یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق درباره فردوسی

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق درباره فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره فردوسی

تعداد صفحات:11

نوع فایل: ورد (قابل ویرایش)

بخشی از متن:

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی (حدود ۳۱۹ تا حدود ۳۹۷ هجری شمسیشاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده‌است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.در ایران ۲۵ اردیبهشت بنام روز ملی فردوسی نامگذاری شده است

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۱۹ هجری شمسی در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۱۹ شده‌است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۷۵ شمسی می‌دانند:

و از این که فردوسی در سال ۳۷۵ پنجاه و هشت ساله بوده‌است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۱۹ متولد شده‌است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره فردوسی

دانلود تحقیق سعدی و فردوسی

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق سعدی و فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سعدی و فردوسی


دانلود تحقیق سعدی و فردوسی

شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی یکی از بزرگترین شعرای ایران است که بعد از فردوسی آسمان زیبای ادبیات فارسی را با نور خود روشن ساخت و او نه تنها یکی از بزرگترین شعرای ایران بلکه یکی از بزرگترین سخنوران جهان می باشد . ولادت سعدی در سالهای اول سده هفتم هجری حدودا در سال ۶۰۶ ه.ق در شهر شیراز میباشد .    
 
زندگی نامه
شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی یکی از بزرگترین شعرای ایران است که بعد از فردوسی آسمان زیبای ادبیات فارسی را با نور خود روشن ساخت و او نه تنها یکی از بزرگترین شعرای ایران بلکه یکی از بزرگترین سخنوران جهان می باشد . ولادت سعدی در سالهای اول سده هفتم هجری حدودا در سال ۶۰۶ ه.ق در شهر شیراز میباشد .
خانواده اش از عالمان دین بودند و پدرش از کارکنان دربار اتابک بوده که سعدی نیز از همان دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت ولی در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت تکفل جد مادری خود قرار گرفت .او مقدمات علوم شرعی و ادبی را در شیراز آموخت و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت که این سفرآغاز سفرهای طولانی سعدی بود .او در بغداد در مدرسه نظامیه مشغول به تحصیل شد که در همین شهر بود که به محضر درس جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید و از او به عنوان مربی و شیخ یاد می کند . پس از چند سال که او در بغداد به تحصیل مشغول بود شروع به سفرهای طولانی خود کرد که از حجاز گرفته تا روم و بارها با پای پیاده به حج رفت . سعدی سفرهای خود را تقریبا در سال ۶۲۱ - ۶۲۰ آغاز و حدود سال ۶۵۵ با بازگشت به شیراز به اتمام رساند که البته درخصوص کشورهایی که شیخ به آنجا سفر کرده علاوه بر عراق ،شام ، حجاز که کاملا درست بوده ،‌هندوستان ،‌غزنین ، ترکستان و آذربایجان و بیت المقدس و یمن و آفریقای شمالی که ذکر کرده اند و اکثر این مطالب را از گفته های خود شیخ استنباط نموده اند ولیکن بنا بر نظر بسیاری از محققین به درستی آن نمی توان اطمینان کرد بخصوص اینکه بعضی از آن گفته ها با شواهد تاریخی و دلایل عقلی سازگار نیست . شیخ شیراز دوستی محکمی با دو برادر معروف به صاحب دیوان یعنی شمس الدین محمد و علاء الدین عطا ملک جوینی وزرای دانشمند مغول داشته و آن طور که از سخنان شیخ معلوم است او به تصوف و عرفان اعتقاد داشته و شاید در سلسله متصوفه داخل شده وهم چنین گفته اند که محلی که امروز مقبره او می باشد خانقاهش بوده است .نکته مهمی که باید ذکر شود شهرت بسیاری است که این شاعر بزرگ هم در حیات خود داشت و هم بعد از وفاتش که البته این نکته تازگی نداشته و در مورد شعرای دیگری نیز بوده است . اما آنچه که قابل توجه و ذکر است این است که معروفیت سعدی فقط مختص به ایران نبوده حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان ،آسیای صغیر نیز رسیده بود و خودش در چند جا به این شهرت اشاره داشته که این شهرت سعدی معلول چند خاصیت است اول اینکه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نکرده ، دوم اینکه او شاعری جهانگرد بود و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجارب خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان کرده و هم چنین وی در سخنان خود چه از نظر نثر و چه نظم از امثال و حکایات دلپذیر استفاده نموده است و دیگر اینکه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذله گو معروف است

سعدی
زندگی نامه
ویژگی سخن سعدی
معرفی آثار
گزیده ای از اشعار
(بوستان )
حکایات
غزلیات
گلستان
حکایات
حکایت
دانشنامه سعدی
۱) دوره تکوین (۱۳۲۰-۱۳۰۰)
۲) دوره تدوین (۱۳۵۰-۱۳۲۰)
۳) دوره تصحیح (۱۳۷۰-۱۳۵۰)
۴) دوره تکامل ( از سال ۱۳۷۰ تا کنون)
آثار سعدى
آرامگاه سعدى
سعدی و درونگرایی
توریسم از نگاه سعدی
سعدی و شاه‌کریم
سعدی و زهد ریایی
گلی از گلستان سعدی
فردوسی بزرگ
روزبزرگداشت فردوسی
- فرزندان:     
فردوسی خالق شاهنامه
زندگی و اندیشه فردوسی
زنان
* حاکم و فرمانروا
در سکوت تنهایی فردوسی
شاهنامه‌ و تفکر فردوسی
فردوسی و آژی دهاک
منابع :

 

شامل 90 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سعدی و فردوسی

کارافرینی زندگینامه فردوسی

اختصاصی از یاری فایل کارافرینی زندگینامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارافرینی زندگینامه فردوسی


کارافرینی زندگینامه فردوسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:17

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسئله

 مقدمه از میان ملتهای مختلف قدیم جهان ،کمتر ملتی مانند ایران،دارای سابقه ادبی و آثار زیبا و گویا  به زبانهای مختلف بومی  و با لهجه های شیرین وجود دارد.اندک ملتی مانند ایران دارای سابقه کاوش در مسائل ادبی و علمی و آثار مختلف جامع هنری و فرهنگی است که از قدیمیترین  آثار تا جدیدترین آنها نشانه های روح بخش و دل انگیز ادبی،علمی و عرفانی که در همه جا پرتو اندیشه های ناب از آن بخوبی هویداست. متاسفانه در دورانها ی مختلف رویدادهای تلخ تاریخ این سرزمین کهن را تحت الشعاع قرار داده است .بطوری که ریشه تمدن و فرهنگ ایران زمین را در نوردیدندو زمانی چنان مردم را مأیوس و ناامید ساختند که تا مدتی تمدن خود را به فراموشی سپردند . در این اثنا افرادی طغیان ادبی کرده و با ذوق هنر فرهنگ و تمدن ایران زمین را به مردم یاد آور شده اند که خود در خور ستایش می باشد.    بدون اغراق و تردید باید اعتراف کرد که هنوز بعد از گذشت جند قرن به طور کلی آثار کامل این افراد و همچنین شرح زندگانی آنان در اختیار مردم قرار نگرفته و فاصله زیادی بین مردم و این مفاخر ملی ،ادبی و تاریخی بوجود آمده است. در   این میان که فرهنگهای بیگانه کشور ما را مورد تاخت و تاز ادبی قرار دادند افرادی میهن پرست از لاک بی تفاوتی سر برآورده و عزم خود را جهت زنده نگاه داشتن فرهنگ ملی ایران زمین جزم کردند . چنانچه حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر شیرین سخن حماسی می گوید :


دانلود با لینک مستقیم


کارافرینی زندگینامه فردوسی

دانلودمقاله زندگی نامه فردوسی

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله زندگی نامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 



 

تولد و کودکی فردوسی
در چنان روزگارانی پر از شور و امید، به سال ( 329 قمری ـ 320 شمسی ) در آبادی باژ یا به قول دیگر در قریة طابران از حسن کودکی در وجود آمد که به قول معروف منصور نام گرفت. پدرش دهقانی گرانمایه و خداوند خانه و باغ و کشتزاری پهناور بود. او به گرد آوردن و خواندن افسانه ها و روایات تاریخی شوق بسیار داشت.
میهن پرستی بنام بود، و هر زمان نام ایران و پادشاهانش را می شنید از غایت غرور و تعصبی که داشت خون در رگهایش می جوشید.
حسن پس از اینکه پسرش قابلیت آموختن یافت به معلمی سپرد تا زبان پهلوی بدو بیاموزد.در آن زمان گروهی از بزرگان فرزندان خود را به آموختن زبان تازی وادار می کردند تا در دیوان راه یابند،یا به مشاغل معتبر دیگر برآیند.
اما حسن را رأی نیتی دیگر بود.
خواندن روایتها و افسانه های تاریخی و ملی اندیشه های دور و درازی در سر منصور پدید آورد و هر چه سال و سوادش فزون تر می شد شوقش در کار به نظم کشیدن روایات غرور انگیزی که خوانده برد بالا می گرفت.

دقیقی و شاهنامه اش
ابومنصور محمد بن احمد دقیقی آخرین شاعر بزرگ دوره سامانی که همچنان پیرو کیش نیاکان خود و بر آیین زردشتی باقی مانده بود و به اسلام نگرویده بود به فرمان ابوالقاسم نوح بن منصور امیر سامانی ( 366ـ 387 قمری، برابر 356 ـ 376 شمسی ) به منظور زنده کردن نام پادشاهان و حفظ تاریخ و افتخارات ایران به نظم حکایات و روایات تاریخی پرداخت اما یک هزار بیت بیش نسروده بود که در سال 360 قمری به دست بنده ای کشته شد
اشعار دقیقی شرح پادشاهی یافتن گشتاسب و گوشه نشینی لهراسب در پرستشگاه است و ظهور زردتشت و گرویدن شاه و پشوتن و اسفندیار وزیر به آیین وی از آن پس جنگهای مذهبی میان پیروان زردشت و ارجاسب پادشاه ترک را از روی کتاب ادیواتکارزیران ( یادگار زریران ) به نظم آورده است
فردوسی که در سخن پردازی مستعد بود و شور و شوقی پایان ناپذیر به این کار داشت تصمیم کرد کار دراز و دشورای را که دقیقی آغاز نهاده بود به پایان رساند اما دفتری که در آن روایات و افسانه های تاریخی ایران نوشته شده بود و دقیقی از آن بهره برگرفته بود نداشت .

شاهنامه ابومنصوری
اتفاق را یکی از بزرگان بر نیت ابوالقاسم و جستجوی او در به دست آوردن مآخذی درست و دقیق آگاه شد شاهنامه منثور ابومنصوری را به وی داد:
به شهرم یکی مهربان دوست بود
تو گفتی که با من به یک پوست بود
مرا گفت خوب آمد این رای تو
به نیکی گراید همی پای تو
نوشته من این نامه پهلوی
به پیش تو آرم مگر نغنوی
گشاده زبان و جوانیت هست
سخن گفتن پهلوانیت هست
شو این نامه پهلوی بازگوی
بدین جوی نزد مهمان آبروی
چو آورد این نامه نزدیک من
برافروخت این جان تاریک من
این شاهنامه به همت و کوشش ابومنصور محمد بن عبد الرزاق ابن عبد الله فرخ که از بزرگان طوس بود و از حدود سال 320 هجری قمری 311 شمسی ـ در طوس و نواحی آن فرماندهی داشت فراهم آمده بود ابومنصور از سوی ابو علی احمد بن مظفر بن محتاج سپهسالار و والی خراسان حاکم طوس بود این مرد که ایران را به حد پرستش گرامی می داشت وزیر خود را مأمور فرمود که با موبدان و دانشمندان و دیگر کسانی که به تاریخ ایران را به حد پرستش گرامی می داشت وزیر خود را مأمور فرمود که با موبدان و دانشمندان و دیگر کسانی که به تاریخ ایران باستان و سرگذشت شاهان و سرداران کهن آشنایی داشتند انجمن کند و به یاری آنان گروهی از دانایان و تاریخ دانان که شادان پسر برزین از طوس، ماخ ـ از هرات، ماهوی یا شاهوی خورشید پسر بهرام ـ از شاپور و یزدان داد پسر شاپور ـ از سیستان بزرگان آنان بودند کتاب را در محرم سال 346 قمری ـ 336 شمسی ـ به پایان رساند
گفتنی است که ابومنصور در جمادی الاول سال 349 قمری سپهسالار خراسان شد فرمانرواییش چند ماه بیش نپایید و معزول گشت اما دگر بار به سال 350 سپهسالار شد و به سببی خراسان را غارت کرد و به دیالمه پیوست سرانجام چنانکه نوشته اند به تحریک و شمگیر بن زیار 323 ـ اول ـ محرم 357 قمری، برابر 314ـ 347 شمسی امیر گرگان به دست یوحنای طبیب مسموم شد .

فردوسی در اشاره به چگونگی تألیف شاهنامه منثور ابومنصوری فرموده است:
یکی نامه بد از گه باستان
فروان بدو اندر آن داستان
پراکنده در دست هر موبدی
از او بهره ی برده هر بخردی
یک پهلوان بود دهقان نژاد
دلیر و بزرگ و خردمند و راد
پژوهنده روزگار نخست
گذشته سخنها همه باز جست
زهر کشوری موبدی سالخورد
بیاورد و این نامه را گرد کرد
بپرسیدشان از نژاد کیان
و زان نامداران و فرخ گوان
که گیتی به آغاز چون داشتند
که ایدون به ما خوار بگذاشتند
چگونه سرآمد به نیک اختری
برایشان همه روز کند آوری
بگفتند پیشش یکایک مهان
سخنهای شایان و گشت جهان
چو بشنید از ایشان سپهند سخن
یکی نامور نامه افکند بن
چنان یادگاری شد اندر جهان
بر او آفرین از کهان و مهان
چو این دفتر از داستانها بسی
همی خواند خواننده بر هر کسی
چنان دل نهاده بر این داستان
همه بخردان و همان راستان
فردوسی و شاهنامه
فردوسی به سال 365 قمری برابر 355 شمسی به سرودن شاهنامه آغاز کرد سی و شش ساله و بالیده بود سری پر شور و دلی سرشار از عشق وطن داشت دانشوری روشندل و رای مند و با همت بود و از پیشبرد این کار از هیچ رنج و دشواری و تلخکامی پروا نمی کرد به آنچه می اندیشید اعتقاد راستین داشت آتش شوق وطن پرستی سراسر وجودش را چنان گرم کرده بود که سر از پا نمی شناخت دولتمند و بی نیاز بود سرایی گشاده و دلخواه داشت که به باغی گسترده دامن و زیبا و پر درخت و سایه افکن پیوسته بود به هر چه می خواست دسترس داشت و برای فراهم آوردن روزی در تنگنا نبود از اینها گرانبهاتر همسری زیبا و خوش گفتار و یگانه و فرشته خو در خانه داشت که چون پروانه گرد وجودش می گشت و هر چه می گفت فرمان می برد و گفتنی است که زن فرمانبر پارسا آرام بخش زندگی است فردوسی ضمن توصیف شبی تیره از مهربانیها و نکو خویی ها و فرمانبرداریهای همسرش چنین یاد کرده است:
شبی چون شبه روی شسته به قیر
نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر
نبد ایچ پیدا نشیب از فراز
ذلم تنگ شد زان درنگ دارز
بدان تنگی اندر بجستم ز جای
یکی مهربان بودم اندر سرای
خروشیدم و خواستم زو چراغ
درآمد بت مهربانم به باغ
مرا گفت شمعت چه باید همی
شب تیره خوابت نیاید همی
بدو گفتم ای بت نیم مرد خواب
بیاور یکی شمع چون آفتاب
برفت آن بت مهربانم زباغ
بیاورد رخشنده شمع و چراغ
می آورد و نار و ترنج و بهی
ز دوده یکی جام شاهنشهی
باری فردوسی پس از به دست آوردن شاهنامه ابومنصوری و بهره گیری از مأخذ و منابعی دیگر به نظم شاهنامه آغاز کرد نیک مردانی پاکیزه و سرشت و نکوخواه پیوسته وی را به پایان رساندن کار بزرگ و دشواری که در پیش گرفته بود تشویق و به گونه گون یاریها و تیمار داریها خوشدل و قوی دل می کردند .
فردوسی مهربانیها و دلجوییهای پاکیزه خوترین آنان را چنین وصف کرده است :
بدین نامه چون دست کردم دراز
یکی مهتری بود گردن فراز
جوان بود و از گوهر پهلوان
خردمند و بیدار و روشن روان
خداوند رای و خداوند شرم
سخن گفتن خوب و آوای نرم
مرا گفت کز من چه آید همی
که جانت سخن بر گراید همی
به چیزی که باشد مرا دسترس
بکوشم نیازت نیارم به کس
همی داشتم چون یکی تازه سیب
که از بد نیاید به من بر نهیب
به کیوان رسیدم ز خاک نژند
از آن نیکدل نامور ارجمند
اما از شور بختی خورشیدی زندگی این رادمرد پاکیزه گوهر نیک منش به ناگاه در افق تیره و شوم مرگ پنهان شد فردوسی در سو گش مویه کرد خورشید و گفت:
چنان نامورد گم شد از انجمن
چو از باد سرو سهی در چمن
دریغ آن کمربند و آن کردگاه
دریغ آن کیی برزو و بلای شاه
نه زو زنده بینم نه مرده نشان
به چنگ نهنگان مردم کشان
گرفتار دل زو شده نا امید
روان لرز لرزان به کردار بید
چنان پشتیبان و مهربانی به خاک رفت اما نیکمردان دیگر از یاریش باز نایستادند و رهایش نکردند اتفاق را پس از مرگ آن بزرگ مرد از بخت بد روزگار فردوسی اندک اندک به ناهمواری و تیرگی و تنگی گرائید بر اثر خشکسالیهایی پیاپی و بی حاصل ماندن گشترازش درآمدش نقصان یافت و بیم تنگ مایگی و درماندگی در فراهم ساختن روزی و سرانجام ترس نیازمندی او را پیوسته ناشاد و پراکنده خاطر می داشت .
علی دیلمی و حیی قتیب یا حسین قتیب ـ در این روزگاران درد انگیز از بزرگترین حماسه سرای گیتی حمایت می کردند .
علی دشواریهای زندگیش را آسان می کرد و حسین قتیب از پرداختن مالیات معافش داشته بود تا به نظم آوردن شاهنامه را با آسودگی خاطر ادامه دهد:
از آن نامور نامداران شهر
علی دیلمی بود کاو راست بهر
که همواره کارم به خوبی روان
همی داشت آن مرد روشن روان
و:
حسین قتیب است از آزادگان
که از من نخواهد سخن رایگان
از اویم خور و پوشش و سیم و زر
از او یافتم جنبش و پا و پر
نیم آگه از اصل و فرع خراج
همی غلطم اندر میان دواج
فردوسی سالها با بیم و امید همچنان شب و روز شمع جان را می سوخت و حماسه می آفرید هر چه زمان بیشتر می گذشت فرسوده تر و رنجورتر و تنگ مایه تر می شد محصلان مالیات بر او سخت می گرفتند و چندانکه از بی انصافی ایشان می خروشید و فغان بر می آورد سود نمی بخشید از تنگ دستی شیرازة زندگیش گسسته و لبانش به شکوه باز شده بود و از شوریدگی بخت ناله می کرد:
بر آمد یکی ابر و شد تیره ماه
همی شیر بارد ز ابر سیاه
نه دریا پدید است و نه دشت و باغ
نبینم همی بر هوا پر زاغ
حواصل فشاند همی هر زمان
چه سازد همی این بلند آسمان
نماندم نمک سود و هیزم نه جو
نه چیزی پدید است تا جو درو
بدین تیرگی روز و هول خراج
زمین گشت از برف چون گوی عاج
من اندر چنین روز و چندین نیاز
به اندیشه در گشته فکرم دراز
همه کارها شد سر اندر نشیب
مگر دست گیرد حسین قتیب
بر اثر ناهمواریهای روزگار آثار فرسودگی و پیری زود هنگام در فردوسی این بزرگ مرد تاریخ بشریت پدیدار شد در شصت و سه سالگی پاهایش از رفتار درست و آسان و گوشهایش از شنیدن باز ماند:
دو گوش و دو پای من آهو گرفت
تهی دستی و سال نیرو گرفت
ببستم بدینگونه بدخواه دست
بنالم ز بخت بد و سال سخت
چو شصت و سه سالم شد و گوش کر
زگیتی چرا جویم آیین و فر
مرگ فرزند
درد انگیزتر از سپری شدن دوران سرشارب از فرهی و خرمی جوانی و درآمدن پیری مرگ جانکاه یگانه پسر سی و هفت ساله اش بود که در سال 394 اتفاق افتاد با اینکه این پسر درشت خوی و سرکش بود و همواره با پدر به ناهمواری و پرخاشگری سخن می گفت به قهر و خشم کانون گرم خانواده را رها کرده و به سفر رفته بود و هم در غربت جان سپرده بود فردوسی در سوگش چندان گریست و نالید و خروشید که بس دلها از غم او به درد آمد .
فردوسی چندانکه در حماسه سرابی توانا بود در سرودن مرثیه زبر دست بود ابیات غم انگیز و جانسوزی که از قول تهمینه مادر سهراب در مرگ پسرش سروده و مضامینی که در سوگ اسفندیار و فرامرز آفریده بی نظیر است و به دیده اشک می‌آورد اما ساده ترین و حزن انگیزترین مرثیت را بر مرگ یگانه پسرش سروده گرچه مفصل نیست آشکار است که از دلی سوخته و خاطری پریشان و نا امید تراویده است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  52  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله زندگی نامه فردوسی