همان طور که می دانیم با وارد شدن به مقطع تحصیلی دبیرستان بچه ها با افت تحصیلی شدیدی روبرو می شوند که ما می خواهیم در این مورد توضیحات کوتاهی دهیم تا مشاوران عزیز مدرسه بتوانند کمک دانش آموزان کنند تا این افت تحصیلی دیگر ایجاد نشود. با وارد شدن به مقطع تحصیلی دبیرستان ما یک سال رشد کرده در دوران نوجوانی هستیم، غرور خواصی همه را در بر می گیرد و مسائل و مشکلات فسادی که باعث مشغول شدن فکر بچه ها می شود از یک طرف و وجود کتابهای درسی جدید از طرف دیگر فکر بچه ها را مشغول می کند. سخت گیری معلم ها باعث می شود که بچه ها از درس زده بشوند و دیگر علاقه ای به مدرسه نداشته باشند و از طرف دیگر فشار خانواده ها برای اینکه بچه هایشان در آینده شغل مناسبی داشته باشند و آنها را با نام دکتر و مهندس صدا کنند باعث می شود که فشار بیش از حد والدین به دانش آموزان آنها را از درس فراری دهند و علاقه ای به خواندن درس نداشته باشند، حال امیدواریم از این مطالبی که من و دوست عزیزم تهیه کرده ایم خوشتان بیاید و علاقه ای به درس پیدا کنید که دیگر این مشاوران عزیز برای افت تحصیلی شما نگران نباشند.
سنجش در عمل :
پاسخ به این سؤال که سنجش به یادگیری دانش آموز منجر می شود یا نه، تا حد زیادی به چگونگی اجرای آن در مدرسه ها و کلاس های درس بستگی دارد. شیوه هایی که از لحاظ نظری یکسان هستند، در عمل ممکن است کاملاً با هم متفاوت باشند. سن و پیشینه ی دانش آموزان، موضوع تدریس شده، باور داشت ها و شیوه ی کاری مورد علاقه ی معلم،
هدف ها و کاربردهای متفاوت سنجش، و محدودیت در زمان، فضا یا منابع، همگی
می توانند بر کاری که انجام می شود، اثر زیادی داشته باشد.
سن دانش آموزان کلاس به تنهایی می تواند یکی از عوامل مهم تعیین کننده خط مشی و شیوه ی کار باشد. آنچه که برای کودکان 11 ساله مطلوب یا امکان پذیر است، ممکن است با آنچه که برای کودکان 15 ساله مناسب است، کاملاً متفاوت باشد. اگرچه دانش آموزان خردسال هم می توانند، برای قضاوت درباره ی پیشرفت خودشان مسئولیت پذیری را آغاز کنند، این امر برای دانش آموزان جوان باید به صورت موضوعی عادی درآید، زیرا آن ها، زمانی که وارد زندگی بزرگسالی می شوند، ناگزیرند پیشرفت خود را به طور روزانه مورد ارزیابی و نظارت قرار دهند. در این بخش، سنجش را در موضوع ها و موقعیت های گوناگون، مورد بحث قرار می دهیم، از جمله مواردی که کار عملی مورد سنجش قرار گرفته است و هم چنین موضوع بسیار مهم خودسنجی که دانش آموزان را قادر می سازد تا کارهای خود را ارزیابی کنند.
سنجش موضوع درسی
پوشش دادن به تمام موضوع های درسی و میان درسی یک مدرسه در چنین کتابی امکان پذیر نیست، بنابراین، برای نشان دادن جنبه های مشترک و مطالب خاص در زمینه های گوناگون، تنها می توان به طور خلاصه، یک یا دو مسئله را در تعدادی از موضوع های درسی مورد توجه قرار داد.
خودسنجی
یکی از مهم ترین ویژگی های مجموعه کتاب های تدریس موفقیت آمیز، تأکید بر مشارکت دادن فراگیران است، چون تدریس و سنجش، نباید تنها چیزی باشند که معلمان برای دانش آموزان خود انجام می دهند. کنار گذاشتن افراد از پذیرش بخشی از مسئولیت های یادگیری خود، هر گونه حس مالکیتی را که ممکن است در آن ها وجود داشته باشد از بین برده و می تواند به از خود بیگانگی منجر شود. ارزیابی کردن کارهای خود ممکن است برای دانش آموزان، به ویژه دانش آموزان خردسال، دشوار باشد، اما این امر نمی تواند دلیلی برای خودداری از خودسنجی باشد. آنچه که گاهی اوقات «خودرویارویی» گفته می شود،
می تواند روی فراگیرانی تأثیرهای متفاوتی داشته باشد. این کار، برای بعضی از دانش آموزان می تواند بسیار روشنگر باشد، آن ها را در یادگیری شریک سازد، و باعث شود که از عملکرد خود احساس غرور کنند. آن ها ممکن است احساس کنند که بر صندلی راننده نشسته اند، و نوعی خودمختاری را کسب می کنند که بزرگسالان رشد یافته با دستیابی به آن، قادرند کارهایی را که انجام می دهند مرور کنند و در مورد چگونگی بهسازی آن ها به داوری بنشینند. برای بعضی دیگر از دانش آموزان خودسنجی می تواند تضعیف کننده باشد، و با ایجاد حصار دفاعی در اطراف آنان، احساس شکست را به آن ها انتقال می دهد؛ بسیاری دیگر نیز ممکن است به چرب زبانی روی بیاورند. برخی از افراد می توانند در مورد خود بسیار سخت گیر باشند، و در این فرایند، اعتماد به نفس خود را از بین ببرند، اگر خود ارزشیابی، به منظور تأثیر مثبت بر یادگیری انجام شود، باید معرفی، اجرا و نظارت بر آن به شیوه ای ظریف و خردمندانه انجام گیرد. خودسنجی شکل های مختلفی دارد، و متناسب کردن آن با سن و پیشینه ی دانش آموزان، مستلزم تنوع بخشیدن به آن هاست. گاهی اوقات دانش آموزان خردسال از شکل صورت های خندانی که نشانگر میزان متفاوت رضایت یا نارضایتی آن ها از کاری است که انجام داده اند، لذت می برند.
من این کار را خیلی خوب انجام دادم.
این خوب است (در حد معیارهای همیشگی من است.)
من این کار را به آن خوبی که می توانستم، انجام ندادم.
دانش آموزان سال های بالاتر ممکن است این شکل ها را وسیله ی بچه گانه ای بدانند، اما خردسالان، اغلب خوشحال می شوند که از این روش برای سنجش رفتار خود در کلاس، نگرش نسبت به موضوع ها یا مسائل (من با ... موافقم / مخالفم، من دوست دارم / دوست ندارم ...) ، تلاش کردن (من خیلی سعی کردم / من خیلی سعی نکردم تا ...) ، یا پیشرفت کلی در یک حوزه ی خاصی از مطالعه، استفاده کنند.
ساختار
گرچه دانش آموزان می توانند کارهای خود را براساس ملاک های خویش مورد سنجش قرار دهند، ممکن است لازم باشد که سرنخ هایی نیز برای انجام دادن این کار به آن ها داده شود. درست همان طور که معلمان و آزمونگران بیرونی اغلب برای نمره گذاری به نوعی ملاک مورد توافق نیاز دارند، خیلی از دانش آموزان نیز دارای چنین نیازی هستند. در واقع تدوین ملاک هایی برای سنجش، مشخص کردن چیزی که باید به آن وزن داده شود، تعیین آنچه که بیانگر کار «خوب» ، «درست» ، «تخیلی» و «موفقیت آمیز» است، ضروری بودن درجه های الفبایی (الف، ب و ...) ، نمره های عددی ، یا نظرهای نوشتاری و تأثیر هر یک از این ها بر بینش دانش آموزان، آن ها را قادر می سازد که درباره ی هدف تمرین و ارزشمندی آن، بحث و گفت و گو کنند. در مورد امتحانات عمومی، حتی استفاده از طرح نمره گذاری «رسمی» در تلاش دانش آموزان برای پاسخگویی به سؤال ها، می تواند بینش آفرین تر باشد.
خوداصلاحی
«خوداصلاحی» در اینجا به معنی ارائه ی پاسخنامه و مجموعه ای از پاسخ های درست به دانش آموز است. این کار ممکن است فقط زمانی انجام شود که هیچ گونه ابهامی وجود نداشته باشد و تعداد گزینه ها اندک بوده، یا اصلاً گزینه ای نداشته باشیم. برای مثال، در مورد ریاضیات، ممکن است پاسخ مسئله ریاضی که دانش آموزان باید حل کنند، به آنان داده شود. بنابراین، بیشترین کاربرد این روش در زمینه ی یادآوری اطلاعات و حل
مسئله ای است که فقط یک پاسخ دارد. «پایتخت فرانسه کجاست؟» ، «جنگ هاستینگز در چه تاریخی روی داد؟» ، «کلمه کودک به زبان آلمانی چه می شود؟» ، «تابلو مونالیزا اثر کیست؟» ، «حاصل ضرب 375 498 چیست؟» . خود اصلاحی، هم چنین می تواند در شرایطی که بیش از یک پاسخ قابل قبول وجود دارد، به شرطی که سؤال ها به جای باز پاسخ، بسته پاسخ باشند، مورد استفاده قرار گیرد. این سؤال آزمون که «نام دو ملکه ی انگلستان چیست؟» از دانش آموز می خواهد که پاسخ مورد نظر را از بین فهرست کوتاهی از احتمالات ممکن، استخراج کند، اما از سوی دیگر، سؤالی مانند «دو نفر نقاش بزرگ را نام ببرید،» برای خوداصلاحی خیلی مشکل ساز و گسترده است. تعریف دقیق کلمه ی «بزرگ» و تهیه فهرست تعداد بسیار زیادی از نقاش هایی که در طول قرن های متمادی زیسته اند و ممکن است برای این منظور واجد شرایط باشند، بسیار مشکل است.
رشد فردی و اجتماعی و رفتار
بعضی از مباحث را می توان در موضوع های گوناگون برنامه ی درسی جای داد، از جمله: «آموزش فردی، اجتماعی، اخلاقی و بهداشتی» ؛ «شهروندی» ؛ «محیط» ؛ «فکر کردن» ؛ هم چنین می توان آن ها را به عنوان یک موضوع درسی مستقل، در برنامه تدریس کرد. درباره ی این دیدگاه، در یک برنامه ی درسی دیگر مطلب نوشته ام (راگ، 1997). اگر سنجش منعکس کننده برنامه ی درسی باشد و از این طریق با برنامه ی درسی باشد و از این طریق با برنامه ی درسی پیوند نزدیک پیدا کند، پس یادگیری و رشد دانش آموزان را می توان با استفاده از روش های متعددی که در جای جای این کتاب شرح داده شد به خوبی مورد ارزشیابی قرار گیرد. ویژگی های فردی، یادگیری و رفتار، موضوع های بسیار حساسی هستند. کودکان نه فقط باید بیاموزند که عضوی از خانواده و جامعه ی گسترده ای هستند که امروز و فردا در آن زندگی می کنند. بنابراین، آن ها باید خود را با بسیاری از هنجارها و مقررات موجود در درون و بیرون مدرسه و همچنین با اصول و قوانین حاکم بر جامعه، هماهنگ سازند. قوانین و اصولی که اگر شهروندان بخواهند وظایف خود را نسبت به سایرین انجام دهند، باید آن ها را رعایت کنند. هم چنین آن ها باید به عنوان یک فرد، رشد کنند و به جای آنکه منتظر باشند تا به آن ها گفته شود که چه کاری باید انجام دهند، باید خود به طور مستقل عمل کنند.
گاهی اوقات بین رشد و ارزشیابی فرد و نقش وی در گروه، تنش هایی بروز می کند. بسیاری از اختراعات بزرگ، پیامد تمایل افراد به شکستن قواعد و تلاش برای دستیابی به راه حل های نامتعارف بوده اند. یکی از مثال ها در این زمینه پرواز است. تلاش های اولیه برای تولید ماشین های پرواز، در بهره گیری از مدل بال زدن پرندگان گرفتار شد، از این رو ماشین های اولیه برای پرواز بسیار کند و فاقد کارآیی بودند. راه حل مبتنی بر بال های انعطاف ناپذیر و خشک، غیرمنطقی به نظر می آمد. اگر بال ها نتوانند حرکت کنند، چه چیزی می تواند پرواز کند؟ با وجود این، رویکرد نامتعارف تنها رویکردی بود که مؤثر واقع شد. برای سنجش آموزش فردی، اجتماعی و اخلاقی به مهارتی در سطح بالا نیاز داریم. باید بین رشد فردی، اجتماعی، توازن وجود داشته باشد. انجام دادن این دو با یکدیگر، ناممکن نیست. در واقع، بخشی از یادگیری هر دو حوزه صرف ایجاد سازگاری در تعارض بین نیازهای فردی و گروهی می شود. سنجش غیررسمی و تکوینی احتمالاً بیش از سنجش رسمی و تراکمی مورد استفاده قرار می گیرد. بسیاری از بزرگسالان گواهی می دهند که معلمان آن ها، از طریق ارائه ی پسخوراند دقیق و مناسب در طول سال های حساس رشد، تأثیرهای مثبتی بر رشد آن ها داشته اند، درست همان گونه که برخی دیگر بر اثر سنجش غیرحساس از اعتماد و عزت نفس کمتری برخوردار هستند و از این بابت بسیار رنج می برند. این مطلب به معنای مخالفت با سنجش در حیطه های حساس رشد آدمی نیست، بلکه بیانگر ضرورت اجرای ماهرانه این سنجش هاست.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 33 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه