یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فرش و صنایع دستی 34 ص

اختصاصی از یاری فایل فرش و صنایع دستی 34 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

فرش و صنایع دستی

تاریخچه فرش

فرش دستبافت ایرانی در سال 1949 در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.

رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: "بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود." سپس او اضافه می کند: "تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود."

در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (1307-1295 میلادی) مصادف بود.

اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (1722-1499 میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (1587-1524 میلادی) و شاه عباس کبیر(1629-1587 میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود 3000 تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.

در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.

در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.

با اشغال کشور بوسیله افغانها (1722-1721 میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.

در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.

با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر 1883 م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.

فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مکشوفه از گذشتگان گویای آن است که فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.

پروفسور «رودنکو» کاشف «فرش پازیریک» معتقد است که قالی مذکور کار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان بزرگ) است. توجه به نقش های مشابه و هم زمان این فرش در ستون های تخت جمشید نیز این نظریه را تایید می نماید. آثار دیگری از جمله نقاشیهای برخی هنرمندان قرون وسطی حاوی نقش قالیهایی است که گفته اند بافت ایران بوده است . برخی مورخان در مورد حمله رومیان به ایران و غارت دستگرد قالی را از جمله غنایمی که در این غارت به دست آورده شده، قید نموده اند و نیز منابع یونانی از قالیهای زربفت ایران یاد کرده اند. «فرش بهارستان» با آن همه هنرمندی که به تأیید روایات مختلف، دربافت آن به کار رفته بوده اگر چه گاه در تعریف از آن راه اغراق پیموده شده اما خود نشانگر پیشرفت صنعت فرشبافی و صنایع جنبی از جمله طراحی و رنگرزی در ایران قدیم می باشد. فرش به عنوان نمودی از فکر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجویی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده که گاه با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیکر جامعه وارد شده، آن را به دوره نهفتگی و خمود سوق داده است.

عصر مغول یعنی قرن هفتم هجری را می توان دروان بس غم انگیز برای انواع هنر ایرانی دانست و پس از آن قرون دهم و یازدهم هجری را که عصر صفویان است زمان شکوفایی طبع هنری مردم ایران باید به شمار آورد. آغاز دوران صفوی متفارن با رشد بسیاری از هنرهای دستی و توسعه آن در کلیه شئون جامعه بوده است. بسیاری از هنرمندان ایرانی در این دوره ظهور کرده اند که با اغتنام فرصت از آرامش و محیط مساعدی که به وجود آمده عمر گرانبهای خود را بر سر ارتقاء سطح کیفی هنر و صنایع دستی نهاده اند وبا ابداع طرح ها و نقشه های زیبا و هنرمندانه جایگاه این صنایع به ویژه فرش را به حد اعلاء خود رسانیده اند و نام ایران را در سراسر جهان با آثار خود پرآوازه ساخته اند. با توجه به اهمیت عصر صفویه در اعتلاء هنر ایران و توجهی که در این زمان به صنعت قالیبافی مبذول شده، جا دارد به این عصر و وضعیت هنرمندان و قالیباقی آن مشروح تر بپردازیم.

فرشهای دوران صفویه را می توان متعلق به دو گروه زمانی دانست: اول: قالیهای بافته شده در دوران سلطنت شاه اسماعیل وشاه طهماسب که به"شاه طهماسبی" معروف است و خود مکتبی خاص دارد که به همین نام شهرت یافته. شاه طهماسب همواره به تشویق هنرمندان و قالیبافان و طراحان می پرداخت و خود از هنر بهره داشت و حتی نوشته اند، رنگرزی می دانست و مستقیمأ طراحی می نمود و بافندگان را راهنمایی می کرد. از این جهت در زمان پادشاهی او انواع صنایع ظریفه به ویژه قالی بافی راه ترقی پیمود و در طرح آن تغییرات کلی به وجود آمد. قالیهای ترنجدار جانشین آن گروه از قالیهایی شد که تا اواخر قرن 9 هجری در ایران بافته می شد و بعدأ به طرح مغولی و تیموری شهرت یافت. علاوه بر قالیهای ترنجدار در این دوره بافتن قالیهایی با طرح حیوان و شکارگاه متداول شد. دوم: قالیهای بافته شده در زمان شاه عباس که به مکتب " شاه عباسی" معروف است. در این دوره با اغتنام فرصت از وجود هنرمندان عصر نقشهای جدید به ویژه با استفاده از اسلیمی ها و گلهای مخصوص بوجود آمد برخی طرحهای قالی در مکتب شاه عباسی عبارتند از:/ الف – طرح ترنجدار یا لچک ترنج/ ب – طرح شکارگاه/ ج – طرح درختی/ د – طرح گلدانی .


دانلود با لینک مستقیم


فرش و صنایع دستی 34 ص

تحقیق در مورد صنایع دستی اصفهان

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد صنایع دستی اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد صنایع دستی اصفهان


تحقیق در مورد صنایع دستی اصفهان

فورمت فایل:word(قابل ویرایش) تعداد16صحفه

 

 

 

 

 

استان اصفهان یکی از بزرگترین مراکز تولید انواع مختلف صنایع دستی ایران محسوب می شود. این استان از قدیم الایام مهد هنرهای زیبا و صنایع ظریفه بوده است. تزئینات آجری، کاشی کاری، گچ بری و انواع خط در آثار تاریخی اصفهان، از حدود قرنها پیش تا دوره معاصر، بر اطراف و جوانب مناره ها و داخل و خارج مساجد، قصرها و هنرهای زری دوزی و قلم کاری، ترمه و نقره کاری و تذهیب و تحریر انواع کتاب، قرآن و قطعات نگارگری و نقاشی جملگی به مرکزیت هنری اصفهان گواهی می دهند.

سیم کشی، زرکشی، زربافی، گلابتون دوزی، پولک دوزی، زنجیره بافی، قالی بافی و نساجی از صنایع دستی رایج اصفهان است. این صنایع در عهد شاهان صفوی رونق فراوان داشت. در دوران قاجاریه، بازار صنایع دستی در اصفهان از رونق افتاد. ولی بعد از انقلاب مشروطه باز توسعه یافت. به طور کلی طرح و نقش عموم مصنوعات دستی اصفهان اعم از فرش و قلمکار و ظروف قلم زنی و کاشی، دوختنی های روی پارچه تحت تاثیر طرحهای تزئینی دوران صفویه قراردارد و طراحان اصفهان، به نسبت قدرت درک و مهارت خود از آثار قدیمی اقتباس می کنند و با خلاقیت خود، آنها را زیباتر می سازند. در حال حاضر اهم صنایع دستی استان عبارتنداز:

قالی بافی:

اصفهان در زمان صفویه یکی از مراکز عمده قالیبافی بود. در این شهر تعداد زیادی کارگاه وجود داشت که در آن قالیهای زر بفت بافته می شد. اصفهان در فتنه افغان آسیب فراوان دید و تعداد بسیاری از هنرمندان و صنعتگران خود را از دست داد ولی پس از چندی توانست رونق اولیه خود را به دست آورد. در زمان قاجاریه قالی بافی اصفهان دوباره احیاء شد. در جنگ جهانی اول اصفهان یکی از مراکز عمده تهیه قالیچه بود و پس از آن نیز بحرانهای زیاد اقتصادی تاثیر در کار قالی بافی نگذاشت چون قالیچه های آن بسیار ارزان تهیه می شد.

تعداد رنگهای انتخاب شده در قالیهای اصفهان بسیار محدود است. گره قالیهای اصفهان فارسی بوده و جفتی آن نیز کم نیست. رنگهای طبیعی بسیار کم مصرف می شود و بیشتر در قالیهای خوب از رنگهای شیمیایی دندانه ای استفاده می شود.

در روستاهای اطراف اصفهان نیز کم و بیش دارهای قالی وجود دارد. روی این دارها قالی و قالیچه ها طرح شاه عباسی و سایر طرحهای اصفهان بافته می شود. رنگهای بکاررفته در آنها عموماً نباتی بوده و بیشتر از روناس، قارا، اسپرک، گنده یا گندل، پوست گردو، پوست انار و چند گیاه دیگر استفاده به عمل می آید.

از توابع اصفهان که در هنر قالی بافی مشهور هستند از قالیچه های بختیاری و قالی های جوشقان بایستی نام برد. قالیچه های بختیاری را البته بیشتر در روستاهای شهرکرد و چهار محال می بافند. قالی و قالیچه های جوشقان از زمان صفویه مشهور عالم بوده است و سابقه قالی بافی جوشقان به پیش از زمان صفویان می رسد. ولی در روزگار شاه عباس این صنعت در آنجا توسعه بسیار یافت. در آن زمان کارگاههای متعدد شاهی در آنجا مشغول کار بوده اند. جوشقان در آن زمان از توابع کاشان بوده است. در موزه های اروپا و امریکا تعداد زیادی قالی وجود دارد که منصوب به این روستای کوچک بوده است. قالیهای جوشقان ریز بافت و دوپوده است.

نقش قالی جوشقان شکسته است و شاید از دویست و پنجاه سال پیش تابحال همچنین ثابت مانده است. رنگهای آن از بهترین رنگهای طبیعی انتخاب می شود و همچنین رنگها کاملاً زنده و شاداب است. نوع پشم قالی جوشقان بسیار خوب و خامه آن دستریس است و گره جفتی چندی است که در جوشقان رخنه کرده است. درمیمه واقع در سه فرسنگی جوشقان بر سر جاده اصفهان به تهران نیز قالیهایی با همان نقش شکسته جوشقانی اما ریز بافت و بهتر از کار خود جوشقان بافته می شود.

نایین در شمال یزد و کناره دشت کویر قرار دارد و پیش از این به بافتن عباهای بسیار لطیف شهرت داشت اما پس از آنکه در کشور ما مردم به لباس اروپایی درآمدند عبا منسوخ گشت. بافندگان نایین مانند شال بافان کرمان و مخمل و زیبا بافان کاشان به قالی بافی روی می آوردند. صنعت قالی بافی در نایین در آستانه جنگ دوم جهانی آغاز شد و چون بافندگان آنجا همواره با پشم نازکتر سروکار داشتند به بافتن قالیچه های بسیار ریز بافت پرداختند و از آنجا که میزان تولید کم و جنس بسیار خوب بود، بازار خوبی برای کالای خود یافتند. که در زمان جنگ باز بر رونق آن افزوده شد. بدین ترتیب قالی نایین که شاید بهترین قالی امروز ایران باشد پدید آمد. پشم نایین نازکتر و نرمتر از دیگر پشمهای ایران است. رنگها چندان دلاویز نیست و تنوع ندارد. شاید90 درصد قالیهای اصفهان دارای متنی است به رنگ کرم بایک ترنج سرمدادی یا آجری و حاشیه آجری تند، رنگهای فرعی نیز در مایه های تند و شماره آنها محدود است و شاید در سراسر صنعت قالی بافی اصفهان بیش از 15 رنگ بکار برده نشود. مسئول این امر البته رنگرزان اصفهان هستند. ولی همچنین خود صاحب کار که توجهی به مایه های رنگی که تحویل می گیرد ندارد نیز مقصر است.

قالی کاشان:

قالیهای تاریخی و گرانبهای کاشان مظهر زیبایی ذوق و هنر ایرانیان در جهان است. قالی ایران که عامل بزرگ شناسایی کشور کهنسال ما به جهانیان گشته و اکنون در زندگانی همه اقوام بشر از هر نژاد و ملت خودنمایی می کند، گذشته از تامین نیازمندیهای زندگی و تشکیل اندوخته پربهای هر خانه و خانواده ای، ارزنده ترین نماینده اندیشه های لطیف انسانی و زیباترین پدیده های دلپذیر بشمار می رود. اما قالی کاشان که شهرت آن دنیا را فرا گرفته و شامل گرانبها ترین آثار هنری و قطعه های ممتازی در نوع خود می باشد از نظر تاریخی دو عصر متفاوت و مختلفی را پیموده و یک تعطیل طولانی و فاصله زمانی قریب به دو قرن این دو مرحله را از یکدیگر جدا ساخته است.

هر چند اظهار نظر قطعی درباره همه قالی های بافت کاشان که اکنون در موزه ها و مجموعه های دنیا موجود است کار سهل و آسانی نیست اما از بررسیهای فنی کارشناسان و تحقیق و تطبیق کلی و قراین دیگر خصوصیاتی از قالی کاشان به دست آمده که برای شناختن و تشخیص آنها بسیار مؤثر است. از جمله تزئینات مربوط به نقش و تزئینات و ریزه کاریها و نقش و نگار مشترکی که با ظروف سفالی و کاشی سازی کاشان در آنها موجود است.همچنین بافت ریز و مخمل نما و ظرافت خاص آن نسبت به قالی های دیگری که باگره فارسی بافته شده است. پروفسور پوپ مختصات دیگری را هم برای نقشه قالیها ی کاشان شمرده است مانند: ترنجهای کنگره دار و برگهای ظریف، شاخه ها و برگهای دندانه دار و ... .

 قلمکارسازی استان اصفهان:

قلمکارسازی یکی از صنایع دستی پر سابقه ای است که قرنها در اوج شهرت بود و از دوره مغولها در ایران مرسوم شده است. در دوره مذکور به منظور جلب نظر خوانین مغول ایرانیان نیز دست به ابتکاراتی زدند که از جمله ابداع نقاشی روی پارچه یا پارچه های قلمکار بود، سپس این صنعت در زمان صفویه گسترش بیشتری پیدا کرد.

به هر صورت عمر پرشکوه این صنعت در زمان صفویه بود و در اواسط عصر قاجاریه بتدریج از رونق آن کاسته شد. در زمان سلطنت شاه عباس کبیر این صنعت رونق بسزایی یافت و بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچه های قلمکار تهیه می شد و این پارچه ها در این زمان شهرت فراوان داشته و مورد توجه درباریان بود و از اینرو بیشتر لباس آنان از " قلمکارزر" یا " اکلیلی" تهیه می شد. در آن زمان محلهای مخصوصی برای تهیه لباس درباریان در بازار قیصریه اصفهان وجود داشت وپارچه های قواره ای قلمکارراکه دراصطلاح آن روز "دلگه" نامیده می شدرا از آن محلها به دست می آوردند. در زمان سلطنت رضا شاه با امتیازات خاصی که برای صنعتگران و ارباب حرف به ویژه صنعتگران قلمکار فراهم شد بار دیگر این صنعت رونق گذشته خود را به دست آورد و عده ای از استادکاران بزرگ قدیمی مثل شیخ حریری مشهدی عبدالخالق، حاج محمدرضا و حاج محمد تقی اخوان چیت ساز، برادران بیرجندی و شیخ بهایی و چند تن دیگر شرکت تولید قلمکار را تشکیل دادند.اگر علاقه و پشتکار عده ای از استادکاران این فن نبود، اکنون اثری از این صنعت ظریف باقی نمی ماند ولی تلاش پیگیر صنعتگران این رشته و استقبالی که از آن شد موجب شد تا بار دیگر حجم تقاضا برای اینگونه پارچه های نقش دار افزایش یابد و چون مقدار تولید و عرضه این محصول محدود بود صنعتگران را به چاره اندیشی و پیدا کردن راه حل جهت عرضه بیشتر باهمان کیفیت هنری واداشت. در این مورد تنها راه چاره را ایجاد نقوش مورد نظر را روی قالب و انتقال قالبهای مذکور روی پارچه دانستند.معروفترین استاد قالب تراش در این رشته مرحوم استاد رحیم بیدادی بود که سالها پیش در گذشت. از استادان دیگر قالب تراش می توان از استاد اسماعیل قالب تراش و استاد مهدی اولیایی نام برد.

 خاتم سازی اصفهان:

خاتم هنر آراستن سطح اشیاء با مثلثهای کوچکی است که طرحهای گوناگون آن همواره به صورت اشکال منظم هندسی بوده است. این شکلهای هندسی را با قرار دادن مثلثهایی کوچک در کنار هم نقشبندی می کنند. می توان گفت، کار خاتم نقشهای هندسی تشکیل شده از مثلثهای سه پهلو (متساوی الاضلاع) است که از عاج، استخوان، چوب و مفتول برنج ساخته شده و معمولاً به ضخامت 2 میلی متر در سطح خارجی یا سطح داخلی و خارجی اشیاء چوبی چسبانده می شود.آثاری که از قدیم مانده نظیر درهای کاخها، رحلهای قرآن و صندوقهای مقابر خاتمکاری نشان می دهد که این هنر در زمان قدیم و به ویژه عهد صفویه رواج کامل داشته یکی ازمراکز اصلی آن هم اصفهان بوده است. اما همین معلوم می کند تا چند سالی این هنر در اصفهان رو به زوال گذاشته و تنها شیراز مرکز این صنعت شده است.

در ابتدا کار خاتم با استفاده از مثلثهای بسیار بزرگ که پهلوی هم قرار می دادند تهیه می شد ولی به تدریج با پیشرفت ذوق و تبحر هنرمندان ابعاد مثلثها ریزتر و کوچکتر شد. بهر حال هنر خاتم سازی از زمان پیدایش تا کنون تحولاتی را داشته است. صنعتگران خاتم ساز برای تهیه خاتم از مواد اولیه متنوعی استفاده می کنند که در کمتر صنعت دستی دیگری این چنین تنوعی به چشم می آید. این مواد عبارتند از: چوب فوفل، چوب گردو، چوب نارنج، چوب عناب، استخوان شتر، مفتول برنجی، لایه برنجی، سریشم گرم، سریشم سرد، فرمالین، فیبر و روغن جلا و تخته سه لایی. غیر از آن برای تکمیل ساخت از چفت و لولا و غیره نیز استفاده می کنند. از خاتم در تهیه محصولات مختلفی استفاده می شود که از آن جمله است: قاب عکس، جعبه سیگار، عصا، پیپ، جعبه لوازم آرایش، جا کلیدی، جاقلمی و جلد آلبوم.در اصفهان علاوه بر اشیاء خاتم که به شیوه شیرازی می سازند قسمتی از مصنوعات خاتم را با نقره و مینا سازی توأم کرده اند که در شیراز وجود ندارد. مثلاً جعبه های خاتمی که رویه آن را نقاشی مینیاتور می کنند و روی آنرا روغن می زنند.

 ساخت و قلمزنی فرآورده های مسی و برنجی:

یکی از پر رونق ترین رشته های صنایع دستی اصفهان ساخت و قلمزنی محصولات نقره ای مسی و برنجی است.مواد اولیه مورد مصرف سازندگان فرآورده های مس و برنج و نقره شامل نقره، مس، برنج و آلیاژ مس و برنج است. مقداری از مواد اولیه مذکور از کشورهای دیگر نظیر یوگسلاوی بقیه آن در ایران از شرکتهای برق منطقه ای و شرکت ملی نفت ایران و غیره تهیه می شود.ابزار کار صنعتگران این رشته از دو دسته تشکیل می شود. یک دسته از ابزار در مرحله ساخت محصولات مورد استفاده قرار می گیرد مانند دستگاه خم کاری، موتور فرچه، کوره برقی، سندان، چکش و دسته دیگر که در مرحله قلمزنی مورد احتیاج است و عبارت از دستگاه قیر آب کنی، پرگار، تعدادی قلم آهنی، چکش و غیره است. برخی از کارگاه های این رشته صرفاً بکار ساخت محصولات نقره مسی و برنجی مشغول هستند و در مقابل کارگاههایی نیز وجود دارد که فقط کارقلمزنی برروی این فلزات را انجام می دهند و دسته سوم کارگاههایی می باشند که به هر دو کار ساخت و قلمزنی تواماً می پردازند.

 منبت کاری:

واژه منبت به معنای کنده کاری خاص و همراه با خلل و فرج روی چوب است که سابقه ای دیرینه دارد، شاید بتوان آغاز تاریخ منبت کاری را از زمانی دانست که انسان نخستین بار، با ابزاری برنده چوبی را تراشیده است. در حال حاضر هم هنر منبت کاری همچنان رواج دارد و در گوشه و کنار ایران هنرمندان بسیاری بدان مشغولند اما متأسفانه رفته رفته استفاده از نقوش اصیل که شامل طرحهای اسلیمی و ختایی یا گل و بوته است رو به فراموشی می رود و طرحهای خارجی جای آنها را می گیرد. در نوعی از این هنر بجای آنکه زمینه چوب را کنده کاری کنند ونقش مورد نظر را برجسته سازند چوبهای مختلف را با رنگهای گوناگون طبیعی آن بریده پهلوی هم قرارمی دهند. این کار شباهت زیادی به هنر موزائیک دارد. در این گونه جدید از چوبهای شمشاد برای رنگ زرد و عناب برای رنگ قرمز استفاده می کنند. زمینه کار بیشتر از چوب گردو و یا ریشه درختان جنگلی است که خود دارای نقوش زیبایی هستند. مهمترین ماده ای که روی آن منبت کاری می کنند چوب است. این چوب باید محکم و بدون گره باشد. برای این منظور از چوبهای آبنوس، فوفل، بقم، شمشاد، و عناب و گردو، استفاده می کنند. البته آبنوس و بقم چون هم محکمتر و هم چربتر هستند دوام بیشتری دارند اما در ایران بخاطر فراوانی چوب گردو اکثراً از این چوب استفاده می شود.

منبت کاری چوب در شهرهای گلپایگان و اصفهان رونق و رواج درخور و شایان توجه ای دارد.

 نمد مالی:

نمد مالی در استان اصفهان رونق فراوان دارد و یکی از مراکز مهم تولید انواع نمد شهر«شهرضا» است.

 گیوه بافی و گیوه دوزی:

متأسفانه گیوه دوزی در شهرهای مختلف استان اصفهان در حال از بین رفتن است. گیوه دوزان این شهر علاوه بر تولیدگیوه به تعمیر کفش نیز می پردازند. نحوه تولید گیوه که شامل تهیه رویه، تهیه تخت گیوه و نهایتاً دوخت رویه و تخت است، همانند سایر مناطق کشور است.

 

 

 عبا بافی در نایین:

نایین در مشرق شهر اصفهان قرار دارد و تنها صنعت دستی آن عبا بافی که در ناحیه ای نزدیک شهرنایین به نام محمدیه وجود دارد. حدود 25 درصد عباهای تولید شده در محل به فروش می رسد و بقیه به شهر های مشهد و قم و گاهی کشورهای عربی ارسال می شود.

 سفال و سرامیک سازی در شهرضا:

در شهر اصفهان و نیز در شهرهای نطنز و شهرضا در استان اصفهان سفال و سرامیک سازی رواج دارد. شهرضا از مراکز عمده سفال سازی ایران است و محصولات آن دارای خریداران بسیار است.

نقشهایی که در سرامیک شهرضا به چشم می خورد اغلب نقش گل و بوته و ماهی است و برای رنگ کردن لعاب نیز از اکسیدهای فلزات آهن، مس و منگنز و کبالت استفاده می شود. درشهر نطنز نیز یک کارگاه سرامیک سازی با استفاده از خاک استون ور محصولات جالبی را تولید می کند. در شهر اصفهان هم کارگاههای متعدد سفال و سرامیک سازی وجود دارد.

 پوست و پوستین دوزی:

صنعت پوست دوزی در اصفهان از صنایع دستی پررونق این شهر در گذشته بوده است ولی اکنون آن رونق دیرین را ندارد. فرآورده های پوستی اصفهان به لحاظ ظرافت و لطافت الیاف و رنگ سفید یکدست آن خواستاران زیادی دارد. بررسی ها نشان می دهد که تعداد خریداران فرآورده های پوستی روز به روز در حال کاهش است، از طرفی کاهش تعداد کارگاههای پوست دوزی نیز حاکی از نقصان تقاضا برای محصولات مذکور است.

 ملیله سازی در اصفهان:

یکی از رشته های صنایع دستی اصفهان که از ارزش هنری زیادی برخوردار است و تولید محصولات آن نیاز به ظرافت و دقت فوق العاده دارد ملیله سازی است و فرآورده های تولیدی صنعتگران این رشته نمایانگر ذوق سرشار آنان است.باید به این نکته توجه کرد که در تولید برخی از فرآورده ها چون گل سینه و گوشواره تنها ملیله سازان دخالت ندارند بلکه از مینا سازان و زرگران هم استفاده می کنند و در مقابل انجام عمل به آنان کارمزد می دهند.

 سکمه دوزی و قلاب دوزی:

یکی دیگر از رشته های صنایع دستی موجود در شهر اصفهان سکمه دوزی و قلابدوزی است.مواد اولیه مورد استفاده سکمه دوزان و قلابدوزان عبارت است از:

کتان ایرانی و خارجی و نخ پنبه ای (که از تهران تهیه می شود و به صورت کلاف یا عمامه ای است)، کتان خارجی را که بیشتر هم مورد استفاده دارد و عرض آن 140 سانتیمتر است. رومیزی گرد، زیربشقابی و دستمالهای مخصوص از انواع محصولات سکمه دوزان یا قلابدوزان است.

 نگارگری در اصفهان:

نگارگری در ایران از سابقه ای طولانی برخوردار است. در زمان شاه عباس دوم که اصفهان پایتخت و مرکز هنر ایران شد، نگارگری هم در این شهر تکامل یافت.معمولاً برای نگارگری از چوب، عاج، فیبر و استخوان استفاده می شود و هر کارگاه رأساً اقدام به تولید می کند ومعمولاً برای دور قاب عکس و جعبه از خاتم و مینا استفاده می شود. ضمن آن که باید گفت عده ای از هنرمندان اصفهانی نیز در زمینه طراحی فرش، تذهیب و تشعیر هم فعالیت دارند.

 نقره سازی:

نقره سازی از جمله صنایع دستی رایج در شهر اصفهان است کارگاههایی که در آنها کار نقره سازی انجام می شود کارهای دیگر از جمله قلمزنی روی نقره محصولات مسی و برنجی انجام می دهند.انواع فرآوده های تولیدی نقره سازان عبارتست از: سرویس چایخوری، گلدان، شمعدان وسرویسهای چند پارچه.

 مینا کاری اصفهان:

مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر مینا کاری در ایران رواج گرفته است. زیرا از روزگاران پیش از عهد صفویه نمونه هایی از میناکاری در دست نیست وحتی از دوران صفوی هم نمونه های قابل ملاحظه ای برجای نمانده است. لکن در دوران قاجاریه مینا کاری به مقدار کم وجود داشته است و اشیایی مانند سرقلیان وکوزه قلیان وکوزه و بادگیر قلیان را میناکاری می کرده اند.رواج صنعت مینا کاری در اصفهان از دوران پهلوی و حدود سال 1310 ه.ش. است و مخصوصاً این که این هنر- صنعت به وسیله یکی از استادان هنرمند و بنام اصفهان یعنی استاد شکرا... صنیع زاده بسط و توسعه یافت و شاگردانی در این مکتب تربیت شدند که هر یک کانون دیگری در هنر مینا بوجود آوردند.

بیشتر اشیایی که مینا سازان فعلی به بازار عرضه می کنندعبارتست از گوشواره، گلوبند، انگشتر، جعبه های بزرگ و کوچک آرایش زنانه، قوطی سیگار، جعبه های خاتم کاری و مینا کاری، بشقاب مینا، گلدان مینابه اندازه های مختلف، تابلوهای بزرگ و کوچک میناکاری که با هنرهای دیگر مانند طلا کاری و خاتم کاری و مینیاتور ترکیب می شود. روی اشیاء طلایی و نقره ای هم می توان مینا کاری کرد ولی اساساً مینا کاری روی مس انجام می شود.

 کاشی سازی:

کاشی سازی یکی از اصلی ترین صنایع دستی اصفهان است. در این فرآورده ها ویژگی طرحها و نقشهای قدیمی به خوبی حفظ شده است و حتی امروز هم خواستاران بسیاری دارد. از دیگر هنر هایی که با استفاده از کاشی در این استان انجام می گیرد کاشی معرق می باشدکه عبارت از بریدن و خرد کردن کاشی و در کنار هم قرار دادن آنهاست. از آنجاکه نقشهایی که روی کاشی ها پیاده می شود تا حدی پیچیده است کاشی سازها نمی توانند آنها را به صورت ذهنی ترسیم کنند، از این رو صنعتگران طرحهای مورد نظر را به طراحان سفارش می دهند. پس از اینکه طرح مورد نظر تهیه شد صنعتگران آنرا روی کاشی پیاده می کنند. برای این منظور طرح مورد نظر را روی کاشی ساده که قبلاً آماده شده قرار می دهند و سپس روی خطوط طرح، سوزن فرو می کنند و به این ترتیب خطوط نقشه در جای سوزن باقی می ماند که باریختن گرد زغال روی منفذهای ایجاد شده، شکل و طرح مورد نظر برروی کاشی انتقال داده می شود. پس از آن خطوط را بر حسب ذوق و سلیقه رنگ آمیزی کرده و جهت پخت به داخل کوره می گذارند. از این به بعد محصول آماده عرضه به بازار خواهد بود.

 طلا کوبی روی فولاد:

طلاکوبی یکی از شیوه های تزیین اشیاء و آثار فولادی است که در شهر اصفهان رواج دارد. از فولاد علاوه بر افزارهای معمولی اقدام به ساخت علم نیز می کنند که می دانیم آن را پیشاپیش صف عزاداران بویژه در مراسم سوگواری سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع)، حرکت می دهند. علم علاوه بر تیغه های فولادی معمولاً دارای پیکره هایی از برخی از پرندگان حیوانات دیگر و نیز گلدان، قوطی و شمعدان است که تمامی آنها به میله ای که قاب بر آن تکیه دارد متصل است و برروی تیغه های علم بویژه تیغه وسط که از سایر تیغه ها بلندتر است اسماء مبارکه طلاکوبی می شود.

در حال حاضر طلاکوبی برروی مجسمه های پرندگان و حیوانات نظیر طاووس، کبوتر، آهو، شیر و... (که در واقع به تقلید از پیکره هایی که به انواع علم های سوگواری متصل است، ساخته و پرداخته می شود.) نیز صورت می گیرد.

 قفل سازی:

چیزی که موجب شگفتی هر بیگانه ای که از ایران دیدن می کند می شود همانا نزدیکی و پهلوی هم بودن اشیای بسیار کهن و کالاهای نو و وارداتی است. در مورد قفل و کلید هم همین طور است. قفل کردن خزانه ها و انبارهای گندم و پرستشگاهها در هزاره دوم ق.م. در مصر و بین النهرین متداول بوده است. قفلی که قفل ساز ایرانی می سازد نشانه نبوغ فنی او در جهات مختلف است. پاره ای از این قفل ها همانند قفل های مصری و یونانی است، برخی دیگر همانند قفل های رومی ها است برخی به قفلهای چینی و هندی می ماند و تعدادی هم مانند قفلهایی است که در اروپا از قرون وسطی تا انقلاب صنعتی به کار برده می شد.قفلهای ایران را از دیدگاه فنی می توان به رده های زیر بخش کرد.

الف) قفلهای ثابت در (کلیدون خانه)

1-کلون دان

2-کلون

3- قفل فنر پخش شو

ب) قفل آهن

1- قفل فنر (با کلید پیچی)

2- قفل فنری (با کلید فشاری)

3- قفل لوله (با کلید پیچی)

4- قفل رمز (حرفی بی کلید)

 

 لاکی روغنی:

محصولات لاکی روغنی مختلف هستند از آن جمله قلمدان سازی است. قلمدان و قلمدان سازی با هنر و فرهنگ ایران رابطه و پیوند دیرینه دارد. چرا که گرانمایه ترین میراث های نقاشی و نگارگری تذهیب و منبت کاری هنرمندان قدیمی ما بر جعبه های قلمدان نقش بسته است. از طرفی قلمدان در گذشته ای نه چندان دور مهمترین وسیله کتابت و بهترین عامل برانگیختن و ترغیب مردم طبقات گوناگون به فراگیری آموزش و خطاطی و خوشنویسی بود. قلمدان سازی از عهد صفویه رونق و اعتبار افزونی گرفت. قلمدانهای این دوره از جمله اصیل ترین آثار هنری باستان به شمار می رود.

قلمدان ها به طور عمده از سه دسته تشکیل یافته اند (از نظر جنس):

1- قلمدانهای چوبی

2- قلمدانهای فلزی

3- قلمدانهای مقوایی

به طور کلی از لحاظ اندازه قلمدانها بر چهار گونه اند:

الف) کوچک که به آن نیم بهره نیز می گویند و ابعاد آن 2*13 سانتیمتر است.

ب) قلمدان متوسط یا یک بهره که ابعاد آن7/3*21 سانتیمتر است.

ج) قلمدان عادی که دوبهره نیز نامیده می شود و ابعادش 4/4*5/23 سانتیمتر است.

د) قلمدانبزرگ که تقریباً به اندازه جعبه قلمدان است به ابعاد 5/5*28 و سه بهره نام دارد.

از قلمدان سازان معروف که قلمدان مقوایی می ساختند. که در دوره قاجار شهرت داشتندمی توان به میرزا ابوالقاسم طباطبائی، مشهدی حسن تهرانی، عبدالحسین مقوا ساز اصفهانی و کریم مقوا ساز اشاره کرد.از محصولات دیگر لاکی روغنی می توان به جلد سازی و قاب آئینه اشاره کرد.

به لاکی روغنی هایی که از جنس کاغذ تهیه می شود پاپیه ماشه هم می گویند، پاپیه ماشه که اساساً واژه ای فرانسوی است و در فرهنگهای لغت به معنی کاغذ فشرده آمده، معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله نگارگری تزیین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود. سابقه این نوع هنر که در گذشته «نقاشی روغن» یا «لاکی» نامیده می شد، چندان روشن نیست، لیکن از آثار موجود در موزه ها چنین استنباط می شود که تا بعد از دوره سلجوقیان کلیه کتابهای خطی دارای جلد چرمی ساده یا ضربی و فاقد هر نوع تزئینات اسلیمی بوده است.

در دوره ایلخانی نیز که شهر هرات مرکز عده تحقیقات و تألیفات بوده و جلد کتاب بسیار معتبر از نوع سوخت و جلد کتاب عادی معمولاً چرمی سادهیا ضربی و فاقد هر نوع تزئینات اسلیمی بوده است.

در دوره ایلخانی که شهر هرات مرکز عمده تحقیقات و تألیفات بوده و جلد کتاب بسیار معتبر از نوع سوخت و جلد کتاب عادی معمولاً چرمی ساده یا ضرب بوده وبرای تزئین کتب علاوه برنقوش اسلیمی ازخطوط ختایی استفاده می شده و ظاهراً تا آن زمان پاپیه ماشه در ایران رواجی نداشته ولی اسناد معتبری در دست است که نشان می دهد این هنر از دوره صفویه به ایران راه یافته و به موازات سایر انواع صنایع دستی شکل گرفته و متکامل شده است.

 سوزندوزی اصفهان:

این «هنر- صنعت» تولیدش در انحصار زنان و دختران خانه دار است.

در حال حاضر از این هنر علاوه بر کلاه برای تهیه زیر لیوانی، کمربند، کفش، جلیقه استفاده به عمل می آید. طرحهای سوزندوزان عموماً ذهنی و ملهم از برداشتها و بینشهای مشخص هنرمندان از محیط طبیعت است و بیشتر شامل گل بوته های تمثیلی می شود.

 صحافی:

عبارتست است از عمل اتصال همه برگهای کتاب و قراردادن آنها در پوشش و محافظ به نام جلد که می تواند با دست یا با ماشین باشد. البته این کار در قدیم بیشتر توسط دست هنرمندان با ذوق انجام می گرفت و هر هنرمند با ذوق و استعداد آثاری هنری خلق می کرد که نمونه های آنها هم اکنون درموزه ها موجود است.قدیمیترین نسخه های جلد شده، از روایتهای انجیل بود که مربوط به شش قرن بعد از میلاد است که در مصر نوشته و کاغذ آن از جنس پاپیروس است. که روی آن را از چرم می پوشاندندو برای بستن آن از چرم استفاده می کردند.جلدها را از نظر نوع ساخت آن به انواع مختلف میتوان تقسیم کرد که هر کدام از روشها به مرور زمان در اثر پیشرفت هنر جلد سازی بوجود آمده است.

1-جلدهای سوخت

2-جلدهای ضربی

3-جلدهای لاکی

 ضریح سازی:

در اصطلاح فارسی ضریح را صندوقی بر قبر و حفاظی گرداگرد قبر معنا کرده اند. که بعضاً با عناوینی چون صندوق حایل حفاظ محجر نیز همراه است. در فرهنگ فارسی امروز چنین آمده است: ضریح صندوقی مشبکی است که برروی مزار اولیا و قدسیان نصب می کنند.

نکاتی که در ساخت ضریح باید رعایت شود: عامل تقدس، عدم کاربرد صورت در نقوش، کتیبه های قرآنی و طلا، آوردن سوره های یاسین، الرحمن (آیه تطهیر، آیه نور، عددهای بکاررفته و سمبل آنها، ذکر نام بانی و تاریخ ساخت آن، علامتی به عنوان شاخص ضریح و صاحب آن، دیگر مدفونین در ضریح)ضریح از نظر فرم، محفظه ای است مکعب مستطیل با عرض و طول و ارتفاع متغیر که اغلب پلان آن مستطیل است و در نگاه اول چون اتاقکی فضای داخل مقبره را از اطراف جدا نموده است.

اجزاء متشکله ضریح به ترتیب:

بدنه و اسکلت، پیکره های سنگی، ستونها، پایه ستون، گوی ماسوره ها، لچکی ها، ترنجها، کتیبه های نقره، حواشی برجسته کاری، کتیبه های طلامشبکهای طلایی، زهوارها، میخهای تزیینی، گلدانها، نقاشی های داخل ضریح، پارچه روی سقف مزار.

هنرهای تشکیل دهنده مجموعه هنری ضریح:

طراحی و نقاشی سنتی، درودگری، مرصعکاری و ترصیع، زرگری، سازندگی، بافت، ترمه بافی و رودوزی، قلمزنی و سبکهای مختلف آن، مینا سازی، حجاری، خطاطی.

استادان ضریح ساز شهر اصفهان عبارتند از: استاد حسین پرورش، استاد اصغر مباشرپور، استاد مهدی ذوفن، استاد حاج محمد تقی ذوفن و استاد کمیلیان، استاد محمد علی فرشید، استاد علی والیان، استاد سطوت، استاد علی حاج زرگر باشی، استاد دیناری.

 فیروزه کوبی:

فیروز کوبی یکی از معدود رشته های صنایع دستی است که سابقه تاریخی چندانی نداشته و در حال حاضر هم تولید محدودی دارد و همین امر باعث آن گردیده تا فیروزه کوبی آنگونه که باید شناخته نشده باشد هر چند که زیبایی و گیرایی یک محصول خوب صنایع دستی را با خوددارد.

قدمت فیروزه کوبی به حدود 70سال قبل می رسد و در آن زمان صنعتگری بنام«یوسف حکیمان» معروف به محمد رضا در مشهد کار فیروزه کوبی بر روی زینت آلاتی نظیر دستبند، گل سینه، گوشواره... را شروع کرد. و حدود 20 سال بعد این صنعت توسط صنعتگر دیگری بنام«حاج داداش» از مشهد به اصفهان برده شد. در حال حاضر صنعت دستی فیروزه کوبی فقط در اصفهان رایج و صنعتگران شاغل در این رشته نیز همچون تولید آن محدود است.در اصفهان فیروزه کوبی صرفنظر از جواهرات در ظروفی مانند بشقاب، لیوان، کاسه و گلاب پاش و... نیز مورد استفاده قرارمی گیرد. یکی از کارهای جنبی صنعت فیروزه کوبی تهیه«زیرساخت» است که در کارگاه زرگری و به طور جداگانه صورت می گیرد.یک فرآورده فیروزه کوب اعم از زیور آلات و یا ظروف عبارت از شیئی است مسی، برنجی، نقره ای و یا برنزی که ذرات و قطعات ریز سنگ فیروزه بر قسمتهایی از سطوح آن به فرم موزاییک در کنار هم نشانده شده و به این ترتیب جلوه ای خاص به آن بخشیده می شود. ساخت و پرداخت چنین فرآورده ای شامل دو مرحله کلی است:

الف) زرگری ب)فیروزه کوبی

صنعتگر تولید کننده فیروزه کوب در مراحل مختلف کار از ابراز کار و وسایلی نیز بهره می گیرد که عمدتاً شامل قالب، چکش، دریل، چراغ گاز، چراغ بنزینی، گاز انبر، انبردست، پنس، منقاش، لوله های مختلف فلزی، سوهان و سنگ سمباده است.

نکته حایز اهمیت در فیروزه کوبی در درجه نخست نصب صحیح فیروزه برروی فلز است به گونه ای که دارای قدرت کافی بوده و هنگام پرداخت قطعات فیروزه از آن جدا نشود و دیگر اینکه هر چه ظرف فیروزه کوبی شده پرکارتر باشد و قطعات سنگ منظم تر در کنار یکدیگر نصب شده باشد و فاصله زیادی در بین قطعات فیروزه دیده نشود کار دارای ارزش هنری بیشتری است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد صنایع دستی اصفهان

دانلود مقاله کامل درباره صنایع دستی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره صنایع دستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

مقدمه

هنرهای سنتی، مجموعه هنرهای،اصیل ،بومی و مردمی هر کشور است که ریشه های عمیق و استوار در اعتقادات و باورداشت ها ، آداب ، عادات، رسوم ، سنن و در مجموع فرهنگ معنوی جامعه دارد.

هنرهای سنتی ایران گروهی از هنرهای پر پیشینه کشورمان نظیر صنایع دستی ، خط و خوشنویسی ، معماری سنتی ، موسیقی سنتی ، نمایش های سنتی (منجمله تعزیه) ، لباسهای سنتی ، و ... را شامل می شود که هریک برای خود جایگاه خاص و ویژه ای داشته و دارد و در طول تاریخ با تحولات و فراز و فرودهای متعددی روبه رو بوده و در حال حاضر هم تبلور عینی فرهنگ و هنر اصیل و پر مایه ایران اسلامی است.

بدون شک صنایع دستی شاخص ترین هنر سنتی ایران است ولی هر یک از دیگر هنرهای سنتی نیز به سهم خود دارای ارزش و اعتبار خاص و ویژه ای بوده که اطلاع و آگاهی از دقایق و ظرایف آن برای همگان و به ویژه پویندگان راه هنر و فرهنگ کشورمان ضروری است.

بر اساس آخرین تعریفی که از هنرهای سنتی ، توسط فرهنگستان هنر به عمل آمده است : (هنرهای سنتی ) ، هنرها و صنایع بدیعی است که جوهر آن برگرفته از مبدإ و حیاتی بوده و دارای صورتی متناسب با آن گوهر است و تاسیس آن به نحوی به اولیاء دین و یا تجلیات باطنی هنرمندان مربوط می شود و طی قرون متمادی از طریق هنر مندان و هنروران با حفظ آداب معنوی ، سینه به سینه به عنوان میراثی گرانقدر به ما رسیده است هنرهایی که افزون بر اصول ثابت ، دارای فروغ متغیری است که سبب تطبیق آن با شرایط هر دوره شده است.

آشنایی با صنایع دستی

صنایع دستی چیست؟

در کلیه ی کشورهای جهان ، بدون استثناء صنایع، به چهار دسته صنایع سنگین ، سبک ، کوچک ، و دستی تقسیم می شود که هر یک دارای خصوصیاتی منحصر به خود است و برای شناخت بیشتر صنایع دستی و اهمیت آن می بایست بدواًتعاریف ، ویژگیها و دامنه ی عمل رشته های مختلف این صنعت خاص مورد بررسی قرار گیرد.

١- صنایع سنگین: صنایع سنگین که زمینه ساز توسعه اقتصادی هر کشور است و از آن به عنوان « صنایع مادر» یا «صنایع کلیدی » نیز یاد می شود نیازمند سرمایه گذاری بسیار زیاد ، ماشین آلات وتجهیزات عمده و نیروی انسانی برخوردار از تخصص های فنی بالا است نظیر صنایع نفت، پترو شیمی ، مس ، آلومینیوم ، ذوب آهن و...

٢- صنایع سبک : صنایع سبک که در مقایسه با صنایع سنگین نیازمند تجهیزات کمتر و به همان نسبت سرمایه ی کمتر و نیروی انسانی با تخصص های نسبتا پایین تر است ، در واقع حد فاصل صنایع سنگین و صنایع کوچک محسوب می شود و لازمه ی استقرار آن بهره گیری از ماشین آلات خودکار و نیمه خودکار بوده و بیشتر صنایع نساجی ، چرم ، پوست ، مواد غذایی ، وسایل الکتریکی خانگی و ... را تحت پوشش قرار می دهد.

٣- صنایع کوچک : صنایع کوچک به طور عمده حالت کارگاهی دارد و علاوه بر شهر ها قابل استقرار در روستاهاست در مقایسه با صنایع سبک به نیروی انسانی کمتر و تجهیزات و وسایل محدود تری نیاز دارد و محتاج سرمایه گذاری زیاد نیست. در این رشته از صنعت ، بخشی از کار تولید توسط ماشین قسمتی دیگر توسط نیروی بدنی کارگران انجام می شود و صنایعی نظیر بلوک زنی ، تراشکاری ، پیچ و مهره سازی ، پلاستیک سازی ، عینک سازی ، کفش ماشینی و... را در بر می گیرد.

٤- صنایع دستی : صنایع دستی که می تواند هم حالت کارگاهی و هم حالت خانگی داشت باشد همانند صنایع کوچک قابلیت استقرار در شهر و روستا را دارد وبدون نیاز به تکنولوژی پیشرفته بیشتر متکی به متخصص های بومی و سنتی است و قسمت اعظم مواد اولیه ی مورد مصرف آن از داخل کشور قابل تهیه و تامین است.

افزون بر این ، صنایع دستی دارای ویژگیهای هنری و مصرفی به طور توامان بوده و علاوه بر داشتن جنبه های مصرفی قوی ، برخوردار از بینش ، ذوق ، اندیشه و فرهنگ تولید کننده نیز هست و در مجموع می توان آن را یک« هنر –صنعت » نامید. چرا که هم ویژه گیهای یک صنعت را داراست و هم ضمن برخورداری از خصوصیات هنری ، هنر محض محصوب نمی شود و به پشتوانه ی کار آیی های مصرفیش و از آنجا که قابلیت تولید و تکرار دارد بیشتر جزو گروه هنرهای کاربردی قرار می گیرد.

الف: تعاریف صنایع دستی :

در «دایره المعارف بریتانیا » ضمن تعریف معنای واژه ی صنایع دستی آمده است که : «صنایع دسته به آن گروه از صنایع گفته می شود که مهارت، ذوق و بینش انسان در تولید آن نقش اساسی دارد » و از دیدگاه «استاد علی اکبر دهخدا » صنایع دستی عبارت است از : «آنچه با دست ساخته می شود ، از پارچه و قالی ، ساخته های فلزی و غیره – مقابل صنایع ماشینی » و «استاد دکتر محمد معین » را عقیده بر این است که « صنایع دستی ، شامل صنعت هایی که دست در آن دخیل است مانند پارچه بافی و قالیبافی می شود. » به موجب تعریف دیگری «صنایع دستی به آن رشته از صنایع اطلاق می شود که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فرآورده های آن با دست انجام گرفته و در چهارچوب فرهنگ و بینش های فلسفی و ذوق و هنر انسان های هر منطقه با توجه به میراث های قومی آنان ساخته و پرداخته می شود.» آخرین تعریفی که از صنایع دستی توسط گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران اراِیه شده چنین است : صنایع دستی به مجموعه ای از «هنر - صنعت ها » اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی موجب تهیه و ساخت محصولاتی می شود که در هر واجحد ان ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ای است.

با این حال از آنجا که تاثیر فوق العاده ی سنت ها و رسوم منطقه یی در صنایع دستی به خوبی قابل رویت است. تعریف مشخص و معینی به عنوان یک تفریف استاندارد از آنچه صنایع دستی نامیده می شود ، نمی توان به دست داد . ولی با توجه به تعاریف فوق الذکر و سایر تعاریف ی که تاکنون در این زمینه عنوان شده می توان ویژگی های زیر را برای محصولات دست ساخته قایل شد.

ب" ویژگیهای صنایع دستی :

١ -انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید توسط دست و ابزار و وسایل دستی برای تولید هر یک از فرآورده های دستی مراحل متعددی طی می شود. ولی انجام کلیه این مراحل به وسیله دست و ابزار و وسایل دستی الزامی نبوده و چنانچه تنها قسمتی از مراحل اساسی تولید به این طریق انجام شود ، محصول تولید شده با توجه به مواردی که در تعریف ذکر شده ، صنایع دستی محسوب می شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره صنایع دستی

دانلود تحقیق آبخوریهای دستی کله قندی 11 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق آبخوریهای دستی کله قندی 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : صنایع غذایی _ کشاورزی و زراعت

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 11 صفحه

آبخوریهای دستی کله قندی برای جوجه های جوان از این نوع آبخوریها استفاده می شود که توسط کارگر قابل کنترل بوده و کلیه عملیات پر کردن ، خالی کردن ، شستشو و ضد عفونی آنها توسط نیروی کارگر انجام می گیرد .
نمونه این آبخوریها ، آبخوریهای کله قندی است که به اسانی آب در اختیار جوجه قرار می گیرد .
برای اینکه این عمل بهتر انجام گیرد ، باید داخل حصار و اطراف مادر مصنوعی ، تعدادی آبخوری کوچک از این نوع قرار داده شود .
حداقل ظرفیت آبخوریهای کله قندی دو لیتر و حداکثر ۴ لیتر است ؛ ولی باید توجه داشت که از نظر مدیریتی استفاده از تعداد زیاد تر آبخوری کوچک بهتر از تعداد کم آبخوری بزرگ است.
● آبخوری های دستی ناودانی این آبخوری ها که بیشتر در سیستم پرورش مرغ تخمگذار در قفس مورد استفاده قرار می گیرد ، به طوری سرتاسری در جلو قفس نصب شده و مقطع آن به صورت u و v می باشد .
جنس آن از آهن سفید ، یا آلومینیوم و یا پلاستیک بوده و معمولا به تانکر آب و یا سیستم لوله کشی وصل است .
در این نوع آبخوری ، آب تازه همیشه به طیور ملایم جریان داشته و اب اضافی از دریچه ای در انتهای آن سرازیر می شود .
در این روش مصرف اب زیاد است و همچنین مرتبا باید آبخوری ضد عفونی و شستشو شود .
ضمنا خطرات ناشی از قطع آب نیز عیب دیگر این نوع آبخوریهاست که از این نظر نیاز به پیش بینی هایی در این خصوص می باشد .
چنانچه از این نوع آبخوری در سیستم بستر استفاده شود ، جهت جلوگیری از ورود طیور به داخل ظرف آب ، بر روی هر ناودان یک میله گردان نیز نصب می شود .
● آبخوریهای اتوماتیک قطره ای (نیپل)این سیستم به طور وسیعی در روش قفسهای اتوماتیک مورد استفاده قرار گرفته و کاملاً بهداشتی بوده و احتیاج به ضد عفونی مکرر ندارد .
به علاوه از نظر صرفه جویی در مصرف آب بسیار مناسب می باشد .

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آبخوریهای دستی کله قندی 11 ص

تحقیق درمورد آبخوریهای دستی کله قندی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درمورد آبخوریهای دستی کله قندی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : صنایع غذایی _ کشاورزی و زراعت

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 11 صفحه

آبخوریهای دستی کله قندی برای جوجه های جوان از این نوع آبخوریها استفاده می شود که توسط کارگر قابل کنترل بوده و کلیه عملیات پر کردن ، خالی کردن ، شستشو و ضد عفونی آنها توسط نیروی کارگر انجام می گیرد .
نمونه این آبخوریها ، آبخوریهای کله قندی است که به اسانی آب در اختیار جوجه قرار می گیرد .
برای اینکه این عمل بهتر انجام گیرد ، باید داخل حصار و اطراف مادر مصنوعی ، تعدادی آبخوری کوچک از این نوع قرار داده شود .
حداقل ظرفیت آبخوریهای کله قندی دو لیتر و حداکثر ۴ لیتر است ؛ ولی باید توجه داشت که از نظر مدیریتی استفاده از تعداد زیاد تر آبخوری کوچک بهتر از تعداد کم آبخوری بزرگ است.
● آبخوری های دستی ناودانی این آبخوری ها که بیشتر در سیستم پرورش مرغ تخمگذار در قفس مورد استفاده قرار می گیرد ، به طوری سرتاسری در جلو قفس نصب شده و مقطع آن به صورت u و v می باشد .
جنس آن از آهن سفید ، یا آلومینیوم و یا پلاستیک بوده و معمولا به تانکر آب و یا سیستم لوله کشی وصل است .
در این نوع آبخوری ، آب تازه همیشه به طیور ملایم جریان داشته و اب اضافی از دریچه ای در انتهای آن سرازیر می شود .
در این روش مصرف اب زیاد است و همچنین مرتبا باید آبخوری ضد عفونی و شستشو شود .
ضمنا خطرات ناشی از قطع آب نیز عیب دیگر این نوع آبخوریهاست که از این نظر نیاز به پیش بینی هایی در این خصوص می باشد .
چنانچه از این نوع آبخوری در سیستم بستر استفاده شود ، جهت جلوگیری از ورود طیور به داخل ظرف آب ، بر روی هر ناودان یک میله گردان نیز نصب می شود .
● آبخوریهای اتوماتیک قطره ای (نیپل)این سیستم به طور وسیعی در روش قفسهای اتوماتیک مورد استفاده قرار گرفته و کاملاً بهداشتی بوده و احتیاج به ضد عفونی مکرر ندارد .
به علاوه از نظر صرفه جویی در مصرف آب بسیار مناسب می باشد .

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد آبخوریهای دستی کله قندی