یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تقریبا رایگان: متن انگلیسی استاندارد ISO13485:2016 (آخرین ویرایش) سیستم مدیریت کیفیت ویژه ی تجهیزات پزشکی

اختصاصی از یاری فایل تقریبا رایگان: متن انگلیسی استاندارد ISO13485:2016 (آخرین ویرایش) سیستم مدیریت کیفیت ویژه ی تجهیزات پزشکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تقریبا رایگان: متن انگلیسی استاندارد ISO13485:2016 (آخرین ویرایش) سیستم مدیریت کیفیت ویژه ی تجهیزات پزشکی


تقریبا رایگان: بسته ویژه ی تجهیزات پزشکی متن انگلیسی استانداردهای قابل کاربرد و مفید برای تجهیزات پزشکی به زبان انگلیسی شامل ISO13485:2016، ISO9001:2015، ISO9000:2015 و ISO/TS9002:2016

از آن جا که امکان رایگان عرضه کردن محصولات وجود نداشته است (به دلیل مقررات وبسایت) کل این بسته تنها 500 تومان قیمت گذاری شد. 

در اینجا استانداردهای مفید و قابل کاربرد در صنعت تجهیزات پزشکی را قرار داده ایم شامل:

1- ISO13485:2016 (آخرین ویرایش) سیستم مدیریت کیفیت ویژه ی تجهیزات پزشکی

2- ISO9001:2015 (آخرین ویرایش) سیستم مدیریت کیفیت عمومی

3- ISO9000:2015 استاندارد مربوط به شرح لغات، تعاریف و اصطلاحات قابل کاربرد در مدیریت کیفیت

4- ISO/TS9002:2016 استاندارد راهنمای پیاده سازی ISO9000:2015


دانلود با لینک مستقیم


تقریبا رایگان: متن انگلیسی استاندارد ISO13485:2016 (آخرین ویرایش) سیستم مدیریت کیفیت ویژه ی تجهیزات پزشکی

دانلود رایگان نیاز به موفقیت 20 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود رایگان نیاز به موفقیت 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نیاز به موفقیت

بعد از نیاز به همبستگی، دومین عاملی که بر شیوه ارتباطی افراد تاثیر می گذارد، نیاز آنان به موفقیت است. نیاز به موفقیت عبارت است از نیاز به نمایش درآوردن شایستگی های خود و به دست آوردن نوعی اعتبار و صلاحیت در پرتو آن. انگیزه نیاز به موفقیت، یک عامل اصلی شکل دهی شخصیت انسان هاست. افراد از نظر میزان نیاز به موفقیت با یکدیگر متفاوتند و این تفاوت به عنوان یکی از مهم ترین عناصر اجزاء شخصیت مطرح است. نیاز به موفقیت هم در سطح فردی و هم گروهی و جمعی مورد بررسی قرار گرفته است. در سطح فردی ، افراد با نیاز به موفقیت بالا، خواهان برتری، رسیدن به معیارهای بالا، چه در کسب و کار و چه در ورزش و چه در حیات علمی خود می باشند. ولی در عین حال، آنان علاقه مند و متوجه عکس العمل ها و پاسخ هایی می باشند که دیگران به آن ها و رفتار آن ها می دهند. سه ویژگی اساسی افراد با نیاز به موفقیت بالا به شرح زیر است:

اول این که آنان می خواهند شخصا مسئول انجام موفقیت آمیز وظایفی که به آنان محول شده است باشند. دوم این که آنان به میزان ملایمی به خطرجویی اعتقاد دارند و به میزان قابل توجهی واقع بینانه هدف های خود را شکل می دهند. چالش در امور، برای آن ها مسئله ای عادی است و از آن پرهیز نمی کنند. سوم این که آنان خواهان بازخور فوری و مشخص انجام امور خود از طرف دیگران می باشند. آن ها می خواهند بدانند که کار را چگونه انجام داده اند و به چه میزان موفق بوده اند. از این رو آنان اغلب به مشاغلی ( مانند فروش) روی می آورند که نتیجه آن ها به سرعت نمایان می شود. این افراد از مشاغلی چون تحقیق وتوسعه روی گردانند، چرا که نتیجه چندان محسوس و ملموس نمی باشد و بسیار با فاصله از انجام عمل حاصل می شود.

از نظر رفتارهای ارتباطی، ویژگی افراد با نیاز بالای به موفقیت، عمدتا با تلاش فراوان در جهت شکل دهی به اعتماد به نفس بالای خود نمایان می شود و این افراد سعی می کنند تسلط خود را به طرف مقابل به منصه ظهور برسانند، در عین این که در همان زمان سعی در جلب توجه دیگران نسبت به خود و رفتارهای خود دارند. آنان در گفت و گوهای دوجانبه یا چند جانبه بیشتر سخن می گویند و کمتر گوش می دهند، به ویژه زمانی که هدفی برای رسیدن مطرح باشد. در آن صورت آن ها کمتر به دیگران مجال سخنگویی می دهند و خود به گونه متکلم وحده عمل می کنند. بین اعتماد به نفس و نیاز به موفقیت رابطه وجود دارد. هر اندازه اعتماد به نفس در کسی تقویت شود می توان امیدوار بود که او نیاز به موفقیت بیشتری خواهد داشت

ضرورت دست یافتن به موفقیت

اکثریت مردم را به طور عموم ، از نظر روانشناسی می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد. یکی گروهی که فرصتها آنان را به چالش می خوانند و بر آنند تا کارهای دشوار انجام دهند تا به هدفی خاص دست یابند، این گروه در اقلیت قرار دارند . گروه دیگر که در اکثریت می باشند نیز گروهی است که بی توجه از کنار مسائل می گذرند.

اینک چندین سال است که روانشناسان تلاش می کنند به راز این دو گانگی غریب پر رمز و راز پی ببرند.آیا نیاز به موفقیت (و یا فقدان آن ) در درون فرد اتفاقی است، ارثی بوده ویا نتیجه ی تاثیرات محیطی می باشد؟ آیا صرفاً یک انگیزه ی انسانی قابل تفکیک از انگیزه های دیگر است یا ترکیبی از چندین انگیزه ی مختلف – تمایل کسب قدرت و شهرت ویا تجمع ثروت؟ مهمتر از همه آیا راهی وجود دارد که بتوان چنین تمایلی را در جامعه ویا افرادی که فاقد آن می باشند ، بوجود آورد؟

با وجود آنکه هنوز پاسخ کاملی برای هیچیک از این سوالات در دست نیست اما سالها کارکردن روی این مطالب ، پاسخهایی نسبی برای هریک از سوالات مزبور ویا بینشی نسبت به کل قضیه فراهم آورده است . بی شک یک انگیزه انسانی بخصوص که از سایر انگیزه ها قابل تفکیک باشد وجود دارد ،به نحوی که می توان آنرا در هر گروهی از افراد یافت ویا مورد آزمون قرار داد.

اجازه بدهید مثالی را مطرح کنم . چندین سال قبل بر روی 450 نفر از کار گرانی که در نتیجه ی تعطیلی موقت یک کارخانه در منطقه ی اری پنسیلوانیا ،از کار اخراج شده بودند، مطالعه ای انجام شد. اکثریت این کارگران برای مدتی در خانه ماندند و سپس به اداره ی کاریابی ایالات متحده مراجعه کردند تا ببیند امکان استخدام در کار قبلی خود ویا کارها ی نظیر آن وجود دارد یا خیر. تنها تعداد قلیلی از آنها به گونه ای متفاوت رفتار کردند ، یعنی درست از همان روز که کار خود را از دست دادند ، به شکار کاری جدید رفتند.

آنها به اداره ی کاریابی ایالات متحده و پنسیلوانیا سر زدند. بخش استخدام نیازمندیها ی روزنامه ها را می خواندند ، به کلیسا و اتحادیه ی خود و سازمانهای وابسته ی مختلف سر زدند ، برای فراگیری مهارتهای جدید در دوره های آموزشی شرکت کردند وحتی شهر خود را در جستجوی کار ترک کردند و این در حالی است که اکثریتی که در خانه مانده بودند حاضر نبودند تحت هیچ شرایطی برای بدست آوردن کار اری را ترک گویند. بی شک افراد این اقلیت فعال از انگیزه های کاملاً متفاوتی برخوردار بوده اند . تمامی این افراد از نظر هدف در یک موقعیت قرار داشتند : آنها به کار ، پول، سر پناه ، غذا و امنیت شغلی نیاز داشتند .

اما تنها عده ی اندکی از آنان در بدست آوردن نیازها یشان پیش قدم شده ودر اقدام کردن از خود تهور نشان دادند. چرا؟ اینک روانشناسان پس از سالها تحقیق معتقدند که می توانند بدین سوال پاسخ دهند . آنها نشان داده اند که این افراد از نوع خاصی از انگیزه ی انسانی به مقیاسی بالا برخوردار بوده اند . اجازه بدهید فعلاً این ویژگی فردی را انگیزه ی A بنامیم وبه بررسی سایر ویژگیهای افرادی که انگیزه ی A آنها بیشتر از دیگران است بپردازیم.

فرض کنید این افراد از نظر کاری در موقعیتی قرار دارند که می توانند میزان سختی و دشواری کارشان را خود تعیین کنند . چنین وضعیتی را براحتی می توان در آزمایشگاه روانشناسی ایجاد کرد.،بدین ترتیب که از افراد خواست تا حلقه هایی را از هر فاصله ای که خود می خواهند ،بسوی یک گل میخ پرتاب نمایند.بسیاری از افراد حلقه ها را به طور اتفاقی و بدون محاسبه پرتاب می کنند ، یا بسیار نزدیک می ایستند ویا از گل میخ فاصله ی بسیار می گیرند ، اما افرادی که دارای انگیزه ی A می باشند ، چنین به نظر می رسد که فاصله ی خود را از گل میخ چنان محاسبه می کنند که القا کننده ی حس استادی وتسلط باشد . این افراد تقریباً همیشه در فاصله ای متعادل می ایستند ؛ نه آنقدر نزدیک که کار به نحو مسخره ای آسان به نظر برسد و نه آنقدر دور به نظر برسد ونه آنقدر دور که انجام کار غیر ممکن گردد . هر گاه شانس موفقیت آنها یک به سه باشد ، اهدافی را برای خود تعیین می کنند ، مشکل اما دست یافتنی است. به عبارت دیگر این گونه افراد همواره چالشهایی را برای خود در نظر می گیرند ، وظایفی که آنها را وا می دارد تا خود را تا حدی پیشرفت دهند .

البته آنها هنگامی چنین رفتاری را از خود بروز می دهند که بتوانند از طریق عملکرد شخصی خود ، نتیجه ی کار را تحت تاثیر قرار دهند . آنها به هیچ وجه قمار کردن را ترجیح نمی دهند. فرض کنیم آنها می توانند بین تاس ریزی ونرادی و تلاش در حل یک مساله یکی را انتخاب کنند ، در حالیکه برای هر دو کار زمانی واحد و شانس موفقیت یک به سه دارند .با وجود آنکه فرصت برنده شدن در هر دو مورد یکسان است وتاس ریختن کار ساده تری است اما آنها حل مساله را انتخاب می کنند . آنها بجای آنکه نتیجه ی کار را به دیگران ویا به شانس واگذار کنند ترجیح می دهند خود بر روی مساله کار کنند .

بی شک این گونه افراد به جای پاداش موفقیت ، به نفس موفقیت ها فردی می اندیشند، چراکه از طریق تاس ریختن می توانستند به همان پاداش ها دست یابند .

این مساله نشان دهنده ی ویژگی دیگری است در افرادی که از انگیزه ی A برخوردار می باشند و آن اینکه اینان شرایط کاریی را ترجیح می دهند که در آن صرفاً براساس تلاش خود به بازخور دی قطعی دست یابند . درست همانند یک بازیکن گلف ویا فروشنده نه مانند کاری که یک معلم و مشاور پرسنلی انجام می دهد. یک بازیگر گلف تقریباً همیشه امتیاز خود را می داند و به خوبی می تواند خود رابا رقیب خویش ویا با عملکرد روز ویا هفته ی قبل خود مقایسه نماید. یک معلم هرگز چنین بازخورد قطعیی درباره ی " نحوه انتقال مطلب " به دانش آموزانش در دست ندارد.اما علت چنین رفتاری در برخی از افراد چیست؟ از یک نظر پاسخ این سوال بسیار ساده است . علت آن است که آنان بیشتر وقت خود را به فکر کردن درباره ی این مساله می گذرانند که چگونه کار خود را بهتر انجام دهند . در حقیقت روانشناسان نوعا قدرت انگیزه ی A را با گرفتن نمونه هایی از تفکرات خود به خود افراد ( مانند سر هم کردن یک داستان درباره ی عکسی که به آنان نشان داده می شود .) و شمارش دفعاتی که آنان عملکرد خود را"بهتر" می خوانند ، اندازه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود رایگان نیاز به موفقیت 20 ص

دانلود رایگان همبستگی بین اختلافات خانوادگی و افت تحصیلی 30 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود رایگان همبستگی بین اختلافات خانوادگی و افت تحصیلی 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

«فهرست مطالب»

مقدمه

پیشینه های تحقیق

خلاصه تحقیق

« فصل اول»

بیان مسئله

هدف از تحقیق

فرضیه های تحقیق

«فصل دوم »

جامعة آماری

نمونه آماری

ابزار و وسائل تحقیق

«فصل سوم »

روش تجزیه و تحلیل داده های آماری

«فصل چهارم »

بحث و نتیجه گیری

محدودیت و مشکلات اجرایی تحقیق

نمونه پرسشنامه

مقدمه :

در گذشته طرز فکری ازسوی برخی از دانشمندان و محققین عرضه شده بود که براساس آن قائل بودند بعضی از افراد ذاتاً جانی و منحرف بدنیا می آیند در رأس این گروه « لوبروز» قرار داشت که پزشکی عالی مقام و محققی پرتلاش بود او در کتاب اساس جنایتکار به صراحت اعتراف کرده است که سرشت و خمیرة بعضی از انسانها جنایت نهفته است و چنین انسانی پس از ولادت و رشد دروضع وموقعیتی قرار می گیرد که نمی تواند جنایت نکند تحقیات دانشمندان دیگر خلاف آنرا ثابت کرده است ولی این نکته مورد تأیید همگان قرار گرفته است که برخی از کودکان فاسد و شرور و جانی بار می آیند بدان خاطر که در محیطی ناسالم رشد و پرورش یافته اند و در این امر خانواده بیش ازدیگر مراکز اجتماعی در کودک نقش دارد . زیرا کودک در خانواده شاهد زشتی ها ، زیبایی ها ، محبت ها و خشونتها ، درگیریها و حتی مرگ و میرها ، خوردن و خفتن ، غم و شادی و تحت تأثیر القائات و تذکرات و امر و نهی والدین ودیگر اعضای خانواده است . این ملاحظات و مسموعات فکر و روان او را تشکیل میدهد انگیزه هایی سازنده و یا ویرانگر در او پدید می آورد و او را به رفتارهایی خاص ویژه وامیدارد خانواده آموزشگاه رفتار و کردار است پدر و مادر و بزرگترهای خانواده نخستین الگوهای رفتاری وملاک اولیه و اعتباری کودکان ونوجوانان هستند وهر گونه ابراز تمایل والدین مطالعه وکسب دانش و یاپرداختن به هنر و ورزش چه بسا ذوق فکری کودکان و نوجوانان را بیدار و شکوفا و بارور سازد . همانطور که هر گونه نکوهش و یا بی میلی پدران و مادران می تواند عامل کندی ایستی و یا پس رفتگی آنان را در زمینه های سرشتی فراهم آورد .

هر چند خانواده نوجوانانشان را بهتر درک کنند و با آنان دوستی نمایند آرامش و اعتماد به نفس در فرزندانشان بیشتر می شود و نوجوانان در سایه بهره وری از آرامش و اعتماد بدست آمده برخورداری از بهداشت روانی مناسب توانایی خواهند یافت که به سادگی از مرحلة حساس بگذرند و به زندگی خودبپردازند .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود رایگان همبستگی بین اختلافات خانوادگی و افت تحصیلی 30 ص

دانلود رایگان گشتالت 26 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود رایگان گشتالت 26 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

گشتالت :

گشتالتی ها باور داشتند که ارگانیسم چیزی به تجربه می افزاید که در داده های حسی وجود ندارد و آن چیز سازمان ( confignization ) است . ( 2 ص 291 ) گشتالت واژه ای آلمانی است که برای انگاره (configuration ) ،سازمان ، الگو ، شکل یا شکل بندی ، وضع ، هیأت گل و طرح بکار رود و هیچ ترجمه ی دقیقی در انگلیسی ندارد

( 1 ص 199 ) ولی این اصطلاح برای گشتالتی ها بیش از اینها معنی می دهد ( 2563 ) کهلر در تباب خود با عنوان روان شناسی گشتالت خاطر نشان کرد که این اصطلاح به دو شکل مختلف در آلمان به کار می رود : شکل اول – شکل اول یا الگو ، به عنوان ویژگی اشیاءادراک شده دلالت دارد . شکل دوم به حالت مشخص تر یک شئ ، مثل مثلث اشاره دارد . بنابراین ، در حالت اول می توانیم به ویژگی سه ضلعی بودن ، و در حالت دوم به خود مثلث اشاره کنیم ( 1 ص 199 ) پیروان این مکتب معتقد بودن که ما دنیا را در کل های معنی دار تجربه کنیم . ما محرک های جداگانه را نمی بینیم ، بلکه آنچه را که می بینیم محرک های ترکیب یافته در انگاره های معنی دار یا گشتالت ها هستند . ما ، انسان ها صندلی ها ، اتومبیل ها درخت ها و گل ها را می بینیم میدان ادراکی ما به کل های سازمان یافته یا گشتالت ها تقسیم شده اند و اینها موضوع اصلی روان شناسی هستند . ( 2 ص 291 ) .در یونان باستان هم حتماً پیش از سقراط حکیم به این طرز فکر برمی خوریم بسیاری از فیلسوفان و اندیشه وران آن دوران بهترین راه برای مطالعه و ادارک عالم را دراین دانسته اند که به قوانین و نظامها ی کلی خلقت نظر داشته باشند ، نه به اجراء و عناصر سازنده ی آن .( 4ص207 ) فریاد مبارزه جویانی گشتالتی ها این گونه سر داده شده که «گل بیشتراز مجموع افرای آن است یا « تجربه کردن یعنی تحریف کردن یعنی کل دارای خواص یا ویژگی هایی است که در اجزاء تشکیل دهنده آن یافت نمی شود ، و از خیلی جهات کل تعیین کننده خصوصیات اجزا است نه بر عکس ورستهایمر در این باره گفته است : «موقیت هایی یافت می شود که در آن ها آنچه به طور کلی رخ می دهد از ویژگی های اجزاء جدا شده آن قابل استنباط نیست . اما برعکس . آن چه در مورد جزیی از کل اتفاق می افتد در بسیاری از موارد مشخص ، با توسل به قوانین ساخت درونی کل ، قابل تشخیص است » در حقیقت شما نمی توانید از تصویر معروف مونالیزا تصور کاملی درک کنید اگر ابتدا یک بازوی تصویر ، بعد به بازوی دیگر آن ، آنگاه به بینی پس به دهان آن نگاه کنید و بکوشید تا آنها را کنار هم قرار دهید . شما نمی توانید تجربه ی گوش دادن به یک ارکستر سمفونی را با تجزیه ی آن به سهم هر یک از نوازندگان ارکستر درک کنید . موسیقی حاصل از ارکستر بیشتر از مجموع نت های مختلفی است که به وسیله ی نوازندگان مختلف اجرا می شود . آهنگ دارای یک کیفیت ترکیبی است که با مجموع قسمت های آن متفاوت است . ( 2 ص 291 )

نمونه پدیده های گشتالتی را در فیزیک و روانشناسی در مثال های زیر می توان یافت :

1- گرداب نمونه ای از گشتالتی است . قطره های آبی که گرداب از آن ها تشکیل می شود به تنهایی معرف گرداب نیستند ، بلکه نوع حرکت آن در گرداب معرف گرداب است .

2- وقتی ما به سه نقطه قسمت الف شکل زیر نگاه می کنیم آن ها را به صورت یک مثلث می بینیم ، در حالی که سه نقطه ی قسمت ب این شکل چنین تصوری را در ما ایجاد نمی کند .

علت این تفاوت در ادراک وضعیت یا طرحی است که به نقطه ی قسمت الف ایجاد کرده اند . بنابراین ، باید گفت مثلث عبارت است از سه نقطه ی مجزا در یکدیگر به اضافه ی طرحی که از وجود آن سه نقطه حاصل می شود و این رابطه ی نشان دهنده ی اصل مهم روان شناسی گشتالت است . ( 3 ص 257 )

پیشینیان روان شناسی گشتالت :

همانند بسیاری از مکتب های دیگر که در اوایل قرن بیستم آغاز شدند ، روان شناسی گشتالت میراثی غنی داشت . به نام ها و عقاید بسیاری می توان اشاره کرد ، ولی من سعی کردم خود را به مهم ترین آن ها محدود کنم .

اهانوئل کانت :

تعدادی از نویسندگان که در باره ی روان شناسی نظامدار نوشته اند ، خدمت های کانت را نادیده گرفته اند ، در حالی که مهم ترین تأثیر کانت در روان شناسی ، بر جنبش گشتالتی منتشرکرد . بوده است . در سال 1781 ، او یکی از مهم ترین آثار خود را به نام

نقدی بر فرد ناب منتشر کرد . کانت با لاک و تجربی نگرهای دیگر موافق بود که دانش از احساسها ناشی می شود ، ولی اعتقاد داشت که ادراک ما فقط دانش چیزها را به صورتی که آن ها به شکل پدیده ها بر ما ظاهر می شوند در اختیارمان می گذارد ، نه به صورتی که آن ها واقعاً هستند . چیزها به خودی خود می توانند وجود داشته باشند امّا ما آن ها فقط به صورتی درک می کنیم که ذهنمان تعیین می کند، ذهن ما مانند یک دوربین عکاسی نیست ؛ ذهن ما ادراک های خود را مرتب می کند . زمان و مکان به صورت ظفری در ذهن انسان وجود دارند . کل دنیای مادی ، بدون ذ هنی که آن را ادراک کند ، ناپدید خواهد شد . بنابراین ، به اعتقاد کانت ، دنیا به صورتی که درک می شود ، شامل ادراک حسی شما و شکل های پیشین کارکرد ذهن است .

دو نکته از کانت ، اصول بنیادی روان شناسی گشتالتی را نشان می دهد :

دنیا به صورتی که ما آن را درک می کنیم ، همان دنیای واقعی نیست .

برخی ادراک های ما از اشیا به طور طبیعی ، به صورت سازمان بندی های اولیه ، کاملاً مستقل از یادگیری صورت می گیرند . این همان فطری نگری کانت است . ( برای افلاع بیشتر به کتاب نظریه ها و نظام های روان شناسی تاریخ و مکتب های روان شناسی ، تألیف رابرت ویلیام لاندین ، ترجمه یحی سید محمدی ، فصل چهارم صفحه ی 54 مراجعه شود)

جان استوارت میل :

اگر میل یک تداعی گرا بود ، دیدگاه شیمی ذهن را به وجود آورد که طی آن اندیشه ها صرفاً جمع عناصر فردی نیستند ، بلکه می توانند به صورت یک کل جدید در آنیکه از مجموع اجزای آن است .

فرانز برنتانو و کارل استامف :

برنتانو و استامف مخالف این عقیده بودند که ذهن منفعل است و صرفاً تجربه ها را دریافت می کند از این رو ، بر عمل درک کردن یا حس کردن به جای تحلیل عناصر گوناگون تأکید . گشتالتی ها قویاً به این دیدگاه ضد تحلیلی اعتقاد دارند .

ارنست ماخ ( 1916 – 1838 ) : ‌‌‍

ماخ تأثیر مستقیم تری بر روان شناسی گشتالتی داشت . با این که او یک فیزیکدان بود ، تأکید داشت که احساس ها پایه ای برای کلیه ی علوم هستند . او به جمع ساده ی احساس ها ، بعد فضایی شکل را به صورتی که در یک مثلث یا هر شکل هندسی دیگر نشان داده می شود ، و بعد زمانی شکل را به گونه ای که در یک آهنگ شنیده می شود ، اضافه کرد . او این شکل های فضایی و زمانی را مستقل از عناصر آن ها می دانست . یک مثلث می تواند آبی یا سفید ، بزرگ یا کوچک باشد ، اما باز هم ویژگی مثلث بودن خود را حفظ می کند . به همین نحو ، یک آهنگ صرف نظر از مایه ای که در آن نواخته می شود ، همان آهنگ است و بعد زمانی شکل خود را در تغییر پرده از دست نمی دهد .

کریستین فون اهرنفلس ( 1932 – 1895 ) :

اهرنفلس در مقام یک فیلسوف ، دیدگاه ماخ را گسترش داد . او معتقد بود که در تجربه ویژگی هایی وجود دارد که از آن هایی که کلاً توسط احساس های ما تشخیص داده می شوند ، فراتر می روند او این ویژگی ها کیفیت های گشتالتی یا ویژگی های شکل نامید . در یک آهنگ الگوی زمانی وجود دارد که از صوت های احساسی منفرد که عناصر تشکیل دهنده ی آن آهنگ هستند ، مستقل است . همین موضوع در مورد شکل دیداری در شیوه ی مشابه با آن چه ماخ گفته بود صدق صدق می کند . برای اهرانفلس و مکتب اتریشی گراتز ( Graz ) ، شکل نه تنها یک عنصر احساس ، بلکه خودش یک عنصر بود شکل به عنوان عنصر جدید توسط ذهن خلق می شود تابع عناصر احساس اضافه شود . عناصر جدید در ذهن حضور دارند نه در چیزهای مادی با این همه ، ماخ و اهرنفلس باز هم موضع عنصری حسی داشتند . آنها فقط عناصر بیشتری را افزودند . با


دانلود با لینک مستقیم


دانلود رایگان گشتالت 26 ص

دانلود رایگان مفهوم جوانی و نوجوانی 20 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود رایگان مفهوم جوانی و نوجوانی 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مقدمه:

مفهوم جوانی و نوجوانی

نوجوانی به دوره گذرا از کودکی به بزرگسالی اطلاق می شود و معرف تغییر عمیقی است که کودک را از بزرگسال جدا می سازد. این دوره مرزهای سنی مشخصی ندارد و بسته به افراد و جوامع گوناگون متغیر است. در این دوره، نوجوان به بلوغ جنسی دست می یابد و هویت خود را جدا از هویت خانوادگی بنا می نهد. نوجوانی به منزله دگرگون شدن است و نوجوان در این دوره دائما در حال تغییر و تحول است. به همین دلیل، بلوغ یکی از موارد همگانی رشد نوجوانی است و از دیدگاه زیست شناسی، روان شناسی، فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.

قسمتی از بلوغ یا نوجوانی، تحت تاثیر عوامل درونی و قسمت دیگر آن تحت شرایط محیطی است که فرد در آن رشد می یابد. این دوره، نوجوانی زمانی را برای کسب مهارتها و آماده شدن برای آینده در اختیار نوجوان می گذارد. اما در عین حال، دوره ای آکنده از تعارض و نوسان بین وابستگی و استقلال است. بنابرای، می توان گفت که نوجوانی مرحله پر کشمکش و دشواری در زندگی است. نوجوان در سالهای اول نوجوانی، با تغییرات جسمی، جنسی، روانی، اجتماعی و شناختی مواجه است. همزمان با گذراندن بلوغ جسمانی، همسالان است و با همه این تغییرات می کوشد هویت خود را کسب کند.

آرندلدگزل فرآیند رشد انسان را از تولد تا 16 سالگی می داند. او افراد 16 ساله را چنین توصیف می کند: «به طور کلی تحمل بیشتری دارند ... تقاضای دوستان را معمولا بر تقاضای خانواده ترجیح می دهند ... روابط با خانواده بهبود می یابد. بحث و مجادله کمتر می شود. احساس خونسردی و استقلال آنها بیشتر می شود. به نظر گزل عوامل طبیعی (عمدتا خانواده و مدرسه) در تعیین تفاوتهای فردی مهم اند. با این حال، معتقد بود که این اثرات محیطی هیچگاه بیشتر از اثرات وراثت و جنبه های زیستی نیست.

براساس تعریف مرکز آمار دبیرخانه سازمان ملل، جوانی به گروه سنی 15 تا 24 سال اطلاق می شود. با وجود این، تفاوتهایی در تعریف جوانی وجود دارد. طبق تعریف انجمن حمایت از حقوق نوجوان، نوجوان فردی است که کمتر از 18 سال دارد. علی رغم تعریف دبیرخانه سازمان ملل از جوانی، این واژه در نقاط گوناگون جهانی معانی متفاوتی دارد که تنها به سن زیستی و حیاتی اشاره نیم کند. بنابراین، تعریف جوانی با حقوق و مسئولیتها نیز ارتباط دارد و جوان فردی است که هنوز مشغول تحصیل است، شغلی ندارد و احتمالا تشکیل خانواده نداده است.

عنوان:

مشکلات جوانان

جامعه و مدارا با جوان

هیچ جامعه ای ناهنجاری مطلق جوانان را تحمل نمی کند؛ ولی در مواردی که جنبه حاد ندارد، با جوانان مدارا خواهد کرد و این مدارا تا آنجا که نظم و حیات اجتماعی را به مخاطره بیفکند، ادامه می یابد.

عوامل موثر در مدارا عبارتست از:

الف) مقتضیات اجتماعی: در بررسی این مفهوم به سه عنوان سن اجتماعی، دوره بحران و وضع گروهی اشاره می کنیم.

1- سن اجتماعی: درجه مدارای هر جامعه نابهنجار شکنان به سن آن جوامع بستگی دارد. برای مثال، انگلستان با سیاست مصالحه خود ما با جوان کمونیست مدارای بیشتری داشته است تا آمریکا که به واسطه هراش از نفوذ کمونیست در دوران جنگ سرد به طوری جدی با آنان مخالفت می کرد به همین سبب فرو پاشی روسیه شوروی را موفقیت بزرگ برای نظام سرمایه داری تلقی کرد.

2- بحران دوره: در دوره های بحرانی برخی هنجارها آنقدر اهمیت پیدا می کنند که سایر هنجارها را تحت الشعاع قرار می دهند و جوان، هنگام قصور در مورد آنها با واکنش جدی مواجه نمی شود.

3- وضع گروهی: هر چه گروه کوچکتر باشد، مدارای گستری با جوانان خود دارد چنانچه در شهر با جوانان خاصی از روستا بیشتر مدارا می شود.

ب) نفوذ خاص و هنجار شکن: این عامل هم خود بر اساس دو عامل ارزش اجتماعی جوان و حرفه او مشخص می شود.

پ) نوع و چگونگی هنجارها چون همه هنجارها ارزش یکسانی ندارند جامعه بسته به آن که جوان چه هنجاری را زیر پا نماده است یا می نهد با او مدارا می کند.

هنجار شکنیها

اصولاً افرادی که توان سازگاری با محیط اجتماعی پیرامون خویش را ندارند، افرادی نا هنجار تلقی می شوند هنجار شکنی دلایل فراوانی دارد و راههایی برای مبارزه با جوانان هنجار شکن وجود دارد ولی باید یادآور شویم که تمام هنجار شکنان را جوانان ناباب و بیمار تشکیل نمی دهند در طول تاریخ اشخاص هنجار شکن فراوانی بوده اند که هنجارهای جامعه را تغییر داده اند و فصل تازه ای در تاریخ گشوده اند برای مثال، نیوتن فردی گوشه گیر و از نظر ظاهری نا هنجار بود و همیشه مورد تمسخر اطرافیان قرار می گرفت برخی جوانان، قیود جامعه و هنجارهای آن را بی چون و چرا نمی پذیرند ولی اکثراً اینگونه نیستند و خود را قربانی قوانین جامعه می کنند.

کجروی اجتماعی: از میان جوانان نا هنجار، کسی که رفتار نا هنجارش ویرگاهی دوام آورد کجرو یا منحرف است و رفتارش را کجروی یا انحراف اجتماعی می خوانیم. کجروی اجتماعی مفهوم بسیار وسیعی دارد و به طور کلی می توان آن را به سه بخش تقسیم کرد:

1- روان رنجوری: که در بی عدالتیهای جامعه ریشه دارد و به همین سبب، گروهی از آن، تحت عنوان جامعه رنجوری یاد می کنند. رفتار جوان منحرف تنها از نظر جامعه ضد ارزش است و خود او آن را ناپسند نمی داند یا بنا بر جبر زمانه، به آن اهمیتی نمی دهد. مانند گروه معتادان و دزدان.

حوادث خطیر زندگی: جوانان بالغ با وجود نوابیهایی که در حفظ خود از تاثیرات نا گوار دارند، به واسطه محدودیتهایی که برای بیان احساسات خود دارند قادر به رفع تمام مشکلات روانی خویش نیستند . بخصوص، اگر زمینه کودکی نا مناسب داشته باشند در کشاکش گرداب حوادث در می مانند و زمینه مناسبی برای بروز بیماری پیدا می کنند مثل خود کشی که امروز آمار زیادی از مرگهای نا هنگام را به خود اختصاص داده است پیشینه خود کشی به قدمت و پیشینه خود انسان است و در سراسر تاریخ مکتوب بشری از آن یاد شده است رایج ترین بیماری از نظر اقدام به خود کشی بیماری افسردگی است باید دقت کرد که در حالت افسردگی جوان در یک وضعیت فوق العاده تصمیم می گیرد بنابراین از کنار نژندیها و پرسشهای روحی نباید بی اعتنا عبور کرد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود رایگان مفهوم جوانی و نوجوانی 20 ص