یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره عرفان عملی در اسلام

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره عرفان عملی در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 49

 

به نام خدا

تحقیق درباره عرفان عملی

«مقام و حال»

فهرست مطالب

عنوان

مقدمه

عرفان عمله در اسلام

تاریخچه

تقسیم بندی عرفان

عرفان نظری

عرفان عملی

هدف عارف

شرایط سالک یا مرید شیخ یا مراد

توحید عارف

مقامات

توبه

ورع

زهد

درجات زهد

مراتب زهد

فقه

صبر

توکل

رضا

تسلیم

حالات

مراقبه

قرب

محبت

خوف

رجاء

شوق

مشاهده

یقین

اطمینان

ذکر

فهرست منابع

مقدمه

اگر تاریخ ادیان را در طول قرون و اعصار گذشته ورق بزنیم، بی شک باید به این حقیقت واقف شویم که آنچه بیش از همه درتکامل و تفکر بشری اثر گذاشته،‌ازکانال دین ویامذهب بوده است: قطعا با مطالعه دقیق چنین تفکری است که موقعیت وشرایط خاص روحی و یا حیاتی هر ملتی را میتوان تعیین ومشخص کرد. در این باب مستشرقین اروپایی هم بنوبه خود کتابها و رساله ها به رشته تحریر در آورده اند و هر کدام بنحوی اظهارات خود را به خوانندگان منعکس نموده اند:اما در این میان عرفان ویا تصوف جایگاهی بس عظیم واندیشه ای خاص داشته:زیرا اعتقادداشته اند که کرامت به صاحبش اختصاص دارد بنابراین تصوف وعرفان با الهام از مکتب انسان ساز اسلام از مقام و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره عرفان عملی در اسلام

زنان دین گستر در تاریخ اسلام

اختصاصی از یاری فایل زنان دین گستر در تاریخ اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

زنان دین گستر در تاریخ اسلام :

لزوم پرداختن به موضوع زنان (مقدمه)

بى‏شک، یکى از شاخصه هاى نظام‏هاى اجتماعى و فرهنگىِ پیشرفته و به اصطلاح امروز، مدرنیته و توسعه یافته، نگاه آن اجتماع و طرز تلقى او به موضوع زن است، گویى این موضوع مى‏تواند به تنهایى خط کشى باشد براى اندازه گیرى و سنجش مقدار توسعه یافتگى و یا عقب ماندگى؛ به این منظور در اغلب جوامع و فرهنگ‏ها، این موضوع به طور جدّى و غیر قابل مسامحه، مورد توجّه صاحب نظران و اندیشمندان قرار گرفته است. نزاع پرجنجال میان نگرش سنتى و رویکرد مدرنیته و تقسیم جوامع و فرهنگ‏ها به یکى از آن دو، و غلبه سنّت در بعضى جوامع و هیمنه مدرنیته در بعضى دیگر، چیزى نیست که بتوان از آن غفلت نمود.

به چند جهت مى‏توان گفت امروز پرداختن به این موضوع براى ما الزامى است:

جامعه اسلامى، خواسته یا ناخواسته، در معرض بیش‏ترین روبرویى‏ها و تعاملات فرهنگى قرار گرفته؛ از یک سو، روشنفکران به نیت افزایش سرعت توسعه فرهنگى و سیاسى و استفاده از نیرو و توانایى‏هاى بانوان، به حضور بیش از پیش آنان و بر گسترش حجم مطالبات سیاسى و فرهنگى زنان مسلمان دامن مى‏زنند و از سوى دیگر، استکبار جهانى به منظور ایجاد رخنه و راه نفوذ، در صدد ساخت معبر و تونل مناسب و امن در بافت اجتماعى زنان مسلمان و کشاندن آنها به کنش‏هاى غربى و اروپایى، و در نهایت، تضعیف بنیان اعتقادى و زیر ساخت‏هاى مذهبى هستند؛ که برآیند این دو نیرو خواستگاهى جدى براى توجّه به این مسأله شده است و از آنجا که توسعه و تجدّد بدون حضور و نقش زن امکان‏پذیر نیست، و با عنایت به این که جامعه اسلامى به سوى توسعه و تجدد در حرکت است، ناچار به این مقولات به عنوان پیش درآمد باید بپردازد.

اسلام دینى جهانى و جاودان است و عهده دار پاسخگویى به نیازهاى انسان در تمام زمان‏هاست، جمع بین یک دین ثابت و یک اجتماع متغیر ساده نیست، قطعاً از پیچیده گى‏هایى برخوردار است که در گفتار عالمان دینى به آشکار مورد تأکید واقع شده است، پویایى و تجدد آن‏چنان متین و ملایم در آغوش ثبات و دوام اسلام آرمیده، که گویى هیچ‏گونه میان آن‏ها معارضه وجود ندارد، و این نکته ما را دعوت مى‏کند به این که با توجّه به تغییر بسیارى از ساختارها و نهادهاى اجتماعى و ظهور ساخت‏هاى نو و تازه، بار دیگر به مسائل اسلامى بپردازیم و نگاهى متناسب و درخور و در عین حال، هماهنگ با مقتضیات زمان داشته باشیم، استاد مطهرى رحمه الله  انگیزه اولیه خود را در پرداختن به نظام حقوق زن در اسلام چنین بیان مى‏کند :

مقتضیات عصر ما ایجاب مى‏کند که بسیارى از مسائل مجدداً مورد ارزش‏یابى قرار گیرد و به ارزش‏یابیهاى گذشته بسنده نشود. نظام حقوق و تکالیف خانوادگى، از جمله این سلسله مسائل است.» متأسفانه همین نکته اى که شهید مطهرى رحمه ‏الله به نیکى از آن یاد مى‏کند، مورد غفلت بسیارى از دانش آموختگان قرار گرفته و چون گذشته، بر این باورند که اسلام را باید به سبک قدیم، حتى با همان اصطلاحات و با همان فرهنگ واژه گانى عرضه نمود و کوچک‏ترین نوآورى در این زمینه بدعت محسوب مى‏شود. با هزاران تأسف و اندوه مى‏بایست اعتراف کنیم که در جمع عالمان و فرزانگان بر سر موضوع زن و تبیین شخصیّت و حقوق آن و تشریح جایگاه دینى آن اختلاف فاحش و افتراق غیر قابل جمع وجود دارد. در یک نگاه، بى هیچ مسامحه اى زن باید خانه نشین و به دور از مسائل اجتماعى و بى‏سواد و تولید کننده فعال فرزند باشد؛ تا آن جا که یا باید بچه در شکم داشته باشد یا در بغل؛ تا بتواند عبادت خدا را بى‏وقفه انجام دهد و اصلاً خداوند عبادت زن را چنین قرار داده است که زن یا بچه در شکم داشته باشد یا در بغل و اگر بخواهد از امر کناره گیرى کند، محروم از عبادت مى‏شود. در یک نگاه دیگر، بى حضور زن در میدان فعالیّت‏هاى اجتماعى، چرخه کار جامعه بى‏رمق است، و زن است که نشاط و طراوت اجتماع را تأمین و تغذیه میکند. امام خمینى رحمه الله  در این‏باره مى‏فرماید:«

زن باید شجاع باشد. زن باید در مقدّرات اساسى مملکت دخالت بکند، زن آدم ساز است. «زن، مربى جامعه است. از دامن زن انسان‏ها پیدا مى‏شود. مرحله اول مرد و زن صحیح از دامن است. مربى انسان‏ها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت خودش انسان درست مى‏کند و با تربیت صحیح خودش کشور آباد مى‏کند. مبدأ همه سعادت‏ها از دامن زن بلند مى‏شود. زن مبدأ همه سعادت‏ها باید باشد. «زن نقش بزرگى در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دهنده ى زنان و مردان ارجمند است. خانم‏ها حق دارند در سیاست دخالت بکنند، تکلیف‏شان این است.»

اسلام احیاگر حقوق زنان

زمانى که پرده جهل و ظلمت بر سراسر جزیرة‏العرب کشیده شده بود، دختران زنده به گور مى‏شدند؛ اگر هم زنده مى‏ماندند بهره‏ کشى از آنان آزاد بود و به بدترین وجه زندگى را سپرى مى‏کردند. نادر زنان آن روزگار مى‏توانستند خود را از قید و بند جهالت و ظلم رهانیده و مشارکت اجتماعى و اقتصادى و ... را در اجتماع به نمایش بگذارند. افراد معدودى در اجتماع به عنوان یک زن که مظهر عطوفت و مهربانى است و به عنوان موجود داراى اندیشه، آرمان خواه و داراى عملکرد برتر بروز مى‏کردند. آنان به دلیل برجستگى اندیشه، انگشت شمار بودند؛ مانند خدیجه در حیطه امور اقتصادى، خنساء در حیطه ادبیات و شعر؛و دختر اوس بن حارثه در زمینه مسایل اجتماعى. فضل الهى بر آن قرار گرفت که در اجتماعى که کوچک‏ترین توجّهى به زنان ندارد دینى ظهور کند که ارزش زنان را چون مردان قرار داده و تنها، معیار تقوا را اصل بداند.

بعد از ظهور اسلام، زنان مى‏توانستند آزادانه به پیامبر صلى‏الله‏ علیه ‏و‏آله رجوع کرده، مسائل خود را با ایشان در میان بگذارند، با ایشان بیعت کنند و حتى به ایشان اعتراض کنند.

در روایات آمده است که یکى از همسران پیامبر صلى‏الله‏ علیه ‏و‏آله ـ ام سلمه ـ از ایشان پرسید: در قرآن از هجرت و فداکارى مردان بسیار بحث شده، ولى در مورد زنان سخنى از هجرت نشنیده ام. در آن هنگام، آیه 195 سوره آل عمران نازل گردید:

«فَاستَجابَ لَهُم رَبهمُ اَنیّ لا اُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنکُم مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنثی بُعضُکُم مِن بعضٍ فَالذینَ هاجَروُا وَ اُخرِجوُا من دیارِهِم و اُوذُوا فى سُبیلى و قاتَلوا و قُتِلوا لَاُکَفِرَنَّ عَنهم  سَیئاتِهم و لَاُدخِلَنهُم جَناتٍ تَجرى مِن تَحتِهَا الاَنهارُ ثَواباً مِنْ عِندِاللهِ و اللهُ عِندُه حُسْنُ الثواب»

خداوند، درخواست صاحبان اندیشه را پذیرفت و فرمود: من عمل هیچ عمل کننده اى از شما را، خواه زن باشد یا مرد، ضایع نمى‏کنم. شما، همگى همنوع هستید و از جنس یکدیگرید. آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانه هاى خود بیرون شدند و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، سوگند یاد مى‏کنم که گناهانشان را مى‏بخشم و آنها را در بهشت‏هایى که زیر درختان آن نهرها جارى است وارد مى‏کنم. این پاداشى است از طرف خداوند و بهترین پاداش‏ها نزد خداوند است.

در بعضى روایات نیز آمده است که آیه فوق درباره فواطم یعنى فاطمه زهرا علیهاالسلام و فاطمه دختر زبیر، و ام ایمن و چند تن از مستضعفین نازل شده که پس از هجرت رسول خدا صلى‏الله‏ علیه ‏و‏آله به مدینه آنها هم از مکّه هجرت کردند و خود را به پیامبر اکرم صلى‏الله‏ علیه ‏و‏آله در مدینه رسانیده‏اند.

پایه و منزلت زنان تا بدان حد رفیع گشت که براى رفع تهمت از یک زنِ پاک، آیاتى نازل مى‏شد. آیات معروف به افک در سوره نور، در همین رابطه نازل شده و در شأن نزول آن‏ها آمده است: یکى از همسران پیامبر صلى‏الله‏ علیه ‏و‏آله هنگام بازگشت مسلمین از یک غزوه همراه کاروان بوده است. در یکى از منازل براى قضاى حاجت داخل جنگلى شد و در آنجا طوق روبند) او بر زمین افتاد. او مدتى به دنبال آن مى‏گشت و چون دیر بازگشت کاروان حرکت کرده بود. او توسط صفوان، که به دنبال قافله براى جمع آورى از راه ماندگان حرکت مى‏کرد، با تأخیر وارد مدینه شد و این عمل بهانه هایى را به دست منافقان داد و آیات 11ـ12 سوره نور نازل شد که ترجمه آن به شرح زیر است:

"همانا کسانى که آن دروغ بزرگ ـ اتهام کار زشت به یکى از همسران پیامبر صلى‏الله‏ علیه‏ و‏آله را ساخته و آورده ‏اند گروهى هم‏دست از شمایند. شما آن را براى خود شرم پندارید، بلکه براى شما خیر است. هر مردى از آنان را (که آن دروغ را بستند) کیفر آن چیزى است که کسب کرده ( گناهى که مرتکب شده) و آن کس از آنان که سهم بزرگ‏تر آن دروغ را پذیرفت عذابى بزرگ دارد. چرا آن گاه که آن را شنیدید مردان و زنان موءمن به خودشان گمان نیک نبردند و نگفتند این دروغى روشن و هویداست."

هم‏چنین در تاریخ آمده است دو زن در بیعت عقبه، به نمایندگى از مردم مدینه با پیامبر اکرم صلى‏الله‏ علیه ‏و‏آله بیعت کردند. هم‏چنین در پیمان حدیبیه، آن هنگام که پیامبر اکرم صلى‏الله‏ علیه


دانلود با لینک مستقیم


زنان دین گستر در تاریخ اسلام

تحقیق حسادت ازدیدگاه اسلام

اختصاصی از یاری فایل تحقیق حسادت ازدیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق حسادت ازدیدگاه اسلام


تحقیق حسادت ازدیدگاه اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

موضوع تحقیق:

حسادت ازدیدگاه اسلام

چکیده:

پروردگار متعال مى‏خواهد که همه ما سرشار از نیرو و اشتیاق باشیم و جسم، ذهن و روحى سالم داشته باشیم.بى‏تردید، زندگى پر نشاط و با طراوت منظور پروردگار است و ذهنیت‏هاى نادرست، این وضعیت مطلوب را برهم مى‏زند.یکى از ذهنیت‏هاى نامطلوب، «حسادت‏» است که باید علل و زمینه‏هاى رشد آن را در خانواده، جامعه و از همه مهم‏تر، در خود جست و جو کرد و با توجه به آثار نامطلوب جسمى و روانى که در ما ایجاد مى‏کند، با به کارگیرى شیوه‏هاى اخلاقى و علمى، از بروز آن در خردسالى جلوگیرى کرده، در صورت شکل‏گیرى، با خشکاندن ریشه‏هاى آن در بزرگ‏سالى، خود را از دام این هیجان نامطلوب رها سازیم.

مقدمه

«حسادت‏» (۱) واکنشى هیجانى است که از قریب دو سالگى آغاز مى‏شود و با رشد کودک، ممکن است تا بزرگ‏سالى ادامه یابد و بر طبق الگوهاى مختلف فرهنگى، به صورت‏هاى متفاوتى جلوه‏گر شود.حسادت‏درکودک، پاسخى طبیعى‏است‏به محرک‏هاوهنگامى ایجاد مى‏شود که به اعتقاد وى، عاطفه یا محبتى را از دست داده باشد.در الگوى حسادت، غالبا نوعى ترس نیز وجود دارد; زیرا حسود احساس مى‏کند که دیگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت‏به وى به خطر انداخته است و یا مقامى را که او انتظار رسیدن به آن را داشته، دیگرى احراز کرده است.بنابراین، موقعیتى که حسادت را برمى‏انگیزد، غالبا یک موقعیت اجتماعى است. (۲)

کودکان در ابتدا، از احساسات درونى خویش (حسادت) و علل پیدایش و پیامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زیادى ندارند و نمى‏دانند که چرا رفتارهاى آنان تغییر کرده است.به عبارت دیگر، رفتارهاى آزار دهنده کودک حسود تا حد زیادى ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است، ولى با رشد عقلى بیش‏تر و نزدیک شدن به دوران بلوغ و نوجوانى و جوانى و پس از آن تا بزرگ‏سالى و به دست آوردن تجربه‏هاى درونى و بیرونى درباره علل و انگیزه‏هاى رفتار حسادت‏آمیز خود، این‏گونه رفتارها بیش‏تر آگاهانه مى‏شود و به همین دلیل، ازنظراسلام رفتارهاى حسادت‏آمیز، پس از بلوغ مورد تکلیف قرار مى‏گیرد و فرد وظیفه دارد به گونه‏اى آن‏ها را مهار کند.

زمینه‏هاى رشد حسادت

منشا محرک‏هاى حسادت را باید در موقعیت‏ها، شرایط خاص محیطى و روابط اجتماعى وبه‏خصوص دروجود اشخاص جست و جو کرد.بدین‏روى، در این‏جا به برخى از آن‏ها اشاره مى‏شود:

الف - شرایط خانواده و تفاوت‏هاى فردى

رقابت و هم‏چشمى یکى از فرزندان نسبت‏به سایر خواهران و برادران، که گاه «رقابت هم‏شیرها» (۳) نامیده مى‏شود، یکى از زمینه‏هاى مساعد و عمده رشد حسادت در کودکان است و والدین آن را طبیعى و تقریبا غیر قابل اجتناب مى‏دانند. (۴) با توجه به چنین شرایطى، مى‏توان گفت:

۱.اولین فرزند نسبت‏به کودکان بعدى حسادت بیش‏ترى از خود نشان مى‏دهد; زیرا او مدت‏ها تمام محبت و مواظبت پدر و مادر را به خود اختصاص داده بود.ولى با تولد فرزند دوم، این فرصت از او گرفته مى‏شود و همین موجب تحریک حسادت او سبت‏به او مى‏گردد.

۲.در میان کودکانى که تفاوت سنى آنان بین ۱۸ - ۴۲ ماه است، بیش از سایر کودکان زمینه حسادت وجود دارد.بچه خردسال به هر مزیتى که طفل بزرگ از آن برخوردار است، حسادت مى‏ورزد و بچه بزرگ‏تر از محبت و مواظبتى که به بچه کوچک‏تر مى‏شود بدش مى‏آید.

۳.در خانواده‏هاى ۲ یا ۳ فرزندى، بیش از خانواده‏هاى پرجمعیت‏حسادت وجود دارد.

۴.والدینى که به فرزندان خود توجه افراطى دارند و شدیدا نگران و مواظب آن‏ها هستند، بیش از والدینى که به کودکان خود توجه کم‏ترى دارند با مشکل حسادت کودکان‏شان روبه‏رو هستند; زیرا این والدین براى پیشرفت فرزندان خود قوانین معینى وضع کرده‏اند و وقتى که اطفال نتوانند خود


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق حسادت ازدیدگاه اسلام

مقاله درباره کار و کوشش در اسلام

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره کار و کوشش در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

کار و کوشش در اسلام

(1176 کلمه مجموعاً در این متن موجود است)(942 بار خوانده شده است)  

کار و کوشش در اسلام گردآوری و نگارش: سوسن مسچی 86/4/28در اسلام به مسئله کار و کوشش اهمیت بسیار داده شده و یکی از ارکان بزرگ سعادت بشر، در این جهان و جهان آینده بشمار آمده است. قرآن کریم در متجاوز از هشتاد آیه، شرط سعادت و نیکبختی انسان و دست یافتن او به بهشت را دو چیز میداند: 1ـ ایمان. 2ـ کار شایسته ((عمل صالح)). دانشمندان در تعریف کار سخنانی گفته اند ولی عرف مردم کار را چنین تعریف میکنند؛ کار عبارت از هر چیزی است که احتیاج بصرف وقت و تحمّل زحمت برای نیل بمقصد و هدفی داشته باشد. بنابراین هر عملی که برای رسیدن به هدفی از انسان سر زند عرف آنرا کار می نامد. مهندسی که برای تهیه نقشه ساختمانی خطوطی روی کاغذ ترسیم میکند، او هم کار می کند. نقّاشی که با صرف وقت و استمداد از فکر خود، مناظری از طبیعت در روی تابلوئی منعکس می کند او هم کاری انجام می دهد، نگهبانی که کنار خیابان برابر ساختمانی ایستاده و فقط نگاه و مراقبت میکند، او نیز بکاری مشغول است. این قبیل افراد را جامعه بیکار نمی خواند و همه این اعمال را کار می داند اما کسی را که بدون داشتن هدف و مقصدی در پیاده رو خیابان قدم میزند یا کسی را که قلم بدست گرفته و بدون هدف، کاغذی را خط خط می کند، بیکار می نامد، و این قدم زدنهای تفریحی و خط کشی های تفنّنی را کار نمی شناسد. با توجه به مثالهای بالا، دانسته میشود که جامعه، کار را منحصر به فعالیت های جسمی و تلاشهای مادی نمی داند. مثلا کسیکه در دادگاه به یک واقعیّتی اعتراف کند که به خودش زبان وارد شود ولی حقّی به صاحبش برسد، جامعه می گوید کار بزرگی کرده است. استادی که برای دانشجویان تدریس می کند، یا خطیب و واعظی که برای ارشاد مردم سخنرانی میکند، فقط حرف می زند، اما جامعه او را بیکار نمی داند بلکه این تدریس و سخنرانی را کاری ارزنده به حساب می آورد. در سخنان رهبران عالیقدر اسلام آنقدر بکار و کوشش توصیه و تاکید شده است که بالاتر از آن ممکن نیست. علی بن موسی الرضا هشتمین پیشوای اسلام کار را از جهاد در راه خدا بالاتر می‌داند و مىگوید: پاداش و اجر کسی که برای تامین مخارج زندگی خود و عائله اش تلاش و کوشش می کند و روزی خود را از فضل خداوند، در پرتو کار و کوشش می جوید، از پاداش کسی که در راه خدا جهاد می کند، بیشتر است.1 اسلام، با سستی و تنبلی و بیکاری، جداً مبارزه کرده و بیکاری را عامل بدبختی و سیه روزی می داند. امام ششم، حضرت صادق علیه السلام، از حال عمر بن مسلم پرسش فرمود. بعرض رساندند که او کمر به عبادت بسته و دست از کار و تجارت کشیده و تمام ساعات خود را به عبادت می گذراند. امام علیه اسلام از این خبر، ناراحت شد و فرمود: وای بر او آیا نمی داند که هر کس دنبال کار نرود دعایش در پیشگاه خداوند مستجاب نمی شود؟! سپس امام اینطور به سخن خود ادامه داد: جمعی از اصحاب رسول خدا (ص) وقتی این آیه را شنیدند که: و من یتق الله یجعل له محرجا و یرزقه مِن حیث لا یحتسب ((سوره طلاق آیه دوم)) کسی که تقوی و پرهیزکاری پیشه کند خدا دری بروی او می گشاید و روزی او را از جائیکه گمان نداشته می رساند. دست از کار و کوشش برداشتند و در بروی خود بستند و به عبادت پرداختند و با خود گفتند دیگر احتیاجی به کسب و کار نداریم.2 رسول خدا از عمل آنها اطلاع یافت و باحضار آنان فرمان داد چون حاضر شدند فرمود چرا از کار و کوشش دست کشیده اید و تنها به عبادت اکتفا کرده اید؟! گفتند خداوند ضامن شده روزی ما را بدهد ما هم از کار صرف نظر کردیم و به عبادت پرداختیم. رسول اکرم (ص) آنها را توبیخ و سرزنش کرد و فرمود: هر کس چنین روشی در پیش گیرد و از فعالیت و کار، شانه خالی کند دعایش مستجاب نخواهد شد. بر شما لازم است کار کنید و روزی خود را در سایه تلاش و کوشش با استمداد از ذات لایزال خداوند بدست آورید. در بیانی دیگر پیامبر اسلام فرمود: ان اطیب ما اکل الرجل من کسبه ((الراعی و الرعیه)) پاکیزه ترین غذائی که انسان می خورد غذائی است که با کار و کوشش خودش بدست آورده باشد. با اینکه اسلام عبادت و توجه به خداوند و عرض عبودیّت در پیشگاه او را جزء وظایف قطعی و اجتناب ناپذیر هر فردی می داند، با این روش که کسی تمام وقت خود را صرف عبادت کند و از کوشش های لازم امتناع ورزد سخت مخالف است. علاء بن زیاد حارثی یکی از سرداران متمکّن علی علیه السلام بیمار بود روزی آن حضرت به عبادتش رفت خانه او مجلل و وسیع بود. علی(ع) به او فرمود: چه خوب بود چنین خانه‌ای در سرای آخرت میداشتی که ابدی و جاودان در اختیار تو بود. حالا هم اگر در این خانه، مستمندان و بیچارگان را مهمان کنی و خویشان خود را پذیرائی و اکرام نمائی و حقوق واجب خداوندی را به صاحبانش برسانی، خداوند چنین خانه ای در سرای آخرت هم به تو ارزانی خواهد داشت. علاء بن زیاد در حالیکه قیافه ی شخصی مطیع به خود گرفته و نسبت به دستورات امام علیه السلام اظهار انقیاد می کرد گفت: یا امیرالمومنین! از روش برادرم عاصم بن زیاد به شما شکوه می کنم. امام پرسید: مگر او چه کرده است؟! گفت: او جامه ای کهنه و ژنده پوشیده و دست از کار و فعالیت و امور زندگی کشیده و به عبادت پرداخته است. امام فرمود: او را نزد من آورید. وقتی عاصم بن زیاد حاضر شد، به او فرمود: ای دشمن جان خویش! شیطان، ترا به حیرت و سرگردانی کشانیده است. چرا به زن و فرزندت رحم نکردی و این راه غلط را در پیش گرفتی؟! آیا تو فکر میکنی که خداوند، نعمتهای پاکیزه خود را بر تو حلال کرده ولی دوست ندارد که تو از آن استفاده کنی! عاصم گفت یا امیرالمومنین! من در پوشیدن لباس زبر و خشن و استفاده از خوراکی های سخت، از شما پیروی کرده ام. امام فرمود: وای بر تو! من مانند تو نیستم و تو وظیفه ای همچون وظیفه من نداری. خداوند بر پیشوایان و امامان بر حق، واجب کرده که زندگی خود را با زندگی طبقات ضعیف و فقیر، مساوی قرار دهند، تا فقر و تهی دستی، فقیران را ناراحت و پریشان حال نسازد.1 با توجه به داستان فوق، بر ما روشن می‌شود که هر مسلمانی، در هر شرایطی باشد، اگر چه از نظر مادی، متمکن و بی نیاز باشد، حق ندارد از کار و کوشش دست بکشد و وجودش در جامعه بی اثر گردد. بررسی ساختار کار در نظام اسلامینقش دولت در ایجاد شغل

دولتها و حکومت هایی که در طول تاریخ در ایران به وجود آمده اند متناسب با قدرت و وسعت حکومت دارای تشکیلات بوده و از وجود افراد مشخص و معینی جهت انجام امور گوناگون استفاده نموده اند به نحوی که در سیر تاریخ به طبقه بندی خام و کلی نظیر موبدان، کشاورزان، بازرگانان و جنگجویان روبرو می شویم .شغل و کار در تشکیلات نظام اداری از مهمترین مباحثی است که همواره با دیگر ابعاد نظام اداری همچون: آموزش، انتصاب، ارزشیابی و پرداخت حقوق و دستمزد در ارتباط بوده و می تواند نقش اساسی و مؤثری در پیشبرد طرحها و برنامه های نظام اداری ایفا نماید.از طرف دیگر با توجه به پیوستگی بین شغل و شاغل در سازمانهای دولتی و غیردولتی می توان گفت:شغل عبارت است از مجموعه اعمال و فعالیت هایی که هر فرد در زندگی به منظور تأمین یک رشته اهداف مادی و معنوی به طور مداوم در پیش می گیرد که این تعریف در مشاغل دولتی هم صادق است زیرا شغل دولتی در واقع مجموعه اعمال و رفتاری است که از طرف دولت به عهده شاغل واگذار می گردد.بیان معنی و مفهوم شغلشغل در لغت به معنی به کار و داشتن، کسب و کار، حرفه و کاری که شخص در زندگی برای خود انتخاب کرده است.شغل در دو معنی عام و خاص به کار می رود:معنی عام: عبارت است از آن چیزی که مایه مشغولیت انسان می شود خواه در اعمال دنیوی باشد یا اخروی.معنی خاص: عبارت است از نوع کار و حرفه ای که انسان در زندگی برای خود انتخاب کرده است اعم از یدی، فکری، احساسی و عاطفی.ارزش و جایگاه کار در اسلام: در مکتب حیات بخش اسلام کار و شغل دارای ارزش و اهمیت ویژه ای بوده و از هر فردی به اندازه وسع و توانایی اش خواسته شده که به منظور رفع نیازهای زندگانی و همچنین نیازمندی های جامعه اش در جهت کسب و کار سودمند که شارع مقدس اسلام آنرا پذیرفته باشد تلاش کند.نقش دولت در ایجاد کار و شغل: بشر موجودی است اجتماعی و نیازمند، پس بناچار می بایست جهت رفع نیازمندی اعم مادی و معنوی از شغل و حرفه ای برخوردار باشد تا هم بتواند نیازمندی زندگی خود را برطرف سازد و هم در رشد و خودکفایی جامعه مثمر ثمر واقع شود و در این راستا دولت وظیفه دارد وسایل و امکانات لازم کار را در اختیار صاحبان حرفه و مشاغل قرار دهد تا هر کسی به میزان توانایی و نوع استعدادش کار و شغل مورد علاقه خود را انتخاب نماید خواه ایجاد این برنامه ها در ارتباط با مشاغل دولتی و یا غیردولتی باشد. بهر صورت بر دولت است در ارتباط با این امر مهم و حیاتی چاره اندیشی کند تا از بین رفتن نیروی خلاق و فعال جامعه ممانعت به عمل آید زیرا کار و شغل می تواند در به حرکت درآوردن چرخهای اقتصادی و دیگر ابعاد مانند بعد فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی و تحکیم پایه های اساسی جامعه نقش بسزایی را ایفا نماید. در اصل چهل و سوم قانون اساسی بند دوم آمده است: تأمین شرایط و امکانات کار به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار در اختیار ندارند «در شکل شرکت تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر» که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروه خاصی منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد ، وظیفه دولت است .این اقدام باید با رعایت ضرورت های حاکم بر برنامه ریزی عمومی اقتصاد کشور در هر یک از مراحل رشد صورت گیرد و در بند نهم همین اصل بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی که نیازهای عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند تاکید نموده است.ساختار نهایی شغلدر ساختار نهایی شغل پاسخ به سؤالات زیر اطلاعات مورد نیاز را برای تجزیه شغل تأمین می کند:1- چه کاری انجام می شود؟با مشخص شدن نوع و ماهیت کار، فعالیت های مکرر جسمی لازم برای کار تعیین می شود ممکن است کارمند به طرح ریزی یا محاسبه ذهنی بپردازد و یا عملیات دیگران را رهبری، هدایت و کنترل کند یا کوشش او صورت فیزیکی داشته باشد مانند کارگری که مواد را جابجا می کند و اشیا را در محلی روی هم قرار می دهد که این کار موجب کاهش قوای بدنی و ایجاد خستگی می شود.در بعضی موارد مستخدمان برای انجام وظایف و تکالیف سازمانی همزمان از قوای ذهنی و بدنی خود استفاده می کنند.2- کار چطور انجام می شود؟نحوه انجام دادن کار و شیوه استفاده از ابزار و وسایل برای انجام دادن کار مشخص می گردد3- چرا کار انجام می گیرد؟تعیین چگونگی و علت انجام دادن کار است و ارتباط وظایف و ترکیب آنها را معین می کند، افراد برای اینکه کار را به نحو مطلوب انجام دهند لازم است آگاهی از اشتباهات و جلوگیری از آنها و به کاربردن روشهای تازه و منطقی را مدنظر قرارداده زیرا عدم آگاهی از اشتباهات موجب تکرار و درنهایت خسارات مادی و معنوی در بر خواهدداشت.4- انجام دادن کار نیاز به چه مهارتهایی دارد؟دراین قسمت متوجه خواهیم شد که امر تخصص مورد نظر بوده و میزان سهولت و دشواری وظایف و مسئولیتهای مربوط به شغل از لحاظ فکری، جسمی و فیزیکی مشخص می شود.شرایط احراز مشاغل دولتیتصدی مشاغل دولتی یا به عبارت دیگر افتخار کارگزاری در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برای هر فردی میسر نیست بلکه متصدیان مشاغل دولتی از یک سلسله شرایط و خصوصیات باید برخوردار باشند تا بتوانند از عهده وظایف و تکالیف محوله به نحو مطلوب برآیند.شرایط و ضوابط احراز مشاغل دولتیشرایط عام:1- تعهد به اسلام2- تخلق به اخلاق اسلامی 3- لیاقت و شایستگیشرایط خاص: 1- تخصص و کارایی2- تجربه و مهارت3- توانایی جسمی و قدرت روحیشرایط عام:1- تعهد: یکی از برجسته ترین شرایط در احراز مشاغل دولتی تعهد و اعتقاد داشتن به نظام اسلامی است. بنابراین شرط تعهد و اعتقاد به مبانی اسلام در همه حالات و مراحل دستیابی به مشاغل دولتی از بالاترین تا پایین ترین امری ضروری است.2- تخلق به اخلاق اسلامی: اخلاق اسلامی در حقیقت نموداری از مراتب ایمانی و اعتقادی درونی افراد که در ارتباط با تعهد می باشد نشان می دهد پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد(ص) می فرماید:کامل ترین مومنین، ازلحاظ ایمان نیکوترین آنها از لحاظ خلق است. ازطرفی ایجاد شغل همانند پیاده نمودن و تحقق ارزشهای اسلامی در راستای ارائه خدمت به جامعه اسلامی می باشد.3- لیاقت و شایستگی: ازدیگر شرایط احراز مشاغل لیاقت و شایستگی است که هر فرد شاغل به تناسب نوع شغل که به وی محول می گردد باید از این ویژگی بهره مند بوده زیرا ممکن است فردی ازلحاظ ایمان و اعتقادات و رعایت اصول و موازین اخلاقی واجد صلاحیت بوده اما از نظر لیاقت و شایستگی همچون رشد فکری و درک مسائل سیاسی و اجتماعی و نیز نحوه برخورد با مشکلات و نارساییها قدرت توان انجام کار را به طور شایسته که مدنظر می باشد نداشته باشد. زیرا مقامات و مناسب اجتماعی فقط وفقط در گرو لیاقت و شایستگی است و هرگز سن مانع از آن نیست که در صورت شایستگی، جوان مقام و منصب اجتماعی را بدست نیاورد که نمونه بارز آن انتصاب اسامه به فرماندهی لشکر که او هم جوانی کم سن و سال بود و این امر خود گواه زنده و قابل توجهی می باشد.شرایط خاص1- تخصص و کارایی: تخصص و کاردانی از مهمترین و با اهمیت ترین خصوصیات است که باید هر شاغلی از آن برخوردار بوده تا بتواند از عهده انجام دادن شغلی که به وی محول شده است به نحو احسن برآید زیرا کسی که با علم و آگاهی کاری را شروع می کند نه تنها بر میزان کارایی خویشتن می افزاید بلکه از مسائل دیگری که برای خود و برای جامعه زیانبار است جلوگیری می نماید، این خود در مقوله اثربخشی که از مباحث کلیدی بهره وری سازمانهاست قابل تأمل می باشد.

ارزش انسانى کار در مکتب اسلام نخست مقدمه مختصرى را درباره اهمیت حیاتى کار متذکر مى‏شویم :

به طور کلى پدیده حیات بشرى به هر معنایى که در نظر بگیریم از فعالیت طبیعت آغاز مى‏شود و با کار انسانى در مجراى قوانین طبیعى ادامه پیدا مى‏کند ،

و با اختلال ترکیب وجودى او که موجب خنثى‏شدن کار درباره او مى‏گردد ،

رخت از سطح طبیعت برمى‏بندد .

این جریان عمومى پدیده حیات آدمى از بدو حرکت او در روى زمین چه در حال انفرادى و چه در قلمرو جمعى ، از آن قانون پایدار ناشى مى‏شود

[ 49 ]

که موجود برین آن را وضع و تثبیت نموده است .

احساس این اهمیت درباره کار ، یک پدیده تازه نیست . چنانکه توجه به ضرورت حیاتى استنشاق هوا و برخوردارى از اشعه خورشید ، مساوى عمر آدمى در این کره خاکى است . توجهات مشروح و آگاهى‏ها و اطلاعات مفصل درباره کار و وضع قوانین فراوان درباره آن و همچنین ارزیابى و کشف اهمیت‏هاى اجتماعى آن از آغاز صنایع دسته‏جمعى ، نمى‏تواند تاریخ گذشته بشرى را به بى‏اعتنائى و چشم‏پوشى درباره کار متهم به‏سازد .

انسانى که معناى حیات را درک کند و ضرورت تلاش را در دریاها و خشکیها ، در جنگلها و قله‏هاى صعب العبور کوهها دریافت کند ، اهمیت کار را هم شناخته است . آثار تجسم‏یافته از کار بشرى و کتیبه‏ها و تألیفات باستانى همه و همه شاهد گویاى درک اهمیت کار براى حیات بشرى مى‏باشد .

نکته‏اى که قابل توجه است و به نظر ما مى‏تواند روشنگر علت بى‏ارزش نمودن کار در گذشته بوده باشد ، پدیده قدرت‏هاى متنوع است که کار و انجام دهنده کار را مملوک یا مانند مملوک خود تلقى کرده است .

هیچ جامعه بشرى حتى در قدیمى‏ترین دورانهاى تاریخ دیده نمى‏شود که کار در متن زندگى آن نبوده باشد . آنچه که مهم است این است که قدرتهائى که غیر قابل مهار بودند ، با تسلط مطلقى که بر ناتوانان داشته‏اند ، نه تنها کار آنان را بلکه حتى هستى آنان را هم در اختیار خود مى‏دیدند ، لذا یک اراده از آنان کافى بوده است که هر کارى که بخواهند و امکان داشته باشد به وجود بیاید . چنانکه یک اراده جزئى براى جابجا کردن یک برگ ناچیز کفایت مى‏نماید . و این قاعده کلى است که هر موضوعى که تحت سلطه مطلقه « خود طبیعى » آدمى قرار گرفت ، اهمیت و ارزش خود را از دست میدهد .

در دورانهاى متوسط یا در بعضى از جوامع پیشرفته‏تر که طبقات اجتماعى تا حدودى مشخص مى‏گردند ، کار فکرى ، هنرى و مدیریت بجاى آنکه به اهمیت

[ 50 ]

و ارزش خود قناعت نماید ، سایر انواع کار را از اهمیت مى‏اندازد ، یعنى بااهمیت تلقى نمى‏گردند .

این رفتار هم دلیل آن نیست که مردم دورانهاى گذشته ضرورت حیاتى کار بطور عموم را درک نمى‏کردند ، بلکه چنانکه مى‏بینیم فرهنگ مردم را چنان مى‏ساختند که کار عضلانى و سایر تلاشها به عنوان یک پدیده جبرى که مردم باید انجام بدهند ، تلقى مى‏گشت و مى‏بایست آنان این جریان جبرى را به‏پذیرند و ضمنا زنده هم بمانند این بوده است عامل عقب‏ماندگى جوامع از فهم اصول و ارزشهاى کار انسانى . پس از این مقدمه ، مى‏پردازیم به توضیح و تفسیر ارزش انسانى کار در اسلام .

بررسى لازم و کافى در آئین اسلام این قضیه را کاملا روشن مى‏سازد که :

کار و کوشش در این دین انسانى از نظر ارزیابى به حد نصاب رسیده ، هیچ مکتب و متفکرى نخواهد توانست فوق ارزشى را که اسلام به کار داده‏است ،

مطرح نماید . رجوع فرمائید به مبحث گذشته ( کار و کوشش از دیدگاه قرآن ) در آن مبحث دیدیم که قرآن که اساسى‏ترین منابع دین اسلام است ، محور همه ارزشها را روى معرفت و ایمان و کار قرار داده است . روایات وارده در مسئله کار و ضرورت و ارزش آن مافوق تواتر است که براى جمع‏کردن آنها مجلد بیش از 1000 صفحه‏اى لازم است . تنها چند روایت را به عنوان نمونه‏اى از صدها روایات در اینجا مى‏آوریم .

محمّد بن الحسن باسناده عن محمّد بن احمد . . . قال مرّ شیخ مکفوف یسئل ، فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام ما هذا ؟ قالوا یا أمیر المؤمنین نصرانىّ ، فقال امیر المؤمنین علیه السّلام : استعملتموه فاذا کبر و عجز منعتموه انفقوا علیه من بیت المال 1


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره کار و کوشش در اسلام

مقاله درباره زندگینامه پیامبر اسلام

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره زندگینامه پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

زندگینامه پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)

نام: محمد بن عبد الله

در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.

کنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم.

القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ و... .

منصب: آخرین پیامبر الهى، بنیان‏گذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.

تاریخ ولادت: روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته‏اند.

عام الفیل، همان سالى است که ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاکت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.

محل تولد: مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى: عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن کلاب بن مرّة بن کعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر (قریش) بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.

از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتاب‏هاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(ع) به هفت پشت مى‏رسد.

مادر: آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.

این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، کم‏نظیر و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى کرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى که به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمه‏اش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مکانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.

و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، کفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگه‏دارى کند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.

مدت رسالت و زمامدارى: از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهده‏دار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.

تاریخ و سبب رحلت: دوشنبه 28 صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن 63 سالگى، در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(ص) در بیمارىِ وفاتش مى‏فرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.

محل دفن: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانه‏اى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.

همسران:

1. خدیجه بنت خویلد.2. سوده بنت زمعه.3. عایشه بنت ابى بکر.4. امّ شریک بنت دودان.5. حفصه بنت عمر. 6. ام حبیبه بنت ابى سفیان. 7. امّ سلمه بنت عاتکه. 8. زینب بنت جحش. 9. زینب بنت خزیمه. 10. میمونه بنت حارث. 11. جویریه بنت حارث. 12. صفیّه بنت حىّ بن اخطب.

نخستین زنى که افتخار همسرى پیامبر اکرم(ص) را یافت، خدیجه بنت خویلد بود. حضرت محمّد(ص) پیش از رسیدن به مقام رسالت، در سن 25 سالگى با این بانوى بزرگوار ازدواج نمود. خدیجه کبرى (س) با موقعیت و اموال خویش، خدمات شایانى به پیامبر اکرم(ص) در اظهار رسالتش کرد. این بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است و در ردیف بانوان قدسى، همانند مریم و آسیه، قرار دارد. پیامبر اکرم(ص) به احترام خدیجه کبرى (س) تا هنگامى که وى زنده بود، با هیچ زن دیگرى ازدواج نکرد. همو بود که دردها و رنج‏هاى پیامبر(ص) را، که سران شرک و کفر متوجه آن حضرت مى‏کردند، تسلّى داده و او را در رسالت و نبوتش یارى مى‏داد.

خدیجه کبرى(س) به خاطر مقام و منزلتى که در اسلام به دست آورده بود، مورد لطف و عنایت مخصوص پروردگار جهانیان قرار گرفت. به همین جهت روزى جبرئیل امین به محضر پیامبر اکرم(ص) شرفیاب شد و گفت: اى محمد! سلام خدا را به همسرت خدیجه برسان. پیامبر اکرم(ص) به همسرش فرمود: اى خدیجه! جبرئیل امین از جانب خداوند متعال به تو سلام مى‏رساند. خدیجه گفت: «اللّه السّلام و منه السّلام و على جبرئیل السّلام».

حضرت خدیجه (س) در ایام همسرى با پیامبر(ص) از احترام ویژه رسول‏خدا(ص) برخوردار بود و پیامبر(ص) نیز همسرى مهربان و وفادار براى او بود. آن حضرت پس از وفات خدیجه (در رمضان سال دهم بعثت) همواره از او به نیکى یاد مى‏کرد.

از عایشه، سومین همسر رسول خدا(ص)، روایت شده است:

«کانَ رَسُولُ اللّهِ(ص) لایَکادُ یَخْرُجُ مِنَ الْبَیْتِ حَتّى یَذْکُرَ خَدیجَةَ فَیَحْسَنُ الثَّناءِ عَلَیْها، فَذَکَرها یَوْماً مِنَ الْاَیّامِ فَادْرَکَتْنی الْغَیْرةَ، فَقُلْتُ: هَلْ کانَتْ اِلاّ عَجُوزاً وَقَدْ اَبْدَلَکَ اللّهُ خَیْراً مِنْها، فَغَضَبَ حَتّى‏ اهْتَزَّ مَقْدَمُ شَعْرِهِ مِنَ الغَضَبِ‏. (1)

پیامبر اکرم (ص) هیچ‏گاه از خانه بیرون نمى‏رفت مگر این که یادى از خدیجه مى‏کرد و از او به نیکى نام مى‏برد. یک روز که پیامبر اکرم(ص) از خدیجه (س) یاد کرده و خوبى‏هاى او را بیان مى‏کرد، غیرت زنانگى بر من غالب شد و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره زندگینامه پیامبر اسلام