یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق و مقاله درباره آفرینش انسان 65 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق و مقاله درباره آفرینش انسان 65 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

تفسیر :

آفرینش انسان

به مناسبت آیات گذشته که قسمتهائى از آفرینش خداوند و نظام هستى را بیان مى کرد، در این آیات به شاهکار بزرگ خلقت یعنى آفرینش انسان پرداخته و طى آیات متعدد و پرمحتوائى بسیارى از جزئیات این آفرینش را بازگو مى کند که ما در اینجا نخست به تفسیر اجمالى آیات مى پردازیم ، سپس نکات مهم را مورد بحث جداگانه اى قرار مى دهیم .

نخست مى فرماید: ((ما انسان را از ((صلصال )) (خاک خشکیده اى که به هنگام برخورد با چیزى صدا مى کند) که از ((حماء مسنون )) (گل تیره رنگ و متغیر و بدبو) گرفته شده بود آفریدیم )) (و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماء مسنون ).

((و طایفه ((جان )) را پیش از آن از آتش گرم و سوزان آفریدیم )) (و الجان خلقناه من قبل من نار السموم ).

((سموم )) در لغت به معنى باد سوزانى است که گوئى در تمام روزنه هاى پوست بدن انسان نفوذ مى کند زیرا عرب به سوراخهاى بسیار ریز پوست بدن ، مسام ، مى گوید و سموم نیز به همین مناسبت بر چنین بادى اطلاق مى شود و ماده سم نیز از همان است چرا که در بدن نفوذ کرده و انسان را مى کشد یا بیمار مى سازد.

مجددا به آفرینش انسان باز مى گردد و گفتگوى خداوند را با فرشتگان که قبل از آفرینش انسان روى داد، چنین بیان مى کند:

((به خاطر بیاور هنگامى که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بشر را از خاک خشکیده اى که از گل تیره رنگ بد بو گرفته شده مى آفرینم )) (و اذ قال ربک للملائکة انى خالق بشرا من صلصال من حماء مسنون ).

((و هنگامى که خلقت آنرا به پایان و کمال رساندم و از روح خود (یک روح شریف و پاک و با عظمت ) در آن دمیدم همگى به خاطر آن سجده کنید)) (فاذا سویته و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین ).

آفرینش انسان پایان پذیرفت و آنچه شایسته جسم و جان انسان بود به او داده شد و همه چیز انجام یافت : ((در این هنگام همه فرشتگان بدون استثناء سجده کردند)) (فسجد الملائکة کلهم اجمعون ).

تنها کسى که اطاعت این فرمان را نکرد ((ابلیس )) بود، لذا اضافه میکند به ((جز ابلیس که خوددارى کرد از اینکه همراه سجده کنندهگان باشد)) (الا ابلیس ابى ان یکون مع الساجدین ).

اینجا بود که ابلیس مورد بازپرسى قرار گرفت و خدا به او گفت : اى ابلیس چرا تو با سجده کنندگان نیستى ؟)) (قال یا ابلیس مالک الا تکون مع الساجدین ).

ابلیس که غرق غرور و خودخواهى خویش بود آنچنان که عقل و هوش ‍ او را پوشانده بود گستاخانه در برابر پرسش پروردگار به پاسخ پرداخت و ((گفت : من هرگز براى بشرى که او را از خاک خشکیده اى که از گل بدبوئى گرفته شده است آفریده اى سجده نخواهم کرد)) (قال لم اکن لاسجد لبشر خلقته من صلصال من حما مسنون ).

آتش نورانى و فروزنده کجا، و خاک تیره و متعفن کجا؟ آیا موجود شریفى همچون من در برابر موجود پستترى باید خضوع و تواضع کند؟ ! این چه قانونى است ؟!.

او که از اسرار آفرینش بر اثر خودخواهى و غرور بى خبر مانده بود و برکات خاک را که منبع هر خیر و برکتى است بدست فراموشى سپرده بود و از آن مهمتر آن روح شریف و عظیم الهى را که در آدم وجود داشت نادیده مى گرفت ، ناگهان از اوج مقامى که داشت سقوط کرد، دیگر شایسته نبود که او در صف فرشتگان باشد، لذا بلافاصله ((خدا به او فرمود از آن (از بهشت یا از آسمانها و یا از صفوف فرشتگان ) بیرون رو که تو رجیم و رانده شده درگاه مائى )) (قال فاخرج منها فانک رجیم ).

و بدان که این غرورت مایه کفرت شد و این کفر براى همیشه تو را مطرود کرد، ((لعنت و دورى از رحمت خدا تا روز رستاخیز بر تو خواهد بود ))! (و ان علیک اللعنة الى یوم الدین ).

ابلیس که در این هنگام خود را رانده درگاه خدا دید، و احساس کرد که آفرینش انسان سبب بدبختى او شد، آتش کینه در دلش شعلهور گشت ، تا انتقام خویش را از فرزندان آدم بگیرد، هر چند مقصر اصلى خود او بود، نه آدم ، و نه فرمان خدا، ولى غرور و خود خواهى توام با لجاجتش ‍ اجازه نمى داد این واقعیت را درک کند.

لذا ((عرض کرد: پروردگارا اکنون که چنین است مرا تا روز رستاخیز مهلت ده !)) (قال رب فانظرنى الى یوم یبعثون ).

نه براى اینکه توبه کند، یا از کرده خود پشیمان باشد و در مقام جبران برآید، بلکه براى اینکه به لجاجت و عناد و دشمنى و خیره سرى ادامه دهد!

خداوند هم این خواسته او را پذیرفت و ((فرمود مسلما تو از مهلت یافتگانى )) (قال فانک من المنظرین ).

ولى نه تا روز مبعوث شدن خلایق در رستاخیز، چنانکه خواستهاى ، بلکه ((تا وقت و زمان معینى )) (الى یوم الوقت المعلوم ).

در اینکه منظور از یوم الوقت المعلوم ، چه روزى است ، مفسران احتمالات متعددى داده اند:

بعضى گفته اند منظور پایان این جهان و بر چیده شدن دوران تکلیف است ، چرا که بعد از آن ، طبق ظاهر آیات قرآن ، همه جهانیان از بین میروند و تنها ذات پاک خداوند باقى مى ماند، بنابر این تنها به مقدارى از درخواست ابلیس موافقت شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق و مقاله درباره آفرینش انسان 65 ص

تحقیق در مورد تفسیر سوره نساء 158 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد تفسیر سوره نساء 158 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 138

 

تفسیر سوره نساء

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِیآ أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِسآءً وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذى تَسآءَلُونَ بِه وَ الْاَرْحامَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً (*)

به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر. اى مردم از پروردگارتان پروا کنید آنکه شما را از یک جان آفرید و همسر او را از او آفرید و از این دو، مردان و زنان بسیارى را پراکنده ساخت و از خدا پرواکنید آنکه به نام او از یکدیگر درخواست مى کنید و نیز درباره خویشاوندان بترسید. همانا خداوند بر شما

مراقب است (1) نکات ادبى1 ـ «بثّ» پراکنده ساخت ، منتشر کرد. «مبثوث» پراکنده.2 ـ «تسائلون» از یکدیگر درخواست چیزى مى کنید و این اشاره به درخواست و تقاضاى افراد از یکدیگر با سوگند دادن به خداست.3 ـ «الارحام» جمع رحم، خویشاوندان و از رحم زن مشتق شده، این کلمه عطف بر الله است و اتقوا بر سر آن نیز مى آید یعنى درباره خویشاوندان هم پروا کنید و بترسید.4 ـ «کان» در «کان الله» منسلخ از زمان است و براى تثبیت مطلب آمده است.5 ـ «رقیب» مراقب، نگهبان، مواظب و ناظر.تفسیر و توضیحآیه (1) بسم الله الرحمن الرحیم. یا ایها الناس اتقوا... : این سوره نیز مانند تمام سوره هاى قرآن بجز سوره توبه، با نام خدا آغاز مى شود خدایى که رحمان و رحیم است (تفسیر بسم الله در آغاز سوره حمد گذشت) نخستین جمله این سوره خطاب به عموم مردم چه مؤمن و چه کافر است و به مردم تذکر مى دهد که از پروردگارتان پروا داشته باشید و آنان را امر به تقوا مى کند. تقوا آن حالت خداترسى است که اگر در وجود انسان پیدا شود، او را از ارتکاب گناهان باز مى دارد. این حالت، رابطه انسان با خدا را محکم مى کند و انسان با داشتن روح تقوا، در تمام کارها خدا را در نظر مى گیرد و مطابق با رضایت او عمل مى کند و از انجام کارى که خشم خدا را بر انگیزد پرهیز مى نماید.طبق این آیه، دلیل اینکه انسان باید از خدا پروا کند و رضایت و خوشنودى او را بجوید، این است که خدا پرورش دهنده انسانهاست و هموست که انسانها را از نسل

یک نفر به وجود آورده که منظور حضرت آدم است و همسر او حوا را هم از او آفرید و از این دو نفر مردان و زنان بسیارى پدید آورد.پیش از آنکه درباره چگونگى خلقت آدم و حوا و تکثیر نسل آنها سخنى بگوییم، این نکته را یادآور مى شویم که کیفیت خلقت نوع بشر و تکثیر ذریه آدم و پدید آمدن انسانها از پدران و مادران بهترین وضعیت و حالت در ایجاد نوع بشر است خداوند با قرار دادن غریزه جنسى در نهاد آدمى و شدت علاقه اى که به او نسبت به جنس مخالف داده، کارى کرده است که به طور طبیعى و بدون احتیاج به امر تشریعى نسل بشر در روى زمین باقى مانده است هر چند که امر تشریعى به ازدواج نیز به صورت استحبابى وجود دارد ولى غریزه جنسى آنچنان نیرومند است که خود به خود و حتى در میان اقوام وحشى نیز تولید مثل وتکثیر نسل وجود دارد.بنابراین، خداوند با پدیدآوردن انسانها با این کیفیت مخصوص بالاترین حق را برگردن انسانها دارد و آن حق حیات است و به همین جهت لازم است که انسان از خدا پروا کند و تقوا داشته باشد و خوشنودى او را در کارهاى خود در نظر بگیرد.با توجه به متن قرآن و ظواهر آیات، شکى وجود ندارد که از دیدگاه قرآن نسل کنونى بشر به یک فرد به نام آدم مى رسد که خدا او را از خاک آفرید و از روح خود بر او دمید و او نخستین انسان روى زمین است که بدون پدر و مادر آفریده شده. تکامل نوع انسان از انواع دیگر حیوانات مانند میمون، مورد قبول متن قرآن و ظواهر آیات نیست و البته مى دانیم که این نظریه از سوى بعضى از دانشمندان علوم طبیعى نیز رد شده و فسیلها و اسنادى یافته اند که مخالف با این فرضیه است.مطلب دیگر اینکه طبق همین آیه، نسل بشر به یک تن مى رسد که همان آدم است و همسر آدم نیز از او به دنیا آمده. اکنون باید دید که منظور از این جمله چیست؟ و همسر آدم چگونه از خود آدم پدید آمده است؟ طبق بعضى از روایات، همسر آدم از دنده چپ آدم مخلوق شده و طبق بعضى از روایات دیگر، او پس از خلقت آدم از باقیمانده سرشت آدم آفریده شده است. البته در بعضى از آیات قرآنى هم آمده که خدا

از خود شما همسرانى براى شما آفرید (خلق لکم من انفسکم ازواجا) ولى این آیات مربوط به نسلهاى بعدى است و ناظر به جریان آدم و حوا نیست.اگر در سند روایاتى که به آنها اشاره شد تردید کنیم، باید بگوییم که ما از چگونگى خلقت حوا از آدم اطلاعى نداریم و فقط طبق آیه مورد بحث مى دانیم که حوا نیز از آدم آفریده شده است. و نسل بشر به یک نفر مى رسد که نام او آدم است.موضوع دیگرى که در اینجا قابل بررسى وتأمل است این است که از این آیه فهمیده مى شود که نسل بشر از آدم و همسر او ازدیاد پیدا کرده و مردان و زنان بسیارى در روى زمین پراکنده شده اند. در اینجا این سؤال پیش مى آید که فرزندان بلافصل آدم چگونه و با چه کسانى ازدواج کردند؟ و نسلهاى بعدى چگونه به وجود آمدند؟ از این آیه فهمیده مى شود که دختران و پسران آدم و حوا با یکدیگر ازدواج کرده اند و ازدواج خواهر و برادر یک حکم تشریعى و قراردادى است و این حکم در آن زمان نیامده بود و بعدها که نسل آدم تکثیر شد و نیازى به ازدواج خواهر و برادر نبود، این حکم از سوى خدا آمد و این هیچ گونه استبعادى ندارد. زیرا طبق نص صریح قرآن بعضى از ازدواجهاى حرام، قبلا حرام نبوده و در شریعت اسلام حرام شده است مانند جمع کردن میان دو خواهر که در شریعتهاى قبلى جایز بود و یک مرد مى توانست همزمان با دو خواهر ازدواج کند ولى در شرع اسلام این امر ممنوع شد و ازدواج با خواهر همسر حرام اعلام شد.این نشان مى دهد که حرام بودن ازدواج با بعضى از زنها یک مسأله قراردادى است و ممکن است بعضى از زنها در زمانى حلال باشند و در زمانى طبق مصلحت جدیدى که پیش مى آید حرام باشند. بنابراین نباید در ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر استبعاد کرد. چون ظاهر این آیه همین موضوع را مى رساند. البته در بعضى از روایات آمده که فرزندان بلافصل آدم با حورى یا جنّى ازدواج کردند و در بعضى از روایات آمده که حوا همیشه دوقلو مى زایید که یکى از آنها پسر و دیگرى دختر بود. پسر هر شکم با دختر شکم دیگر ازدواج مى کرد و شاید هم فرزندان آدم با بازماندگان انسانهاى

پیشین ازدواج کردند چون طبق یک نظریه، آدم نخستین انسان در روى زمین نبود بلکه پیش از او هم انواع مشابهى از انسانها در روى زمین زندگى مى کردند که به تدریج نسل آنها قطع شد و خدا آدم را از خاک آفرید.در قسمت بعدى آیه مورد بحث، بار دیگر مردم را به سوى تقوا مى خواند و مى فرماید: از خدا پروا کنید خدایى که همیشه با نام او از یکدیگر درخواست مى کنید و به یکدیگر مى گویید تو را به خدا فلان چیز را به من بده یا فلان کار را انجام بده. منظور این است که از همان خدایى که نام او همیشه ورد زبان شماست و به او سوگند مى خورید وسوگند مى دهید بترسید و پروا کنید و با انجام واجبات و ترک محرمات رضایت او را فراهم سازید.پس از بیان این مطلب، اضافه مى کند که علاوه بر خدا از ارحام و خویشاوندان هم پروا کنید و حقوق


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره نساء 158 ص

تحقیق در مورد تفسیر سوره جن 15 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد تفسیر سوره جن 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تفسیر سوره جن ( تفسیر المیزان)

بیان آیات این سوره به داستان چند نفر از طایفه جن اشاره می کند که صوت قرآن را شنیدند ، و ایمان آورده ، به اصول معارف دین اقرار کردند / و از این اشاره تسجیل نبوت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نتیجه گیری می شود ، و نیز این سوره به وحدانیت خدای تعالی در ربوبیت و مساله معاد هم اشاره می کند / این سوره به شهادت سیاقش در مکه نازل شده / قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا یهدی الی الرشد در این آیه شریفه رسول گرامی خود را دستور داده که داستان زیر را برای امتش نقل کند / و منظور از اینکه گوید به من وحی شده این است که خدا به من وحی کرده ، و مفعول کلمه استمع قرآن است ، که البته در ظاهر آیه نیامده ، چون کلام بر آن دلالت داشته / و کلمه نفر به معنای جماعت است ، که شامل از سه نفر تا نه نفر می شود ، این طور مشهور است / ولی بعضی (1) گفته اند از سه تا چهل نفر را شامل می شود / و کلمه عجب - به فتحه عین و فتحه جیم - به معنای چیزی است که به خاطر غیر عادی بودنش آدمی را به تعجب وا دارد ، و اگر قرآن را عجب خواندند ، برای همین بوده که کلامی است خارق العاده ، هم در الفاظش و هم در معانی و معارفش ، مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه این کلام از شخصی صادر شده که بی سواد است ، نه می تواند بخواند و نه بنویسد / و کلمه رشد به معنای رسیدن به واقع در هر نظریه است ، که خلاف آن یعنی به خطا رفتن از واقع را غی می گویند / و هدایت قرآن به سوی رشد همان دعوت او است به سوی عقاید حق و اعمالی که عاملش را به سعادت واقعی می رساند / و معنای آیه است که : ای رسول ! به مردم بگو به من وحی شده - خدا به من وحی کرده - که چند نفری از جن قرآن را شنیدند و وقتی به قوم خود برگشتند به ایشان گفتند : ما کلامی را شنیدیم خواندنی ، که کلامی خارق العاده بوده ، و به سوی عقاید و اعمالی دعوت می کرد که دارنده آن عقاید و اعمال را به نیل به واقع و رسیدن به حقیقت است.

بیان آیات در این آیات مساله نبوت تسجیل شده ، و مساله وحدانیت خدای تعالی و مساله معاد را به عنوان نتیجه از داستان جن ذکر می کند / و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا این آیه عطف است بر آیه انه استمع و جمله ان المساجد لله به منزله تعلیل برای جمله بعد است که می فرماید : پس با خدا احدی را نپرستید و نخوانید ، پس در حقیقت تقدیر آیه چنین است : لا تدعوا مع الله احدا غیره لان المساجد لله = با خدا احدی غیر او را مخوانید ، برای اینکه مساجد تنها مال او است / و مراد از دعا عبادت و پرستش است ، و در جای دیگر هم عبادت را دعا و دعا را عبادت خوانده و فرموده : و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان للذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین / (1) مفسرین در اینکه منظور از مساجد چیست اختلاف کرده اند ، بعضی (2) گفته اند : مراد از آن ، کعبه است / بعضی (3) گفته اند : مسجد الحرام است / بعضی (4) آن را مسجد الحرام و مسجد الاقصی دانسته اند / و اشکالی که به این سه قول وارد است این است که کلمه مساجد جمع است ، و با یک مسجد و دو مسجد منطبق نمی شود / بعضی (5) دیگر گفته اند : همه حرم است / این قول هم بدون دلیل حرف زدن است / بعضی (6) گفته اند : همه سطح زمین است ، چون رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود : همه زمین را برای من مسجد و طهور کردند ، این حدیث هم به بیش از این دلالت ندارد که امت اسلام می توانند در هر نقطه از زمین بخوانند ، به خلاف آنچه از کیش یهود و نصاری مشهور است که نمازشان تنها باید در کنیسه و کلیسا واقع شود حدیث تنها جواز را می رساند ، و اما اینکه همه زمین را مسجد بخواند تا هر جا کلمه مساجد گفته شد شامل قطعه قطعه های سطح زمین گردد چنین دلالتی ندارد / بعضی (7) هم گفته اند : مراد از آن نمازها است که جز برای خدا خوانده نمی شود ، این نیز بدون دلیل سخن گفتن است / و از امام جواد ( علیه السلام ) روایت شده که مراد از مساجد اعضای هفتگانه بدن آدمی است که در هنگام سجده باید روی زمین قرار گیرد و عبارتند از : پیشانی ، دو کف دست ، دو سر زانو و دو سر انگشتان بزرگ پا ، که روایتش به زودی در بحث روایتی از نظر شما خواهد گذشت ان شاء الله ، و همین معنا از سعید بن جبیر و فراء و زجاج نیز نقل شده / و اما با در نظر گرفتن این حدیث آنچه به نظر ما مناسب تر است این است که بگوییم : مراد از برای خدا بودن مواضع سجده از انسان این است که مواضع هفتگانه سجود تشریعا به خدا اختصاص دارد ( نه اینکه غیر از این هفت عضو از بدن انسان ملک خدا نیست / نه ، همه ملک تکوینی خدا هست و این هفت عضو تشریعا هم از آن خداست ) و مراد از دعاء که فرموده پس غیر خدا را نخوانید نیز همان سجده است ، چون روشن ترین مظاهر و مصادیق عبادت و یا خصوص نماز همان سجده است ، و اصلا نماز به خاطر سجده است ، که عبادت نامیده می شود / و معنای آیه این است که : بگو به من وحی شده که چند نفر جنی چنین و چنان کردند ، و نیز به من وحی شده که اعضای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره جن 15 ص