یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نرم افزار حضور و غیاب پرسنل

اختصاصی از یاری فایل نرم افزار حضور و غیاب پرسنل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نرم افزار حضور و غیاب پرسنل


نرم افزار حضور و غیاب پرسنل

این نرم افزار قابلیت دریافت اطلاعات پرسنلی توسط اثر انگشت و کارت پرسنلی را دارد و همچنین میتوان بصورت دستی اطلاعات را نیز در سیستم اعمال نمود همچنین امکان ثبت مرخصی و همچنین گرفتن کارکرد ماهیانه پرسنل را داشته و با توجه به برنامه ریزی انجام شده میتواند اضافه کار پرسنل را محاسبه نماید و این نرم افزار قابلیت ثبت اطلاعات هزاران پرسنل را دارد و با توجه به سادگی نیاز به آموزش اپراتور ندارد

 


دانلود با لینک مستقیم


نرم افزار حضور و غیاب پرسنل

دانلود مقاله زن و کیفیت حضور او در اجتماع از منظر قرآن

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله زن و کیفیت حضور او در اجتماع از منظر قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 جایگاه زن از نظر اجتماعی
بسی جای ستایش است که احسن الخالقین ؛ نهایت لطف و مرحمت خود را نسبت به صنف زن ، چه در نظام تکوین و چه در مقام تشریع مبذول داشته ، چنانکه حضور و استعداد زن را به مقتضای وجود انسانیش در تمام امور مترقی و متعالی اجتماعی ؛ اعلام و اظهار فرمود و زینت بخش امور اختصاصی او که سکون و آرامش خانواده و پرورش فرزندان و بقای نسل انسان است ، قرار داد . و همچنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله که مظهر کمال لطف و عنایت پروردگار عالم به ابنای بشر است در صدر اسلام از زنان ، الگوهای انسانی ، ایمانی ، اجتماعی و سیاسی حتی نظامی و جنگی و ایثارگری و فداکاری تربیت نمود .
در ادامه اجتماعی بودن زن را از پیام یک جوان پاسدار که از سنگر رزم به عنوان « خواهرم » فرستاده ، استفاده نماییم :
خواهرم ! مخاطب من در این نامه تنها تو نیستی ، بلکه همه خواهرانی هستند که خون اسلام در رگ و روح انسانی در تن دارند ، مخاطب من می باشند .
خواهرم ! آن روز که با تن پوش پارسایی پا به عرصه دانشگاه نهادی ، نقشه های شوم استکبار نقش بر آب شد ، حضور متعهدانه تو در دانشگاه و حوزه نشان داد که تو جهل و فساد را رد کردی علم و عفت را برگزیدی .
خواهرم ! تو را در نماز جمعه و جماعت دیدم و در محراب عبادت ؛ تسبیحات حضرت فاطمه – سلام الله علیها – را تکرار می کردی .
خواهر گرامی من ! هستند کوته بینانی که نوع زن را طلاپرست و تجمل گرا می دانند اما من با دو چشم خود دیدم که هزاران زن مسلمان ایرانی ؛ کویتی ، لبنانی . .. تمام زیورهای خویش را در راه دفاع از اسلام محمدی تقدیم داشتند .
اما بیانات امام خمینی قدس سره : « همه زن و مرد خصوصا خانمها که در صف اول این نهضت بودند ، زحمت کشیدند برای اینکه تحقق پیدا کند و همه نظرشان این بود که یک جمهوری اسلامی عدل الهی ایجاد گردد »
خلاصه : با اینکه هیچ زمانی برای تعلیم و تربیت زن ، امکانات لازم و تبلیغ صحیح و دلسوزانه ای وجود نداشته ، بلکه جامعه بیشتر ، از وجود زن به سود خود استفاده نموده و کمتر قدمی برای شکوفایی استعدادهای او برداشته است ، ولی باز هم چنانکه محصوص است ، زنان از هیچ کار علمی و هنری و صنعتی و سیاسی منزوی نبوده و حضور با صلابت خود را در تمام امور اجتماعی ، محفوظ داشته اند .
جایگاه زن از نظر فردی
شک نیست که انسان در نظام خلقت ، خلیفة الله و اشرف مخلوقات و افضل موجودات جهان هستی است . و نیز شک نیست که این جمعیت انسانهای روی زمین ، هنز زنان این جهان است که به خلافت احسن الخالقین آنان را به وجود آورده و پرورش داده اند ، چنانکه منادی حق ، قرآن کریم گویای این مطلب است که :
« ... وَ جَعَلَ لَکُم مِن اَزواجِکُم بَنِینَ وَ حَفَدََةً... » ( برای شما از زوجهاتان فرزند و فرزند فرزند قرار دادیم ) (نحل /72)
بنابراین ، اگر انسان گل سرسبد جهان هستی و افضل مخلوقات جهان است و هیچ موجودی حتی هیچ علم و هنر و صنعتی به ارزش وجودی انسان نمی رسد ، پس هیچ عالم و هنرمند و صنعتگری نیز به ارزش وجودی مادران و پرورش دهنده انسانها که زنان جهانند نخواهد رسید . علاوه بر اینکه اگر به ازای هر پدری ، مادر متصور است بالاخره مادری هست که به اذن باری تعالی به تنهایی مادر است !
« ای مریم ! خدا تو را به فرزندی بشارت می دهد که اسمش مسیح ، عیسی بن مریم است و در دنیا و آخرت ، صاحب جاه و از نزدیکان پروردگار است » ( آل عمران / 45)
این است شانیت اختصاصی و موقعیت جهانی زن که مکیال و میزان ارزش وجودی اوست و تعیین کننده موقعیت او در عالم کبیر ، چنانکه فرزندان او یعنی انسانها هستند که مکیال و میزان و تعیین کننده ارزشهای تمام اشیای جهان هستی می باشند . این سخن باری تعالی است در نوازش و تشکر از زنان که : « ... حَمَلَتهُ اُمُهُ کُرهاً وَ وَضَعَتهَُ کُرهاً ... » ( احقاف /15) ، زیرا تحمل زخمت فرزندان اکثرا به عهده مادران است که پدران حتی آنانی که متعهد و وظیفه شناس هستند نمی توانند از عهده کار مادری مادران بر آیند ، زیرا « هر کسی را بهر کاری ساختند ... ، چنانکه امام سجاد علیه السلام درباره حقوق مادر فرمودند :
« اما حق مادرت این است که بدانی زمانی تو را پذیرفت و به سینه چسباند و با شیره جان پرورانید که احدی حاضر نبود تو را بپذیرد . و با جمیع اعضا و جوارح به تو توجه نمود و باکی نداشت که تو سیر باشی و او گرسنه ، تو سیراب باشی و خود تشنه ،تو پوشیده باشی و او برهنه ، خود در آفتاب و تو در سایه ، تو در خواب باشی و خود بیدار و سرما و گرماها تحمل نمود که تو زنده بمانی ، بنابراین ، استطاعت تشکر از او را نداری مگر به توفیق الهی »
این حدیث شریف ، ضمن قدردانی از حق مادران ، وظیفه آنان را گوشزد نمود و درس درس آموزنده ای برای مادران بیان فرموده است ، زیرا فرزند ثمره وجود انسانند ، چنانکه در هیچ موردی ، سرمایه گذاران انسانی مانند سرمایه گذاری برای فرزندان سودمند و با ارزش نخواهد بود . خلاصه : شایسته است مادران ، خود را به زیور تقوا بیارایند و بدون اطلاع از قوانین شرعی قدمی برندارند که برای آنان مسئولیت و پشیمانی به بار آورد و بدانند که از تمام اعمال و مال و اولاد آنان آنچه برایشان سودمند است ، تقوای آنان است که قرآن کریم می فرماید :« از خدا بترسید و جز خیر و خوبی مگویید » ( نساء/9)
مقدمه
1. وجود غریزه جنسى و جذّابیت هر یک از مرد و زن براى یکدیگر، صلابت و قدرت جسمى برتر مرد و لطافت و ضعف جسمانى زن و علاقه بیشتر وى به تبرّج و خودنمایى در مقایسه با مرد، از امورى است که نمى توان انکار کرد. با توجه به این ویژگى ها، اگر زن بدون ضابطه، به هر شکل و قیافه اى در عرصه عمومى و در
محل کار و اداره حاضر شود و خود را در برابر دیدگان مردان به نمایش بگذارد، جامعه اى که محل کار و تلاش اقتصادى و تأمین نیازهاى مادى و کسب فضایل اخلاقى و کمالات معنوى است،2 به صحنه نمایش جذّابیت هاى جنسى و میدان تاخت و تاز امیال و شهوات تبدیل مى شود و این آثار مخرّب و زیان بارى در پى خواهد داشت.
حضور بى ضابطه زن در حوزه عمومى، نه تنها موفقیتى براى وى به ارمغان نخواهد آورد، بلکه کرامت انسانى و شخصیت واقعى او را نیز از بین خواهد برد و زن را طعمه دام صیادان شهوت پرست کرده، او را از قله بلند عزّت و کرامت، به پرتگاه ذلّت شهوت ساقط خواهد کرد. چنین زنى نه تنها نخواهد توانست در بعد مادى، همگام با مردان به تلاش و فعالیت اجتماعى بپردازد و از نیروى خود در طریق پیشرفت جامعه استفاده کند، بلکه تا حد فراوانى، خنثاکننده توان مادى و نیروى فکرى مردان نیز خواهد شد. تجربه زنان غربى بهترین شاهد بر این ادعاست. انواع مشکلات و معضلات اجتماعى همچون تجاوز و آزارهاى جنسى، فرار دختران از خانه، باردارى هایى ناخواسته، سست شدن بنیان خانواده و از بین رفتن آن، سقط جنین، قتل و خودکشى و خودسوزى همه از پیامدهاى سوء آزادى بى قید و شرط فرهنگ نوین غربى است.
بنابراین، براى حضور سالم و مفید زن در اجتماع و تأمین امنیت وى در محل کار و دانش، و برقرارى جامعه اى سالم، که تأمین کننده سعادت انسان باشد، باید براى حضور اجتماعى زن، برنامه و مقرّراتى پیش بینى شود تا از زن حمایت کرده، سلامت معنوى وى را تضمین و حقوق مادى او را تأمین کند.
اسلام با در نظر گرفتن ابعاد مادى و معنوى زن و با در نظر گرفتن تأثیر اعمال و رفتار وى در سعادت ابدى او و دیگران، مقرّراتى را براى حضور زن در اجتماع وضع کرده است. این مقرّرات علاوه بر حمایت از زنان در بعد مادى و بهینه سازى روابط اجتماعى آنان، حافظ منافع معنوى و کرامت انسانى زن نیز هست. بى توجهى به این دسته از مقرّرات، پیامدهاى جبران ناپذیرى براى زنان و جامعه انسانى به دنبال خواهد داشت.
2. مقرّرات ضرورى براى حمایت از حضور زنان در جامعه و در فعالیت هاى اجتماعى و اقتصادى دو دسته است:
نخست قوانینى که در بعد مادى از زن حمایت مى کند; مثل تعیین میزان ساعات کار، میزان ساعات مرخصى، مرخصى زایمان، ویژگى هاى محل کار، نوع کار و تعیین زمان بازنشستگى. معمولا مقرّراتى که در کشورهاى غربى به هدف حمایت از زنان وضع مى شود از این دسته است. فمینیست ها و کسانى که سنگ حمایت از زنان را به سینه زده و خواستار رسیدگى به وضعیت زنان و بهینه سازى آن هستند، فقط به همین بعد از زندگى زن توجه کرده و به دنبال وضع مقرّراتى هستند که رفاه بهتر و لذت دنیوى بیشترى براى زنان به دنبال داشته باشد.
دوم مقرّراتى که علاوه بر بعد مادى، بعد معنوى و سعادت ابدى زن را نیز لحاظ کرده و از شخصیت و هویّت واقعى زن حمایت مى کند; مانند مقرّرات مربوط به اطاعت زن از شوهر، ولایت پدر بر دختر، تعیین پوشش براى حضور در اجتماع، آداب راه رفتن زن، چگونگى ارتباط با مردان نامحرم، و حمایت از حضور زن در عرصه اجتماعى و صحنه هاى کار و تلاش اقتصادى. وضع مقرّراتى از قسم اول گرچه لازم است، ولى کافى نیست.
اخلاق، معنویت و سعادت ابدى، مهم ترین بعد زندگى زن است که مورد غفلت قانون گذاران واقع شده. بر خلاف مقرّرات نوع اول، که انسان ها به طور طبیعى در اندیشه وضع آن هستند و مدافعان حقوق زن از آن سخن مى رانند و در محافل قانونى، به تصویب مى رسانند، قوانین دسته دوم، خواه به سبب جهل و نادانى یا به اغراض و اهداف دیگر، مورد بى توجهى و بى مهرى سازمان هاى بین المللى و مدافعان حقوق زن واقع شده است، بلکه دنیاى مادیگراى غرب با این گونه قوانین موجود در کشورهاى اسلامى، مخالفت مىورزد و حتى برخى از آنها مثل استفاده از پوشش را ممنوع مى کند.3
اکنون با توجه به نکاتى که بیان شد، برخى از شرایطى را که قرآن در خصوص کیفیت حضور زن در اجتماع بیان کرده است برمى رسیم.
1. پوشش
اندام انسان بر خلاف سایر حیوانات، از پوششى طبیعى که او را از سرما و گرما حفظ کند، خالى است. از سوى دیگر، بشر به طور فطرى، از برهنگى رنج مى برد و خوش ندارد بدن، یا دست کم برخى از اندامش در معرض دید دیگران باشد. همچنین انسان به زیبایى و آراستگى ظاهرى اهمیت مى دهد و تلاش مى کند تا حدّ امکان، با ظاهرى آراسته در برابر دیدگان دیگران ظاهر شود. بنابراین، انسان از جهات گوناگون، نیازمند چیزى است که هم او را از آسیب سرما و آزار گرما حفظ کند، هم از برهنگى نجات دهد و هم میل به زیبایى و آراستگى او را تأمین کند. لباس پاسخى مناسب به همه این نیازهاست. بدین روى، قرآن شریف لباس را به عنوان چیزى معرفى کرده است که انسان را از سرما و گرما محافظت مى کند و زشتى هاى انسان را مى پوشاند.4 از این رو، نیاز به پوشش، یک نیاز طبیعى براى انسان، اعم از زن و مرد است و استفاده از آن تا حدى فطرى و طبیعى است و زن و مرد در این زمینه، تفاوتى ندارند. بدین روى، مشاهده مى کنیم که زن و مرد صرف نظر از اینکه متدیّن به دینى باشند، به طور طبیعى، بدن خود را از نگاه دیگران مى پوشانند، اگرچه مقدار پوشش و کیفیت آن، طبق آداب و رسوم و فرهنگ هاى گوناگون، متفاوت است.
شریعت اسلام براى پوشش انسان ها مقرّراتى قرار داده که بیشتر آنها میان زن و مرد مشترک است. مرد براى حضور در محل کار، باید بدن خود را بپوشاند. لزوم پوشاندن از گردن به پایین در حوزه عمومى، به جنس خاصى اختصاصى ندارد.5این مقدار از پوشش تقریباً میان زن و مرد مشترک است. در نتیجه، پوشش ویژه زن نبوده و اسلام نیز آن را مختص زن ندانسته است. مرد نیز موظف به پوشش است. بنابراین، تفاوت زن و مرد در مقدار پوشش است، نه در اصل آن. آنچه زن را از مرد در امر پوشش جدا مى کند آن است که زن علاوه بر پوشاندن مقدار مشترک، باید مواضعى از بدن را بپوشاند که بر مرد واجب نیست. در اینجا، توجه به پوشش خاص زن که در آیات و روایات بیان شده، محل بحث و نظر است:
1ـ (وَ قُل لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ)(نور: 31); و به زنان با ایمان بگو: چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که ظاهر است ـ آشکار ننمایند و اطراف روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.)
«زینت» در جمله (وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا)از ریشه «زَیْن» به معناى دلپسند و زیبا، در مقابل کلمه «شَیْن» به معناى زشت است. همچنین به اشیایى که انسان خود را با آن مى آراید و تزیین مى کند، «زینت» گفته مى شود.6 بنابراین، واژه «زینت»، هم به زیورآلاتى که از بدن جداست ـ مانند طلا و جواهر آلات ـ و هم به آرایش هایى که به بدن متصل است همچون سرمه و خضاب گفته مى شود. این واژه در لسان روایات، به محاسن و زیبایى هاى غیراکتسابى، که با آفرینش انسان همراه است، مثل موى سر، صورت، بازو و ذراع نیز اطلاق شده است.
فضیل مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: آیا ذراع از زینتى است که خدا فرموده است زنان آن را ظاهر نکنند؟ فرمود: بلى و آنچه زیر مقنعه و دستبند قرار مى گیرد زینت است.7
مسعده بن زیاد مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم در جواب این سؤال که زن چه زینت هایى را مى تواند ظاهر کند، فرمود: وجه و کفین.8
امام صادق(علیه السلام) به مردان فرمودند: ناخن هاى خود را کوتاه کنید، و به زن ها گفتند: (ناخن ها را) رها کنید; زیرا آن (رها کردن) براى شما زیباتر است.9
در روایت است که موى زن از زیبایى هاى زن است و شایسته است مرد در هنگام ازدواج، از آن سراغ بگیرد.10
در این روایات به ذراع، وجه، کفین، ناخن و موى سر، «زینت» اطلاق شده است که معلوم مى شود همه آنها از مصادیق زینتند. همچنین در روایات به بازو، گردن، محل خلخال و حتى به تمام بدن زن زینت اطلاق شده است11 بنابراین، در فرهنگ دینى، همه بدن زن از سر تا قدم زینت است.12 این را مى توان صغراى قیاس قرار داد. از سوى دیگر، آیه شریفه به طور مطلق، زنان را از اظهار زینت نهى کرده است که این هم کبراى قیاس را تشکیل مى دهد. نتیجه حاصل از این قیاس آن است که زن حق ندارد هیچ عضوى از بدن خود را براى نامحرم آشکار کند.
استثناهاى پوشش
سپس براى این حکم کلى، که نهى از اظهار زینت است، دو استثنا ذکر کرده: در استثناى اول، مى فرماید: (إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا); یعنى جز زینت هایى که آشکار است. از این استثنا به دست مى آید که زینت هاى زن دو نوع است: زینتى که به طور طبیعى آشکار است و زینتى که مخفى است، مگر آنکه زن با اراده و اختیار خود آن را آشکار کند. آیه شریفه با این استثنا، زینت هاى ظاهر را از حکم قبلى، که نهى از اظهار بود، خارج کرد. در نتیجه، زن نسبت به پوشاندن زینت هایى که خود به خود ظاهر است، وظیفه اى ندارد. اما زینت هاى مخفى مشمول نهى (لَا یُبْدِینَ) بوده و پوشاندن آنها بر زن واجب است. (در ادامه، از استثناى دوم بحث خواهد شد.)
زینت هاى آشکار
مقصود از زینت هاى آشکار، که از وجوب پوشاندن استثنا گردیده، چیست؟ امام صادق(علیه السلام)در جواب زراره، که از این استثنا سؤال کرد، فرمودند: زینت ظاهر، سرمه و انگشتر است. همچنین در روایت دیگرى به ابوبصیر فرمودند: انگشتر و النگو است.
در روایت دیگر آمده است: شخصى از امام صادق(علیه السلام)پرسید: مرد چه مواضعى از اندامِ زنِ نامحرم را مى تواند ببیند؟ فرمودند: صورت و دست و پا.13
بنابراین، مى توان گفت: سرمه و انگشتر هم، که در دو روایت اول آمده بود، اشاره به مواضع آنها دارد که در دست و صورت است; زیرا زینت ظاهر بودن خود انگشتر و النگو معنایى ندارد. خود اینها نه ظاهرند و نه باطن، بلکه محل اینهاست که یا ظاهر است یا مخفى، که همان دست و صورت است. بنابراین، مى توان گفت: از روایات استفاده مى شود: مقصود از زینت ظاهرى که در این آیه از لزوم پوشش استثنا شده، وجه و کفین است.14
پس از جمله (وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا)محدوده پوشش زن به دست مى آید و معلوم مى شود: زن موظّف است در عرصه عمومى و در محل کار، تمام اندام خود را بجز وجه و کفین از مردان نامحرم بپوشاند. اما وجه و کفین لازم نیست; چون در بسیارى از موارد، پوشش آنها براى زن حرجى است یا با نوع کار، قابل جمع نیست. زنى که براى تأمین نیازهاى خود، باید در اداره، کارخانه و کارگاه کار کند، نمى تواند دست و صورت خود را بپوشاند و مشغول کار شود. زنى که مسئولیت اجتماعى دارد، با مردم سر و کار دارد و مى خواهد کار آنان را انجام دهد، نمى تواند همه بدن خود، حتى دست و صورتش را بپوشاند. زنى که در مزرعه و باغ کار مى کند باید دست و صورتش باز باشد. بنابراین، وجه و کفین که در میان زنان به طور معمول ظاهر است، از حکم پوشش استثنا شده است.
ملازمه پوشش و نگاه
توجه به این نکته ضرورى مى نماید که استثناى آیه وظیفه زن را در ارتباط با عدم لزوم پوشش برخى از مواضع بیان مى کند و از این رو، زن نسبت به پوشاندن این مواضع وظیفه اى ندارد، اما این امر لزوماً به معناى جواز نگاه مرد به آن مواضع نیست; زیرا بین حکم عدم وجوب پوشش برخى از اعضا بر زن یا مرد با جواز نگاه طرف مقابل به آن، ملازمه اى نیست. دستور پوشش براى زنان و نهى از نگاه براى زنان و مردان در آیات قرآن، جداگانه و مستقل مطرح شده است.15 بنابراین، صِرف عدم وجوب پوشاندن دست و صورت بر زنان، دلیلى بر جواز نگاه مرد نیست و دلیل دیگرى مى طلبد که در کتاب هاى فقهى از آن بحث شده است.16
پوشش; وظیفه اى اجتماعى
جمله (وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) (زینت هاى خود را جز براى شوهران آشکار نکنند) استثناى دومى است بر دستور پوشش زنان. در این استثنا، کسانى ذکر شده اند که لازم نیست زن خود را از آنان بپوشاند. از استثنا در این قسمت آیه، فهمیده مى شود که پوشش زن براى زمانى است که از قلمرو خصوصى فراتر رود. پوشش وظیفه زن براى حضور در بیرون از خانه و ظهور در برابر مردان نامحرم است. بنابراین، زن در فرصت هایى که در خانه و در میان محارم خود است، وظیفه پوشش ـ دست کم، به شکلى که در برابر نامحرمان موظف به رعایت آن بود ـ ندارد; زیرا محارم نیز از نهى اى که در آیه آمده، استثنا شده اند.
کیفیت پوشش اسلامى
(وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ.) «خُمُرْ» جمع «خمار»، به معناى مقنعه، روسرى و پارچه اى است که زن با آن، سر خود را مى پوشاند.17 «جیوب» جمع «جیب» به معناى گریبان و یقه، قسمت بالاى لباس است،18 در برابر دامن که به قسمت پایین لباس گفته مى شود; اما مراد از آن، محلِ یقه و اطراف آن یعنى گردن، گلو و سینه است.19 زنان مسلمان پیش از نزول آیاتِ پوشش، به حکم عادت معمول آن زمان، روسرى را از پشت گوش ها رد مى کردند و اطراف آن را به پشت خود مى انداختند.20 در نتیجه، فقط موى سرشان پوشیده مى شد و بخش هاى زیادى از زیبایى هاى آنها مثل گوش ها، گوشواره ها، چهره، گردن و گریبان نمایان بود. خداوند متعال با فرو فرستادن این آیه، کیفیت صحیح پوشش زنان را بیان کرد و به آنان فرمود: باید دو طرف روسرى را از جانب راست و چپ به جلو آوردند و به طور معکوس بر گریبان بزنند. این گونه پوشاندن موجب مى شود همه سر و گردن و زیبایى هاى آن پوشیده و فقط چهره باز بماند.21 در نتیجه، این آیه به طور صریح، پوشش سر و گردن را به عنوان یک حکم اختصاصى بر زن واجب مى کند.
شاید سبب این پوشش اختصاصى آن باشد که سر و گردن و گریبان مهم ترین محل زیبایى هاى زن است; زیرا هم محل محاسن طبیعى زن ـ مثل صورت و موى سر ـ است و هم موضع قرار دادن انواع زینت هاى منفصل; از قبیل گوشواره، سینه ریز و گردنبند. از این رو، آیه روى این قسمت، که پوشش آن ویژه زن است، تکیه کرده و زن را موظّف ساخته که بخصوص سر و گردن و گریبان و دستان را به هنگام خروج از خانه بپوشاند ـ البته بجز مقدارى که استثنا شده است.
2ـ (یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً)(احزاب: 59); اى پیغمبر! به همسرانت و دخترانت و به زنان با ایمان بگو که جلباب ها (روسرى ها)ى خویش را به خود نزدیک سازند. این کار براى آنکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیک تر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
«جلباب» در لغت، به معناى جامه گشاد، کوچک تر از ملحفه یا جامه اى مثل ملحفه (چادر مانند) است یا همان خمار و مقنعه است.22 «اِدناء» از ریشه «دنو» به معناى قرب و نزدیکى است. فعل «یدنین» با حرف «على» به کار رفته که علاوه بر معناى اصلى خود، معناى گستردگى و پهن شدن نیز در آن تضمین شده است.23 در نتیجه، جمله (یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ)به معناى در بر کردن جامه وسیع و گشاد و بر خود گستراندن آن است. بنابراین، معناى آیه شریف این است که زنان جلباب بر خود بگسترانند، به گونه اى که سر و گردن و سینه، یا سر و سینه و تمام جوانب آنان را فرا گیرد.24
این آیه نیز وجوب پوشش تمام بدن را براى همه زنان بیان کرده است; زیرا مخاطبان آیه همه زنانند.
پوشش; مرز زندگى خصوصى و عمومى
جمله (ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ) بیانگر حکمتِ حکم، و مضمونش این است که پوشش، معرِّف زن است و لازمه این معرفى و نتیجه مثبت آن به امنیت رسیدن زن و سلب آزار دیگران از اوست. از تأخیر (فَلَا یُؤْذَیْنَ) بر (یُعْرَفْنَ)معلوم مى شود که حجاب در جهت خاصى زن را معرفى مى کند; در جهتى که اگر نباشد، زن مورد آزار دیگران واقع مى شود و امنیتش به خطر مى افتد. از این رو، مفسّران این شناخت را دو گونه معنا کرده اند: یکى شناخته شدن به پاک دامنى که این معنا مناسبت تر به نظر مى رسد;25 و دوم شناخته شدن به اینکه آزاد است، نه کنیر.26 این معرفى ـ به هر کدام ا ز دو معناى یاد شده که باشد ـ مربوط به اجتماع و عرصه عمومى است، نه مربوط به خانه. زن در خانواده خود، از هر دو جهت شناخته شده است و به معرفى خود به وسیله حجاب نیازى ندارد. علاوه بر این، اثر رفعِ آزار به وسیله حجاب داشتن نیز مربوط به بیرون خانه است. حجاب در خانه نه معرّف زن است و نه مى تواند زن را از آزارهاى خانگى مصون بدارد. شأن نزول27 آیه نیز مؤیّد اجتماعى بودن حکم حجاب و شرط آن براى حضور زن در اجتماعات است. بنابراین، آیاتى که وجوب پوشش را براى زنان بیان مى کنند در حقیقت، مرز زندگى خصوصى زن را از زندگى عمومى وى جدا مى سازند. این آیات بیان مى کنند که زن در زندگى عمومى و در اجتماعات، باید به گونه اى حاضر شود که با حضورش در زندگى خصوصى و در میان محارم خود، متفاوت باشد.
پوشش; حمایت از حضور اجتماعى زن
اسلام نه تنها زن را در حصار خانه محدود و زندانى نکرد، بلکه با آوردن قانون پوشش براى زن، در صدد تأمین امنیت وى در دو بعد مادى و معنوى برآمد. قانون پوشش، هم دلیل بر جواز مشارکت زن در اجتماع است و هم نشانه حمایت اسلام از دین و دنیاى زن. جمله (ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ)که در پایان آیه «حجاب» آمده، نقش حمایتى پوشش را در بعد مادى بیان کرده است. زنان بدون پوشش یا با پوشش نامناسب، معمولا در جامعه مورد انواع آزارهاى لمسى، دیدارى و شنیدارى مردانِ ضعیف الایمان قرار مى گیرند. در صدر اسلام نیز برخى از جوانان و افراد بیمار دل بر سر راه ها و کوچه ها مى نشستند و وقتى زنان براى نماز جماعت یا کارهاى دیگر از خانه خارج مى شدند، به گونه هاى مختلف آنان را آزار مى دادند.28 آیه شریفه (ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ) به این امر اشاره کرده و فرموده است: این کار (پوشش) براى اینکه (زنان با حجاب) شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند، نزدیک تر است.
پوشش پیام پاک دامنى و تقواست; پیام حیا و عفت است. در نتیجه، زنى که با پوشش از منزل خارج مى شود، این پیام را به مردان نامحرم و به مخاطبان خود منتقل مى کند و مردان نیز با گرفتن این پیام، از وى حریم مى گیرند. نه زن، مردان را به سوى خود مى خواند و نه مردان به وى نزدیک مى شوند و بدین سان، او کمتر مورد آزار دیگران واقع مى شود.
بدحجابى و بى حجابى حامل خلاف این پیام به دیگران است. بى حجاب نگاه ها را به سوى خود فرامى خواند. بى حجاب خود را در معرض انواع نگاه هاى آلوده قرار مى دهد و به طور طبیعى، باید به دنبال آن، آزارهاى جنسى و فیزیکى آنان را نیز تحمّل کند.
در برخى دیگر از آیات، به نقش حمایت معنوىِ پوشش اشاره شده است. در سوره احزاب، آیه 53 مى خوانیم: (وَ إِذَا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَاب ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ)و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى (به عنوان عاریت) از آنها (همسران پیامبر) مى خواهید، از پشت پرده بخواهید. این کار دل هاى شما و آنها را پاک تر مى دارد. جمله (ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ)در مقام بیان فلسفه و مصلحت این دستور است.29 «اطهر» صفت تفضیل به معناى پاک تر و پاکیزه تر، و «قلوب» جمع «قلب» و مقصود از آن نفس و روان است، و جمع آمدن آن در آیه، به اعتبار مخاطبان است. معناى آیه این است: آن رفتار (درخواست چیزى از زنان پیامبر از پشت پرده) دل هاى شما و زنان پیامبر را از میل به و فجور و وساوس شیطانى پاک تر نگاه مى دارد;30 زیرا نگاه زن و مرد به یکدیگر و مواجهه مستقیم داشتن با همدیگر، در تحریک میل جنسى بسیار نقش دارد. اگر این ارتباط از پشت پرده باشد زمینه تحریک میل جنسى و افکار و وساوس شیطانى در دل از بین مى رود و دل از آلودگى به برخى از وسوسه ها پاک تر باقى مى ماند. این آیه گرچه درباره زنان پیامبر است، اما فلسفه اى که براى این دستور بیان شده، عمومیت دارد. از این رو، در آیات دیگر، این معنا به تعبیر دیگر، براى مردان و زنان مؤمن بیان شده است.
در سوره نور نیز به مردان فرموده است: (قُل لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ)(نور: 30); به مؤمنان بگو، چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و فروج خود را حفظ کنند. این براى آنها پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام مى دهید، آگاه است.
«ازکى» از ریشه «زکو» به معناى نماء و طهارت، و مقصود از آن در آیه، طهارت باطنى و قلبى است. «ازکى» افعل وصفى به معناى مبالغه در طهارت و پاکى یا افعل تفضیل به معناى پاکیزه تر است.31 «ذلک» اشاره به غضّ بصر و حفظ فرج32 و این بخش از آیه که در مقام بیان فلسفه حکم مذکور است.33 فلسفه غضّ بصر و حفظ فرج طهارت باطنى و دورى از وساوس شیطانى دانسته شده است.34 بنابراین، دستور مزبور به خاطر حمایت از اخلاق و معنویت زنان و مردان جامعه است. گرچه این آیه خطاب به مردان و ضمیر در «لهم» نیز جمع مذکر است، اما واضح است که این فلسفه در مورد زنان نیز جارى است.
روایات فراوانى نیز بر لزوم استفاده از پوشش مناسب براى زنان هنگام حضور در مجامع عمومى وجود دارد که با توجه به وجود آیات یاد شده، نیازى به بررسى آنها نیست. در اینجا، فقط برخى از آنها را از نظر مى گذرانیم:
عایشه مى گوید: اسماء دختر ابى بکر بر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با لباس نازک وارد شد. پیامبر روى خود را از وى برگرداند و به او فرمود: وقتى زن به سن بلوغ رسید مصلحت نیست اندامش دیده شود، مگر این و این، و با این سخن، به وجه و کفین خود اشاره کردند.35 و فرمودند: هر زنى که در غیر منزل شوهر یا بدون اجازه شوهر، پوشش خود را بردارد از رحمت الهى دور است تا به منزل برگردد.36 و فرمودند: هر زنى که مقنعه خود را در غیر خانه شوهر از سرش بردارد، حجاب را رعایت نکرده است.37
جابربن عبداللّه انصارى مى گوید: رسول خدا(صلى الله علیه وآله)به قصد دیدار فرزندش، حضرت فاطمه(علیها السلام) بیرون رفت، در حالى که من نیز با او بودم. وقتى به در منزل رسیدیم، رسول خدا(صلى الله علیه وآله)در را فشار داد و فرمود: السلام علیکم. حضرت فاطمه(علیها السلام)جواب فرمود: علیک السلام، یا رسول اللّه. در این هنگام، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: اجازه هست وارد شوم؟ پاسخ دادند: وارد شو، اى رسول خدا. حضرت فرمود: با همراه خود وارد شوم؟ حضرت فاطمه(علیها السلام) جواب دادند: مقنعه بر سر ندارم. رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمودند: با مقدارى از روپوش خود، سرت را بپوشان. حضرت فاطمه(علیها السلام) چنین کرد. پیامبر مجدداً اجازه گرفتند و وارد شدیم.38
2. پرهیز از تبرّج
«تبرّج» عبارت است از: نمایان کردن چیزى که لازم است مستور و مخفى باشد. این واژه از ریشه «برج» است. به ساختمان هاى بلند و مرتفع نیز بدین دلیل که براى مردم نمایان است، «برج» گفته مى شود. به اظهار زیبایى هاى زن، که باید مستور باشد، «تبرّج» مى گویند.39 قرآن شریف در دو جا زنان را از خودنمایى و تبرّج برحذر داشته است:

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زن و کیفیت حضور او در اجتماع از منظر قرآن

دانلود مقاله کانون وکلای دادگستری مرکز گزارش جلسات حضور در محاکم کیفری

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کانون وکلای دادگستری مرکز گزارش جلسات حضور در محاکم کیفری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

شرح دادخواست :
شاکی پرونده فوق آقای سید احمد عالیمرد دارنده چک بانکی به شماره حساب به مبلغ بیست و پنج میلیون ریال معادل 000/500/2 هزار تومان به نام آقای بهرام صعادتی صادر کننده چک مزبور ( مشتکی عنه پرونده فوق ) در مورخ 12/4/1383 برای اخذ وجه چک به بانک مراجعه کرده ولیکن موفق به وصول وجه چک نمی شوند ، لذا شاکی اقدام به اخذ گواهی عدم پرداخت چک مذکور از بانک می نمایند . لازم به ذکر است بنا به اظهارات شاکی محترم ، آقای بهرام سعادتی ( مشتکی عنه ) دفتر مسافرتی خویش را که محل کار ایشان بوده تعطیل کرده و متواری گردیده اند . همچنین تلفنهای محل کار ایشان متجاوز از یک ماه روی فاکس فعال است و تلفن همراهشان هم به اشخاص دیگر واگذار گردیده است .

 

تحقیقات مقدماتی :
در مورخ 3/8/1383 پس از مشاهده اصول مستندات از شاکی تحقیق می شود که تمامی مطالب شاکی عینا در برگ بازجویی و صورت مجلس قیدمی شود . برگه مزبور به کلانتری مربوطه ارسال می شود تا متهم به نشانی بانکی و راهنمایی شاکی احضار شود.
کلانتری مربوطه هم در مورخ 5/8/83 برای متهم احضاریه ای به این مضمون که در مورخ 10/8/83 در کلانتری فوق حاضر شود که در صورت حضور شکایت شاکی به متهم تفهمی می شود و دفاعیات متهم اخذ می گردد ولیکن در صورت عدم حضور متهم در تاریخ فوق وفق مقررات ق . آ . د . ک ، متهم جلب خواهد شد .
در مورخ 10/8/83 به علت عدم حضور متهم در کلانتری یک نسخه از اخطاریه در محل معرفی شده از سوی شاکی الصاق گردید . همچنین شاکی پرونده مجددا در مورخ 10/8/83 درخواست خویش را به صورت کتبی نوشته اند که طبق دستور قاضی ، دفتر ثبت کیفری برگ جلب سیار مشتکی عنه را صادر نمود که از تاریخ 10/8/83 به مدت پنج روز اعتبار دارد .

 

صدور کیفر خواست :
در مورخ 2/9/83 دادیار شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 تهران خطاب به معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به علت شکایت شاکی و ملاحظه اصول مستندات در ید شاکی و ابلاغ احضاریه به متهم وفق ماده 22 قانون صدور چک و عدم دسترسی به وی و عدم وصول لایحه دفاعیه و یا انکار و تکذیب از ناحیه وی و در نظر گرفتن سایر قرائن و امارات موجود با احراز تقصیر وی با استناد به بندهای ( ز ) و ( ک ) ماده 3 اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب قرار مجرمیت متهم را صادر فرمودند که معاون محترم دادستان هم با آن موافقت کردند و کیفر خواست متهم صادر شد و در برگ کیفر خواست ذکر شد که متهم طبق مواد 3-5-7 ق . اصلاحی صدور چک گناهکار بوده و تقاضای مجازاتش می شود .

 

ابلاغ اخطاریه :
در مورخ 22/9/83 یک نسخه از اخطاریه توسط مامور ابلاغ به متهم ابلاغ شد و خواسته شده بود که متم در مورخ 27/1/84 ساعت 12 ظهر در دادگاه عمومی کیفری تهران شعبه 1163 مجتمع قضایی قدس در خصوص شکایت شاکی در وقت مقرر جهت رسیدگی حاضر شود .

 


رای دادگاه :
در مورخ 27/1/84 جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل گردید و دادگاه محترم با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای کرد به شرح ذیل :
در خصوص شکایت شاکی بر صدور تعداد یک فقره چک بلامحل به شماره به مبلغ بیست و پنج میلیون ریال معادل دو میلیون و پانصد هزار تومان ، با توجه به محتویات پرونده شکایت شاکی خصوصی – گواهی عدم پرداخت صادره از سوی بانک محال علیه – کیفر خواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب – عدم حضور متهم – عدم دسترسی و متواری بودن متهم با وصف ابلاغ قانونی به متهم و سایر قرائن و امارات موجود ، اتهام انتسابی و مجرمیت متهم برای دادگاه محرز و مسلم است با انطباق عمل متهم به مواد 3-7-22 قانون اصلاح موارد یاز قانون چک مصوب 2/6/82 و با استناد به موارد مذکور دادگاه متهم را به تحمل 9 ماه حبس تعزیری محکوم می کند که این رای غیابی است و ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی در همین دادگاه است و ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران است .

 

 

 

نظریه :
با توجه به شرح پرونده مذکور به این که شاکی پرونده متحمل خسارت و ضر رو زیان مادی گردیده است به نظر من رایی که از طرف دادگاه محترم صادر گردیده صحیح می باشد ولیکن چون بحث مسئله مالی می باشد بهتر بود که قاضی محترم متهم را نیز به پرداخت جزای نقدی معادل یک چهارم تمام وجه چک محکوم می کردند تا بلکه هر زمانی که قانون موفق به دستگیری متهم گردید خسارت مادی که به شاکی وارد شده جبران شود .

 

نگارنده : نوشین باقری
شماره پروانه کار آموزی : 12664

 


به نام خدا

 

شعبه : 1163 – دادگاه عمومی کیفری تهران – مجتمع قضایی قدس
کلاسه پرونده : 83/417
تاریخ جلسه رسیدگی : 9/5/1384
شاکی : گزارش مرجع انظامی
مشتکی عنه : محمد عدالتی نیا
موضوع دادرسی : شرب خمر

 

شرح دادخواست :
در مورخ 20/1/1383 عوامل یگان انتظامی و اجرائیات بوستان چیتگر حین گشت در محدوده فاز 2 بوستان چیتگر به اتومبیل پیکانی که در نقطه ای کور و به دور از دید عموم پارک شده بود مظنون شده و مالک ماشین فوق را که شخصی به نام محمد عدالی نیا می باشد مورد بازرسی بدنی قرار داده و متوجه می شوند که وی ضمن نداشتن تعادل عمومی مرتکب شرب خمر نیز شده است و همچنین مقداری مشروبات الکلی در حدود 250 cc از وی کشف و ضبط شد . در مورخ 20/1/1383 یگان انتظامی بوستان چیتگر صورتجلسه ای را به شرح فوق تنظیم کرد و مراتب به امضاء متهم رسید و متهم به همراه صورت جلسه تنظیمی به کلانتری 146 هدایت گردید.

 

تحقیقات مقدماتی
در مورخ 20/1/1383 در کلانتری 146 از متهم بازجویی شد که وی اتهامش را دائر بر شرب خمر قبول کرد و عنوان کرد که دو لیوان برگ مشروب خورده است و مشروب را هم از یک راننده ناشناس در سبزوار به صورت هدیه تهیه کرده است . متهم فوق الذکر به همراه پرونده متشکله به دادسرای صادقیه معرفی شد . مجددا در مورخ 21/1/1383 از متهم تحقیق و بازجویی شد که وی اتهامش را پذیرفت و تقاضای بخشش نمود .

 

صدور قرار آزادی متهم
در مورخ 21/3/1383 قرار کفالت متهم مقید به معرفی کفیل به وجه الکفاله مبلغ ده میلیون ریال صادر شد و اعلام گردید که در صورت معرفی کفیل و صدور قرار قبولی کفالت ، متهم آزاد می گردد والا در بازداشت به سر خواهد برد . متهم فوق الذکر موفق به معرفی کفیل شد که قرار قبولی کفالت متهم صادر شد .

 


صدور کیفر خواست
در مورخ 2/2/1383 دادیار شعبه پنجم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 5 تهران با توجه به گزارش مرجع انتظامی – اقرا رمتهم – گواهی پزشکی قانونی و شواهد و قرائن و مستندات موجود در پرونده مستندا به مواد 168 و 174 ق . م . اسلامی قرار مجرمیت متهم را صادر کرد که معاون دادستان هم با قرار صادره موافقت نمود و کیفر خواست صادر شد و در کیفر خواست ذکر شد که متهم طبق مواد 168 و 174 و 175 ق . م . اسلامی گناهکار بوده و تقاضای مجازاتش می شود.

 

ابلاغ اخطاریه
در مورخ 28/2/1383 برای متهم اخطاریه ای ابلاغ شد بدین مضمون که در مورخ 23/8/1383 در شعبه 1163 دادگاه عمومی کیفری تهران حاضر شود .

 

رای دادگاه
در مورخ 23/8/1383 جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل گردید و دادگاه محترم با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای نمود به شرح ذیل :
در خصوص اتهام متهم آقای محمد عدالتی نیا دائر بر شرب خمر با توجه به پرونده و اظهارات متهم که حکایت از انکار وی می کند و با توجه به حاکمیت اصل برائت ضمن رد کیفر خواست صادره ، حکم برائت متهم صادر و اعلام می شود که رای مزبور حضوری بوده و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان است .

 

نظریه
با توجه به اینکه متهم مع الوصف طبق ماده 168 ق . م . اسلامی قبل از تشکیل جلسه رسمی دادگاه در کلانتری در حضور ریاست کلانتری و در محل دستگیری در حضور مامورین دوبار اقرار کرده است که شراب خورده است و تقاضای بخشش نموده است و با توجه به کشف 250 cc مشروبات الکلی از وی که متهم نیز آن را تایید کرده است متهم مزبور باید مطابق ماده 174 ق . م . اسلامی محکوم به حد شرب مسکر از قرار هشتاد تازیانه می گردید و از باب حمل مشروب مطابق ماده 175 ق. م . اسلامی به حداقل 6 ماه حبس محکوم می گردید که قاضی محترم به صرف حاکمیت اصل برائت و انکار متهم در مورد اتهامش حکم برائت وی را صادر نموده است .

 

نگارنده : نوشین باقری
شماره پروانه کار آموزی : 12664

به نام خدا

 

شعبه : 1163 – دادگاه عمومی کیفری تهران – مجتمع قضایی قدس
کلاسه پرونده : 83/1799
تاریخ جلسه رسیدگی : 6/6/1384
شاکی : فرزانه کشنج
مشتکی عنه : محمد اصل فلاح
موضوع دادرسی : ترک نفقه

 

شرح دادخواست :
در مورخ 9/10/1383 خانم فرزانه کشنج به عنوان شاکی در کلانتری 111 هفت چنار حضور یافت و شکایتی را تنظیم نمود مبنی بر اینکه همسرش آقای محمد اصل فلاح از مورخ 5/10/1383 او را به اجبار از منزل مشترک بیرون کرده و به شیوه های مختلف وی را مورد آزار و اذیت و فحاشی و هتک حرمت قرار داده است و شوهرم اعلام کرده است که می خواهد مرا طلاق دهد .

 

 

 

تحقیقات مقدماتی :
در مورخ 9/10/1383 از کلانتری 111 هفت چنار از آقای محمد اصل فلاح دعوت شد تا در تاریخ 10/10/83 جهت ادای پاره ای توضیحات در کلانتری حاضر شود والا در صورت عدم حضور مراتب به دادسرا منعکس می شود . مجددا در مورخ 26/11/83 از کلانتری 111 هفت چنار احضاریه ای برای شاکی و مشتکی عنه پرونده فوق ابلاغ گردید تا هر دو طرفین در مورخ 28/11/83 در کلانتری مزبور حاضر شوند .
در تاریخ فوق الذکر طرفین در کلانتری حاضر شدند و در ابتدا از آقای محمد اصل فلاح بازجویی شد که وی عنوان نمود که شکوائیه همسرم را به عنوان شاکی پرونده قبول ندارم و هیچ ضرب و شتم و اذیت و آزار در کار نبوده است و همسرم خودش منزل مشترک را ترک کرده است و در مورد نفقه ایشان هم من نفقه را دارم ولیکن ایشان قبول نکردند . همچنین آقای فلاح عنوان کردند که همسرشان دارای ناراحتی روحی و روانی است و تا به حال سه بار خودکشی کرده است .
در تاریخ مزبور ( 28/11/83) خاله شاکیه به عنوان گواه ایشان اعلام کرد که در حدود دو ماه پیش به منزل خواهرم که مادر شاکیه می باشد رفتم و مشاهده نمودم که شاکیه در منزل مادرش می باشد و عنوان کرد که شوهرش او را از منزل بیرون کرده است و همچنین اطلاع دارم که آقای فلاح نفقه شاکیه را نپرداخته است .

 

ارجاع پرونده
در مورخ 29/11/83 پرونده فوق به همراه طرفین از کلانتری هفت چنار به شعبه هشتم دادیاری دادسرای ناحیه 10 ارسال شد .
در تاریخ مزبور شعبه هشتم دادیاری دادسرای عمومی وانقلاب در وقت فوق العاده تشکیل شد و طرفین هم حضور داشتند که شاکیه عنوان کرد که به شکایت خویش باقی است ولیکن آقای فلاح ادعای شاکیه را کذب محض اعلام کرد و عنوان کرد حاضر نیست شاکیه به منزل مراجعه کند زیرا امنیت ندارد .

 

قرار قبولی کفالت
دادیار شعبه هشتم قرار ازادی اقای فلاح را به اتهام ترک نفقه به قید معرفی کفیل به مبلغ بیست میلیون ریال صادر نمود که دادستان هم با آن موافقت کرد و بدین گونه قرار قبولی کفالت متهم صادر شد .

 

صدور کیفر خواست
در مورخ 3/12/83 سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 10 تهران با توجه به : 1- اقرار ضمنی متهم 2- شکایت شاکی 3- گزارش مرجع انتظامی 4- سایر قرائن و امارات موجود در پرونده بزه انتسابی متهم را محرز دانست و مستندا به ماده 642 ق . م . اسلامی قرار مجرمیت متهم را صادر کرد و دادستان محترم هم با قرار صادره موافقت نمود و کیفر خواست صادر شد . ولیکن در مورد اتهام متهم مبنی بر ایراد ضرب و جرح نسبت به شاکیه با توجه به محتویات پرونده و قطع نظر از صحت و سقم قضیه و با استناد به بند الف ماده 177 ق . آ . د . ک دادگاههای عمومی و انقلاب قرار منع تعقیب صادر گردید که قرار مزبور ظرف 10 روز قابل اعتراض در دادگاه صالح است .

 

ابلاغ اخطاریه
در مورخ 15/12/83 از طرف شعبه 1163 دادگاه عمومی کیفری تهران برای شاکیه و مشتکی عنه و نماینده دادستان مستقر در مجتمع قضایی قدس اخطاریه ابلاغ شد تا همگی در تاریخ 22/4/84 در شعبه مزبور حاضر گردند .

 

رای دادگاه
در مورخ 22/4/84 جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل گردید و دادگاه محترم با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای نمود به شرح ذیل :
در خصوص اتهام متهم دایر بر ترک نفقه نسبت به همسرش با توجه به شکایت شاکیه و اظهارات غیر موجه متهم و ملاحظه گزارش مامورین انتظامی و اظهارات مطلعین و کیفر خواست دادسرا و سایر قرائن و امارات موجود اتهام ایشان ثابت و محرز است و مستندا به ماده 642 قانون م . اسلامی باب تعزیرات و م 22 ق . م اسلامی به لحاظ وضع خاص متهم ، نامبرده به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس تعزیری به صندوق دولت محکوم می شود .
رای صادره حضوری است و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران است

 

نظریه
با توجه به اینکه در نظام حقوقی و قانون کشور ایران نفقه زن بر عهده شوهر می باشد خصوصا اینکه این مورد درباره زوجه ای که در عقد نکاح دائم مردی باشد مصداق قانونی دارد ( ماده 1106 ق . م ) در مورد پرونده مطروحه فوق نفقه شاکیه بر عهده مشتکی عنه قرار می گیرد که با توجه به اینکه قاضی محترم با استناد به م 642 ق . م اسلامی رای فوق را صادر نموده است رای صادره با متن قانونی ماده 642 ق . م . اسلامی منافات دارد زیرا در شرح ماده مزبور ذکر شده که در صورت امتناع زوج از دادن نقه به زوجه در صورت استطاعت دادگاه زوج را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم می نماید در صورتیکه قاضی محترم فقط به دادن جزای نقدی از طرف متهم آن هم به صندوق دولت اکتفا نموده اند در حالیکه شاکیه با اینکه از نظر زمان و انرژی متحمل خسارت و ضرر و زیان خصوصا از جنبه معنوی گردیده است عملا از حقوق مادی و معنوی که باید برای زن محترم شمرد محروم مانده است .

 

نگارنده : نوشین باقری
شماره پروانه کار آموزی : 12664

به نام خدا

 

شعبه : 1163 – دادگاه عمومی کیفری تهران – مجتمع قضایی قدس
کلاسه پرونده : 83/1676
تاریخ جلسه رسیدگی : 6/7/1384
شاکی : گزارش مامورین انتظامی
مشتکی عنه : کامبیز شیخ الاسلامی – فریبرز آقا جانی – حمید رضا نراقی
موضوع دادرسی : استفاده از سند مجعول و معاونت در جعل گواهینامه

 

شرح دادخواست :
در مورخ 1/8/1382 از پلیس راه سد امیر کبیر گزارشی به کلانتری 28 آدران ارسال شد مبنی بر اینکه یک جلد گواهینامه پایه دوم مشکوک به جعل از راننده خود رو پراید به نام حمید رضا نراقی کشف گردیده است که در نهایت متهم به همراه گواهینامه مشکوک به کلانتری 28 آدران هدایت شدند .

 

تحقیقات مقدماتی
در مورخ 1/8/82 از متهم بازجویی شد که وی گزارش مامورین انتظامی را تایید نمود و عنوان نمود که گواهینامه را از شخصی که نمی شناخته در ازای پرداخت 120 هزار تومان تهیه نموده است و همچنین وی اعلام کرد که در جهت همکاری حاضر است که شخص مذکور را که کامبیز شیخ الاسلامی است معرفی نماید .

 

صدر قرار آزادی متهم
در مورخ 3/8/82 قرار آزادی متهم به قید معرفی کفیل به وجد الکفاله ده میلیون ریال صادر شد . متهم مزبور هم با کفالت یکی از اقوام خویش موقتا ازاد گردید و به کفیل تفهیم شد که هر زمان دادگاه متهم را احضار کرد کفیل ملزم به احضار متهم در دادگاه است در غیر اینصورت وجه الکفاله مزبور به نفع صندوق دولت ضبط خواهد شد .

 

نیابت قضایی
در مورخ 3/8/82 با توجه به اینکه کامبیز شیخ الاسلامی در تهران ساکن می باشد که خارج از حوزه قضایی کرج و استحفاظی است پرونده مذکور به دادسرای محل وقوع جرم ( تهران ) ارسال شد .

 

مراحل رسیدگی
در مورخ 11/1/83 در شعبه 4 بازپرسی ( دادسرای تهران ) پرونده تحت بررسی قرار گرفت که اعلام گردید در خصوص قرار عدم صلاحیت صادره از شعبه هشتم بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب کرج در خصوص اتهام دو متهم پرونده فوق دایر بر جعل و استفاده از سند مجعول به عنایت به محتویات پرونده صرف نظر از اینکه دلیلی بر ارتکاب بزه جعل در حوزه قضایی تهران در پرونده ملاحظه نمی گردد و متهمین مدعی اخذ گواهینامه مجعول در تهران شده اند با توجه به مفاد ماده 54 ق . آ . د . ک با توجه به یکسان بودن مجازات جعل و استفاده از سند مجعول و کشف جعل و استفاده در حوزه قضایی کرج و دستگیری متهمین و شروع به رسیدگی این مرجع خود را صالح به رسیدگی ندانسته و به اعتبار اینکه اولا در جعل از نظر مجازات یکسان است ثانیا متهمین در کرج دستگیر شده اند ثالثا دادگاهی که زود تر شروع به رسیدگی کرده صالح به رسیدگی است قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب کرج صادر و اعلام می شود با توجه به اختلاف در صلاحیت از دو مرجع قضایی مختلف در یک استان مراتب به دادگاه تجدید نظر استان ارسال می شود .

 

تصمیم دادگاه در مورد صلاحیت دادگاههای مربوطه
در مورخ 16/2/83 دادگاه تجدید نظر در وقت فوق العاده تشکیل شد و در مورد اختلاف در صلاحیت محلی دو دادگاه تهران و کرج اعلام کرد که چون متهمین ساکن تهران هستند و اینکه جرائم در تهران واقع شده است دادگاه تجدید نر با احراز صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران حل اختلاف کرد .
تحقیقات مقدماتی
در مورخ 4/4/83 بازپرسی شعبه چهارم دادسرای تهران از کامبیز شیخ الاسلامی بازجویی کرد که وی عنوان نمود که شخص مکانیکی که ماشین من توسط وی تعمیر می شد به من گفت اگر گواهینامه نداری من برایت می گیرم و این کار را قانونی انجام می دهم که برای من این کار را انجام داد و دو یا سه بار هم توسط مامورین دستگیر شدم ولی اتفاقی نیفتاد تا اینکه حمید به من گفت برای او گواهینامه تهیه کنم که من هم این کار را کردم ولی به حمید گفتم که گواهینامه من هم جعلی بوده و آن را دور انداخته ام و به وی گفتم تو هم اینکار را بکن ولی وی هفته قبل گواهینامه اش را گرفته بود .

 

ابلاغ اخطاریه
در مورخ 10/8/83 اگهی احضار متهم فریبرز آقاجانی صادر شد که در آگهی ذکر شده بود چون ابلاغ اخطاریه به واسطه معلوم نبودن محل اقامت متهم ممکن نگردیده است بدین وسیله در اجرای ماده 115 ق . آ . د . ک مراتب به نامبرده ابلاغ می شود تا ظرف یک ماه از تاریخ انتشار اگهی در دادگاه حاضر شود . همچنین در 18/11/83 برای متهمین دیگر کامبیز شیخ الاسلامی و حمید رضا نراقی و نماینده دادستان اخطاریه ابلاغ شد تا در مورخ 2/5/84 در شعبه 1163 دادگاه عمومی کیفری تهران حاضر شوند .
رای دادگاه
در مورخ 2/5/84 جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل گردید و دادگاه محترم با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای نمود به شرح ذیل :
در خصوص اتهام متهمین آقایان : 1- کامبیز شیخ الاسلامی 2- حمید رضا نراقی دائر بر معاونت در جعل گواهینامه و استفاده از سند مجعول و اتهام آقای فریبرز آقاجانی دائر بر جعل گواهینامه با توجه به گزارش مامورین انتظامی و اقرار ضمنی متهمین ردیف 1 و 2 و عدم حضور و عدم دفاع متهم ردیف 3 و کیفر خواست صادره اتهام متهمین ثابت و محرز است با استناد به مواد 532-533-535 و 726 ق . م . اسلامی باب تعزیرات و رعایت ماده 43 ق . م اسلامی و ماده 217 ق . آ . د . ک متهم ردیف اول و دوم در مورد معاونت در جعل گواهینامه هر یک به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی به صندوق دولت و در مورد استفاده از سند مجعول هر یک به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی به صندوق دولت و متهم ردیف 3 در مورد جعل گواهینامه به تحمل 18 ماه حبس تعزیری محکوم می گردند . رای صادره نسبت به متهم ردیف 1 و 2 حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران است و نسبت به متهم ردیف 3 غیابی و ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه است .

 

نظریه
رای مذکور کاملا صحیح و قانونی و مستند به مواد قانون صادر گردیده است .

 

نگارنده : نوشین باقری
شماره پروانه کار آموزی : 12664

 

 

 


کانون وکلای دادگستری مرکز
گزارش جلسات حضور در محاکم حقوقی
گرد آورنده : نوشین باقری
پروانه کار آموزی : 12664
سال : 85-1384

 

ردیف تاریخ جلسه رسیدگی موضوع پرونده کلاسه پرونده
1
2
3
4
5
6
7 22/8/1384
8/9/1384
27/10/1384
11/11/1384
26/11/1384
9/12/1384
20/12/1384 مطالبه وجه
خلع ید – مطالبه اجرت المثل
فسخ مبایعه نامه
تغییر شغل
مطالبه سهم الارث
انحلال شرکت ادواد
استرداد یک دستگاه خودرو 83/1202
82/460
84/911
84/612
84/138
83/1377
83/1359

 


به نام خدا

 

شعبه : 28 دادگاه عمومی حقوقی تهران – مجتمع قضایی شهید بهشتی
کلاسه پرونده : 83/1202
تاریخ جلسه رسیدگی : 22/8/1384
خواهان : حیدر جامی
خوانده : شرکت مهندسی دال گستر بیستون
موضوع دادرسی : مطالبه وجه

 

شرح دادخواست :
خواهان آقای حیدر جامی دادخواستی را به طرفیت شرکت دال گستر بیستون به خواسته مطالبه مبلغ 000/420/19 ریال و احتساب هزینه دادرسی و تاخیر تادیه تقدیم شعبه 28 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید بهشتی نمودند و تقاضای تسریع در رسیدگی را نمودند.
در مورخ 10/2/84 شرکت دال گستر بیستون نامه ای را برای ریاست شعبه 28 دادگاه ارسال نمود به این شرح که آقای حیدر جامی به نمایندگی از شرکت رواق ساز صدرا برای شرکت دال گستر ساخت تیرچه های مورد نیاز کارگاه هشتگرد را بر عهده گرفته و قرار شد ساخت آنها مطابق با نقشه های اجرایی باشد . آقای جامی در تاریخ های 20/3/83 و 9/3/83 طبق فاکتورهای ارسالی مقداری از تیرچه ها را برای کارگاه هشتگرد فرستادند که مطابق با نقشه نبود و ارتفاع آنها به جای 27 سانتیمتر برابر 23 سانتیمتر بوده که تذکر داده شد که عودت دهند و به جای آنها با ابعاد صحیح ساخته شود ولی این کار انجام نگردید و به همین منظور طبق شکوائیه در دادستانی هشتگرد تنظیم و به ایشان اطلاع داده شد و آقای جامی قول به تعویض آنها داد ولی عمل نکردند و ایشان خواستار مبلغ ذکر شده در دادخواست واحضاریه می باشند . حال شرکت دال گستر آقای سید ضیاء حسینی را به عنوان نماینده شرکت جهت حضور و دفاع از پرونده معرفی می نمایند .

 

تشکیل جلسه رسمی دادگاه
در مورخ 11/2/84 جلسه شعبه 28 دادگاه تشکیل شد و خواهان آقای جامی حضور داشته و اظهار می نماید که خواسته ام به شرح دادخواست تقدیمی است ولیکن خوانده علیرغم ابلاغ حضور پیدا نکرده و لایحه ای ارسال نکرده است و حتی با اینکه نماینده شرکت آقای حسینی لایحه ای را تقدیم دادگاه نموده ولیکن چون سمت نماینده معرفی شده قانونا مقبول نیست خوانده باید یا شخصا یا طی لایحه ای که با امضاء وی باشد در دادگاه حضور یابد . مجددا وقت رسیدگی نوبت دوم برای 25/5/84 تعیین گردید.

 

ابلاغ اخطاریه
اوراق اخطاریه برای خواهان و خوانده در مورخ 13/2/84 ابلاغ گردید تا طرفین در مورخ 25/5/84 در دادگاه حاضر گردند .

 

تشکیل دادگاه
در مورخ 25/5/84 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل شد و خواهان و خوانده هر دو حضور دارند و هر دو شروع به دفاعیات و طرح خواسته خود کردند که دادگاه به شرح ذیل تصمیم گرفت :
نظر به اینکه احراز دعوی خواهان در مطالبه باقی مانده وجه تیرچه های بلوکی تحویلی در مقابل انکار خوانده در تحویل کل آنها جلب نظر کارشناسی را ایجاب می نماید لذا با استناد به ماده 257 ق . آ . د . م قرار ارجاع امر به کارشناسی صادر میگردد که کارشناس منتخب با ملاحظه فاکتورهای فروش و ارسال تیرچه بلوک و ملاحظه عین موضوعات ارسالی و مورد استفاده خوانده در محل بررسی و ارزیابی قیمت نموده و نظر خود را مبین بر صحت و سقم مطلب به طور مکتوب ظرف 15 روز به این دادگاه اعلام نماید .

 

 

 

اعلام نظر کارشناس
کارشناس منتخب بعد از بررسی مشاهدات و مقایسه نامه ها و فاکتورها نظریه خویش را اعلام نمود مبنی بر اینکه طلب آقای جامی از شرکت دال گستر برابر مبلغ 120/758/10 ریال می باشد .

 

رای دادگاه
در مورخ 22/8/84 جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل گردید و دادگاه محترم با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای نمود به شرح ذیل :
در خصوص دادخواست آقای حیدر جامی به طرفیت شرکت دال گستر به خواسته مطالبه مبلغ 000/420/19 ریال و احتساب هزینه دادرسی و خسارت تاخیر تادیه با توجه به خواسته خواهان و نظریه کارشناسی که منطبق با اوضاع و احوال قضیه تشخیص و اعتراض موجه و مدللی نسبت به آن به عمل نیامده دادخواهی وارد است و دادگاه حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 120/758/10 ریال در حق خواهان و هزینه دادرسی و خسارت تاخیر تادیه در حق خواهان صادر و اعلام می دارد و نسبت به مازاد خواسته به دلیل فقد دلیل حکم به بی حقی خواهان صادر می گردد . رای صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران است .
نظریه
رای صادره با توجه به بررسی هایی که از طرف کارشناس منتخب انجام گردیده کاملا قانونی می باشد .

 

نگارنده : نوشین باقری
شماره پروانه کار آموزی : 12664

 


به نام خدا

 

شعبه : 28 دادگاه عمومی حقوقی تهران – مجتمع قضایی شهید بهشتی
کلاسه پرونده : 83/460
تاریخ جلسه رسیدگی : 8/9/1384
خواهان : سازمان خدمات موتوری شهرداری
خوانده : حمید رضا نقاش رستگاری
موضوع دادرسی : خلع ید – مطالبه اجرت المثل

 

شرح دادخواست :
خواهان در دادخواست تقدیمی خود عنوان می نماید که ملک موضوع خواسته در مورخ 19/3/80 از طریق سازمان خدمات موتوری به مزایده گذاشته شده و خوانده به عنوان برنده نفر دوم تعیین گردید و با توجه به عدم توانایی برنده نفر اول نسبت به واریز وجه در مورخ 14/5/80 به خوانده اعلام شد که برنده مزایده بوده و بایستی نسبت به واریز وجه اقدام نماید که خوانده ضمن عدم واریز وجه نسبت به تصرف ملک اقدام نموده و بر همین اساس سازمان خدمات موتوری نیز شکایتی مبنی بر تصرف غیر قانونی تسلیم شعبه 403 دادگاه عمومی کیفری نموده است که دادگاه محترم با توجه به اینکه خوانده تعدادی از دوستان خود را به عنوان شاهد به دادگاه معرفی نموده به استناد شهادت شهود نسبت به رد وصف جزایی شکایت رای صادر نمود لذا با عنایت به مراتب معروضه و عدم پرداخت وجه توسط خوانده خواهان تقاضای صدر حکم به خلع ید خوانده از ملک متنازع فیه و پرداخت اجرت المثل ایام تصرف به میزان خواسته را از دادگاه حقوقی شعبه 28 نمود .

 

ابلاغ اخطاریه
در مورخ 11/10/82 برای خواهان و خوانده اخطاریه ای ابلاغ شد تا طرفین در 25/1/83 در شعبه 28 دادگاه حاضر گردند .

 

ارسال لایحه خوانده
خواند در لایحه ای که به شعبه 28 دادگاه ارسال نمود عنوان کرد : در مزایده مورخ 19/3/80 برنده شده و بیش از 90 % ثمن معامله را پرداخت کرده که چک رمزدار مورخ 28/5/80 در وجه سازمان خدمات موتوری موید مطلب اینجانب می باشد . جهت تحویل گرفتن ملک مربوطه به همراه نماینده سازمان مراجعه کردیم لذا قبل از باز کردن درب مطلع شدیم ملک فوق در تصرف آقای نکومنش مسئول روابط عمومی منطقه 19 است . ( لازم به ذکر است منطقه 19 مالک رسمی ملک مزبور بوده و ملک مورد معامله بر اساس قرار داد بین سازمان خدمات موتوری و منطقه 19 به مالکیت سازمان در آمده ولیکن انتقال سند رسمی و تحویل ملک رسما به آن سازمان صورت نگرفته است مکاتبات عدیده ای در این خصوص در طی 5/2 ماه بین بخش های مختلف شهرداری از جمله سازمان خدمات موتوری – منطقه 19 – شهرداری تهران – حوزه معاونت خدمات شهری شهرداری تهران – شورای اسلامی شهر صورت گرفت تا در آبان سال 80 منجر به تخلیه ملک توسط متصرف موصوف و تحویل آن به سازمان و متعاقبا به اینجانب تحویل شد که متصرف سابق خسارات متعددی به ملک وارد کرده و ملک مزبور احتیاج به تعمیرات قابل توجه دارد . در سال 81 تصمیم به فروش ملک مزبور گرفته و درخواست تنظیم سند رسمی و قطعی تقدیم سازمان شد که پس از اخذ مفاصاحساب مورخ 7/2/81 نامه مورخه 25/2/81 به سازمان به منطقه 19 ارسال شد ولیکن انتقال سند رسمی توسط منطقه 19 به لحاظ مشکلات ثبتی علیرغم تعهد 15 روزه و پیگریهای اینجانب تا پایان تابستان انجام نشد . لذا سازمان از تنظیم سند رسمی خود داری کرده است .

 

تشکیل دادگاه
در مورخ 25/1/83 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل شد و نماینده سازمان خدمات موتوری پس از ملاحظه ادله دفاعی خوانده اظهار داشت :
آقای حمید رضا نقاش در مزایده مربوط شرکت و پس از احراز عدم توانایی برنده اول به ایشان ابلاغ شد که وجه مربوط به حساب سازمان واریز کند لازم به ذکر است که وی به غیر از ملک مزبور و آپارتمان از سازمان تحویل گرفته است . پس از ابلاغ نامه سازمان چک رمز دار مورد ادعای خویش را در مورد ملک مذکور به سازمان تحویل نموده و بابت پرداخت ما بقی مبلغ تعلل و طفره ورزیه تا زمان برگزاری مزایده دوم مربوط به آپارتمان خیابان گلبرگ ( یکی از دو آپارتمان سابق ) که در آن هم برنده نفر اول شد و چک رمز دار دیگری به سازمان تحویل داد که مبلغ چک اول 000/000/000/111 ریال و چک دوم 000/000/000/100 ریال است و خوانده در رابطه با پرداخت ما بقی مبلغ مشکلاتی مطرح کرد که سازمان با تاخیر در پرداخت ان موافقت نمود و چون ملک مزبور دارای متصرف وبد و متصرف یکی از کارمندان شهرداری منطقه 19 بود مکاتباتی جهت تخلیه ملک با شهرداری انجام شد و جهت فشار قرار دادن منطقه و تخلیه سریع تر ملک عنوان شد که ملک فورخته شده و ثمن دریافت گردیده است . پس از تخلیه ملک ، خوانده ملک را متصرف شد و از پرداخت ما بقی ثمن خود داری نمود .

 

رای دادگاه
در مورخ 8/9/84 جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل شد و دادگاه محترم با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای نمود به شرح ذیل :
در خصوص دادخواست سازمان خدمات موتوری به ظرفیت آقای حمید رضا نقاش رستگاری به خواسته صدور حکم به خلع ید خوانده از ملک پلاک ثبتی 1855/33 و اجرت المثل ایام تصرف به مبلغ 63 میلیون ریال با احتساب کلیه خسارات قانونی با توجه به خواسته خواهان و تحقیقات و اظهار نظر کارشناس که با اوضاع و احوال قضیه تشخیص می شود دعوا وارد و به استناد ماده 301 قانون مدنی حکم به خلع ید خوانده ازملک مزبور و اجرت المثل ایام تصرف به مبلغ پنجاه و سه میلیون و نهصد و بیست هزار ریال بابت اجرت المثل و هزینه دادرسی در حق خواهان صادر و اعلام می وشد و نسبت به مازاد خواسته به لحاظ فقد دلیل دعوا وارد نبوده و حکم به بی حق حقی خواهان صادر و اعلام می شود . حکم صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدید نظر در محاکم تجدید نظر استان تهران است.

 

نظریه
رای بسیار مستدل و مستند به مواد قانون صادر شده است .

 

نگارنده : نوشین باقری
شماره پروانه کار آموزی : 12664


به نام خدا

 

شعبه : 28 دادگاه عمومی حقوقی تهران – مجتمع قضایی شهید بهشتی
کلاسه پرونده : 84/911
تاریخ جلسه رسیدگی : 27/10/1384
خواهان : علیرضا سلیمان به وکالت از آقای قدرت الله نادر پور
خوانده : جمال زند
موضوع دادرسی : فسخ مبایعه نامه

 

شرح دادخواست :
آقای علیرضا سلیمان به وکالت از آقای قدرت الله نادر پور دادخواستی به شرح ذیل به طرفیت آقای جمال زند به خواسته فسخ مبایعه نامه مورخ 29/2/84 و متمم آن به تاریخ 1/4/84 تقدیم شعبه 28 دادگاه جهت برسی و رسیدگی نمود که متن دادخواست به شرح ذیل است :
موکل اینجانب طبق مبایعه نامه مورخ 29/2/84 و متمم آن به تاریخ 1/4/84 یک باب مغازه با مشخصات مندرج در اجاره نامه به صورت سرقفلی را به مبلغ دویست میلیون ریال و اگذار می نماید .
خوانده آقای جمال زند متعهد می شود از باقیمانده ثمن که مبلغ قابل توجهی بوده به مبلغ شانزده میلیون و سیصد هزار تومان چک به شماره را تا تاریخ 1/7/84 کار سازی نماید و چنانچه در موعد 1/7/84 چک به بانک ارائه شود و در حساب خوانده موجودی نباشد و چک منتهی به عدم وصول و نهایتا صدور گواهی دم پرداخت از سوی بانک شود معامله فسخ شود و مغازه مذکور که به صورت توافقی دو قفل توسط طرفین یعنی خریدار و فروشنده به آن زده شده توسط فروشنده شکسته شود و مغازه در اختیار فروشنده قرار گیرد .
لذا با توجه به اینکه از سوی خریدار تخلف شده ( تخلف شرط ) و ثمن معامله با عدم وصول چک برگشتی به موکل پرداخت نگردیده لذا موکل اینجانب تقاضای فسخ مبایعه نامه و متمم آن را دارد .

 

ابلاغ اخطاریه
از سوی دادگاه برای طرفین اخطاریه ابلاغ شد تا در مورخ 27/10/84 در شعبه 28 دادگاه حاضر گردند .

 

 

 


متن سند اجاره
وکیل خواهان برای آگاهی بیشتر قاضی محترم رسیدگی کننده متن سند رسمی اجاره نامه مغازه مزبور را پیوست مدارک دیگر تقدیم دادگاه نمود که شرح متن اجاره نامه از قرار ذیل است :
طبق سند اجاره نامه مزبور که در تاریخ 29/2/84 ما بین فروشنده و خریدار مبایعه نامه تنظیم می شود طبق قرار داد مورخ 1/4/84 خریدار متعهد می شود بای مبلغ مبایعه نامه را به وسیله چک شماره در تاریخ 1/7/84 پرداخت نماید لذا فروشنده موظف می شود تا تاریخ 1/7/84 چک را به بانک نبرد و خریدار موظف می شود چنانچه زودتر از موعد چک ، پولی وصول کرد پول فروشنده راب دهد و فروشنده می تواند تا تاریخ 1/6/84 مغازه را در اختیار داشته باشد و بعد از این تاریخ یک عدد قفل از سوی فروشنده و یک عدد قفل از سوی خریدار برای تحویل به مغازه زده می شود که این قفل تا تاریخ 1/7/84 اعتبار دارد . در صورت وصول چک از بانک توسط فروشنده بعد از مورخ 1/7/84 مغازه در اختیار خریدار قرار می یگرد و چنانچه فروشنده قفل خود را باز نکند خریدار می تواند قفل را شکسته و وارد مغازه شود و چنانچه خریدار چک خود را به فروشنده پرداخت نکند فروشنده می تواند قفل را شکسته و وارد مغازه شود . این دو قفل از تاریخ 1/6/84 تا 1/7/84 اعتبار دارد .

 

رای دادگاه
در مورخ 27/10/84 جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل شد و دادگاه محترم با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای به شرح ذیل نمود :
در خصوص دادخواست علیرضا سلیمان به وکالت از قدرت الله نادر پور به طرفیت جمال زند به خواسته فسخ مبایعه نامه مورخ 29/2/84 و متمم آن به تاریخ 1/4/84 با توجه به اعلام طرفین و رضایت آنان دادگاه گزارش اصلاحی صادر می نماید به این شرح که خوانده آقای جمال زند با دریافت بیعانه های پرداخت از قبیل چک شماره 105847 مورخ 1/4/84 که برگشت خورده بود و همچنین سی و هشت میلیون و هشتصد هزار تومان که پرداخت نموده بود مبایعه نامه مورخ 29/2/84 معامله را فسخ و طرفین از یکدیگر در پرونده های متشکله دیگر گذشت نموده و در پرونده های مذکور از یکدیگر به عنوان محکوم له و محکوم علیه و شاکی و متهم هیچ گونه ادعایی ندارند و در حال و آینده هیچ گونه دعوایی علیه یکدیگر طرح ننمایند و مغازه هم عینا تحویل فروشنده گردید که این گزارش بین الطرفین قطعی و لازم الاجرا است .

 

 

 

نظریه
با توجه به اینکه در کلیه دعاوی که جنبه خصوصی داشته و با رضایت و گذشت شاکی و خواهان دعوا مختومه خواهد شد و اصولا سازش بین طرفین قطعی و لازم الاجرا است در این پورنده که طرفین با یکدیگر صلح و سازش کرده اند و شاکی از ادامه شکایت خویش صرف نظر نموده است و دادگاه هم در این خصوص رایی که مبنی بر گزارش اصلاحی می باشد را صادر نموده است کاملا صحیح و منطقی به نظر می رسد ولی اینکه در انتهای رای مزبور درج شده که طرفین در حالو آینده عللیه یکدیگر هیچ گونه دعوایی را مطرح نکنند کاملا غیر منطقی و دور از واقعیت است زیرا که هیچ کسی حق سلب هیچ یک از حقوق شناخته شده را از خود و دیگری ندارد و بسی جای تعجب است که حتی با فرض این مساله که اگر هم طرفین در پرونده فوق کم سواد بوده و از این مفاهیم هیچ اطلاعی نداشته و فقط به خاطر حسن نیت خواهان این حق شده اند قاضی محترم که بر منصب عدالت و قضاوت تکیه کرده اند و از علم و دانش و اگاهی برخوردار می باشند چگونه و بر چه پایه و اصولی و مستند قانونی این عبارت را در رای خویش قید نموده اند ؟

 

نگارنده : نوشین باقری
شماره پروانه کار آموزی : 12664

 


به نام خدا

 

شعبه : 28 دادگاه عمومی حقوقی تهران – مجتمع قضایی شهید بهشتی
کلاسه پرونده : 84/612
تاریخ جلسه رسیدگی : 11/11/1384
خواهان : منصور کمالی – طاهره اسدیان
خوانده : دکتر ابوالقاسم شفایی
موضوع دادرسی : تغییر شغل

 

شرح دادخواست :
در مورد 23/5/84 آقای منصور کمالی و خانم طاهره اسدیان به طرفیت آقای دکتر ابوالقاسم شفایی دادخواستی را به خواسته تغییر شغل تقدیم دادگاه نمودند با این شرح که یک باب مغازه جهت خشک شویی از خوانده اجاره نمودیم ولیکن چون ملک مزبور دارای آب مشاعی است و فضای آن جهت خشک شویی نامناسب است لذا تصمیم گرفتیم که از مغازه جهت مشاور املاک استفاده نماییم ولیکن خوانده با این توضیح که ملک فقط جهت خشک شویی اجاره داده شده است خواهانها حق استفاده از ملک را جهت مشاغل دیگر ندارند لذا خواهان صدور حکم مبنی بر تغییر شغل می باشیم .
متن اجاره نامه
موجر : دکتر ابوالقاسم شفایی
مستاجر : منصور کمالی – طاهره سادیان
دفتر اسناد رسمی : 81 حوزه تهران
مورد اجاره : شش دانگ یک باب مغازه خشک شویی که برای کسب خشک شویی به اجاره واگذار می شود و مستاجرین ابراز به تصرف آن دارند . این اجاره نامه به مدت یک سال خورشیدی از اول خرداد سال یکهزار و سیصد و هشتاد و چهار لغایت اول خرداد سال یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج تنظیم می گردد و اعتبار دارد . لازم به ذکر است که مورد اجاره فقط جهت شغل خشک شویی اجاره داده می شود.

 

ابلاغ اخطاریه
در مورخ 5/6/84 از طرف دادگاه برای خواهانها و خوانده اخطاریه ابلاغ گردید تا در مورخ 23/8/84 در شعبه 28 دادگاه حاضر گردند

 

اخطار رفع نقص
در مورخ 23/8/84 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل گردید ولیکن به دلیل اینکه خواهانها نشانی دقیق خوانده را اعلام نکرده بودند از سوی دادگاه به انها مهلت داده شد تا جهت رفع نقص اقدام نمایند درغیر اینصورت قرار رد دادخواست صادر خواهد شد .

 

استرداد پرونده
در مورخ 25/8/84 خواهانها به دیل عجز از اعلام دقیق نشانی خوانده از دادگاه خواهان استرداد پرونده مزبور گردیدند .

 

رای دادگاه
در مورخ 30/8/84 جلسه دادگاه تشکیل گردید و دادگاه محترم با توجه به استرداد دادخواست از سوی خواهانها قرار ابطال دادخواست را صادر کرد و قرار صادره ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان می باشد .

 

نظریه
رای صادره صحیح و قانونی صادر گردیده است ولیکن ایا بهتر نبود در مواردی که اشخاص اقدام به طرح دعاوی علیه اشخاص دیگر می نمایند ولی به نحوی قادر به معرفی و اعلام نشانی دقیق آنها نمی باشند و بدین ترتیب با توجه به افزایش تراکم پرونده های متعدد در سالهای اخیر که نیاز به صرف وقت و زمان و انرژی زیاد جهت برسی می باشند نه تنها موجب افزایش بی رویه پرونده ها یگوناگون می شوند بلکه حتی موجب می شوند که عوامل اداری دادگاه وقتهایی را برای رسیدگی به این گونه پرونده ها در نظر بگیرند که بهتر است جهت کاهش پرونده ها به پرونده های مهمتر اختصاص داده شود و بهتر بود در این گونه موارد شوراهای خاصی را جهت رسیدگی به این پرونده ها تعیین می کردند .

 

نگارنده : نوشین باقری
شماره پروانه کار آموزی : 12664

 


به نام خدا

 

شعبه : 28 دادگاه عمومی حقوقی تهران – مجتمع قضایی شهید بهشتی
کلاسه پرونده : 83/1202
تاریخ جلسه رسیدگی : 22/8/1384
خواهان : حیدر جامی
خوانده : شرکت مهندسی دال گستر بیستون
موضوع دادرسی : مطالبه وجه

 

شرح دادخواست :
در مورخ 14/2/84 آقای یزدان اولادی و روز به اولادی و پریسا اولادی دادخواستی به طرفیت آقای لازمه خدایاری مبنی بر ورود ثالث به پرونده کلاسه 83/1295 و مطالبه سهم الارث و اجرت المثل از ما ترک آقای فرج الله بقایی مطرح نمودند و اعلام داشتند که همگی ما جزء وراث مرحومه نازنین بقایی هستیم که ایشان هم جزء وراث مرحوم بقایی بوده ولیکن سهم الارث خانم نازنین بقایی از ما ترک مرحوم بقایی به ما می رسد اما اسامی مادر دادخواست پرونده کلاسه 1295 درج نشده است لذا همگی ما به عنوان وارد ثالث تقاضای مطالبه سهم الارث واجرت المثل از ما ترک آقای بقایی را داریم .
در مورخ 18/2/84 خواهانها همگی در رابطه با پرونده کلاسه 138 به دادگاه اعلام کردند که چون این پروند با پرونده کلاسه 1295 دارای ارتباط کامل می باشد و چون جلسه رسیدگی به پرونده کلاسه 1295 در مورخ 1/3/84 تعیین شده است تقاضای تجمیع پرونده های فوق با یکدیگر و اتخاذ تصمیم واحد کرد ند .

 

ابلاغ اخطاریه
در مورخ 22/2/84 از طرف دادگاه برای خواهانها و خوانده اخطاریه ابلاغ شد ت

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کانون وکلای دادگستری مرکز گزارش جلسات حضور در محاکم کیفری

متن کامل برنامه شماره 010 گنج حضور (شرح کاربردی اشعار مولانا و حافظ)

اختصاصی از یاری فایل متن کامل برنامه شماره 010 گنج حضور (شرح کاربردی اشعار مولانا و حافظ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

متن کامل برنامه شماره 010 گنج حضور (شرح کاربردی اشعار مولانا و حافظ)


متن کامل برنامه شماره 010 گنج حضور (شرح کاربردی اشعار مولانا و حافظ)

گنج حضور، برخورداری از زندگی هستی بخش فضای زنده این لحظه ست. این لحظه زندگی بسیار زنده ای در ما در جریانه و ما میخواهیم از اون زندگی برخوردار بشیم. این پدیده یا این تبدیل موقعی صورت خواهد گرفت که برخوردار شونده ای وجود نداشته باشه. یعنی (من) ی که میخواد برخوردار بشه، اون تبدیل فقط به یک حس آگاهی بشه . و در واقع هوش ما یا هوش تشخیص دهنده ما در این لحظه تسلیم هوش هستی بشه. هوش زندگی این لحظه بشه. هوش خدایی بشه .

 

با فرمت WORD.docx

 *************** شامل 12 صفحه ***************

+

متن اشعار

 

لطفا قبل از خرید سوالات خود را با مدیر فروشگاه در میان بگذارید

شماره تماس : 2588536-0921

 

جهت خرید آسان میتوانید از راهنمای خرید فروشگاه در بالای صفحه استفاده فرمایید

 

دانلود با لینک مستقیم


متن کامل برنامه شماره 010 گنج حضور (شرح کاربردی اشعار مولانا و حافظ)

دانلود مقاله سینتیک کوپولیمریزاسیون میکروامولسیون در استایرن و اکریلونیتریل در حضور مادۀ فعال ساز کمکی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله سینتیک کوپولیمریزاسیون میکروامولسیون در استایرن و اکریلونیتریل در حضور مادۀ فعال ساز کمکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

خلاصه :
سینتیک کوپولیمریزاسیون میکروامولسیون در استایرن و اکریلونیتریل در میکروامولوسیون آب در روغن در حضور n – بوتانول به عنوان یک مادۀ فعال ساز کمکی مورد بررسی قرار گرفته است . پولی لاتکس های محکم و نیمه شفاف ( استایرن – کو – اکریلونیتریل ) به دست می آید . تنوع در غلظت آغازگر ، دمای پولیمریزاسیون و ترکیب تغذیه ی مونومر و غلظت مادۀ فعال ساز کمکی در کوپولیمریزاسیون میکروامولوسیون مورد مطالعه قرار گرفته است . به علاوه سایز و وزن مولکولی ذرات در فراورده های کوپولیمریزاسیون توضیح داده شده است . مشخص شده که سرعت کوپولیمریزاسیون به طور قابل ملاحظه ای ، با افزایش غلظت AN در تغذیه ی مونومرها کاهش می یابد و سرعت حداکثر ، با افزایش غلظت AN در تغذیه مونومرها به کمترین تبدیل منتقل می شود . وجود n – بوتانول به کاهش سرعت پولیمریزاسیون و افزایش سایز ذرات منجر می شود اما وجود n – بوتانول یک تأثیر پیچیده ای روی وزن مولکولی کوپولیمر دارد . نتایج عملی به دست آمده بر حسب روش نوکلئیدی کردن و تراکم ذرات و تأثیر ساختار میکروامولوسیون مورد بررسی قرار گرفته است .
مقدمه :
میکروامولوسیون ها ترکیبات پایدار ، شفاف ، ایزوتوپی و ترمودینامیکی از روغن و آب هستند که با مادۀ فعال ساز یا معمولاً با مادۀ فعال ساز کمکی موازنه شده اند . پس از اینکه Bone , Stoffer ]1[ اولین پولیمریزه شدن میکروامولوسیون را در سال 1980 گزارش کردند هوموپولیمریزه شدن میکروامولوسیون در مونومرهای غیر اشباع به صورت گسترده ای مورد بررسی قرار گرفت و یک سری از روابط کمی جامع برای میکروامولوسیون به دست آمد . هر چند در مقایسه با هوموپولیمریزه شدن میکروامولسیون ، روش کوپولیمریزاسیون پیچیده تر است به علت پولارتیۀ ناهمسان در مونومرها . تا کنون روش کوپولیمریزاسیون در سیستم میکروامولوسیون خیلی واضح نیست و اخیراً بعضی از تحقیقات در این زمینه انجام شده است . [2-5] کوپولیمرهای استایرن و اکریلونیتریل مواد ارتجاعی هستند که به خاطر پایداری دمایی و شیمیایی ، ویژگی های بصری و مکانیکی و فرآیند تهیۀ ساده رنج گسترده ای از مصارف را پیدا کرده اند .
هر چند کوپولیمریزاسیون استایرن و اکریلونیتریل در سیستم های حجم و اندازه و امولوسیون به صورت گسترده بررسی شده اند [6-8] تحقیق کوچکی در مورد کوپولیمریزاسیون SAN در میکروامولوسیون ارائه شده است .
Lee etal [9] میزان واکنش پذیری مونومرها برای کوپولیمریزاسیون استایرن – اکریلونیتریل در میکروامولوسیون سه گانه کاتیونی را بررسی کرده و فهمیده است کهنرخ واکنش پذیری ثابت نبوده و به نسبت مولار در مونومرها در محیط میکرونی مکان هندسی پولیمریزاسیون بستگی دارد . در سال 2000 Devi و همکارانش [10] مجدداً میزان واکنش پذیری ترکیبات گوپولیمرهای استایرن – اکریلونیتریل را در میکروامولوسیون آنیونی مورد مطالعه قرار دادند . آن ها فهمیدند که نرخ ( میزان ) واکنش پذیری در میکروامولوسیون آنیونی با نتایج به دست آمده در روش میکروامولوسیون کاتیونی بسیار متفاوت است .
بعضی از میکروامولوسیون ها با الکل ها به عنوان مادۀ فعال ساز کمکی انجام می شود و اثر اضافه کردن الکل بر روی سنیتیک و روش پولیمریزاسیون میکروامولوسیون در [11-14] ارائه شده است . گزارش شده که پولیمریزاسیون میکروامولوسیون در حضور مادۀ امولوسیون کننده فرعی (کمکی) به خاطر دلایل زیر پیچیده است . 1) آن ها حوزه های مختلف میکروامولوسیون ، مونومر و فازهای آبی را تفکیک می کنند و می توانند وضعیت مونومرها را تغییر دهند . 2) آن ها اجزاء مونومرها را مشخص می کنند . 3) آن ها می توانند به صورت یک عامل انتقال زنجیره ای عمل کنند .
گروه ها جدیدترین گزارش در مورد کوپولیمریزاسیون میکروامولوسیون استایرن و اکریلونیتریل در میکروامولوسیون 4 جزئی با n بوتانول به عنوان ماده امولسیون کننده فرعی ارائه داده است . با روش وضوح بالای NMR ، ما روش کوپولیمریزاسیون را بررسی کردیم و روابط بین ساختار میکروسکوپی ، واکنش میانی و فراورده های پولیمریزاسیون را به دست آوردیم . بدین ترتیب تأثیر اجزاء مونومرها و مکان گداخت در سنیتیک کوپولیمریزاسیون میکروامولوسیون و توضیع متوالی کوپولیمرهای SAN به صورت کامل مطالعه شد . در این مقاله ما بیشتر سنیتیک کوپولیمریزاسیون در استایرن و اکریلونیتریل به منظور روشن کردن مکانیسم کوپولیمریزاسیون در روش میکروامولسیون 4 جزئی را مطالعه می کنیم . به علاوه تأثیر غلظت آغازگر، دمای پولیمریزاسیون ، موقعیت تغذیه ی مونومرها و غلظت ماده فعال ساز کمکی در سنیتیک ، پارامترهای وزنی مولکولی و کولوئیدی آزمایش و ارزیابی می شود .

 

2. آزمایش
2.1 : شیمیایی : (CTAB) Cetyl Trim ethyl Ammonium Bromide ماده ای با خلوص آزمایشگاهی است و تبلور یافته مجدد از مخلوط حلال اتانول و ایستیون با نسبت (1:3 w/w) می باشد .
آغازگرها ، حلال آبی پرسولفات پتاسیم (KPS) و حلال روغنی AIBN با درجه ی خلوص بیشتر از %99 (%99>) هستند . آب به صورت مضاعف دیونیزه و تقطیر شده و قبل از پولیمریزاسیون ، مونومرهای استایرن و اکریلونیتریل در خلأ به منظور تفکیک از آغازگرها تقطیر شده اند و در دمای C °5- نگهداری شدند تا در آینده به کار روند .

 

2.2 : روش های آزمایش :
پولیمریزاسیون میکروامولسیون شامل می شود : %5 مخلوط مونومر ، %6 –n بوتانول ، %14 CTAB و %75 آب که در یک لوله ی 4 دهنه ای که مجهز به یک همزن مکانیکی و ورودی نیتروژن و یک چگال کننده است ریخته شده اند . مقدار KPS و AIBN همان طور که بعداً نشان داده می شود متغییر است . تبدیل مونومرها به پلی مر به وسیله ی دستگاه انبساط حرارتی مشخص می شود و به وسیله ی دستگاه وزن نگار ( وزن سنج ) بررسی می شود . لاتکس ها که با میکروسکوپ انتقال الکترون (TEM) آزمایش شده بودند اسید فوسفوتونژستیک را به عنوان واسط لکه بر استفاده می کند . قطر ذرات مستقیماً با TEM اندازه گیری می شود . 100 نمونه از ذرات به عنوان نمونه برای تخمین سایز ذرات بررسی می شوند . وزن مولکولی و PDI (Mw/Mn) کوپولیمرها با آنالیز GPC ( شرکت waters آمریکا ) و تتراهیدروفوران (THF) به عنوان حلال مشخص می شود . قبل از آنالیز GPS ، لاتکس با یک حجم زیادی از متانول رسوب شیمیایی می کند و سپس مخلوط ها با شستشوی مکرر با متانول خالص می شوند و سپس برای 24 ساعت در خلأ خشک می شود .
نتایج و بحث :امولوسیون سیستم آب / (St+An)/ -n بوتانول/ CTAB به صورت خود به خود شکل گرفته و دیاگرام فازی نظیر به نظیر مشابه نتایجی است که در [15] توصیف شده است . لاتکس کوپولیمر در طی کوپولیمریزاسیون میکروامولسیون محکم و به رنگ مایل به آبی شکل گرفته بود اما شفافیت کمتری نسبت به میکروامولسیون های مونومر داشت .

 

3.1 : تأثیر غلظت و نوع آغازگر :
شکل 1و2 اطلاعات تغییر بر حسب زمان را در کوپولیمریزاسیون میکروامولسیون رادیکال در استایرن و اکریلونیتریل ( با نرخ (مقدار) مولار St و An به نسبت 2:1) که در دمای c°70 با آغازگرهای KPS و AIBN است را نشان می دهد . میزان تغییرات می تواند با مشتق گیری از گراف تغییر – زمان در شکل 1و2 به دست آید . و نرخ پولیمریزاسیون می تواند با ضرب کردن نرخ ( مقدار) تغییر در غلظت مونومر اولیه به دست آید . تنوع نرخ (سرعت) پولیمریزاسیون با تغییر نوع و غلظت آغازگر در شکل 3و4 نشان داده شده است . همان گونه که در سیستم میکروامولسیون چهارگانه می بینیم ، سینتیک کوپولیمریزاسیون ، مکانیسم پولیمریزاسیون میکروامولسیون کلاسیک (قدیمی) را دنبال می کند . نرخ تغییرات غیر ثابت مشخص شده و مشاهده می شود و مکانیزم سرعت واکنش در بالاترین مقدار تبدیلات مشخص شده است . به عنوان مقایسه ما می توانیم بفهمیم که max مقدار برای پولیمریزاسیون با KPS در % 30 تبدیل و با AIBN در %25 تبدیل مشخص شده است . در مجموع آغازگری برای AIBN نسبت به KPS سریعتر است . ما تصور می کنیم که اختلاف موجود در نتایج دو آغازگر ناشی از تاثیر محلی است . برای سیستم پولیمریزاسیون میکروامولسیون با حلال آبی KPS به عنوان آغازگر ، در طی فرآیند پولیمریزاسیون آنیون رادیکالی به وجود آمده ( مشتق شده ) از KPS ، در بین قطرات ریز میکروامولسیون پخش می شود و به ذره نوکلئیدی تبدیل می شود . در این آزمایش سطح مسیل ها و ذرات میکروامولسیون ترکیب شده در CTAB کاتیونی به صورت مثبت شارژ می شوند .
آنیون های پروکسسی سولفاته ی باند می تواند به آرامی به رادیکال های آزاد تجزیه شود و رادیکال های آزاد سولفاته ایجاد شده می تواند در سطح ذرات ریز به تله افتد . این اثر ] که اثر قفس الکترواستاتیک نامیده می شود [ ممکن است بازده رادیکال هایی را که به عنوان آغازگر واکنش هستند کاهش دهد . ضمنا ً حرکت یکی از رادیکال ها سخت است و جفت گیری (ترکیب) رادیکال ها مؤثرتر است . رادیکال های موجود برای پولیمریزاسیون مونومرها در داخل لایه های پرچین میسل ، باید متناسب با تعداد رادیکال های آغازگر وارد شده در داخل ذرات میکرونی باشد . برای آغازگر حلال روغنی AIBN ، بعضی از محققین برای مشخص کردن اینکه بهترین مکان (اصلی ترین مکان ) برای شکل دهی رادیکال ها در پولیمریزاسیون امولسیون کجا است کارها (تلاش های) زیادی انجام داده اند. ] 17،18[ . Asua و همکارانش ] 17[ فهمیدند که رادیکال های تنها ، مهمترین فرآورده هایی هستند که از طریق و اجذبی رادیکال های آغازگرانه ذرات پولیمری با نتیجه ای معتبر در فاز آبی ایجاد می شوند . در حالی که در واکنش پولیمریزاسیون میکروامولسیون که با AIBN آغاز شده است این پیشنهاد شده که رادیکال های اشتقاقی می توانند از 3 منبع در میکروامولسیون o/w فراهم شود . 1) آن ها در فاز آبی از بخشی از آغازگر حلال آبی ایجاد می شود . 2) آن ها از ذرات ریز مونومرها خارج می شود . 3) رادیکال های آزاد در قطرات ریز هنوز باقی مانده اند . رادیکال های تنهای در نظر گرفته شده در برخورد بین ذرات ریز اشباع شدۀ مونومرها و آغازگر تشکل پیدا می کند . در مجموع رادیکال های خنثی AIBN با ذرات ریز میکروامولسیون فعل و انفعال الکترواستاتیکی انجام نمی دهند . به علاوه پولیمریزاسیون میکروامولسیون با AIBN به عنوان آغازگر ذرات نوکلئیدی مؤثر بیشتری را نشان می دهد و می تواند ذرات بیشتری تولید کند . به عبارت دیگر نیم عمر KPS نسبت به AIBN در واکنش گرمایی کوتاهتر است . رادیکال ها در AIBN ممکن است شار قوی تری نسبت میسل های monomer – swollen داشته باشند . در نتیجه مقدار (سرعت) پولیمریزاسیون Rp در مرحله ی آغاز گری برای AIBN نسبت به KPS سریعتر است . شکل 5 ، 6 ، TEM مربوط به لاتکس SAN در مرحلۀ آغازی با 2 آغازگر با 2 آغازگر متفاوت (حدود %15 تبدیل) را نشان می دهد . لاتکس به دست آمده برای آغازگر AIBN نسبت به KPS از نظر اندازه کوچکتر و پراکندگی سایز قطر گسترده تری دارد . این به جایگاه مختلف نوکلئیدی و مکانیسم نوکلئیدی بین این دو نوع آغازگر مربوط می شود . مثلا ً برای آغازگر حلال آبی KPS ، یک مرتبه رادیکال KPS به ذرات ریز وارد می شود ، سطح مشترک ذرات ریز غلیظ که با ترکیب مادۀ امولوسیون کننده و مادۀ امولسیون کنندۀ کمکی شکل می گیرد می تواند یک سر برای ورود رادیکال ها لاتکس هایی به سرعت رشد می کنند را ایجاد می کند و معمولا ً بیشتر از 2 تا از رادیکال ها ی آغازگر در ذرۀ تنها با هم وجود ندارند . در نتیجه ذرات زیادی با پراکندگی سایز کم در مرحلۀ نوکلئیدی به دست می آید . در حالی که برای آغازگر AIBN رادیکال های اشتقاقی آن می توانند در ذرات مونومر ، لاتکس و حتی در فاز آبی ایجاد شوند . به علاوه مکانیسم آغازگری ناهمگن به خوبی مکانیسم آغازگری همگن می تواند به صورت همزمان رخ دهد و تعداد زیادی از لاتکس های "زنده" با پراکندگی سایز زیاد ایجاد می کند .

 

3.2 : تأثیر دما
تأثیر دما بر مقدار پولیمریزاسیون در دماهای 70 ، 75 ، 80 ، 85 درجۀ سانتیگراد آزمایش شده است . نرخ مولار st و AN به نسبت 2:1 است . شکل 7 مقدار پولیمریزاسیون در برابر تبدیل در دماهای مختلف با KPS (mM 1) نشان داده شده است . همان طور که دیده می شود مقدار (سرعت) پولیمریزاسیون با افزایش دما افزایش می یابد .
با رسم کردن (max) ( سرعت ماکزیمم پولیمریزاسیون ) در مقابل دما انرژی فعال سازی با معادلۀ Arrhenius محاسبه می شود . انرژی های فعال سازی به ترتیب برای KPS برابر 4/97 و برای AIBN برابر 9/76 است . گوناگونی در انرژی های فعال سازی متناسب با نوع آغازگر اساسا ً به تأثیر بر هم کنش الکترواستاتیکی مربوط می شود . رادیکال های آزاد سولفات آنیونی می تواند به وسیلۀ یون های مادۀ فعال ساز با بار مثبت در سطح ذرات به دام افتد . این منجر می شود به اینکه در جریان های بالا سری برای ورود رادیکال های اشتقاقی به داخل ذرات میکروامولسیون ایجاد شود . به علاوه ، رادیکال های حلال روغنی AIBN در میکرو ذرات ها وقتی که شروع به آ غازگری می کنند ایجاد می شوند (در این مورد هیچ سه انرژی وجود ندارد .)

 


3.3 : تأثیر ترکیب تغذیۀ مونومرها
تأثیر ترکیب تغذیۀ مونومرها روی سرعت پولیمریزاسیون در دمای ℃ 70 و با به کار بردن max 1 از KPS آزمایش شده است . نتایج در شکل 8 نشان داده است . با افزایش غلظت AN یک کاهش در Rp مشاهده می شود . در مجموع با افزایش اکریلونیتریل در تغذیۀ مونومرها سرعت ماکزیمم به کمترین تبدیل انتقال می یابد . این نتایج می تواند به حضور پولیمریزاسیون فاز آبی نسبت داده شود وقتی که غلظت AN در تغذیۀ مونومرها افزایش می یابد . قابلیت انحلال استایرن در فاز آبی بسیار کم است . مکانیسم پولیمریزاسیون اصلی بر روی استایرن باید در روش میکرواموسیون o/w ، نوکلئیدی میسلی شود . اگر چه با افزایش حجم AN در تغذیۀ مونومرها شانس نوکلئیدی شدن همگن ظاهرا ً افزایش می یابد . سرعت واکنش به نوکلئیدی شدن میسلی منجر می شود و رشد ذرات نسبت به روش نوکلئیدی کردن همگن سریعتر است . به علاوه سرعت پولیمریزاسیون با افزایش مقدار AN کاهش می یابد . ضمنا ً با افزایش مقدار AN در تغذیۀ مونومرها سرعت فرآیند نوکلئیدی شدن فاز آبی افزایش یافته و می تواند به ایجاد بیشتر لاتکس پولیمری "زنده" منجر شود و این ممکن است منجر شود که "پولیمریزاسیون ضعیف (گرسنه) مونومرها " خیلی زود آشکار شود . در نتیجه max سرعت به کمترین تبدیل شیفت (انتقال) پیدا می کند . در طی فرآیند کوپولیمریزاسیون ما فهمیدیم که انباشتگی ذرات پلیمری و تشکل گرفتن لخته وقتی که حجم AN در تغذیۀ مونومرها از % 50 تجاوز کند ظاهر می شود . ثبات کلوئیدی در لاتکس پولیمر ظاهرا ً با افزایش حجم AN در تغذیۀ مونومرها کاهش می یابد . که می تواند متناسب با افزایش پولیمریزاسیون فاز آبی در AN باشد . عکس های TEM برای لاتکس ایجاد شده با حجم %25 و حجم AN %75 در ترکیب مونومرها در شکل 9 ، 10 نشان داده شده است . می توان دید که شکل ذرات ایجاد شده به صورت بی قاعده با افزایش حجم AN تغییر یافته است . این نتیجه می دهد که نوکلئیدی شدن همگن هنگامی که حجم AN افزایش می یابد مطلوبتر می شود . طبیعت (خاصیت) ذرات سطحی به روشنی جذب سطحی مادۀ امولوسیون کنندۀ CTAB را مشخص می کند . این نشان داده شده که جذب سطحی مادۀ امولوسیون کننده در سطح مشترک ذره / آب با افزایش پلاریته (قطبیت) پولیمر کاهش می یابد . در این مقاله ، پلاریته (قطبیت) پولیکریلونیتریل از پولی استرین قوی تر است بنابراین مولکول های CTAB کاملا ً بر روی سطح ذرات پولی استیرن جذب سطحی می شوند اما بر روی سطح ذرات پولی کریلونیتریل به طور ناچیز جذب سطحی می شوند . با افزایش حجم AN و نوکلئیدی شدن فاز آبی و رشد ، زنجیرۀ پولیمری یا سطح ذرات در واحد AN بیشتر (محکم تر) می شود . کاهش جذب سطحی CTAB توسط ذرات ، ثبات کلوئیدی در لاتکس پولیمری را بی اعتبار می کند . جدول 1 نشان می دهد اثر تغذیۀ مونومری روی سایز ذرات ایجاد شده و روی پارامترهای وزنی مولکولی را نشان می دهد . سایز ذرات بین رنج 36 تا 52 نانومتر است که متناسب با افزایش غلظت AN افزایش یافته است . میانگین وزنی مولکولی در فرآورده های کوپولیمر بسیار زیاد است و به صورت قابل ملاحظه ای با افزایش غلظت AN کاهش می یابد . به علاوه شاخص (بس پاشیدگی) متناسب با افزایش حجم AN یک مقدار کمی افزایش می یابد اما نه بیشتر از 5/1 . از نتایج PDI ما می فهمیم که کوپولیمرها با پراکندگی وزنی مولکولی کم می تواند در وسایل (تجهیزات) میکروامولسیون 4 گانه به دست آید . در سیستم کوپولیمریزاسیون میکروامولوسیون نوکلئید های همگن ممکن است با افزایش حجم AN در تغذیۀ مونومرها افزایش یابد و این به انحلال آبی زیاد در AN منجر می شود که این نیز ممکن است ثابت (استحکام) کلوئیدی در لاتکس پولیمری را کاهش دهد و منجر به ایجاد انباشتگی ذرات پولیمری شود . به علاوه در مقایسه به مونومر استایرن ، اکریلونتریل زنجیرۀ انتقال و واجذبی رادیکال ها را بیشتر موجب می شود و احتمال رشد را کاهش می دهد . به عنوان نتیجه : افزایش حجم AN در تغذیۀ مونومرها ممکن است به کاهش وزن مولکولی کوپولیمر و پراکندگی در توزیع وزن مولکولی و نیز سایز بزرگتر ذرات منجر شود .

 

4-3 : اثر غلظت مادۀ فعال ساز کمکی:
تأثیر غلظت مادۀ فعال ساز کمکی –n بوتانول در Rp ( max) ، سایز ذرات و پارامتر های وزن مولکولی در دمای ℃ 70 با mM 1 از KPS بررسی شده است . نتایج به دست آمده در جدول 2 نشان داده شده است . همان طور که دیده می شود اضافه کردن –n بوتانول به کاهش سرعت پولیمریزاسیون و افزایش سایز ذرات منجر می شود اما روی وزن مولکولی در کوپولیمر اثر پیچیده ای دارد .
با افزایش مقدار –n بوتانول اضافه شده تا وقتی که مقدار –n بوتانول کمتر از % 8/5 است افزایش می یابد در حالی که وقتی حجم –n بوتانول از % 8/5 بیشتر می شود یک حالت (تمایل) برعکس ظاهر می شود .
در نتیجه ، حالت مشابهی در تنوع مقدار PDI متناسب با مقادیر مختلف از –n بوتانول ایجاد می شود . هر چند تنوع مقدار کم است ولی نتایج نشان می دهد که مولکول های –n بوتانول تنها نقش یک عامل انتقال را در طی فرآیند پولیمریزاسیون انجام نمی دهد . در سیستم میکروامولوسیون 4 گانه (4 جزئی) مولکول های بوتانول نقش غیر حلال را برای فرآورده های کوپولیمریزاسیون بازی می کند و این به رسوب اولیگومر در فاز آبی منجر می شود . ضمنا ً حضور مولکول های الکل شارژ نشده ( بی بار) در سطح مشترک ، نیروی دفع الکترواستاتیک بین ذرات را کم می کند و انعقاد ذرات را آسان می کند . در نتیجه سایز ذرات با افزایش n بوتانول افزایش می یابد . به علاوه زنجیرۀ انتقال ذرات پولیمری و –n بوتانول ممکن است به واجذبی رادیکالی بیرون از ذرات لاتکس منجر شود.
به این ترتیب پروسۀ واجذبی رادیکالی تعداد میانگین رادیکال ها در ذرات را کاهش می دهد و ممکن است سرعت پولیمریزاسیون را کاهش دهد . در این زمان ما می بینیم که اضافه کردن بوتانول به عنوان مادۀ فعال ساز فرعی همچنین می تواند نقش مهمی را در ساختار میکروامولسیون بازی کند . در تحقیقات قبلی ] 23-21[ ما فهمیدیم که ساختار و ویژگی های میکروامولسیون نقش مهمی بر روی واکنش های پولیمریزاسیون دارد . در میکروامولسیون 4 جزئی (که بررسی کردیم) مادۀ فعال ساز کمکی (فرعی) بوتانول بعضی از مولکول های مادۀ فعال در سطح را در سطح مشترک جایگزین می کند و یک لایۀ دورویۀ فشرده را ایجاد می کند .
ابتدا رادیکال ها به داخل ذرات میکروامولسیون نفوذ می کنند و واکنش انتشار را شروع می کنند رادیکال های پولیمری دراز (طولانی) شکل گرفته در مورد اینکه از ذرات لاتکس به سراسر لایۀ دو رویۀ فشرده پخش شوند مشکل دارند . به علاوه وزن مولکولی فرآورده های پولیمریزاسیون ممکن است با افزایش غلظت –n بوتانول افزایش یابد . از سوی دیگر به علت کنش (عملکرد) زنجیرۀ انتقال ، وزن مولکولی پولیمرها می تواند با افزایش حجم بوتانول کاهش یابد .
تأثیر شبکه ای از پارامترهای بالا یک تأثیر پیچیده ای از مادۀ فعال ساز کمکی –n بوتانول را در وزن مولکولی پولیمرها ظاهر می کند . ما معتقدیم بررسی های عمیق تر و بیشتری برای روشن کردن این موضوع مورد نیاز است . پدیدۀ جالب دیگر این است که به وسیلۀ TEM مشاهده شده در لاتکس ذرات SAN در طی مرحلۀ نوکلئیدی شدن (تقریبا ً تبدیل مونومر % 15 ) ما می فهمیم که سایز ذرات در لاتکس می تواند با افزایش حجم n بوتانول در سیستم میکروامولسیون کاهش یابد . همان طور که در شکل 11و 12 دیده می شود . این به این خاطر است که با افزایش n بوتانول تعداد ذرات ریز میکروامولسیون ممکن است افزایش یابد و سایزشان کاهش یابد . به علاوه بیشتر ذرات کوچک میکروامولسیون برای به دام انداختن رادیکال های آزاد فراهم هستند و در نتیجه بیشتر ذرات لاتکس سایز کوچک ممکن است در مرحلۀ آغاز گری ایجاد شود .
نتیجه گیری : ما نشان دادیم که پولی لاتکس های سایز نانو و پایدار می تواند در بررسی میکروامولسیون 4 جزئی آب / -n بوتانول / CTAB ایجاد شود . فهمیده شد که کوپولیمرهای st/AN وزن مولکولی بالا و پراکندگی وزن مولکولی کمی دارد . تنوع (گوناگونی) غلظت آغازگرها ، دمای پولیمریزاسیون و موقعیت تغذیۀ مونومرها و غلظت مواد فعال در سطح کمکی در کوپولیمریزاسیون میکروامولسیون بررسی شد . فهمیده شد که سرعت ماکزیمم برای پولیمریزاسیون با KPS نسبت به AIBN در تبدیل بالاتری رخ می دهد . در حالی که سرعت آغازگری در AIBN از KPS سریعتر است . با افزایش غلظت AN در تغذیۀ مونومرها ، قطعا ً کاهش می یابد و سرعت ماکزیمم به کمترین تبدیل منتقل می شود . حضور n بوتانول می تواند به کاهش در سرعت پولیمریزاسیون و افزایش اندازۀ ذرات منجر شود . ولی تأثیرات پیچیده ای روی وزن مولکولی کوپولیمر دارد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    11صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سینتیک کوپولیمریزاسیون میکروامولسیون در استایرن و اکریلونیتریل در حضور مادۀ فعال ساز کمکی