یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اندازه و سهم دولت در اقتصاد ایران

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله اندازه و سهم دولت در اقتصاد ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:89

توجه:مقاله فاقد منابع میباشد

چکیده:

اندازه دولت در اقتصاد ایران برحسب تعاریف گوناگون بسیار مت ...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اندازه و سهم دولت در اقتصاد ایران

دانلود مقاله ارائه چارچوبی مفهومی برای اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری به عنوان یک دارایی نا مشهود

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله ارائه چارچوبی مفهومی برای اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری به عنوان یک دارایی نا مشهود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چکیده:

 

حسابداری سنتی عمدتا" قادر به اندازه گیری و گزارشگری دارایی های نا ملموس نبوده و لذا با توجه به افزایش قابل توجه سازمانهای دانش محور و وقوع انقلاب تکنولوژی اطلاعات ، امروزه حرفه حسابداری با مشکلات زیادی در فرایند ارزشگذاری سرمایه فکری و افشاء مناسب آن مواجه می باشد بنا براین در راستای ایفای مسئولیت پاسخگویی و شفاف سازی ، این دارایی ها باید به شیوه ای قابل قبول اندازه گیری و گزارش شوند . در این مقاله سعی شده است ابتدا اهمیت و ضرورت مفهوم سرمایه فکری و سیر تکاملی رشته مورد بحث قرار گیرد سپس یک چارچوب نظری جهت اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری هم در سطح اجزاء تشکیل دهنده و هم در سطح سازمانی آن ، ارائه شود در نهایت تلاش خواهد کرد که بینشی کل نگر جهت مدیریت استراتژیک سرمایه فکری ، در سازمان های دانش محور ایجاد نماید .

 

 

واژه های کلیدی: سرمایه فکری ، چارچوب مفهومی ، اندازه گیری و گزارش دهی

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

تا چند سال قبل، سازمانها به اهمیت سرمایه فکری به عنوان یک عامل تاثیر گذار در فرایند تداوم فعالیت و سود آوری پی نبرده و لذا آن را همانند سایر داراییها (تحت عنوان دارایی نا مشهود) به حساب می آوردند. اما پس از رقابتی شدن بازارهای جهانی، اهمیت سرمایه فکری برای سازمانهای امروزی دو چندان گردید. پس از مشخص شدن نقش موثر سرمایه فکری در فرایند تداوم فعالیت و سود آوری، اهمیت شناسایی، اندازه گیری، و گزارشگری آن نیز برای سازمانهای امروزی دو چندان گردید. به عبارت دیگر، سرمایه فکری مهمترین منبع ایجاد ارزش و مزیت رقابتی برای سازمانهای امروزی بوده، و لذا مدیریت صحیح آن بدون شناسایی، اندازه گیری و گزارشگری امکان پذیر نمی باشد.

مقاله به صورت ورد قابل ویرایش می باشد word

تعداد صفحات مقاله 15 صفحه می باشد 

فایل مقاله بعد از خرید قابل دانلود می باشد 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارائه چارچوبی مفهومی برای اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری به عنوان یک دارایی نا مشهود

دانلود مقاله اندازه گذاری و تلرانس گذاری هندسی (GD and T )

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله اندازه گذاری و تلرانس گذاری هندسی (GD and T ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


تلرانس گذاری بصورت مثبت و منفی ( اندازه اسمی + حد بالا و پایین ) نمی تواند به طور کامل تمام جزئیات ساخت یک قطعه را در نقشه نشان می دهد و در بسیاری موارد سازنده را دچار ابهام می کند . مثال زیر این نکته را روشن می نماید .
همانطور که در شکل دیده می شود برای تعیین موقعیت سوراخ باید مرکز آن نسبت به یک موقعیت معین مثلاً گوشه قطعه کار مشخص شود . فاصله مرکز از گوشه در راستای x و y برابر دو mm است . اما طبیعی است که این اعداد خود دارای تلرانسی هستند و نمی توانند اعداد و mm منظور گردند . لذا تلرانس آنها بصورت مثبت و منفی 005/0 mm تعیین شده است به این مفهوم که عدد mm 2 می تواند بین 995/1 الی 005/2 mm باشد بدین ترتیب مراکز سوراخ در یک محدوده مربعی شکل با ابعاد 010/0 در 010/0 mm جای می گیرد. به عبارت دیگر مرکز سوراخ دریلر بخشی از این مربع که قرار می گیرد ظاهرا قابل قبول است که البته این مشابه شبهه برانگیز است. نکته جالب تر اینکه دیگر اگر مرکز سوراخ روی محیط مربع قرار گیرد نیز ظاهرا باید مورد قبول باشد چنانچه این شرط را بپذیریم پس مرکز سوراخ می تواند روی گوشه های مربع نیز باشد که در این صورت فاصله آن از مرکز واقعی واصلی برابر یعنی 007/0 mm است که خارج از حد بالا و پایین تلرانس تعیین شده است. (005/0 ) کاملا واضح است که این نوع تلرانس است کافی ندارد و می تواند باعث سوالات زیادی شود؟
-آیا مرکز سوراخ می تواند در هر جایی در موقع تلرانسی قرار گیرد؟
- آیا مرکز سوراخ می تواند در روی محیط مربع تلرانسی نیز باشد؟
- آیا مرکز سوراخ می تواند در روی گوشه های مربع تلرانسی باشد؟
فرض کنید به جای آنکه از یک مربع برای تعیین محدوده تلرانسی استفاده نماییم از یک دایره برای این کار بهره ببریم. مثلا به نحوی روی مته مشخص نماییم که مرکز سوراخ می تواند هر جایی درون دایره ای به شعاع 005/0 اینچ باشد (طول مرکز اصلی سوراخ) بدین ترتیب چون دایره دارای ویژگی همان بودن تمام نقاط روی محیط آن است مشکل مربع و گوشه های آن حل خواهد شد. پس باید علاوه بر تلرانس های مثبت و منفی دوکار دیگر جهت تکمیل و روشن کردن موقعیت سوراخ انجام دهیم:
1-موقعیت دقیق مرکز سوراخ و محدوده تلرانسی آن را با یک علامت یا توضیح شرح دهیم
2-از تلرانس دایروی استفاده کنیم تا تلرانس گذاری مربعی شبهه برانگیز نباشد.
GD and T همین مطلب را دنبال می کند که اولا تلرانس گذاری دایروی را در نقشه اعمال کنیم ثانیا ویژگی های بخش های مختلف نقشه را کامل تر تعیین نماییم (نظیر موقعیت یک سوراخ و ...) این کار از طریق علائم و نشانه های استانداردی انجام می شود که در مبحث GD and T مورد بررسی قرار می گیرد.
تلرانس گذاری دایره ای که مبنای تلرانس گذاری در GD and T است جزئی ازاستانداردهای نظامی بوده است که درسال 1956 منتشر و توسط صنایع نظامی آمریکا مورد پذیرش قرار گرفت. این تکنیک اکنون با احتساب سال 2006 پنجاه سال است که بکار می رود. تدوین و کاربرد استاندارد GD and T فقط مختص کشور آمریکا نبود. امروزه استانداردهای GD and T درکشورهای مختلف صاحب صنعت بررسی و منتشر شده اند که اکثر علائم تلرانس گذاری در این استانداردها مشابه هستند وتنها در روش تعیین مبنا یا کاربرد علائم در نقشه ها با یکدیگر تفاوت هایی دارند. تعدادی از معروفترین این استانداردها عبارتند از: ( که مربوط به GD and T هستند)
انجمن استانداردهای ملی آمریکا (استاندارد GD and T )→ ANSI Y 14.5
انجمن استانداردهای انگلیس (استاندارد GD and T )→ BS 308 Part 111
انجمن استانداردهای کانادا (استاندارد GD and T )→ CSA B 78.2
سازمان بین المللی استانداردها (استاندارد GD and T )→ ISO R 1101
انجمن استانداردهای استرالیا ( استانداردهای GD and T )→ AS CZI Secti8
خلاصه مطلب آنکه هر نقشه ساخت حداقل باید شامل 3 داده اصلی زیر باشد :
1-شکل ومشخصات دقیق هندسی ( و در نتیجه تلرانسهای هندسی یعنی GD and T )
2-ابعاد و اندازه قطعه (و در نتیجه تلرانسهای ابعادی)
3-جنس مورد استفاده
تلرانسهای روی نقشه چه ابعادی و چه هندسی دارای اهمیت بسیار زیادی هستند چه بسا که که یک فرآیند تولید و ماشین آلات تولید ویژه ای را طلب کند و یا حتی نیاز به وسایل و سیستم های اندازه گیری خاص داشته باشد. بعنوان مثال اگر قطر یک پین بدون تلرانس هندسی فرم داده شود یک کولیس معمولی جهت اندازه گیری آن کافی است در حالیکه با اضافه شدن تلرانس هندسی نیاز به روش اندازه گیری و وسایل خاص خود دارد. سر آخر مثال دیگری در مورد نیاز به اعمال تلرانس هندسی که نقشه ارائه می گردد با ذکر این نکته که استفاده افراطی وبی ملاحظه تلرانسها (ابعادی یا هندسی) نیز مشکل ساز بوده و عملیات ساخت را پیچیده و هزینه ها را غیر معقول می سازد.
مثال دوم :
قطعه کار شکل زیر بصورت تلرانس مثبت و منفی اندازه گیری شده است.
به عبارت دیگر فاصله مرکز هر چهار سوراخ از لبه تحتانی قطعه کار mm 5 فاصله دارند و محدوده تلرانس 5.T و 4.9 می باشد. به نظر شما کدام یک از قطعه کارهای زیر مورد قبول هستند؟
تلرانس نهایی
4.9 + 0.3 = 5.2
Part 1

 

تلرانس نهایی
5.1 + 0.2 = 5.3
Part 2

 

Part 3

 

تلرانس نهایی
4.9 + 0.5 = 5.4
Part 4

 


چنانچه تنها به تلرانس مثبت و منفی توجه شود طبیعتا هر چهار قطعه در محدوده تلرانس تعیین شده قرار دارند اما فرم هندسی هر چهار قطعه نادرست است. و لذا منجر به افزایش میدان تلرانس می شوند. به عبارت دیگر باید علاوه بر تلرانس + و-توضیحاتی نیز در مورد هندسه دقیق کار تلرانس آن داده شود تا شبهه ای در مورد تلرانس نهایی حاصل نگردد.
در زمان G D and T علائم و مقادیر تلرانس در درون جدولی به نام جدول کنترل مشخصه جای می گیرند این جدول مستطیلی شکل بسته به موقعیت و شرایط به قسمت های مختلفی تقسیم می شودو علائم و مقادیر مختلفی در آن جای داده می شوند.
P E M D 1.5 M Ø
جدول کنترل مشخصه
در ادامه مفهوم هر یک از این علائم و اعداد شرح داده خواهد شد اما در این مرحله نحوه نمایش جدول مشخصه و اعمال آن به بخش مورد نظر از قطعه در نقشه ساخت و همچنین انواع جدول مشخصه می پردازیم :
جدول کنترل مشخصه معمولا با یکی از چهار روش زیر به منطقه مورد نظر از نقشه ساخت متصل می گردد و درباره آن توضیحاتی می دهد. در شکل زیر این چهار حالت مشاهده می شوند :
1)جدول کنترل مشخصه زیر اعداد اندازه و تلرانس آن قرار می گیرد و خط راهنما ( وفلش ) از بخش مورد نظر قطعه به عدد اندازه متصل می شود.
2)یک خط راهنما (دو فلش) از جدول به بخش مورد نظر قطعه متصل است.
3)یک ضلع یا گوشه جدول به یک خط راهنما، امتداد یافته از بخش مورد نظر قطعه کار، وصل می شود. در این حالت بخش مورد نظر قطعه کار باید یک صفحه باشد.
4)یک ضلع یا گوشه جدول کنترل مشخصه به امتداد خط اندازه گیری بخش مورد نظر از قطعه کار وصل می گردد.
نکته : جدول کنترل مشخصه محدود به قسمتی از قطعه است که به آن وصل شده است. مثلا اگر جدول کنترل به خطی که نشان دهنده یک سطح است وصل شود فقط آن سطح کنترل می گردد.
با توضیحات فوق شکل فوق الذکر باید بدین صورت تغییر گردد :
-جدول کنترل شماره(1) مختص به سوراخ به قطر mm5 است ( نه به خط چین فوقانی)
-جدول کنترل شماره (2) مختص به سطح جلویی پله دوم قطعه کار است.
-جدول کنترل شماره (3) تنها به سطح عقبی پله دوم قطعه کار مربوط است.
- جدول کنترل شماره (4) مربوط به کل پله مرور اول به نظر mm 10 است.
جدول مشخصه همواره از چپ به راست خوانده می شود. هر جدول حداقل باید شامل یک نماد یا علامت تلرانس هندسی و یک عدد برای آن تلرانس باشد. اولین خانه از سمت چپ همواره به علامت تلرانس هندسی تعلق دارد. خانه دوم از چپ متعلق به عدد یا مقدار تلرانس است. این تلرانس همواره تلرانس کلی است و مانند تلرانس گذاری مثبت از منفی نیست. خانه های بعدی نیز به حروف مشخص کننده بخشهایی از قطعه کار که مبنای ساخت محسوب می شوند متعلق می باشد.
P D A 1.5 M Ø
  علامت تلرانس هندسی
حروف مبنا
نکته : تعداد حروف مربوط به مبناها از یک تا 3 مورد متغیر است. در این بخش ترتیب الفبایی حروف اهمیت ندارند اما ترتیب رعایت و بررسی مبناها از چپ به راست است یعنی مبنای A ( در مثال فوق) مقدم بر D و P می باشد ( و الی آخر) به عبارت دیگر اولین حرف ازچپ، صفحه مبنایی اول، دومین حرف، صفحه مبنای دوم و سومین حرف صفحه مبنای سوم را مشخص می کنند که درباره مفهوم آنها شرح کلی در ادامه خواهیم داشت.
انواع جدول کنترل مشخصه :
1-جدول کنترل منفرد: این نوع جداول شامل یک نوع کنترل تلرانس برای یک بخش از قطعه کار هستند مانند
2-جدول کنترل ترکیبی : از دو یا چند جدول کنترل منفرد به هم پیوسته تشکیل می گردد. که به ترتیب روی هم چیده می شوند که باید به ترتیب از بالا به پایین و سطر به سطر خوانده شده روی بخش مورد نظر از قطعه کار بررسی گردند.
در نوع دیگری از این جداول ترکیبی فقط یک جدول موجود است اما به آن جدول علامت مبنا متصل شده است یعنی بخش مورد نظر از قطعه کار، پس از بررسی و صحت تلرانس یک صفحه مبنا خواهد بود.نمونه ای از این نوع جدول ترکیبی به شکل متقابل است :

 

3-جدول کنترل مرکب (کامپوزیت)
این جدول از سطرهای مختلفی تشکیل شده است ( نظیر جدول ترکیبی و با همان ترتیب خواندن) اما همه آنها مربوط به یک علامت تلرانسی هستند.
در این نوع جداول در سطر اول، مقدار حداکثر تلرانس و در سطر دوم مقدار تلرانس شبه تر و دقیق تری ارائه می شود به عبارت دیگر در کنترل مرکب فرض بر آن است که اولین سطر جدول کنترل، بزرگترین مقدار تلرانس هندسی مجاز را دارد بنابراین اگر بخش مورد نظر از قطعه کار درون محدود این تلرانس حداکثر قرار گیرد. باید تلرانس دقیق تر (سطر دوم ) نیز بررسی و از صحت آن اطمینان حاصل کرد تا بدین ترتیب تلرانس دقیق تر و در نتیجه مونتاژ صحیح تری حاصل شود.
نکته : جدول کنترل مرکب برای تلرانسهای هندسی راستا یا موقعیت به کار می روند که از انواع تلرانسهای هندسی می باشند و بعداً درباره آنها صحبت می شود.
پس از آشنایی با جدول مشخصه و در ادامه به بررسی علائم و نمادهای G D and T می پردازیم و ابتدار با علائم عمومی آن آغاز می کنیم :
علائم و توضیحات عمومی در G D and T
(1) Ø :
این علامت در G D and T نماد قطر دایره است که برای تشریح نواحی تلرانسی یا قسمت های دایروی واستوانه ای قطعه کار قبل از عدد تلرانس ( در جدول کنترل مشخصه ) به معنی غیر استوانه ای بدون ناحیه مورد بررسی از قطعه کار است ( به مثال شکل صفحه بعد توجه شود).
همانطور که ملاحظه می شود چون تلرانس 0:02 مربوط به یک ناحیه دایروی است قبل از آن علامت آورده است.

 


2) 15:0 علامت فوق که در حقیقت یک مستطیل به دور عدد اندازه است به علامت مطلق معروف می باشد ابعادی که دارای علامت مطلق هستند ابعاد مطلق نامیده می شوند و فاقد تلرانس هستند به عبارت دیگر از دقت بالایی برخوردار می باشند و لذا تلرانس های بسیار دقیق واختصاصی دارند که از تلرانسهای موجود در نقشه پیروی نمی کنند. همانطور که در مثال فوق دیده می شود موقعیت سوراخ از گوشه ها آنقدر دقیق است که ابعاد 10 و 15 بصورت مطلق مشخص شده اند فلذا تلرانسهای آن بطور ویژه باید داده شود ودرتولید آنها باید دقت فراوانی مبذول داشت تا موقعیت سوراخ بطور دقیق ایجاد گردد.
3) R :
شعاع یک دایره را مشخص می کند و بلافاصله بعد از آن عدد شعاع آورده می شود اگر از نماد R در نمایی از نقشه استفاده شود که شکل واقعی دایره مشاهده نمی گردد (مثلا در نمای جانبی یک سوراخ که بصورت مستطیل دیده می شود) عبارت Tme قبل از R اضافه می شود (TrueR = شعاع واقعی )
4) SR,SQ :
به ترتیب از راست به چپ نشان دهنده قطر و شعاع کره هستند .SQ می تواند قبل یا بعد از عدد اندازه نوشته شود اما SR قبل از عدد شعاع کره نوشه می شود .
5) 105:
علامت کمان بالای یک عدد نشان دهنده طول کمان است (طول یک سطح منحنی ) هنگامی که این نماد روی عددی قرار می یرد اندازه گیری خطی در طول کمان مجاز نیست.

 

6)
نماد مخروط است . یک مخروط به سه طریق قابل تعریف است 1- اقطار و نسبت مخروطی داده شود.
2-اقطار و زاویه راس با یک تلرانس پروفیل داده شود
3- اقطار به همراه ارتفاع داده شود.

 

7) نماد شیب است . توجه شود که شیب نسبت اختلاف ارتفاع یک انتهای مخروط به انتهای دیگر است و لذا بر حسب درجه نیست بر حسب mm ذکر می شود.

 

8) به ترتیب علامت خزینه مخروطی می باشند .
همانطور که در شکل مقابل دیده می شود سوراخها (4 عدد = 4X) به قطر mm2 با تلرانس 005/0 باید خزینه هایی تخت به قطر mm3 با تلرانس 003/0 داشته باشند و عمق خزینه I نیز mm 2 با تلرانس 015/0 است.
9)علامت عمق است که گاهی حروف اختصاری DP برای آن استفاده می شود که نمایش گر مقدار عمق کار است (شکل مقابل و مثال شکل قبل)
10) × :
علامت تعداد یک بخش از قطعه کار مثلا در مثال پایین صفحه قبل 8Y یعنی 8 سوراخ با شرایط ذکر شده ایجاد شوند.
11)  :
نمایش دهنده مقطعی مربعی شکل است. مثلا در شکل مقابل بخش اندازه گذاری شده مربعی با ابعاد mm 5 است.
12) CR :
علامت اختصاری شعاع کنترل شده، هرگاه روی منحنی این علامت قرار گیرد یعنی منحنی در محدوده تلرانس نباید هیچ اعوجاج و بی نظمی سطحی داشته باشد به مثال زیر توجه کنید :

 


13) ↔
علامت مابین است. در طرحهای این علامت دیده می شوند که تلرانس فقط به قسمتی از بخش اشاره شده باید اعمال گردد. مثلا بین دو بخش x و y.
14)
اگر تلرانس هندسی به صفحه مماس بر یک بخش از قطعه کار اعمال گردد این علامت در جدول کنترل مشخصه بعد از عدد تلرانس قرار می گیرد.
15-
علامت مبدأ اندازه گیری است و برای معرفی سطح یا بخشی از قطعه کار استفاده می شود که مبدأ اندازه گیری است. در حقیقت هنگامی که طرح قطعه کار پیچیده بود، تعیین موقعیت شروع اندازه گیری در آن مشکل باشد می توان محل مبدأ را با این علامت تعیین نمود. (شکل زیر)

 

 

 

16-
علامت حول محیط است بدین معنی است که تلرانس مربوطه به تمام محیط بخش مورد نظر از قطعه کار اعمال می گردد. (شکل زیر)

 

 

 


17-(21/20) :
هرگاه عدد اندازه، درون یک پرانتز قرار گیرد یعنی بُعد نشان داده شده بُعد مرجع می باشد این بُعد برای تعریف اندازه قطعه کار داده نمی شود بلکه مشخص کننده ارتباط بین بقیه ابعاد قطعه است. این بُعد را می توان بعنوان مثال، مرجع مونتاژ قطعه کار و یا مرجع جابه جایی قطعات متحرک منظور کرد. بدین ترتیب چون عملیات نسبت به این بعد اجرا می شود از بروز خطاهای ترکیبی نیز جلوگیری می شود.
18- - - - - - :
علامت خط زنجیری است و هنگامی در نقشه به کار می رود که طراح فقط بخشی از یک سطح یا ناحیه را مد نظر دارد. (مثلا به عنوان تکیه گاه)
19-تصحیح کننده ها :
نماد و علائمی هستند که جهت تصحیح و اصلاح تلرانس داده شده به کار می روند. سه تصحیح کننده به شرح زیر وجود دارد :
1-19 :
نماد تصحیح کننده حداکثر مقدار ماده ( Maximum material condition ) یا شرط حداکثر مقدار ماده است. اگر این شرط در کنار تلرانس داده شود بدین معنی است که بعد از اعمال تلرانس در بخش مورد نظر حداکثر مقدار ماده (بیشترین وزن) باید باقی بماند. مثلا اگر سوراخی در قطعه کار ایجاد می شود سوراخ باید کوچکترین مقدار خود را در محدوده تلرانسی داشته باشد تا بیشترین ماده از قطعه کار باقی بماند ( و ماده کمتری از آن جدا شود) یا در مورد یک پین باید آنرا درحداکثر قطعه کار ممکن در ناحیه تلرانسی تولید کرد.

 

 

 

 

 

 

 

کاربرد این تصحیح کننده در طرح هایی است که در آنها لقی برای مونتاژ قطعه کار نیاز است مثلا فرض کنید پینی باید در یک سوراخ مونتاژ گردد چنانچه پین در شرایط باشد برای جازدن آن در سوراخ با انطباقهای مختلف دچار مشکل نخواهیم شد چرا که بین حداکثر مقدار ماده را دارد و هنوز جای اصلاح و تصحیح دارد.
2-19 :
نماد حداقل مقدار ماده ( Least material condition ) است و دقیقاً عملکردی عکس شرط دارد.
به عبارت دیگر باید کمترین مقدار ماده پس از انجام عملیات و اعمال تلرانس در قطعه کار باقی بماند کاربرد این تصحیح کننده در طرحهایی است که یک قطعه کار در این طرح موقعیت دهی می شود یا ماده باید حداقل ضخامت را داشته باشد و مثلا سوراخهایی که نزدیک لبه یا گوشه قطعه کار هستند و بُعد بحرانی دارند.
یک مثال از شرایط زمانی است که می خواهیم به فرض با چهار پین یک قطعه کار مستطیلی شکل را موقعیت دهی کنیم (شکل مقابل)
اگر چهار سوراخی که روی صفحه مبنا ایجاد می شود ( تا پین ها قرار درون آنها قرار گیرند) در شرایط LMC تولید شوند طبیعتاً پین ها بیشتر به قطعه کار نزدیک می شوند (تماس بین پین و قطعه کار زیاد می شود) و در نتیجه موقعیت دهی قطعه کار دقیق تر خواهد بود.
3-19 RFS :
RFS در حقیقت هیچ تصحیحی روی تلرانس انجام نمی دهد اما بعنوان یک تصحیح کننده مطرح می گردد. RFS یا Regardless of feature size (مستقل از اندازه طرح) نشان دهنده آن است که هیچ تغییری در تلرانسهای داده شده توسط طراح نباید ایجاد گردد به عبارت دیگر تلرانس را دقیقاً به مقدار تعیین شده توسط طراح محدود می کند. بنابراین عامل بسیار محدود کننده ای است.
کاربرد RFS در طرحهایی است که مقدار مجاز تلرانس بحرانی است و تغییر آن مشکل ساز خواهد بود ( هزار خارها، چرخدنده ها و انواع قطعات پرسی می توانند از قطعاتی باشند که تغییر تلرانس آنها امکان پذیر نیست و ابعاد بحرانی دارند چرا که طراح نمی تواند برای آنها لقی یا تلرانس اضافه ای جهت درگیری قطعات یا مونتاژ آنها منظور کند)
نکته 1
اعمال هر یک از شرایط تصحیح کننده با نظر طراح و بر حسب شرایط قطعه کار و مونتاژ یا کار آن اجرا می گردد و نیاز به بررسی و مشورت دارد. علائم تصحیح کننده در جدول کنترل و بعد از مقدار تلرانس یا حروف مبنا قرار می گیرند.
نکته 2 : اگر تلرانس یا حرف مبنا مثلا با علامت MMC تصحیح گردد، تلرانس مشخص شده در جدول کنترل مشخصه تنها زمانی باید استفاده شود که جزء مورد بررسی در اندازه MMC ساخته شده باشد. اگر اندازه جزء مورد بررسی از اندازه MMC تغییر کند به مقدار تلرانس هندسی تعریف شده در جدول کنترل مشخصه اضافه می شود. این تلرانس افزوده شده را تلرانس جایزه می گویند.
20 :
نماد ناحیه تلرانسی تصویر شده است. هرگاه بعد از مقدار تلرانس این نماد در جدول کنترل قرار گیرد یعنی تلرانس باید در یک ارتفاع یا ناحیه معینی بررسی شود.

 

 

 

مثلا در شکل مقابل محور سوراخ باید 0.500 میلی متر بالای سطح سوراخ مورد بررسی قرار گیرد تا در میدان تلرانس قرار داشته باشد.
همانطور که در شکل مقابل دیده می شود اگر قطر سوراخ 0.5.5 باشد، تلرانس موقعیت 0.014 اعمال می شود. اگر قطر سوراخ شماره 2 برابر 252 باشد از مقدار MMC به میزان0.010 فاصله وجود دارد پس تلرانس جایزه برابر این اختلاف (0.010 ) به تلرانس موقعیت مستقیماً اضافه می شود و بنابراین تلرانس موقعیت به جای 0.014 خواهد شد. به تلرانس 0.024 تلرانس افزوده گفته می شود. تلرانس افزوده موقعیت می تواند به عنوان اختلاف اندازه یک مبنا از اندازه MMC بدست آید ( در صورت انحراف اندازه مبنای B از مقدار MMC تلرانس افزوده تا 0.020 خواهد بود)
بررسی مبناها
قبل از بررسی انواع تلرانسهای هندسی به بررسی انواع مبناها در GD and T می پردازیم همانطور که قبلا ذکر گردید، حروف مشخص کننده مبنا درجدول کنترل مشخصه و از یک تا 3 حرف قابل درج می باشند.
مبنا از نظر تئوری، خط، سطح یا حجمی است که به عنوان مبدأ تلرانس داده شده مورد استفاده قرار می گیرد به عبارت دیگر تلرانس هندسی باید نسبت به مبدأ تعیین شده اندازه گیری شود. مبنا باید طوری مشخص گردد که هر فردی نقشه را همانطور که طراح مدنظر داشته اشت تفسیر نماید. مثلا در شکل زیر قطعه کار نسبت به سه سطح به ترتیب D ، E و سپس P باید موقعیت دهی گردد. بنابراین محدوده تلرانس سه بعدی است یعنی تلرانس هندسی داده شده در یک محدوده استوانه ای باید بررسی شود ( یعنی در سرتاسر سوراخ) اگر فقط دو صفحه E و P داده می شد محدوده تلرانس دایروی بود اما مبنای D در حقیقت محور سوم مختصات است که باعث سه بعدی شدن ناحیه تلرانسی می گردد. طبیعی است که موقعیت یک سوراخ حداقل باید نسبت به دو مبنا (مثلا دو گوشه از کار) بررسی گردد و لذا بررسی موقعیت سوراخ به دو مبنا جهت اندازه گیری نیاز دارد. ( D مبنای اول، E مبنای دوم و P مبنای سوم است) همانطور که قبلا ذکر شد نیازی نیست حروف مبنا حتماً به ترتیب حروف انگلیسی به کار رونداما تقدم آنها از چپ به راست دارای اهمیت است.
همه اندازه گیریها، تنظیمات و بازرسی ها با سه صفحه عمود بر هم فوق الذکر انجام می شوند که در حقیقت یادآور فیکسچری هستند برای جهت دهی قطعه کار (نظیر قانون سه، دو، یک در قید و بندها)
انواع مبنا
1-مبنای هدف ( Target Datum )
این مبنا برای جهت دهی به قطعات نامنظم به کار می رود. نقطه، خط و یا سطح را می توان به عنوان مبنای هدف تعیین کرد. علامت این مبنا یک دایره است که با خط افقی از وسط نصف شده است که حرف مبنا در نیمه پایینی نوشته می شود. اگر این مبنا یک سطح گرد باشد، قطر سطح گرد در نیمه بالا ذکر میشود در غیر این صورت خالی باقی می ماند.
علامت مبنای هدف با یک خط راهنما (پرنازک) به مبنا متصل می گردد.

 

 

 

 

 

 

 


اگر از خط ندید (خط چین) به جای خط راهنما استفاده گردد بدین معنی است که مبنا در پشت قطعه یا به فاصله دوری از قطعه قرار گرفته است ( شکل مقابل).

 

 

 


معمولا مبنای هدف روی قطعات ریخته گری شده، فورج شده یا جوشکاری شده که انتخاب مبنا مشکل است قرار داده می شوند.
مثالهایی از انواع مبنای هدف :
الف) نقطه :
نقطه بصورت ضربدر ( × ) معین شده و با یک خط راهنما به علامت مبنای هدف وصل می شود. موقعیت این نقطه نیز باید با ابعاد مطلق تعیین شود ( شکل فوق) موقعیت نقطه هدف در نمایی روبرو تعیین می گردد. اما اگر نمای روبرو در نقشه نبود باید موقعیت نقطه در دو نمای دیگر قرار داده شوند.

 

 

 


ب) خط:
خط را یا به صورت خط چین (در نمای روبرو) یا با ضربدر ( در نماهایی غیر از نمای روبرو) مشخص کرده به علامت مبنا متصل می کنند. در شکل فوق خط مبنا با خط نقطه چین به علامت مبنا وصل شده است.
اما در شکل زیر خط با یک ضربدر معلوم شده است. موقعیت خط باید بصورت مطلق تعیین گردد. (شکل مقابل)

 

 

 


پ)سطح
سطح در هدف مبنا با یک دایره خط چین همراه با هاشورهایی در داخل دایره مشخص می شود اندازه سطح گرد در نیمه بالایی نماد مبنا به همراه علامت قطر ( Ø) داده می شود.
برای وضوح بیشتر کاربرد مبنای هدف قطعه کار نامنظم و با سطح پیچیده مثال زده شده است. مشخص است که برای تشخیص این سطح باید چندین نقطه در راستای آن به عنوان مبنا معلوم شود که امروزه با دستگاههای پیشرفته CMM اندازه گیری و کنترل موقعیت آنها براحتی قابل انجام است. به عبارت دیگر مشابه بسیاری از قطعات پیچیده، هیچ سطحی را نمی توان به عنوان مبنا منظور کرد چرا که خود سطح نیاز به تعریف دارد و مبنای معینی ندارد لذا با چند قطعه مبناهایی منظور می گردد. چنانچه همه مبناها در نقشه از نوع مبنای هدف باشند درج علامت مبنای هدف ( ) نیازی نیست(شکل زیر)

 

 

 


2-مبنای جزیی ( Partiol Datums )
گاهی اوقات به مبنایی روی یک سطح و نه لزوماً در تمام سطح نیاز می باشد (نظیر قطعات جوشکاری یا ریخته گری شده) به عبارت دیگر بخشی از یک سطح بعنوان مبنا نیاز می باشد. این کار با نماد خط زنجیری و هاشورهایی روی سطح مبنا صورت می گیرد. از جمله ویژگیهای مبنای جزیی آن است که اثر نقایص ایجاد شده بروی کل سطح نظیر مشکلات ماشینکاری یا هندسی کاهش می یابد چرا که فقط بخشی از سطح بعنوان مبنا منظور می گردد ( شکل روبرو)

 

 

 


3-مبناهای اندازه دار( Datums of size )
هر طرح یا بخشی از قطعه کار که اندازه آن تلرانس داشته باشد(تغییر اندازه حقیقی) می تواند بعنوان مبنای اندازه دار انتخاب گردد (سوراخ، شکاف، شیار، پین، خط باریک و غیره). در این نوع مبنا چون تغییر اندازه شرایط، لازم است.
در شکل مقابل مبناهای B و A هر دو مبناهای اندازه دار هستند چرا که قطر در تلرانس معینی تغییر دارد.

 

 

 

نکته 1 : گاهی اوقات در جدول کنترل مشخصه و در مقابل حروف مبنا از تصحیح کننده ها استفاده می شود ( ) همانطور که گفته شد چنین مبناهایی اندازه دار هستند و لذا باید همراه تصحیح کننده مناسبی به کار روند. در چنین حالتی باید به آن مبنا اهمیت بیشتری داد. ضمناً اگر از MMC یا LMC استفاده نشود یعنی شرایط RFS برقرار است.
نکته 2 : برای نام گذاری مبنا می توان به جای حروف انگلیسی تنها (D,C,B,A و غیره) از حرف و عدد ( D4, B3,A2,A1 و .... ) یا دو حرف کنار هم ( BB,AA و غیره) استفاده کرد. اما چنانچه بین دو حرف یک خط قرار گیرد A-B یعنی تلرانس مربوطه باید در آن واحد و بطور هم زمان نسبت به دو مبنای A و B کنترل شده برقرار باشد.
نکته 3 : گاهی اوقات و پس از بررسی تلرانس هندسی در مورد یک بخش از قطعه کار، آن بخش بصورت مبنا در نقشه مطرح می گردد.

 

 

 

 

 


در شکل فوق 4 سوراخ با قطر مربوطه و تلرانس هندسی مذکور در شرایط MMC قرار دارند. این چهار سوراخ توأمان مبنای A یا الگوی مبنای A را تشکیل می دهند. در ادامه به بررسی انواع تلرانس های هندسی می پردازیم. لازم به ذکر است که هر تلرانس هندسی دارای نمادی است که باید در اولین خانه از سمت چپ جدول کنترل مشخصه قرار داده شود تا نوع تلرانس معین گردد.
انواع تلرانسهای هندسی
تلرانسهای هندسی به سه گروه تقسیم می شوند :
1-تلرانسهای هندسی فرم
2- تلرانسهای هندسی راستا
3- تلرانسهای هندسی مکان
همانطور که از نام تلرانسها مشخص است تلرانس های فرم، درستی شکل و فرم اجزای قطعه کار را بررسی می کنند، تلرانسهای راستا به بررسی جهت و راستای اجزای قطعه کار اختصاص دارند و بالاخره تلرانسهای مکان، موقعیت و وضعیت اجزای قطعه کار را تعیین می کنند طبیعی است که تلرانسهای راستا و مکان باید نسبت به یک مبنا و مرجعی تعیین شوند به عبارت دیگر این دو نوع تلرانس نیازمند تعیین مبنا در جدول کنترل مشخصه هستند. اما تلرانسهای فرم تنها صحت شکل قطعه کار را بررسی می نمایند و لذا نیازی به تعریف سطح مرجع و مبنا ندارند.
پس از آشنایی با این سه نوع تلرانس هندسی شما دو سری تلرانس برای کار روی نقشه در اختیار خواهید داشت. تلرانسهای ابعادی (مثبت و منفی) و تلرانسهای هندسی که این تلرانسها جزء الزامات و مرتبط با یکدیگر هستند. بدین ترتیب با کمک این دو سری تلرانس می توان به تعریف دقیق قطعه کار و اجزای آن پرداخت و در نتیجه عملیات ساخت و تولید دقیقتری نیز حاصل میگردد.
الف : تلرانسهای هندسی فرم
1-راستی : ( Straightness ) نماد : ــــــــ ( یک خط راست )
تعریف : یک جزء یا المان خطی از یک سطح یا یک محور از یک شکل هندسی باید راست باشد
مثال : برای قطعات تخت

 

 

 

برای قطعات گرد

 

 

 

نکته : راستی در مورد قطعات گرد حول تمام سطح (سرتاسر محور) اعمال می گردد اما در قطعات تخت فقط برای سطح مشخص شده بررسی میشود.
تفسیر : المان خطی یا محور جزء مشخص شده از قطعه کار باید در فضایی بین دوخط راست موازی با فاصله ای به اندازه مقدار تلرانس قرار بگیرد بدین ترتیب سطح معین شده می تواند دارای هر شکلی ( شبکه ای، مقعر، محدب ) باشد. اما در محدوده تلرانس معین شده باید قرار بگیرد :
حالت های مورد قبول برای مثال قطعات تخت
همانطور که در شکل مقابل ملاحظه میشود سطح معین شده (فوقانی) در مثال قطعات تخت بین دو خط موازی به فاصله 0.5mm قرار دارند. بنابراین هر سه شکل مقابل در محدوده تلرانس هندسی قرار دارند و مورد قبول می باشند هر چند که شکل آنها کاملا به مقطع مستطیلی نزدیک نیست. در مثال مربوط به قطعات گرد، محور قطعه می تواند هر فرمی داشته باشد اما نباید از محدوده تلرانسی تعیین شده خارج گردد (مثل شکل مقابل)

 


توجه :
تلرانس راستی در نمایی از نقشه که المان مورد کنترل (سطح یا محور ) بصورت یک خط راست است نمایش داده می شود. ضمناً اگر تصحیح کننده در جدول کنترل مشخصه بکار رود ( مثلا یا ) جدول تلرانسی داده می شود که بر اساس آن تلرانس هندسی تعیین می گردد (جدول پایین صفحه)
اندازه گیری راستی : همانطور که در شکل زیر دیده میشود قطعه کار باید روی دو پایه هم ارتفاع قرار گیرد. سپس برای بررسی راستی قطعه، سوزن ساعت اندازه گیری باید در زیر قطعه کار و عمود بر محور کار قرار گیرد و در تعدادی از نقاط ( در راستای محور کار) عدد نشان داده شده توسط ساعت ثبت شود. بیشترین مقدار قرائت، خطای راستی خواهد بود. جهت اطمینان می توان قطعه کار را دوران داد و عملیات را روی قطعه کار تکرار کرد. چنانچه بخواهیم اندازه گیری راستی را مطابق شکل دوم با حرکت دادن سوزن ساعت اندازه گیری روی قطعه اجرا کنیم، تغییرات احتمالی قطر قطعه کار در بررسی عدم راستی تأثیر می گذارد. باتوجه به اینکه محور کار در عمل وجود مادی ندارد به اجبار از سطح بیرونی استوانه برای بررسی راستی استفاده می شود به همین دلیل قبل از بررسی راستی محور باید راستی سطح، گردی و مخروطی بودن سطح بررسی شود تا خطایی در راستی حاصل نشود.
جدول تصحیح تلرانس
تلرانس هندسی اندازه برای 0.2 12.5
0.5 12.3
0.6 12.4
0.7 12.5
0.8 12.6
0.9 12.7
اگر شرایط پین مثال بالای صفحه باشد ( 12.7 Ø ) تلرانس تا 9/0 قابل افزایش است و اگر باشد ( 12.3 Ø ) تلرانس هندسی 0.5 mm است.
2- تختی: (Flatness) نماد: (متوازی الاضلاع)
تعریف: تمام المانها یا اجزاء تشکیل دهنده سطح باید درون یک صفحه قرار بگیرند.
توجه: این تلرانس در مورد سطح اعمال می گردد.
مثال:
در تلرانس تختی سطح مورد نظر باید بین دو صفحه راست موازی که فاصله آنها به میزان عدد تلرانس است قرار بگیرد (ناحیه تلرانسی). جدول تنزل مشخصه در نمایی از نقشه قرار داده می شود که جزء مورد بررسی به صورت یک خط مستقیم دیده شود.
اندازه گیری تختی: برای اندازه گیری تختی باید قطعه کار روی سه بلوک هم اندازه قرار گیرد (این سه بلوک روی صفحه صافی هستند) سپس به کمک ساعت اندازه گیری کل سطح مورد نظر پیمایش می شود در هیچ حالتی نباید مقدار نشان داده شده توسط ساعت از عدد تلرانس بیشتر گردد. توجه شود که تراز بودن سطح مورد بررسی دارای اهمیت زیادی است چرا که در غیر این صورت ممکن است عدم توازی سطح زیرین باعث خروج از تختی مجازی سطح مورد بررسی (فوقانی) گردد. برای همین توصیه می شود به جای بلوک از پایه های پیچی در زیر قطعه کار استفاده شود تا کار قابل تراز کردن باشد.
3- گردی یا دایره ای بودن (Circularity) نماد: (دایره)
تعریف: تمام نقاط یک مقطع از یک سطح مدور در راستای عمود بر محور مشترک همه نقاط، دارای فاصله میانی از محور باشند.
مثال:
تلرانس گردی فاصله میان دو دایره هم مرکز است که مبین تلرانس قطعه کار می باشند. به عبارت دیگر، تلرانس گردی یک تلرانس شعاعی است. دایره بزرگتر از ناحیه تلرانسی باید به سطح حقیقی مقطع مورد بررسی مماس باشد. در حقیقت مرز بیرونی ناحیه تلرانس که دایره بزرگتر است باید از max نقاط روی سطح قطعه عبور کند و قطر مرز داخلی یا دایره کوچکتر برابر است با:
عدد تلرانس 2 – قطر دایره بزرگ
در حقیقت مقدار تلرانس در شعاع دایره ها تأثیر دارد و دو برابر تلرانس در قطر آنها. جدول کنترل مشخصه معمولاً در نمایی از نقشه داده می شود که نمای کلی قطعه کار باشد.
اندازه گیری:
برای تست گردی قطعه کار بین دو مرغک سنتر (مرکز) می شود و سپس در مقطع مورد نظر به کمک ساعت گردی آن چک می شود. ساعت در یک موقعیت صفر می شود و قطعه کار یک دور چرخانده می شود. بیشترین مقدار نشان داده شده توسط ساعت خطای گردی است. برای کنترل دقیق تر،

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    83صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اندازه گذاری و تلرانس گذاری هندسی (GD and T )

دانلود مقاله جستجو و اندازه گیری عوامل نگهدارنده و مواد افزودنی در شیر

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله جستجو و اندازه گیری عوامل نگهدارنده و مواد افزودنی در شیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تعریف:
عوامل نگهدارنده گاهی برای نگهداری شیر و جلوگیری از فساد و زمانی برای تبدیل شیر فاسد و خراب به شیری که دارای ظاهر معمولی باشد, اضافه میگردند.
حالت اول طبیعی بوده و حالت دوم تقلب محسوب می شود.
1- جستجو و اندازه گیری بیکرمات دوپتاس:
الف)جستجو:
اصول آزمایش:
بیکرمات دوپتاس معمولاً برای نگهداری نمونه های شیر اضافه می گردد, بدین جهت اینگونه شیرها زرد رنگ میباشند. برای تشخیص بیکرمات دوپتاس در شیر میتوان از نیترات نقره استفاده نمود که با آن رسوب کرمات نقره قرمز نارنجی میدهد.
معرفهای لازم برای آزمایش:
-محلول 1 درصد نیترات نقره
طرز عمل: در یک لوله آزمایش تقریباً یک میلی لیتر از شیر مشکوک و 3 تا 5 میلی لیتراز یک محلول یک درصد نیترات نقرهوارد مینماییم چنانچه رنگ زرد شیر مربوط بوجود بی کرمات دوپتاس باشد, تبدیل به قرمز نارنجی میشود. برای تشخیص بهتر رنگ میتوان از یک لوله آزمایش حاوی شیر معمولی بعنوان شاهد استفاده نمود.
دقت آزمایش:
آزمایش تقریباً 1/0 گرم بیکرمات دوپتاس را در یک لیتر شیر نشان میدهد.
ب) اندازه گیری:
اصول آزمایش:
آزمایش بر روی خاکستر شیر انجام میشود؛ بدین ترتیب که کرماتها را بکمک یک محلول سولفات فروز و آمونیاک (یا ملح Mohr) بفرمول :
احیا نموده , زیادی این محلول را با پرمنگنات دوپتاس تیتره مینماییم.
معرفهای لازم برای آزمایش:
- محلول آبکی 8 گرم در لیتر سولفات فروز و آمونیاک که در موقع استعمال تیتره میگردد( برای پایدار نمودن این محلول میتوان به نسبت 12 میلی لیتر در لیتر به آن اسید سولفوریک اضافه نمود).
- محلول پرمنگنات دو پتاس 02/0 نرمال که هر میلی لیتر آن معادل است با 00098/0 گرم .
- اسید سولفوریک بوزن مخصوص 83/1=d
طرز عمل:
خاکستر شیر را ابتدا چند مرتبه با /اب مقطر و سپس با یک محلول آبکی اسید سولفوریک 5 درصد میشوییم تا اینکه جمعاً 25 تا 30 میلی لیتر مایع بدست آید, بعد آنرا در یک بشر ریخته تقریباً 5 میلی لیتر اسید سولفوریک و دقیقاً 20 میلی لیتر محلول سولفوریک یا ملح Mohr بآن اضافه می نماییم. اسید کرمیک فوراً احیا میگردد زیادی ملح مور را با محلول تیتره پرمنگنات دوپتاس تیتره مینماییم تا اینکه رنگ گلی پایدار بدست آید فرض میکنیم n تعداد میلی لیترهای محلول پرمنگنات دوپتاس لازم باشد. 20 میلی لیتر از همان محلول سولفوریک (ملح مور) را درهمان شرائط با محلول پرمنگنات دو پتاس تیتره مینماییم و فرض میکنیم تعداد میلی لیترهای لازم باشد.

نتیجه گیری:
در این صورت مقدار بیکرمات دوپتاس موجود در شیر برحسب گرم در لیتر از رابطه زیر بدست میآید:

 

2- جستجوی فرمل:
شیری که به آن فرمالین اضافه شده باشد در موقع سنجش نسبت درصد چربی بروش ژربر علاوه بر بوی مخصوص برنگ بنفش نیز در می آید.
اصول آزمایش:
پروتیدهای شیر حاوی هسته اندول(تریپتوفان) بوده و بدین جهت در حضور یک اسید قوی مانند اسید کلریدریک , یک اکسیدان ضعیف مانند کلرورفریک و مقدار جزئی فرمل و در مقابل حرارت رنگ بنفش (واکنسVoisenet.) تولید مینماید و از روی رنگ بنفش میتوان بوجود فررمال پی برد.
با توجه باینکه رنگ بنفش در حضور مقدار زیاد فرمل(بیش از 5 میلی لیتر محلول افی سینال فرمالدئید حاوی 35 درصد متانول در یک لیتر شیر) ظاهر نمی گردد چنانچه واکنش در اولین دفعه منفی باشد, قبل از نتیجه گیری باید آزمایش را یکمرتبه نیز با شیر رقیق شده تکرار نمود.
معرفهای لازم:
- اسید کلریدریک خالص 19/1 =d
- کلرورفریک(کلورفریک( محلول 5/2درصد که تقریباً معادل محلول یکدهم کلرورفریک افی سینال بوزن مخصوص 26/1=d است) که در شیشه های قطره چکان نگهداری میشود.

 

طرز عمل:
در یک لوله آزمایش تقریباً 2 میلی لیتر از شیر مورد آزمایش, قریب 2 میلی لیتر اسید کلریدریک خالص و حداکثر یک قطره از محلول 5/2 درصد کلرورفریک داخل نموده بهم زده و تا نقطه جوش حرارت میدهیم. چنانچه رنگ بنفش ظاهر گردد, شطر حاوی فرمالدئید خواهد بود.
دقت آزمایش:
آزمایش تا 005/0 میلی لیتر محلول فرمالدئید افی سینال(حاوی 5/3 درصد متانول) را در لیتر شیر تشخیص می دهد.
توجه اگر بجای رنگ بنفش رنگ خاکستری قهوه ای ظاهر گردد, آزمایش را تکرار کرده و بجای 2 میلی لیتر شیر مورد آزمایش تقریباً 2 میلی لیتر شیر عاری از فرمل و یک قطره شیر مورد آزمایش برداشت می نماییم. در این صورت چنانچه رنگ بنفش ظاهر شود, شیر مورد آزمایش حاوی بیش از 5 میلی لیتر فرمل در لیتر میباشد و اگر رنگ خاکستری قهوه ای ظاهر شود شیر حاوی فرمالدئید نمی باشد.
در مورد شیرهایی که جهت نگهداری بآنها بیکرمات دوپتاس اضافه گردیده است نمی توان با این آزمایش بوجود فرمالدئید پی برد.
3-جستجوی آب اکسیژنه:
اصول آزمایش:
برای جستجوی آب اکسیژنه میتوان از واکنش Dupouy. استفاده نمود. این واکنش براساس وجود آنزیم پراکسیداز در شیر استوار است که در حضور آب اکسیژنه موجب اکسیداسیون گائیاکل و تغییر رنگ آن به گلی میگردد. ظاهر شدن این رنگ دلیل بروجود آب اکسیژنه در شیر میباشد.
ولی چنانچه شیر خیلی ترش شده باشد(ترشی بیش از 50درجه درنیک) یا قبلاً حرارتی بالاتر از منحنی انهدام آنزیم پراکسیداز حرارت داده شده باشد, در اینصورت پراکسیداز در شیر موجود نخواهد بود. از این جهت برای جستجوی آب اکسیژنه در یک نمونه شیرناشناس, لازم است به آن شیر طبیعی(که حرارت ندیده و آب اکسیژنه به آن اضافه نشده باشد) اضافه نموده و از این راه به آن آنزیم پراکسیداز وارد نمود.
معرفهای لازم:
- گائیاکل (محلول اشباع شده تقریباً 2درصد).
طرز عمل:
در یک لوله آزمایش تقریباً:
- یک میلی لیتر از شیر مورد آزمایش
- یک میلی لیتر از شیر معمولی
- یک میلی لیتر از محلول اشباع شده گائیاکل.
وارد نموده و تکان میدهیم. چنانچه شیر مورد آزمایش حاوی آب اکسیژنه باشد, در حرارت معمولی بلافاصله در کمتر از یک دقیقه رنگ گلی ظاهر میگردد, در غیر اینصورت رنگ سفید باقی می ماند.
دقت آزمایش:
با این آزمایش می توان تقریباً تا 1 میلی لیتر آب اکسیژنه ده حجمی (آب اکسیژنه افی سینال) را در یک لیتر شیر تشخیص داد.
توجه:
باید توجه داشت که وقتی به شیر آب اکسیژنه اضافه میشود آب اکسیژنه به تدریج تحت تأثیر آنزیم کاتالاز موجود در شیر تجزیه شده و از بین میرود. بدین جهت آزمایش باید حتی المقدور به موقع انجام شود. همچنین در مواردیکه پس از اضافه کردن آب اکسیژنه شیر جوشیده باشد, واکنش همیشه منفی خواهد بود.

 

4- جستجوی اسیدبوریک(وبوراتها):
اصول آزمایش:
جستجوی اسیدبوریک براساس ظاهر شدن رنگ سبزیست که بور به شعله منتقل مینماید.این رنگ هنگامی کاملاً واضح خواهد بود که تمام عناصر آلی موجود در شیر بوسیله تکلیس از بین برده شده باشند.
معرفهای لازم برای آزمایش:
- اسیدسولفوریک بوزن مخصوص 84/1=d
- الکل متیلیک.
طرز عمل:
5 میلی لیتر از شیر مورد آزمایش را در یک ک÷سول چینی با ته گرد بگنجایش تقریباً 250 میلی لیتر وارد نموده و آنرا بملایمت میجوشانیم تا آب آن کاملاً تبخیر شود. سپس حرارت را ادامه میدهیم تا تمام عناصر آلی شیر کاملاً سوخته و خاکستر آن بدست آید و بعد کپسول را سرد مینماییم.
وقتی کپسول کاملاً سرد شد خاکستر را با تقریباً یک میلی لیتر از اسیدسولفوریک 66 درجه بومه بوزن مخصوص84/1 مرطوب ساخته و سپس با احتیاط 2 تا 3 میلی لیتر الکل متیلیک به آن اضافه مینماییم و بکمک یک بهمزن بهم میزنیم و بعد مخلوط را در یک لوله آزمایش وارد میکنیم. سپس محتوی لوله را در حرارت شعله گرم نموده و آنرا بجوش میآوریم و بخارهایی را که از دهانه لوله آزمایش متصاعد میگردد مشتعل میسازیم. چنانچه در شیر مورد آزمایش اسیدبوریک یا یک بورات قلیایی موجود باشد, رنگ شعله سبز خواهد بود.
دقت آزمایش:
این آزمایش تقریباً 5 سانتی گرم اسیدبوریک یا بورات دوسود را در یک لیتر شیر تشخیص میدهد. اگر آزمایش بر روی مقدار بیشتری شیر انجام پذیرد, حساسیت آزمایش بیشتر خواهد بود.
5-جستجوی اسیدسالیسیلیک(وسالیسیلاتها):
اصول آزمایش:
اساس این آزمایش عبارت است از اینکه اسیدسالیسیلیک در حضور کلرور فریک ایجاد رنگ بنفش مینماید. در شیر این رنگ تحت شعاع رنگ سفید قرار گرفته و در نتیجه برنگ خاکستری در میآید.
معرفهای لازم:
- کلرورفریک(محلول افی سینال 26درصد بوزن مخصوص 26/1=d) در شیشه های قطره چکان.
طرز عمل :(طریقه Deniges) .
تقریباً 10 میلی لیتر از شیر مورد آزمایش را در یک لوله آزمایش داخل نموده و 5 قطره محلول کلرورفریک 26درصد بوزن مخصوص 26/1 به آن اضافه نموده و تکان میدهیم. بعنوان مقایسه در یک لوله دیگر همین عمل را با شیری که عاری از اسیدسالیسیلیک یاسالیسیلاتها باشد تکرار مینماییم.
چنانچه شیر مورد آزمایش حاوی اسیدسالیسیلیک یا سالیسیلاتها نباشد, رنگ هر دو لوله زرد خواهد بود. اگر بالعکس حاوی یکی از دو آنتی سپتیک باشد مخلوط رنگ خاکستری بخود خواهد گرفت(در صورتیکه نسبت آنتی سپتیک زیاد باشد رنگ بنفش خواهد بود) اختلاف رنگ را میتوان با مقایسه با لوله شاهد بخوبی آشکار ساخت.

 

6- اندازه گیری کربناتها و بیکربناتهای قلیایی:
اصول آزمایش:
کربناتها یا بیکربناتهای قلیایی(معمولاً کربنات یا بیکربنات دوسود) به منظور خنثی کردن اسیدلاکتیک و از بین بردن اسیدیته شیر به آن اضافه میگردد(چنانچه به یک لیتر شیر 1 گرم بیکربنات دوسود اضافه گردد, اسیدیته آن 7/10 درجه درنیک کاهش خواهد یافت و یک گرم کربنات خنثی سدیم در لیتر شیر اسیدیته را 17 درجه درنیک پایین میآورد).
گاهی اوقات ممکن است کربنات دوسود از راه آبهای کربناته که برای شستشو و تمیز کردن بشگه های شیر مورد استفاده قرار میگیرندوارد در شیر گردد.
کربناتها یا بیکربناتهای قلیایی در خاکستر شیر اندازه گیری میشوند. در هنگام تکلیس شیر کربناتها و بیکربناتها تجزیه شده و انیدرید کربنیک متصاعد نموده و تشکیل می گردد. سپس در آب حل شده و با مقدار معینی اسیدسولفوریک خنثی میگردد.(بدین ترتیب کربناتهایی که احتمالاً در موقع تکلیس تجزیه نشده اند, تجزیه میگردند) زیادی اسیدسولفوریک که برای خنثی کردن بکار میرود در حضور فنلفتالئین باسود اندازه گیری میشود.
معرفهای لازم برای آزمایش:
- محلول نینره اسید سولفوریک دسی نرمال.
- محلول تیتره سود دسی نرمال
- محلول الکلی فنا فنالئین یک درصد.
طرز عمل:
20میلی لیتر شیر مورد آزمایش را بطوریکه در مورد اندازه گیری ماده خشک و خاکستر ذکر گردید, ابتدا خشک و سپس تکلیس مینماییم تا خاکستر ان بدست آید تقریباً 20میلی لیتر آب مقطر ولرم به خاکستر اضافه نموده تکان میدهیم و صاف میکنیم و مایع صافی را در یک ارلن میر 250 میلی لیتر دریافت مینماییم سپس کپسول را 2 تا 3 مرتبه با چند میلی لیتر آب مقطر ولرم بدقت شسته و هر دفعه آب شستشو را روی صافی میریزیم بعد 10 میلی لیتر اسید سولفوریک دسی نرمال بدقت به مایع صافی اضافه نموده و مدت 3 دقیقه جوشانده و سرد میکنیم.
دوقطره فنل فتالئین اضافه نموده و مدت 3 دقیقه جوشانده و سرد میکنیم.
دو قطره فنل فتالئین اضافه نموده و یا سود دسی نرمال تیتره مینیماییم تا رنگ گلی پایدار بدست آید.
نتیجه گیری:
اگر n تعداد میلی لیترهای سود دسی نرمال مصرف شده باشد, مقدار کربناتها برحسب گرم کربنات دوسود در لیتر از رابطه زیر بدست میآید:
(n-10)420/0
چنانچه خواسته باشیم نتیجه را بر حسب گرم بیکربنات دوسود در لیتر محاسبه نماییم, باید از رابطه زیر استفاده نمود:
(n-10)420/0
معمولاً موقعی میتوان به وجود کربناتها یا بیکربناتهای قلیایی در شیر مشکوک گردید که این مقدار از 20/0 گرم در لیتر تجاوز نماید.
7-جستجوی هیپوکلریت ها:
اصول آزمایش:
هیپوکلریت ها, یدورها( مثلاً یدور دوپتاس) را تجزیه کرده و ید آزاد مینمایند که با آهارنشاسته رنگ آبی تولید مینماید.
بعضی از اکسیدانها, بخصوص آب اکسیژنه, نیز واکنش مشابهی بدست میدهند بدین جهت در مواردیکه واکنش مثبت است لازم است که قبل از نتیجه گیری شیر را از نقطه نظر وجود آب اکسیژنه مورد آزمایش قرار دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جستجو و اندازه گیری عوامل نگهدارنده و مواد افزودنی در شیر

پروژه اندازه گیری ضربان قلب به وسیله انگشت و avr

اختصاصی از یاری فایل پروژه اندازه گیری ضربان قلب به وسیله انگشت و avr دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

سورس پروژه شمارش ضربان قلب به وسیله انگشت و avr به ضربان C و نرم افزار کدویژن به همراه فایل توضیحات   36Pages) Word) و نقشه و pdf مدار چاپی (PCB)


دانلود با لینک مستقیم


پروژه اندازه گیری ضربان قلب به وسیله انگشت و avr