یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تغییرسازمانی راهبردی بانگرش نظامگرا

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله تغییرسازمانی راهبردی بانگرش نظامگرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تغییرسازمانی راهبردی بانگرش نظامگرا
چکیده
در هر سازمانی توان بالقوه پرورش نیافته ای وجود دارد که برای ایجاد تغییرات راهبردی در سازمان می توان از این نیروی عظیم به نحو مطلوب استفاده کرد، و این توانایی را در راستای اهداف و چشم انداز سازمانی هدایت کرد. برای اینکه این نیروی سازمانی را درجهت تغییرات راهبردی سازمان برانگیخت ، ضروری است انگیزه لازم رادر کارکنان به وجود آورد که این انگیزه می تواند ازطریق تعامل بین ساختار مناسب سازمانی ، رهبری و فراگردهای یادگیری سازمانی ایجاد شود. از این رو سلسله مراتب سازمانی ، افراد و گروههای سازمانی در فرایند یادگیری سازمانی می توانند پیوندهای مناسبی را درجهت افزایش عملکرد سازمانی به وجود آورند. در مقاله حاضر، ضمن بررسی یادگیری سازمانی ، رهبری و عملکرد آن و نقش کارگزاران تغییر به ارائه الگوی تغییر سازمانی راهبردی پرداخته شده است .

 

مقدمه
درحال حاضر با نامطمئن تر و پیچیده تر شدن محیط تکنولوژی ، سیاسی و اجتماعی سازمانها، وسعت و اهمیت تغییر سازمانی افزایش یافته است . چنین روند صعودی درلزوم تغییر سازمانی ، نیاز به دیدگاه راهبردی در بهبود و توسعه سازمانی را مطرح ساخته وفرایندهای برنامه ریزی شده تغییر در سطح سازمان را تشویق کرده است . بنابراین می توان گفت که در سالهای اخیر، تغییر راهبردی بیشترین تاثیر را بر روی تکامل بهبود و بازسازی سازمان داشته است ، چنانکه برخی از علمای مدیریت تغییر راهبردی را پدیده جدیدقلمداد کرده و آن را جزء خاستگاههای پنجگانه توسعه و بهبود سازمانی بیان داشته اند.(1)
نخستین کاربردهای تغییر راهبردی توسط ریچارد بک هارد RICHARDBAKHARD) با استفاده از برنامه ریزی سیستم های باز بوده است . بعداز این زمان متخصصان تغییر سازمانی ، مدلهای متنوعی از تغییر سازمانی ارائه کردند که هرکدام از این مدلها بر این مساله تاکید می کنند که تغییر راهبردی مستلزم تغییر در سطوح چندگانه سازمان و فرهنگ سازمانی بوده و اغلب ازجانب مدیران عالی انجام شده و تاثیر زیادی برعملکرد می گذارد. حال باتوجه به این مطالب ، در این مقاله سعی شده است جدیدترین نظریات و دیدگاهها، که در زمینه تغییر سازمانی ارائه شده است ، موردبررسی قرار گیرد واز تلفیق این عقاید و دیدگاهها یک الگوی راهبردی تغییر سازمانی که عوامل مختلفی ازجمله رهبری ، انگیزش ، بهره وری ، یادگیری و بازخور را مدنظر قرار داده و این الگوی رابرای برنامه های بهبود و بازسازی سازمانی ارائه کند.
تعریف تغییر سازمانی راهبردی
به منظور تعریف تغییر سازمانی ، باید قادر باشیم حوادث تاریخی که در محیطپیرامون ما رخ می دهد و داده است را بشناسیم و آن را فراموش نکنیم ، تغییر سازمانی راهبردی می تواند از دو منبع متفاوت منتج شود. تغییر می تواند از محیط خارجی نشات بگیرد، همانند تغییرات در اعمال رقبا، قوانین و مقررات دولتی ، شرایط اقتصادی و ابزارتکنولوژیکی . همچنین تغییر می تواند از درون یک سازمان نشات بگیرد، این تغییرات می تواند در چشم انداز و ماموریت جدید شرکت باشد، مانند خرید تکنولوژی های جدید(2). از این رو، تغییر سازمانی راهبردی عبارت از تغییر و تحول در کلیه سطوح سازمان باتوجه به عوامل مختلف تاثیرگذار (محیط داخلی و خارجی ) بر چشم انداز واستراتژی سازمان است که ازسوی کارگزاران سازمان و همکاری مدیریت عالی صورت می گیرد.
رهبری و تغییر سازمانی راهبردی
رهبری فرایندی است که ازطریق آن فرد سعی می کند دیگران آنچه را که او می خواهددر سازمان انجام دهد. به عبارتی رهبری عبارت است از برقراری ارتباط بین گروهی ازافراد که در آن یک نفر می کوشد تا دیگران را به سمت هدفی معین سوق دهد. طبق گفته هایت (HITT) <اگر مدیریت عالی سازمان می خواهد تغییر سازمانی راهبردی راموفقیت آمیز به اجرا درآورد، بایستی چشم انداز روشن و ایده آلی را برای آینده سازمان ترسیم کند>. دیدگاه دیگر این است که اگر مدیریت عالی سازمان می خواهد به تغییرسازمانی موفقی نایل آید، باید کارکنان را از نتیجه واقعی تغییر و تحول سازمانی آگاه سازدو درک روشن و تعهد سازمانی را درمیان اعضای سازمان به وجود آورد.(3)
کانتر و همکارانش (KANTER ETAL) نیز معتقدند تغییر واقعی در یک سیستم (به عنوان پیامد چشم انداز آینده سازمان ) زمانی به منصه ظهور خواهدرسید که مدیران عالی تمایلی به دستیابی داشته باشند (رهبران بخواهند به آن دست یابند) و رهبران سازمان در این امر خطیر نقشهای اساسی را برای اجرای چشم انداز روشن تغییر سازمانی ایفا کنند. این نقشها عبارتند از: ایجاد حس وفاداری ، توانایی برقراری ارتباط، درگیر کردن کارکنان ، اعتماد و اطمینان داشتن به آنان .(4)
در بررسی تغییرات راهبردی و رهبری بایستی ابعاد رهبری را نیز مدنظر قرار داد.بیتی و همکارانش (BEATTY ETAL) دو بعد رهبری را برای تشریح نقش رهبران سازمان بر فرایندهای تغییر تکنولوژیکی پیشنهاد کرده اند.
بعد اول ، رهبری تعاملی : در این رویکرد رهبری ، تغییر تکنولوژیکی را به عنوان نیازی برای رفع مشکل فنی و تکنولوژی می داند و به مشکل گشایی افراد حداقل توجه را دارد.به عبارتی رهبری تعاملی عبارت است از توجه به تکنولوژی و عدم توجه به کارکنان (مدیر وظیفه مدار). براساس این تعریف ، در این بعد از رهبری ، مدیر فاقد مهارتهای لازم برای نفوذ بر ادراکهای اعضای سازمان و عکس العملهای مناسب در برابر مقاومت کارکنان است ، یعنی مدیر فاقد مهارتهای انسانی است و فقط دارای مهارت فنی است . این دسته ازرهبران ، پیروان خود را درجهت اهداف تعیین شده برمی انگیزانند. براساس این دیدگاه وظیفه عمده رهبری به کارگیری پیروان به وسیله استفاده از یک سبک رهبری بهتر که باموقعیت تطابق داشته باشد. از این رو، مدیران تعامل گرا که پروژه های تغییر سازمانی رااداره می کنند، بایستی زمانی را برای شنیدن مشکلات و مسائل کارکنان و نظرات زیردستان اختصاص دهند، چرا که این امر ممکن است موجب درک و شناخت آنها ازکاربردهای تکنولوژی جدید بشود.(5)
بعد دوم ، رهبری تحول گرا: ازنظر این دیدگاه ، تغییر تکنولوژیکی به ترکیبی از جنبه های روابط انسانی و فنی نیازمند است . پس ، رهبری عبارت است از توجه به افراد ومشکل گشایی مسایل کارکنان ; مدیریت عالی سازمان در راستای تغییر چشم انداز سازمانی بایستی نقش حیاتی را در حل مشکلات روابط انسانی ایفا کند. در تغییرات راهبردی سازمان ، فرهنگ ، رهبری و مدیریت میانی سازمان نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است .طبق مطالعات <هایت > و همکارانش ازطریق رهبری است که اعضای سازمان قادرند به چشم انداز ایده آل آینده سازمانی مدیریت عالی پی ببرند. رهبران تحول گرا، رهبرانی هستند که بر پیروان خود نفوذ فوق العاده ای دارند و آنان را درجهت اهداف مقرر هدایت کرده و بر تغییرات بنیادی و تحول زا تاکید دارند.
فاصله بین وضع موجود و مطلوب سازمان می تواند بر موفقیت کارگزاران تغییرسازمانی راهبردی تاثیر بگذارد. اگر شکاف بزرگ و بااهمیت باشد، ممکن است تلاشهای کارگزاران سازمانی خنثی شود و به طور بالقوه ازبین برود، چرا که اعضای سازمان درک درستی از تغییر سازمانی نخواهند داشت و آن را تهدیدی علیه اهداف خود می پندارند.(6)
به گفته کتزنبچ (KATZENBACH)مسئولیت مدیریت عالی سازمان برای آگاهی یافتن از شکاف بین چشم انداز موجود <آنچه هست > و چشم انداز مطلوب <آنچه بایدباشد> برای اداره فعالیتهای تغییر سازمانی راهبردی بسیار مهم است ; همچنین ارائه تعریف و تبیین روشن و ثابتی از فرایندهای اصلی تغییر سازمانی راهبردی در بخش مدیریت عالی سازمان حائزاهمیت بسزایی است .
مشکل ترین جنبه فعالیت درجهت تغییر سازمانی ، تغییر در نظام ارزشی و نگرش افراد (مهارتها و رفتار صدها کارمند) است ، چرا که تغییر در افراد با فرهنگ ، نگرشها، رفتارو غیره مرتبط است و تغییر فرهنگ سازمان از حساسیت زیادی برخوردار است و ازمشکل ترین و زمان برترین تغییر در سازمان ، تغییر در افراد و نگرش آنهاست . میزان تغییردر افراد به توانایی و نگرش مدیران سطوح عالی و میانی در پذیرش تغییر سازمانی راهبردی دارد. برای اینکه رهبر بتواند تغییراتی در افراد ایجاد کند، باید با اذهان و قلوب کارکنان خود ارتباط داشته باشد و از لغات ساده ای استفاده کند و از نگرانی و اندوه پرهیزو با آرامی و اعتماد به نفس با کارکنان برخورد کند تا قادر باشد فرایند تغییر را به اجرادرآورد. نهایت اینکه آنچه از همه مهمتر است اینکه اگر سازمانی می خواهد به وضع مطلوب برسد مستلزم آن است که مدیریت میانی را در فعالیتهای رهبری درگیر سازد.(7)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   35 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تغییرسازمانی راهبردی بانگرش نظامگرا

دانلود مقاله چوب

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله چوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مواد اصلی
چوب و فرآورده های مرکب آن از دیرباز اهمیت اقتصادی بسیاری در کشورهای در حال توسعه و صنعتی دارد و یکی از مهمترین مصالح ساختمانی تمدن انسانی به شمار می رود.
امروزه علی رغم پیدایش مواد مصنوعی مختلف، چون همچنان اهمیت خود را به عنوان یک ماده خام حفظ کرده است. مصارف سنتی چوب مانند خانه سازی درگذر زمان تقریباً بدون تغییر باقی مانده، اما پیشرفتهای فنی و تقاضا برای تولید انبوه به ابداع روشهای نوینی در زمنیه صنعت چوب منجر شده است. ظهور ماشین آلاتی که قادرند به مقدار فراوان فرآورده های چوبی مانند تخته خرده چوب، تخته فیبر تولید کنند، در برابر طراحان و مهندسین افق گسترده ای را به منظور ابداع ایده ها و فنون جدید گشوده است.
به طور کلی مواد اصلی مورد مصرف در سازه های چوبی عبارتند از :
چوب، تخته خرده چوب، تخته لایه، روکش، تخته فیبر
چوب
چوب ماده ای است طبیعی، جامد، متخلخل و الیافی شکل که دارای سلولهای مختلفی است که این سلولها در جهات مختلف درخت قرار گرفته اند.
به طور کلی چوبهای مورد مصرف در صنایع چوب به دو دسته پهن برگان یا سخت چوبها و سوزنی برگان یا نرم چوبها تقسیم می شوند. از آنجایی که اکثر چوبهای پهن برگ نسبت به سوزنی برگان دارای سختی و وزن مخصوص بیشتری هستند اصطلاح سخت چوب به آنها اطلاق می شود و در مقابل به سوزنی برگان، نرم چوب گفته می شود؛ زیرا وزن مخصوص و سختی کمتری نسبت به پهن برگان دارند.
با وجود آن که چوب انواع متعددی دارد، ولی به علت کم بودن تعداد و جنس نامناسب بعضی از گونه ها، فقط می توان تعدادی از هزاران نوع چوب را در ساخت سازه های چوبی مورد استفاده قرار دارد.
عمده چوبهایی که در صنایع چوب ایران مورد استفاده قرار می گیرند، عبارتند از :
چوبهای پهن برگ عبارتند از :
راش : این چوب به رنگ صورتی مایل به قهوه ای (گلی روشن) و دارای دوکهای ظریف (بارانک) و لکه های قهوه ای رنگ (پرمگس) است. این چوب ریزبافت، نیمه سخت و نیمه سنگین است و از آن برای تولید مبل، پارکت، روکش و تخته لایه، جعبه، اتاق اتومبیل، قایق سازی، بشکه سازی و غیره استفاده می شود.
توسکا (ییلاقی): رنگ این چوب در هنگام قطع درخت صورتی روشن (قرمز) است که پس از خشک شدن کم کم به رنگ نارنجی در می آید. چوبی است نسبتاً نرم تا نیمه سخت و سبک و در مقابل ضربه و فشار مقاوم است. این چوب در قایق سازی، مداد سازی، ساخت مبلمان، ساختمانهای چوبی، کاغذ سازی، جعبه سازی، منبت کاری، تخته لایه و روکش مورد استفاده است.
ملچ : چوبی به رنگ قهوه ای مایل به قرمز است و گاهی اوقات رگه های سبز رنگی در آن دیده می شود. چوبی درشت بافت، نیمه سخت و نیمه سنگین، نسبتاً بادوام و در برابر ضربه و خمش مقاوم است. از این چوب بیشتر در ساختمانهای چوبی، ساخت مبلمان، روکش، قایق سازی، وسایل ورزشی، در و پنجره و تخته لایی استفاده می شود.
افرا (شیردار) : چوبی سفید رنگ مایل به کرم، ریز بافت و دارای تلالو صدفی خاصی است. این چوب نسبتاً سبک تا نیمه سنگین و نیمه سخت است و در ساخت اندامهای مصنوعی، خراطی، ساخت مبلمان، روکش و تخته لایه، ساختمانهای چوبی، آلات موسیقی و لوازم تزئیناتی مصرف می شود.
گردو : چوبی ریزبافت، به رنگ خاکستری مایل به قهوه ای تا قهوه ای تیره و دارای نقوش زیبا و نسبتاً با دوام است. این چوب نیمه سنگین و نیمه سخت و در مقابل فشار، خمش و کشش مقاوم است. از این چوب بیشتر در کارهای هنری و تزئینی، تهیه روکش، خراطی، ساخت مبلمان، ساخت آلات موسیقی، قنداق تفنگ، مجسمه سازی، منبت کاری، خاتم سازی و معرق کای استفاده می شود.
چنار : چوبی به رنگ سفید روشن تا قرمز مایل به قهوه ای است که لکه های قهوه ای صدفی مانند دارد. چوبی است نیمه سخت و نیمه سنگین و با داوم که از آن برای ساخت درهای اماکن متبرکه، دسته ابزار، صندلی، غربال، صندوق، پاشنه سازی، پنجره سازی و خاتم سازی استفاده می شود.
بلوط : چوبی به رنگ قهوه ای روش تا تیره، درشت بافت و بادوام است. این چوب نسبتاً نیمه سخت و نیمه سنگین تا سنگین است و در برابر سایش (ساییدگی) مقاومت زیادی دارد و بهترین چوب برای پارکت (فرش چوبی)، ساخت مبلمان، تهیه روکش، ساختمانهای چوبی، تراورس راه آهن، چوبهای معدن، پنجره سازی، و مدلسازی است.
ممرز : چوبی ریز بافت، به رنگ سفید تا سفید مایل به کرم و سخت نیمه سنگین است. این چوب در مقابل ضربه و سایش مقاومت دارد و در کاغذسازی، تخته خرده چوب سازی، تخته فیبر، واگن سازی، دسته ابزار، تراورس راه آهن و چوبهای تونلی از آن استفاده می شود.
تبریزی : این چوب به رنگ سفید تا کرم روشن است و اغلب لکه های سیاه رنگ و یا قهوه ای دارد. چوبی است نسبتاً نرم، سبک که دوام زیادی ندارد و کار با آن آسان است. برای ساخت تخته خرده چوب، کاغذ سازی، کبریت سازی، جعبه سازی و ادوات کشاورزی از آن استفاده می شود.
چوبهای سوزنی برگ عبارتند از :
کاج ایرانی (کاج معمولی): چوبی درشت بافت، به رنگ سفید تا سفید مایل به کرم است که دارای روزنه ها، کانالهای صمغی و گره های زیادی است. این چوب نسبتاً سبک و نرم است و در ساخت خانه های چوبی، چوبهای تونلی، تراورس راه آهن، جعبه سازی، در و پنجره، تیر برق و تلفن، کاغذ سازی و غیره از آن استفاده می شود
نراد : چوبی به رنگ سفید تا سفید مایل به کرم تا قهوه ای مایل به صورتی، راست تار و دارای نقوش زیبایی است. چوبی است سبک، نرم و کم دوام که کار با آن آسان است و در کارهای ساختمانی، مبل سازی، قفسه سازی، بسته بندی و کاغذ سازی از آن استفاده می شود.
چوبهای وارداتی عبارتند از :
آکاژ (سایلی) : چوبی است به رنگ قرمز روشن تا قرمز مایل به قهوه ای، نیمه سخت و نیمه سنگین که دارای رگه های موازی و پهن است. از این چوب برای ساخت مبلهای گران قیمت، تزئینات داخل هواپیما و قطار، تخته لایه و روکش و ساخت لوازم موسیقی استفاده می شود. رویشگاه اصلی این گونه چوبها برزیل، امریکای مرکزی و سواحل عاج است.
ماهاگونی : چوبی است به رنگ خاکستری، نیمه سخت و نیمه سبک که دارای تلالو صدفی خاصی است. این چوب برای ساخت روکش و تخته لایه، خراطی، منبت کاری، مجسمه سازی و در قسمتهای بیرونی و داخلی ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد. این چوب بومی منطقه آفریقای مرکزی، هندوراس و اسپانیاست.
اکومه (گابن) : چوبی است به رنگ صورتی کم رنگ تا پر رنگ، سبک، نرم، ریزبافت و کم دوام که به خوبی ورقه، ورقه می شود. این گونه بومی کشورهای گابن، گینه و کنگوست و برای تهیه روکشهای پوششی و نمایی، کاغذ سازی، قایقهای سبک، تخته لایه سازی و غیره از آن استفاده می شود.
ساج (تیک) : چوبی است به رنگ قهوه ای طلایی تا قهوه ای پررنگ با خطهایی سیاه که بسیار سنگین و سخت و بادوام است. این چوب در صنعت کشتی سازی، صنایع ظریف بخصوص خاتم سازی، ساخت ابزار آزمایشگاهی، پارکت سازی، صنایع مبلمان، روکش گیری، قسمتهای بیرونی و داخلی ساختمان موارد مصرف دارد. این چوب بومی منطقه هند، سیام، برمه و جاوه است.
تخته خرده چوب
صنعت ساخت تخته خرده چوب یکی از صنایع جدید است و در مقایسه با صنایع تخته فیبر و تخته لایه قدمت چندانی ندارد. این صنعت در حال حاضر به علت استفاده از هرگونه ضایعات چوبی اعم از سرشاخه ها، پوست، و مازاد مزارع پنبه و غلات، کتان و کنف و دیگر گیاهان چوبی در ردیف مهمترین صنایع وابسته به چوب قرار دارد. تعدادی از واحدهای تولیدی تخته خرده چوب در ایران عبارتند از : نکا چوب، شموشک و شهید باهنر گرگان، ایران چوب قزوین، 22 بهمن بهشهر، نئوپان گنبد، ممتاز تبریز، مجتمع صنعتی رفسنجان، کشت و صنعت کارون و تخته فشرده شمالو
تعریف تخته خرده چوب
تخته خرده چوب فرآورده چوبی صفحه ای شکل است که از مخلوط خرده چوب با سایر مواد لیگنو سلولزی و مواد چسبنده به کمک فشار و حرارت دادن ساخته می شود.
طبقه بندی تخته خرده چوب براساس روش ساخت (نوع پرس کردن)
تخته های حاصل از پرس صفحه ای (صاف): در این روش جهت طول ذرات تشکیل دهنده کیک تخته خرده چوب به صورت اتفاقی مرتب شده است. این نوع تخته از نظر شکل مقطع (ساختمان نیمرخ ضخامت تخته) خود به چند دسته تقسیم می شود که عبارتند از : تخته های یکنواخت یا یک لایه، تخته های سه لایه، تخته های ریزش تدریجی (بدون لایه مشخص) و تخته های چند لایه.
تخته های حاصل از پرس غلتکی (پرس بی انتها) : دراین روش غلتکهای پرس ثابت اند و فقط حرکت چرخشی دارند، کیک خرده چوبها از بین غلتکها عبور می کنند و به ضخامت تنظیم شده (فاصله بین دو غلتک بالا و پایین) در می آیند. با این روش می توان تخته های یک لایه، سه لایه، ریزش تدریجی و چند لایه تولید کرد.
تخته های تولید شده با پرس قالبی (قالب گیری شده) :تفاوت اساسی این روش با روش ساخت تخته خرده چوب با پرس صفحه ای در شکا ظاهریصفحه پرس است. صفحات این پرس به شکلهای برجسته، فرو رفته، انحنادار و یا پروفیل دار ساخته می شوند و تخته هایی با شکلهای مختلف به وجود می آورند، مانند : صفحات ورزالیت.

 

 

 

طبقه بندی تخته خرده چوب براساس چگونگی سطوح (رویه) : بر این اساس، تخته خرده چوبها به چهار دسته تقسیم می شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چوب

دانلود مقاله بازیهای المپیک و مختصری بر آن

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله بازیهای المپیک و مختصری بر آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 بازی‌های المپیک به جشنواره ورزشی ای گفته می‌شود که به عقیده باستان‏شناسان و تاریخ‏نویسان در یونان باستان به انجام می‌رسید، و در اواخر قرن ۱۹ میلادی مجدداً احیا شد.[۱] در دوره باستان جشنها در ابتدا جنبه مذهبی داشته و برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او در المپیا برگزار می‌شد. در یونان باستان شرکت کنندگان متشکل از مردانی که ثروت و وقت کافی داشتند که به تمرین ورزشی بپردازند بودند.[۲] پس از احیا مسابقات در دوران مدرن، تا دهه هفتاد قرن بیستم میلادی شرکت کنندگان حتما می‌بایست ورزشکاران غیر حرفه‌ای می‌بودند. ولی در طی دهه هشتاد قرن بیستم، درها به روی ورزشکاران حرفه‌ای هم باز شد.[۱]
بازیهای المپیک در ابتدا یک جشن مذهبی بود که برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او برگزار می‌شد. این مسابقات هر چهار سال یک بار و از سال ۷۷۶ قبل از میلاد در المپیا که محل صحن زئوس بود برگزار می‌شد.[۲]
افسانه‌های زیادی پیرامون پیدایش مسابقات المپیک به وجود آمده‌است: بر اساس یک داستان، هرکول (که در اساطیر یونانی نیم خدا بود) آن را جهت تجلیل از فتوحات بی نظیرش بوجود آورد. بر اساس افسانه‌های دیگر زئوس و کرونوس، دو خدای یونان باستان، با یکدیگر بر سر فرمانروایی المپیا به جدال برخاستند که نهایتاً زئوس به پیروزی نائل آمد. بر اساس این داستان مسابقات المپیک یادبود این پیروزی می‌باشد.[۳]
در دوران باستان تنها مردان یونانی که آزاد (و نه برده) متولد شده بودند می‌توانستند در مسابقات در جشن مذهبی زئوس شرکت کنند. زنانی که مجرد بودند در تاریخ دیگری به احترام هرا همسر زئوس و مادر هرکول، به مسابقه می‌پرداختند. زنهای ازدواج کرده حق شرکت در مسابقات را نداشته و در صورت مخالفت باید بهای آن را با جانشان می‌پرداختند.[۲] [۱] مسابقات المپیک در بین یونانی‌ها از اهمیت زیادی برخوردار بود چنانکه مورخین یونانی در دوران باستان، از آن به عنوان یک واحد برای اندازه گیری زمان استفاده می‌کردند. یک «المپیاد» بیانگر چهار سال می‌بود.[۱]
مسابقات در ابتدا تنها شامل «مسابقه دو» بود، ولی بعدها کشتی، بوکس و پرش به آن اضافه شد.[۱] شرکت کنندگان که متشکل از افرادی که ثروت و وقت کافی داشتند که به تمرین ورزشی بپردازند. افراد در این مسابقات به صورت شخصی شرکت می‌کردند و نه به عنوان نمایندگان از شهر یا ناحیه‌ای خاص. تمرکز اصلی این مسابقات بر روی ویژگی‌های مردانه مانند قدرت و ورزیدگی که فرهنگ یونانی آن زمان ارج می‌نهاد پایه گذاری شده بود. بر خلاف سنت جاری در ناحیه مدیترانه که بر پوشیدگی تأکید داشت شرکت کنندگان برهنه در مسابقات شرکت می‌کردند (کلمه «ژیمناستیک» به عنوان مثال از کلمه یونانی به معنی «برهنه» می‌آید)[۲] مورخین نظریات متفاوتی جهت توضیح این موضوع ارایه کرده‌اند: حضور برهنه در بین عموم مردم بدون اینکه شخص تحریک جنسی بشود نشانگر کنترل شخص بر خودش است یا لخت بودن بخشی از مراسم مذهبی بود که بر مفهوم گذرا بودن تأکید می‌کرد یا عقیده به اینکه برهنگی قدرت جادویی به آنها در مقابل صدمات می‌داد و یا اینکه برهنگی لباس مخصوص افراد از طبقه بالا بود... چیزی که به هر حال مشخص است این است که یونانی‌ها برهنگی را خجالت آور نمی‌دانستند.[۱]
در زیر و روی تاریخ یونان و آثار کشف شده به سال ۷۶۶ پیش از میلاد مسیح برخورد می‏کنیم که «تیمائوس» نخستین مورخ یونانی در نوشته‏های خود از مردی بنام «کره ابوس» یاد کرده‌است که در راه رفتن از همه سریعتر بوده‌است.
این جشنها بیشتر از آن جهت که عاملی بود برای ورزیده شدن و آماده کردن جوانان برای مقابله با هر نوع تجاوز بخاک یونان رونق گرفت.
رشته‌های ورزشی برگزار شده در ادوار مختلف این مسابقات شامل ماده‌های مختلف مسابقات دو، پرش، پرتاب دیسک، پنجگانه باستانی، مشتزنی، کشتی، پانکریشن، اسب‌دوانی و ارابه رانی می‌شد[۴].
نوباوگان، جوانان و پهلوانان جداگانه به مبارزه می‌پرداختند، در حاشیه المپیک مسابقه‏های شعر و شاعری، سخن‏وری و موسیقی هم برگزار می‏گردید. جشن‏های «المپیا» ادامه داشت تا سال ۳۹۴ که امپراتور روم آن‌را تعطیل کرد. این تعطیلی طولانی سبب ویرانی «المپیا» و نیایشگاه «زئوس» نماد قدرت و پهلوانی گردید.
احیا مجدد در دوران مدرن
یک باستان‏شناس آلمانی به نام «کورتیوس» در دل تپه‏های خاموش «المپیا» به کاوش پرداخت، و آثار شگفتی را کشف کرد. فکر احیای این بازیها قوت گرفت و با هزاران دشواری مردی شریف، انسان دوست و دانشمند بنام «پی‌یر بارون دوکوبرتن» فرانسوی به کمک دوستان خود در سال ۱۸۸۹ در پاریس همایشی تشکیل داد و اساس بازیهای جدید المپیک را پی نهاد.
بازیهای المپیک با الهام ازاین نام و این دورهای قهرمانی بوجود آمد. رسماًازسال۱۸۹۶ بود که درآتن انجام گرفت وپس از آن هر چهارسال یکباردرنقاط مختلف جهان انجام گرفته‌است.وفقط سه دوره بدلیل جنگ جهانی دوم انجام نپذیرفت.
رشد
شمار شرکت کنندگان در المپیک از ۲۴۵ شرکت کننده از ۱۵ کشور جهان در سال ۱۸۹۶، به حدودا ۱۱٬۱۰۰ ورزشکار از ۲۰۲ کشور جهان در المپیک تابستانی ۲۰۰۴ در آتن رسید. شمار شرکت کنندگان در المپیک زمستانی بسیار کمتر از شرکت کنندگان در المپیک تابستانی است؛ در المپیک زمستانی ۲۰۰۲ در سالت لیک سیتی، ۲٬۴۰۰ ورزشکار از ۷۷ کشور جهان در ۷۸ رویداد ورزشی با یکدیگر به رقابت پرداختند.
المپیک یکی از بزرگترین رویدادهای رسانه‌ای است. در المپیک سیدنی ۲۰۰۰ بیش از ۱۶٬۰۰۰ گزارشگر و روزنامه‌نگار حضور داشتند و حدود ۸/۳ میلیارد بیننده از طریق تلویزیون بازیها را مشاهده کردند. رشد المپیک یکی از بزرگترین مشکلاتی است که المپیک در حال حاضر با آن مواجه‌است. گرچه در دهه ۱۹۸۰، ورود ورزشکاران حرفه‌ای و کمک مالی توسط شرکت‌های بزرگ بین المللی مشکلات مالی را برطرف کرد، اما شمار زیاد ورزشکاران، خبرنگاران و تماشاچیان شهرهای میزبان را در مورد سازماندهی المپیک با مشکل مواجه می‌کند.
عضویت
در حال حاضر ۲۰۳ کشور در رقابتهای المپیک شرکت می‌کنند. این رقم از ۱۹۳ کشوری که سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته بیشتر است. کمیته بین المللی المپیک بر خلاف دیگر سازمانهای بین المللی به کشورهایی که دارای استقلال سیاسی نیستند نیز اجازه شرکت در رقابتهای المپیک را می‌دهد. در نتیجه، بسیاری از مستعمرات و کشورهای غیر مستقل اجازه دارند تا تیمها و ورزشکاران خاص خود را روانه مسابقات المپیک کنند حتی اگر این ورزشکاران دارای شهروندی یک کشور دیگر عضو کمیته المپیک باشند. سرزمینهایی همچون پورتوریکو، برمودا، و هونگ کونگ، نمونه‌های بارز این مساله هستند، و تمامی آنها گرچه قانونا بخشی از یک کشور دیگر هستند اما به صورت کشورهایی مستقل در این رقابتها شرکت می‌کنند. همچنین، از سال ۱۹۸۰، تایوان تحت عنوان «چین تایپه»، و تحت پرچمی که کمیته بین المللی المپیک طراحی کرده در این رقابتها شرکت می‌کند. پیش از این سال جمهوری خلق چین به بهانه آنکه تایوان تحت عنوان «جمهوری چین» در این رقابتها شرکت می‌کرد از شرکت در این رقابتها امتناع می‌کرد. کمیته بین المللی المپیک در ۹ فوریه، ۲۰۰۶، جمهوری جزایر مارشال را به رسمیت شناخت و این سرزمین نیز می‌تواند در المپیک ۲۰۰۸ پکن شرکت کند.
مراسم بازگشایی

مشعل المپیک در سال 1980
جدای از عناصر سنتی، کشور میزبان هم نمایش‌های هنری از رقص و تئاتر مرسوم در آن کشور را اجرا می‌کند.
عناصر سنتی بسیاری در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک حضور دارند. مراسم معمولا با برافراشتن پرچم کشور میزبان و اجرای سرود ملی آن کشور آغاز می‌شود. بخش سنتی جشن با رژه ملت‌ها شروع می‌شود که در آن ورزشکاران هر کشور به ترتیب در استادیوم رژه می‌روند. ورزشکار برجسته هر کشور پرچم آن کشور را در جلوی گروه ورزشکاران آن کشور حمل می‌کند.
به طور سنتی (که از المپیک تابستانی ۱۹۲۸ شروع شد) یونان بدلیل موقعیت تاریخی خود به عنوان مبدا بازیهای المپیک، اولین کشور و کشور میزبان، آخرین کشوری هستند که رژه می‌روند. (استثنائا در سال ۲۰۰۴ که المپیک در آتن برگزار شد، یونان آخرین کشوری بود که رژه رفت; با این حال پرچم یونان جلوتر از بقیه حمل شد.) دیگر کشورهای شرکت کننده بر اساس حروف الفبای زبان اصلی کشور میزبان و اگر زبان آن کشور به حروف لاتین نباشد، بر اساس حروف الفبای انگلیسی رژه می‌روند. در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ در بارسلونا هر دو زبان اسپانیایی و زبان کاتالان زبان رسمی بازیها بودند، اما بدلیل عوامل سیاسی در حاشیه استفاده از زبان کاتالان، کشورها به ترتیب بر اساس حروف الفبای زبان فرانسوی وارد شدند.
پس از رژه کشورها، ابتدا رئیس کمیته المپیک کشور میزبان سخنرانی می‌کند وپس از آن رئیس IOC سخنرانی کرده و در انتهای سخنرانی خود رهبر کشور میزبان را معرفی می‌کند که پس از سخنرانی رئیس IOC رسما المپیک را افتتاح می‌کند. در برخی موارد اشخاص دیگری به جای رهبر کشور میزبان المپیک را افتتاح می‌کنند. دو مثال از این مطلب به ایالات متحده بر می‌گردد. در سال ۱۹۶۰ معاون رئیس جمهور ریچارد نیکسون بجای دوایت آیزنهاور رئیس جمهور بازیهای المپیک زمستانی ۱۹۶۰ را در دره اسکو در کالیفرنیا افتتاح کرد بار دیگر در سال ۱۹۸۰ والترماندال، معاون رئیس جمهور بجای رئیس جمهور جیمی کارتر بازیهای المپیک زمستانی۱۹۸۰ را در لیک پلاسید، نیویورک افتتاح کرد. علیرقم این افتخار برگزاری بازیها به شهر اعطا می‌شود و نه به کشور.
پس از آن پرچم المپیک را وارد استادیوم می‌کنند و در حالیکه سرود المپیک در حال اجرا است، آنرا برافراشته می‌کنند. سپس حمل کنندگان پرچم هر کشور به دور یکدیگر حلقه زده و جایگاه مانندی را درست می‌کنند که در وسط آن یک ورزشکار (از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۰) و یک داور (از زمان المپیک تابستانی ۱۹۷۲) سوگند المپیک را یاد می‌کنند که بر طبق قوانین باز ی کرده و داوری می‌کنند. در آخرمشعل المپیک وارد استادیوم می‌شود و پس از آنکه از دست هر ورزشکار عبور کرد به آخرین حمل کننده مشعل می‌رسد که معمولا ورزشکاری مطرح از کشور میزبان است.او آتش را در جایگاه مخصوص خود در استادیوم روشن می‌کند. (آتش المپیک از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۸ روشن بوده‌است، اما حمل امدادی مشعل از المپیک تابستانی ۱۹۳۶ آغاز شده‌است) از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۰ پس از جنگ جهانی اول، ۶۸ سال است که پس از روشن شدن شعله المپیک کبوترها را به نشانه صلح رها می‌کنند. اما پس از اینکه چند کبوتر در آتش المپیک در زمان افتتاح المپیک تابستانی ۱۹۸۸ سوختند، این کار متوقف شد.
مراسم افتتاحیه در فضای باز اجرا می‌شود، اما قرار است در المپیک زمستانی ۲۰۱۰ این مراسم در فضای سبز در استادیوم BC برگزار شود.
مراسم پایانی
نشانه‌های تاریخی بسیاری نیز در زمان برگزاری مراسم اختتامیه، یعنی پس از اتمام تمامی مسابقات ورزشی، به اجرا گذاشته می‌شود. در ابتدا حمل کنندگان پرچم از هر یک از کشورهای شرکت کننده در یک ردیف وارد استادیوم می‌شوند، اما در پشت آنها تمامی دیگر ورزشکاران بدون هیچ نشانه یا دسته بندی خاصی رژه می‌روند. این سنت از بازیهای تابستانی ۱۹۵۶ و به پیشنهاد دانش‌آموزی از ملبورن اجرا می‌شود.به پیشنهاد او با این کار ورزشکاران جهان در کنار یکدیگر «یک ملت» خواهند بود. (در ۲۰۰۶ ورزشکاران با هموطنان خود وارد استادیوم شدند و در ادامه جشن همه با هم مخلوط شدند.)
پرچم سه کشور هر یک در هر بار همزمان با نواخته شدن سرود ملی کشورشان در میله‌های پرچم به اهتزاز درآمده‌است. پرچم یونان (که افتخار خواستگاه مسابقات المپیک را یدک می‌کشد)، پرچم کشور میزبان و سر انجام پرچم کشوری که میزبان مسابقات المپیک تابستانی یا زمستانی در سال آینده خواهد بود. (استثنائا در سال ۲۰۰۴ که مسابقات المپیک در آتن برگزار شد، تنها یک پرچم؛ یعنی پرچم یونان به اهتزاز در آمد.)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  22  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بازیهای المپیک و مختصری بر آن

دانلود مقاله ستارگان دنباله دار

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله ستارگان دنباله دار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

در دایره المعارف ویکی پدیا ذکر شده است که : چیزی به نام ستاره دنباله دار وجود ندارد و این نامی است که به اشتباه گفته می شود و فقط گوی های یخی وگلی هستند که به هنگام گذر از خورشید (یا هر ستاره ی دیگر) ، آتشین شده و مانند دنباله به نظر می رسد . از این رو به آنها ستارگان دنباله دار می گویند که مانند یک ستاره از خود نور دارند . حال به درستی یا نادرستی آن می پردازیم .به راستی اطلاعات بشر ازستارگان دنباله دار از چه زمانی آغاز شد ؟
البته می توان این اطلاعات را به 2 دسته تقسیم کرد :
1- اطلاعات خرافی
2- اطلاعات واقعی
از زمان های دور مردم ستارگان دنباله دار را پدیده ای شوم می دانستند . شاید به این خاطر که هر بار یک ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر می گشت ، یک پدیده شوم اتفاق می افتاد . مثلاً درسال 1668 ستاره دنباله داری پدیدار آمد و مرگ و میر بسیاری در میان گربه های ناحیه وستفالی اتفاق افتاد . یا در نقطه ای دیگر طاعون گاوی ظاهر گشت
در گزارشی دیگر آمده است که درسال 1538 ستاره ای دنباله دار ظاهر شد. و به دنبال آن گوساله دو سر در رم متولد شد . یا نامه ای از گرتس (Gratz) رسیده و در آن گفته شده است که روز 31 آوریل خنجر طلایی زیبایی در آسمان در روز روشن درخشید . اما آن چه واضح است که این است که بدون وجود این ستارگان بی گناه ودلربا هم این حوادث اتفاق می افتد .در طول زمان ستارگان دنباله دار زیادی پدیدار گشتند که مدارهای مختلف با فواصل مختلف داشتند
در سال 1744 ستاره ای ظاهر شده و مدت ها در روز روشن مرئی بوده است . طول دم بادبزن مانندش ، 52 میلیون کیلومتر بود . در سال 1811 که ناپلئون در اروپا جنگ جهانی اول را به همراه انداخته بود ستاره ای ظاهر شد که منجمین 511 روز آن را تعقیب کردند که در اوت 1813 به صورت مه در اعماق افلاک پدیدار گردید که دم آن 10 میلیون کیلومتر بوده است . طبق محاسبات این ستاره مداری داشته که به 3000 سال می رسیده است . یکی از زیباترین ستارگان دنباله دار در سال 1858 رؤیت شد که بسیار زیبا و طویل بود . این ستاره در ژوئن 1858 به وسیله منجمی به نام دوناتی (Donati) در فلورانس به صورت سحابی ضعیف و متحرک در برج اسد کشف شد و نام دوناتی برای آن برگزیده شد
طبق محاسبات این ستاره در حدود سال 3585 دوباره درهمان مکان رؤیت خواهد شد .حال به تشریح پیدایش و کشف یکی از معروف ترین دنباله دار ها یعنی «هالی» می پردازیم .ازمنه قدیم ستارگان دنباله دار را«ستارگان گمراه» می نامیدند که به نظر می رسید از نقطه ای مبهم می آیند و به نقطه ای مبهم می روند . از ازمنه تاریخی تا کنون بیش از 1000 ستاره دنباله دار دیده شده ولی یکی از آنها مهم تر بقیه بوده است
یک منجم انگلیسی به نام هالی هنگام مطالعه تاریخ دنباله دارها در ازمنه قدیم در سال 1705 متوجه که ستارگان دنباله داری که در سال های 1531 ، 1657 ، 1682 ظاهر شده اند تقریباً یک مسیر را طی کرده اند . او محاسباتی انجام داد و گمان کرد که این ستارگان باید یکی باشند . بنابراین ظهور بعدی آن را در سال 1785 اعلام کرد . این نخستین باری بود که رؤیت یک ستاره را پیش بینی می کردند . محاسبات هالی بعدها به وسیله منجمی به نام کلرو (Clairaut) و ریاضی دانی به نام مادام لپوت (Lepaute) دقیقتر انجام گرفت و ظهور آن را بهار 1759 اعلام کردند . این ستاره را دهقانی در پروهلیس دید و در مارس سال بعد نیز به نزدیکترین فاصله خود از مدارش به خورشید رسید . بعدها مشخص شد که این دنباله دار از 13 سال قبل از میلاد مشاهده می شده است و تقریباً هر 76 سال ظاهر می گشته است .اختر شناسان در این تفکرات اند که آیا این ستارگان دنباله دار را جزئی از منظومه شمسی به حساب آورد یا نه ؟دنباله دار های فراوانی به دور خورشید در گردش اند . به دور سیاره مشتری نیز در حدود بیش از 40 ستاره دنباله دار در گردش اند
از این رو آن ها را در«خانواده ستارگان دنبال دار مشتری» می نامند . بدیهی است که تأثیر شدیدی که این سیاره غول پیکر بر ستارگان دنباله دار می گذارد ، آنها را اسیر کرده و آنها را به یک هذلولی مبدل می گرداند . البته ممکن است که این ستارگان در مسیر خود گرفتار یک گرانش غول پیکر دیگر شوند بنابراین باز هم این سؤال وجود دارد که آیا دنباله دارها جزئی از منظومه شمسی هستند یا نه ؟
هر ستاره دنباله دار از سه قسمت اصلی تشیل شده است : هسته یا لکه نورانی مقدم آن که اغلب ستاره شکل است و از بخاری به نام «کوما» احاطه شده است . هسته و کوما که روی «سر» آن متصل است . دم ستاره به همین وضع باقی می ماند . ستارگان دنباله داری مشاهده شده است که پنج تا هفت دم هم داشته اند .ستاره ی دنباله دار دوناتی نیز دم کوچکی داشته است .
در سال 1940 هنگام بازگشت هالی ، زمین از میان دم آن عبور کرده است . در آن زمان مخصوصاً در پاریس و ایالات متحده تشویشی به وجود آمد که گازها هیدروکربنی ما ده ستاره دنباله دار با جو زمین مخلوط خواهد شد و باید در انتظار باران بنزینی و حوادثی نظیر آتش سوزی بود . اما هیچ یک از این اتفاقات رخ نداد

 

 

 


راه های نام گذاری دنباله دارها
• هر دنباله دار به یادبود کاشف آن نامگذای می شود مثلاًدنباله دار اوترما (Oterma) یا دیگر همکارانش دنباله دار ایکیاسکی ( Ikya-Seki) (ایکیاوسکی) که همنام کاشفان خود هستند .* برخی از دنباله دارها بنابر سال کشفشان نامگذاری می شوند . مثلاً 1971 اولین دنباله داری بود که در سال 1971 کشف شد و همینطور b1971 که دنباله دار بعدی بود و غیره .
پس از آن که مداری برای دنباله دار محاسبه شود شماره گذاری بر اساس عبور از نقطه قرین از نقطه قرین خورشید گذشت در اینجا اطلاعات مختصری در مورد دنباله دارها می دهم که اگر برای هر کدام توضیحی بدهم هر کدام مقاله عریض و طویل خواهد شد :انواع دنباله دارها : غبار و گاز یونیده منشأ اکثر دنباله ها : کمربند کوپر و ابراورت ماده دنباله دار : از گاز و سنگریزه تشکیل شده اند که همه این مواد به صورت گلوله یخ درآمده اند و با نزدیک شدن به خورشید ذوب و پس از دور شدن از آن دوباره یخ می زنند.
در پایان توجه شما را به خواندن یک خبر جالب ولی تقریباً قدیمی جلب می کنم :اطلاعات دریافتی از ابزارهای نصب شده بر روی فضاپیمای دیپ ایمپکت ناسا نشان می دهد که وقتی کاوشگر (ایمپکتور) در 4 ژوئیه پرتاب و با سرعت 10 کیلومتر بر ثانیه به هسته ستاره دنباله دار تمیل 1 برخورد کرد ابر عظیمی از ماده گرد مانند بسیار ریز در فضا پخش شد . ابعادی که این گردها در آن قرار داشتند.
5 در 11 کیلومتر بوده است . پیت شولتز یکی از دانشمندان این پروژه اظهار داشت که یک دنباله دار می تواند از ماده ای کم استحکام تر از برف و یا حتی پودر تالک تشکیل شده باشد ، چرا که در خلأ حرکت می کند .مراحل مربوط به تجزیه وتحلیل اطلاعات دریافت شده از میان 4500 تصویری که سه دوربین تصویر بردار فضاپیما هنگام برخورد داشته اند ، حتی یک تصویر را هم از قلم نمی اندازد .دانشمندان این پروژه امیدوارند بتوانند تصویر دقیق از ماهیت و ترکیبات دنباله دار به سؤالات اساسی در مورد شکل گیری منظومه شمسی پاسخ گوید .در انتها باید بگویم که منبع اصلی این مقاله کتابی است قدیمی که درسال 1338 به چاپ رسیده است . اما با خواندن این در می یابیم که اطلاعات داده شده نه تنها قدیمی نیستند بلکه بسیار جالب و در خور خود ، جدید هستند
اجرام کوچک منظومه شمسی که از یخ ,سنگ وغبار تشکیل شده اند.تصور بر این است که دنباله دارها پیش سیاره های یخی باقیمانده از زمان شکل گیری منظومه شمسی در 4.6 میلیارد سال پیش هستند.کلمهcomet از یک کلمه یونانی به شکل kometes به معنای ستاره با موهای بلند است که البته بیشتر برای دنباله دارهای نورانی مصداق دارد.جسم اصلی ومرکزی دنباله دار هسته نام دارد وابعاد آن در حد چند کیلومتراست.برای مثال اندازه هسته دنباله دار هالی 15*8 کیلومتر است ولی اندازه هسته بیشتر دنباله دارها ازاین کمتر است.در فواصل دور از خورشید این اجرام غیر فعال بوده وقابل تشخیص از سیارک نمی باشند.تصور بر این است که هسته دنباله دار دارای یک پوسته تیره رنگ است که وقتی توسط حرارت خورشید گرم می شود (در فواصل کمتر از 5 واحد نجومی )پوسته می ترکد ومواد یخی وزیرین به شکل بخار از آن بیرون می زنندواین مواد بصورت ابر هسته را در بر می گیرند.دنباله دارهای جدید یا دنباله دارهای دوره ای که به حضیض مداری نزدیک می شوند معمولا" در این مرحله کشف یا مشاهده می شوند که در آن بدلیل پدیده فلورسانس در ابرهای تولید شده اطراف هسته, دنباله دار روشن تر می شود .در حالی که دنباله دار به خورشید نزدیکتر می شود یک یا چند دم در کنار آن شکل می گیرد.دنباله دارهای روشن معمولا"دارای دمی یونی ومستقیم (از نوع یک ) ودمی غباری وانحناءدار(از نوع دو) می شوند.بدلیل درخشندگی ابرهای هسته ٬خود هسته بکمک تلسکوپهای زمینی قابل مشاهده نیست فقط در دنباله دارهای روشن به شکل نقطه ای روشن واحتمالا" جتهایی از بخارهای روشن اطراف آن مشاهده می شود.
آشکار وناپدید شدن چنین عوارضی نشان میدهد که بیشتر انتشار گاز از سطح هسته از بعضی نواحی فعال که بین 15 تا 20 درصد از هسته را شامل می شوند رخ می دهد.با چرخش هسته نواحی فعال در معرض نور خورشید قرار می گیرند وروشن می شوند وسپس با ادامه چرخش در سایه قرار می گیرند وخاموش میشوند.چنین رفتاری در دنباله دار هیل باپ موجب ساختمانی مارپیچی مانند در دنباله آن شد.
امکان دارد کل دنباله دار در پوششی از ابرهیدروژنی قرار گرفته باشد که این پوشش تنها در طول موج ماوراءبنفش وبکمک ماهواره قابل مشاهده است.جتهای گازی هسته٬ ذرات غبار را از آن پرتاب می کنند واین ذرات در مداری سهموی قرار می گیرند وبه صورت دم غباری مشاهده می شوند.این دم زرد رنگ می باشد که ناشی از بازتاب نورخورشید است وطیف سنجها نیز آنرا تایید می کنند.این ذرات از جنس سیلیکات با ابعاد در حدود 10 میکرومتری هستند.ذرات بزرگتری با اندازه چند میلیمتر نیز وجود دارند که به صورت بارش شهابی خود را نشان می دهند.دم یک دنباله دار در سمت مخالف خورشید قرار دارد اما در بعضی شرایط خاص بدلیل پرسپکتیو (زاویه دید)به نظر می رسد که دم به سوی خورشید نشانه رفته است همان چیزی که ضد دم نام دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 13   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ستارگان دنباله دار

دانلود مقاله گشتالت

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله گشتالت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

گشتالتی ها باور داشتند که ارگانیسم چیزی به تجربه می افزاید که در داده های حسی وجود ندارد و آن چیز سازمان ( confignization ) است . ( 2 ص 291 ) گشتالت واژه ای آلمانی است که برای انگاره (configuration ) ،سازمان ، الگو ، شکل یا شکل بندی ، وضع ، هیأت گل و طرح بکار رود و هیچ ترجمه ی دقیقی در انگلیسی ندارد
( 1 ص 199 ) ولی این اصطلاح برای گشتالتی ها بیش از اینها معنی می دهد ( 2563 ) کهلر در تباب خود با عنوان روان شناسی گشتالت خاطر نشان کرد که این اصطلاح به دو شکل مختلف در آلمان به کار می رود : شکل اول – شکل اول یا الگو ، به عنوان ویژگی اشیاءادراک شده دلالت دارد . شکل دوم به حالت مشخص تر یک شئ ، مثل مثلث اشاره دارد . بنابراین ، در حالت اول می توانیم به ویژگی سه ضلعی بودن ، و در حالت دوم به خود مثلث اشاره کنیم ( 1 ص 199 ) پیروان این مکتب معتقد بودن که ما دنیا را در کل های معنی دار تجربه کنیم . ما محرک های جداگانه را نمی بینیم ، بلکه آنچه را که می بینیم محرک های ترکیب یافته در انگاره های معنی دار یا گشتالت ها هستند . ما ، انسان ها صندلی ها ، اتومبیل ها درخت ها و گل ها را می بینیم میدان ادراکی ما به کل های سازمان یافته یا گشتالت ها تقسیم شده اند و اینها موضوع اصلی روان شناسی هستند . ( 2 ص 291 ) .در یونان باستان هم حتماً پیش از سقراط حکیم به این طرز فکر برمی خوریم بسیاری از فیلسوفان و اندیشه وران آن دوران بهترین راه برای مطالعه و ادارک عالم را دراین دانسته اند که به قوانین و نظامها ی کلی خلقت نظر داشته باشند ، نه به اجراء و عناصر سازنده ی آن .( 4ص207 ) فریاد مبارزه جویانی گشتالتی ها این گونه سر داده شده که «گل بیشتراز مجموع افرای آن است یا « تجربه کردن یعنی تحریف کردن یعنی کل دارای خواص یا ویژگی هایی است که در اجزاء تشکیل دهنده آن یافت نمی شود ، و از خیلی جهات کل تعیین کننده خصوصیات اجزا است نه بر عکس ورستهایمر در این باره گفته است : «موقیت هایی یافت می شود که در آن ها آنچه به طور کلی رخ می دهد از ویژگی های اجزاء جدا شده آن قابل استنباط نیست . اما برعکس . آن چه در مورد جزیی از کل اتفاق می افتد در بسیاری از موارد مشخص ، با توسل به قوانین ساخت درونی کل ، قابل تشخیص است » در حقیقت شما نمی توانید از تصویر معروف مونالیزا تصور کاملی درک کنید اگر ابتدا یک بازوی تصویر ، بعد به بازوی دیگر آن ، آنگاه به بینی پس به دهان آن نگاه کنید و بکوشید تا آنها را کنار هم قرار دهید . شما نمی توانید تجربه ی گوش دادن به یک ارکستر سمفونی را با تجزیه ی آن به سهم هر یک از نوازندگان ارکستر درک کنید . موسیقی حاصل از ارکستر بیشتر از مجموع نت های مختلفی است که به وسیله ی نوازندگان مختلف اجرا می شود . آهنگ دارای یک کیفیت ترکیبی است که با مجموع قسمت های آن متفاوت است . ( 2 ص 291 )

 


نمونه پدیده های گشتالتی را در فیزیک و روانشناسی در مثال های زیر می توان یافت :
1- گرداب نمونه ای از گشتالتی است . قطره های آبی که گرداب از آن ها تشکیل می شود به تنهایی معرف گرداب نیستند ، بلکه نوع حرکت آن در گرداب معرف گرداب است .
2- وقتی ما به سه نقطه قسمت الف شکل زیر نگاه می کنیم آن ها را به صورت یک مثلث می بینیم ، در حالی که سه نقطه ی قسمت ب این شکل چنین تصوری را در ما ایجاد نمی کند .
علت این تفاوت در ادراک وضعیت یا طرحی است که به نقطه ی قسمت الف ایجاد کرده اند . بنابراین ، باید گفت مثلث عبارت است از سه نقطه ی مجزا در یکدیگر به اضافه ی طرحی که از وجود آن سه نقطه حاصل می شود و این رابطه ی نشان دهنده ی اصل مهم روان شناسی گشتالت است . ( 3 ص 257 )
پیشینیان روان شناسی گشتالت :
همانند بسیاری از مکتب های دیگر که در اوایل قرن بیستم آغاز شدند ، روان شناسی گشتالت میراثی غنی داشت . به نام ها و عقاید بسیاری می توان اشاره کرد ، ولی من سعی کردم خود را به مهم ترین آن ها محدود کنم .

 


اهانوئل کانت :
تعدادی از نویسندگان که در باره ی روان شناسی نظامدار نوشته اند ، خدمت های کانت را نادیده گرفته اند ، در حالی که مهم ترین تأثیر کانت در روان شناسی ، بر جنبش گشتالتی منتشرکرد . بوده است . در سال 1781 ، او یکی از مهم ترین آثار خود را به نام
نقدی بر فرد ناب منتشر کرد . کانت با لاک و تجربی نگرهای دیگر موافق بود که دانش از احساسها ناشی می شود ، ولی اعتقاد داشت که ادراک ما فقط دانش چیزها را به صورتی که آن ها به شکل پدیده ها بر ما ظاهر می شوند در اختیارمان می گذارد ، نه به صورتی که آن ها واقعاً هستند . چیزها به خودی خود می توانند وجود داشته باشند امّا ما آن ها فقط به صورتی درک می کنیم که ذهنمان تعیین می کند، ذهن ما مانند یک دوربین عکاسی نیست ؛ ذهن ما ادراک های خود را مرتب می کند . زمان و مکان به صورت ظفری در ذهن انسان وجود دارند . کل دنیای مادی ، بدون ذ هنی که آن را ادراک کند ، ناپدید خواهد شد . بنابراین ، به اعتقاد کانت ، دنیا به صورتی که درک می شود ، شامل ادراک حسی شما و شکل های پیشین کارکرد ذهن است .
دو نکته از کانت ، اصول بنیادی روان شناسی گشتالتی را نشان می دهد :
دنیا به صورتی که ما آن را درک می کنیم ، همان دنیای واقعی نیست .
برخی ادراک های ما از اشیا به طور طبیعی ، به صورت سازمان بندی های اولیه ، کاملاً مستقل از یادگیری صورت می گیرند . این همان فطری نگری کانت است . ( برای افلاع بیشتر به کتاب نظریه ها و نظام های روان شناسی تاریخ و مکتب های روان شناسی ، تألیف رابرت ویلیام لاندین ، ترجمه یحی سید محمدی ، فصل چهارم صفحه ی 54 مراجعه شود)
جان استوارت میل :
اگر میل یک تداعی گرا بود ، دیدگاه شیمی ذهن را به وجود آورد که طی آن اندیشه ها صرفاً جمع عناصر فردی نیستند ، بلکه می توانند به صورت یک کل جدید در آنیکه از مجموع اجزای آن است .
فرانز برنتانو و کارل استامف :
برنتانو و استامف مخالف این عقیده بودند که ذهن منفعل است و صرفاً تجربه ها را دریافت می کند از این رو ، بر عمل درک کردن یا حس کردن به جای تحلیل عناصر گوناگون تأکید . گشتالتی ها قویاً به این دیدگاه ضد تحلیلی اعتقاد دارند .
ارنست ماخ ( 1916 – 1838 ) : ‌‌‍
ماخ تأثیر مستقیم تری بر روان شناسی گشتالتی داشت . با این که او یک فیزیکدان بود ، تأکید داشت که احساس ها پایه ای برای کلیه ی علوم هستند . او به جمع ساده ی احساس ها ، بعد فضایی شکل را به صورتی که در یک مثلث یا هر شکل هندسی دیگر نشان داده می شود ، و بعد زمانی شکل را به گونه ای که در یک آهنگ شنیده می شود ، اضافه کرد . او این شکل های فضایی و زمانی را مستقل از عناصر آن ها می دانست . یک مثلث می تواند آبی یا سفید ، بزرگ یا کوچک باشد ، اما باز هم ویژگی مثلث بودن خود را حفظ می کند . به همین نحو ، یک آهنگ صرف نظر از مایه ای که در آن نواخته می شود ، همان آهنگ است و بعد زمانی شکل خود را در تغییر پرده از دست نمی دهد .
کریستین فون اهرنفلس ( 1932 – 1895 ) :
اهرنفلس در مقام یک فیلسوف ، دیدگاه ماخ را گسترش داد . او معتقد بود که در تجربه ویژگی هایی وجود دارد که از آن هایی که کلاً توسط احساس های ما تشخیص داده می شوند ، فراتر می روند او این ویژگی ها کیفیت های گشتالتی یا ویژگی های شکل نامید . در یک آهنگ الگوی زمانی وجود دارد که از صوت های احساسی منفرد که عناصر تشکیل دهنده ی آن آهنگ هستند ، مستقل است . همین موضوع در مورد شکل دیداری در شیوه ی مشابه با آن چه ماخ گفته بود صدق صدق می کند . برای اهرانفلس و مکتب اتریشی گراتز ( Graz ) ، شکل نه تنها یک عنصر احساس ، بلکه خودش یک عنصر بود شکل به عنوان عنصر جدید توسط ذهن خلق می شود تابع عناصر احساس اضافه شود . عناصر جدید در ذهن حضور دارند نه در چیزهای مادی با این همه ، ماخ و اهرنفلس باز هم موضع عنصری حسی داشتند . آنها فقط عناصر بیشتری را افزودند . با وجود آنکه آنها قطعاً و روان شناسی گشتالتی تاثیر داشتند . طرفداران اولیه این مکتب آن را انکار کردند ، زیرا ماه ماخ واهر نفلس با تمام این تفاصیل مانند وونتا ویتچفر به صورت افزودنی پذیر فکر می کردند . با این وجود مفهوم «کیفیت شکل » با روان شناسی گشتالتی آمیخته شد .
آزمایش اولیه ورتهایمر با دستگاهی به نام محرک نما انجام شد . به وسیله ی این دستگاه محرک های دیداری را می توان به مدت طولانی یا کوتاه ، و به صورت متوالی ارائه کرد . ورتهایمر دو خط عمودی متفاوت را در مکانهای جداگانه در مقابل دستگاه نمایش می داد که یکی در طرف راست و دیگری در سمت چپ بود . هر نمایش ، نمایش بعدی را در پی داشت و با یک فاصله زمانی از آن جدا می شد . ورتهایمر دریافت که اگر فاصله ی زمانی بین نمایشها یک ثانیه باشد ، آزمودنیهای او یک خط بی حرکت را در چپ و خط بی حرکت دیگری را در سمت راست می دیدند . این ادراک با رویداد فیزیکی مطابقت داشت . زمانی که فاصله زمانی بین نمایشها کوتاهتر می شد ، آزمودنیهای او چیزی را می دیدند که از یک محل به محل دیگر حرکت می کند . وقتی که فاصله زمانی یک پانزدهم ثانیه بود ، آزمودنیها ، دیگر دو خط جدا گانه نمی دیدند ، بلکه فقط یک خط را می دیدند که به نظر می رسید که از چپ به راست حرکت می کند . با وجود این ، زمانی که فواصل کوتاهتر می شدند ، این حرکت کمتر آشکار می شد ، و وقتی فاصله های زمانی به یک سی ام ثانیه می رسید ، آزمودنیهای او دیگر حرکت نمی دیدند بلکه صرفاً دو خط را می دیدند که به صورت بی حرکت در کنار هم قرار داشتند . ورتهایمر همچنین یک خط عمود و یک خط را با تنظیم فاصله های زمانی به وسیله ی یک پروژکتور بر روی پرده ی سفید می افکند . در نتیجه ی آزمایش مشاهده می کند که اگر فاصله ی زمانی برای انداختن خط عمود و خط منحنی بیشتر از 1 ثانیه باشد نخست خط عمود ، سپس خط منحنی بر روی پرده می افتد . اگر این فاصله زمانی کمتر از 1 ثانیه باشد چنین احساس می شود که خط عمود به دور خود می چرخد و منحنی می شود . به طوری که ملاحضه می گردد ادراک حرکت از دو خط و یک عامل زمانی مشخص پدیدار گشته است . این آزمایش یکی از جالب ترین آزمایشهایی بود که موجب پیشرفت کار سینما شد و اساس روانشناسی گشتالت قرار گرفت . پدیده ی فای را در آزمایش های دیگری مانند دو نقطه ی نورانی به فاصله های 10 تا 15 سانتی متر می توان مشاهده نمود . طرح آزمایش چنین است که اگر این نقطه های نورانی به طور متناوب خاموش و روشن شوند به صورت یک نقطه ی نورانی دیده می شوند . همچنین ، اگر انگشت سبابه را در فاصله 20 سانتی متری از نوک بینی نگه داریم و چشمها را به طور متناوب باز و بسته کنیم مشاهده می شود که انگشت سبابه حرکت می کند در صورتیکه در عمل هیچ گونه حرکتی ندارد .
این آزمایشها ، در سال 1912 منتشر شدند و خطای حسی مشاهده شده در آنها به پدیده ی فای معروف شد . این کشف مهمی برای روانشناسها گشتالت بود . البته خطای حسی حرکت ظاهری قبل از آزمایش ورتهایمر شناخته شده بود و تعیین های متعددی برای توجیه آن صورت گرفته بود . و ونت آن را بر حسب حرکت های چشم توجیه کرده بود ، اما در یکی از آزمایشهای ورتهایمر که خطهای در جهت های مخالف حرکت می کردند این توجیه رد شد ، زیرا هر دوچشم نمی توانند در یک لحظه در هر دو جهت حرکت کنند . تبیین دیگر این بود که شخص صرفاً حرکت را استنباط می کند . ورتهایمر خاطرنشان کرد که در زمانهای خاص نوردهی ، شخص صرفاً دو شکل را می بیند . که در پی هم می آیند و وقتی نور دهی سریعتر می شود بار دیگر این شکلها بدون حرکت ، همزمان با هم به نظر می رسند . چرا دقت این شرایط حرکت استنباط نمی شود ؟ بتبین ورتهایمر این بود که حرکت عملاً در مغز صورت می گیرد .
تلویحات پدیدة فای برای روان شناسی گشتالت :
برای ورتهایمر ، حرکت ظاهری دیده شده در آزمایش او ، با رویداد فیزیکی دو خطی که جابه جا می شوند ، مطابقت نداشت . به عبارت دیگر ، آن چه آزمودنی های او می دیدند با آن چه عملاً رخ می داد ، متفاوت بود . بنابراین بتبیین جدیدی برای ماهیت این احساس ضروری بود . بتیین اهرنفلس و کیفیت های گشتالتی او ناکافی بودند .
نگرش « کل »
در آزمایشها ، آزمودنیها به جای توالی عناصر حسی صفرا، کل یا گشتالت را درک می کردند . این ادراک کل ، ویژگی فطری فرایند حسی است زیرا کل یک تجربه اولیه و تجزیه شدنی است که این همان اصل مهم « کل بیشتر از مجموع اجزای آن است » که قبلاً به توضیح آن پرداختیم .
میدان پدیداری ما در ادراک میدان یا محیطی را تجربه می کنیم که از طریق تجزیه عنصر نگرانه نابود خواهد شد . این بدان معنی نبود که روانشناسان گشتالت با هرگونه تجزیه و تحلیل مخالف بودند . اگر قرار باشد تجزیه ای صورت گیرد ، باید در رابطه ی با کل معنا دار باشد . کافکا در سال 1935 اظهار داشت که روانشناسی را نباید صرفاً مطالعه ی پاسخها به محرک ها دانست ، بلکه باید آن را به صورت مطالعه واکنشی در نظر گرفت تحت تاثیر میدانی نیروهای تاثیرگذار بر هم قرار دارد که به صورت الگوی مشخصی خود سامان است . البته این الگو می توانند تغییر کنند . میدان به صورتی که ما آن را ادراک می کنیم ( که کافکا آن را محیط رفتاری نیز نامید ) . یک میدان پدیداری است . میدان صرفاً مجموعه ی محرکهای منفرد نیست ، بلکه سازمان یافته منظم است . و اعمال ما تحت تأثیر این میدان سازمان یافته قرار دارند ، نه اینکه فقط محرکهای خاص موجود در آن بر اعمال ما تأثیر داشته باشند . بدین ترتیب ، روان شناسی مطالعه کل تجربه بی واسطه شد . مطالعات اولیه عمدتاً شامل ادراک بودند ، ولی روانشناسان گشتالتی بعداً اصول خود را به یاد گیری تفکر و حافظه گسترش دادند . روشهای آنها بر درون گری تأکید داشتند – البته نوع ساده تر درون گری که به درون گری سافت گرایان با آزمودنی ها ی تربیت شده ، شباهتی نداشت .
اعتراضهای روانشناسی گشتالت به مکتبهای دیگر :
مطمناً ظهور روان شناسی گشتالت در بین مکتبهای روانشناختی که در آن زمان نمایان شده اند ، چیز منحصر به فردی نبود . قبل از اینکه بحثم را درباره ی اصول ران شناسی گشتالت ادامه دهم ، بد نیست ببینم که این روانشناسی با دیدگاه هایی که قبل از آن وجود داشتند و آن هایی که همزمان با آن در حال شکل گیری بودند ، چه مخالف هایی داشت .
عنصر نگری :
روان شناسان که تحت تأثیر پیشرفت های علم شیمی قرار گرفته بودند کوشیدند با عناصر فکر را که تصور می کردند از ترکیب یافتن آن ها تجارب پیچیده ی ذهنی ما حاصل می آیند کشف کنند . برای نمونه سافت گرایان به مطالعه ی همتای ذهنی بیرونی علاقه مند بودند ؛ لذا از آزمودنیهای مورد آزمایش خود می خواستند تا از نامیدن اشیاء تغییر و تفسیر تجارب خود جلوگیری کنند . در عوض از آنها خواسته می شد تا تجربه های خام خود را وصف نمایند . سافت گرایان ، از این لحاظ که معتقد بودند اندیشه های پیچیده از اندیشه های ساده تر که به نحوی با هم ترکیب می یابند تشکیل می شوند ، تداعی گرا بودند . هدف اصلی کوشش های آنها این بود که این اندیشه های ساده را که به باور خودشان واحد های ساختمانی اندیشه های پیچیده تر هستند کشف کنند اما از آنجا که روانشناسی گشتالت موضع قاطعی در باره ی بی همتایی کل داشت و معتقد بود که کل مجموع اجزای آن نیست ، علیه سافت گرایان تداعی گرا به مخالفت بر خاست . ادراک به گونه ای که ما آن را تجربه می کنیم ، صرفاً هسته ی احساسها یا مجموعه ای از عناصر نیست . تجربه را نمی توان به عناصر جداگانه ی آن تجزیه کرد از نظر گشتالتی ها ، چنین تجربه ای وضعیت را به گونه ای که واقعاً هست ، از بین می برد .
به سبب تأکید بر رویکرد مطالعه ی پدیده های ادراکی به طور مستقیم ، روانشناسی گشتالت گاه پدیدار شناسی ( پدیدار نگری ) پدیدار نگر رویدادهای ذهنی یکپارچه و معنی دار ، بدون تحلیل آن ها به اجزای ساده تر ، مورد مطالعه قرار می دهند . اصطلاح پدیده « همان چیزی که هست » معنی می دهد .
تداعی :
مخالفت دوم ، مستقیماً علیه نظام هایی بود که به اصل تداعی وابسته بودند . ورتهایمر پیوندهای تداعی را که ساخت گرایان و ثرندایک از آن ها استفاده می کردند ، « فریضه دسته بندی » نامید . روان شناسان گشتالت معتقد بودند که فقط وسیله ای مصنوعی برای یک کاسه کردن عناصر است . از آنجا که تجربه و رفتار از نظر ماهیت ، کلی یا یکپارچه ( در مقابل مولکولی ) است ، به اصل پیوند برای متصل کردن اجزاء به یک دیگر نیازی ندارد .
فریضه ی ثبات :
فریضه ی ثبات می گوید : بین رویداد فیزیکی و ذهنی ، یک رابطه ی یک به یک وجود دارد . این موضوع در توازی نگری روانی – فیزیکی ساخت گرایان بیان شده بود . طبق آزمایشهای اولیه ی گشتالتی ها ، این فرضیه در پدیده فای مصداق ندارد . یک میز مستطیل شکل با وجود آن که ما از زاویه های مختلف به آن نگاه کنیم ، باز هم مستطیل نیست ، باز هم آن را مستطیل می خوانیم . به همین نحو در تو همان دیداری ، آن چه را ما ادراک می کنیم ، با آن چه به صورت فیزیکی وجود دارد برابر نیست .
روان شناسی S-R :
به طوری که انتظار می رود ، درست همان گونه که روان شناسان گشتالت با عنصر نگری و تداعی گرایی مخالفت کردند ، با نظریه ای که موضوع مطالعه خود را به واحدهای مجزای محرک – پاسخ کاهش می دهد مثل نظریه های ثرندایک و رفتارگرایان اولیه صدرصد مخالف هستند ( 1ص204 ) رفتار گرایان می کوشیدند تا روانشناسی را به صورت کاملاً علمی در آورند، و علمی بودن ضرورتاً یعنی استفاده از اندازه گیری . آن ها می گفتند تنها موضوع روانشناسی که به روشنی و با اطمینان می توان آن را اندازه گیری کرد ، رفتار آشکار است . هم چنین اظهار می داشتند که وصف عناصر هشیاری ، آن گونه که مورد علاقه ی ساخت گرایان بود ، قابل اعتماد نیست ، زیرا تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله توانایی کلامی آزمودنی ( درون نگر ) قرار می گیرد . از آنجا که هشیاری را تنها به صورت غیر مستقیم می توان مطالعه کرد ، برای رفتارگرایان یک موضوع مناسب علمی به حساب نمی آمد همین انکار هوشیاری توسط روان شناسی های S-R موجب مخالف روانشناسی گشتالت با آنها شد . برای گشتالتی ، روانشناسی هم با رفتار و هم هوشیاری سر کار دارد . روان شناسی به خاطر تأکید زیادی که برمطالعه ادراک دارد ، باید تجربه بی واسطه ( هشیاری ) بپردازد اما نه به صورتی که ساخت گرایان توصیه کردند و بالاخره ، روانشناسان گشتالت با نوع فیزیولوژی که مکتب های دیگر به ( 1ص204 ) کار بردند هنگامی که فیزیولوژی در اصول تبیینی آنها دخالت داشت ، به مخالفت بر خاستند به طور سنتی با دستگاه عصبی به صورت یک رشته ی پیچیده از واحد های عصبی متصل به هم برخورد شده بود . تصور می شد که مدارهای عصبی از نقطه های مشخص تحریک ، در امتداد الگوهای مشخص موجود در دستگاه عصبی جریان دارد ، یعنی عمل کرد دستگاه عصبی همانند یک سیستم تلفن در نظر گرفته می شد .

 


قوانین سازمان دهی در نظریه ی گشتالت :
نظریه ی گشتالت تبیینی از آن که یک نظریه ی یاد گیری باشد به عنوان یک نظریه ی ادراک شناخته شده و بیشتیرین دستاوردهای علمی این نظریه در زمینه ی ادراک است . بر طبق این نظریه ، چگونگی ادراک ما از پدیده ها مبتنی بر چندین قانون یا اصل به نام قوانین سازمان است . این قوانین توانای هایی هستند ذاتی در انسان که از طریق آنها فرد پدیده های ادراکی را سازمان می دهد و اغلب این سازمان دهی را سازمان دهی ابتدائی نامیده اند.
قانون فراگیری :
یکی از مهم ترین قوانین گشتالت به قانون فراگیری یا جامعیت معروف است منظور از این قانون آن است که سازمان روانی یا تجمع ادراکی همواره به سوی کمال و شایستگی گرایش دارد و آنچنین است که سازمان ادراکی ما هر محرکی را در جهت هیأت مطلوب ، یا دست کم وضعی که شرایط موجود اجازه می دهند ، دریافت میدارد . بر اساس این قانون حافظه و نیروی احساس و ادراک ما به ساخت ها و حالتهای طبیعی متمایل می باشند که از اصل بایستگی و خیر مطلق پیروی می کنند . از ویژگیهای قانون فراگیری نظم و ترتیب ، تقارن ، سادگی ، تناسب ، استواری پایداری و مانند اینهاست .
در فیزیک هم مانند روان شناسی حالت تعادل نقش مهمی را بر عهده دارد . قانون فراگیری را باید قانون تعادل نامید . همان طور که در علم فیزیک اصول ماگزیمم و می نیمم حاکم است . در حالتهای روانی ، با ملاحضات خاص خود نیز عین همین قوانین حکم فرماست . برای نمونه ، وقتی آبگونه ها در سطح نا هموار قرار می گیرند به سوی وضع متعادل روی می آورند . به همین قیاص ، فرد ناکام نیز می کوشد تعادل روانی خود را باز یابد ، چنان که از دیگران عذر خواهی و دلجویی می کند یا دوباره در آزمونهایی که کامیابی نداشته است شرکت می جوید تا موفق شود و تعادل کمال خود را بدست آورد . طرفداران نظریه ی گشتالت این حالت را گشتالت مطلوب می نامد .
چون در نظریه ی گشتالت یاد گیری با حل مسائل ارتباط دارد ، به این لحاظ همواره در مسیری جریان پیدا می کند تا موجود زنده از عدم موازنه بیرون آید و حالت طبیعی خود را باز یابد .
قانون مجازات
بر طبق این قانون پدیده ها واموری که نزدیک به هم قرار دارند بهتر درک و سهل تر آموخته می شوند . به عبارت دیگر عناصری که در مجاورت یکدیگر قرارداشته باشند به صورت یک کل یک پارچه درک می شوند . در شکل 1- تعدادی خطوط موازی با فواصل مختلف از یکریگر قرار دارند . در این شکل خطوطی که نزدیک به هم درک می شوند و تشکیل یک گروه می دهند ما خطوط نزدیک به هم این شکل را با هم درک می کنیم و در نتیجه به جای شش خط مستقل سه گروه دو خط موازی می بینیم.

 


شکل 1
در زیر مثال های دیگری از اصل مجاورت نشان داده شده اند .

 


کافکا معتقد است که وقتی فاصله ها خیلی زیاد باشند هیچ نوع وحدتی میان آنها حاصل نمی شود . اما هر چه این اجزاء به هم نزدیک تر باشند واحد ها ی متشکل تر و پایدارتری را به وجود می آورند قانون مجاورت در مورد زمان نیز صادق است . صداهایی که نزدیک به هم شنیده می شوند به صورت واحدهای مستقل شنیده می شوند . مز بین المللی مرس با استفاده از این قانون درست شده است . این روش ارتباطی ، فواصل سکوت رابا طولهای مختلف بکار می گیرد تا حروف و کلمات را از یکدیگر جدا کند و از این طریق این گروه های صدا را به صورت واحد های مختلف جلوه می دهد بر اساس اصل نزدیک بودن اجزاء به یکدیگر کافکا ثابت کرده است که در نقشه های جغرافیا ، رود خانه ها و شاهراه های نزدیک به هم بهتر و آسان تر به خاطر سپرده می شوند این حالت را تجمع ادراکی نامیده اند . بر این اساس هر چه خاطره ای قدیمی تر و دورتر باشد احتمال به یاد آوردن آن کمتر است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گشتالت