یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بازاریابی شبکه ای بایدها و نباید ها، آیا می تواند یک منبع درآمد باشد ؟) مطالعه در بررسی شرایط در کشور ایران می باشد(

اختصاصی از یاری فایل بازاریابی شبکه ای بایدها و نباید ها، آیا می تواند یک منبع درآمد باشد ؟) مطالعه در بررسی شرایط در کشور ایران می باشد( دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بازاریابی شبکه ای بایدها و نباید ها، آیا می تواند یک منبع درآمد باشد ؟) مطالعه در بررسی شرایط در کشور ایران می باشد(


بازاریابی شبکه ای بایدها و نباید ها، آیا می تواند یک منبع درآمد باشد ؟) مطالعه در بررسی شرایط در کشور ایران می باشد(

مقاله پژوهشی مدیریت و حسابداری با فرمتpdf       صفحات  12

چکیده
بازاریابی شبکهای یک مدل کسب وکار با 05 سال قدمت است. تصورات نادرست بسیاری در مورد این نوع از بازاریابی وجود
دارد که در بهترین حالت آن را یک کسب وکار بیاهمیت و در بدترین حالت، عدهای از فروشندگان حریص تعریف میکنند.
Vincent J. Kellsey که مؤسس شرکت معتبر Direct Selling Women’s Alliance در زمینه فروش مستقیم و بازاریابی شبکه
ای است، رعایت 7 نکته را برای بازاریابان شبکه ای لازم می داند. به احتمال قوی در ذهن شما هم همان تصویر کلیشه ای
ثابت از بازاریابی شبکه ای هک شده است. تصویر زنان خانه داری که در حال درست کردن ساندویچ خانگی سعی دارند شما
را به هر قیمتی شده قانع کنند که به یک کرم نرم کننده منحصر بفرد نیاز دارید و باید آن را بخرید و یا مرد شیک پوشی که با
صرف انرژی زیاد قصد دارد به شما بقبولاند که چقدر راحت اگر خودتان، دوستان تان و دوستان دوستان تان به او در فروش
ویتامین کمک کنید، میلیاردر خواهید شد. آموزش نتورک مارکتینگ در ایران در ابتدایی سطح ممکن باقی مانده است و
متأسفانه کاستی های بسیاری در آن دیده می شود. در این مدل از فروش، بازاریاب علاوه بر این که مستقیما محصول خود را
با استفاده از نمونه کالاها به مشتری نهایی می فروشد باید دیگر مشتریان را تشویق کند تا به مجموعه فروشندگان شرکت
بپیوندند. اساس کار بازاریابی شبکه ای فروش محصول توسط مشتریان راضی از محصول است. در شرکت های بازاریابی
شبکه ای هر بازاریاب اگر به دنبال درآمد بالا است باید فروشندگان دیگری را تحت عنوان زیرمجموعه به شبکه خود اضافه
کند. یکی از مشکلاتی که بازاریابی سنتی با آن دست به گریبان است مسئله عدم توجه مردم به تبلیغات و محصول جدید
است. از هر ده محصول جدیدی که به بازار معرفی می شود فقط یکی به سودآوری می رسد.
کلمات کلیدی: بازاریابی، بازاریابی شبکه ای، بایدها و نباید ها، منبع درآمد


دانلود با لینک مستقیم


بازاریابی شبکه ای بایدها و نباید ها، آیا می تواند یک منبع درآمد باشد ؟) مطالعه در بررسی شرایط در کشور ایران می باشد(

دانلود تحقیق کامل درمورد پهنای باند

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درمورد پهنای باند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

شکاف زمانی می تواند بیشتر یا کمتر شود اما ثبت شده باقی می ماند که بدین معناست که دیگر مشتریکن نمی توانند از آن استفاده نمایند . برنامه ریزی الگوریتم 802.16 بر اثر استفاده بیش از حد و یا تعداد زیاد مشترکین ثبات دارد بر عکس 802.11 همچنین کارایی پهنای باند آن بیشتر است . برنامه ریزی الگوریتم همچنین به ایستگاه اصی اجازه می دهد تا کیفیت خدمات را به وسیله تعادل بخش شکاف های زمانی تخصیص داده شده در بین کاربردهای لازم ایستگاههای مشترکین و کنترل کند .

لایه فیزیکی

استاندارد wimax اصلی IEEE 802.16 نشان دهنده wimax از 10 تا 66 گیگاهرتز است 802.16 a که در سال 2004 به روز شد تا 802.6-2004 که 802.16d نیز معروف است . از گسترة 2 تا 11 گیگاهرتز می باشد . 802.16d که به wimax اصلاح شده معروف است در سال 5-2 تحت نام 802.16e به روز شد که mobile wimax معروف می باشد . که از فرکانس مرکب عمودی قابل افزایش Of DM استفاده می کند که نقطه مقابل نسخه OFDM با 256 پیام آور ثانویه که در 802.16d استفاده می شود است . این روش مزایایی بالقوه ای از لحاظ پوشش نصب شخصی مصرف نیرو استفاده مجدد از فکرانس و کارایی پهنای باند را به همراه دارد. 802.16e همچنین قابلیت پشتیبانی تحرک کامل را میسر می سازد . گواهی wimax به فروشندگان اجازه می دهد تا گواهی 802.16d محصولات خود را به عنوان wimax تایید شده بفروشند ‏ بنابراین سطح تضمینی برای این محصولات با دیگر محصولات تایی شده می باشد تا وقتی که از یک دیدگاه مورد نظر قرار می گیرند .

بیشترین علاقمندی برا یاستاندارد 802.16e,d خواهد بود زیرا طول موج های کوتاه متر کمتر تحت تاثیر کاهش شدت سیگنال می شوند و بنابراین یک نفوذ عالی و گستره بیشتری را می دهد . امروزه شبکه هایی در سراسر جهان که در عملیات بازرگانی هستند از تجهیزات wimax که مطابق با استاندارد 802.16d می باشد استفاده می کنند.

مزایا نسبت به wi-fi

wimax پهنای باند گستره بیشتری را فارهم می سازد و همچنین کد گذاری ان قویتر است .

ارتباط را بین شبکه و مقصد نهایی بدون نیاز به یک خط مستقیم قابل رویت در منطقه مورد دلخواه میسر می سازد .

انتشار NCOS عملکرد بدون سیم قابل رویت به نسخه بازنگری شده 16d و 16e احتیاج دارد زیرا که طول موج های کوتاهتر احتیاج دارد . این روشی وابسته به سیگنال های چند خط مسیر هستند که نسبتا شبیه به 802.11n می باشد .

موارد اختصاص طیف صدا

مشخصات 802.16 یک نواره پهن را در مسیر طیف صدای RF به کار می بندد . به هر حال مشخصات شبیه به مجوز استفاده نمی باشند . هیچ طیف صدای گواهی شده یکپارچه جهانی برای wimax موجود نمی باشد . در ایالات متحده بزرگترین بخش موجود تقریبا 2.5 گیگاهرتز است و از قبل تخصیص داده شده است که در ابتدا برای شرکت sprint nextel و clear wire بوده است . در جاهای دیگر دنیا شبیه ترین پهنای باندها حدودا 5/3 گیگاهرتز 5/2 / 3/2 گیگاهرتز یا 5 گیگاهرتز با 5/2 / 3/2 گیگاهرتز که احتمالا مهمترین انها در آسیا موجود است .

بعلاوه چندین شرکت اعلام کردند که قصد دارند استاندارد wimax را با طیف صدای 1/7 / 2.1 گیگاهرتز مورد استفاده قرار دهند که اخیرا توسط FCC به مناقصه گذاشته شد تا خدمات بدون سیم پیشرفته AWS پیشرفت کند .

همچنین دور نماهایی در ایالات متحده وجود دارد که از یک پهنای باند 700 مگاهرتزی که برای استفاده Wimax موجود باشد ‏ ساخته شود . که هنوز فقط برای تلویزیون انالوگ تخصیص داده شده و منتظر اتمام نهایی تلویزیون دیجیتال است قبل از اینکه قابل دسترسی شود که شاید در سال 2009 در هر صورت استفاده های دیگری نیز برای طیف صدا پیشنهاد می شود ‏ اگر وقتی که واقعا فاش شود .

به نظر می رسد که انواع متفاوتی از 802.16 با توجه به شرایط منطقه ای وجود دارد که بنابراین طیف صدا مورد استفاده قرار می گیرد حتی اگر همه چیز و طول موج های رادیویی اصلی یکسان باشد . بنابراین تجهیزات wimax مثل گذشته قابل نقل و انتقال نخواهند بود شاید حتی کمتر از wi-fi قابل جابجایی باشند .

پهنای باند رادیویی اصلی اختصاص یافته طیف صدا نی زاحتمالا در حال تغییر است . اختصاصات ویژه احتمالا کانال های 5 مگاهرتز mhz و یا 7 مگاهرتز mhz را فراهم سازد . در کل هر چقدر پهنای باند اختصاصی طیف صدا بزرگتر باشد wimax می تواند پهنای باند بیشتری را به کاربران خود ارائه دهد .

استانداردها

استاندارد کنونی 802.16 همان IEEE std 802.16 –R- 2005[1] می باشد ( www.iece 802.org / 16 / tgel ) که در دسامبر 2005 تایید شد . که دنباله روی IEEE std 802.16-2004[2] می باشد www.ieee 802.org/16/tge/ که جایگزین استانداردهای 802.16a-2003 , 802.16c –2002 , 802.16-2001(IEEE) بود .

IEEE std 802.16-2004 و یا 802.16d فقط برای سیستم های ثابت می باشد . 802.16e مولفه های تحرک را به استاندارد اضافه کرد .

IEEE 802.16e :

IEEE 802.16e –2005 که قبلا نام گذاری شده است اما هنوز تحت عنوان 802-16e یا moblie wimax مشهور است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد پهنای باند

پایان نامه شخصی با احراز چه شرایطی می تواند برمسند قضاوت بنشیند

اختصاصی از یاری فایل پایان نامه شخصی با احراز چه شرایطی می تواند برمسند قضاوت بنشیند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه شخصی با احراز چه شرایطی می تواند برمسند قضاوت بنشیند


پایان نامه شخصی با احراز چه شرایطی می تواند برمسند قضاوت بنشیند

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 170 صفحه می باشد.

 

فهرست
فصل اول ۱
کلیات ۱
۱-۱-بیان مسئله : ۲
۱-۲-اهمیت وهدف تحقیق ۲
۱-۳-سوال مورد تحقیق ۳
۱-۴-فرضیه : ۴
۱-۵-تعریف واژگان : ۴
۱-۶-محدودیتها : ۵
۱-۷-پیشینه تحقیق ۵
۱-۸-روش تحقق : ۶
فصل دوم ۷
۲-۱-بررسی واژه قضاء: ۸
۲-۲-دادرسی در اسلام : ۱۰
۲-۳-حکم مشروعیت قضا در اسلام: ۱۳
۲-۴-اقسام قضاء : ۱۵
۲-۵-مشروعیت و ثبوت قضاء در اسلام : ۱۶
الف ـ آیات الهی : ۱۷
ب ـ احادیث و روایات: ۱۸
۲-۶-جایگاه وشان قاضی : ۱۹
خطر قضاوت : ۲۰
۲-۷-قضاء بخشی از وظایف رهبری است: ۲۰
۲-۸-انتصاب قاضی از دیدگاه امامیه : ۲۱
۲-۹-اذن عام و اذن خاص : ۲۳
۲-۱۰-انتصاب قاضی در زمان غیبت : ۲۵
۲-۱۱-انتصاب قاضی در دیدگاه اهل سنت : ۲۶
۲-۱۲-خلافت بر اساس شورا چیست؟ ۲۶
۲-۱۳-چگونگی انتخاب قاضی و گماردن آن : ۲۸
فصل سوم ۲۹
طرق اثبات ولایت قاضی : ۳۰
۳-۱-۱- استماع : ۳۰
۳-۱-۲-اقامه بینه : ۳۱
۳-۱-۳-استفاضه : ۳۱
۳-۱-۶-مکاتبه : ۳۵
۳-۱-۷-ادعای قاضی : ۳۶
۳-۲-چگونگی اثبات ولایت قاضی در شرایط کنونی: ۳۶
۳-۳-چگونگی قبول یا ردّ حکم: ۳۶
۳-۴-دلیل تشتّت آراء چیست؟ ۳۷
۳-۵-دلایل وجوب قضاء : ۳۸
۳-۶-مستندات استحباب قضاء ۳۹
۳-۷-نتیجه: ۴۰
فصل چهارم ۴۱
۴-۱شرایط قاضی : ۴۲
۴-۲-۱-بلوغ ونظر امامیه : ۴۴
۴-۲-۲-نظر علمای اهل سنّت درباره بلوغ: ۴۵
۴-۲-۳-ادّله شرط تحقّق بلوغ : ۴۵
۴-۳-عقل : ۴۹
۴-۴-اسلام ۵۱
۴-۴-۱- نظر فقهای شیعه : ۵۱
۴-۴-۲- نظرات فقهای اهل سنّت: ۵۲
۴-۴-۳-اجماع ۵۳
۴-۵-عدالت : ۵۴
۴-۵-۱–شرط عدالت نظرد امامیه ۵۴
۴-۵-۲-شرط عدالت نزد دانشمندان اهل سنت: ۵۶
۴-۵-۳-عدالت ازدیدگاه اسلام : ۶۱
۴-۵-۴-نظریات علمای امامیه در رابطه با معنا وحد عدالت: ۶۱
۴-۵-۶-نشانه های عدالت : ۶۵
فصل پنجم ۶۷
۵-۱-علم و اجتهاد : ۶۸
۵-۲-۱-علم قاضی ازدیدگاه امامیه ۶۹
۵-۲-۲-شناسایی علم قاضی: ۷۱
۵-۲-۳-ادلّه قائلین به حجیت و اعتبار علم قاضی نزد امامیّه : ۷۱
۵-۲-۴-نقد و بررسی ادله مخالفین علم قاضی (ادله عدم اعتبار حجیّت ) ۷۲
۵-۲-۵-نتیجه نهایی (داوری نهایی) امامیه ۷۳
۵-۳-۱-علم قاضی از دیدگاه اهل سنت : ۷۳
۵-۳-۲- کلیات و دیدگاه ها (اختلافات کلی قائلین و مخالفین) ۷۴
۵-۳-۳-اقوال مخالفین : ۷۵
۵-۳-۴-اقوال قائلین به جواز: ۷۵
۵-۳-۵-نتیجه کلّی و نهایی اهل سنّت ۷۶
فصل ششم ۷۷
۶-۱-حایگاه وتعریف اجتهاد : ۷۸
۶-۲-اد از دیدگاه شیعه ۷۹
۶-۳-اجتهاد از دیدگاه اهل سنت : ۸۰
۶-۴-اقسام اجتهاد: ۸۱
۶-۵-حد اجتهاد: ۸۲
۶-۶-نظریات فقهای شیعه در اعتبار شرط اجتهاد در قاضی: ۸۲
قضاءشرعی: ۸۶
۶-۷- عدم اعتبار شرط اجتهاد در قاضی : ۸۹
۶-۸-اهل سنت در اعتبار شرط اجتهاد در قاضی : ۹۰
۶-۹-مجتهد مطلق و متجزی: ۹۲
۶-۱۰-دادرسی غیرمجتهد : ۹۴
۶-۱۱-استخلاف و نیابت در قضاء : ۹۵
۶-۱۲قضاء غیرمجتهد در شرایط اضطرار: ۹۸
۶-۱۳-نتیجه ۹۹
۶-۱۴-تجرّی در اجتهاد نزد فقهای اسلام ۹۹
۶-۱۵-قضاء مقلد در مکاتب فقهی اهل سنت : ۹۹
فصل هفتم ۱۰۱
۷-۱-رجولیت ۱۰۲
۷-۲-حقوق زن در اسلام: ۱۰۲
۷-۳-فقه شیعه و دادرسی زن: ۱۰۴
۷-۴-فقه اهل سنت و دادرسی زن: ۱۱۰
۷-۵-نتیجه ۱۱۱
۷-۶-شرط طهارت مولد یا پاکزادی: ۱۱۲
۷-۷-بینایی، شنوایی، گویایی، حافظه و توانایی بر خواندن و نوشتن: ۱۱۵
۷-۷-۱-حافظه (ضبط): ۱۱۷
۷-۷-۲-کتابت – توانایی بر خواندن و نوشتن: ۱۱۸
۷-۷-۳-بینایی: ۱۲۰
۷-۷-۴-شنوایی و گویایی: ۱۲۱
۷-۸-فقه اهل سنت: در رابطه با شرایط بینایی، شنوایی،کتابت و حفظ: ۱۲۱
۷-۹-نتیجه: ۱۲۳
فصل هشتم ۸-۱-اقسام قضاء ۱۲۴
۸-۱-۱-قضاء تحکیم و از دیدگاه فقهای شیعه: ۱۲۵
۸-۱-۲-تفاوت قضاء تحکیم با قضاء رسمی و عام: ۱۲۶
۸-۱-۳-قضاء تحکیم از دیدگاه فقهای اهل سنت: ۱۲۸
۸-۱-۴-حوزه عمل قاضی التحکیم: ۱۲۹
۸-۱-۵-تحکیم در زمان غیبت ۱۳۰
۸-۲-شرایط قاضی در حقوق موضوعه: ۱۳۲
فصل نهم ۱۳۴
۹-۱-نتیجه گیری ۱۳۵
۹-۲-پیشنهادات : ۱۳۷
ضمائم ۱۳۸

 

۲-۱-بررسی واژه قضاء:
قضاء واژه ای است عربی، اصل آن قضایٌ بوده است که به خاطر قاعده صرفی یای بعد از الف تبدیل به همزه شده و جمع آن اقضیه می باشد، واژه قضیه نیز به معنای حکم آمده که جمع آن قضایا است.
واژه قضاء در فارسی به داوری، دادرسی و حکم ترجمه شد و در کتب فقهی احکام قضا را تحت عنوان کتاب القضاء، کتاب القضایا، کتاب القضیه، آداب القضاء و ادب القاضی می توان یافت.
عده ای از فقهاء معنای عرفی قضاء را معادل معنای لغوی آن یعنی حکم گرفته اند و گروه دیگر از آن به ” ولایت بر حکم” یا ” الزام به حکم” تعبیر نموده اند.
مهمترین تعاریفی که از قضا در کتب فقهی شیعه و اهل سنّت آمده بدین شرح است:
الف: شهید اول : ” ولایه شرعیه علی الحکم فی المصالح العامّه مِن قِبَلِ الامام” .[۱]
ب : شهید ثانی : ” القضاء ای الحکم بین النّاس” .[۲]
ج : مقدس اردبیلی: ” القضاء ولایة عامة بالنّیابه عن النّبی اوالامام عموماً اَوخصوصاً” .[۳]
د : میرزا محمد حسن آشتیانی : نیز همانند شهید ثانی و صاحب جواهر الکلام تعریف قضا رابه ” الحکم بین النّاس” بهتر از سایر تعاریف دانسته است. [۴]
هـ : امام خمینی (ره) : ” القضاء و هوالحکم بین النّاس ارفع التّنازع بینَهُم” .[۵]
و: دکتر جعفر لنگرودی: ” حکم قاضی بیان کننده در مورد مسائلی است که احراز کرده است خواه امور کیفری باشد یا نباشد” .[۶]
ز: احمدبن محمدبن احمد الدردیر (مالکی): “( القضاء) فی الشّرع هو حکم حاکم او محکّم بامرٍ ثَبتَ عنده : کدینٍ و حبسٍ و قتلِ و جرحٍ و ضربٍ و سَبٍّ و ترک صلوة و نحوها، وقذف و شرب و زنا و سرقة و غضب و عداله و ضدّها و ذکوره و انوثه و موت و حیاه و سفهٍ و رشد و کبر و نکاح و طلاق و نحو ذلِک لیرتّب علی ما ثبَتَ عندهُ مقتضاهُ او حکم بذلک المقتضی”.[۷]
ح: ” القضاء … شرعاً ، فصل الحضومات و قطع المنازعات” (حنفی).[۸]
لغت شناسان برای واژه قضاء معانی گوناگونی ذکر کرده اند، نویسنده کتب فقهی: ” جواهرالکلام” به نقل از اهل لغت ده معنای قضاء را بشرح زیر شمرده است و برای هر یک نیز شواهدی از آیات قرآن مجید آورده:
” حکم، علم، اِعلام، قول، حتم، امر، خلق، فعل ، اتمام و فراغ” .[۹]
صاحب کتاب نفیس ” وجوه القرآن” با استناد و استشهاد آیات کریمه، کاربرد قضاء را در قرآن بر سیزده وجه دانسته، وی علاوه بر معانی فوق الذکر وجوه دیگری همچون : منیه = مرگ، قتل = کشتن، فصل = جدا کردن و اداء برای واژه قضاء برشمرده است.[۱۰]
آیا واژه قضاء مشترک لفظی است بین معانی ذکر شده؟ چنانکه نویسنده کتاب ” بُلغه السالّک” بر آنست[۱۱] یا آنکه قضاء در اصل برای یک یا چند معنای محدود همچون حکم، فراغ و اتمام وضع شده و استعمال آن در دیگر معانی از باب اشتراک در معنا می باشد و اینکه آن معنای اصلی کدامیک از معانی مذکور می باشد و همچنین در بیان رابطه معنای لغوی با معنای اصطلاحی قضاء میان فقهاء اختلاف نظر وجود دارد.[۱۲]
بهر حال مشهورترین معنای لغوی قضاء حکم است که با معنای اصطلاحی آن نیز مناسبت تام دارد.
۲-۲-دادرسی در اسلام :
یافتن تاریخ و مبدأ مشخصی برای توجه بشر به امر دادرسی کار آسانی نیست و می توان گفت دقیقاً از روزگاری که آدمی به زندگی اجتماعی و برقراری روابط ، هر چند به شکل ابتدایی و ساده روی آورد، این واژه نیز در فرهنگ حیات بشری پدیدار گردید، اجتماعی زیستن حتی در ابتدایی ترین نوع خود مستلزم پذیرش محدودیتهایی است که بدون آن برقراری رابطه با دیگران و تشکیل اجتماع امکان ناپذیر است.
محدودیتها خواه صرفاً نتیجه نیاز بشر و حکم عقل و سایر انگیزه های آدمی باشند و خواه حاصل پیام و راهنمایی پیامبران و حاملان وحی الهی، در عمل و اجرا همواره بصورت صحیح و کامل رعایت نشده اند، پایبند نبودن به تعهدات و مسئولیتهایی که لازمه حیات اجتماعی است از سوی برخی از عناصر و ارکان تشکیل دهنده اجتماع یعنی آدمیان و نادیده انگاشتن مرزها و تعرض به حقوق دیگران نیز از بدو پیدایش روابط اجتماعی در میان انسانها آغاز گردیده و تا به امروز ادامه دارد. ( اشاره به داستان هابیل ، قابیل ودرگیری آن دو)[۱۳]
اعتقاد به مبدأ هستی و خدا و تبیین نظام خلقت بر اساس بینش دینی و به دنبال آن پذیرش ایدئولوژی یعنی مجموعه ای از حقوق، تکالیف و مقررات که فرد را در مقابل خود، دیگران و خدای خود متعهد ساخته ، مرزها و محدودیتهای دیگری را فراروی آدمیان قرار داده که تخطی از آن، تعرض به حدود الهی و به همان میزان انحراف و دوری از مسیر تکامل و رشد فرد تلقی می گردد.
ارتکاب گناه، تعرض به حدود الهی و پایمالی حقوق دیگران واقعیتهای انکارناپذیر تاریخ زندگانی انسانند، و به همین دلیل دقیقاً همزمان با پیدایش روابط اجتماعی در میان انسانها و پذیرش بنیانهای اعتقادی و دینی، تمایل و گرایش به داد و دادگری و دادرسی در جامعه انسانی نمودار گردیده است.
بحق می توان گفت انگیزه و حداقل بهانه بسیاری از کشمکشها و جنگ و ستیزهای تاریخ بشری و همچنین فلسفه پیدایش بسیاری از مکاتب فلسفی و مذهبی و نظامهای حکومتی همین گرایش قوی و نیرومند آدمی به داد و دادگری بوده است.
اسلام نیز به عنوان دینی واقع گرا و رئالیست دادرسی را بمثابه مهمترین رکن بقای جامعه و تضمین کننده تکامل حیات بشری در اصول و فروع خویش تعقیب و بدان تکیه نموده است، چشم انداز اسلام از مقولة داد و دادرسی برگرفته از یک اصل بنیادی فلسفی است که نظام هستی را نظام عدل و داد می داند، و بدینسان این مقوله را فراتر از رابطه انسان با انسان می نگرد، و از اینرو در ارزیابی نظام حقوقی اسلام باید به همسوئی آن با نظام خلقت بر اساس اصول جهانبینی اسلامی توجه نمود.
در بیان اهمیت دادرسی در اسلام همین بس که خداوند در کتاب خود فلسفه بعثت و رسالت انبیاء را برپایی عدل و داد معرفی نموده است.( لقد ارسلنا رسلنا با لبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط) [۱۴]
دادرسی یکی از مهمترین وظایف انبیاء الهی و اوصیای آنان بوده، و چنانکه در بحثهای آینده، خواهیم نگاشت نه تنها انبیاء شخصاً به حل و فصل دعاوی مردم و ستاندن حقوق ایشان پرداخته اند بلکه اساساً منصب قضاء در بینش اسلامی از مناصب ویژه ایشان است.
پیامبر اسلام (ص) شخصاً به عنوان قاضی مسلمین به دادرسی همّت گمارده و در مواردی نیز شخصیتهایی همچون علی (ع) و معاذبن جبل را برای انجام این مهم به بلاد اسلامی فرستاده است.
دادرسی از عمده ترین مسئولیتهای خلفا و ائمه و حکام اسلامی بوده، و حتی در بینش کسانیکه معتقد به ولایت مطلقه فقیه در زمان غیبت امام نمی باشند نیز دادرسی از وظایف اولیه فقهاء شیعه در زمان غیبت بوده و ولایت وی در امور قضایی و رسیدگی به مرافعات و مخاصمات و اجرای حدود الهی از جمله مسئولیت هایی است که مورد اتفاق نظر و اجماع تمامی فقهای شیعه می باشد، همچنین فقهای اهل سنت دادرسی را از اهمّ وظایف حاکم و والی مسلمین دانسته اند.
بدیهی است که بموازات اهمیت و ارزشی که مقام دادرسی در اسلام دارد، شرایط و ویژگیهای کسی که امر دادرسی را به عهده می گیرد نیز اهمیت یافته و بدین لحاظ در بینش اسلامی هرگز نمی توان سرنوشت امور قضایی و حل و فصل دعاوی که در حقیقت اجرای عملی و عینی احکام الهی است بدست نا اهل سپرد، بنابراین هرگاه فردی واجد شرایطِ بنیادین قضاء نباشد هر چند از هوش و فراست سرشاری برخوردار بوده و به قوانین و احکام دادرسی آگاهی کامل داشته و بر فنون دادرسی نیز کاملاً مسلّط باشد، گماردن او به منصب قضاء جایز نیست. به همین جهت فقهاء قبل از آنکه آداب و احکام قضاء و چگونگی صدور حکم در منازعات را مطرح نمایند، ابتدا به بیان شرایط و اوصاف قاضی پرداخته اند.
تأکید اسلام بر ضرورت اتّصاف قاضی به شرایط و ویژگیهای خاص، یکی از مسائلی است که سبب امتیاز نظام حقوقی اسلام با سایر نظامهای حقوقی جهان بویژه نظامهای معاصر گردیده است،
آنچه که سبب امتیاز نظام حقوقی اسلام گردیده، همان تأکید و توجه به صلاحیت قاضی قبل از دادرسی است در حالیکه در نظامهای دیگر بدون استثناء محور مسائل و احکام حقوقی نفس حکم و قانون است و در حقیقت بحث از شرایط دادرسی جائی در مجموعه نظام حقوقی ندارد. منشاء این تفاوت نیز همسویی و هماهنگی قوانین و احکام اسلامی با مبانی عقیدتی و اصول جهان بینی آن است در اسلام بحث از حل و فصل منازعات و اجرای عدل و داد هرگز مستقل و مجرّد از بحث شرایط و اوصاف کسی که اجرای آن را بعهده دارد مورد بررسی قرار نگرفته، به سخن دیگر قضاء شرعی و دادرسی اسلامی ماهیتاً دو عنصر تفکیک ناپذیر دارد که نبود هر یک از آن دو مشروعیت قضاء را منتفی می سازد و این دو رکن عبارتند از :
۱- اهلیت قاضی از لحاظ احراز شرایط ویژه آن.
۲- مطابقت احکام صادره با قوانین الهی، و دقیقاً به همین جهت است که اسلام گفته اند:
” هرگاه فردی واجد شرایط دادرسی نباشد هر چند به عدل و داد حکم نماید، گماردن وی به منصب قضاء حرام و قبول او نیز گناه و بردن دعاوی از سوی مسلمانان در محکمه او نیز حرام خواهد بود” .
و عرفوه شرعاً بانه : ولایه الحکم شرعاً لمن له اهلیه الفتوی بجزئیات القوانین الشرعیه علی اشخاص معیّنه من البرّیه باثبات الحقوق و استیفائها للمستحّق.[۱۵]
ترجمه: ” و در شرع قضاء را این چنین تعریف نموده اند: ولایت بر صدور حکم است شرعاً از ناحیه کسی که حائز شرایط فتوی است در مورد جزئیات قوانین شرعی و بین اشخاص معین بمنظور اثبات حقوق و بازگرداندن حق به صاحب آن”
۲-۳-حکم مشروعیت قضا در اسلام:
قضاوت و حکم کردن ، شرعاً واجب کفایی است در حق کسانیکه صلاحیت آن منصب را دارند یعنی اگر مثلاً ده نفر صلاحیت آن را داشته باشند ابتدا بر همه آنها واجب است آن را بدست بگیرند ولی وقتی که یکی از آنها پیشقدم شد و آن را بر عهده گرفت از دیگران ساقط می شود و اگر هیچکس اقدام به آن نکرد همه گناه کرده اند.
البته قضاوت در زمان حضور امام معصوم علیه السلام وظیفه خاص امام است ، پس بر امام واجب است که به نحو واجب کفایی یک نفر را در منطقه و محلّی برای قضاوت نصب فرماید، و گاهی قضاوت کردن بالعرض واجب عینی می شود مثل اینکه جز او کسی از اهل قضا یافت نشود و نیاز به او باشد.[۱۶]
با اینکه قضا برای افراد دارای صلاحیت واجب کفایی است امّا برای دو گروه واجب عینی می باشد.
۱- کسی را که امام معصوم (ع) امر به قضاوت کرده است.
۲- اشخاصی که دارای صلاحیت و واجد شرایط منحصر به فرد باشد.
شهید ثانی (قده) در کتاب مسالک در این باره می گوید: « وظیفه قضا از جمله واجبات کفایی است.» [۱۷]
زیرا نظام نوع انسانی متوقف بر آن است چون ظلم و بیداد از صفات جبلی آدمی است ، پس اجتماع ناگزیر از حاکمی است که داد مظلوم بستاند و دیگر از آن جهت که امر به معروف و نهی از منکر بر این وظیفه مترتّب است. [۱۸]
امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله می فرماید:
اگر چند نفر دارای صلاحیت باشند در صورتی که شخص بخود اطمینان داشته باشد تصدی امر قضا بر او مستحب است.[۱۹]
ملّا احمد نراقی در این باره می فرماید:
قضا واجب است برای کسی که صلاحیت این کار را دارد اگر قاضی متوجه شود نزاعی درگرفته که کسی به دیگری از روی ظلم یا جهل ستم می کند برایش واجب است نزاع را رفع کند زیرا به منزله نهی از منکر می باشد.[۲۰]
در مقام نقد و ارزیابی نظریات ارائه شده در تعریف قضاء توجه به چند نکته که مورد اتفاق نظر همه مذاهب اسلامی است، راهگشا خواهد بود:
۱- قضاء ماهیتاً حکم بین مردم است در منازعات و مخاصمات ایشان.
۲- قضاء در اسلام یک منصب رفیع دینی و از شئونات حاکم و رهبر اسلامی است.
۳- دادرسی در اسلام مشروعیت ندارد جز آنکه بر طبق احکام شرعی صورت پذیرد.
۴- قاضی در اسلام دارای شرایطی است که بدون احراز این شرایط ، قضاء او هر چند صحیح و بر حق باشد مشروعیت ندارد.
۲-۴-اقسام قضاء :
در بررسی واژه قضاء گفتیم که قضاء به داوری و دادرسی هر دو اطلاق می شود و بر همین اساس دو نوع قضاء در کتب فقهی مورد بحث قرار گرفته : قضاء تعمیم یا تنصیب، و قضاء تحکیم.
منظور از قضاء تعمیم همان مفهوم عرفی و اصطلاحی قضاء است که قاضی منصوب از ناحیه امام و حاکم اسلامی با شرایطی که در شرع مقرر گردیده برای رفع خصومت و نزاع بر اساس احکام و قوانین اسلام اقدام به دادرسی و صدور حکم الزام آور برای طرفین دعوی می نماید.
قسم دیگر قضاء که درواقع همان حکمیّت و داوری در دعاوی می باشد نیز مورد بحث فقها قرار گرفته که در جای خود تحت عنوان قضاء تحکیم بدان خواهیم پرداخت.
اجمالاً می توان گفت: هرگاه دو یا چند نفر در نزاع خویش راضی به حکمیت و داوری فردی (با مشخصاتی که بعداً خواهیم گفت) گردند، حُکم در چنین موردی را قضاء تحکیم و داور آن را قاضی التحکیم یا محکّم و یا حَکَم نامند.
ناگفته نماند که حکم در قضاء تحکیم نیز باید بر اساس احکام شرعی باشد و قاضی آن نیز شرایط قاضی عام را دارا می باشد و به همین جهت نیز بسیاری از فقهای شیعه تقسیم بندی مذکور را نپذیرفته و تفاوتی بین دو عنوان مذکور از لحاظ احکام و شرایط بویژه در زمان غیبت قائل نمی باشند. و در مقابل دیگر فقهای شیعه و تمامی فقهای اهل سنت برآنند که قضاء تحکیم همواره موضوعیت داشته و دارد.

۲-۵-مشروعیت و ثبوت قضاء در اسلام :
در بینش اسلامی هیچ قانون و حکمی مشروعیت ندارد جز آنکه با استفاده از اصول و منابع احکام یعنی کتاب و سنت[۲۱] ، که مورد پذیرش تمامی فرق اسلامی می باشند و همچنین دیگر منابعی که نزد هر یک از مکاتب فقه اسلامی حجیت دارند[۲۲]، تشریع آن حکم بعنوان حکم اسلامی ثابت گردیده باشد.
از این رو اکثر فقهاء در آغاز بحث قضاء به ذکر دلایل و مستندات مشروعیت قضاء در شریعت اسلام پرداخته اند، گر چه بنظر می رسد با توجه به حتمی بودن وقوع نزاع، جامعه انسانی و ضرورت پرداختن به امر دادرسی برای رفع اختلافات و ایجاد زمینه های سلامت جامعه برای نیل به اهداف والای خلقت آدمیان، و اینکه با این نگرش قضاء شأنی از شئونات رسالت و امامت در دین اسلام ، جایگاه واقعی این بحث در بیان فلسفه خلقت بشر و بعثت انبیاء و امامت اولیاء و به سخن دیگر در مبانی اعتقادی می باشد نه در فروع احکام.
بهر حال جمیع فرق اسلامی ثبوت قضاء در شریعت اسلام را پذیرفته و فقهاء نیز به تعابیر مختلف و با استناد به کتاب و سنت و اجماع، در کتابهای خود بدان تأکید و تصریح نموده اند.[۲۳]
بنا به دلایلی که اشاره شد نیازی به برشماری آیات و روایات و بحث از کیفیت دلالت آنها بر ثبوت قضاء در اسلام نیست و چنانکه شهید ثانی از فقهای بنام شیعه فرموده ” قوام و کمال نظام جامعه انسانی بدان وابسته است” [۲۴] و یا به گفته یکی از محققین: ” دور از حق نیست که گفته شود: قضاء از ضروریات دین مبین اسلام است که علاوه بر کتاب و سنت و اجماع، عقل نیز بر لزوم پرداختن بدان به لحاظ توقف نظام جامعه بر این مهم ، گواهی می دهد” .[۲۵]
در اینجا تیمنّاَ به ذکر چند آیه و حدیث بی آنکه وارد مناقشات چگونگی استدلال و استناد بدان شویم بسنده می کنیم:
الف ـ آیات الهی :
- ان الله یاءمرکم ان تودوّا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل[۲۶]
خداوند شما را امر می کند که امانتها را به اهلش بازگردانده و به هنگام حکم بین مردم، به عدالت حکم رانید.
- یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض، فاحکم بین الناس بالحق ولاتتبع الهوی[۲۷]
ای داود، ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم پس بین مردم به حق داوری نما، و از هوای نفس پیروی مکن.
- انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله[۲۸]
(ای پیامبر) ما کتاب را بر توبه حق نازل کردیم تا بین مردم بر اساس آنچه خداوند به تو نمایانده حکم نمایی.
- فإن تنازعتم فی شیء فردوّه الی الله والرسول[۲۹]
پس هرگاه در امری بین شما نزاع درگرفت آن را به خدا و رسولش عرضه کنید.
و دیگر آیاتی که در کتب فقهی و آیات الاحکام ذکر شده که طی بحثهای آینده به برخی از آنها اشاره خواهیم نمود.
ب ـ احادیث و روایات:
از سنت نیز روایات متعددی در باب ضرورت قضاء و اهمیت آن و لزوم حکم به عدالت و منع تصدی قضاء برای غیراهل آن فراوان نقل گردیده که در کتب حدیث شیعه و سنی موجود می باشد.[۳۰]
آشتیانی در کتاب القضاء خود بر آنست که روایات در این باب بحد استفاضه (هر گاه انتشار و شیوع یک خبر به حدی باشد که موجب اطمینان نزدیک به یقین بر صحت و درستی آن خبر گردد ولی به حد تواتر نرسیده باشد، این خبر را مستفیض و انتشار و شیوع آن بدین حد را استفاضه نامند.
بلکه تواتر (هر گاه انتشار و شیوع یک خبر به حدی برسد که موجب یقین انسان به درستی آن خبر گردیده و احتمال همدستی راویان آن بر جعل و دروغ منتفی باشد، چنین خبری را متواتر نامند.) رسیده است.[۳۱]
عن النبی (ص) قال : القضاة ثلاثة واحدة فی الجنة ، واثنان فی النّار فامّا الذّی فی الجنة فرجل عرف الحق فقضی به، و رجل عرف الحق و جار فی الحکم فهو فی النار و رجل قضی للناس علی جهل فهو فی النار.[۳۲]
ترجمه : از پیامبر گرامی روایت شده است که فرمود: قاضیان بر سه دسته اند یکی از آن سه بهشتی و جایگاه دو گروه دیگر آتش است، آنکس که اهل بهشت است مردی است که آگاه به حق است و به حق نیز حکم نماید، و اما آنکس که حق را بداند ولی بنا حق حکم نماید جایگاهش دوزخ است و همچنین آنکه بر جهل و نادانی بین مردم حکم نماید اهل آتش است.
پیامبر (ص) : یک ساعت دادگری از یکسال عبادت بهتر است.[۳۳]
قال ابوعبدالله (ع) : ایاکم ان یحاکم بعضکم بعضاً الی اهل الجور و لکن انظروا الی رجل منکم یعلم شیئاً من قضایانا، فاجعلوه بینکم، فانّی قد جعلته قاضیاً فتحاکموا الیه.[۳۴]
ترجمه: امام صادق (ع) فرمود: زنهار، که برخی از شما دعوای خویش را نزد قاضی اهل ستم برد، بلکه دعوای خود را به کسی عرضه کنید که به احکام ما آشنایی دارد، او را در میان خویش (به داوری) برگزینید، که همانا من او را قاضی بین شمایان قرار دادم، پس در محاکمات خویش بدو رجوع کنید.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه شخصی با احراز چه شرایطی می تواند برمسند قضاوت بنشیند