یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایاننامه-بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران(500صفحه)

اختصاصی از یاری فایل پایاننامه-بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران(500صفحه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ارتباطات فرآیندی است که از طریق آن افراد وسازمانها به اهداف خود دست می‌یابند از طریق ارتباط با دیگران ما نگرشها،ارزشها،آرزوها،خواسته‌ها و نیازهای خود را دیگران تقسیم می‌کنیم.

ارتباطات به معنای انتقال مفاهیم است. اگر هیچ تبادل اطلاعاتی یا فکری وجود نداشته باشد ارتباط به وجود نمی‌آید.گوینده‌ای که سخنانش شنیده نشود یا نویسنده‌ای که نوشته‌اش خوانده نشود ارتباط برقرار نکرده است.برای اینکه ارتباط موفقیت آمیز باشد نه تنها معنای آن باید انتقال یابد بلکه باید درک هم بشود پس ارتباط انتقال دادن و درک مفهوم است ارتباط کامل–اگر چنین چیزی امکان پذیر باشد-وقتی وجود دارد که فکر یا اندیشه ارسالی دقیقا به همان منظوری که ارسال شده است دریافت شود.

ارتباط عبارتست از فرآیندی که بدان وسیله افراد درصدد برمی‌آیند در سایه‌ی مبادله پیام‌های نمادین به مفاهیم مشترک دست یابند

تعریفی که ما از ارتباطات نمودیم در برگیرنده سه نقطه اساسی است:

این که ارتباطات مستلزم وجود افراد و مردم می‌شود از این رو درک ارتباطات ایجاب می‌کند تا شیوه‌ای را که مردم با یکدیگر رابطه برقرار می‌کنند درک نمود.

2)و اینک ارتباطات مستلزم مفاهیم مشترک می‌گردد.یعنی برای اینکه افراد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند،‌باید درباره مفاهیم،واژگان،عبارت‌ها و اصطلاحاتی که به کار می‌برند به توافق نظر برسند.

3)ارتباطات جنبه نمادی دارد یعنی به صورت اشاره،صدا،حرف،عدد یا واژه می‌باشد که تنها نمایانگر یا نشان دهنده‌ی عقایدی می‌باشد که بایستی رد و بدل شوند (به دیگران داده شوند یا از آنها گرفته شوند.)

پارسائیان و اعرابی (1375) به نقل از هنری مینتزبرگ اهمیت ارتباطات را در ایفای سه نقش مدیریت بیان می‌کنند.

نخست مدیران در نقشی که در ارتباط با دیگران دارند به عنوان مقام تشریفاتی و رهبر واحد سازمانی به حساب می‌آیند. مینتزبرگ از تحقیقاتی نام می‌برد که نتیجه‌ی آنها نشان می‌دهد که به طور متوسط هر مدیر،45درصد وقت خود را صرف تماس با همکاران و حدود45درصد از وقت خود را صرف تماس با افراد خارج از سازمان می‌نماید و تنها ده درصد از وقت خود را مقامات بالاتر و ارشد می‌گذراند.

سپس، با توجه به نقشی که مدیران در صحنه اطلاعات ایفا می‌کنند،درصدد برمی آیند از همکاران،همتایان،زیردستان وافراد دیگری که با آنها تماس می‌گیرند.اطلاعاتی را به دست آورند.که بر کار و مسئولیت‌های آنان اثر می‌گذارند آنها متقابلا اطلاعات مهم و جالب به طرف مقابل می‌دهند گذشته از این‌،آنها اطلاعاتی را به عرضه کنندگان مواد اولیه،همتایان،همکاران و گروه‌های ذی‌ربط که در خارج از سازمان هستند درباره‌ی کل واحد،می‌دهند.

در نهایت،به عقیده مینتزبرگ،مدیران با توجه به نقشی که از نظر تصمیم‌گیری ایفا می‌کنند طرح‌های جدید را به اجرا درمی‌آورند هر نوع مسئله‌ای را در رابطه با نزاع و کشمکش بین افراد حل،منابع موجود را بین اعضاء و دوایر تقسیم می‌کنند و به آنها تخصیص می‌دهند اگرچه مدیران بسیاری از تصمیمات را به تنهایی می‌گیرند،ولی اساس این تصمیمات اطلاعاتی است که به آنها داده شده است.مدیران به نوبه خود باید این اطلاعات را به دیگران بدهند(به اطلاع آنان برسانند).

از طرف دیگر قدرت ویژگی اساسی نقش یک مدیر بوده و زمینه‌ی اثربخشی او را در سازمان فراهم می‌سازد در واقع یک پدیده‌ی اجتناب ناپذیر در سازمان است.که البته در سازمان‌ها مدیران به آن به عنوان یک پدیده‌ی منفی می‌نگرند.ولی حقیقت این است که این جریان،‌ذاتا یک پدیده منفی نیست،بلکه منفی و مثبت بودن آن بستگی به قضاوت و نوع کاربرد آن دارد.یقینا اگر هدف از قدرت اهداف سازمانی باشد. می‌تواند پدیده‌ای مثبت و کارکردی محسوب گردد،و باعث پویایی سیستم و سازمان شود اما اگر هدف از آن دستیابی به اهداف شخصی و فرد باشد مطمئناً یک پدیده‌ی منفی و ناپسند خواهد بود.

 

در هیچ کجا نمونه این پایاننامه کامل رو پیدا نخواهید کرد.در 500صفحه گرداوری شده است که در نوع خود بی نظیر می باشد به صورت کمی و تمام داده ها تجزیه و تحلیل شده اند منابع پرسشنامه و...همه ذکر شده اند.

 


دانلود با لینک مستقیم


پایاننامه-بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران(500صفحه)

مقاله بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران

اختصاصی از یاری فایل مقاله بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران


مقاله بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:16

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
 مقدمه

دنیایی را تصور کنید که در آن «ارتباط«وجود ندارد؛ در این دنیا انسان،تنها و انفرادی زندگی می کند و هرگز مشارکتی در تجربه اندوزی و علم ورزی ندارد! هرگز نمی تواند برای فائق آمدن بر مشکلات و محدودیتهای شخصی،از اتحاد و یکپارچگی برخوردار شود! هرگز سهمی در اختراعات نداشته و از شانس و فرصت زیادی بهره مند نخواهد شد! در چنین جهانی انسان نمی تواند از دیگران تاثیر بپذیرد و به گونه ای متقابل بر آنان تاثیر بگذارد. در یک کلام:تصور چنین جهانی اگر ناممکن نباشد،دشوار است.

این تصور بسیار مشکل است؛ زیرا ارتباط طرح چنین سوالی را درزندگی بشری از میان برده و غیر قابل بحث نموده است. دنیایی که ما در آن بسر می بریم بسیار مبهم و پیچیده است. در جهانی بدون وجود ارتباط، تمدن- به مفهومی که امروز می شناسیم- امکان وجود و ظهور نداشته است. ما به وسیله ارتباط،موفق شده ایم علوم و آموخته ها و تلاشهایمان راتجزیه و ترکیب کنیم. تواناییها و تلاشها و آموخته های علمی ما را قادر ساخته است تا ظرفیت علمی،تکنولوژی و فرهنگی مان توسعه یافته و رو به تکامل و تعالی بروند بدون وجود یک زمینه مناسب برای ایجاد ارتباط با یکدیگر در سطحی قابل قبول انسان هرگز نمی توانست موقعیت ما قبل تاریخ را پشت سر گذاشته و به پیشرفت


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران

پایانامه بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت

اختصاصی از یاری فایل پایانامه بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت


پایانامه بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:67

فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ

مقدمه

در پژوهش به کمک تحلیل داده‌های گردآوری شده واقعیات و سوالهای علمی پژوهشی را جست و جو می‌کنیم. «داده‌ها» به اطلاعات خام گردآوری شده از طریق مصاحبه، پرسشنامه یا مشاهده یا پایگاههای داده‌ها دست دوم اشاره دارد. با سازماندهی داده‌ها به طریق معین، تحلیل آنها و نتیجه‌گیری از آنجا جواب مسئله ای را که در جست و جویش هستیم، پیدا می‌کنیم .

در اکثر پژوهش‌های سازمانی ، دست کم، علاقه مندیم بدانیم پدیده‌هایی معین با چه تواتری روی می‌دهند، میانگین نمره در یک مجموعه از اعداد چیست و میزان تغییر پذیری در این مجموعه چگونه است (یعنی، میزان گرایش یا پراکندگی از مرکز متغیرهای وابسته و مستقل). اینها با عنوان آمار توصیفی شناخته‌ شده‌اند. (آماری که پدیده‌های مورد نظر را توضیف می‌کند.)‌فراتر از این ، ممکن است بخواهیم بدانیم که چه روابطی میان متغیرها و سایر اجزاء وجود دارد. آیا تفاوتهایی میان دو یا چند گروه وجود دارد یا نه، و از این قبیل اینها آمار استنباطی نامیده می‌شوند.

این فصل در دو بخش ارائه شده است. بخش اول شامل یافته‌هایی است که از طریق آمار توصیفی بدست آمده است و بخش دوم یافته‌هایی را در بر می‌گیرد. که از آمار استنباطی حاصل گردیده است.


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت

پایان نامه اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید بر سلامت عمومی مادران کودکان ADHD بجنورد

اختصاصی از یاری فایل پایان نامه اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید بر سلامت عمومی مادران کودکان ADHD بجنورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید بر سلامت عمومی مادران کودکان ADHD بجنورد


پایان نامه اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری  جدید بر سلامت عمومی مادران کودکان ADHD بجنورد

پایان نامه روانشناسی اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری  جدید بر سلامت عمومی مادران کودکان ADHD بجنورد

پایان نامه روانشناسی اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی رفتاری برسلامت عمومی مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی

فهرست مطالب:
چکیده
فصل اول : کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت وضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیه های تحقیق
متغیر ها
تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی طرح
تعریف نظری
تعاریف عملیاتی
فصل دوم :ادبیات تحقیق
بخش اول :اختلال کمبود توجه ـ بیش فعالی
تاریخچه ADHD
سبب شناسی
مشکلات ناشی از بیش فعالی
تیزهوشی و بیش فعالی
بخش دوم : آموزش والدین
کنترل کودک بر اساس رویکرد رفتاری
بخش سوم : سلامت
سلامت جسمانی :
اضطراب :
اختلال خواب :
رشد اجتماعی و کارکرد اجتماعی
افسردگی:
بخش چهارم : تحقیقات انجام شده در ایران و جهان :
تحقیقات انجام شده در جهان
تحقیقات انجام شده در ایران:
فصل سوم :
روش اجرای تحقیق
1ـ طرح پژوهش
2ـ جامعه آماری
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری
پایایی و روایی آزمون ها
روش نمره گذاری
بسته آموزشی
روش اجرای پژوهش
روش آماری
فصل چهارم :
تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل پنجم :
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات پژوهشی
پیشنهاد کاربردی
محدودیت های پژوهش
فهرست منابع فارسی

 

 

چکیده
اختلال کمبود توجه بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات دوره کودکی است که می تواند اثرات نامطلوبی بر روی فرد در دوره کودکی و نوجوانی، بر روابط خانوادگی و بخصوص سلامت عمومی مادران داشته باشد. و یکی از موثرترین راههای کاهش این اثرات نامطلوب، آموزش خانواده بخصوص مادران می باشد به این دلیل تحقیقی را با عنوان «اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی ـ رفتاری بر سلامت عمومی مادران کودکان مبتلا به ADHD دوره ابتدایی شهرستان بجنورد» انجام شد که این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی می باشد. در این تحقیق جامعه آماری، کلیه مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان بجنورد که مبتلا به ADHD هستند، می باشد. نمونه آماری، 30 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به ADHD هستند که از طریق نمونه گیری خوشه ای از 30 مدرسه انتخاب شده اند. در ابتدا، مادران 2 گروه کنترل و آزمایش پرسشنامه GHQ را تکمیل نمودند. پس از آن مادران گروه آزمایش طی 12 جلسه آموزشی، الگوهای
 شناختی ـ رفتاری جدید  را آموختند در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. پس از اتمام آموزش، مادران هر دو گروه مجدداً تست GHQ را تکمیل نموده و نمرات محاسبه شده در 2 مرحله ثبت، سپس میانگین نمرات، تفاوت میانگین ها و واریانس محاسبه گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون  تی ـ استودنت برای گروه های مستقل انجام گردید.ابزار اندازه گیری در این پژوهش عبارتند از : پرسشنامه سلامت عمومی GHQ، پرسشنامه CSI4 که روایی و پایانی ابزار قبلاً اندازه گیری شده است و مورد تایید می باشد.این پژوهش دارای 5 فرضیه می باشد که چهار فرضیه آن تایید گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که آموزش مادران با رویکرد شناختی ـ رفتاری باعث افزایش سلامت جسمی، سلامت عمومی، کارکرد اجتماعی و کاهش اختلال اضطراب و اختلال خواب می شود.

کلید واژه :بیش فعالی، درمان شناختی ـ رفتاری، سلامت عمومی



فصل اول :
کلیات تحقیق
 
مقدمه
خانواده مکانی است که کودک با همه تجارب خویش به آن باز می گردد، برآلام و دردهایش مرهم می نهد و در آن، از افتخارات و موفقیتهایش سخن به میان می آید( نوابی نژاد، 1373).
خانواده ، شبکه ای از ارتباطات است که در آن والدین وکودکان در فرآیندی دو سویه با یکدیگر تعامل دارند. در این مجموعه طرفین قادرند تاثیرات بس شگرفی بر یکدیگر داشته باشند . با تأمل در کیفیت روابط والدین وبخصوص روابط مادر وکودک و موشکافی در آن می توان به نقش حساس مادر در ارتباط با کودک پی برد. در دهه های اخیر روانشناسان تاکید بسیاری  بر روابط کودک با مراقبینش داشته  اند . آنها واکنشهای متقابل  را ، اساس رشد عاطفی و شناختی کودک ذکر کرده اند (بالی، 1969؛فروید ، 1964؛واتسون  ، 1928). بهرنز(1954)، برای بوجودآمدن شخصیتی متعادل در اطفال بر  کیفیت رفتار مادر و ویژگیهای شخصیتی وی و نیز چگونگی ایفای نقش مادرانه تاکید دارد. او پیشنهاد می کند که رفتار اجتماعی و رشد شخصیت کودک ، به طرز رفتار مادر و ساختمان  منش او بستگی دارد. ( ایمان زاده، 1377).
خانواد نخستین نهادی است که کودک بعنوان یک موجود اجتماعی با آن ارتباط برقرار می کند. بر اساس دیدگاه های رشدی، کودک، خانواده را بعنوان یک محیط فیزیکی ـ اجتماعی و روانی، مدتها قبل از تولد خود شکل می دهد و متقابلاً توسط آن شکل می پذیرد و یک تعامل متقابل بین آنها بوجود می آید، از این رو خانواده اصلی ترین و بنیادی ترین نقش را در فرآیند رشد کودک دارد (چلبیانلو، 1384).
مادر نزدیک ترین فرد به نوزاد از اوان تولد است . این تکیه گاه پر قدرت که مهم ترین منبع تامین کننده نیازهای جسمی و روانی کودک می باشد، قادر  است  با دریای بیکران محبت های خودزمینه ساز عشق و دوستی در فرزند خویش باشد. همانطوری که  واکنشهای مادر  قدرت اثر گذاری بسیاری بر کودک دارد ، رفتارها و خلق و خوی کودک نیز می تواند  بررفتار و عواطف مادر نسبت به فرزندش تاثیرفراوان داشته باشد. کودکان بیش فعال به دلیل مشکلاتی چون پر تحرکی ، بی قراری وکم توجهی،تکانشگری  تاثیرات عمیقی بر روابط خود با سایر اعضاء خانواده و فضای کلی حاکم بر این محیط می گذارند. وجود این گونه رفتارها در کودک ، به بروز واکنشهایی چون پرخاشگری ، تنبیهات جسمانی و احساس خصومت از جانب والدین (نسبت به کودک ) می انجامد . این عکس العملها در نهایت منجر به حاد شدن مشکلات کودک می گرددو به این ترتیب چرخه معیوبی بوجود می آید، به شکلی که تدریجاً تشخیص دقیق علت و معلول بسیار بعید به نظر می رسد (ایمان زاده، 1377).
نیازهای گوناگون کودک و چگونگی تامین آن از جانب خانواده در روند سلامت روانی و رشد تکامل جسمی و روحی کودک نقش تعیین کننده ای دارد ( هاشمیان، 1377).
اگر شخصیت انسانی را بنایی در نظر بگیریم، باید پذیرفت که اسکلت فلزی آن در دوران کودکی بنا می شود و آنچه بعدها به آن افزوده می شود، حول محور این اسکلت فلزی یا ستونهای اصلی شکل می گیرد ( سرمد، 1375).
به هر جهت، در محیط خانواده که به واقع جامعه ای محدود است ، کنش و واکنشهای میان اعضاء تاثیر بسزایی در افزایش یا کاهش مشکلات موجوددارد. لذا در چنین محیطی صحبت از تاثیر یک سویه افراد (چه والد و چه کودک ) بر دیگری خطا است . نمی توان صرفا از مشکلات کودک سخن راند حال آنکه روشن است او در یک سیستم تعاملی رشد می یابد. مطرح نمودن اختلالات شخصیتی و رفتاری مادر به عنوان علت مشکل کودک نیز ، نادرست است.واضح است که مادر از بابت کج خلقی ها ، ناسازگاریها و سرکشی های فرزندش بیشترین آسیب را متحمل می شودبه خصوص در خانواده هایی که دارای کودکان با اختلال کمبود توجه بیش فعالی هستند . لذا برای کاهش آسیبهای روانی والدین، بخصوص مادران و ایجاد نگرش مثبت تر و آمادگی بیشتر برای مواجه با مشکلات کودکانشان و در نتیجه تامین آرامش و سلامت عمومی اعضای خانواده و بخصوص مادران و کودکان ، آموزش مادران را امری ضروری و لازم می دانیم و در این تحقیق برآنیم که اثر بخشی آموزش مادران با رویکرد شناختی رفتاری را بر سلامت عمومی آنان مورد بررسی و تحقیق قرار دهیم وامیدواریم این آموزش گامی مثبت بر افزایش سلامت عمومی مادران وکاهش اختلال در کودکان باشد.



بیان مسئله :
اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری  جدید بر سلامت عمومی مادران کودکان ADHD  
روابط مادر و کودک به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد آن همواره مورد توجه متخصصان بوده است. عمق و گستردگی این پیوند بصورتی است که هر یک از طرفین قادرند در کاستن یا افزودن مشکلات دیگری نقشی حیاتی ایفا کنند. بررسیهای متعدد در زمینه تعامل کودکان بیش فعال و مادران آنها، نشانگر مشکلات ارتباطی میان آنان و شیوه های تربیتی ترجیحا تنبیهی است. مش وجانسون (1983)،گزارش  می دهند که مادران کودکان بیش فعال دارای عزت نفس پایین تر ، احساس گناه فزاینده و احساس انزوای بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی هستند.  برین و بارکلی خود به این نتیجه رسیدند که مادران کودکان بیش فعال ، احساس استرس مادرانه بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی دارند (ایمان زاده، 1377).
وقتی کودک دارای اختلال باشد، به والدین بخصوص مادران فشار روانی زیادی وارد خواهد شد ، چرا که بسیاری از انتظارات آنان درهم ریخته میشود و روشهای تربیتی مرسوم در  این کودکان تاثیر چندانی نخواهد داشت . در واقع تربیت فرزندان مسئولیت مهم و دشوار تلقی می شود. در این زمینه کانت می نویسد : « در بین ابداعات بشر دو تا از بقیه مشکلتر است : هنر مملکت داری و حکومت و هنر تعلیم و تربیت (شکوهی، 1372)».  این امر در شرایطی که کودک دارای نشانه هایی از بیش فعالی ـ بی نظمی ـ تحریک پذیری ـ بی توجهی ـ تکانشگری بی ملاحظاتی و نافرمانی باشد بسیار خسته کننده و سخت خواهد بود ، چرا که روشهای تربیتی معمول از قبیل آگاه سازی ، استدلال ، سرزنش،. برای این دسته از کودکان کارساز نیستند . به همین دلیل بیشتر اوقات والدین، بخصوص مادران کودکان احساس درماندگی کرده و به روشهایی متوسل میشوند که وضعیت کودک را وخیم تر می کند و از این طریق احساس گناه و آشفتگی برخانواده حاکم میشود و تعاملات آنان منفی میشود و والدین بخصوص مادران بخاطر عدم اطاعت کودک ، کنترل شدیدی اعمال می نمایند و تعارضات زیادی بین پدر و مادر ،خواهر و برادران بوجود می آید. علاوه بر این ممکن است ناراحتی های زیادی از جمله افسردگی در مادر و رفتارهای ضد اجتماعی (سوء مصرف مواد) در پدر پیدا شود. وقتی حضور کودکی با نشانه های بیش فعالی و نقص توجه جو عاطفی خانواده را متشنج می سازد ، والدین با فرزند عادی خود بدرفتاری می کنند
 (ماس وولف، 1999) . این یافته ها نشان میدهد که مشکلات این خانواده ها صرفا به موقعیتهایی که کودک مبتلا به ADHD مستقیما با آن درگیر است ، محدود نمی شود در نتیجه نه تنها اختلال کودک شدت می یابد بلکه مشکلاتی در سایر اعضاء خانواده بخصوص مادر بوجود می آید(گرجی، 1383).
ویژگیهای رفتاری کودک بیش فعال به گونه ای است که مستلزم صرف انرژی فراوان از طرف مادر است. پر تحرکی ، بیقراری ،بی توجهی به خطرات ، ضعف تمرکز ، ناتوانی در پیروی از دستورالعملها و نیز پیامدهایی چون لجبازی ، نافرمانی ، منفی کاری و..... توانایی مادر را به مرور به تحلیل می برد. در چنین وضعیتی کمک به مادری درمانده و ناامید از طریق آموزش بسیار بدیهی و ضروری است. چرا که یاری و همدلی با او  و نهایتا کاستن بار روانی منفی و تامین سلامت عمومی مادر ودر نتیجه  تغییرات مثبت در روابط مجموع افراد وبویژه کمک به کودک است (ایمان زاده، 1377).
از طریق آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید به مادران کمک می کنیم تا دریابند
که : مشکلات رفتاری کودک برخاسته از ضعف و ناتوانی او در تربیت و کنترل فرزند نیست بلکه ناشی از  ویژگیهای خاص و منحصر به فرد کودک آنان است وانجام برخی کارها اختلال رادر کودک کاهش داده و باعث تامین سلامت عمومی مادران میشود. توجه به  این نکته ضروری است که هر چه این خدمات سریعتر ارائه شود، پیش از آنکه طیف مشکلات رفتاری کودک گسترده و متنوع گردد، نتایج آن ثمر بخش تر خواهد بودوسلامت عمومی مادر نیز کمتر به خطر می افتد که  این امر لزوم ملاحظات روان شناختی از جمله آموزش شناختی ـ رفتاری والدین را  نشان داده و حتمی می نماید. بر این اساس ما در این تحقیق برآنیم که بدانیم آیا آموزش مادران با رویکرد شناختی ـ رفتاری و آشنا کردن آنان با الگوهای فکری و رفتاری جدید باعث افزایش سلامت  عمومی آنان میشود؟

 اهمیت وضرورت  تحقیق :
    اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) هنوز یکی از شایع ترین موارد ارجاعی به درمانگاههای مشاوره کودک است. مطالعات  همه گیر شناسی نشان میدهد که این اختلال در 3 تا 5 درصد از کودکان مدرسه ای  به وقوع می پیوندد. در نتیجه اختلال کمبود توجه بیش فعالی یکی از اختلالات روانشناختی شایع دوران کودکی است که لازمست بیشترین تحقیقات در مورد آن به عمل می اید تا متخصصین بالینی و مشاوران بتوانند به ارزیابی شایسته آن قادر شوند و  ملاحظات درمانی موثری را بهبود بخشند (کراتوچویل و موریس ، ترجمه نائینیان وهمکاران، 1378).
بارکلی  (1918) ، در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که ، در مادران کودکان بیش فعال علائم افسردگی نسبت به گروه کنترل مشهود تر است. او هم چنین دریافت که میزان ناسازگاری زناشویی در والدین کودکان بیش فعال بیش از گروه عادی است. کنول  (1972) ، با بررسیهایی که انجام داد نتیجه گرفت که ، مادران کودکان ببیش فعال بیشتر از مادران کودکان عادی دچار الکلیسم و هیستری هستند.  
اختلال ADHD  اختلال رشدی خویشتنداری و سلوک اجتماعی است که مزمن و بدون درمان است.  در صورت عدم کنترل و مهار  اختلال ، مشکلات بیشتری را در بزرگسالی به همراه  دارد  از جمله سوء مصرف الکل ـ اخراج از مدرسه ـ شخصیت ضد اجتماعی ـ دروغگویی و دزدی و رفتارهای بزهکارانه و در صورتیکه درمان  طولانی تا نوجوانی ارائه شود امکان خطر ناسازگاری در این افراد کاهش می یابد. لذا با آموزش والدین، بخصوص مادران  و ارائه  راهکار های مناسب به آنها می توان مشکلات را کاهش و عوارض ناشی از اختلال  را کمرنگ کرد (کراتوچویل و موریس، ترجمه نائینیان وهمکاران، 1378).
از آنجا که نمی توان اختلال نارسائی توجه / فزون جنبشی را به طور کلی درمان کرد، بهترین واژه به کار گرفته شده، مدیریت یا مداخله در مورد این اختلال می باشد. آموزش والدین بخصوص مادران به عنوان گام مثبت در جهت کمک به والدین و پیشگیری از مزمن شدن و تبدیل احتمالی آن به انواع اختلالات دیگر، جهت درمان کودکان دارای ADHD می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در واقع این روش موجب افزایش شناخت والدین از ماهیت اختلال شده و اعتماد به نفس آنان را در مورد نقش والدین افزایش می دهد. این روش نه تنها بر روی کودک مورد نظر بلکه بر روی والدین، خواهران و برادارن وی نیز موثر می باشد. بدین صورت که والدین تحت این جلسات آموزشی در نحوه تفکر خود نسبت به اختلال و نیز شیوه برخورد با کودک تغییر روش می دهند (رجبلو، 1385).
در اثر آموزش والدین بخصوص  مادران می توان میزان عیب جویی ـ انتقاد ـ محرومیت ـ تنبیه و سوء استفاده بالقوه از کودک را کاهش داد که این ملاحظا ت تاحد ود ی موجب  آرامش و سلامت روان خانواده وبخصوص مادران می شود که در نتیجه آن، مادران از یک نگرش مثبت  واحساس بهتر برخوردار  و در زندگی مسئولانه ترعمل میکنند ودر نهایت آمادگی بیشتری  برای مواجهه وحل مشکلات کودکانشان خواهند داشت، لذا آموزش والدین بخصوص مادران برای راهنمایی کودک ADHD در خلال سالهای رشد مطمئناً مهم، مفید، ضروری و مورد نیاز است.

 اهداف تحقیق :
هدف اصلی : با آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید، با رویکرد شناختی رفتاری به مادران، سلامت عمومی مادران دارای کودک ADHD را افزایش دهیم.
علاوه بر آن با آموزش مادران دارای کودک ADHD می خواهیم :
1ـ اختلال ADHD ر ا به  مادران شناسانده تا با ایجاد آگاهی در خانواده، اختلال را در کودکان مهار کنند.
2ـ از مشکلات و اختلالات بیشتری که در حاشیه این اختلال ایجاد می شود از جمله
پرخاشگری، رفتار مقابله ای ، نافرمانی، عزت نفس پایین،  پیشرفت تحصیلی کم و.... جلوگیری نموده یا حد اقل این مشکلات را کاهش دهیم.
3ـ از مشکلات و اختلالات بیشتری که ممکن است در آینده و دوره نوجوانی ایجاد شود از جمله مصرف الکل، اخراج از مدرسه، دروغگویی، دزدی، شخصیت ضد اجتماعی جلوگیری نموده یا حداقل این مشکلات را کاهش دهیم.
4ـ از بروز آسیب های روانی در والدین به خصوص مادران جلوگیری کنیم چه والدین و به خصوص  مادران ممکن است  در برخورد با مشکلات این کودکان سلامت عمومی خود را از دست داده  و دچار افسردگی و اختلالات دیگر شوند .
5ـ با آموزش رفتارهای درست به والدین در رابطه با این کودکان می توان آرامش نسبی در خانه و مدرسه برای والدین و معلم ایجاد کرد و در نتیجه ایجاد محیط مطلوب، زمینه های رشد و پیشرفت کودکان را فراهم نمائیم.

فرضیه های تحقیق :
فرضیه شماره 1 : آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی ـ رفتاری به مادران در  سلامت عمومی مادران موثر است.
فرضیه شماره 2 : آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی رفتاری به مادران، در سلامت جسمی مادران موثر است.
فرضیه شماره 3 : آزموش الگوهای فکری و رفتاری  با رویکرد شناختی ـ رفتاری به مادران در کارکرد اجتماعی آنان موثر است.
فرضیه شماره 4 : آموزش الگوهای فکری و رفتاری  با رویکرد شناختی ـ رفتاری به مادران در کاهش اضطراب و اختلال خواب مادران موثر است.
فرضیه شماره 5 : آموزش الگوهای فکری و رفتاری  با رویکرد شناختی ـ رفتاری به مادران در کاهش افسردگی آنان موثر است.

متغیر ها :
متغیر مستقل: آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید به مادران با رویکرد شناختی ـ رفتاری
متغیر وابسته : سلامت عمومی  مادران دارای کودک  ADHD ، سلامت جسمی مادران دارای کودک  ADHD ، کارکرد اجتماعی مادران دارای کودک  ADHD ، اضطراب و اختلال خواب مادران دارای کودک  ADHD ، افسردگی مادران دارای کودک  ADHD
متغیر کنترل کننده :  تحصیلات مادر، بهره هوشی کودکان و جنسیت کودک


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید بر سلامت عمومی مادران کودکان ADHD بجنورد

پایان نامه کارشناسی ارشد درباره اثر بخشی آموزش بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی بر صمیمیت و تعهد زوجین شهر اصفهان

اختصاصی از یاری فایل پایان نامه کارشناسی ارشد درباره اثر بخشی آموزش بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی بر صمیمیت و تعهد زوجین شهر اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد درباره اثر بخشی آموزش بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی بر صمیمیت و تعهد زوجین شهر اصفهان


پایان نامه کارشناسی ارشد درباره اثر بخشی آموزش بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی بر صمیمیت و تعهد زوجین شهر اصفهان

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه کارشناسی ارشد درباره اثر بخشی آموزش بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی بر صمیمیت و تعهد زوجین شهر اصفهان را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته مشاوره

عنوان

اثربخشی آموزش بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی بر صمیمیت و تعهد زوجین شهر اصفهان

استاد راهنما

دکتر سهیلا جاهدی

 استاد مشاور

دکتر سوسن سهامی

نگارنده

سیمین نصر

 

چکیده

هدف از پژوهش حاضر عبارت از اثربخشی آموزش گروهی بر بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی بر تعهد و صمیمیت زوجین شهر اصفهان بود. روش تحقیق نیمه‌تجربی بود و از طرح پیش و پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسرای خانواه اصفهان بودند که تعداد 32 زوج به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (16 زوج گروه آزمایش و 16 زوج گروه کنترل). ابزارهای اندازه‌گیری پرسشنامه صمیمیت اولیا و پرسشنامه تعهد آدامز و جونز بودند. در گروه آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه‌ای به صورت یکبار در هفته مداخله گروه درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری اجرا شد. داده‌های حاصل از پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش گروهی بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی به سبک شناختی- رفتاری بر تعهد و صمیمیت زوجین تأثیر معنادار داشته است (05/0p). بدین ترتیب آموزش بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی موجب افزایش تعهد و صمیمیت زوجین می‌شود.

فصل اول

کلیات پژوهش

مقدمه

روابط صمیمانه در بین افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین روابط صمیمانه بر بهزیستی فیزیکی، روانشناختی و بر توانایی افراد در جهت عملکرد مؤثر در زمینه­های مختلف فردی، خانوادگی و شغلی مؤثر است. ایجاد و ابقاء روابط صمیمانه به وسیله پیوندهای هیجانی خاصی تقویت می­شود. همچنانکه روابط سالم در زندگی منافع و پیامدهای مثبتی را در بر دارد، روابط ناراضی‌کننده سلامت جسمی و روانشناختی افراد را به خطر می­اندازد. داشتن رابطه صمیمانه و دلبستگی عاطفی با افراد نزدیک زندگی چون والدین، همسر و فرزندان یکی از مهمترین نیازهای بشری است. تلاش در جهت جستجو و حفظ رابطه با افراد مهم زندگی یک اصل انگیزشی بوده و در تمام طول زندگی با وی همراه است (بطلانی، 1387).

عواملی که در روانشناسی، روابط نزدیک را تعریف می­کند عبارتند از درگیری احساس، تقسیم کردن افکار و احساسات و دلبستگی بین فردی یا تعهد. درگیری احساس مشتمل بر احساسات عاشقانه، گرمی و وفاداری به همسر می­باشد. تقسیم کردن احساسات به سهیم شدن زوجین در تجربه­های یکدیگر اشاره دارد و وابستگی و ایجاد تعهد میان زوجین خوشبختی آنان را به یکدیگر گره می­زند (تبعه امامی، 1382).

تعهد زناشویی به این معنی است که زوجین چقدر برای روابط زناشویی خود ارزش قائل هستند و تا چه اندازه به حفظ و تداوم ازدواج خود می­اندیشند (آماتو، 2004). تعهد به این صورت است که فرد همسرش را دوست می­دارد، به او وفادار است و از تمایل به درگیری به هر شکل و شمایل که باشد، اجتناب می­کند (کلارک، ترجمه قراچه‌داغی، 1388).

در اواخر قرن بیستم، تعهد زناشویی هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ پژوهشی مورد توجه محققان قرار گرفته است. پژوهشگران زیادی برای پاسخگویی به این سوال که چرا بسیاری از زوجین علی­رغم فقدان رضایتمندی زناشویی همچنان به همسر و ازدواج خود پایبند و متعهد باقی می­مانند، تلاش کردند تا از طریق ارائه مدل­های مختلف به مفهوم­سازی و تبیین تعهد زناشویی بپردازند. به دنبال این امر، مدل­های نظری مختلف، مقیاس­ها و روش­های ارزیابی متعدد و تعاریف و مولفه­های زیادی پیرامون تعهد زناشویی مطرح شد (هارمون، 2005).

از آن زمان تاکنون، تعهد زناشویی در همه حوزه­های مطالعاتی ازدواج و خانواده، وارد شد. بر این اساس، نه تنها تعداد مطالعاتی که مستقیماً در ارتباط با تعهد زناشویی و ابعاد آن است، به صورت قابل ملاحظه­ای افزایش یافت، بلکه در اغلب مطالعاتی که تأکید اصلی آن­ها بر تعهد زناشویی نبوده نیز تعهد به عنوان یک متغیر مهم در حفظ و تداوم زندگی زناشویی مورد توجه قرار گرفت (آماتو، 2008).

روابط جنسی تنها هنگامی به معنای واقعی کلمه اغناء‌کننده خواهد بود که توأم با عشق­ورزی باشد؛ بدین معنی که قلب­ها و احساسات خود را با هم سهیم شوند. اغلب مردم به دنبال تجارب جنسی اغناء کننده نیستند، بلکه تنها به دنبال رضایت جنسی هستند. تنها با اصلاح و بهبود روش­های عشق­ورزی و نفوذ اجرای عمل جنسی، نمی­توان به اغنای جنسی دست یافت. رضایت و احساس اغنای درونی، تنها با بهبود و اصلاح رابطه­ای احساس و عاطفی میان دو انسان امکان­پذیر است (آنجلیس، ترجمه ابراهیمی، 1384).

1-1 شرح و بیان مسئله پژوهش

واژه انگلیسی صمیمیت از واژه‌ای لاتین به معنی درون مشتق می‌شود. بنابراین صمیمیت یعنی دو نفر درون خود را به روی یکدیگر باز می‌کنند. صمیمیت یعنی ورود عاطفی، فکری، اجتماعی، فیزیکی و معنوی به زندگی یکدیگر. صمیمیت یعنی ارتباط و اتصال در عمیق‌ترین سطح ممکن به همه‌ی حوزه‌های زندگی. وقتی با کسی صمیمی هستیم فکر می‌کنیم او نهایت خیر و صلاح ما را می‌خواهد، بنابراین بدون ترس از اینکه او از گفته‌های ما یا آنچه در ما می‌بیند سوء استفاده کند وجود خودمان را و مکنونات قلبی‌مان را به روی او می‌گشاییم (چاپمن، ترجمه‌ موحد، 1384).

صمیمیت مفهوم وسیعی است که می‌تواند از بحث درباره‌ی جزئیات زندگی تا افشای خصوصی‌ترین احساسات جنسی که کسی به راحتی در مورد آن سخن نمی‌گوید را دربر می‌گیرد. صمیمیت محصول فرعی توجه کردن، پذیرفتن، حساسیت به خرج دادن و درک کردن است. بنابراین با از دست رفتن صمیمیت یکی از اتصال‌های زندگی زناشویی از بین می‌رود (بک، ترجمه قراچه‌داغی، 1382).

صمیمیت یک فرایند تعاملی است که شامل تعدادی از ابعاد مرتبط به هم می‌باشد. محور این فرایند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر و قدردانی با پذیرش دیدگاه منحصر به فرد دیگری از دنیا است. صمیمیت یک نیاز اساسی در انسان است که در چارچوب نیاز بقا برای دلبستگی رشد می‌کند (باگاروزی، ترجمه رضازاده و پورنقاش تهرانی، 1386).

صمیمیت که به عنوان یک فرایند مهم در توسعه روابط دوستانه شناخته شده است، در حال حاضر نگرانی عمده متخصصان مشاوره، خانواده و ازدواج است. تغییر تکنولوژی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نیز تغییرات در حوزه مذهب در تغییر کارکرد اولیه ازدواج که شامل عشق و صمیمیت و محبت بین زن و شوهر است نقش اساسی دارد (هیکمان و همکاران، 1997؛ به نقل از شاه‌سیاه، 1387).

صمیمیت یک خود- آشکاری متقابل است. به این صورت که دو نفر به طور پیوسته همدیگر را کشف و مجدداً کشف می‌کنند. این فرایند بی‌انتهایی است، چون شخصیت‌های ما لایه‌ای بی‌پایان دارند. گفتگو، تجارب مشترک و گذراندن عمر در کنار یکدیگر، این لایه‌ها را پس می‌زند و جنبه‌ها نو و متفاوتی از شخصیت‌های ما را آشکار می‌سازد. در ضمن، صمیمیت یک کشف مجدد پیوسته است. چون ترجیحات ما تغییر می‌کنند، امیدها و رویاهای ما تغییر می‌کنند و به همین علت به روشی که دوست داریم روزها و هفته‌های خود را سپری می‌کنیم. صمیمیت نیاز به زمان دارد (کلی، ترجمه تمدن، 1387).

صمیمیت نزدیکی، تشابه و یک رابطه شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است و مستلزم شناخت و درک عمق فرد دیگر به منظور بیان افکار و احساساتی است که به عنوان منشأ تشابه و نزدیکی بکار می­رود. صمیمیت یک فرایند تعاملی است و شامل ابعادی مرتبط به هم است. محور این فرایند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر، قدردانی و پذیرش دیدگاه او است. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی است و تنها یک تمایل یا آرزو نیست. صمیمیت مفهوم وسیعی دارد و شامل خود افشایی، رابطه جنسی، رابطه هیجانی- بدنی و صمیمیت را شامل نه بعد صمیمیت هیجانی، روانشناختی، عقلانی، جنسی، جسمانی، معنوی، زیباشناختی، اجتماعی- تفریحی و زمانی می­داند. شدت صمیمیت و ابعاد نه‌گانه آن در هر فرد متفاوت از دیگری است (باگاروزی، ترجمه رضازاده، پدر نقاش تهرانی، 1386).

تعهد زناشویی یکی از ویژگی‌های مهم ازدواج‌های موفق و طولانی مدت است. واژه تعهد به معنای تصمیمی عقلانی است که مستلزم مقید بودن فرد به اعمالی خاص است و یا حالتی دال بر وابستگی عاطفی و عقلانی به ایده­آلی مطلوب است (گود، 1384). در زبان فارسی، تعهد به معنای «به گردن گرفتن شرط و پیمان و خود را ملزم به انجام عملی دانستن» تعریف شده است و تعهد عبارت است از: 1- عمل متعهد شدن به یک مسئولیت یا یک باور، 2- عمل ارجاع یا اشاره به یک موضوع، 3- تقبل یا عهده دار شدن انجام کاری در آینده، 4- حالت یا وضعیت اجبار یا الزام عاطفی به انجام کاری در آینده (سیف‌اله پور، 1385).

در فرهنگ اسلامی، تعهد به معنای پایبندی به اصول و قراردادهایی است که انسان به آنها پایبند و پایدار است. فرد متعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار است و به اهدافی که به خاطر آنها و برای حفظ آنها پیمان بسته است، خیانت نمی‌کند (مطهری، 1368؛ به نقل از سیف اله پور، 1385).

لیک و لیک (1977) تعهد بین فردی را یک حالت ناخواسته‌ای می‌دانند که به تبادل احساسات دو شریک منجر می‌شود. نویسندگان بسیاری تعهد را اعترافی می‌دانند که در مورد علاقه به نگهداری یک رابطه مطرح می‌شود (لوینگر، 1980؛ رسبالت، 1983؛ به نقل از تبعه امامی، 1382). تعهد در روابط زناشویی مفهوم ویژه‌ای دارد و به معنای تک همسری است و چنین تعریف می‌شود: «شرایطی حاکی از داشتن روابط عاشقانه و زناشویی تنها با یک نفر در هر زمان». برای آن که زوجین بتوانند ارتباط عاشقانه، دراز مدت و موفقی داشته باشند، هر دوی آنها باید در زمینه پایبند ماندن به تک همسری توافق نمایند (گود، 1384).

تعاریف متعددی برای تعهد زناشویی ارائه شده است. قدیمی‌ترین تعریف متعلق به دین و اسپانیر (1974) است. به نظر آنان تعهد زناشویی عبارت است از: «تمایل زوجین به حفظ و تداوم رابطه مشترک». در مدل سه وجهی عشق استرنبرگ، سومین رأس مثلث، تعهد است و به تصمیم‌گیری زوجین در مورد اقامت کردن و در کنار همدیگر بودن اشاره دارد که تعهد در شکل کوتاه مدت، رابطه با یک شریک معین و در شکل بلند مدت، عاملی برای حفظ تداوم و بقای روابط عاشقانه است (استرنبرگ، 1984، 1986، 1988، 1997؛ به نقل از قمرانی و عباسی مولید، 1387). استنلی و مارکمن (1992) تعهد زناشویی را شامل دومولفه: از خود گذشتگی نسبت به همسر و ناتوانی در ترک رابطه زناشویی دانسته‌اند.

آدامز و جونز (1995، 1996، 1997، 1999؛ به نقل از جونز، 2004) تعهد زناشویی را به عنوان «تمایل زوجین برای تداوم رابطه زناشویی بدون توجه به نوسان میزان رضایتمندی» تعریف کردند که شامل سه بعد، 1- تعهد نسبت به همسر (جاذبه زناشویی)، 2- تعهد نسبت به ازدواج (التزام اخلاقی) و 3- محدودیت اجتماعی (احساس به دام افتادگی) است. تعهد نسبت به همسر شامل عشق، رضایت، فداکاری و سرسپردگی است. تعهد نسبت به ازدواج به مسئولیت‌پذیری زوجین برای حفظ ازدواج و احترام به آن گفته می‌شود. محدودیت اجتماعی نیز به پیامد‌های عاطفی، مالی و اجتماعی اطلاق اشاره دارد که مانع از فسخ پیمان ازدواج می‌شود.

جانسون (1973، 1982، 1991، 1999؛ به نقل ازهارمون، 2005) مدلی را ارائه نمود که در آن تعهد زناشویی به صورت سه نوع، 1- تعهد شخصی، 2- تعهد اخلاقی و 3- تعهد ساختاری مطرح شده است. تعهد شخصی به معنی علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است. تعهد اخلاقی بیانگر وفاداری اخلاقی فرد به ازدواج است و تعهد ساختاری نیز به موانع و محدودیت‌های موجود در ترک رابطه زناشویی و احساس اجبار به تداوم آن رابطه اشاره دارد. در رابطه با ویژگی‌های تعهد زناشویی نیز اظهار نظرهای متعددی مطرح شده، به گونه­ای که در منابع مختلف لیست‌های متعددی از ویژگیهای تعهد به چشم می‌خورد که برخی از آنها دارای وجوه تشابه و همپوشی زیاد و برخی دارای شباهت کمتری هستند.

تبعه امامی (1382) در پژوهش خود مفاهیمی همچون: مسئولیت، وفاداری، ایمان داشتن، اعتماد و در زمان خوبی و بدی در کنار هم بودن را به عنوان مفاهیم مرکزی تعهد و مفاهیمی همچون: در دام احساس گرفتار آمدن، تفکر درباره طرف مقابل در هر زمان و توجه را متمرکز طرف مقابل کردن را به عنوان مفاهیم پیرامونی تعهد مطرح کرده است. در این رابطه، آنجلیس (1382) نیز تعهد زناشویی را مشتمل بر ویژگی‌های زیر می‌داند:

1- مسئولیت: درجه تعهدی که یک فرد در مقابل پیمان بسته شده یا جهت انجام یک کار، نشان می‌دهد. مسئولیت‌پذیری به عنوان یکی از ویژگی‌های اصلی تعهد، معیاری فراهم می‌­آورد تا زن و شوهر خود را با آن بسنجند.

2- گذشت و فداکاری: گذشت یعنی گذشتن از حق خود و امتیاز را به شخص مقابل واگذاشتن.

3- وفاداری به قول و عهد: یکی از بارزترین ویژگیهای تعهد، وفاداری و وفای به عهد بسته شده است. ازدواج یکی از محکم‌ترین عهد‌هایی است که در طول زندگی بسته می­شود.

4- اعتماد: یعنی درجه ایمان و قابلیت اتکا در یک فعالیت یا موقعیت و یا نسبت به رفتار افراد حاضر در آن موقعیت، بطوری که اعتماد و اطمینان به محکم شدن پایه‌های ازدواج کمک می‌کند و هر چه ریشه‌های یک زندگی زناشویی مستحکم­تر باشد، تعهد و پایبندی به حفظ آن زندگی بیشتر خواهد بود.

5- عشق و دوست داشتن: یک رابطه عاشقانه بالغانه در افزایش میزان تعهد و پایبندی به زندگی زناشویی بطور قطع مؤثر است. واقعیت آن است که بعد از شیدایی اوایل ازدواج و پس از آنکه شور روزهای نخست ازدواج فروکش می­کند، توجه به رفاه و خوشبختی همسر، مهم‌ترین نیروی است که می‌تواند روابط زناشویی را حفظ نماید و زوجین در هر شرایطی در قبال آسایش، ناراحتی، ثروت و فقر یکدیگر مسئول­اند (تبعه امامی، 1382).

اگرچه بعضی از زوجین در آغاز زندگی مشترک، خود را نسبت به رابطه زناشویی متعهد می‌‌دانند، اما ممکن است میزان تعهد آنها، آنقدر نباشد که در برابر طوفان‌های ناگزیر و ناشی از ناملایمات زندگی زناشویی مقاومت کنند (گود، 1384).

بسیاری از مردم تعهد زناشویی را در حضور فیزیکی زوجین کنار یکدیگر جستجو می‌کنند. در نظر آنها تعهد یعنی آنکه همسرشان را ترک نکنند. اما این مفهوم، جزء کوچکی از تعهد به ازدواج است. تعهد زناشویی معنایی بسیار وسیع‌تر دارد. معنای آن این است که همسرتان را دوست بدارید، به او وفادار باشید و از همسر دیگری به هر شکل و شمایل که باشد اجتناب کنید. متأسفانه در جامعه امروز، بسیاری از افراد برای حفظ آزادی‌های فردی خودشان معتقدند که تعهد به ازدواج مربوط به گذشته‌ها و منسوخ است. آنها به افراد جامعه القا می‌کنند که پایبندی و وفاداری به ازدواج، برخوردی به شدت ایده آلیستی و آرمان گرایانه در ازدواج است، هروقت به سودشان باشد به آن استناد می‌کنند و به آن پایبند می‌مانند و هر وقت که ازدواج مطابق میل شان نیست، به راحتی به آن خاتمه می‌دهند (کلارک، ترجمه قراچه‌داغی، 1388).

واقعیت آن است که تعهد به همسر و ازدواج، اعتماد و صمیمیت زناشویی را امکان پذیر می‌سازد. چگونه می‌توان به کسی اعتماد داشت اگر افراد بدانند که طرف مقابل، متعهد نیست تا عمری را با آنها زندگی کند؟ بدون اعتماد چگونه می‌توان افکار و احساسات عمیق خود را با شریک ازدواج درمیان گذاشت؟ اما اگر افراد بدانند و عمیقاً اعتقاد داشته باشندکه همسرشان هرگز آنها را ترک نخواهد کرد و نسبت به آنان وفادار خواهد ماند، تفاوت بزرگی ایجاد می‌شود. کاملاً روشن است وقتی زن و شوهر بدانند که ازدواجشان باید تا پایان عمر آنها ادامه داشته باشد و با این نیت زندگی مشترک را آغاز کنند، با یکدیگر برخورد مناسب‌تری می‌کنند و مسلماً این برخورد در مقایسه با زمانی که زوجین بر این عقیده باشند که اگر با هم بعد از ازدواج به نتایج مطلوب نرسیدند می‌توانند از یکدیگر جدا شوند، شکل متفاوتی پیدا می‌کند. پر واضح است که یک زندگی بدون تعهد و وفاداری، چه ساده می‌تواند به شکست بینجامد. با این توصیف، در جامعه امروز تا زمانی که تعهد به همسر و ازدواج جدی گرفته نشود، نمی‌توان به ساختار زندگی زناشویی سالمی رسید (همان منبع).

به طور کلی، یک ازدواج موفق حاوی سه رکن اساسی جاذبه، تفاهم و تعهد است. بدون تعهد، رابطه زناشویی، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو خواهد بود و در این صورت، زوجین نخواهند توانست عمق عشق و صمیمیتی را که درسایه وفاداری وتعهد به همسر و ازدواج بوجود خواهد آمد، تجربه کنند (تبعه امامی، 1382).

ما به گونه‌ای به عشق‌ورزی نگاه می‌کنیم، گویی انتظار داریم درمان همه دردها و بدبختی‌هایی مانند تنهایی، ستیزه‌جویی با همسرمان، اعتماد به نفس، خودباروی پایین، کسالت، بی‌حوصلگی، حسادت و غیره باشد، اما در واقع این طور نیست. هنگامی که کوله‌بار احساسات حل و فصل نشده را با خود به رختخواب می‌بریم، در واقع با این کار خود را بیشتر سردرگم کرده، عشق‌ورزی و رابطه‌ی جنسی که می‌تواند رابطه‌ی صمیمی و التیام‌بخش باشد را آلوده می‌کنیم. در این‌گونه مواقع انتظار داریم با عشق‌ورزی تمام احساسات ناخوشایند ما به طرزی معجزه‌آسا ناپدید شده و حالمان خوش شود؛ البته دلیل دیگر اینکه چرا در این‌گونه مواقع به جای حرف زدن و حل و فصل مشکلات به عشق‌ورزی پناه می‌آوریم این است که عشق‌ورزی و روابط جنسی به مراتب ساده‌تر از حرف زدن می‌باشد؛ چرا که در آن موقع مجبور نیستیم دنبال کلمات صحیح برای ابراز احساسات و افکار بگردیم و این ریسک را هم به جان نخریده‌ایم که همه چیز را رها کنیم، دیدارها و موانع روحی را فرو بریزیم و احساسات آسیب‌پذیری خود را به یکدیگر نشان بدهیم (آنجلیس، ابراهیمی، 1384).

یکی از مؤلفه‌های مهم در یک ارتباط جنسی موفق، دانش و آگاهی جنسی است. حیطه‌های مهم دانش جنسی که باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از: آناتومی جنسی، چرخه پاسخ جنسی و روش‌های مربوط به تحریک جنسی همسر که در جلسات مشاوره و درمان جنسی از طریق مختلف در اختیار زوجین قرار می‌گیرند (همین و همکاران، 1976؛ به نقل از عشقی، 1385).

روابط جنسی تنها هنگامی به معنای واقعی کلمه اغناء‌کننده خواهد بود که توأم با عشق­ورزی باشد؛ بدین معنی که قلب­ها و احساسات خود را با هم سهیم شوند. اغلب مردم به دنبال تجارب جنسی اغناء کننده نیستند، بلکه تنها به دنبال رضایت جنسی هستند. تنها با اصلاح و بهبود روش­های عشق­ورزی و نفوذ اجرای عمل جنسی، نمی­توان به اغنای جنسی دست یافت. رضایت و احساس اغنای درونی، تنها با بهبود و اصلاح رابطه­ای احساس و عاطفی میان دو انسان امکان­پذیر است (آنجلیس، ترجمه ابراهیمی، 1384).

تجربه‌ی جنسی چنان نیرومند و قوی است که نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین تجربه‌ی انسان بوده و در هیچ زمان دیگری به هیچ کس نمی‌توان تا به این حد نزدیک شد. چنانچه این اتحاد و درهم آمیختن جنسی متناسب با نزدیکی (روحی- احساسی) دو نفر نباشند، عمل جنسی که می‌تواند تا به این حد مسرت‌بخش باشد، باعث جدایی و انزوای هرچه بیشتر زوجین شود (همان منبع).

عامل اصلی مشکلات میان زوج‌ها، انتظارات آنان از یکدیگر در مورد مسائل مختلف زندگی مانند پول، مسئولیت‌های زندگی، ارتباط جنسی، پرورش فرزندان و چگونگی برآورده ساختن این انتظارات است. اغلب افراد می‌پندارند همسرشان باید به طور خودکار از انتظارات آنان آگاه باشد و آنها را برآورده کند، در حالی که چنین چیزی امکان‌پذیر نیست.

باورها، هسته‌ی نگرش ما به عشق و ارتباط مشترک‌اند. انسان‌ها، باورهایشان را از والدین، معلمان و الگوهای مطرح در اطرافشان به دست می‌آورند. باورهایی مانند «ارتباط جنسی عملی کثیف است» یا «عشق واقعی و ابدی هرگز وجود ندارد»، موجب تخریب ارتباط مشترک می‌شود. تشخیص باورهای منفی و عدم پذیرش آنها اولین قدم در تغییر آنهاست (حسینی، آرام‌نیا، 1387).

پتون و ویرینگ (1985) دریافتند که صمیمیت جنسی در ازدواج با صمیمیت عاطفی رابطه دارد (ساپینگون، 1384؛ به نقل ازا ولیا، 1385).

مطالعات انجام شده توسط کریستفر و اسپرچر (2000) نیز در زمینه‌ی رابطه‌ی جنسی‌ نشان می‌دهند که رضایت جنسی با میزان بالایی از رضایتمندی زناشویی مرتبط است (اولیا، 1385).

مطابق آماری که در کشورهای مختلف جهان تهیه نموده‌اند جدایی و طلاق زوجین به علت سردمزاجی زنان و عدم توافق بر سر مسائل جنسی می‌باشد (نوید، 1382؛ به نقل از عشقی، 1385).

به طور کلی اکثر زوجینی که برای اختلال جنسی به درمان روی می‌آورند، نارضایتی زناشویی را عنوان می‌کنند و به طور مشابه، اغلب افرادی که برای درمان زناشویی مراجعه می‌کنند از مشکلات در رابطه جنسی‌شان رنج می‌برند (اسپنس، 1991؛ به نقل از عشقی، 1385).

بنابراین، درمان و مشاوره‌ی جنسی به عنوان عاملی درمانی و پیشگیرانه در راستای تحکیم و حفظ بنیان‌های خانواده امری ضروری به نظر می‌رسد.

نگرشها و انتظارات زوجین در رابطه با مسائل و ارتباطات جنسی بر روی میزان صمیمیت و تعهد زوجین که از مؤلفه‌های اصلی عشق‌ورزی است تأثیر می‌گذارد و آموزش در این زمینه می‌تواند باعث کاهش مشکلات رفتاری و عاطفی در بین زوجین و در نهایت خانواده گردد. بنابراین با توجه به مشکلات خانوادگی شدید در جامعه و بالا رفتن میزان طلاق، جهت حفظ سلامت و بهداشت روانی زوجین و در نتیجه جامعه، وجود اقداماتی برای بهبود روابط خانوادگی و بخصوص بر بازسازی ارتباطات و صمیمیت و تعهد میان زن و شوهر مطرح گردد. به همین منظور مطالعه و تحقیق در راستای پیشگیری از اختلافات زناشویی و پربار کردن ارتباطات میان آنها به ویژه افزایش صمیمیت و تعهد زناشویی لازم به نظر می‌رسد.

به نظر می­رسد و با توجه به اینکه تحقیقی در این زمینه در کشور صورت نگرفته است ضرورت انجام آن بیشتر می­باشد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثربخشی آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی زوجین بر میزان افزایش صمیمیت و تعهد زوجین است. به عبارت دیگر هدف این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا آموزش زوجین می­تواند منجر به افزایش سطح تعهد و صمیمیت آنان گردد.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد درباره اثر بخشی آموزش بهبود نگرش‌ها و انتظارات جنسی بر صمیمیت و تعهد زوجین شهر اصفهان