یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله - مقاله تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله - مقاله تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله - مقاله تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران


دانلود مقاله - مقاله تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران

 

 

مقاله تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران

 

 

تحقیق حاضر بدنبال آن است که ابتدا در مورد تأثیر آموزش در بهبود عملکرد کارکنان شهرداری و سپس در مورد شرایط و امکانات آموزشی شهرداری ، اطلاعاتی را کسب کرده و با ارائه ی پیشنهادهایی در جهت رفع موانع و ارتقاء سطح آموزش های کارکنان، زمینه ی لازم برای بهبود عملکرد کارکنان را دراختیار مدیران مسئول و دلسوز قرار دهد. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران می باشد. این تحقیق در صدد پاسخگویی به این سؤالات است که آیا بین آموزش های ضمن خدمت، سابقه خدمت و تحصیلات کارکنان شهرداری با عملکرد شغلی کارکنان رابطه ای وجود دارد؟و بین آموزش های ضمن خدمت و هر یک از مؤلفه های عملکرد شغلی چه رابطه ای وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان سازمان شهرداری منطقه 3 تهران می باشد.با توجه به مقدار بدست آمده 196نفر از کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران به عنوان حجم نمونه جهت انجام تحقیق حاضر انتخاب شده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است.ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است، نوع تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. به منظور تجزیه تحلیل داده های گردآوری شده جهت آزمون سوال های پژوهشی از نرم افزار SPSS استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی در زمینه های مربوط به محاسبه میانگین، واریانس، رسم نمودار و تدوین جدول توزیع فراوانی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی پاره‌ای) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از میان سه عامل آموزشهای ضمن خدمت، سابقه و تحصیلات، تنها آموزش ضمن خدمت به طور معناداری با عملکرد شغلی ارتباط دارد. همچنین بین آموزش ضمن خدمت و هر یک از مؤلفه‌های عملکرد شغلی کارکنان، رابطه معناداری وجود ندارد. به طور کلی نتایج تحقیق حاکی از این است که آموزشهای ضمن خدمت کارکنان شهرداری بر عملکرد شغلی آنان تأثیر دارد و آن را افزایش می دهد.

لینک دانلود "مقاله تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری"


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله - مقاله تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران

بررسی میزان رضایت از آموزش ضمن خدمت به شیوه مجازی و تاثیر آن بر بهره وری سازمان صدا و سیما

اختصاصی از یاری فایل بررسی میزان رضایت از آموزش ضمن خدمت به شیوه مجازی و تاثیر آن بر بهره وری سازمان صدا و سیما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی میزان رضایت از آموزش ضمن خدمت به شیوه مجازی و تاثیر آن بر بهره وری سازمان صدا و سیما بصورت ورد ودر 92صفحه

چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) :

هدف اصلی انجام پژوهش بررسی رابطه رضایت از آموزش ضمن خدمت به شیوه مجازی بر بهره وری سازمان صدا و سیما است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری صدا و سیمای شهر تهران تشکیل داده است ، که در مجموع 9000 نفر هستند و نمونه مورد مطالعه 368 نفر می باشد ، که با استفاده از فرمول کوکران مشخص شده است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش دو پرسشنامه بهره وری نیروی انسانی ﻫﺮﺳﻲ، ﺑﻼﻧﭽﺎرد و ﮔﻠﺪاﺳﻤﻴﺖ و پرسشنامه رضایت کارکنان از برگزاری دوره های مجازی است. تحلیل داده ها در این پژوهش در بخش توصیفی بوسیله فراوانی ، درصد ، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از طریق همبستگی پیرسون صورت پذیرفت. نتایج حاصل از عملیات آماری نشان داد که با افزایش رضایت کارکنان از آموزش ضمن خدمت به شیوه مجازی میزان توانایی ، درک و شناخت شغل ، حمایت سازمانی ، انگیزش ، بازخورد ، اعتبار ، سازگاری و بهره وری کارکنان بالاتر می رود.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی میزان رضایت از آموزش ضمن خدمت به شیوه مجازی و تاثیر آن بر بهره وری سازمان صدا و سیما

کنش پژوهی بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران متوسطه اول

اختصاصی از یاری فایل کنش پژوهی بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران متوسطه اول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کنش پژوهی بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران متوسطه اول


کنش پژوهی بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران متوسطه اول

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 197 صفحه می باشد.

 

مقدمه :

 «آموزش و پرورش بحق از بزرگترین و پیچیده ترین نظام های اجتماعی محسوب می گردد. سازمانی که از دیرباز نقشی سازنده و اساسی در بقاء و تداوم فرهنگ و تمدن بشری داشته و امروزه سنگ بنای توسعه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه است. مطالعات عمیق در زمینه عوامل مؤثر در تغییر و تحول جامعه ها و پیشرفت و ترقی آنها حکایت از آن دارد که دوران شکوفائی آنها با رشد و پویایی سازمان های آموزش و پرورش مقارن بوده است و از بیشترین نیروهای کیفی و کمی کارآمد و توانمند برخوردار بوده اند».(صافی ، 1377،ص 14)

   انسان موجودی است تغییرپذیر با توانایی های بالقوه نامحدود که این توانایی ها می تواند تحت نظام و برنامه ریزی های آموزشی و پرورشی به تدریج به فعل درآید. با توجه به روند مستمر و مداوم تغییر و تحول در شئون مختلف حیات اجتماعی و پیشرفت های شگرف و عمیق در علوم و فنون گوناگون، پیشرفت فن آوری و تأثیرات عمیق آن در عرصه های مختلف فعالیت های تولیدی و خدماتی مؤسسات و سازمان ها، نیاز به آموزش و به سازی نیروی انسانی شاغل در یک سازمان را افزایش می دهد بنابراین سرمایه گذاری برای آموزش یک عامل کلیدی در فرایند توسعه است.

 «از آنجا که تحقق توسعه مستلزم پرورش نیروی انسانی کیفی و با صلاحیت، و توسعه بدون داشتن انسان های فرهیخته و متمدن امروزی غیرممکن است. به همین دلیل بررسی اجماعلی وضعیت کشورهای توسعه یافته و عقب مانده نشان می دهد که کشورهای صنعتی و فراصنعتی، آموزش و پرورش نیروی انسانی را سرلوحه اقدامات زیربنایی خود قرار داده و این مهم را بر فلسفه اساسی توسعه و پرورش منابع انسانی بنیان نهاده اند.»( فتحی واجاره گاه ،‌1383، ص 31-30).

   عصر حاضر، عصر فرایند تربیت نیروی انسانی است. هدف اصلی این فرایند تربیت پرورش و استفاده مفید از همه توانایی های انسان است. گسترش و توسعه علوم و فن آوری در جهان امروز، بخصوص در کشورهای پیشرفته بطور نسبی کلیه ی فعالیت های اجتماعی و اقتصادی جوامع را تحت تأثیر قرار داده است. در این میان نقش نیروی انسانی، ماهرو متخصص در هدایت کلی سازمان ها اهمیت خاصی دارد.

 «با توجه به شرایط عصر حاضر که عصر رقابت های صنعتی و اقتصادی است، بدیهی است که کشورهای برخوردار از نیروی انسانی متخصص و خبره در زمینه های گوناگون کاری، در وضعیت بهتری خواهند بود. بنابراین کشورهای درحال توسعه باید به منظور رسیدن به مرحله مطلوب اقتصادی و صنعتی نیروی انسانی و آموزش را در صدر اولویت های خود قرار دهند و در زمینه تربیت مغزهای متفکر و مبتکر سرمایه گذاری کنند».(   ابیلی (1376، ص165)

   امروزه سازمان ها جزء لاینفک جوامع گوناگون هستند و هر یک از آنها نیز به نوبه خود با استفاده از منابع محدودی که دراختیار دارند، به گونه ای به رفع نیازهای فردی و اجتماعی آن جامعه مشغول هستند به لحاظ کمیابی منابع تولید، هموارده اصلی ترین هدف سازمان ها استفاده بهینه از امکانات به منظور اثربخشی بهتر است. این امکانات شامل : دارائی، سرمایه، نیروی انسانی، تکنولوژی و مدیریت است در این میان نیروی انسانی به عنوان عامل اصلی، از نقش حساسی برخوردار است. انسان در سازمان نه تنها عامل اصلی است بلکه بعنوان نیروی صاحب اندیشه، وظیفه هدایت و بهره برداری از سایر عوامل را نیز به عهده دارد.

«سرمایه در سازمان به دو مفهوم انسانی و مالی است. بسیج هر دو سرمایه، اهداف توسعه و بهبود سازمانی را محقق می سازد. و حدود هفتاد درصد از منابع و سرمایه در سازمان ها را نیروی انسانی تشکیل می دهد. بنابراین تأمین سرمایه ی انسانی مستلزم انجام فعالیت های آموزشی منظم و مستمر در تمامی سطوح سازمان است».(   مشبکی 1337).

   بنابراین هر سازمانی به افرادی آموزش دیده و با تجربه نیاز دارد تا به اهداف خود برسد. اگر توانایی های کارکنان موجودی پاسخ گوی این نیازها باشد، نیاز چندانی به آموزش ندارد. اما اگر چنین نباشد، ضروری است سطح توانایی و مهارت آنان افزایش یابد. همگام با پیچیده تر شدن مشاغل، بر اهمیت آموزش کارکنان نیز افزوده شده است و دگرگونی هایی که در جوامع روی داده، سازمان ها را بر آن داشته تا خدمات خود را با وضعیت موجود وفق دهند.

    «امروزه سازمانی در عرصه رقابت با دیگر سازمان ها پیروز خواهد شد و به اهداف خود بهتر نائل خواهد گشت و در ارائه خدمات و کالا به جامعه موفق تر خواهد بود که به نیروی انسانی کارآمد، توانمند و آموزش دیده که بزرگترین سرمایه مؤسسه محسوب می شود مجهز باشد و آموزش بطور صحیح در آن سازمان اجرا شود و برای مدیران نیز امری جدی و لازم الاجرا تلقی گردد».

   حیات یک سازمان تا حدود زیادی بستگی به مهارت ها و آگاهی های مختلف کارکنان آن دارد، هر چه این زمینه ها به هنگام و بهینه باشند قابلیت سازگاری سازمان با محیط متغیر نیز بیشتر می شود، لذا آموزش و توسعه منابع انسانی نه تنها در ایجاد دانش و مهارت ویژه در کارکنان نقش به سزایی دارد، بلکه باعث می شود که افراد در ارتقاء سطح کارآیی و اثربخشی سازمان سهیم باشند و خود را با فشارهای متغیر محیطی وفق دهند. (کاظمی 1370، ص198).  

      «در تمام سازمان ها، دو نکته اساسی مورد توجه است : حفظ بقاء و حیات سازمان و افزایش کارآیی و اثربخشی سازما، حیات سازمان تا حد زیادی وابسته به دانش و مهارت های گوناگون نیروی انسانی است و هر چه دانش و مهارت به هنگام و بهینه باشند، سازگاری با محیط متغیر نیز بیشتر می شود».(جهانیان 13801، ص86).

بنابراین «استفاده بهینه از نیروهای بالقوه کارکنان، به چگونگی استفاده از ظرفیت وجودی آنها با دادن آگاهی، تغییر نگرش، افزایش مهارت ها و پرورش استعدادهای آن ها از طریق آموزش های ضمن خدمت بستگی دارد». ( میرکمالی 1377، ص10).

   نظر به اهمیت نیروی انسانی در سازمان توجه فزاینده ای به روش های آموزشی ضمن خدمت و کارآموزی معطوف شده است که هدف از این کار آموزشی و آموزش نیروی انسانی به حداکثر رساندن کارآمدی نیروی انسانی در راستای اهداف سازمان است. بنابراین در این پژوهش به بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان استان اردبیل شهرستان پارس آباد از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران راهنمایی» پرداخته شده است تا از این طریق مشخص گردد که با توجه به سیستم برنامه ریزی آموزش و پرورش در ارتباط با ارتقاء سطح علمی و آشنائی دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت با فنون و تکنیک های جدید آموزش کسانی که این دوره ها را طی می نمایند تا چه حد می توانند در حل مسائل آموزش و پرورش و تحول مدارس و پیشرفت امور درسی دانش آموزان تأثیر داشته و مؤثر واقع شوند.


1-2- بیان مسئله

   نیروی انسانی مهم ترین و راهبردی ترین منبع یک سازمان به حساب می آید. یک سازمان حتی به فرض دارا بودن مجهزترین تجهیزات و تسهیلات، برخورداری از پیشرفته ترین فن آوری و استقرار در بهترین نقطة جهان، بدون بهره گیری از نیروی کار متخصص و تعلیم دیده توفیق کامل نخواهد داشت. به علاوه امروزه ثابت شده است که توفیق یک کشور در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در گرو برخورداری از یک نظام منسجم و پویا (اعم از رسمی و غیررسمی) است و تنها با داشتن چنین نظامی می تواند با تحولات و پیشرفت های اجتماعی و صنعتی همگامی داشته باشد و در میان کشورهای موفق جهان از جایگاه شایسته ای برخوردار گردد. (ابیلی، 1377، ص16).

   از آنجا که دانش بشری هر 5 سال یکبار دو برابر افزایش می یابد و این افزایش همه چیز را در حال تغییر و تحول قرار می دهد، پس چگونه می توان منابع انسانی یک سازمان را با این تغییر و تحولات آشنا نکرد. بدیهی است در صورت بی توجهی به امر آموزش کارکنان سرنوشت و بقای سازمان به خطر خواهد افتاد به همین علت در کشورهای پیشرفته امروزه معمولاً نیروی انسانی حداقل هر سال یکبار به کلاس آموزش می روند (الوانی، 1369، ص146).

   آموزش نیروی انسانی یکی از مطمئن ترین و اساسی ترین راه های به سازی سازمانی است. آموزش نیروی انسانی علاوه بر آن که استعدادهای افراد را پرورش می دهد، روش ها و فنون انجام دادن کار را بهبود می بخشد، موجب کسب دانش و افزایش مهارت های شغلی می شود، از اتلاف منابع انسانی و مالی نیز جلوگیری می کند. بطور کلی، آموزش یکی از مؤثرترین وسایل سازگاری کاکنان مؤسسه با شرایط تغییرپذیر و در حال تحول سازمان است. (میرکمالی، 1377، ص6).

   اجرای آموزش و به سازی نیروی انسانی سبب می شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط بطور مؤثر فعالیت هایشان را ادامه داده و به کارآیی خود بیفزایند. بنابراین مدیران مسئولیت دارند برای اینکه کارکنان بتوانند از عهده خواسته های جدید، مسایل و دشواری های تازه برآیند و در میدان مبارزه موفق باشند انگیزه های آموزش و فرصت های پیشرفت کارمندان خود را به گونه ای که آنان بتوانند از تمام استعدادهای خود بهره گیری کنند فراهم سازند. (دعائی، 1377، ص158).

      آموزش کارکنان به ویؤه آموزش معلمان آموزش و پرورش نیز همچون آموزش دیگر کارکنان از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. رشد و گسترش و تغییر و تحول نظام های آموزش و پرورش، ویژگی بارز جوامع بشری در عصر ماست که پیامد این رشد به کارگیری معلمان و کارکنان فراوان، با دانش و مهارت های گوناگون است. و با تغییر و تحول در نظام های آموزشی، که خود متأثر یا در تعامل با تغییرات مهم و تکنولوژی است نیاز به بازسازی و نوسازی دانش و اطلاعات معلمان و کارکنان است (سبحان اللهی و کرانی، 1379، ص27)

      با توجه به عصر حاضر که آن را عصر اطلاعات و بعضی آن را فرااطلاعات می نامند جا دارد که معلمان نیز به این سلاح یعنی دانش و اطلاعات مجهز باشند، تا با این تحولات همگام باشند، معلمان با آینده سازنان جامعه سروکار دارند مسلم است که این قشر از جامعه نیاز دارند که دانش و اطلاعات مناسب زمان خود به آنها داده شود (نیکنامی، 1383، ص108).

   در حال حاضر آموزش ضمن خدمت کارکنان در سازمان های مختلف از جایگاه خاصی برخوردار است؛ در چند دهة اخیر بیش از هر دوران دیگر در طول تاریخ بشری، علوم و فناوری پیشرفت نموده است. این تحولات و دگرگونی به حدی است که عصر حاضر را عصر نیمه عمر اطلاعات نامیده اند، یعنی دورانی که در هر چند سال، نیمی از اطلاعات بشری منسوخ شده، اطلاعات جدید جایگزین آن می شود (فتحی و اجارگاه، 1383، ص2)

   از این دو سازمان ها و نهادها به منظور هماهنگ شدن با این تحولات سریع و بهره گیری از آن در جهت انجام وظایف محوله خویش به فکر چاره جویی افتادند به این اعتبار لازمه حیات سازمان ها آشنائی کارکنان و کارگران با مهارت ها و دست آوردهای جدید بود و این امر امکان پذیر نبود مگر آنکه برای آموزش بعنوان یک رکن اساسی در سازمان ها سرمایه گذاری لازم صورت می گرفت (فتحی و اجاره گاه، 1373، ص19)

   آموزش بویژه چنانچه از خاصیت مداومت برخوردار باشد می تواند موجبات برخورد آگاهانه افراد را با مسائل سازمانی به وجود آورد به عبارتی حل مسائل سازمان و ادامه حیات پویای آن تا حد زیادی به میزان دانش و مهارت هایی نیاز دارد که کارکنان آن را در طی دوره های آموزشی کسب می کنند. در واقع می توانیم بگوئیم آموزش اثری دوجانبه دارد یعنی هم باعث افزایش انگیزه و هم توانایی می شود که این هر دو عملکرد مطلوب را به وجود می آورد. آموزشهای ضمن خدمت اثربخشی و کارآیی نیروی انسانی را با تغییر نگرشها، دادن اطلاعات و اصلاح روش ها بالا می برد. ضمن آنکه آموزشهای نیروی انسانی امکان دستیابی به اهداف (اثربخشی) سازمان را افزایش می دهد، سبب برانگیختن و رضایت شغلی (کارآیی) افراد نیز می گردد. ممکن است هر دو مورد سبب افزایش بهره وری افراد، به سبب آموزش هایی که می بینند، اعتماد به نفس، مسئولیت پذیری، مشارکت، احساس مفید بودن و غیره به وجود آید، به سازی سازمانی رخ داده است (میرکمالی، 1377، ص9).

   برای بهره برداری صحیح از مزایای آموزش کارکنان و تحقق اهداف سازمان لازم است از طریق ارجاع مسئولیت و بررسی میزان تغییرات حاصله در رفتار و نحوه عمل کارکنان اثربخشی آموزش آنان مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد (ابیلی، 1376، ص167).

   بطور کلی ارزیابی کارآیی دوره های آموزشی تنها از طریق ارزیابی مستمر و صحیح از برنامه های مذکور امکان پذیر می باشد. به عبارت دیگر ارزیابی دوره های آموزشی ضمن کوتاه مدت به ما کمک خواهد کرد تا پی ببریم دانش ها و مهارت هایی که کارآموز در طی دوره کسب کرده است تا چه حد در انجام وظایف شغلی او مؤثر بوده است و یا اینکه هیچ گونه تغییراتی در وی بوجود نیامده است؟ بنابراین در این پژوهش در پی یافتن پاسخ مناسب بر این پرسش هستیم که آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت و کارآیی معلمان اثر دارد یا خیر؟ و چنانچه پاسخ مثبت است چند درصد از کارآیی را آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت تبیین می کند؟


1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

   در دنیای جدید، آموزش ضمن خدمت یکی از مؤثرترین ابزارها برای همسازی و انطباق کارکنان با شرایط متغیر و متحول زمان است. تحقیقات و مطالعات انجام شده مؤید آن است که آموزش ضمن خدمت در کیفیت بخشی به کار نقشی دوگانه دارد. یعنی از یک طرف با افزایش آگاهی و دانش کارکنان سبب افزایش رضایت شغلی، اعتماد و وابستگی سازمانی و توسعه ی انسانی می گردد و از طرف دیگر، با بهبود روش های انجام کار، تحقق اهداف سازمانی و کارآیی و اثربخشی آن را مقدور می سازد. نقش و اهمیت آموزش های ضمن خدمت در پویایی سازمانی سبب شده است که دستگاه های آموزشی تقریباً در تمام کشورهای جهان آموزش ضمن خدمت معلمان، مدیران و کارکنان را مورد توجه جدی قرار دهند (سعیدی، 1375، ص56)

   اهمیت دوره های آموزش ضمن خدمت به نظر می رسد در دو نکته نهفته باشد؛ نخست، آشناسازی با تغییر و تحولات تکنولوژی و یافته های علمی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد آنها؛ و دیگری یادآوری مجموعه اطلاعات گذشته و بازسازی آن و در صورت لزوم تجدیدنظر در آن ها. از ویژگی های آدمی فراموشی است تایلر در این رابطه می گوید: «پنجاه درصد معلوماتی که دانشجویان پس از اتمام دروس به دست آورده اند پس از یک سال و هشتاد درصد آن پس از دو سال فراموش می شود (تقی پور ظهیر، 1381، ص53)

در بیشتر مواقع افراد در هنگام ورود به سازمان، آموزش های رسمی و نظامداری را از طریق دانشگاه ها و یا مؤسسات آموزش عمومی پشت سر گذاشته اند ولی به علت کلی بودن این نوع آموزش ها و نیز ماهیت مشاغل که نوعاً تخصص و خبرگی ویژه ای را می طلبد، در هنگام اشتغال، افراد نیازمند گذراندن آموزش های خاص می باشند. به عبارت دیگر همگام با استخدام فرد در سازمان، ماهیت مشاغل و وظایفی که فرد باید در شغل مورد متصدی انجام دهد، ابزارها و وسایل ضروری برای انجام کار، روش های انجام امور و مستلزم آن است که افراد در باره ی نحوه انجام وظایف محوله آموزش های ویژه ای را دریافت نمایند (فتحی و اجاره گاه، 1376، ص162). بنابراین درحال حاضر هیچ کس نمی تواند ادعا کند که به صرف گذراندن دوره ها و یا دروسی برای همیشه از کسب دانش و مهارت ها بی نیاز خواهد بود. تغییرات علم و تکنولوژی در جهان امروز آنقدر شتابان و پرحجم است که بعضی از افراد معتقدند که دانش هر فرد تا پنج سال عمر و کارآمدی دارد. بازسازی و نوسازی دانش و اطلاعات معلمین از وظایف علم مدیریت آموزش است. آموزش ضمن خدمت از اساسی ترین نیازهای آموزش و پرورش جامعه است (میرکمالی، 1380، ص238).

آموزش به لحاظ تأثیری که در کارآیی و اثربخشی سازمانها دارد توجه برنامه ریزان و مدیران سازمانها را به سوی خود جلب نموده است به گونه ای که امروزه مدیران سازمانها به آموزش به عنوان یک اولویت و ضرورت جهت پیشبرد اهداف سازمان و همگانی آن با تغییرات می نگرند. پویایی هر سازمان در گرو توجه به رشد و تعالی نیروی انسانی آن است. آموزش وسیله همگام بودن با تغییرات سریع سازمان در شؤون مختلف همچنین وسیله دستیابی سازمان به اهداف خود در بالاترین حد کارآیی است (عسگریان، 1370، ص56)

با توجه به اینکه پیشرفت های شگفت انگیز دانش بشری با سرعتی بسیار چهره زندگی انسان را دگرگون می سازد باید زمینه های تازه برای کار و کوشش فراهم آید. برای احراز شایستگی ورود به مشاغل و حفظ و نگهداری مشاغلی که هم اکنون در جامعه رواج دارد همه زنان و مردان باید از توانایی های ویژه ای برخوردار شوند و دانش عمومی و تخصصی بیشتر و بالاتر و تازه تری به دست آورند. تحقیقات نشان داده است که عمر سودمند دانش فارغ التحصیلان رشته های فنی از آغاز به کار عملی شانزده ماه بیشتر نیست و پس از این مدت آنان باید برای افزایش بهره وری به آموزش تکمیلی ضمن خدمت روی آورند (طوسی، 1375، ص 246). بازآموزی و آموزش کارکنان یک سازمان و برقراری یک سیکل و دوره آموزشی برای مشاغل، رسته ها و رشته های متفاوت شغلی در سازمان ها امری اساسی و ریشه ای است (کاظمی، 1370، ص198).

با گسترش روزافزون علوم و فنون و پیچیده تر شدن شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه این ضرورت بیش از پیش احساس می شود که معلمان برای برخورد مؤثر با مسائل و مشکلات آموزشی و تلاش برای حل آنها باید با استفاده از روش های جدید و بدیع و بهره برداری از حداکثر توانایی های علمی، روش تدریس خویش را تکامل و توسعه بخشند. در این راستا دوره های آموزش ضمن خدمت یکی از سریع ترین و مفیدترین اقدامات آموزشی است که عهده دار ارتقای سطح علمی، کاربردی معلمان است (صباغیان، 1374، ص37).

   آموزش ضمن خدمت روش سودمندی برای تطبیق معلمان با وضعیت های جدید و ایجاد آمادگی در آنها برای مواجهه با شرایط جدید است. آموزش ضمن خدمت شامل تمام فعالیت هایی است که به طور منظم و پیوسته به رشد و پیشرفت حرفه ای معلمان منجر می شود. متأسفانه بسیاری از معلمان مدارس از دانش و مهارت های لازم برای کار خود بی بهره هستند این ناتوانی یا عدم آمادگی ناشی از هر علتی که باشد باید برطرف شود.

آموزش ضمن خدمت روش مؤثر و سودمندی برای ارتقای کیفیت کار معلمان و بهبود عملکرد آنان است (نیکنامی، 1380، ص108).

   بطور کلی اهمیت آموزش ضمن خدمت صرفاً در تجدید و بازآموزی آگاهی ها یا پیشرفت های حاصل در حوزه خاصی نیست. بلکه از سویی موجب وسعت بخشیدن به بینش و جهان بینی معلم و گسترش ارتباط او با محیط آموزشی و تغییراتی که در آن صورت می گیرد می شود و از سوی دیگر ترمیم ضعف ها و کمبودهای نظام آموزش و آگاهی تخصصی های فنی معلم را موجب می گردد. از طریق آموزش ضمن خدمت می توان با به روز درآوردن اطلاعات و دانش ها و کسب مهارت ها و تخصص های ضروری در ایجاد عادات مطالعه و پژوهش، آشنائی با روش های جدید تدریس و غیره اقدام کرد. آموزش ضمن خدمت وسیله ای برای ایجاد سازش معلم با مجموع شرایط آموزشی و با فضای اداری و وظایف محوله است (غفوری، 1385، ص10).


دانلود با لینک مستقیم


کنش پژوهی بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران متوسطه اول

دانلودمقاله بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان استان اردبیل شهرستان پارس آباد از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران راهنمایی

- مقدمه :
«آموزش و پرورش بحق از بزرگترین و پیچیده ترین نظام های اجتماعی محسوب می گردد. سازمانی که از دیرباز نقشی سازنده و اساسی در بقاء و تداوم فرهنگ و تمدن بشری داشته و امروزه سنگ بنای توسعه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه است. مطالعات عمیق در زمینه عوامل مؤثر در تغییر و تحول جامعه ها و پیشرفت و ترقی آنها حکایت از آن دارد که دوران شکوفائی آنها با رشد و پویایی سازمان های آموزش و پرورش مقارن بوده است و از بیشترین نیروهای کیفی و کمی کارآمد و توانمند برخوردار بوده اند».(صافی ، 1377،ص 14)
انسان موجودی است تغییرپذیر با توانایی های بالقوه نامحدود که این توانایی ها می تواند تحت نظام و برنامه ریزی های آموزشی و پرورشی به تدریج به فعل درآید. با توجه به روند مستمر و مداوم تغییر و تحول در شئون مختلف حیات اجتماعی و پیشرفت های شگرف و عمیق در علوم و فنون گوناگون، پیشرفت فن آوری و تأثیرات عمیق آن در عرصه های مختلف فعالیت های تولیدی و خدماتی مؤسسات و سازمان ها، نیاز به آموزش و به سازی نیروی انسانی شاغل در یک سازمان را افزایش می دهد بنابراین سرمایه گذاری برای آموزش یک عامل کلیدی در فرایند توسعه است.
«از آنجا که تحقق توسعه مستلزم پرورش نیروی انسانی کیفی و با صلاحیت، و توسعه بدون داشتن انسان های فرهیخته و متمدن امروزی غیرممکن است. به همین دلیل بررسی اجماعلی وضعیت کشورهای توسعه یافته و عقب مانده نشان می دهد که کشورهای صنعتی و فراصنعتی، آموزش و پرورش نیروی انسانی را سرلوحه اقدامات زیربنایی خود قرار داده و این مهم را بر فلسفه اساسی توسعه و پرورش منابع انسانی بنیان نهاده اند.»( فتحی واجاره گاه ،‌1383، ص 31-30).
عصر حاضر، عصر فرایند تربیت نیروی انسانی است. هدف اصلی این فرایند تربیت پرورش و استفاده مفید از همه توانایی های انسان است. گسترش و توسعه علوم و فن آوری در جهان امروز، بخصوص در کشورهای پیشرفته بطور نسبی کلیه ی فعالیت های اجتماعی و اقتصادی جوامع را تحت تأثیر قرار داده است. در این میان نقش نیروی انسانی، ماهرو متخصص در هدایت کلی سازمان ها اهمیت خاصی دارد.
«با توجه به شرایط عصر حاضر که عصر رقابت های صنعتی و اقتصادی است، بدیهی است که کشورهای برخوردار از نیروی انسانی متخصص و خبره در زمینه های گوناگون کاری، در وضعیت بهتری خواهند بود. بنابراین کشورهای درحال توسعه باید به منظور رسیدن به مرحله مطلوب اقتصادی و صنعتی نیروی انسانی و آموزش را در صدر اولویت های خود قرار دهند و در زمینه تربیت مغزهای متفکر و مبتکر سرمایه گذاری کنند».( ابیلی (1376، ص165)
امروزه سازمان ها جزء لاینفک جوامع گوناگون هستند و هر یک از آنها نیز به نوبه خود با استفاده از منابع محدودی که دراختیار دارند، به گونه ای به رفع نیازهای فردی و اجتماعی آن جامعه مشغول هستند به لحاظ کمیابی منابع تولید، هموارده اصلی ترین هدف سازمان ها استفاده بهینه از امکانات به منظور اثربخشی بهتر است. این امکانات شامل : دارائی، سرمایه، نیروی انسانی، تکنولوژی و مدیریت است در این میان نیروی انسانی به عنوان عامل اصلی، از نقش حساسی برخوردار است. انسان در سازمان نه تنها عامل اصلی است بلکه بعنوان نیروی صاحب اندیشه، وظیفه هدایت و بهره برداری از سایر عوامل را نیز به عهده دارد.
«سرمایه در سازمان به دو مفهوم انسانی و مالی است. بسیج هر دو سرمایه، اهداف توسعه و بهبود سازمانی را محقق می سازد. و حدود هفتاد درصد از منابع و سرمایه در سازمان ها را نیروی انسانی تشکیل می دهد. بنابراین تأمین سرمایه ی انسانی مستلزم انجام فعالیت های آموزشی منظم و مستمر در تمامی سطوح سازمان است».( مشبکی 1337).
بنابراین هر سازمانی به افرادی آموزش دیده و با تجربه نیاز دارد تا به اهداف خود برسد. اگر توانایی های کارکنان موجودی پاسخ گوی این نیازها باشد، نیاز چندانی به آموزش ندارد. اما اگر چنین نباشد، ضروری است سطح توانایی و مهارت آنان افزایش یابد. همگام با پیچیده تر شدن مشاغل، بر اهمیت آموزش کارکنان نیز افزوده شده است و دگرگونی هایی که در جوامع روی داده، سازمان ها را بر آن داشته تا خدمات خود را با وضعیت موجود وفق دهند.
«امروزه سازمانی در عرصه رقابت با دیگر سازمان ها پیروز خواهد شد و به اهداف خود بهتر نائل خواهد گشت و در ارائه خدمات و کالا به جامعه موفق تر خواهد بود که به نیروی انسانی کارآمد، توانمند و آموزش دیده که بزرگترین سرمایه مؤسسه محسوب می شود مجهز باشد و آموزش بطور صحیح در آن سازمان اجرا شود و برای مدیران نیز امری جدی و لازم الاجرا تلقی گردد».
حیات یک سازمان تا حدود زیادی بستگی به مهارت ها و آگاهی های مختلف کارکنان آن دارد، هر چه این زمینه ها به هنگام و بهینه باشند قابلیت سازگاری سازمان با محیط متغیر نیز بیشتر می شود، لذا آموزش و توسعه منابع انسانی نه تنها در ایجاد دانش و مهارت ویژه در کارکنان نقش به سزایی دارد، بلکه باعث می شود که افراد در ارتقاء سطح کارآیی و اثربخشی سازمان سهیم باشند و خود را با فشارهای متغیر محیطی وفق دهند. (کاظمی 1370، ص198).
«در تمام سازمان ها، دو نکته اساسی مورد توجه است : حفظ بقاء و حیات سازمان و افزایش کارآیی و اثربخشی سازما، حیات سازمان تا حد زیادی وابسته به دانش و مهارت های گوناگون نیروی انسانی است و هر چه دانش و مهارت به هنگام و بهینه باشند، سازگاری با محیط متغیر نیز بیشتر می شود».(جهانیان 13801، ص86).
بنابراین «استفاده بهینه از نیروهای بالقوه کارکنان، به چگونگی استفاده از ظرفیت وجودی آنها با دادن آگاهی، تغییر نگرش، افزایش مهارت ها و پرورش استعدادهای آن ها از طریق آموزش های ضمن خدمت بستگی دارد». ( میرکمالی 1377، ص10).
نظر به اهمیت نیروی انسانی در سازمان توجه فزاینده ای به روش های آموزشی ضمن خدمت و کارآموزی معطوف شده است که هدف از این کار آموزشی و آموزش نیروی انسانی به حداکثر رساندن کارآمدی نیروی انسانی در راستای اهداف سازمان است. بنابراین در این پژوهش به بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان استان اردبیل شهرستان پارس آباد از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران راهنمایی» پرداخته شده است تا از این طریق مشخص گردد که با توجه به سیستم برنامه ریزی آموزش و پرورش در ارتباط با ارتقاء سطح علمی و آشنائی دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت با فنون و تکنیک های جدید آموزش کسانی که این دوره ها را طی می نمایند تا چه حد می توانند در حل مسائل آموزش و پرورش و تحول مدارس و پیشرفت امور درسی دانش آموزان تأثیر داشته و مؤثر واقع شوند.

1-2- بیان مسئله
نیروی انسانی مهم ترین و راهبردی ترین منبع یک سازمان به حساب می آید. یک سازمان حتی به فرض دارا بودن مجهزترین تجهیزات و تسهیلات، برخورداری از پیشرفته ترین فن آوری و استقرار در بهترین نقطة جهان، بدون بهره گیری از نیروی کار متخصص و تعلیم دیده توفیق کامل نخواهد داشت. به علاوه امروزه ثابت شده است که توفیق یک کشور در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در گرو برخورداری از یک نظام منسجم و پویا (اعم از رسمی و غیررسمی) است و تنها با داشتن چنین نظامی می تواند با تحولات و پیشرفت های اجتماعی و صنعتی همگامی داشته باشد و در میان کشورهای موفق جهان از جایگاه شایسته ای برخوردار گردد. (ابیلی، 1377، ص16).
از آنجا که دانش بشری هر 5 سال یکبار دو برابر افزایش می یابد و این افزایش همه چیز را در حال تغییر و تحول قرار می دهد، پس چگونه می توان منابع انسانی یک سازمان را با این تغییر و تحولات آشنا نکرد. بدیهی است در صورت بی توجهی به امر آموزش کارکنان سرنوشت و بقای سازمان به خطر خواهد افتاد به همین علت در کشورهای پیشرفته امروزه معمولاً نیروی انسانی حداقل هر سال یکبار به کلاس آموزش می روند (الوانی، 1369، ص146).
آموزش نیروی انسانی یکی از مطمئن ترین و اساسی ترین راه های به سازی سازمانی است. آموزش نیروی انسانی علاوه بر آن که استعدادهای افراد را پرورش می دهد، روش ها و فنون انجام دادن کار را بهبود می بخشد، موجب کسب دانش و افزایش مهارت های شغلی می شود، از اتلاف منابع انسانی و مالی نیز جلوگیری می کند. بطور کلی، آموزش یکی از مؤثرترین وسایل سازگاری کاکنان مؤسسه با شرایط تغییرپذیر و در حال تحول سازمان است. (میرکمالی، 1377، ص6).
اجرای آموزش و به سازی نیروی انسانی سبب می شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط بطور مؤثر فعالیت هایشان را ادامه داده و به کارآیی خود بیفزایند. بنابراین مدیران مسئولیت دارند برای اینکه کارکنان بتوانند از عهده خواسته های جدید، مسایل و دشواری های تازه برآیند و در میدان مبارزه موفق باشند انگیزه های آموزش و فرصت های پیشرفت کارمندان خود را به گونه ای که آنان بتوانند از تمام استعدادهای خود بهره گیری کنند فراهم سازند. (دعائی، 1377، ص158).
آموزش کارکنان به ویؤه آموزش معلمان آموزش و پرورش نیز همچون آموزش دیگر کارکنان از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. رشد و گسترش و تغییر و تحول نظام های آموزش و پرورش، ویژگی بارز جوامع بشری در عصر ماست که پیامد این رشد به کارگیری معلمان و کارکنان فراوان، با دانش و مهارت های گوناگون است. و با تغییر و تحول در نظام های آموزشی، که خود متأثر یا در تعامل با تغییرات مهم و تکنولوژی است نیاز به بازسازی و نوسازی دانش و اطلاعات معلمان و کارکنان است (سبحان اللهی و کرانی، 1379، ص27)
با توجه به عصر حاضر که آن را عصر اطلاعات و بعضی آن را فرااطلاعات می نامند جا دارد که معلمان نیز به این سلاح یعنی دانش و اطلاعات مجهز باشند، تا با این تحولات همگام باشند، معلمان با آینده سازنان جامعه سروکار دارند مسلم است که این قشر از جامعه نیاز دارند که دانش و اطلاعات مناسب زمان خود به آنها داده شود (نیکنامی، 1383، ص108).
در حال حاضر آموزش ضمن خدمت کارکنان در سازمان های مختلف از جایگاه خاصی برخوردار است؛ در چند دهة اخیر بیش از هر دوران دیگر در طول تاریخ بشری، علوم و فناوری پیشرفت نموده است. این تحولات و دگرگونی به حدی است که عصر حاضر را عصر نیمه عمر اطلاعات نامیده اند، یعنی دورانی که در هر چند سال، نیمی از اطلاعات بشری منسوخ شده، اطلاعات جدید جایگزین آن می شود (فتحی و اجارگاه، 1383، ص2)
از این دو سازمان ها و نهادها به منظور هماهنگ شدن با این تحولات سریع و بهره گیری از آن در جهت انجام وظایف محوله خویش به فکر چاره جویی افتادند به این اعتبار لازمه حیات سازمان ها آشنائی کارکنان و کارگران با مهارت ها و دست آوردهای جدید بود و این امر امکان پذیر نبود مگر آنکه برای آموزش بعنوان یک رکن اساسی در سازمان ها سرمایه گذاری لازم صورت می گرفت (فتحی و اجاره گاه، 1373، ص19)
آموزش بویژه چنانچه از خاصیت مداومت برخوردار باشد می تواند موجبات برخورد آگاهانه افراد را با مسائل سازمانی به وجود آورد به عبارتی حل مسائل سازمان و ادامه حیات پویای آن تا حد زیادی به میزان دانش و مهارت هایی نیاز دارد که کارکنان آن را در طی دوره های آموزشی کسب می کنند. در واقع می توانیم بگوئیم آموزش اثری دوجانبه دارد یعنی هم باعث افزایش انگیزه و هم توانایی می شود که این هر دو عملکرد مطلوب را به وجود می آورد. آموزشهای ضمن خدمت اثربخشی و کارآیی نیروی انسانی را با تغییر نگرشها، دادن اطلاعات و اصلاح روش ها بالا می برد. ضمن آنکه آموزشهای نیروی انسانی امکان دستیابی به اهداف (اثربخشی) سازمان را افزایش می دهد، سبب برانگیختن و رضایت شغلی (کارآیی) افراد نیز می گردد. ممکن است هر دو مورد سبب افزایش بهره وری افراد، به سبب آموزش هایی که می بینند، اعتماد به نفس، مسئولیت پذیری، مشارکت، احساس مفید بودن و غیره به وجود آید، به سازی سازمانی رخ داده است (میرکمالی، 1377، ص9).
برای بهره برداری صحیح از مزایای آموزش کارکنان و تحقق اهداف سازمان لازم است از طریق ارجاع مسئولیت و بررسی میزان تغییرات حاصله در رفتار و نحوه عمل کارکنان اثربخشی آموزش آنان مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد (ابیلی، 1376، ص167).
بطور کلی ارزیابی کارآیی دوره های آموزشی تنها از طریق ارزیابی مستمر و صحیح از برنامه های مذکور امکان پذیر می باشد. به عبارت دیگر ارزیابی دوره های آموزشی ضمن کوتاه مدت به ما کمک خواهد کرد تا پی ببریم دانش ها و مهارت هایی که کارآموز در طی دوره کسب کرده است تا چه حد در انجام وظایف شغلی او مؤثر بوده است و یا اینکه هیچ گونه تغییراتی در وی بوجود نیامده است؟ بنابراین در این پژوهش در پی یافتن پاسخ مناسب بر این پرسش هستیم که آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت و کارآیی معلمان اثر دارد یا خیر؟ و چنانچه پاسخ مثبت است چند درصد از کارآیی را آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت تبیین می کند؟

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
در دنیای جدید، آموزش ضمن خدمت یکی از مؤثرترین ابزارها برای همسازی و انطباق کارکنان با شرایط متغیر و متحول زمان است. تحقیقات و مطالعات انجام شده مؤید آن است که آموزش ضمن خدمت در کیفیت بخشی به کار نقشی دوگانه دارد. یعنی از یک طرف با افزایش آگاهی و دانش کارکنان سبب افزایش رضایت شغلی، اعتماد و وابستگی سازمانی و توسعه ی انسانی می گردد و از طرف دیگر، با بهبود روش های انجام کار، تحقق اهداف سازمانی و کارآیی و اثربخشی آن را مقدور می سازد. نقش و اهمیت آموزش های ضمن خدمت در پویایی سازمانی سبب شده است که دستگاه های آموزشی تقریباً در تمام کشورهای جهان آموزش ضمن خدمت معلمان، مدیران و کارکنان را مورد توجه جدی قرار دهند (سعیدی، 1375، ص56)
اهمیت دوره های آموزش ضمن خدمت به نظر می رسد در دو نکته نهفته باشد؛ نخست، آشناسازی با تغییر و تحولات تکنولوژی و یافته های علمی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد آنها؛ و دیگری یادآوری مجموعه اطلاعات گذشته و بازسازی آن و در صورت لزوم تجدیدنظر در آن ها. از ویژگی های آدمی فراموشی است تایلر در این رابطه می گوید: «پنجاه درصد معلوماتی که دانشجویان پس از اتمام دروس به دست آورده اند پس از یک سال و هشتاد درصد آن پس از دو سال فراموش می شود (تقی پور ظهیر، 1381، ص53)
در بیشتر مواقع افراد در هنگام ورود به سازمان، آموزش های رسمی و نظامداری را از طریق دانشگاه ها و یا مؤسسات آموزش عمومی پشت سر گذاشته اند ولی به علت کلی بودن این نوع آموزش ها و نیز ماهیت مشاغل که نوعاً تخصص و خبرگی ویژه ای را می طلبد، در هنگام اشتغال، افراد نیازمند گذراندن آموزش های خاص می باشند. به عبارت دیگر همگام با استخدام فرد در سازمان، ماهیت مشاغل و وظایفی که فرد باید در شغل مورد متصدی انجام دهد، ابزارها و وسایل ضروری برای انجام کار، روش های انجام امور و مستلزم آن است که افراد در باره ی نحوه انجام وظایف محوله آموزش های ویژه ای را دریافت نمایند (فتحی و اجاره گاه، 1376، ص162). بنابراین درحال حاضر هیچ کس نمی تواند ادعا کند که به صرف گذراندن دوره ها و یا دروسی برای همیشه از کسب دانش و مهارت ها بی نیاز خواهد بود. تغییرات علم و تکنولوژی در جهان امروز آنقدر شتابان و پرحجم است که بعضی از افراد معتقدند که دانش هر فرد تا پنج سال عمر و کارآمدی دارد. بازسازی و نوسازی دانش و اطلاعات معلمین از وظایف علم مدیریت آموزش است. آموزش ضمن خدمت از اساسی ترین نیازهای آموزش و پرورش جامعه است (میرکمالی، 1380، ص238).
آموزش به لحاظ تأثیری که در کارآیی و اثربخشی سازمانها دارد توجه برنامه ریزان و مدیران سازمانها را به سوی خود جلب نموده است به گونه ای که امروزه مدیران سازمانها به آموزش به عنوان یک اولویت و ضرورت جهت پیشبرد اهداف سازمان و همگانی آن با تغییرات می نگرند. پویایی هر سازمان در گرو توجه به رشد و تعالی نیروی انسانی آن است. آموزش وسیله همگام بودن با تغییرات سریع سازمان در شؤون مختلف همچنین وسیله دستیابی سازمان به اهداف خود در بالاترین حد کارآیی است (عسگریان، 1370، ص56)
با توجه به اینکه پیشرفت های شگفت انگیز دانش بشری با سرعتی بسیار چهره زندگی انسان را دگرگون می سازد باید زمینه های تازه برای کار و کوشش فراهم آید. برای احراز شایستگی ورود به مشاغل و حفظ و نگهداری مشاغلی که هم اکنون در جامعه رواج دارد همه زنان و مردان باید از توانایی های ویژه ای برخوردار شوند و دانش عمومی و تخصصی بیشتر و بالاتر و تازه تری به دست آورند. تحقیقات نشان داده است که عمر سودمند دانش فارغ التحصیلان رشته های فنی از آغاز به کار عملی شانزده ماه بیشتر نیست و پس از این مدت آنان باید برای افزایش بهره وری به آموزش تکمیلی ضمن خدمت روی آورند (طوسی، 1375، ص 246). بازآموزی و آموزش کارکنان یک سازمان و برقراری یک سیکل و دوره آموزشی برای مشاغل، رسته ها و رشته های متفاوت شغلی در سازمان ها امری اساسی و ریشه ای است (کاظمی، 1370، ص198).
با گسترش روزافزون علوم و فنون و پیچیده تر شدن شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه این ضرورت بیش از پیش احساس می شود که معلمان برای برخورد مؤثر با مسائل و مشکلات آموزشی و تلاش برای حل آنها باید با استفاده از روش های جدید و بدیع و بهره برداری از حداکثر توانایی های علمی، روش تدریس خویش را تکامل و توسعه بخشند. در این راستا دوره های آموزش ضمن خدمت یکی از سریع ترین و مفیدترین اقدامات آموزشی است که عهده دار ارتقای سطح علمی، کاربردی معلمان است (صباغیان، 1374، ص37).
آموزش ضمن خدمت روش سودمندی برای تطبیق معلمان با وضعیت های جدید و ایجاد آمادگی در آنها برای مواجهه با شرایط جدید است. آموزش ضمن خدمت شامل تمام فعالیت هایی است که به طور منظم و پیوسته به رشد و پیشرفت حرفه ای معلمان منجر می شود. متأسفانه بسیاری از معلمان مدارس از دانش و مهارت های لازم برای کار خود بی بهره هستند این ناتوانی یا عدم آمادگی ناشی از هر علتی که باشد باید برطرف شود.
آموزش ضمن خدمت روش مؤثر و سودمندی برای ارتقای کیفیت کار معلمان و بهبود عملکرد آنان است (نیکنامی، 1380، ص108).
بطور کلی اهمیت آموزش ضمن خدمت صرفاً در تجدید و بازآموزی آگاهی ها یا پیشرفت های حاصل در حوزه خاصی نیست. بلکه از سویی موجب وسعت بخشیدن به بینش و جهان بینی معلم و گسترش ارتباط او با محیط آموزشی و تغییراتی که در آن صورت می گیرد می شود و از سوی دیگر ترمیم ضعف ها و کمبودهای نظام آموزش و آگاهی تخصصی های فنی معلم را موجب می گردد. از طریق آموزش ضمن خدمت می توان با به روز درآوردن اطلاعات و دانش ها و کسب مهارت ها و تخصص های ضروری در ایجاد عادات مطالعه و پژوهش، آشنائی با روش های جدید تدریس و غیره اقدام کرد. آموزش ضمن خدمت وسیله ای برای ایجاد سازش معلم با مجموع شرایط آموزشی و با فضای اداری و وظایف محوله است (غفوری، 1385، ص10).

1-4- اهداف تحقیق
1- هدف کلی :
بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت فرهنگیان استان اردبیل شهرستان پارس آباد از دیدگاه معلمان ابتدائی و دبیران راهنمایی.
2- هدف جزئی :
1- بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت بر استفاده معلمان از روش های فعال تدریس.
2- بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت بر بهبود مدیریت کلاس درس معلمان.
3- بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت بر تقویت میل به مطالعه در معلمان.
4- بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت بر افزایش توانایی معلمان در ارزشیابی مناسب و تکوینی.
1-5- سؤالات پژوهش :
1- آیا آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت بر استفاده معلمان از روش های تدریس فعال تاثیر دارد؟
2- آیا آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت بر بهبود مدیریت کلاس درس معلمان تاثیر دارد؟
3- آیا آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت بر تقویت میل به مطالعه در معلمان تاثیر دارد؟
4- آیا آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت بر افزایش توانایی معلمان در ارزشیابی مناسب و تکوینی تاثیر دارد؟

1-6- تعاریف نظری و عملیاتی واژه ها و متغیرها :
آموزش ضمن خدمت:
عبارت است از بهبود سیستماتیک و مستمر مستخدمین از نظر دانش ها، مهارت ها و رفتارها که به ارتقاء آنان و سازمان محل خدمتشان کمک می کند بنابراین هدف از آموزش ضمن خدمت ایجاد توانایی بیشتر و افزایش کارآیی در شغل فعلی و کسب شرایط بهتر برای احراز مقامات بالاتر می باشد (جان اف.می، به نقل از فتحی واجاره گاه ،1383،ص6).
دوره های کوتاه مدت ضمن خدمت
دروه های کوتاه مدت به دوره هایی گفته می شود که مدت آنها محدود است و به منظور ارتقای دانش حرفه ای کارکنان تشکیل می شود (سعیدی، 1375، ص58).
تعریف عملیاتی
در این تحقیق دوره های کوتاه مدت دوره هایی است که آموزش و پرورش برای معلمان ابتدائی و راهنمایی در سالهای تحصیلی 86-85 و 87-86 در شهرستان پارس آباد برگزار کرده است.
کارآیی :
نسبت ستاده به نهاده، کار انجام شده یا انرژی صرف شده به منابع مصرفه، نسبت مقدار تولید شده به مقدار عواملی که به کار گرفته شده است (معینی، 1370، ص12).
تعریف عملیاتی : در این تحقیق کارآیی بوسیله معیارهایی چون استفاده از روش های فعال تدریس، بهبود مدیریت کلاس معلمان، تقویت میل به مطالعه در معلمان و افزایش توانایی معلمان در ارزشیابی مناسب و تکوینی سنجیده می شود.
روش تدریس :
روش در مقابل واژه لاتینی «متد» به کار رفته است و واژه متد، در فرهنگ فارسی معین و فرهنگ انگلیسی آریانپور به روش، شیوه، راه، طریقه، طرز و اسلوب معنی شده است به طور کلی «راه انجام دادن هر کاری» را روش می گویند. روش تدریس نیز عبارت است از «راه منظم، باقاعده و منطقی برای ارائه درس» (صفوی، 1385، ص192).
روش تدریس فعال :
روش های که درآن ذهن دانش آموزان فعال بوده و آنها مفاهیم را با فعالیت های ذهنی خود به دست می آورند ودر نتیجه ، مهارت های ذهنی ، روابط گروهی وهمکاری ، اعتماد به نفس ، روحیه کاوشگری ،تحمل ابهام ،روح خلاقیت وروحیه استقلال در دانش آموزان تقویت می شود(ملکی 1380،87)
تعریف عملیاتی :
در این پژوهش روش تدریس فعال با توجه به نحوه پاسخ دادن معلمان ابتدائی و دبیران راهنمایی به سؤالات 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 پرسشنامه مشخص شده است.
مدیریت کلاس درس :
فعالیت کنترل مدیریت شامل ایجاد و نگهداری شرایطی است که طی آن شرایط آموزش و یادگیری شاگردان تسهیل می شود (فلمینگ و پروس، ترجمه سجادی، 1373، ص223).
مدیریت کلاس عبارت است از هنر بکار بردن دانش تخصصی و بهره گیری از مهارت های کلاسداری در هدایت دانش آموزان بسوی اهداف مطلوب موردنیاز دانش آموزان و جامعه (رئوفی،1374 ص15).
تعریف عملیاتی :
در این تحقیق مدیریت کلاس درس با توجه به نحوه پاسخ دادن معلمان ابتدائی و دبیران راهنمایی به سؤالات 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14 پرسشنامه مشخص شده است.
مطالعه :
مطالعه یا هنر خواندن جریانی است که فکر بدون کمک منبع خارجی و با تمرکز روی مطالب نوشته شده با استفاده از نیروی خویش سبب ارتقاء خود شود. در نتیجه ی خواندن، فکر از درک کمتر به ادراک بیشتر می رسد. اعمال مختلف ماهرانه ای که باعث این ارتقاء می شود. هنر مطالعه یا خواندن را تشکیل می دهد (آدلر و دورن، ترجمه صراف تهرانی، 1371، ص21).
تعریف عملیاتی :
در این پژوهش مطالعه با توجه به نحوه پاسخ دادن معلمان ابتدائی و دبیران راهنمایی به سؤالات 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21 پرسشنامه مشخص شده است.
ارزشیابی :
گی (1991)، ارزشیابی را یک فرایند نظامدار (سیستماتیک) برای جمع آوری تحلیل و تفسیر اطلاعات، به منظور تشخیص و میزان تحقق یا عدم تحقق اهداف می داند و اینکه آیا هدف های مورد نظر تحقق یافته اند یا در حال تحقق یافتن هستند به چه میزانی (سیف، 1383، ص35).
ارزشیابی تکوینی :
منظور از ارزشیابی تکوینی گردآوری اطلاعات است در حالی که یادگیری جریان دارد تا بدین وسیله بتوان تجربیات یادگیری دانش آموزان را افزایش داد (مهرنز و لهمان ، 1984).
تعریف عملیاتی :
در این تحقیق ارزشیابی مناسب و تکوینی با توجه به نحوه پاسخ دادن معلمان ابتدائی و دبیران راهنمایی به سؤالات 22، 23، 24، 25، 26، 27، 28 پرسشنامه مشخص شده است.


فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق

مقدمه :
از آنجا که در این پژوهش که به بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه پرداخته می شود. لازم است جهت دنبال نمودن یک شیوه منطقی در تدوین مباحث نظری مفاهیم عمده ای که در اهداف این پژوهش وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین در این فصل دربخش اول در مورد روش های فعال تدریس، دربخش دوم درمورد مدیریت کلاس درس، دربخش سوم در مورد مطالعه و دربخش چهارم در مورد ارزشیابی مباحثی ارائه می گردد. همچنین دربخش پنجم به اهداف آموزش ضمن خدمت و انواع آن و تاریخچه آموزش ضمن خدمت در آموزش و پرورش – مفهوم آموزش ضمن خدمت، ضمن خدمت و دیگر مباحث آن پرداخته می شود.ودرپایان به پیشینه ی تحقیقات انجام شده در داخل وخارج از کشور اشاره خواهد شد.

بخش اول
2-1-1- تعاریف تدریس
با شنیدن واژه های تعلیم و تربیت، مدرسه، دانشگاه و... اصلی ترین تصوری که در ذهن شنونده نقش می بندد، کلاس درسی است که در آن شخصی به نام معلم در مقابل جمعی به نام شاگرد قرار گرفته و به فعالیتی به نام تدریش مشغول است. فعالیتی که کانون و نقطه تلاقی همه عوامل و عناصر آموزشی و نزدیک ترین و سهل الوصول ترین طریق دستیابی جوامع به اهداف و آرمان های آموزشی و پرورشی تلقی می شود.
صاحب نظران تعلیم و تربیت تعاریف مختلفی از مفهوم تدریس ارائه داده اند، از جمله، احمد آقازاده (1374) تدریس را به مجموعه فعالیتهایی که هدفدار و آگاهانه صورت می پذیرد و به طور اتفاقی و یا تصادفی قوام نمی گیرد، تعریف نموده اند.لانجرن (نصراصفهانی به نقل از پروند، 1371، ص136)، تدریس را فرایند پیچیده و از قبل برنامه ریزی شده ای که توسط معلم در کلاس اجرا می شود و هدف عمده اش ایجاد درگیری و تعامل عینی و ذهنی یادگیرنده با مطالب یادگرفتنی است، تعریف کرده است. بنابراین هر کدام برداشت های متفاوتی از این مفهوم عرضه کرده اند گروهی تدریس را فعالیتی تعریف شده که از جانب یک فرد و به منظور تسهیل یادگیری در فرد دیگری به انجام می رسد (گیج، ترجمه مهرمحّمدی، 1374). در این تعریف نقش معلم آشکارا مورد توجه بوده و شاگرد در مقابل اقدامات معلم پذیرا و منفعل صرف تلقی شده است. در واقع در این تعریف، نفس اقدامات معلم در کلاس درس مورد توجه است و نه یادگیری شاگردان که بایستی حاصل این اقدامات باشد. دسته ای دیگر ، در تعریف تدریس، نقش شاگرد مورد تأکید قرار گرفته و موفقیت امر تدریس به تحقق یادگیری در یادگیرنده موکول شده است (آیزنر ، 1979، ترجمه مهرمحمدی، ص179).
در این تعریف، هر چند اقدامات معلم در کلاس درس بدون توجه به نتیجه آن مورد بررسی و تحلیل قرار نمی گیرد، ولیکن به نقش مهم دانش آموز آن چنان که باید و شاید توجه نمی شود و به یادگیرنده فقط تا آن حدی که پذیرایی اقدامات معلم و منعکس کننده کارآمدی اقدامات او باشد توجه می شود و جنبه های تعاملی امر تدریس هم چنان فراموش شده می ماند.
گروهی دیگر، تدریس را به معنای تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد براساس طراحی منظم و هدفدار معلم، برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد (شعبانی، 1381، ص115) تعریف نموده اند. در این تعریف، تدریس به وضوح با دیدگاههای سنتی تدریس که در آنها معلم حاکم بر جریان تدریس است و موضوع و حتی نحوه یادگیری شاگردان را تعیین می کند، در تضاد است. زیرا رسالت سنتی مدرسه و نظام آموزشی (ارائه مجموعه ای از اطلاعات به شاگردان و پرورش مهارت های ایشان در خواندن، نوشتن و حساب کردن) هر روز بیش از پیش مورد تردید قرار می گیرد.
2-1-2- روش های تدریس فعال و غیرفعال :
روش های تدریس را می توان به روش های فعال و غیرفعال تقسیم کرد. الگوهای فعال به الگوهایی اطلاق می شود که در آن فراگیران نقش اصلی را ایفا می کنند و در فرآیند یادگیری فعال هستند. فعال شناختی (فکری)، فعال عاطفی (نگرشی)، فعال حرکتی (عملی) و فعال کوششی. به سخن دیگر، فرآیند یادگیری به نحوی است که معلم رشد همه جانبه ی فراگیران را تضمین می کند، رشد فکری، اجتماعی، عاطفی، مهارتی، کلامی، اخلاقی و خلاقیت. در این نوع الگوها معلم نقش راهنما، ناظر، کارگردان و به تعبیر جان دیویی «رهبر آموزشی» را به عهده دارد. نقطه مقابل این الگوها، الگوهای غیرفعال است که معلم نقش همه کاره و فراگیران نقش منفعل و تماشاچی را برعهده دارند. (نقیه، 1382، ص19).
امان الله صفوی (1374،ص 25) تدریس فعال را تدریسی می داند که در جریان یادگیری دانش آموزان فعال بوده و معلم نقش یک راهنما را دارد. به این ترتیب شاگرد در این روش فرصت یادگیری بیشتری را دارد و در فرایند تردیس مشارکت فعال دارد. در حالی که در روش غیرفعال همکاری بین دانش آموزان وجود ندارد و دانش آموز منفعل است و ارتباط یک سویه از معلم به دانش آموز وجود دارد. (شکل 2-1و 2-2).

شکل 2-1 روابط معلم با دانش آموزان و دانش آموزان با یکدیگر براساس ؛

شکل 2-2- روابط معلم و دانش آموزان براساس روش تدریس غیرفعال ؛

نوجوانان و جوانان در شرایطی هستند که هر قدر با شرایط واقعی برخورد داشته باشند مطالب را بهتر یاد می گیرند، لذا باید در دروس مختلف تلاش نمود تا مطالب به صورت کاربردی ارائه شود و حتی الامکان از شیوه سخنرانی دوری جست.
«بسیاری از بدرفتاری های جزئی که در کلاس پیش می آید، ناشی از دست کم گرفتن روش های تدریس و مشارکت غیرفعالانه دانش آموزان در کلاس است».
(بسلر( ) ، ترجمه همدانی زاده ، 1368، ص181-3).
علمای تعلیم و تربیت پس از سالهای تحقیق و تجربه به این نتیجه رسیده اند که مؤثرترین روش آموزش، فعال کردن خود دانش آموز است که از طریق روش علمی بهتر میسر می گردد. یعنی دانش آموز به کمک تفکر و قوای ذهنی خود که در فطرت هر انسانی نهفته است، می تواند مشکلات را شناسایی و برای آن راه حل پیدا کند، سپس آن راه حل را به مرحله اجرا بگذارد و به نتیجه برسد. در این رابطه به نظریات چند تن صاحب نظران اشاره می شود

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   181 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی میزان کارآیی آموزش های ضمن خدمت کوتاه مدت

دانلودمقاله توافق ضمن عقد لازم- شرط نتیجه

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله توافق ضمن عقد لازم- شرط نتیجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


1) وکالت وکیل ضمن عقد لازمی و به صورت شرط نتیجه درج گردد:
یکی از حالاتی که موجب غیرقابل فسخ بودن وکالت می‌شود، شرط وکالت ضمن عقد لازم است که ممکن است در قالب شرط نتیجه یا شرط فعل در ضمن عقد گنجانده شود. در صورتی که وکالت در ضمن عقد لازم و به صورت شرط نتیجه مورد توافق واقع می‌گردد، مثل اینکه در ضمن عقد بیعی شرط شود فروشنده وکیل خریدار باشد تا مورد معامله را به ثالثی اجاره دهد، شرط نتیجه به نفس اشتراط حاصل می‌شود و از این جهت قابل اسقاط نمی‌باشد. از آنجا که شروط ضمن عقد توافقی فرعی محسوب می‌شوند که از عقد اصلی تبعیت می‌کنند لذا شرط وکالت در ضمن عقد لازم نیز از عقد اصلی کسب لزوم می‌کند و از حیث بقا لازم می‌گردد. در مورد غیر قابل فسخ بودن وکالتی که به صورت شرط نتیجه در ضمن عقد لازمی واقع گردیده است تردیدی وجود ندارد لیکن از آنجا که هر شرطی مشروط لهی دارد این سؤال مطرح است که آیا این شرط قابل اسقاط از ناحیه مشروط له می‌باشد یا خیر؟
برای پاسخ به این سؤال باید در دو مورد قائل به تمایز شد: اول اینکه شرط وکالت منحصراً به نفع یکی از طرفین نباشد و هر یک به نوعی هم مشروط له باشند و هم مشروط علیه. بدون تردید در این فرض فسخ وکالت امکان‌پذیر نمی‌باشد زیرا زوال این رابطه حقوقی نیازمند اراده و قصد هر یک از طرفین می‌باشد. و دوم اینکه شرط وکالت منحصراً به نفع یکی از طرفین باشد. بدیهی در این فرض مشروط علیه حق فسخ وکالت را نخواهد داشت و در مقابل نیز مشروط له می‌تواند از شرط صرف‌نظر کند و وکالت را فسخ نماید. اگرچه مستنداً به ماده 244 قانون مدنی شرط نتیجه قابل اسقاط نمی‌باشد، لیکن در فرض مزبور مشروط له شرط را اسقاط نمی‌کند بلکه لزوم تبعی عقد وکالت به اعتبار توافق اراده‌های طرفین و در حقیقت قصد مشترک آنان برای غیرقابل فسخ بودن وکالت است لذا در جایی که مشروط له از این اختیار و امتیازی که قرارداد برای او قائل شده است صرف‌نظر می‌کند، دلیل ندارد که برخلاف ماهیت وکالت، عقد را غیرقابل فسخ از جانب او دانست. بعباره‌اخریü در این فرض موکل شرط را اسقاط نمی‌کند بلکه وکیل را عزل می‌کند و اقدام او موجب زوال تبعیت وکالت از عقد لازم می‌گردد. در فرضی که موکل مشروط علیه است بی‌گمان حق عزل وکیل را از دست می‌دهد، لیکن این سؤال متصور است که آیا حق انجام وکالت را نیز به تبع وجود این شرط از دست داده است یا خیر؟
فرض کنید در ضمن عقد بیعی شرط شده است که خریدار وکیل فروشنده باشد تا برای تأمین ثمن معامله به طلبکار وی مراجعه کرده و طلب فروشنده را وصول و از محل آن، ثمن معامله را تأمین نماید. در این فرض وکیل که از طرف فروشنده تعیین گردیده است مشروط له محسوب می‌شود و فروشنده عقد بیع نیز مشروط علیه، آیا وی می‌تواند شخصاً برای وصول طلب خود به بدهکار مراجعه نماید و طلب خود را مطالبه کند؟ و اگر اینچنین است آیا این امر با وکالت بلاعزلی که طرفین بر آن توافق کرده‌اند منافات ندارد؟
بدیهی است آنچه مبین این مطلب است توافق و خواست طرفین می‌باشد، و امری است که باید با مراجعه به اراده‌های باطنی و قصد مشترک طرفین چگونگی آن را جویا شد. اگر در ضمن عقد توافقی نسبت به آن صورت گرفته باشد که همان ملاک عمل واقع می‌گردد و اما اگر طرفین در ضمن عقد سکوت اختیار کرده باشند، به نظر می‌رسد اصل بر این است که موکل حق انجام مورد وکالت را خواهد داشت. اطلاق ماده 683 قانون مدنی حکایت از این دارد که موکل خود می‌تواند مورد وکالت را انجام دهد خواه اینکه وکالت ضمن عقد لازم واقع شده و بلاعزل باشد و یا اینگونه نباشد. در هر صورت به نظر می‌رسد در صورت سکوت، موکل حق انجام وکالت را از دست نمی‌دهد، مضافاً به اینکه در این فرض که تردید در وجود این حق ایجاد شده است، اصل عدم اسقاط این حق و در نتیجه بقاء آن است و به عبارت دیگر وجود حق را استصحاب می‌کنیم.
با وجود این ممکن است این اقدام موکل موجب ورود زیان و خسارت به شخص وکیل گردد، لیکن نمی‌توان بر این مبنا این حق را از او ساقط کرد، علاوه بر این موکل حق عزل را از خود ساقط کرده است و نه حق مالکیت و انتقال را، ولی در هر صورت اگر اعمال موکل موجب ورود ضرر و زیان به شخص وکیل گردد، وی می‌تواند بر مبنای قاعده لاضرر و باستناد اصل 40 قانون اساسی و ماده یک قانون مسئولیت مدنی مطالبه خسارت و جبران ضرر و زیان آن را از موکل بخواهد، که البته قبول این ادعا منوط به احراز وجود شرایط دعوی مطالبه خسارت می‌باشد که امری بس مشکل و دشوار است.
ماده 234 - شرط برسه قسم است :
1 - شرط صفت .
2 - شرط نتیجه
3 - شرط فعل اثباتا یا نفیا .
شرط صفت عبارت است ازشرط راجعه به کیفیت یاکمیت مورد معامله .
شرط نتیجه آن است که تحقق امری درخارج شرط شود .
شرط فعل آن است که اقدام یاعدم اقدام به فعلی بریکی ازمتعاملین یابر
شخص خارجی شرط شود .

 

مبحث دوم - دراحکام شرط
ماده 235 - هرگاه شرطی که در ضمن عقد شده است شرط صفت باشد و معلوم شود
آن صفت موجود نیست کسی که شرط به نفع او شده است خیار فسخ خواهد داشت .

 

ماده 236 - شرط نتیجه در صورتی که حصول آن نتیجه موقوف به سبب خاصی
نباشدآن نتیجه به نفس اشتراط حاصل می شود .
ماده 237 - هرگاه شرط در ضمن عقد شرط فعل باشد اثباتا یا نفیا کسی که
ملتزم به انجام شرط شده است باید آن را بجا بیاورد و در صورت تخلف طرف
معامله می تواند به حاکم رجوع نماید تقاضای اجبار به وفاء شرط بنماید .
شروط ضمن عقد که باعث بطلان آن می شود

 


نویسنده: محمد قاضی اسداللهی

 

قانون گذار برای صحت یک بیع شرایطی را ذکر نموده است که اگر بعضی از آنها رعایت نگردد و یا ناقص باشد باعث بطلان و یا عدم تشکیل بیع می گردد. یکی از شرایطی که موردنظر می باشد شروطی است که بین بایع و فروشنده در ضمن عقد تنظیم می شود. معمولاطرفین برای اینکه بتوانند هر زمانی که بخواهند معامله را به هم بزنند و یا از قصد فرد رجوع نمایند شرط فسخ قرارداد و یا بیع را برای خود در نظر می گیرند و این شرط در بعضی موارد بدون در نظر گرفتن حدود مرز قانونی خود تنظیم می شود. قانونگذار در قانون مدنی در ماده 233 خود 2 شرط آورده است که باطل و موجب بطلان عقد می گردد: 1- شرط خلاف مقتضای عقد 2- شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عرضین شود. اشتباهی که در بین مبایعه نامه های تنظیمی در حال حاضر زیاد دیده می شود این است که در ضمن عقد شرط می شود که هر زمانی فروشنده یا خریدار و یا هر دوی آنها خواستند می توانند معامله را فسخ نمایند. طبق ماده 233 قانون مدنی این شرط از شروط باطل می باشد به علت اینکه زمان فسخ و یا شرط معین و معلوم نمی باشد و این خلاف مقتضای عقد بیع است اینکه هر زمانی فروشنده یا دیگری بتواند یک طرفه عقد را بر هم بزند این با اصل عقد بیع و معامله سازگار نمی باشد. زمانی می شود چنین شرطی را ضمن عقد در نظر گرفت که برای آن زمان و محدودیت قائل شویم. اگر بگوییم برای مدت یکماه از تاریخ معامله یا یکسال یا یک هفته هر کدام از طرفین می توانند معامله را فسخ نمایند. این به علت آنکه دارای حد و مرز است و زمان آن مشخص می باشد صحیح به نظر می رسد و هیچ خللی را به ارکان بیع وارد نمی کند. متاسفانه در عرف جامعه به این موضوع توجه نمی شود و از آن بدتر آنکه در بنگاه های معاملاتی ما هم که باید تمام این مسائل و موارد حقوقی در نظر گرفته شود نیز رعایت نمی گردد که این عدم رعایت باعث بطلان چنین معاملات و قراردادهایی می گردد.

 


بحث شروط ضمن عقد یکی از مسائل مهم و مطرح در مبحث حقوق خانواده است. گنجاندن شرط یا شروطی در ضمن عقد نکاح، ‏ذاتا نه منع شرعی دارد و نه ایراد قانونی، ‏بلکه می‌توان گفت در برخی موارد مطلوبیت و حتی ضرورت دارد و می‌تواند در تثبیت بنیان خانواده و ترویج ارزش‌های پایدار اجتماعی نقش مهمی ایفا کند.‏اما نکته اساسی و قابل توجه در این زمینه آن است که وضع شرط در ضمن عقد نکاح، ‏تابع احکام و مقررات خاصی است که موجب می‌شود شروط ضمن عقد نکاح، ‏فراتر از قواعد و اصول حاکم بر نکاح نباشد. در واقع، ‏وضع شرط در ضمن عقد به منظور استحکام هر چه بیشتر آن صورت می‌گیرد، ‏لذا اگر شرطی ‏با این وضع در تنافی باشد، ‏اعتبار لازم را نداشته ‏و نافذ نخواهد بود.

بر این اساس، ‏نوشتار حاضر شروط نامشروع ضمن عقد نکاح را مورد بررسی ومطالعه قرار دهد و می‌کوشد با استناد به آراء فقهی و نظریات حقوقی، ‏دلیل یا دلایل عدم مشروعیت این‌ دسته از شروط را بیان نماید.

اقسام شرط:

شرط به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌گردد:

1) شرط صحیح: مراد از آن شرطی است که بر حسب قواعد، ‏وضع آن هیچ‌ گونه مانعی ندارد و وفای به آن لازم است، ‏که از نظر فقهی به سه دسته تقسیم می‌شود:

الف: شرط صفت: که عبارت است از شرط مربوط به کیفیت یا کمیت مورد معامله ‏و در واقع، ‏متعلق به وصف شخصی شیء مورد معامله است ؛ مثل نوع یا مدل واسطه نقلیه و یا تحصیلات خواستگار.

ب) شرط فعل: که بر اساس آن، ‏اقدام یا عدم اقدام به کاری بر یکی از طرفین عقد، ‏ شرط می‌شود. به عبارت دیگر، ‏این شرط متعلق به فعل متعاقدین است ؛ مثل شرط عدم‏اشتغال زوج ‏یا ‏زوجه ‏به ‏کار منافی با حیثیت خانوادگی یا شخصی طرف دیگر.

ج) شرط نتیجه: شرطی است که بر طبق آن، ‏تحقق‏امری در خارج شرط می‌شود ‏و متعلق به چیزی است که از قبیل غایت کار به شمار می‌آید؛ مثل تملک عین خاص.

در شرط وصف، ‏اگر معلوم شود که مورد معامله فاقد وصف مورد نظر است، ‏طرف دیگر حق فسخ دارد و اصلا وفای به آن بی‌معناست.‏اما شرط نتیجه دو صورت دارد:

1) یا تحصیل آن منوط به سبب خاص شرعی است و شرط در حصول نتیجه تأثیری ندارد. در این صورت، ‏زیر مجموعه شرط فعل است که در مورد آن بحث و نظر است. یعنی اگر یکی از طرفین عقد بخواهد به مجرد شرط گذاشتن، ‏نتیجه به‌ دست آید‏اما در مقابل، ‏دلیل شرعی ناظر بر تحقیق نتیجه از طریق سبب خاص باشد، ‏در این صورت، ‏این شرط فاسد و مخالف کتاب و سنت است. مثل ملکیت یا زوجیت که یکی از طرفین عقد، ‏در ضمن عقد لازم مثل بیع، ‏شرط کند به مجرد انجام عقد بیع، ‏زوجیت محقق خود یا در ضمن عقد نکاح، ‏شرط شود که به مجرد اجرای عقد نکاح، ‏ملکیت یک قطعه زمین یا چیز دیگر برای یکی از طرفین عقد، ‏محقق شود. چنین شرطی باطل است. زیرا حصول ملکیت یا تحقق زوجیت، ‏تنها در اثر سبب خاص آن محقق می‌شود و شرط ضمن عقد در حصول آن هیچ‌گونه تأثیری ندارد.

2) یا شرط در حصول نتیجه کفایت می‌کند و نیاز به سبب خاص نمی‌باشد. در این صورت، ‏این شرط صحیح و لازم الوفاء است. مثل وکالت یا ‏وصایت. مثل اینکه یکی از طرفین در ضمن عقد نکاح شرط کند طرف دیگر یا شخص ثالث، ‏وکیل او باشد، ‏در این فرض، ‏چون شرط ضمن عقد در حصول نتیجه مؤثر است و حصول آن منوط به سبب خاص شرعی نیست، ‏این شرط صحیح ‏و نافذ است. ‏

راجع به شرط فعل نیز با آنکه در جزئیات مسائل آن اختلاف است‏اما نظر مشهور برآن است که وفای به این شرط واجب است. حتی در صورت‏امتناع مشروط علیه، ‏مشروط له می‌تواند از طرق قانونی او را مجبور به وفای به شرط کند واگر اجبار ممکن نباشد، ‏و یا مطابق برخی اقوال اگر وفای به شرط ممکن نباشد، ‏مشروط مطابق برخی اقوال حق فسخ خواهد داشت. ‏

2) شرط باطل یا فاسد که بر دو نوع است:

الف) مبطل و مفسد عقد که آن‌ هم دو صورت دارد:

‏ ‏ 1)شرط مخالف مقتضای عقد: در صورتی‌ که شرط، ‏مخالف مقتضای عقد باشد، ‏وجود آن مستلزم عدم آن است زیرا در این صورت، ‏ میان مقتضای عقد و میان شرطی که تحقق مقتضای آن را نفی می‌کند، ‏تنافی پیدا می‌شود و طبعا وفا به چنین عقدی غیر ممکن است. از این رو، ‏یا حکم به تساقط عقد و شرط هر دو می‌شود و یا حداقل با عمل به مقتضای عقد، ‏ شرط ساقط می‌شود. به علاوه شرط مخالف مقتضای عقد، ‏مخالف کتاب و سنت نیز هست. چون کتاب و سنت بر عدم تخلف عقد از مقتضای عقد دلالت دارد .

‏ ‏2) شرط مجهول؛ مراد از‌ آن شرطی است که جهالت در آن، ‏موجب غرر در معامله شود. چون شرط در حقیقت جزء عوضین است و جهالت در شرط، ‏همواره مستلزم مقداری از غرر در عقد است و قهرا از جهل به آن، ‏جهل به عوضین لازم می‌آید.

ب) غیر مبطل که دارای سه صورت است:

‏ ‏ ‏ ‏1) شرط لغو: شرطی است که غرض قابل اعتنایی عقلایی در آن تصور ندارد. مثل آنکه خریدار شرط کند وسیله نقلیه فاقد – مثلا- فرمان باشد.

‏ ‏ ‏ 2) شرط نامقدور، ‏مراد از آن شرطی است که انجام آن از توان مکلف بیرون باشد و در حیطه قدرت الهی قرار داشته باشد، ‏نه‌ آنچه که عقلا یا عادتا انجام آن محال باشد. زیرا الزام و التزام به انجام فعلی که‏امتناع عقلی یا عادی دارد، ‏یا مستلزم جمع بین ضدین و یا مثل کار لغوی پریدن به هوا است، ‏از‏اموری‌اند که از عقلاء سر نمی‌زند و بیان حکم شرعی آن در شأن ‏فقها نیست.

‏ ‏3) شرط نامشروع: مراد از آن شرطی است که مخالف کتاب و سنت باشد. شرط مخالف کتاب و سنت در دو چیز موضوع قابل تصویر است: یکی در نفس ‏مشروط و دیگری در التزام به ‌آن. مثلا اگر زنی در ضمن عقد نکاح شرط کند ‏شوهر حق ندارد ‏زن دیگر اختیار کند، ‏نفس این شرط مخالف کتاب و سنت نیست. بلکه آنچه با بیان کتاب الهی در تغایر است، ‏التزام به آن است البته روشن است که ‏مراد از التزام عملی است نه قلبی. چون التزام قلبی منشأ اثر نمی‌باشد. آنچه مخالف با مشروع ‏را در ‏پی دارد، ‏التزام عملی به شرط است که ممکن است در ذات خود، ‏با کتاب و سنت مخالف نباشد. مثلا همین شرط عدم ازدواج با زن دیگر، ‏فی‌ نفسه مخالف کتاب و سنت نمی‌باشد‏اما التزام عملی به آن، ‏به مخالفت با کتاب و سنت می‌انجامد. چون قرآن مجید با صراحت تعدد زوجات را مشروع می‌داند‏اما شرط یاد شده در نقطه مقابل آن قرار می‌گیرد ‏.

پس شرط نامشروع، ‏شرطی است که التزام به آن با حکم کتاب و سنت در تنافی باشد و موجب حرام شدن حلال یا حرام شدن حلال شود و این در صورتی لازم می‌آید که ادله وجوب وفا ‏به شرط با ادله احکام تعارض یابند.

شروط نامشروع:

در این قسمت عمده‌ترین مواردی را که می‌توان به عنوان شرط نامشروع مطرح نمود، ‏مورد بررسی قرار می‌دهیم و پیشاپیش متذکر می‌شویم سعی برآن است تا شروطی بررسی شود که هم نامشروع بودن آنها محرز است ‏و هم مورد ابتلاء هستند. بدین ترتیب این شروط را درمحورهای ذیل می‌توان گردآوری ‏و بیان نمود:

1- شرط خیار فسخ:

بر اساس آراء فقهی و نظریات حقوقی، ‏این شرط به طور قطع باطل است وتمام ‏فقها وحقوق‌دانان مسلمان آن را باطل می‌دانند.‏اما در مبطل بودن آن اختلاف است؛ به طوری ‌که مشهور آن‌ را مبطل وجمعی آن ‌را فقط باطل می‌شمارند.

بنابراین نظریه مشهور، ‏شرط خیار فسخ، ‏مبطل است ‏و در این رابطه چنین استدلال کرده‌اند که:

آنچه واقع شده، ‏یک چیز است نه دو تا که بتوان آنها را از یکدیگرجدا نمود؛ یعنی شرط و مشروط در واقع، ‏مطلوب واحدی‌اند. وقتی شرط باطل شد، ‏مشروط هم باطل می‌شود.

در نکاح شائبه عبادت است و در عبادات، ‏ شرط منتفی است.

موارد فسخ نکاح در شریعت معین و مشخص شده است وادله آن بر دلیل جواز فسخ در عموم معاملات حکومت دارد.

شرط خیار فسخ مخالف مقتضای عقد نکاح است؛ زیرا لزوم عقد نکاح، ‏شرعی است و اختیار آن به دست طرفین عقد نیست. از این رو، ‏دوام آن تا زمان حصول رافع که در شریعت معین شده است، ‏ به حال خود باقی است.

از آن گذشته، ‏جعل خیار باعث می‌شود «منشأ» یعنی زوجیت که با صیغه عقد انشاء می‌شود، ‏مقید به عدم فسخ شود که زمان آن نامعین است. ضمن اینکه اهمال یا اطلاق عدم فسخ هم نامعقول است. لذا زوجیت، ‏مقید و محدود به قبل از فسخ می‌شود که این هم باطل است. چون تعیین مدت به طوری ‌که قابل زیادت یا نقصان نباشد، ‏از ارکان عقد موقت است و در مورد بحث به دلیل نامعلوم بودن تاریخ فسخ، ‏وجود ندارد و از سوی دیگر به دلیل نامعلوم بودن زمان فسخ نمی‌توان آن را موقت هم نامید در نتیجه چنین عقدی کلا باطل است.

در برابر دیدگاه مشهور، ‏جمعی از فقهاء شرط خیار ‏فسخ را باطل و عقد را صحیح می‌دانند. مستند این نظر، ‏

اولا، ‏روایاتی است که ناظر بر صحت عقد و بطلان شرط‌اند.

ثانیا، ‏از نظر ایشان عقد نکاح قابلیت خیار را ندارد و لذا شرط خیار، ‏لغو و خود به ‌خود منتفی است.

ثالثا، ‏عقد و شرط دو‏امر جداگانه‌اند که از بطلان یکی، ‏بطلان دیگری لازم نمی‌آید.

رابعا، ‏برخی از طرفداران این دیدگاه، ‏برخلاف نظر مشهور، ‏در باب صحت عقد و بطلان شرط ادعای اجماع دارند .

قانون مدنی هم با تبعیت از نظریه غیر مشهور می‌گوید شرط خیار فسخ در نکاح باطل است ‏

اما مبطل نیست. بنابراین، ‏با توجه به اینکه عقد نکاح قابل فسخ نیست و موارد و اسباب فسخ آن در شریعت دلیل خاص دارد، ‏اگر بتوان ثابت نمود که شرط خیار فسخ لغو است، ‏می‌توان گفت نظریه غیر مشهور راجع به صحت عقد و بطلان شرط قریب به واقع است. زیرا وقتی عقد قابلیت خیار را نداشته باشد مثل آن است که مشروط پذیر نباشد. در این صورت، ‏عقد یا باید صحیح و فاقد شرط تلقی شود و یا باطل انگاشته شود و از آنجا که بطلان آن دلیل خاص می‌طلبد، ‏پس عقد باید صحیح باشد.

3) شرط عدم تزوج: مراد از آن این است که زوجه شرط کند شوهر حق ندارد با زن دیگر ازدواج کند. مشهور فقهاء بر آن است که این شرط باطل است. چنانکه مرحوم شیخ انصاری، ‏ابن ادریس، ‏ و شیخ طوسی ‏بطلان آن را متذکر شده‌اند‏اما شهید ثانی در رابطه با بطلان شرط و صحت عقد می‌گوید: فساد شرط به دلیل مخالفت با شریعت، ‏روشن است.‏اما صحت عقد ظاهرا دلیلی غیر از اجماع ندارد، ‏به طوری ‌که اگر این مسئله اجماعی نبود همانند سایرعقود مشتمل بر شرط فاسد، ‏جای بحث و تأمل داشت. چون طرفین عقد، ‏عقد مشروط را قصد نموده‌اند. چگونه ممکن است ‏عقد مشروط بدون حصول شرط صحیح باشد؟ زیرا فساد شرط موجب فساد عقد می‌شود. لکن برخی از فقهاء با فرض اینکه شرط فاسد، ‏مفسد عقد هم باشد، ‏حکم به صحت عقد و بطلان شرط نموده‌اند.

زیرا نهایت تأثیر فساد و شرط است که آن هم مقتضی فساد نکاح نخواهد بود. از آن گذشته، ‏شرط اینکه شوهر حق ندارد زن دیگر اختیار کند و برای همسرش هوو بیاورد، ‏نه مخل به مقصود نکاح است و نه با مقتضای آن منافات دارد. از این رو، ‏چنین عقدی صحیح‏اما شرط آن به دلیل نامشروع بودن باطل است19.

پیروان دیدگاه مشهور برای توجیه نظریه‌شان به روایاتی استناد می‌کنند که برخی از آنها را در ادامه یاد آور می‌شویم:

1) از‏امام باقر (ع) پرسیده شد اگر کسی درهنگام ازدواج با زنش شرط کند که اگر با زن دیگر ازدواج کند زن اولی مطلقه خواهد بود، ‏چه حکمی دارد؟‏امام(ع) فرمود: شرط خدا بر شرط شما مقدم است. آن مرد مخیر است بین اینکه به شرط خود وفا کند و زن دیگر نگیرد، ‏یا وجود زن ‏اولی، ‏ با دیگری هم ازدواج کند .

2) همین مسئله از‏امام صادق (ع) پرسیده شد. آن حضرت جواب داد ‏پیامبر اکرم (ص) فرموده است: هرکسی شرطی مغایر با کتاب خدا بگذارد، ‏نه به نفع او و نه به زیان او اثری ندارد ‏

3) مردی با دختر حمران بن اعین ازدواج کرد و با همدیگر شرط نمودند که نه در زندگی و نه پس از مرگ یکی از آنها، ‏هیچ‌کدام با کس دیگر ازدواج نکند، ‏و عهد نمودند در صورت عدم وفا به شرط، ‏حج نمایند، ‏قربانی کنند و تمام مال خود را به مساکین بدهند. سپس آن مرد نزد‏امام صادق (ع) آمد و جریان را باز گو نمود. آن حضرت فرمود: دختر حمران برما حقی دارد‏اما این حق مانع از آن نمی‌شود که من سخن حق را نگویم.‏ای مرد ‏برو و ازدواج کن و برای همسرت هوو بیار. چون آنچه انجام داده‌اید هیچ اعتباری ندارد .

از این روایات به روشنی استفاده می‌شود که این شرط باطل است و اعتبار ندارد و نباید به‌ آن ترتیب اثر داده شود.‏اما در مقابل نظر مشهور، ‏جمعی از فقهاء وضع این شرط را مجاز دانسته‏اند و عمل به آن را لازم می‌دانند، ‏به طوری ‌که اگر زوج برخلاف شرط، ‏اقدام به ازدواج مجدد نماید، ‏عقد دوم صحت ندارد .

مستند نظر ایشان حدیث‏امام کاظم(ع) است که بر اساس آن، ‏آن حضرت به مردی که بر خلاف شرط، ‏اقدام به ازدواج دوم نموده بود، ‏فرمودند: کار بدی انجام داده و باید به شرط خود با زن اولی‌اش وفادار بماند چون رسول اکرم (ص) فرمودند: المومنون عند شروطهم .

به نظر می‌رسد روایات مورد استفاده با دیدگاه مشهور و غیر آن متعارض‌اند. به همین دلیل مرحوم شیخ طوسی روایت مورد استناد نظریه غیر مشهور را در تهذیب حمل بر استحباب و در استبصار حمل بر تقیه نموده است که از نگاه بعضی از صاحب‌نظران حمل بر تقیه موجه‌تر است. چون در این روایت، ‏نذر واجب به عمل مباح که عدم ازدواج با زن دیگر است، ‏تعلق گرفته است، ‏در حالیکه مطابق روایات، ‏نذر باید به عمل راجح تعلق گیرد. لذا نذر نمی‌تواند یک عمل مباح را از اباحه خارج کند .پس روایات مورد استفاده نظریه مشهور از قوت بیشتری برخوردارند و علاوه برآن با عمل اصحاب هم مورد تأیید قرار گرفته‌اند. پس در این مسئله، ‏شرط باطل و عقد صحیح است. از نظر حقوقی هم با استناد به ماده 942 قانون مدنی، ‏اصل تعدد زوجات به حیث قانون آمره به شمار می‌رود. لذا شرط عدم تزوج، ‏شرط فعل منفی و مخالف قانون آمره محسوب شده است و محکوم به بطلان خواهد بود. ‏

شرط عدم انجام وظائف زوجیت از سوی ‏زن:

‏ ‏مراد از آن این است که زن شرط می‌کند تا شوهرحق نزدیکی و هم بستر شدن با او را نداشته باشد. آیا این شرط مخالف کتاب و سنت است و می‌توان آن را نامشروع دانست یا نه؟ از نظر فقهی در این رابطه دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است:

الف) صحت عقد و شرط در عقد دائم ‏و منقطع:

شیخ طوسی در نهایه برای این دیدگاه به دو روایت استدلال نموده است و هم چنین محقق در «شرایع» و شهید ثانی در«مسالک»‏ و برخی دیگر از فقهاء هم این دیدگاه را پذیرفته‌اند .

ب) بطلان شرط ‏و عقد در عقد دائم ‏و صحت آن ‏دو در عقد موقت:

شیخ طوسی در مبسوط این قول را پذیرفته است‌ و می‌گوید: اگر فساد شرط منتهی به فساد عقد شود مثل شرط عدم و طی، ‏نکاح باطل است. چون مخل به مقصود نکاح بوده و مانع آن است. علامه ‏در مختلف از همین دیدگاه پیروی نموده و شرط یاد شده را منافی مقتضای عقد که اهم آن تناسل است می‌داند، ‏همچنان می‌افزاید طرفین عقد، ‏بر عقد بدون شرط توافق نکرده‌اند. از این رو، ‏در عقد دائم هم عقد و هم شرط هر دو باطل است. جمعی دیگر از صاحب‌ نظران نیز از این دیدگاه پیروی کرده‌اند.

ج) صحت عقد و بطلان شرط در عقد دائم و موقت:

طرفداران این نظریه استدلال می‌کنند اصول مذهب اقتضاء دارد ‏این شرط مخالف کتاب و سنت بوده و در نتیجه باطل است. زیرا اصل، ‏ برائت ذمه از این شرط است و اجماعی هم بر لزوم و اعتبار آن منعقد نشده است. به عبارت دیگر؛ صحت عقد به دلیل صدور آن از اهل آن و قرار گرفتن در جایگاه خود است (صدر من اهله ‏و وقع فی محله) و اصل در عقود، ‏صحت است.‏اما بطلان شرط به خاطر منافات آن ‏با مقتضای عقد است. چون هدف از نکاح، ‏زوجیت و تناسل است. پس نزدیکی لازمه زوجیت است و هدف از نکاح، ‏نزدیکی مشروع است. بنابراین، ‏شرط خلاف آن، ‏خلاف مقتضای عقد خواهد بود ‏و اگر فرضا خلاف مقتضای عقد نباشد، ‏مسلما خلاف قانون آمره بودن و باطل است. همچنان که از مفهوم ماده 1119 قانون مدنی هم استفاده ‏می‌شود که شرط مغایر با مقتضای عقد نکاح باطل است ‏و اعتبار ندارد.

د)بطلان شرط و صحت عقد در عقد دائم و صحت هر دو در عقد موقت:

اصحاب این دیدگاه می‌گویند: شرط مغایر با ‏مقتضای عقد و مخالف کتاب و سنت باطل است بجز در عقد موقت که در آن یکسری شروط از جمله شرط عدم نزدیکی و مجامعت صحیح است.

همچنین از نظر حقوقی، ‏ بر اساس مواد 1103 و 1104 قانون مدنی که زوجین را موظف به حسن معاشرت و تشیید مبانی خانواده می‌نماید، ‏مراعات وظائف زوجیت از زمره احکام و قواعد آمره است که در هر حال باید به اجرا درآید. از این رو، ‏این شرط، ‏نامشروع و مطابق بند 3 ماده 232 قانون مدنی باطل است.

4) شرط اینکه اگر شوهر تا مدت معینی مهریه همسرش را ندهد، ‏عقد باطل باشد:

بر اساس نظر مشهور این شرط باطل و عقد، ‏صحیح است .مستند آن روایاتی است که ‏مطابق آنها چنین شرطی هیچ‌ گونه اعتبار و اثری ندارد: از‏امام باقر(ع) درباره مردی پرسیده شد که با زنی با این شرط ازدواج می‌کند که اگر تا زمان معینی مهریه او را نپرداخت، ‏حقی بر زن نداشته باشد. آن حضرت فرمودند: اختیار زن به دست مرد است وشرط آنان ملغی است. از آن گذشته، ‏بعضی دیگر از صاحب‌نظران، ‏این شرط را مخل به مقصود نکاح شمرده ‏و از این جهت، ‏حکم به بطلان آن نموده‌اند .

5) شرط مطلقه شدن زن قبلی:

6) همان طوری که در بیان شرط نتیجه یاد‌آوری شد، ‏اگر تحصیل نتیجه منوط به سبب خاص شرعی باشد، ‏داخل در شرط فعل می‌شود که جای بحث و گفت‌ و‌گو دارد. لذا اگر حصول آن به مجرد وضع شرط باشد و از آن طرف، ‏دلیل شرعی بر حصول آن از طریق سبب خاص دلالت کند، ‏این شرط، ‏مخالف کتاب و سنت بوده و باطل است.

از آن گذشته، ‏یکی از موارد شروط نامقدور که مکلف، ‏توان انجام آن را ندارد، ‏وضع شرط در جایی است که حصول غایت و نتیجه متوقف بر سبب خاص شرعی باشد. مثل اینکه در عقد، ‏شرط شود به مجرد عقد، ‏زنی که به عقد کسی درآید، ‏ زن قبلی آن مرد مطلقه شود. ‏ بنابراین، ‏ با توجه به اینکه مطلقه شدن همسر، ‏نیازمند سبب خاص شرعی است و طلاق متوقف بر رعایت موازین مقررات خاص آن است، ‏می‌توان گفت چنین شرطی به دلیل نامشروع بودن، ‏محکوم به بطلان است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله توافق ضمن عقد لازم- شرط نتیجه