سوره یوسف در یک نگاه
سوره یوسف ، با سه اشاره کوچک به سه موضوع بزرگ ، آغاز می شود ؛ یکی این که کتاب خداوند ، روشن و روشن کننده است ، دیگر این که خداوند برای قرآن ، زبان عربی را برگزیده است تا حرف هایش کامل به گوش ما برسد و آن ها را بهتر بفهمیم و سرانجام این که روشن گری آیات قرآن ، علاوه بر زبان قوی عربی ، از زیباترین شکل حکایت هم برخورداراست . 1
این سوره ، با داستان حضرت یوسف علیه السلام ادامه می یابد و در آیات پایانی ، از انگیزه نقل حکایت انسان های گذشته ، حرف هایی به میان می آید . پیامبر صلی الله علیه وآله مأمور است مردم را دعوت کند که از روی آگاهی ، به دین خدا رو بیاورند و سرگذشت مردمی که به پیامبران ایمان نیاوردند ، تابلوی هشداری است برای بیداری وآگاهی ما تا اشتباه آن ها را تکرار نکنیم . روی هم رفته ، سوره زیبای یوسف ، صحنه پرشوری از مبارزه شیطان و فریب خورده های شیطان است با انسان هایی که بر آن شده اند تا حرف کسی جز خداوند را نشنوند .
یوسف، سالیان سال در خانه این مرد دست و دل باز(!) در ناز و نعمت زندگی کرد. کم کم بیست ساله شد. از بیست سالگی هم، پای را فراتر نهاد. دو سه سال دیگر گذشت و اتّفاق به خصوصی نیفتاد. در این مدّت، یوسف ملالی نداشت جز دوری پدر و مادر و برادرانش به ویژه برادر کوچکش بنیامین، امّا در آیه 23، یک حادثه عجیب گزارش می شود؛ حاکی از این که آن آرامش دراز مدّت، از گردبادی مسموم و توفانی سهمگین در زندگانی یوسف جوان نشان داشته است. آن رویداد شگفت چه بود؟
همان خانمی که یوسف، دست کم ده سال در خانه او به سر برده است و یوسف، پسرخوانده او و شوهرش به حساب می آید، لحن صحبتش با یوسف تغییر می کند و باب مراوده را از نوع دیگری با یوسف باز می کند. در و دربندهای خانه را محکم می بندد تا یوسف را از تنها بودنش با خود خاطرجمع گرداند. خودش را به او عرضه می کند و می گوید: من، در اختیار تو هستم!
طبیعی است که یوسف، سخت جا میخورد و در جواب او می گوید: پناه بر خدا! ارباب من به این خوبی سالیان سال از من پذیرایی کرده است، آن وقت من به ناموس او تجاوز بکنم؟! نه، هرگز! من بنا دارم در آینده مردی موفّق و سعادتمند باشم و ستمگاران و خیانت پیشهگان روی رستگاری نخواهند دید!
دانلود پاورپوینت تفسیر وتحلیل سورهءیوسف (آیات شریفه 30 تا 40)