لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مقاله بررسی و ارزیابی تشیع و امامت
مقدمه و تعریف :
امامتیکى از مسائل اساسى و زیربنایى مذهب تشیع است. امامت از دیدگاه تشیع، زعامت و رهبرى امت در امور معاش و معاد مىباشد که مسالهاى سیاسى - دینى بشمار مىرود و از روز نخست، شیعه بر آن پایدار مانده و پیوسته در حال مبارزه با سلطههاى جور بوده است.
امام، از نظر شیعه یک رهبر سیاسى و پیشواى دینى به حساب مىآید که هر دو سمت را با هم جمع کرده و هر دو جهت را عهدهدار است. شیعه از روز نخست، در تمامى حرکتها و اقدامات سیاسى خود، حتى مانند پذیرفتن زمامدارى و ولایت از جانب خلفاى وقت، از امام معصوم عصر خویش دستور مىگرفتند، یا رخصت دریافت مىداشتند و این بدین معنى بود که امام عصر خویش را رهبر سیاسى به حق مىدانستند. و امامان نیز همواره خلفا را غاصب حق خویش مىشمردند.
پیامبر اسلام، با بدست آوردن قدرت و نیروى مردمى، دو عمل سیاسى چشمگیر انجام داد، یکى تشکیل امت و دیگر تاسیس دولت. پیامبر اسلام با مطرح کردن برادرى اسلامى، یک وحدت ملى منسجم و مستحکم بر پایه و اساس دین بوجود آورد که این خود یکى از بزرگترین کارهاى سیاسى او بود که با تلاش فراوان انجام گرفت و این وحدت ملى به نام «امت اسلامى» هنوز پابرجاست و از اساسىترین پایهها در جهتدهى به سیاست اسلامى به حساب مىآید.
مساله تشکیل دولت و برقرارى پیمانهاى سیاسى و انتظامات داخلى و ساختار ادارى و اجتماعى که پایهگذارى آن در عهد رسالت انجام گرفت و سپس ادامه و توسعه یافت، همگى از یک اندیشه سیاسى اسلامى برخاسته که پیامبر اکرم پایهگذار آن بوده است. همه جنگها و صلحها و قراردادهاى منعقده با قبائل و کشورها که در عهد رسالت انجام گرفت، و خلفاى پس از وى بر همان شیوه رفتار مىکردند، حاکى از دید سیاسى است که از شریعت اسلام نشات گرفته و ریشه دینى و الهى دارد.
رهبرى پیامبر برخاسته از مقام نبوت او
پیامبر اسلام که خود زعامت امت را بر عهده داشت، علاوه بر پیشواى دینى، رهبر سیاسى نیز به شمار مىآمد و این سمت را برخاسته از نبوت خویش مىدانست و به حکم «النبى اولى بالمؤمنین من انفسهم»
فرمان حکومت را از جانب خدا دریافت کرده بود و این اولویتبر انفس، همان ولایت عامه و زعامتسیاسى است که از مقام نبوت او برخاسته است.
امام صادق (ع) در این زمینه مىفرماید:
«ان الله ادب نبیه فاحسن تادیبه فلما اکمل له الادب قال: «و انک لعلى خلق عظیم» . ثم فوض الیه امر الدین و الامة لیسوس عباده.
خداوند پیامبر را تا سر حد کمال تربیت نمود، لذا او را به شایستهترین کمالات ستود. آنگاه امر شریعت و مردم را بدو سپرد تا بندگان خدا را رهبرى کند و سیاستمدارى را به دست گیرد.
خواهیم گفت که بیعت در عهد رسالت، تنها یک وظیفه دینى و سیاسى است که به منظور فراهم شدن نیرو و امکانات براى مقام زعامت، انجام مىگرفته، نه آنکه بیعت کنندگان او را براى زعامتبرگزیده و به اختیار و انتخاب خود زعیم قرار داده باشند.
بلکه زعامت پیامبر به حکم قرآن ثابتبود و مردم موظف بودند با او بیعت کنند، تا امکانات رهبرى براى او فراهم باشد. پیامبر اکرم به همین منظور از مهاجرین و انصار بیعت مىگرفت، تا پایههاى دستگاه سیاسى و انتظامى خود را مستحکم سازد و بر مسلمانان واجب بود که این نیرو را در اختیار او بگذارند.
با اندک مراجعه به زندگى سیاسى پیامبر اکرم، این نکته روشن مىگردد که پیامبر خود را از جانب خدا رهبر سیاسى امت مىدانست و به مردم هشدار مىداد که به حکم وظیفه باید با او همکارى کنند و بیعت که رسم عربى بود و تعهد بیعت کنندگان و وفادارى آنان را مىرساند، به همین منظور انجام مىگرفت.
در بیعت «عقبه ثانیه» که شب هنگام، در دامنه کوهى بدور از چشم مشرکین قریش، با مردم مدینه - که قبلا اسلام آورده بودند - انجام گرفت، پیامبر - خطاب به آنان - گفت: بیعتى را که با شما انجام مىدهم، به هدف حمایت و پشتیبانى از من است تا همانگونه که از جان و مال و ناموس خود دفاع مىکنید، از من نیز دفاع کنید. آنان - که 73 مرد و 2 زن بودند - گفتند: ما براى حمایت از تو تا پاى جان ایستاده، بیعت مىکنیم، ما فرزندان جنگیم چونان حلقهاى تو را در بر مىگیریم.
در آن میان، یکى از بزرگان انصار به نام «ابوالهیثم بن التیهان» گفت: اى رسول خدا، میان ما و قبائل یهود که پیرامون مدینه سکنى گزیدهاند، پیوندهاى نظامى بسته شده و با این پیوند که با تو مىبندیم، آن پیوندها گسسته مىشود. از این پس تو نیز نباید ما را رهاسازى که تنها بمانیم و با یهود درگیر شویم.
تحقیق درباره تشیع و امامت