نمونه فایل اتوکد طراحی سالن تئاتر همراه با پلان و مقطع
- فایل اتوکد طراحی سالن تئاتر
- همراه با پلان دقیق و مقطع
فایل اتوکد طراحی سالن تئاتر همراه با پلان و مقطع
نمونه فایل اتوکد طراحی سالن تئاتر همراه با پلان و مقطع
- فایل اتوکد طراحی سالن تئاتر
- همراه با پلان دقیق و مقطع
مشخصات این فایل
عنوان:پاورپوینت تئاتر درمانی
فرمت فایل: powerpoint(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:68
این پاورپوینت در مورد تئاتر درمانی می باشد.
تعریف هنر:
هنر مفهوم وسیع و پر رمز و رازی دارد. جنبهای از تعریف هنر، آسمانی و ذهنی است مانند احساسات و افکار خوب داشتن، عاشق بودن، مهر ورزیدن به زیبائیها، لذت بردن از خدمت به دیگران، نوع دوستی و بخشیدن دیگران و...
اما جنبه ای از آن نیز عینی و قابل لمس است. مانند یک انجام خوب؛ مثلاً مهارت در ساختن چیزی، خلاقیت یافتن در امری، شعر خوبی نوشتن، صدای دلنوازی داشتن، نگاه زیبا کردن، حرکت لطیف کردن، خوب راه رفتن، دلنشین بودن و توانایی در برقراری ارتباط. اما مهمتر آن که از طریق زبان هنر می توان دیگران را درک کرد؛ البته دامنه هنر بسیار گسترده است و شامل انواع فعالیتهای شخصی میباشد. که افراد میتوانند از طریق آن با جهان رابطه برقرار سازند از جمله تئاتر درمانی....(ادامه دارد)
تعریف تئاتر درمانی:
به نظر یالوم نمایش روانی، روش درمانی است که در آن اعضاء به عمل و فعالیت اقدام میکنند. از طریق ایفای نقش و فعالیت در موقعیتی شبیه زندگی بیانی دیگر، از طریق نمایش روانی فرد به خودشناسی بهتر نایل میآید.
ناپیر و جرشنفلد نمایش روانی را روش عملی میداند که برای آن قوانین نوشته شده قبلی وجود ندارد. در یک گروه نمایش روانی، به افراد داوطلبانه به بیان مشکلاتی میپردازند که درصدد رفع آنها هستند....(ادامه دارد)
تفاوت سوسیودرام و سایکودرام
سوسیودرام روشی که درآن به بازگشایی مشکل گروهی از افراد میپردازند و «نقش» با «رابطه نقش» آفرینی اهمیت دارد. مورنو در نوشتههای خود بدین صورت به آن اشاره کرده است. «مردمانی از نژادهای متفاوت، با شیوههای متفاوت زندگی در گرد هم آیی تلاش میکردهاند که اختلافات خود را حل و فصل کنند.» برخی دیگر از مثال های آن عبارتند از:
- گروهی از پرستاران که در همایشی سعی میکنند که درباره احساس خود به بیمار مبتلا به ایدز آشنایی بیشتری کسب کنند
- جوانان پسر و دختر که در همایشی با انتظارات متفاوت از قرار ملاقاتها و نگرشهای متفاوت درباره روابط جنسی آشنا میشوند.
...(ادامه دارد)
ویژگیهای تئاتر درمانی
1- هنر تئاتر باعث برون ریزی خلاقیت و خودجوشی می شود.
2- تئاتر فضایی است که در آن تصاویر درونی، تجسم پیدا می کنند و به شکل عینی نمودمی یابند.
3- در تئاتر همه چیز ممکن است و همین امکانات فراواقع به شخصیت محوری اجازه می دهد که چیزهایی را تجربه کند که در زندگی واقعی هرگز تجربه نکرده است و به این ترتیب واقعیات جدیدی را بیافریند.
4- تئاتر ورای زبان حرکت می کند، زبان تئاتر، زبان عمل و احساس است و موقعیتی را برای فرد می آفریند که هم بازیگر و هم تماشاگر باشد و به این ترتیب خود مشاهده گر را تقویت می کند.
...(ادامه دارد)
جایگاه تئاتردرمانی در ایران
تئاتردرمانی تلفیقی از هنر تئاتر و دانش روانشناسی است که در کشور ما به عنوان یک رشته نو و تا حدی لوکس به آن نگاه میکنند؛ ولی در کشورهای پیشرفته از اوایل قرن بیستم، به این رشته که بیشتر در حیطه علم روانکاوی و روانشناسی جای میگیرد، توجه خاصی میشود و شاید بتوان گفت یکی از شیوهای شناخت و درمان است. در واقع در ایران فقط یکسری کارهای داوطلبانه، توسط بعضی از متخصصین و علاقمندان به این رشته انجام شده است. مثلاً دکتر حقشناس در شیراز در این زمینه تجربیاتی داشت یا در بیمارستان امینآباد و بیمارستان روزبه، افرادی به طور داوطلبانه تئاتردرمانی کار میکنند. سال 70 هم در بهزیستی یک واحدی ایجاد شد به نام اتاق آینه که البته تا سال 72 بیشتر دوام نیاورد، به این دلیل که تئاتردرمانی یک مسأله تفننی محسوب میشد و نمیتوانست پولساز باشد...(ادامه دارد)
مقدمه:
تعریف هنر:
هنر و درمان از طریق هنر:
تعریف تئاتر درمانی:
نگاهی به محدودة تئاتر درمانی
کاهش هیجانی (catharsis)
تئاتر درمانی چیست ؟
تفاوت سوسیودرام و سایکودرام
ارکان تئاتر درمانی
یاور:
انواع نقشهای یاور
عملکردهای یاور
یاور دوبل یا مضاعف
...(ادامه دارد)
این فایل حاوی پلان آمفی تئاتر می باشد که به صورت فرمت DWG در 1 شیت در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.
فهرست شیت
پلکان آمفی تئاتر
اتاق پروژکسیون
بالکن آمفی تئاتر
سرویس بهداشتی(آقایان)
سرویس بهداشتی (بانوان)
تصویر محیط برنامه
مشخصات این فایل
عنوان: تئاتر مدرن
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 65
این مقاله در مورد تئاتر مدرن می باشد.
(( یرژی گروه تووسکی )) (( Jerzy Grotowsni ))
هنگامی که گروتووسلی وارد تئاتر شد ، زمان کار بزرگانی مانند استانیسلاوسکی ، آپیا ، میرهوله و ... سپری شده بود . اگر چه وی اهل لهستان بود به علل مختلف برای زندگی و آموزش تئاتر به شوروی رفت . وی با دقت آثار نویسندگان و کارگردانان تئاتر شوروی ر مورد بررسی قرار داد و مطمئنا از آنها تاثیرات فراوانی گرفت ، علاوه بر آن گروتووسکی از فرهنگ تبار خود نیز بهره گرفته بود و تلفیق این فرهنگ و توانایی گذر از یکی به نفع شرایط و انجام تجربه ، جزء ویژگی های گروتوفسکی است . در تئاتر روسیه هم گرایشان ناتوراریتی یافت می شد و هم حالا ت روان شناسانه عمیق و غنی ......(ادامه دارد)
جنگ ویتنام
«در اوایل قرن بیستم دانشجویی به نام Ho Chi min قیام کرد و دکترین وی برای مردم ویتنام چپگرایی بود. وی با آرزوی استقلال کشورش در 1945 جنبش پاریتزانی (vit min) را ایجاد کرد و به مشابه یک رهبر مورد حمایت چین، آمریکا و انگلیس قرار گرفته. اما فرانسه نمیتوانست منافعش را در ویتنام فراموش کند. و ضدیت با انقلاب منجر به تقسیم کشور به شمال و جنوب شد و آغاز چند دهه طولانی مبارز خونین در ویتنام ......(ادامه دارد)
«بیتلها Beatles»:
بیتلها پس از بیتنیکها با نحوی نگرش دیگر که ماهیتی کمتر انقلابی و اعتراض به وضع اجتماعی بود پای به میدان گذاشتند. آنها از اهداف بیتنیکها فاصله گرفتند و در ابراز موضوعاتی گریزآمیز مانند پناه بردن به عشق اصرار ورزیدن اگرچه آنها در آزادیهای اجتماعی نقش مهمی بازی کردند اما رادیکالیسم بیتنیک را با خود نداشتند. گویی نوعی ناامیدی در تأثیر اعتراضات آنها را به دنبای عشق وندی کشانده است، طرفداران میلیونی آنها فضای جامعه را ......(ادامه دارد)
«فستیوال و وداستوک woodstock festival»:
نقطه اوج شیوه جمع شدن کمونی جریانهای مختلف بیتنیکها، بیتلها، هیپیها و … در جشن بزرگ ووداستوک بود. که در آن چهارصد هزار نفر در طول سه روز به موسیقیهای آنان گوش دادند و از طریق موسقی و آوند اعتراضاتی نسبت به خشونت و … صورت گرفت.
“پدیده موسیقایی دهه 60 فستیوال به روز، ووداستوک بود که توجه چهارصدهزار هیپی را به خود جلب کرد. که تجمع آنها برای صلح، عشق......(ادامه دارد)
تئاتر زنده «Living theater»
گروه تئاتر زنده در سالهای دهه 50 موجی از نوگرایی را با توجه به مفاهیم نوین ایجاد کرد. «جودیت مالینا» (Judith Malina) و جونیت بک (Julian Beck) در سال 1946 Living theatre را تأسیس کردند. این گروه در اصل به تئاتر شاعرانه غیرواقع گرا اعتقاد داشتند و در دهه 1950 تحت تأثیر آرتو و برشت به اجرای نمایش پرداختند... از سال 1960 به دلیل نپرداختن مالیات به دولت تئاتر آنها تعطیل شد و اعضای آن به اروپا سفر کردند. از این زمان گروه فعالیت خود را به طور فزاینده ای وقف اجرای نمایش هایی کرد که به مسائل ......(ادامه دارد)
گروه اجرا (The performance Group)
ریچارد اسکچنر (Ricahard Schehner)، کگارگردان و نظریه پرداز نمایشی که سردبیر محلة معروف (The Drama Review) و استاد دانشگاه نیویورک بود، گروه «پرفورمنس» (Perfor mance) را در سال 1968، تأسیس کرد وب برای فعالیت گروه خود گاراژی را در گوشه ای از شهر پرهیاهوی نیویورک اجاره کرد. او که همواره استفاده از عناصر موجود در آیین ها را پیش نهاد می کرد معتقد بود که در صورت ترکیب آیین با رویدادی واقعی هرگونه رویدادی از قبیل جشن خیابانی، راه پیمایی حیابانی و با بازی فوتبال که هرکدام خود نمایشی محسوب می شود می توان از آن بیشترین بهره را برای اجرای یک ......(ادامه دارد)
مقدمه
آنتوتن (( آرتو )) (( Antonin Artaud )) 1948 – 1869
آنتوتن آرتو
(( پرتولت برشت )) (( Bertolt Brecht ))
(( یرژی گروه تووسکی )) (( Jerzy Grotowsni ))
نتیجه :
فصل دوم تئاتر آمریکا
جنگ ویتنام
«بیتنیکها Beatniks»:
«بیتلها Beatles»:
«هیپیها Hippies»:
«فستیوال و وداستوک woodstock festival»:
بخش دوم
«تئاترهای آوانگارد دهههای 50 و 60»
«زبان»
تئاتر زنده «Living theater»
گروه های هنری «اتفاق» (Happening)
گروه اجرا (The performance Group)
لینک پرداخت و دانلود "پایین مطلب:
فرمت فایل: word (قابل ویرایش)
تعداد صفحه: 37
فهرست مطالب:
فیلمنامه: بایسیکلران
بیمارستان اول، روز.
تفریحگاه عمومی، روز.
بیمارستان دوم، روز.
تفریحگاه عمومی، ظهر.
جلوی یک قهوهخانه، روز.
بیمارستان دوم، روز.
ساختمانی نیمه تمام، روز.
گود آجرپزی، شب.
قهوهخانه گود، شب.
خیابانها، روز.
خیابانها، روز.
میدان تمرین اسبدوانی، روز.
محل مسابقة موتورسواری، عصر.
انبار متروکة سیرک قدیمی، شب.
انبار متروکة سیرک قدیمی، روز اول.
میدان مسابقة موتور سواری، روز اول.
انبار متروکه، روز اول.
بیمارستان، شب اول.
انبار متروکه، شب اول، برهوت و جاده، زمان گذشته.
انبار متروکه، روز دوم.
انبار متروکه، شب دوم.
خانة شرطبند اول، نیمه شب.
کنسولگری روسیه، همان زمان.
فرمانداری، لحظهای بعد.
خیابانها، میدانی در شهر، روز سوم.
درون آمبولانسها، روز سوم.
بیابان، غروب.
قسمتی از متن:
میدان مسابقة موتور سواری، روز اول.
موتورسواران از حلقة آتش میپرند. شرطبندان بزرگ در جایگاه مخصوص هستند. مردم نیز به تماشا آمدهاند.
شرطبند اول: یه سوژة خوب. خبر آوردند از دیروز یه افغانی سوار دوچرخه شده که هفت شبانه روز دور بزنه. چی فکر میکنی؟
شرطبند دوم: (فکر میکند.) به دلم افتاده که نمیتونه.
شرطبند اول: من روش دو میلیون میذارم که بتونه. اون باید بتونه. حاضری روش شرط ببندیم؟
شرطبند سوم: من تا سوژه رو نبینم باور نمیکنم.
انبار متروکه، روز اول.
شلوغتر شده است. چند طوّاف در اطراف جنس میفروشند. مردی در کنار زمین سلمانی میکند. جماعتی از افغانیها و دیگران به تماشا ایستادهاند. نسیم سوار بر دوچرخه دور میزند. بعضی با صدای بلند، لبو، شلغم، باقلا، تخمه و آش میفروشند. کسی قهوهخانة سرپایی راه انداخته است. زنی برای دخترش بادکنک میخرد.
دختربچه: مامان! این آقا برای چی دوچرخه سوار شده؟
زن: برای این که مردم تفریح کنن.
شرطبندان با ماشینهایشان از در بزرگ وارد میشوند و در گوشهای به تماشا میایستند.
معرکهگیر: (با فریاد) قهرمان افغان از دیروز روی این دوچرخه زندگی کرده. هرکی حالشو داره مهمون ما باشه تا شاهد یه رکورد جهانی باشه. به ریختش نیگا نکن. قهرمانهای روسیه رو شکست داده.
دوچرخهسوار، دو تک زنگ میزند.
معرکهگیر: (به جمعه) قضای حاجت داره. آفتابه رو بده بهش.
جمعه، آفتابهای را به پدرش میدهد و نسیم زیر پالتو روی همان دوچرخهای که میراند، ادرار میکند. جماعت، هو میکنند و متلک میگویند. بعضی روی میچرخانند. جمعه تحقیر میشود. آفتابه را از دست نسیم میگیرد و دور میشود. در همین اثنا یک زن کولی به همراه دخترش وارد جمعیت میشود و بساطش را زمین میگذارد.
زن کولی: سیخ کباب، قندشکن، چخماق، بادبزن، آتیش گردون، کفبینیام میکنیم.
حواس معرکهگیر، متوجه زن کولی میشود . دوچرخهسوار، تک زنگی میزند.
معرکهگیر: (به جمعه) گشنشه.
شرطبند دوم: از حالا داره گیج گیجی میره. دو میلیون میذارم که نمیتونه. من رو حرف دلم شرط میبندم. ولی بعدش روش برنامه میریزم.
شرطبند اول: یه داور صدا کن! (به سومی) رو تو حساب کنیم؟
شرطبند سوم: من رو حیوون و ماشین شرط میبندم. به حیوون بیشتر میشه اعتماد کرد. آدمو میشه خرید.
شرطبند اول: (در گوش نوچهاش) بفرست سراغ آمبولانس! از فرمانداریام اجازه بگیر!
مینی بوسی داخل انبار میایستد و عدهای نوجوان با لباس راه راه زندانیان و سرهای تراشیده، همراه با چند محافظ و مربیشان پیاده میشوند. در دست هر یک گلی است. معرکهگیر به استقبالشان میرود. شرطبندان بیرون میروند. نوجوانان زندانی، دور زمین به صف میایستند. معرکهگیر برای مربی دارالتأدیب صندلی میگذارد. مربی روی صندلی میرود.
یک محافظ: (به معرکهگیر) یه دقه درها رو ببند، کسی در نره!
مربی: (رو صندلی، سخنرانی میکند.) شما رو آوردیم این جا که درس زندگی بگیرین. تو زندگی شما به یه جایی میرسین که دو راه جلوی روی شماست. دزدی و کار خلاف، و مبارزهای سالم برای زنده موندن. اون جاست که باید یکی رو انتخاب کنین. یکی عین این مرد راه شرافتمندانه زندگی کردنو انتخاب میکنه؛ یکی عین تو (به یک نوجوان زندانی) راه دزدی رو.
نوجوان زندانی: مادرم داشت میمرد آقا.
مربی: همسر این مرد هم داره میمیره. ولی اون راه شرافتمندانه رو انتخاب کرده. یا مثلاً تو (به نوجوان دیگر)، تو یک نمک نشناسی. کسی رو که به تو اعتماد کرده بود و تو رو توی خونهاش راه داده بود، با چاقو زدی و شبونه از خونهاش فرار کردی.
نوجوان دوم: بهم نظر بد داشت آقا.
مربی: تو به همه بدبینی. باید خودتو عوض کنی. حالا همگی، این مرد شرافتمند و مبارز رو گلباران میکنیم.
نوجوانها به سر دوچرخهسوار گُل میریزند؛ چنان که گویی به او سنگ میزنند.
مربی: (در گوشه معرکهگیر) من میتونم برات مشتری بیارم خیلی جاها هست که بودجه برای فعالیت فوق برنامه دارن نمیتونن جذبش کنن.
معرکهگیر: ما از خدامونه. شما بیار، باهاتون نصف بهاء حساب میکنیم.
بیمارستان، شب اول.
جمعه به سراغ حسابداری میرود. پول را روی پیشخوان میگذارد. حسابدار او را میبیند. میخواهد حرفی بزند که جمعه میدود و دور میشود. وقتی جمعه به اتاقی میرسد که نقره در آن بستری است، نقره را از روی تخت به زمین گذاشتهاند و ماسک اکسیژن را از بینی او برداشتهاند و دوباره در حال جان کندن است. جمعه در دهان او فوت میکند. دو پرستار سر میرسند و او را روی تخت میگذارند و ماسک اکسیژن را به صورتش وصل میکنند. کمکم حالش طبیعی میشود. برای نقره، درون یک ظرف سوپ و مرغ میآورند و روی میزی میگذارند. جمعه به جای او با ولع مشغول خوردن میشود. نقره به او نگاه میکند و به موهایش دست میکشد. جمعه به او میخندد و به خوردن ادامه میدهد و با بستة قند و نمک بازی میکند.
جمعه: (با دهان پر) غم آتهرو نخور! کُلگی سِیلِش میکنن. سر بایسکل کار میکنه. ( نمای کوتاهی از تصویر نقره: شوهرش نسیم، درون یک اتاقک شیشهای در حال ساختن دوچرخهای است که دستههایش مثل دو بال بلند پرواز است و زین آن به عقابی میماند. تماشاچیان با اعجاب او را مینگرند.) بوبو! خداحافظ.