یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سلب مالکیت بسبب منافع عمومی در حقوق فرانسه

اختصاصی از یاری فایل سلب مالکیت بسبب منافع عمومی در حقوق فرانسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

سلب مالکیت بسبب منافع عمومی در حقوق فرانسه

مقدمه

مفهوم سلب مالکیت بسبب منافع عمومی این است که ادارات دولتی و با شهرداری ها و همچنین موسسات ملی که هدفشان رفع نیازمندیهای عمومی است بتواند اموال غیر منقول خصوصی (نظیر زمنی و ساختمان) را در مقابل پرداخت بهای عادله به نیازمندیهای عمومی (مثلاً توسعه و ایجاد معابر و بناهای عمومی) اختصاص دهند.

سلب مالکیت تا حدی با ملی کردن مالکیت شباهت دارد که بعداً در باره آن سخن خواهیم گفت.

برای سلب مالکیت و انتقال ملک بمتقاضی رعایت تشریفات خاصی ضروری است که عبارت از دادرسی مخصوصی میباشد که بوسیله دادگاههای اختصاصی صورت میگیرد, زیرا اعمال آن مستلزم رعایت مصالح موسسات عمومی و سرعت در دادرسی است که از دادگاههای عمومی نمیتوان آنرا توقع داشت.

در حقوق فرانسه, متقاضی سلب مالکیت, اعم از اینکه ادارات دولتی و یا ششهرداری و یا موسسات ملی باشد, در صورت نیاز, نقشه عملیات خود را ترسیم میکند و آنرا با توضیحات کامل و ذکر دلائل نیازمندیهای خود بفرمانداری ارسال میدارد. پس از وصول این درخواست بفرمانداری و انجام تحقیقات لازم, پرونده امر بدادگاه اختصاصی سلب مالکیت فرستاده میشود.

دادگاه پس از رسیدگی حکم به سلب مالکیت مدعی علیه و انتقال آن به متقاضی در برابر بهای عادله صادر میکند. این حکم قابل رسیدگی پژوهشی و فرجامی است.

سلب مالکیت در قوانین ایران نیز پیش بینی شده و مطابق اصل 15 متم قانون اساسی باید بموجب قانون باشد. در ایران بر سلب مالکیت قانون واحدی حکومت نمیکند و از این حیث بین قوانین سلب مالکیت و مراجع رسیدگی و تشریفات آن هم آهنگی وجود ندارد. بعبارت دیگر سازمان اداری ایران از نظر رسیدگی بدعاوی بین دولت و موسسات ملی و افراد مردم هنوز ناقص است و رسیدگی باین اختلافات بیشتر در مراجع اداری صورت میگیرد. شورای دولتی هم که آخرین مرجع رسیدگی بدعاوی مذکور است با وجود تصویب آن از سال 1339 تا کنون تشکیل نشده است.

اولین قانونی که درباره سلب مالکیت وضع گردید, برای توسعه معابر بود و در دوم مهر ماه 1306 بصورت ماده واحده بتصویب رسید.

این قانون مقرر میداشت: وزارت مالیه مجاز است مبلغ 135 هزار تومان از محل اضافی عایدات 1305 برای آوردن آب رودخانه از خارج بتهران و تادیه قیمت خرابی وارده از عریض شدن خیابان و ساختمان همان خیابانها پرداخت نماید.

ماده مذکور تنها پرداخت خسارت ناشی از عریض شدن خیابانها را معین کرده و طرز رسیدگی بدان را تعیین نکرده بود. سپس در 23 آبانماه 1312 قانون احداث و توسعه معابر و خیابانها بتصویب رسید. این قانون طرز رسیدگی را هم معین نمود. بالاخره در اول تیر ماه 1320 قانون اصلاح قانون توسعه معابر تصویب شد که رسیدگی باختلاف میان شهرداری و مالکین را به هیئت حل اختلاف سه نفری مرکب از نماینده انجمن شهر, نماینده دادگستری و نماینده وزارت کشور واگذار کرد. رای هیئت نیز غیر قابل شکایت و قطعی بود.

تصویبنامه هیئت وزیران 27 شهریور ماه 1325 در 43 ماده چگونگی تشکیل هیئت حل اختلاف, شرایط دادخواست, احضار اصحاب دعوی, طرز رسیدگی, صدور اجرائی و غیره را معین کرد.

قانون 1320 و تصویبنامه آن مدت زیادی مورد استفاده شهرداری بود و سپس بموجب قانون نوسازی و عمران شهری مصوب 1347 ملغی گردید.

بعداً قوانین و مقررات دیگری در موضوعات مختلف تصویب شد: از قبیل قوانین بهره برداری از معاون مصوب اردیبهشت ماه 1336, روابط مالک و مستاجر مصوب خرداد ماه 1339_ ااصلاحات ارضی مصوب دیماه 1340 و ما بعد _ ملی شدن جنگلها و مراتع مصوب 6 بهمن ماه 1341 سهیم شدن کارگران در سود کارخانه مصوب دیماه 1341 و متمم آن مصوب خرداد ماه 1343 _ طرز تقویم و تملک اراضی مورد نیاز سد فرحناز پهلوی ( لتیان) مصوب 28 اردیبهشت ماه 1345 _ حفظ و حراست آبهای زیرزمینی مصوب 27 آذرماه 1347 _ نوسازی و عمران مصوب 27 آذرماه 1947 _ نوسازی عباس آباد مصوب 27 آذرماه 1950 _ اینها در زمره قوانینی است که در آن سلب و تحدید مالکیت پیش بینی شده است.

در میان این قوانین, قانون نوسازی و عمران شهری مصوب 1347 از لحاظ شهرسازی و شهرداری از همه مهمتر است. این قانون درباره تصرف و خرید املاک مردم بمنظور اجرای طرحهای نوسازی و عمران و ایجاد تاسیسات شهری و توسعه و اصلاح معابر و نیز نظارت بر ساختمان و طرز استفاده از اراضی داخل در محدوده شهرها مقرراتی وضع کرده است.

بموجب این قانون, شهرداری مکلف است که پس از تصویب طرح مورد نظر خود, در ظرف یکماه جزئیات طرح و تاریخ شروع و مدت تقریبی اجرای آنرا جهت اطلاع عموم آگهی کند و ظرف 3 ماه پس از آگهی مزبور نسبت بپرداخت قیمت اراضی و اماکن بصاحبان املاک اقدام و سپس با دو ماه مهلت برای تخلیه ملک, نسبت بتصرف و تخریب آنها عمل نماید. عدم مراجعه مالک یا مالکین برای دریافت بها مانع طرح نخواهد بود.

ارزیابی زمینها و ساختمانهائی که به ترتیب مذکور بتصرف شهرداری در می آید توسط هیئتهائی که شهرداری تعیین میکند انجام میگیرد.

در هر مورد که بموجب این قانون ملکی باید بهشهرداری منتقل شود, هرگاه مالک امضای سند و انتقال ملک استنکاف کند, دادستان شهرستان یا نماینده او اسناد انتقال و دفاتر مربوطه را امضاء خواهد کرد و بهای ملک بصندوق ثبت سپرده خواهد شد.

دراین مقاله سعی شده است که سلب مالکیت در حقوق فرانسه, و تحولاتی که در طی زمان در مفهوم آن و طرز رسیدگی بآن پیدا شده است مورد مطالعه قرار گیرد.

با ملاحظه این نکات خواهیم دید که طرز دادرسی در سلب مالکیت با دادرسی عادی فرق دارد و رسیدگی بآن در صلاحیت دادگاههای اختصاصی است. تشریفات رسیدگی, ارزیابی املاک, انتقال و غیره با ترتیب خاصی صورت میگیرد تا از یک سو حقوق مالکان و از سوی دیگر حقوق متقابل دولت و موسسات عمومی حفظ و حمایت شود.

در حقوق قدیم فرانسه, مقررات سلب مالکیت تدوین نشده بود. زیرا حکومت سلطنتی بود و شاه در واقع مالک تمام اراضی کشور بحساب می آمد و نسبت بآن اختیار مطلق داشت. افراد ملت با اجازه وی از این اموال استفاده میکردند و بکشت و زرع و احداث ساختمان و دیگر امور می پرداختند. هنگامیکه شاه موافقت بدادن ملکی بیکی از رعایای خود میکرد, در واقع اجازه استفاده از املاک خود را بوی


دانلود با لینک مستقیم


سلب مالکیت بسبب منافع عمومی در حقوق فرانسه

تحقیق درمورد شرکتها با مسئولیت محدود

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درمورد شرکتها با مسئولیت محدود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

حق مالکیت ششم:

بازرگانی و تجارت(تجارت معامله)

دیگر قوانین مربوطه به بازرگانی و تجارت، بخش 18- لایحه شرکتهای با مسئولیت محدود، بخش مرغی 7111 انحلال ماده 801-18 انحلال

a) یک شرکت با مسئولیت محدود زمانی منحل میشود و امور مربوط به آن خاتمه می یابد که موارد زیر روی بدهند.

1) در همان زمان یک قرارداد شرکت با مسئولیت محدود بسته شود، اما در هیچ زمان دیگری در قرارداد با مسئولیت محدود اعلام نشود، بنابراین شرکت با مسئولیت محدود، وجود دائمی خواهد داشت.

2) بر طبق اتفاقات روی داده که در قرارداد شرکت با مسئولیت محدود بیان می شود.

3) مگر اینکه بگونه ای دیگر که در یک قرارداد شرکت با مسئولیت محدود قید شد، طبق رای مثبت و یا موافقت کتبی، اعضاء شرکت با مسئولیت محدود، یا اگر بیشتر از یک دسته یا گروه از اعضاء وجود دارند، سپس توسط اعضای هر دسته یا گروه، و در موارد دیگر توسط اعضایی که صاحب 3/2 از درصد جاری، یا دیگر سهم در درآمدهای شرکت با مسئولیت محدود که متعلق به همه اعضاء یا توسط اعضاء گروه یا دسته هستند، باشد؛ همانطور که اختصاص داده شده است.

4) در هیچ زمانی، هیچ وجود نداشته باشد. مشروط بر اینکه آن شرکت با مسئولیت محدود منحل نشود و نیازی به خاتمه یافتن آن نیز نباشد.

a) مگر اینکه به عبارت دیگر، مشروط بر اینکه قرارداد شرکت با مسئولیت محدود با 90 روز یا چنین دوره ای همانند آنکه در قرارداد شرکت با مسئولیت محدود مشروط شده بود. بعد از وقوع حادثه ای که ادامه عضویت آخرین عضو باقی مانده را فسخ کرد، نمایندگان شخصی، آخرین عضو باقی مانده، با ادامه شرکت با مسئولیت محدود کتبا موافقت کنند و برای پذیرش نمایندگان شخصی چنین اعضائی یا داوطلب شدن آن و انتصاب یک شرکت با مسئولیت محدود به عنوان یک عضو معتبر(قانونی) تحت عنوان پیشامد حوادثی که باعث فسخ شدن ادامه عضویت آخرین عضو باقی مانده شود. مشروط بر اینکه یک قرارداد شرکت با مسئولیت محدود ممکن است مشروط بر این باشد که نمایندگان شخصی آخرین عضو باقیمانده برای ادامه شرکت با مسئولیت محدود و برای پذیرش چنین عضوی به عنوان نماینده شخصی و یاد او طلبی اش و یا انتصاب یک شرکت با مسئولیت محدود به عنوان یک عضو معتبر قانونی به عنوان پیشامد حوادث که باعث فسخ شدن ادامه عضویت آخرین عضو باقی مانده می شود، ملزم به توافق کتبی می شوند.

b) یک عضو در شرکت با مسئولیت محدود، به شیوه ای مشروط برای عقد قرارداد شرکت سهامی، پذیرفته شود، به شکلی قانونی به عنوان پیشامد حوادثی که ادامه عضویت آخرین عضو باقی مانده را فسخ می کند. با 90 روز یا چنین دوره ای همانطور که در قرارداد شرکت با مسئولیت مشروط شده بود، بعد از پیشامدی که ادامه عضویت آخرین عضو باقی مانده را فسخ کرد متعاقب تصریح قرارداد شرکت با مسئولیت محدود که بطور خاصی برای یک عضو از شرکت سهامی آماده شده بود، سپس عضوی در شرکت با مسئولیت محدود باقی نماند.

5) ثبت حکم قضایی انحلال براساس ماده 802-18 این حق مالکیت می باشد. به عبارت دیگر به شرط اینکه یک قرارداد شرکت با مسئولیت محدود، مرگ، بازنشستگی، استعفاء، اخراج، ورشکستگی و یا مرگ هر یک از اعضاء، یا روی دادن حادثه دیگری که باعث فسخ شدن ادامه عضویت هر عضو شود، دلیل منحل شدن شرکت با مسئولیت محدود نخواهد بود و یا امور مربوط به آن به پایان نخواهد رسید. و بر مبنای دو روی دادن چنین حوادثی شرکت با مسئولیت محدود، بدون انحلال ادامه پیدا خواهد کرد. هر زمانی که عمل کردن به تجارت در توافق با یک شرکت با مسئولیت محدود منطقی نباشد، درخواست توسط یک عضو یا برای یک عضو یا مدیر دادگاه انصاف ممکن است حکم به انحلال یک شرکت با مسئولیت محدود باشد. مگر اینکه به عبارت دیگر، مشروط بر این باشد که یک قرارداد شرکت سهامی، رئیس بطور غیرقانونی شرکت با مسئولیت محدودی را منحل نکند و یا هیچیک از اعضاء یا شخصی که توسط اعضاء پذیرفته شده باشد، اگر بیشتر از یک دسته یا گروه از اعضاء وجود داشته باشند سپس توسط دسته یا گروه از اعضاء در هر موردی، توسط اعزایی که صاحب بیشتر از 50% از درصد فعلی و یا دیگر سهم قانونی اختصاص داده شده است، در سهم شرکت با مسئولیت محدود که مالک آن تمامی اعزای شرکت و یا اعزای هر دسته و گروه هستند. ممکن است امور شرکت با مسئولیت محدود را تعطیل کند بر مبنای درخواست هر عضو یا رئیس و یا نماینده شخصی عضو یا رئیس یا منتقل الیه و همراه با آن ممکن است یک سرپرست انحلال را منصوب کند.

b) بر مبنای انحلال شرکت با مسئولیت محدود و تا زمان تشکیل دادن پرونده تادیه فسخ با عنوان شروط ماده 203-18 این حق مالکیت: شخصی که در حال منحل مردن امور مربوط به شرکت با مسئولیت محدود است، ممکن است، بنام و بخاطر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد شرکتها با مسئولیت محدود

مقاله درباره ترجمة درس مالکیت معنوی

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره ترجمة درس مالکیت معنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره ترجمة درس مالکیت معنوی


مقاله درباره ترجمة درس مالکیت معنوی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:55

ـ مقدمه

هر دو قانون 1977 ثبت اختراع و EPC اینگونه تصریح کرده اند برای آنکه یک اختراع قابل ثبت گردد می بایستی جدید باشد . اختراعی جدید تلقی می گردد که بخشی از تکنولوژی و پیشرفت بشری نباشد (State of the art)  این اصطلاح عموماً به گونه ای تعریف می شود که شامل هر موضوعی که در هر جای جهان که مقدم التاریخ به اختراع باشند گردد . در جائیکه یک اختراعی یا اکتشافی توسط رشد پیشرفت بشری سابقاً افشاء گردیده و بدست آمده باشد یا اینکه پیش بینی شده باشد ،‌حق ثبت اختراع اعطا نخواهد شد و اگر هم اعطا گردیده باشد ( به آن علت که فن متقدم از توجه مسئولین بررسی کننده بدور مانده است ) حق انحصاری ثبت اختراع قابل رجوع و الغاء می باشد .

تازگی نیازمند آن است که اختراع از نظر کیفیتی با آنچه که سابقاً بدست آمده متفاوت باشد .

بدین معنی که اطلاعات تکنیکی و فنی که توسط حق ثبت بدست آمده ( برای آن حق ثبت قائل شده اند ) هنوز در دسترس عموم قرار نگرفته باشد ، از این جهت به تازگی از سایر ملزوماتی که بدان قابل ثبت  بودن یک اختراع لازم است و می بایستی شامل گامهای اختراعی ( غیر بدیهی ) باشند متفاوت است ، و اساساً یک آزمون کیفیتی است برای آنکه معلوم شود آیا این مشارکت به اندازه کافی خلاقی و بدیع می باشد که بتواند متضمن یک حق انحصاری گردد ؟

علاوه بر اینکه اطمینان می یابیم که حق ثبت بر تولیدات و یاجریانات و مراحل تولیدی که در حال حاضر شناخته شده اند اعطاء نمی گردد ، عنصر تازگی نیز ما را یاری می کند تا اطمینان یابیم که حق ثبت اختراع برای متوقف ساختن مردم  از انجام دادن آنچه که قبلاً از اعطای حق ثبت انجام داده بودند استفاده نمی شود همانگونه که خواهیم دید چنین حقی که آرگمان کارل Work argument نامیده می شود به عنوان نتیجة تغییرات در مسیری که خلاقیت تعریف گردیده تغییر و اصلاح یافته است . فاکتور و مورد دیگری که در جهت توجیه و تصدیق کردن لزوم خلاقیت و تازگی وجود دارد مرتبط می شود به یک دلیل و توجیه کلی برای اعطای حق ثبت انحصاری ‌

بطور خاصی اینگونه بحث می شود که جامعه زمانی به پرداخت مبالغی یا دادن منافع حق انحصاری برای ثبت یک حق خاص تمایل دارد که اگر و فقط اگر قادر باشد به اطلاعاتی دسترسی یابد که از طریق دیگری قادر به دستیابی به آنها نباشند . برای انطباق قضیه در قیاس با یک قراردادی که غالباً برای توجیه کردن و توضیح دادن حق ثبت مورد استفاده قرار می یگرد می توان گفت تازگی تضمین کنندة این مطلب است که مخترع در جایگاه اول عوضی را که در برابر حق ثبت اعطا شده تضمین و تعیین می گردد را مقرر و مشخص نماید در حالیکه قانون ثبت اختراعات 1977 بسیاری از اصول اساسی و منطقی که مدتهای مدید مشخصة حقوق انگلیس بودند را ابقاء نمود . در انگلستان به EPC ، بسیاری از تغییرات مهم در خصوص لزوم تازگی که در انگلستان مورد استفاده قرار می گرفت را مطرح نمود . یکی از آنها به این واقعیت مرتبط است که ق 1977 و EPC بروی اصل « تازگی عینی »‌کار می کنند . objective novelty که تلاشی است در جائیکه ممکن باشد برای پرهیز از قضاوتهای موضوعی subjective ( که به نظر می رسند ما را به ابهام رهنمون باشند ) صورت می گیرد . شاید روشن ترین مثال این است که هر دو قانون ثبت اختراع انگلیس و اروپا بر اصول خلاقیت واضح و قطعی (absolute novelty) منطق می باشند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره ترجمة درس مالکیت معنوی

تحقیق و بررسی در مورد مالکیت حقوقی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد مالکیت حقوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

مقدمه

حقوق، از علوم اجتماعی است که هدف آن جستجوی قواعدی است که بر اشخاص از این جهت که عضو جامعه هستند حکومت کرده و اجتماع انسان را به منظور کشف قواعدی که نظم و صلح را تأمین می کند، مورد مطالعه قرار خواهد داد. هدف علم حقوق، استقرار عدالت و نظم در جامعه و تأمین سعادت مردم است.

برخی از حقوق را هنر و فن دادگری می دانند و متقابلاً گروه دیگر آن را در زمره سایر علوم قرار داده اند، صرف نظر از مباحثی که درباره معنی صحیح علم، فن و هنر مطرح است باید گفت این نحوه کار محاکم (قضات و وکلا) در مقام فصل یا دفاع از دعویست که حقوق را بیش از آنکه به عنوان یک علم مطرح سازد، به عنوان یک فن و هنر جلوه می دهد. هنر تمیز حق و اجرای عدالت با ابزار آئین دادرسی میسر می گردد.

آئین دادرسی عبارت است از رشته ای از علم حقوق که اشخاص را راهنمایی می کند با چه موازینی در صدد اثبات حق خود برآیند و چه عواملی را مورد استفاده قرار دهند، به کجا مراجعه کنند و چه مراحلی را طی نمایند و در معنای وسیع عبارت از مجموع قواعد و تشریفاتی است که اصحاب دعوی باید هنگام رجوع به مراجع قضایی برای دادخواهی و نیز مراجع قضائی برای دادرسی درباره آن ها رعایت نمایند تا احقاق حق انجام گیرد، چه صرف داشتن حق همیشه برای دست یافتن به آن کافی نیست بلکه باید وسیله ای داشت که در صورت خدشه وارد شدن به حق استفاده و اجرای آن را عملی کرد.

غالباً آئین دادرسی مدنی را در زمره شعبه های حقوقی خصوصی می آورند، سبب شهرت این نظر رابطه نزدیکی است که قواعد دادرسی با حقوق مدنی دارد. پس از جدا شدن قوانین مدنی و آئین دادرسی نیز این رابطه محفوظ ماند و قانوانگذار قواعد ماهوی و دادرسی را به کلی مجزا نکرده، اما با این وجود جنبه عمومی قواعد دادرسی غلبه دارد و طبیعت این رشته با حقوق عمومی سازگارتر به نظر می رسد، زیرا تمام قواعد مربوط به تشکیلات و صلاحیت دادگاه ها بی تردید جزء حقوق عمومی است.

به لحاظ این که بحث درباره یکی از ارکان دولت (قوه قضائیه) و چگونگی وظایف آن است و در اجرای احکام، نیز که طرز اعمال قدرت عمومی و اقتدار دولت مورد گفتگو قرار می گیرد، نفوذ حقوق عمومی آشکار است و از طرف دیگر تمیز حق و اقامه عدل یکی از وظایف اصلی هر دولتی می باشد و قواعدی که طرز اجرای این وظیفه را بیان می کند با حقوق عمومی نزدیک تر است .

آئین دادرسی در غالب نظام های حقوق حائز اهمیت فراوان است . چه با رعایت آن دادگاه ها صحت دعاوی را احراز کرده و شرایط قانونی آن را بررسی نموده و احقاق حق می کند و بدین ترتیب از توسل به وسایل شخصی جلوگیری نموده و نظم و امنیت در جامعه ایجاد و حفظ می شود، روشن است که هر تمدن بشری پیشرفت می کند، روابط اجتماعی پیچیده تر می گردد. در زمان قدیم دولت تابع هیچ قانونی نبوده و در موقع اختلاف با افراد، حقوق خود را مستقیماً اجرا می کرد ولی امروزه دولت ها و مؤسسات عمومی نیز تابع قواعد و تشریفات دادرسی شده و در صورت اقتضا مانند افراد مردم به دادگاه ها رجوع می کنند.

دکتر محیط طباطبائی در خصوص تاریخچه آئین دادرسی فرموده اند: در ایران پیش از مشروطیت، دادرسی بر پایه مقررات اسلامی قرار داشت، برای تجلیل مقام قضات، فرمان های انتصاب قضات از سوی پادشاه که بالاترین مقام دولت بود صادر می شد و قاضی در قلمرو مسئولیت خویش، قضات زیر دست را به نیابت بر می گزیند و بر کارهای آنان نظارت می کرد و چون اختیارات آن ها معین نبود غالباً صلاحیتشان با هم تداخل می نمود و میان آن ها اختلاف به وجود می آمد، طرز کار هر یک از مراجع قضایی دقیقاً مشخص و معلوم نبود، محاکم به نظر خود ترتیب محاکمه را مقرر می داشتند و گاهی درباره تشریفات دادرسی و مقررات ماهوی ، ابلاغ هایی از طرف وزارت عدلیه صادر می گردید. لذا در دادرسی تبعیض میان توانا و ناتوان و دارا و نادار رواج داشت و خبری از عدالت نبود. از این رو نیاز شدیدی به عدلیه ای بود که مورد اطمینان مردم باشد و از عهده پاسخگویی به درخواست های آنان برآید تا این که ظلم و بی عدالتی به حدی رسید که زمینه را برای قیام مشروطیت فراهم ساخت و با قیام عمومی مردم مظفرالدین شاه وادار به قبول تأسیس عدالتخانه قانونی شد و چون تأسیس عدالتخانه به قانون و تصویب قانون نیاز به تأسیس مجلس قانونگذاری داشت، آزادیخواهان مبارزه خود را ادامه دادند تا به نتیجه بالاتر از تأسیس عدالتخانه یعنی تأسیس مجلس شورا و تغییر حکومت از مستبده به مشروطه رسیدند و پس از یک رشته مبارزات، شاه وادار به قبول درخواست آنان شده، با صدور فرمان مشروطیت ، تأسیس مجل مؤسسان ، قانون اساسی و متمم آن در مجلس تصویب و به امضای پادشاه رسید. بدین سان ایران دارای نظام مشروطه سلطنتی گردید و حکومت قانوی اعلام شد و از آن پس کلیه اعمال دولت و دادگاه ها می بایستی منطبق با قوانینی باشد که به تصویب مجلس رسیده است.

دو سال بعد در سال 1326 اداره تنقیح لوایح و قوانین را در وزارت عدلیه تأسیس کردند و این اداره مشغول بررسی قوانین خارجی به ویژه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد مالکیت حقوقی

تحقیق و بررسی در مورد بیان مالکیت در زبان انگلیسی و تفاوت آن با فارسی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد بیان مالکیت در زبان انگلیسی و تفاوت آن با فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بیان مالکیت در زبان انگلیسی و تفاوت آن با فارسی

در زبان فارسی چنانچه دو اسم بی هیچ فاصله ای در کنار هم قرار بگیرند تشکیل یک ترکیب اضافی می دهند. این ترکیب می تواند برای بیان روابطی از نوع توضیح، جنس، بنوت، مالکیت و غیره باشد. نکته قابل توجه این است که در زبان انگلیسی ترتیب استفاده از کلمات تشکیل دهنده ترکیب بر عکس زبان فارسی می باشد. برای مثال برای بیان ترکیب " کتاب تاریخ " از " History Book " استفاده می گردد. همانطور که مشاهده می شود ترتیب کاررفت واژه های معادل تغییر کرده است.

یکی از انواع ترکیب های اضافی اضافه ملکی است که در زبان فارسی بصورت زیر تولید می گردد:

اسم + e (کسره) + اسم

مانند: کتاب ِ پروین / کتاب ِ من / درب ِ اتومبیل و ...

در زبان فارسی دو ترکیب نخست را " اضافه ملکی " و ترکیب سوم را " اضافه تخصیصی " می نامند. در زبان انگلیسی برای بیان هر یک از ترکیب های یاد شده از ساختار متفاوتی استفاده می شود. این ساختار ها در جدول زیر می آید:

ترکیب فارسی

ترکیب انگلیسی

کتاب ِ پروین

Parvin’s book

کتاب ِ من

my book

درب ِ اتومبیل

the door of the car

نکته:

1- چنانچه نام فرد دارنده ذکر شود برای ایجاد رابطه ملکیت از علامت " ‘s " استفاده می شود که در این صورت ذکر وسیله متعلّقه اختیاری است. به همین دلیل هر دو جمله زیر صحیح هستند:

It is Parvain’s book

It is Parvin’s.

2- چنانچه نخواهیم نام دارنده را ذکر کنیم می باید یا از صفت ملکی( my-your-hers … ) یا از ضمیر ملکی ( mine- yours- hers … ) استفاده کنیم. در صورت استفاده از ضمیر ملکی نیاید نام وسیله متعلّقه نوشته شود. جملات زیر مقایسه شوند:

It is her book

It is hers.

3- در تولید ترکیب هایی که زبان فارسی آنها را بعنوان اضافه تخصیصی می شناسد از of استفاده می گردد. البته این امکان نیز وجود دارد که با جابجایی دو اسم مورد استفاده of را حذف کرد:

Look at the door of the car!

Look at the car door!

 

نام زبان و الفبای خط ایرانیان به انگلیسی چیست؟

 فارسی یا پرشین  

گروه دانشگاه -نام زبان ما به انگلیسی چیست: فارسی(Farsi) یا پرشین(Persian)؟نام زبان ما فارسی است. در انگلیسی به آن پرشین(Persian) می گویند. اگر چه این گفته ساده می نماید اما در سالهای اخیر در زبان انگلیسی به گونه ای روز افزون به جای واژه پرشین(Persian)، از واژه فارسی(Farsi) استفاده می گردد. قرن هاست که در غرب از واژه پرشین(Persian) استفاده می کنند که اصل آن به واژه های پارس و پارسی بر می گردد. هنگامی که هزار سال پیش از میلاد مسیح اقوام آریایی به سرزمین پرسیس مهاجرت کردند پارس و زبان آنها نیز پارسی شناخته شد. این زبان از آن هنگام تا کنون دچار دگرگونی های بسیاری در دوره های گوناگون شده است که نتیجه آن پدیداری پارسی کهن(که تا سه سده پیش از میلاد زنده بوده)، پارسی میانه یا پهلوی(که تا سده نهم پس از میلاد رایج بوده)، و پارسی نو که دیگر پس از تسلط عرب ها نام آن به فارسی موسوم شده بوده است.چرا که در زبان حاکمان جدید صدای "پ" وجود نداشت. اگر این صدا وجود داشت و یا اگر ایرانیان پشتکار بیشتری در نگهداری نام واقعی آن می کردند، با توجه به تشابه آن با نام آن در زبانهای غربی کار امروز ما یقینا ساده تر می بود. ولی ایرانیان از فرم عربی این واژه که همان "فارسی" است برای نامیدن زبان خود استفاده کردند. اما در غرب از همان دوران یونان و رم باستان این زبان پرشین(Persian) - یا با تلفظی شبیه به آن بسته به نوع زبان اروپایی خوانده شد. فارسی در دوران امپراتوری اسلامی همچنان اهمیت خود را حفظ کرد و در کنار عربی به یک زبان جهانی بویژه در فلات ایران، در آسیای میانه، و تا همین سده های اخیر بعنوان یک زبان رسمی در هند تبدیل گردید. اما سخن اصلی ما بر سر نام این زبان در زبان انگلیسی است نه تاریخچه آن. مسئله این است که چرا ناگهان در امریکا و نیز در بسیاری از کشورهای اروپایی بجای نام انگلیسی(Persian) یا فرانسوی(Persane)، یا آلمانی ( Persisch) آن، واژه "فارسی"(Farsi) که در واقع نام بومی زبان ما در ایران یا کشورهای فارسی زبان است بکار برده می شود و چه کسانی به این کار دامن می زنند؟ اشکال آن چیست؟برای کسانی که به روزنامه ها، کتابها، و نشریات انگلیسی و یا اروپایی در دوره های پیش از دهه هشتاد میلادی دسترسی دارند و یا برای کسانی که آن سالها را بیاد می آورند، روشن است که این زبان در آن روزگار در انگلیسی بطور عمده پرشین(Persian) خوانده می شد و نه فارسی(Farsi). اما در واقع پس از انقلاب اسلامی سال 1358 بود که بگونه ای گسترده و ناگهانی از این زبان در انگلیسی و سایر زبانهای اروپایی بعنوان فارسی(Farsi) نام برده شد. پیش از آن به ندرت و در موارد خاصی این واژه به چشم می خورد و قطعا مردم عادی غرب از آن بی اطلاع بودند. در آن زمان واژه فارسی(Farsi) تنها به معنای نام محلی زبان ما در زبان های غربی وجود داشت. انقلاب ایران در بسیاری زمینه ها بویژه در رابطه با چگونگی تولید فرهنگ و گسترش آن، تولید ایدولوژی و ارتقا» آن، تولید هنر و تبلیغ آن، و نیز در زمینه چگونگی عرضه داشت هویت ایرانی رابه طور اساسی در جامعه دگرگون کرد. در سطح عمومی، دیگر این گونه تولیدات در انحصار یک گروه برگزیده اجتماعی نبود بلکه بسیاری از مردم عادی نیز فرصت یافتند به این گونه فعالیتها بپردازند. از جمله مثال های موفقیت آمیز آن شرکت انبوه بیشماری از زنان ایرانی در فعالیت های ادبی، سینمایی، و نقاشی است. کوچ بسیاری از ایرانیان با زمینه های اقتصادی و فرهنگی مختلف به غرب پیش از این بیشتر در رابطه با ایران تاریخی بود تاثیر گذاشت. از نتایج این دگرگونی های گفتمانی یکی هم رواج واژه فارسی(Farsi) بعنوان تمام این زبان در خارج از کشور بود. اما ابتدا این را باید روشن کرد که کسانی که به رایج کردن این واژه در زبانهای خارجی کمک کردند که بودند و از کدام خواستگاه دست به این کار زدند. در این رابطه به چند گروه می توان اشاره کرد که هر کدام ممکن است با انگیزه یا دلایل مختلفی به این کار اقدام کرده باشند. نخستین گروه مدیران کشوری بودند که در اخبار انگلیسی و دیگر زبان های خارجی، در نشریات انگلیسی، در بروشورهای جهانگردی، و در اعلامیه های انقلابی به زبان های خارجی و در هر کجا که لازم بود از واژه فارسی(Farsi) استفاده کردند.اینان گاه از سر بی توجهی از واژه فارسی(Farsi) در ارتباطات خود استفاده می کردند و گاه نیز انگیزه های ایدولوژیک آنان را به این کار وا می داشت. گروه دیگری که به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بیان مالکیت در زبان انگلیسی و تفاوت آن با فارسی