دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
نکوهش تکبر و خودپسندی شیطان
شیطان بر آدم به جهت خلقت او از خاک فخر فروخت و با تکیه به اصل خود که از آتش است. دچار تعصب و غرور شد. پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصبها و سر سلسلة متکبران است. که اساس عصبیت را بنا نهاد و بر لباس کبریایی و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگی را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنی را از تن درآورد. آیا نمینگر که خدا به خاطر خود بزرگبینی ، او را کوچک ساخت؟ و به جهت بلند پروازی او را پست و خوار گردانید، پس او را در نیا طرد شده، و آتش جهم را در قیامت برای او مهیا فرمود؟
آزمایش درمان تکبری: خداوند اگر اراده میکرد، آدم را از نوری که چشمها را خیره کند و زیباییش عقلها را مبهوت سازد. و عطر و پاکیزگیاش حس بویایی را تسخیر کند، می آفرید، که اگرچنین میکرد گردنها در برابر آدم فروتنی میکردند، و آزمایش فرشتگان برای سجدة آدم آسان بود. اما خداوند مخلوقات خود را با اموری که آگاهی ندارند آزمایش میکند، تا بد و خوب تمیز داده شود، و تکبر و خودپسندی را از آنها بزداید، و خود بزرگ بینی را از آنان دور کند. پس از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید زیرا اعمال فراوان و کوششهای مداوم او را با تکبر از بین برد. او شش هزار سال عبادت کرد که مشخص میباشد از سالهای دنیا یا آخرت است. اما با ساعتی تکبر همه را نابود کرد. چگونه ممکن است پس از ابلیس فرد دیگری همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند؟
هشدار از دشمنیهای شیطان
ای بندگان خدا! از دشمن خدا پرهیز کنید. مبادا شما را به بیماری خود مبتلا سازد، و با ندای خود شما را حرکت درآورد، و با لشکرهای پیاده و سواره خود بر شما بتازد! به جانم سوگند! شیطان تیر خطرناکی برای شکار شما بر چله کمان گذارده و تا حد توان کشیده و از نزدیکترین مکان شما را هدف قرار داده است و خطاب به خدا گفت: «پروردگارا به سبب آن که مرا دور کردی دنیا را در چشمهایشان جلوه میدهم و همه را گمراه خواهم کرد» .
اما تیری در تاریکیها و سنگی بدون نشانه روی رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندی، و برادران تعصب و خودخواهی و سواران مرکب جهالت و خودپرستی، او را تصدیق کردند.
افراد سرکش شما تسلیم شیطان شدند و طمع ورزی او در شما کارگر افتاد و این حقیقت بر همه آشکار گردید. و حکومت شیطان بر شما استوار شد، و با لشگر خویش به شما را با فرود کردن نیزه در چشمها، بریدن گلوها ، کوبیدن مغزها پایمال کرد. تا شما را به سوی آتشی بکشاند که از پیش مهیا گردید.
پس شیطان بزرگترین مانع برای دینداری و زیانباراترین و آتش افروزترین فرد برای دنیای شماست! شیطان از کسانی که دشمن سرسخت شما هستند و برای درهم شکستنشان کمر بستهاید خطرناکتر است. مردم ! آتش خشم خود را بر ضد شیطان به کار گیرید، و ارتباط خود را با او قعط کنید. به خدا سوگند شیطان بر اصل و ریشه شما فخر فروخت و برحسب و نسب شما طعنه زد و عیب گرف و با سپاهیان سواره خود به شما هجوم آورد و با لشکر پیاده راه شما را بست که هرکجا شما را بیابند شکار میکنند و دست و پای شما را قطع میکنند نه میتوانید با حیله و نقشه آنها را بپرا کنید و نه با سوگندها قادرید از سر راهتان دور کنید.
زیرا کمین گاه شیطان ذلتآور، تنگ و تاریک، مرگ آور، و جولانگاه بلا و سختیهاست، پس شرارههای تعصب و کینههای جاهلی را در قلب خود خاموش سازید. که تکبر و خودپرستی در دل مسلمان از آفتهای شیطان، غرورها و کششها و وسوسههای اوست.
تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهید و تکبر و خودپسندی را زیر پا بگذارید و حلقههای زنجیر خود بزرگ بینی را از گردن باز کنید و تواضع و فروتنی را سنگر میان خود و شیطان و لشکریانش قرار دهید زیرا شیطان از هر گروهی لشکریان و یارانی سواره و پیاده دارد. و شما همانند قابیل نباشید که بر برادرش تکبر کرد، خدا او را برتری نداد. خویشتن را بزرگ میپنداشت و حسادت او را به دشمنی وا داشت تعصب آتش کینه در دلش شعلهور کرد. و شیطان باد کبر و غرور در دماغش دمید و سرانجام پشیمان شد و خداوند گناه قاتلان را تا روز قیامت برگردن او نهاد.
پرهیز از تکبر و اخلاق جاهلی:
آگاه باشید ! در سرکشی و ستم زیادهروی کردید، و در زمین در دشمنی با خداوند فساد به راه انداختید، و آشکارا با بندگان خدا به نبرد پرداختید. خدا را ! خدا را ! از تکبر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشید که جایگاه بغض و کنیه و رشد وسوسههای شیطانی است، که ملتهای گذشته و ملتهای پیشنی را فریب داده است، تا آنجا که در تاریکیهای جهالت فرو رفتند،و در پرتگاه هلاکت سقوط کردند، و به آسانی به همان جایی که شیطان میخواست کشانده شدند. کبر و خودپسندی چیزی است که قلبهای متکبران را همانند کرده تا قرنها به تضاد و خونریزی گذراندند، و سینهها از کینهها تنگی گرفت.
پرهیز از سران متکبر و خودپسند:
آگاه باشید زنهار ! زنهار از پیروی و فرمانبری سران و بزرگانتان آنان که اصل و حسب خود مینازند و خود را بالاتر از آنچه که هستند میپندارند و کارهای نادرست را به خدا نسبت میهند و نعمتهای گسترده خدا را انکار میکنند تا با خواستههای پروردگاری مبارزه کنند و نعمتهای او را نادیده انگارند آنان شالوده تعصب جاهلی و ستونهای فتنه و شمشیرهای تفاخر جاهلیت هستند.
پس از خدا پروا کنید و با نعمتهای خدادادی درگیر نشوید، و به فضل و بخشش او حسادت نورزید و از فرومایگان اطاعت نکنید آنان که تیرگیشان را با صفای خود نوشیدید و بیماریشان را با سلامت خود در همآمخیتهاید و باطل آنان را با حق خویش مخلوط کردهاید در حالی که آنان ریشه همه فسقها و انحرافات و همراه انواع گناهانند. شیطان آنها را برای گمراه کردن مردم مرکبهای رام قرار داد و از آنان لشکری برای هجوم به مردم ساخت و برای دزدین عقلها و داخل شدن در چشمها و گوشهای شما آنان را سخنگوی خود برگزید. که شما را هدف تیرهای خویش و پایمال قدمهای خود و دستاویز وسوسههای خود گردانید.
ضرورت عبرت از گذشتگان:
مردم از آنچه که بر ملتهای متکبر گذشته از کیفرها و عقوبتها و سختگیریها و ذلت و خواری فرود آمده عبرتگیرید. و از قبرها و خاکی که بر آنچه ره نهادند. و زمینهایی که با پلهوها بر آن افتادند پند پذیرید. و از آثار زشتی که کبر و غرور در دلها میگذارد به خدا پناه ببرید، همانگونه که از حوادث سخت به او پناه میبرید!
اگر خدا تکبر ورزیدن را اجازه میفرمود حتماً به بندگان مخصوص خود از پیامبران و امامان اجازه میداد در صورتی که خدای سبحان تکبر و خودپسندی را نسبت به آنان ناپسند و تواضع و فروتنی را برای آنان پسندید که چهره بر زمین میگذارند و صورتها برخاک میمالند، و در برابر مومنان فروتنی میکنند و خود از قشر مستضعف جامعه میباشند که خدا آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی و بلا گرفتارشان کرد و با ترس و بیم امتحانشان فرمود و با مشکلات فراوان خالصشان گردانید پس ما و فرزند را دلیل خشنودی یا خشم خدا ندانید که نشانه ناآگاهی به موارد آزمایش و امتحان در بینیازی و قدرت است، زیرا خداوند سبحان فرمود: «آیا گمان میکنند مال و فرزندانی که به آنها عطا کردیم به سرعت نیکیها را برای آنان فراهم میکنیم؟ نه آنان آگاهی ندارند.»
فلسفه آزمایشها
پس همانا خداوند سبحان بندگان متکبر را با دوستان خود که در چشم آنها ناتوانند میآزماید؛ وقتی که موسی بن عمران و برادرش هارون بر فرعون وارد شدند. و جامههای پشمین به تن و چوب دستی در دست داشتند، و با فرعون شرط کردند که اگر تسلیم پرودرگار شود حکومت و ملکش جاودانه بماند و عزتش برقرار باشد،