یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق وبررسی در مورد برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر 12 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق وبررسی در مورد برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری

موسسه آموزش عالی

جهاد دانشگاهی

استان یزد

موضوع:

برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر و جایگاه آن در بخش تولید و صادرات

دانشجو:

فاتن اسماعیلی

استاد راهنما:

جناب آقای اشعاری

نام درس:

تاریخ فرش 2

زمستان 87

هدف :

آشنایی با فرش های کهن ترکیه وجایگاه آن در زمینه صادرات فرش

چکیده

قدیمی ترین فرشی که احتمال داده می شود بافت ترکیه باشد چهار قطعه فرش مربوط به زمان سلطان علاءالدین است با گره ی قیوردس (ترکی)وبا رنگهای آبی قرمز زرد . بعد از آن به نقاشی هایی بر می خوریم که در آن فرشهایی با نقوش حیوانات و پرندگان با خطوط هندسی تصویر شده که از این فرشها فقط سه نمونه باقی مانده که ههمگی دارای گره ترکی اند.

مهمترین مناطق قالی بافی ترکیه بویژه در سه قرن اخیر شامل فرشهای بافت اوشاک ،لاریک ،قیوردس،میلاس ،برگامو و کولا می باشد . ترکیه در بحث صادرات : ترکیه از سال 1990 صادرات فرش خود را آغاز کردند و تا امروز در این زمینه به رشد خود ادامه داد ه به طوری که از لحاظ آماری میزان صادرات آن رقم 31 درصد رشد را نشان می دهد.

مقدمه

ترکیه امروز در منتهی الیه غرب آسیا و شرق اروپا قرار دارد. سه درصد خاک ترکیه در قاره اروپا و بقیه در قاره آسیا قرار دارد، و به همین دلیل از گذشته‌های دور به این منطقه آسیای صغیر گفته‌اند. براساس بررسی‌های تاریخی هیتی‌ها اولین گروه از ساکنین این منطقه بوده‌اند که حکومت پادشاهی هیتی ها را تشکیل دادند. هیتی ها دارای تمدن درخشانی بودند و سنگ نبشه‌های زیادی از آنها باقی مانده است . اقوام لیدی نیز در این منطقه سکونت داشته اند. لیدی ها قومی صنعتگر بودند که بویژه در رنگرزی شهرت بسیار داشتند. کوروش پادشاه ایران آخرین پادشاه لیدی را شکست داد و این سرزمین مدتها ضمیمه امپراتوری ایران گردید. اقوام متعدد هند و دیگر اقوام همچون یونانی ها، ترکمن ها، تاتارها ، ارمنی ها، کردها، عرب ها و خلاصه بسیاری از اقوام مختلف با فرهنگ ها و صنایع بومی خود کوهستان‌های آناتولی را مورد تعرض قرار داده، یا به این منطقه مهاجرت کرده اند و برای مدتی حتی کوتاه بر ساختار سیاسی، اقتصادی و هنری آن سرزمین تأثیر گذاشته اند. بسیاری از این اقوام دارای تمدنهای بسیار درخشان‌تری نسبت به ساکنین اولیهء آن بوده اند که اغلب دارای هنر و صنعت پیشرفتهء قالیبافی نیز بوده اند. بنابراین بسیاری از نقوش و طرحهای موجود در فرشهای ترکی از تداخل نگاره ها و نقوش هنرهای مختلف اقوام مهاجم یا مهاجر بوجود آمده که بدون شک گذشت زمان و برخی تغییرات سلیقه‌ای توسط بافندگان ترک، بر روی آنها تأثیر گذاشته است. البته هیچگاه نمی توان شیوه‌های موجود در هنرهای ترکی را کاملاً فراموش نمود . یقیناً برخی از نقوش امروزی فرشهای ترکیه در هنرهای خاص این قوم دارد. از طرفی نمی توان در یادگیری و انتقال هنر قالیبافی از ایرانیان (ترکیه) تردید کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد برسی فرشهای ترکیه از قرن 13 تا قرون معاصر 12 ص

تحقیق و بررسی در مورد شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم 11 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم

شعر فارسی در قرن هفتم و هشتمشعر فارسی در این دوره با شدتی بیش از پیش از بدبینی و ناخشنودی از اوضاع روزگار و ناپایداری جهان و دعوت خلق به ترک دنیا و زهد و نظایر این افکار مشحونست. علت آن هم آشکار می‏باشد و آن وضع سخت و دشواریست که با حمله مغول آغاز شده و با جور و ظلم عمال دوره آنان و با خونریزیها و بی‏ثباتی اوضاع در دوره فترت بعد از ایلخانان ادامه یافته و محیط اجتماعی ایران را با دشوارترین شرایطی مقرون ساخته بود. همین وضع مورث توجه شدید غالب شعرا به مسائل دینی و خیالات تند صوفیانه و درویشانه و گوشه‏گیری و در نتیجه تصورات باریک و دقیق نیز شده است. در عصر مغول بر اثر انتشار بسیاری از مفاسد اخلاقی انتقادات اجتماعی به شدت رواج یافت. البته پیش از این تاریخ از این قبیل انتقادات در اشعار شعرا خاصه در شعرای قرن ششم که بر اثر تسلط ترکان و رواج بعضی مفاسد از اوضاع ناراضی بودند، نیز مشاهده می‏شود ولی در عهد مغول به همان نسبت که مفاسد اجتماعی رواج بیشتری یافت به همان درجه هم این انتقادات شدیدتر و سخت تر شد. از این انتقادات سخت در آثار سعدی خاصه گلستان و در هزلیات او و در جام جم اوحدی و د رغزلهای حافظ و آثار شعرای دیگر بسیار دیده می‏شود و از همه آنها مهمتر آثار شاعر و نویسنده خوش ذوق هوشیار «عبید ذاکانی قزوینی» است که آثار او نظماً و نثراً حاوی مسائل انتقادی تندیست که با لهجه ادبی بسیار دلچسب و شیرین بیان کرده و در این باب گوی سبقت از همه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. حقاً هم هیچ دوره‏یی از ادوار مقدم بر او در ایران به نحوی که او می‏خواسته مانند عهد زندگی وی نمی‏توانست مضامینی بدان شیرینی و خوبی برای انتقادات اجتماعی او فراهم سازد. در شعر قرن هفتم و هشتم قصیده به تدریج متروک می‏شد و به همان نسبت غزلهای عاشقانه لطیف جای آنرا می‏گرفت. منظومهای داستانی نو عرفانی زیاد سروده شد و همچنین منظومهایی که حاوی افکار اجتماعی و حکایات و قصص کوتاه باشد(مانند بوستان سعدی) در این دوره معمول گردید. داستانهای منظوم قرن هفتم و هشتم معمولاً به تقلید از نظامی شاعر مشهور پایان قرن ششم ساخته می‏شد و از بزرگترین مقلدان نظامی در این دوره امیر خسرو دهلوی و خواجوی کرمانی را می‏توان ذکر کرد. سبک شعر در قرن هفتم و هشتم دنباله سبک نیمه دوم قرن ششم است که اکنون اصطلاحاً سبک عراقی نامیده می‏شود. علت توجه شاعران این قرن به سبک مذکور آنست که مرکز شعر در این دو قرن نواحی مرکزی و جنوبی ایران است که لهجه عمومی استادان این نواحی با سبک سابق الذکر سازگارتر است. با این حال در میان شعرای این دوره کسانی مانند مجد همگر شیرازی و ابن یمین فریومدی و مولوی بلخی بودند که به سبک خراسانی بیشتر اظهار تمایل می‏کردند و علی الخصوص سبک مولوی در غزلها و قصائدش نزدیکی تام بروش شاعران خراسان دراوایل قرن ششم داشت. شعر فارسی دوره مغول با دو شاعر بزرگ ایران سعدی و مولوی شروع می‏شود که هر دو پیش از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم 11 ص

دانلود فرهنگى معتزله در قرن چهارم هجرى 21 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود فرهنگى معتزله در قرن چهارم هجرى 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 26 صفحه

تجدید حیات فکرى، فرهنگى معتزله در قرن چهارم هجرى دکتر حسین مفتخرى(1) على فتح قبادپور(2) جریان فکرى معتزله به مدت سى سال (در عهد مأمون، معتصم و واثق) مورد توجّه خلفاى عباسى بود.
در سال 232هجرى متوکّل به خلافت رسید و اهل حدیث بر امور مسلط شدند و به آزار و اذیت معتزله و مخالفان خود پرداختند.
هر چند معتزله نفوذ خود را در دربار عباسى از دست دادند، ولى در قرن چهارم در دستگاه حکومتى آل بویه شخصیت‏هاى مهمى از معتزله ظهور کردند که هر کدام نقش مؤثرى در پیش برد این مکتب ایفا نمودند.
این دوره از نظر تدوین آثار، مهم‏ترین دوره فرهنگى معتزله به شمار مى‏رود.
صاحب بن عباد طالقانى یکى از چهره‏هاى سیاسى آل بویه که معتزلى مسلک بود، نقش به سزایى در ترویج آراء و عقاید معتزله ایفا نمود.
وى که وزیر دو تن از امراى بویهى (مؤیدالدوله و فخرالدوله) بود، قاضى عبدالجبار همدانى را به رى فرا خواند و وى را منصب قاضى‏القضاتى داد که عامل مؤثرى در گسترش آراء و عقاید معتزله به شمار آمد.
در مقاله‏ى حاضر ضمن معرفى تنى چند از مشاهیر معتزله در قرن چهارم هجرى نقش اساسى ایشان در تجدید حیات فکرى، فرهنگى معتزله را مورد بررسى قرار خواهیم داد.
واژه‏هاى کلیدى: معتزله، ابوعلى جبّائى، ابوهاشم جبّائى، قاضى عبدالجبار همدانى، صاحب بن عباد طالقانى، رى، آل بویه.
مقدمه: نباید چنین تصور کرد که با قدرت یافتن متوکّل، آفتاب دولت معتزله و روزگار شکوفایى این اندیشه غروب کرد و نباید گفت از این زمان به بعد معتزله در دستگاه حکومت و در نظر عامه، حامیان مهمى نداشتند.
الغاى دستور محنت از سوى متوکّل در سال 234هجرى صرفا نشانه‏ى پایان دوره‏اى است که طى آن مکتب معتزله حدود سى سال مورد توجّه خلفاى عباسى بود.
با پایان یافتن این دوره‏ى سى ساله، اهل حدیث در امور سیاسى خلافت عباسى دخالت کردند و معتزله را مورد آزار و اذیّت قرار دادند، اما این امر على‏رغم تمام محدودیت‏ها سبب از بین رفتن جریان فکرى معتزله نگردید.
در این عصر، معتزله نه تنها در پایتخت، بلکه در نواحى بى‏شمارى از جهان اسلام مخصوصا ایران استقرار پیدا کرده بود که محدودیت‏هاى اعمال شده بر معتزله، توسط دستگاه خلافت و اهل حدیث در بغداد بر این نواحى تأثیرى نداشت.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود فرهنگى معتزله در قرن چهارم هجرى 21 ص

دانلود تحقیق تاریخچه علم الکترونیک از آغاز قرن بیستم 18 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق تاریخچه علم الکترونیک از آغاز قرن بیستم 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

تاریخچه علم الکترونیک از آغاز قرن بیستم

اشعه های کاتدی و کشف الکترون

  اگر جه بسیاری از فیزیکدانان قرن 19 میلادی مانند فارادی، بر پایه علم شیمی و پدیده های مشاهده شده در الکترولیز متقاعد شده بودند  که جریان الکتریکی شامل شاری از ذرات باردار است ، اما هنوز طبیعت این بارها معلوم نشده بود. حتی برای این مسأله ابتدایی که بار ذرات مثبت بود یا منفی جواب دقیقی وجود نداشت.پاسخ  این سوالها و همچنین چگونگی ساختار اولیه مواد  بایک سری  آزمایشات   معلوم شد که آغاز  آنها  بررسی تخلیه الکتریکی در لامپهای خلع بود. با گذشت زمان مجموعه ای از اکتشافات انجام شد که منجر به انقلاب تکنولوژیکی در قرن بیستم شد.

  William Crookes(1832-1919)  وی که در کودکی ثروت بزرگی را به ارث برد ، تمام تحقیقات خود را در آزمایشگاه خصوصی انجام داد.تحقیقات او در زمینه تخلیه بار در گازها – که در پی اختراع لامپ اشعه کاتدی توسط  Pluecker  و  Hittorf انجام شد – و همچنین مشاهداتش  در مورد اشعه کاتدی و فضای تاریک درکاتد،   در نهایت  منجر به کشف اشعه ایکس و الکترون گشت. از دیگر اختراعات .Crookes  رادیو متر بود  که بر تیوری جنبشی در گازها تآکید می کرد. او بطور کنجکاوانه ای از معتقدان به  نیروهای فرا طبیعی بود و در دهه 1870 مدعی شد که صحت پدیده های مربوط به توانایی های ذهنی را ثابت کرده است.بعد ازمدتی او درگیر جنبش عرفانی شد و اسنادی مبنی بر دور کردن شیاطین و پلیدی ها توسط وی موجود می باشد. در سال 1897 از طرف ملکه ویکتوریا( که خود از علاقه مندان به نیروهای فرا طبیعی بود) به مقام نجیب زادگی ترفیع پیدا کرد و در سال 1909 به عنوان رییس انجمن دربار  برگزیده شد.

·  Karl Ferdinand Braun (1850-1918) زمانی که در پست ریاست  انستیتو فیزیک وهمچنین استادی  فیزیک در دانشگاه استراسبورگ بود موفق شد اولین نوسان سنج لامپ اشعه کاتدی که در حال هدایت شاری از الکترونها به یک صفحه فلورسنت بود را  نشان دهد که این امر خبر از  نزدیک بودن ساخت صفحه های نمایش تلویزیون می داد.هر چند که امروزه کمتر از او یاد می شود ، اما او سهم بزرگی در پیشرفت الکترونیک داشت اوپی برد که یکسو سازی در یک پیوند کریستال/ فلزی رخ می دهد و این کشف بعدها منجر به مطرح شدن  گیرنده های کریستالی شد. در سال 1899 او تزویج سلفی غیر تخلیه ای را برای آنتن ها و همچنین آنتن پرتو مستقیم را مطرح کرد. او در سال 1909  به همراه  Guglielmo Marconiموفق به دریافت جایزه نوبل شد. هنگامی که امریکا وارد جنگ جهانی اول شد ، او برای درخواست حق ثبت یکی از اختراعاتش به نیو یورک رفته بود.پیش از پایان جنگ ، او به عنوان یک دشمن بیگانه توقیف شد و پس از مدتی  مرد.

 ·  Wilhelm Conrad Roentgen (1845-1923) او که رییس انستیتو فیزیک و رییس بازنشسته دانشگاه Wurzburg بود،در سال 1895 کشف کرد که بعضی تشعشعات ناشناخته ناشی از لامپ تخلیه می تواند موجب شود تا کریستال از خود نور (فلورس) پخش کند. او همچنین کشف کرد که این تشعشعات  می توانند از اجسام جامد عبور کنند و بر کاغذ حساس عکاسی تاثیر بگذارند.او که تنها کار می کرد و پنهانکاری زیادی در کار خود داشت تحقیقات خود را به پایان رساند و هشت هفته بعد کشف خود را به طور رسمی اعلان کرد.در سال 1896 پس از اینکه صحت علمی  و پزشکی تحقیقاتش معلوم شد ، کشف او به طور رسمی در دنیا منتشر شد. درطی چند هفته بعضی بیمارستانها اشعه ایکس را به کار گرفتند. پس از مدتی  Roentgen  به یکی از مشهور ترین دانشمندان دنیا مبدل گشت.او افتخارات زیادی را کسب کرد، از جمله جایزه اول نوبل در فیزیک و همچنین  مقام نجیب زادگی ( که البته او از قبول این مقام امتناع کرد).

Joseph John Thomson (1856-1940) او که فرزند یک کتاب فروش منچستری بود در چهارده سالگی وارد کالج شد و در بیست و هشت سالگی به عنوان عضوی از انجمن سلطنتی انتخاب گشت و به مقام استادی آزمایشگاه Cavendish گماشته شد.کشف بزرگ او در سال 1897 و  در طی درس بررسی اشعه های کاتدی رخ داد.Thomson مدارک قانع کننده ای ارانه کرد که نشان می داد اشعه ها شامل ذرات باردار هستند.او نسبت بار به جرم را اندازه گیری کرد و توانست تخمین بزند که این جرم حدود 1800/1 جرم انم هیدروژن است.او با کشف الکترون جایزه نوبل را در سال 1906 دریافت کرد و دو سال بعد به مقام نجیب زادگی ترفیع داده شد. رادر فورد (Rutherford ) در باره Thomson می گوید:"او متشعشع ترین لبخند را دارد... هنگامی که در بحث  کسی  را شکست می دهد."

Robert A. Milikan (1868-1953) کارش را به عنوان استاد ادبیات در کالج Oberlinشروع کرد ولی پس از مدتی برای اینکه درآمد بیشتری کسب کند پذیرفت که به تدریس فیزیک بپردازد. پس از مدتی  یک کمک هزینه تحصیلی دررشته  فیزیک در کلمبیا را   پذیرفت ، دوباره به این علت که  این بهترین پشتیبانی مالی برای او بود.کار دانشگاهی اودر دانشگاه شیکاگو در ابتدا فقط شامل تدریس بود و او تا نزدیک چهل سالگی به


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخچه علم الکترونیک از آغاز قرن بیستم 18 ص

دانلود مقاله کامل درباره تفکر اشاعره در قرن 5 و 6

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره تفکر اشاعره در قرن 5 و 6 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تفکر اشاعره در قرن 5 و 6


دانلود مقاله کامل درباره تفکر اشاعره در قرن 5 و 6

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :63

 

بخشی از متن مقاله

تفکر اشاعره در قرن 5 و 6    

مقدمه

پیروان ابوالحسن اشعری بودند و اعتقاد داشتند: ایمان تصدیق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به ارکان از فروع آن است.

صاحب گناه کبیره اگر بدون توبه بمیرد، حق تعالی او را شامل مغفرت می کند یا اینکه به شفاعت رسول اکرم می بخشد یا آنکه به مقدار جرمش او راعذاب می دهد؛ اما اگر با توبه بمیرد عفو او بر حق تعالی واجب نیست؛ چون خداوند موجب است و چیزی بر او واجب نمی شود.

حق تعالی مالک خلایق است و آنچه اراده اش باشد، انجام می دهد و فرمان می دهد. چنانچه جمیع خلایق را به بهشت ببرد یا همه را در آتش جهنم بیندازد، خطایی مرتکب نشده است؛ چون او مالک مطلق است.

هر چه موجود باشد مرئی است؛ بنا بر این حق تعالی دیده خواهد شد؛ همچنانکه در قرآن کریم آمده: وجوهٌ یومئذٍ ناضره الی ربها ناظره

افکاری که منجر به مکتب اعتزال گشت از نیمه دوم قرن اول هجرى آغاز شد. روش اعتزال در حقیقت عبارت بود از به کاربردن نوعى منطق و استدلال در فهم و درک اصول دین. بدیهى است که در چنین روشى اولین شرط، اعتقاد به حجیت و حریت و استقلال عقل است. و نیز بدیهى است که عامه مردم که اهل تعقل و تفکر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدین‏» را مساوى با «تعبد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث - و مخصوصا احادیث - مى‏دانند و هر تفکر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقى مى‏نمایند، خصوصا اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالاخص اگر برخى از علماء دین و مذهب این طرز تفکر را تبلیغ نمایند، و بالاخص اگر این علماء خود واقعا به ظاهرگرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملا تعصب و تصلب بورزند. حملات اخباریین علیه اصولیین و مجتهدین، و حملات برخى از فقهاء و محدثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مى‏گیرد.

معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلغینى تربیت مى‏کردند و به اطراف و اکناف مى‏فرستادند. در همان حال از داخل حوزه اسلام وسیله ظاهرگرایان که خود را «اهل الحدیث‏» و «اهل السنة‏» مى‏نامیدند تهدید مى‏شدند و بالاخره از پشت‏خنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجا منقرض گشتند.

علیهذا در آغاز امر، یعنى تا حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم، یک مکتب کلامى معارض به معتزله - آن گونه که بعدها پیدا شد - وجود نداشت. تمام مخالفتها با این نام صورت مى‏گرفت که افکار معتزله بر ضد ظواهر حدیث و سنت است. رؤسای اهل حدیث مانند مالک بن انس و احمد بن حنبل اساسا بحث و چون و چرا و استدلال را در مسائل ایمانى حرام مى‏شمردند. پس نه تنها اهل السنه یک مکتب کلامى در مقابل معتزله نداشتند، بلکه منکر کلام و تکلم بودند.

در حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجرى پدیده تازه‏اى رخ داد و آن اینکه شخصیتى بارز و اندیشمند که سالها در نزد قاضى عبدالجبار مکتب اعتزال را فرا گرفته و در آن مجتهد و صاحب نظر شده بود، از مکتب اعتزال رو گرداند و به مذهب اهل السنه گرایید و چون از طرفى از نوعى نبوغ خالى نبود و از طرف دیگر مجهز بود به مکتب اعتزال، همه اصول اهل السنه را بر پایه‏هاى استدلالى خاصى بنا نهاد و آنها را به صورت یک مکتب نسبتا دقیق فکرى درآورد. آن شخصیت بارز ابوالحسن اشعرى متوفا در حدود 330 هجرى است.

ابوالحسن اشعرى - بر خلاف قدماى اهل حدیث مانند احمد بن حنبل - بحث و استدلال و به کار بردن منطق را در اصول دین جایز شمرد و از قرآن و سنت بر مدعاى خود دلیل آورد. او کتابى به نام «رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام‏» نوشته است. (1)

اینجا بود که اهل الحدیث دو دسته شدند: «اشاعره‏» یعنى پیروان ابوالحسن اشعرى که کلام و تکلم را جایز مى‏شمارند، و «حنابله‏» یعنى تابعان احمد بن حنبل که آن را حرام مى‏دانند. در درسهاى منطق گفتیم که ابن تیمیه حنبلى کتابى در تحریم منطق و کلام نوشته است. (2)

معتزله از ناحیه دیگر نیز منفور عوام شدند، و آن، غائله «محنت‏» بود زیرا معتزله بودند که با نیروى خلیفه مامون مى‏خواستند مردم را به زور تابع عقیده خود در حادث بودن قرآن بنمایند، و این حادثه به دنبال خود کشتارها و خونریزیها و زندانها و شکنجه‏ها و بى‏خانمانیها آورد که جامعه مسلمین را به ستوه آورد. عامه مردم، معتزله را مسؤول این حادثه مى‏دانستند و این جهت‏سبب بیزارى بیشتر مردم از مکتب اعتزال شد.

ظهور مکتب اشعرى بدین دو جهت مورد استقبال عموم قرار گرفت. بعد از ابوالحسن اشعرى شخصیتهاى بارز دیگر در این مکتب ظهور کردند و پایه‏هاى آنرا مستحکم کردند. از آن میان قاضى ابوبکر باقلانى معاصر شیخ مفید و متوفاى در سال 403 و ابواسحاق اسفراینى که در طبقه بعد از باقلانى و سید مرتضى به شمار مى‏رود، و دیگر امام الحرمین جوینى استاد غزالى و خود امام محمد غزالى صاحب «احیاء علوم الدین‏» متوفاى در 505 هجرى و امام فخرالدین رازى را باید نام برد.

البته مکتب اشعرى تدریجا تحولاتى یافت و مخصوصا در دست غزالى رنگ کلامى خود را کمى باخت و رنگ عرفانى گرفت، و وسیله امام فخر رازى به فلسفه نزدیک شد. بعدا که خواجه نصیرالدین طوسى ظهور کرد و کتاب تجرید الاعتقاد را نوشت، کلام بیش از نود درصد رنگ فلسفى به خود گرفت. پس از «تجرید» همه متکلمین - اعم از اشعرى و معتزلى - از همان راهى رفتند که این فیلسوف و متکلم بزرگ شیعى رفت.

مثلا کتابهاى «مواقف‏» و «مقاصد» و شروح آنها همه رنگ «تجرید» را به خود گرفته‏اند. در حقیقت باید گفت هر اندازه فاصله زمانى زیادتر شده است اشاعره از پیشوایان ابوالحسن اشعرى دور شده و عقاید او را با اعتزال یا فلسفه نزدیکتر کرده‏اند. اکنون فهرست‏وار عقاید «اشعرى‏» را که از اصول اهل السنه دفاع کرده و یا به نحوى عقیده اهل السنه را تاویل و توجیه کرده است ذکر مى‏کنیم:

الف. عدم وحدت صفات با ذات (برخلاف نظر معتزله و فلاسفه)

ب. عمومیت اراده و قضاء و قدر الهى در همه حوادث (این نیز برخلاف نظر معتزله ولى بر وفق نظر فلاسفه)

ج. شرور، مانند خرات، از جانب خدا است. (البته این نظر به عقیده «اشعرى‏» لازمه نظر بالا است.)

د. مختار نبودن بشر و مخلوق خدا بودن اعمال او (این نظر نیز به عقیده «اشعرى‏» لازمه نظر عمومیت اراده است.)

ه. حسن و قبح افعال ذاتى نیست، بلکه شرعى است. همچنین عدل، شرعى است نه عقلى (برخلاف نظر معتزله)

و. رعایت لطف و اصلح بر خدا واجب نیست. (بر خلاف نظر معتزله)

ز. قدرت انسان بر فعل، توام با فعل است نه مقدم بر آن. (بر خلاف نظر فلاسفه و معتزله)

ح. تنزیه مطلق، یعنى هیچگونه شباهت و مماثلت میان خدا و ما سوا وجود ندارد.(بر خلاف نظر معتزله)

ط. انسان آفریننده عمل خود نیست، اکتساب کننده آن است. (توجیه نظراهل السنة در باب خلق اعمال)

ى. خداوند در قیامت با چشم دیده مى‏شود. (بر خلاف نظر فلاسفه و معتزله)

یا. «فاسق‏» مؤمن است. (بر خلاف نظر خوارج که مدعى کفر فاسق بودند و بر خلاف نظر معتزله که به منزلة بین المنزلتین قائل بودند.)

یب. مغفرت خداوند بنده‏اى را، بودن توبه هیچ اشکالى ندارد همچنانکه معذب ساختن مؤمن بلا اشکال است. (بر خلاف نظر معتزله.)

یج. شفاعت بلا اشکال است. (بر خلاف نظر معتزله)

ید. کذب و تخلف وعده بر خدا جایز نیست.

یه. عالم حادث زمانى است. (بر خلاف نظر فلاسفه)

یو. کلام خدا قدیم است، اما کلام نفسى نه کلام لفظى. (توجیه نظر اهل السنه)

یز. افعال خدا براى غایت و غرضى نیست. (بر خلاف نظر فلاسفه و معتزله)

یح. تکلیف مالایطاق بلامانع است. (بر خلاف نظر فلاسفه و معتزله)

ابوالحسن اشعرى از افراد کثیر التالیف است. گفته‏اند متجاوز از دویست کتاب تالیف کرده است. در حدود صد کتاب از او در تذکره‏ها نام برده شده است ولى ظاهرا اکثر آن کتابها از میان رفته است. معروفترین کتاب او کتاب «مقالات الاسلامیین‏»است. که چاپ شده و تا حد زیادى مشوش و نامنظم است. کتاب دیگرى نیز از او چاپ شده است و نام «اللمع‏» و شاید کتابهاى دیگر هم از او چاپ شده باشد.

ابوالحسن اشعرى از افرادى است که افکارش تاثیر زیادى در جهان اسلام گذاشت و این مایه تاسف است. البته بعدها مناقشات زیادى بر سخنان او از طرف فلاسفه و معتزله وارد شد. بسیارى از عقاید و آراء او را ابوعلى سینا در شفا - بدون آنکه نام ببرد - ذکر کرده و رد نموده است. حتى برخى از اتباع «اشعرى‏» از قبیل قاضى ابوبکر باقلانى و امام الحرمین جوینى در نظریه جبرى او درباره خلق اعمال، تجدید نظرهایى کردند.

امام محمد غزالى اگر چه اشعرى است و تا حدود زیادى اصول اشاعره را تحکیم و تثبیت نموده است ولى مبانى دیگرى به آنها داد. «کلام‏» وسیله غزالى به عرفان و تصوف نزدیک شده. مولانا محمد رومى صاحب کتاب مثنوى نیز به نوبه خود اشعرى مذهب است، ولى عرفان عمیق او به همه مسائل رنگ دیگرى داده است. امام فخر رازى نیز که با افکار فلاسفه آشنا بود، کلام اشعرى را تحول و نیرو بخشید.

پیروزى مکتب اشعرى براى جهان اسلام گران تمام شد. این پیروزى، پیروزى جمود و تقشر بر حریت فکر بود. هر چند جنگ اشعریگرى و اعتزال مربوط است به جهان تسنن، ولى جهان تشیع نیز از برخى آثار جمودگرایى اشعرى برکنار نمانده. این پیروزى علل تاریخى و اجتماعى خاص دارد. بعضى حوادث سیاسى در این پیروزى تاثیر بسزایى داشت.

چنانکه قبلا اشاره شد، در قرن سوم هجرى مامون که خود مردى عالم و روشنفکر بود به حمایت معتزله برخاست، معتصم و واثق نیز از او پیروى کردند، تا نوبت به متوکل رسید. متوکل نقش اساسى در پیروزى مذهب اهل السنه - که در حدود یک قرن بعد به وسیله ابوالحسن اشعرى پایه کلامى یافت - داشت. مسلما اگر متوکل همان طرز تفکر مامون را مى‏داشت، اعتزال چنین سرنوشتى پیدا نمى‏کرد.

روى کار آمدن ترکان سلجوقى در ایران نیز عامل مؤثرى در پیروزى و نشر اندیشه‏هاى اشعرى بوده است. سلاجقه اهل تفکر و اندیشه آزاد نبودند بر خلاف آل بویه که برخى از آنها خود اهل فضل و علم و ادب بودند. در دربار آل بویه مکتب شیعه و مکتب اعتزال رونق یافت. ابن العمید و همچنین صاحب بن عباد دو وزیر دانشمند آل بویه هر دو ضد اشعرى بودند.

ما نمى‏ خواهیم از عقاید معتزله حمایت کنیم، بعدا سخافت بسیارى از عقاید آنها را بیان خواهیم کرد. آنچه در معتزله قابل ستایش و مرگ آنها موجب نابودى آن شد روش عقلانى آنها بود. چنانکه مى‏دانیم دینى غنى و پرمایه مانند اسلام نیازمند کلامى است که به حریت عقل، ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشد.

اشاعره نامی است که بر پیروان مکتب کلامی ابوالحسن علی ابن اسماعیل اشعری اطلاق می شود یک ملاک اصلی در بررسی نحوه شکل گیری اشعریه عملکرد معتزله می باشد. مبنا قرار دادن تحول در کشف حقیقت توسط معتزله همچنین اختلاف آنها با فقها و محدثان زمینه ساز مخالفتهایی علیه آنان شد که این امر طرد معتزله بوسیله فقها را به تحریک متوکل در پی داشت و در نهایت منجر به تشکیل فرقه میانجی اشاعره گردید.

اشاعره اقامه دلیل عقلی برای عقاید سنتی را می پسندیدند و در پایان قرن سوم سه نفر این شیوه را دنبال کردند که ابوالحسن اشعری در بغداد، طحاوی (م331 ق ) در مصر، ابومنصور ماتریدی (م333ق ) در سمرقند بودند که هر چند با هم تفاوت هایی داشتند اما وجه اشتراک همه آنها مقاومت در برابر معتزله بود.

ابوالحسن اشعری در سال 260 در بصره متولد شد ، نسبت او به ابوموسی اشعری صحابه معروف می رسد ، وی شاگرد ابو علی جبایی بود. از معتزله کلام و از فقها و محدثان آرای بسیاری را آموخت. با تامل در آموخته های قبلی اش به رد برخی از عقاید خویش که آنها را از معتزله گرفته بود پرداخت . از جمله عقاید قبلی اش : خلق قرآن ، عدم رویت خداوند ، پرهیز از نسبت دادن شرور به خداوند را می توان ذکر کرد.کتاب «الابانه» حاوی نقدهای اشعری به معتزله است که در آن کتاب از معتزله به عنوان تاویل گران قرآن یاد می کند و گرایش خود را به کتاب و سنت و طریقه احمد حنبل اعلام می کند. ابن عساکر اسامی 98 کتاب را که اشعری تا سال 32 هـ.ق تالیف کرده نام برده است آثار معروف وی چهار کتاب زیر می باشد:

اللمع فی الردعلی اهل الزیغ و البدع

الابانه فی اصول الدیانه

استحسان الخوض فی علم الکلام

مقالات الاسلامیین و اختلاف مصلین

سه کتاب اول درباره علم کلام و کتاب چهارم درباره علم فرق می باشد که در عنوان انتخابی برای آن رویکرد اعتدال جویانه و همگرایانه وی مشهود است .

آرای اشعری: اشعری شیوه عقلی _نقلی را به عنوان شیوه ای معتدل انتخاب کرد مثلاً معتقد به زیادت صفات به ذات در مساله توحید بود و میانه روی در اندیشه های او نمودار بود. اشاعره به طور کلی وجود خدا را با سه روش اثبات می کند؛ روش نقلی ، روش عقلی ؛ روش قلبی به شیوه صوفیانه ( مثل غزالی و فخر الدین رازی ) . بنا به رای فخر الدین رازی دو برهان فلسفی یعنی برهان امکان اجسام (ذوات) و برهان امکان اعراض (صفات) و دو برهان کلامی _ برهان حدوث اجسام و برهان حدوث اعراض را می توان نام برد که اشاعره در اثباط وجود خدا استفاده می کردند. در مورد امکان شناخت خداوند برخی از معتزله معتقدند این امر امکان پذیر نمی باشد.(جوینی و غزالی ) و برخی دیگر مانند باقلانی آنرا ممکن می دانند.

صفات خداوند: صفات خداوند یا صفات سلبی اند یا ثبوتی اند و یاصفات انسان گونه ( مانند چشم و دست داشتن) می باشند. اشعری معتقد است صفات دسته اخیر را باید به صورت بلاکیف ( بی چگونگی) پذیرفت زیرا ماهیت آنها بر ما مشخص نیست.

جبر و اختیار: در این مساله اشاعره برای مراعات کردن هر دو جنبه قضا و قدر الهی و اختیار انسان « نظریه کسب» را که یک واژه قرآنی است انتخاب کرده اند و تفسیر خود اشعری چنین است؛ قدرت دو نوع است قدرت قدیم که از آن خدا است و در خلق فعل موثر است و قدرت حادث که از آن بنده است و تنها فایده اش این است که صاحب آن در خود احساس آزادی می کند لذا کسب فعل ، یعنی توام بودن خلق فعل با خلق قدرت حادث شده در انسان، که البته اشعری خود کسب را هم مخلوق خدا می داند و معتقد است : کسی که فعل را کسب می کند محلی است که خداوند فعل خود را در آنجا محقق می کند و کسب کننده در نقش یک ابزار زمینه ساز عمل می کند.

حسن و قبح فعل : اشعری با ذکر سه معنای مختلف از حسن و قبح ، معنای سوم را درست می داند این سه معنا عبارتند از : 1- کمال و نقص 2- مصلحت و مفسده داشتن 3- استحقاق مدح و ذم ؛ هیچ فعلی به خودی خود مقتضی مدح و ذم نیست و تنها با امر و نهی شارع چنین خاصیتی پیدا می کند.

جهان شناسی : الف) ساختمان جهان: گرایش اشاعره به نظریه ذره گرایی ( جوهر فرد) می باشد ، اشعریه در پرتو این نظریه مجال می یابد تا از راه حدوث جهان ، ذات حق را به عنوان یگانه ذات قدیم اثبات کند.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تفکر اشاعره در قرن 5 و 6