یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد زندگینامه ابوبکر 9ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد زندگینامه ابوبکر 9ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

زندگینامه ابوبکر

بدالله بن عثمان تیمی نام اصلی ابوبکر است که اهل سنت، او را خلیفه اول بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌دانند. پدرش ابوقحافه عثمان و مادرش ام الخیر سلمی نام داشت. ابوبکر در سال 571 یا 572 میلادی حدود سه سال پس از عام الفیل در مکه و در میان قبیله «تیم بن مره»، یکی از طوایف قریش، به دنیا آمد.

بنا به نوشته مورخان، ابوبکر پیش از اسلام به بازرگانی (در رشته بزازی) اشتغال داشت و مردی ثروتمند بود. برخی مورخان نیز گفته‌اند وی کسب و کاری بی اهمیت داشته است. ابوبکر مدتی پس از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مسلمان شد. برجسته‌ترین حادثه زندگی ابوبکر همراهی با پیامبر در هجرت به مدینه و پنهان شدن در غار ثور است.

وقتی پیامبر از طریق وحی از توطئه قتل خویش آگاه شد، تصمیم به هجرت به مدینه گرفت، که در ابتدای راه به ابوبکر برخورد، و به اتفاق او از مکه خارج شد.

در پی تعقیب مکیان، ابوبکر ترسیده بود اما پیامبر وی را آرام کرد. اهل سنت برای همراهی ابوبکر با پیامبر در هجرت به مدینه، به ویژه اقامت چند روز در غار ثور، اهمیت بسیار قائل شده اند.

اما مفسران شیعه و برخی از اهل سنت با توجه به جمله « لا تحزن » در آیه 40 سوره توبه ( که اشاره دارد به توصیه پیامبر به ابوبکر مبنی بر نترسیدن از چیزی) بر این باورند که این همراهی ابوبکر تصادفی بوده و با توجه به هراس و وحشت او، فضیلتی برای وی به شمار نمی آید.

وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و ابوبکر به قبا رسیدند، ابوبکر اصرار کرد بی‌درنگ رهسپار شهر مدینه شوند ولی پیامبر مدتی برای رسیدن پسر عموی خود، علی بن ابی طالب، به انتظار نشست. این امر بر ابوبکر گران آمد، پیامبر را رها کرد و خود تنها به مدینه رفت و در محله سنح مدینه، به منزل خارجه بن زید اقامت کرد.

محاجه امام علی علیه السلام با ابوبکر درباره فدک:

امام صادق علیه السلام فرمود:

بعد از آنکه ابوبکر فدک را گرفت امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود:

چرا فاطمه را از میراث رسول الله محروم کردی و حال آنکه فدک در زمان خود رسول خدا جزو املاک فاطمه بود؟

ابوبکر گفت:

«فدک غنیمت اسلام و متعلق به همه مسلمین است. اگر فاطمه شاهد بیاورد که رسول الله آن را به او داده قبول است و الا حقی ندارد.»

امیرالمؤمنین فرمود:«ای ابوبکر، آیا بر خلاف حکم خدا حکم می‏کنی؟»

گفت:«نه.»

فرمود:«اگر یکی از مسلمان‌ها چیزی داشته باشد مانند لباسی یا خانه‏ای و من ادعا کنم که متعلق به من است، از چه کسی دلیل و شاهد می‏خواهی؟»

ابوبکر گفت:«از تو.»

امام فرمود:«پس چرا از فاطمه دلیل و شاهد خواسته‏ای در صورتی که فدک متعلق به فاطمه بوده است؟ اگر مسلمان‌ها حقی در آن دارند، آنها باید دلیل و شاهد بیاورند.»

ابوبکر که با جوابی منطقی روبرو شده بود، ساکت و متحیر ماند.

عمر گفت:

«ای علی! ما را رها کن! ما از پس دلائل تو برنمی‏آئیم. اگر شهود عادلی می‏آوری بیاور و الا فدک مال مسلمین است. نه تو در آن حق داری و نه فاطمه.»

امیرالمومنین به ابوبکر فرمود:«ای ابوبکر آیا کتاب خدا را خوانده‏ای؟»

گفت:«بله.»

فرمود:بگو این آیه درباره ما نازل شده یا کسانی غیر از ما: انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. (خداوند اراده کرده است که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک گرداند.)

ابوبکر گفت:«درباره شما.»

امام فرمود:«اگر کسانی بیایند و شهادت بدهند که فاطمه، دختر رسول خدا، عمل زشتی انجام داده چه می‏کنی؟»

ابوبکر گفت:«بر او حد جاری می‏کنم همان طور که بر سایر زن‏های مسلمین حد می زنم.»

امیرالمؤمنین فرمود:«تو در این صورت کافر می‏شوی!»

گفت:«چرا؟»

فرمود:«چون تو شهادت خدای تعالی را در پاکی و عصمت فاطمه زهرا رد کرده‏ای و شهادت مردم را پذیرفته‏ای؛ همان طور که الان هم حکم خدا و رسولش را رد کرده‏ای و شهادت یک شخص بیابان‏نشین را قبول کرده‌ای، فدک را از او گرفته‏ای و گمان می‏کنی که غنیمت مسلمین است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:« مدعی باید دلیل بیاورد و تو سخن رسول خدا را رد کرده‏ای!!»

با این استدلال کوبنده دیگر کسی را یارای جواب نبود و مردم به همهمه افتادند و به یکدیگر نگاه تعجب می‏کردند.

بعضی گفتند:«به خدا قسم علی علیه السلام راست می‏گوید.»

مجلس به هم خورد و امیرالمؤمنین به خانه برگشتند.

ابوبکر به عمر گفت:

دیدی امروز علی علیه السلام با ما چه کرد! به خدا اگر بخواهد چنین کند، خلافت ما را تباه می‏کند؛ چه کنیم؟!

عمر گفت:«نظر من این است که فرمان بدهی تا او را بکشند.»

ابوبکر گفت:« چه کسی می‏تواند او را بکشد؟»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگینامه ابوبکر 9ص

مقاله ابوبکر

اختصاصی از یاری فایل مقاله ابوبکر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

ابوبکر

ابوبکر (به عربی: أبو بکر) ملقب به «ابوبکر صدیق»، از صحابه محمد پیامبر اسلام و به قولی از اولین افرادی بود که به اسلام گروید [۱] اما نقلی هم وجود دارد که قبل از او بیش از ۵۰ نفر اسلام آورده بودند.[۲] در طول زندگی محمد، از وی به عنوان نزدیکترین دوست محمد یاد می‌شد.[۳] محمد برای اولین بار، لقب «صدیق» را به ابوبکر داد. پس از مرگ محمد در سال ۶۳۲ پس از میلاد، وی از سوی صحابه محمد، به جانشینی وی به عنوان خلیفه مسلمین بر منصب خلافت برگزیده شد. اهل سنت از وی به عنوان اولین خلیفه از چهار خلیفه مسلمین که به «خلفای راشدین» معروف هستند، یاد می‌کنند. خلافت وی ۲ سال و ۳ ماه به طول انجامید. در دوران خلافت، وی در جنگ‌های موسوم به ردة، با خوارج و اقوام عربی که پس از مرگ محمد سر به شورش گذاشته بودند پرداخت و با شکست آنها، قانون اسلامی را در کل جزیره عرب برقرار کرد. در طول خلافتش، سرزمین‌های سوریه و عراق به امپراطوری اسلامی افزوده شد.

دختر ابوبکر، عایشه همسر محمد، بود. همچنین دیگر دختر وی اسماء بنت ابی بکر همسر زید از صحابه محمد بود. همسر وی اسماء بنت عمیس پس از مرگش به همسری علی درآمد و به همراه دو فرزندی که از ابوبکر داشت، به خانه علی رفت.

وی در هنگامی که اسلام را پذیرفت، در حدود ۴۰ سال داشت. به نظر برخی اولین مرد بالغی بود که اسلام آورد، در عین حال طبری از سعد نقل می‌کند که قبل از او بیش از ۵۰ نفر اسلام آورده بودند. [۴] او تنها عضوی از صحابه بود که محمد را در هنگام هجرت از مکه به مدینه همراهی نمود. بعدها این سفر به دلیل اهمیت تاریخی‌اش، به عنوان مبداء تاریخ اسلام شناخته شد.

او پس از حدود دو سال و سه ماه خلافت، در سال ۱۳ هجری (۶۳۴ میلادی) درگذشت. وی پیش از مرگ عمر بن خطاب را به عنوان خلیفه بعدی مسلمین برگزید. ابوبکر اولین خلیفه از خلفای راشدین است.

فهرست مندرجات

[نهفتن]

۱ چگونگی رسیدن به خلافت

۲ علی بن ابیطالب و ابوبکر

۳ نظر اهل سنت

۴ نظر شیعیان

۵ فاطمه و ابوبکر در نظر شیعه

۶ پانویس‌ها

۷ منابع

۸ جُستارهای وابسته

[ویرایش] چگونگی رسیدن به خلافت

روز وفات پیامبر اسلام، جمعی از انصار در سقیفه ی بنی ساعده گرد آمدند.[۵]وقتی خبر به دو تن از مهاجران، ابوبکر و عمر رسید خود را به آنجا رساندند. هر کدام از دو گروه مهاجر و انصار خود را شایستهٔ خلافت می‌دانستند. رقابت در میان انصار از طرفی و اتحاد در میان مهاجران به خصوص زمینه سازی عمر و ابوعبیده بن جراح، کار را بر خلیفهٔ اول هموار کرد. هر چند منذر بن ارقم در دفاع از جانشینی علی بن ابیطالب سخن راند ولی عدم حضور بنی هاشم و دیگر یاران علی باعث شد حرف وی بی‌پاسخ ماند و سرانجام در حالی که بنی هاشم و دیگر یاران نزدیک پیامبر، به تغسیل و تدفین وی مشغول بودند[۶]اهل سقیفه کار را تمام کردند و با دوراندیشی همپیمان شدند که از هر گفته و عملی که موجب سستی پایه‌های بیعت شود جلوگیری کنند.[۷]این عده به اندازه‌ای مشغول انتخاب جانشین بودند که طبری به نقل از عایشه همسر پیامبر آورده که از دفن پیامبر تا شب چهارشنبه (دو روز بعد از وفات) اطلاع حاصل نکردیم[۸]

[ویرایش] علی بن ابیطالب و ابوبکر

علی بن ابیطالب در چندین مورد، از جمله طی نامه‌ای که در جواب معاویه در کشاکش صفین می‌نویسد، تصریح می‌کند که به اجبار با ابوبکر بیعت نمود:«گفته‌ای مرا چونان شتر در مهار کشیده بودند تا از من بیعت بگیرند.به خداوندی خدا آهنگ نکوهش مرا داشته‌ای اما در ستایشم قلم زده‌ای.»[۹] محتوای نامهٔ دیگری که معاویه به محمد بن ابی بکر در جریان سقوط مصر می‌نویسد نیز موید همین معناست.[۱۰] روایات دیگری نیز دال بر اجبار علی بن ابیطالب به بیعت در دست است.[۱۱]و[۱۲] به این ترتیب روایت جانبدارانهٔ طبری مبنی بر بیعت سریع و راغبانهٔ علی بن ابیطالب [۱۳] با ابوبکر به وضوح از صحت خواهد افتاد.البته بعد از مرگ فاطمه همسر علی و دختر پیامبر اسلام، علی بنا به ضرورت با ابوبکر بیعت کرد. وی دلیل این بیعت را به اینگونه بیان می‌کند :«من چندی از بیعت دست بازداشتم تا آنکه دیدم گروهی از مردم از اسلام برمیگردند و می‌خواهند دین محمد را از بن بر افکنند. ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یاری ندهم، در دین رخنه‌ای یا ویرانی خواهم دید که برای من مصیبت بار تر از فوت شدن حکومت کردن بر شما بود ؛ حکومتی که اندک روزهایی بیش نپاید و چون سراب زایل گردد. در آن اوضاع بپا خاستم تا باطل نابود و ناپدید شد و دین ثبات و استقرار یافت.»[۱۴] علی همچنین در باب تعیین جانشین از سوی ابوبکر چنین می‌گوید:«شگفتا، با آنکه او در زمان زندگی خویش بارها و بارها از خلافت استعفا می‌داد، ناگهان خلافت را برای پس از مرگش به دیگری وانهاد ! راستی که آن دو(ابوبکر و عمر)، خلافت را مانند دو پستان میان خود تقسیم کردند و به آن سخت درآویختند.»[۱۵]این سخن اشاره دارد به عباراتی مانند«مرا واگذارید(بیعت از من بردارید)چون حال که علی در میان شماست من بهترین شما نیستم.»[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰] یا «مرا واگذارید که بهترینتان نیستم.»[۲۱] یا «بیعتم را واگذارید.»[۲۲] که ابوبکر به زبان رانده بود.

[ویرایش] نظر اهل سنت

ازنظر اهل سنت ابوبکر جانشین برحق محمد پیامبر اسلام، یار غار پیامبر و کسی که در قرآن با نام دومین مسلمانان نام برده شده‌است می‌باشد. [۲۳]

[ویرایش] نظر شیعیان

از نظر شیعه، ابوبکر سنگ بنای غصب خلافت را در اسلام گذاشت. وی در سوزانده شدن درب خانه فاطمه دختر پیامبر اسلام پس از وفات محمد نقش


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ابوبکر