یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد زکات در اسلام

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد زکات در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زکات در اسلام


تحقیق در مورد زکات در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:25

 

 

 

 

 

مصارف زکات

(ارزش ومقام زکات)

زکات در اسلام

جایگاه زکات در دین اسلام

 تشویق برای ادای زکات

تحذیر از ادانکردن زکات

زکات برچه کسانی واجب است؟

 

 

 

زکات در اسلام

 

زکات درلغت به معنی پاکی است وخداوند صدقه واجبه را زکات نام نهاده است چون باعث پاک شدن وتزکیه نفس می گردد:خداوند می فرماید:( ﴿خذ من اموالهم صدقه تطهرهم وتزکیهم بها)توبه/103 «ازاموال مومنان صدقه وزکات بگیر که بدینوسیله ایشان را پاک می نمائی وتزکیه می کنی»تزکیه وتطهیر مومنان به وسیله زکات ازجانب پروردگار شامل افراد جامعه ومومنان است چرا که زکات نفوس افرادرا از گناه وپلیدی بخل وپستی وسنگدلی وخودخواهی وطمع وسایر رذایل اخلاقی واجتماعی که باعث حسادت وتعدی ودشمنی وجنگ وعداوت هستند پاک می نماید ونفس آنها را تزکیه میکندوآنها را به وسیله خیر وبرکت واخلاق عملی به مقام شامخی می رساند که شایستگی سعادت دنیا وآخرت را به دست می آورند

 

(ارزش ومقام زکات)

 

خداوند درآیات متعدد به مسلمانان دستور داده است که زکات بدهند ودرهر آیه ای که مردمان را به اقامه نماز دعوت کرده باشد حتما امر به پرداخت زکات نیز همراه آن ذکر شده است .بنابراین نماز وزکات دو پایه وستون بسیار محکمی هستند که دین اسلام برآنها پایه گذاری شده است (فا قیموا الصلاه وآتوا الزکاه )«نماز را به نحواحسن بخوانید وزکات بدهید» مسلمانان نمی توانند وظیفه خود را به نحو احسن نسبت به مسلمانان انجام دهند مگربه وسیله اقامه نماز وادای زکات برای این است که خداون می فرماید:«فان (تابو واقاموا الصلاه وآتوا الزکاه فاخوانکم فی الدین )توبه/11«اگر توبه کردند وپشیمان شدند ونماز را به نحو احسن خواندند وزکات را پرداخت کردند آنگاه برادر دینی شما هستند»خداوند کسانی را که از پرداخت زکات خودداری می کنند تهدید می کند ومی فرماید(ولا یحسبن الذین یبخلون بما آتاهم الله من فضله هو0خیرا لهم بل هو شر لهم وسیطوقون ما بخلوا به یوم القیامه)ال عمران/180 «آنان که نسبت بدانچه خداوند از فضل ونعمت خود بدیشان عطا کرده است بخل می ورزند و(زکات مال را پرداخت نمی کنندودرراه مصالح جامعه دست به بذل وبخشش نمی زنند)گمان نکنند که این کار برای آنها خوب وبه سود ایشان است بلکه این کار برای آنها بد وزیان آنها تمام می شود ودر روز قیامت به آنچه بخل ورزیده اند به صورت طوق به گردن آنها آویخته می شود) پیامبر خدا نیز کسانی را که از دادن زکات خودداری می کنند به فقر وتنگ دستی وداشتن زندگی تلخ تهدید می کند و می فرماید: (وما منع قوم الزکاه الا منعوا القطر من السماء ولولا البهائم لم یمطروا)ابن ماجه «هر قومی که از پرداخت زکات خودداری کند از نزول باران از آسمان محروم می شوند واگر به خاطر حیوانات نمی بود به کلی از باران محروم می شدند»

 

اسلام همانگونه که برای افراد حقوقی قائل است برای اجتماع نیز حقوقی مقرر داشته است وسهمی از منافع اموال وعایدات مردم را به عنوان صدقات واجب که همان زکات است برای اجتماع در نظر گرفته است تا بدین وسیله زمینه سعادت جامعه وتوازن آن را فراهم نماید وبه او اجازه داده است تا خودش آنرا به مصرف فقرا ومساکین برساند ومحدودشان نکرده که حتما زکات را به حکومت و زمامدار مسلمین یا مامورین جمع آوری زکات بدهند واین خود نوعی احترام واستقلال است که شارع اسلام نسبت به مردم رعایت نموده است ، بنابرین زکات هم بعنوان یک عمل عبادی دارای اهمیت است وهم به عنوان رفع فقر در جامعه و هم اختیاری که به زکات دهنده برای انتخاب زکات گیرنده داده است مهم می باشد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زکات در اسلام

دانلودمقاله خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


خمس همان حقى است که خدایتعالى آنرا براى پیامبر گرامیش ، محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله و ذریه آن حضرت که خدا نسلشان را زیاد کند قرار داده و آنان را گرامى داشته به این که محتاج زکات نشوند، و کسى که یک درهم از خمس را نپردازد به آنان ظلم کرده و حقشان را غصب نموده است از مولایمان امام صادق علیه‌السلاموارد شده که فرمود: (خداى که جز او معبودى نیست از آنجا که خوردن صدقه را بر ما حرام کرده حکم خمس را براى ما نازل فرمود، بنابراین صدقه بر ما حرام است و خمس تکلیفى است که خدایتعالى آنرا بنفع ما بر مسلمانان واجب کرده و چون جنبه احترام دارد خوردنش براى ما حلال است )و نیز از آن حضرت روایت شده که فرمود: این عذر از هیچ بنده خدائى پذیرفته نیست که از خمس چیزى را خریدارى کند و هنگامى که از او بازخواست مى شود بگوید، پروردگارا من آن کالا را با پول خودم خریدارى کرده ام مگر آنکه قبلا از اهل خمس اجازه گرفته باشد و از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: (براى هیچکس حلال نیست با مالى که خمس در آن هست چیزى خریدارى کند مگر بعد از آنکه حق ما را به ما رسانده باشد)و گفتار در خمس از چند جهت است .
1- بحث در اینکه در چه مالى خمس هست . 2 - بحث دراینکه چه کسانى مستحق خمسند؟ 3 - بحث در این که چگونه باید خمس در بین صاحبانش ‍ تقسیم شود. 4 - بحث پیرامون انفال .

 

موارد خمس
• غنائم
• معدن
• گنج
• غواصی در دریا
• مالی که از مخارج سالانه بیشتر باشد
• زمینی که کافر از مسلمان بخرد
• مال حلال مخلوط به حرام
مصارف خمس
خمس به شش قسمت تقیسم مى شود، سهمى براى خدایتعالى است ، سهمى دیگر از آن رسول خدا است ، و سهمى از آن امام علیه السلام است که این سه سهم دراین اعصار متعلق بصاحب الامر ارواحناله الفداء وعجل الله تعالى فرجه مى باشد، و سه سهم دیگر از آن ایتام و راه ماندگان و مساکین از سادات است (سادات یعنى کسانیکه از طرف پدر پشت به پشت منتهى شوند بجناب عبدالمطلب ) بنابراین مساکین و ایتام و راه ماندگانى که مادرشان سید است و از طرف مادر منتهى به آن جناب مى شوند خمس ‍ برایشان حلال نیست و در مقابل صدقه که براى سادات حرام است براى آنان حلال است.

 

احکام خمس
یکی از مهمترین مالیاتهای اسلامی، مالیات بر درآمد است. اگر کسی درآمدی داشته باشد که از سر سال اضافه بیاورد، یک پنجم از آن اضافه را باید بپردازد. آیه قرآن صریحاً دستور و جواب خمس را بیان نموده است: «و اعلموا انما عنمتم من شی فان لله خمسه و للرسول» البته اینکه به چه چیز مالیات خمس تعلّق میگیرد بین شیعه و سنی اختلاف است. برادران اهل سنت قانون خمس را فقط در غنائم جنگی جاری میدانند، ولی شیعیان به پیروی از روایات اهل بیت عصمت و طهارت ائمه هدی علیهم السلام که مفسّران واقعی قرآنند، خمس را در - غنائم جنگی - اضافه درآمد سالیانه - مال مخلوط به حرام - معادن - مالی که از غواصی بدست میآید واجب میدانند.
کلیات خمس
هر مفهوم کلی افراد و مصادیقی دارد. بنابراین، می توان آن را در رابطه با مصادیقش در نظر گرفت.
بر این اساس، هر مفهوم کلیی را که نسبت به افراد و مصادیقش در نظر گرفته و رابطه اش را با افراد خودش بسنجیم، از یکی از پنج قسم زیر خارج نیست:
• نوع
• جنس
• فصل
• عرض عام
• عرض خاص
نوع
گاهی مفهوم کلی عین ذات و تمام ماهیت افراد خود می باشد و در نظر آوردن آن، مساوی است با در نظر آوردن تمام ذات افرادش. به این مفهوم کلی، نوع می گوییم.
مانند مفهوم کلی انسان که بیان کننده تمام ذات و ماهیت افراد خود یعنی انسان ها است. به عبارت دیگر، چیزی در ذات و ماهیت افراد انسان نیست که مفهوم انسان شامل آن نباشد.
همچنین مفهوم خط نیز مفهومی کلی و بیان کننده تمام ذات و ماهیت افراد خود است.
جنس و فصل
گاهی مفهوم کلی تنها بر جزئی از ذات افراد خود دلالت می کند؛ یعنی هنگامی که این مفهوم را در نظر می گیریم، تنها جزئی و به عبارت دیگر تنها یک جنبه از ذات افراد آن به ذهن متبادر می گردد.
مانند مفهوم حیوان که بیان کننده جزئی از ذات افراد خود است؛ زیرا افراد حیوان از قبیل انسان و اسب و گوسفند و غیره حیوانند، اما به اضافه یک امر دیگر. (مثلا حیوانیت + ناطق بودن است که تمام ذات انسان را تشکیل می دهد، نه حیوانیت تنها).
به تعبیر دیگر، ماهیت و ذات افراد این مفهوم، یعنی مفهوم حیوان را حیوان تشکیل می دهد به علاوه یک چیز دیگر.
ما از مفهوم حیوان به خودی خود نمی توانیم فقط مفهوم انسان یا مفهوم اسب را استنباط کنیم، زیرا حیوانات دیگری هم در مفهوم حیوان شریکند.
اما از سوی دیگر، آن جنبه دیگر (مانند مفهوم ناطق بودن برای انسان) نیز تنها بر جزئی از ذات انسان دلالت می کند. البته ممکن است گفته شود که ناطق بودن فقط به نوع انسان اختصاص دارد؛ اما همان طور که گفته شد، ذات کامل و تمام انسان در تعریف عبارت است از:
حیوانیت + ناطق بودن.
هر یک از این دو امر، جزئی از ذات انسان را بیان می کنند.
برهمین اساس، مفهوم کلیی که بر جزء ذات افراد خود دلالت نماید بر دو قسم می شود:
1- مفهوم کلیی که اعم از ذات افراد خود است؛ مانند حیوان که اعم از ذات انسان یا ذات اسب است. به این مفهوم کلی، جنس می گوییم.
2- مفهوم کلیی که جزء دیگر ماهیت افراد خود، ولی در واقع مساوی با ذات افرادش باشد و به آن فصل می گوییم. مانند ناطق بودن که فصل انسان است.
در تعریف منطقی انسان، ناطق بودن تمام ذات او محسوب نمی شود، زیرا باید جزء اعم ذات انسانی که همان حیوانیت است، نیز آورده شود؛ اما از طرف دیگر، ناطق بودن مساوی است با ذات انسانی و خارج از آن معنایی ندارد.
عرض عام و عرض خاص
گاهی مفهوم کلی، خارج از ذات افراد خودش است؛ یعنی این مفهوم، ذاتی افراد خود نیست.
مانند مفهوم کلی راه رونده که خارج از ماهیت افراد خود است؛ یعنی راه رفتن جزو ذات یا تمام ذات موجوداتی که می توانند راه بروند(افراد این کلی)، نیست؛ ولی در عین حال به صورت یک حالت و یک امر عرضی در آنها وجود دارد.
حال، این مفهوم کلی که خارج از ذات افراد خود است، بر دو قسم است:
1- مفهوم کلیی که اعم از ذات افراد خود است؛ یعنی اختصاص به افراد یک نوع ندارد، بلکه در انواع مختلفی وجود دارد و بر هر فردی که صدق کند، از ذات و ماهیت آن فرد بیرون و اعم است.
مانند راه رونده که خارج از ذات افراد خود است و در عین حال اختصاص به یک نوع از جانداران ندارد؛ بلکه انواع مختلفی از جانداران راه می روند.
به این گونه مفهوم، عرض عام (مفهومی کلی که به طور عام بر بسیاری از موجودات صدق می کند و نیز عرضی آنهاست.) گفته می شود.
2- مفهوم کلیی که خارج از ذات افراد و مصادیق خود است و در عین حال، فقط اختصاص به یک نوع و یک ذات دارد و به همین دلیل مساوی با آن است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 12   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن