یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله مقدمه ای بر نماز ، صلاة

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله مقدمه ای بر نماز ، صلاة دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


در زبان پارسی دوره‌ی ساسانیان، نماز عبارت بود از تعظیم، نیایش، خدمت، و سر فرود آوردنی که فروتران نسبت به فرمانروایان، کدخدایان، و ایزدان انجام می‌دادند این واژه در متون دینی آن روزگار در ایران با تلفظ «نماچ» دیده می‌شود[1].
در برخی آثار ادبی پارسی بعد از اسلام هم نماز به همان معنای کهن آن که در دوره ساسانیان بود آمده است[2]. همچنین مطابق آنچه در کتاب «مینوی خرد» دیده می‌شود، نماز در برابر ایزدان در سه وعده «سه‌پاس» انجام می‌گرفت که عبارت بودند از بامداد، نیمروز، و غروب[3]. احتمالا واژه «سپاس» که امروز در زبان ما رایج است ریشه در همان مناسک «سه‌پاس» داشته باشد. این‌هم که ما ایرانیان نمازهای پنج‌گانه را عملا در سه نوبت می‌خوانیم شاید بی‌ارتباط با این پس‌زمینه‌ها نباشد.
به‌نظر می‌رسد که همین پس زمینه‌ی دینی- فرهنگی در باره «نماز» یکی از عواملی بوده تا تعریف صلاة (salat) هم تا حدودی با همان تعریف نماز یگانه گردد و به معنای تعظیم و سر فرود آوردن انسان در برابر خداوند باشد. ابن دگرگونی نه تنها برای ما پارسیان، بلکه برای همه ی مسلمانان اعم از عرب و ایرانی نیز اتفاق افتاده است.
در باره معنای پایه و ریشه‌ی اصلیِ«صلاة» (salat) در کتب لغت قول واحدی وجود ندارد اما بیشترِ اهل لغت آن را از ریشه‌ی «صلو» دانسته‌اند[4]، «صلو» را به معنای نرم شدن، انعطاف پذیر شدن و توجه کردن گفته‌اند. اگر صلاة را از ریشه ‍"صلٌ" در نظر بگیریم شاید معنای نزدیکتری با متن قرآن پیدا کند. صل یعنی صاف کردن و روشن کردن شراب، همچنین جدا کردن حبه از خاک به وسیله ریختن آب.
برای انجام «صلاة» (salat) در قرآن، از خواندن و قرائت کردن استفاده نشده است بلکه از اقامه‌ی آن، یعنی بر عهده‌گرفتن و برپای داشتن یاد شده است. یعنی نوعی مناسک است که انجام آن با اعمالی غیر زبانی هم همراه است. بنا براین صلاة صرفا خواندن و دعا کردن نیست و اگر در برخی لغتنامه‌ها صلاه را «دعا» و «نیایش» معنا کرده‌اند بیشتر منظورشان وجه گفتاری آن است که همراه و همزمان با اعمال غیر زبانی، حتی نیت و تمرکز ذهن هم می‌باشد.
همان گونه که اشاره شد، نماز(با معنای پارسی و در متون مربوط به دوره‌ی ساسانیان) کاری است که از سوی فروتران نسبت به فراتران انجام می‌گیرد. یعنی حرکتی نمادین برای اقرار به برتریِ کسی که از سوی نمازگزار مورد تعظیم قرار گرفته است و تا حدودی پذیرفتنِ سلطه‌ی قدرت برتر بر خویش. مفهوم اطاعتِ نماز گزار از قدرت برتر، نکته‌ای است که پس از این اقرار پدید می‌آید. بنا براین، در نماز رابطه‌ای شیب و از بالا به پایین میان معبود و عبادت کننده وجود دارد[5]. همچنین در این نوع رابطه قرار نیست که تغییری وجودی در نمازگزار پدید آید. به همین جهت در تعریف نماز(با همان رویکردِ رابطه‌ی شیب) این‌گونه نیست که مثلا خداوند هم متقابلا بر انسان نماز بگزارد اما در تعریف قرآن از «صلاة» خداوند و ملائک او هم نسبت به انسان(مؤمنین) «صلاة» می‌گزارند:
« او(خداوند) همان کسی است که صلاة می‌گزارد بر شما، و همچنین ملائکه او بر شما صلاة می‌گزارند تا بیرون آورد شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی...»[6]
در آیه دیگری نیز می‌بینیم که خطاب به پیامبر آمده است:
«از اموال آنان صدقه‌ای بگیر، تا به‌وسیله‌ی آن پاکیزه‌شان سازی، و بر ایشان صلاة بگزار زیرا صلواتِ تو برای آنان آرامشی است. و خدا شنوای و دانا است»[7]
از این آیات و دیگر آیات قرآن چنین استنباط می‌شود که «صلاة» در اصل، رابطه‌ای متقابل برای نزدیک تر شدنِ دو طرف به هم بوده است تا آن رابطه شیب و یکسویه‌ای را که در تعریف نماز آمده بود از میان بردارد. اما به‌نظر می‌رسد اگر بعد از ظهور اسلام، واژه «صلاة» در قرآن به همین صورت معنا می‌شد طبعا سازگاری چندانی با جامعه‌ی طبقاتی و به‌ویژه با سیاست عباسیان در تدبیر قدرتِ خلافت نداشت. شاید به همین جهت بوده است که بعدا برای معنای «صلاة» در قرآن، مراتب مشخص و طبقه‌بندی شده‌ای را تعریف کردند و گفتند که: «صلاة» از خداوند رحمت، از ملائکه طلب آمرزش، از مؤمنین دعا و نیایش و از پرندگان تسبیح می‌باشد[8] . ظاهرا این تعریف سبب شد «صلاة» تا حدود زیادی به همان معنا و صورتی در آید که قبلا برای «نماز» بیان شد.
نکته‌ی دیگری که اشاره به‌آن ضروری می‌نماید اینکه، در قرآن توضیح مشخصی برای شکل ظاهری «صلاة» داده نشده است. شاید به‌این جهت که شکل ظاهریِ «صلاة» می‌تواند متناسب با زمان و مکان تغییر کند. همان‌گونه که در زمان ابراهیم، موسی، و عیسی مسیح ، «صلاة» ترتیب و آداب دیگری داشته و این گونه و با این ترتیب و آداب که امروز در +اسلام دارد نبوده است ودر قرآن، همه‌ی رسولان را اهل اقامه‌ی صلاه می‌داند و ابراهیم را یکی از مهمترین رسولانی معرفی می‌کند که در اقامه‌ی «صلاة» کوشیده است[9].
حقیقت نماز
1 ـ احمد بن عبدالله: امیر مؤمنان هنگام عبور از صحن «بیت الله الحرام»، نگاهش به مردى افتاد که نیکو نماز مى خواند . پس فرمود: اى مرد، حقیقت نمازت را مى شناسى؟ مرد گفت: اى پسر عموى بهترین آفریده خدا، آیا نماز حقیقتى جز عبودیت دارد؟ علىّ علیه السّلام فرمود: بدان اى مرد، همانا خداوند تبارک و تعالى پیامبرش را به کارى از کارها برنیانگیخته جز اینکه متشابه و تأویل و تنزیل دارد و همه این ها بر اساس عبودیت است. پس هر کس حقیقت نماز را نشناسد، همه نمازهایش، ناقص و ناتمام است.
2 ـ شیخ صدوق: مردى از امیرمؤمنان پرسید: اى پسر عموى بهترین آفریده خداوند متعال، معناى بالا بردن دستها در تکبیر نخست چیست؟ فرمود: معنایش این است: خدا بزرگتر ، یکتا و بى همتاست، مانند ندارد، با دست لمس نمى شود و حواس پنجگانه، او را در نمى یابد.
3 ـ احمد بن علىّ راهب: مردى به امیرمؤمنان عرض کرد: اى پسر عموى بهترین آفریده خدا، معنى سجده نخست ، چیست؟ فرمود: حقیقتش این است: خدایا همانا تو مرا از آن ـ یعنى از زمین ـ آفریدى و (معناى) سربرداشتن:و ما را از آن خارج کردى و (معناى) سجده دوّم: و به آن باز مى گردانى و (معناى) سربرداشتن از سجده دوم: و بار دیگر ما را از آن خارج مى کنى. آن مرد گفت: (معناى) بلند کردن پاى راست و افکندن [بر] پاى چپ در تشهد چیست؟ فرمود: حقیقتش این است: خدایا، باطل را بمیران و حق را بر پادار[10].
4 ـ امام علىّ علیه السّلام ـ در معناى گفته امام جماعت: السلام علیکم ـ فرمود: همانا امام، گفته خدا را تفسیر مى کند ودر ترجمه آن به جماعت نمازگزار مى گوید (این نماز) امانى براى شما از عذاب خدا در روز قیامت، است.
5 ـ جابر بن عبدالله انصارى: با مولایمان امیر مؤمنان علیه السّلام بودم که مردى را دید به نماز ایستاده است . پس به او فرمود: اى مرد، آیا حقیقت نماز را مى دانى؟ عرض کرد: اى مولاى من، آیا نماز حقیقتى غیر از عبادت دارد؟ پس فرمود: آرى. سوگند به کسى که محمّد را به نبوّت برانگیخت هیچ پیامبرى را به کارى از کارها برنیانگیخته ، جز اینکه متشابه و تأویل و تنزیل دارد و همه این ها بر عبادت، دلالت مى کنند . پس آن مرد عرض کرد: اى مولاى من مرا از آن آگاه کن.
حضرت فرمود: حقیقت (هفت) تکبیر آغازین تو که با آن کارهایى را بر خود حرام مى کنى این است : هنگامى که الله اکبر نخست را مى گویى ، در دلت بگذرانى: خدا بزرگتر از آن است که به برخاستن و نشستن توصیف شود. و در تکبیر دوّم ، به حرکت و سکون و در سوّم، به جسم بودن یا تشبیه به چیزى کردن یا با چیزى مقایسه کردن توصیف شود و در تکبیر چهارم در دلت مى گذرانى: (خدا بزرگتر از آن است) که حالتهاى گوناگون بر او عارض شود یا بیماریها او را بیازارد و در تکبیر پنجم در دلت مى گذرانى: (خدا بزرگتر از آن است) که به جوهر و عرض بودن توصیف شود ، تا در چیزى حلول کند یا چیزى در او حلول کند. در تکبیر ششم در دلت مى گذرانى : (خدا بزرگتر از آن است) که هر چه بر موجودات حادث (پدید آمده) روا بدانى ؛ چون نابودى و جابجایى و دگرگونى از حالتى به حالتى، بر او نیز روا دارى. و در تکبیر هفتم، اینکه حواس پنجگانه او را دریابد.
پس حقیقت کشیدن گردن در کوع آن است که در دلت بگذرانى: به تو ایمان آوردم ، حتى اگر گردنم را بزنى.
و در سر برداشتن از رکوع هنگامى که مى گویى: «خدا به آن که او را مى ستاید، گوش مى دهد، سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است» ، حقیقتش این است: کسى که مرا از عدم به وجود آورد و حقیقت سجده نخست آن است که در حال سجده در دلت بگذرانى: مرا از آن (زمین) آفریدى و حقیقت سربرداشتن: و مرا از آن خارج کردى و سجده دوّم: و مرا به آن باز مى گردانى و در سر برداشتن (دوّم) به دلت مى گذرانى: و بار دیگر مرا از آن خارج مى کنى.
و حقیقت نشستن بر سمت چپت و بلند کردن پاى راستت و افکندن آن بر پاى چپت این است که به دلت مى گذرانى: خدایا همانا من حق را بر پا کردم و باطل را میراندم. و حقیقت تشهدت: نو کردن ایمان وبازگشت به اسلام واقرار به خیزش پس از مرگ است و حقیقت سلام دادنها: بزرگداشت پروردگار سبحان و بزرگ دانستن او از هر چه ستمکاران مى گویند و کجروان توصیف مى کنند. و حقیقت گفته ات: «سلام بر شما و نیز رحمت و برکات خداوند» ترحّم از خداوند سبحان است، یعنى: این (نماز) امانى براى شما از کیفر روز قیامت است.
سپس امیرمؤمنان فرمود: اگر کسى حقیقت نماز را اینگونه نداند، نمازش ناقص است.
6 ـ امام صادق علیه السّلام : معناى سلام در پایان هر نماز ، همان معناى امان است ؛ یعنى هر کس فرمان خدا و سنّت پیامبرش را با فروتنى و افتادگى در برابر او، انجام دهد، از بلاى دنیا در امان و از کیفر آخرت رهیده است .
7 ـ عبدالله بن فضل هاشمى: از امام صادق علیه السّلام معناى سلام دادن در نماز را پرسیدم، فرمود: نشانه امان و پایان یافتن نماز است. گفتم: فدایت شوم این چگونه است؟ فرمود: در میان مردمان گذشته، هرگاه شخص تازه وارد بر آنان سلام مى داد ، خود را از بدیش در امان مى دیدند و اگر جواب سلام او را مى دادند، او نیز خود را در امان مى دید. پس اگر سلام نمى داد، خود را در امان نمى دیدند و اگر جواب سلام را بر سلام دهنده، ردّ نمى کردند، او خود را در امان نمى دید و این خوى عرب بود. پس سلام دادن نشانه بیرون رفتن از نماز و حلال کردن گفتار است و امانى براى نماز از آنچه به آن وارد شده و تباهش مى کند. سلام نامى از نامهاى خداوند جلّ جلاله است و آن از نمازگزار بر دو فرشته خدا که بر او گمارده شده اند، داده مى شود.
کلّیات آثار نماز
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هیچ بنده اى به وقتهاى نماز و جایگاههاى خورشید، اهتمام نمى ورزد ، جز اینکه براى او راحتى هنگام مرگ ، قطع پریشانى ها و اندوهها ونجات از آتش را ضمانت مى کنم.
2 ـ نماز از آیینهاى دین است، در آن خشنودى پروردگار جلّ جلاله است، راه روشن پیامبر است و نمازگزار محبّت فرشتگان را با خود دارد. هدایت وایمان، نور معرفت، برکت در روزى، آسایش تن، ناپسندى براى شیطان، سلاحى برابر کافر، پذیرش دعا، قبولى اعمال، توشه مؤمن از دنیا به سوى آخرت، شفیع میان او و فرشته مرگ، انس او در گورش، فرش زیرش و پاسخ منکر و نکیر است. ونماز بنده هنگام محشر، تاجى بر سر اوست و نورى بر چهره اش، پوشش کالبدش، پرده اى میان او و آتش، حجّتى میان او و پروردگار بزرگ و با شکوهش، نجات تنش از آتش، برگه عبور از صراط، کلیدى براى بهشت، مهریه حورالعین و بهاى بهشت است. بنده با نماز در فراز مى آید، زیرا نماز تسبیح و تهلیل (لا اله الا الله گفتن و گواهى به یکتایى خدا) و سپاس و بزرگداشت و مدح و تنزیه و سخن گفتن(باخدا) و دعاست.
3 ـ نماز، ستون دین و در آن ده ویژگى است: زینت چهره، نور دل، آسایش تن، انس گورها، فروآورنده رحمت، چراغ آسمان، سنگینى میزان، خشنودى پروردگار، بهاى بهشت و پرده اى از آتش است. هر کس آن را بر پا کند، دین را بر پا داشته و هر کس آن را رها کند، دین را نابود کرده است.
4 ـ خداوند فرشته اى به نام سخائیل دارد که براى نمازگزاران هنگام هر نماز براتهایى از پروردگار بزرگ جهانیان مى گیرد. پس هنگامى که مؤمنان صبح بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز صبح را مى خوانند، براتى را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: من خداى جاویدم . بندگانم ، شما را در پناه خود قرار دادم و در سایه حمایت و نگاهبانى خود در آوردم . به عزّتم سوگند، شما را وانمى گذارم و گناهانتان تا ظهر آمرزیده شده است . پس هنگام ظهر که بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز مى خوانند، براى آنان برات دوّم را از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: من خداى توانایم . بندگانم ، بدیهایتان را به نیکى تبدیل کردم و گناهان کوچکتان را آمرزیدم و به سبب خشنودیم از شما، در منزلگه شکوه جایتان دادم.
پس هنگام عصر که بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز مى خوانند، برات سوّم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: من خداى بزرگم . یادم شکوهمند و قدرتم بسیار است. بندگان من ، کالبدهایتان را بر آتش حرام کردم و شما را در جایگاه نیکان، نشاندم و با رحمتم تبهکارى تبهکاران را از شما دور کردم.
پس هنگام مغرب که بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز مى خوانند، برات چهارم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: من خداوند چیره، بزرگ و والایم . بندگان من ، فرشتگانم از نزد شما با خشنودى بالا آمدند . بر خود واجب کردم که شما را خشنود سازم و روز قیامت، آرزویتان را برآورده سازم.
پس هنگام عشاء که بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز مى خوانند، برات پنجم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: همانا من خداوندم، نه خدایى غیر از من هست و نه پروردگارى جز من. بندگان من ، در خانه هاى خود طهارت ساختید و به سوى خانه هاى من گام برداشتید و در یاد من فرو رفتید و حقّ مرا شناختید و واجباتم را انجام دادید . اى سخائیل و دیگر فرشتگانم، شما را گواه مى گیرم که من از آنان خشنود شدم.
پس سخائیل هر شب، پس از نماز عشاء، سه بار فریاد سر مى دهد: اى فرشتگان خداوند، همانا خداوند تبارک و تعالى، نمازگزاران یکتاپرست را آمرزید . پس هیچ فرشته اى در آسمانهاى هفتگانه نمى ماند جز اینکه براى نمازگزاران آمرزش مى طلبد و براى مداومتشان بر این کار دعا مى کند. هر کس ـ مرد یا زن ـ نماز شب روزیش شود و فقط براى خداى جلّ جلاله برخیزد، وضویى کامل بگیرد و براى خداى جلّ جلاله با نیّتى راست و دلى پیراسته و تنى افتاده و چشمى گریان، نماز بگزارد، خداوند تبارک و تعالى، پشت سر او، نُه صف از فرشتگان قرار مى دهد که تعداد فرشتگان هر صف را جز خداى تبارک و تعالى نمى داند، یک طرف صف در شرق و طرف دیگرش در غرب است و هنگامى که (از نمازش) فارغ شد، براى وى به عدد این فرشتگان، درجه نوشته مى شود.
موانع پذیرش نماز
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : پنج نفر نمازى ندارند: زنى که شوهرش بر او خشمگین است ... و شخصى که با برادرش قطع رابطه کرده و بیش از سه روز با او گفتگو نکند و آن که پیوسته شراب مى نوشد و امام گروهى که براى آنان نماز مى خواند و حال آنکه او را دوست ندارند.
2 ـ نماز سه نفر، از بالاى سرشان، یک وجب هم بالا نمى رود: مردى که امام جماعت گروهى شده است، حال آن که از او ناخشنودند، زنى که شب را به روز مى برد و حال آنکه شوهرش بر او خشمگین است و دو برادر از هم جدا شده .
3 ـ خدا تا چهل روز نماز آن را که شراب مى نوشد تامست شود نمى پذیرد[11].
4 ـ خداى متعال ، تا چهل شبانه روز نماز و روزه غیبت کننده از مرد یا زن مسلمان را نمى پذیرد ، مگر اینکه غیبت شونده از او درگذرد.
5 ـ خداوند به من وحى کرد که اى از تبار رسولان و بیم دهندگان، قومت را بترسان از اینکه به خانه اى از خانه هاى من درآیند در حالى که چیزى از بندگانم به ستم نزد آن ها باشد که پیوسته او را در طول ایستادن به نماز در پیشگاهم، لعنت مى کنم تا آنگاه که آنچه را به ستم گرفته باز گرداند.
6 ـ هر کس جامه اى به ده دینار بخرد و یک درهمش حرام باشد، خداوند تا هنگامى که در بر اوست، نمازش را نمى پذیرد.
7 ـ امام علىّ علیه السّلام : بنگر در چه نماز مى خوانى و بر چه نماز مى گزارى، اگر از راه و طریقه حلالش نباشد، پذیرشى نیست.
8 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : خداوند جلّ جلاله نماز کسى را که زکات نپردازد ، نمى پذیرد تا آنگاه که میان هر دو جمع کند، که خداوند جلّ جلاله آن دو را جمع کرده است، پس میان آن دو جدایى میندازید.
9 ـ امام باقر علیه السّلام : همانا خداوند جلّ جلاله ، نماز را با زکات همراه کرده است و گفته: «نماز بر پادارید و زکات بپردازید»[12] . پس هر کس نماز برپا دارد و زکات ندهد، نماز را هم بر پا نکرده است.
10 ـ امام صادق علیه السّلام : کسى که به پدر و مادرش کینه توزانه بنگرد، حتّى اگر بر او ستمکار باشند، خداوند نمازى را از او نمى پذیرد.
11 ـ هر زنى که خود را براى غیر شوهرش خوشبو کند، نمازش پذیرفته نمى شود تا آنگاه که از آن بوى خوش غسل کند همچون غسل جنابت.
12 ـ در آنچه خداوند متعال به داود وحى کرد: بسا که بنده نماز مى گزارد و آن را به صورتش مى زنم و از شنیدن صدایش، خوددارى مى کنم . اى داود ، آیا مى دانى آن چه کسى است؟ آن کسى است که با چشم ناپاک به حرم مؤمنان، فراوان مى نگرد و نیز کسى که با خود گفته است اگر حاکم مى شد به خاطر آن و به ستم گردن مى زد.

 


کیفر ترک کننده نماز
قرآن : «در میان باغها. از یکدیگر مى پرسند، در باره مجرمان: چه چیز شما را در آتش درآورد؟ گویند: از نمازگزاران نبودیم.»
«او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند، بلکه تکذیب کرد و روى گردان شد. سپس به سوى خانواده خود بازگشت در حالى که متکبّرانه قدم بر مى داشت! (با این اعمال) عذاب الهى براى تو شایسته تر است، شایسته تر! سپس عذاب الهى براى تو شایسته تر است، شایسته تر!»
«واى بر تکذیب کنندگان در آن روز. و چون به آنان گفته شود : رکوع کنید، به رکوع نمى روند.»
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : امّت من چهار دسته اند: ... دسته اى هیچگاه نماز نمى خوانند، پس براى اینان «سقر» است و «سقر» نام طبقه اى از طبقات دوزخ است. خداوند متعال گفته است: «چه چیز شما را به سقر درآورد؟ گفتند: از نمازگزاران نبودیم».
2 ـ هر کس نماز را از روى قصد ترک کند، نامش را بر سر در دوزخ جزو وارد شوندگان به آن ، مى نویسند.
3 ـ امام باقر علیه السّلام ـ نزد ایشان سخن از مردى به میان آمد و گفته شد: پرده درى کرده، مرتکب محرّمات گشته، واجبات را سبک شمرده و حتى نماز واجب را ترک کرده است . امام که تکیه داده بودند، راست نشست و فرمود: سبحان الله، نماز واجب را ترک کرده است؟ همانا ترک نماز واجب، نزد خداوند، بزرگ و گران است.
اسباب پذیرش نماز
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : نماز پشت سر مرد پرهیزکار، پذیرفته است.
2 ـ اگر نماز مى خواندید تا چون میخ (یا زه کمان) مى شدید و روزه مى گرفتید تا چون کمان مى شدید، خداوند از شما نمى پذیرفت جز با پرواى از گناه.
3 ـ امام علىّ علیه السّلام : جایز نیست انسان نماز بخواند ، تا اینکه پنج عضوش را: صورت و دو دست و سر و دوپایش را با آب و دل را با توبه بشوید.
4 ـ ابو حازم: مردى به امام سجاد علیه السّلام عرض کرد: چه چیز سبب پذیرش نماز است؟ فرمود: ولایت ما و برائت از دشمنانمان.
5 ـ امام صادق علیه السّلام : خداوند تبارک و تعالى گفته است: نماز را تنها از کسى مى پذیرم که در برابر بزرگى من سر فرود آورد و خود را به خاطر من از شهوتها نگه دارد و روزش را با یاد من سپرى کند و بر آفریده هاى من بزرگى نکند ، گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند، بر مصیبت زده رحم آورد و غریب را پناه دهد. پس نور این شخص چون خورشید مى درخشد و برایش در تاریکیها، نور و در نادانیها، دانایى، قرار مى دهم. با عزّتم او را نگاه مى دارم و با فرشتگانم از او نگهبانى مى کنم. مرا مى خواند، پاسخش مى دهم از من درخواست مى کند، مى دهم. حکایت او نزد من حکایت باغهاى بهشت است، که میوه هایش خشک نمى شود و حالت آنها دگرگون نمى گردد.
6 ـ در بیان آنچه خداوند در مناجات موسى به او فرمود: اى موسى، نماز را نمى پذیرم جز از کسى که در برابر بزرگى من سر فرود آورده، ترس از مرا همنشین دلش ساخته، روزش را با یاد من سپرى کرده ، شبش را با پافشارى بر خطا به روز نبرده و حق اولیا و دوستان من را شناخته است.
احکام برای بی نماز
آن کسیکه نماز را ضایع کردند عنقریب در یک طبقه دوزخ داخل خواهد شد. قران مجید
آن کسیکه دانسته نماز را ترک کند به تحقیق کفر کرده است. حدیث شریف
در عمر شخصی بی نماز برکت نیست. حدیث شریف
علامت صلاحین از چهره بی نماز دور میشود. حدیث شریف
برای هیچ عمل بی نماز ثواب داده نخواهد شد. حدیث شریف
بی نماز وقتیکه بمیرد بذلت و خواری خواهد مرد. حدیث شریف
دعای بی نماز قبول نمیشود. حدیث شریف
بی نماز در حالت گرسنگی و تشنگی خواهد مرد و تشنگی وی دور نخواهد شد اگر چه دریاهای آب به او نوشانیده شود. حدیث شریف
برای بی نماز قبر تنگ میشود. و در آخرت از او بسختی حساب گرفته خواهد شد. حدیث شریف
بی نماز را حبس باید کرد تا وقتیکه توبه کند. امام اعظم (رح)
شخصی بی نماز واجب القتل است. امام شافعی (رح)
ترک کردن نماز کفر است. امان احمدبن حنبل (رح)
پادشاه اسلام حکم قتل بی نماز را باید بدهد. امام مالک (رح)
شخصی بی نماز در قبرستان مسلمانان باید دفن نشود. شیخ عبلالقادر جیلانی (رح)
خوک از بی نماز پناه می جوید. سلطان باهو (رح)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   45 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مقدمه ای بر نماز ، صلاة

مقاله نماز زیباترین جلوه نیایش با پروردگار

اختصاصی از یاری فایل مقاله نماز زیباترین جلوه نیایش با پروردگار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نماز زیباترین جلوه نیایش با پروردگار


مقاله نماز زیباترین جلوه نیایش با پروردگار

نمازعالی ترین واساسی ترین رشته الفت و عامل محبت بین بندگان و حضرت حق است. نماز، نور دل وصفای قلب وروح جان وسلامت روان وفروغ ذات عباد صالح خداست.

فرهنگ نماز، مجموعه حقایق ومعارفی است که بشر در گذرگاه حیات می آموزد تا به نیروی ایمان وجهاد از پایگاه با توجه به این که نماز ستون دین می باشد و اولین فریضه ای است که بعد از بعثت رسول اکرم به ایشان آموزش داده شده و بارها و بارها در روایات واحادیث وآیات بر اهمیت آن تاکید شده است.اما همیشه درعمل مظلوم وکم اهمیت به شمار آمده است.

در این تحقیق تلاش شده به بعضی از زوایای نماز اشاراتی هر چند کوچک شود تا هر آنچه که تا امروز در مورد نماز فراگرفته ایم مجددا یادآوری شود.

با آرزوی آن که این چند صفحه ناچیز بتواند تا حدی از دین بزرگ ما نسبت به نماز بکاهد هر چند که بزرگترین روش برای ادای دین برپا کردن صف های طویل نماز جمعت در تمام دنیا و خواندن آن به خالصانه ترین صورت می باشد.

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 23صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نماز زیباترین جلوه نیایش با پروردگار

تحقیق در مورد مقام پیامبر اعظم و نماز

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد مقام پیامبر اعظم و نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مقام پیامبر اعظم و نماز


تحقیق در مورد مقام پیامبر اعظم و نماز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه50

 

فهرست مطالب

 

    نماز ابراهیم(ع)

    نماز موسی(ع)

    نماز زکریا(ع

    نماز عیسی(ع)

    در حدیث دیگری آمده:

پیش سخن:

تردیدى نیست که بعد از اصول دین, اولین و بزرگ ترین دستور الهى که ستون دین, معراج مومن, نورچشم پیامبر(ص), سازنده ترین اعمال و جلوه شکوه دین ـ که بیانگر اوج بندگى انسان در پیشگاه خدا است ـ نماز است. نماز آن چنان مهم است که در قرآن 46 بار با تعبیرات مختلف از اقامه آن سخن به میان آمده است.

آرى نمازى که با قیام آمیخته باشد ـ به گفته مفسران که منظور از اقامه, آن است که نماز باید سازنده و بالنده باشد, تنها به اوراد و اذکار اکتفا نشود, بلکه آن را به گونه اى برپا دارید که آثار آن در همه زوایاى زندگى شما آشکار گردد ـ موجب پاک سازى و به سازى روح و روان و محیط جامعه در ابعاد گوناگون و در عرصه هاى مختلف مى گردد.

از اهمیت نماز همین بس که حضرت رضا(ع) فرمود: ((إول ما یحاسب العبد علیه, الصلاه, فان صحت له الصلاه صحت له ما سواها, و ان ردت ردت ما سواها; نخستین چیزى که انسان (در قیامت) با مطرح کردن آن حساب رسى مى شود نماز است, اگر صحیح بود, سایر اعمال نیز صحیح است, و اگر رد شد سایر اعمال نیز رد مى شود.))

مطابق روایت مشهور دیگرى از امام صادق(ع) آمده: ((اگر نماز پذیرفته شد, سایر اعمال پذیرفته مى شود و اگر مردود شد سایر اعمال نیز مردود خواهد شد)).

همه پیامبران و امامان و اولیاى خدا, حرمت نماز را به احسن وجه حفظ مى کردند و آن را با کیفیت بسیار عالى اقامه مى نمودند و پس از معرفت به خدا و اصول اعتقادات, بر همه چیز او را مقدم مى داشتند. دلیل اعتقادى و عملى خداشناسى و پیوند مقدس خلق با خالق مى دانستند. با این اشاره, به چند نمونه از سیره پیشوایان بسنده مى کنیم

 

نماز؛ میراث انبیای الهی

توجه پیامبران به ادای فریضه الهی به روایت قرآن ؛

 

 

اشاره:همه پیامبران الهی، راز و نیاز و مناجات و تسلیم در برابر ذات مقدس پروردگار عالم داشته اند و در راه عبودیت و بندگی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مقام پیامبر اعظم و نماز

تحقیق در مورد آثار تربیتی نماز

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد آثار تربیتی نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آثار تربیتی نماز


تحقیق در مورد آثار تربیتی نماز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:9

 

 

 

 

 

منابع

معنا و مفهوم نماز

نماز در قرآن و حدیث

آداب نماز و آثار تربیتی آن

معانی بلند عبارات و الفاظ نماز

آثار فردی و اجتماعی نماز

آثار و عواقب ترک نماز

آثار تربیتی نماز

 

 

آثار تربیتی نماز

نـمـاز در لـغت به معنای پرستش, نیاز, سجود, بندگی و اطاعت, خم شـدن بـرای اظـهـار بـندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین و عبادت مـخصوصی است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا می آورند.

معنا و مفهوم نماز
نـمـاز در لـغت به معنای پرستش, نیاز, سجود, بندگی و اطاعت, خم شـدن بـرای اظـهـار بـندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین و عبادت مـخصوصی است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا می آورند.
نـماز یعنی خدمت و بندگی, فرمان برداری, سر فرود آوردن و تعظیم کردن به نشانه احترام. نماز, داروی نسیان و وسیله ذکر خداوند است. نـمـاز, رابـطه معنوی مخلوق با خالق است. نماز یعنی دل کندن از مـادیـات و پـرواز دادن روح; یـعـنی پا را فراتر از دیدنی ها و شنیدنی ها نهادن.
نماز در قرآن و حدیث
فـلـسـفـه, فایده و آثار, شرایط و آداب و اوصاف نماز در آیات و روایـات بـسـیاری آمده که پرداختن به همه آن ها در این جا ممکن نـیـسـت, لـکـن بـه طور مختصر قطره ای از دریای معارف اسلامی را درباره نماز بازگو می کنیم. نماز, بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حکیم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـیه می کند.۱ حضرت عیسی(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه نـماز و زکات سفارش کرده است.۲ حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و کودک خویش را در بیابان های داغ مکه آن هـنـگـام که هیچ آب و گیاهی نداشت, برای به پا داشتن نماز مسکن داد.۳ پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز رنگ می باختند. گـرچـه بـعـضـی نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس از عذاب جهنم می خـوانند, اما حضرت علی(ع) نه برای تجارت و ترس از آتش, بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت نماز می خواند.۴
نـمـاز, اهرم استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند می فرماید:
از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است. پیامبر اکرم می فرماید: علم الاسلام الصلوه نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر)ص(می فرماید:  موضع الصلوه من الدین کموضع الراس من الجسد
نـمـاز بـرای اولـیای خدا شیرین و برای غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن می فرماید: وانها لکبیره الا علی الخاشعین
در اهـمـیـت نـمـاز همین بس که حضرت علی(ع)در جنگ صفین و امام حـسین(ع) در ظهر عاشورا دست از جنگ کشیدند و به نماز ایستادند. و آن گـاه کـه بـه عـلی(ع) ایراد گرفتند که چه هنگام نماز است؟
ایـشـان فرمود: ما برای همین می جنگیم تا مردم اهل نماز باشند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آثار تربیتی نماز

تحقیق در مورد آثار و فواید فردی اجتماعی نماز

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد آثار و فواید فردی اجتماعی نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آثار و فواید فردی اجتماعی نماز


تحقیق در مورد آثار و فواید فردی اجتماعی نماز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:10

 

 

 

 

 

آنچه مسلم است نمازی که در اسلام اینقدر ارزشمند و با اهمیّت است آثار و فواید زیادی هم از نظر فردی و هم از نظر اجتماعی دارد که ما در اینجا به چند مورد از این فواید و آثار اشاره می کنیم:

الف ـ نماز حافظ تعادل در برابر خوبی و بدی است:

نماز عامل سازنده ای است که پایداری و مقاومت انسان را در فراز و نشیبهای زندگی حفظ می کند و نمازگزار در مقابل هر خیر و شر، خوبی و بدی، خویش را حفظ نموده و به هر بادی نمی لرزد. از این رو می بینیم خداوند در قرآن وقتی طبیعت دنیا پرست انسان را تبیین می کند و خصوصیّات آن را بیان می کند، بلافاصله نمازگزاران را از آن استثناء کرده و آنان را از این رذائل منزّه می داند.1

ب ـ نماز بهترین بازدارنده از فحشاء و منکر است:

«اقم الصلوه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر»2 نماز را بپادار که نماز (انسان را) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد» طبیعت نماز به گونه ای است که انسان را به یاد مبدأ و معاد می اندازد که این دو، بهترین ضامن اجرایی برای خودداری از کارهای زشت و ناپسند و انجام کارهای شایسته است، یعنی انسان وقتی به نماز می ایستد، تکبیر می گوید، خدا را از همه چیزی بالاتر و برتر می شمرد، به یاد نعمت های او افتاده حمد و سپاس او می گوید و او را به رحمانیّت و رحیمیّت می ستاید، به یاد روز قیامت می افتد، اعتراف به بندگی او کرده و از او یاری می جوید، راه راست یعنی راهی را که پیامبران و صدّیقین و شهیدان و صالحان رفته اند.»3 طلب می کند و از راه آنانی که مورد خشم خدا واقع شده و گمراهند به خدا پناه می برد.(مضمون سوره حمد) بعد برای خدا «رکوع می کند  و در برابر او پیشانی عبودیّت بر خاک می نهد و غرق عظمت و بزرگی او می شود و خود برتربینی و خودخواهی را فراموش می کند. آنگاه شهادت به یگانگی او می دهد و گواهی به رسالت پیامبر(ص) می دهد.

بر پیامبرش درود می فرستد و از خداوند در خواست می کند که او را در زمرة بندگان صالح خود قرار دهد. مسلماً جنین انسانی که هر روز چند بار این مضامین را تکرار کند در قلب و روح او جنبشی بسوی حقّ و پاکی و جهشی بسوی تقوا پیدا می شود او از کارهای زشت دوری کند منتهی هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال برخوردار باشد، تأثیر در این بازداشتن دارد. ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه تأثیری در او نبخشد، یعنی هر چند نمازش صوری باشد نهی از فحشاء و منکر، سلسله مراتب دارد.

ج ـ نماز عالی ترین عامل تزکیه و تهذیب نفس است:

نماز در میان عبادات دیگر در تزکیه انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نماز محو کننده ی گناهان است به دلیل آیه قرآن که می فرماید:«انّ الحسنات یذهبن الّسیئات»1 «بدستی که نیکی ها، بدکاری ها را از بین می برد»

د ـ نماز نمودی از وحدت و یگانگی، امّت بزرگ است:

زیرا مسلمانان در وقت معیّن رو به جهت و قبله واحد با تشریفاتی خاص در صفوفی منظّم و یکپارچه، خداوند را پرستش می کنند تا بدین وسیله اتّحاد و یگانگی خود را در قالب امّتی که با ریسمان عبادت همه را به یکدیگر پیوند زده و متحد ساخته، نشان دهند. هـ ـ نماز برترین وسیله استعانت و کمک خواهی است که از پیشگاه خداوند بوسیله آن استمداد می نماییم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آثار و فواید فردی اجتماعی نماز