پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات
گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی
117 صفحه
مراد از حاکم و اقسام آن از نگاه غزالی: در یک نگاه اجمالی ، حکام از نگاه غزالی به دو دسته ی خلیفه و سلطان تقسیم می شود. او نشان می دهد که احکام شریعت ،اقتضای نهادی را دارد که بتواند آن احکام را اجرا کند. این نهاد که شکل آن به اجماع امت تعیین می شود، همان نهاد خلافت است. در مورد اینکه، مصداق خلافت از صدراسلام و پس از پیامبر به نص است یا تفویض ، غزالی منصوص بودن امامت را در مقابل مدعای شیعه ، رد می نماید و تفویضی بودن خلافت خلفای راشدین را می پذیرد. و نیز غزالی با نگاه سنتی خود منحصرأ سه قشر اجتماعی را مورد بررسی قرارمی دهد:1)علما،که مورداهتمام جدی غزالی اند.2)اقلیت های دینی ،که بیانگرجایگاه غیرمسلمانان درنظام اسلامی است.3)نگرش غزالی به زن ،که ازنظرکمی ،نیمی ارآحادجامعه راتشکیل می دهد (غزالی ، 1357،330).
مفاهیم چندی دراندیشه ی سیاسی امام،برمکانیزم ونحوه ی تعامل مردم وحاکم به شدت مؤثرند.سه مفهوم کلیدی مؤثربرتعامل مردم وحاکم ازنگاه امام ،شامل سه مفهوم هستند:1-مصلحت 2-قانون 3-عدالت.
امام خمینی درباب مصلحت می فرمایند:دراسلام ،مصلحت نظام ازمسائلی است که مقدم برهرچیزاست وهمه بایدتابع آن باشیم(خمینی ،1378،ج21، 335).
مصلحت عمومی ازمفاهیم اساسی اندیشه ی سیاسی درعصرجدید است .امام حکم حاکم اسلامی وفقیه رابدین نحوگره می زند:اگربگوییم امام معصوم راجع به طلاق دادن همسریک مردیافروختن وگرفتن مال اواگرچه مصلحت عمومی هم اقتضانکندولایت دارد،این دیگردرموردفقیه صادق نیست واودراین امورولایت ندارد(خمینی 1365، 66 ).
قانون واقسام آن ازمنظرامام خمینی :
بحث ازقانون ،دردو معنا بررسی می شود:یکی قانون اعتباری ،وضعی وقراردادی ودیگری قانون حقیقی وتکوینی.وامام جهت مشوعیت قانون اعتباری درجامعه ی اسلامی دوسطح ازقانون راتفکیک نموده :1- قوانین منصوص2- قوانین غیرمنصوص .
درباره ی قوانین غیرمنصوص یاشرعی والهی وضرورت وجودچنین قوانینی ،امام این گونه استدلال می کنند: ازاحکام روش عقل که هیچ کس نمی تواندآن راانکارکند،آن است که درمیان بشر،قانون وحکومت لازم است (خمینی 1360 ، ج4 ،126).ودرباره ی قوانین غیرمنصوص چنین می فرماید:اماحکومت درزمان پیغمبروامام ،باخودآنهاست که خدابانص قرآن ،اطاعت آنهارابرهمه ی بشرواجب کرده(خمینی 1360 ، ج4 ،126).
عدالت ازمنظرامام خمینی :عبارت است ازعدم احتجاب ازحق به خلق وازخلق به حق وبه عبارت اخروی ،روئیت وحدت درکثرت ،وکثرت دروحدت .واین مختص به کُمّل اهل الله است وتفریط وافراط دراین مقام ،احتجاب ازهریک ازحق وخلق است به دیگری(خمینی،1378 ، 148).
بررسی تطبیقی تعامل مردم با حاکم از دیدگاه امام خمینی و امام محمد غزالی