یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حماسه حجاب در سنگر گوهرشاد 8ص

اختصاصی از یاری فایل حماسه حجاب در سنگر گوهرشاد 8ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

حماسه حجاب در سنگر گوهرشاد

عالمان و مشعل داران هدایت و جانشینان انبیا پوشش زن را فرمان خدا و سنتی ارزشمند می دانند و زنان مسلمان حجاب را چتر مصونیت و مایه افتخار و عزت خویش می شناسند.

و از سوی دیگر استعمارگران این سنت الهی اسلامی را بزرگترین مانع سر راه خود جهت نفوذ در بلاد اسلامی شناخته از آنگاه که پا به کشورهای اسلامی نهادند این سنت والا و ارزشمند را مورد تهاجم قرار دادند و آشکار و پنهان با حجاب مبارزه کردند. آنان با از بین بردن حجاب، نیمی از امت اسلامی را در کمند وابستگی به سیاست های شیطانی خود گرفتار و زمینه انحراف و استثمار را برای همگی فراهم کردند.

در سالهای 46 و 1345ه .ق مطابق 6 و 1305 ه .ش استعمار پایدار جهت پیاده کردن نقشه های شوم خویش رضاخان را از ایران و آتاتورک را از ترکیه و امان الله خان را از افغانستان به اروپا فرا خواندند و طی یک سفر سیاحتی تفریحی مغز آنان را شستشو دادند و سپس جهت اجرای مقاصد شوم خود آنان را به کشورهای اسلامی برگرداندند تا آرام آرام سنگر حجاب را نابود کنند و بعد هم اهداف شیطانی دیگر خویش را به مرحله اجرا گذارند.

آهنگ اسارت زن

در راستای آن حرکت استعماری رضاخان در نوروز همان سال روزی به همراه خانواده خویش به شهرستان قم آمد و در جوار حرم ملکوتی فاطمه معصومه(س) در مراسم تحویل سال - نوروز - شرکت نمود. لکن خانواده او و زنان همراه روسری ها را عقب زده و با بی حجابی ایستادند تا راه را بر دیگران باز کنند. لکن عالم آگاه و شجاع و دلسوز حضرت آیت الله شیخ محمدتقی بافقی که از وضعیت با خبر شد طی اطلاعیه ای خطاب به رضاخان و همراهانش چنین نوشت و اطلاعیه معظم له بر در و دیوار قم نصب گردید:

«شما چه کسانی هستید؟! اگر از غیر دین اسلام هستید در این مکان شریف چه می کنید؟! و اگر مسلمانید در حضور چندین هزار جمعیت در غرفه حرم چرا «مکشفة الوجه و الشعر» نشسته اید؟»رژیم رضاخان آیت الله بافقی را دستگیر کرد و به تهران برد و پس از پنج ماه حبس در زندان شهربانی مرکز در تهران او را در منزل تحت نظر و کنترل نگه داشتند.

رژیم مزدور پهلوی مبارزه با حجاب را ادامه داد و برای اجرای آن هدف، جشن هایی در شیراز در سال 1353ه .ق 1313ه . ش برگزار کرد. این مجلس در مدرسه شاهپور توسط میرزا علی اصغرخان حکمت شیرازی (وزیر معارف و فرهنگ) منعقد گردید و روز پنج شنبه بعدازظهر (ذی حجة) حدود 30 - تا 40 نفر زن و دختر بدون چادر به رقص و پایکوبی پرداختند در تهران در میدان جلالیه با حضور رئیس الوزراء (ذکاءالملک فروغی) دخترهای مدارس را بدون چادر و بی حجاب جمع کردند و متینگ خاصی را انجام دادند، در جمع آنان گفته شد: نسلی باید پرورش یابد که قبله گاهش «غرب » باشد و زیارتگاهش «لندن ».

قضایای کشف حجاب بر صفحات روزنامه ها نقش بست و هر روز دست به دست می گشت: آیت الله سیدعبدالله شیرازی از شیراز به قم آمد و با آیت عظام مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری و سید احمد خوانساری و حاج میرزا مهدی بروجردی ملاقات کرد و سپس به مشهد رفت و در مشهد با آیت الله حاج آقا حسین قمی ملاقات نمود. معظم له(ره) می گوید: روزنامه ها در جلو ایشان گذاشته شده بود، راجع به قضایای تدریجی کشف حجاب و جشنواره های آن در شیراز، تهران، مازندران و ... صحبت شد و حرکت ضد اسلامی رضاخان و عوامل آن مطرح گردید، حاج آقا حسین قمی متاثر شد و گریه زیادی کرد و فرمود:

«امروز اسلام فدایی می خواهد و من حاضرم فدا شوم.» بعد فرمود:

من می روم تا با این شاه صحبت بکنم، شاید که او را از تصمیمش منصرف گردانم، شما مردم را باید آگاه کنید و هشیار نمایید که توطئه عظیمی در کار است. بعد از آن حاج آقا حسین قمی به همراه دو فرزندش حاج آقا سیدمهدی و حاج آقا سیدسمیع به تهران رفتند و مستقیما با رضاشاه وارد مذاکره شدند، معظم له قبلا هم تلگراف تندی برای رضاشاه فرستاده بود. بعد از گفتگو وی را در شهرری (شاه عبدالعظیم) گرفتند و در باغ «سراج الملک » بازداشت کردند و ممنوع الملاقاتش نمودند.

در پی تهاجم فرهنگی رژیم شاه و مزدور پهلوی به سنگر حجاب و پوشش زن مسلمان به پشتوانه استعمار غرب، مراجع بزرگ تقلید ایستادند و موضع صریح خویش را اعلان داشتند.

در مشهد آیات عظام همچون آیت الله شیخ هاشم قزوینی و میرزاحسین فقیه سبزواری و سیدیونس اردبیلی و شیخ علی اکبر نهاوندی و شیخ آقابزرگ شاهرودی و شیخ ابوالحسن شیرازی و شیخ حسن کاشی و ... در این نهضت بزرگ شرکت داشتند و به پشتیبانی همین امر انبوه جمعیت مردم مسلمان و زنان آزاده روزی در مسجد وکیل شیراز جمع شدند و روزی در صحن مطهر حضرت معصومه(س) و روزی هم در مسجد جامع گوهرشاد مشهد در جوار بارگاه ملکوتی علی بن موسی الرضا(ع) اعتراض خویش را به سیاست های طاغوت در زمینه حجاب زدایی اعلام داشتند.

حماسه جامع گوهرشاد

پس از دستگیری و بازداشت آیت الله حاج آقا حسین قمی در مشهد وضع متشنج گردید مسجد گوهرشاد محل اجتماع مردم و سخنرانان متعهد و دلسوز علیه کشف حجاب وکلاه «بین المللی » یا به عبارتی دیگر فرهنگ منحط تحمیلی نظام شاهنشاهی گردیده بود. خطبای معروف امثال شیخ مهدی واعظ خراسانی و شیخ عباسعلی محقق و شیخ شمس نیشابوری و شیخ محمد قوچانی و ... در آن روزها برفراز منبر گوهرشاد (به نام منبر صاحب الزمان(ع)) می نشستند و به مردم آگاهی و بیداری می دادند.

صبح روز جمعه دهم ربیع الثانی 1354 ه .ق برابر با 20 تیرماه 1314 ه .ش مسجد گوهرشاد شور و حال دیگری داشت جمعیت فراوانی به همراهی علما در آنجا اجتماع کرده بودند از سوی دیگر رضاخان قزاقان را در مشهد مستقر کرد تا مردم را متفرق نمایند آنان وارد عمل شدند و بر روی مردم بی محابا آتش گشودند و حدود


دانلود با لینک مستقیم


حماسه حجاب در سنگر گوهرشاد 8ص

تحقیق درمورد حماسه سرایی در شعر فردوسی 13 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درمورد حماسه سرایی در شعر فردوسی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

حماسه سرایی در شعر فردوسی

فردوسی حماسه سرای بزرگ ملی

درباره فردوسی و گران‌مایگی وی در گام زدن‌های بلندش در پهنه نوزایی و بازشناسی هویت ایرانی و پاسداری از زبان شیرین پارسی بسیار گفته‌اند و دامنة چنین گفتاری چنان گسترده و فراخ است که هرچه به نگارش درآید، هنوز جای خالی باقی‌ست.

۱) مدخل

درباره فردوسی و گران‌مایگی وی در گام زدن‌های بلندش در پهنه نوزایی و بازشناسی هویت ایرانی و پاسداری از زبان شیرین پارسی بسیار گفته‌اند و دامنة چنین گفتاری چنان گسترده و فراخ است که هرچه به نگارش درآید، هنوز جای خالی باقی‌ست؛ به یک سخن می‌توان گفت: وجود فردوسی و زمان یافتن او برای به سامان رساندن نظم شاهنامه بی‌گمان اعجازی را مانَد که به یاری پروردگار در جهت نگهداری ایران و حفظ روحیه ایرانیان از دستبرد ضعف و زبونی به ظهور پیوسته است؛ چنان که اگر شاهنامه نبود، هیچ پدیده‌ای نمی‌توانست جای آن را پرکند و چنین تاثیرگذار باشد. شاهنامه فردوسی به تنهایی از همه مآثر ملی بیشتر و بهتر توانسته است در زنده نگهداشتن نام و نشان ایرانی و دمیدن روح مردانگی و جوانمردی و شهامت در مردم این مرز و بوم موثر واقع گردد و یکپارچگی و استقلال کشور را تضمین نماید.

حملة تازیان به ایران که با کشتار و غارت و به بند کشیدن زنان و کودکان همراه بود و یک کشور توانمند و پرصلابت را در برابر یک عده‌ای ناآگاه از تمدن و کشورداری به شکست کشانید، پیشامدی نبود که از یاد همزمانان و آیندگان آن رویدادِ بزرگ، محو گردد و هرگز این سرافکندگی را تاب آورند؛ به‌ویژه آنکه رفتار ستیزه‌جویانة پیروزمندان عقده‌ناک و کینه‌توز که حقارت و بندگی را بر دوش احساسات ایرانیان غیرتمند بارمی‌کرد، نیز چیزی نبود که واکنش‌های گوناگونی را در پی‌نداشته‌باشد.

قیام‌های مردانة قهرمانانی چون «ابومسلم خراسانی» و «بابک خرم‌دین» و «مازیار» و «مقنع» و «استادسیس» و نهضت شعوبیه و حتا حکومت «صفاریان» و «سامانیان» هر چند درخشان و نازش‌خیز و امیدوار کننده بود، اما ناخشنودانه هیچ یک نتوانست برای ایران و ایرانی اثری پایدار پدیدآورد و با شناساندن پیشینة این ملت باستانی به گونه‌ای موثر و فراگیر، زمینه‌ای را برای برون راندن سیاست مستکبرانه تازیان و غلامانِ سروری یافتة آنها فراهم آورد و در همه اعصار، دست اندازانِ به این آب و خاک را محکوم به ناکامی سازد.

شیوة دگرگون ناشدنی تازیان آن بود که به هر دیاری دست می‌یافتند، فرهنگ بومی آن‌جا را از میان برمی‌داشتند و زبان مردمش را به عربی برمی‌گرداندند، تا موجبات فراموشی گذشتة آنان را فراهم آورند، در ایران ما هم‌چنین اندیشه ناروایی را در سر می‌پروراندند و کارهایی از این دست را پی می‌گرفتند؛ ولی در همه جا موفق شدند جز در این سرزمین اهورائی که خوشبختانه به مقصود نرسیدند.

۲) نقش فردوسی در تجدید حیات ملی

فردوسی که بر ستیغ شکوهمند ایران‌دوستی و ملت‌گرایی عقاب‌آسا آشیانه داشت، از پیروزی تازیان و خوارمایگی شرم‌آوری که به ایرانیان تحمیل گشته بود، خونین دل می‌خورد و این نکته را تا حدی می‌توان از پیام «رستم فرخزاد» به برادرش- که مطالب آن سروده این شاعر است- دریافت ؛ به این جهت در برابر چنین دلشکستگی و اندوهناکیِ ژرف، راهی بهتر از این نیافت که :

۱) با حماسه سرایی و ذکر سرگذشت پهلوانان دلیر و شهریاران جهانگیر ایران، روزگار سروری و سرافرازی و گران‌مایگی را آیینه‌وار فراروی ایرانیان باز نهد و آنان را که در اثر ترکتازی تازیان از پیشینة پرافتخار خود ناآگاه مانده بودند، به بازیافت آن سرافرازی‌ها فرا بخواند و به بیرون افکندن بیگانگان و نفوذ آنها برانگیزد.

۲) زبان فارسی را که کماکم می‌رفت تا جای خود را به زبان عربی بدهد، از دستبرد تازیان باز رهانَد و در این راه نه تنها به پاسداریش بسنده نکند، بلکه در گسترش آن از ترکیب‌سازی زیبا و طرح اصطلاحات و کنایات و آرایه‌های ادبی در سیاق سخن پارسی بکوشد و گوهرهای پربها و درخشانی را از واژه‌های خوشایند در دریای وزن متقارب به معرض تماشا آورد.

۳) فرهنگ دیرپای ایرانیان را که پایندان دوام و ماندگاری این ملت دیرینه سال است و پیشینگی ایرانیان را در شهرنشینی و مدنیت و آگاهی از دانش‌های گوناگون نشان می‌دهد، به زبان شعر بازگوید و اعلام کند که نخستین ملتی که از دیرباز به معارف بشری دست‌یافته و در یکتاپرستی و دبیری و نجوم و پزشکی و مهندسی و گاه‌شماری و غیره به فرازمندی رسیده‌است، ایرانیان‌اند.

۴) آنچه گفتنی است، این است که پس از شکست در برابر شمشیر، فردوسی به این نکته پرداخت که برای پیروزی بر دشمنان ملیت و استقلال ایران باید به جای سلاح برنده یعنی شمشیر به سلاح رونده یعنی قلم دست یازید و به این دستاویز، شاهد پیروزی را در آغوش گرفت. از این رو آهنگ آن کرد تا شاهنامة منثورِ گردآوری شده به پایمردی «ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسی» را با افزوده‌هایی که از زبان موبدان و پیران پارسی نژادِ پارسا شنیده بود، به نظم در آورد و برای این کار وزنی را برای شعر خود برگزیند که توان بخش و جان‌مایة حماسی سرایی است. فردوسی در این نامة نامدار هر چه گنجینة خیال و آیینة تصور و در معرض دید و علم و توجه و آزمایش بوده است- از فرهنگ و اخلاق، دین و آیین، آداب تربیت، گفتگو و نشست و برخاست، پیکار و آشتی، بزم و رزم، نام‌دوستی و خودستایی، روانشناسی و روانکاوی، خواستگاری و زن‌ستانی و آلات جنگ و کاربرد آنها – همه را در جای خود یاد کرده و به خوانندة دقیق و مستعد آموخته است.

فردوسی حس میهن دوستی و ملت‌پروری را که پس از چندین قرن یعنی میانه‌های قرن ۱۸ در مغرب زمین مفهوم راستینش را یافت، در هزار سال پیش عنوان کرد و اصولاً انگیزة او در سرودن شاهنامه جوشش همین احساس و عاطفه بوده است و بس. او خواسته است واژة «ایران» را که پس از سیصد و چهل سال از یادها رفته و کلمة «عجم» به قول عربها – یعنی «گنگ» - جای آن را گرفته بود، زنده کند، حدود جغرافیایی آن را باز نماید، دین و آیین قدیمش را ذکر کند و در عین این که هر استانی، با استانداری به قدرت یک شهریار کوچک، اداره می‌شود همه را فرمانبردار پایتخت یا «ایرانشهر» شناسانده، وحدت ملی ایرانیان را به این شیوه عنوان نماید و بگوید این مجموعه، میهن است که باید به آن عشق ورزید و در راهش جانفشانی کرد.

در شاهنامه از کلمة «ایرانشهر» یعنی پایتخت گاهی همان ایران منظور است چنان که در «جنگ رستم و اسفندیار» سپاهیان «سیستان» - یعنی جایی که در حوزه فرمانروایی خاندان «زال» است – در برابر لشکریان اسفندیار که به نیروی لشکری ایران نام برده می‌شود قرار دارند، در حالی که سیستان و زابلستان جزو استان‌های ایران است و به شیوة خودگردانی اداره می‌گردد.

۳) اهمیت دین و اخلاق نزد فردوسی

برای فردوسی باز نمودن این حقیقت که آیین‌داری و دین پژوهشی پیش از اسلام هم مورد اعتنای ایرانیان بوده، جایگاه ویژه و پر اهمیتی داشته است، لذا او در ضمن اشعار حماسی خود و در نبردهای پهلوانی جابه‌جا از پناهندگی به درگاه خدا و یاری جستن از یزدان برای پیروزی بر هماورد، یاد می‌کند و به اندازه‌ای در این خداخوانی و یزدان پناهی پیش می‌رود که شاهنامه را از یک پدیدة زمینی به یک کتاب آسمانی نزدیک می‌کند و این از جهتی برای آن است که به عرب‌ها بفهماند که دین اسلام را برای کسانی نیاورده‌اند که به حکم یکتاپرستی و آیین زرتشتی از نماز و روزه و بهشت و دوزخ و روز رستاخیز و پل صراط و فرشتگان و اهریمنان (شیاطین) بی‌خبر بوده و در بی‌دینی و خداناشناسی به سر می‌برده‌اند.

۴) زبان و سبک سخن فردوسی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد حماسه سرایی در شعر فردوسی 13 ص

ارتباط اسطوره و حماسه به پایه ی شاهنامه و منابع ایرانی

اختصاصی از یاری فایل ارتباط اسطوره و حماسه به پایه ی شاهنامه و منابع ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

ارتباط اسطوره و حماسه به پایه ی شاهنامه و منابع ایرانی

مقدمه

حماسه از ترکیب چند عنصر تشکیل می شود که یکی از آنها اسطوره و مایه های اساطیری است و احتمالاً به سبب تشخیص یا اهمیت بیشتر این عامل نسبت به عناصر سازنده ی دیگر ، بعضی از محققان حماسه را صورت تغییر یافته ی اسطوره و برآمده از بطن آن دانسته اند. دلایل اصلی و یکی از تبدیل اسطوره به حماسه بر پایه ی روایات و منابع ایرانی (بویژه شاهنامه) عبارتست از :

حرکت فکری بشر از روزگار اسطوره زیستی / باوری به دوران اسطوره پیرایی و در نتیجه ی آن ، در آمدن اساطیر به قالب های خرد پذیرند.

عصر پهلوانی ملت ها و گزارش روایات و معتقدات اساطیری بر پایه ی پندها و نگرش های طبقه جنگجویان جابجایی مکان ، نقل یک داستان ، یا رواج یک باور و اسطوره و دگرگونی های ناشی از ان در داستان های حماسی متأخرتر تصرفات و دخالت های روایان به هنگام نقل از روایات.

با تأمل در زمینه های اساطیری داستان ها و موضوعات حماسی ایران ، به طور عموم ده نوع و روابطه زمینی شدن میان اسطوره و حماسه وجود دارد :

1- محدودیت زمانی

2- حد مکانی

3- کاهش صبغه قدسی و مینوی زمینی شدن

4- جابجایی یا دگرگونی

5- شکستنی

6- انتقال

7- قلب یا تبدیل

8- ادغام یا تلفیق

9- حذف

10- فراموشی

میان اسطوره و حماسه ارتباطی اسطوره و بنیادین وجود دارد. چنان که از یک منظر حماسه صورت ادبی و روایی مدون و منظم اسطوره تلقی می شود، چون هم در مرحله پیدایش و هم خصوصاً تحریر و تثبیت نهایی، محصول دورانی بوده که ذوق و ذهن انسان به روزگار باستانی اسطوره سازی و اسطوره گرایی ، پرورده تر و منتظم تر بوده است، از همین روی در حماسه غالباً با یک ساختار داستانی وحدت مند و تقریباً منطقی و متوالی روبرو هستیم، حال آنکه در اسطوره صبغه ی روایی یا اصلاً دیده نمی شود و یا بسیار ضعیف و نامنسجم است.

درباره این نظر که اسطوره به حماسه تبدیل می شود یا به بیانی دیگر، حماسه از درون اسطوره بیرون می آید، به این نکته باید توجه داشت که این یک حکم کلی است و بعضی از مصداق های اساطیری و حماسی را در بر می گیرد زیرا اسطوره همواره و حتماً به حماسه تبدیل نمی شود. (سرکارایی 1371) .

پس هرگز نمی توان لزوما]ً برای همه موضوعات ، عناصر و اشخاص حماسی، زمینه یا پیشینیه ی اساطیری جستجو کرد، بطوری که مثلاً رستم با آن همه نامداری و اعتبار در شاهنامه و فرهنگ ایران ، صرفاً یک شخصیت حماسی است و در اسطوره های شناخته شده هند و ایرانی نباید در جستجوی پیش نمونه ی اساطیری وی بود. این موضوع (یعنی : بنیان اساطیری بخشی از داستان های حماسی) بیشتر به سبب وجود دو خاستگاه مختلف ذهنی و اجتماعی برای اسطوره و حماسه است. اسطوره گزارشی از نگاره های ذهنی انسان باستانی درباره ی جهان و موجودات است، اما حماسه ، روایت ذهن همان انسان در دورانی متأخر با نیازها و ویژگی های دیگر که در عین حال، بعضی از معتقدات و مایه های دیرین اساطیری و گاه نیمه مقدس خود را و اغلب بصورت ناخودآگاه در ضمن سروده ها و داستان های حماسی نگه داشته است.

نظریه تبدیل اسطوره به حماسه، به ویژه در میان اقوام هند و اروپایی ، از دیرباز مورد توجه مستشرقان و اسطوره شناسان غیرایرانی بوده است، از جمله استیک و یکندو سوئدی ، در مقاله ای علاوه به بنیاد اساطیری مهابها راتای هندی، زمینه های اساطیری شاهنامه را نیز نشان داده و تحقیقات او گرایش ویژه ای را در چگونگی تغییر اسطوره به حماسه در بین هند و اروپاییان ایجاد کرده است.‌(در این باره، رک : سرکاراتی ، 1378 : 86 و 87)

دلایل اصل کلی تبدیل اسطوره به حماسه را بر پایه منابع ایرانی (خصوصاً شاهنامه) در چند دسته می توان تقسیم بندی کرد :

1- نخست این که با تکامل تمدن و فرهنگ انسان و به تبع آن جهان بینی ها و باورهایش و نیز تغییراتی که در محیط پیرامونی او پدید امده، حرکت فکری بشر از عصر اسطوره زیستی / باوری، به دوران اسطوره پیرایی بوده است. در روزگار اسطوره زیستی / باوری اساطیر مبنای باورها و استنباط های انسان و در متن زندگی فردی و اجتماعی او بوده و آنها را به عنوان حقایق مطلق، ازلی و مقدس می نگریسته ، اما در دوره دیگر اسطوره ها به تأثیر از نگاه خرد مدارتر و تعقلی انسان به آنها، اندک اندک جنبه ی باورشناسی خود را تا حدی از دست داده است. و تفکر اسطوره باوری بشر ضعیف تر شده، لذا اسطوره ها برای این که ملموس تر شوند و بتوانند در چنین فضایی باقی بمانند، به قالبی در آمده اند که بیشتر به زندگی و شرایط انسان


دانلود با لینک مستقیم


ارتباط اسطوره و حماسه به پایه ی شاهنامه و منابع ایرانی

دانلود حماسه

اختصاصی از یاری فایل دانلود حماسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 33 صفحه

نیایش هرسر مویم ثنا خوان توباد ای چهرة‌جمیل ونامتناهی که درآئینة‌ آفرینش ، همة‌ نقش ها ونقاشی ها وصورت ها وصورتگریها از توست.
هردم، نفسم به نام تو معطر باد،ای آنکه گل های هزاران رنگ باغ های جهان رایحه‌ایی از عطر پروردگار توست .
کبوتر بی بال وپر طبعم،هواگرفتة‌عشق توباد،ای واژه آخرین وای توانایی که به کلام ،جذبه‌ی پرواز وبه شعر ،شور زیست ومعراج می بخشی وخماران محبتت راجامی از عشق لایزال عشق می‌نوشانی تا مست جاوید تو باشند مست زیست کنند،مست سربرخاک نهند و مست تو برخیزند.
مقدمه این تحقیق محصول تلاش دو ماهة‌من ودوستان عزیزم درگروه ادبیات بوده وما کوشیده ایم تحقیق را متناسب با درک ودریافت نوجوانان ارائه دهیم به همین علت از افراط درساده نویسی پرهیز کرده وخواسته ایم بین نثر ما و شعر فردوسی هماهنگی باشد.
تاجایی که توانسته ایم به سبک وشیوة‌استاد طوس نزدیک شده ،به لحن حماسی وزبان پارسی پرداخته ایم واز آوردن واژه های سطحی وبیگانه دوری گزیده ایم مگر در مواردی که ناگزیر بوده ایم واین مواردچنانکه درکل شاهنامه اندک است دراین تحقیق نیز از تعداد انگشتان در نمی گذرد.
همچنین درگزینش شعرها علاوه برسادگی وزیبایی وظرافت شاعرانه درکلام استاد طوس به آن بخش هایی که نوجوانان بتوانند با شعر فردوسی رابطة‌حسی برقرارکنند نیز توجه داشته ایم برای مثال : سرود دلبستگی پهلوانان به همسران ومادرانشان برای یک نوجوان حائزاهمیت بسیار است .
درگزینش نمونه هایی از شعرها،برای پرهیز از دراز گویی واطناب کلام،ابیاتی را که درسیر وقایع نقشی نداشته حذف کردیم .
وناگفته نماند که ستایش پروردگار وخردورزی پهلوانان راستین .
وجه حکیمانه اشعار استاد طوس است که در این نوشته نیز مورد نظر بوده ودرهمه حال کارهای بزرگ با یا د خداوند ویاری او با چاره گری فرد سامان می گیرد ودر آخرامیدوارم این نوشته که حاصل تلاش ناچیز ما درزمینة‌ادبیات حماسی بوده مورد پسند وقبول خوانندگان گرامی واقع شود.
پیشگفتار جمع آوری وتدوین اساسی روایات وداستانهای حماسی ایران که قرنها سینه به سینه واز نسلی به نسل دیگر نقل می شده ودرابتدا « پاره ای از آن ها دراوستا - به ویژه بخش یشت ها ـ‌ تألیف شده است .
دردورة‌ساسانیان ،به صورت خداینامه ها ومجموعه هایی نظیر ایاتکار زریران ،داستان بهرام چوبین ،داستان رستم واسفندیار،داستان پیران ویسه ،کتاب پیکار وچند اثر دیگرتألیف می گردد.
وبعداز اسلام راویانی چون «آزاد سرو» وفرزانگانی مانند: «ماخ» و «شاهوی خورشید» و «شازان برزین» ویزدان دار وادبایی نظیر :ابوالمؤید بلخی وابوعلی محمد بن احمد بن احمد بلخی ومسعودی مروزی وابورمنصور عبدالرزاق طوسی ودرگردآوری وحفظ این روایات می کوشندتابالاخره حماسه سرایانی چون دقیقی وفردوسی واسدی طوسی و.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود حماسه

مقاله حماسه

اختصاصی از یاری فایل مقاله حماسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله حماسه


مقاله حماسه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 73

نیایش

   هرسر مویم ثنا خوان توباد ای چهرة‌جمیل ونامتناهی که درآئینة‌ آفرینش ، همة‌ نقش ها ونقاشی ها وصورت ها وصورتگریها از توست.هردم، نفسم به نام تو معطر باد،ای آنکه گل های هزاران رنگ باغ های جهان رایحه‌ایی از عطر پروردگار توست . کبوتر بی بال وپر طبعم،هواگرفتة‌عشق توباد،ای واژه آخرین وای توانایی که به کلام ،جذبه‌ی پرواز وبه شعر ،شور زیست ومعراج می بخشی وخماران محبتت راجامی از عشق لایزال عشق می‌نوشانی تا مست جاوید تو باشند مست زیست کنند،مست سربرخاک نهند و مست تو برخیزند.


مقدمه     این تحقیق محصول تلاش دو ماهة‌من ودوستان عزیزم درگروه ادبیات بوده وما کوشیده ایم تحقیق را متناسب با درک ودریافت نوجوانان ارائه دهیم به همین علت از افراط درساده نویسی پرهیز کرده وخواسته ایم بین نثر ما و شعر فردوسی هماهنگی باشد. تاجایی که توانسته ایم به سبک وشیوة‌استاد طوس نزدیک شده ،به لحن حماسی وزبان پارسی پرداخته ایم واز آوردن واژه های سطحی وبیگانه دوری گزیده ایم  مگر در مواردی که ناگزیر بوده ایم واین مواردچنانکه درکل شاهنامه اندک است دراین تحقیق نیز از تعداد انگشتان در نمی گذرد.همچنین درگزینش شعرها علاوه برسادگی وزیبایی وظرافت شاعرانه درکلام استاد طوس به آن بخش هایی که نوجوانان بتوانند با شعر فردوسی رابطة‌حسی برقرارکنند نیز توجه داشته ایم برای مثال : سرود دلبستگی پهلوانان به همسران ومادرانشان برای یک نوجوان حائزاهمیت بسیار است .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله حماسه