لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:5
فهرست مطالب
ابعاد سیاسى فلسفه اسلامى
صادق حقیقت
مقدمه (چارلز.اى. باترورث)
مقاله اول: کندى و آغاز فلسفه
سیاسى اسلامى
)Charles.E Butterworth)
مقاله دوم: استلزامات سیاسى
فلسفه رازى
)Paul E Walker)
مقاله سوم: ابعاد عملى و نظرى
سعادت در رساله هاى سیاسى فارابى
)Miriam Galston)
مقاله چهارم: فیلسوف_ نبى در
فلسفه سیاسى ابن سینا
)Jame W Morris )
مقاله پنجم: جایگاه فیلسوف در
شهر از دیدگاه ابن باجه
)Steven Harvey)
مقاله ششم: اندیشه سیاسى ابن طفیل
)Hillel Fradkin )
مقاله هفتم: دامنه و روش هاى خطابى
تلخیص ابن رشد از خطابه ارسطو
)Michael Blaustein)
مقاله هشتم: منبع و ماهیت اقتدار:
مطالعه اى درباره نظریه سیاسى و
اشراقى سهروردى
)Hossein Ziai)
مقاله نهم:
اندیشه سیاسى قطب الدین شیرازى
)John Walbndge)
کتاب ابعاد سیاسى فلسفه اسلامىThe political Aspects of Islamic philosophy) ) مجموعه مقاله هایى است که به افتخار آقاى محسن مهدى تدوین و گردآورى شده است.
گردآورندهء مقاله ها, چارلز.اى. باترورث مى باشد.
ناشر کتاب مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد, و سال نشر آن 1992 است.
کتاب فوق مجموعا 406 صفحه دارد و از یک مقدمه و نه مقاله تشکیل شده است.
در خاتمه کتاب, مجموعه منشورات محسن مهدى از سال 1957 تا1990 آمده است.
مقدمه (چارلز.اى. باترورث)
در غــرب از زمان توماس آکویناس (قرن سیزدهم) تا اصحاب دائره المعارف (قرن شانزدهم) و بالاخره تا قرون هفدهم تا نوزدهم گرایش هایى به فلسفه اسلامى وجود داشته است. این تمایلات امروزه شکل جهانى به خود گرفته است. متاسفانه به ابعاد سیاسى فلاسفه اسلامى کم تر پرداخته شده است. برخى معتقدند ارزش ها و تفکرات غربى هیچ گونه جایگاهى در کشورهاى اسلامى ندارد. این گونه سوال ها ما را به ریشه هاى تفکر بشر متوجه مى سازد. خداوند جهانیان نمى تواند وحى خود را به زبان و رسوم و سرزمین خاصى محدود سازد. این گونه سوال ها موضوع مقاله هاى کنفرانسى را تشکیل داد که در پاییز سال 1988 برگزار شد.
اندیشه سه دسته فلاسفه اسلامى مورد بحث واقع گشت: دسته اول مربوط به سنت فلسفه اسلامى دوره میانه است و شامل ابویوسف یعقوب کندى, ابوبکر رازى, ابونصر محمد فارابى و ابن سینا مى شود. دسته دوم از ابن سینا متاثرند ولى عمدتا اندیشه اشراقى دارند, همانند شهاب الدین سهروردى, ابویعقوب سجستانى و قطب الدین شیرازى و محى الدین ابن عربى. دسته سوم شامل مرزهاى غربى جهان اسلام همانند ابن باجه, ابن طفیل و ابن رشد مى شود. فارابى کسى بود که براى نخستین بار فلسفه سیاسى را در فرهنگ اسلامى وارد ساخت و متفکرانى همانند ابن سینا, ابن باجه, ابن طفیل و ابن رشد از او متاثر شدند. مریام گالستون در مقاله سوم به خوبى سعادت بشر از دیدگاه فارابى را بااستفاده از کلیه منابع موجود بررسى کرده است. جیمز موریس نیز بدین شیوه افکار ابن سینا را توضیح مى دهد. استفن هاروى در مقاله چهارم سعى مى کند ارتباط زندگى دنیایى ابن باجه و رساله غیردنیایى او (تدبیرالمتوحدین) را تبیین نماید. او با ارجاع تفکرات ابن باجه به فارابى, خواننده را به تعارض فوق راهنمایى مى کند. هیلل فراکین در مقله ششم روش فهم حى بن یقظان ابن طفیل را به عنوان داستانى فلسفى تبیین مى نماید. میشل بلاستین روش خطادى کتاب ابن رشد (نقد خطابه ارسطو) را توضیح مى دهد. اگر تعلیمات صحیحى پشت خطابه وجود نداشته باشد, دروغ جایگزین آن مى شود. وى نشان مى دهد که چگونه ابن رشد در خطابه فراسوى ارسطو رفته است. این کتاب ها تفاسیرى جدید از اندیشه سیاسى فلاسفه اسلامى به دست مى دهد.
تحقیق در مورد ابعاد سیاسى فلسفه اسلامى