یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کارآموزی عمران ساختمان اسکلت فلزی کمیته امداد امام خمینی (ره) 40 ص

اختصاصی از یاری فایل کارآموزی عمران ساختمان اسکلت فلزی کمیته امداد امام خمینی (ره) 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

گزارش کارآموزی

رشته :

عمران – کارشناسی

مکان کارآموزی:

شرکت ساختمانی سامان

موضوع :

ساختمان اسکلت فلزی کمیته امداد امام خمینی (ره)

(سایت استانداری)

استاد :

مهندس ایرانیخواه

تهیه کننده :

ابراهیم تازیکه میاندره

شماره دانشجویی:

82442004

نیمسال اول سال تحصیلی 88-87

 

مقدمه:

آنچه که در این جزوه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد پروژه کار آموزی بوده که مراحل اجرائی ساخت یک ساختمان اسکلت فلزی را از شروع تا خاتمه به اختصارمورد بررسی قرار می دهد . موارد اجرائی – جزئیات اجرائی- روش کار – نحوه اجرای این پروژه توضیح داده شده است. لذا در شروع توضیحات لازم است برخی تعاریف و اصلاحات جهت تفهیم بهتر مظالب به اختصار شرح داده می شود .

الف - کارفرما : عبارتست از شخصیتی حقیقی یا حقوقی که امضاء کننده یکی از طرفین قرار داد بوده و موضوع عملیات پیمان پس از تکمیل به وی تحویل داده می شود .

ب- پیمانکار : عبارتست از شخصیتی حقیقی یا حقوقی که اجرای یک پروژه مطابق نقشه و مشخصات فنی را بعهده می گیرد .

ج - دستگاه نظارت : کارفرما جهت حسن انجام کار یک پروژه عوامل اجرائی را بصورت مقیم مستقر نموده که نظارت اجرای صحیح کلیه عملیات اجرائی بر عهده این عوامل می باشد .

د- پیمان : هر پروزه جهت اجراء نیازمند به مشخص شدن کلیه اطلاعات اجرائی و شرایط حاکم بر پروزه بوده که پیمان نامیده می شود .

ه- اسناد پیمان : اسناد پیمان شامل کلیه نقشه های محاسباتی – معماری – سازه ای – تأسیسات مکانیکی و برقی مشخصات فنی کارهای عمومی ساختمان – شرایط عمومی و خصوص پیمان و کلیه اسناد مبادله شده بین طرفین می باشد .

تحویل زمین :

پس از منعقد شدن پیمان بین کارفرما و پیمانکار جهت شروع عملیات اجرائی تحویل زمین صورت می گیرد : تحویل زمین مطابق نقشه های ابلاغی به پیمانکار در یک زمان مقرر شده به نامبرده از سوی عوامل کارفرما ( واحد حقوقی – نماینده پیمانکار – نماینده کارفرما ) صورت می گیرد قبل از تحویل زمین کلیه هماهنگیهای لازم در خصوص تثبیت مالکیت آن از سوی کارفرما می بایست صورت گیرد.

الف – تجهیزکارگاه : پس از تحویل زمین جهت آماده کردن شرایط اجرائی شامل ( تأمین نیروی انسانی و تهیه ماشین آلات ، ساخت امکان پرسنل ) به پیمانکار مهلتی داده می شود تا این شرایط را فراهم نماید که به آن زمان تجهیز کارگاه می گویند.

ب- بوته کنی و تسطیح زمین :هر پروژه جهت شروع عملیات خاکبرداری نیاز به تسطیح و بوته کنی ، کندن اشجار ، رفع تپه ماهورها را دارد تا هنگام پی کنی و شروع خاکبرداری این امر به سهولت انجام پذیرد .

ج- آزمایشات مکانیک خاک : جهت مشخص شدن نوع زمین ، میزان مقاومت مجاز خاک و دسترسی به اطلاعات کامل در خصوص زمین احداث بنا نیاز ضروری به شناخت آن است که در بناهای کم اهمیت این عمق با زدن چاه و در سازه های مهم این امر توسط گمانه زنی انجام می گیرد تا خطرات بعدی ناشی از نشت بنا با این کار مرتفع گردد.

( نکته : در صورتی که حفره های بلعنده و چهاها و قنوات در محل احداث بنا و پروژه باشد می بایست توسط پیمانکار و مطابق نظر دستگاه نظارت با مصالح مناسب آنها پر شوند .


دانلود با لینک مستقیم


کارآموزی عمران ساختمان اسکلت فلزی کمیته امداد امام خمینی (ره) 40 ص

تحقیق درباره امام خمینی و عزاداری حسینی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره امام خمینی و عزاداری حسینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

امام خمینی و عزاداری حسینی

یکی از نقاط برجسته زندگانی امام خمینی، عشق والای او نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، به ویژه ساحت مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) بود، به یاد دارم پس از بازگشت امام به قم در روز هشتم محرم، ایشان در بیت قدیمی خود واقع در یخچال قاضی حاضر شدند و در مجلس عزاداری شرکت جستند. با ورود امام به مجلس، مردم که از حضور امام به وجد آمده بودند، به سمت ایشان نشستند، امام با صدای بلند فرمود: به سمت منبر بنشنید. خطیب منبر آقای یثربی بود، پس از مقدمه‌چینی، روضه حضرت علی‌اکبر(ع) را خواند، در این هنگام حضرت امام دستمال سفیدی را از جیب خود بیرون آورده و گریه کردند، در این اثنا خطیب منبر از وقت استفاده کرد و یادی از فرزند امام مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی کرد، دیدم امام دستمال را از روی پیشانی خود برداشت و در حدود یک دقیقه که سخن از فرزند دلبند وی بود به آرامی نشست، آنگاه که خطیب منبر روضه علی‌اکبر(ع) را از سر گرفت باز دستمال را بر پیشانی نهاد و گریه کرد. متوجه شدم که این مرد بزرگ نمی‌خواست به اندازه یک دقیقه هم اشک بر علی‌اکبر(ع) را با اشک بر فرزندش درهم آمیزد.به هنگام حضور در نوفل‌لوشاتو در فرانسه نیز مجلس عزای حسینی را بپا کرد و خبرگزاری‌های جهان که برای اولین بار با این صحنه مواجه شده بودند، گریه وی را در ماتم حسین‌بن‌علی(ع) دیدند و مخابره کردند.پیش از آن حضور 14 ساله وی در عراق، حضور پیوسته شبانه در حرم امیرمؤمنان علی(ع) و حضور شب‌های جمعه در حرم سیدالشهدا نشان از عمق والای او دارد. و پیش از آن این جریان را ـ که مربوط به دوره طلبگی ایشان است ـ از مرحوم آیت‌الله نجفی مرعشی نقل شده است: در دوره ممنوعیت برگزاری مجالس عزای امام حسین(ع) ـ در دوره رضاخان ـ، با آقای خمینی در حجره نشسته بودیم، ایام عزای حسینی بود و مجالس ممنوع، دلمان گرفته بود، تصمیم گرفتیم یک مجلس دو نفری تشکیل بدهیم، قدری ایشان روضه خواند و من گریه کردم، قدری من روضه خواندم و ایشان گریه کرد، قدری ایشان نوحه خواند و من سینه زدم و مقداری من نوحه خواندم و ایشان سینه زد.عمق ارتباط وی و میزان خلوص وی به قدری بود که مرحوم آیت‌الله اراکی می‌فرمود: اگر ایشان در کربلا حاضر بود نفر 73 شهدای کربلا می‌بود.جا دارد که برخی از سخنان ایشان را پیرامون اهمیت عزای حسینی و مجالس سوگواری و دسته‌جات عزاداری را بیاوریم:- «روضه سیدالشهداء برای حفظ مکتب سیدالشهداست. آن کسانی که می‌گویند روضه سیدالشهداء را نخوانید، اصلا نمی‌فهمند مکتب سید الشهداء چه بوده و نمی‌دانند یعنی چه، نمی‌دانند این گریه‌ها و این روضه‌ها حفظ کرده این مکتب را. الان 1400 سال است که با این منبرها با این روضه‌ها و با این مصیبت‌ها و با این سینه‌زنی‌ها ما را حفظ کرده‌اند. سیدالشهدا را این گریه‌ها حفظ کرده است مکتبش را، این مصیبت‌ها و داد و قال‌ها حفظ کرده، این سینه‌زنی‌ها و این دستجات ... اینها حفظ کرده ... هیاهو می‌خواهد، هر مکتبی هیاهو می‌خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه‌زن نباشد، تا پایش گریه‌کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد حفظ نمی‌شود ... این گریه‌ها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را، این ذکر مصیبت‌ها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را. ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می‌رود علم (پرچم) به پا کنیم، نوحه‌خوانی کنیم، گریه کنیم، فریاد کنیم ... این یک میتینگ و فریادی است برای احیای (زنده نگاه داشتن) مکتب سیدالشهدا ... این روضه‌خوانی‌ها و مصیبت و گریه است که کشور شما را حفظ کرده ... با این هیاهو، با این گریه، با این نوحه‌خوانی، با این شعرخوانی، با این نثرخوانی ما می‌خواهیم مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده است...».(صحیفه نور 8/ 69-71) - «اسلام را تا حالایی که شما می‌بینید... سیدالشهدا زنده نگه داشته است. سیدالشهدا ـ سلام الله علیه ـ ... همه جوانان خودش را، همه مال و منال، هرچه بود، هرچه داشت ... در راه خدا داد و برای تقویت اسلام، مخالفت با ظلم، قیام کرد ... ما که دنبال او هستیم و مجالس عزا را از آن وقت به امر امام صادق ـ سلام الله علیه ـ و به سفارش ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ ما به پا می‌کنیم این مجالس عزا را ... اینها را باید حفظ کنید، اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود، اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود. بازی‌تان ندهند این قلمفرساها، بازیتان ندهند این اشخاصی که با اسماء مختلفه و با مرام‌های انحرافی می‌خواهند همه چیز را از دستتان بگیرند و اینها می‌بینند که این مجالس، مجالس روضه، ذکر مصائب مظلوم در هر عصری مقابل ظالم قرار می‌دهد»...(صحیفه نور 10/ 30-32). - «الان محرم است و همه دستجات بیرون می‌آیند و دستجات باید عزاداری بکنند. عزاداری مهم است». (صحیفه نور 10/ 239).

- «همین گریه‌ها نگه داشته ما را. گول این شیاطینی که می‌خواهند این حربه (سلاح) را از دست شما بگیرند، گول اینها را نخورند جوان‌های ما، همین‌هاست که ما را حفظ کرده، همین‌ها هست که مملکت ما را حفظ کرده. تکلیف آقایان است روضه بخوانند. تکلیف مردم است دسته‌های شکوهمند بیرون بیاورند،

اما دسته‌ها بیرون بیایند، سینه بزنند، هر کاری که می‌کردند بکنند...».(صحیفه نور 10/ 218). - «(این گفته که) امروز دیگر انقلاب کردیم، روضه دیگر لازم نیست از غلط‌هایی است که تو دهن‌ها انداختند، مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کردیم دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم! انقلاب برای این است، انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسئله بسیار مهم سیاسی عبادی است... ما ملتی هستیم که با همین اشک‌ها سیل جریان می‌دهیم و خرد می‌کنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است ... همین گریه‌هاست که کارها را پیش برده است، همین اجتماعات است که مردم را بیدار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره امام خمینی و عزاداری حسینی

تحقیق درباره امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام

آفتاب - فرهنگ و اندیشه: باید تاکید کرد که علاقه امام خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى امام خمینى نپرداخته است. آنچه در پى مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث امام خمینى .

 

مقدمه در سال 1968 پنج‏سال پس از اخراج آیت‏الله روح‏الله خمینى از ایران، ساواک، پلیس امنیتى شاه، به خانه او در قم یورش برد و اوراق و نوشته‏هاى وى، از جمله شروح و تفاسیرى را که در دهه 1930 در باب عرفان نوشته بود، ضبط و توقیف کرد. پانزده سال بعد، در سال 1983، پاره‏اى از آثار مفقود خمینى را یکى از طلاب در همدان پیدا کرد. او، که نامش هرگز در گزارشهاى بعدى این واقعه ذکر نمى‏شود، دو کتاب از فروشنده‏اى دوره‏گرد خرید که، چون نتوانسته بود در بازار شهر خریدارى بیابد، به یکى از مدارس دینى آمده بود تا آنها را به مبلغ پنجاه تومان بفروشد. یکى از این دو کتاب، چاپ سنگى‏اى از شرح شرف‏الدین محمود قیصرى (متوفاى 751/1350) بر فصوص الحکم ابن‏عربى بود که در قرن نوزدهم در مصر انتشار یافته بود; و خود این قیصرى، هم متفکر عرفانى استثنایى و هم از شارحان پرآوازه مکتب ابن‏عربى است. در حواشى کتاب، این طلبه ،تعلیقات دست‏نوشته بسیارى دید که، بر طبق سنت دیرپاى دستنویسى مسلمانان، در عین حال، هم شرح‏الشرحى بود بر متن اصلى فصوص‏الحکم و هم شرحى بر کتاب قیصرى. طلبه مذکور، با کمال تعجب، پى برد که تعلیقات حاشیه، که به زبان عربى نوشته شده بود، امضاى  سید روح‏الله خمینی نیز را در پاى خود داشت. او، که آنچه را دیده بود باور نمى‏کرد، کتاب‏ها را به سرعت نزد آیت‏الله حسین‏نورى، امام‏جمعه همدان برد، و او بى‏درنگ خط [امام] خمینى را در حواشى تشخیص داد. و اما کتاب دیگر، معلوم شد که رساله‏اى همراه با شرح و تفسیر است در باب کلام شیعى، که پسر ارشد آیت الله  خمینى، سید مصطفى، بر آن تعلیقاتى نوشته بود. چندین محقق مسلمان، به سرعت دست‏به کار انتشار این آثار به‏تازگى کشف شده گشتند. این محققان آثار مذکور را متعلق به موضوعات و مطالب عرفانى قلمداد کردند. ظاهرا متن شرح‏الشرح آیت الله  خمینى، به خودى خود، به چشم گردآورنده و ویراستار به اندازه کافى با ابهت جلوه نکرد. چراکه وى تصمیم گرفت که آن را با شرح‏الشرح دیگرى که آیت الله خمینى در حواشى مصباح الانس نوشته بود تکمیل کند، و این مصباح الانس شرحى است که محمد بن حمزه فنارى (متوفاى 834/1431)، عالم مشهور عثمانى، بر مفتاح الغیب صدرالدین قونى (متوفاى 673/74-1273) نگاشته است. این دو شرح‏الشرح کاملا باهم سازگارند و تصورى از دیدگاه عرفانى و فلسفى احتمالا بزرگ‏ترین، یا دست‏کم بانفوذترین، رهبر سیاسى مسلمان در قرن بیستم به ما مى‏دهند. با توجه به جایگاه نویسنده، گردآورنده و ویراستار ،پیش‏نویس دست‏نوشته‏اى را که به خوبى استنساخ شده بود براى آیت الله خمینى فرستاد تا وى تصحیح و تایید کند. آیت الله خمینى، پس از اعمال چند تغییر جزئى مربوط به سبک نوشته، اجازه انتشار آن را داد. گردآورندگان و ویراستاران، از چاپهاى سنگى متون اصلى، آن قطعاتى را که وى بر آنها شرح نوشته بود حفظ کردند. با این همه، کوشش در جهت فهم استدلالهاى پیچیده نویسنده، بدون رجوع به متون اصلى‏اى که آن استدلالها بر آنها توقف دارند، کار نسبتا دشواری است. بنابراین، براى فهم و ارزیابى درست موضع آیت الله خمینى در قبال قیصرى و فنارى و کل فلسفه عرفان، متون این دو متفکر لازمند. از همین آغاز، باید تاکید کرد که علاقه آیت الله خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى ایشان  نپرداخته است. آنچه در پى مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث بنیانگذار جمهوری اسلامی  که، هرچند به اندازه دستاوردهاى سیاسى‏اش  مورد توجه واقع نشده ،درخور مداقه‏اى جدى است. خاستگاه و تحصیلات [امام]خمینى در 24 سپتامبر 1902 در شهر خمین، که شهرى کوچک در جنوب غربى تهران است، در میان خاندانى روحانى از سلاله پیامبر(ص)، برآمد. علوم دینى را با برادر بزرگ‏تر خود، آیت‏الله مرتضى پسندیده، شروع به فراگیرى نمود و از تعلیم و تربیت دینى استوارى برخوردار گردید; در سنین نوزده سالگى  به شهر اراک، که در نزدیکى خمین بود، عزیمت کرد و در آنجا در حوزه درس عبدالکریم حائرى (متوفاى 1355ه ق./ 1937م.)، که یکى از علماى بزرگ شیعى بود، شرکت نمود. وقتى که حائرى در سال 1921 به قم دعوت شد،این طلبه جوان نیز به دنبال وى رهسپار قم گردید و به زودى با میرزا محمدعلى شاه‏آبادى (1292 1369 /1875-1950)، جامع معقول و منقول، آشنا شد. این استاد، به همراه متفکر دینى تا حدى جنجال‏برانگیزى همچون میرزا على‏اکبر حکیم [شاگرد مرحوم حاج ملاهادى سبزوارى (1878/1295)] (1925/1344) و احتمالا چندتن دیگر از علما، خط سیر مطالعات عرفانى او را مشخص نمودند; این اساتید و مشایخ ایشان، آیت‏الله آینده را به سنت دیرپاى تعلیم و تربیت اسلام ایرانى پیوند دادند. این سنت گرایشهاى عرفانى و حکمى‏اى را باهم تلفیق مى‏کرد که سابقه‏شان به تعالیم شخصیتهاى مؤثرى در تاریخ فکرى شیعه، مانند میرداماد (متوفاى 1040/1630) و ملاصدرا (متوفاى 1050/1640) مى‏رسد. این دو تن نیز از سلف عظام، همچون حیدر آملى (متوفاى حدود 787/1385)، ابن‏عربى و یحیى سهروردى،(کشته شده به سال 587/1191) الهام گرفته‏اند. با این مقدمات، کاملا طبیعى به نظر مى‏رسد که کتاب الاسفار صدرا اولین اثر عرفانى‏اى بوده است که امام خمینى زیر نظر شاه‏آبادى فراگرفته است. ملاصدرا در این اثر، سیر و سلوک معنوى‏اى را که سالک طریق عرفان دارد تشریح کرده است. و بر وظایف عارف در قبال جماعت اهل ایمان، که ناشى از سیر و سلوک ظاهرا فردگرایانه اوست، تاکید ورزیده است. صدرا این سیر و سلوک معنوى را به چهار مرحله تقسیم کرده، که از سویى، مطابق با مرتبه توفیق معنوى سالکند و، از سوى دیگر، مطابق با شان او به عنوان پیام‏آور الهى. سفر اول سیر من النفس والخلق الى الحق، سفر دوم من الحق الى الحق و تردد و آمد و شد میان ذات و صفات الهى، سفر سوم من الحق الى الخلق والنفس، و سفر چهارم من الخلق الى الخلق است که در آن، سالک موهبت جدیدى از سنخ امور معنوى و اخلاقى به جامعه خود ارزانى مى‏دارد. این الگو از سرنوشت انسان که مورد توصیف ملاصدرا و مورد قبول [امام] خمینى قرار گرفت، سابقه‏اش به آموزه‏هاى تصوف متقدم بازمى‏گردد. مثلا توصیف ملاصدرا از اسفار چهارگانه، یادآور نظرات ابن‏عربى در مورد انسان کامل است، از این حیث که بر نقش انسان کامل به عنوان رهبر دینى جماعت اهل ایمان تاکید خاص دارد نقشى که بعضى از محققان غربى خواسته‏اند بى‏اهمیت جلوه‏اش دهند، و در عوض، تمام توجه خود را به نقش انسان کامل در نیروى جهانى بسیار مهمى که حلقه اتصال مبدا و معاد است، معطوف کرده‏اند. متن درسى بعدى آیت الله خمینى در مورد عرفان، شرح فصوص الحکم قیصرى است. این اثر همراه با شرح فصوص الحکم عبدالرزاق کاشانى (استاد قیصرى) ظاهرا از معروف‏ترین و مؤثرترین شروحى مى‏باشد که بر شاهکار ابن‏عربى نوشته شده است. لیکن شرح قیصرى آثار عمیق و دیرپایى در شکل‏گیرى نظرات آیت الله  خمینى، عموما، و آراء مابعدالطبیعى وى، خصوصا، داشته است. او در آثار عرفانى خویش از این شرح استفاده‏هاى زیادى کرده است. بعد از مطالعه شرح قیصرى، آیت الله  خمینى توجه خویش را به سرچشمه و منبع اصلى سنت تفسیر عقلى و استدلالى میراث ابن‏عربى، که به صورت چکیده در آثار قونوى دیده مى‏شود، معطوف نمود. قونوى مرید و شاگرد مستقیم ابن‏عربى است. اولین برخورد آیت الله  خمینى با تعالیم قونوى به احتمال


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص

مقاله درباره امام خمینی

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

 

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض) که پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردیدبدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتـیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است و همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .

امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام

روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربـیت و محیط خانـوادگى و شرایط سـیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـیـر تکاملى آن به مـوازات تکـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ایـشان از یکـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشکـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 41و1340 ماجراى انجمـنهاى ایالـتى و ولایـتى فرصـتـى پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قـیام و روحـانیـت ایـفاى نقـش کنـد و بـدیـن تـرتـیـب قـیـام سراسرى روحانیت و ملت ایـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـى برجستـه یعنى رهـبرى واحد امام خمـیـنى و اسلامـى بـودن انگـیـزه ها و شعارها و هدفهـاى قیام, سرآغـازى شـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران که بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى گردید امام خمـیـنـى خاطـره خـویـش از جنـگ بیـن المـلل اول را در حالیکه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنین یاد مـى کند : مـن هـر دو جـنـگ بـیـن المللـى را یادم هست ... مـن کـوچـک بـودم لکـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مرکزى که ما داشـتـیـم در خـمـیـن, مـن آنجا آنهـا را مى دیـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـدیـم در جـنـگ بیـن المـلـل اول. حضـرت امام در جایى دیگر با یاد آورى اسامى بـرخى از خوانیـن واشـرار سـتمگر که در پناه حکـومت مـرکـزى بـه غـارت اموال و نوامیـس مردم مى پرداختند مى فـرماید : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـودیـم, مـورد هـجـوم رجـبعلـیـهـا بــودیـم و خـودمان تفنگ داشتیـم و مـن در عیـن حالى که تـقـریـبا شـایـد اوایـل بلوغم بود, بـچـه بودم, دور ایـن سنگـرهایى که بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اینها مى خـواسـتند هجـوم کـنند و غـارت کـنند, آنجا مى رفـتـیــم سنگرها را سرکشـى مى کردیـم. کـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى که بنابر گـواهـى اسـناد و مدارک تاریخـى و غـیر قابـل خـدشـه بـوسیله انگلیـسها حـمایت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد کـه بـه سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حـدودى حکـومت مـلوک الطـوایـفـى خـوانیـن و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره امام خمینی

وحدت از دیدگاه امام خمینى 16 ص

اختصاصی از یاری فایل وحدت از دیدگاه امام خمینى 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

وحدت از دیدگاه امام خمینى (ره)؛ استراتژى یا تاکتیک//

خبرگزاری شبستان: وحدت گرچه در ادبیات اسلامى کاربرد و نقش اساسى دارد، امّا در ادبیّات سیاسى رایج کمتر مورد بررسى قرار گرفته است و آن‏چه در این زمینه به‏کار رفته، بیشتر مفاهیمى است که برترى یک شیوه و یا تفکّر را به دنبال داشته و بیشتر کاربرد خارجى دارد؛ مفاهیمى چون ناسیونالیسم، پان عربیسم، پان ترکیسم و... از این دسته به‏شمار مى‏رود، اما مفهوم وحدت در اندیشه‏ى سیاسى اسلام علاوه بر کاربرد در حوزه داخلى و خارجى، در هر مورد نمود مختلفى دارد. براى مثال وقتى سخن از «وحدت امت اسلامى» به‏میان مى‏آید، به معنى برداشتن مرزهاى جغرافیایى نیست، بلکه به معنى وحدت عمل و درک متقابل در خصوص موضوعات مشترک، حول مصالح اسلامى است.

از طرف دیگر، وقتى در محیط داخلى سخنى از وحدت به‏میان مى‏آید، نه‏تنها به معنى وحدت تفکّر یا سلیقه است، بلکه به معنى وحدت عمل در زمینه‏ى منافع ملّى، اسلامى و قانون اساسى است؛ چیزى که امروزه از آن به «وفاق اجتماعى» و یا انسجام داخلى و یا وحدت ملّى یاد مى‏شود.

از آن‏چه گفته شد، نقش و اهمّیت این مفهوم در پیشبرد اهداف داخلى و خارجى جامعه‏ى اسلامى مشخص مى‏شود. از دیرباز از زمان «سید جمال‏الدین اسدآبادى» تا زمان امام خمینى، مفهوم وحدت کاربرد زیادى داشته است. آن‏چه در این‏جا مورد بررسى قرار مى‏گیرد، بررسى این مفهوم در اندیشه‏ى امام خمینى و بررسى آن در داخل و خارج است. ایشان همواره بر این نکته چه قبل از پیروزى انقلاب و چه بعد از آن تاکید مى‏نمودند و از نظر عملى نیز راهکارهاى زیادى را براى تقریب و تحریک احساسات مسلمانان حول محور مصالح اسلامى وضع کرده‏اند.

الف) مفهوم وحدت در قرآندر قرآن کریم آیات زیادى را مى‏توان یافت که در آن‏ها به این مسأله اشاره شده است؛ ازجمله مفاهیمى، چون «واعتصموا»(1)، «تعاونوا»(2)، «اصلحوا»(3)، «اصلاح بین الناس»(4)، «الَّف بینهم»(5)، «امّةٌ واحدة»(6)، «امّة وسط»(7)، «حزب‏الله»(8)، «صبغة‏الله»(9) و «اخوة».(10)

محور وحدت در دیدگاه قرآنى «توحید» و در مرتبه‏ى دیگر دین اسلام است. قرآن کریم پیامبر را به سوى اهل کتاب مى‏فرستد و از آنان براى پیوستن به شعار توحید و جدایى از غیر او دعوت مى‏کند: «اى پیامبر! به اهل کتاب بگو، بیایید بر اساس کلمه‏اى که بین ما و شما مشترک است، غیر از خدا را نپرستیم و یک‏دیگر را در برابر خداوند بعنوان رب و پروردگار نگیریم (وحدت کنیم). پس اگر روى برگرداندند بگویید، شاهد باشید که ما اهل تسلیم در برابر حق هستیم».(11)

آیه شریفه فوق نشان مى‏دهد که مرز اتحاد «توحید» است و مشرکان و کافران که بر محور غیر توحید حرکت مى‏کنند، در وحدت دینى پذیرفته نخواهند شد. در تبیین محور وحدت، آیات دیگرى نیز وجود دارد که اعتقاد به رسول خدا، اعتقاد به اولى‏الامر و قبول حکم را اضافه مى‏کند. به این ترتیب وحدت واقعى با توجه به این آیات تفسیر مى‏شود: در سوره «آل عمران» آمده است: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرّقوا»؛ یعنى همگى به ریسمان الهى چنگ زنید و متفرّق نشوید. این آیه شریفه از مسلمانان مى‏خواهد که با اسلام از دنیا خارج شوند، از این رو اعتصام به ریسمان الهى با توحید منهاى نبوّت پیامبر و لوازم آن صادق نیست.

حضرت على(ع) نیز گرچه مسیر خلافت را ناحق مى‏دیدند و آنان را در مقابل فرمان خداوند و رسول عصیانگر مى‏یافتند، اما به خاطر مصلحتى مهم‏تر، ابراز مخالفت نمى‏نمودند. سخنان امام در این زمینه بسیار درس‏آموز است. این کلمات بیانگر آن است که وحدت اسلامى که غالبا با حیات واقعى مسلمانان همراه است، بر حق دیگرى ـ گرچه حق معصومى، چون على(ع) باشد ـ مقدم است.

این وحدت در حقیقت ائتلاف است، و بالاتر از وحدت «گذشت» از هرآن‏چه را که قطب مخالف آن را برنمى‏تابد، و بسنده کردن بر هرچه «از حق» که در نظر قطب مخالف مناسب مى‏نماید. هم‏چنین حضرت على(ع) جداى از خطبه‏ى کوتاه و پرمعناى شقشقیه، در موارد متعددى به سکوت معنادار و سخت خویش اشاره مى‏کند. این سکوت که همراه با خار در چشم و استخوان در گلو توصیف شده است، براى حفظ وحدت مسلمانان و بقاى اساس دین بوده است. امام در یکى از خطبه‏هاى اوایل دوره حکومت خود مى‏فرماید:

«قسم به خداوند که اگر ترس از اختلاف و جدایى مسلمانان نبود و اگر ترس از آن نبود که کفر بازگردد و «دین» فانى شود، هرآینه در غیر از موضعى که نسبت به آن‏ها نفع داشتیم، قرار مى‏گرفتیم.»(12)

آن‏چه از مجموع مفاهیم قرآنى، بیانات و سیره پیامبر و امامان معصوم (علیهم‏السلام) فهمیده مى‏شود، این است که همواره حفظ نظام اسلامى و مصالح عمومى بر منافع شخصى و گروهى مقدم بوده است و اینان از هر اقدامى که تفرقه و شکاف میان جماعت اسلامى را به دنبال داشته باشد، اگرچه نفع شخصى در آن مى‏دیده‏اند، احتراز مى‏کرده‏اند.ب) وحدت از دیدگاه امام خمینى(ره)

با توجه به اختلافات مذهبى فرق اسلامى که خود نیز موجب اختلافات سیاسى عمیق‏تر مى‏گردید، دو نوع تلاش در راه ایجاد وحدت به‏وقوع پیوست: گروهى براى تقریب بین مذاهب اسلامى قیام کردند که حوزه‏هاى علمیه‏ى شیعى و دانشگاه «الازهر» عموما با توجه به شأن علمى خود از این طریق به اتحاد اسلامى نزدیک مى‏شدند. گروه دیگرى نیز با کنار گذاردن و طرح نکردن اختلافات مذهبى به دنبال ایجاد اتحاد سیاسى و توجه به قدرت بى‏بدیل مسلمانان بودند.

وحدت عامل پیروزى

در میان اندیشمندانى که اندیشه وحدت را در میان جامعه اسلامى مطرح کرده‏اند، فقط برخى از آنان مانند آیت اللّه العظمى بروجردى امکان دستیابى به موقعیت‏هاى قابل توجه را یافتند. متأسفانه به دلیل وجود افراد متعصّب و قشرى در هر دو گروه، و تلاش‏هاى استعمار براى دامن زدن به اختلافات فرقه‏اى، این تلاش در بسیارى از مراحل ناکام ماند. مفهوم وحدت به دوره برپایى جمهورى اسلامى در ایران اختصاص ندارد، بلکه ایشان


دانلود با لینک مستقیم


وحدت از دیدگاه امام خمینى 16 ص