یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ترجمان البلاغه کامل 57

اختصاصی از یاری فایل ترجمان البلاغه کامل 57 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 55

 

ترجمان البلاغه

تصنیف

محمد بن عمر الرادویانی

به تصحیح واهتمام

پروفسور احمد آتش

باز نویسی

دانشجوی زبان وادبیات فارسی

مجید رضائی

سال تحصیلی

87 -86

پرفسوراحمد آتش :

احمد آتش ، در سال 1917 به دنیا امد و در سال 1966 م در گذشت ،او ادیب و ایران‌شناس معروف کشور ترکیه است . وی در آغچاکوی در ناحیه ی بیرجیک زاده شد .. تحصیلات ابتدایی را در مَرْعَش و تحصیلات متوسطه را در قونیه به پایان رساند .اتش درسال 1935م وارد مدرسه ی عالی استانبول شد و در گروه آموزشی زبان و ادبیات ترکی دانشکده ی ادبیات استانبول به تحصیل مشغول شد .

آتش در باره ی اموختن زبان فارسی می‌نویسد :"من زبان فارسی را خود به خود آغاز کردم "او هنوز دانشجو بود که ریتر- محقق المانی - در تعلیم دروس خود ،- فارسی و عربی- ، از او یاری خواست . پس از آن که احمد آتش در 1939 م موفق به گرفتن گواهی نامه‌های تحصیلی لازم شد ، رسماً به سمت دستیاری ریتر در دانشگاه استخدام گردید .اتش بعد از دفاع از رساله ی خود ، در اوایل سال 1943م به مقام « دانشیاری » دست یافت. . اودر تصحیح متون مختلف ، که خود آن را " نقد و نشر متون" می‌خواند ، شاگرد وفادار ریتر بود .احمدآتش از 1939 م با همکاری ریتر برای استقلال کرسی ادبیات عربی و فارسی کوشش بسیارکرد و. این کار بسیارمهم هنگامی انجام گرفت که آموزش همگانی عربی و فارسی از برنامه ی مدارس متوسطه و عالی حذف گردیده بود و این دو درس در دانشکده ی ادبیات فقط جزئی تکمیلی از دروس دیگر به حساب می‌آمد . آتش همچنین در گسترش سازمان خاورشناسی ، که به طور غیررسمی در 1938 م بنیاد یافته بود ، بسیار کوشید و از 1949م ( تاریخ مراجعت ریتر به آلمان ) تا هنگام وفات ، مسئولیت آموزشی کرسی ادبیات عربی و فارسی و مؤسسه ی خاورشناسی را برعهده داشت.

احمد آتش در 1935 م به مقام استادی دست یافت و . با نشر نخستین شماره ی مجله ی خاورشناسی در 1956 م مؤسسه ی خاورشناسی را دارای نشریه‌ای تخصصی کرد . او افزون بر این مسئولیت ها ، مدیریت انتخابی هیأت تحریریه ی اسلام آنسیکلوپدیسی ، عضویت کمیته ی اداری انجمن جهانی پژوهش های خاورشناسی ، که خود از بنیادگزاران آن بود ، عضویت بنیاد تحقیقات فرهنگی ترک ، مجمع زبان‌شناسی ترک و نیز سرپرستی بخش اسلامی کتابخانه ی دانشگاه استانبول را برای مدتی برعهده داشت

احمد آتش محققی دقیق و دانشمندی پرکار بود . وسعت مطالعات در باب موضوعات گوناگون ، کار مداوم در زمینه ی نسخه‌های خطی کتابخانه‌ها از او عالمی پرمایه ساخته بود .

آتش درباره ی کارهای علمی خود چنین می‌نویسد : کسانی که « از نزدیک با حیات من آشنایی دارند ، می‌دانند که من به جز کارهای علمی هیچ گرفتاری خارجی ندارم و در تهیه و نشر آثار خود نیز به جز موجبات علمی هیچ عاملی مرا دچار وقفه نمی‌کند ».

وی محضر بسیار از اساتید ان زمان مانند ، شرف‌الدین یالتقایه را درک کرد و آشنایی و تماس درازمدت با ریتر خاورشناس آلمانی ، ازوی دانشمندی ممتاز و خاورشناسی برجسته ساخت .وی شاگردان بسیاری داشت که برخی از آنان هم‌اکنون در دانشگاه های ترکیه تدریس می‌کنند . وی مردی خون گرم وبسیار مودب بود وهیچ گاه خود ستایی نمی کرد ،. انصاف او را می توان در این جمله اش به خوبی درک کرد : "اگر متن مورد انتقاد اشتباهاتی دارد ، این اشتباهات تنها متوجه شخص من است ، نه اصول علمی . » او علاقه بسیاری به تهیه ی میکروفیلم و فتوکپی نسخه‌های خطی داشت که در کارگاه کوچکی که خود در سازمان خاورشناسی ترتیب داده بود ، بدان مشغول بود او.همه ی تحصیلاتش را در ترکیه گذراند ، ولی وی به منظور شرکت در کنگره‌ها و سمینارهای مختلف سفرهای کوتاهی به خارج از ترکیه نیز داشته استکه از ان جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1-بیست و یکمین کنگره ی بین‌المللی خاورشناسی ( پاریس ، 1948 م )

2- هزاره ی ابن سینا ( بغداد ، 1952 م )

3.- هزاره ی ابن سینا ( تهران ، 1954م )

4- بیست و سومین کنگره ی بین‌‌المللی خاورشناسان ( کمبریج ، 1954 م )

5- بیست و پنجمین کنگره ی بین‌المللی خاورشناسان ( مسکو ، 1960 م )

6- مراسم یادبود نهصدمین سال وفات خواجه عبدالله انصاری ( کابل وهرات،‌ 1962 م )

7 -جلسات بحث و گفت‌ وگو درباره ی تدوین تاریخ مفصل ایران (تهران، 1966م).

مقدمه ای بر ترجمان البلاغه :

ترجمان البلا غه قدیمی ترین اثر ادبی ایران بعد از اسلام است این کتاب قرن ها به فرخی شاعرمنسوب بوده است . رشید الدین

وطواط متوفی در 573 هجری در مقدمه حدایق السحر فی دقایق الشعر دلیل نگارش کتاب خود را پراشتباه بودن ونا خوش بودن

ترجمان البلاغه می داند ولی ازذکر نام نویسنده خود داری می کند . دومین مولفی که از ترجمان البلاغه یاد می کند یاقوت

حموی متوفی در 626 است که ان را منسوب به فرخی می داند .دولتشاه سمرقندی متوفی در 900 هجری نیز در جایی دیگر متذ

کر می شود که این کتاب متعلق به فرخی است .بعد ازوی کاتب چلبی و حاجی لطف علی بیک اذر ورضا قلی خان هدایت این

کتاب را بدون هیچ توضیح اضافی از فرخی می دانند در این میا ن میرزا محمد قزوینی در مقدمه المعجم تالیف قیس رازی

وشبلی نعمانی دانشمند بزرگ هندی به همین طریق پا ی نهاده وکتاب را متعلق به فرخی می دانند . همچنین عباس اقبال در

مقدمه خود بر حدایق السحر بمناسبت از بین رفتن ترجمان البلاغه تاسف می خورد.

نسخه ای قدیمی از ترجمان البلاغه تا کنون محفوظ مانده است که تاریخ کتا بت ان اخر رمضان 507 است و به تازگی در

کتابخانه ی فاتح در اسلامبول بدست امده است درصفحه ی اول این نسخه امده است کتا ب ترجمان البلاغه را محمد بن

عمرالرادویانی تصنیف کرده است باید دانست هیچ یک از مولفین گذشته ادعا نمی کنند که این کتاب را دیده اند .بنا بر این

انتساب ترجمان البلاغه به فرخی به سندی معتبرمتکی نیست . لذا شاهدی در دست نسیت که نشان دهد ترجمان البلاغه را

محمدبن عمر الرادویانی ننوشته باشد .

 

محمد بن اقبال رادویانی وکتاب او: ا

نام این مولف تنها دراغاز کتاب ودر صفحه ی اول ان ثبت شده است ودر هیچیک ازمنابع تاریخ ادبیا ت ایران تا انجا که ما

در دسترس داریم به چنین اسمی بر نمی خوریم ودر کتاب جغرافیایی که ما می شناسیم به هیچ نقطه ای به اسم رادویان تصادف

نمی کنیم . ودر کتاب انساب نیز نسبی به شکل "الرادویانی " مذکورنیست . اما از برخی از شواهد واشعار که در این کتاب


دانلود با لینک مستقیم


ترجمان البلاغه کامل 57

تحقیق و مقاله کامل درباره خطبه های نهج البلاغه 20 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و مقاله کامل درباره خطبه های نهج البلاغه 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

خطبه های نهج البلاغه

طرق الوقایه من الفتن

ایها الناس، شقوا امواج الفتن بسفن النجاه، و عرجوا عن طریق المنافره، و ضعوا تیجان المفاخره. افلح من نهض بجناح، او استسلم فاراح. هذا ماء آجن، و لقمه یغص بها آکلها . و مجتنی الثمره لغیر وقت ایناعها کالزارع بغیر ارضه.

حکمه السکوت

فان اقل یقولوا : حرص علی الملک، و ان اسکت یقولوا : جزع من الموت ! هیهات بعد اللتیا والتی ! والله لابن ابی طالب انس بالموت من الطفل بثدی امه، بل اندمجت علی مکنون علم لو بحت به لا ضطربتم اضطراب الارشیه فی الطوی البعیده !

راه های پرهیز از فتنه ها

ای مردم، امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنید، و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید، و تاج های فخر و برتری جویی را بر زمین نهید، رستگار شد آن کس که با یاران به پا خاست، یا کناره گیری نمود و مردم را آسوده گذاشت.

این گونه زمامداری، چون آبی بد مزه، و لقمه ای گلوگیر است، و آن کس که میوه را کال و نارس بچیند، مانند کشاورزی است که در زمین دیگری بکارد.

مواقف طلحه والزبیر

و قد ارعدوا و ابرقوا، و مع هذین الامرین الفشل ؛ و لسنا نرعد حتی نوقع، و لا نسیل حتی نمطر.

شناخت طلح و زبیر ( و اصحاب جمل )

چون رعد خروشیدند و چون برق درخشیدند، اما کاری از پیش نبردند و سرانجام سست گردیدند !

ولی مااین گونه نیستیم، تا عمل نکنیم، رعد و برقی نداریم، و تا نبازیم سیل جاری نمی سازیم.

بلاغه اهل البیت علیه السلام

الا وان اللسان بضعه من الانسان، فلا یسعده القول اذا امتنع، و لا ی مهله النطق اذا اتسع، و انا لامراء الکلام، و فینا تنشبت عروقه، و علینا تهدلت غصونه.

اسباب الغشل و الهزیمه

و اعلموا رحمکم الله انکم فی زمان القائل فیه بالحق قلیل، و اللسان عن الصدق کلیل، و اللازم للحق ذلیل، اهله معتکفون علی العصیان، مصطلحون علی الادهان، فتاهم عارم، وشائبهم آثم، و عالمهم منافق، و قارنهم مماذق، لا یعظم صغیر هم کبیرهم، و لا یعول غنیهم فقیرهم.

فصاحت و بلاغت اهل بیت علیه السلام

آگاه باشید، همانا زبان، پاره ای از وجود انسان است، اگر آمادگی نداشته باشد سخن نمی گوید، و به هنگام آمادگی، گفتار او را مهلت نمی دهد، همانا ما امیران سخن می‌باشیم، درخت سخن در ما ریشه دوانده، و شاخه های آن بر ما سایه افکند ه است.

علل سقوط جامعه انسانی

خدا شما را رحمت کند، بدانید که همانا شما در روزگاری هستید که گوینده حق اندک، و زبان از راستگویی عاجز، و حق طلبان بی ارزشمند، مردم گرفتار گناه، و به سازشکاری همداستانند، جوانانشان بد اخلاق، و پیر مردانشان گنهکار، و عالمشان دو رو، و نزدیکانشان سود جویند، نه خردسالانشان بزرگان را احترام می‌کنند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می‌گیرند.

الاخلاق فی الحرب

انی اکره لکم ان تکونوا سبابین، و لکنکم لو و صفتم اعمالهم، و ذکر تم حالهم، کان اصوب فی القول، و ابلغ فی العذر، و قلتم مکان سبکم ایاهم : اللهم احقن دماء نا ودماء هم، و اصلح ذات بیننا و بینهم، و اهدهم من ضلالتهم، حتی یعرف الحق من جهله، و یر عوی عن الغی و العدوان من لهج به.

اخلاق در جنگ

من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید، اما اگر کردارشان را تعریف، و حالات آنان را بازگو می‌کردید به سخن راست نزدیک تر، و عذرپذیر تر بود. خوب بود بجای دشنام آنان می‌گفتید : خدایا ! خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن، تا آنان که جاهلند، حق را بشناسند، و آنان که با حق می‌ستیزند پشیمان شده به حق باز گردند.

التوجیه المعنوی فی الحرب

و ای امری منکم احس من نفسه رباطه جاش عند اللقاء، و رای من احد من اخوانه فشلا فلیذب (فلیذبب ) عن اخیه بفضل نجدته التی فضل بها علیه کما یذب عن نفسه، فلو شاء الله لجعله مثله، ان الموت طالب حثیث لا یفوته المقیم، و لا یعجزه الهارب، ان اکرم الموت القتل ! والذی نفس ابن ابی طالب بیده، لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی الفراش فی غیر طاعه الله !

تحذیر من التقصیر فی الحرب

ومنه : و کانی انظر الیکم تکشون کشیش الضباب : لا تاخذون حقا، و لا تمنعون ضیما، قد خلیتم و الطریق، فالنجاه للمقتحم، و الهلکه للمتلوم.

آموزش روانی در جنگ

هر کدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، درخود شجاعت و دلاوری احساس کرد، و برادرش را سست و ترسو یافت. به شکرانه این برتری باید از او دفاع کند. آنگونه که از خود دفاع می‌کند، زیرا اگر خدا بخواهداو را چون شما دلاور و شجاع گرداند.

همانا مرگ به سرعت در جستجوی شماست، آنها که در نبرد مقاومت دارند، و آنها که فرارمی کنند، هیچکدام را از چنگال مرگ رهایی نیست وهماناگرامی ترین مرگها کشته شدن درراه خداست. سوگند به آن کس که جان پسر ابوطالب در دست اوست. هزار ضربت شمشیر بر من آسان تر از مرگ در بستر استراحت، در مخالفت باخداست.

هشدار از کوتاهی در نبرد

گویی شما را در برخی ازحمله ها، درحال فرار، ناله کنان چون گله ای از سوسمار می‌نگرم که نه حقی را باز پس می‌گیرید، و نه ستمی را باز می‌دارید، اینک این شما و این راه گشوده، نجات برای کسی است که خود را به میدان افکنده به مبارزه ادامه دهد، و هلاکت ازآن کسی است که سستی ورزد.

فضل الجهاد

اما بعد، فان الجهاد باب من ابواب الجنه، فتحه الله لخاصه اولیائه، و هو لباس التقوی، و درع الله الحصینه، و جنته الوثیقه فمن ترکه رغبه عنه البسه الله ثوب الذل، و شمله البلاء، و دیت بالصغار و القماءه، و ضرب علی قلبه بالاسهاب (الاسداد )، و ادیل الحق منه بتضییع الجهاد، و سیم الخسف، و منع النصف.

الدعوه الی الجهاد

الا و انی قد دعوتکم الی قتال ( حرب ) هولاء القوم لیلا و نهارا، و سرا و اعلانا، و قلت لکم : اغزوهم قبل ان یغروکم، فو الله ما غزی قوم قط فی عقر دارهم الا ذلوا، فتواکلتم و تخاذلتم حتی شنت علیکم الغارات، و ملکت علیکم الاوطان، وهذا اخو غامد وقد وردت خیله الانبار، وقد قتل حسان بین حسان البکری، و ازال خیلکم عن مسالحها. و لقد بلغنی ان الرجل منهم کان یدخل علی المراه المسلمه، و الاخری المعاهده، فینتزع حجلها و قلبها و قلائدها و رعثها، ما تمتنع ( تمنع ) منه الا بالاسترجاع والاسترحام.

ثم انصرفوا و افرین ما نال رجلا منهم کلم، و لا اریق لهم دم، فلو ان امرا مسلما مات من بعد هذا اسفا ما کان به ملوما، بل کان به عندی جدیرا. فیا عجبا ! عجبا و الله یمیت القلب و یجلب الهم من اجتماع هولا ء القوم علی باطلهم، و تفرقکم عن حقکم ! فقبحا لکم و ترحا، حین صرتم غرضا یرمی ! یغار علیکم و لا تغیرون ؟ وتغزون ولاتغزون ؟ ویعصی اللاه و ترضون ؟ فاذا امرتکم بالسیر الیهم فی ایام الحر ( الصیف ) قلتم : هذه حماره القیظ، امهلنا یسبخ عنا الحر، و اذا امرتکم بالسیر الیهم فی الشتا ء قلتم : هذه صباره القر، امهلنا ینسلخ عنا البرد ؛ کل هذا فرارا من الحر والقر ؛ فاذا کنتم من الحر و القر تفرون : فانتم والله من السیف افر !

مظلومیه الامام و اسباب هزیمه الکوفیین

یا اشباه الرجال ول ا رجال ! حلوم الاطفال ؛ و عقول ربات الحجال ؛ لوددت انی لم ارکم و لم اعرفکم معرفه والله جرت ندما، و اعقبت سدما ( ذما ) قاتلکم الله ! لقد ملاتم قلبی قیحا، و شحنتم صدری غیظا، و جرعتمونی نغب التهام انفاسا، و افسدتم علی رایی بالعصیان و الخدلان؛ حتی لقد قالت قریش : ان ابن ابی طالب رحل شجاع، و لکن لا علم له بالحرب. لله ابوهم ! و هل احد منهم اشد لها مراسا ( مقاما )، و اقدم فیها مقاما منی ! لقد نهضت فیها و ما بلغت العشرین، و ها انا ذا قد ذرفت علی الستین ! و لکن لا رای لمن لا یطاع !

ارزش جهاد درراه خدا

پس از ستایش پروردگار ! جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است، که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است.

جهاد، لباس تقوا، و زره محکم، و سپر مطمتن خداوند است. کسی که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلت و خواری بر او می‌پوشاند، و دچار بلا ومصیبت می‌شود و کوچک وذلیل می‌گردد، دل او در پرده گمراهی مانده وحق از او روی می‌گرداند، به جهت تر ک جهاد، به خواری محکوم و ازعدالت محروم است.

دعوت به مبارزه و نکوهش از نافرمانی کوفیان

آگاه باشید ! من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شامیان دعوت کردم وگفتم پیش از آن که آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنید، به خدا سوگند، هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد؛ ذلیل خواهد شد. اما شما سستی به خرج دادید، و خواری وذلت پذیرفتید، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمین های شما را تصرف نمود. واینک، فرمانده معاویه ( مرد غامدی ) با لشکرش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و مقاله کامل درباره خطبه های نهج البلاغه 20 ص

مقاله در مورد نهج البلاغه نوشته کیست

اختصاصی از یاری فایل مقاله در مورد نهج البلاغه نوشته کیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد نهج البلاغه نوشته کیست


مقاله در مورد نهج البلاغه نوشته کیست

مقاله در مورد نهج البلاغه نوشته کیست

تعداد صفحه:6

فرمت پی دی اف

بخشی از مقاله:ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ ﺑﻌﺪ از ﻗﺮآن ﻣﺠﯿﺪ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ و ﻣﻘﺪس ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺘﺎب اﯾﺮاﻧﯿﺎن اﺳﺖ و اﻟﺒﺘﻪ ﻋﻤﻮم ﺷﯿﻌﯿﺎن ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ اﻋﺘﻘﺎدی دارﻧﺪ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ در ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ رﻧﮕﯽ از ﻣﺬﻫﺐ در آﻧﻬﺎ وﺟﻮد دارد ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻗﺮان ﺣﺘﻤﺎ ﻣﻔﺎﺗﯿﺢ اﻟﺠﻨﺎن و ﺑﻪ اﺣﺘﻤﺎل زﯾﺎد ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ ﻧﯿﺰ وﺟﻮد دارد ...اﻣﺎ آﯾﺎ ﺗﺎ ﺑﺤﺎل از ﺧﻮدﺗﺎن ﭘﺮﺳﯿﺪه اﯾﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﮐﺘﺎب ﻧﻮﺷﺘﻪ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ اﺳﺖ ؟ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﺎ ﮐﻤﺎل ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺟﻮاب ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻣﻌﻠﻮم اﺳﺖ....


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد نهج البلاغه نوشته کیست

مقاله نکات تربیتی، اخلاقی نهج البلاغه

اختصاصی از یاری فایل مقاله نکات تربیتی، اخلاقی نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نکات تربیتی، اخلاقی نهج البلاغه


مقاله نکات تربیتی، اخلاقی  نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات;32

یکی از راههای تربیت فرزندان، مکتوب نمودن مواعظ است برای اینکه در تمام دوران زندگی مورد استفاده ایشان قرار بگیرد.

  مسئولتهای اجتماعی و سیاسی،  ما را از وظایف مان در قبال خانواده دور نکند. این مطلب با استفاده از این نکته که حضرت پس از بازگشت از جنگ صفین نامه را نوشته اند،بدست می آید .

  پدران نقش تربیتی خود را از یاد نبرند « من الوالد اَلفان...»

  برای رسیدن به موفقیت ، بزرگترها باید تجربیات خود را در اختیار جوانان قرار بدهند.«المقر للزمان ، المدبر العمر ...»


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نکات تربیتی، اخلاقی نهج البلاغه

مقاله ویژگی قرآن در نهج البلاغه

اختصاصی از یاری فایل مقاله ویژگی قرآن در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ویژگی قرآن در نهج البلاغه


مقاله ویژگی قرآن در نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات;12

قرآن کتاب آسمانی و گفتار الهی است که برای هدایت بشر و رستگاری او بر پیامبر اکرم محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم ) نازل شده است. اما چه کسی می تواند آن را بشناسد و برای مردم معرفی کند؟

در پاسخ می توان گفت: کسی که شاگرد و تربیت یافته مکتب وحی و بزرگ شده در دامن وحی باشد.

چون قرآن می فرماید:

«لا یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم»

 هیچ کس به حقیقت و تاویل قرآن آشنایی ندارد جز خدا و راسخان در علم و اسلام شناسان واقعی (آل عمران/7). اما راسخان در علم چه کسانی هستند؟

می توان گفت: پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) صاحب وحی و شاگرد ویژه او علی (علیه السلام)  و فرزندان ایشان. این دعا را می توان با کنارهم گذاشتن دو آیه قرآن اثبات کرد. چون قرآن می فرماید:

«لایمسه الا المطهرون» (واقعه/79)

قرآن را جز پاکان کسی نمی تواند مس کند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ویژگی قرآن در نهج البلاغه