یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله پروژه سازه های بتن مسلح

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله پروژه سازه های بتن مسلح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


«مقدمه»
پلان مذکور دارای ابعاد و مساحت می باشد و در شهر مشهد واقع شده است. ارتفاع کف تا کف هر طبقه و ارتفاع خرپشته می باشد. سیستم سقف طبقات از نوع تیرچه بلوک سفال است. این پلان از سه طرف محدودیت گسترش پی دارد و در شش سقف طراحی و محاسبه می گردد.

 

مشخصات مصالح مصرفی:
تمام میلگردهای مصرفی از نوع A II و مقاومت تسلیم آنها می باشد. آجر به کار رفته در تیغه ها از نوع مجوف با وزن مخصوص می باشد. سنگ بکار رفته در نما نیز از نوع گرانیت با وزن مخصوص می باشد.
مشخصات خاک محل:
تنش مجاز خاک، و از نوع II می باشد و محل ساختمان در شهر مشهد واقع است. سیستم باربر جانبی از نوع قاب خمشی متوسط در یک جهت و قاب خمشی متوسط با دیوار برشی متوسط در جهت دیگر است.

 

آیین نامه های مورد استفاده:
برای بارگذاری از آیین نامه مبحث ششم مقررات ملی ساختمان استفاده شده است. برای بارگذاری زلزله از آیین نامه 2800 ویرایش سال 1378 استفاده شده است. طراحی اجزای سازه ای مطابق آیین نامه بتن ایران می باشد.

 

نرم افزارهای مورد استفاده:
تحلیل کامپیوتری سازه با استفاده از نرم افزار ETABS VER 7.21 انجام شده است.

 

فصل اول: بارگذاری

 


جدول جرم مخصوص مصالح مصرفی مطابق مبحث ششم مقررات ملی ساختمان

 

 

 

شرح جرم مخصوص
سنگ گرانیت 2800
آجر مجوف 600
بتن معمولی 2400
پوکه معدنی 600
آجر کاری با آجر مجوف 850
گونی قیر اندود دولا 15
سنگ موزائیک 2400
ملات گچ 1300
ملات گچ و خاک 1600
ملات ماسه و سیمان 2100

 

 

 

 

 


«تیغه داخلی ساختمان»

 

 

 

 

 


«دیوار طرفین ساختمان که به دیوار همسایه می چسبند»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


«دیوار نمای ساختمان»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرض های عمومی در سقف های تیرچه بلوک
1. تیرچه های مجاور و بتن پوششی بالایی بصورت تیر T شکل مجاور و مجزا در نظر گرفته می شود.
2. تکیه گاه تیرچه ساده بوده و بار گسترده در سرتاسر طول آن توزیع شده است.
3. تیر فاقد نیروی محوری است.
4. تیر فاقد فولاد فشاری است.
5. فاصله محور تا محور تیرچه ها برابر عرض مؤثر بال درنظر گرفته می شود.
6. پوشش آرماتورهای کششی برابر 5/1 سانتی‌متر است.
7. بلوک ها در مقاومت تیر T شکل تاثیری ندارد.

 

تعیین ابعاد تیرچه و بلوک:
طبق بند 11-2-4-3 آیین نامه بتن ایران داریم:
تعیین ارتفاع تیرچه:

ضریب اصلاح :

 


تعیین عرض تیرچه:

 


تعیین ضخامت بتن پوششی:

 

«سقف طبقات (تیرچه بلوک سفالی)»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وزن دال بتنی
وزن تیرچه
وزن بلوک سفالی
وزن کف سازی و نازک کاری

 

 

 

 

 

تعیین بارگذاری در تراز طبقات:
با توجه به ضخامت اولیه سقف و همچنین ویژگی کفسازی و زیرسازی آن ابتدا وزن واحد سطح سقف را در صفحه قبل بدست آورده ایم.
از طرفی بار معادل تیغه بندی نیز به صورت زیر محاسبه می گردد:
مطابق با بند 6-2-2-2 مقررات ملی ساختمان (مبحث ششم)، وزن تیغه ها را می توان بصورت بار معادل که به طور یکنواخت بر کفها گسترده شده است، درنظر گرفت. البته به دلیل اینکه وزن یک متر مربع سطح تیغه ها از 150 کیلوگرم بر مترمربع بیشتر است، باید اثر موضعی بار تیغه ها را به طور جداگانه در طراحی کفها منظور داشت (بند 6-2-2-5 آیین نامه).
طول کل پارتیشن های داخلی = 8/38 = 39 (m)
ارتفاع پارتیشن ها = 3 (m)
سطح کل از حاصلضرب این دو عدد حاصل می شود:
سطح کل = 117 (m2)
وزن واحد سطح = 172 (Kg/m2)
بنابراین وزن کل این دیوارهای جداکننده از حاصلضرب دو عدد فوق حاصل می گردد:
وزن کل = 20124 (Kg)
سطح کل کف = 200– (4/3 * 8/4) = 183 (m2)
در نهایت بارگسترده وارد بر کف طبقات ناشی از تیغه های جداکننده بصورت زیر محاسبه می‌گردد:

نکته: از آنجاییکه سازه این پروژه توسط نرم افزار ETABS تحلیل و طراحی می گردد، باید توجه داشت که در صورت مدل کردن سقف، برنامه وزن تیرچه دال را محاسبه می کند، بنابراین باید وزن کف سازی، بلوک و زیرسازی سقف را بطور جداگانه محاسبه کرد و آن را به سقف ها اختصاص داد. بنابراین در قسمت ورود داده ها به نرم افزار، باید وزن تیرچه - دال را از وزن مرده سقف کم نمود:
سقف طبقات :

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پروژه سازه های بتن مسلح

دانلودمقاله بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

همان طور که می دانیم با وارد شدن به مقطع تحصیلی دبیرستان بچه ها با افت تحصیلی شدیدی روبرو می شوند که ما می خواهیم در این مورد توضیحات کوتاهی دهیم تا مشاوران عزیز مدرسه بتوانند کمک دانش آموزان کنند تا این افت تحصیلی دیگر ایجاد نشود. با وارد شدن به مقطع تحصیلی دبیرستان ما یک سال رشد کرده در دوران نوجوانی هستیم، غرور خواصی همه را در بر می گیرد و مسائل و مشکلات فسادی که باعث مشغول شدن فکر بچه ها می شود از یک طرف و وجود کتابهای درسی جدید از طرف دیگر فکر بچه ها را مشغول می کند. سخت گیری معلم ها باعث می شود که بچه ها از درس زده بشوند و دیگر علاقه ای به مدرسه نداشته باشند و از طرف دیگر فشار خانواده ها برای اینکه بچه هایشان در آینده شغل مناسبی داشته باشند و آنها را با نام دکتر و مهندس صدا کنند باعث می شود که فشار بیش از حد والدین به دانش آموزان آنها را از درس فراری دهند و علاقه ای به خواندن درس نداشته باشند، حال امیدواریم از این مطالبی که من و دوست عزیزم تهیه کرده ایم خوشتان بیاید و علاقه ای به درس پیدا کنید که دیگر این مشاوران عزیز برای افت تحصیلی شما نگران نباشند.

 


سنجش در عمل :
پاسخ به این سؤال که سنجش به یادگیری دانش آموز منجر می شود یا نه، تا حد زیادی به چگونگی اجرای آن در مدرسه ها و کلاس های درس بستگی دارد. شیوه هایی که از لحاظ نظری یکسان هستند، در عمل ممکن است کاملاً با هم متفاوت باشند. سن و پیشینه ی دانش آموزان، موضوع تدریس شده، باور داشت ها و شیوه ی کاری مورد علاقه ی معلم،
هدف ها و کاربردهای متفاوت سنجش، و محدودیت در زمان، فضا یا منابع، همگی
می توانند بر کاری که انجام می شود، اثر زیادی داشته باشد.
سن دانش آموزان کلاس به تنهایی می تواند یکی از عوامل مهم تعیین کننده خط مشی و شیوه ی کار باشد. آنچه که برای کودکان 11 ساله مطلوب یا امکان پذیر است، ممکن است با آنچه که برای کودکان 15 ساله مناسب است، کاملاً متفاوت باشد. اگرچه دانش آموزان خردسال هم می توانند، برای قضاوت درباره ی پیشرفت خودشان مسئولیت پذیری را آغاز کنند، این امر برای دانش آموزان جوان باید به صورت موضوعی عادی درآید، زیرا آن ها، زمانی که وارد زندگی بزرگسالی می شوند، ناگزیرند پیشرفت خود را به طور روزانه مورد ارزیابی و نظارت قرار دهند. در این بخش، سنجش را در موضوع ها و موقعیت های گوناگون، مورد بحث قرار می دهیم، از جمله مواردی که کار عملی مورد سنجش قرار گرفته است و هم چنین موضوع بسیار مهم خودسنجی که دانش آموزان را قادر می سازد تا کارهای خود را ارزیابی کنند.
سنجش موضوع درسی
پوشش دادن به تمام موضوع های درسی و میان درسی یک مدرسه در چنین کتابی امکان پذیر نیست، بنابراین، برای نشان دادن جنبه های مشترک و مطالب خاص در زمینه های گوناگون، تنها می توان به طور خلاصه، یک یا دو مسئله را در تعدادی از موضوع های درسی مورد توجه قرار داد.

 

خودسنجی
یکی از مهم ترین ویژگی های مجموعه کتاب های تدریس موفقیت آمیز، تأکید بر مشارکت دادن فراگیران است، چون تدریس و سنجش، نباید تنها چیزی باشند که معلمان برای دانش آموزان خود انجام می دهند. کنار گذاشتن افراد از پذیرش بخشی از مسئولیت های یادگیری خود، هر گونه حس مالکیتی را که ممکن است در آن ها وجود داشته باشد از بین برده و می تواند به از خود بیگانگی منجر شود. ارزیابی کردن کارهای خود ممکن است برای دانش آموزان، به ویژه دانش آموزان خردسال، دشوار باشد، اما این امر نمی تواند دلیلی برای خودداری از خودسنجی باشد. آنچه که گاهی اوقات «خودرویارویی» گفته می شود،
می تواند روی فراگیرانی تأثیرهای متفاوتی داشته باشد. این کار، برای بعضی از دانش آموزان می تواند بسیار روشنگر باشد، آن ها را در یادگیری شریک سازد، و باعث شود که از عملکرد خود احساس غرور کنند. آن ها ممکن است احساس کنند که بر صندلی راننده نشسته اند، و نوعی خودمختاری را کسب می کنند که بزرگسالان رشد یافته با دستیابی به آن، قادرند کارهایی را که انجام می دهند مرور کنند و در مورد چگونگی بهسازی آن ها به داوری بنشینند. برای بعضی دیگر از دانش آموزان خودسنجی می تواند تضعیف کننده باشد، و با ایجاد حصار دفاعی در اطراف آنان، احساس شکست را به آن ها انتقال می دهد؛ بسیاری دیگر نیز ممکن است به چرب زبانی روی بیاورند. برخی از افراد می توانند در مورد خود بسیار سخت گیر باشند، و در این فرایند، اعتماد به نفس خود را از بین ببرند، اگر خود ارزشیابی، به منظور تأثیر مثبت بر یادگیری انجام شود، باید معرفی، اجرا و نظارت بر آن به شیوه ای ظریف و خردمندانه انجام گیرد. خودسنجی شکل های مختلفی دارد، و متناسب کردن آن با سن و پیشینه ی دانش آموزان، مستلزم تنوع بخشیدن به آن هاست. گاهی اوقات دانش آموزان خردسال از شکل صورت های خندانی که نشانگر میزان متفاوت رضایت یا نارضایتی آن ها از کاری است که انجام داده اند، لذت می برند.
من این کار را خیلی خوب انجام دادم.
این خوب است (در حد معیارهای همیشگی من است.)
من این کار را به آن خوبی که می توانستم، انجام ندادم.
دانش آموزان سال های بالاتر ممکن است این شکل ها را وسیله ی بچه گانه ای بدانند، اما خردسالان، اغلب خوشحال می شوند که از این روش برای سنجش رفتار خود در کلاس، نگرش نسبت به موضوع ها یا مسائل (من با ... موافقم / مخالفم، من دوست دارم / دوست ندارم ...) ، تلاش کردن (من خیلی سعی کردم / من خیلی سعی نکردم تا ...) ، یا پیشرفت کلی در یک حوزه ی خاصی از مطالعه، استفاده کنند.

 

ساختار
گرچه دانش آموزان می توانند کارهای خود را براساس ملاک های خویش مورد سنجش قرار دهند، ممکن است لازم باشد که سرنخ هایی نیز برای انجام دادن این کار به آن ها داده شود. درست همان طور که معلمان و آزمونگران بیرونی اغلب برای نمره گذاری به نوعی ملاک مورد توافق نیاز دارند، خیلی از دانش آموزان نیز دارای چنین نیازی هستند. در واقع تدوین ملاک هایی برای سنجش، مشخص کردن چیزی که باید به آن وزن داده شود، تعیین آنچه که بیانگر کار «خوب» ، «درست» ، «تخیلی» و «موفقیت آمیز» است، ضروری بودن درجه های الفبایی (الف، ب و ...) ، نمره های عددی ، یا نظرهای نوشتاری و تأثیر هر یک از این ها بر بینش دانش آموزان، آن ها را قادر می سازد که درباره ی هدف تمرین و ارزشمندی آن، بحث و گفت و گو کنند. در مورد امتحانات عمومی، حتی استفاده از طرح نمره گذاری «رسمی» در تلاش دانش آموزان برای پاسخگویی به سؤال ها، می تواند بینش آفرین تر باشد.

 


خوداصلاحی
«خوداصلاحی» در اینجا به معنی ارائه ی پاسخنامه و مجموعه ای از پاسخ های درست به دانش آموز است. این کار ممکن است فقط زمانی انجام شود که هیچ گونه ابهامی وجود نداشته باشد و تعداد گزینه ها اندک بوده، یا اصلاً گزینه ای نداشته باشیم. برای مثال، در مورد ریاضیات، ممکن است پاسخ مسئله ریاضی که دانش آموزان باید حل کنند، به آنان داده شود. بنابراین، بیشترین کاربرد این روش در زمینه ی یادآوری اطلاعات و حل
مسئله ای است که فقط یک پاسخ دارد. «پایتخت فرانسه کجاست؟» ، «جنگ هاستینگز در چه تاریخی روی داد؟» ، «کلمه کودک به زبان آلمانی چه می شود؟» ، «تابلو مونالیزا اثر کیست؟» ، «حاصل ضرب 375 498 چیست؟» . خود اصلاحی، هم چنین می تواند در شرایطی که بیش از یک پاسخ قابل قبول وجود دارد، به شرطی که سؤال ها به جای باز پاسخ، بسته پاسخ باشند، مورد استفاده قرار گیرد. این سؤال آزمون که «نام دو ملکه ی انگلستان چیست؟» از دانش آموز می خواهد که پاسخ مورد نظر را از بین فهرست کوتاهی از احتمالات ممکن، استخراج کند، اما از سوی دیگر، سؤالی مانند «دو نفر نقاش بزرگ را نام ببرید،» برای خوداصلاحی خیلی مشکل ساز و گسترده است. تعریف دقیق کلمه ی «بزرگ» و تهیه فهرست تعداد بسیار زیادی از نقاش هایی که در طول قرن های متمادی زیسته اند و ممکن است برای این منظور واجد شرایط باشند، بسیار مشکل است.

 

رشد فردی و اجتماعی و رفتار
بعضی از مباحث را می توان در موضوع های گوناگون برنامه ی درسی جای داد، از جمله: «آموزش فردی، اجتماعی، اخلاقی و بهداشتی» ؛ «شهروندی» ؛ «محیط» ؛ «فکر کردن» ؛ هم چنین می توان آن ها را به عنوان یک موضوع درسی مستقل، در برنامه تدریس کرد. درباره ی این دیدگاه، در یک برنامه ی درسی دیگر مطلب نوشته ام (راگ، 1997). اگر سنجش منعکس کننده برنامه ی درسی باشد و از این طریق با برنامه ی درسی باشد و از این طریق با برنامه ی درسی پیوند نزدیک پیدا کند، پس یادگیری و رشد دانش آموزان را می توان با استفاده از روش های متعددی که در جای جای این کتاب شرح داده شد به خوبی مورد ارزشیابی قرار گیرد. ویژگی های فردی، یادگیری و رفتار، موضوع های بسیار حساسی هستند. کودکان نه فقط باید بیاموزند که عضوی از خانواده و جامعه ی گسترده ای هستند که امروز و فردا در آن زندگی می کنند. بنابراین، آن ها باید خود را با بسیاری از هنجارها و مقررات موجود در درون و بیرون مدرسه و همچنین با اصول و قوانین حاکم بر جامعه، هماهنگ سازند. قوانین و اصولی که اگر شهروندان بخواهند وظایف خود را نسبت به سایرین انجام دهند، باید آن ها را رعایت کنند. هم چنین آن ها باید به عنوان یک فرد، رشد کنند و به جای آنکه منتظر باشند تا به آن ها گفته شود که چه کاری باید انجام دهند، باید خود به طور مستقل عمل کنند.
گاهی اوقات بین رشد و ارزشیابی فرد و نقش وی در گروه، تنش هایی بروز می کند. بسیاری از اختراعات بزرگ، پیامد تمایل افراد به شکستن قواعد و تلاش برای دستیابی به راه حل های نامتعارف بوده اند. یکی از مثال ها در این زمینه پرواز است. تلاش های اولیه برای تولید ماشین های پرواز، در بهره گیری از مدل بال زدن پرندگان گرفتار شد، از این رو ماشین های اولیه برای پرواز بسیار کند و فاقد کارآیی بودند. راه حل مبتنی بر بال های انعطاف ناپذیر و خشک، غیرمنطقی به نظر می آمد. اگر بال ها نتوانند حرکت کنند، چه چیزی می تواند پرواز کند؟ با وجود این، رویکرد نامتعارف تنها رویکردی بود که مؤثر واقع شد. برای سنجش آموزش فردی، اجتماعی و اخلاقی به مهارتی در سطح بالا نیاز داریم. باید بین رشد فردی، اجتماعی، توازن وجود داشته باشد. انجام دادن این دو با یکدیگر، ناممکن نیست. در واقع، بخشی از یادگیری هر دو حوزه صرف ایجاد سازگاری در تعارض بین نیازهای فردی و گروهی می شود. سنجش غیررسمی و تکوینی احتمالاً بیش از سنجش رسمی و تراکمی مورد استفاده قرار می گیرد. بسیاری از بزرگسالان گواهی می دهند که معلمان آن ها، از طریق ارائه ی پسخوراند دقیق و مناسب در طول سال های حساس رشد، تأثیرهای مثبتی بر رشد آن ها داشته اند، درست همان گونه که برخی دیگر بر اثر سنجش غیرحساس از اعتماد و عزت نفس کمتری برخوردار هستند و از این بابت بسیار رنج می برند. این مطلب به معنای مخالفت با سنجش در حیطه های حساس رشد آدمی نیست، بلکه بیانگر ضرورت اجرای ماهرانه این سنجش هاست.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  33  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه

دانلودمقاله خلاقیت و نوآوری

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله خلاقیت و نوآوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


دانشمندان تعاریف متعددی در مورد خلاقیت بیان کرده اند اما به طور کلی خلاقیت عبارتست از بکارگیری تواناییهای ذهنی, برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید .
از تعاریف مختلف چنین استنباط می شود که بروز خلاقیت در هر فعالیتی قابل انتظار است .و محدود به هیچ نوع خاصی ازفعالیتها نمی شود. در هر حال آنچه را ایجاد فکر یا چیز جدید و کلاً در فراگرد خلاقیت اهمیت دارد تفکر است.

 

اهمیت خلاقیت:
تداوم حیات سازمانها به قدرت بازسازی آنها بستگی دارد این بازسازی از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود در روشهای تحقیق این اهداف انجام می شود. سازمان در مسیر تطبیق خود با تغییرات ناگزیر از تقویت فراگردهای خلاقیت است .زیرا به مرور زمان سازمان غیر خلاق از دور خارج شده یا مجبور به اصلاح سیستم می گردد در واقع تغییرات محیطی ضرورت ایجاد تغییر در سازمان را باعث می شود این تغییر ممکن است در کیفیت محصولات و خدمات, فن آوری, ساختار, فراگرد, سهم بازار, روابط کارگری یا قسمت دیگری رخ دهد. امروزه سازمانها مجبورند یا خود را برای ایجاد چنین تغییراتی آماده سازند یا خطر مواجهه با بحران های احتمالی را بپذیرند.

 

ارتباط خلاقیت و برنامه ریزی:
در برنامه ریزی های موفق گاهی از صدها فکر و نظر کاربردی استفاده می‌شود موقعیت نهایی سازمان و گاهی بقای آن به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و به کار گیری فکرهای جدید بستگی دارد.

 

موانع خلاقیت:
همه انسانها از استعداد نوآوری و خلاقیت برخوردارند در راه بروز خلاقیت موانع متعددی وجود دارد بطور مثال :
1-فقدان اعتماد به نفس
2-ترس از انتقاد و شکست
3-تمایل به همرنگی با جماعت
4-فقدان تمرکز ذهنی.
افزایش توان خلاقیت در گرو رفع این موانع است. اسلام برای ترک عادتهای ناپسند که به عنوان گناه شناخته شده اند و عواقب آن در ابتدا شخصیت فرد را مورد حمله قرار می دهد.روشهای موثری را به کار می گیرد بطور مثال از مهمترین برنامه های تربیتی اسلام می توان از نماز و روزه یاد کرد که زمینه فوق العاده مناسبی را برای ترک عادات ناپسند نظیر اعتیاد و دروغ گویی و…… مهیا می‌سازد.

 

نوآوری در سازمان های یاد گیرنده:
اگر سازمانها و مدیران بخواهند به حیات خود ادامه بدهند و کامیاب شوند باید نوآور باشند و به طور مستمر خود را با وضعیت جدید تطبیق دهند و اگر ایجاد فکرهای جدید و تبدیل آن فکرها به عمل و کاربردهای سودمند را نوآوری می‌گویند و به دو صورت انجام می گیرد.
1-نوآوری در فراگرد که موجب بهینه شدن انجام کار می گردد.
2-نوآوری محصول.
مدیران باید مراقب باشند تا فکرهای خوب واقعاً در فراگردهای کاری جدید یا اصلاح شده به اجرا در آیند آنها باید از اقتصادی بودن طرح های مذکور در زمینه تولید محصولات و ارائه خدمات جدید اطمینان حاصل کنند.

 


فراگرد نوآوری محصول:
خلاقیت و نوآوری برای سازمانهای امروزی امری اجتناب ناپذیر است بنابراین سازمانها باید تلاش کنند تا زمینه مساعدی برای طی فراگرد خلاقیت در محصول به وجود آورند بطور مثال:
1-ایجاد فکر جدید
2-آزمایشهای اولیه
3-تعیین امکان پذیری
4-کاربرد نهایی.
یکی از ویژگیهای عمده فراگرد نوآوری در سازمان این است که همواره باید بر مبنای نیازهای سازمان و بازار آن انجام پذیرد. موفقیت سازمان در گروه اجرای اثربخش آن فکرها برای بهبود عملکرد سازمانی است.

 

ویژگیهای سازمانها نوآور:
در سازمانها نوآور ساختار, استراتژی, فرهنگ و صاحبان قدرت در سازمان از نوآوری حمایت می کنند و بر تقویت روحیه کار آفرینی تاکید دارند. سازمانهای بزرگ تلاش می کنند تا انعطاف ساختار خود را افزایش دهند و از قابلیت نظیر سازمانهای کوچک بهره‌مند شوند و با اعطای استقلال به واحدهای تحقیق و توسعه آنها را به صورت تیم و گروه های وظیفه مستقل و خودگردان در آورند در این سازمانها به انواع افراد و مهارتها برای موفقیت در طی گامهای فراگرد نوآوری نیاز دارند.

 

نقش های نوآور و موانع نوآوری در سازمان:
در این سازمانها نقشهای مهمی وجود دارد که عبارت است از:
1-ایجاد کننده فکر
2-حفظ اطلاعات
3-قهرمان محصول
4-مدیر ویژه
5-رهبر نوآوری.
موانع نوآوری عبارتند از:
1-محدود بودن ارتباط با مدیر عالی
2-حاکمیت جو عدم تحمل اختلاف سلیقه
3-افراد در حفظ وضع موجود
4-تاکید بر افق زمانی کوتاه مدت
5-تصمیم گیرندگان بیش از حد حسابگر
6-اعطای پاداش های نامناسب
7-تاکید بیش از حد بر الزامات بروکراتیک.

 

تقویت قدرت خلاقیت:
قدرت خلاقیت را می توان از طریق مشاوره, هدایت و آموزش هدایت کرد. نوآوری نتیجه هوش و استعداد افراد نیست بلکه حاصل کار سخت و طولانی بر روی مسائل است. افراد خلاق از ویژگیهایی برخوردارند بطور مثال:
1-توجه خاص به مسائل گوناگون
2-بررسی دیدگاه ها و فکرهاو تجربیات گوناگون
3-بیان راه حل های گوناگون
4-استقلال فکری
5-دارای حس های ذهنی و بینشی هستند
6-بکار گیری فراگردهای فکری و عملی

 


شیوه های تفکر:
تفکر سرچشمه ایجاد اغلب فکرها و نظرها و ابتکارات جدید است و شیوه های متعددی دارد:
1-خلاق
2-سببی یا علی
3-استقرایی
4-قیاسی
5-قضاوتی

 

تفکر خلاق:
بینش حاصل از این فراگرد به قوه تصور در امر یافتن فکرهای جدید کمک می‌کند زیرا منشاء فکرهای جدید, قوه تصور و تخیل است نه قدرت تعقل منطقی به این ترتیب پس از ارزیابی سر نخهای گوناگون به دست آمده و ایجاد ارتباط بین آنها بهترین فکر به دست می آید.
تفکر سببی یا علی:
ویژگی بارز تفکر سببی اندیشیدن بطورمعکوس است
به این ترتیب که نیل به وضعیت مطلوب آتی در قالب فعالیت های فعلی وامتداد تسلسل علی انهای تا فعالیتها وحوادث آینده برنامه ریزی می شود
تفکر استقراری:
در این شیوه افراد به معنای اجزای اطلاعاتی متنوعی که در اختیار دارند برای رسیدن به یک نتیجه یا اصل کلی استدلال می کنند.

 

تفکر قیاس:
این شیوه عکس تصور استقراری است. ذهن متفکر پس از شناخت کل جهت شناسایی اجزای آن حرکت می کند نتایج حاصل از تفکر قیاسی بطور صریح به کلیه مصادیق خود تعمیم داده می شود

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله خلاقیت و نوآوری

دانلودمقاله آداب و رسوم خراسان

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله آداب و رسوم خراسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 بخت‌گشائی
شب چهارشنبهٔ آخر سال، یکى از شب‌هاى بسیار دلپذیر و شیرین ایرانى است. در این شب مردم شادى‌ها مى‌کنند و مجالس سور و سرور برپا مى‌سازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مى‌دهند که از هر جهت دل‌انگیز و زیبا است. این آداب و مراسم در هر نقطه و در هر شهرى رنگى مخصوص به خود مى‌گیرد و مطابق ذوق و سلیقهٔ اهالى هر محل به‌طرز خاصى اجراء مى‌گردد. در این شب در تمام شهرها و دهات، ایرانیان آتش مى‌افروزند و با خواندن اشعار شیرین و گرفتن فال و انجام مراسم دیگر نحوست و بدبختى و پلیدى را از خود دور مى‌سازند و در عوض خوشبختى و تندرستى و طالع نیک براى خود آرزو مى‌کنند. از آنجا که آتش از قدیم‌الایام در نزد ایرانیان مقدس و مظهر فروغ یزدان بوده، ایرانیان معتقد هستند که قبل از تحویل سال باید آتش افروخت و زشتى و پلیدى‌هاى سال کهنه را سوزانید و مسکن خود را از نحوست پاک نمود. اما در باب اینکه چرا ایرانیان شب چهارشنبه را براى این‌کار انتخاب کرده‌اند، روایات مختلفى هست، ولى آنچه در خراسان بیشتر مشهور مى‌باشد و تقریباً اکثر خراسانى‌ها به آن معتقد هستند این است که مختار سردار معروف عرب وقتى از زندان خلاصى یافت و به خونخواهى شهداى کربلا قیام کرد براى اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و برکفار بتازد دستور داد که شیعیان بر بالاى بام خانهٔ خود آتش روشن کنند و این شب مصادف بود با شب چهارشنبهٔ آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتش‌افروزى را در شب چهارشنبهٔ آخر سال اجراء کنند.
به عقیدهٔ استاد پور داود افتادن این آتش‌آفروزى به شب چهارشنبهٔ آخر سال علت دیگرى داشته است. وى در این‌باره مى‌نویسد: ”آتش‌افروزى ایرانیان در پیشانى نوروز از آئین دیرین است و همهٔ جشن‌هاى باستانى با آتش که فروغ ایزدى است پیشباز مى‌شود... شک نیست که افتادن این آتش‌افروزى به شب آخرین چهارشنبهٔ سال پس از اسلام است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هر یک از دوازده ماه نزد آنان بى‌کم و بیش سى روز بود و هر روز به نام یکى از ایزدان خوانده مى‌شد، چون هرمزد روز ـ بهمن روز ـ اردیبهشت روز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یوم‌الاربعاء نزد عرب‌ها روز شوم و نحسى است جا حظ در المحاسن و الاضداد (چاپ مصر ۱۳۵۰ ص ۲۷۷) آورده: ”والاربعاء یوم ضنک و نحس“. شعر منوچهرى گویاى همین روز تنگى و سختى و شومى است:
چهارشنبه که روز بلا است باده بخور بسا تکین مى‌خور تا به عافیت گذرد
این است که ایرانیان آئین آتش‌افروزى پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش‌آمد سال نو از آسیب روز پلیدى چون، چهارشنبه برکنار ماند. (استاد پور داود، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی، از انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۴۳ ص ۷۳ و ۷۴).
آداب چهارشنبه سورى بر دو قسم است:یکى آداب عمومى که همه در آن شرکت مى‌کنند و مهم‌ترین آنها آتش افروزى در شب مزبور مى‌باشد و دیگر آداب خصوصى که مخصوص زن‌ها است و مردها حق شرکت در آن‌را ندارند.
اول مراسم عمومى ـ خراسانى‌ها در شب چهارشنبه سورى نزدیک عروب آفتاب هفت بوته (یا سه بوته) آتش در وسط کوچه و یا در صحن حیاط گذاشته و به اصطلاح خودشان ”بته روشن مى‌کنند“ سپس پیر و جوان و کوچک و بزرگ از روى بوته‌هاى آتش مى‌پرند و براى دفع پلیدى‌ها این شعر را مى‌خوانند: زردى ما از تو سرخى تو از ما

زن‌هائى که بچهٔ کوچک و شیرخوار دارند، بچه‌هاى قنداقى را در بغل گرفته شادى‌کنان و قهقه‌زنان آنها را از روى آتش رد مى‌کنند. در دهات اطراف خراسان در موقع پریدن از روى آتش مى‌گویند:
آلا٭ بدر بلا بدر دزد حیز از دها٭ بدر
”آلا“ یعنى آل‌ها و آل، زنى است بسایر لاغر و قد بلند و سرخ‌روى که بینى‌ او از گل و کار او دزدیدن جگر زائوها است (از عقاید کلثوم ننه).
٭ (deha) یعنى ده‌ها.
پس از آن آتش را مى‌گذارند تا آخر بسوزد زیرا خاموش کردن آتش و فوت کردن به آن‌را بد مى‌دانند. وقتى آتش تا آخر سوخت و خاکستر شد یکى از اعضاء خانواده خاکستر آن را برمى‌دارد مى‌برد سر چهار راه مى‌ریزد تا باد ببرد.٭ این مراسم تقریباً در تمام ایران با مختصر تفاوتى اجراء مى‌شود و تفاوت آن بیشتر در شعرى است که موقع پریدن از روى آتش خوانده مى‌شود. پس از مراسم آتش‌افروزى براى دفع قضا و بلا مقدارى ذغال (که علامت سیاه‌بختى است) و اندکى نمک (که علامت شورچشمى است) و یک سکهٔ ده‌شاهى (کوچک‌ترین سکهٔ رایج کشور ـ علامت تنگ‌دستی) در کوزهٔ سفالینى که قبلاً براى این کار تهیه کرده‌اند انداخته و هر یک از افراد خانواده یک‌بار کوزه را دور سر مى‌چرخاند و نفر آخرى آن کوزه را به بالاى بام مى‌برد و از آنجا به میان کوچه پرتاب کرده مى‌گوید:
”درد و بِلایِ خَنَهْ رَهْ رِخْتُمْ به تویِ کوچه٭“ و به این طریق سیاه‌بختى و شورچشمى و تنگ‌دستى را از خانهٔ خود دور مى‌سازند.
بعضى از خانواده‌ها عقیده دارند که خاکستر این آتش را باید یک دختر نابالغ جمع کند و سر چهارراه بریزد سپس به در منزل آمده و در بزند. اهل خانه از او مى‌پرسند: کیه؟ جواب مى‌دهد: منم، مى‌پرسند: از کجا مى‌آئی؟ مى‌گوید: از عروسی. مى‌پرسند: چه آورده‌ای؟ جواب مى‌دهد: تندرستی! و به این طریق عقیده دارند که پلیدى‌ها را دور کرده و در عوض شادى و تندرستى براى خود فراهم کرده‌اند. ٭ dardo belây xana ra rextom be tuye kuča = درد و بلاى خانه را ریختم توى کوچه. وقتى مراسم شکستن کوزه پایان یافت اهل خانه دور هم جمع مى‌شوند و شادى مى‌کنند و آجیل و شیرینى مى‌خورن. این آجیل که به آجیل چهارشنبه سورى یا آجیل بى‌نمک موسوم است تشکیل مى‌شود از انجیر و کشمش و خرما و توت خشکه و فندق و پسته و بادام خام و امثال آنها و معتقد هستند که خوردن آجیل بى‌نمک در شب چهارشنبهٔ آخر سال شگون دارد.
خراسانى‌ها در شب چهارشنبهٔ آخر سال آنچه کوزهٔ کهنه در خانه دارند مى‌شکنند و به‌جاى آن کوزهٔ نو مى‌خرند و نیز براى تکمیل عیش و سرور خود در صورت داشتن استطاعت چهار رنگ پلو درست مى‌کنند که عبارت است از:
”رشته‌پلو ـ عدس‌پو ـ زرشک‌پلو ـ ماش‌پلو“ و مقدارى از آن‌را براى اقوام نزدیک خود مانند دختر و نوه و عروس که در خانهٔ دیگرى مسکن داشته باشند مى‌فرستند.
دوم مراسم خصوصى ـ در این شب مراسم دیگرى هم اجراء مى‌شود که خصوصى است و به‌وسیلهٔ زن‌ها انجام مى‌گردد و مردان حق شرکت در آن‌را ندارند. مراسم خصوصى زن‌ها بیشتر مربوط به گرفتن حاجت و بخت‌گشائى دختران و رفع درد و بلا است.
اگر خانواده‌ای، مریض و ناخوش داشته باشد یکى از زن‌هاى آن خانواده اول شب، چادر رخت‌خوابى به‌سر مى‌کند و به نیت شفاى مریض یک ملاقه (چنانکه خوانندگان مى‌دانند این لغت در اصل عربى و صحیح آن ”ملعقه“ است) به‌دست مى‌گیرد و به در خانهٔ همسایه مى‌رود و بدون آنکه کلمه‌اى صحبت کند چهار مرتبه با ملاقه به در مى‌کوبد. صاحبخانه ملاقهٔ او را مى‌گیرد و مقدارى خوراکى توى آن ریخته براى آن زن مى‌آورد. آن زن خوراکى‌ها را به منزل مى‌برد و به مریض مى‌خوراند و معتقد است که مریض بدین وسیله شفا خواهد یافت.
ممکن است صاحبخانه به‌جاى خوراکى مقدارى برنج و حبوبات خام توى ملاقهٔ آن زن بریزد در این‌صورت آن زن از برنج و حبوبات خام دیگرى که به‌دست آورده غذائى مى‌پزد و به مریض مى‌خوراند.
در صورتى‌که صاحبخانه خود مریض باشد یا سفرى داشته باشد از دادن خوراکى به آن زن خوددارى مى‌کند و با گفتن عباراتى از قبیل ”ناخوش داریم“ یا ”سفرى داریم“ جواب رد به او مى‌دهد زیرا معتقد است که دادن خوراکى به ”ملاقه زن“ براى ناخوش یا سفر کردهٔ او نحوست دارد و موجب خطر است.
دیگر از آدابى که در شب چهارشنبه سورى در خراسان مرسوم است، فالگوش ایستادن زنان در سر چهارراه و فال گرفتن آنها به حال اجتماع در اتاق است. رسم اول که براى حل مشکلات تقریباً در تمام ایران با اندکى تغییر و تفاوت معمول مى‌باشد، به این طریق انجام مى‌گیرد که زن‌ها یکى دو ساعت از شب گذشته چادر به‌سر کرده سر یک چهارراهى مى‌روند و کلیدى زیر پاى خود مى‌گذارند و کنار یک دیوار رو به قبله مى‌نشینند و گوش به گفتگوى عابرین مى‌دهند. اگر حرف خوب بشنوند مشکل آنها حل خواهد شد و به مراد خود خواهند رسید و اگر حرف بد بشنوند مشکل آنها حل نخواهد شد و به مراد خود نخواهند رسید.
اما فال گرفتن در اتاق که تقریباً اختصاص به خراسان دارد به این طریق انجام مى‌گردد که در شب چهارشنبهٔ آخر سال زنان محله در اتاقى جمع شده کوزه‌اى در وسط اتاق مى‌گذارند. بعد هر یک نیت کرده چیزى مانند انگشتر و انگشتوانه و امثال آنها در کوزه مى‌اندازند. صاحب‌ِ خانه کوزه را در تنور مى‌گذارد و سر تنور را مى‌پوشاند.
صبح زود زن‌ها مجدداً در همان اتاق جمع مى‌شوند. آنگاه صاحبخانه کوزه را به اتاق مى‌آورد و دختر نابالغى را بر سر کوزه مى‌نشاند. آن‌وقت هر یک از زن‌ها به نوبت یک ”چاربیتو“٭ مى‌خواند و بلافاصله دختر دست در میان کوزه مى‌برد و یکى از اشیاء درون کوزه را بیرون مى‌آورد. هر چهار بیتوئى که قبل از درآوردن شیئى به‌وسیلهٔ یکى از زنان خوانده شده است جواب نیت صاحب همان شیئى است، به این طریق دختر نابالغ تمام اشیاء کوزه را یک‌یک بیرون مى‌آرود و جواب نیت هر یک از زن‌ها از روى شعرى که قبلاً خوانده شده است معلوم مى‌گردد.
آبستنى و زایمان
ختران خراسانى مانند سایر دختران جهان وقتى به خانهٔ شوهر مى‌روند (خصوصاً در طبقهٔ سوم و متوسط جامعه) با کمال بى‌صبرى منتظر هستند که هرچه زودتر باردار شوند. هرگاه مدت از ازدواج آنها بگذرد و متوجه گردند که خود یا شوهر آنها عقیم هستند و از داشتن فرزند محروم خواهند بود سخت مضطرب مى‌شوند و در صدد علاج برمى‌آیند. زنان فهمیده و تحصیل کرده به پزشک متخصص مراجعه مى‌کنند و لیکن زنان بى‌سواد و امل و قدیمى متوسل به جادو و جَنبل و اعمال خرافى مى‌گردند و براى باردار شدن به یکى از طرق زیر عمل مى‌کنند:
۱. پوست ختنهٔ اطفال را گرما گرم مى‌بلعند.
۲. آجیل مشکل‌گشا نذر مى‌کنند.
۳. هروقت زائوئى به حمام برود با او به حمام مى‌روند و از آبى که به سر زائو ریخته باشند چند مشت به سر و سینه و شکم خود مى‌ریزند.
۴. به دباغ‌خانه مى‌روند و سه بار از روى تغار دباغى مى‌پرند و در نوبت سوم چند قطره از محلول آب آهک درون تغار مى‌خورند.
۵. جگر گوسفند نابالغ آسمان ندیده را زیر پاى خود مى‌سوزانند.
۶. سه یا چهار دانه نخود خام را در پارچهٔ نازکى مى‌پیچند و شب موقع خوابیدن در دهانهٔ... خود مى‌گذارند و عقیده دارند که اگر تا صبح نخودها ”نیش بزند“ به زودى باردار خواهند شد.
۷. از مجلس روضه‌خوانى یک استکان یا یک قاشق پنهانى به‌عنوان گرو برمى‌دارند و نذر مى‌کنند که اگر بچه‌دار شدند شش استکان یا شش قاشق به‌جاى آن بخرند و به مجلس روضه‌خوانى رد کنند.
۸. نذر مى‌کنند که اگر صاحب اولاد شوند سه تا هفت سال موى سر فرزند خود را کوتاه نکنند و پس از پایان این مدت، هم‌وزن موى سر فرزند خود طلا یا نقره بخرند و به نزدیک‌ترین امامزاده تقدیم کنند.
۹. روز پنج‌شنبه به نیت داشتن فرزند روزه مى‌گیرند و یا ”دهن روزه“ بالاى گنبد امامزادهٔ شهر مى‌روند و چند ساقه علف از لاى آجرهاى روى گنبد مى‌کَنَند. اول غروب علف‌ها را دم مى‌کنند و با آن روزهٔ خود را باز مى‌کنند و همان شب به نیت باردار شدن با شوهر خود هم‌بستر مى‌شوند.
۱۰. اگر زنى ضامنش کج باشد (یعنى نحرافات رحمى ـ Deviations uterines داشته باشد) براى حامله شدن سه روز پى‌در پى روى زمین مى‌نشیند و پاهاى خود را از دو طرف دراز مى‌کند. بعد انگشتانه‌اى میان دو پا و در محاذات زانوان خویش قرار مى‌دهد. آن‌وقت سر خود را به طرف زمین خم مى‌کند و مى‌کوشد که با دهان خود انگشتانه را از زمین بردارد. هرگاه بتواند در یکى از این سه روز موفق به برداشتن انگشتانه با دهان خود بشود حتماً حامله خواهد شد و لیکن اگر در سه روز اول موفق به برداشتن انگشتانه نشد سه روز دیگر قبل از صرف صبحانه دو عدد پیاز درسته، محکم به دو کشالهٔ ران خود مى‌بندد و با همان حال تمرین فوق را مجدداً تکرار مى‌کند و نیم ساعت بعد پیازها را ور مى‌اندازد و عقیده دارد که این بار حتماً حامله خواهد شد.
۱۱. اگر هیچ‌یک از عملیات فوق مؤثر واقع نشد قدرى ”پیه‌گُرده ـ مقصود چربى روى قلوهٔ گوسفند است“ را در ظرفى ریخته روى آتش نگاه مى‌دارند تا آب شود. بعد مقدارى پشم شتر را مى‌شویند و با کمال دقت ”تیت مى‌کنند“ یعنى صوف‌ها و موهاى ریز آن‌را از هم جدا مى‌سازند و کثافات آن‌را مى‌گیرند. آن‌وقت پشم‌ها را به‌صورت گلولهٔ کوچکى در مى‌آورند و نخى هم از وسط آن مى‌گذرانند، پس از آن سرنخ را به‌دست مى‌گیرند و گلوله ار در پیه مذاب مى‌اندازند و چند بار به راست و چپ مى‌غلتانند تا خوب به روغن پیه آغشته شود. بعد آن‌را در ظرف دیگرى در مجاورت هواى آزاد قرار مى‌دهند تا پیه منجمد شود و ذرات گلوله به‌هم بچسبد. سپس گلوله را به همان حال در دهانهٔ مهیل قرار مى‌دهند و مراقبت مى‌کنند که نخ از دهانهٔ مهیل بیرون بماند تا هنگام خارج کردن گلوله زحمتى ایجاد نگردد (گاهى گلولهٔ آغشته به روغن پیه را به‌جاى مهیل در مقصد مى‌گذارند). این عمل ار از روز چهارم قاعدگى شروع مى‌کنند و سه روز متوالى یعنى تا هفتم که مى‌خواهند به حمام بروند ادامه مى‌دهند و عقیده دارند که هر زن عقیمى به این طریق عمل کند حامله خواهد شد.
عروسى
به‌ عقیدهٔ خراسانى‌ها ازدواج نه تنها یک وظیفهٔ طبیعى و اجتماعى است بلکه یک وظیفهٔ دینى و مذهبى نیز هست. وقتى پسر به سن بلوغ رسید (به‌نظر عوام علامت بلوغ در نزد پسران کف کردن ادرار یا چاک خوردن غضروف نوک بینى یا دو بهر شدن (دو رگه شدن) صدا است). و خط سبز پشت لب او رنگ گرفت، پدر و مادر او موظف هستند که براى او زن بگیرند و طبق احکام قرآن و شریعت اسلام ”دامادش کنند“ وقتى هم دختر به سن بلوغ رسید باید او را به شوهر بدهند. البته هرگاه بخواهند پسر خود را داماد کنند سعى مى‌کنند که عروس آنها دخترى ”نجیب و سر به‌ راه و باهنر“ باشد و اگر بخواهند دختر خود را به شوهر بدهند دقت مى‌کنند که داماد آنها مردى ”شرابخور و کاهل‌نماز و فاسق و کفترباز“ نبوده، بلکه ”نمازخوان و نجیب و زحمت‌کش (در نظر عوام خراسانى مرد زحمت‌کش کسى است که اگر دست به پشت او بزند گرد از آن ”حرکت کند“).“ و ”پدر و مادردار“ باشد.
براى خواستگاری، مادر داماد و چند تن زنان جاافتاده و نسبتاً مسن که با داماد خویشى و قرابت نزدیک داشته باشند (مثلاً خاله و عمه و خواهر داماد) به‌عنوان مهمانى یا به بهانهٔ کرایه کردن اتاق و یافتن خانهٔ خالى به خانهٔ عروس مى‌روند. مادر عروس که از طرز برخورد مهمان‌ها و ”برداشت صحبت آنها“ حدس مى‌زند که براى خواستگارى آمده‌اند، دختر خود را صدا مى‌زند و مى‌گوید براى مهمان‌ها چائى و قلیان بیاورد. وقتى دختر چائى و قلیان آورد مادر داماد یا یکى از زنان همراه او دستى به سر و گردن دختر مى‌کشد و ماشاالله گویان گونه‌ها و لبان او را مى‌بوسد و به این بهانه سر و زلف او را معاینه مى‌کند ببیند گیس عاریه دارد یا موى او طبیعى است، ضمناً دهان دختر را بو مى‌کشد ببیند دهان او بو مى‌دهد یا خیر؟ بعد مادر داماد و سایرین سؤالات گوناگونى دربارهٔ هنرها و کمالات دختر، از مادر وى مى‌کنند و خصوصاً در مورد خانه‌دارى و آشپزى و خیاطى مباحث مختلفى را پیش مى‌کشند و از خود دختر هم سؤالاتى مى‌کنند ببینند تا چه حد خانه‌دار و کدبانو است.٭
در قدیم رسم بوده است که خواستگاران مقدارى ”سبزى خوردن“ همراه خود به خانهٔ دختر مى‌بردند و به او مى‌دادند پاک کند و ضمن دقت در طرز کار دختر نام یک‌یک سبزى‌ها را از او مى‌پرسیدند.
هرگاه پس از این گفتگو و تحقیق مادر داماد و سایر زن‌ها شکل و شمایل دختر را پسندیدند علناً به خانوادهٔ دختر اظهار مى‌کنند که براى خواستگارى آمده‌اند و مقصود خویش را هم با عبارت خاصى بیان مى‌کنند و مثلاً مى‌گویند: ” آمده‌ایم ببینیم پسر ما را به غلامى قبول مى‌کنید یا نه؟“ خانوادهٔ دختر نیز جواب مى‌دهند: ”البته به آقائى مى‌پذیریم قدم او به‌روى چشم ما“.
البته این رسم بیشتر در خانواده‌هاى عوام و قدیمى و متوسط عمل مى‌شود نه در خانواده‌هاى اعیان و امروزی: رسم خواستگارى هم در شهرها و دهات مختلف خراسان تغییر مى‌کند و گاهى به‌کلى صورت دیگرى به خود مى‌گیرد: از جمله در قاین رسم است که زنى از نزدیکان داماد به خواستگارى مى‌رود. وقتى به جلو خانهٔ دختر مى‌رسد در مى‌زند. مادر دختر از اندرون مى‌پرسد: کنه، کنه
(kena ـ kena=کیه‌کیه)؟ زن مى‌گوید: دِرِ وِاکُنَه، دِرِ وِاکُنَه (dar vâ kone= در باز کنید) ، بُرِ شُما حَنا مى‌ارِم (bor ŝomâ hanâ miarem= براى شما حنا آورده‌ایم). مادر دختر جواب مى‌دهد: بابا نشوه رضى (bâbâ neŝeva razi = بابا نشود راضی).، حَنایونِ شما از خود (تلفظ شود: xod) شما، دختر نِدَرِم (nedarem=نداریم)، بَرْ دخترِ ماچى بِیَردِه‌ئى (bor doxtare mâ ĉi biardeyey= براى دختر ما چه آورده‌اید)؟ زن پاسخ مى‌دهد: صدا اختَه و صد بَخْتَهْ (baxta = گوسفند نر سه ساله)، صدمَه آرد وَر رِختَهْ (sad ma ârd var rexta= صد من آرد الک کرده)، صد پلاس و صد قَه لّىِ (qali= قالی)، صد لحاف و صدنَه‌لّىِ (nali= نالی، تشک)، صد کرّه و صد اسبی، صد تِمَنْ عب بَسى (sad temane abbasi= صد تومان عباسی)! آن‌وقت مادر دختر راضى مى‌شود و مى‌گوید: بابا بشِوَه رَضِی، وَ ختَه کِه شِوَه رَضِى (vaxta ke ŝeva razi= وقت است که شود راضی)، هموصد تِمَن عَب بَسی. پس از آنکه دو عبارت کوتاه سابق‌الذکر بین خواستگاران و خانوادهٔ عروس رد و بدل شد طرفین شبى را معین کرده قرار مى‌گذارند که ”مردهای“ خانوادهٔ داماد براى ”بعله برون“ به خانهٔ دختر بروند و دربارهٔ لوازم و اثاث سر عقد و مهریه و شیربهاء٭ بحث و مذاکره کنند. بعد مى‌آیند به خانه و براى داماد شکل و شمایل و قد و قواره و چشم و ابروى دختر را توصیف مى‌کنند و مى‌گویند سفید است یا سبزه، کوتاه است یا بلند، چاق است یا لاغر، و با فشار و اصرار وادار مى‌کند که مردها هرچه زودتر براى مجلس ”بعله‌برون“ بروند و مقدمات مجلس عقد را فراهم کنند در فاصلهٔ این مدت خانوادهٔ عروس در خارج تحقیقاتى دربارهٔ شغل و مقام و شخصیت و اخلاق داماد مى‌کنند و دختر را هم پنهانى به محل کار و کسب داماد مى‌برند تا او را ببیند و در صورتى‌که نقصى در وضع داماد مشاهده نکنند در شب ”بعله‌برون“ موافقت خود را با این ازدواج اعلام مى‌دارند.
شیربهاء را در خراسان قبالهٔ نقدى یا باشلق (bâŝloq) مى‌گویند در روستاها شیربهاء متعلق به پدر و مادر عروس است و هیچ‌کس دیگر حق ندارد از آن استفاده کند.
شب ”بعله‌برون“ در خراسان بیشتر به شب جواب اِستَنى (از فعل استاندن ـ گرفتن) یا شب کفش‌پاکنى (تفصیل آن بعد خواهد آمد) معروف است. در این شب خانوادهٔ داماد حلقه‌اى براى انگشت عروس مى‌خرند و این حلقه را که در حقیقت حلقهٔ نامزدى است کلیکى (کلیکى ـ kliki مرکب از کلمه کلیک به‌معنى انگشت + یاء نسبت) مى‌نامند. در روستاها علاوه بر آن یک جغت کفش به‌عنوان ”نشونی“ که اندازهٔ پاى عروس تهیه مى‌کنند و کفش و کلیکى را با مقدارى نقل و نبات و قند و چاى و حنا (و گاهى یک دست لباس) در سینى مخصوصى مى‌گذارند چند سکهٔ نقره هم در سینى مى‌اندازند و به خانهٔ دختر مى‌برند و ضمن صرف چاى و شیرینى دربارهٔ میزان باشلق و مهریه٭ و لوازمى که داماد باید براى سر عقد بخورد مذاکره مى‌کنند.
در روستاها معمولاً مهریه عبارت است از یک تا ده مَن زمین تخم کار، یک ساعت آب قنات چند درخت میوه و باشلق عبارت است از چند فرد قالیچه یا گلیم و هفت من مس و هفت مثقال طلا و هفت دست لباس و یک جوال آرد و چند گوسفند و چند الاغ هیزم و ده من پشم و ده من پنبه.
پس از آنکه بین طفین موافقت حاصل شد، زنان داییره مى‌زنند و ”هولولو، شولولو“ مى‌گویند، سپس مشتى پول نقره در کفش‌ها مى‌ریزند و کفش‌ها را در میان هلهله و شادى به پاى عروس مى‌کنند پس از انجام این مراسم براى مهمان‌ها شربت و چاى و شیرینى مى‌آورند سپس روزى را معین مى‌کنند که داماد با عروس و چند تن از خانوادهٔ عروس و داماد به بازار بروند و آینه و شمعدان و انگشتر و سایر لوازم را به‌نحوى که قرار گذاشته‌اند بخرند. در پایان مجلس براى خوشبختى و شادکامى طرفین مقدارى قند یا نبات مى‌شکنند، نصف آن را به خانوادهٔ عروس مى‌دهند و نصف دیگر آن را به خانهٔ داماد مى‌برند پس از مذاکره و توافق براى عقد عروس به تقویم مراجعه مى‌کنند و روز و ساعت سعدى را انتخاب مى‌کنند و لوازم سر عقد را روز قبل یا صبح همان روز در طبق یا خوانچه‌هاى چوبى مى‌گذارند و به‌وسیله عده‌اى ”طبق کش“ به خانهٔ عروس مى‌فرستند.
شب چله
شب چلّه نخستین شبى است که در آن مردم فصل پائیز را پشت سر گذاشته و مى‌خواهند با چهرهٔ غم‌انگیز زمستان روبه‌رو شوند، وقتى است که میوه‌هاى خوش‌طعم و متنوع تابستان و پائیز به اتمام رسیده و جز معدودى از آنها باقى نمانده است. از این گذشته شب مزبور بلندترین شب‌هاى سال است و در این شب نه تنها زود خفتن جایز نیست بلکه گذراندن چنین شبى بى‌تنقلات هم روا نمى‌باشد، از این‌رو از قدیم‌ترین زمان در خانواده‌هاى ایرانى رسم شده است که در این شب اقسام میوه و تنقلات را تهیه کرده به خانه برند و دور هم جمع شوند و ضمن گفت و شنودهاى خانوادگى از هریک از اقسام مختلف میوه مختصرى میل کنند تا هم از خواص آنها بهره‌مند گردند و هم با آنها وداع گویند.
خراسانى‌ها عقیده دارند که هریک از میوه‌ها خواص مخصوصى دارد و هر نوع میوه‌اى را که در شب چله بخورند خواص و فواید آن تا سال آینده همان‌وقت در بدن او خواهد ماند و آنها را از گزند بسیارى از حشرات و جانوران و حتى بعضى بیمارى‌ها هم حفظ خواهد کرد.
در میان میوه‌ها، هندوانه بیش از همه موردتوجه عوام است (شاید به‌سبب آنکه ارزان‌تر از سایر میوه‌ها است) و خواص بى‌شمارى براى آن ذکر مى‌کنند. خراسانى‌ها عقیده دارند که هندوانه ”گرمیّت مغز“ و ”سوزندگى جگر“ را دفع مى‌کند، به‌عبارت دیگر هرکس در شب چله هندوانه بخورد ”جگر او لک برنمى‌دارد“ یعنى در تابستان سال بعد گرما در او تأثیر نخواهد کرد علاوه بر آن ”اگر رودهٔ او کرم داشته باشد، کرم روده او دفع مى‌شود“، بنا به همین ملاحظات و تصورات مى‌گویند در شب چلّه باید هندوانه خورد و پوست آن‌را به پشت‌بام همسایه انداخت (تا اگر او استطاعت خرید هندوانه را نداشته باشد پوست هندوانه را بتراشد و بخورد و از خواص آن بهره‌مند گردد و او نیز به نوبهٔ خود پوست تراشیده را روى بام همسایه بیندازد... همین‌طور تا بام هفتم... تا اینکه هفت همسایه از آن پوست استفاده کند).
هرکس در شب چلّه هویج و گلابى و انار و زیتون سبز بخورد در تابستان سال بعد از زند جانوران به‌ویژه نیش عقرب در امان خواهد بود، خصوصاً خوردن هویج بسیار مؤثر است. هرکس در این شب انگور بخورد در تابستان سال بعد حیزه (حیضه؟ ـ حیزه ”heyza“= گرمازده) نخواهد شد، حلوا ارده بخورد به درد چشم مبتلا نخواهد گشت، سیر یا ترشى سیر بخورد تا یک‌سال از درد مفاصل راحت و در امان خواهد بود، کاسنى و کلم بخورد در تمام سال دچار خونریزى لثه و خون‌دماغ نخواهد شد.
خراسانى‌ها براى مصون بودن از بیمارى‌ها و گزند حشرات گذشته از خوردن اقسام میوه اعمال دیگرى هم در شب چلّه انجام مى‌دهند و عقاید دیگرى هم دارند که هریک به‌جاى خود مهم و قابل ملاحظه است.
از آن جمله مى‌گویند هرکس در شب چلّه پیه شتر و شیر مادیان را در ظرفى بریزد و حرارت دهد تا سال دیگر در فضائى که دود پیه شتر و بخار شیر مادیان منتشر شده است هیچ حشره‌اى عبور نخواهد کرد. هرکس در شب چلّه دهان خود را به گوش الاغى بگذارد و آهسته در گوش حیوان نجوا کند هر دردى داشته باشد به درمان خواهد رسید.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  56  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آداب و رسوم خراسان

دانلودمقاله آزمایش ریدبرگ

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله آزمایش ریدبرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


گزیده ای از ریدبرگ:
متولد:8 نوامبر 1854 در هالمشتد سوئد
وفات:28 دسامبر 1919 در لوند سوئد
پدرژوهانس رید برگ اس ون ریدبرگ،و مادرش ماریا اندرسون بود.ژوهانس مدرسه را در ساحل شرقی کاتگات واقع درجنوب غربی سوئد در نیسان،در هالشتد، شروع کرد. او در سال 1873 دوران راهنمایی و دبیرستان را در ژیمناسیوم واقع در هالشتتد کامل کرد و در همان سال وارد دانشگاه لوند شد.دانشگاه لوند در شهر لوند در قسمت جنوبی سوئد و در شمال شرقی مالمو،دومین دانشگاه قدیمی در سوئد است که در 1666 تاسیس شده است.
ریدبرگ مدرک لیسانسش را در 1875 از دانشگاه لوند دریافت نمود.او در ریاضیات ادامه تحصیل داد و مقاله اش را که روی بخش های مخروطی بود برای دکترایش در ریاضیات،انجام داد که در سال 1879 به آن جایزه دادند.سال بعد او به عنوان مقام دانشیار ریاضیات در لوند انتخاب شد اما اکنون علایق او تمایل به ریاضیات فیزیکی داشت تا ریاضیات محض.
او طی دو سال که به عنوتن دانشیار ریاضیات بود،روی مسائل مربوط به الکتریسیته کار کرد.ریدبرگ در 1882 از مقام دانشیاری ریاضی به دانشیاری فیزیک در لوند تغییر سمت داد.
ده سال بعد او به عنوان مدیر تولید انیستیتو فیزیک ارتقا مقام یافت.او در 1879 به مقام پرفسوری در فیزیک نائل شد اما به صورت موقت تا زمانیکه در مارچ 1901 به صورت مدرک دائمی تثبیت شد.از این زمان تا زمان باز نشستگی وی در سال 1919 اوکرسی دار فیزیک بود.گرچه در این زمان سلامتی اش رو به زوال بود،و در سال 1914 به طور جدی بیمار شد.
اما نهایتا او کار را در سال 1914 بدرود گفت و آن مقام را ترک کرد و ازآن به بعد به دانشگاه نیامد.
بازنشستگی آخر وی 5 سال بعد که توان کار کردن را ئاشت بود که دست از کار کشید و این تنها چند هفته قبل از مرگ وی بود که می آمد.
مانه زی بان،کسی که از 1906 تا 1911 دانش آموز ریدبرگ بود،سپس مدیر ریدبرگ از 1911تا 1914 ،مسئولیت تدریسی وی در 1914 به عهده گرفت و این ها را تا 1919 که به طور رسمی بازنشسته شد انجام داد.سپس نزدیکی 1920 وی عهده دار کرسی فیزیک ریدبرگ گردید.او زندگی نامه رید برگ را نیز نوشت.
مهم ترین کار رید برگ روی طیف نمایی است که در سال 1890 به وسیله خط های طیف عناصر مختلف یک رابطه ساده نسبتا مرتبطی را کشف کرد.او امیدوار بود که ساختار اتم را تعیین کند،اگرچه کار وی منجر به تهیه ی پایه ی نظریه ساختاری گردید،اما خودش نتوانست به این مهم نائل شود.

 

طیف اتمی
طیف نور گسیل شده از بخار هر عنصر را طیف اتمی آن عنصر می‌نامند. پس می‌توان گفت که طیف اتمی عنصرهای مختلف با هم تفاوت دارد.

 

دیدکلی
همانطور که می‌دانیم نیوتون برای نخستین بار با گذراندن نور خورشید از منشور ، طیف نور سفید را تشکیل داد. نیوتون نشان داد که نور سفید آمیزه‌ای از رنگهای مختلف است و گسترده طول موجی این رنگها از 0.4 میکرومتر (بنفش) تا 0.7 میکرومتر (قرمز) است. طیف نور سفید یک طیف پیوسته است. به همین ترتیب می‌توان طیف هر نوری را توسط پاشندگی در منشور شناسایی کرد. اما علت اینکه در طیف اتمی خطوط مختلفی دیده می‌شود، چیست؟

 

خطوط طیفی
طیف اتمی مستقیما به ترازهای انرژی اتم نسبت داده می‌شود. هر خط طیفی متناظر یک گذار خاص بین دو تراز انرژی یک اتم است. پس آنچه در طیف نمایی دارای اهمیت است، تعیین ترازهای انرژی یک اتم به کمک اندازه گیری طول موجهای طیف خطی گسیل شده از اتمها است. پایین ترین تراز انرژی ، حالت پایه و همه ترازهای بالاتر حالتهای برانگیخته نامیده می‌شوند. موقعی که یک اتم از حالت بر انگیخته بالاتر به یک حالت برانگیخته پایین تر گذاری را انجام می‌دهد. یک فوتون متناظر به یک خط طیفی گسیل می‌شود.

 

طیف نشری
اگر جسمی بتواند نور تولید کند و نور تولید شده را از منشوری عبور دهیم، طیفی بدست می‌آید که طیف نشری نامیده می‌شود. اگر رنگهای طیف حاصل بهم متصل باشند، طیف نشری اتصالی و اگر فاصله‌ای بین آنها باشد، طیف نشری انفصالی یا خطی می‌نامند. به عنوان مثال لامپ حاوی بخار بسیار رقیق را در نظر بگیرید. این لامپ بصورت لوله باریک شیشه‌ای است که درون آن یک گاز رقیق در فشار کم وجود دارد.

 

دو الکترود به نامهای کاتد و آند در دو انتهای لوله قرار دارند. اگر بین این دو الکترود ، ولتاژ بالایی برقرار شود، اتمهای گاز درون لامپ شروع به گسیل نور می‌کنند. اگر این بخار مربوط به بخار جیوه باشد، این گسیل به رنگ نیلی - آبی است. اگر این نور را از منشور بگذرانیم و طیف آن را تشکیل دهیم می‌ینیم که این طیف پیوسته نیست. بلکه تنها از چند خط رنگی جدا از هم با طول موجهای معین تشکیل شده است.

 

طیف جذبی
در سال 1814 میلادی فرانهوفر فیزیکدان آلمانی کشف کرد که اگر به دقت به طیف خورشید بنگریم، خطهای تاریکی در طیف پیوسته آن مشاهده خواهیم کرد. این مطلب نشان می‌دهد که بعضی از طول موجها در نوری که از خورشید به زمین می‌رسد، وجود ندارد و به جای آنها ، در طیف پیوسته نور خورشید خطهای تاریک (سیاه) دیده می‌شود. اکنون می‌دانیم که گازهای عنصرهای موجود در جو خورشید ، بعضی از طول موجهای گسیل شده از خورشید را جذب می‌کنند و نبود آنها در طیف پیوسته خورشید به صورت خطهای تاریک ظاهر می‌شود. در اواسط سده نوزدهم معلوم شد که اگر نور سفید از داخل بخار عنصری عبور کند و سپس طیف آن تشکیل شود، در طیف حاصل خطوط تاریکی ظاهر می‌شود. این خطوط توسط اتمهای بخار جذب شده‌اند.

 


طیف اتمی از دیدگاه فیزیک کلاسیک

 

درک ساز و کار جذب و گسیل نور بوسیله اتمها از دیدگاه فیزیک کلاسیک آسان است. زیرا بنابر نظریه‌های کلاسیکی یک اتم در صورتی نور گسیل می‌کند که به طریقی مانند برخورد با سایر اتمها یا توسط میدان الکتریکی به الکترونهای آن انرژی داده شود، در نتیجه الکترونها با به دست آوردن انرژی ارتعاش می‌کنند و امواج الکترومغناطیس بوجود می‌آورند، یعنی نور گسیل می‌کنند. اما این که چرا اتمهای همه عنصرها موج الکترومغناطیسی با طول موجهای یکسان نمی‌کنند و این که چرا هر عنصر طول موج خاص خود را دارد، ا ز دیدگاه فیزیک کلاسیک قابل توجیه نیست.

 

در مورد جذب نور هم ، از دیدگاه فیزیک کلاسیک ، می‌توان گفت که وقتی نور به یک اتم می‌تابد، نوسان میدان الکتریکی ناشی از نور فروری باعث می‌شود که الکترونهای اتم شروع به ارتعاش کنند و نور فرودی را جذب کنند. ولی باز هم در این دیدگاه هیچ توجیه قانع کننده‌ای برای این که چرا هر عنصر تنها طول موجهای خاصی را که مشخصه آن عنصر است جذب می‌کند و بقیه طول موجها را جذب نمی‌کند؟ وجود ندارد.

 

رابطه ریدبرگ - بالمر
طیف اتمی هیدروژن ، اولین طیفی بود که بطور کامل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آنگستروم تا سال 1885 میلادی طول موجهای چهار خط از طیف اتم هیدروژن را با دقت زیاد اندازه گرفت. بالمر که یک معلم سوئیسی بود، وی این اندازه گیریها را مطالعه کرد و نشان داد که طول موج خطهای این طیف را می‌توان با دقت بسیار زیاد بدست آورد. توفیق بالمر در خصوص یافتن رابطه‌ای برای خطهای طیف اتم هیدروژن در ناحیه مرئی موجب شد، که تلاشهای بیشتری در جهت یافتن خطوط دیگر طیف اتم هیدروژن صورت گیرد. کار عمده در زمینه جستجو برای طیف کامل اتم هیدروژن توسط ریدبرگ در حدود سال 1850 میلادی انجام شد.

 

نتیجه
.1هم در طیف گسیلی و هم در طیف جذبی هر عنصر ، طول موجهای معینی وجود دارد که از ویژگیهای مشخصه آن عنصر است. یعنی طیفهای گسیلی و جذبی هیچ دو عنصری مثل هم نیست.

 

2.اتم هر عنصر دقیقا همان طول موجهایی از نور سفید را جذب می‌کند که اگر دمای آن به اندازه کافی بالا رود و یا به هر صورت دیگر بر انگیخته شود، آنها را تابش می‌کند.
حال آزمایش ریدبرگ را بررسی می کنیم:
اندازه گیری عدد ثابت ریدبرگ با استفاده از پراش توسط توری (شبکه)
هدف:
اندازه گیری طول موجهای و همچنین R (ثابت ریدبرگ)
لوازم آزمایش:
لامپ هیدروژن – میز اپتیکی – توری (شبکه) پراش – صفحه
مات-خط کش

 

مقدمه
می دانیم اگر باریکه ای از پرتوهای نوری به توری (شبکه) پراش برخورد کند پس از عبور از توری پراشیده می شود و طول موجهای مختلف باریکه نوری از یکدیگر جدا می شوند و میزان انحراف به طول موج بستگی دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آزمایش ریدبرگ