یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

چکیده :

تأمین امنیت اجتماعی از وظایف مهم نظامی سیاسی و دولت به حساب می آید. حوزه و گستره امنیت اجتماعی، بستگی به تصویری دارد که نظام سیاسی از دولت و ساختار و هدف خود می دهد. از آنجا که محور اصلی در این نوشتار، قانون اساسی جمهوری اسلامی است در این زمینه به بررسی جایگاه امنیت اجتماعی با عطف توجه به تعریف آن و تبیین دولت ، در قانون اساسی پرداخته شده است. با توجه به اندیشه سیاسی اسلام و لزوم هدایت و به سعادت رساندن مردم ، انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، حوزه های امنیت اجتماعی در ابعاد قضایی، اقتصادی، سیاسی و اداری فرهنگی، اجتماعی، و نظامی قابل ترسیم است که بیانگر جامعیت نظری و گستردگی و حداکثری دولت در نظام اسلامی است.

مقدمه:

«امنیت» به معنای اولیه آن یعنی صیانت نفس یکی از مسائلی است که «دولت» به خاطر آن به وجود آمده است. به این معنا که ضرورت اساسی ایجاد و تأسیس دولت، استقرار و حفظ امنیت در اجتماع بوده است. البته بحث امنیت در هر زمانی، معنای خاص داشته است؛ گاه تنها معنای «حفظ جان و صیانت نفس» (در اندیشه ای هابز) داشته و زمانی دیگر، «حفظ اموال و دارایی» (در اندیشه ای لاک) به معنای آن اضافه شده است. (لئو اشتراوس، 1373، ص62) امروزه معنای امنیت علاوه بر مسائل جانی و مالی به حوزه های متفاوت آزادی، مشارکت سیاسی، تأمین اشتغال و رفاه و حتی بهره گیری از اوقات فراغت و برآوردن استعدادها هم کشیده شده است. البته میزان و محدوده این موضوعات و حوزه ها متناسب با بینش و اندیشه نظام های سیاسی و نوع آنها می باشد؛ دینی یا سکولار و لائیک بودن، لیبرالیستی یا مارکسیستی بودن، توتالیتر و انحصارگرا یا دموکرات بودن، به جامعه مدنی و حوزه خصوصی افراد اهمیت دادن و عواملی دیگر بر مؤلفه ها چارچوب امنیت تأثیر می گذارد. از آنجا که دولت در جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب در بهمن ، 57 «اسلامی» شد در این زمینه اندیشه های سیاسی اسلام خصوصاً تشیع و بحث انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، تأثیر زیادی بر چگونگی تدوین و محتوای قانون اساسی و نوع نظام سیاسی آن گذاشته است. با توجه به این موضوع سؤال اصلی در نوشتار این است «جایگاه امنیت جامعه در قانون اساسی جمهوری اسلامی چیست؟»

از آنجا که بحث تأمین امنیت جامعه وظیفه دولت است لازم می آید تا به دولت از منظر اندیشه‎ای نیز نگریسته شود که این موضوع در ابتدا و به اختصار آورده شده است. فرضیه اصلی نوشتار هم این است: «با توجه به اندیشه سیاسی تشیع و لزوم هدایت و زمینه سازی برای به سعادت رسیدن مردم، شاهد ظهور و رشد رویکردی هستیم که بر اساس آن دولت به عنوان متولی وظایف بالا، رشد نموده و توسعه می یابد. این ایده در مقابل رویکرد تحلیلی قرار دارد که با توجه به اینکه بحث امنیت در حوزه های حقوقی (جانی و مالی) در گذشته مطرح بوده اما سرایت و گسترانیدن آن در قالب امنیت اجتماعی به حوزه های قضایی (پایمال نشدن حقوق افراد در دادگاههای نظام سیاسی)، سیاسی (بحث مشارکت سیاسی در قالب احزاب، مطبوعات، گروهها و سندیکاهها و آزادیها)، اداری (برخورد مناسب اداره جات با مراجعین)، اقتصادی (تأمین شغل، مسکن، رفاه، جلوگیری از تورم زیاد، رفع فقر)، فرهنگی (ازدواج، هنر و برآوردن استعدادها) در دوران جدید اتفاق افتاده است؛ قائل به تعریف این مفهوم در حیطه حوزه غیر دولتی می باشد. مطابق این رویکرد طرح مسایلی چون اهمیت این مسایل ریشه در افزایش فردیت افراد و حقوق آنها ـ با توجه به مسائلی چون موضوعیت یافتن تک تک افراد، آزادی، رفاه، فعلیت یافتن استعدادها و... ـ موید این مدعاست.

در این نوشتار ابتدا به مفهوم شناسی پرداخته شده، بعد چارچوب نظری تحقیق و در مرحله بعد موضوع امنیت اجتماعی آمده است. سپس محورها و زمینه های امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر شمرده شده و در نهایت نتیجه گیری مولف آمده است.

نکته آخر آنکه این نوشتار «تبیینی» است؛ یعنی صرفاً به تبیین جایگاه امنیت جامعه و دولت در قانون اساسی جمهوری اسلامی پرداخته شده است.

الف. مفهوم شناسی

امنیت

«امنیت» از جمله مفاهیم پچیده‎ای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست. «امنیت» پیش از آنکه مقوله ای قابل تعریف باشد پدیده ای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولتمردان و تصمیم گیران به وجود آید که برای ادامه زندگی بدون دغدغه امنیت لازم وجود دارد [یا نه] (کاظمی، 1352، ص117).

در تعریف «لغوی» امنیت عبارت از «محافظت در مقابل خطر، احساس ایمنی و رهایی از تردید است.» (بوزان، 1378، ص52) در «فرهنگ لغات» امنیت به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بدون بیم و هراس بودن آمده است؛ به عنوان مثال در فرهنگ «معین» امنیت به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بی بیمی تعریف شده است. (فرهنگ معین، 1363، ص352)، در فرهنگ عمید ایمنی، آرامش و آسودگی (فرهنگ عمید، 1379، ص233) و در فرهنگ «المنجد» اطمینان و آرامش خاطر (فرهنگ المنجد، 1973، ص18) معنا شده است.

در مجموع می توان مفهوم «امنیت» را به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت و در مورد افراد، به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی های مشروع و به مخاطره نیفتادن این حقوق و آزادی ها، و مصون بودن از تهدید و خطر مرگ، بیماری، فقر و حوادث غیرمترقبه و در کل هر عاملی که آرامش انسان را از بین ببرد؛ تعریف نمود. (Wyne Jones, 1999: 102-4)

امنیت اجتماعی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

تحقیق در مورد دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام 4ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام 4ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام

مقدمه

رسم معمول مورخان بر این است که دولت‌های ایرانی پس از اسلام را از طاهریان شروع کرده، در ادامه به صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و … می‌پردازند. و در این میان به دولت‌های کوچکی نظیر دلفیان، صاحب الزنج و.. نیز اشاره می‌کنند. اما در این میان چه بسا حکومت‌هایی نیز باشند که به تمامی از قلم افتاده و ذکری از آن به میان نیاید. حکومت سُبکری یکی از این حکومت‌هاست که اتفاقا تاثیر بسیاری نیز در سیاست آن روز بر جای نهاده و موجب زوال صفاریان شده است. چه بسا اگر سُبکری ظهور نمی‌کرد با قدرت گرفتن صفاریان سلسله‌های بعدی از جمله غزنویان و سلجوقیان به وجود نمی‌آمدند و تاریخ به گونه‌ی دیگری رقم میخورد. حکومت سُبکری از دو جهت برای ما مهم است: نخست آنکه به عنوان اولین دولت ترک و نیم قرن قبل از غزنویان ظهور کرده است و دوم آنکه بر عکس سایر حکومت‌های ترک که از خراسان و شمال شرقی ایران ظهور کرده اند در جنوب ایران یعنی شیراز ظهور کرده است.

حکومت سُبکری به دلایل چندی در تاریخ معاصر مطرح نشده است و این مسئله دلایل چندی میتواند داشته باشد از آنجمله عمد جریان تاریخ نگاری معاصر ایران در تحریف تاریخ ترکان که به اقتضای سیاستهای دولت پهلوی صورت میگرفت. تاریخ نگاران ترک ترکیه نیز تاریخ دولت‌های ترک ایرانی را بیشتر تا آنجا که با تاریخ ترکان خود ترکیه مربوط است دنبال می کنند و اصولا تاریخ سلاجقه برای آنان بسیار مهم است. به هر روی تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد کسی از تاریخ نویسان معاصر به این امر نپرداخته و مقاله حاضر نخستین نوشته در این موضوع به شمار می رود.

سُبکری کیست؟

سُبکری از ترکانی است که در حمله یعقوب لیث ۲۵۶ ه صفاری به رُخد (شهری نزدیک سیستان) به همراه برادر خود به اسارت در می آید. تاریخ سیستان می نویسد:

«به سیستان باز آمد و به راه اندر خلج و ترکان بسیار بکشت و مواشیشان بیاورد و بردهء بسیار آورد و سُبکری یکی از آن بندگان بود»

شرق ایران بخصوص مناطقی چون غزنه، طخارستان، کابل و طخارستان از دیر باز سرزمین ترکان بوده و مورخان بسیاری به این امر اشاره کرده اند. از جمله مقدسی می نویسد:

«سیستان به دست آل عمر و بن لیث و غرجستان به دست شار غرجستان و جوزجان به دست آل فریغون و غزنین و بست به دست اتراک میباشد»

خوارزمی در مفاتیح العلوم که آن را در بین سالهای ۳۶۳ و ۳۸۱ نوشته است، مینویسد: «هیاطله نام گروهی از مردم قدرتمند است که مالک سرزمینهای تخارستان بوده‌اند و ترک های خلج و کنجاک باقیمانده آنهاست.»

اصطخری می نویسد: «خلج نوعی از ترکانند و در قدیم به این زمین افتادند و میان هندوستان و نواحی سیستان اقامتگاه ساختند مردمی اند به شکل و زی و جامه ترکان و به زبان ترکی سخن میگویند.»

ابن خلکان از مورخین قرن هفتم هجری می نویسد: «در حدود سیستان قبیله‌ای از اتراک سکونت داشتند که پادشاهان آن رتبیل بود»

عبدالله البکری الاندلسی از نویسندگان قرن پنجم هجری نیز کابل را شهر ترکان می داند: « کابل مدینه معروفه فی بلاد الاتراک.» (: کابل شهر معروفی در سرزمین ترکان است).

نویسندگان بسیار دیگری نیز از جمله خلیل بن احمد (قرن دوم هجری) عبدالحی گردیزی، ابن اثیر و غیره به ترک بودن نواحی شرقی سیستان اشاره کرده اند که نقل قول آنها در این مقال مختصر نمی گنجد.

باری سُبکری یکی از این ترکان بود که به تاریخ شوال ۲۵۶ در حمله یعقوب لیث اسیر صفاریان شد. در این که آیا سُبکری از ترکان خلج بوده است یانه چیز روشنی در دست نیست. ملک الشعرای بهار او را از ترکان خلج میداند اما میدانیم که قبایل بسیاری از ترکان از جمله قرلق، کنجاک، لاچین، خلخ و … در شرق ایران ساکن بوده‌اند و تعیین این که سُبکری از کدام طایفه بوده مشکل است. در مورد سپری شدن ایام اسارت سُبکری در نخستین سالها نیز چیزی نمی دانیم، اما میدانیم که وی شخصی بسیار خردمند و بادرایت و نیز زیباروی بوده است. اینها صفاتی است که نویسنده گمنام تاریخ سیستان وی را بدانها متصف می کند و علاوه بر آن از علاقه ویژه یعقوب صفاری بر سُبکری نیز سخن می راند. نه تنها یعقوب بلکه تمام دولتمردان صفاری شیفته شخصیت و منش سُبکری بوده‌اند. زمانی که منشور خلیفه عباسی برای امارت شیراز به یعقوب می رسد برای تعیین والی شیراز با دولتمردان خود به شور و مشورت می پردازد و دولتمردان همه بالاتفاق بر صلاحیت سُبکری در این مورد تایید می کنند. «گفتند سُبکری که مرد باخرد است»

یعقوب نیز حرف دولتمردان خود را پذیرفته و ولایت شیراز را به همراه خلعت های فاخری به سُبکری می دهد. جالب اینکه خود سُبکری در این جلسه مشورتی حضور نداشته است.

می دانیم که یعقوب در سال ۲۶۵ هجری از دنیا رفته است. بنابراین سُبکری مراحل پیشرفت را در دستگاه صفاری بسیار سریع طی کرده است. چرا که در کمتر از ۶ سال از اسارت به ولایت رسیده است. به همین جهت این احتمال وجود دارد که او قبل از اسارت به دست یعقوب لیث در دستگاه رتبیل شاهان یعنی شاهان ترک شرق سیستان با مسائل دیوانی و کشورداری آشنا بوده باشد. توضیحی در مورد کلمه رتبیل در اینجا ضروری به نظر می رسد. ملک الشعرای بهار مصحح تاریخ سیستان آن را به زنبیل تصحیح کرده است چرا که به عقیده وی «رتبیل با تحقیقاتی که نگارنده به عمل آورده نه به فارسی و نه هندی و نه به هیچ کدام

حسین علی یزدانی نویسنده افغان در پاسخ همفکران افغانی بهار می نویسد: «مورخین اسلامی عموما رتبیلان را ترک خوانده اند» و سپس شواهدی را از طبری، ابن اثیر، ابن خلکان، هیوان تسانگ و … برای مدعای خود ارائه می کند و نتیجه می گیرد که «عده ای از مورخین برای یافتن معنی و ریشه کلمه رتبیل در زبان فارسی و پشتو و هندی به جستجو پرداخته اند و زحمات بیهوده‌ای متحمل شده اند و آنرا به خیال خودشان به ربتیل، ژنتپیل، زنده پیل، رسل، نزیل، ریزبل، زنبل، انتبل، رتن پال، رتنه پاله، رنه پاله، پاله، رتهه پیل و صور دیگر تصحیح و ریشه یابی! کرده اند که تمام این تلاشها رجما بالغیب بوده و راه به جایی نبرده‌اند. چون رتبیلان ترک بوده اند و ریشه و معنای این کلمه را در زبان ترکی یا مغولی باید جستجو کرد نه در زبانهای هند و اروپائی»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام 4ص

مقاله درباره لوث درنظام حقوقی ایران

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره لوث درنظام حقوقی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره لوث درنظام حقوقی ایران


مقاله درباره لوث درنظام حقوقی ایران

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:103

فصل اول

کلیـات

   


مقدمه

الهی اناالفقیر فی غنای.

فکیف لا اکون فقیراً فی فقری

الهی اناالجاهل فی علمی.


فکیف لا اکنون جهولاً فی جهلی

تحولاتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نظام قضائی کشور پدید آمد سبب شد  تا برخی از احکام اسلام که سالیان متمادی به بوته‌ی فراموشی سپرده شده بود آشکار شود و قدرت شگرف خود را در اصلاح جامعه نشان دهد. از جمله‌ی آن احکام که پس از پیروزی انقلاب مورد توجه قرار گرفت و به اجرا درآمد قسامه است[2].

برابر ماده 231 قانون مجازات اسلامی[3] قسامه یکی از قوانین کیفری است که در باب قصاص مطرح می شود و آن بدین صورت است که پس از انجام جنایت و ثبوت قتل اگر کسی اقرار به قتل نکرد و برای مدعی یا مدعیان، شهود و بینة قابل قبول برای دادگاه نبود که فرد خاص یا افراد خاصی قاتل باشند در اینجا موضوع «لوث»[4] مطرح می گردد که چنانچه شرایط وجود لوث موجود بود؛ قسامه اجرا می شود و اگر با هیچکدام از این طرق قائل مشخص نگردد «دیه» از بیت المال پرداخت خواهد شد[5].

از آنجا که این موضوع بحثی است پیچیده و قابل تعمق و اطلاعات محدودی نسبت به آن داشتم تصمیم گرفتم آن را مورد تحقیق و تحلیل قرار دهم.

بخش اول پیش درآمد

از جمله موضوعاتی که در قانون مجازات اسلامی آمده و در زمره قواعد فقهی منصوص محسوب می‌شود موضوع لوث است. مراد از منصوص این است که قاعده مذکور مستند به روایت است و در زمره قواعد اصطیادی محسوب نمی‌شود در مورد عمل به قاعده مذکور بین فقها تفاوت نظر وجود دارد؛ فقهای شیعه، بر اعتبار لوث در قتل نفس و اعضاء و جوارح ظاهراً اجماع دارند و عقیده دارند که لوث هم رفع اتهام و هم اثبات جنایت می‌کند یعنی لوث‌ای که اولیای مقتول اقامه می‌کنند اثبات جنایت برای متهم و لوث‌ای که متهم اقامه می‌کند از او رفع اتهام می‌نماید.

اما علمای عامه اتفاق نظر دارند که لوث فقط در قتل نفس معتبر است و از جمله، ابوحنیفه معتقد است که لوث، اثبات جنایت نمی‌کند و کاربرد حقوقی آن تنها رفع اتهام است ولی مالکی و شافعی و احمدبن‌حنبل معتقدند که لوث هم اثبات جنایت می‌کند و هم نفی اتهام (نگارنده ضمن تطبیق نظرات در قالب 19 نکته به موضوعات مختلف مسئله پرداخته است) آنچه که مخالفان لوث به آن نظر دارند اصل تشریع لوث نیست بلکه نامعقول بودن صدور حکم قصاص باستناد سوگند پنجاه نفر است که از مستندات وارده استنتاج مذکور بعید نیست، خصوصاً اینکه حکم مذکور جزء احکام امضایی است و در زمان جاهلیت نخستین کسی که با لوث به داوری نشست ولیدبن‌مغیره بوده و بعداً این روش تقریر و تثبیت شد.


نکته اول: روش اثبات جرم در فقه اسلامی به دو طریق است:‌1‌ـ‌ روش عام 2‌ـ‌ روش خاص.

روش عام، روشی است که اصولاً برای اثبات همه جرایم با کم و بیش اختلاف قابل اعمال است و روش خاص، همان طور که از نامش پیداست، روشی است که برای اثبات جرم در موارد خاص به کار می‌رود؛ مثل لوث در قتل.

نکته دوم: روش اثبات جرم در فقه شیعه

تنها موردی که لوث اجرا می‌شود، جایی است که «لوث» وجود دارد؛ لذا به صورت یک قاعده کلی گفته شده است:‌ «لا قسمه الا فی لوث؛ هیچ گاه لوث اجرا نمی‌شود مگر جایی که لوث وجود دارد.»

تلاش می‌کنیم این قاعده را به نحو تطبیقی با توجه به مکاتب پنج‌گانه فقهی در طی چند مبحث ارائه‌دهیم.

نکته سوم: نتایج نظری قواعد فقهی را می‌توان در دو زمینه بررسی نمود:
1‌ـ‌ ضمن بحث از قواعد، بخش وسیعی از مسائل فقهی و احکام شرعیه روشن می‌گردد و در حقیقت آگاهی از قواعد فقهی یک نوع اطلاع اجمالی از ابواب مختلف فقهی و بسیاری از احکام فرعی است و به عبارت دیگر طرح قواعد فقهیه، آموزش اجمالی فقه و احکام شرعیه محسوب می‌گردد و با توجه به فروع و احکام زیادی که از هر قاعده قابل استفاده است وسعت این آموزش می‌تواند قابل توجه باشد.

2‌ـ‌ بررسی ادله قواعد فقهی ما را با کیفیت استدلال فقهی و استنباط و اجتهاد متعارف و قابل قبول فقها آشنا می‌سازد و از این طریق شیوه صحیح استنباط احکام از ادله شرعیه آموخته می‌شود و ممارست و تمرین کافی برای به کار بردن طریقه صحیح و مقبول استنباط به دست می‌آید.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره لوث درنظام حقوقی ایران

پسته در طب سنتی ایران 6w

اختصاصی از یاری فایل پسته در طب سنتی ایران 6w دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

پسته در طب سنتی ایران

به زبان سریانی بستی به عربی فستق به یونانی بسطاقیا نامیده می شود. نام رایج گیاه piostachio و نام علمی آن pistacia vera می باشد.

طول درخت پسته در مناطق حاره تا ارتفاع ده متر هم می رسد ولی در مناطق معتدله ارتفاع آن کمتر است و به صورت درختچه در می آید. در متون طب سنتی ذکر شده که دو نوع جبلی (وحشی و خودرو) و بستانی دارد. که نوع دوم از پسته جبلی درشت تر است. افغانستان ، سوریه ، نواحی مدیترانه ، کالیفرنیای آمریکا و ایران (رفسنجان ، دامغان ، خراسان و قزوین) از نواحی پرورش درخت پسته است. میوه درخت پسته در یک سال دارای مغز می باشد و در یک سال مغز ندارد که به آن بزغنج می گویند.

پسته غیر مقشر یعنی پسته به همراه پوست تا مدت ها سالم می ماند اما نوع مقشر یعنی پسته ای که پوستش کنده شده باشد اگر چند روز بماند تازگی و طراوتش را تا حدی از دست می دهد و بهترین پسته پسته تازه است که بتازگی پوستش را کنده باشند و تازه مقشر شده باشد.

مغز پسته دارای طعم مطبوع .و ملایم است و پوشیده از یک قشر خیلی نازک و جدا نشدنی و به رنگ قرمز است که اصطلاحا جفت نامیده می شود. میوه پسته شفت و تا حدی خشک است .

از ترکیبات شیمیایی پسته می توان به آمیدون، ساکارز، انواع ویتامین ها از قبیل ویتامین A.B1.B6.E اشاره کرد. موادی از قبیل منیزیم ، پتاسیم ، سلنیم ، روی و مس ، فولات و آهن و اسید آمینه غیر ضروری آرژی نین.

چربیهای موجود در پسته از نوع غیر اشباع (Unsaturated ) و فیتوسترولها نیز می باشند. به علاوه پسته دارای ترکیباتی است که جزء گروه فیتوکمیکا ل ها (Phytochemical ) میباشند که اینها ترکیباتی هستند که به طور طبیعی توسط گیاهان تولید میشوند تا گیاهان را در برابر آسیب قارچها ، ویروسها و باکتریها در امان نگه دارند. این گروه از مواد شیمیایی از ابتلا به بیماریهای قلب و عروق پیشگیری نیز می کنند. موادی مثل سیانیدین و پروآنتوسیانیدین بتاسیتوسترول گاما توکوفرول لوتئین و کوئرستین جرء گروه فیتوکمیکال هستند.

قسمت خوراکی میوه . مغز آن یعنی مغز پسته می باشد که به علت معطر بودن مصرف Culinary (سر سفره ) دارد و به عنوان چاشنی در غذاها و جزئی از تنقلات و آجیل مصرف می شود و کاربردهای درمانی کثیری نیز برای آن ذکر شده است. در طب سنتی و گیاه درمانی برای پوست پسته مصرف درمانی قائل شده اند.

مزاج پسته: متون طب سنتی ایران مزاج مغز پسته را گرمتر از گردو می داند و در مجموع دوم گرم و خشک برای پسته قائل شده اند ولی برخی از این متون تا سوم گرم و سوم خشک نیز برای پسته در نظر می گیرند. لکن چون میوه این گیاه دارای رطوبتی اضافه می باشد که در تمام ماده و جرم پسته به طور یک نواخت و مساوی گسترده نشده است. و از آن به رطوبت فضلیه تعبیر می شود لذا بعضی از حکما آن را تر نیز محسوب می کنند.

به نظر می رسد که هر چه از درون میوه پسته به سمت بیرون آن پیش می رویم از نظر مزاج ازمیزان کیفیت حرارت در قسمتهای مختلف پسته کاسته می شود که از این خاصیت تغییر مزاج در پسته در درمان انواع بیماریهای اعضای مختلف بدن انسان می توان یاری جست به عنوان مثال دیده شده که جفت پسته یعنی پوست بالای لب یا مغز پسته که بلافاصله روی مغز پسته قرار دارد و در واقع همان پوسته نازک (رقیق) ملاصق (چسبیده) به مغز پسته است معتدل در حرارت و خشکی هست. مزاج خارجی ترین پوست که سبزرنگ است و روی پوست سفت و صلب و چوبی سفید رنگ پسته قرار دارد سرد و خشک می باشد.

بدل پسته به مغز بادام و مصلح پسته آشامیدن سرکه و خوردن انار ترش و زردآلوی خشک ترش و میوه های بارده و کلا خوردن ترشی است.

پسته مصدع محرورین است یعنی افراد گرم مزاج را اذیت می کند و مصرف زیاد پسته نیز ایجاد شری می کند که نوعی بثور ریز در سطح پوست بدن دارای خارش فراوان می باشد.

خواص پسته از نقطه نظر گیاه درمانی (Herbal Medicine ) : به علت وجود فیتو سترولها سطح کلسترول به ویژه LDL را پائین می آورد. نقش پیشگیری کننده و ایضا درمان کمکی در بیماریهای عروقی در کنار داروهای شیمیایی برای پسته می توان قائل شد. آرژینین موجود در پسته قابلیت انعطاف پذیری شریانها را می افزاید و باعث افزایش و تقویت جریان خون میشود. زیرا روی مکانیسمهای باواسطه نیتریک اکساید تاثیر میگذارد و نهایتا باعث relax شدن و شل شدن عضلات صاف جدار شرائین و گشادتر شدن انها میشود. مشاهده شده که ترکیبات فیتوکمیکال موجود در مغز پسته باعث محافظت و مصونیت فرد در برابر بیماریهای قلبی عروقی و تا حدی کانسرها میشود. (موضوعی که در طب سنتی از پسته به عنوان مقوی دل یاد میکند) و نقش پیشگیری کننده که فرد مصرف منظم روزانه پسته داشته باشد.

از دیدگاه طب سنتی میتوان خواص پسته را از دو جنبه بررسی کرد :

اول طعم پسته که به علت مرارت و تا حدی عفوصت (کمی تلخی و تقریبا گسی) و داشتن خواص قبض و تخشین افعال و عملکرد پسته دربدن انسان توجیه میشود.

دوم بررسی خواص پسته براساس استعمال قسمتهای مختلف این گیاه مثلا اینکه خوردن مغز پسته (مزاج گرم و خشک) با خوردن پوست نازک قرمز رویش (که ازنظر حرارت و خشکی معتدل است و شاید این اعتدال تا حدی شدت حرارت و یبوست مغز آن را تعدیل کند) باعث فربهی و چاق شدن بدن میشود. بنابراین ازمغز پسته با پوست ملاصقش به مسمن بدن و رافع لاغری تعبیر میشود.

مضاف بر آنکه مصرف این قسمت از پسته باعث تقویت معده میشود و این تقویت به علت همان فعل قبض پسته است.

زیرا پسته را تا حدی جزگیاهان قابض (Astringent) به حساب می اوریم.

مصرف پوست سرد و خشک پسته به عنوان خارجی ترین لایه میوه این گیاه به صورت مضغ (مزمزه و مکیدن این پوسته دردهان) باعث تقویت مخاط لثه میشود پس مقوی دندان و بافتهای دهانی محسوب میگردد.

نشستن در آبی که پوست چوبی و صلب و سفید پسته در آن جوشانده شده باشد باعث نفوذ عصاره شیمیایی موجود در این قسمت از گیاه در نواحی انال و ژینتال (تناسلی) میشود و دیده شده که در درمان خروج مقعد مفید است.

نطول به طبیخ (یعنی ریختن آب حاصل از جوشاندن پوست تند درخت پسته و جوشانده برگ پسته بر روی بدن) در درمان برخی ناراحتیهای مقعد موثر است.

حال به بررسی کاملتر خواص پسته از دیدگاه طب سنتی ایران میبپردازیم که هدف اصلی این گفتار است.

مصرف پسته به طور کلی باعث تقویت ذهن و حفظ دماغ و رفع خفقان (طپش قلب) و حتی (استفراغ) و غثیان (تهوع) و مغص (پیچش شکم و درد شکم به همراه قراقر شکم) میباشد. توجیه بعضی از این خواص پسته در رابطه با دستگاه گوارش با توجه به قابض بودن این گیاه امکان پذیراست. چرا که حرکاتی که از معده به سمت قسمتهای فوقانی تر دستگاه گوارش ایجاد میشود و باعث تهوع استفراغ و احتمالا رفلاکس میگردد و یا از معده به سمت پایین یعنی روده ها که باعث پیچش شکم (مغص) و حتی اسهال میشود توسط خاصیت قبض پسته کنترل میشود.

پسته همچنین دردرمان برودت کبد و تفتیح سده کبد و منافذ غذا و کیسه صفرا مفید است و منقی کبد (پاک کننده کبد از اخلاط و فضول زائد و غیرطبیعی) میباشد و مزیل وجع رطوبی کبد هم میباشد یعنی درد کبدی ناشی از سوء مزاج رطب این عضو را زائل میکند و از بین میبرد. پسته مفتح سدد کبدی (گرفتگیهای کبدی) است به عبارتی تفتیح بند آمدگیهای کبدی میکند و در درمان برخی انواع یرقان نیز مفید میباشد.

سعوط پسته همراه با مشک جهت درمان لقوه و تقویت حافظه وتنقیه دماغ مفید است و همراه با عنبر برای ازاله وسواس و مواد سوداوی موثراست.

پسته به علت گرم و خشک بودن در بهبود سرفه های رطوبی بلغمی موثر بوده و به طور کلی در درمان گروهی از سرفه های مزمن مفید است.

مضغ پوست سبز بیرونی پسته (خارجی ترین پوسته پسته) رافع تشنگی و بوی بد دهان و قلاع (زخمهای دهانی) میباشد و مقوی دندان و مخاط لثه است. به علاوه مضغ این قسمت در دهان رافع فواق (سکسکه) وقی و اسهال است.

به علت تقویت معده و خم معده و به علت قابض بودنش مانع برگشتن غذا از معده به مری میشود. پسته مانند سایر مقویهای (تونیکهای tonic های) گوارشی دارای مواد تلخ (bitter= بیتر) میباشد که توجیه کننده افعال ناشی از مرارت و تلخی این گیاه میباشد.

پسته قلیل الغذا است و خوردن آن مولد خون صالح است و همانطور که شد چاق کننده افراد لاغر است. پسته حکم تریاق و فادزهر برای گزش (سم) حشرات موذی داردو به طور ذوالخاصیه این کار راانجام میدهد.

نطول به طبیخ پوست درخت و برگ ان برای رفع جرب و حکه (خارش) حبس نزلات و رفع قمل (شپش) موثراست.

تاثیر پسته روی دستگاه تناسلی به این صورت است که : پسته به علت داشتن رطوبت فضلیه مثل سایرگیاهان (دارویی) دارای این رطوبت (از قبیل شقاقل، بهمنین و بوزیدان) واجد خاصیت مبهی (Aphrodisiac) یا افزایش دهنده نیروی جنسی و زیادکننده منی میباشد.


دانلود با لینک مستقیم


پسته در طب سنتی ایران 6w