اختصاصی از
یاری فایل پایان نامه دکتری آرای عرفانی حکیم نظامی گنجوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 300 صفحه می باشد.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
باب اول) زندگی نظامی
فصل ۱) نام و نسب و ولادتگاه نظامی
فصل ۲) خانواده نظامی
باب دوم ) مقام حکیم نظامی
فصل ۱) مقام ادبی
فصل ۲)آثار نظامی
الف) مخزن الاسرار
ب) لیلی و مجنون
ج) خسرو و شیرین
د) هفت پیکر
هـ) اسکندرنامه
و) آثار دیگر
فصل ۳) مقام علمی
فصل ۴) سبک شعری و گفتار عرفانی
فصل ۵) اثرپذیری او و تاثیر وی بر شاعران دیگر
باب سوم) عقاید نظامی
فصل ۱) اوضاع سیاسی ، اجتماعی و مذهبی قرن ششم
فصل ۲) آراء و افکار او
باب چهارم) پند و اندرزهای نظامی
فصل ۱) جایگاه پند و اندرز در ادب فارسی
فصل ۲) نصایح بزرگان دین
فصل ۳) پشتوانه قرآنی و روایی نصایح نظامی
باب پنجم) آرا و آموزههای عرفانی در آثار نظامی
ـ پیوند ادب و عرفان
بخش اول) عرفان نظری
ـ عرفان نظری
فصل ۱) توحید
فصل ۲) عشق
فصل ۳) تجلی
فصل ۴) وحدت وجود
فصل ۵) مقام نبوت
فصل ۶) مقام ولایت
فصل ۷) عقل
بخش دوم) عرفان عملی
ـ عرفان عملی
فصل ۱) مقام انسان
فصل ۲) دل
فصل ۳) ادب
فصل ۴) ذکر
فصل ۵) تواضع و فروتنی
فصل ۶) اخلاص
فصل ۷) زهد
فصل ۸) مقام فنا
نتیجهگیری و پیشنهاد
منابع و مآخذ
چکیده
حکیم نظامی گنجوی به عنوان یکی از ارکان ادب فارسی در تاریخ ادبیات ایران مطرح است. اما در کتابهای ادبی تنها به بیان خصوصیات شعری و همچنین توصیفات، مبالغه، صورخیال و… در اشعار او پرداخته شده و کمتر از عرفان و آرای عرفانی او سخن به میان آمده است. در این رساله سعی شده آرا و آموزههای عرفانی او در حد بضاعت نگارنده مورد بررسی قرار گیرد.
نخستین بابی که برای رسیدن به موضوع اصلی رساله، گشوده شده؛ آشنایی مختصری است با نام و نسب و زندگی و آثار او که به پنج گنج معروف است. نظامی از شاعرانی است که در ضمن اشعار خود به وقایع مهم زندگی مانند ازدواج، فرزندش محمد، فوت پدر، مادر، دایی و همسرش اشاره کرده است. بنابراین در مورد بیشتر حوادث مهم زندگی وی نکات مبهی وجود ندارد.
هرچند نام استادان نظامی از نکات پوشیده و نامعلوم زندگی اوست؛ اما مقام علمی و ادبی او بر کسی پوشیده نیست. او تا حدود سن سی سالگی به دنبال کسب علم و دانش بوده و پس از آن که دقایق و نهانیهای علوم را یکایک بازجسته است؛ گوشهگیری و عزلت را انتخاب نموده و به ریاضت و تربیت نفس همت میگمارد؛ تا این که به معرفت حقیقی میرسد. درباب دوم ضمن این که به بیان این مطالب پرداخته شده، تاثیر سنایی و شاعران دیگر بر نظامی مدنظر قرار گرفته است.
او علاوه بر این که سخت به مایههای عقیدتی شعر سنایی و ناصر خسرو معتقد است؛ به ظرافتهای شعری و اظهار دانش و فضل خود در علوم مختلف و به ویژه علوم ادبی در شعر خویش، اهتمام میورزد. شعر نظامی از نظر درون مایه عقیدتی، دنبالهرو آثار اخلاقی ـ عرفانی سنایی، و سخن حکمی ـ اخلاقی ناصر خسرو و از نظر گرایش به مفاهیم علمی برای خلق مضامین، پیروانوری است.
نظامی در بیان مفاهیم الهیات و به ویژه در مناجات و راز و نیازهایش از تغزل و توصیف استفاده نمیکند. بنا به گفته علامه محمد تقی جعفری گویا این روش از قرن هفتم به بعد رایج شده است.
اما تأثیر نظامی بر شاعران بعد از خود نیز واضح و آشکار است. حتی شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ از این تأثیر مصون نبودهاند و این مطلب، مقام بلند علمی و ادبی او را مینمایاند.
باب سوم این رساله تأملی بر افکار و عقاید اوست. عدهای براساس برخی از ابیاتش او را شافعی و اشعری میدانند؛ اما اشعار دیگری از او نشان میدهد که وی معتقد به نوعی تقیه در ابراز افکار و عقاید بوده و نمیتوان به طور قاطع راجع به عقاید او اظهار نظر کرد.
نظامی حکیم است و حکیم به حکم حکتمش، سخاوتمندانه و دلسوزانه به هدایت و راهنمایی خلق میپردازد و از طرفی دیگر ادبیات فارسی، ریشه در اندیشه و دیدگاه توحیدی دارد و در این دیدگاه پند و اندرز و احساس مسئولیت در برابر دیگران وظیفه هر انسانی و به ویژه انسان آگاه و خردمند است. بنابراین او که از شجره طوبای بالنده و تنومند اسلام بهره برده و به این سخن گرانبار مولا علی (علیه السلام) «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»؛ تأسی نموده، خود را مسئول و موظف میداند که به نصیحت دیگران بپردازد. نصایحی که پشتوانهای قرآنی و روایی دارد. گاه ابیات و اشعار او ترجمانی از یک آیه یا روایتی از ائمه معصومین علیهم السلام است. برای بیان پند و اندرزها و بهرهگیری از آنها، در باب چهارم به جایگاه پند و اندرز در ادب فارسی و به ویژه در آثار نظامی پرداخته شده است.
اما در باب پنجم که قسمت اصلی و شالوده این رساله بر آن نهاده شده؛ مباحثی در عرفان نظری و عملی انتخاب شده و ضمن معرفی مختصر آن مبحث، آیاتی از کلام الله مجید و احادیثی از ائمه معصومین علیهم السلام؛ به عنوان سرچشمه و منبع اصلی عرفان ناب و همچنین بیان سخن و یا اشعار فحول عرفان؛ ابیاتی از حکیم نظامی نیز آورده شده است.
مطلبی که یادآوری آن در این قسمت لازم است؛ این که مشخصات دقیق منابع و مآخذ مانند سال و محل نشر و نام انتشارات که در پاورقی به آن اشاره نشده؛ در بخش فهرست منابع و مآخذ آورده شده است. اما نکته بدیهی در این رساله کاستیها و کمبودهای بیشمار آن است که به بضاعت مزجاه نگارنده و گستردگی مباحث باز میگردد؛ بنابراین از اساتید گرانقدر و خوانندگان محترم پذیرفتن عذر تقصیر را خواهانم.
مقدمه
ماندگارترین، دلانگیزترین و زیباترین آثار ادبی جهان همان هایند که با رنگ خدایی شکل گرفتهاند و از درون عارفان برآمدهاند و همین امتیاز ادب فارسی است که به ادبیات و شعر فارسی شخصیتی خاص بخشیده و آن را از برجستهترین و پرجاذبهترین آثار ادبی جهان قرار داده است.
شعر و نثر فارسی به دلیل وجود شاعرانی عارف و حکیم، محل تجلی فطرت کمالجوی آدمی است. انسان سازی و پرورش عقل و دگرگونی حال در جهت رسیدن به کمال، رسالت خطیر شاعران این مرز و بوم است. آنان در اشعار خود سعی نمودهاند فهمی والا درباره «انسان آن چنان که هست.» و «انسان آن چنان که باید.» به دست دهند و راه و روش رسیدن به آن چه که باید بود؛ را نیز ارائه دهند.
شعر و ادب فارسی با عرفان، پیوندی ناگسستنی دارد پیوندی که ریشه در درون، روان و عواطف انسان دارد. اصولاً شعر هنگامی شکل میگیرد که شاعر در درون خود لحظههایی عاطفی را تجربه میکند زمانی که این لحظهها تکرار شود شاعر با تجربههای درونی بسیاری روبهرو میشود و به تدریج در خود این آمادگی را احساس میکند که میتواند این تجربهها و احساسات را به دیگران منتقل کند و عرفان نیز تجربهای درونی و کشف و شهودی باطنی است. این تجربیات اگر در وجود شخصی که درد و داغی نهفته در دل دارد ایجاد شود؛ شعری میسراید ناب و آن چه را در دل دارد، بر زبان آورده و آن چه را که در درون مییابد به بیرون انتقال میدهد.
عرفان علاوه بر این که تجربهای درونی است؛ درد و داغی درونی، تب و تابی باطنی و شور و سوزی فطری است پس طبیعی است که درد و سوز و شور و شوق درونی اگر با زبان دل که زبان شعر است بیان شود اثری جاودانه بگذارد و ارتباطی بسیار نزدیک و تنگاتنگ با خواننده خود برقرار کند.
از این جهت بیشتر عارفان و دلآگاهان برای آشکار کردن و بیان کشف و شهودهای باطنی خویش و دید و دریافت درونی و فوران درد و داغ وجودی خویش از شعر مدد گرفتهاند و آزمونها و تجربیات و نکات عرفانی را به صورت آموزههایی بسیار والا در شعر درآوردهاند و چنین است که چنین میراث گرانقدری در ادب فارسی، مشحون و مالامال از نکات عرفانی در دسترس ما قرار گرفته است.
نکته دیگر اینکه تجربههای عرفانی احساس را اوج میدهد. لطف و صفا و پاکی خاصی به دل میدهد و باعث عروج عاطفه میشود و در یک کلام زمینه را برای صعود دریافت و شکوفایی شعور و شناخت آن چه از حیطه عقل برتر است، فراهم میکند بنابراین طبیعی است که چنین افرادی هنرمندانه حکمت و هنر و عقل و احساس را به تصویر کشند و چنان استادانه مضامین والای عرفانی را در پس کلمات قرار دهند که در ذهن خواننده اعجاز کند.
زبان فارسی جولانگاه هنرنمایی شاعران بزرگی همچون حافظ، مولوی، عطار، سعدی، نظامی و… بوده است. از میان این شاعران، حکیم نظامی که از ارکان مهم ادب فارسی به شمار میآید، نادره حکیمی است که به دلیل فطرت توحیدی و بینش عمیق و معلومات وسیع، اشعاری نغز همراه با آموزههای اخلاقی دارد. کلک هنرآفرین او داستانهایی زیبا را به نظم کشیده که خواننده را شیفته و مجذوب کرده و ضمن جذب و ایجاد علاقه در خواننده نصایح بسیار ارزشمند خود را سخاوتمندانه به همگان تقدیم میدارد.
هنر او نه تنها در روانی کلام و به کارگیری کلمات در موقعیتهای مناسب و سلاست و استحکام به جلوه درآمده که عالیترین معانی و مفاهیم حکمی، عرفانی و اخلاقی را نیز به زیبایی به نظم کشیده است. از هنرنماییهای او همین بس که اشعاری بزمی ترتیب داده و مجالس بزم خود را زیرکانه به رعایت اصول اخلاقی، عفت، حیا و حتی بیان مفاهیم عرفانی آذین بسته است.
چنان که در لیلی و مجنون او میبینیم عشقی پاک، مقدس و الهی را عرضه میکند و در خسرو و شیرین انزجار و نفرت خود را آشکارا و نهانی از لجام گسیختگی و شهوترانی اعلام داشته و جانبداری خود را از فضیلت عفت مرتباً گوشزد میکند و با بیان پرهیزکاری شیرین و ادامه داشتن این پرهیز و رعایت کردن حدود تا زمانی که منجر به ازدواجی سالم شود بسیار زیبا، عفت و پاکدامنی را القا میکند. عناصری که باعث حفظ عفت میشود بر مبنای آن چه از بیانات نظامی بر میآید خداترسی، پرهیزکاری، شرم، حیا، صبر، اعتقاد به حلال و حرام است که آنها را از مؤلفههای سعادت آدمی میداند.
عفت قلم از ویژگیهای شخصیت نظامی است آثار نظامی به جز مخزنالاسرار صحنههای عاشقانه فراوانی دارد. اما هرگز زبان و قلم را به ایجاد صحنههای رکیک سوق نداده است و در چنین مقاطعی مانند ملاقات خسروپرویز با شکر و یا شیرین یا اسکندر با کنیزان و یا حضور بهرامگور در هفت گنبد با کنیزان، از حدود نزاکت و اخلاق خارج نشده است لذا مطالعه اشعار او، نظامی را شاعری عفیف، صبور، با ادب، باگذشت و قانع معرفی میکند که این همه نتیجه حکمت اوست.
نظامی حکیم است و حکیم کسی است که حکمت میداند و حکمت از نظر لغوی دانایی، علم، دانشمندی، عرفان ومعرفت معنا شده است. لفظ حکمت در قرآن کریم در مورد علم دین و حقیقت و گاه در معنی کلام خدا و قرآن به کار رفته است. اما حکمت به هر یک از معانی فوق که در نظر گرفته شود بدون تربیت نفس به دست نمیآید. بنابراین میتوان گفت حکیم نظامی مانند هر حکیم دیگری عارف است و به یاری خدا سعی شده در فصل پنجم این مطلب با آوردن اشعار این شاعر عارف بررسی گردد.
دانلود با لینک مستقیم
پایان نامه دکتری آرای عرفانی حکیم نظامی گنجوی