دانلود پاورپوینت فصل چهارم کتاب نظریه ها و تحقیقات حسابرسی تألیف دکتر جواد رضازاده با عنوان عرضه و تقاضای حسابرسی جهت ارائه دانشجویان رشته حسابداری و حسابرسی (13 اسلاید)
پاورپوینت فصل چهارم کتاب نظریه ها و تحقیقات حسابرسی تألیف دکتر جواد رضازاده
دانلود پاورپوینت فصل چهارم کتاب نظریه ها و تحقیقات حسابرسی تألیف دکتر جواد رضازاده با عنوان عرضه و تقاضای حسابرسی جهت ارائه دانشجویان رشته حسابداری و حسابرسی (13 اسلاید)
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :267
بخشی از متن مقاله
مقدمه
انسان در زندگی روزمره خود با استرس ها و فشارهای متعدد ی روبرو است. دوران نوجوانی که ا ز آن به نام دوره بحران طوفان و استرس تا دوره زایش دوباره یاد کرده اند یکی از حوادث پراسترس زندگی هر فردی است. نوجوان در این دوره از طرفی با گذر از دوره کودکی به بزرگسالی با تغییرات وسیع جسمانی و رشد شناختی مواجه بوده و از طرف دیگر با مسائلی همچون رشد هویت، دستیابی به استقلال از خانواده در عین حفظ ارتباط با آن، پذیرفتن نقشهای اجتماعی در ارتباط با گروه همسالان و تصمیمگیری درباره آینده و شغل روبرو است. دوران نوجوانی زمان کشف یا آگاهی از ارزشهای فرهنگی و معنوی ودوران تضادها وتعارضها، تخیل و رویاها وسن مشکلات و مسائل اوست. استرس های نوجوانی گستره ای از وقایع روزمرهای همچون، انجام ندادن تکالیف مدرسه، نداشتن آمادگی کافی برای امتحان، گم کردن وسایل و اختلاف با دوست همکلاسی تا وقایع عمده ای همچون طلاق والدین، اعتیاد یکی از والدین، بیماری یا مرگ یکی از اعضای خانواده را دارد. به اعتقاد هولمز[1] و راهه[2] (1967) هر حادثه ای که نیاز به سازگاری قابل ملاحظه ای در زندگی فرد داشته باشد ممکن است استرس زا باشد. آنچه که این موضوع را با اهمیت تر جلوه میکند، شیوه کنار آمدن با این استرس زا هاست. برخی افراد به هنگام وقوع مشکل تمام نیرو و اندیشه خود را در جهت حل مشکل بسیج مینمایند وبرخی بر عکس به عوارض و پیامدهای مشکل می پردازند به گونه ای که تنها سعی میکنند از پیامدهای هیجانی آن بکاهند، در حالیکه مشکل همچنان به قوت خود حل نشده باقی است. درهر صورت، استرس بر این دو دسته افراد آثار متفاوتی برجای میگذارد. دسته اول افرادی سازگارتر کم استرس تر و خوش بین ترند چون به مشکل به عنوان موضوعی حل شدنی می نگرند و دسته دوم رنجورتر مضطرب تر، افسرده تر وبدبین ترند چرا که استرسها را همچون کوهی که سایه خود را بر زندگی آنها گسترانیده، می بینند. در این میان نوجوانان با دلمشغولی هایی همچون تکلیف مدرسه، سازگاری با گروه همسالان، برآورده کردن تقاضاهای والدین ، انتخاب رشته تحصیلی و آمادگی برای کنکور دانشگاه و اندیشیدن به آینده تحصیلی و شغلی مواجهند که هر یک به نوبه خود فشار روانی عدیده ای را به زندگیشان تحمیل میکند. در این میان آنچه که اهمیت و ضرورتش را نمایان میسازد قدرتمند کردن نوجوانان به شیوه ها و راهکارهایی صحیح در جهت کنار آمدن با این استرس زاهاست، تا بتوانند از این مراحل با حفظ سازگاری و سلامت روان عبور کرده و با مشکلات به عنوان پدیدههایی حل شدنی مواجه شوند، نه آنکه از آنها اجتناب کنند.
1-1- بیان مساله
نوجوانی دوره ای بین کودکی و بزرگسالی است که او را با زنجیره ای از موانع تحولی و چالش های عدیده ای روبرو میسازد. درابتدا تکالیف طبیعی همچون تحول هویت و دستیابی به استقلال و سازگاری با همسالان وجود دارد. مرحله دوم گذر از کودکی به بزرگسالی است که باتغییرات فیزیولوژیکی در بدن و تحول شناختی مشخص میشود. این مرحله زمانی است که فرد نیازمند انجام نقش های اجتماعی در رابطه با همسالان و افرادی از جنس مخالف، انجام تکالیف مدرسه وتصمیم گیریهایی در رابطه با شغل میباشد (فرایدنبرگ[3]،1997). از آنجا که تغییرات و وجود تکالیف متفاوت نوجوان رادر معرض استرس عدیده ای قرار می دهد، لزوم واهمیت سازگاری و کنار آمدن با این استرس ها در این دوره نمایان میگردد. با توجه به این مقدمه اندکی به راهبردها و مهارتهای کنار آیی می پردازیم. کنار آمدن، متشکل از پاسخهایی (افکار، احساسات واعمالی ) است که فرد در برخورد با موقعیت های مشکل داری که درزندگی روزمره و در شرایط خاص با آنها مواجه میشود، بکار میگیرد. گاهی اوقات مشکلات حل می شوند و گاه در تلاش فردی برای برخورد با محیط مورد اغماض قرار میگیرند (فرایدنبرگ، 1997).
لازاروس[4] (1984) کنار آمدن را شامل کوششهایی به منظور سازگاری و انطباق با شرایط استرس آور در تلاش در جهت کاهش پیامدهای منفی ناشی از منبع استرس می داند.
در زمینه کنار آمدن با استرس[5] ،دو شیوه اصلی کنار آیی وجود دارد. شیوه اول روش متمرکز بر مسئله است یعنی فرد به استرس به عنوان موضوعی حل شدنی و هدف اصلی مینگرد و شیوه دوم روش متمرکز بر هیجان است. یعنی فرد مشکل را حل نمیکند بل سعی در کاهش پیامدهای هیجانی مشکل دارد. شماری از محققین، افرادی را که بوسیله کاهش دادن یا اجتناب کردن با استرس کنار آمده اند را با افرادی که از راهکارهای بیشتر مقابله ای و یا هوشیارانه نظیر جمع آوری اطلاعات و اقدام به عمل استفاده نموده اند، مقایسه کردند (هولاهان[6] و موس[7]، 1987) . در مجموع تحقیقات نشان می دهد که شیوه مقابله نسبت به اجتناب راهکار موفق تری است. افرادی که مستقیما با مشکل مواجه میشوند نه تنها با احتمال بیشتری آن را حل میکنند بلکه برای تحت کنترل درآوردن استرس در آینده بهتر آماده میشوند. در واقع برخی پژوهشها معتقدند، اجتناب مزمن از مشکلات، افراد را در معرض خطر استرس افزوده و شاید مسائل مرتبط با سلامتی قرار دهد (گین[8]، 1995).
مطالعه رود[9]، لونیسون[10] ، تیلسون[11] و سیلی[12] (1990) نشان داد که کنار آیی مسئله مدار[13] (در جهت حل مسئله) با افسردگی ارتباطی نداشت، اما شیوه ناکار آمد گریز رابطه مثبتی با افسردگی همزمان داشته و نیز با سطوح بالاتر افسردگی در آینده بدنبال رویدادهای پراسترس که در طی دو سال بعد رخ داد، همراه بود (گین، 1995).
تفاوتهای فردی نقش مهمی را در فرایندهای استرس و کنار آمدن بازی میکنند یکی از این متغیرها خوش بینی است. خوش بینی[14] رابطه منفی با انکار و فاصله گرفتن از مسئله دارد. خوشبینی تمایل به استفاده از کنار آمدن مسئله مدار و پذیرش استرس زندگی به شیوه ای واقعی دارد (کاسیدی[15]، 1999). به عبارت دیگر عامل کلیدی که افرادی که بطو موثری با مشکلات کنار می آیند را نسبت به کسانی که ممکن است چنین نباشند متمایز میکند، سبک اسنادی[16] آنهاست (آبرامسون[17] و همکاران 1978به نقل از کانینگهام[18]، 2001).
اسنادها، نگرش ها ، باورها و ارزیابیهایی هستند که مردم برای توصیف حوادثی که برایشان اتفاق می افتد، بکار می برند. سبک اسنادی که برای اولین بار در دهه1970 مطرح شد در حقیقت بر مدل درماندگی آموخته شده[19] افسردگی استوار است. اسناد کردن فرایندی منطقی و نظامدار است که طی آن شخص با ارزیابی دقیق از یکسری اطلاعات ودلایل رفتار دیگران را تفسیر میکند. در بعضی موارد ممکن است اسناد صحیح باشد، اما واقعیت این است که در بسیاری موارد این ارزیابی ها، با سوگیریهایی همراه است.
در موارد عدیده ای، افراد اسنادهای اشتباه غیرواقعی، دررابطه با حوادث زندگی شان درنظر میگیرند و این اسنادهای اشتباه به نوبه خود استرس افزوده ومشکلات روانشناختی متعددی را ایجاد نموده و تداوم می بخشند. به عنوان مثال فردی که از پایین بودن عزت نفس رنج می برد، مشکلات و موقعیت های منفی را بطور گسترده ای به دلایل درونی مثل عدم تلاش یاعدم توانایی و حوادث مثبت را به دلایل بیرونی مثل خوش شانسی و ساده بودن تکلیف نسبت میدهد، در حالی که واقعیت چنین نیست. در حقیقت عزت نفس آنها به یک اسناد اشتباه آغشته شده است. بعبارتی عزت نفس آنها پایین است و هیج چیز حتی موفقیت های بزرگ هم نمیتواند آنرا بالا ببرد (بارون[20]،1992،به نقل از هیبت الهی, 1373).
معمولا اسنادهای سببی در سه بخش طبقه بندی می شوند:
1-درونی بودن در برابر بیرونی بودن
2- پایداری در برابر ناپایداری
3- کلی بودن در مقابل خاص بودن
برخی مطالعات نشان داده که افراده افسرده در مقایسه با افرادعادی بیشتر از اسنادهای کلی، پایدار و درونی برای رویدادهای منفی و از اسنادهای خاص، ناپایدار و بیرونی برای رویدادهای مثبت زندگی شان استفاده میکنند. (ریکلمن[21] و هافمن[22]،1995).
مدل درماندگی آموخته شده اصلاح شده، چنین می پندارد که اینگونه افراد برای رویدادهای بد، عادت به پاسخ دادن با اسنادهای درونی ، ثابت و فراگیر و برای رویدادهای خوب، اسنادهای بیرونی، موقتی و خاص آن رویداد را دارند.
از بعد نظری بنظر می رسد که اسناد علی مقدم برانتخاب راهکارهای کنار آیی است. در این صورت انتظار می رود تغییر سبک اسنادی باید تغییراتی در شیوة کنار آمدن اثر بگذارد (کانینگهام و همکاران 2002).
بر طبق مدل شی یر[23] و کارور[24] خوش بینی و بدبینی بعنوان انتظار پیامدهای تعمیم یافته مثبت و منفی تعریف می شوند و باور دارند که این دو تعیین کننده های مهم سازگاری اند (شییروکارور، 1985). به عبارتی خوش بینی با پیامدهای روانشناختی مثبت تر و در مقابل بدبینی با پیامدهای روانشناختی منفی تر رابطه دارد.
در رابطه با سبک های کنار آیی نیز شواهد متقاعد کنندهای وجود دارد که نشان میدهد سبک های کنار آیی پیش بینی کننده های مهم روانی هستند. مطالعات روی نوجوانان بطور ثابتی به این نتیجه رسیده که حتی در موقعیت های غیر قابل تغییر ، افسردگی با سبک کنارآیی سازنده یا مسئله مدار رابطه ای معکوس و با سبک کنار آیی اجتنابی یا غیر سازنده رابطه مثبتی دارد (گلای شاو[25] و همکاران 1989، اباتا[26] وموس، 1991، سیفگ و کرنک[27]، 1993، گارمزی[28]، 1993، گانینگهام و واکر[29]، 1999 به نقل از کانینگهام 2002). آنها پیشنهاد کردند که مداخلات پیشگیرانه آینده باید با تمرکز بیشتر بر کاهش راهکارهای کنارایی غیر انطباقی در مقایسه با هدف معمول تر افزایش کنار آیی مسئله مدار باشد.
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
دوره نوجوانی دوره گذار به بزرگسالی است و نوجوانان علاوه بر استقلال باید با فشارهای روانی ناشی از بلوغ و هورمونهای جنسی، در حوزه تحصیلی با مسائلی همچون تکالیف درسی، انتخاب رشته و درآینده با مسئله شغل وحرفه روبرو شوند.
گزارشات مندرج درادبیات نوجوانان نگرانی هایی را درمورد سطوح بالای دیسترس روانشناختی در جوانان ابراز داشته اند. هر چند بر آوردها تفاوت قابل توجهی را نشان می دهند ، اما احتمال دارد در هر برهه زمانی تقریبا از نوجوانان دچار دشواریهایی درعملکرد روانشناختی باشند تا حدی که با پیشرفت تحصیلی وتحول روانشناختی شان تداخل کند.
با درنظر گرفتن این مسئله، این موضوع حیاتی است که عوامل مرتبط و پیش بینی کنندههای مهم این وضعیت ها را بشناسیم.
علاوه بر آن برنامه های مداخله ای که تنها بر افراد پرخطر تمرکز دارند، نیازهای بسیاری از کودکان ونوجوانانی که ممکن است از چنین برنامه هایی سودببرند، را برآورده نمیسازد. در گزارشی که اخیرا در مجله پزشکی استرالیا به چاپ رسید روزنمن[30] (1998) قویاً به این بحث پرداخت که برنامه های ارتقا سلامتی درکاهش خطر کلی در تمامی جمعیت ها مورد نیاز است.
در اصل مشکلات درعملکرد روانشناختی بازتابی از دشواریهایی در کنار آمدن با نگرانیها و استرس های زندگی روزانه است (فرایدنبرگ، 1997). راهکارهای کنار آیی که مکررا با سبکهای کنار آیی در نظر گرفته می شوند ممکن است انطباقی یا غیر انطباقی باشند. همچنین این سبک ها پیش بینی کننده های مهم فشار روانی اند.
کنار آمدن ذاتا بد یا خوب نیست بلکه میتواند از راهبردهای بارور یا ناباور تشکیل شود، همچنین کنار آمدن میتواند با عنوان ( کارآمد) یا (ناکارآمد) نام گذاری شود. کنار آمدن کار آمد هنگامی اتفاق می افتد که مشکل تعریف و راه حل های جایگزین پیشنهاد و به آنها عمل شود. کنار آمدن ناکار آمد اشاره به مدیریت و تبیین احساساتی است که ممکن است در شکلگیری هدف نقش داشته باشند به ویژه هنگامی که با حوادث خارج از کنترل فرد مقابله میکند همراه باشد (کامپاس[31]، 1992 به نقل از فرایدنبرگ، 1997) .
طبقه بندی دیگر درمطالعات بیلینگز[32] و موس (1981)، پرلین[33] و اسکولر[34] (1978) یافت شده است. آنها سبک های کنار آیی را با عنوان مقابلهای[35] و اجتنابی[36] معرفی نموده و نشان دادنذ سبک کنار آیی اجتنابی و سازگاری هم همبستگی ضعیفی دارند.
مطالعات روی نوجوانان به این نتیجه رسیده که افسردگی رابطه مثبتی با سبک کنار آیی اجتنابی یا غیر سازنده دارد (گلای شاو و همکاران، 1989).
روانشناسان متعددی پیشنهاد کرده اند که مداخلات پیشگیرانه آینده باید با تمرکز بر کاهش استفاده ازراهکارهای کنارآیی غیر انطباقی اجتنابی در مقایسه با هدف ترویج افزایش استفاده از کنار آیی مسئله مدار باشد.
از طرف دیگر بنظر می رسد که سبک اسناد مقدم بر انتخاب راهکارهای کنارآیی است. یکی از دسته بندی های سبک اسناد که بدبینی درمقابل خوش بینی است، اسنادهای بدبین را شامل اسنادهای درونی – ثابت و فراگیر برای پیامدهای منفی و اسنادهای خوش بین را اسنادهایی بیرونی، موقت و خاص برای این پیامدهای منفی می داند.
آلوی[37] و همکاران نشان دادند کسانی که اسنادهای خوش بین دارند (مثلا امیدوارتراست) نسبت به افراد دارای اسنادهای بدبین، بااسترس بهتر کنار می آیند.
شی یر و کارور (1985) و شی یر همکاران (1986) شواهدی ارائه دادند که خوش بین ها به استرس مقاوم ترند واین مقاومت به دلیل پیامد انتخاب راهکارهای بهتر کنار آیی میباشد.
آسپینوال[38] و تیلور[39] (1992) در مطالعه ای طولی بر روی دانشجویان دانشگاه دریافتند خوش بین ها کمتر احتمال دارد از کنار آیی اجتنابی استفاده کنند.
تفکر بدبینی میتواند با مداخله درمانی تغییر کند. به عبارت دیگر خوش بینی - بدبینی به عنوان سبکی از تفکر (سبک شناختی) میتواند آموزش داده شود و قابل تغییر است. همچنین کنار آمدن فرایندی است که در طول زمان تغییر میکند و محصول پختگی، تغییر شرایط و نتیجه تجربه است. از این رو میتوان با برنامههای آموزشی، مهارتهای کنار آیی و سبک اسناد مثبت را در مدارس بویژه مدارس دخترانه توسعه داد. بر اساس پژوهش داعی پور( 1376) دختران بیشتر خود را سرزنش میکنند و نگران اند. آنها دید بدبینانه ومنفی تری نسبت به خود داشته و بطور معناداری از سبک کنار آیی اجتنابی (نابارور) استفاده میکنند، بویژه دختران دبیرستانی که نسبت به دختران راهنمایی از کنار آیی اجتنابی[40] بیشتر استفاده میکنند، پس با این تفاصیل لزوم و اهمیت وجود برنامه های پیشگیرانه درمدارس نمایان و آشکار میگردد. در مروری بر برنامه های مداخله ای پیشگیرانه برای نوجوانان روبرتس[41] (1992) نتیجه گرفت که واقعا برنامه های فراگیر وجود ندارد. با این وجود شماری از مطالعات انتشار یافته پیامدهای مثبتی برای برنامه هایی که رشد سالمی را در گروههای انتخاب شده جوانان ارتقا می دهند، گزارش کرده اند (همچون کلارک[42] و همکاران، 1993، 1995، کومپاس 1995، به نقل از فرایدنبرگ، 2002).
سبک معمولی انتقال چنین برنامه هایی به صورت اجرای برنامه های مداخله ای با هدف قرار دادن گروههای افراد است.
در نهایت با توجه به استرس روزافزونی که نوجوان با آنها روبرو است، اهمیت آموزشهایی برای کاربرد کنارآیی کار آمد و سازنده به گونه ای که بتواند سلامت جسمانی و روانی او را در پی داشته باشد، دو چندان میگردد.
بنابراین در این پژوهش برآنیم تا با آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس، به نوجوانان راهکارهای صحیح کنارآیی و مبارزه با افکار منفی را آموزش داده و در جهت تغییر اسنادهای بدبینانه قدم برداریم و در پی این آموزشها سلامت جسمانی و روانی او را ارتقا دهیم.
1-3- اهداف تحقیق
در پژوهش حاضر اهداف تحقیق به شرح زیر هستند:
بررسی میزان اثر بخشی آموزش مهارتهای مدیریت براسترس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان.
بررسی میزان اثر بخشی آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس بر کاهش سبک اسناد منفی دانش آموزان
بررسی میزان اثر بخشی آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس بر ارتقای سلامت روان دانش آموزان.
1-4- فرضیه های پژوهش
1-4 - 1- آموزش مهارت های مدیریت بر استرس موجب کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان میشود.
1-4 - 2-آموزش مهارت های مدیریت بر استرس موجب کاهش سبک اسناد منفی دانش آموزان میشود.
1-4-3-آموزش مهارت های مدیریت بر استرس موجب افزایش سلامت روان دانش آموزان میشود.
1-5- متغیرهای پژوهش
در این تحقیق متغیرهای زیر بکار می روند:
1-5-1-متغیر مستقل: آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس
1-5-2- متغیر وابسته : سبک کنارآیی اجتنابی، سبک اسناد منفی، سلامت روان
1-5-3- متغیرکنترل: جنسیت، پایة تحصیلی، فرد آموزش دهنده
تعریف اصطلاحات 1-6- تعاریف نظریو عملیاتی متغیرها
مفاهیم و اصطلاحات را اصولا میتوان به دو صورت کلی تعریف کرد: تعاریف نظری یا سازنده وتعایف عملی تعاریف سازنده یا نظری که اشیاه یا پدیده هارا برحسب مفاهیم مترادف با ملاکهای فرضی و انتزاعی توصیف میکند ( نه ملاکهای مشاهده پذیر) و نقش مهمی در فرایند منطق مربوط به تنظیم فرضیه بازی میکند، اما نمیتواند جایگزین تعاریف عملی شود (هومن، 1370).
تعریف عملی، ملاکهای مشخص منحصر به فرد و مشاهده پذیر مربوط به یک پدیده را به روشنی بیان میکند، در واقع پلهایی است که حوزه فرضیات یا کلیات را با دنیای واقعی و اختصاصی مربوط میکند، اما نمیتواند جایگزین تعاریف عملی شود (هومن، 1370).
1-6-1- مهارتهای مدیریت بر استرس
عبارتست از یادگیری اصولی که به فرد کمک میکند تا با شناسایی موقعیت استرس زا یا به جریان اندازنده های پاسخ استرسی، به انتخاب راهکاری مناسب در جهت اداره موقعیت پر استرس دست بزند. داد (گراملینگ و آورباچ[43]، 1998).
از نظر مک نامارا[44] (2001) مهارتهای مدیریت بر استرس را میتوان در 6 مرحله به دانش آموزان آموزش داد: (1) آموزش شناسایی علائم استرس و تاثیر استرس بر افکار، احساسات، رفتار و سلامت جسمانی (2) شیوه های ذهنی کنار آمدن با استرس (3) روش های فیزیکی کنار آوردن با استرس (4) مهارتهای مطالعه، آمادگی برای امتحان و مدیریت بر زمان (5) روش های ارتباطی و میان فردی (6) تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس پیشگیری از افسردگی و اضطراب.
تعریف عملیاتی
آموزش مهارتهای بر استرس: منظور روش آموزشی سارامک نامارا است که درجهت اداره وکنترل موقعیت استرسی به دانش آموزان ارائه میشود. این روش در 8 جلسه هفته ای 2 روز به مدت 70 دقیقه به دانش آموزان یک کلاس بطور کلی آموزش داده میشود.
کنار آمدن: تلاشی است که هم تکیه بر عمل دارد و هم درون فردی است که درنهایت خواسته ها و تعارض های درونی و محیطی را اداره میکند (یعنی یابر آنها تسلط پیدا میکند یا آنها را تحمل میکند یا آنها را کاهش می دهد و به حداقل میرساند) (لازاروس، لونیر[45]، 1978 ص 311 به نقل از جاج[46]، 1998).
کنارآمدن با استرس: طبق نظر فرایدنبرگ و لوئیس (1997) کنار آیی مجموعه ای از اعمال خلقی و شناختی است که در پاسخ به یک مسئله خاص به وجود می آید. آنها تلاش برای ترمیم، تعادل یا برطرف کردن عدم تعادل فرد را ارائه دادند. این کار میتواند با حل مشکل (به معنای برطرف کردن محرک) انجام شود یا اینکه خود را مسئله بدون اینکه راه حلی ارائه کند، انطباق دهد.
1-6-2- سبک کنارآیی اجتنابی
اجتناب در واقع از پذیرش تغییرات با دوری از موقعیت هاست (لازاروس، 1984). فرایدنبرگ معتقد است سبک کنارآیی اجتنابی سبکی متشکل از 8 راهبرد: نگرانی، جستجوی تعلق، تفکر آرزومندانه ، کنار نیامدن، نادیده گرفتن مشکل، کاهش تنش، خودنگهدای و سرزنش خود میباشد، این راهبردها ترکیبی از آنچه که ممکن است اجتنابی یا نابارور خوانده شود و بطور تجربی با ناتوانی در کنار آمدن مرتبط میباشد. شواهد متقاعد کننده نشان می دهد سبک کنار آیی اجتنابی با سازگاری ضعیف همبستگی دارد (فرایدنبرگ، 1997).
تعریف عملیاتی
سبک کنارآیی اجتنابی : این سبک با استفاده از مقیاس کنارآیی نوجوانان (ACS[47]) فرایدنبرگ ولوئیس سنجیده میشود و نمره ای که آزمودنی از مجموع راهکارهای نگرانی ، تفکر آرزومندانه ، جستجوی تعلق ، کنار نیامدن، نادیده گرفتن مشکل، کاهش تنش، خود نگهداری و سرزنش خود بدست می آورد.
سبک اسناد: سبک اسناد فرایندی است که فرد از طریق آن دنیای خود را تفسیر میکند و معمولا این تغییر در ابعاد درونی – بیرونی، کلی - اختصاصی وپایدار- ناپایدار سنجیده میشود.
1-6-3- سبک اسناد منفی
سبکی است که این سه بعد را تنها در موقعیت های منفی می سنجد.
تعریف عملیاتی
سبک اسناد منفی: در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه از سبک اسنادی کودکان و نوجوانان (پیترسون[48] و سلیگمن[49]، 1984) سنجیده میشود و نمره ای که آزمودنی از موقعیت های منفی این آزمون بدست می آورد.
1-6-4- سلامت روانی
حالت روانی که ویژگی بارز آن سلامت وبهبود هیجانی (عاطفی) و نداشتن اضطراب و نشانگان مختل کننده زندگی و ظرفیت ایجاد در رابطه حسنه و راضایت بخش با دیگران و کنار آمدن مناسب با استرس و تناقض های زندگی میباشند (کورسینی[50]، 1999 به نقل از علینیا، 1382).
سلامت روان یک حالت عملکرد موفقیت آمیز عملکرد روانی است که از فعالیت های آفرینشی (مولد)، روابط ارضا کننده در فعالیت بخش با دیگران، توانایی سازش یافتگی وسازگاری، با تغییر و کنار آمدن با مشکلات و پریشانیها، نتیجه میشود(U.S.DHHS[51]، 1999، به نقل از علی نیا، 1382).
تعریف عملیاتی
سلامت روان نمره ای که فرد از آزمون تجدید نظرشده R – 90- SCL (دراگوتیس و ریکلزوراک[52]، 1976) از طریق جمع ارزش های عددی درجات انتخابی اش برای همه سوالات این پرسشنامه بدست می آورد و دامنه آن بین 0 تا 360 میباشد ، ضمنا هرچه نمره فرد کمتر باشد، بیانگر سلامت روانی بهتر اوست.
1-6-5- دانش آموز
فردی که درنظام رسمی متوسطه در سال تحصیلی 83 –82 مشغول به تحصیل میباشد.
1-6-6- پایه تحصیلی
فقط دانش آموز پایه اول مقطع متوسطه مورد نظر میباشد.
1-6-7- جنسیت
در این پژوهش تنها جنس دختر بعنوان آزمودنی شرکت دارند.
در سرتاسر دو سه دهه ی اخیر زیست شناسی رشد ثابت کرده است که تمام موجودات زنده ی پر سلولی سلسله ی جانوران تشکیل شده اند از بسیاری از بلوکهای ساختمانی مولکولی مشابه و بسیاری از مسیر های ژنتیکی مقطع مشابه . با این وجود ما هنوز نمی فهمیم که چطور در موجودات مختلف این مولکولها و روشهای ژنتیکی را به کار بسته اند تا مشکلهایی که ما امروز می شناسیم بوجود بیاورند .
زیست شناسی رشدی تکامل از عهده ی این مشکل بر آمده است بوسیله ی مقایسه کردن تکامل یک موجود زنده به دیگری و مقایسه ژنهای درگیر و عملکرد ژنها تا بفهمد که چگونه یک موجود زنده به دیگری تغییر می کند در این مطالعه ما بازنگری می کنیم یک سری هفت تایی از مفاهیم .
مشخص شده بوسیله ی Lewis Wolpert (نقشه های سرنوشت ، تقسیمات نا متقارن ، منصوب شدن ، کارآیی ، اطلاعات موقعیتی ، معین سازی و جلوگیری جانبی ) که صفات بسیاری از سیستمهای رشدی و تکمیل کردن آنها را به وسیله ی سه مفهوم اضافی (Genomic های رشدی ، Redunclancy ژنتیکی و شبکه های ژنتیکی ) شرح می دهد.
ما مثالهایی از مطالعات رشدی ، مقایسه ای بحث خواهیم کرد که این مفاهیم مشاهدات را به سمت ظهور یک بدعت رشدی هدایت کرده است . در نهایت ما یک چهار چوب تکاملی را می شناسیم از قبیل محدودیتها ، همیاری ها ، نسخه برداری ها و همسانی های تکملی و تکامل همگرا و تشابه ساختمانی را برای اینکه به مقدار کافی خواص تکاملی سیستمهای رشدی را شرح دهیم .
در سال 1994 لویس و ولپرت به این نکته اشاره کرد که بسیاری از سیستمهای رشدی می توانند بوسیله ی تعداد نسبتاً کمی از مفاهیم شرح داده شوند : نقشه های سرنوشت ، تقسیم نامتقارن ، منصوب شدن ، صلاحیت ، اطلاعات موقعیتی ، تعیین و بازداری جانبی این مفاهیم هفت گانه در حالیکه نسبتاً وسیع هستند جامع نمی باشند . مخصوصاً مفاهیم مولکولی اضافه شامل Genomics , Redundancy و شبکه های ژنتیکی در سالهای اخیر اهمیت زیادی پیدا کرده اند . تمام این مفاهیم مفید هستند برای راهنمائی مشاهدات و آزمایشات به سمت سیستمهای مدل پاسخگویی سنتی در طول تولد و بلوغ زیست شناسی رشدی .
به عنوان نتیجه در طول دو سه دهه ی گذشته آزمایشات راهنمائی شده به وسیله ی این مفاهیم اثبات کرده اند که همه ی موجودات تشکیل شده اند از تعداد زیادی بلوکهای ساختمانی ملکولی مشابه و بسیاری مسیرهای ژنیتیکی منظم مشابه (Gerhart,Kirschner,1997,Hall1978,Raff1996,Wilkins2002 ) با وجود این ما هنوز نفهمیدیم که چطور موجودات گوناگونی این مولکولها و مسیر را برای نشان دادن تمام شکلها که ما اکنون می شناسیم استفاده می کنند و این وظیفة عرصه های زیست شناسی رشدی تکامل است . زیست شناسی رشدی تکامل در اصل زیست شناسی مقایسه ای است مقایسة تکامل یک موجود زنده به دیگری و مقایسة ژنهای درگیر ژنهای عمل کننده برای مقایسه کردن بر مشاهده ، بحث و آزمایش تکیه می کند . حالا که اطلاعات عملکردی در مورد بسیاری از ژنها در موجودات نمونه در دسترس است ، توالی ژنومی کامل برای مطالعه در دسترس است. وسایل مولکولی توسعه پیدا کرده اند طوریکه می توانند از مرزهای مختلف عبور کنند ، آیا مفاهیم کافی برای شرح تغییرات در زمینة رشد ، در میان موجودات زندة مربوط به هم وجود دارد؟
در این خلاصه ما برای هر کدام از مفاهیم ده گانه یک تعریف مختصر از مفهوم را ارائه خواهیم داد، یک مثال از سیستم رشدی مقایسه ای را شرح می دهیم ، جائیکه مفهوم مورد نظر مشاهدات را به سمت ظهور یک بدعت رشدی هدایت کرده است ، اطلاعات آزمایشگاهی را شرح می دهیم و سیستم و نتایج را در یک زمینة تکاملی قرار می دهیم . در نتیجه اگر گرایشاتی بنیان گذاشته شده باشند ما متوجه خواهیم شد و بحث خواهیم کرد که آیا این مفاهیم برای توضیح تکامل مکانیسمها ی رشدی کافی خواهد بود چنانچه برای فهمیدن خود مفهوم رشد کافی بوده اند . باید به این نکته توجه کرد که این مفاهیم توضیح داده شد جدا از هم نیستند و از لحاظ مفهوم اشتراکاتی با هم دارند . همچنین ، بسیاری از عناصر رشدی در مراحل متعدد درگیر هستند بعضی از آنها ممکن است بوسیلة یک یا چند تا از این مفاهیم تعریف شوند . ما بر مشاهدات اخیر و گسترة پژو هشها ی پویا متمرکز می شویم
نقشه ی سرنوشت :
مور فولوژی نماتودها و تخمدان ( Fate Maps )
یک نقشه ی سرنوشت منشا یک سلول را از سلولهای بنیادی یا یک زمینه ی سیتوپلاسمی به سلول تخم ترسیم می کند . دودمان سلولCelegans کامل شده در اصل یک مثال افراطی از یک نقشه ی سرنوشت است (Sulston 1983 , Kimble,Hirsh1979, Sulslon, Horvitz1977 ) ، نقشه های سر نوشت گونه های مختلف نماتودها می توانند تغییراتی که در طول تکامل رخ داده است را بشناسانند . نمادها گستره ی متنوعی از مورفولوژی که در طول تکامل رخ داده است را بشناسانند . نماتو دها گستره ی متنوعی از مورفولوژی گنادها را ارائه می دهند ( Malakhov 1994 ) اولاً در هر گونه گنادها دو شکلی جنسی را نشان می دهند . ثانیاً : در میان گونه ها اشکال گنادها به طرق مختلف از قبیل بازوها ی گناد تغییر می کنند. دودمان سلولهای Celegand توضیعی برای دو شکلی جنسی گناد ها و اساسی برای یک مدل از پیرایش گناد ها تامین می کند .
Celegans دو جنس دارد . هرمافرودیتها یعنی ماده ها کلیه می توانند مقداری اسپرم تولید کنند و نر ها . گناد ها هرمافرودیت Didelphic است . شامل دو لوله ی برگشت متقارن دورانی بدنی که رشته ی تخمها و جنینهای تخمگذاری شده را احاطه می کند بازوهای گناد هرمافرودیت به درون رحم خالی می شوند جائیکه جنین انباشته شده است در حالیکه منتظر خارج شدن از درون مادگی انتهای نزدیک مرتبط با مادگی قرار دارند مادگی ها نزدیک هستند ] شکل A1 به دیاگرام بزرگ توجه کنید
گناد نر مونودلفیک است شامل یک بازوی گنادی منفرد که به اندام جنسی نر می پیوندند (در کلواک) که برای جفت گیری تخصصی شده اند ؛ گناد بدنی و خط جنینی نزدیک به انتها با ارتباط به کلواک قرار گرفته اند (شکل 1B به دیاگرام بزرگ توجه کنید).
گناد های هرمافرودیت سلولی نر و از یک پریمودیوم گنادی متقارن ظاهراً یکسان تکامل یافته اند ؛ هر چند یک دو جنس گنادها از یک سری چهار سلولی مشابه شروع شده اند ؛ Z4 , Z7 پیش ماده های بازوهای گناد های بدنی و Z3,Z2 سلولهای جنینی ابتدایی (شکل قسمت A,B ) .
در هرمافرودیتها تقارن پایه گذاری شده در پریموریوم گنادی در سرتاسر رشد اندام حفظ شده است ( شکل 1A ) . در هرمافرودیتها و نر ها تقسیم اولیه Z1,Z4 متقارن است . در هرمافرودیتها اعقاب (فرزندان ) Z1,Z4 ادامه می دهند به تقسیم شدن به روش مقارن یک سلول راسی Ddistal منفرد (DTC) از تقیسمات اولیه هر پیش ماده ی بدنی متولد می شود و در هرمافرودیتها DTC ها دو عمل دارند ؛ آنها بعنوان سلولهای راهنما برای بازوهای گنادی اضافی عمل می کنند و خط جنینی برای حفظ یک جمعیت سلول جنینی میتوزی [1989 Kimble, Austin, 1987 Kimbel , Austin] .
پس از ریشه کنی DTC ها بازوها دراز نمی شوند و تمام سلوهای جنینی از میتوز خارج شده به میوز وارد می شوند و به صورت گامتها متفاوت می شوند . در مقایسه در نر ها نسل Z1, Z4 بازآیی می شوند و تقارن در گنادهای رشد یافته شکسته می شود (شکل B1 ).
سرانجام دو تا از DTCها در قسمت عقبی و سلولهای بدنی باقیمانده در قسمت جلویی قرار دارد می گیرند جایکه یک سازمان دهنده اختصاصی بازوی جنینی انجام وظیفه می کند [1979 Hirsh , Kimble] .
گنادها بعنوان الگو قرار می گیرند برای تشکیل پریموردیوم بدنی (SP ) . Z1, Z4 را جلو سلولهای بنیانگذار تمام ساختارهای گنادی بالغ می شوند و از قبیل غلاف اسپرم و رحم در هرمافرودیتها و کیسه ی منی و Vasdeferens در نر ها این سلولهای بنیانگذار متحمل یک تحول مورفوژنتیکی می شوند که پیش الگوی گنادهای بالغ است .
در هرمافرودیتها سلولهای پایه گذار گنادی بدنی (به استثنای DTC ها ) به صورت مرکزی مهاجرت می کنند و برای تشکیل SP ها (پریموردیوم ) به هم آمیزند . (شکل 1A ) . در نر ها سلولهای گنادی بدنی به صورت قدامی دسته می شوند برای تشکیل دادن SP های نر (شکل 1B ) . بنابراین موقعیت سلولهای اجدادی سوماتیکی Z1,Z4 ؛ مهاجرت سلولهای دختر بوجود آمده توضیع آنی تفاوت مورفولوژی بین گنادها هرمافرودیت و گناد نر بدست می دهد .
گناد هرمافرودیت ماده در بسیاری از نماتود ها ترکیب شده از یک بازوی برگشته ی قدامی منفرد (شکل C,D به دیاگرام بالغ توجه کنید ). مثلاً هرمافرودیتهای Celegans نسلهایی از این گنادها معمولاً از سلولهای بنیانگذار چهار گانه شروع می شوند ، دو تا سلول بدنی و دو تا سلولهای خط جنینی که در یک طرح متقارن دورانی مرتب شده اند . بر خلاف سلولهای بنیانگذار گناد بدنی هرمافرودیتهای Celegans و Z1,Z4 در این حیوانات مقداری تفاوت نشان می دهند [1981 Horvitz , Sternbery , 1996 Sternbery , Felix] اولاً همزمانی تقسیم سلول ممکن است بین Z1,Z4 شکسته شود . بعنوان مثال در Panagrallus Redivius (شکل 1D دودمان) تقیمات Z4 در مقایسه با آنها در Zدیرتر صورت می گیرد . ثانیاً اعقاب Z اغلب سرنوشت جدیدی به خود می گیرند .
به عنوان مثال نسلی که در Celegans باعث DTC قدامی می شوند در Celegans متحمل مرگ سلول برنامه ریزی شده در تقریباً تمام این گونه می شوند (شکل C1, D ) .
[1981 Horvitz , Stenberg, 1996 Sternbery , Felix] بنابراین مرگ زودرس DTC قدامی منجر به یک تازگی درفولوژیکی عظیم یعنی یک گناد Monocelephic می شود. این مکانیسم سلولی با چیز ی که در نرهای C.elegons و دیگر نماتودها می بینیم فرق می کند. چرا تا حالا کاستها ی موجود که منجر به یک بازوی گنادی منفرد در نرها می شوند برای تولید یک گناد تک بازویی ماده انتخاب نمی شوند؟ یک دلیل احتمالی اینست که برنامه هایی که به مورفولوژی تک بازویی منجر می شوند همچنین در تفاوتها ی سلولی و تخصصی شدن بافتها درگیر هستند بنابرین این برنامه ممکن است از نظر رشدی محدود شود در نتیجه برای برای مسیرهای رشدی pleiotropic لازم است . گنادهای هر مافرودیت / ماده مونودلفیک ( تک سلولی) احتمالا بیشتر از گنادها در نماتودها تکامل یافته اند . Boldwin ]و دیگران 1997 و Blaxter ودیگران 1998 [ بعنوان مثال: اعقاب گنادمودلفیک شرح داده شده برای Panagrellus و Mesorhabditis به احتمال زیاد و قایع مستقلی هستند و با این وجود این تغییرات مورفولوژیکی مسیر یکسانی را انتخاب می کنند ، مرگ سلولی برنامه ریزی شده [1981 Horvitz , Stenberg, 1996 Sternbery , Felix] . بابرین طبیعت تغییرات مولکولی در ژنوم این دودمان یک سئوال پیچیده است ، آیا آنها هیچ گرایشی نشان خواهند داد از قبیل مسیرهای رشدی یکسان ، احتمال وجود ژنهای یکسان ، احتیاج دارند به دلیل مرگ سلولی برنامه ریزی شده ی DTC ها . تقسیم نا متقارن : منشا پرسلولی بودن Volrox (ولووکس )
تقسیمات سلولی نا متقارن تقسیم سلولی هستند که طی آنها سلولهای دختر سرنوشتهای متفاوتی از یکدیگر پیدا می کنند ، یا از طریق جدا سازی بعضی از تعیین کننده های سیتو پلاسمی و یا از طریق علامت دادن .
به احتمال زیاد پر سلولیها به طور مستقل به صورت اجراء گروههای یوکاریوتی بزرگ شامل حیوانات ، گیاهان و قارچها تکامل یافتند] Devereax ودیگران 1990 ، Sogin 1991 ، Stechmann ، Smith Caralier 2002 و Wainright و دیگران 1993 [ .متاسفانه شواهد کمی از این وقایع قدیمی باقی مانده است و پیرایش پرسلولی احتمالا احتیاج دارد به تکامل چندین موجود نو پاوه در زمره ی آنها پیدایش انواع سلولی متفاوت نا همسان به عبارت دیگر یک تقسیم نا متقارن منجر به فرد برای مطالعه ی تکامل چند سلولی شدن و تقسیمات نا متقارن به دلایل مختلف بدست می دهد .
(Green ، 1981kirk ، Green ، 1982 kirk ، 1998 kirk )
اولاً سادگی سیستم ، جنس ولوکس شامل یک گروه از جلبکهای سبز پر سلولی است که تنها از دو نوع سلول تشکیل شده است . سلولهای بدنی که برای حرکت تخصص یافته اند.
(4000-2000 سلول بدنی در Volrox Carteri ) و گنیدیا یا سلولهای غیر جنسی که برای تولید مثل اختصاص یافته اند در حدود 16 گیندیا در V.Carteri وجود دار د(شکل 2A ) . این انواع سلولی به گونه ی خاصی مرتب شده اند یک لایه ی منفرد از سلولهای بدنی شلاقی در یک کره که شامل گیندیای تکامل یافته است سرانجام سلولهای بدنی در حین آزاد کردن سلولهای اعقاب دستخوش مرگ سلولی می شوند . ثانیاً ، جنس Chlamydomonas تشکیل شده از جلبکهای سبز تک سلولی که در ارتباط خیلی نزدیکی با ولوکس دارند که احتمالاً فنوتیپ اصلی را نشان می دهد که در مقایسه ای برای تفاوتهای فرضی موجود تامین می کند سوماً تجزیه ی فیلو ژنتیکی حاکی از این موضوع است که اخیراً پر سلولی ها تا اندازه ای در جنس ولوکس بوجود آمدند از یک نیای شبیه کلامیدوموناس (شکل 2D ) .
شامل 30 صفحه فایل word قابل ویرایش
این فایل حاوی مطالعه سیستم حقوق و دستمزد می باشد که به صورت فرمت PowerPoint در 25 اسلاید در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.
فهرست
سیستم حقوق و دستمزد
حقوق و دستمزد کنترل داخلی سیستم حقوق و دستمزد
مفاهیم فصل سیستم حقوق و دستمزد
تصویر محیط برنامه
دوره آموزش ضمن خدمت، مشکلات کلاس های ضمن خدمت فرهنگیان، ارتقاء شغلی
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 23
مقدمه ........................................................................ 1
دوره آموزش های ضمن خدمت و پاره ای از مقررات آنها ............................. 4
بررسی کمی و کیفی تربیت معلم ، آ موزش های ضمن خدمت و تأمین نیروی انسانی ...... 6
ادامه تحصیل معلمان درمراکز عالی ضمن خدمت فرهنگیان ........................... 8
ادامه تحصیل معلمان در دانشگاه ها ............................................... 11
آموزش های کوتاه مدت فرهنگیان ................................................ 12
نتیجه گیری .................................................................. 15
برخی از مشکلات کلاس های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان ...................... 17
ضمن خدمت و ارتباط آن با ارتقاء شغلی فرهنگیان .................................. 18
تشکر و پیشنهاد ............................................................... 19
منابع ......................................................................... 21