یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 66

 

تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فرو ریخت.

چنانچه این مقاله را به طور کامل بخوانید حدود یک ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر در افغانستان از جنگ و گرسنگی می میرند و 60 نفر دیگر از افغانستان آواره کشور های دیگر می شوند. این مقاله در توضیح علت این مرگ و آوارگی است. اگر این موضوع تلخ خیلی به زندگی شیرین شما مربوط نیست، از خواندن آن منصرف شوید.

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"

چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهره‏مند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.

در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.

در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.

پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچ‏کس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمی‏گوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟

نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران

تصور مردم ایران مبتنی است بر همان تصویری که مردم اروپا و امریکا و خاورمیانه از افغانستان دارند، البته از کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران و اهالی شهرستان های کارگری ایران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقبای کارگری خود می دانند و از طریق فشار به وزارت کار ایران خواستار بازگشت مهاجران افغان به داخل خاک افغانستان هستند. طبقة متوسط ایرانی معمولاً افغان ها را آدم های امینی می دانند که می توان، حداقل یکی از آنها را به عنوان آبدارچی یا خدمتکار درون دفتر کار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان ها را کارگران ساختمانی خوبی که بهتر از معادل ایرانی خود کار می کنند. و احیاناً مزد کمتری هم می‏گیرند، می دانند. مسئولین مبارزه با قاچاق مواد مخدر می دانند و راه حلی جز سرکوب قاچاقچیان و بیرون کردن همة افغان ها، برای فیصله دادن همیشگی به این مشکل پیشنهاد نمی کنند. پزشکان ایرانی آنها را علت شیوع برخی از بیماری هایی که پیش از این در ایران سابقه نداشت، از جمله سرماخوردگی افغانی می دانند و چون به جلوگیری از مهاجرت نمی توانند دل ببندند، راه حل را انجام واکسیناسیون از داخل افغانستان می دانند که در این زمینه موفق شدند برای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

دانلود تحقیق کامل درباره اشتغال زنان و نوجوانان در جامعه

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درباره اشتغال زنان و نوجوانان در جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اشتغال زنان و نوجوانان در جامعه اشتغال زنان در جامعهگرچه زنان بخش عمده ای از جمعیت جهان را تشکیل می دهند اما سهم کمی در توسعه دارند. آنها از نظر آموزش ، اشتغال ، فعالیت های سیاسی وبهداشت در حاشیه قرار می گیرد. توانمندسازی پدیده پیچیده ای است که اشکال مختلفی در جنبه های متفاوت زندگی داردو در این میان واژه توانمند سازی زنان در برگیرنده ارتقای توانایی واستعداد های آنان در ابعاد مختلف آموزشی، اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی است به خصوص باور عمومی برآن است که مشارکت زنان روستایی عامل اساسی و تعیین کننده در توسعه و رشد جامعه روستایی به شمار می رود. به طور کلی تشکل های مربوط به زنان ، اهداف و برنامه های خاصی را دنبال می کنند که به عنوان مهمترین انها می توان به تلاش برای برقراری تساوی حقوق بین زنان و مردان،کسب تجربیات و اطلاعات تخصصی در زمینه حقوق زنان اشاره کرد.در این مقاله سعی شده است با مروری بر تجربیات به دست آمده در این زمینه نقش تشکل ها را در توانمند سازی زنان روستایی بررسی شود.

مقدمه باید بدانیم که زنان نیمی از پیکره هر جامعه اند و جامعه ای که بخواهد نسلی بارور و پویا د زمینه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی تربیت کند طبعا ً نیازمند نیروی عظیم زنان خواهد بود. با بکارگیری توانایی ها و خلاقیت های زنان در امور مختلف می توانیم حافظ عدالت اجتماعی باشیم و در تخصیص منابع و توزیع منافع توسعه توازن بهتری برقرار کنیم.همچنین ارزش کار زنان روستایی چه در کشور های توسعه یافته و چه در حال توسعه همواره از بعد تاریخی مورد غفلت قرار گرفته است . در این راستا فعالیت هایی که از سوی زنان روستایی در کشاورزی معیشتی ، بازار های کار محلی و مزارع و همچنین در خانه داری انجام می گیرد ، در اندازه گیری فعالیت های اقتصادی کشور ها نادیده گرفته می شود .  از نظر مقایسه بین کشور های صنعتی و در حال توسعه ، سهم زنان در امر توسعه و در مقایسه با مردان به حدود 8 درصد می رسد . زنان از نظر اشتغال در مقام مقایسه با مردان ، در یک حالت نا متعادل هستند و در بسیاری از این کشور ها ی در حال توسعه ، زنان از نظر مشارکت د رفعالیت های سیاسی ، کار های تولیدی و کسب تحصیل چه به واسطه قوانین سنتی تبعیض آمیزو چه بر اثر ممنوعیت های آموزشی ، تقریبا ً در حاشیه قرار گرفته اند .این مسائل مجموعاٌ ما را به سوی این تفکرسوق می دهد  که برای پویا کردن جامعه و استفاده کردن از منابع انسانی در دسترس برای رسیدن به توسعه  نیاز است که زنان به صورت پررنگتر و موثر تر وارد عرصه فعالیت ها ی اجتماهی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی شوند . 

توانمند سازی زنانتوانمند سازی فرآیندی است که طی آن افراد برای غلبه برموانع پیشرفت ، فعالیت هایی انجام می دهند که باعث تسلط آنها در سرنوشت خود می شود . واژه توانمندسازی به مفهوم غلبه بر نابرابری های بنیادی است . پذیرش برابری جنسیتی به شکل یک هدف برپایه میزان آگاهی جامعه قرار دارد و به عنوان رکن اصلی ایدئولوژی توانمند سازی ، تلقی می گردد که به خودی خود می تواند اساس و پایه یک بسیج همگانی و عاملی برای رفع نابرابری زنان در جامعه باشد . به طور معمول استعدادهای درونی زن در هاله ای از غرایز فطری و آرزوهای وی احاطه شده و در این جریان ، آن دسته از تمایلات زنانه ای شکل می گیرد که حاصل تاثیر مثبت و منفی تجربیات به دست آمده در دوران زندگی و تثبیت های ذهنی اوست . سیمای ظاهری و نقابی که زن در جامعه بر چهره دارد ، یعنی آنچه که زن از ماهیت وجودی خود به جامعه عرضه می دارد ، در بر دارنده تمامی خصوصیات و جنبه های ذکر شده است . از اینرو ، به منظور شناخت ظرفیت های بالقوه خویش ، زنان ناگزیر از پرده برداری از این نقاب و مطالعه تثبیت های ذهنی و بررسی ملموس و عینی قابلیت های درونی خود و بالاخره مطالعه نحوه ارتباط آن با غرایز و تمایلات زنان می باشد و تنها از این راه قادر به درک و شناخت صحیح توانائیها و استعدادهای خویش خواهند بود . افراد مختلف به گونه ای متفاوت ، هویت واقعی خود را بیان می کنند . در این زمینه به نظر می رسد ، اغلب زنان انعکاس های رفتار برونی خود را ملاک سنجش خویش قرار می دهند و فقط تعداداندکی از آنان معیار ارزیابیشان منشاء درونی دارد . به هر حال هیچ زنی هویت واقعیش بی ارتباط با اعتقادات درونیش نیست و به این جریان اصطلاحا ً  "خود آگاهی"  می گویند . تجسم یک تصویر محترمانه از خویش در ذهن هر فرد مولود جمع عواملی است : اعتماد به نفس + احترام به خود = عزت نفس احترام به خویش یا عزت نفس مقوله ای است که هر زنی با توسل به آن قادر به پیشرفت بوده و یک نوع توانمندی و توسعه یافتگی را در خود احساس می نماید . تا زمانی که زنی تصمیم به حرکت و اقدام در جهت رسیدن به هدف مورد نظر نگیرد ، قادر به پیشرفت و ترقی نیست . موانع ذهنی به اشکال مختلف در ذهن افراد نقش می بندد ، برخی از این عوامل عبارتند از : 1- نبود انگیزه 2- داشتن اعتقادات خاص 3- ترس 4- ضعف یا عدم مهارت در زمینه ایجاد ارتباط ، مدیریت و غیره ....5- تصورات شخصی و ضعیف 6- احساس گناه 7- مقاومت در مقابل هر گونه تغییر ( فرخی ، 1380 )زنان باید تشویق شوند که چشم انداز ، رهبریت ، دانش ها ، مهارت ها ، علایق و نظراتشان را از یک سطح محلی و بومی ( grass-root) به سطح های بین المللی ارتقاء دهند(UN,2003) . همچنین انگیزش و و منابع یکی از بزرگترین مشکلات پیش روی توتنمند سازی زنان در کشور در حال توسعه ای مانند اندونزی می باشد . و آنها راه حل را برای این منظور استفاده از سیاست ها و خط مشی ها یی که از مرکز صورت می گیرد می دانند, یعنی کمک فنی گرفتن از برنامه ریزی ها ، سازماندهی ، اجرا ، کنترل و ارزشیابی (Hosein, 2003).در کل واژه توانمند سازی زنان در برگیرنده ارتقای توانایی واستعداد های آنان در ابعاد مختلف آموزشی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی است . زنان باید در پی شیوه هایی برای رشد و تعالی ارزش های فکری – معنوی خود باشند . آنها می توانند از طریق شرکت فعالانه در عرصه های مختلف ، صلاحیت و شایستگی هایشان را پرورش دهند و موجب تثبیت هویت خود در جامعه شوند . استفاده از فرصت ها ، موقعیت ها و شرایط عادلانه و مساوی برای زنان و دختران عاملی برای ارتقای جایگاه آنان در اجتماع است . یکس از مهمترین عواملی که موجب فقر و فرودستی زنان می شود بی سوادی و ناآگاهی آنان شرایط اجتماعی ، اقتصادی و حتی بهداشتی روز ( به ویژه در مورد خودشان ) است . در واقع 70 درصدفقیران جهان . 73 درصد بی سوادان جهان را زنان تشکیل می دهند .  داشتن سواد و استفاده از امکانات آموزشی فرصتی برای زنان پیش می آورد تا بتوانند با شناخت شرایط زیستی ، اجتماعی خود گام های موثری در پیشرفت خانواده و اجتماع بردارند . آمار نشان می دهد هر چه زنان از تحصیلات آموزشگاهی بالاتری برخوردار باشند میزان سلامت افراد جامعه بیشتر خواهد بود . برای مثال در کشور کنیا 11 درصد کودکانی که مادرانشان بی سواد هستند تا 5 سالگی می میرند . این در حالی است که این رقم در مورد مادرانی که تا مقطع ابتدایی درس خوانده اندبه 2/7 درصد و مادرانی که تاسطح راهنمایی درس خوانده اند به 4/6 می رسد . افزایش میزان تحصیلات زنان و دختران منجر به کاهش باروری ، بالا رفتن کیفیت کار زنان ، تاخیر در ازدواج ، کاهش زایمان ها و بالا رفتن سطح زندگی خانواده می شود . به همین دلیل تواناسازی زنان در تحصیل در دو سطح باید  شکل می گیرد ؛ ابتدا رشد و ارتقای آموزش ، سلامت ، دانش و مهارت های آنان ؛ و دوم به کارگیری این اطلاعات و دانسته ها در راه مقاصد سازنده برای کسب آرامش ، آسایش و فعالیت های فرهنگی – اجتکاعی . در واقع قدرت سازندگی و خلاقیت زنان باید از طریق پرورش توانایی ها و استعداد های آنان به گونه ای افزایش یابد که آنا را قادر به اثر بخشی برای ایجاد تحولات در سطح جامعه کند . یکی دیگر از ابعاد زندگی زنان مشارکت دادن آنها در فعالیت های گوناگون اجتماع است . زمانی که زنان بتوانند روی زندگی خودشان کنترل داشته باشند کلید تغییر در بسیاری از زمینه های فعالیت های بشری را دارند(UNESCO,2004). بر طبق آمار های جهانی تنها 14 درصد از پست های مدیریت اجرایی ، 10 درصد کرسی های پارلمانی و 6 درصد اعضای کابینه ها را در اختیار دارند . لازم به ذکراست که اگر چه تعداد زنان در مجامع و محافل اجتماعی گوناگون رو به افزایش است اما نسبت مشارکت شان امکان احراز پست های بالا را ندارند . زنان در محیط کار با پیشداوری هایی رو به رو هستند که ناشی از برداشت ها ، سوء تفاهمات و نگرش های فرهنگی جامعه است . طبق سزشماری اداره آمار ایران ، نرخ مشارکت زنان در جامعه در سال 1365 ، 2/8 درصد و در سال 1375به 1/9 درصد رسیده است . تعداد مدیران زن در سال 1370 ، 1533 نفر و در سال 1375 ، به 41420 نفر رسیده است . هرچند این رقم رشد تعداد زنان را در سطح مدیران نشان می دهد ، اما هنوز نسبت به درصد زنان شاغل بسیار ناچیز است . مسائل مربوط به وضعیت اشتغال و وابستگی هی اقتصادی زنان از دیگر مسائل عمده زندگی آنان است . اگر چه پول انگیزه مهمی برای کار کردن به حساب می اید ، ولی به ندرت وسیله ای برای رضایت از شغل است . هم بریا زن و هم برای مردان عامل رضایت از شغل بیشتر به علت دریافت پاداش هایی مثل حمایت های اجتماعی و فرصت رشد و پیشرفت بوده است . به همین دلیل زنان با وجود دریافت دستمزد های پایین تر از مردان از کار کردن لذت میبرند . برآوردن نیاز های مالی زنان ، افزایش ارتباطات اجتماعی ، داشتن حق تصمیم گیری مالی، ایجاد خود باوری زنان برای کسب مشاغل مناسب ، داشتن دارآمد مستقل ، ازجمله مسائل اقتصادی زنان است . عدم برخورداری از حداقل امکانات زندگی موجب تسلیم شدن و وابستگی شدید آنان به مردان خانواده ، اعم از پدر ، شوهر ، برادر، عمو و ... است . توسعه اقتصادی هر جامعهای بدون توجه به نقش موثر زنان در تولید و باز پروری امکانات امری دشوار است ؛ زیرا زنان با ایفای نقش مدیریت مالی خانه ، تاثیر بسزایی در اقتصاد خانواده و در سطوح بالاتر در اقتصاد جامعه دارند ( سلحشور ، 1382 ).تواناسازی پدیده پیچیده ای است که اشکال مختلفی در جنبه های متفاوت زندگی زنان دارد . فرآیند توانمند سازی برای زنان در سطح فردی تجربه ای انحصاری بوده ، حتی اگر یک زن تجربیات مشابهی با سایر زنان داشت . این توانمند سازی "فردی " فرآیند ممتاز و جدایی از توانمند سازی گروهی و جمعی است . به عبارت دیگر فرآیند توانمند سازی برای زنان در ارتباط با روابط نزدیک شخصی ، بویژه با همسر و اعضای نزدیک خانواده ، متمایز از تجربیات فردی و گروهی آنان است . افزایش توانایی زنان به نمایش و یا درک ظرفیتهایشان برای ارائه نظریات ، استفاده بهینه از زمان ، کنترل منابع ، برقراری ارتباط با دیگران ، آغاز کردن فعالیت ها ، پاسخ به وقایع و مانند آنها به چشم می خورد . که آنها محصول فرآیند توانا سازی هستند . به منظور وقوع چنین تغیراتی ، وجود یک سری عوامل اصلی ضروری به نظر می رسد .

اشتغال نوجوانان در جامعه

انتخاب شغل و آمادگی برای اشتغال یکی از مهمترین تکالیف مربوط به دوران رشد است که نوجوانان در جوامع مختلف، بویژه در جوامع صنعتی، با آن مواجه می شوند. اگر چه این مساله همیشه برای پسران مصداق داشته، اما شواهدی وجود دارد که در سالهای اخیر برای دختران نیز اهمیت پیدا کرده است. متأسفانه، شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشوجوانان اطلاعات کمی در مورد مشاغل و چگونگی انتخاب یک شغل دارند.

عوامل اقتصادی و اجتماعی، بین تجربیات روزمره نوجوانان و دنیای کار فاصله انداخته است. یکی از مهمترین عوامل اجتماعی که بر آرزهای شغلی نوجوانان تاثیر می گذارد خانواده است. آرزوهای شغلی نوجوانان با خواستهای والدین آنان برای موفقعیتهای شغلی فرزندانشان رابطه دارد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره اشتغال زنان و نوجوانان در جامعه

تحقیق و بررسی در مورد نقش فرشبافی در ایجاد اشتغال

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد نقش فرشبافی در ایجاد اشتغال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

 نقش فرشبافی در ایجاد اشتغال

 

   براساس نتایج آمارگیری از خانوارهای دارای فعالیت صنعتی در سال 1375، مجموعاً 1047016 خانوار با جمعیتی معادل 6607071 نفر در کشور دارای فعالیت صنعتی بوده‌اند. براساس آمار منتشره از سوی‌ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران جمعیت کل کشور در سال 1378 معادل 8/62 میلیون نفر بوده که از این میزان جمعیت 7/39 میلیون نفر در شهرها و بقیه یعنی 1/23 میلیون نفر در مناطق روستایی سکونت داشته‌اند.

همچنین در همین سال کل جمعیت فعال کشور بالغ بر 9/17 میلیون نفر بوده که از این تعداد 2/15 میلیون نفر (یعنی 9/84 درصد) شاغل و بقیه یعنی 7/2 میلیون نفر (معادل 1/15) درصد بیکار بوده اند. آمار فوق حاکی از نرخ بالای بیکاری در کشور می‌باشد.

    اگر فرض کنیم که تعداد خانوارهای فرشباف کشور و جمعیت آنها و همچنین تعداد افراد شاغل در امر فرشبافی در فاصله سالهای 1375 تا 1378 افزایش نداشته باشد می‌توان نتیجه گرفت که معادل 9 درصد از جمعیت کل یا (8/24 درصد از جمعیت مناطق روستایی کشور) برای تأمین تمام یا بخشی از معثیت خود به فرشبافی متکی هستند و معادل 10 درصد از نیروی کار کشور به صورت پاره وقت یا تمام وقت در این صنعت، شاغل می‌باشند. براساس بعضی برآوردها، برابر هر ده نفر فرشباف یک نفر در مشاغل و حرف وابسته به فرشبافی از قبیل پشم فروش، ریسنده، رنگرز، طراح، رفوگر و تاجر فرش فعالیت دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد نقش فرشبافی در ایجاد اشتغال

تحقیق وبررسی در مورد نقش فرشبافی در ایجاد اشتغال

اختصاصی از یاری فایل تحقیق وبررسی در مورد نقش فرشبافی در ایجاد اشتغال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

 نقش فرشبافی در ایجاد اشتغال

 

   براساس نتایج آمارگیری از خانوارهای دارای فعالیت صنعتی در سال 1375، مجموعاً 1047016 خانوار با جمعیتی معادل 6607071 نفر در کشور دارای فعالیت صنعتی بوده‌اند. براساس آمار منتشره از سوی‌ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران جمعیت کل کشور در سال 1378 معادل 8/62 میلیون نفر بوده که از این میزان جمعیت 7/39 میلیون نفر در شهرها و بقیه یعنی 1/23 میلیون نفر در مناطق روستایی سکونت داشته‌اند.

همچنین در همین سال کل جمعیت فعال کشور بالغ بر 9/17 میلیون نفر بوده که از این تعداد 2/15 میلیون نفر (یعنی 9/84 درصد) شاغل و بقیه یعنی 7/2 میلیون نفر (معادل 1/15) درصد بیکار بوده اند. آمار فوق حاکی از نرخ بالای بیکاری در کشور می‌باشد.

    اگر فرض کنیم که تعداد خانوارهای فرشباف کشور و جمعیت آنها و همچنین تعداد افراد شاغل در امر فرشبافی در فاصله سالهای 1375 تا 1378 افزایش نداشته باشد می‌توان نتیجه گرفت که معادل 9 درصد از جمعیت کل یا (8/24 درصد از جمعیت مناطق روستایی کشور) برای تأمین تمام یا بخشی از معثیت خود به فرشبافی متکی هستند و معادل 10 درصد از نیروی کار کشور به صورت پاره وقت یا تمام وقت در این صنعت، شاغل می‌باشند. براساس بعضی برآوردها، برابر هر ده نفر فرشباف یک نفر در مشاغل و حرف وابسته به فرشبافی از قبیل پشم فروش، ریسنده، رنگرز، طراح، رفوگر و تاجر فرش فعالیت دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد نقش فرشبافی در ایجاد اشتغال

کارآفرینی و اشتغال در نظام آموزش عالی

اختصاصی از یاری فایل کارآفرینی و اشتغال در نظام آموزش عالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارآفرینی و اشتغال در نظام آموزش عالی


کارآفرینی و اشتغال در نظام آموزش عالی

کارآفرینی و اشتغال در نظام آموزش عالی   

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحات: 12

 

 

 

 

 

رقابت پذیری در اقتصاد جهانی به توانمندی های تکنولوژیکی و نوآوری وابسته است. این امر شامل توانایی توسعه محصولا ت جدید و دسترسی به بازارهای جدید، به کارگیری تکنولوژی جدید، اعمال بهترین الگوهای مدیریتی در بنگاه ها و توسعه سطوح مهارتی در طیف وسیعی از نیروی کار است. دانشگاه ها قادرند در تمامی این موارد نقش مهمی ایفا کنند.

در نتیجه افزایش ظرفیت تحقیقات و تکنولوژی کشور برای تبدیل دستاوردهای علمی و یافته های فناورانه به موفقیت های صنعتی و تجاری و اشتغال زایی به نقش کارآفرینی دانشگاه ها وابسته است. لذا رویکرد حاکم بر فعالیت های آموزشی و پژوهشی و مشاوره ای، رویکرد نیازگرا در تعامل با سازمان های بیرونی دانشگاه است.

اگر به روند رشد وتوسعه جهانی توجه داشته باشیم، در می یابیم که با افزایش و گسترش فناوری های پیشرفته، نقش و جایگاه کارآفرینان به طور فزاینده ای بیشتر می شود و کارآفرینی فردی و سازمانی از عوامل مهم رشد وتوسعه اقتصادی به شمار میآید; به طوری که در غرب و برخی کشورهای دیگر، دو دهه اخیر دهه هایی  طلا یی کارآفرینی نام گرفته است.

ساختارهای موجود در دانشگاه های کشور با هدف آموزش تخصصی دانشجو شکل گرفته است و کمتر تقویت و تربیت کارآفرینی در دانشجویان مد نظر است. به طوری که فارغ  التحصیلا ن فعلی دانشگاه ها اغلب با مفاهیم اولیه کارآفرینی آشنایی ندارند.

علا وه بر ضعف نظام آموزشی دانشگاه ها در آموزش مفاهیم کارآفرینی عدم ساختارهای مکمل جهت ایجاد زیر ساختار فیزیکی برای توسعه روحیه کارآفرینی در دانشجویان از ضعف های دیگر این نظام است. خیل عظیم فارغ التحصیلا ن دانشگاهی باعث اشباع سازمان های دولتی و حتی خصوصی از نظر پرسنل مورد نیاز شده است ودرصد زیادی از فارغ التحصیلا ن دانشگاه ها امکان جذب در این سازمان ها را ندارند. این موضوع زمینه های مهاجرت فارغ التحصیلا ن دانشگاهی به کشورهای دیگر را سبب شده است و بیکاری فارغ التحصیلا ن را به یک معضل مهم  در کشور تبدیل کرده است. برای رفع این مشکل روش های مختلفی امروزه در دنیا تجربه شده است.

اغلب این روش ها در دو دسته تکمیل ساختارهای آموزشی و ایجاد بسترهای لا زم کارآفرینی مانند مراکز رشد تجربه گردیده است.


دانلود با لینک مستقیم


کارآفرینی و اشتغال در نظام آموزش عالی