشت که فتحعلی شاه در جمادی الاخر سال ۱۲۵۰ هجری قمری در اصفهان درگذشت. این خبر به آذربایجان رسید و محمد شاه قصد عزیمت به پایتخت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قائم مقام فراهانی

مقاله درباره مقام و منزلت زن در قرآن

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره مقام و منزلت زن در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره مقام و منزلت زن در قرآن


مقاله درباره مقام و منزلت زن در قرآن

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:5

مقام و منزلت زن در قرآن

آنچه در زیر از نظر می گذرد خلاصه ای است از دیدگاه مکتب رهائی بخش اسلام در مورد جایگاه زن که با توجه به بخشی از سور و آیات قرآن کریم تنظیم شده است .

مقام زن در اسلام چنان است که در قرآن کریم سومین سوره مفصل به نام "النساء" نامیده شده است و در ده سوره دیگر مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان است و همه جا در خطابات عام آنان مورد خطابند و همچنین می توان از بسیاری از مفاهیم قرآن می توان نکات مهمی را در این رابطه استنباط کرد و می توان این ادعای دروغ را که اسلام برای زن ارزشی قائل نیست بدینوسیله بطور کلی منتفی دانست .

اسلام زن را بعنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی ، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو موثر جامعه دانسته است .

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله آنگاه که از زنان بیعت گرفت به آنان  اعلام کرد شما از عناصر اصلی اجتماع و ارکان بنیادی جامعه هستید و برای حفظ و سلامت آن باید به میزان سهم خود از آن پاسداری نمائید .

یا ایها النبی اذا جاءک المومنات یبایعنک ....

ای پیامبر اگر زنان مومنه آمدند تا با تو بیعت کنند ، (اینکه) با خداوند شریک نگیرند و دزدی نکنند ، و زنا نکنند ، و فرزندان خود را نکشند (سقط جنین نکنند ) و تهمتی نسازند ، از آنچه میان دست و پای ایشان است ( فرزند غیر را به شوی خود نسبت ندهند ) و در نیکوکاری ها از تو پیروی کنند ، با ایشان بیعت کن و برای ایشان از خداوند آمرزش خواه ، بدرستی که خداوند آمرزنده و مهربان است .  سوره ممتحنه آیه 12

زن بعنوان موجودی زیبا ، ظریف ، مستقل ، آرامی بخش ، با تقدس دختری ، همسری ، خواهری و مادری در مسیر تکامل جامعه است و تا ارزش خود را نشناسد و یا جامعه از موهبت او محروم باشد، انحطاط قطعی آن جامعه را بدنبال خواهد داشت .

و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده و رزقکم من الطیبات افبالباطل یؤمنون و بنعمت الله یکفرون  سوره نحل آیه 27       


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مقام و منزلت زن در قرآن

مقاله درباره مقام انسانى زن از نظر قرآن

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره مقام انسانى زن از نظر قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

مقام انسانى زن از نظر قرآن

اسلام زن را چگونه موجودى مى‏داند؟آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانى او رابرابر با مرد مى‏داند و یا او را جنس پست‏تر مى‏شمارد؟این پرسشى است که اکنون‏مى‏خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

فلسفه خاص اسلام درباره حقوق خانوادگى

اسلام در مورد حقوق خانوادگى زن و مرد فلسفه خاصى دارد که با آنچه درچهارده قرن پیش مى‏گذشته و با آنچه در جهان امروز مى‏گذرد مغایرت دارد.اسلام‏براى زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات‏قائل نشده است;پاره‏اى از حقوق و تکالیف و مجازاتها را براى مرد مناسبتر دانسته وپاره‏اى از آنها را براى زن،و در نتیجه در مواردى براى زن و مرد وضع مشابه و درموارد دیگر وضع نامشابهى در نظر گرفته است.

چرا؟روى چه حسابى؟آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیارى ازمکتبهاى دیگر نظریات تحقیر آمیزى نسبت‏به زن داشته و زن را جنس پست‏ترمى‏شمرده است و یا علت و فلسفه دیگرى دارد؟

مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته‏هاى پیروان سیستمهاى غربى شنیده و خوانده‏اید که مقررات اسلامى را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال‏اینها به عنوان تحقیر و توهینى نسبت‏به جنس زن یاد کرده‏اند;چنین وانمود مى‏کنند که‏این امور هیچ دلیلى ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت‏شده است.

مى‏گویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مردجنسا شریفتر از زن است و زن براى استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است،حقوق‏اسلامى نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور مى‏زند.

مى‏گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و براى اوحقوقى که براى یک انسان لازم است وضع نکرده است.اگر اسلام زن را انسان‏تمام عیار مى‏دانست تعدد زوجات را تجویز نمى‏کرد،حق طلاق را به مرد نمى‏داد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمى‏کرد،ریاست‏خانواده را به شوهر نمى‏داد،ارث‏زن را مساوى با نصف ارث مرد نمى‏کرد، براى زن قیمت‏به نام مهر قائل نمى‏شد،به زن‏استقلال اقتصادى و اجتماعى مى‏داد و او را جیره‏خوار و واجب النفقه مرد قرارنمى‏داد.اینها مى‏رساند که اسلام نسبت‏به زن نظریات تحقیر آمیزى داشته است و او راوسیله و مقدمه براى مرد مى‏دانسته است.مى‏گویند اسلام با اینکه دین مساوات است واصل مساوات را در جاهاى دیگر رعایت کرده است،در مورد زن و مرد رعایت نکرده‏است.

مى‏گویند اسلام براى مردان امتیاز حقوقى و ترجیح حقوقى قائل شده است و اگرامتیاز و ترجیح حقوقى براى مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمى‏کرد.

اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شکل منطقى ارسطویى بدهیم به این صورت درمى‏آید:اگر اسلام زن را انسان تمام عیار مى‏دانست‏حقوق مشابه و مساوى با مرد براى‏او وضع مى‏کرد،لکن حقوق مشابه و مساوى براى او قائل نیست،پس زن را یک انسان‏واقعى نمى‏شمارد.

تساوى یا تشابه؟

اصلى که در این استدلال به کار رفته این است که لازمه اشتراک زن و مرد درحیثیت و شرافت انسانى،یکسانى و تشابه آنها در حقوق است.مطلبى هم که از نظرفلسفى باید انگشت روى آن گذاشت این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت‏انسانى چیست؟آیا لازمه‏اش این است که حقوقى مساوى یکدیگر داشته باشند به طورى که ترجیح و امتیاز حقوقى در کار نباشد؟یا لازمه‏اش این است که حقوق زن‏و مرد علاوه بر تساوى و برابرى،متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچ گونه تقسیم‏کار و تقسیم وظیفه‏اى در کار نباشد؟شک نیست که لازمه اشتراک زن و مرد درحیثیت انسانى و برابرى آنها از لحاظ انسانیت،برابرى آنها در حقوق انسانى است اماتشابه آنها در حقوق چطور؟

اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفه غرب را کنار بگذاریم و در افکار وآراء فلسفى که از ناحیه آنها مى‏رسد به خود اجازه فکر و اندیشه بدهیم،اول بایدببینیم آیا لازمه تساوى حقوق تشابه حقوق هم هست‏یا نه؟تساوى غیر از تشابه‏است;تساوى برابرى است و تشابه یکنواختى.ممکن است پدرى ثروت خود را به‏طورى متساوى میان فرزندان خود تقسیم کند اما به طور متشابه تقسیم نکند.مثلا ممکن‏است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد:هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک‏مزروعى و هم مستغلات اجارى،ولى نظر به اینکه قبلا فرزندان خود را استعدادیابى‏کرده است،در یکى ذوق و سلیقه تجارت دیده است و در دیگرى علاقه به کشاورزى ودر سومى مستغل‏دارى،هنگامى که مى‏خواهد ثروت خود را در حیات خود میان‏فرزندان تقسیم کند،با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همه فرزندان مى‏دهد از لحاظ‏ارزش مساوى با یکدیگر باشد و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مقام انسانى زن از نظر قرآن

تحقیق درباره رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان

  مفهوم خوشبختی

خوشبختی عبارت است از: آرامش ، احساس سعادت واحساس امنیت ، جشن واسراف وزیاده روی ، کسی راخوشبخت نمی کند . مهریه و جهیزیه هم کسی را خوشبخت نمی کند . پای بندی به روش شرع است که انسان را خوشبخت وسعادتمند می کند.

همدیگر را بهشتی کنید !

ازدواج واختیار همسر، گاهی درسرنوشت انسان موثر است.خیلی اززن ها هستند که شوهرانشان را بهشتی می کنند . خیلی از مردهای مهم هستند که زن هایشان را بهشتی می کنند . عکس آن هم هست . اگر زن وشوهر، این کانون خانوادگی را قدر بدانند وبرای آن اهمیت قائل باشند، زندگی امن وآسوده خواهد شد وکمال بشری برای زن وشوهر درسایه ازدواج خوب ممکن خواهد شد.

گاهی هست که مرد در فعالیت های زندگی سردوراهی می رسد.

انتخاب باید بکند یا دنیا را و یا راه صحیح وامانت وصداقت را ، یکی از این  دو تا را باید انتخاب کند ، این جاست که زن می تواند او را به راه اول یا  راه دوم بکشاند .متقابلا ،طرف عکس آن هم هست ، شوهرها هم درمورد همسرانشان می توانند این طور تاثیرات را داشته باشند. سعی کنید با هم این طور باشید . هردو کوشش کنید که یکدیگر را متدین، درراه خدا ، درراه اسلام ، درراه حقیقت ، در راه امانت و صداقت ، نگهدارید ومانع ازانحراف ولغزش شوید.

دردوران بسیار دشوار سال های مبارزات وهمچنین سال های انتقلاب ، خیلی از زن ها  شوهران خود را با صبر وهمکاری شان بهشتی کردند . مردها رفتند به جبهه های گوناگون و خطرات را متحمل شدند. این زن ها درخانه ها لرزیدند ودچار تنهایی وغربت گشتند ، اما زبان به شکوه بازنکردند ، شوهران خود را تشویق هم کردند . این ها شوهران خود را بهشتی کردند والا می توانستند طوری عمل کنند که شوهرانشان از رفتن به جبهه واز ورود به میدان مبارزه ، وازادامه مبارزه پشیمان شوند . می توانستند این طور عمل  کنند ، ولی نکردند . بی صبری نشان ندادند . شوهرانی هم بودند که همسرانشان را بهشتی کردند . هدایت آن ها ، همکاری آن  ها، دستگیری وکمک آن ها موجب شد که این زن ها بتوانند در راه خدا حرکت کنند . عکس آن را هم داشته ایم . زن هایی بوده اند که شوهران خود را اهل جهنم کرده اند و مردهایی هم بوده اند که زن های خود را جهنمی کرده اند . می توانید با هم همکاری کنید، همدیگر را اهل بهشت کنید، همدیگر را سعادتمند کنید، همدیگر را درراه تحمل علم ، تحصیل کمال ،پرهیزکاری ،تقوا وساده زیستی کمک کنید.

 

همدیگر را خوشبخت کنید!                 

خیلی از زن ها هستند که شوهر خودشان را بهشتی می کنند . خیلی از مردها هستند که همسر خود را حقیقتا سعادتمند می کنند . موارد عکس این هم هست .ممکن است مردهای خوبی باشند، زن هایشان آن ها را اهل جهنم کنند و زن های خوبی باشند که مردهایشان آن ها را اهل جهنم کنند اگر چنانچه زن ومرد هر دو توجه داشته باشند، با توصیه های خوب ،با همکاری های خوب با مطرح کردن دین واخلاق درمحیط خانه- آن هم بیشتر ازمطرح کردن زبانی ، مطرح کردن عملی – این طور یکدیگر را کمک می کنند آن وقت زندگی کامل وحقیقتا وافی وشافی خواهد شد.

انسان با راهنمایی ودلسوزی وتذکر بجا ، با مانع شدن از زیاده روی ها وبعضی ازکج رفتاری های همسرش ، می تواند اورا اهل بهشت کند .البته عکس آن هم هست . با افزون طلبی ها ، با توقعات و با روش های غلطی که وجود دارد ، می تواند همسر خود راجهنمی کند...

همدلی وهمکاری کردن ، معنایش این است که همدیگر را درراه خدا حفظ کنید. تواصی به صبر وتواصی به حق کنید .اگرخانم خانه می بیند شوهرش دارد دچار یک انحرافی می شود، فرضا دریک معامله نامشروعی دارد قرار می گیرد، توی یک جریان غلطی دارد می افتد ،توی پول درآوردن های نادرست دارد می افتد ،توی رفیق بازی های ناسالم دارد می افتد ،اول کسی که باید اورا حفظ کند، اوست، اگر متقابلا مرداین احساس ها را به نوع دیگری اززنش کرد، اولین کسی که باید زن را حفظ کند، شوهر اوست . البته حفظ کردن هم ، با محبت کردن وبا زبان خوش و با منطق صحیح وبا برخورد مدبرانه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان