یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

چوب گردو

اختصاصی از یاری فایل چوب گردو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

نوشته : دکتر محمد حسین پاپلی یزدی و عباس جلالی

فصلنامه تحقیقات جغرافیایی ، شماره 38 ،پاییز1374

گردو نام گونه ای درخت است که در سراسر جهان به خاطر میوه و چوبش معروف است. گردوی ایرانی یکی از 17 جنس ( در دانشنامه آمریکانا 20 جنس آورده است) این گونه و مهمترین آنهاست. گردوی بومی دنیای قدیم ،گردوی ایرانی/ فارسی یکی از مهمترین درختان گردوی مناطق معتدله است. چوبهای دکوری بسیار عالی از آن به دست می آید.

پیشینه کشت این گونه ، آنقدر قدیمی است که خاستگاه آن ناشناخته مانده است. بلندای آن به بیش از30 و قطر تنه اش به 8/1 متر می رسد. از مهمترین سخت چوبهاست و عمرش به چند صد سال می رسد. میوه گردو درون پوسته ای سخت با ضخامت متفاوت قرار دارد.

برگها مرکبند و پوست آنها به رنگ روشن تا سفید و در درختان جوان بسیار نرم و هموار است ولی با گذشت عمر خاکستری و ترکدار می شود.

خاستگاه این درخت معلوم نیست ؛ هرچند که عده ای معتقدند خاستگاه آن ایران و آسیای صغیر است. درخت گردو را در اکثر نقاط ایران به ویژه نقاط کوهستانی و کوهپایه ای می توان یافت.بهترین آب و هوا برای درخت گردو آب و هوای نیمه سرد و مرطوب و کم باران است. در سارسر ایران و از جمله خراسان ، به ویژه در دره های کوهستانی این درخت پراکنده است .

هر چه از شمال خراسان به سمت جنوب پیش برویم رویش گردو به سوی کوهپایه های با ارتفاع بیشتر گسترش می یابد. ارتفاع و شرایط اقلیمی نقش مهمی در رشد این درخت و مرغوبیت محصول آن دارد. در خراسان این درخت حداکثر تا ارتفاع 2100 متری و در موارد بسیار استثنائی تا ارتفاع 2300 متری به شرط واقع نشدن در مسیر باد رشد می کند.

هرچه ارتفاع بیشتر باشد ؛ مغز گردو سفیدتر و مرغوب تر می شود. مغز گردوی واقع در ارتفاعات پست ، تیره و در نتیجه کم ارزشتر از مغز گردوی واقع در ارتفاعات بلند است . اگر یگ دره ی کوهستانی ؛ مثلاً دره سررود واقع در کلات نادری را در نظر بگیریم از آبادی خواجه مراد ( 650 متری ) به طرف پایین که هوا گرم است ، درخت گردو نمی روید و اگر هم تک درختهایی باشد محصول آن مرغوب نیست . از این آبادی و یا در حقیقت از این ارتفاع (650 متری) به بالا درخت گردو وجود دارد و در مسیر دره هر چه به طرف بالا تر حرکت کنیم محصول گردو مرغوب تر می شود . در آبادب باغکند در ارتفاع 1700 متر درخت گردو بسیار زیاد و محصول آن نیز بسیار مرغوب است . در آبادی برده با ارتفاع 1870 متر باغات گردو خیلی کم است و در آبادی آبکمه با ارتفاع 2090 متری درخت گردو اصلاً وجود ندارد.

عوامل اقلیمی نقش موثری در رشد درخت گردو دارند. گاه یم عامل اقلیمی باعث می شود که در دو آبادی تقریباً هم ارتفاع ؛ در یکی گردو باشد و در یکی اصلاً نباشد یا بسیار کم وجود داشته باشد . مثلاًدر سرچشمه های رودخانه اترک در آبادی عمارت با ارتفاع 1700 متر درخت گردو بسیار کم است . یکی از دلایل عمده کمی درخت گردو در این روستا جهت وزش باد است ، که مانع مهمی در رشد درخت و عامل عمده سرمازدگی نهال در زمستان است. اما در دره یدک (سرچشمه دیگر اترک) با ارتفاع 1760 متر درخت گردو بسیار زیاد است و محصول آن نیز بسیار مرغوب است؛ زیرا جهت این دره به گونه ای است که وزش باد نمی تواند مانع رشد نهال گردو باشد.

اسامی درخت :

اسم درخت و میوه آن در مناطق مختلف خراسان با آواهای گوناگون خوانده می شود . در بیشتر نقاط خراسان درخت و محصول آن را گردو می نامند. اما در گیفان آن را جز(jes ) ، در گلمکان جَوز ( jaws)و در مهوید جوز(jows )می نامند . در حقیقت مهمترین اسامی این درخت در خراسان گردو و جوز است.

کاشت:

کاشت دستی: گردو را ابتدا در خزانه می کارند . برای این کار ابتدا قطعه زمین مناسبی را در باغ انتخاب می کنند ، حدود 100تا 150 گردوی بسیار خوب را از میان گردوها دستچین کرده و آنها را زیر خاک می کنند ( مثل روستای فریزی ) در برخی روستاها ابتدا گردو را خیس کرده و سپس آنها را به اندازه 4 انگشت زیر خاک می کنند.(مثل روستای گیفان)

نهال تا 3 سال در خزانه می ماند . سال سوم ارتفاع نهال ها به 5/1 متر می رسد . در این موقع نهال را با ریشه و خاک از جای در می آورند. ریشه را در داخل گونی مرطوب می پیچند تا از گزند در امان بماند و آن را به محل اصلی کاشت درخت حمل می کنند .

کاشت طبیعی: گردو های خودروی بسیاری در طبیعت وجود دارد. در خراسان به کاشت خودرو (کلاغ کشت) می گویند . کلاغها گردوهای رسیده را که معمولاً درشت ترین آنها نیز هستند؛ برای خوردن انتخاب می کنند. تعدادی را می خورند و تعدادی را در جاهایی دور از چشم و دسترس زیر خاک پنهان می کنند . همین کار باعث می شود گردو رشد کند و نهال آن تبدیل به درختی تناور شود.

کشتگاه دائمی:

گردوی آبی: گودالی قیفی با درازا و پهنای 1×1 و ژرفای 5/0 متر در باغ مورد نظر حفر می کنند و نهال را در آن می کارند. این نهالها در هر مدار گردش آب که ممکن است بین 7 تا 18 روز باشد ،آب می خورند.

گردوی دیمی: گودالی با اندازه های فوق را را در محل مورد نظر که معمولاً در شیب دامنه های رو به آفتاب است حفر می کنند و نهال را در آن می کارند. سعی می شود نهال گردوی دیم در جایی کشت شود که امکان جذب رطوبت و آب باران وبرف باشد. پس از کاشت نهال دیم چندین با با سطل به آن آب می دهند تا نهال خود را در خاک بگیرد ، پس از آن گردوی دیم دیگر آبیاری نمی شود.

درخت گردو:


دانلود با لینک مستقیم


چوب گردو

چوب گردو 11 ص

اختصاصی از یاری فایل چوب گردو 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

نوشته : دکتر محمد حسین پاپلی یزدی و عباس جلالی

فصلنامه تحقیقات جغرافیایی ، شماره 38 ،پاییز1374

گردو نام گونه ای درخت است که در سراسر جهان به خاطر میوه و چوبش معروف است. گردوی ایرانی یکی از 17 جنس ( در دانشنامه آمریکانا 20 جنس آورده است) این گونه و مهمترین آنهاست. گردوی بومی دنیای قدیم ،گردوی ایرانی/ فارسی یکی از مهمترین درختان گردوی مناطق معتدله است. چوبهای دکوری بسیار عالی از آن به دست می آید.

پیشینه کشت این گونه ، آنقدر قدیمی است که خاستگاه آن ناشناخته مانده است. بلندای آن به بیش از30 و قطر تنه اش به 8/1 متر می رسد. از مهمترین سخت چوبهاست و عمرش به چند صد سال می رسد. میوه گردو درون پوسته ای سخت با ضخامت متفاوت قرار دارد.

برگها مرکبند و پوست آنها به رنگ روشن تا سفید و در درختان جوان بسیار نرم و هموار است ولی با گذشت عمر خاکستری و ترکدار می شود.

خاستگاه این درخت معلوم نیست ؛ هرچند که عده ای معتقدند خاستگاه آن ایران و آسیای صغیر است. درخت گردو را در اکثر نقاط ایران به ویژه نقاط کوهستانی و کوهپایه ای می توان یافت.بهترین آب و هوا برای درخت گردو آب و هوای نیمه سرد و مرطوب و کم باران است. در سارسر ایران و از جمله خراسان ، به ویژه در دره های کوهستانی این درخت پراکنده است .

هر چه از شمال خراسان به سمت جنوب پیش برویم رویش گردو به سوی کوهپایه های با ارتفاع بیشتر گسترش می یابد. ارتفاع و شرایط اقلیمی نقش مهمی در رشد این درخت و مرغوبیت محصول آن دارد. در خراسان این درخت حداکثر تا ارتفاع 2100 متری و در موارد بسیار استثنائی تا ارتفاع 2300 متری به شرط واقع نشدن در مسیر باد رشد می کند.

هرچه ارتفاع بیشتر باشد ؛ مغز گردو سفیدتر و مرغوب تر می شود. مغز گردوی واقع در ارتفاعات پست ، تیره و در نتیجه کم ارزشتر از مغز گردوی واقع در ارتفاعات بلند است . اگر یگ دره ی کوهستانی ؛ مثلاً دره سررود واقع در کلات نادری را در نظر بگیریم از آبادی خواجه مراد ( 650 متری ) به طرف پایین که هوا گرم است ، درخت گردو نمی روید و اگر هم تک درختهایی باشد محصول آن مرغوب نیست . از این آبادی و یا در حقیقت از این ارتفاع (650 متری) به بالا درخت گردو وجود دارد و در مسیر دره هر چه به طرف بالا تر حرکت کنیم محصول گردو مرغوب تر می شود . در آبادب باغکند در ارتفاع 1700 متر درخت گردو بسیار زیاد و محصول آن نیز بسیار مرغوب است . در آبادی برده با ارتفاع 1870 متر باغات گردو خیلی کم است و در آبادی آبکمه با ارتفاع 2090 متری درخت گردو اصلاً وجود ندارد.

عوامل اقلیمی نقش موثری در رشد درخت گردو دارند. گاه یم عامل اقلیمی باعث می شود که در دو آبادی تقریباً هم ارتفاع ؛ در یکی گردو باشد و در یکی اصلاً نباشد یا بسیار کم وجود داشته باشد . مثلاًدر سرچشمه های رودخانه اترک در آبادی عمارت با ارتفاع 1700 متر درخت گردو بسیار کم است . یکی از دلایل عمده کمی درخت گردو در این روستا جهت وزش باد است ، که مانع مهمی در رشد درخت و عامل عمده سرمازدگی نهال در زمستان است. اما در دره یدک (سرچشمه دیگر اترک) با ارتفاع 1760 متر درخت گردو بسیار زیاد است و محصول آن نیز بسیار مرغوب است؛ زیرا جهت این دره به گونه ای است که وزش باد نمی تواند مانع رشد نهال گردو باشد.

اسامی درخت :

اسم درخت و میوه آن در مناطق مختلف خراسان با آواهای گوناگون خوانده می شود . در بیشتر نقاط خراسان درخت و محصول آن را گردو می نامند. اما در گیفان آن را جز(jes ) ، در گلمکان جَوز ( jaws)و در مهوید جوز(jows )می نامند . در حقیقت مهمترین اسامی این درخت در خراسان گردو و جوز است.

کاشت:

کاشت دستی: گردو را ابتدا در خزانه می کارند . برای این کار ابتدا قطعه زمین مناسبی را در باغ انتخاب می کنند ، حدود 100تا 150 گردوی بسیار خوب را از میان گردوها دستچین کرده و آنها را زیر خاک می کنند ( مثل روستای فریزی ) در برخی روستاها ابتدا گردو را خیس کرده و سپس آنها را به اندازه 4 انگشت زیر خاک می کنند.(مثل روستای گیفان)

نهال تا 3 سال در خزانه می ماند . سال سوم ارتفاع نهال ها به 5/1 متر می رسد . در این موقع نهال را با ریشه و خاک از جای در می آورند. ریشه را در داخل گونی مرطوب می پیچند تا از گزند در امان بماند و آن را به محل اصلی کاشت درخت حمل می کنند .

کاشت طبیعی: گردو های خودروی بسیاری در طبیعت وجود دارد. در خراسان به کاشت خودرو (کلاغ کشت) می گویند . کلاغها گردوهای رسیده را که معمولاً درشت ترین آنها نیز هستند؛ برای خوردن انتخاب می کنند. تعدادی را می خورند و تعدادی را در جاهایی دور از چشم و دسترس زیر خاک پنهان می کنند . همین کار باعث می شود گردو رشد کند و نهال آن تبدیل به درختی تناور شود.

کشتگاه دائمی:

گردوی آبی: گودالی قیفی با درازا و پهنای 1×1 و ژرفای 5/0 متر در باغ مورد نظر حفر می کنند و نهال را در آن می کارند. این نهالها در هر مدار گردش آب که ممکن است بین 7 تا 18 روز باشد ،آب می خورند.

گردوی دیمی: گودالی با اندازه های فوق را را در محل مورد نظر که معمولاً در شیب دامنه های رو به آفتاب است حفر می کنند و نهال را در آن می کارند. سعی می شود نهال گردوی دیم در جایی کشت شود که امکان جذب رطوبت و آب باران وبرف باشد. پس از کاشت نهال دیم چندین با با سطل به آن آب می دهند تا نهال خود را در خاک بگیرد ، پس از آن گردوی دیم دیگر آبیاری نمی شود.

درخت گردو:


دانلود با لینک مستقیم


چوب گردو 11 ص

مقاله فلسفه وانگیز قیام امام حسین

اختصاصی از یاری فایل مقاله فلسفه وانگیز قیام امام حسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

فلسفه وانگیز قیام امام حسین

برخی با ارائه نظریات نسنجیده و غیر قابل قبول پیرامون فلسفه قیام عاشورا، تصویر وارونه و یا حداقل نامنا‎سب با شأن رهبری این قیام ارائه کرده‌اند و هیچ کدام از آنها، در ارائه یک تصویر روشن و جا‎مع از انگیزه‎های قیام امام حسین(ع) توفیق نداشته‎اند‎.در این مجال کوتاه نیز نمی‌توان به تفصیل به این پرسش پاسخ داد لذا به صورت مختصر در این زمینه باید گفت: یک پژوهش‎گر و یا شخص سوال کننده پیرامون تاریخ عاشورا اگر بخواهد به ماهیّت و جوهره قیام عاشورا تا حدّ زیادی پی ببرد، باید در گام نخست، با نگا‎ه و مطالعه جامع و کامل در باره امام حسین(ع)، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن درباره انگیزه حرکت خویش بیان کرده است، به فلسفه و ماهیّت قیام آن حضرت تا حدّ زیادی شناخت پیدا کند‎.اکنون با این مقدمه و با توجّه به این که بهترین و مطمئن‎ترین سند برای شناخت فلسفه و اهداف نهضت سیدالشهدا(ع)، کلمات خود آن حضرت و یا امامان دیگر در این باره است، مجموع خطبه‎ها، سخنان، نامه‎ها و وصیت‎نامه امام حسین(ع) که در باره اهداف و انگیزه‎های قیام عاشورا است و نیز برخی از تعابیر زیارت‎ نامه‎های متعدّد و مختلف که از امامان دیگر در باره حضرت رسیده است و در آنها به انگیزه قیام پرداخته شده است، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و سپس با استخراج فهرست‌وار اهداف قیام، به تفسیر و تحلیل آنها، می‌پردازیم‎ :1 ـ امام حسین(ع) در مکه در جمع گروهی از علما و نخبگان دیگر مناطق اسلامی با ایراد خطبه‎ای شور‎انگیز و کوبند‎‎ه، ضمن یادآوری وظیفه سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها در باره پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاست‎های دین‌ستیزانه حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند‎. حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیت‎هایش را برضدّ نظام ستم‎گر حاکم (که چند سال بعد خود را در قالب یک نهضت نشان داد) چنین اعلام فرمودند‎:خدایا تو می‎دانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاکمان اُمَوِی) به خاطر رقابت و سبقت جویی در فرمانروایی و افزون‌خواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانه‎های دینت را (به مردم) نشان دهیم ( برپاگردانیم) و اصلاح در سرزمین‎هایت را آشکار کنیم‎. می‎خواهیم بندگان ستمد‎یده‎ات در امان باشند و به واجبات و سنّت‎ها و احکا‎مت عمل شود‎.از این جملات می‎توان چهار هدف را برای اقدامات و فعالیت‎های امام حسین(ع) که در عصر حاکمیّت یزید جزء اهداف قیام حضرت به شمار می‎رفت، استخراج کرد:الف ـ احیای مظاهر و نشانه‎های اسلام اصیل و ناب محمدیب ـ ا‎صلاح و بهبود وضع مردم سرزمین‌های اسلامیج ـ مبارزه با ستمگران اُموی جهت تأمین امنیّت برای مردم ستمدیدهد ـ فراهم ساختن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی2ـ امام حسین(ع) ضمن وصیّت‌نامه‎ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بن‌حنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد:من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستم‎گری حرکت کردم‎. بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. می‎خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن‌ابی‌طالب عمل کنم‎.و در زیارت‎های مختلف که در باره امام حسین(ع) از امامان(ع) وارد شده، این تعابیر فراوان دیده می‎شود:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوهَ وَ آتَیْتَ الزَّکوهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»گواهی می‎دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی‎.از این عبارات، اهداف ذیل را از قیام حضرت، می‎توان استفاده ‎کرد‎:الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پیامبر(ص)ب ـ امر به معروفج ـ نهی از منکرد ـ عمل به سیره رسول‌خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) همانند برپایی نماز و پرداخت زکات3 ـ حضرت در نامه‎ای که در زمان اقامت خویش در مکّه در پاسخ دعوت به نامه‎های اشراف و بزرگان کوفه مبنی بر آمدن به کوفه، نوشتند، فلسفه قیام خود را چنین بیان فرمودند:به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پایدار بدارد‎.امام(ع) در این نامه، هدف از قیام را، تلاش در جهت برپایی حکومتی می‎داند که رهبر و پیشوای آن، صفات و امتیازات ذیل را دارا باشد:الف ـ به کتاب خدا حکم کند‎.ب ـ عدالت را در جامعه حاکم کند‎.ج ـ متدیّن ومعتقد به دین خدا باشد‎.د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهی کند‎.4ـ حسین بن‌علی در نامه‎ای که ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همیاری و همراهی با وی کرده است، علّت و هدف از نهضت خویش را چنین بیان می‎کند:من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش می‎خوانم‎. همانا سنّت پیامبر(ص) از بین رفته است و بدعت زنده شده است‎.و در جواب عبدالله بن‌مُطیع می‏فرماید‎:کوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته‎اند به نزدشان بروم‎، چون امیدوارند (که با رهبری من) نشانه‌‎های حقّ زنده و بد‎عت‎ها نابود شود‎.و نیز در نامه‎ای که به شیعیان بصره نوشتند، فرمودند:من شما را به زنده کردن نشانههای حقّ و نابود کردن بدعت‎ها می‎خوانم‎.از مجموع نامه و پاسخ حضرت، این اهداف را می‎توان برای نهضت عاشورا استفاده کرد‎:الف ـ دعوت (و عمل) به کتاب خد‎ا و سنّت پیامبر ـ ص ـب ـ احیای سنّت پیامبر(ص) که از بین رفته است، و برپایی مظاهر حقّ و حقیقتج ـ از بین بردن بدعت‎ها (که جایگزین احکام خدا و سنّت پیامبر(ص) شده است).5ـ ابا‎عبدالله درخطبه‎ای که پس از برخورد با حرّ بن‌یزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ـ ص ـ، چنین بیان کردند‎:ای مردم ! رسول‌خدا ـ ص ـ فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول‌خدا ـ ص ـ مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار می‎کند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد‎. هان (ای مردم‎) بدانید که این‎ها تن به فرمانبری از شیطان داده‎ و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده‎ و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نموده‎اند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‎اند و حرام خدا را حلال و حلا‎لش را حرام کرده‎اند‎ و من شایسته‎ترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستماز این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا(ع) را می‎توان این امر دانست که حاکمان بنی‎اُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شده‎اند:الف ـ فرمانبری از خدا را رها کرده و به اطاعت از شیطان رو آورده‎اند‎؛ب ـ فساد را (در زمین) آشکار کرده‎اند‎؛ج ـ حدود الهی را تعطیل کرده‎اند‎؛د ـ بیت‌المال را به خود اختصاص داده‎اند‎؛ه ـ حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام کرده‎اند‎.از این رو است که در زیارات وارد‎ه در باره امام حسین(ع)، شهادت به برپایی احکام الهی و سنّت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) توسط حضرت، داده شده است:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ وَ حَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ وَ اَقَمْتَ الصَّلا‎هَ وَ آتَیْتَ الزَّکاهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ اِلی سَبِیلِکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ»شهادت می‎دهم که تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام کردی و نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و (مسلمانان را) با پند‎ و اندرز‎ نیکو، به راه روش خود، فراخواندی‎.و همچنین:شهادت می‎دهم که تو به عدل و داد امر کردی و(مسلمانان را) به سوی این دو دعوت کردی‎.6ـ پیشوای سوّم درمنزل «ذوحُسَم» در توجیه حرکت خویش چنین فرمودند:آیا نمی‎بینید که به حقّ عمل نمی‎شود و از باطل بازداشته نمی‎شود؟ (در چنین شرایطی) باید مؤمن، به حقّ خواهان دیدار خدا باشد‎. من چنین مرگی را جز شهادت و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمی‎بینم‎.امام(ع) درباره ذلت‌ناپذیری خود به عنوان هدف دیگر از قیام خویش، بیانات دیگری نیز دارد، از جمله در مقابل پیشنهاد عبیدالله که حضرت را بین کشته شدن و بین بیعت کردن با یزید مخیّر کرده بود، می‎فرماید:«... هیهاتَ مِنَّا الذِلّه یأبی اللهُ ذلکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ المؤمنُونَ ...»


دانلود با لینک مستقیم


مقاله فلسفه وانگیز قیام امام حسین

زندگی امام حسین 7ص

اختصاصی از یاری فایل زندگی امام حسین 7ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

زندگی امام حسین (ع) :

- امام حسین (ع) از همان شبى که از مدینه بیرون آمد و در تمام مدتى کــه در مکه اقامت گزید و در طول راه مکه به کربلا , تـا هنـــگام شـــهادت , گـــاهى به اشاره , گـاهى به صراحت , اعلان می داشت که : مقصود من از حرکت , رسوا ساختن حـــکومت ضد اسلامى یزید و برپاداشتن امر به معروف و نهى از منکر و ایستادگى در بــرابر ظــلم و ستمگرى است وجز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدى هدفى ندارم.

- هر چند عزادارى و گریه بر مصایب حسین بن على (ع) و مشرف شدن به زیارت قبرش و باز نمایاندن تاریخ پرشکوه و حماسه ساز کربلایش ارزش و معیارى والا دارد , لکن باید دانست که نباید تنها به این زیارت ها و گریه ها و غم گساریدن اکتفا کرد بلکه همه این تظاهرات , فلسفه دیندارى , فداکارى و حمایت از قوانین آسمانى را به ما گوشزد می نماید و هدف هم جز این نیست و نیاز بزرگ ما از درگاه حسینى آموختن انسانیت و خالى بودن دل از هر چه غیر از خداست می باشد و گرنه اگر فقط به صورت ظاهر قضیه بپردازیم , هدف مقدس حسینى به فراموشى میگراید.

- روزى از محلى عبور می فرمود , عده اى از فقرا بر عباهاى پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره هاى خشکى می خوردند , امام حسین (ع) می گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت , نشست و تناول فرمود و آن گاه بیان داشت : ان الله لا یحب المتکبرین , خداوند متکبران را دوست نمی دارد.

- شعیب بن عبدالرحمن خزاعى میگوید : چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید , بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند , علتش را از امام سجاد (ع) پرسیدند , فرمود :

این پینه ها اثر کیسه هاى غذایى است که پدرم شبها به دوش می کشید و به خانه زنهاى شوهرمرده و کودکان یتیم و فقرا میرسانید.

یاران امام حسین (ع)

على بن الحسین ع مى ‏گوید : پدرم این شعر را دو ســـه بـار خواند تا فهمیدم و مقصود او را بدانستم و اشک چشمانم را گرفت. اما اشـــکم را نگـــه‏ داشــتـم و خاموش ماندم و بدانستم که بلا نازل شده است.

عمه ‏ام نیز اشعار برادر را شنید ، او زن بود و زنان رقت دارند ، و استعداد زارى. نتوانست آرام بگیرد. برخــاسته و جامه خود را مى ‏کشید ، نزد وى رفت و گفت :

اى واى از داغ عزیز. اى بـــاقى مـــانده ســـلف و پناهگاه خلف. کاش آن روز کـه فاطمه مادرم یا على پدرم یا حسن برادرم ، از دنیا برفتند، زندگیم به سر رسیده بود.

امام (ع) نگاهى به او کرده گفت : خواهرم، شیطان بردبارى تو را نبرد.

زینب گفت : پدر و مادرم فدایت ؛ غم و اندوه را از من ربودى و آرامش بخشیدى.

امـام در حالى که اشـــک از دیدگـــانش سرازیر شده بود گفت : چنانچه مرغ قطا (1) ، را در آشیانه ‏اش به حال خود مى ‏گذارند آرام مى‏ خوابید.

زینب گفت : واى بر مـن ، تـو را از من خواهند گرفت ! این قلب مرا بیشتر داغدار مى ‏کند و بر جانم سخت‏تر است.

آنگاه به چهره خـــویش زد و گــریبان خـــویش را گرفت و آن را بدرید و بیهوش به زمین افتاد.

حــسین (ع) از جـاى برخاست و بدو پرداخت و آب به چهره ‏اش ریخت و او را به هوش آورد و به وى گفت : اى خــواهر از خدا بترس و از خدا تسلى خواه و بدان که زمینیان مى ‏میـرند و از اهـــل آســـمانها نیز کسى باقى نمى‏ ماند.سرانجام همه چیزها نابود شدنى است به جز ذات خــدایى که همه آفریدگان را به قدرت خویش آفریده و خلق را برمى ‏انگیزد که باز مى ‏آیند و او خود یگانه است. جدم ، پدرم ، مــادرم و بــرادرم همــگى از مـن بــهتر بودند. پیشوا و مقتداى من و همه مسلمانان پیمبر خداست.

حسین ع با این سخنان و امثال آن وى را دلدارى داد و گفت : خواهرم! من تو را سوگند مى ‏دهم، و سوگند مرا رعایت کن و چون من کشته شدم بر من گریبان ندرى و چهره نخراشى و واى نگویى و فغان برنیاورى. < ادامه >

پرتوى از سیره و سخنان امام حسین (ع)

1ـ «من از روى خود خـواهى و خــوشـگذرانى و یــا براى فـساد و ستمگرى قیام نکردم ، من فقط براى اصلاح در امّت جدّم از وطن خارج شدم. مى خواهم امر به مـعروف و نهى از منــکر کنــم و به سیره و روش جدّم و پدرم على بن ابی طالب عمل کنم.»

2ـ آن حضرت در مقام دیگرى فرموده است :

«بار خدایا ! تو مى دانى کــه آنــچه از مـــا اظــهار شــده بـراى رقابت در قدرت و دستیابى به کالاى دنیا نبوده، بلکه هدف ما این است که نشانه هاى دینت را به جــاى خــود بــرگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم، تا ستمدیدگان از بندگانت امنیّت یابند و به واجبات و سنّت ها و دستورهاى دینت عمل شود.»

3ـ در برخورد با سپاه حرّ بن یزید ریاحى فرمود :

«اى مردم اگر شما از خدا بترسید و حقّ را براى اهلش بشناسید ، این کار بـهتر موجب خشنودى خداوند خواهد بود. و مــا اهــل بیت پیامبر (ص) ، بــه ولـایــت و رهبرى ، از این مدّعیانِ نالایق و عاملان جور و تجاوز ، شایسته تریم»

4ـ و نیز در مقام دیگر فرمود :

«ما اهــل بیت بــه حـــکومـــت و زمـــامـدارى ـ نسبت به کسانى که آن را تصرّف کرده اند ـ سزاوارتریم.»

از این دو بخش از سخن امام (ع) نیز به وضوح استفاده مى شود کـه آن حضرت خود را شایسته رهبرى و زمامدارى بر مردم مى داند ، نه یزید فــاسد و دستگاه جائر او را.

بنابراین، هدف امام حسین(ع) در این قیام ، تحقّقِ کاملِ حقّ بوده است.

5- امام حسین (ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود :

راستى ایـن دنـیا دیگرگونه و ناشناس شــده و مـعروفش پشت کـرده و از آن جز نمى که بر کاسه نشیند و زنــدگى اى پست ، همچون چراگاه تباه ، چیزى باقى نمانده است.

آیــا نمى بینید کــه به حقّ عمل نمى شود و از باطل نهى نمى گردد ؟ در چنین وضعى مؤمــــن به لقاى خدا سزاوار است. و من مرگ را جز سعادت و زندگى با ظالمان را جـــز هلاکت نمى بینم. به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنــهاسـت و مـادام که براى معیشت آنها باشد پیرامون آن اند ، و وقتى به بلا آزموده شوند دینداران اندکاند.


دانلود با لینک مستقیم


زندگی امام حسین 7ص

حسین پسر علی

اختصاصی از یاری فایل حسین پسر علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

حسین پسر علی

حسین فرزند علی پسر ابوطالب و فاطمه دختر محمد پیامبر اسلام و امام سوم شیعیان است. حسین ۳ شعبان ۴ هجری قمری زاده شده و در ۱۰ محرم ۶۱ در کربلا کشته می‌شود.

ولادت

چون فاطمه(ع) به حسین -علیه السلام- آبستن شد جبرئیل نزد رسول خدا آمد و گفت: براستی فاطمه(ع) به زودی پسری آورد که پس از تو امتت او را بکشند، پس چون فاطمه به حسین آبستن شد درباره او نگرانی داشت و چون او را هم زائید در باره او نگرانی داشت. امام صادق(ع) فرمود: این آیه قرآن درباره فاطمه(ع) نازل شد: (وَوَصّینا الأنسانَ بوالدیْه حُسْناً حَمَلتهُ اُمّهُ کُرْهاً و وَضعتْهُ کُرْهاً و حملهُ و فصالُهَ ثَلاثونَ شَهراً)- ما وصیت کردیم انسان را به والدینش نیکی کند، مادرش او را به ناخوشی باردار شد و به ناخوشی زائید و آبستنی و از شیر بریدنش روی هم سی ماه است.- سوره احقاف، آیه 15-

در روایت دیگر از امام رضا(ع) است که: پیامبر(ص) را شیوه بود که حسین را نزد او می آوردند و زبانش را در دهان او می گذاشت و آن را می مکید و به همان اکتفاء می کرد و از هیچ زنی شیر نخورده است.

مشهور آنست که ولادت آن حضرت در مدینه در سیم ماه شعبان بوده، و شیخ طوسی ره روایت کرده که بیرون آمد توقیع شریف به سوی قاسم بن علاء همدانی وکیل امام حسن عسکری علیه السلام که مولای ما حضرت حسین علیه السلام در روز پنجشنبه سیم ماه شعبان متولد شده پس آنروز را روزه‌دار و این دعا را بخوان:

اَلّلهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِ الْمَوْلُودِ فی هذَا الَْیَوْم الخ.

و ابن شهر آشوب (ره) ذکر کرده که ولادت آن حضرت بعد از ده ماه و بیست روز از ولادت برادرش امام حسن علیه السلام بوده و آن روز سه شنبه یا پنجشنبه پنجم ماه شعبان سال چهارم از هجرت بوده، و فرموده روایت شده که مابین آن حضرت و برادرش فاصله نبوده، مگر به قدر مدت حمل و مدت حمل و شش ماه بوده است.

و سید بن طاوس و شیخ ابن نما و شیخ مفید در ارشاد نیز ولادت آن حضرت را در پنجم شعبان ذکر فرموده‌اند، و شیخ مفید در مقنعه و شیخ در تهذیب و شهید در دروس آخر ماه ربیع الاول ذکر فرموده‌اند، و به این قول درست می‌شود روایت کافی از حضرت صادق علیه السلام که مابین حسن و حسین علیهماالسلام طهری فاصله شده و مابین میلاد آن دو بزرگوار شش ماه و ده روز واقع شده و الله العالم.

اختلاف مورخین شیعه و سنی در تاریخ ولادت حضرت امام حسین ( ع )

مورخین شیعه و سنّی در ولادت امام(ع) اختلافاتی دارند که ولادت حضرت در چه روزی، چه ماهی و چه سالی بوده است؟ عدّه ای گفته اند امام حسین(ع) سوم یا پنجم شعبان یا پنجم جمادی الاول و یا آخر ربیع الاول سال سوم هجری متولد شده اند. و بالجمله اختلاف بسیار در باب روز ولادت آن حضرتست.

البته همگی بالاتفاق گفته اند امام در طول شش ماه و ده روز تولد یافته اند. چون شیرخوارگی دو سال (بیست و چهار ماه) طول می کشد حضرت صفیه (عمه پیامبر(ص) و على(ع)) می گوید: وقتی حسین(ع) تولد یافت، پیامبر(ع) فرمودند: عمه جان، فرزندم را بیاور. عرض کرد: هنوز پاکیزه اش نکرده ام. پیامبر فرمود: آیا تو میخواهی او را پاکیزه کنی؟ خداوند او را پاکیزه و مطهر به دنیا آورده است. سپس پیامبر(ص) گریه نمودند و فرمودند: خداوند لعنت کند مردمی را که کشندگان تو هستند. صفیه عرض کرد: کشندگان او چه کسانی هستند؟ فرمود: دنباله گروهی از نسل بنی امیه. سپس در گوش راست حضرت اذان و در گوش چپ حضرت اقامه قرائت نمودند.

زندگی

هنگام امامت پدرش با او در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال ۵۰ هجری هنگام مرگ برادرش حسن پسر علی، معاویه حدود ۱۰ سال به عنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، معاویه نمی‌بایست برای خود جانشینی انتخاب کند[نیاز به ذکر منبع]. ولی معاویه سال ۶۰ هجری مرد و پسرش یزید رابه جانشینی انتخاب کرد. حسین از همان ابتدا بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند.

در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه‌های زیادی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه بامسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را تنها گذاشتند.

در نتیجه عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر نموده و به قتل رسانید. حسین با خانواده و یاران خود به طرف کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمان شکنی مردم کوفه و قتل مسلم را آوردند. عبیداللّه که بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیر کردن حسین و همراهانش فرستاد. و سپس عمر پسر سعد را با سی هزار نفر به کربلا اعزام نمود. این امر موجب شد تا تعداد زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند وتنها حدود ۷۰ تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر حسین را به شهادت برساند او را حاکم ری خواهد کردولی پس از این ماجرا این کار را نکرد.

عمر دستور داد حسین و همراهانش را محاصره کنند و آب را بر روی آنان ببندند. سرانجام حسین روز عاشورا، ۱۰ محرم سال ۶۱ در کربلا کشته شد.

امام صادق(ع) فرمود: چون کار حسین چنان شد که شد، فرشته ها به درگاه خدا شیون بلند کردند و عرض کردند: با حسین، برگزیده و زاده پیغمبرت چنین رفتار می شود؟ فرمود: خدا سایه و نمونه حضرت مهدی(عج) را به آنها نمود و فرمود با او من از آنها انتقام می ستانم.

ویرایش] سخنان امام حسین(ع)

بترس از ستم کردن به کسی که جز خدا یاوری ندارد- بحارالأنوار،ج78،ص118

آگاه باشید که یکی از نعمت های الهی بر شما حاجات مردم به شماست. پس از این نعمت ها بیزار نشوید.- بحارالأنوار،ج78ص121

کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.- بحارالأنوار،ج78ص120

وصیت نامه امام حسین (ع)

 

بسم الله الرحمن الرحیم. هذا ما أوصی به الحسین بن علی إلی أخیه محمد بن الحنفیة إن الحسین یشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أن محمداً عبده و رسوله جاء بالحق من عنده و أن الجنة حق و النار حق و الساعة آتیة لاریب فیها و أن الله یبعث من فی القبور و أنی لم أخرج أشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و إنما خرجت لطلب الإصلاح فی امة جدی(صلی الله علیه و آله ) أرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر و أسیر بسیرة جدی و أبی علی بن أبی طالب فمن قبلنی یقبول الحق فالله أولی بالحق و من رد علی هذا أصبر حتی یقضی الله بینی و بین القوم و هو خیرالحاکمین، و هذه وصیتی إلیک یا أخی! و ما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت و إلیه أنیب.امام حسین علیه السلام هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه این وصیت نامه را نوشت و با مهر خویش ممهور ساخت و به برادرش محمد حنفیه تحویل داد:

" بسم الله الرحمن الرحیم...؛ این وصیت حسین بن علی است به برادرش محمد حنفیه. حسین گواهی می دهد به توحید و یگانگی خداوند و این که برای خدا شریکی نیست و محمد(ص) بنده و فرستاده اوست و آئین حق( اسلام) را از سوی خدا( برای جهانیان) آورده است و شهادت می دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پیوست و خداوند همه انسان ها را در چنین روزی زنده خواهد نمود.\"امام در وصیت نامه اش پس از بیان عقیده خویش درباره توحید و نبوت و معاد، هدف خود را از این سفر این چنین بیان نمود:

\" من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم؛ بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدم، رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم، علی بن ابی طالب(ع) است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد( و از من پیروی کند) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند( و از من پیروی نکند) من با صبر و استقامت( راه خود را) در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنی امیه حکم کند که او بهترین حاکم است. و برادر! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست، بر او توکل می کنم و برگشتم به سوی اوست.\"

انگیزه های قیام حسین(ع)

امام(ع) در سخنان خود در پاسخ ولید و مروان اولین انگیزه قیام و مبارزه و علت مخالفت خود با یزید بن معاویه را بیان کرد و اکنون به هنگام حرکت از مدینه در وصیت نامه خود به انگیزه دیگر یا به علت اصلی قیام خود، یعنی امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با مفاسد وسیع و مسائل ضداسلامی و ضدانسانی حکومت یزیدی و اموی، اشاره می کند و می فرماید:


دانلود با لینک مستقیم


حسین پسر علی