یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله بررسی تأثیر ورزش بر سلامت روانی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله بررسی تأثیر ورزش بر سلامت روانی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تأثیر ورزش بر سلامت روانی دانشجویان دختر
دانشگاه پیام نور شهر قزوین

چکیده:
عنوان پژوهش: بررسی تاثیر ورزش بر سلامت روانی دانشجویان دختر پیام نور شهر قزوین می باشد.
جامعه آماری این پژوهش: از بین دانشجویان، 100 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند.
تحقیق توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات در بخش پیشینۀ تحقیق به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات و کتب و تبادلات داخلی و خارجی می باشد.
در این پژوهش از آزمون GHQ28 گلدبرگ برای سنجش سلامت روان دانشجویان و یک آزمون محقق ساخته که تحت نظارت استاد راهنما توسط محقق تهیه شده استفاده شده است.
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در قسمت آمار توصیفی از جداول فراوانی، درصد، نمودار آماری، میانگین و انحراف استاندارد استفاده شده است و برای آزمون فرضیه ها از آزمون t گروههای مستقل، آزمون همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک راهه و نتایج حاصل از جدول فریدمن استفاده شده است.
پس از گردآوری داده ها نتایج نشان داد که:
- با احتمال 95% اطمینان میزان سلامت روان دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار متفاوت است. این نتیجه براساس آزمون t برای گروههای مستقل بدست آمد.
- با احتمال 95% اطمینان دانشجویان ورزشکار از سلامت روانی بیشتری نسبت به دانشجویان غیرورزشکار برخوردار هستند. این نتیجه براساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون بدست آمد.
- با احتمال 95% اطمینان بین سن و میزان گرایش به ورزش در دانشجویان دختر رابطه وجود ندارد. این نتیجه براساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون بدست آمد.
- با احتمال 95% اطمینان میزان گرایش دانشجویان دختر در ترم های مختلف به ورزش متقاوت است و دانشجویان ترم های 4 و 7 تمایل بیشتری به ورزش دارند. این نتیجه براساس آزمون آنالیز واریانس یک راهه بدست آمد.


فهرست مطالب
فصل اول (زمینۀ تحقیق)
مقدمه 12
بیان مسئله 13
ضرورت و اهمیت پژوهش 14
اهداف پژوهش 16
فرضیات پژوهش 18
فصل دوم (پیشینۀ تحقیق)
پیشینۀ تحقیق 20
بخش اول: پیشینۀ نظری تحقیق 20
مفهوم سلامت روانی 20
مفهوم سلامت روان از دیدگاههای مختلف 22
سلامت روان از دیدگاه اسلام 24
اهداف سلامت (بهداشت) روانی 24
ورزش 26
اثرات ورزش از دیدگاه اسلام 27
اثرات روان شناختی ورزش (ورزش و سلامت روانی) 28
قسمتی از بیانیۀ انجمن روان شناسی (ISSP) 29
بخش دوم: پیشینۀ تجربی تحقیق 30
تحقیقات انجام شدۀ داخلی 30
تحقیقات انجام شدۀ خارجی 33
فصل سوم (روش پژوهش)
متغیرهای پژوهش 37
تعاریف عملیاتی متغیرها 37
جامعه آماری 37
نمونه آماری و روش نمونه گیری 37
ابزار پژوهش 38
نوع تحقیق 38
اعتباریابی ابزار 39
روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات 39
مراحل اجرای پژوهش 40
ملاحظات اخلاقی 40
فصل چهارم
1)آزمون T گروههای مستقل 42
1-1) جدول 42
2-1) جدول 42
1-1) نمودار ستونی مربوط به دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار 43
2) آزمون ضریب همبستگی پیرسون 44
1-2) جدول 44
2-2) جدول 44
1-2) نمودار هیستوگرام مربوط به نمرات سلامت روان دانشجویان 45
3) آزمون ضریب همبستگی پیرسون 46
1-3) جدول 46
2-3) جدول 46
1-3) نمودار هیستوگرام مربوط به نمرات سن و سلامت روان دانشجویان 47
4) آزمون آنالیز واریانس یک راهه 48
1-4) جدول 48
2-4) جدول 48
1-4) نمودار ستونی مربوط به ترم های مختلف 49
فصل پنجم
تحلیل یافته های فرضیه کلی 51
تحلیل یافته های فرضیه 1 52
تحلیل یافته های فرضیه 2 53
تحلیل یافته های فرضیه 3 54
محدودیت ها 55
پیشنهادات 56
منابع و مآخذ 57
ضمائم 59

فصل اول

زمینه پژوهش
- مقدمه
- بیان مسئله
- ضرورت و اهمیت پژوهش
- اهداف
- فرضیات


مقدمه:
سلامت هر جامعه ای وابسته به سلامت تک تک افراد آن جامعه است و این سلامت در دو جنبه باید مدنظر قرار گیرد؛ اول در جنبه ی جسمانی و دوم در جنبه ی روانی. برای تامین بهداشت جسمانی همواره توجهات خاصی در سازمانهای جامعه ما بوده است، اما از جنبه ی روانی به صورت سازمان یافته، در سالهای اخیر، توجهاتی صورت پذیرفته؛ برای بهداشت روانی جامعه نیز مسئله ی پیشگیری قبل از درمان، بهترین راه حل است و مطلوبترین آن پیشگیری نوع اولیه می باشد که درتعریف به معنی روشهای جلوگیری از ایجاد اختلالات روانی در جامعه است.
بدون شک رفتار بشر تابع تمامیت وجود اوست بدین معنی که روان تابع جسم و جسم تابع روان است؛ امروز تحقیقات نشان می دهد که ناراحتی های جسمانی، اختلالات روانی را به همراه داشته و برعکس؛ ولی نکته برجسته در تقویت قوای جسمانی، حفظ روان سالم می باشد.
از جمله عوامل مؤثر در سلامت روانی ، ورزش است که حتی امروزه به عنوان یک روش درمانی در درمانهای جسمانی و روانی از آن استفاده می شود. طی دهه های اخیر گرایش آدمی به سوی ورزش رشد قابل ملاحظه ای یافته است به گونه ای که فعالیت های ورزشی از ضروریات گریزناپذیر دنیای کنونی گردیده و متخصصان بر نقش حیاتی ورزش در سلامتی انسان از جنبه های گوناگون تاکید کرده اند.
بیان مسئله:
مسئلۀ مورد بررسی در تحقیق حاضر، بررسی سطح سلامت روان در بین دانشجویان دختر ورزشکار و غیرورزشکار دانشگاه پیام نور قزوین می باشد.
باتوجه به گسترش روزافزون اختلالات روانی در سطح جامعه، به خصوص دختران دانشجو که هم مادران فردا و هم آینده سازان کشورند، این پژوهش به بررسی رابطۀ سلامت روان با میزان انجام فعالیتهای ورزشی در هفته در بین دانشجویان دختر پیام نور قزوین پرداخته است.
در بیست سال گذشته توجه بسیاری به مسائل روان شناسی و روان درمانی همراه با فعالیت بدنی شده است؛ بعضی از پزشکان در مواردی مثل کم خوابی، کم کردن وزن و ضعف های عضلانی مثل کمردرد، کسب هماهنگی های عصبی و عضلانی در بعضی از انواع فلج، توان بخشی، نداشتن اشتها، داشتن اضطراب یا هیجانات روحی، بی قراری ها، افسردگی ها، احساس پوچی و بسیاری دیگر از موارد، بیمار خود را به ورزش کردن تشویق می نمایند.
نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که انجام انواع مختلف نرمش ها، علاوه بر فواید جسمی فراوان، بر مقابله با مشکلات عصبی و روانی نیز آثار مفیدی دارد. از طرف دیگر برای رسیدن به توسعۀ پایدار در هر جامعه ای علاوه بر برنامه ریزی، مدیریت صحیح و استفاده از فن آوری مناسب، استفاده از منابع انسانی کارآمد اهمیت بسیاری دارد. جامعه ای که نیروی انسانی سالم و شادابی داشته باشد، این امکان را خواهد داشت که در جهت توسعه ی واقعی، سریع تر گام بردارد.
ضرورت و اهمیت پژوهش:
مشکلات در زمینۀ بهداشت روان از بدو پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ فردی از هیچ طبقۀ اقتصادی-اجتماعی خاصی در مقابل آن ها مصونیت نداشته و خطری است که بشر را مرتباً تهدید می نماید.
امروزه پیشرفت صنعت و تکنولوژی در جوامع انسانی، قدرت و ثروت را افزایش داده ولی امکان زندگی با آرامش، صلح و اطمینان از اعتدال و تناسب، کنار رفته و مشکلات عصبی، روانی و روان تنی، جانشین آن شده است. عواقب فیزیکی و روان شناختی چنین مشکلاتی، توانایی برای عملکرد در خانواده، جامعه و محل کار را مختل کرده و در بسیاری از موارد باعث از هم پاشیدگی خانواده ها، سوء مصرف مواد، خودکشی، بی کاری، فقر و انزوای اجتماعی می گردد؛ در حالی که بسیاری از این عواقب بحرانی باتوجه به مسائل مربوط به بهداشت روان و حمایت به موقع افراد، قابل پیشگیری است.
اگر به ساخت فیزیکی انسان توجه کنیم متوجه می شویم که انسان به طور فطری برای رشد و تکامل همه جانبۀ خود به انواع گوناگونی از فعالیتهای جسمانی نیاز دارد. در جوامع مختلف امروزه از ورزش به عنوان یکی از روشهای درمانی در درمان مبتلایان به افسردگی استفاده می شود. به طوریکه نتایج ثمربخشی به همراه داشته است (نعمت اله زاده ماهانی؛ 1371). از طرف دیگر سلامت روان بر سلامت فیزیکی هم تاثیر دارد، پژوهشهای اخیر ثابت کرده اند که یک سری از اختلالهای فیزیکی و جسمی به شرایط خاص روان مرتبط هستند. مطالعات طولانی مربوط به تاثیر ورزش بر ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی افراد نشان داده است که ورزش و تربیت بدنی نه تنها به عنوان یک فعالیت تفریحی بلکه به عنوان یک ابزار آموزشی- تربیتی، اهداف روانی- اجتماعی فراوانی را به دنبال دارد (درخشان مبارکه، 1376). هر تجربۀ حرکتی یا تغییر جسمانی، یک تغییر یا تجربۀ روانی را به دنبال دارد؛ ورزش از جمله روش های تکامل جسمانی، روانی و اجتماعی محسوب می-گردد، زیرا شرکت در فعالیتهای ورزشی، افراد را از نظر فضایی و مکانی به هم نزدیک می کند، راهها و فرصتهای بسیاری را برای ماهر شدن در اجتماع فراهم می آورد و به طور کلی یک جریان آموزشی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی را برای فرد ایجاد می کند. همچنین ورزش در سلامت و آمادگی جسمانی، تعادل و ثبات، رشد اعتماد به نفس، تصویر بدنی و اجتماعی مثبت و تامین نیازهای دوستی، رقابت، جلب توجه، تقویت گروهی و امنیت تاثیر دارد (درخشان مبارکه، 1376).
می توان نتیجه گرفت که ورزش نقش مهمی در سلامت روانی انسانها و در نتیجه جامعه ایفا می کند (به طوریکه در سال 2002 شعار بهداشت جهانی «تحرک رمز سلامتی» عنو ان شده است)؛ همان طور که روشن است قسمتی از جامعۀ ما را دانشجویان تشکیل می دهند، لذا هر چه بیشتر بتوانیم دانشجویان را به سمت ورزش سوق دهیم به همان میزان به سلامت جامعه خود کمک نموده ایم؛ یکی از عوامل تحقق این امر انجام تحقیقات و بررسی هایی در زمینۀ تاثیرات مثبت ورزش بر سلامت روانی دانشجویان، جهت اثبات و اطلاع رسانی این مهم به ایشان و مسئولین امر می باشد.

اهداف پژوهش
پژوهش حاضر اهداف زیر را دنبال می کند:
هدف کلی:
تعیین رابطۀ بین ورزش و سلامت روانی دانشجویان دختر پیام نور قزوین
اهداف جزئی:
1. تعیین میزان گرایش به ورزش در بین دانشجویان دختر پیام نور قزوین
2. تعیین رابطه بین سن و میزان گرایش به ورزش در دانشجویان دختر پیام نور قزوین
3. تعیین رابطه بین ترم تحصیلی و میزان گرایش به ورزش در دانشجویان دختر پیام نور قزوین
اهداف کاربردی:
ورزش یکی از ارکان اصلی زندگی است که در تمام دنیا به این امر مهم توصیه شده و سعی شده در برنامه روزانه افراد حداقل 15 تا 20 دقیقه ورزش و حرکات ورزشی گنجانده شود، ورزش روحیـۀ انسان را شاداب و باعث سرزندگی، شـادی و سلامت جسمـی و روحی می گردد.
با آنکه عده¬ی زیادی از مردم ورزش می کنند، بازهم برآورد می شود که تنها 15 درصد بزرگسالان در آمریکا از نظر بدنی فعالیت دارند و در نتیجه ی افزایش خودکار شدن زندگی مقدار فعالیت لازم برای کار در خانه و در محل کار به طور مرتب رو به کاهش می رود. پایین آوردن مردم از روی تخت و بیرون آوردن خودروهایشان وظیفه ای دشوار از آب درآمده و دیری نخواهد پایید که همۀ تلاشهای نظام آموزشی کارکنان بهداشتی و جامعه و سازمانهای توسعۀ آن صرف به حرکت درآوردن مردم شود. این امر در جامعۀ ما نیز در حال گسترش است. از این رو آگاهی دادن به مسئولین امر در محیط های آموزشی علی الخصوص دانشگاهها و دانشجویان در خصوص اثرات مثبت ورزش و فعالیتهای فیزیکی بر شادابی و سلامت روح و روان وظیفه ای خطیر می نمایاند.

فرضیات پژوهش
فرضیات پژوهش حاضر عبارتند از:
فرضیه کلی
میزان سلامت روانی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار متفاوت است.
فرضیات جزئی
1. دانشجویان ورزشکار از سلامت روانی بالاتری نسبت به دانشجویان غیر ورزشکار برخوردارند.
2. بین سن و میزان گرایش به ورزش در دانشجویان دختر رابطه وجود دارد.
3. میزان گرایش دانشجویان دختر در ترم های مختلف به ورزش متفاوت است.


فصل دوم

پیشینه پژوهش
- پیشینه نظری
- پیشینه تجربی


پیشینۀ تحقیق
در این فصل در بخش اول یعنی پیشینۀ نظری به طرح دیدگاه هایی در خصوص سلامت روانی، ورزش و نقش آن در افزایش سلامت روانی- اثرات روان شناختی ورزش- پرداخته و در بخش دوم یعنی پیشینۀ تجربی، پژوهشهای عملی در این زمینه ها عنوان شده است.
بخش اول، پیشینه نظری تحقیق
- مفهوم سلامت روانی:
اصطلاح سلامت روانی، اصطلاحی است که از آن برای بیان و اظهار کردن هدف خاصی برای جامعه استفاده می شود. هر فرهنگی بر اساس معیارهای خاص خود به دنبال سلامت روان است. هدف هر جامعه این است که شرایطی را که سلامت اعضای جامعه را تضمین می کند آماده نماید؛ و سلامت روان قسمتی از سلامت کلی است.
منظـور از سلامـت روان، سلامت ابعاد خاصی از انسان مثل هـوش، ذهن، حالت و فکر می-باشد. از طرف دیگر سلامت روان بر روی سلامت فیزیکی هم تاثیر دارد. بسیاری از پژوهشهای اخیر مشخص کرده اند که یک سری اختلالهای فیزیکی و جسمی به شرایط خاص روانی مرتبط هستند؛ با وجود این که سلامت روان مفهومی است که خیلی وسیع از آن استفاده می شود، اما هنوز یک تعریف کلی که مورد قبول همه باشد ازآن به دست نداده اند.
هر فرد و یا گروهی یک تصور خاصی از سلامت روان دارد، در صورتی که در مورد سلامت فیزیکی و جسمی چنین وضعی وجود ندارد.
فرهنگ بزرگ روان شناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و مؤثر کارکردن؛ در موقعیت های دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود توانایی داشتن. سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت روانی را چنین تعریف کرده است:
بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می¬گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش¬های اجتماعی، روانی و جسمی؛ بهداشت، تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست.
در سالهای اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روانی، بهداشت روانی را در 3 قسمت تعریف کرده است:
قسمت اول نگرشهای مربوط به خود؛ قسمت دوم، نگرشهای مربوط به دیگران؛ قسمت سوم، نگرشهای مربوط به زندگی است.
نگرشهای مربوط به خود شامل: تسلط بر هیجان¬های خود، آگاهی از ضعف های خود و رضایت از خوشی های ساده است.
نگرشهای مربوط به دیگران شامل: علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه، احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی است.
نگرشهای مربوط به زندگی شامل: پذیرش مسئولیت ها، انگیزۀ توسعۀ امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیم های شخصی و انگیزۀ خوب کار کردن است.
مفهوم سلامت روان از دیدگاه های مختلف:
برای فهمیـدن مفهومِ اصطلاحی که در یک مکتب عملی و یـا توسط یک گـروه به کار می¬رود، لازم است سیستم ارزشی آن مکتب یا گروه شناخته شود. لذا برای فهمیدن کامل تعریف های متفاوتی که راجع به سلامت روان می شود بایستی سیستم ارزشی را که در بطن هر کدام از این تعریفها وجود دارد بررسی نمود. (در اینجا به طور خلاصه به مفهوم سلامت روان از دیدگاههای مختلف پرداخته شده است.)
- به عقیدۀ فروید (مکتب روان کاوی)؛ انسان سالم کسی است که مراحل رشد روانی- جنسی را با موفقیت گذرانیده باشد و در هیچ یک از مراحل مذبور بیش از حد تثبیت نشده باشد.
- به عقیدۀ اسکینر (از مکتب رفتارگرایی)؛ انسان سالم فردی است که رفتارش منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و وقتی با مشکل روبه رو شود با استفاده از شیوۀ اصلاح رفتار برای بهبود و به هنجار کردن رفتار خود و اطرافیان اقدام می کند.
- از نظر راجرز (از مکتب انسان گرایی)؛ انسانِ دارای سلامت روانی، انعطاف پذیر است، پیش داوری ندارد، احساس آزادی و خلاقیت می¬کند.
- از نظر الیس (از مکتب شناختی)؛ انسانِ دارای سلامت روانی ویژگی هایی دارد که عبارتند از: نفع شخصی، رغبت اجتماعی، خود فرمانی، تحمل، انعطاف پذیری، پذیرش عدم اطمینان، تعهد و تعلق نسبت به چیزی خارج از وجود خود، تفکر علمی، پذیرش خود، خطر نمودن، لذت گرایی بلند پایا.
- نگرش فرانکل (از مکتب هستی گرایی) به سلامت روان؛ تاکید عمده را بر ارادۀ معطوف به معنا می گذارد. جستجوی معنا مستلزم پذیرفتن مسئولیت شخصی است. هیچ کس و هیچ چیز به زندگی انسان معنا نمی دهد مگر خودش. انسان باید با احساس مسئولیت آزادانه با شرایط هستی و زندگی روبرو شود و معنایی در آن بیابد. به نظر فرانکل ماهیت وجودی انسان از سه عنصر معنویت ، آزادی ، و مسئولیت تشکیل شده است و سلامت روان مستلزم تجربۀ شخصی این 3 عامل می باشد. معیار سنجش معنادار بودن زندگی کیفیت آن است نه کمیت آن. حصول و کاربرد معنویت، آزادی و مسئولیت نیز با خود انسان است.

سلامت روان از دیدگاه اسلام:
در جهان امروز بهداشت روانی از اهمیت بسیار بالایی برخودار است، زیرا در عصری زندگی می کنیم که به موازات پیشرفت های تکنولوژی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی، نابسامانی های روانی و نفسانی روز به روز در حال گسترش است و بسیاری از افراد از ناراحتی ها و نابسامانی های روانی به شدت رنج می برند و نه تنها خود در عذاب هستند بلکه خانواده و جامعه را نیز دچار مشکل می کنند.
بهداشت روانی، علمی است در جهت بهزیستی، رفاه اجتماعی و سلامت زندگی که با تمامی زوایای زندگی- از تولد تا مرگ - از محیط خانواده تا مدرسه، دانشگاه، محیط کار و جامعه ارتباط دارد.
انسان در کنار نیازهای فیزیولوژیک دارای نیازهای عاطفی، اخلاقی، مذهبی، آموزشی و هدایتی است که زندگی سالم در پرتو برآورده شدن این نیازها و ایجاد تعادل میان آنها، به وجود می آید. اسلام، انسان را دارای ابعاد مادی و معنوی می داند و در کنار توجه بسیار به بهداشت و سلامت جسمانی، سلامت و بهداشت روحی را مورد عنایت ویژه قرار می دهد. دانشمندان اسلامی نیز این موضوع را در قالب های بحث معرفت روان یا علم النفس مورد پژوهش قرار داده اند.
اهداف سلامت (بهداشت) روانی:
آنچه امروزه به عنوان بهداشت روانی در جوامع مختلف مطرح است در حقیقت یک رشته تخصصی در محدودۀ روانپزشکی محسوب می شود. اما آنچه در بدو امر باید به آن اشاره کرد این مسالۀ مهم است که با توجه به تفاوتهای عمده ای که بین بیماریهای روانی و بیماریهای جسمانی وجود دارد، بهداشت روانی در عملی ساختن اهداف خود ، با مشکل فراوان روبه رو است.
اهداف و مقاصد بهداشت روانی همان اهداف و مقاصدی است که بهداشت عمومی سعی در عمل کردن به آنها دارد، با این تفاوت که بهداشت روانی با حفظ سلامت روان و بهبود وضع روانی سرو کار دارد در حالی که محور اصلی بهداشت عمومی، سلامت جسمی افراد جامعه است.
اهداف بهداشت روانی که اکثر متخصصین درباره این اهداف با هم توافق دارند عبارتند از:
1. ایجاد سلامت به وسیله پیشگیری از بروز بیماریهای روانی
2. کنترل عوامل مؤثر در بروز بیماری روانی و تشخیص زودرس بیماریهای روانی
3. پیشگیری از عوامل ناشی از بازگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی
4. درمان به موقع بیماری روانی
5. ایجاد سیستم های حمایتی اجتماعی و روانی
6. شناخت علل و نحوه شیوع بیماریهای روانی

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  61  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی تأثیر ورزش بر سلامت روانی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور

بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها

اختصاصی از یاری فایل بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها


بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:106

 

فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول
مقدمه 2
بیان مسئله 6
هدف تحقیق 8
اهمیت و ضرورت تحقیق 10
فرضیه‌های تحقیق 11
جامعه آماری 12
نمونه آماری 12
ابزار پژوهش 12
تعریف اصطلاحات 13
معلولیت 13
معلولیت جسمی- حرکتی 13
خلاقیت (تفکر خلاق) 14
خودپذیری 14
خود 15
خودپنداری 16
عنوان صفحه
روان‌نژندی (روان رنجوری) 16
خودشکوفایی 17
توانبخشی 17
فصل دوم
پیشینه تحقیق 19
بررسی تاریخی 21
تعریف خلاقیت 21
عوامل موثر بر خلاقیت 27
رابطه خلاقیت و ویژگی‌های شخصیتی 27
دیدگاه روانکاوی از خلاقیت 29
دیدگاه گیلفورد درباره خلاقیت 30
دیدگاه تورنس درباره خلاقیت 31
خلاصه‌ای از تاریخچه نظریه‌های خود 32
مازلو و نظریه خود 33
چگونگی شکل‌گیری خود 34
خودپنداری 35
رشد خودپنداری در نوجوانی 36
عنوان صفحه
خودواقعی و خود آرمانی 37
خودشکوفایی و خلاقیت 38
نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوان 40
مروری بر دنیای معلولین 41
معلول چیست؟ 43
علل معلولیت‌ها 45
انواع معلولیت 45
جنبه‌های روانی معلولیت جسمی- حرکتی 46
معلولیت جسمی- حرکتی و خودپنداری 47
مشکلات ناشی از معلولیت و نقایص بدنی 48
تأثیر والدین بر شخصیت افراد معلول جسمی- حرکتی 49
توان بخشی معلولین جسمی- حرکتی 50
فصل سوم
موضوع تحقیق 53
جامعه آماری 53
گروه مقایسه 53
روش نمونه‌گیری 54
عنوان صفحه
روش تحقیق 54
ابزار تحقیق 55
1- آزمون خلاقیت تورنس 55
نمره‌گذاری پرسشنامه 55
آزمون خودپذیری 56
نمره‌گذاری آزمون خودپذیری 56
روش آماری 57
نحوه اجرای آزمون 57
فصل چهارم
نقد و اعتبار فرضیه‌ها 60
فرضیه شماره 1 60
فرضیه شماره 2 65
فرضیه شماره 3 70
فصل پنجم
خلاصه فصول قبل 76
تفسیر و نتیجه‌گیری 78
پیشنهادات 81
عنوان صفحه
محدودیت‌ها 83
ضمائم 84
منابع مورد مطالعه 85

فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 1-4: مقایسه میانگین خلاقیت نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و نوجوانان دختر غیرمعلول 60
جدول 2-4: داده‌های مربوط به خلاقیت نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و خلاقیت نوجوانان دخترغیرمعلول 62
جدول 2-4: داده‌های مربوط به خلاقیت نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و خلاقیت نوجوانان دختر غیرمعلول 63
جدول 3-4: مقایسه میانگین خصوصیت‌های منفی شخصیتی بین نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و غیر معلول 65
جدول 4-4: داده‌های مربوط به خصوصیت‌های منفی شخصیتی بین نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و نوجوانان دختر غیرمعلول 67
ادامه جدول 4-4: داده‌های مربوط به خصوصیت‌های منفی شخصیتی بین نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و نوجوانان دختر غیرمعلول+ 68
جدول 5-4: مقایسه همبستگی پایین بودن خلاقیت نوجوان معلول با خود پذیری کمتر آنها 70
جدول 6-4: داده‌های مربوط به همبستگی پایین بودن خلاقیت نوجوانان معلول با خودپذیری کمتر آنها 72
ادامه جدول 6-4: داده‌های مربوط به همبستگی پایین بودن خلاقیت نوجوانان معلول با خودپذیری کمتر آنها 73


دانلود با لینک مستقیم


بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها

دانلود مقاله رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موضوع پژوهشی :
با نگاهی به موضوع مورد بررسی و با توجه به پژوهشها و بررسیهایی تا به امروز انجام گرفته و به ثبت رسیده است احتمالاً ممکن است تفاوت میان افراد از لحاظ هوش هیجانی با سلامت روانی آنها بر بسیاری از مسائل که در اینجا گنجانیده نمی شود پرداخته شده باشد. در این پژوهش ما به دنبال مسائلی ازین قبیل هستیم که :
با شناخت از هوش هیجانی می توان سلامت روانی را در افراد پیش بینی کرد. با بررسیهای انجام شده می توان درنظر داشت که کدام یک از مؤلفه های سلامت روانی می تواند بیشتر در هوش هیجانی تأثیر داشته باشد و در جهت رفع آن تلاش نمود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :
طرفداران اصلی روان شناسی انسان گرایانه در این دهه گوردن آلبورت، آبراهام مازلو وکارل راجرز عقیده دارند که یکی از احتیاجات ضروری و مبرم انسان این است که نسبت به خودش احساس خوبی داشته باشد هیجان های خود را مستقیماً تجربه نماید و از نظر هیجانی رشد کند.
در حطیه روانشناسی اندیشمندان بزرگ از طرفی به علت شناسی دردهای روانی انسان و از طرف دیگر به طرح روش هایی برای بهره مندی انسان از ظرفیت کامل خود در جهت سلامت عمومی پرداخته اند که همه در جای مقبول و هر یک تکامل بخش و یا حداقل مپوش نظریه های خود بوده است. فروید به عنوان چهره ی معروف، روان شناسی نیروی اول معتقد است هسته مرکزی روان نژندی یا نورتیک اضطراب است. اضطراب یک ترس درونی شده است ترس از اینکه مبادا تجارب دردآور گذشته یادآوری شوند. (شفیع آبادی و ناصری، 1383 ).
هدف از روان درمانی در این دیدگاه ایجاد سلامت عمومی است. سلامت عمومی دو جنبه دارد یکی هدف از آن سازگاری با محیط بیرونی دیگری سازش با محیط درونی، محیط مجموعه عوامل و امکاناتی است که مواجهه می تواند از آن میان برای توسعۀ توانایی های خود به منزلۀ یک انسان آزاده دست به انتخاب بزند (با باترسون، 1996 ، به نقل از شفیع آبادی، 1384 ).
در سراسر جریان روانکاری در درجۀ اول بر روش سازش احساسات و عواطف تأکید می کند این احساسات شامل، اضطراب، خصومت و عشق و رنجش و ... و امثال اینها می شود به مرور که احساسات روشن تر می شوند دفاعهای که آنها را از نظر به دور می دارند نیز واضح تر می شوند و به مرور که مراجع پذیرش بیشتری را از جانب درمانگر احساس می کند. عشق و علاقه او به خودش افزایش می یابد، می تواند احساسات خود را تحمل کند و از دست زدن به دفاع هایی که دیگر برای کنترل احساسات لزومی ندارد، بپرهیزد (شفیع آبادی، 1379 ).
به عقیده مازلو (1970) بزرگترین کشف فروید این است که علت عمده بیماریهای روانی به ترس از دانش درباره خویشتن، درباره هیجان ها، تکانش ها، خاطرات، استعدادها و ... به طور کلی این نوع ترس دفاعی است به این مفهوم که نوعی حمایت از عزت نفس ما و از عشق و احترام ما به خودمان به شمار می رود ما گرایش داریم که از هر نوع دانشی که بتواند باعث شود که خودمان بدمان بیاید یا احساس حقارت کنیم. (مازسو، ترجمه رضوانی، 1384 ).

 

 

 

 

 

بیان مسأله :
تحقیقات قبلی نیز نشان داده بین درک و فهم تصاویر و شاخص های هوش اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد و دانشوران علوم اجتماعی نیز روابطی بین هوش هیجانی و سبکهای مختلف مدیریت و رهبری و عملکردهای فردی وجود دارد بیان کرده اند.
انسانها در زمان های دور به طور دسته جمع زندگی می کردند. ارتباط نزدیک بین ما و بیماریهای هراس آور است. در طول تاریخ شرایط گوناگون باعث تضیف جامعه انسانی شده است. تا قرن 19 ، از علت بیماری ها اطلاع زیادی وجود نداشت و در نتیجه کنترل بیماری ها مشکل بود.
اما آنچه در حال حاضر مدنظر ماست این است که مسئله هوش هیجانی را در ارتباط با سلامت روانی افراد بسنجیم.
زیرا جسم و روان در ارتباط با هم اند. با توجه به این مسئله می توان گفت که مسئله ویژگی های شخصیتی از جمله مسائل مهمی است که می تواند مورد پژوهش قرار بگیرد در این جا ما یکی از این مسائل را درنظر گرفتیم که سلامت عمومی فرد است.
سوال پژوهشی :
- آیا هوش هیجانی با کنش اجتماعی رابطه معناداری دارد؟
- آیا هوش هیجانی با افسردگی اساسی رابطه معناداری دارد؟
- آیا هوش هیجانی با سلامت روانی رابطه معناداری دارد؟
- آیا هوش هیجانی با اضطراب و اختلال در خواب رابطه معناداری دارد؟
هدف پژوهشی :
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با مؤلفه های جسمانی، اجتماعی، افسردگی شدید، اضطراب و درکل سلامت روانی باشد شناساندن یک مسئله که چطور هوش هیجانی در سلامت روانی فرد می تواند تأثیرگذار باشد و با درنظر گرفتن اینکه خانواده ها با کلامشان وعملکردشان می توانند کودک را در جهت شناخت خود و رفتارش و در عین حال شناخت دیگران نقش داشته باشد و با توجه به این که هوش هیجانی زیر مجموعه ای از هوش هیجانی اجتماعی است و می تواند فرد را در جهت سازگاری با جامعه همراه نماید.
اهداف فرعی :
1 ) هدف فرعی اول این پژوهش این است که هدف هیجانی یا افسردگی رابطه دارد و آیا افسردگی در هوش هیجانی تأثیر دارد.
2 ) هدف فرعی دوم رابطه هوش هیجانی با اضطراب و اختلال در خواب است و اینکه آیا هوش هیجانی در اضطراب و اختلال خواب تأثیر بسزایی دارد.
اهمیت پژوهش :
عوامل متعددی در سازگاری و رضایت از زندگی دخیل می باشند که می توان هوش هیجانی را در اینجا نام برد که در جهت سازگاری و بهداشت روانی هرچه بیشتر افراد تأثیرگذار می باشند.
هوش هیجانی نیز مانند هوش غیرشناختی دشوار است هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است که مشتمل بر شناخت احساسات خویش و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است. توانایی مطلوب خلق و خو وضع روانی و کنترل تکانش هاست عاملی است که به شکست ناشی از دست نیافتن به هدف و شخص ایجاد انگیزه امید می کند (دانیل گلمن، 1374 ، ص 18 ) و در واقع باعث می شود که فرد همدل و هم حسی را لمس نماید.
گلمن ضمن مهم شمردن هوش غیرشناختی وهیجانی می گوید هوش بهر در بهترین حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های زندگی است و 80 درصد موقعیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارت هایی از هوشهایی چه نقش در زندگی امروز دارد.
دیگر از قبیل هوش هیجانی را تشکیل می دهد.
با توجه به اینکه سلامت روانی در سازگارتری بهتر فرد با محیط پیرامون خود از مسائل اصلی جامعه می باشد می توان انتظار داشت که هوش هیجانی می تواند چقدر در تأثیرگذاری فرد در سازگاری هرچه بیشتر او با اجتماع خود نقش آفرین باشد و او در جهت کمال و موقعیت روزافزون یاری نماید.

 


فرضیه تحقیق :
- هوش هیجانی با مؤلفه اضطراب رابطه معناداری دارد.
- هوش هیجانی با سلامت روانی رابطه معناداری دارد.
- هوش هیجانی با افسردگی شدید رابطه معناداری دارد.
- هوش هیجانی با کنش اجتماعی رابطه معناداری دارد.
تعریف عملیاتی متغیرها :
سلامت روانی :
نمره آزمودنی از پرسشنامه سلامت روانی GHQ به دست می آورد.
هوش هیجانی :
نمره ای آزمودنی از پرسشنامه هوش هیجانی به دست می آورد.
متغیرهای پژوهش :
متغیر مستقل :
در این پژوهش میزان هوش هیجانی می باشد.
متغیر وابسته :
در این پژوهش سلامت روانی متغیر وابسته است. (دلاور، 1388 )
تعریف نظری متغیرها :
سلامت روانی :
سلامت روانی حالت مطلوب سلامتی کارکرد آرام و روان بدن است. (اینترنت)

 

تعریف نظری هوش هیجانی :
هوش هیجانی :
با توانایی درک خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات، عواطف خویش و ارتباط سازگاری فرد و محیط پیوند دارد. (گلمن، 1368 ).
هیجان :
پاسخ به بلافاصله ارگانیسم با توجه به درجه جذابیت یک موقعیت خاص (واکمیر، 1990)
پیشینه تحقیق :
احمدی در سال 1370 در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین هوش هیجانی و افسردگی در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان فومن که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین هوش هیجانی و افسردگی رابطه وجود دارد.
بهادری در سال 1371 در تحقیقی تحت عنوان مقایسه هوش هیجانی در بین افراد افسرده و افراد عادی حدود سن 20 ساله شهرستان نور که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین افراد افسرده و افراد عادی از لحاظ هوش هیجانی تفاوت وجود دارد.
سروری در سال 1380 در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین اضطراب و کنش اجتماعی در بین دانشجویان رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رود هن که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین اضطراب و کنش اجتماعی رابطه وجود دارد.
سعیدی در سال 1369 در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین سلامت روانی و اضطراب در بین دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهرستان کاشمر که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روانی و اضطراب رابطه وجود دارد.
متغیر پژوهش و تعریف عملیاتی و اطلاعاتی :
هوش هیجانی :
با توانایی درک خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات، عواطف خویش و ارتباط سازگاری فرد با مردم و محیط پیوند دارد. (گلمن، 1380 )
هیجان :
پاسخ بلافاصله ارگانیسم با توجه به درجه جذابیت یک موقعیت خاص (واکمیر، 1990، ص 29 ).
سلامت روانی :
سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی، جسمی، شخصی که از بهداشت روانی برخوردار است می توان شمار صفتهای خود را با دنیای بیرون و درون حمل کند. اگر شخص توان انجام دادن سازگاری با محیط را نداشته باشد تعارض های او به صورت نو نشان می دهد و به شخص نورتیک تبدیل می شود.

 

علائم جسمانی :
تعریف نظری :
علائم جسمانی نشانه های بیمارگونه خاکی از یک بیماری جسمانی هستند که ممکن است در اثر مصرف دارو و یک بیماری جسمانی با یک اختلال روانی ظاهر شدند. (کاپلان و ساروک، 1993 ، ص 95 ).
تعریف عملیات :
علائن جسمانی، نمراتی است که پرسشهای هفت گانه مقیاس A در فرم 28 ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی به دست می آید و میزان علائم که هر آزمودنی از خود نشان میدهد میزان نمره ای است که در پاسخ دهی به این مقیاس گرفته است.
اضطرراب و اختلال در خواب :
تعریف نظری :
اضطراب، احساس دلواپسی، به علامت انتظار نظری است که ممکن است درونی یا بیرونی باشد. بی خوابی یا اختلال در خواب فقدان یا کاهش توانایی به خواب رفتن است که به سه کل بی خوابی اول شب، وسط شب و آخر شب ظاهر می شود. که غالباً با یک اختلال نظیر اضطراب و افسردگی، یک علت عضوی معلوم یا مصرف مواد مربوط می شود. (کاپلان و سادوک، 1994 ).

 


تعریف عملیاتی :
اضطراب و بی خوابی نمراتی است که از پرسشنامه های هفت گانه مقیاس B از فرم 28 ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی به دست می آید. و میزان برخورداری هر آزمودنی از آن میزان نمره ای است که آن آزمودنی از پاسخ دهی به این مقیاس گرفته است.
اختلال در کنش اجتماعی :
تعریف نظری :
کنش اجتماعی در فرهنگ علوم رفتاری به صورت زیر تعریف می شود هر عمل طبیعی یا مصنوعی که آثار اجتماعی تولید می کند این اصطلاح در برنامه تحصیلی برای اشاره به جنبه فعالیت های عمومی مزبور به زندگی گروهی در تمام فرهنگها بکار می رود. (شعاری نژاد، 1364 ، ص 30).
تعریف زیر از کنش اجتماعی، مجموعه عملیاتی است که از طریق آن قسمتی از اشکال ساخته یافته اجتماعی تجلی می نماید نقش است که یک عضو و یا جزء از حیات اجتماعی در درون ساخت جزیی یا کلی ایفا می کند تمامی جلوه های عینی و قابل مشاهده که موجبات انطباق و سازگاری یک نظام خاص اجتماعی را فراهم می آورد و بر همین اساس اختلال در کنش اجتماعی یا کنش اجتماعی نامطلوب هر جلوه عینی یا قابل مشاهده است که این سازگاری نظام را کاهش می دهد.

 


تعریف عملیاتی :
اختلال در کنش اجتماعی، نمراتی است که از پرسشهای هفت گانه مقیاس فرمول 28 ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی به دست می آید. و میزان آن در هر آزمودنی میزان نمره است که آن آزمودنی از پاسخ دهی به این مقیاس گرفته است.
افسردگی شدید یا اساسی :
تعریف نظری:
این اصطلاح بسیار وسیع و تا حدودی مبهمی است برای شخص عادی حالتی مشخص یا غمگین و گرفتگی و بی حوصلگی است و برای پزشک گروه وسیعی از اختلالات خلقی یا زیر شاخه های متعددی را تداعی می کند خصوصیات اصلی حالات افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیت های لذتبخش روزمره مثل معاشرت، تفریح، ورزش و روابط جنسی است این ناتوانی برای کسب لذت حالتی نافذ و پایدار دارد. به طور کلی، شدت افسردگی بستگی به تعادل علایم و درجه متعدد آن دارد و خفیف ترین شکل ممکن است فقط محدودی از علائم اصلی وجود داشته باشد. مهمترین علامت افسردگی همین ناتوانی در کسب لذت در چیزهایی است که قبلاً لذت بخش بوده است و غمگینی یکی از خصوصیات افسردگی است لذا در تمام انواع جزیی از علایم بیماری نیست. بیمار ممکن است بجای غمگینی از گیجی و اضطراب و عدم تمرکز فکری شکایت داشته باشد احساس درماندگی، میل به خود سلامت گری، کاهش اعتماد به نفس از شایع ترین علائم افسردگی است (پورافکاری، 1373).
در افسردگی اساسی بیمار ممکن است رابطۀ خود را با واقعیت از دست بدهد. دچار هذیان شود و چه بسا دست به خودکشی بزند غالباً گفته می شود که چنین فردی پسیکوتیک است. (وهاب زاده، 1373).
تعریف عملیاتی :
افسردگی اساسی نمراتی است که پرسشهای هفت گانه مقیاس D از فرم 28 ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی به دست می آید و شدت آن در هر آزمودنی نمره ای از پاسخ دهی به این مقیاس گرفته است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم :
مرور تحلیل یافته های پیشین در قلمرو و موضوع

 

 

 

 

 


تاریخچه هوش هیجانی :
اصطلاح هوش هیجانی در سال 1980 ، توسط دانیل گلمن، مطرح شد و بحث های بسیاری را برانگیخت هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات عواطف خویش و ارتباط و سازگاری فرد با مردم و محیط که پیوند دارد.
پژوهشگران با ارزیابی مفاهیمی چون مهارتهای اجتماعی، توانایی های بین فردی، رشد روانی و توقف فرد برهیجانهای خویش و توان کنترل آن هیجان ها توصیف و تبیین هوش هیجانی غیرشناختی پرداخته اند.
بار آن هوش هیجان ها هوش غیرشناختی، را عامل مهمی در شکوفایی توانایی های افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند آن را با سلامت عاطفی و در مجموع با سلامت روانی مرتبط می داند. بار آن را برای اولین بار در سال 1995 هوش بهر هیجانی EO را مطرح کرد. و در همان سال به تدوین پرسشنامه هوش هیجانی (EQI) پرداخت به اعتقاد بار آن هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نیست، زیرا بسیاری از افراد با هوش هیجانی بالایی دارند ولی آن طور که باید در زندگی موفق نیستند. با وجود این بخش بهر اجتماعی به نحوی روز افزون در تعیین و تشخیص حدود و توانایی های ذهنی و رفتاری افراد اعم از هنجار و ناهنجار مورد استفاده قرار می گیرد. بدیهی است با توجه به اشاره مختصری که به کاستی های این مقیاس شده توقع پافشاری بر نتایج مرتبط به آن از احتیاط علمی به دور است. شایان به ذکر است که با همه تلاشهای که از سال 1995 تاکنون برای تبیین و تعریف هوش به عمل آمده، بعد عاطفی یا هیجانی آن بدان گونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است. ازین تاریخ به بعد گزارش کسانی که از دیرباز در اندیشه تدوین ابزاری برای سنجش این حیطه ذهنی غیرشناختی بودند و می خواستند آن را با معیار مناسب دیگری محک بزنند و جلوه های آن را با عدد و رقم مجسم کنند و منتشر شد و در اختیار اندیشمندان، روان شناسان قرار گرفت.
این که تلاش جدید تا چه اندازه روشنگر بخش دیگری از واقعیت های پیچیده ذهن آدمی است موضوعی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد.
تعریف و پیشینه هوش هیجانی :
تعریف هوش هیجانی نیز مانند هوش غیرشناختی دشوار است. این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گلمن (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحثهای بسیاری را برانگیخت. گلمن مصاحبه ای با جان انیل (1996) هوش هیجانی را چنین توصیف می کند : « هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است توانایی اداره مطلوب خلق و خوی با وضع روانی، کنترل و تکانش ها است عاملی که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند. هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افرا پیرامون شماست مهارت اجتماعی یعنی خوب کنار آمدن با مردم و کنترل هیجانهای خویش در رابطه با دیگری و توانایی تشویش و هدایت آن است.» گلمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش هیجانی و هیجانی می گوید هوش بهر (IQ) دربهترین حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های خود است، 80 درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد. «هوش غیرشناختی ابعاد شخص هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیش از جنبه های شناختی آن در عملکردهای روزانه مؤثرند مخاطب قرار دهد.»
هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران (خودشناسی و دیگر شناسی ) ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش پیوند دارد به عبارت دیگر هوش غیرشناختی پیش بینی موفقیت های پیرامون خویش پیوند دارد به عبارت دیگر هوش غیرشناختی پیش بینی موفقیت های فرد را میسر می کند و سنجش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری و سنجش و توانایی های شخص برای سازگاری با شرایط زندگی و ادامه حیات درجهان است. (بار – آن ، 1997 ، ص 28 )
پیتر سالوی (1997) ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره می کند.
• شناخت حالات هیجانی خویش : یعنی خودآگاهی
• اداره کردن هیجان ها : یعنی مدیریت هیجان ها به روش مناسب
• خود انگیزی : یعنی کنترل تکانش ها در ارضای خواسته ها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب
• تشخیص دادن وضع هیجان دیگران : همدلی
• برقراری رابطه با دیگران.
تعریف هوش و انواع ان از نظر گاردنر :
شایان به ذکر است که ایده «هوش هیجانی» پس از 5 سال بار دیگر توسط گاردنر (1983) استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد دنبال شد. گاردنر هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگون موسیقیایی منطقی، ریاضی، ریاضی، جسمی، میان فردی و درون فردی می داند او وجوه شناختی مختلفی را با عناصری از هوش غیرشناختی تا به گفته خودش «شخص» ترکیب کرده است. بُعد غیرشناختی (شخص) موردنظر گاردنر مشتمل بر دو مؤلفه علمی است که وی آنها را با عناوین استعداد درون روانی و مهارت های (میان فردی) معرفی می کند به نظر گاردنر هوش هیجانی متشکل از دو مؤلفه زیر است :
هوش درون فردی :
که مبین آگاهی فرد از احساسات و هیجانات خویش ابزار باورها و احساسات شخصی و احترام به خویشتن و تشخیص استعدادهای ذاتی، استقلال عمل در انجام کارهای موردنظر و در مجموع میزان کنترل شخصی بر هیجانات و احساسهای خود رهبری است.

 


هوش میان فردی :
که به توانایی درک و فهم دیگران اشاره دارد و می خواهد بداند چه چزهایی انسانها را بر می انگیزاند که چگونه فعالیت می کنند و چگونه می توان با آنها همکاری داشت به نظری که گاردنر فروشندگان، سیاست مداران، معلمان، متقاضیان بالینی، رهبران مذهبی موفق احتمالاً از هوش میان فردی بالایی برخوردارند.
روانشناسان در قلمرو فعالیت های پژوهش خود علاوه بر این موضوع هوش های انواع دیگری از هوش پی برد و به طور کلی آنها را به سه گروه به شرح زیر تفسیر کرده اند (ری زل، 1992 ، ص 36 ) :
هوش انتزاعی : منظور توانایی درک و فهم حل مسائل از طریق نمادهای کلامی و ریاضی.
هوش عینی : منظور توانایی درک و فهم دیگران و ایجاد ارتباط با آنهاست. (مایر و سالووی، 1993 ). هوش هیجانی را نوعی هوش هیجانی اجتماعی و مشتمل بر توانایی هیجان های خود و دیگران و وجه تمایز بین آنها و استفاده اطلاعات برای راهبر تفکر و عمل دانسته و آن را مشتمل از مؤلفه های درون فردی و میان فردی گاردنر می دانند.

 

 

 

هوش هیجانی و مؤلفه های آن :
هوش هیجانی عبارت است از توانایی نظارت بر احساسات و هیجانات خود، دیگران و توانایی و تفکیک احساسات خود و دیگران و استفاده از دانش هیجانی در جهت تفکر و ارتباطات خود و دیگران. (میر و سالووی، 1990 ).
هوش هیجانی هم عناصر درونی است و هم بیرونی شامل میزان خودآگاهی، خودانگاره احساسات، استقلال و ظرفیت خودشکوفایی و قاطعیت می باشد عناصر بیرونی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیت انعطاف پذیری و توانایی حل مشکلات هیجانی، توانایی مقابله با استرس و تکانه ها می شود (گلمن، 1995 ، ص 85 ).
خودآگاهی :
از نظر گلمن خودآگاهی ریشه و اساس مؤلفه های هوش هیجانی است و تا زمانیکه از سطح خودآگاهی پائینی برخورداریم و در انتخاب هدف و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف مدیریت کنترل احساسات خود و برانگیختگی خود و بکارگیری نظمی که بتوان براساس آن با احساسات دیگران هماهنگ شود رشد مهارت های اجتماعی متناسب با هدف و عمل با مشکلات مواجه می شویم. تعریفی که گلمن (1995) برای خوداگاهی درنظر گرفته عبارتست از درک عمیق و روش احساسات، هیجانات نقاط ضعف و قوت و نیاز و سائق های خود.

 


خودکنترلی یا مدیریت خود :
همچنان که با آگاهی خود در مورد احساسات، هیجانتات و اثرات آنها رشد می دهیم. ما نیز می توانیم توانایی خود را در جهت کنترل آنها بهبود بخشیم. بطوریکه آنها نتوانند تأثیر ناجور برروی عملکرد ما داشته باشند. خودکنترلی هیجان به معنای سرکوب هیجان نیست بدین شکل نیست که با یک سر دفاعی محکم در مقابل احساسات و خودانگیزه های خود درست کنیم برعکس خود کنترلی به این می پردازد که با یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساساتمان داریم و چیزی که مورد تأکید است روش ابراز احساسات می باشد به شکلی که این روش ابراز هم جریان تفکر را تسهیل کند و هم از انحراف آن جلوگیری کند. (گلمن، 1995 ).
به طور کلی خلقیات تأثیر فوق العاده بر روی محتوای جریان تفکر می گذارد به عنوان مثال : زمانیکه ما خشمگین هستیم وقایعی را در ذهن خود می پرورانیم که غضب آلود هستیم و این باعث می شود که نگرش و تفکر ما از موضوع اصلی منحرف شود و ما چیز دیگری را پردازش می کنیم چون در آن موقعیت محتوای تفکر ما عوض شده است نوع نگرش ما نیز عوض شده است و این فرایند باعث ایجاد یک عقده خواهد شد که نتیجه منفی گرایی و کناره گیری از واقعیت می باشد و در آخر به عملکرد نادرست و روابط نامطلوب می انجامد. گلمن معتقد است که می توان خوددداری و مقاومت در مقابل چنین خلقیات که هستبر هستبر اقدامی برای افزایش بازده کاری ایجاد روابط مطلوب می باشد. گلمن معتقد است زمانیکه هیجانات از سلامت افراد ناشی می شود زمینه رشد و شکوفایی برای افراد مهیا م شود زیرا یکی از مفاهیم پذیرفته شده در مورد انسان فیدبک گر، فیربک دادن است افرادی که از لحاظ هیجانی آرام هستند در ایجاد ارتباط موفق هستند و همیشه فیدبک مثبت از دیگران می گیرند یعنی باعث متنوعیت هیجانات موجود می شوند. ما در طول زندگی بدون شک با محرکهایی برخورد می کنیم که ممکن است برای ما ناخوشایند باشند و این ناخوشایندی سریع در خلق و خوی ما تأثیر می گذارد مثل برخورد افراد خانواده یا همکار و درد سطح وسیعتر محرکهایی که ساخته و پرداخته ذهن ما می باشند در این خصوص باید توانایی لازم برای کنترل و مدیریت افکار و رفتار خود داشته باشیم که اساس آن خودشناسی به مهارتهای اجتماعی تشکیل می دهد از نظر گلمن مشاهده خودکنترلی خیلی راحت نیست و خودکنترلی در نبود آتش بازیهای هیجانی بهتر خود را نشان می دهد یعنی هرچه شدت احساسات کمتر باشد خودکنترلی نمود بهتر پیدا می کند. گلمن معتقد است احساس مسئولیت در محیط کاری و نوع برخورد با افراد تحت تأثیر خلقیات فردی می باشند و هرچه محتوای فکر در رابطه با مسئولیتی که فرد قبول کرده است خالصتر باشد احساس مسئولیت بیشتر و بهتر صورت می گیرد. در یکی از تحقیقات صورت گرفته مشخص شده بود افراد موفق در محیط کاری از نظر خودآگاهی با خودکنترلی، سازگاری، نوآوری هفت برابر نمره بیشتری نسبت به افراد ناموفق داشتند و در نتیجه ما می توانیم نتیجه بگیریم خودکنترلی و مدیریت خود تا حد زیادی می تواند موفقیت شغلی را شکل دهند.
شعور اجتماعی :
شعور اجتماعی سومین مؤلفه هوش هیجانی می باشد و عبارت است از درک احساسات و جنبه های مختلف دیگران و بکارگیری عمل مناسب و واکنش مورد علاقه برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته اند (گلمن، 1990 ، ص 213 ).
این مؤلفه با احساس مسئولیت درقبال دیگران نسبت بیشتری دارند زیرا هرچه افراد پیرامون یا مقابل برای ما اهمیت بیشتری داشته باشند سعی بیشتری خواهیم کرد. واکنش مناسب در قبال آنها نشان دهیم و شرط واکنش مناسب، درک نوع احساس طرف مقابل می باشد. این مؤلفه برای افرادی که با مراجعین زیاد و تفاوت برخوردارند ضروری می باشد خیلی از متخصصین هوش هیجانی عقیده دارند که نشان اصلی هوشیاری اجتماعی توان همدلی است.
در بین مؤلفه های هوش هیجانی تشکیل همدلی از همه راحتتر می باشد همه ما همدلی با یک دوست، یک معلم با احساس کرده ایم و تشخیص داده ایم که واکنش او تا چه حد باعث دلگرمی ما شده است.
همدلی به معنی من خوبم یا تو خوبی نیست و به این معنی هم نیست که تمام احساسات طرف مقابل را تائید و تحسین کنیم همدلی بیشتر به معنی تأمل و ملاحظه احساسات دیگران می باشد. (گلمن، 1995).
به عقیده نظریه پردازان هوش هیجانی نکته کلیدی جهت افزایش حسن همدلی پرورش توانایی گوش دادن درخود می باشد زیرا هرچه افراد احساس مسئولیت بیشتری بکنند. تحمل بیشتری برای گوش دادن به حرفهای دیگران خواهند داشت در نتیجهبه جهت درک بهتری از احساسات دیگران خواهند رسید.
گفتن این نکته ضروری است که همدلی نیز ریشه در خودآگاهی دارد زیرا هرچه ما نسبت به احساسات خود گشاده تر باشیم به همان اندازه در شناخت آنها ماهرتر خواهیم بود. و به راحتی می توانیم نوع احساس خود را از دیگران تفکیک دهیم و برای طرف مقابل یک احساس مستقل قائل شویم. گلمن معتقد است که افرادیکه توانایی درک احساسات دیگران را ندارند از لحاظ احساس ناشنوا هستند تشخیص میزان همدلی افراد از طریق کلام، کردار، آهنگ، صدا، سکوت و لرزش آنها راحت است در همه روابط انسانی، توجه کردن به دیگران از انس و الفتهای هیجانی و از طریق ظرفیتهای که شخص برای همدلی دیگران دارد سر چشم می گیرد ظرفیت شناخت احساسات دیگران در عرصه های مختلف زندگی از کار خروشندگی و مدیریت گرفته تا روابط عشق وعاشقی و فعالیتهای سیاسی نقش بازی می کنند(گلمن 1995) عدم وجود همدلی عواقب ناگوار آن در خیلی از افراد مثل جنایتکاران و کودک آزاران زیاد به چشم می خورد آنچه مهم است ذکر شود این است که افراد به ندرت احساسات خود را در قالب کلمات بیان می کنند و بیشتر از طریق نشانه های غیرکلامی از جمله طرفین صدا و حرکت دست و محدودیت و حالات چهره ابراز می کنند و هرچه ما از نظر هوش هیجانی، قوی تر باشیم می توانیم این پیامهای غیرکلامی را تشخیص دهیم. در یکی از تحقیقات که در آمریکا صورت گرفته بود مشخص شد دانش آموزان که در درک پیام های احساسی خیلی کمتر از دیگران توانایی بیشتری دارند محبوبترین از لحاظ عاطفی و باثبات ترین بچه های مدرسه هستند.
خودانگیزی :
یکی دیگر از مؤلفه های هوش هیجانی می باشد و خیلی از روانشناسان آنرا شرط بقاء می نامند به عقیده آنان انسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده انجام نمی دهد و برای رسیدن به هدف و حتی انتخاب هدف خودانگیزی لازم می باشد. از نظر گلمن، خودانگیزی زبان سائق پیشرفت می باشد و کوشش است در جهت رسیدن به حد مطلوبی از فضیلت افرادی که این خصیصه را زیاد دارند همیشه در کارهای خود نتیجه محور سائق زیادی در آنها برای رسیدن به اهداف و استانداردهایی وجود دارد این افراد اهداف چالش برانگیز را خیلی سریع مرتب و میزان مخاطرات آنها را حساب می کنند و اطلاعات و راهبردهایی را به کار می برند که باعث کاهش عدم اطمینان آنها و افزایش عملکرد آنها شود. این افراد خیلی سریع یاد می گیرند که چگونه بازده کاری خود را افزایش دهند و خیلی سریع با اهداف گروه یا سازمان سازگار می شوند.
این افراد همیشه انتقاد شدید و سازننده در گروه از خود نشان می دهند و موقعیت آنها در گروه طوری است که مدیران همیشه از توانایی های آنها حساب می برند. این افراد همیشه به توانایی خود اعتماد دارند و همیشه نسبت به آینده امیدوار هستند. اگر قرار است یک صفت ضروری برای افراد درنظربگیریم خودانگیزی می باشد زیرا فقط از طریق خودانگیزی است که می توان به پیشرفت فرای انتظار رسید از آنجا که افراد زیر چتر تفاوتهای فردی قرار گرفته اند از لحاظ نیاز و سائق با هم متفاوت می باشند سپس عوامل انگیزش در آنها متفاوت می باشد.
گلمن در این رابطه معتقد است افرادیکه انجام کار برای آنها مهم است در طول کار علاقۀ زیادی به چالشهای خلاقانه از خود نشان می دهند و عشق به یادگیری و انجام کار در آنها بیشتر وجود دارد این افراد انرژی بیشتری صرف این کار می کنند و سؤالی که همیشه ذهن آنها را مشغول می کند این است که با چه روش بهتری می توان این کار را انجام داد. این افراد زمانیکه عمل آنها به شکست می انجامد باز هم مطلوب باقی می مانند در چنین مواقعی خودتنظیمی با انگیزه پیشرفت در جهت غالب شدن بر ناکامی ترکیب می شود. دو شخص با آمادگی بیشتریدر جهت مقابله با موانع یا کار جدید شروع به کار می کند و به طور کلی مراحل خودانگیزی مطلوب بدین شکل است که در ابتدا اهداف را دسته بندی می کنیم و میزان اهمیت هرکدام را مشخص می کنیم و هرچه خودشناسی ما بیشتر باشد بهتر می توانیم اهداف خود را براساس نیازهای واقعی اولویت بندی کنیم.
مهارتهای اجتماعی :
مهارتهای اجتماعی یکی دیگر از مؤلفه های هوشی هیجانی می باشد و شامل توانایی ها برای مدیریت روابط با خود و دیگران می باشد مهارتهای اجتماعی فقط شامل دستیابی نمی شود اگرچه افرادی که این مهارت را زیاد دارند خیلی سریع یک جَوِ دوستانه با افراد ایجاد می کنند ولی این مهارت بیشتر به دوستیابی هدفمند مربوط می شود افرادی مهارتهای اجتماعی قوی دارند به راحتی می توانند مسیر فکری دیگران را در سمتی که می خواهند هدایت کنند خواه برای ایجاد رفتار جدید باشد خواه براتنگیختن او برای ایجاد رفتار یا عملکرد یا تولید جدید باشد (گلمن، 1910 )
افرادی که مهارتهای اجتماعی بالایی دارند همیشه درصدد هستند که یک چرخه وسیعی از اطلاعات با افراد را به دست آورند و خیلی سریع جنبه های مشترک افراد را شناسایی کنند بعد از آن یک رابطۀ مؤثر برقرار کنند و این عمل حاکی از آن است که اعمال چنین افرادی براساس فرضیات حساب شده و دقیق می باشد. چنین افرادی در اولین فرصت در محیط کاری یک شبکه ارتباط قوی برقرار می کند. براین اساس همه ما این را می پذیریم افرادی که در جهت پیشرفت برانگیخته می شوند خوش بینی آنها نسبت به آینده است حتی مواقعی که با شکست مواجه می شوند زیاد می باشد. افراد فقط از طریق مهارتهای اجتماعی بالا می دانند در کجا چه مواقع از خود حالات هیجانی نشان دهند و همچنان که پیداست این مشکلت تعداد زیادی از افراد جامعه می باشد مخصوصاً زندگی امروزی که افراد در طول روز باید به سمت رفع نیازهای خود با افراد متفاوتی مواجه شوند و هر موقعیتی اقتضای خاص خود را دارند. ما در طول روز با افراد متفاوتی برخورد می کنیم و در هر برخورد پیام عاطفی برطرف مقابل ارسال می کنیم.
طبیعی است هرچه مهارتها برای ارسال نوع پیام بیشتر باشد راحتتر می توانیم طرف مقابل را حت تأثیر قرار دهیم.
اساس فرهنگی هوش هیجانی :
یکی از مشکلات مشاوران در مدارس درباره نمره کسب شده توسط دانش آموزان است که دارای زمینه های فرهنگی متفاوتی می باشد و چنانچه بعد از اجرای آزمون مثل هوش هیجانی تفاوت در زمینه های فرهنگی دانش آموزان فراموش می شود و موقعیت واقعی آنان به مخاطره می افتد.
همچنانکه قبلاً گفته شد نظریه هوش هیجانی توسط میر و سالووی (1990) معرفی شده است و منظور آنها از هوش هیجانی عبارتست از توانایی درک درست برانگیختگی و توانایی استفاده از احساسات به منظور تسهیل فکر، همچنان که پیداست همه در این توانائیها قابلیت یادگیری دارند بدین رو محتوای فرهنگی و محیطی تأثیر فوق العاده ای بر روی هر کدام از این توانائیها می گذارد.

 

تعیین :
تأثیرگذاری محتوای فرهنگی برروی هر کدام از این مؤلفه ها مستلزم اطلاعات جامعه شناسی می باشد و تحقیقات زیادی مبنی بر تفاوتهای فرهنگی در رابطه با هوش هیجانی صورت نگرفته است شواهدی مربوط به مشمولیت هیجانی و تثبیت هیجانات وجود دارد.
تحقیقات جدید در درون فرهنگی پیشنهاد دادند که تشخیص و تفکیک هیجانات اساسی از قبیل خوشایندی و شگفت زدگی و ترس و انزجار به صورت همگانی می باشد مشمولیت هیجانی برای این یافته ها توسط تحقیقات (آلمن و همکارانش) تائید شده است آنها معتقدند که هر حالت چهره ای در فرهنگ در ابراز هیجانات مشاهده شده است متاساموتو در یکی از تحقیقات خود از سه گروه از دانشجویان (آمریکایی، آفریقایی، آسیایی) درخواست کرده بود که نوع هیجانی را که در تصویر دریافت می کنند نامگذاری و آنها را براساس شدت و کندی بگویند بعد از مقایسه پاسخ های دانشجویان تفاوت معناداری در گروههای نژادی در قضاوتهای هیجانی آنها مشاهده شده بود.
بارآن (1997) معتقد است که توانایی های هیجانی با بافت فرهنگی پیوند دارد. نتیجه سخن اینکه صحبت تأثیر ساز، هوش هیجانی و تأثیر فرهنگ براین سازه است، و ما نیاز به تحقیقات هم درون فرهنگی و برون فرهنگی بیشتری داریم.

 


تفاوت IQ با هوش هیجانی :
نظریۀ پردازان هوش هیجانی با دلایل ترتیبی و روانی را در IQ تفکیک کرده اند در اول گفتند این نکته ضروری است که IQ در هوش هیجانی اندازه ای از توانایی است نظریه پردازان هوش هیجانی معتقدند که IQ به ما می گوید که چکار می توانیم انجام دهیم و این شامل توانایی ها برای یادآوری تفکر منطقی و انتزاعی می شود در حالیکه هوش هیجانی شامل توانایی ما در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی می شود. مهارتهای لازم را در این حوزه ها اندازه گیری می کنند هوش هیجانی شامل مهارتهای مادر شناخت احساسات خود و دیگران و مهارتهای کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و ضمن مسئولیت پذیری در مقابل خلاقیت با دیگران می باشد (گلمن، 1995 ، ص 101 ).
گلمن نیز معتقد است که هوش هیجانی شامل توانایی ها برای حل مشکلات هیجانی و انعطاف پذیری و قبول آن می شود هوش هیجانی به ما می گوید چنانچه در شناخت توانائیهای خود و منتقل شدن بر جایگاه اصلی ما در جامعه چگونه این فرایند را مطلوب و خوشایندسازیم هوش هیجانی دلالت بر بهزیستی فرد دارد.
زمینه های بحث هوش هیجانی :
زمانیکه دانشمندان در مورد هوش شروع به تحقیق کردند فقط جنبه های شناختی آن از قبیل حافظه و حل مسئله را درنظر دارند ولی در میان این دانشمندان افرادی بودند که زود تشخیص می دادند که جنبه های غیرشناختی نیز به نوبه خود برای موفقیت مفید هستند برای مثال دیوید کسلر هوش را چنین تعریف کرده است. ظرفیت فرد برای عمل هدفمندانه کار تفکر منطقی برخورد مؤثر با محیط پیرامون خویش آغاز شد. (1920) و کسلر به جنبه های غیرشناختی هوشی به اندازه جنبه های شناختی اهمیت داده است وکسلر نیز پیشنهاد داده است برای پیش بینی موفقیت افراد شناخت توانایی های غیرشناختی آنها لازم است او تنها محققی نبود که عقیده داشت جنبه های غیرشناختی هوشی برای تطبیق و موفقیت لازم هستند. رابرت نژندایک یکی از محققین است که در مورد اهمیت هوش اجتماعی صحبت کرده است مانترو براین باور بود که IQ به تنهایی نمی تواند یک پیش بینی کننده خوب برای عملکرد شغل افراد باشد. در بهترین شرایط فقط 20 درصد موفقیت افراد را پیش بینی می کند. یک محقق دیگر پیشنهاد داده است که آزمونهای شناختی واقع گرایانه است.
9 ) کالبدشکافی یک تسخیر هیجانی :
مقدمه :
در انسان بادام مغز که از لغت یونانی amyala به معنی بادام گرفته شده است خوشه ای بادامی شکل از ساختارهای به هم پیوسته ای است که در بالای ساقۀ مغز، نزدیک انتهای حلقه لپیک قرار گرفته است در هر یک از دو نیمکره مغز یک بادامه قرار دارد که از طرفین سرجای گرفته اند. بادامه مغز انسان در مقایسه با نزدیکترین بستگان تکامل آن یعنی نخستیها تا حدودی بزرگتر است. هیپوکامپ بادامه مغز دو قسمت مهم «مغز پویایی» اولیه بودند که در جریان تکامل موجب پیدایش قشر مخ و سپس قشر تازه مخ گردیدند. هرگاه بادامه مغز از سایر قسمتهای مغز جدا شود بدین می انجامد که فرد به ناتوانی چشمگیری در سنجش معنای هیجانی وقایه دچار شود گاهی به این وضعیت «کوی عاطفی» می گویند. بادامه به عنوان مخزن خاطرات هیجانی عمل می کند و از همین رو اهمیت دارد. زندگی بدون بادامه مغز زندگی ای عادی از معنای شخص است. فقط عاطفه نیست که به آن وابسته است تمام هیجانهای انسان به آن بستگی دارد. حیوانهایی که بادامۀ مغزشان برداشته شده یا پیوندهایش قطع شده است فاقد ترس و خشم هستند. میلی به رقابت و همکاری ندارند هیجان کم اثر یا از بین می رود ترشح اشک که نشانه ای از هیجان و مختص نوع بشر است به وسیله بادامه مغز و ساختاری نزدیک آن به نام «شنج کمربندی » تحریک می شود. و در آغوش گرفتن؛ نوازش کردن یا آرام کردن شخص گریان به هر نحو ممکن تسکین این بخشهای مغز می شود و هق هق گریه خود را متوقف می سازد. ژوزف لودو عصب شناسی مرکز عصبی دانشگاه نیویورک اولین کسی بود که مناطق محوری بادامه مغز را در مغز هیجانی کشف نمود. لودو از زمره عصب شناسی جدیدی محوری بادامه مغز را در مغز هیجانی کشف نمود.
لودو از زمره عصب شناسی جدیدی است که روش ها و تکنولوژی راد مغز نوآورانه ای به کار گرفت تا در نقشه برداری از مغز به هنگام فعالیت به موارد جزیی تحقیقی دست یابند که قبلاً ناشناخته بوده اند و به همین خاطر توانستند در زمینه رمزگشایی اسراری بپردازند که نسل های پیشین دانشمندان آنها را غیرقابل دستیابی می دانستند.
سیستم ارتباط عصبی :
زمانی که احساسات تکانستی بر عقل غلبه کند اساسی بودن نقش تازه کشف شده بادامه مغز جلوه گر می شود . علائمی از حواس به بادامه مغز می رسد و او را وا می دارد تا هر تجربه ای را به دقت موشکافی کند و مشخص سازد که آیا تجربه ناراحت کننده است یا خیر بادامه مغز را در حیات روانی در موقعیت قدرتمندی قرار می دهد چیزی شبیه به یک نگهبان روانی، که هر موقعیت و هر ادراکی را به این پرسش ابتدایی بررسی می کند که آیا من از این موقعیت نفرت دارم آیا به من آسیب می رساند از آن می ترسم که در صورتی که چنین باشد یعنی در شرایطِ موجود پاسخ این سوال به هر نحو مثبت باشد بادامه مغز بلافاصله مانند سیستم ارتباط عصبی واکنش نشان می دهد در ساختمان مغز جایگاه بادامه شبیه به سازمان اعلام خطر است که هرگاه سیستم ایمنی خانه علائمی حاکی از وجود مشکل را مخابره می کند اپراتورهای آن براساس پیام های اضطرابی به آتش نشانی پلیس و همسایه در حال آماده باش هستند. زمانیکه زنگ خطر مثل ترس به صدا در می آید بادامه پیام های اضطراری را به تمام قسمت های اصلی مغز مخابره می کند و موجب ترشح هورمونهای جنگ و گریز می شود مراکز مخصوص حرکت کردن را بسیج می کند و سیستم قلبی و عروقی، عضلات و احشاء را فعال می سازد و سایر مدارهای بادامه مغز علائمی مخابره می کنند که باعث ترشح اضطراری هورمون نورایی نفریس می شود که در نتیجه آن، میزان آمادگی واکنش در مناطق کلیوی مغز افزایش می یابد از جمله مناطقی که حواس را گوش به زنگ تر می کنند و در واقع مغز را برانگیخته نگاه می دارد. علائمی دیگر از بادامه مغز به ساقه مغز پیام می دهند تا حالت ترس را در چهره ایجاد کند، حرکات دیگری را که عضلات در حال انجام آنند متوقف می سازد. ضربان قلب و فشار خون را افزایش می دهد و تنفس را کند می کند و عضلات را برای نشان دادن واکنش مناسب آماده می سازد. در همین زمان سیستم های حافظه همه قشر مخ را زیر و رو می کنند تا هر اطلاعاتی که با وضعیت اضطراری جاری مربوط باشند استخراج کنند و این کار را مقدم بر هر فکر دیگری انجام می شود. (دانیل گلمن، 1380 ، ص 41 ).
هماهنگی فکر و هیجان :
پیوندهای میان بادامه مغز از ساختمان لپمبیک وابسته به آن و قشر تازه مخ کانون راهبردهای هماهنگ کننده میان قلب و سر یا تفکر و احساسات است با این مداربندی می توان روشن ساخت که چرا هیجان ما هم در اتخاذ تصمیمهای عاقلانه هم در داشتن تفکر روشن تا به این حیاتی اند اگر قدرت هیجان ها را سلب کنیم خود تفکر نیز مختل می گردد.
عصب شناسان برای حافظه ای که واقعیات ضروری را برای انجام تکلیف با حل مشکلی خاص در ذهن نگاه می دارد. اصطلاح «حافظه فعال» را بکار می برند اعم از جنبه های در ذهن نگاه داشتن اجزای مسئله ای استدلالی در سر جلسه امتحان منطقه ای از مغز که مسئول «حافظه فعال» است قشر پیشانی است اما وجود مدارهای میان مغز لپمبیک و قطعات پیشانی به این معناست که علائم حاکی از هیجان شدید مانند اضطراب خشم یا امثال آن می توانند موجب ایستایی گردند اگر فعالیت این قطعه را مختل کنند ناراحتی هیجانی مدام می توانند موجب نقص توانایی های فکری کودک گردد و ظرفیت یادگیری او را به کار بیندازند.
این نقایص اگر هم بسیار ضعیف باشند از طریق آزمونهای هوشی معلوم نمی شوند اما خود را در مقیاس های مد فدارتر عصب روان شناختی و نیز بی قراری و تکانش وری مداوم کودک نشان می دهد برای مثال در تحقیقی از دانش آموزان پسر مدارس ابتدایی که نتایج هوشبهر بالاتر متوسط، اما نتایج درسی شان ضعیف بوده از طریق آزمونهای عصب روان شناختی مشخص گردید که کارکرد قشر پیشانی آنها آسیب دیده است.
دکتر آننونیود اماسیو عصب شناس دانشگاه پزشکی دانشگاه آیوا، تحقیقات دقیق انجام داده است تا معلوم کند بیماران که دچار ضایعه مدار با دامه مغز شده اند دقیق جنبه های از حیات ذهنی اشان آسیب دیده است. نحوه تصمیم گیری آنان بسیار اشتباه است با وجود این در توانایی های هوشی صحیح و سالم، در کار و زندگی شان تصمیمات ناگواری را اتخاذ می کنند و حتی گاهی اوقات ممکن است تصمیماتی بسیار ساده از قبیل قرار ملاقات گذاشتن نیز ذهنشان را در مدت های طولانی به خود مشغول کند.

 


مختصری درباره بهداشت روانی :
اگرچه از تاریخچه بهداشت روانی در ایران اطلاعات کافی در دسترس نیست ولی از مدارک ناکافی به دست آمده و با توجه به اعتقادات مذهبی، سنت و

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی

پایاننامه-بررسی تطبیقی رضایت از زندگی دانشجویان دختر و پسر(294صفحه)

اختصاصی از یاری فایل پایاننامه-بررسی تطبیقی رضایت از زندگی دانشجویان دختر و پسر(294صفحه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی در میان 450 نفر(160 مرد و 290 زن) از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد می پردازد و به این منظور از پرسشنامه ای خود اجرا بهره می جوید. در ابتدا محقق به بحث نظری پیرامون این نکته می پردازد که آیا متغیر ”رضایت از زندگی“ یک متغیر بسیط است یا یک سازه که دارای ابعادی چند است؟که پیش فرض بسیط بودن آن را انتخاب می نماید.

در این پژوهش سؤالات اصلی محقق عبارت است از:1-میزان رضایت از زندگی دانشجویان در دانشکده های مختلف چقدر است؟ 2-آیا بین میزان رضایت از زندگی دختران و پسران دانشجو تفاوتی وجود دارد؟ 3-آیا عوامل اجتماعی مؤثر بر رضایت از زندگی در دانشجویان دختر و پسر خاستگاههای واحد دارند؟4-مهمترین عوامل اجتماعی مؤثر بر رضایت از زندگی دانشجویان چه هستند؟ما برای تحلیل داده ها از رگرسیون خطی استفاده نموده ایم. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان رضایت از زندگی در دانشکده های مختلف تفاوت معناداری با هم ندارد.به لحاظ آماری دانشجویان دختر و پسر دارای رضایت از زندگی متفاوتی نیستند.ما دریافتیم که در هر دو جنس ”رضایت از خود“،”مثبت نگری“ و ”رضایت از دانشگاه“تأثیر شایانی در رضایت از زندگی دارند. با این وجود دو متغیر”وضعیت سلامتی“و”امید شغلی“ در رضایت از زندگی دختران اثربخش تر از پسران است و ”موفقیت تحصیلی“تأثیر بیشتری در رضایت از زندگی پسران نسبت به دختران دارد.بنابراین می توان گفت که عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی پسران و دختران و اثربخشی آنها تا حد زیادی مشابه است.در پایان نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که میزان رضایت از زندگی دانشجویان در حد مطلوبی است.


دانلود با لینک مستقیم


پایاننامه-بررسی تطبیقی رضایت از زندگی دانشجویان دختر و پسر(294صفحه)

تحقیق در مورد بررسی رغبتهای شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی شهر کرج

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد بررسی رغبتهای شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی شهر کرج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی رغبتهای شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی شهر کرج


تحقیق در مورد بررسی رغبتهای شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی شهر کرج

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه59

 

فهرست مطالب

  فهرست عناوین چکیده تحقیق

فصل اول:

مقدمه

بیان مسئله

فرضیه تحقیق

هدف تحقیق

فایده و اهمیت تحقیق

ضرورت اجرای تحقیق

عوارض مشکل مورد تحقیق

تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق

فصل دوم:

تاریخ تعلیم و تربیت کرولالها در جهان و ایران

روشهای آموزش و پرورش دانش‌آموزان ناشنوا

تشریح و فیزیولوژی دستگاه شنوایی

 نظریه‌های مختلف در رشد زبان

تئوری مربوط به رغبت

پیشینه تحقیق

فصل سوم:

جامعه تحقیق

نمونه تحقیق

روش نمونه‌برداری

ابزار تحقیق

اعتبار یا پایایی تست

روایی

قصل چهارم

محاسبات آماری

جدول توزیع فراوانی سئوالات(21-1)

فصل پنجم:

خلاصه یک تا چهار

پیشنهادات و محدودیتهای تحقیق

منابع تحقیق

پرسشنامه


تقدیر نامه

وظیفه خود می‌دانم از جناب آقای دکتر احمد احمدزاده‌بیانی که خود از محققین به نام می‌باشند با توجه به اینکه در تمام مراحل انجام این تحقیق صمیمانه کمال مساعدت را نموده و از راهنمائیهای مکرر و بی‌دریغ ایشان برخودار بوده‌ام نهایت تشکر وسپاسگزاری را بنمایم.

» به نام خدا«

تقدیم به مادر عزیزم یگانه تکیه‌گاه و همراه زندگیم که حاصل عمر پرثمرش همه برایم مهر بود وسراسر زندگیم همه برایش رنج. باشد که بدینوسیله جزئی از زحمات بیکران او را جبران کرده باشم.

تقدیم به : پدر مهربانم این باغبان گلهای بهشتی که لحظه‌لحظه عمرش در راه آسایش و راحتی من سپری شد.

تقدیم به همسر دلبندم که حاصل یک عمر پرتلاش پدر  مادری فداکار از آن اوست.

تقدیم به دو یار مشفق همیشگی‌ام محبوب و منیژه

درآخروظیفه خود می‌دانم بدینوسیله از زحمات ارزنده وبی‌دریغ جناب آقای ذبیح‌الله کاشی که در جمع‌آوری این تحقیق مرا یاری نمودند کمال سپاسگزاری را بنمایم.

چکیده تحقیق:

بعضی از افراد درانتخاب شغل تسلیم حوادث می‌شوند و برخی بدون نقشه و فکر تحت تأثیر اعضای فامیل، شغلی راانتخاب می‌کنند که با خصوصیات فردی آنها منطبق نیست برخی از مردم نیز تحت تأثیر ارزشهای اجتماعی بدون درنظر گرفتن خصوصیات روانی و طرح نقشه خاص شغل خود را انتخاب می‌کنند.

بطور کلی هدف از این پژوهش مقایسه و برسی رغبتها و گرایشات شغلی بین دانش‌آموزان دبیرستانی عادی و ناشنوا می‌باشد. اهمیت این پژوهش از آن جهت است که با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و گرایشات مختلف افراد بتوان ملاکهایی را که برای هر فرد در هر کشور و با هر فرهنگی مهم می‌باشد تعیین نمود.

فرض صفر در این تحقیق این است که تفاوتی بین رغبتهای شغلی دانش‌آموزان عادی و ناشنوا وجودندارد جامعه تحقیق در این پژوهش شامل دانش‌آموزان دختر عادی ناشنوا دبیرستانی می‌باشد و نمونه تحقیق شامل 50 نفر عادی و 5 نفر ناشنوا می‌باشد.

روش نمونه‌برداری به صورت نمونه‌برداری کومه‌ای یا دردسترس است که بدلیل راحتی و در دسترس بودن دانش‌آموزان از این روش استفاده می‌گردد.

ابزار تحقیق در این پژوهش پرسشنامه ارزش شغلی سوپر می‌باشد پس از اجرای آزمون از آزمودنیها برای مقایسه و بررسی دو گروه عادی و ناشنوا از محاسبات آماری و آزمون در مجذور خی استفاده می‌گردد فرص صفر در این آزمون بیان می‌کندکه یک متغیر از متغیر دیگری تأثیر نمی‌پذیرد و یا تفاوتی با آن ندارد پس از اجرای آزمون بر تک‌تک پرسشهای این پرسشنامه نتیجه بدین شرح بدست می‌آید:

دانش‌آموزان عادی و ناشنوا در موارد زیر با هم متفاوتند:

  • ضرورت داشتن ابتکار و خلاقیت برای حل مشکلات شغلی
  • امکان پیشرفت در شغل
  • پرداختن به شغلی که به قدرت هنری نیاز دارد.
  • دائمی بودن شغل
  • پرداختن به شغلی که به توانایی ذهنی نیاز دارد.

در سایر موارد ملاکهای پرسشنامه  دانش‌آموزان عادی و ناشنوا یکسان بوده و هیچ تفاوتی مشاهده نگردید.

فصل اول

مقدمه

یکی از عوامل مهم تحول و نوسازی جامعه آموزش و پرورش می‌باشد بسیاری از صاحب نظران امور تربیتی با این سؤال مواجه هستند که چگونه می‌توان روندهای فرسوده آموزشی را تغییر داده نطام آموزش و پرورش را بهبود بخشید. نظام تربیتی در تغییر رفتار و هدایت نسل جوان همواره با آینده سروکار دارد بطوریکه هر چه دورانهای آینده در نظر برنامه نویسان و مربیان آموزش و پرورش روشنتر باشد فعلایتهای تربیتی و با کیفیت بهتر انجام گرفته و نتیجه مطلوبتری بدست می‌دهد به همین جهت در جهان کنونی هیچ کشوری نیست که در زمینه آموزش و پرورش به مطالعه نیازمندیها و ارزشهای انسانی در آینده نپردازد وکورکورانه یا بر اساس نیازها و ارزشهای رایج زمان به تنظیم برنامه‌های آموزشی دست بزند.

بطورکلی روشهای جدید تعلیم و تربیت مطالعه واقعیتها را در اطراف موضوعانی که برای شاگردان جالب است سازمان می‌دهد هدف این روشها تربیت به مهمترین وجه ممکن است این نوع تربیت تنها متضمن آنچه که تدریس می‌شود نیست بلکه شامل چگونگی توجه به علاقه و جلب علاقه دانش‌آموزان به درس خواندن نیز می‌باشد. مقصود این نیست که مهمترین و با استعدادترین شاگردان از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی رغبتهای شغل دانش‌آموزان دختر ناشنوا و عادی شهر کرج