یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق وبررسی در مورد روان کاوی 40 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق وبررسی در مورد روان کاوی 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان

«تنها معیاری که حقیقت را به وسیلة آن می‎توان ارزیابی کرد، نتایج عملی حاصل از آن است».

«مائوتسه تونگ»

افراد غیرحرفه‎ای روان‎کاوی را بیشتر به عنوان روشی برای درمان اختلالهای روانی، روان‎رنجوری و احتمالاً روان‎پریشی به شمار می‎آورند. مسلم است که فروید برای نخستین بار نظریه و روشهای روان‎کاوی را برای درمان بیماران روانی مطرح و ادعاهای بسیاری را در مورد این روشها بیان کرده است. نخستین ادعا این است که روان‎کاوی می‎تواند ناراحتی‎های بیماران روانی را درمان کند؛ و دومین ادعا این است که فقط روان‎کاوی می‎تواند این کار را انجام دهد. نظریة او دربارة روان‎رنجوریها و روان‎پریشی‎ها اساساً تأکید دارد که شکایتهایی که بیمار نزد روان‎پزشک یا روان‎شناس بیان می‎کند، صرفاً نشانه‎های برخی از بیماریهای بنیادی و عمیق‎تر هستند و تا این بیماریها درمان نشوند، امیدی برای بهبود بیمار وجود نخواهد داشت، و چنانچه تلاش کنیم تا این نشانه‎ها را رفع کنیم، دوباره عود خواهند کرد و یا نشانه‎های دیگر جانشین آنها خواهند شد؛ برای مثال، نشانة دیگری که در حد نشانة پیشین و یا حتی شدیدتر از آن است ظاهر می‎شود. پس رویگردانی فروید از آنچه وی آنها را «درمانهای سمپتوماتیک» (یا نشانگر) می‎نامد، از این امر ریشه می‎گیرد و جانشینان جدید او نیز بر این عقیده اصرار می‏ورزند.

به باور فروید، «اختلالی» که در پس نشانه‎های ظاهری قرار دارد به سرکوبی افکار و احساسهایی مربوط می‎شود که با اخلاق و نگرش هشیار بیمار در تعارض هستند و نشانه‎های بیماری بیانگر این افکار و امیال سرکوفته و ناهشیارند. از دیدگاه فروید تنها راه درمان آن است که بیمار به بینش» برسد، و این کار به کمک تعبیر رؤیاها، لغزشهای اتفاقی در گفتار، فراموشیهای لحظه‎ای در حافظه و اعمال نامناسب امکان‎پذیر است. فروید عقیده داشت که همة‌ این پدیده‎ها به وسیلة‌ موضوع‎های سرکوب شده‎ای ایجاد می‎شوند که خاستگاه آنها قابل پیگیری است و به محض ‌«بینش» یافتن نسبت به آنها نشانه‎های بیماری ناپدید می‎شوند و بیمار درمان خواهد شد. البته معنای واژة «بینش» از دیدگاه فروید نه تنها شامل توافق شناختی با درمانگر است بلکه پذیرش هیجانی پیوند علت و معلولی را نیز دربرمی‎گیرد. فروید معتقد بود که ممکن است برخی از روشهای درمان برای مدتی بدون رسیدن به چنین بینشی، در ناپدید کردن بیماری موفق باشند، ولی بیماری باقی خواهد ماند.

این الگو که از دیدگاه پزشکی نسبت به بیماریها گرفته شده، در نظر پزشکان بسیار گیرا است، زیرا همیشه به آنان گفته شده است که نباید تب را به طور مستقیم درمان کرد، چرا که تب تنها یک نشانه است. کاری که باید انجام شود آن است که بیماری ایجاد‎کنندة تب را درمان کنیم، زیرا وقتی خود بیماری از میان رفت، تب نیز قطع خواهد شد. البته در پزشکی عمومی نیز قایل شدن تمایز میان بیماری و نشانة بیماری همواره روشن نیست، برای مثال، آیا پای شکسته یک بیماری است یا نشانة آن است؟ فروید و پیروانش هیچ‎گاه دربارة‌ کاربردپذیری الگوی پزشکی برای اختلالهای روانی تردید به خود راه نداده‎اند ولی همان‎طور که خواهیم دید، دیدگاه آنان به طور قطع درست نیست و دیدگاه‎های دیگری در برابر آن مطرح شده‎اند.

در سالهای بعد، فروید نسبت به امکان کاربرد روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان آشکارا دچار بدبینی شد. او اندکی پیش از مرگ گفته است که باید از وی بیشتر به عنوان پیشگام روش نوین بررسی فعالیت ذهنی یاد شود تا یک درمانگر، و همان‎طور که خواهیم دید، تردیدهای بسیاری دربارة کارآیی روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان در عموم مردم ظاهر شده است. اما بسیاری از پیروان فروید، که با حرفة روان‎درمانگری امرارمعاش می‎کنند، از پذیرش این نتیجه‎گیری بدبینانة او خودداری می‎ورزند و هنوز هم ادعاهای زیادی دربارة ‌کارآیی روان‎کاوی به عنوان یک روش درمانی مطرح می‎کنند. روان‎کاوی انگشت‎شماری یافت می‎شوند که این روزها از کاربرد روان‎کاوی در مورد روان‎پریشی‎هایی مانند اسکیزوفرنیا و اختلال منیک ‏‎- دپرسیو (شیدایی ‎- افسردگی) دفاع کنند. در این‎باره همگان در عمل توافق دارند که روان‎کاوی حرفی برای گرفتن ندارد و بیشتر در ارتباط با اختلالهای روان‎رنجوری مانند حالتهای اضطرابی، هراسها، وسواسهای فکری ‎- عملی، هیستری و غیره است که بیشترین ادعاها را مطرح می‎کند. آشکار است که بیماران سالیان دراز را صرف درمان نخواهند کرد و حق‎الزحمه‎های گزاف نخواهند پرداخت، مگر این که متقاعد شوند روان‎کاوی بیماری آنان را بهبود خواهد بخشید و یا می‎تواند واقعاً آنان را درمان کند. روان‎کاوان همیشه این امیدها را به بازی گرفته و مهم جلوه داده‎اند، و هنوز مدعی موفقیت در درمان اختلالهای روان‎رنجوری هستند، و این ادعایی است که هیچ‎گاه به اثبات نرسیده است.

چنین اتهامهایی جدی است و هدف این فصل و فصلی که در پی خواهد آمد، بحث مفصل دربارة‌ واقعیتها و توجیه و تأیید نتیجه‎گیریهای ما خواهد بود. ولی پیش از آغاز اجازه دهید تا به طور خلاصه بگوییم که چرا این موضوع تا بدین اندازه مهم تلقی می‎شود. این موضوع به دو دلیل اهمیت دارد:‌ نخست آن که اگر واقعاً درست باشد که روان‎کاوی نمی‎تواند به عنوان یک روش درمانی آنچه را که انتظار می‏رود برآورده نماید، پس به طور یقین علاقة عموم به آن به میزان چشمگیر کاسته خواهد شد. دولتها از تخصیص بودجه برای درمان با روش روان‎کاوی و تربیت روان‎کاوی خودداری خواهند کرد. توجه عمومی به روان‎کاوان به عنوان درمانگران موفق فروکش خواهد کرد و شاید دیدگاه‎های آنان در بسیاری از مسایل دیگر نیز با اشتیاق کمتری مورد پذیرش قرار گیرد، زیرا آشکار خواهد شد که روان‎کاوان حتی در نخستین وظیفة خود که همان درمان بیماران است، موفق نیستند. دیگر پیامد مهم این خواهد بود که ما به جستجوی روشهای بهتری برای درمان خواهیم پرداخت و دیگر مجبور نخواهیم بود تا به اصطلاح «درمان سمپتوماتیک» یا نشانگر را به سادگی فراموش کنیم، زیرا فروید نظریه‎ای را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد روان کاوی 40 ص