یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود چالشهای تبلیغات بازرگانی

اختصاصی از یاری فایل دانلود چالشهای تبلیغات بازرگانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

چالشهای تبلیغات بازرگانیدر ایران

بخش نخست

شرکت کنندگان در میزگرد

شهرزاد اسفرجانی: مؤسس و مدیر شرکت تبلیغاتی داروگ، مدرس طراحی بسته بندی و تبلیغات بازرگانی، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی شرکتهای تبلیغاتی ایران.

 

میراحمد امیرشاهی: دکترای مدیریت از دانشگاه کرتین استرالیای غربی، عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا، صاحب مقالات و صاحبنظر در حوزه مدیریت بازرگانی.

 

پرویز درگی: عضو هیأت علمی مقطع کارشناسی ارشد سازمان مدیریت صنعتی، مشاور و محقق بازاریابی، رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت توسعه مهندسی بازارگستران آتی، صاحب مقالات و تألیفات در حوزه بازاریابی.

 

رامین زمانی: فوق لیسانس رشته مهندسی از دانشگاه امیرکبیر، فوق لیسانس مدیریت اجرایی از سازمان مدیریت صنعتی، مدیر بازاریابی شرکت بدرالکتریک.

 

علی عیاری: فوق لیسانس مدیریت اجرایی، مدیر بازاریابی شرکت پاکسان، مدرس، مترجم و مشاور درحوزه مدیریت بازاریابی.

 

محمود محمدیان: دکترای مدیریت بازاریابی، عضو هیأت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی، صاحب مقالات در مدیریت بازاریابی.

ا شاره

تبلیغات، یکی از ابزارهای اصلی بازاریابی است. در سالهای اخیر باتوجه به افزایش تنوع تولیدات و گسترش بازار مصرف داخلی، استفاده از این ابزار مهم بازاریابی نیز در حیطه اصلی خود؛ یعنی بازرگانی گسترش یافته است. تنوع موجود رسانه ها نیز بستر مناسبی برای پخش و انتشار پیامهای مختلف بازرگانی ایجاد کرده است.امروز مصرف کنندگان در اثر افزایش سطح آگاهی و اطلاعات عمومی، برای تصمیم گیری در انتخاب کالا و خدمات، آزادی عمل بیشتری پیدا کرده اند و با تجزیه و تحلیل پیامهای بازرگانی قادرند کالای موردعلاقه خود را انتخاب کنند.علاوه بر این مفهوم «رقابت» با استفاده ابزاری از تبلیغات، مفهوم واقعی‌تری به خود گرفته است. همان‌گونه که مصرف‌کننده با بهره گیری از تبلیغات، حق انتخاب خود را عملا اعمال می‌کند، تولیدکننده نیز شیوه تماس با مخاطب و مصرف کننده موردنظر خود را پیدا می کند.در این میان تبلیغات، نزدیکترین شکل پیوند و همکاری میان تجارت و هنر را نشان می‌دهد؛ به طوری که خلاقیت هنری در هیچ عرصه دیگری، این چنین به سمت اقتصاد کشیده نمی‌شود. براین اساس پیام دهندگان، تبلیغات را نوعی سرمایه گذاری می دانند نه صرف هزینه و بنابراین اغلب سازمانها و بنگاههای اقتصادی و صنعتی به برگشت هزینه های پیامهای بازرگانی مطمئن و امیدوارند.عوامل متعددی در تولید نهایی یک تبلیغ یا پیام بازرگانی دخالت دارند که کارفرما، شرکت تبلیغاتی، رسانه، مشاور بازاریابی، مصرف کننده و نهادهای قانونگذاری و سیاستگذاری از مهمترین این عوامل به شمار می روند. بی تردید تعامل و همکاری نزدیک میان این عوامل در اثربخشی پیام بازرگانی نقشی عمده و موثر دارند و برعکس، ناهماهنگی میان این عناصر پیام یک اثر تبلیغی را خنثی و حتی منفی خواهدکرد.باتوجه به کارکردهای گسترده تبلیغات بازرگانی در شرایط متحول و بازارهای مصرفی امروز، ضرورت تعامل بیشتر میان دست اندرکاران پیامهای بازرگانی و نیز تلاش درجهت کاهش هرچه بیشتر پیامهای منفی تبلیغات بازرگانی و افزایش کارکردهای مثبت و توسعه‌ای آن در جامعه این‌بار تدبیر تصمیم به بررسی و تحلیل مسایل و چالشهای تبلیغات بازرگانی کشور در چارچوب یک میزگرد گرفته است.در این میزگرد که در دو شماره تقدیم علاقه مندان می شود، چند تن از استادان و مدیران حوزه مدیریت بازرگانی و تبلیغات ضمن قبول دعوت تدبیر به بررسی و نقد چالشها و محدودیتها و امکانات موجود تبلیغات بازرگانی پرداخته و هریک دیدگاههای خود را در این زمینه متناسب با وقت جلسه بیان کرده اند.یادآور می شود برای شرکت در این جلسه از مسئولان ذی‌نفع ازجمله نماینده صداوسیما دعوت به عمل آمد، اما در آخرین لحظات اطلاع حاصل کردیم که نماینده صداسیما به علت اینکه دعوت‌ با تأخیر از آنها صورت گرفته است، در این جلسه حضور نخواهد داشت.در پایان با امید به اینکه این‌گونه نشست‌ها، روح تعامل و همکاری جمعی را درمیان دست‌اندرکاران تبلیغات بازرگانی افزایش داده و منجر به توسعه تبلیغات درست و افزایش سطح آگاهی مصرف‌کنندگان شود، در انتظار دریافت نظرات و نقدهای سازنده شما خوانندگان گرامی هستیم. بخش نخست میزگرد را با هم می خوانیم.

عیاری: به نام خدا. ضمن تشکر از حضور میهمانان در این جلسه، باتوجه به اهمیت بحث تبلیغات تجاری در کشورفکر می کنم بهتر باشد برای پوشش کامل موضوع در پنج محور به گفتگو بپردازیم. این تقسیم بندی می تواند ما را به سمت نتیجه گیری‌هایی مناسب هدایت کند. این محورها و سرفصل‌ها عبارتند از:1 – نیازها و انتظارات مشتریان، مانند مدیران صنعت، آژانس‌ها و مشاوران تبلیغاتی و سایر مخاطبان در جامعه2 – ضعفها و کمبودهایی که در تبلیغات تجاری در کشور وجود دارد، باتوجه به اینکه برخی از محدودیتها در اختیار ما نیست.3 – نقاط قوت تبلیغات تجاری و فرصتها و امکانات موجود در کشور4 – ترسیم وضع مطلوب تبلیغات تجاری در کشور5 – پیش نیازهای ضروری برای رسیدن به وضعیت مطلوب تبلیغات تجاری در کشور.

 

زمانی: سرفصلهای پیشنهادی محورهای خوبی است و با این سرفصلها می توان تبلیغات تجاری کشور را به صورت جامع بررسی کرد.محور اول که به بررسی نیازها و انتظارات مشتریان و مخاطبان اشاره دارد، موضوع مهمی است؛ به دلیل اینکه اگر نیازها و انتظارات به درستی تعریف نشده باشند، فعالیتهایی که برای پاسخگویی به آن نیازها انجام می شود و نسخه‌هایی که برای ارزیابی آن فعالیتها نوشته می شود، به نوعی زیرسوال می رود. بنابراین در مرحله اول برای آغاز بحث باید یک چارچوب داشته باشیم.برای این منظور من یک مثلث ترسیم می‌کنم که یک رأس آن کارفرما یا صاحب آگهی قرار دارد. رأس دیگر به آژانس یا کسانی که خدمات تخصصی در این زمینه ارائه می کنند اختصاص دارد و در رأس دیگر رسانه جای دارد. البته در این بین مسائل دیگری مانند نقش دولت، فرهنگ یا شرایط اجتماعی هم بسیار مهم هستند، ولی 3 عنصر کلیدی تبلیغات «کارفرما»، «آژانس» و «رسانه» است.

جایگاه کارفرماهریک از این سه عنصر به صورت طبیعی نیازها و انتظارات، تواناییها و محدودیتهایی دارند؛ ولی ما باید جایگاه کارفرما را به عنوان مشتری این خدمت بپذیریم. بنابراین نیازها باید به درستی شناخته شود. در شناسایی نیازهای کارفرمایان گاهی اوقات مشاهده می‌شود که کارفرمایان نیازهای خود را به درستی نمی شناسند، یا اینکه می‌شناسند، ولی به دقت تعریف نمی کنند و این مساله به صورت سلسله وار در مراحل دیگر ازجمله انتخاب رسانه توسط آژانس تاثیر می‌گذارد. به نظر من اگر کارفرما می خواهد نیازهای خود را به درستی بشناسد، این مساله به شناسایی کارفرما از نیازهای بازار و مشتریانش برمی گردد که این موضوع نیز در جامعه ما جای کار زیادی دارد. تعداد شرکتهایی که به صورت حرفه ای در ارتباط با تحقیقات بازار فعالیت می کنند، بسیار اندک و انگشت شمار است. همین مساله باعث می شود که کارفرما در تبیین اهداف ارتباط تجاری خود، دچار سردرگمی شود، موقعیت نام تجاری (BRAND) خودش را نتواند درست تعریف کند و اگر درست تعریف کرد نتواند به درستی تفهیم کند.بنابراین در قسمت اول در ارتباط با نیازهای کارفرمایان در زمینه تبلیغات تجاری چند موضوع مهم است و باید موردبررسی قرار گیرد:1 – شناخت درست نیاز مشتری توسط خود کارفرما2 – تفهیم و تعریف درست آن به آژانس3 – تعریف اهداف به صورت کمی و قابل اندازه گیری

امیرشاهی: آقای زمانی پیشنهاد خوبی درمورد مثلث کارفرما، آژانس و رسانه ارائه دادند. در تایید فرمایش ایشان می‌گویم که جایگاه مصرف کننده را در وسط این مثلث نباید فراموش کنیم، چون هدف هر 3 عنصر خدمت رسانی به مصرف کننده است. اگر ما نیاز این 3 گروه را بررسی کنیم، شرکتها متقاضی افزایش میزان فروش هستند، رسانه درپی افزایش درآمد است و آژانس هم دنبال کسب و کار خود است. این مسایل واقعیات بازار، کسب و کار ماست. در این میان این حاکمیت سود محوری باعث می‌شود، مصرف کننده اطمینان خودش را از دست بدهد و باور مصرف کننده نسبت به آگهی های زیادی که در معرض او قرار می گیرد، دید منفی پیدا کند.این امر دلایل متعددی دارد که در صورت فرصت به آنها خواهم پرداخت.

اسفرجانی: تبلیغات گوشه هایی از ارتباطات یک نام تجاری (BRAND) است که به توجه تخصصی و همه جانبه نیاز دارد؛ از بسته بندی تا محل فروش، از فروشنده خرد تا کل، از خبرسازی در مطبوعات تا تحقیق و توسعه محصول یا خدمات و دهها نکته باریکتر از موی. علاوه بر این تبلیغات، حلقه‌ای از زنجیره ای بزرگ است که می‌تواند تضمین کننده بالندگی اقتصادی کشور باشد. اما باتوجه به محورهای بحث و مثلثی که پیشنهاد شد، این سوال پیش می‌آید که نقش تبلیغات در رشد و توسعه چه بوده است؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است. نامهای تجاری (برندها) که تاکنون ما نمی شناخته ایم و هم اکنون در ذهن مردم وجود دارند، نشان می دهد که تبلیغات توانسته است جایگاه بسیار خوبی را در کنار اهمیت صنعت کسب کند. اهمیت تبلیغات در کنار صنعت روز به روز برای مدیران ما بیشتر روشن می شود و خوشبختانه نگرش صاحبان و مدیران صنعت هم نسبت به تبلیغات روز به روز علمی تر و قاعده‌مندتر می شود.وقتی مروری بر تجارب خودمان می‌کنیم می بینیم حدود 7 – 8 سال پیش وقتی یک شرکت بزرگ شوینده با بودجه بزرگی تبلیغات خود را در تلویزیون شروع کرد، خیلی درخشید. اما الان که برخی از نامهای تجاری (برندها) پنج برابرآن پول خرج می‌کنند، دیگر تنها درخشیدن به وسیله سرمایه نمی تواند راه حل باشد. یا بعضی از نامهای تجاری را می بینیم علی رغم هزینه های میلیاردی که در بازار خرج می کنند، به هیچ جایگاه مشخصی نرسیده اند و هیچ ویژگی و تمایزی را نتوانسته اند ایجاد کنند.بنابراین مدیران ما در هر 2 صورت متوجه شده اند که نقش داشتن استراتژی چه به‌وسیله فرد، چه به‌وسیله گروه اهمیت روزافزون پیدا کرده است. ما شاید تا چند سال پیش نمی توانستیم در صنعت پیش بینی های درازمدت داشته باشیم، وضعیت اقتصادی ما نمی توانست نگرش 5 ساله را تحمل کند؛ اما الان مدیران ما مجبورند که 5 سال آینده را ببینند. اما اینکه چگونه این رابطه را شکل دهیم و تعریف کنیم، باید اعتراف کنیم که در همه اضلاع این مثلث نقصها و کمبودهایی وجود دارد و ما اجازه نداریم صنعت جوان خود را که طول عمرش بیش از 20 سال نیست به مخاطره بیندازیم. من راجع به این تاریخ و زمان آن دلیل دارم و معتقدم حتی یک برگ تجربه پیش از انقلاب قابل استفاده برای بعداز انقلاب نیست و کلیه الگوهای اجتماعی ما تغییر یافته است و همه چیز باید از اول ساخته شود.بنابراین هر 3 ضلع رسانه، آژانس و آگهی دهنده درحال تجربه های تازه ای هستند، فقط ما می توانیم با هدایت و کمک به آموزش و ترفیع هر 3 بخش به تسریع و تصحیح این تعامل و همکاری کمک کنیم.درهر صورت من لازم می‌دانم از دست‌اندرکاران ماهنامه تدبیر که فضای این گفتگو را فراهم کردند، تشکر کنم؛ به دلیل اینکه این موضوع از نیازهای اساسی جامعه ما محسوب می شود. در کشور ما بیشتر در این حوزه کار ترجمه شده است که با شرایط کشور ما منطبق نیست و ما باید فضاهای این چنینی فراهم کنیم و موضوع را از زاویه نگاه خودمان و مختصات و مقتضیات کشورمان موردبررسی قرار دهیم.گاهی اوقات لازم است از منظر آگهی‌دهندگان سند بیاوریم، تجارب مان را مبادله کنیم و این امر تنها ازطریق رسانه های معتبری مثل تدبیر ممکن است تا این فضا پیش بیاید. من در این مرحله فقط پیش نیازهای ضروری را درمورد شرکتها، جایگاه استراتژی و هدف و دستور کار برای آژانس و مشاوران خیلی ضروری می دانم.

درگی: اجازه بدهید بحثم را با یک مقدمه آغاز کنم. همه ما اعتقاد داریم که تبلیغات یکی از ابزارهای ارتباطات است و تمام این بحثها هم برای این است که ارتباط موثرتر و بهتری بین گروههای چندگانه برقرار شود. در یک تعریف کوتاه از ارتباطات می توانیم بگوییم، «ارتباطات یعنی فرایند انتقال، درک اطلاعات، عقاید و احساسات از فرستنده به گیرنده به منظور ایجاد تغییرات در دانشها، نگرشها یا رفتار آشکار او».در ارتباطات از ابزارهای مختلفی استفاده می شود که یکی از مهمترین و موثرترین آنها در طول تاریخ بشر، تبلیغات بوده است. به اعتقاد من بین آن مثلثی که آقای زمانی اشاره کردند و آقای دکتر امیرشاهی مصرف کننده را در وسط این مثلث قرار دادند، باید یک عامل دیگر به نام «مشاوران بازاریابی» در آن وارد کنیم. این مثلث از قبل وجود داشته است، ولی چرا مردم از تبلیغات زده شده اند؟برای مثال دختر 10 ساله ای دارم که وقتی وسط یک سریال، زیرنویس می شود که 5 دقیقه پیامهای بازرگانی پخش می شود، دختر من کانال را عوض می کند و می گوید به من بی احترامی کردند.این واکنش نشان می دهد که نقش مشاوران بازاریابی، به عنوان عامل جدید بسیار مهم است. من فکر می کنم، اگر مصرف کننده را در وسط تمام محور عملیات‌مان بگذاریم، در کنار کارفرما، رسانه و آژانسهای تبلیغاتی، ضرورت عامل دیگر را به عنوان مشاوران بازاریابی احساس می‌کنیم، چیزی که اکثر آژانسهای تبلیغاتی و کارفرمایان ما از آن بی بهره هستند.کارفرما مستقیم به آژانس تبلیغاتی مراجعه می کند، آژانس تبلیغاتی یک آگهی را می سازد، حال اینکه این تبلیغ چقدر براساس شناخت از مخاطب بوده است و چقدر براساس آن نیازها و خواسته ها بوده است، مشخص نیست. بنابراین من در اینجا روی جایگاه عامل مشاوران بازاریابی تاکید می کنم.یکی از تعاریف مدیریت بازاریابی تاکید می کند مدیریت بازاریابی چیزی بیشتر از مدیریت تغییر نیست و من فکر می کنم آن عامل (مشاوران بازاریابی)، تغییرات را به اطلاع کارفرما می رساند. بنابراین باید بپذیریم که تبلیغات هم علم و هم هنر است و کار آژانس تبلیغاتی تبدیل آن علمی است که مشاوران بازاریابی به کمک کارفرما می آیند و آژانسهای تبلیغاتی این علم را تبدیل به یک هنر می‌کنند و این هنر باید موردانتخاب و قبول مخاطب قرار بگیرد، درغیر این صورت آن فرایند ارتباطی که از ابتدا به دنبال آن بودیم، برقرار نمی‌شود.

محمدیان: من فکر می کنم، آن نیازی که هم اکنون ما را گردهم جمع کرده است، این است که نگاهها به تبلیغات در کشور منفی است، حال این نگاهها می تواند از دید مشاوران تبلیغاتی، از دید مردم، از دید تولیدکننده یا از نگاه رسانه و یا از دید کارفرما باشد.

فلسفه تبلیغما ابتدا باید بررسی کنیم که فلسفه تبلیغات چیست؟ ما در تبلیغ می خواهیم به عنوان یک کارفرما پیامی بفرستیم که مردم آن پیام را ببینند و بشنوند و از آن برداشتی بکنند که می خواهیم. اگر این فرایند حاصل شود، به نظر می رسد تبلیغ موفق است. مردم اگر آن اقدامی را که ما خواستیم انجام بدهند، تبلیغ موفق است.وقتی نگاهها به تبلیغ منفی شده است، یعنی این اتفاق به درستی نمی تواند رخ دهد. پس این اتفاق در درون خود مشکل دارد. پیامی که ما به سمت مشتری پرتاب می کنیم، در یک‌جا حال از طرف پرتاب کننده یا در مسیر، درحال منحرف شدن است.از آن سو کارفرما می خواهد، جنس و تقاضای خودش را بفروشد، تصمیم سازی کند، احساس مثبت ایجاد کند، کارفرما که نمی خواهد یک ایده هنری بسازد. این اتفاق در کشور ما نیفتاده است، چون به نظر من در کشور ما مثلثی که از آن نام بردیم باید کمی بازتر شود، چرا؟ چون عواملی که به صورت مثبت یا منفی در این فرایند مداخله می کنند، خیلی زیاد هستند. به عنوان نمونه ما افرادی به نام غیرمشتری (NON-CUSTOMER) هم داریم. وقتی که بیننده ای تلویزیون را می بیند، شاید نخواهد کالا را بخرد، ولی ناراحت است و احساس نسبت به کالای ما منفی می‌شود. یک طرف دیگر نهادهای قانون گذاری تبلیغات تجاری هستند مثل وزارت ارشاد. قانون به شرکت تبلیغاتی خط می دهد که چه مسیری را باید دنبال کرد. گاهی اوقات دهانه این قانون سخت می‌شود و حرکت در مسیر را مشکل می‌کند. یک سوی دیگر نهادهای نظارتی قرار دارند. محافل نظارتی هم این معادله را دشوارتر می‌کند؛ البته من اصلا نسبت به وجود یا برداشتن این محافل نظری ندارم، تنها وضعیت را توصیف می کنم.

جایگاه رسانههمچنین جایگاه رسانه بسیار مهم است، چون شما می دانید نگرانی راجع به تبلیغات یک نگرانی جهانی است، فکر نکنید تنها در کشور ما این نگرانی وجود دارد. کاتلر می گوید، مردم خسته شده‌اند، آدم می خواهد یک فیلم سینمایی ببیند، انواع آیکون، زیرنویس، به او تحمیل می‌شود. هم اکنون بسیاری از کشورها در حال تدوین سیاستگذاری تبلیغاتی هستند. رسانه ما هنوز سیاستگذاری جدی در زمینه تبلیغات ندارد، من حتی در میان سریالهای خودمان 13


دانلود با لینک مستقیم


دانلود چالشهای تبلیغات بازرگانی

جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

اختصاصی از یاری فایل جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران


جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

 

 

 

 

 

 

 

درود بر شما ممنون از اینکه فروشگاه خودتون رو انتخاب کردید. مقاله پیش رو مربوط به مقاله جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران  می باشد. این مقاله دارای 14 صفحه و به صورت word و pdf می باشد.

فهرست مطالب

1- مقدمه

2- چالشهای مدیران در قرن 21

3- تاثیر جهانی شدن بر سازمانها

4- چالشهای سازمانی در دهه های آینده

4-1- چالشهای ناشی از تغییر پارادایم

4-2- چالشهای ناشی از جهانی شدن

4-3- چالشهای تغییر فناوری

4-4- فشارهای محیطی و اکولوژیکی

4-5- چالشهای عصر دانش

4-6- تلاطم اجتماعی

4-7- چالشهای تغییر محیط کار

4-7-1- فناوری اطلاعات و سازمانهای اطلاعاتی

4-7-2- ساختار و اندازه سازمان

4-7-3- جنبش مدیریت کیفیت جامع

5- چالش آینده سازمانها

6- نتیجه گیری

7- منابع

 


دانلود با لینک مستقیم


جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

تحقیق درباره جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

مقدمه

امروزه درحال گذر از جامعه صنعتی و ورود به جامعه اطلاعاتی هستیم. بشر امروز، هزاره سوم را درحالی آغاز کرد که پیشرفتهای اعجاب آور علمی و فنی وی را احاطه کرده است. فناوری اطلاعات بنیانهای جامعه صنعتی را سست کرده تا ستونهای جامعه اطلاعاتی را برپا کند. همانگونه که گذر از عصر کشاورزی و ورود به عصر صنعت، چالشها و مشکلاتی را برای بشر به وجود آورد گام نهادن به عصر اطلاعات نیز برای بشر چالش زا خواهد بود اما این بار بشر می بایست با چالشهای عمیق تر و قدرتمندتر دست و پنجه نرم کند. عصر اطلاعات نیازمند سرعت، انعطاف پذیری، نوآوری و... است و سازمانهای این دوره نیز باید بدین موضوع توجه کنند.

تنها عامل موفقیت سازمان در عصر اطلاعات کارکنان و مدیران آن هستند. مدیران این دوره نیازمند هوشمندی، تخصص و دید وسیعتری برای مقابله با چالشهای فراروی خود خواهند بود. در این مقاله سعی شده است تا با شناسایی و تشریح این چالشها، مدیران را هرچه بیشتر با این چالشها آشنا ساخته و به آنها در رویارویی با این چالشها کمک کند.

چالشهای مدیران در قرن 21

مجله هاروارد بیزینس ریویو به مناسبت هفتادمین سالگرد انتشار خود، از پنج تن از متفکران و نظریه پردازان مشهور این سوال را پرسیده است که: چه مشکلات و چالشهایی برای ورود به قرن 21 درحال شکل گیری است؟ در پاسخ به این سوال، هیچ کدام از این متفکران، چالشهای ورود به قرن 21 را از نوع چالشهای فنی ندانسته اند. بلکه عمدتاً ابراز کرده اند که این چالشها، از نوع چالشهای فرهنگــــــی است. پیتر دراکر در این مورد می گوید: در مقولات انسانی نظیر امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و یا کسب و کار، پیشگویی کاری است بیهوده، چه رسد به اینکه بخواهیم چشم انداز هفتاد یا هشتاد سال آینده را تصور کنیم. می توانیم از طریق گذشته، هم آینده را شناخت و هم برای رویارویی با آن آماده شد.

عامل کسب و کار در دو دهه اخیر، به شرطی که جنگی درمیان نباشد و... نه اقتصادی است و نه تکنولوژیک، بلکه این عامل به اثر جمعیت مربوط می شود. مهمترین و اثرگذارترین عامل در کسب و کار، برخلاف چیزی که در چهل سال گذشته گفته شده است، افزایش بی رویه جمعیت نیست، بلکه کاهش فراگیر جمعیت در ژاپن، اروپا و آمریکا است. براساس پیش بینی اتحادیه اروپا، جمعیت 60 میلیونی ایتالیا در پنجاه سال آینده به چهل میلیون و درصد سال آینده به بیست میلیون نفر کاهش خواهدیافت.

یکی از راههای حفظ پایگاه رقابتی برای کشورهای گوناگون، تبدیل برتری کمی به برتری کیفی است. معنای دیگر این حرف تلاش نظام یافته برای پرورش کارگران دانشی (KNOWLEDGE WORKER)است. البته این یگانه عامل رقابتی در دنیای اقتصاد نخواهدبود اگرچه در بسیاری از صنایع کشورهای پیشرفته، عامل تعیین کننده است.

سازمان همواره نیازمند کسب اطلاع درباره رویدادها و شرایط محیط است. اطلاعاتی درمورد مشتریان، فناوریها و رقبای جدید و... باید کسب گردد. فقط با این مجموعه اطلاعات، کسب و کار خواهد توانست منابع و دانش خود را برای حداکثر بهره تخصیص دهد و خود را آماده رویارویی با چالشهای برخاسته از دگرگونیهای ناگهانی در جهان اقتصاد و ماهیت و محتوای دانش کند. توسعه شیوه های صحیح گردآوری و تحلیل اطلاعات بیرونی به طور روزافزونی، چالش عمده کسب و کار و کارشناسان اطلاعات خواهدشد.

دانش، منابع را متحرک خواهدکرد. کارکنان علمی برخلاف کارگران تولید، مالک ابزارهای تولید هستند. آنها دانش خویش را با خویش جابجا می کنند، بنابراین، می توانند آنها را با خود ببرند. از سوی دیگر، نیازمندیهای علمی سازمانها، پیوسته درحال تغییر است. درنتیجه، در کشورهای پیشرفته شمار روزافزونی از نیروی کار ارزشمند و با حقوق بالا شامل کسانی خواهندبود که به معنی سنتی نمی توان آنها را اداره کرد. در بسیاری از موارد، نمی توان آنان را از کارکنان سازمانهایی دانست که برای آن کار می کنند، بلکه باید آنها را پیمانکاران، کارشناسان، مشاوران، شرکای سازمان قلمداد کرد. شمار روزافزونی از این افراد، خود را به واسطه دانشی که دارند متمایز می کنند، نه به واسطه سازمانی که از آن پول می گیرند. لذا مفهوم نیروی کار پویا (DYNAMIC WORKFORCE) نیز دگرگون می شود. محیط رقابتی با ظرافت خاص و با سطح بالایی از عدم اعتماد درحال تغییر است؛ و این به معنی تغییر دائمی استراتژی های رقابتی است. در چنین محیطی به یک روش پویا برای فرموله کردن استراتژی و اجرای آن مورد نیاز است و این خود یکی از چالشهای فراروی مدیران در قرن 21 است.

فرموله کردن و اجرای استراتژی، زمانی حالت پویا به خود می گیرد که به عنوان یک فرایند متمرکز تلقی نشود، بلکه جزئی از فرایند مداوم یادگیری به حساب آید؛ به گونه ای که استراتژی های عملیاتی و پشتیبان در امتداد یکدیگـــــر باشند. روند تمرکززدایی در برنامه ریزی سازمانها در سراسر جهان بیانگر میزان اهمیت روش پویا است.

درحالی که تغییر پی درپی استراتژی در سازمان، سرعت بیشتری نسبت به فرایند فرموله کردن و اجرای استراتژی دارد، این خطر نیز وجود دارد که سازمان بخشی از قدرت رقابتی اش را از دست دهد و نتواند از منابع سازمان، استفاده بهینه به عمل آورد. بنابراین، بایــد بین این دو توازن ایجاد کرد. این امر را می توان از طریق سطح بالای ارتباطات و هماهنگی در سازمان و دردسترس بودن ابزارهای فرموله کردن و اجرای استراتژی تامین کرد. علاوه بر آن به ساختار و فرهنگی نیاز است که در آن تغییر امری عادی تلقی شود و نه یک استثناء.

تاثیر جهانی شدن بر سازمانها

ظهور جهانی شدن مسبب تحرک زیاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ارزشی شده و ضمن کاهش فاصله زمان و مکان، تفسیرهای جدیدی از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دولت، اقتدار و امنیت به دست می دهد. این پدیده، چالشها و تعارضاتی را به همراه دارد و می تواند سبب تحول مفاهیم و تغییر مصادیق در روابط بین المللـــی شود. تحت این شرایط است که می توان از جهانی شدن سخن به میان آورد.

جهانی شدن در شکل امروزین آن از زمان فروپاشی کمونیسم و نظام دوقطبی و پایان جنگ سرد عینیت یافته است. با وجود فروریختن نظام تصنعی جهانی دهه های گذشته، هنوز


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی 7ص

اختصاصی از یاری فایل فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی 7ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی

با رویکرد سازمانهای نوین

جناب استاد دکتر طبرسا

سعید پاکدل

چکیده:

امروزه، آنچه که سازمانها را از هم متمایز می سازد، گذشته از سرمایه، تکنولوژی و مواد اولیه ای که در اختیار دارند، نیروی انسانی، آنهم نیروی انسانی متخصص و کارآمد است که در واقع می توان آنرا مهمترین عامل مؤثر در موفقیت یا شکست سازمانها دانست. یک سازمان نوعی ممکن است که در عین داشتن منابع غنی و صرفاٌ به خاطر نداشتن نیروی انسانی کارآمد، در عرصه کسب و کار حرفی برای گفتن ندارد و در مقابل، سازمان دیگری، فقط و فقط با تکیه بر نیروی انسانی متخصص و کارآمد خود و با بکارگیری منابعی اندک، گوی سبقت را از دیگر رقبا ربوده است. با توجه به اهمیت روزافزون عامل انسانی در سازمانها و در فرآیند کسب و کار، ضرورت تعیین و برآورد ارزش واقعی خدماتی که توسط این منبع ارایه می شود، بیش از پیش احساس می گردد و به عنوان اصلی مهم، فراروی سازمانهای امروزی قرار دارد. سیستم حسابداری منابع انسانی، به عنوان ابزاری توانمند، زمینه تحقق این مهم را فراهم می سازد. سیستم حسابداری منابع انسانی، برای آگاهی و اطلاع بیشتر تصمیم گیرندگان سازمان، که آرزوی اداره بهتر منابع انسانی در اختیار خود را دارند، روشها و فنون متنوعی را فراهم آورده است.

این مقاله، ابتدا به معرفی انواع سیستمهای حسابداری منابع انسانی می پردازد. سپس به تبیین برخی نظرات موافق و مخالف حسابداری منابع انسانی و در نهایت، به بیان برخی فرصتها و چالشهای فراروی این سیستمها پرداخته می شود.

واژه های کلیدی:

حسابداری منابع انسانی، سیستمهای حسابداری منابع انسانی، داراییهای مشهود، داراییهای نا مشهود، اطلاعات، اندازه گیری و ارزشیابی.

مقدمه:

« ارشمند ترین منابع ما، کارکنان ما هستند ».

تقریباٌ هر کسب و کاری و هر مدیریتی با این گفته موافق است. جامعه فرا صنعتی امروز دیگر دیگر تأکید چندانی بر ارزشهای سنتی جوامع صنعتی ندارد. امروزه به نظر می رسد مهمترین عامل موفقیت یک سازمان، در مهارتها و تواناییهای کارکنان آن سازمانها نهفته است. بنابراین، ارزش یک سازمان تا حد زیادی با ارزش منابع انسانی آن سازمان مرتبط بوده و بهم پیوند خورده است. (Gebuer,Michael;2003, )

از طرفی، جهان امروز، جهان ارتباطات و اطلاعات است و بر اساس آخرین تعریفی که از حسابداری ارائه شده است، حسابداری نیز یک سیستم اطلاعاتی است که بخشی از سیستم اطلاعات مدیریت سازمان را تشکیل می دهد. از یکطرف، سرمایه گذاران به عنوان استفاده کنندگان از صورتهای مالی، به اطلاعات موجود در مورد ارزش داراییهای انسانی و تغییرات این داراییها در طی دوره مالی، برای اخذ تصمیمگیریهای صحیح نیاز دارند و از طرف دیگر، مدیریت واحدها نیز، به عنوان گروه دیگر استفاده کنندگان از داده های مالی، برای برنامه ریزی و کنترل منابع انسانی تحت اختیار خود، به چنین اطلاعاتی نیاز مبرم دارند.(حسن قربان، زهرا؛ )

آنچه مسلّم است اینست که یک سازمان نوعی قادر است در مورد داراییهای نا مشهود خود از قبیل ماشین آلات، زمین، ساختمان و تجهیزات، جزئی ترین اطلاعات را جهت استفاده تصمیمگیرندگان ارائه دهد. اما ارائه هر گونه اطلاعات و مدرک رسمی که نشان دهنده ارزش سرمایه گذاریهای انجام شده در خدمات کارکنان آن سازمان است، مشکل و یا غیر ممکن به نظر برسد. (Jasratia,Punita;2005, )

در حالی که در سازمانهای امروزی، نیروی شاغل علاوه بر انجام وظایف عمومی خویش، قادر به ارائه خدمات تخصصی متنوع همچون مشاوره و برنامه ریزی مالی نیز است، بنابراین لزوم وجود سیستم و ابزاری که زمینه لازم را جهت تعیین ارزش واقعی خدمات ارائه شده توسط نیروی انسانی را فراهم می کند، احساس می گردد.

در عصر کنونی، قادر خواهند بود تعیین کنند که آنها تا چه حد می توانند از افراد به عنوان سرمایه های فکری سازمان درآمد کسب کنند، بطوریکه این درآمد مکتسبه و ارزش واقعی آن، سه تا چهار برابر بیش از ارزش دفتری داراییهای مشهود همان سازمانها باشد. مهمترین ابزار در دسترس سازمانها جهت نیل به این هدف ئ نیز تعیین دقیق ارزش خدمات ارائه شده در سازمان توسط نیروی انسانی، حسابداری منابع انسانی است. حسابداری منابع انسانی اساساٌ سیستمی است که به مدیریت سازمان می گوید در طول زمان، چه تغییراتی در منابع انسانی سازمان رخ داده است.( Gebuer, Michael;2003,)

حسابداری منابع انسانی عبارتست از فرآیند شناسایی، اندازه گیری و انتقال اطلاعات مناسب و بهینه در مورد منابع انسانی، تا زمینه لازم را جهت تحقق مدیریت اثربخش در درون سازمان تسهیل کند.( Jasratia,Punita;2005, )

سیستم حسابداری منابع انسانی می تواند به عنوان یک ابزار اطلاعاتی، برای استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی (کارکنان، مشتریان، سهامداران و مانند آن) و به عنوان یک ابزار تصمیمگیری برای مدیریت منابع انسانی سازمان، ایفای نقش کند. بطورکلی، حسابداری منابع انسانی بیان می دارد که باید با منابع انسانی در سازمان، دقیقاٌ مشابه داراییهای فیزیکی برخورد نموده و ارزش خدمات انسانی را نیز مانند داراییهای مشهود در ترازنامه نشان داد. می توان چنین قلمداد نمود که هدف یک سیستم حسابداری منابع انسانی، تسهیل مدیریت افراد به عنوان منابع انسانی است که از آن به « حسابداری مدیریت منابع انسانی » نیز یاد نمود. (HRA, ;1974-75 )

در واقع، حسابداری منابع انسانی مولود نیازهای عصر خود، رشد و شکوفایی دانش بشری و نیز، نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری است. (رئیسی، ابراهیم؛ 1380)


دانلود با لینک مستقیم


فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی 7ص

پاورپوینت درباره چالشهای ثبت اختراع

اختصاصی از یاری فایل پاورپوینت درباره چالشهای ثبت اختراع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره چالشهای ثبت اختراع


پاورپوینت درباره چالشهای ثبت اختراع

فرمت فایل : power point  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلایدها 15 اسلاید

 

 

 

علم :

علم از جنس دانایی
هدف علم : توسعه دانش و توسعه شناخت و کشف حقایق
 
فناوری :
فناوری از جنس توانایی
هدف فناوری: توسعه تواناییهای بشر  و خلق ثروت

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره چالشهای ثبت اختراع