یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تبیین شاخص های روابط بین الملل فرهنگی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله تبیین شاخص های روابط بین الملل فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

  تعریف فرهنگ
دیدگاه سنتی درباره فرهنگ محدود به قالب هنرها، صنایع فرهنگی و میراث تاریخی است. تعریف یونسکو علاوه بر موارد فوق‌الذکر موضوعاتی چون عکاسی، طراحی، معماری و ورزشی را نیز در برمی‌گیرد. در این مقاله فرهنگ را در مفهومی موسع به کار گرفته و آن را در چارچوبی اجتماعی به معنای روش زندگی و شیوه متمایز معنادهی به زندگی در نظر گرفته‌ایم. بدینسان از قالب هنرها، صنایع و محصولات فرهنگی فراتر رفته‌ایم و آنرا به سطح حقوق و آزادیها، فعالیت‌های مدنی، ارزشها و بینش‌ها و نگرشها برده‌ایم.[1]
شاخص ها و اهمیت آن برای سیاست‌گذاری فرهنگی
سیاست‌گذاری عمومی به مفهوم مجموعه اقدامات دولتی برای دستیابی به اهدافی خاص است ابهام یا کلیت در تعریف فرهنگ این زمینه را فراهم می کند تا برداشتهای متفاوتی از سیاست عمومی و اقدامات دولتی در عرصه فرهنگ و عمل فرهنگی در ذهن سیاست گذاران و مجریان پدید آید. این برداشتها بیش از آنکه متفاوت و متعدد باشد گنگ و مبهم است و همین خود به اتلاف منابع دولتی و هزینه های بی سرانجام دامن می زند. وانگهی, فعالیت فرهنگی بین المللی تا سطح به تبلیغ کاهش می یابد چراکه ظاهراً ساده ترین و سطحی ترین لایه در این عرصه تبلیغات است. تدوین شاخصهای فعالیت فرهنگی بویژه در زمینه روابط بین المللی از آنرو اهمیت می یابد که حیطه سیاستگذاری عمومی و فعالیت های مدیران را شفاف و ارزیابی آن را نیز امکان پذیرمی نماید. چنین به نظرمی آید که شاخص های روابط بین المللی فرهنگی عرصه های متنوعی را در برمی گیرد ازاین رو همه آنها در دسترس مستقیم سیاست گذاران قرارندارد بلکه بعضا" در حیطه بخش فرهنگ و بلکه فراترازبخش فرهنگ (همچون فن آوری اطلاعات) جای می گیرند. اما به هر حال شماری از شاخص ها یی که مستقیمادرحیطه روابط بین المللی فرهنگی جای می گیرند را می توان برشمرد. شاخص ها, نظارت و مراقبت وضعیت کلان روابط فرهنگی از سوی سطوح بالای سیاست گذاری را امکان پذیرمی کنند و همچون ابزار کلان مدیریتی، هدایت مقامات اجرایی را به سوی اهداف مشخص امکان‌پذیر می‌نمایند. به همین سان می توان به اخذ بازخوردها از فعالیتهای دولتی پرداخت و مهمترازهمه آنکه شاخص ها امکان استفاده از نرم‌افزارهای سیاستی طراحی شده و پردازش و تحلیل سریع داده ها را فراهم می نماید.[2]
شاخص ها می‌توانند همزبانی نسبی را در بین سیاست‌گذاران و نیز در بین فرهنگ های متفاوت جهانی پدید آ ورند و توان مقایسه نسبی فرهنگ ها و فعالیت های فرهنگی را تقویت می کنند.این زبان مشترک امکان گفتگو و مباحثه درباره سیاست های فرهنگی و حتی سیاست های توسعه را فراهم می آورد. چرا که شاخص ها ترکیبی منطقی و مسبوق به نظریه از داده ها ی آماری هستند. «بحث آن است که شاخص ها، ابزار گفتگو برای تعیین خط مشی هستند، نه آنچه داده های آماری می نامیم.... این روندی تازه در بکارگیری داده هاست. استفاده سنتی از آنها به صورت فراهم آوردن مواردی برای پژوهش و تحلیل است. اقتصاددانان و دانشمندان جامعه شناس از داده ها استقبال می کنند و سیاستمداران، رسانه ها و فعالان سیاسی شاخص ها را به کار می برند.»[3]

مبانی نظری ارتباطات فرهنگی از منظر کمیسیون جهانی فرهنگ و توسعه
گزارش کمیسیون جهانی فرهنگ و توسعه «برپایه مفهوم انسان شناسانه فرهنگ به عنوان شیوه مشخص زندگی افراد یا جوامع، و بر پایه مفهوم توسعه به معنای وسعت انتخاب فرد برای داشتن زندگی که ارزشمند می داند بنیان‌گذاری شده است»[4]
این گزارش فرهنگ را به مفهوم توسعه انسانی تلقی نموده و توسعه را چنین معرفی می نماید: «فرصت برای برگزیدن شیوه باارزش، رضایت بخش، کامل و ارجمند با یکدیگرزیستن، شکفتن وجود آدمی در تمامی اشکال خود و به صورت یک کل».[5]
بطور خلاصه مبانی نظری این گزارش عبارتند از آزادی فرهنگی، احترام به تکثرگرایی، جهان گرایی و حقوق بشر.
از سوی دیگر رهیافت نظم جهانی در روابط بین المللی برارتباطات اجتماعی بین المللی و بویژه روابط نهادهای مدنی بین المللی به عنوان یک متغیرکلیدی در نظم جهانی تاکید می ورزد. این رهیافت در برابر رهیافت واقع گرایی در روابط بین الملل که بنای آن برقدرت است قرار می گیرد.
در این رهیافت صلح و روابط بین المللی از طریق گسترش روابط بین افراد و جوامع و یا نهادهای مدنی حاصل می آید. ازاین رو می توان تصورکرد که بر مبنای این رهیافت روابط فرهنگی بین المللی از حصار روابط رسمی بدر آید و فراتر رود تا انبوهی از خرده روابط غیر رسمی فرهنگی بین المللی را در برگیرد.
ابتنای این دو رهیافت بر برداشتی از لیبرالیسم فرهنگی است؛ مفهومی که عملاً ضد خود را در درون خود می پروراند و در نهایت مجبور به عدم تحمل فرهنگ های غیر لیبرال می شود. در چنین فضایی تعیین شاخصهای جهانی فرهنگ خود به موضوعی چالش برانگیز تبدیل می شود. چراکه از سویی چنین بنیانی می تواند به امپریالیسم فرهنگی منجرشود و ازسوی دیگر با عدم تاکید بر شاخص های تولید و مصرف و سرمایه گذاری فرهنگی عملا به عدول از مبانی نظری پیش گفته می رسد.
مبانی نظری «تنوع خلاق ما» هرچند ملهم از لیبرالیسم فرهنگی است اما عملآ بدلیل نارسایی های عملی از آن عدول می کند و به نوعی «تکثرگرایی پراگماتیست غیر لیبرال» منجرمی شود.حتی اگر شاخص های مبتنی بر تکثر گرایی از درون نظریه لیبرالی فرهنگ سربرآورد قدرت عملی و عمل گرایانه آن بیش از قدرت تبیینی آن است و درست به همین دلیل است که می تواند ادعا کند که تا حدودی جهان شمول است. این نکته یادآور بسیاری از نظریه ها در تاریخ علم است که هر چند به لحاظ نظری و بنیان منطقی و حتی گزاره های مشاهدتی باطل شده اند اما در عمل دستگاهی را برای حل برخی مسائل فراهم کرده اند.[6]

شاخص های روابط بین المللی فرهنگی
در این مطالعه شاخص های روابط بین المللی وفرهنگی رابه هفت دسته تقسیم بندی کرده ایم. این دسته بندی موضوعی ارزش نظری ندارد بدان مفهوم که نمی‌توان آن را از یک رهیافت نظری خاص استنباط کرد، اگرچه می توان هریک از آنها را با نظریه هایی مرتبط نمود، آن چنانکه حقوق بشر، یا آزادی فرهنگی و فرد گرایی را می توان منتسب به لیبرالیسم نمود.(هر چند که در واقع نمی توان آنها را در تملک انحصاری لیبرالیسم دانست).
دسته بندی این شاخص ها بیش از آنکه ارزش نظری داشته باشد یا مستظهر به مبانی نظری باشد ارزشی سیاستی و مدیریتی دارد تا بتوان با توجه به شرایط متفاوت بهره هایی را که در بخش پیش به آن اشاره شده از آن برد.
نکته‌ای که اشاره به آن ضروری است این است که در این مقاله هم شاخص‌ها و هم متغیرها را معرفی کرده‌ایم. بدیهی است که برای تبدیل متغیرها به یک شاخص نیازمند اقلام آماری خرد هستیم. انتخاب این اقلام آماری دقیقا بسته به شرایط خاص هر کشور، فرهنگ آ ن کشور و مبانی نظری محقق دارد.


1- حقوق فرهنگی و آزادی
فرض بر این است که رعایت حقوق فرهنگی در یک کشور زمینه روابط بین المللی فرهنگی را تسهیل می نماید. مهمترین عامل در این زمینه می تواند رعایت حقوق بشر باشد که امنیت روابط بین المللی فرهنگی را تضمین می نماید. ازنظر آرماتیاسن حقوق بشر نوعی ظرفیت بنیادی است که لازمه تحقق اشکال گوناگون فعالیت های فرهنگی است. وی معتقد است «در حالیکه راولز بر وسایل اقدام تاکید دارد می توانیم پا را فراتر گذاریم و به جست و جوی ظرفیتهای ناشی از این وسایل برآییم. ظرفیتهایی که به افراد کمک می کند تا هدفهای متمایز ـ و احتمالا نامتجانس ـ را دنبال کنند و کارکردهای متنوعی داشته باشند»[7]. تری مک کنیلی در زیر فهرست آزادی فرهنگی مواردی چون حقوق گروهی (نظیر حقوق زبانی اقلیتها) و حقوق فردی (نظیر آزادی بیان) را قرارداده است. در همین راستا مگناد دسایی در گزارشی تحت عنوان ”آزادی سیاسی“ آزادی را به پنج دسته یکسان تقسیم کرده است.
1 ـ تمامیت نفس یا امنیت شخصی؛
2ـ حکومت قانون؛
3ـ مشارکت سیاسی؛
4ـ آزادی بیان؛
5ـ تساوی در برابر قا نون.[8]
شاخص های حقوقی فرهنگی و آزادی مبنای رسمی خود را ازاعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) معاهده بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1966) و اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیتهای ملی، قومی، دینی، وزبانی ( 1992) اخذ کرده‌اند.[9]جدول 18 ازگزارش جهانی فرهنگ
(1998) پذیرش کنوانسیونهای مرتبط به حقوق بشر(1966) را در زمره شاخص های فرهنگی قرار داده است که شامل موارد ذیل می شود: ـ کنوانسیون حقوق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مدنی و سیاسی ـ کنوانسیون منع تبعیض نژادی ـ کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان ـ کنوانسیون منع کشتارجمعی.
این شاخص ها هر چند که حداقل در بیانات و اظهارات رسمی مستمسک سیاست مداران جهان است اما به سختی می توان داده های کم مناقشه ای را در مورد آن جمع آوری کرد.داده ها بسته به نوع رژیم های سیاسی یا گرایش های رهبران آنها متفاوت است. وانگهی حقوق و آزادیها تبدیل به مستمسک سیاسی برای متهم کردن برخی از کشورها می شود و به سختی می توان آن را از منافع ملی کشورها و منافع رژیم ها تفکیک کرد. چنین محذوراتی است که سبب گردیده لئوگلدستون مدیر مرکز جهانی آماردر مقدمه‌ای که بر فهرست جدول ها و شاخص ها ی فرهنگی گزارشهای جهانی فرهنگ (1998) آورده است اظهار ‌نماید" شاخص ها ی فرهنگی ارائه شده در این گزارش به هیچ وجه برای ارزیابی فرهنگ جها نی تدوین نشده اند. زیرا فرهنگ جهان،متنوع و پیچیده است."[10] بنظر می‌آید ازهمین روست که موضوعات مهم فرهنگی در ارتباط با حقوق فرهنگی و آزادی همچون «آزادی فرهنگی، تبعیض فرهنگی، حقوق فرهنگی اقلیتها و حمایت از آن و آزادی زبان " از فهرست مزبور حذف شده است.[11]

2 ـ تجارت فرهنگ
بی تردید شاخص های متعددی را می‌توان در حوزه اقتصاد و تجارت فرهنگ برشمرد اما آنچه که مد نظراین مطالعه است برشمردن آن دسته از شاخص های تجارت فرهنگ است که می تواند نمادی از روابط بین المللی فرهنگی باشد. باید توجه داشت که اولا" نباید شاخص های تجارت فرهنگ صرفا به آن دسته از کالاهای بازاری و قابل مبادله در اقتصاد مرسوم کاهش یابد چراکه بسیاری از محصولات و فرآورده های فرهنگی تولید شده در بسیاری مناطق ازجمله در نقاط دور افتاده هستند که بازاری و سرمایه ای نشده اند و بدینسان ار دسترس محاسبه بدورند.از این رو مشکلی که پدید می آید آن است که "بیشترین تعداد شاخص های مربوط به حوزه های تولید و مصرف کالاهای فرهنگی است که در بازار می توان برای آنها قیمت تعیین کرد.هر قدرکشور ثروتمندتر باشد تولید و مصرف کالاهای فرهنگی در آنجا بیشتر خواهد بود. علاوه بر این نه تنها بیشترین داده ها واطلاعا ت آماری مربوط به کشورهای غنی است، بلکه از نظررده بندی نیز در بالاترین رده ها قرار می گیرند زیرا کالاهای فرهنگی در آن براساس ساز وکارها ی بازار تولید ومصرف می شود."[12]
ثانیاً مشکل دیگر، در ارتباط با موضوع مقاله حاضر آن خواهد بود که اگر صرفا تولید و مصرف کالاها ی فرهنگی نمادی ازتوان یا میزان روابط بین المللی فرهنگی باشد آنگاه است که کشورهای فقیر بخاطرضعف مالی در جذب و واردات کالاهای فرهنگی فاقد ارتباطات فرهنگی یا فرهنگ ارتباطات بین¬المللی تلقی می شوند. و ارتباطات بین المللی فرهنگی محدود و محصور به کشورهای غنی و متوسط می‌شود. از این رو هنگام استفاده باید به محدودیت چنین شاخص هایی توجه داشت.هرچند که به کارآمدی و ضروری بودن آنها نیز باید واقف بود.
"آمارهای فرهنگی موجود بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی کشورهای فقیر و یا مردم فقیر کشورهای ثروتمند را نشان نمی‌دهد و یا کاملاً از قلم می‌اندازد. چنین تصور می‌‌کنند که هر چه کشوری ثروتمندتر باشد با فرهنگ تر نیز هست... فرهنگ بازاری به گونه‌ای چشمگیر مهمترین نوع فرهنگ است که سهم غالب آمار بازار فرهنگ را به خود اختصاص داده است.... بی‌اعتباری و عادلانه‌ بودن وضع موجود با این مثال روشن می‌شود. در آمارهای فرهنگی امروز، بیشتر فعالیت‌های فرهنگی یک خانوار روستایی فقیر در یک کشور در حال توسعه منعکس نمی‌شود، اما اگر بلیط بخت‌آزمایی همین خانواده فقیر روستایی برنده شود، تمامی فعالیت‌های «فرهنگی» اش در آمار نمودار می‌شود."[13]
بخش عمده‌ای از فعالیت‌های فرهنگی در بخش غیر رسمی و یا اقتصاد غیر پول محور رخ می‌دهند. هنرها و صنایع دستی سنتی عمدتاً در نواحی روستایی برای لذت و مصرف آفرینندگان و نیز همسایگانشان خلق می‌شوند. حتی در بخش پولی، بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی به صورت کالا عرضه می‌شوند و تمامی هنرمندان نیز در ازای دریافت‌هایشان رسید صادر نمی‌کنند. تفاوت‌های ارزشی محصولات هنری در کیفیت و نوع کار فرهنگی ناسازگاری ایجاد می‌کند.[14]
از جدول گزارش جهانی فرهنگ می توان موارد ذیل را در این ارتباط استخراج کرد:
الف- ارتباط و مبادلات فرهنگی که شامل تجارت فرآورده ها ی فرهنگی همچون کتابها وجزوات, روزنامه ها و نشریات ادواری، موسیقی، هنرهای تصویری، سینما و عکاسی و رادیو و تلویزیون می شود.
ب- تجارت فرهنگی که شامل کل تجارت فرهنگی، تجارت فرهنگی سرانه، در صد تجارت فرهنگی به نسبت تولید ناخالص ملی و صادرات فرهنگی می شود.
به هر روی تجارت و مبادلات فرهنگی بخودی خود می تواند نشان دهنده روابط بین الملل یک کشور باشد در عین حال این شاخص ها بخوبی قدرتهای برتر را دراین زمینه نشان می دهند. هرچند بیانگر فقرو غنای فرهنگی نیستند اما هجوم و قدرت سرمایه را آشکارمی کنند. چنین شاخص هایی بویژه در روابط بین الملل کشورهای اسلامی قابل مطالعه اند و دربین کشورهای هم سطح می‌توانند بیانگرمیزان تعامل و پذیرش فرهنگی باشند. درعین حال می توا ن تشخیص داد تاچه حد روابط فرهنگی کشورهای مسلمان تجاری شده واز این طریق صورت می گیرد.

3- سیاست‌های عمومی
به عبارتی کلیه شاخص های مطروحه در این مقاله می‌توانند شاخص‌های سیاست گذاری‌ عمومی باشند. اما آ نچه که ذیلا به آن می پردازیم به گونه ای متفاوت ترو شاید انحصاری عرصه اقدامات دولتی است از اینرو شماری از شاخص های متنوع را در زمره سیاست های دولتی قرار داده ایم. سیاست گذاری فرهنگی بین المللی مجموعه‌ای از این ابزارها و حصرو حدها و تنبیها ت و تشویق هاست که از سوی دولتها اعمال می شود و تاثیر مهمی برافزایش یا کاهش روابط فرهنگی دارد. از جمله این شاخص ها می توان به کنوانسیون های فرهنگی مربوط به میراث فرهنگی و طبیعی اشاره کرد که شامل موارد ذیل می شود: کنوانسیون حفظ میراث جهانی، کنوانسیون حفظ اموال فرهنگی در زمان جنگ، کنوانسیون منع ورود و صدور و انتقال غیر قانونی مالکیت اموال فرهنگی.[15]
در سطح ملی می توان اقلام آماری ذیل را برشمرد که نشان دهنده تسهیلاتی است که دولتها برای افزایش ارتباطات بین المللی فرهنگی درنظر می گیرند: عوارض گمرکی، میزان هزینه های تخصیص یافته به ترجمه ها در موسسات پژوهشی دولتی، جوایزبین المللی فرهنگی، مقررات مربوط به مالکیت فکری و حق مولف، مالیات و معافیتها ی مالیاتی مربوط به کالاها و خدمات فرهنگی، مقررات صادرات و واردت کالاهای خدمات فرهنگی. با توجه به عدم آشنایی دست اندرکاران بخش دولتی وخصوصی بافعالیت ها ی بین المللی فرهنگی یکی از مهمترین متغیرها در سیاست های دولتی حمایت های حرفه ای از فعالان بخش فرهنگ می باشد. پیچیدگی رو به تزاید جوامع و هزینه‌های بالای کسب اطلاعات فنی،حقوقی، اقتصاد ی، بازرگانی و.... حمایت های حرفه ای دولتها و انتقال اطلاعات لازم به بخش غیر دولتی راضروری می نماید. این حمایت ها دامنه گسترده ای از مشاوره های تخصصی، آموزشهای میان مدت، دوره های کوتاه مدت، انتشارات و... رادر بر می گیرد.
فرض بر این است که خدمات حرفه ای می تواند بر افزایش ارتباطات بین المللی فرهنگی تاثیر بسزایی داشته با شد مشروط بر آنکه این حمایت ها نیازهای اساسی اشخاص حقوقی و بازارهای فرهنگی دقیقا تعریف شده را هدف قرار دهد.

4 ـ آموزش، پژوهش و انتشارات
گستره آموزشهای زبان (و از جمله زبان کشورها ی همسایه) از مواردی است که نشان دهنده توان ارتباطی یک کشور می‌باشد. یکی از شاخص هایی که می تواند این مهم را نشان دهد درصد هزینه های آموزش زبان به نسبت تولید ناخالص ملی است. درصد افراد یکه به یک زبان خارجی تکلم می کنند به نسبت کل جمعیت یک کشور نیز می‌تواند نشان دهنده ظرفیت ارتباطات بین المللی فرهنگی باشد. در گزارشهای جهانی فرهنگ شاخص آموزشی که می تواند در راستای اهداف این مقاله مورد توجه قرارگیرد شاخص موبوط به آموزش عالی درخارج از کشور می‌باشد.این شاخص شامل اقلام ذیل است: تعداد دانشجویان در خارج، دو کشور عمده‌ای که مقصد دانشجویان بوده است، تعداد دانشجویان خارجی، دو کشور عمده مبدا دانشجویان خارجی, و نسبت دانشجویان خارجی به دانشجویانی که در خارج از کشور تحصیل می کنند.
ترجمه ا زدیگر مواردی است که در این راستا قابل توجه است. فرض براین است که ترجمه نمادی است از روابط فرهنگی و هر میزان که ترجمه در کشوری بیشتر باشد روابط بین المللی فرهنگی نیز بیشتر است بدینسان نسبت ترجمه به کل آثار منتشر شده می تواند یک شاخص باشد. در گزارش سال 1998 سه جدول در این ارتباط وجود دارد نخست جدول ترجمه ها و کتابها به زبانهای خارجی است که شا مل موارد ذیل است: تعداد ترجمه‌ها، دو زبان اصلی کتاب‌های ترجمه شده، تعداد عنوان‌های منتشر شده به زبان‌های خارجی و انتشارات چند زبانی.
دوم جدول ترجمه‌ها بر حسب زبان اصلی که شامل تعداد ترجمه‌ها و دو زبان اصلی ترجمه‌هاست.
سوم جدول نویسندگانی که آثار آنهاترجمه شده است این جدول شامل نام نویسنده، وطن نویسنده و تعداد ترجمه‌ها و تعداد کشورهایی که در آنجا کتاب ترجمه شده است می‌باشد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  30  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین شاخص های روابط بین الملل فرهنگی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.