یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تبیین جایگاه جرم قتل عمدی در حقوق و فقه 10ص

اختصاصی از یاری فایل تبیین جایگاه جرم قتل عمدی در حقوق و فقه 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

تبیین جایگاه جرم قتل عمدی در حقوق و فقه

بررسی فقهی قتل عمدی :

قتل از نظر لغوی به معنای سلب حیات است اعم از اینکه سلب حیات از انسان باشد یا حیوان . احترام به جان و بدن انسان اقتضاء می کند که وجود انسان از هر گونه خطر محافظت شود و ضمن توجه به سلامت تن خود نسبت به تن دیگری نیز این حق را رعایت کرده و ستم نکند . دین مقدس اسلام نیز جان و عرض مسلمان را محترم دانسته و تعرض به جان را از گناهان کبیره شمرده است .

قتل در آیات و روایات و احادیث :

1 – در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که دلالت بر حرمت قتل نفس دارد :

الف = (( و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا )) آیه 33 از سوره مبارکه بنی اسرائیل .

نفسی را که خداوند محترم ساخته است به نا حق مکشید ، کسی که به ستم کشته شود برای ولی او سلطه ای خاص قرار داده ایم ، پس اسراف در قتل نخواهد کرد . زیرا او ( ولی دم ) از جانب شریعت الهی یاری شده است .

ب = ومن قتل نفسابغیرنفس اوفسادفی الارض فکانماقتل الناس جمیعا

"هرکس بکشدتنی نه برابرتنی باتبکاری درزمین مانندآنست که بکشدمردم راهمگی ."

ج – من اجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل انه من قتل نفسا بغیرنفس اوفسادفی الارض فکانماقتل الناس جمیعااومن احیاها الناس جمیعا ( آیه 32 ازسوه مبارکه مائده )

"از جهت قتلی که واقع شدمابرفرزندان اسرائیل مقررداشتیم که هرکس نفس محترمی رابه ناحق وبی آنکه مرتکب فساددرروی زمین شده باشدبکشدچنان است که همه راکشته باشدوهرکه نفسی راحیات بخشدمثل آنست که تمام مردم راحیات بخشیده است ."

2- احادیث بسیاری ازرسول خدا( ص) نقل شده که دلالت برحرمت قتل نفس داردازجمله :

الف – " لاتقتل نفس ظلماالاکان علی ابن آدم الاول کفل من دمها لانه اول من سن القتل . "

" هرکس به ستم کشته شودبهره ای ازخون اوبرعهده فرزندنخست آدم است که اونخستین کسی است ،که قتل رابنیادگذاشت ."

ب- اول مایقضی بین الناس یوم القیامه الدماء . "

" نخستین چیزی که ازمردم درقیامت موردرسیدگی وداوری قرارمی گیرد، خون است . "

" لایحل دم امرامسلم شهیدان لااله الاالله . وانی رسول الله . الاباحدی ثلاث : النفس بالنفس والتیب الزانی : والمارق من الدین التارک الجماعه . "

" خون هیچ مردمسلمانی حلال نیست مگربه سه چیز: قتل نفس ،زنای محصنه، خروج ازدین ( ارتداد) وترک جماعت ."

د- لن یزال المومن فی فسحه من دینه . مالم یصب دماحراما."

" همواره مومن ازدین خوددرگشایش است ، تاوقتی که خونی رانریخته باشد. "

ه – " لاترجعوابعدی کفارایصرب بعضکم رقاب بعض . "

" شماپس ازمن ، به کفربرنگردید، وبعضی ازشماگردن بعضی دیگررانزند.،

و- الزوال الدنیااهون علی الله من قتل مومن بغیرحق ."

" نابودشدن دنیابرای من آسانتروبی اهمیت تراست ازاینکه مومنی به ناحق کشته شود."

ازتمام آیاتی که دراین خصوص نازل شده واحادیث بسیاری که ازرسول خداروایت شده می توان نتیجه گرفت که احترام به جان ومال انسان همواره موردتوجه اسلام بوده وقوانین اسلام برای حفظ حیات انسان وضع شده است .

تعریف قتل عمدی

اکثرفقهاء منجمله مرحوم محقق حلی درموردقتل موجب قصاص چنین گفته اند:

" وهوازهاق النفس المعصومه المکافئه عمدأ وعدوانأ ."

" خارج کردن جان محترم وبرابر، ازتن ، عمدأ وبه ناحق ."

ازهاق نفس یعنی خارج کردن نفس ، منظورازمعصومه این است که تلف کردن آن جایزنباشد. این کلمه از" عصم " به معنای منع وجلوگیری است .

مکافئه یعنی مساوی بودن مقتول وقاتل ، دراسلام ف آزادی وغیره . عدوان به معنی حرام ونارواست . شرط دیگری که دربرخی ازتعریف هادیده میشودآن است که قاتل بدون اجازه قانونی مبادرت به قتل کند.

شهیدثانی می فرماید: عمدمحقق میشودباقصدقتل ازسوی شخص بالغ وعاقل باوسیله ای که غالبأ کشنده باشد. اگرقصدکندباوسیله ای که بندرت کشنده باشدوقتل هم روی دهد. اشبه قصاص است. یعنی قتل عمداست .

امام خمینی ( ره) نیزقتل عمدراچنین تعریف کرده است :

" وهوازهاق النفس المعصومه عمدامع الشرائط الاتیه "

" وآن بیرون کردن روح معصوم ( محترم ومحفوظ ) ازبدن انسان است عمدأباشرایطی که می آید"

عمدمحض به فصدکشتن باآنچه که می کشد، ولوبه ندرت وبه فصدفعلی که غالبأ به آن کشته میشود. اگرچه فصدقتل رابه آن ننماید تحقق پیدامیکند. عمدگاهی به مباشرت است وگاهی به تسبیب . صاحب جواهربعدازبیان شرایط قتل مستوجب قصاص می فرماید:

یتحقق العمدبقصدالبالغ العاقل الی القتل ، ظلمابماتقتل غالباف بل وبقصده الضرب بمایقتل غالبأ عالمابه وان لم یقصدالقتل لان القصدالی الفعل المزبورکالقصدالی الفعل "

" عمدتحقق پیدامیکندباقصدانسان بالغ عاقل به کشتن شخص ، ازروی ظلم وستم ( بناحق ) به وسیله ای که غالبأ کشنده است . وتحقق پیدامیکندبقصدزدن باآنچه که غالبأ کشنده است ( بدون قصدقتل ) ازروی آگاهی . اگرچه قصدقتل نداشته باشد، زیراقصدفعل ( باوسیله ای که غالبأکشنده است ) مانندقصدقتــــــــــــــــــــــل ( قصدکشتن ) است ."


دانلود با لینک مستقیم


تبیین جایگاه جرم قتل عمدی در حقوق و فقه 10ص

دانلودمقاله درمورد تبیین جایگاه جرم قتل عمدی در حقوق و فقه 10ص

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله درمورد تبیین جایگاه جرم قتل عمدی در حقوق و فقه 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

تبیین جایگاه جرم قتل عمدی در حقوق و فقه

بررسی فقهی قتل عمدی :

قتل از نظر لغوی به معنای سلب حیات است اعم از اینکه سلب حیات از انسان باشد یا حیوان . احترام به جان و بدن انسان اقتضاء می کند که وجود انسان از هر گونه خطر محافظت شود و ضمن توجه به سلامت تن خود نسبت به تن دیگری نیز این حق را رعایت کرده و ستم نکند . دین مقدس اسلام نیز جان و عرض مسلمان را محترم دانسته و تعرض به جان را از گناهان کبیره شمرده است .

قتل در آیات و روایات و احادیث :

1 – در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که دلالت بر حرمت قتل نفس دارد :

الف = (( و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا )) آیه 33 از سوره مبارکه بنی اسرائیل .

نفسی را که خداوند محترم ساخته است به نا حق مکشید ، کسی که به ستم کشته شود برای ولی او سلطه ای خاص قرار داده ایم ، پس اسراف در قتل نخواهد کرد . زیرا او ( ولی دم ) از جانب شریعت الهی یاری شده است .

ب = ومن قتل نفسابغیرنفس اوفسادفی الارض فکانماقتل الناس جمیعا

"هرکس بکشدتنی نه برابرتنی باتبکاری درزمین مانندآنست که بکشدمردم راهمگی ."

ج – من اجل ذلک کتبناعلی بنی اسرائیل انه من قتل نفسا بغیرنفس اوفسادفی الارض فکانماقتل الناس جمیعااومن احیاها الناس جمیعا ( آیه 32 ازسوه مبارکه مائده )

"از جهت قتلی که واقع شدمابرفرزندان اسرائیل مقررداشتیم که هرکس نفس محترمی رابه ناحق وبی آنکه مرتکب فساددرروی زمین شده باشدبکشدچنان است که همه راکشته باشدوهرکه نفسی راحیات بخشدمثل آنست که تمام مردم راحیات بخشیده است ."

2- احادیث بسیاری ازرسول خدا( ص) نقل شده که دلالت برحرمت قتل نفس داردازجمله :

الف – " لاتقتل نفس ظلماالاکان علی ابن آدم الاول کفل من دمها لانه اول من سن القتل . "

" هرکس به ستم کشته شودبهره ای ازخون اوبرعهده فرزندنخست آدم است که اونخستین کسی است ،که قتل رابنیادگذاشت ."

ب- اول مایقضی بین الناس یوم القیامه الدماء . "

" نخستین چیزی که ازمردم درقیامت موردرسیدگی وداوری قرارمی گیرد، خون است . "

" لایحل دم امرامسلم شهیدان لااله الاالله . وانی رسول الله . الاباحدی ثلاث : النفس بالنفس والتیب الزانی : والمارق من الدین التارک الجماعه . "

" خون هیچ مردمسلمانی حلال نیست مگربه سه چیز: قتل نفس ،زنای محصنه، خروج ازدین ( ارتداد) وترک جماعت ."

د- لن یزال المومن فی فسحه من دینه . مالم یصب دماحراما."

" همواره مومن ازدین خوددرگشایش است ، تاوقتی که خونی رانریخته باشد. "

ه – " لاترجعوابعدی کفارایصرب بعضکم رقاب بعض . "

" شماپس ازمن ، به کفربرنگردید، وبعضی ازشماگردن بعضی دیگررانزند.،

و- الزوال الدنیااهون علی الله من قتل مومن بغیرحق ."

" نابودشدن دنیابرای من آسانتروبی اهمیت تراست ازاینکه مومنی به ناحق کشته شود."

ازتمام آیاتی که دراین خصوص نازل شده واحادیث بسیاری که ازرسول خداروایت شده می توان نتیجه گرفت که احترام به جان ومال انسان همواره موردتوجه اسلام بوده وقوانین اسلام برای حفظ حیات انسان وضع شده است .

تعریف قتل عمدی

اکثرفقهاء منجمله مرحوم محقق حلی درموردقتل موجب قصاص چنین گفته اند:

" وهوازهاق النفس المعصومه المکافئه عمدأ وعدوانأ ."

" خارج کردن جان محترم وبرابر، ازتن ، عمدأ وبه ناحق ."

ازهاق نفس یعنی خارج کردن نفس ، منظورازمعصومه این است که تلف کردن آن جایزنباشد. این کلمه از" عصم " به معنای منع وجلوگیری است .

مکافئه یعنی مساوی بودن مقتول وقاتل ، دراسلام ف آزادی وغیره . عدوان به معنی حرام ونارواست . شرط دیگری که دربرخی ازتعریف هادیده میشودآن است که قاتل بدون اجازه قانونی مبادرت به قتل کند.

شهیدثانی می فرماید: عمدمحقق میشودباقصدقتل ازسوی شخص بالغ وعاقل باوسیله ای که غالبأ کشنده باشد. اگرقصدکندباوسیله ای که بندرت کشنده باشدوقتل هم روی دهد. اشبه قصاص است. یعنی قتل عمداست .

امام خمینی ( ره) نیزقتل عمدراچنین تعریف کرده است :

" وهوازهاق النفس المعصومه عمدامع الشرائط الاتیه "

" وآن بیرون کردن روح معصوم ( محترم ومحفوظ ) ازبدن انسان است عمدأباشرایطی که می آید"

عمدمحض به فصدکشتن باآنچه که می کشد، ولوبه ندرت وبه فصدفعلی که غالبأ به آن کشته میشود. اگرچه فصدقتل رابه آن ننماید تحقق پیدامیکند. عمدگاهی به مباشرت است وگاهی به تسبیب . صاحب جواهربعدازبیان شرایط قتل مستوجب قصاص می فرماید:

یتحقق العمدبقصدالبالغ العاقل الی القتل ، ظلمابماتقتل غالباف بل وبقصده الضرب بمایقتل غالبأ عالمابه وان لم یقصدالقتل لان القصدالی الفعل المزبورکالقصدالی الفعل "

" عمدتحقق پیدامیکندباقصدانسان بالغ عاقل به کشتن شخص ، ازروی ظلم وستم ( بناحق ) به وسیله ای که غالبأ کشنده است . وتحقق پیدامیکندبقصدزدن باآنچه که غالبأ کشنده است ( بدون قصدقتل ) ازروی آگاهی . اگرچه قصدقتل نداشته باشد، زیراقصدفعل ( باوسیله ای که غالبأکشنده


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد تبیین جایگاه جرم قتل عمدی در حقوق و فقه 10ص

تحقیق درباره ی مظفرالدین شاه و مشروطه 10ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره ی مظفرالدین شاه و مشروطه 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

مظفرالدین شاه و مشروطه

متن فرمان تشکیل مجلس که مظفرالدین شاه روز ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ صادر کرد، در «مطبعه مبارکه شاهنشاهى» چاپ شد و به دیوارهاى شهر، از جمله دیوار سفارت انگلستان که عده زیادى از بازرگانان، بازاریان و مردم در آن تحصن کرده بودند، چسبانده شد. این روز، با سالروز تولد شاه مصادف شد و چون بازارها بسته بود، خیابان علاءالدوله و نزدیک سفارت انگلیس را چراغانى و تزئین کرده بودند. اما هنگامى که متن فرمان شاه را به دیوارها زدند، گروهى از مردم و گردانندگان تحصن را خوش نیامد به طورى که آن را از دیوارها کندند. به نوشته ناظم الاسلام کرمانى بخشى از سوء تفاهم به عبارت «به موقع اجرا گذارده شود» در فرمان شاه مربوط مى شد، آنجا که نوشته شده بود: «... مصمم شدیم که مجلسى از منتخبان شاهزادگان، علما، قاجاریه، اعیان، اشراف، ملاکان، تجار و اصناف به انتخاب طبقه مرقومه... تشکیل و تنظیم شود که در موارد لازمه... مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده و... عقاید خودشان را... به توسط شخص اول دولت به عرض برسانند که به صحه مبارکه موشح و به موقع اجرا گذارده شود.» ناظم الاسلام کرمانى در «تاریخ بیدارى ایرانیان» نوشته است: ««به موقع اجرا» لفظى است مرکب از مضاف که لفظ «به موقع» باشد و مضاف الیه که لفظ «اجرا» است... ولى مردم عوام معنى آن را نفهمیده و گفتند یعنى «در موقعى و محلى که ما صلاح دانیم» و شاید دولتیان صلاح ندانند و به این جهت و جهات دیگر اکثریت آرا با عوام شد و این دستخط را قبول نکردند به چند جهت: یکى لفظ موقع، یعنى هر وقت که موقع باشد. خواص هم به واسطه آنکه شاید یک زمانى همین جزیى، کلى شود و بهانه به دست مستبدان افتد متابعت عوام را نمودند. دوم آنکه باز «توسط شخص اول» در کار است. ثالثاً آنکه شاید بعد از این، این دستخط هم مانند دستخط هاى سابق گردد و ایفا به مضمون آن نکنند، بلکه باید وزیرمختار انگلیس ضمانت اجراى آن را بنماید...» روز بعد، پانزدهم مرداد، سیدمحمدصادق طباطبایى (پسر سیدمحمد طباطبایى)، آقا سیدعلاءالدین (داماد سیدعبدالله بهبهانى) و آقا سیدمطهر از سوى علماى مهاجر قم براى بررسى اوضاع به تهران آمدند و در کاخ صاحبقرانیه مذاکراتى انجام دادند. هدف آنها کسب اطمینان از تأسیس مجلس، گرفتن امان براى متحصنان در سفارت و اطمینان یافتن از عدم بازگشت علاءالدوله (حاکم مستبد پیشین تهران) بود که به آن دست یافتند. پس از این دیدار بود که مظفرالدین شاه دستخط دیگرى به این شرح منتشر کرد: «جناب اشرف صدر اعظم! در تکمیل دستخط سابق خودمان به تاریخ چهاردهم جمادى الاخر ۱۳۲۴ که امر و اجازه صریحه در تأسیس مجلس منتخبان فرموده بودیم، مجدداً براى اینکه عموم اهالى و افراد ملت از توجهات کامله همایونى ما واقف باشند، امر و مقرر مى داریم که مجلس مزبور را به شرح دستخط سابق صحیحاً دایر نموده بعد از انتخاب اعضاى مجلس، فصول و شرایط نظامنامه مجلس شوراى اسلامى را موافق تصویب و امضاى منتخبان به طورى که موجب اصلاح عموم مملکت و اجراى قوانین شرع مقدس [شود] مرتب نمایند که به شرف عرض و امضاى همایونى ما موشح و مطابق نظامنامه مزبور این مقصود مقدس صورت و انجام پذیرد.» مردم این دستخط را پذیرفتند، علما به تهران باز گشتند و تحصن در سفارت انگلستان پایان یافت. روز ۲۶ مرداد، جلسه اى با حضور علما، اشراف، بازرگانان و نمایندگان اصناف به دعوت مظفرالدین شاه برپا شد و مرتضى قلى خان صنیع الدوله، میرزا حسن خان مشیرالملک، میرزا حسین خان مؤتمن الملک، مهدى قلى خان مخبرالسلطنه و میرزا حسن خان محتشم السلطنه براى تنظیم نظامنامه مجلس انتخاب شدند. مطابق نظامنامه اى که این هیأت تهیه کردند، شاهزادگان و قاجاریه، علما، طلاب، اعیان و اشراف، تجار، مالکان، زارعان و اصناف به شرطى که دست کم ۲۵ سال سن داشته باشند، رعیت ایران باشند و معروفیت محلى داشته باشند مى توانستند به عنوان انتخاب کننده در انتخابات شرکت کنند (این حق تنها شامل مالک یا زارعى مى شد که ملکى به قیمت هزار تومان داشته باشد. اصناف هم مى بایست داراى دکانى مى بودند که کرایه اش به اندازه حد وسط کرایه محلى باشد). اما «طایفه نسوان»، اشخاصى که به قیم شرعى محتاج بودند، افراد معروف به فساد عقیده، ورشکستگان به تقصیر، متهمان به قتل و سرقت و نظامیان از حق انتخاب کردن محروم بودند. انتخاب شوندگان نیز مى بایست فارسى زبان و باسواد، تبعه ایران، داراى معروفیت محلى و واجد بصیرت در امور مملکتى باشند، بین سى تا هفتاد سال سن داشته باشند و مشغول خدمت دولتى نباشند. مظفرالدین شاه این نظامنامه را تأیید کرد و انتخابات مجلس مطابق آن انجام شد. نخستین مجلس شوراى ملى روز ۱۴ مهر ۱۲۸۵ در کاخ گلستان تهران توسط شاه گشایش یافت. او در نطق افتتاحیه خود گفت: «منت خداى را که آنچه سال ها در نظر داشتیم امروز به عون الله تعالى از قوه به فعل آمد و به انجام آن مقصود مهم به عنایات الهیه موفق شدیم. زهى روز مبارک و میمون که روز افتتاح مجلس شوراى ملى است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی مظفرالدین شاه و مشروطه 10ص

تحقیق درباره ی سورئالیسم و انسان شناسی 10ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره ی سورئالیسم و انسان شناسی 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

سورئالیسم و انسان شناسی

!--زمانی که به رابطه میان سوررئالیسم و انسان شناسی می پردازیم پیش از هر چیز و بی اختیار نام انسان شناس معروف فرانسوی میشل لیریس به خاطرمان می آید که از او در این سخنرانی یاد خواهیم کرد و روشی که از وی به ویژه در انسان شاسی بر جای مانده است روش نوشتار خود زندگی نامه ای(Autobiographic)است.اماهمانگونه که خواهیم گفت روابط میان انسان شناسی و سوررئالیسم بسیار فراتر از چهره ها می روند و در دو بعد بلافصل و دراز مدت قابل بررسی و تاکید هستند.--!

اما ابتدا لازم است از خود سوررئالیسم و تعریف آن آغاز کنیم.

تعریف و تاریخچه

پیش از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم که در تاریخ سوررئالیسم، با دو واژه کمابیش مترداف برخورد می کنیم: سوررئالیسم و دادائیسم که البته تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند و سرگذشت کاملا یکسانی نداشته اند. سوررئالیسم واژه ای است که امروز بیشتر به کار می رود و جنبه آکادمیک تری از دادائیسم دارد ولی این آکادمیسم و دانشگاهی اندیشیدن و قرار دادن این دو واژه در چارچوب های نظری بیشتر امری متاخر است که چندان با منشاء شورشی آنها سازگاری ندارد. از لحاظ تاریخی سوررئالیسم مفهومی تشریحی و معنا دار و تا اندازه ای علمی تر» از واژه «دادئیسم» است که در اصل و اساس خود و به صورتی ارادی واژه ای بی معنا و مفهوم بوده است. واژه سوررئالیست ابتدا در سالهای دهه 1920 به وسیله آپولینر ابداع شد و با انتشار گاهنامه «انقلاب سوررئالیست» که آندره بروتون از بنیان گذارنش بود و سپس با متن دیگری از بروتون با عنوان «مانیفست سوررئالیست» در همین دهه رواج یافت. باید توجه داشت که هر دو واژه «انقلاب» و «مانیفست» در این سالهای ابتدای قرن بیستم گویای تمایلات خاص سوررئالیست ها به جنبش های چپ و انقلابی بودند که در اروپا ظاهر شده بود: انقلاب روس در سال 1917 و انقلاب آلمان در سال 1919 هر دو تاثیر زیادی بر شکل گیری اندیشه سوررئالیستی باقی گذاشته بودند. به ویژه شکست انقلاب آلمان و کشته شدن اسپارتاکیست ها که دولت وایمار را که از درون پوسیده بود از میان برد و به زودی جای آن را به گذاری آرام ولی مطمئن به فاشیسم هیتلری داد، نا امیدی سوررئالیست ها را از خروج از جنون دیوانه وار جنگ جهانی اول تقویت کرد. واژه مانیفست نیز دقیقا به «مانیفست حزب کمونیست» اشاره داشت که به تقلید از آن کتاب های متعددی از جمله «مانیفست فوتوریست» در ایتالیا در همین سالها به انتشار رسید.

اما به کار گرفته شدن واژه سوررئالیست در مفهومی آکادمیک از خلال کاربرد آن در آکادمی هنر شوروی در سال 1960 انجام گرفت که این امر نیز کاملا از خلال روابط نزدیکی که بین جنبش چپ و حزب کمونیست با سورئالیست هایی نظیر آراگون وجود داشت قابل توجیه است. در همین دهه 1960 نیز در کاتالوگ «گالری چشم» در سال 1965 در پاریس این واژه در معنایی آکادمیک رواج بیشتری یافت.

اما برخلاف واژه سوررئالیست که معنای روشنی یعنی فراتر رفتن از واقعیت را در خود نهفته داشت، واژه دادائیسم: ”مفهوم“ ی به خودی خود بی معنا و شورشی بود که به صورتی اتفاقی در کاباره ولتر در زوریخ از محافل روشنفکران چپ ، از یک فرهنگ لاروس بیرون کشیده شده بود. دادائیست ها که در ابتدا بیشتر از مدرنیته در حال شکل گرفتن در حوزه زبان آلمانی و به ویژه آلمان و اتریش ریشه می گرفتند، تعمدا بر آن بودند که خود را در رویکردی کاملا منفی تعریف کنند. در فرهنگ سوررئالیسم با این تعریف از دادئیسم روبرو می شویم: جنبشی بین المللی ناشی از نفرت نسبت به جنگ جهانی و بینش های فلسفی که این جنگ را توجیه می کردند ( نژادگرایی، یهود ستیزی، ملی گرایی ، استعمار ...). حرکتی اساسا تحریک آمیز و سنت شکنانه. دادا نوعی اعتراض به همه چیز به ویژه به اخلاق حاکم. طرفدارن دادا از شک مطلق دفاع کرده و از خود انگیختگی فردی، و به بیان در آوردن این خود انگیختی در قالب های ادبی ، تجسمی ، حرکتی، تصویری و غیره به مقابه وحدت امر زنده دفاع می کردند. دادا خود را به مقابه یک حالت روحی تعریف می کند که با هر گونه اقتدار و ساختاری در هر شکلی و در هر نوع بیانی مخالف است. (Biro, A., Passeron, R., 1982,Dic. Generale du surrealisme et de ses environs, Paris, PUF, p. 111).

از همین جا نیز می توان بر این نکته تاکید کرد که شاید سوررئالیسم و دادائسیم را که در سخنرانی حاضر به معنایی مترادف به کار گرفته می شوند، کمتر بتوان به عنوان یک سبک و روش هنری به کار برد و بیشتر بتوان آن را نوعی جنبش اعتراض آمیز و نیهیلیستی در معنای عمیق کلمه به شمار آورد.

چهره ها

نگاهی به نمایندگان سوررئالیست در حوزه های مختلف گویای نوعی عدم انسجام است که در میان آثار این گروه های می توان شاهد آن بود. برای مثال در ادبیات ما با چهره های چون

آندره بروتون،رنه شار، تسارا، الوار، آنتون آرتو، میشل لیریس روبرو هستیم که سبک ها و

نوشته هایی کاملا متفاوت داشته اند .

در این میان می دانیم که لیریس با سبک خاص خود در نگارش متون اتنوگرافیک (مردم نگاری) به چهره ای ویژه در تاریخ انسان شناسی بدل شد. وی در کتاب هایی که مهم ترین آنها «شبح آفریقا» است. تجربه زندگی خود را به مثابه متنی انسان شناسانه عرضه کرد و دفترچه های خاطراتی به جای گذاشت که در آنها با نثری کاملا ادبی جامعه مورد مطالعه خود ( افریقا) را به خوانندگان می شناساند و شاید زودتر از هر انسان شناس دیگری مفهوم بازتابندگی (Reflexivity) را در عمل و نه این واژه را در انسان شناسی وارد کرد: اینکه شناخت موضوع مورد مطالعه در قالب رابطه ای خاص و تجربه ای شخصی میان پژوهشگر و جامعه مورد پژوهش شکل بگیرد: کاری همچون پروست اما در قالب یک تجربه حقیقی و زیسته شده که بعدها البته بارها و بارها در انسان شناسی تکرار شد و بعدها با شکل گیری و رشد سینمای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی سورئالیسم و انسان شناسی 10ص

تحقیق درباره ی اقدامات امیر کبیر 10ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره ی اقدامات امیر کبیر 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

اقدامات امیر کبیر

در هر صورت گویند که علم زمانی پدید آمد که ان واقعه رخ داد و بشر دانا اگر هم از واقعه ایی سخن رانده بر اساس داده های ناقصی است که فقط می خواهد پیش بینی کنند و اجتماعی انسانی را هوشیار نمایند که برای جلوگیری از آن واقعه خطرناک پادزهری براساس دستور العملی تجربی و عینی و براساس معرفت شناختی آن جامعه اجرا نمایند . به هر صورت باید در علم جامعه شناسی ماکس وبر ، کارل مارکس و امیل دورکیم را نظریه پردازان مدرنیته.بدانیم .

بینش آنها درباره ماهیت جامعه مدرن در درک جهان اجتماعی که ما در آن به سر می بریم بسیار گرانبهاست جامعه مدرن با صنعتی شدن و حرکت توسعه و فناوری تحقق یافته است و با آرمانها و آمال های دموکراسی ارتباط نزدیک با مدرنیته است.مدرنیته در اندیشه آن است که رابطه افراد با دیگران و جامعه شناسان را با ارتقای سطح فردگرایی ارگانیکی از نو شکل بدهد. بدین سان باید مدرنیته را ترکیبی از جامعه صنعتی ، سطح بالایی از شعور فردگرایی و آستانه بالای قدرت سیاسی و اجتماعی در پذیرش دموکراسی دانست . این شاخص های کیفی را می توان نمادی از جامعه مدرن نامید .

با بیان ادله ها به بررسی اجمالی افرادی می پردازیم که در یاران مبدعان مدرنیته در ایران بودند . ولی در هر صورتی ناکام ماندند ما کاری نداریم کسانی بودند که تخم تفکر عقب ماندگی ایران و پیشرفت غرب را در ذهن عامه مردم ایران کاشتند . و در یک جمله کوتاه مهمترین عامل ناکامی آنها از نگاه کلان که جو جامعه سیاسی ایران در آن زمانها بر محور نادانی و نفاق و تباهی اخلاقی بزرگان ایران می گذشت . مبدعین مدرنیته هر متفکری بر اساس پیش فرض ذهنی خود زمانی را مبدا ظهور مدرنیته می داند ولی آنچه که بین اکثر متفکران ایرانی متواتر است از زمان حمله روسیه به ایران و وشکستهای پی در پی ایرانیان می باشد که من هم با این برهه از زمان موافقم الان بحث نام کنم بلکه در طول مقاله ادله خود را بیان برهان عرض مینمایم . اکثر متفکرین اجتماعی در ایران متّفق القول قبول دلرند که میرزا عیسی قائم مقام ( پدر قائم مقام ) ، عباس میرزا ، قائم مقام فراهانی و میرزا تقی خان فراهانی ( امیر کبیر ) مبدعین تفکر مدرن در ایران می باشند . ولی باید گفت که نسبت هر کدام از اینها برای جواب سوال ما پیرامون مبدا مدرنیته در ایران تفاوت دارد . باید گفت مهمترین سوال و مبدا در این سوال مدرنیته در ایران سوال معروف عباس میرزا که از سفیر فرانسه پرسید که " ای غریبه به من بگو که در دنیا چه اتفاقی افتاده و چرا همیشه ما شکست می خوریم ؟ " . به زعم متفکرین ایرانی این سوال مهم و بسی سرنوشت ساز پیرامون مبدا فکری و نظری مدرنیته در ایران است .

در نگاه دکتر سید جواد طباطبایی ( فیلسوف سیاسی معاصر ایرانی ) معتقد است که این سوال عباس میرزا بر اساس سنت فکری قدمایی ایرانی یعنی همان تفکر عرفانی _ فقهی نیست بلکه این سوال در خلا به ذهن عباس میرزا خطور کرده و ذهن عباس میرزا بر اساس تجربه سیاسی و حکومت داری آماده و پذیرش چنین سوالی بود . دلیل آن بر این برهان استوار است که یکی از مهم ترین دلایل انحطاط سیاسی قاجاریه و ایران در این می باشد که ولیعهد اکثر اوقات تا قبل از ورود به سلطنت در حرمسرا در کنار زنان و خواجه گان دربار بزرگ می شدند ولی پدر عباس میرزا وی را در سن 12 سالگی از حرمسرا خارج نمود و به همراه میرزا عیسی قائم مقام ( پدر قائم مقام فراهانی ) به مرکز دارالسلطنه تبریز که مرکز مهم توزیع قدرت و ثروت بود فرستاد و بر اساس گواه تاریخی تفکرات مدرن در ایران اول از تبریز به تمام ایران فرستاده می شد و تبریز در آن زمان منبع مهم فکری و حتی تفکری مشروطه طلبی در ایران بود و مهم ترین آن نزدیک بودن به مراکز صنعتی ( World System ) دنیا یعنی غرب بود و در همان زمان قاجار دارالسلطنه تبریز دارای تفکری پیشرو تر نسبت به دارالسلطنه تبریز در امر حکومت داری دارا بود . و این سوال مهم عباس میرزا مبدا مهم برای ورود تفکر ابزار مدرنیته در ایران می باشد . باید گفت که نبود سوال در جامعه یعنی نبود آگاهی و عباس میرزا این آگاهی را در شکست از روسها فهمید آن هم بر اساس تجربه نه دانایی . در هر صورت با این سوال مهم تاریخی می توان آگاهی در دارالسلطنه تبریز پدیدار گردید و به این فکر فرو رفتند که چرا ایرانیان عقب مانده اند و غرب خیلی راحت بر ما چیره می شود . و پاسخ را در غرب یافتند .

به زعم دکتر سید جواد طباطبایی که مبدا اصلاحات سیاسی در ایران از دارالسلطنه تبریز آغاز شد . میرزا عیسی معتقد بود که باید برای اداره ایران بر اساس یک نظام فکری متفاوت عمل نمود و اصلاحات را انجام داد و او توانست دارالسلطنه تبریز را بیرون میدان جاذبه " بساط کهنه " دربار تهران به کانونی برای " طرح نو " تبدیل کند . میرزا عیسی برای اولین بار از همین دارالسلطنه افرادی را به عنوان دانشجو به خارج از کشور فرستاد که همین دانشجویان برگشته از غرب پایه گذاران اصلی مشروطه در ایران بودند و این دانشجویان دارای تصوری جدید از حکومت داری بودند و آن نظام " قانون " بود .

این دانشجویان به سوال مبهم عباس میرزا پاسخ دادند که در غرب نهادهایی ایجاد شده متنی بر حکومت قانون به عبارت دیگر مشروطیت ، قدرت شاه را مشروط به قانون اساسی می کرد که یکی از این دانشجویان مستشارالدوله بود و گفت : " قانون " با این تفاسیر باید به این فکر فرو رفت و این سوال را علمای اجتماعی پاسخ دهند که چه شد ما نتوانستیم جواب سوال عباس میرزا را از داخل ایران پاسخ دهیم و مجبور شدیم که از خارج از ایران به این سوال پاسخ داده شود و چرا سنت تفکری قدمایی ما پاسخگویی این مسائل نبود و از تحولات سریع جهانی عقب ماند . و تا الان در حال درجا زدن می باشد .

در هر صورت بعد از مرگ قائم مقام و شروع شدن صدارت ناصرالدین شاه قاجار مردی به عرصه حکومت داری قدم نهاد که پا بر شانه های موسسان تفکر مدرن در ایران گذاشت و دغدغه های آنان را عملی نمود و عامل مهم و تاثیر گذار در مدرنیته و تحولات سیاسی اجتماعی در ایران بود و خیلی از اعمال و کنش های او مبدا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی اقدامات امیر کبیر 10ص