یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مهدی موعود منجی عالم

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله مهدی موعود منجی عالم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
عقیده به مهدی ازآغازاسلام دربین مسلمین شایع بوده است.رسول اکرم(ص) بارها ازان وجود شریف خبرمیداده وگاه بیگاه ازدولت مهدی وعلائم واثاراو گفتگومی کرده است.
شیعیان دیو یأس ناامیدی راازخویش رانده اندوبه عاقبت و سرنوشت بشرخوش بین هستند،مردم نیک وشایسته جهان راپیروز میدانند لاکن احکام وقوانین بشررابرای اصلاح و اداره جهان کافی نمی دانند... بلکه قوانین و دستورات اسلام راکه از منبع وحی سرچشمه گرفته ، برای تأمین سعادت بشر صالح میدانند . آنان عصر درخشانی را پیش بینی میکنند که بشر به حد کمال رسیده و زمام اداره جهان را به دست توانای امام معصومی میبندند که از هر گونه خطا و اشتباه در امان است.[داد گستر جهان،ص 18]

 

 

 

 

 


شیعه چگونه بوجود آمد؟
به شهادت تاریخ،طریقه تشیع از روز رحلت پیغمبراکرم(ص)وبوده وجماعتی با این روش،تعیین وتمییز پیداکرده انند.یعنی درهمان موقعی که هنوزبدن مطهر پیغمبر دفن نشده و أهل بیت وعده ای ازصحابه سرگرم سوگواری و عزاداری بودند،باکمال دست پاچگی درسقیفه بنی ساعده تجمع کرده وبرای عامه مسلمین در قیافه مصلحت جوئی و خیرخواهی ، خلیفه و جانشین پیغمبرتعیین کردندودرخلال این جریان حتی کمترین اطلاعی به اهل بیت و امیرالمومنین علی(ع)که درفضائل اسلامی،تمام دوره بعثت،انواع فداکاری پیشتاز همه مسلمین بوده و به نص ولایت ، اختصاص یافته بود ، ندادند.
علی(ع) وجمعی از یاران او مانند سلمان و ابو ذر و مقداد وغیره، پس از اطلاع از این جریان به مقام اعتراض برآمده و با استناد به نص ولایت ، به طریقه انتخاب خلیفه اعتراض کردند و به احتجاج پرداختند.
معترضین که اولین افراد شیعه و پایه گذاران این طریقه بودند جمعی از صحابه ومسلمین دوره اول از یاران علی(ع)بودندکه درملازمت رسول اکرم اتباع کتاب و سنت وپیروی ازسیرت نبوی وفداکاری ومجاهدت در راه دعوت دینی ، کمترین سستی به خرج نداده و درتمام دوره بعثت در صف اولین مسلمین وجزو جمع آنها بودند.[ظهورشیعه،ص 11-10[
ابن خلدون در مقدمه خودمی نویسده که شیعه در لغت به معنی پیروان و هواخواهان هستند ودر اصطلاح فقیهان و متکلمان اسلام بر پیروان علی(ع) وفرزندان اواطلاق میشود.[ترجمه فرق الشیعه،ص1]
ابن حزم اندلسی میگویدکه این اصطلاح از سال سی وپنج هجری برآن فرقه اطلاق شد،وآن پس از کشته شدن عثمان بود.
محمدبن اسحاق الندیم درکتاب الفهرست گوید:که اصطلاح شیعه در جنگ جمل پیداه شده است و پیروان علی را که بر ضد طلحه و زبیر بودند شیعه گویند.
بعضی گویند که این اصطلاح پس از جنگ صفین در روز خروج خوارج بوجود آمدوکسانی که با علی(ع)در دوستی او استوار ماندند شیعه خوانده شدند.
[مأخذفوق،ص70]
یک دهم مسلمانان جهان شیعه هستندکه شامل ایران ، عراق ، یمن و عده ای در سوریه ویک سوم لبنانیان،درمشرق عربستان وشمال هند و به خصوص در بمبئی و درپاکستان و یک چهارم افغانیان و مردم آذربایجان شیعه هستند.[مأخذفوق،ص71]

 

مختصری درباره تولد امام مهدی(عج):
در سپیده دم نیمه شعبان سال 255 هجری درشهرسامراپایتخت خلافت عباسی یگانه فرزندامام یازدهم(ع) دیده به جهان گشود که وی را محمد نامیدند.
پیگیری شدید برای یافتن وکشتن حضرتش به دستورمعتمد عباسی آغازگشت که سبب گردید تا حجت خدا غیبت اختیار نمود و به فرمان الهی ازانظار پنهان گشت.[کلمه الامام المهدی،ص 22]

 

امام زمان(عج)از نظر شیعه:
شیعه معتقد است که چون دولت های غاصب ،حق الهی ائمه اهل بیت رادر تصاحب حکومت اسلامی و جانشینی پیامبر غصب نمودندونسبت به آن ذوات مقدس از هرگونه ظلم وستم فروگذار نکردندو سرانجام دست خود رابه خون انهاآغشتندوهمه راشهید نمودند،چون نوبت به اخرین انها رسید ، خدا اورا از دسترس جباران و گزند دشمنان نجات دادوتا وقتی که افکار عمومی جهان برای پذیرش او مساعد نباشد،ظهور نخواهد کرد.
شیعه عقیده دارد که دشمنان باعث غیبت آخرین امام شدند و اگر مانعی در کار نبود مسأله غیبت پیش نمی آمد.[دانشمندان عامه،ص9]

 

متجاوز از سه هزار حدیث از پیامبر اکرم(ص)وازامامان پاک،درباره امامان زمان(ع)در دست داریم. در این احادیث امام زمان(ع) نهمین پسر حسین بن علی است، پدرش حضرت امام حسن عسگری و مادرش نرجس خاتون ونامش هم نام با پیغمبر آخرالزمان ولقبش مهدی می باشد.روزی چهره خواهد گشودوجهان راپراز عدل و داد خواهدکرد و چون بیاید پشت به خانه کعبه بر دیوار تکیه خواهد زدوبانگ بر میداردویاران خودراکه سیصد سیزده نفرندمی طلبنداطراف او را می گیرند،عیسی(ع) از آسمان به زمین خواهد
وبه جماعت با ان حضرت نماز خواهد خواند.[خورشید پنهان،ص209]
دکتر کربن استادفلسفه در دانشگاه سوربن فرانسه میگوید: به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برای همیشه نگهداشته وبطور مستمر ولایت رازنده وپا برجا می دارد [مأخذفوق،ص219]
غیبت صغری و ارتباط شیعیان:
یکی از مسائل بسیار مهم جهان تشیع ، مسئله غایب شدن امام زمان است. مضوع غایب شدن امام زمان از زمان پیغمبر اکرم همواره مورد بحث وگفتگو بوده و آن حضرت به مردم خبر میداد که مهدی از اولاد من است. ومدتی از نظر مردم مخفی وغایب می گردد سپس ظاهر میگردد و جهان را اصلاح می کند.
در زمان غیبت صغری توده مردم از درک ملاقات امام محروم بودند لیکن ارتباط کامل قطع نبود و بوسیله عده ای که نائب و وکیل و باب امام نامیده می شدندبا امام خود تماس گرفته و حوائج خویش را رفع می نمودند و مشکلات دینی خود را حل می کردند.
در بین شیعیان نواب امام چهار نفرند که هر یک از انها هم در شهرهای مختلف نمایندگی داشتند که عبارتند از:
1.عثمان بن سعید که از بزرگان و از اصحاب امام حسن عسگری(ع) و وکیل آن جناب بود وکرامات زیادی به او نسبت داده اند.
2.محمد بن عثمان بعد از وفات پدرش عثمان بن سعید به وکالت ناحیه مقدسه منصوب شد.
3.حسین بن روح سومین وکیل امام زمان است وی داناترین فرد عصر خویش بود.
4.علی بن محمد سمری نائب چهارم امام عصر بوده است. او چند
روز قبل از وفاتش نامه ای را که از ناحیه مقدسه صادر شده بود برای مردم قرائت کرد که بدین مضمون بود:ای علی بن محمد سمری خداوند پاداش برادرانت را در مرگ توبزرگ گرداند زیرا تا شش روز دیگر اجلت خواهد رسید. کارهایت را جمع و جور کن لیکن کسی را جانشین قرار نده زیرا بعد از این غیبت کامل واقع خواهد شد.[دادگستر جهان،ص210]

 

غیبت کبرای امام زمان (ع):
مردم وظیفه دارند نسبت به ذوی القربای پیامبر محبت داشته باشند و دلهای خود را به مهر و عشق ایشان نشاط و روشنی بخشند.
نقش مجتهدین جامع الشرایط نیز مشخصمیشوند. اینها افرادی هستند که با اگاهی از قواعد اجتهاد واستنباط و رجال و درایه کار شناخت سنت پیامبر وامام را بر عهده دارند.
بنابراین ، علماء شایسته دین وفقهاء جامع الشرایط در عصر غیبت کبری از طریق نصب نوعی منصوب شده اند و اینهایند که باید حاکم بر حکمرانان باشند واحکام الهی را اجرا کنند و جلوی طاغوطیان را که می خواهند مطابق هوی وهوس خود حکم کنند وحاکمیت اولی الأمر قرآن را زیر پانهند و بگیرند.
پس از بروز بد خواهی عباسیان دوران غیبت کبرا یعنی زمان امتحان عمومی وشدید بندگان خدا اغاز شدو در این زمان رجوع مردم به فقهای عالیقدری که دارای شراءط خاص وعلاءم مخصوص باشند.

 

مهدی موعود در منابع اهل تسنن:
بعضی از برادران اهل تسنن متأسفانه می پندارند که موضوع مهدی اختصاص به شیعه دارد و انچه پیروان اهل بیت معتقد هستند واقعیت ندارد اما در اکثر روایات اهل سنت از پیامبر روایت کرده اند که مهدی از دودمان امام حسین(ع) است آن هم با مشخصاتی که همان موقع از زبان پیامبر نقل شده بود... این روایات که تقریباً از مجموع صحابه بزرگ روایت شده است از دیر زمان در منابع مدارک پرارزش ومعتبر اهل سنت مانند صحاح ششگانه به استثنای صحیح نسائی.قبل از همه ، کتاب ذیقمتی که از ایشان به ما رسیده است مسند احمد حنبل است که احادیث مهدی را ثبت و ضبط کرده است.
شش محدث که سرآمد محدثان اهل سنت هستند عبارتند از:
احمد حنبل – محمد بن اسماعیل بخاری – مسلم – ابن ماجه– ابوداود
و ترمذی که روایات مهدی را ... نقل کرده اند.[دانشمندان عامه،ص15]
اگر میخواهید بفهمید که این مسئله منحصر به شیعه نیست ... میبینید مدعیان مهدویت در میان اهل سنت هم زیاد بودهاند .یکی از انها همین مهدی سودانی استکه در کمتر از یک قرن اخیر در سودان ظهور کرد ودر انجا یک جمعیتی بوجود اورد که همین اواخر هم بودند. اصلاً این مرد که ظهور کرد ،به ادعای مهدویت ظهور کرد ،یعنی اعتقاد به مهدی در همان سرزمین های سنی نشین انقدر وجود داشته است که زمینه را برای ادعای یک مهدی دروغین مساعد کرد.
در کشورهای اسلامی دیگر نیز مدعیان مهدویت زیاد بودند. و در روایات ما هم زیاد است که مدعیان مهدویت (مدعیان کذاب) وبه اعتباری دجال های زیاد پیدا خواهند شد وادعاهایی خواهند کرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مهدی موعود منجی عالم

دانلودمقاله منجی عالم

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله منجی عالم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه :
از مطالعه سرگذشت فرهنگ بشریت و بررسی تاریخ تفکر در طول حیات انسان این حقیقت به وضوح معلوم می شود که بشر در تمام دوره های زندگی خود به یک سلسله مسائل بنیادین اعتقاد راسخ داشته است که هر یک از آنها در تعیین مسیر زندگی و جهت گیری او در نظام هستی عمیق ترین تأثیر را دارند و حتی با گذشت قرون متمادی و وقوع تحولات بسیار عظیم در عرصه های تفکر و اندیشه و پیدایش مکاتب مهم فکری و اعتقادی نه تنها از اهمیت آن مسائل بنیادی کاسته نشده است بلکه دستاوردهای خوب و بد تمدن جدید حقانیت و ضرورت پایبندی به این بخش از مسائل اعتقادی را بیش از پیش به اثبات رسانده است .
یکی از این موارد اعتقاد به ظهور یک منجی بزرگ جهانی است که در یکی از سخت ترین برهه های زندگی انسان ها با هدف از بین بردن تماک نابسامانی ها و بی عدالتی ها ناشی از نفس پرستی انسان های هوا پرست از پس پرده غیبت بیرون آمده و با یاری گروهی از انسان های صالح و با ایمان از طریق به اجرا در آوردن کاملترین احکام و مقررات و حاکمیت بخشیدن به ارزش های متعالی زمینه را از هر جهت برای کمال واقعی افراد بشر در سرتاسر عالم فراهم خواهد نمود و بدین ترتیب آرزوها و اهداف رهبران راستین بشریت به ویژه انبیاء و اوصیاء تحقق بخشیده و صلح و امنیت و آسایش را در همه جوامع مستقر خواهد ساخت .
با توجه به مقدمه اخیر ، در این تحقیق سعی شده است تا با بررسی مسأله ولایت در قرآن کریم و احادیث به مسأله موعود جهانی از دیدگاه ادیان بزرگ توحیدی پرداخته گردد و اندیشه ظهور منجی از دیدگاه شیعه مورد کنکاش قرار گیرد . امید است که انتظار حجت در لحظه لحظه حیات ما جاری گردیده و زندگی فردی و اجتماعی ما را متحول سازد .

 

«اِنّما وُلیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکاة و هم راکعون» آیه 55 سوره مائده (آیه ولایت)
« ولی شما تنها خدا و رسول او و کسانیکه ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز را بر پا می دارند و در حال رکوع نماز زکات می‌پردازند، می باشند. »

 

بر طبق بینش اسلامی و بر پایه حکم عقلانی ، آدمی مأمور به تبعیت و اطاعت همه جانبه از خالق خویش و پروردگار جهان است ؛ چرا که انسان از ساعات و یا حتی دقائق بعدی عمر خویش آگاه نیست و در جزئی ترین امور ، نیازمند خداوند است ؛ اما در مقابل ، خداوندی که اورا خلق نموده ، حتی بر کوچکترین اسرار وجودی مخلوق خود واقف است و مقصد و منتهای حرکت او را نیز می داند . لذاست که عقل بشر ، او را به درگاه او رهنمون می سازد ؛ چرا که علاوه بر این مطالب ،او بی نیاز مطلق و غنی دز تمام امور است و به مخلوقات خود کمترین نیازی ندارد ، لذا جز خیر آدمی را نمی خواهد .اما این اطاعت در دیدگاه اسلام و قرآن کریم ، تنها به خداوند منحصر نمی شود . بلکه به امر الهی و فرمان خداوند ، یک مسلمان باید از وجود مقدس رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) و امامان معصوم (علیهم السلام ) نیز پیروی و تبعیت نماید . بنا بر این نگرش ، تبعیت به طور مطلق و بدون قید و شرط تنها مختص خداوند است و بر طبق فرمان اوست که ما مأمور به اطاعت و پیروی از رسول اکرم و امامان معصوم در تمامی امور می باشیم . رفتار و گفتار آنان هم در تمامی امور ، راهی را که به رضایت پروردگار و سعادت ابدی انسان منتهی می شود ، مسخص می نماید . به این دلیل که در اعمال و رفتار آنان ، هوا و هوس راهی ندارد و آنان به لطف خداوند و عنایت او ، معصوم از هر خطا و اشتباه می باشند .بر طبق آموزه های اسلامی ، به جز خداوند و به واسطه او رسول اکرم و امامان معصوم ، آدمی نباید در برابر هیچکس ویا هیچ چیز دیگر به طور مطلق و بدون قید و شرط ، مطیع و فرمانبردار باشد . منشأ آغازین اطاعت از خداوند و معصومین ( همان گونه که ذکر گردید ) ، عقل بشری است ؛ اما در ادامه و همراه با عقلانیت آدمی ، این رابطه محبت نسبت به پروردگار است که آنرا تکمیل می کند .آن هنگام که انسان قدری بیشتر می اندیشد ، خود را در دریای لطف و نعمتهای الهی غرق می بیند . او می یابد هر چه که دارد همه ازخداوندست و علی رغم نا سپاسی های فراوان آدمی ، نه تنها لطف و مهربانی او قطع نگشته بلکه لحظه به لحظه نیز ادامه دارد . بنا بر این هر چه بیشتر سعی می نماید تا در مسیر اطاعت چنین پروردگار مهربانی ، گام بر دارد . مسیری که جز به کمال و سعادت او ، به چیز دیگری ختم نمی گردد .
حقیقت و مفهوم کلی ولایت نیز که در دیدگاه اسلامی تبیین می شود ، چیزی خارج از اطاعت و پیروی از خداوند و معصومین نمی باشد . از سوی دیگر رابطه میان مسلمانان و شیعیان با نبی اکرم و تک تک ائمه معصومین ، رابطه ای بسیار عمیق و دو طرفه است . طرف اول این رابطه از پیامبر اکرم و ائمه آغاز می گردد . آنان چنان مهربانی و شفقتی نسبت به فرد فرد مسلمین دارند که کوچکترین ناراحتی و اندوه یک مسلمان ، باعث رنجش خاطر آنان می گردد . ( که شواهد بسیاری از آن در متون اسلامی موجود می باشد .) اما در طرف دیگر ، مسلمانان نیز به خاطر جمع بودن مکارم اخلاقی و کمالات روحانی در وجود معصومین ، از صمیم جان به آنان عشق می ورزند .این رابطه عمیق آنچنان تبعیتی را رقم می زند که مسلمانان نه تنها در برابر کلام و رفتار امام و ولی خویش مطیع و فرمانبردار هستند ، بلکه حتی در ذهن خویش نسبت به آن کوچکترین دغدغه ای احساس نمی نمایند .
در قرآن کریم (که کلام خداوند و نازل شده از جانب اوست) ، دلائل متعددی در جهت اثبات مقام ولایت رسول اکرم و امام علی (امام اول ) از جانب خداوند وجود دارد . اما ولایت سایر ائمه بنا بر ابلاغ رسول اکرم از جانب خداوند تأیید می گردد .
ما در این حال به بررسی و دقت و تأمل در یکی از آیات شریفه قرآن می‌پردازیم که در آن مسأله ولایت بر مؤمنین مطرح شده و این مقام علاوه بر خداوند ، برای رسول اکرم و امام علی اثبات گشته است . به همین منظور ابتدا به بررسی کلمات (1) به کار رفته در این آیه به صورت مجزا می‌پردازیم، و سپس به شأن نزول آیه اشاره می‌نمائیم و در پایان فرازهای مختلف آیه را هر چه بیشتر مورد دقت و توجه قرار می‌دهیم.

بررسی کلمات آیه به صورت مجزا
انما:
کلمه ایست که در زبان عربی که برای نشان دادن یک انحصار به کار میرود ؛ بدین معنا که گوینده منظور خویش را به معنی و مفهومی خاص و یا اشخاصی معین محدود می‌نماید وآنرا را از سایر مفاهیم و یا اشخاص نفی می‌نماید . به عنوان مثال اگر گفته شود فقط خداوند معبود ماست ، به این معناست که الوهیت و معبود بودن، تنها منحصر در خداوند است و سایر موجودات، از جایگاه الوهیت ، خارج شده‌اند. بر این اساس و بر طبق سایر قوانین مربوط به استفاده از این کلمه در زبان عرب (که در توضیح بیشتر آمده است.) آوردن انما در آغاز این آیه، مقام ولایت بر مؤمنین را در عده‌ای خاص منحصر می‌کند. به بیان دیگر، تنها سه مورد را در هنگام نزول آیه به عنوان ولی مؤمنین معرفی می‌کند و این مقام را از سایرین نفی می‌نماید. پس معنای این آیه بدین گونه می‌باشد که : « ولی شما تنها خدا و رسول او و کسانیکه ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز را بر پا می دارند و در حال رکوع نماز زکات می‌پردازند، می باشند. »

 

توضیح بیشتر مربوط به انما
در زبان عربی برای بیان یک مفهوم، دو نوع جمله از لحاظ ساختاری وجود دارد. (یکی را فعلیه و دیگری را اسمیه گویند. جمله فعلیه جمله ایست که با فعل شروع شود و جمله اسمیه به جمله ای گفته می شود که با اسم شروع گردد . هر یک از انواع مختلف جمله، دارای پایه‌ها و ارکانی اصلی می‌باشند که بوسیلة آنها، معنای جمله تکیمل می‌شود و در صورتی که هر یکی از آنها حذف گردد، معنا ناقص باقی می‌ماند.
گوینده با توجه به مقصود خود از کلام، می تواند این ارکان را در محلهای مختلف کلام خود ذکر کند و ترتیب قرار گرفتن آنها را تغییر دهد.
انما بر سر هر دو نوع جمله می آید و آخرین رکن جمله (و یا رکنی را که پیش از ذکر تمامی ارکان ذکر گردیده است) حصر می‌نماید. حال برای روشن تر شدن بحث مثالی را ذکر می‌کنیم. فرض کنیم فردی به نام محمد ایستاده است . این واقعیت را می‌توان به دو صورت بیان نمود : 1- فرد ایستاده محمد است.
2- محمد ایستاده است.
در حالت اول اگر از انما استفاده شود و بر سر جمله بیاید، محمد را که در انتها آمده حصر می‌نماید. بدین معنا که فرد ایستاده فقط محمد است.( یعنی کس دیگری ایستاده نیست .) اما در حالت دوم در صورتی که از انما استفاده گردد،ایستادن که در انتها آمده حصر می شود. یعنی محمد فقط ایستاده است. (و کار دیگری غیر از ایستادن انجام نمی‌دهد). در آیة محل بحث نیز ، آخرین رکنی که از جمله ذکر شده است، معرفی افرادی است که بر مومنین ولایت دارند. در نتیجه بنا بر مطالبی که ذکر گردید، انما این اشخاص را حصر می‌نماید و آیه بیان می‌کند که ولی شما تنها خدا و رسول و مومنینی که نماز می‌گذارند و در حال رکوع زکات می‌دهند، می‌باشند.

ولی:
در کتب لغت عرب همانند مفردات القرآن و لسان العرب و ... برای این کلمه ، معانی متعددی آورده شده است. که می‌توان از آن جمله داماد، هم قسم، دوست، سرپرست، یاور و ... را ذکر نمود. بسیاری از این معانی گفته شده در توضیح کلمه «ولی« نه تنها در این آیه بلکه در آیات دیگر قرآن کریم (که در آنها نیز، کلمة ولی بکار رفته است) مفهوم درستی را نمی‌رساند . {بعنوان مثال اگر معنای داماد را از بین معانی ولی در این آیه جایگزین نمائیم معنای آیه اینگونه می‌شود: «فقط خدا و رسولش و کسانی که در حال رکوع نماز زکات می‌دهند، داماد شما هستند.«که عدم صحت این معنی کاملا آشکار است} با توجه به این مطلب مفسرین و صاحبنظران اسلامی دربارة معنای ولی در این آیه فقط یکی از سه معن
1- دوست
2- یاور و ناصر
3- سرپرست و صاحب اختیار
را برگزیده‌اند. (ما در قسمت‌های بعد این سه معنی را بررسی بیشتری خواهیم کرد.)

زکات:
زکات یعنی «اعطای مال در راه رضای خداوند متعال« و یکی از موارد آن اعطای مال به مستمندان می‌باشد. که در این آیه به آن اشاره شده است.
رکوع:
به این دلیل که پیش از آوردن لفظ رکوع صحبت از به جای آوردن نماز توسط مومنین می‌باشد (یقیمون الصلوة) ، رکوع در این آیه به همان معنی عمل خاص در نماز است که پس از قرائت حمد و سوره می‌باشد و عبارتست از خم شدن و انحنای سر).

توضیح بیشتر مربوط به رکوع
رکوع دارای سه معنی لغوی و اصطلاحی و مجازی است . معنای لغوی آن انحنای سر و خم شدن می‌باشد، که اگر این حالت با قصد قربت و در نماز باشد به عنوان فعلی در نماز به حساب می‌آید و این همان معنای اصطلاحی است. به عبارت دیگر معنای اصطلاحی رکوع از همان معنی انحنای سر و خم شدن گرفته شده است، با این تفاوت که یک عمل اصلی در نماز است و به همین خاطر باید با قصد قربت انجام شود. (قصد قربت یعنی همة توجه به سمت پروردگار باشد وعمل فقط برای رضایت او انجام شود، نه به منظور دیگر). معنای مجازی آن ذلت و خضوع در مقابل یک فرد می‌باشد.
همیشه در هنگام مطالعه یک متن ابتدا معنای لغوی کلملات به ذهن می‌رسد و اگر دلیل و قرینه ای وجود داشته باشد، معنای اصطلاحی یا مجازی آن کلمه در نظر گرفته می‌شود. قرآن هم ، اینگونه است که باید اول معنای لغوی بررسی شود و در صورت وجود قرینه و دلیل ، به معنای اصطلاحی یا مجازی آن روی آوریم. رکوع نیز مستثنای از این قاعده نیست و هر جا در قرآن با این کلمه مواجه شدیم ، باید ابتدا معنای لغوی آن در نظر گرفته شود . مثلا در صورتی که در آن صحبت از نماز و نمازگزاران بود به قرینة نماز ،ناگزیر به معنای اصطلاحی برمی‌گردد و در صورت وجود قرائن دیگر به معنای مجازی آن روی می‌آوریم. در این آیه هم به علت اینکه در ابتدای آیه صحبت از بر پا داشتن نماز است ( یقیمون الصلوه )رکوع را باید در معنای اصطلاحی آن ( یعنی یکی از اعمال خاص نماز ) ، به کار برد . (2)
در ابتدای بحث گفتیم که ولی با سه معنی دوست، ناصر (یاور) و سرپرست مورد بحث و کفتگوی مفسرین است. ما نیزدو معنی دوست و ناصر (معنای اول و دوم) را بررسی می‌کنیم و بعد به معنای سوم می‌پردازیم، تا به معنای بهتر «ولی» در این آیه دست یابیم.
1) دوست
2) ناصر (یاور)
با در نظر گرفتن این دو معنی آیه اینگونه معنا می‌شود:
«تنها دوست یا ناصر شما خدا و رسولش و آن کسانی هستند که ایمان آوردند. کسانیکه در حال رکوع نماز زکات می‌دهند.»
گفتیم «انما»برای حصر نمودن بکار می‌رود. پس با توجه به انما و معنای دوست یا ناصر نتیجه می‌گیریم که فقط دوست و یاور ما، خدا و رسولش و آنهایی که در حال رکوع نماز زکات می‌دهند، می‌باشند. با توجه به این معنی ما دیگر نباید هیچ دوست و یاوری داشته باشیم. و نمی‌توانیم کس دیگری را (که مثلاً زکات در حال رکوع نداده است) دوست یا ناصر خطاب کنیم.
این دو معنی با آیات دیگر قرآن در تناقض می‌باشند. (لازم به توضیح نیست که در قرآن چون کلام خداست و در آن اشتباه جای ندارد ، تناقض یافت نمی‌شود) همانند:
«و ان استنصروکم فی الدین فعلیکم النصر» (سوره انفال آیه 72 )
« اگر در دین یاری خواستند پس بر شما است یاری کردن »
این آیه معلوم می‌نماید یاری رساندن و نصرت دادن به دیگران فقط مختص افرادی خاص نیست و می‌گوید هر آنکس، از شما در دینش یاری خداست به او یاری نمائید.

« تعاونوا علی البر و التقوی » (سوره مائده آیه 2 )
« کمک کنید همدیگر را بر نیکو کاری و پرهیزکاری »
در این آیه هم کمک کردن به یکدیگر بر اساس نیکی و تقوا خواسته شده است و اختصاص به افراد خاص ندارد.

«انما المومنون اخوه» (سوره حجرات آیة 10)
« جز این نیست که مؤمنان برادرند »
خداوند متعال در این آیه مومنین را با یکدیگر برارد خوانده است ، حال آنکه مشخص است رابطة برادری اسلامی، بالاتر از رابطة دوستی است . (یا بالاتر از به هم یاری رساندن می‌باشد.) پس چگونه ممکن است که ما بتوانیم فقط از زکات دهندگان در حال رکوع دوست انخاب کرده و از آنها یاری بخواهیم ، در حالیکه قرآن همة مومنان را برادران یکدیگر معرفی می‌کند!
پس معلوم می‌شود معنای ولی در آیة مورد بحث، نمی‌تواند دوست یا ناصر باشد. چون معنای دوست و ناصر معنای کلی می‌باشد و در افرادی خاص منحصر نمی‌شود.

ولی به معنای سرپرست
حال اگر ما ولی را به معنای سرپرست و صاحب اختیار معنی کنیم ، با سایر آیات قرآن در تناقض نیست. چون امر سرپرستی نمی‌تواند مختص همه باشد. و اینگونه نیست که هر کس، بتواند بر ما امر و فرمان کند و سرپرست ما شود. مگر فرد یا افرادی خاص که از جانب خدا باشد. و این آیه می‌گوید که امر ولایت به معنای سرپرستی بعد از خدا و رسولش بعهدة فرد یا افرادی است که در حال رکوع نماز زکات می‌دهند.
در اینجا باید ببینیم که زکات دهندگان در حال رکوع نماز چه کسی یا کسانی در هنگام نزول آیه می‌باشند که امر مهم سرپرستی بعد از خدا و رسولش در اختیار آنان می‌باشد. که بهترین شاهد و گواه برای این موضوع، مراجعه به شأن نزول این آیه می‌باشد.
شأن نزول آیه
مفسرین و صاحبنظران شیعی (3) و اهل تسنن (4) این مطلب را گفته‌اند که:
فقیری به مسجد النبی آمد و از مسلمانان طلب کمک کرد و هیچ کس به فقیر کمک نکرد مگر حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) که در حال رکوع نماز، انگشتری خود را به فقیر بخشید و این آیه (آیه 55 سوره مائده) بر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و سلم نازل گشت.

 

بررسی قسمتهای مختلف آیه
وصف مؤمنینی که دارای مقام ولایت هستند
در این آیه خداوند برای آن دسته از مؤمنین که دارای مقام ولایت هستند ، نشانی خاصی را بیان نموده است و آنان را کسانی معرفی می نماید که در حال رکوع نماز ، زکات می دهند .
برای فهم بهتر این آیه لازم است این مطلب را بررسی نمائیم که چگونه می توان شخصی را به وسیله توصیف نمودن او به مردم معرفی نمود ، تا مردم به او مراجعه نمایند .
بطور کلی می‌توان شخص را به دو گونه وصف نمود. یکی آنکه گوینده نشانی خاصی را می‌دهد و منظور گوینده فقط فرد خاصی است و کس دیگری را در بر نمی‌گیرد. نوع دوم آنست که گوینده نشان عامی را می‌‌دهد و هر کس که آن خصوصیت را داشته باشد مورد نظر گوینده قرار می‌گیرد. برای روشن‌تر شدن مسأله مثالی را برای هر دو وصف به ترتیب می‌آوریم.

 

مثال وصف نوع اول
از استادی سئوال می‌شود: کدامیک از شاگردانت، از بقیة عالم تر می‌باشد؟ استاد در جواب می‌گوید: آن شاگردی که از همه تمیزتر است.
چون تمیز بودن و عالم بودن با یکدیگر تناسبی ندارد، پس استاد با دادن این پاسخ خواسته است نشانه‌ای را مشخص نماید و بگوید فقط این فرد (و با این مشخصه) ، مورد نظر من است. در واقع استاد با این نشانه ملاکی خاص را برای فردی خاص معین کرده است. و اینگونه نیست که اگر کسی بعد از این خود را تمیز نماید جزء جواب استاد قرار گیرد. چون پاسخ استاد در زمانی خاص داده شده است و اشاره به عالم ترین فرد دارد و در غیر آن زمان، دیگر معنایی ندارد.در این مورد و در موارد مشابه ، از پاسخ استاد این نکته نیز می تواند به ذهن بیاید که یکی از موارد مورد پسند استاد تمیز بودن است و او تمیز بودن را دوست دارد. همچنین استاد بطور غیر مستقیم خواسته به بقیة شاگردان بگوید که اگر نمی‌توانید عالم‌ترین بشید ولی خود را تمیز نگاه دارد.

 

مثال وصف نوع دوم
حال اگر استاد در پاسخ انیگونه گفته بود: آن فردی عالم تر است که از همه بیشتر درس می‌خواند، این دیگر ملاک خاص نبود. چون درس خواندن و عالم شدن با هم تناسب دارد و هر کس که بیشتر درس بخواند می‌تواند عالم‌ترین باشد. پس، استاد در اینجا ملاک عامی را معرفی کرده است و درس خواندن را مساوی با عالم شدن مطرح کرده است و منوط به فردی خاص نمی‌باشد.
برای استفاده از این مطلب، به سراغ آیه مورد بحث می‌رویم.
خداوند متعال در این آیه گفته است بعد از خود و رسولش، کسانی که در حال رکوع نماز زکات می‌دهند، سرپرست مومنین می‌باشند. مشاهده می‌کنیم که بین زکات در حال رکوع و اینکه کسی سرپرست مومنین باشد هیچ گونه تناسبی وجود ندارد. پس وصفی که در این آیه بوسیلة آن مومنین (آنهایی که بر سایرین ولایت دارند) مشخص شده‌اند، از نوع وصف اول می‌باشد. و خدا نشانه‌ای را در زمانی خاص داده است تا مشخص کند بعد از خود و رسولش چه کسی سرپرست مردم می‌باشد. با توجه به شأن نزول مشاهده می‌شود که منظور خدا کسی جز علی بن ابیطالب علیه السلام نمی باشد. همچنین از این آیه مشخص می‌شود که یکی از عوامل مورد پسند خداوند، زکات دادن در حال رکوع نماز می‌باشد. بدین معنی که خداوند متعال بطور غیر مستقیم به مومنین می‌گوید: با اینکه تمامی شما نمی‌توانید سرپرست سایر مومنین باشید ولی سعی در انجام این عمل پسندیده داشته باشید و دادن زکات را به علت خواندن نماز به تأخیر نیندازید، که این عمل مورد رضای خداوند می‌باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   38 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله منجی عالم

مقاله نور وجود حسین (ع) از عالم ذر تا رحم

اختصاصی از یاری فایل مقاله نور وجود حسین (ع) از عالم ذر تا رحم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نور وجود حسین (ع) از عالم ذر تا رحم


مقاله  نور وجود حسین (ع) از عالم ذر تا رحم

نور وجود حسین نخستین پدیده جهان هستی است و تمامی موجودات تابع اویند . از این رو جای شگفتی نخواهد که همه پدیده های آفرینش از او تاثیر پذیرند و همانگونه که در روایات آمده است هر کدام به تناسب هستی و موقعیت و جایگاه ویژه خود بر شهادت و مصیبت جانگداز او بگریند ، و همه آنها از پیامبران و فرشتگان گرفته تا جن و انس ، افلاک و شیطان ، بهشت و دوزخ ، معدن و چوب ، گیاه و درخت ، درنده و حیوان ، خورشید ها و ماهها ، زمینها و ساکنان آنها و سایر پدیده ها آن هم نه تنها در جهان محدود ما ، بلکه در همه جهانها و کرات و عالمهای شناخته شده و ناشناخته ، برای او سوگوار باشند . همانگونه که در روایات آمده است که :

«خداوند هزاران عالم و هزاران آدم آفرید که شما آدمیان و جهانی که در آن زندگی می کنید ، آخرین عالم و آخرین نسل انسان ها هستید » .

نکته دیگر اینکه گریه موجودات بر او ، نه مبالغه و نه خیال و پندار ، نه کنایه است و نه لمبلیک و به زبان حال بلکه هر موجودی به تناسب هستی خویش ، به راستی بر او می گرید ؛ همانگونه که به راستی خدا را ستایش می‌کند . و این گریه هم نه تنها بر شهادت آن حضرت و بر فداکاری او و ستم و بیدادی است که بر آن پیشوای بزرگ حق و عدالت رفت ، بلکه بنا به روایات متعدد همه موجودات به خاطر نوعی شناخت و در پرتو نوعی شعور و دریافت مقام او که برای ما ناشناخته است ، پیش از شهادت او نیز بر آن حضرت گریه کردند . همانگونه که در زیارت ماه شعبان که از امام عصر (ع) رسیده است این نکته به صراحت آمده است که :

«...بکته السماء و من فیها و الارض و من علیها و لما یطا لابتیها ... »

«کران تا کران آسمانها و آنچه در آنهاست و جای جای زمین و انچه بر روی آن است همه و همه بر او گریستند .»

آری! از آن لحظاتی که جلوه های خضوع و خشوع و فروتنی و همدردی آفریده شد تمامی موجودات بر او خضوع کردند .

وضعیت دشمنان او در معرفت آن حضرت و خضوع و خشوع فطری بر او بسان وضعیت کافران است که با وجود شناخت فطری خداوند و ایمان عمیق قلبی به آفریدگار و گرداننده هستی و با وجوددریافت صحت و درستی سند صداقت پیامبرانش . همانگونه که قرآن ترسیم می کند به ظاهر و به زبان، راه لجاجت و کوردلی و حق ستیزی و انکار را در پیش می گرفتند .

خود یزید عنصر خودکامه اموی نیز هنگامی که خاندان پیامبر را در حال اسارت و سربریده امام حسین (ع) را بر نیزه نگریست بی اختیار اشک می‌ریخت و فریبکارانه می گفت :

«خدا چهره پسر مرجانه را زشت و سیاه گرداند که چنین فاجعه ای را به وجود آورد .»

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 34صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .



دانلود با لینک مستقیم


مقاله نور وجود حسین (ع) از عالم ذر تا رحم